Forwarded from اتچ بات
@LoversofIRAN
👈《بزرگداشت #سعدی_شیرین_سخن در تاجیکستان》👉
《Бузургдошти #саъдӣ_ширин_сухани широзӣ дар тоҷиқистон》
♦️(در پایان این متن، ویدیویی پیوست شده درباره سعدی عزیز که پیشنهاد میکنم از انتهای متن دانلود کنید👇)
(Дар охири матн
Дар бораи Саъдии азиз, Видео замима шуда қе шумо метавонед донлуд қунид👇)
◀️به گزارش خبرگزاری مهر،
هر ساله به مناسبت اول اردیبهشت، دوستداران سخن ماندگار پارسی، در جایجای جهان به یاد عاشقانههای جاودان و شكوه اخلاقی خداوندگار سخن، #سعدی_شیرازی، گرد هم می آیند؛ از جمله در #تاجیکستان که بسیار سعدی دوست میباشند.
امسال نیز بزرگداشت سعدی در کتابخانه لاهوتی شهر دوشنبه پایتخت این کشور برگزار شد.
رایزنی فرهنگی #سفارت_جمهوری_اسلامی_ایران در تاجیکستان با همکاری #کتابخانه_لاهوتی و گروهی از دوستداران سعدی این مراسم را برگزارکردند.
◀️حجت الله فغانی،
#سفیر_ایران در تاجیكستان در سخنانی با عنوان « #اعتدال_گرایی، #پیام_محوری #شاعر_عصر_فاجعه» گفت:
مولانا عبدالرحمان جامی که خود از شاعران سرآمد قلمرو پهناور پارسی گویان عالم است، میفرماید:
در شعر سه کس پیمبرانند
هر چند که لا نبی بعدی
اوصاف و قصیده و غزل را
فردوسی و انوری و سعدی
خود سعدی نیز بی آنکه گرفتار غرور شود، روانی و فخامت شعر خود را چنین تصویر کرده است:
زمین به تیغ بلاغت گرفتی ای سعدی
سپاس دار که جز فیض آسمانی نیست
بدین صفت که در آفاق شعر تو رفت
نرفت دجله که آبش بدین روانی نیست
فغانی با شاره به اعتدال گرایی در پیام سعدی اظهار داشت:
بسیاری از سعدی پژوهان گفته اند که «اعتدال گرایی» پیام محوری در آثار سعدی است. شاید این به خاطر آن است که او شاعر « #عصر_فاجعه» بود. در عصر سعدی، ایران زمین از هر سو عرصه تاخت و تاز نیروهای ویرانگر بود.
در غرب #صلیبیان حکومت در حال زوال #سلجوقیان را زیر ضربات خود گرفته بودند؛
در شرق #مغولان از کشته پشته میساختند. در داخل نیز امیران و حاکمان محلی با باج و خراج
و عده ای نیز با تعصب و خشک مغزی فضای زندگی را بر مردم جهنم کرده بودند.
عصر سعدی به راستی #عصر_فاجعه بود و فاجعه؛ برآیند #افراط و #تفریط و #خشونت و #تعصب است.
روح لطیف سعدی که اینها را میدید، دنبال کلیدی بود که همه این قفلها را یکجا باز کند و آن کلید جز « #اعتدال» نبود.
البته همین اعتدال گرایی او را در #معرض_خشم_افراط_گرایان و نقد منتقدان متعصب قرار میدهد؛ عده ای ملامتش میکنند که وقتی ایران در برابر مغولان وحشی قرار داشت، او به جهانگردی و گشت و گذار پرداخت؛
یا در شرایط دشوار زندگی مردم، او به تغزل پرداخته و عاشقی میکرده است؛ اما سعدی نه این بود و نه آن.
همان بود که بنی آدم را اعضای یک پیکر معرفی میکرد و نشانه و شاخص آدمیت را «غم هم نوع خوردن» میدانست:
تو کز محنت دیگران بیغمی/
نشاید که نامت نهند آدمی/
اعتدال گرایی سعدی حتی در #شیوۀ_زبانی_او نیز هویداست؛
شیوه تعلیمی سعدی هماهنگی میان « #چه گفتن و #چگونه گفتن» است.
در عصر #وحشیگری، #ستم، #تعصب و #افراطگرایی؛ #مانند_عصر_کنونی؛
سعدی بیماری را خوب تشخیص داد و #بهترین_داروها را برای درمان آن تجویز نمود:
مگوی و منه تا توانی قدم
از اندازه بیرون وز اندازه کم
و همه تاکید وی سپردن #کارها_به_اهل آن است:
ندهد هوشمند روشن رای
به فرومایه کارهای خطیر
بوریا باف اگرچه بافنده است
نبرندش به کارگاه حریر
◀️ مدیر گروه نقد ادبی اتفاق نویسندگان تاجیكستان،#مبشر_اكبرزاد نیز سخنرانی ایراد کرد و در ادامه گزارشی از روند چاپ آثار سعدی در تاجیكستان به #خط_سیریلیك ارئه داد و چاپ #گزیده_غزلیات_سعدی در سال ۲۰۱۴م خود را یكی دیگر از تلاشهای تاجیكان در معرفی آثار سعدی به مردم تاجیكستان دانست.
نمایشگاهی نیز از آثار سعدی به سه زبان فارسی، روسی و تاجیكی در جنