Forwarded from ریپورت ایران ستیزان
🔴 چرا پادشاهان #ایران باستان از نشان ماه و ستاره بر روی سکه های خود استفاده میکردند؟ حکیم عمر خیام #پاسخ میدهد☝
@iranzamin777
نشان #ماه_ستاره یکی از نمادهای کهن فلات #ایران و #میانرودان است که... ☝
@iranzamin777
نشان #ماه_ستاره یکی از نمادهای کهن فلات #ایران و #میانرودان است که... ☝
#دجله خشک شد❗
با سدسازی ویرانگر #ترکیه
وکاهش بارندگی
اگرنجات #میانرودان جدی تر حمایت می شد امروز ریزگردهای #عراق نفس جنوب #ایران را نمی گرفت
کمپین نجات میانرودان
https://goo.gl/r87heQ
@LoversofIRAN
با سدسازی ویرانگر #ترکیه
وکاهش بارندگی
اگرنجات #میانرودان جدی تر حمایت می شد امروز ریزگردهای #عراق نفس جنوب #ایران را نمی گرفت
کمپین نجات میانرودان
https://goo.gl/r87heQ
@LoversofIRAN
👈قدیمیترین کتیبه ایلامی(۴۸۰۰ ساله) در بوشهر
@LoversofIRAN
توضیح مدیر کانال:
سخنان آقای قاسم یاحسینی با فرض درست بودن نظریه کوچ آریایی ها گفته شده است در حالیکه امروز برخی پژوهشگران این نظریه را از پایه نادرست می دانند و آن را نمی پذیرند و آریایی ها را مردمان بومی ایران زمین می دانند، که به نادرستی برپایه سخنان شرق شناسان خارجی، آریایی ها را مردمی کوچنده به پهنکوه/فلات ایران دانسته اند! در صورتیکه یافته های باستانی در سراسر ایران نشان می دهد آریایی ها(ایرانیان) و بومیان ایران، سده ها پیش از تاریخی که برای نظریه کوچ آریایی ها گفته شده، در ایران زیست داشته اند. اگرچه ممکن است بعدها مردمانی از سرزمین های دیگر به سرزمین حاصلخیز ایران آمده باشند.
⬅️تاریخ خبر، ۲۰ اردیبهشت ۹۳:
سید قاسم یاحسینی در مراسم رونمایی از سنگنوشته #ایلامی/ #عیلامی کشف شده در بوشهر (۱۸ اردیبهشتماه ۹۳) در سرای خلیج فارس برگزار شد، گفت:
روند شکلگیری شهرنشینی در #بوشهر به ۵ تا ۷ هزار سال پیش بازمیگردد اما در ایران نوعی آریاییگری بر تمام حوزههای پژوهشهای آکادمی سایه افکنده و عملا ۴۰۰۰ سال تاریخ و تمدن خود را نادیده میگیریم.
هر کتاب عمومی در حوزههای مختلف از تاریخ، زبان و موسیقی گرفته تا شعر، معمولا با #ماد ها شروع میشود در حالیکه پیش از ورود آریاییها به ایران، تمدن پیشرفتهای در این سرزمین وجود داشته که به میراث این تمدن بیتوجهی شده است.
به گزارش روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهر تهران، این پژوهشگر تاریخ با اشاره به اینکه به مدت ۷۰۰ سال آریاییهایی که به ایران مهاجرت کردند، فاقد خط و کتابت بودند و عیلامیها به آنها خط و نوشتن آموختند، افزود: از این نظر استانهای #خوزستان و #بوشهر و بخش #شمال_خلیج_فارس مظلوم واقع شدهاند. این مناطق حدود ۱۰ هزار سال تاریخ ثبت شده دارند. قدیمیترین نامی که از این منطقه توسط باستانشناسان بهدست آمده، #لیان است که بر اساس پژوهشهای انجام شده حدود پنج هزار تا ۵۵۰۰ سال پیش به شکل "متروپلی دریایی" و از بخشهای مهم و مرکزی #ایلام/ #عیلام بوده که در کتاب "تاریخ شهر لیان" به آن پرداختهام.
وی افزود: نمادهای فرهنگی دیگری در بوشهر وجود دارد که از اولینها هستند مانند #موسیقی_بوشهر که تا امروز تداوم دارد و قدیمیترین موسیقی ثبت شده در ایران با سازهای بادی چون #دمام، #دایره و #نیانبان، که برخی از اسامی این سازها به حوزه #بین_النهرین ( #میانرودان/ میان دو رود دجله و فرات که زمانی بخشی از گستره ایران بوده است چه در زمان باستان و چه پس از اسلام در برخی سلسله ها) با قدمتی ۶۰۰۰ ساله برمیگردند. معماری منحصربهفرد بوشهر تجلی اصلی هنر پیشینیان این سرزمین است که در مُهرهایی که به تازگی کشف شده، معبدی با دو شاخ بسیار بزرگ دیده میشود که نشانی از معبد باستانی این منطقه بوده است.
حسینی میگوید #دریانوردی_ایران مربوط به پیش از دوره #هخامنشی است و برپایه مطالعات حداقل ۳۰۰۰ تا ۳۵۰۰ سال پیش از #هخامنشیان (تقریبا ۶۰۰۰ سال پیش)، بومیان بوشهر تا #هندوستان و #شمال_آفریقا سفر میکردند. سازههایی در تمدن هند مشاهده شده است که از #بندر_لیان وارد #شوش شده بودند و این مساله در مطالعات #خلیج_فارس هرگز دیده نشده است.
کتیبهای که امروز از آن پردهبرداری میشود از قدیمیترین کتیبههای عیلامی در بندر بوشهر و ایران است که ۴۸۰۰ سال پیش در بوشهر نوشته شده است.
حمیده ماحوزی، مدیرکل سازمان فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر نیز در این مراسم بوشهر را گنجینه خلیج فارس دانست و گفت: این منطقه شاهرگ حیاتی کشور ماست که باید آن را دریابیم. در این استان ۲۵ هزار سند مربوط به خلیج فارس وجود دارد که در تمامی آنها به حقانیت خلیج فارس اشاره شده که میتوان از آنها بهره برد.
در این مراسم همچنین "اینگو کول"، پژوهشگر درباره حضور آلمانیها در ایران سخنرانی کرد و گفت: پیش از جنگ جهانی دوم، آلمانیها به ایران آمدند و تلاش کردند تا موقعیتهای خوبی برای تجارت با ایرانیان پیدا کنند. برخلاف تصور ایرانیان، آلمانیها برای ایران راهآهن نساختند اما فعالیت بسیاری برای آموزش و ورود مواد اولیه به ایران انجام دادند. در این دوران حدود هزار آلمانی در ایران زندگی و کار میکردند. پس از مدتی دیپلماتهای آلمانی به مساله خلیج فارس علاقهمند شدند و این امر باعث شد تا سیاست خاورمیانه یا سیاست خلیج فارس را در دو سطح پیگیری کنند. نخست رابطه #آلمان با دیگر کشورهای اروپایی و دیگری پیدا کردن راهی برای ورود به خاورمیانه تا بتوانند از نظر اقتصادی در آنها نفوذ کنند. این روابط با شروع #جنگ_جهانی_دوم رنگ دیگری گرفت اما ایران میزبان بسیاری از آلمانیهای یهودیای بود که به ایران پناه آوردند و آلمانیها از این بابت از ایرانیها سپاسگزارند.
گزارش👈 yon.ir/nUa4P
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
توضیح مدیر کانال:
سخنان آقای قاسم یاحسینی با فرض درست بودن نظریه کوچ آریایی ها گفته شده است در حالیکه امروز برخی پژوهشگران این نظریه را از پایه نادرست می دانند و آن را نمی پذیرند و آریایی ها را مردمان بومی ایران زمین می دانند، که به نادرستی برپایه سخنان شرق شناسان خارجی، آریایی ها را مردمی کوچنده به پهنکوه/فلات ایران دانسته اند! در صورتیکه یافته های باستانی در سراسر ایران نشان می دهد آریایی ها(ایرانیان) و بومیان ایران، سده ها پیش از تاریخی که برای نظریه کوچ آریایی ها گفته شده، در ایران زیست داشته اند. اگرچه ممکن است بعدها مردمانی از سرزمین های دیگر به سرزمین حاصلخیز ایران آمده باشند.
⬅️تاریخ خبر، ۲۰ اردیبهشت ۹۳:
سید قاسم یاحسینی در مراسم رونمایی از سنگنوشته #ایلامی/ #عیلامی کشف شده در بوشهر (۱۸ اردیبهشتماه ۹۳) در سرای خلیج فارس برگزار شد، گفت:
روند شکلگیری شهرنشینی در #بوشهر به ۵ تا ۷ هزار سال پیش بازمیگردد اما در ایران نوعی آریاییگری بر تمام حوزههای پژوهشهای آکادمی سایه افکنده و عملا ۴۰۰۰ سال تاریخ و تمدن خود را نادیده میگیریم.
هر کتاب عمومی در حوزههای مختلف از تاریخ، زبان و موسیقی گرفته تا شعر، معمولا با #ماد ها شروع میشود در حالیکه پیش از ورود آریاییها به ایران، تمدن پیشرفتهای در این سرزمین وجود داشته که به میراث این تمدن بیتوجهی شده است.
به گزارش روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهر تهران، این پژوهشگر تاریخ با اشاره به اینکه به مدت ۷۰۰ سال آریاییهایی که به ایران مهاجرت کردند، فاقد خط و کتابت بودند و عیلامیها به آنها خط و نوشتن آموختند، افزود: از این نظر استانهای #خوزستان و #بوشهر و بخش #شمال_خلیج_فارس مظلوم واقع شدهاند. این مناطق حدود ۱۰ هزار سال تاریخ ثبت شده دارند. قدیمیترین نامی که از این منطقه توسط باستانشناسان بهدست آمده، #لیان است که بر اساس پژوهشهای انجام شده حدود پنج هزار تا ۵۵۰۰ سال پیش به شکل "متروپلی دریایی" و از بخشهای مهم و مرکزی #ایلام/ #عیلام بوده که در کتاب "تاریخ شهر لیان" به آن پرداختهام.
وی افزود: نمادهای فرهنگی دیگری در بوشهر وجود دارد که از اولینها هستند مانند #موسیقی_بوشهر که تا امروز تداوم دارد و قدیمیترین موسیقی ثبت شده در ایران با سازهای بادی چون #دمام، #دایره و #نیانبان، که برخی از اسامی این سازها به حوزه #بین_النهرین ( #میانرودان/ میان دو رود دجله و فرات که زمانی بخشی از گستره ایران بوده است چه در زمان باستان و چه پس از اسلام در برخی سلسله ها) با قدمتی ۶۰۰۰ ساله برمیگردند. معماری منحصربهفرد بوشهر تجلی اصلی هنر پیشینیان این سرزمین است که در مُهرهایی که به تازگی کشف شده، معبدی با دو شاخ بسیار بزرگ دیده میشود که نشانی از معبد باستانی این منطقه بوده است.
حسینی میگوید #دریانوردی_ایران مربوط به پیش از دوره #هخامنشی است و برپایه مطالعات حداقل ۳۰۰۰ تا ۳۵۰۰ سال پیش از #هخامنشیان (تقریبا ۶۰۰۰ سال پیش)، بومیان بوشهر تا #هندوستان و #شمال_آفریقا سفر میکردند. سازههایی در تمدن هند مشاهده شده است که از #بندر_لیان وارد #شوش شده بودند و این مساله در مطالعات #خلیج_فارس هرگز دیده نشده است.
کتیبهای که امروز از آن پردهبرداری میشود از قدیمیترین کتیبههای عیلامی در بندر بوشهر و ایران است که ۴۸۰۰ سال پیش در بوشهر نوشته شده است.
حمیده ماحوزی، مدیرکل سازمان فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر نیز در این مراسم بوشهر را گنجینه خلیج فارس دانست و گفت: این منطقه شاهرگ حیاتی کشور ماست که باید آن را دریابیم. در این استان ۲۵ هزار سند مربوط به خلیج فارس وجود دارد که در تمامی آنها به حقانیت خلیج فارس اشاره شده که میتوان از آنها بهره برد.
در این مراسم همچنین "اینگو کول"، پژوهشگر درباره حضور آلمانیها در ایران سخنرانی کرد و گفت: پیش از جنگ جهانی دوم، آلمانیها به ایران آمدند و تلاش کردند تا موقعیتهای خوبی برای تجارت با ایرانیان پیدا کنند. برخلاف تصور ایرانیان، آلمانیها برای ایران راهآهن نساختند اما فعالیت بسیاری برای آموزش و ورود مواد اولیه به ایران انجام دادند. در این دوران حدود هزار آلمانی در ایران زندگی و کار میکردند. پس از مدتی دیپلماتهای آلمانی به مساله خلیج فارس علاقهمند شدند و این امر باعث شد تا سیاست خاورمیانه یا سیاست خلیج فارس را در دو سطح پیگیری کنند. نخست رابطه #آلمان با دیگر کشورهای اروپایی و دیگری پیدا کردن راهی برای ورود به خاورمیانه تا بتوانند از نظر اقتصادی در آنها نفوذ کنند. این روابط با شروع #جنگ_جهانی_دوم رنگ دیگری گرفت اما ایران میزبان بسیاری از آلمانیهای یهودیای بود که به ایران پناه آوردند و آلمانیها از این بابت از ایرانیها سپاسگزارند.
گزارش👈 yon.ir/nUa4P
@LoversofIRAN
👈چرا نماینده ایران، در نشست دیروز پاریس، در بین ۷۰ کشور، نبود؟
چرا خسارت های گسترده مادی و معنوی که به #ملت_ایران در جنگ اول جهانی وارد شد، از سوی دولت های ایرانی پیگیری بین المللی نشد؟
⬅️صدمین سالگرد پایان #جنگ_جهانی_اول و نسل کشی #مهاباد
✍ #صلاح_الدین_خدیو (فعال سیاسی ایرانی #کرد که دور از اندیشه های ناسیونالیسم تندروی کردی، با دیدگاهی ایراندوستانه به مساله ستم یک قرن پیش بر کردهای خاورمیانه می نگرد)
دیروز سران ۷۰ کشور جهان در حالی برای صدمین سال پایان جنگ جهانی اول در پاریس گرد آمدند، که هیچ نماینده ای از #ایران در این نشست مهم حضور نداشت❗️
بسیاری از کشورهای حاضر در نشست دیروز پاریس، در زمان جنگ اول، اساسا روی نقشه سیاسی جهان وجود نداشتند، ایران اما نه تنها در کنار ترکیه و افغانستان یکی از سه کشور مستقل مسلمان آن زمان بود، بلکه بدلیل نقض بیطرفی اش توسط قدرتهای وقت، تلفات سنگینی هم داد.
علیرغم این درگیری ناخواسته و پرتلفات، اما #دولت های ایران(از #پهلوی تا امروز)، علاقه ای به بازگشایی این پرونده تاریخی نداشته اند و خاطره تلخ آن تا حد زیادی از حافظه تاریخی مردم رفته است❗️
جنگ جهانی اول، نخستین نبرد بزرگ اروپای مدرن بود که رقابت های ژئوپولتیک و استعماری در آنسوی آبها، موتور محرک آن بود. غیر از انگیزه های سیاستمداران و کارتلهای اقتصادی نباید از نقش تهییج کننده ایده نوزای #ناسیونالیسم(افراطی) هم غافل شد که نقشی بی بدیل در تحریک توده های انسانی تازه به #ملت تبدیل شده و رونق جبهه ها داشت!
ایران عهد جنگ اول، اما نه مدرن بود و نه ناسیونالیست و نه دارای هیچ ایده و انگیزه عظمت طلبانه دیگری، از اینرو علیرغم میلیونها تلفاتی که از رهگذر جنگ نصیبش شد، همیشه قربانی روایت های اروپامحور جنگ اول بوده است❗️
مدرنیزاسیون و دولت گرایی که به نوعی آفریننده روایت های سوژه محور از تاریخ هستند، بعد از جنگ جهانی اول و ادبار آن به سامان سیاسی و معرفتی ما راه یافتند.
انبوه خاطرات و اسناد باقی مانده از رجال ایران آن دوره، هم نتوانسته به یک جریان تاریخنگاری زنده و فعال تبدیل شود و بر وجدان معذب و بغض فروخورده ناشی از ضعف و تحقیرشدگی آن دوره غلبه کند❗️
کشتار مردم #مهاباد بدست سپاه #روسیه_تزاری در نوامبر 1916 که از لحاظ برنامه ریزی برای امحای کلیه اهالی ذکور (مردان) شهر مثال زدنی است و به قتل پنج تا هفت هزار نفر انجامید، نمونه ای از این فراموش کردنها و مواجهات نامسئولانه با تاریخ است❗️
غیر از دلایلی که در سطور بالا به آن اشاره شد، دلیل دیگر سهل انگاری در این پیگیری، گرایش تاریخنگاری ناسیونالیستی کردی به #چپ_گرایی حاکم بر جنبش کردستان در نیمه دوم قرن بیست و ملاحظاتی از قبیل نرنجاندن دل "ستاد زحمتکشان جهان در #مسکو" ( #روسیه، #شوروی) و اولویت ضدیت با دولت های منطقه ای بجای قدرتهای فرامنطقه ای است❗️
که اگر این ها در گذشته توجیهی داشت، پس از فروپاشی امپراطوری سرخ (شوروی) دلیلی برای پرده گذاشتن روی یکی از مهمترین نسل کشیهای ابتدای سده بیستم در #کردستان نمی ماند.
یقینا همه هفتاد کشوری که دیروز در جشن پاریس بودند، دور و نزدیک در جنگ اول نبودند. بسیاری از آنها آن زمان مستعمره و یا بخشی از امپراطوریهای بزرگی بودند که ناخواسته بخشی از هزینه های جنگ را متحمل شدند و امروز با صورتحساب، به باشگاه ثروتمندان و فرادستان حوزه بین الملل رفته اند.
کاخ اروپا و غرب مرفه امروز بر ویرانه های بسیاری بنا شده است که کشتار مذکور و تلفات میلیونی ناشی از قحطی برآمده از پیش خرید محصولات کشاورزی ایران توسط ارتش های اشغالگر، نمونه ای از آن است.
نوزایی #اروپا که مقدمه ترقی آن شد در آغاز سده شانزده اتفاق افتاد، درست زمانی که سپاهیان #عثمانی، #وین را در قلب اروپا محاصره کردند.
خنجری که #شاه_اسماعیل (به تلافی حملات گسترده عثمانی به ایران) از پشت به پهلوی عثمانیها زد، در حکم مائده آسمانی برای اروپا بود تا خیالش از مرزهای شرقی راحت شود و با فراغ بال به اصلاح و اندیشه ورزی بپردازد و پایه های تمدن امروز را بنیان نهد.
اما کمتر کسی می داند که بهای این پیشرفت را به نوعی #کردها هم (در کنار دیگر مردم ایران) پرداختند: جنگهای طولانی #ایران و #عثمانی عمدتا در #آناتولی_شرقی و بین النهرین( #میانرودان، میان دجله و فرات) رخ دادو موجب ویرانی سرزمینهای [کردنشین] شد و آنها را از تولید اقتصادی و فکری عقب نگه داشت.
امری که بنام #مساله_کردها در خاورمیانه قرن بیست خود را نشان داد.
نگارنده این سطور سه سال قبل بارها ضرورت گرامیداشت کشته شدگان نوامبر1916 مهاباد را به مسئولان شورای شهر یادآوری کرد، شوربختانه اما درک موضوع، فراتر از درک شورایی بود که با دیدی ابزاری و مکانیکی به مقوله فرهنگ می نگریست و گشاده دستانه با بیل و کلنگ به جان نیمه جان آن افتاده بود!
ویرایش شده از @sharname1
@LoversofIRAN
چرا خسارت های گسترده مادی و معنوی که به #ملت_ایران در جنگ اول جهانی وارد شد، از سوی دولت های ایرانی پیگیری بین المللی نشد؟
⬅️صدمین سالگرد پایان #جنگ_جهانی_اول و نسل کشی #مهاباد
✍ #صلاح_الدین_خدیو (فعال سیاسی ایرانی #کرد که دور از اندیشه های ناسیونالیسم تندروی کردی، با دیدگاهی ایراندوستانه به مساله ستم یک قرن پیش بر کردهای خاورمیانه می نگرد)
دیروز سران ۷۰ کشور جهان در حالی برای صدمین سال پایان جنگ جهانی اول در پاریس گرد آمدند، که هیچ نماینده ای از #ایران در این نشست مهم حضور نداشت❗️
بسیاری از کشورهای حاضر در نشست دیروز پاریس، در زمان جنگ اول، اساسا روی نقشه سیاسی جهان وجود نداشتند، ایران اما نه تنها در کنار ترکیه و افغانستان یکی از سه کشور مستقل مسلمان آن زمان بود، بلکه بدلیل نقض بیطرفی اش توسط قدرتهای وقت، تلفات سنگینی هم داد.
علیرغم این درگیری ناخواسته و پرتلفات، اما #دولت های ایران(از #پهلوی تا امروز)، علاقه ای به بازگشایی این پرونده تاریخی نداشته اند و خاطره تلخ آن تا حد زیادی از حافظه تاریخی مردم رفته است❗️
جنگ جهانی اول، نخستین نبرد بزرگ اروپای مدرن بود که رقابت های ژئوپولتیک و استعماری در آنسوی آبها، موتور محرک آن بود. غیر از انگیزه های سیاستمداران و کارتلهای اقتصادی نباید از نقش تهییج کننده ایده نوزای #ناسیونالیسم(افراطی) هم غافل شد که نقشی بی بدیل در تحریک توده های انسانی تازه به #ملت تبدیل شده و رونق جبهه ها داشت!
ایران عهد جنگ اول، اما نه مدرن بود و نه ناسیونالیست و نه دارای هیچ ایده و انگیزه عظمت طلبانه دیگری، از اینرو علیرغم میلیونها تلفاتی که از رهگذر جنگ نصیبش شد، همیشه قربانی روایت های اروپامحور جنگ اول بوده است❗️
مدرنیزاسیون و دولت گرایی که به نوعی آفریننده روایت های سوژه محور از تاریخ هستند، بعد از جنگ جهانی اول و ادبار آن به سامان سیاسی و معرفتی ما راه یافتند.
انبوه خاطرات و اسناد باقی مانده از رجال ایران آن دوره، هم نتوانسته به یک جریان تاریخنگاری زنده و فعال تبدیل شود و بر وجدان معذب و بغض فروخورده ناشی از ضعف و تحقیرشدگی آن دوره غلبه کند❗️
کشتار مردم #مهاباد بدست سپاه #روسیه_تزاری در نوامبر 1916 که از لحاظ برنامه ریزی برای امحای کلیه اهالی ذکور (مردان) شهر مثال زدنی است و به قتل پنج تا هفت هزار نفر انجامید، نمونه ای از این فراموش کردنها و مواجهات نامسئولانه با تاریخ است❗️
غیر از دلایلی که در سطور بالا به آن اشاره شد، دلیل دیگر سهل انگاری در این پیگیری، گرایش تاریخنگاری ناسیونالیستی کردی به #چپ_گرایی حاکم بر جنبش کردستان در نیمه دوم قرن بیست و ملاحظاتی از قبیل نرنجاندن دل "ستاد زحمتکشان جهان در #مسکو" ( #روسیه، #شوروی) و اولویت ضدیت با دولت های منطقه ای بجای قدرتهای فرامنطقه ای است❗️
که اگر این ها در گذشته توجیهی داشت، پس از فروپاشی امپراطوری سرخ (شوروی) دلیلی برای پرده گذاشتن روی یکی از مهمترین نسل کشیهای ابتدای سده بیستم در #کردستان نمی ماند.
یقینا همه هفتاد کشوری که دیروز در جشن پاریس بودند، دور و نزدیک در جنگ اول نبودند. بسیاری از آنها آن زمان مستعمره و یا بخشی از امپراطوریهای بزرگی بودند که ناخواسته بخشی از هزینه های جنگ را متحمل شدند و امروز با صورتحساب، به باشگاه ثروتمندان و فرادستان حوزه بین الملل رفته اند.
کاخ اروپا و غرب مرفه امروز بر ویرانه های بسیاری بنا شده است که کشتار مذکور و تلفات میلیونی ناشی از قحطی برآمده از پیش خرید محصولات کشاورزی ایران توسط ارتش های اشغالگر، نمونه ای از آن است.
نوزایی #اروپا که مقدمه ترقی آن شد در آغاز سده شانزده اتفاق افتاد، درست زمانی که سپاهیان #عثمانی، #وین را در قلب اروپا محاصره کردند.
خنجری که #شاه_اسماعیل (به تلافی حملات گسترده عثمانی به ایران) از پشت به پهلوی عثمانیها زد، در حکم مائده آسمانی برای اروپا بود تا خیالش از مرزهای شرقی راحت شود و با فراغ بال به اصلاح و اندیشه ورزی بپردازد و پایه های تمدن امروز را بنیان نهد.
اما کمتر کسی می داند که بهای این پیشرفت را به نوعی #کردها هم (در کنار دیگر مردم ایران) پرداختند: جنگهای طولانی #ایران و #عثمانی عمدتا در #آناتولی_شرقی و بین النهرین( #میانرودان، میان دجله و فرات) رخ دادو موجب ویرانی سرزمینهای [کردنشین] شد و آنها را از تولید اقتصادی و فکری عقب نگه داشت.
امری که بنام #مساله_کردها در خاورمیانه قرن بیست خود را نشان داد.
نگارنده این سطور سه سال قبل بارها ضرورت گرامیداشت کشته شدگان نوامبر1916 مهاباد را به مسئولان شورای شهر یادآوری کرد، شوربختانه اما درک موضوع، فراتر از درک شورایی بود که با دیدی ابزاری و مکانیکی به مقوله فرهنگ می نگریست و گشاده دستانه با بیل و کلنگ به جان نیمه جان آن افتاده بود!
ویرایش شده از @sharname1
@LoversofIRAN
👈ایران به مثابه "امپراتوری ذهن"
کشوری که با شماری از خرمندان و اندیشمندانش توانست در جهان پر رنج و پرهیاهو تاب بیاورد، آیا دوباره بر جایگاه دیرین خود بازخواهد گشت؟
@LoversofIRAN
پریشب #مایکل_آکسورثی درگذشت.
یک دیپلمات سابق انگلیسی، آدمی مهربان، متین و مبادی آداب که پژوهشگر تاریخ و شیفتهی فرهنگ #ایران بود. حدود ده سال پیش کتابی از او منتشر شد با نام «تاریخ ایران: امپراتوری ذهن» که برای معرفی گذرا و شیوای ایران به خوانندهی ناآشنای غربی نگاشته شده بود. آکسورثی در این کتاب نظریهی دلنشین و تاملبرانگیزی را دربارهی ایران طرح میکند: ایران به مثابه یک امپراتوری که بر اذهان سیطره داشته است. نظریهاش را از وینستون #چرچیل الهام میگیرد که در سال ۱۹۴۳ حین سخنرانی در دانشگاه هاروارد گفته بود دیگر با فتح سرزمین و استثمار نمیشود امپراتوری کرد: «امپراتوریهای آینده امپراتوریهای ذهن خواهند بود.»
ایران، به عقیده آکسورثی، از سدهها قبل همانی بود که چرچیل برای آینده تصور میکرد.
ایران نمونهی عجیب و غریبی در تاریخ امپراتوریهای جهان بوده است: محور و مرکز فرهنگی ایران در خلال دو هزارهی گذشته بارها جابجا شده است: زمانی در #فارس بوده، بعد به #بین_النهرین ( #میانرودان در #عراق کنونی) آمده، از آنجا به #خراسان و #آسیای_میانه ( #فرارود، #فرارودان) عزیمت کرده و بعد در #آذربایجان سکنی گزیده است.
نفوذ ایران به مراتب سیالتر و فراتر از مرزهای در حال قبض و بسط یک سرزمین بوده است: آثارش را در دوران خلافت #عباسی، #گورکانیان در #هند و سلطنت #عثمانی (در #آناتولی،) میبینیم. این وضعیت با تعریف و تصوری که ما از ملیت و فرهنگ به عنوان یک قلمرو سرزمینی داریم چندان نمیخواند. برای خود آکسورثی سوال است که چطور «ایدهی ایران» این همه سختی و بلا را طی این همه سال تاب آورده و همچنان دوام آورده است. معتقد است این تداوم بیش از هر چیز مدیون "طبقهی کوچک دانشور-دیوانسالار" است که از پس هر بحران کمر صاف کردند، با فاتحان و غالبان زیرکانه کنار آمدند، نشان دادند که از گوهر تخصصشان نمیشود چشم پوشید و اندک اندک زمام کارها را (دوباره) به دست خود گرفتند: حاکم گرچه حکومت میکرد، اما ادارهی امور به دست آنان (ایرانیان دانشور و #دیوانسالار) بود.
در آخرین صفحهی کتاب آکسورثی میپرسد «اما آیا ایران میتواند یک امپراتوری آینده باشد؟» و در اینباره تردید دارد. بخشی از تردیدش از این ناشی میشود که چقدر جامعهی جهانی و بازیگران قدرتمندش حاضر باشند ایران را در نقش یک امپراتوری بپذیرند. اما، تردید اصلی آکسورثی از جای دیگری است، از این که «امروز گروهی اندک از دریچهی تنگ منافع و عقاید خودش، ایران را میگرداند.» این آن ایرانی نیست که زمانی در اذهان نفوذ داشت، ایرانی که «بهترین و درخشانترین مغزهایش را میپروراند و گرامی میداشت»، که «با پیچیدگیها صادقانه و با تساهل و مدارا روبرو میشد» و «از تلفیق و امتزاج عقاید مختلف استقبال میکرد.»
/منبع: ماقال منقول/
@LoversofIRAN
کشوری که با شماری از خرمندان و اندیشمندانش توانست در جهان پر رنج و پرهیاهو تاب بیاورد، آیا دوباره بر جایگاه دیرین خود بازخواهد گشت؟
@LoversofIRAN
پریشب #مایکل_آکسورثی درگذشت.
یک دیپلمات سابق انگلیسی، آدمی مهربان، متین و مبادی آداب که پژوهشگر تاریخ و شیفتهی فرهنگ #ایران بود. حدود ده سال پیش کتابی از او منتشر شد با نام «تاریخ ایران: امپراتوری ذهن» که برای معرفی گذرا و شیوای ایران به خوانندهی ناآشنای غربی نگاشته شده بود. آکسورثی در این کتاب نظریهی دلنشین و تاملبرانگیزی را دربارهی ایران طرح میکند: ایران به مثابه یک امپراتوری که بر اذهان سیطره داشته است. نظریهاش را از وینستون #چرچیل الهام میگیرد که در سال ۱۹۴۳ حین سخنرانی در دانشگاه هاروارد گفته بود دیگر با فتح سرزمین و استثمار نمیشود امپراتوری کرد: «امپراتوریهای آینده امپراتوریهای ذهن خواهند بود.»
ایران، به عقیده آکسورثی، از سدهها قبل همانی بود که چرچیل برای آینده تصور میکرد.
ایران نمونهی عجیب و غریبی در تاریخ امپراتوریهای جهان بوده است: محور و مرکز فرهنگی ایران در خلال دو هزارهی گذشته بارها جابجا شده است: زمانی در #فارس بوده، بعد به #بین_النهرین ( #میانرودان در #عراق کنونی) آمده، از آنجا به #خراسان و #آسیای_میانه ( #فرارود، #فرارودان) عزیمت کرده و بعد در #آذربایجان سکنی گزیده است.
نفوذ ایران به مراتب سیالتر و فراتر از مرزهای در حال قبض و بسط یک سرزمین بوده است: آثارش را در دوران خلافت #عباسی، #گورکانیان در #هند و سلطنت #عثمانی (در #آناتولی،) میبینیم. این وضعیت با تعریف و تصوری که ما از ملیت و فرهنگ به عنوان یک قلمرو سرزمینی داریم چندان نمیخواند. برای خود آکسورثی سوال است که چطور «ایدهی ایران» این همه سختی و بلا را طی این همه سال تاب آورده و همچنان دوام آورده است. معتقد است این تداوم بیش از هر چیز مدیون "طبقهی کوچک دانشور-دیوانسالار" است که از پس هر بحران کمر صاف کردند، با فاتحان و غالبان زیرکانه کنار آمدند، نشان دادند که از گوهر تخصصشان نمیشود چشم پوشید و اندک اندک زمام کارها را (دوباره) به دست خود گرفتند: حاکم گرچه حکومت میکرد، اما ادارهی امور به دست آنان (ایرانیان دانشور و #دیوانسالار) بود.
در آخرین صفحهی کتاب آکسورثی میپرسد «اما آیا ایران میتواند یک امپراتوری آینده باشد؟» و در اینباره تردید دارد. بخشی از تردیدش از این ناشی میشود که چقدر جامعهی جهانی و بازیگران قدرتمندش حاضر باشند ایران را در نقش یک امپراتوری بپذیرند. اما، تردید اصلی آکسورثی از جای دیگری است، از این که «امروز گروهی اندک از دریچهی تنگ منافع و عقاید خودش، ایران را میگرداند.» این آن ایرانی نیست که زمانی در اذهان نفوذ داشت، ایرانی که «بهترین و درخشانترین مغزهایش را میپروراند و گرامی میداشت»، که «با پیچیدگیها صادقانه و با تساهل و مدارا روبرو میشد» و «از تلفیق و امتزاج عقاید مختلف استقبال میکرد.»
/منبع: ماقال منقول/
@LoversofIRAN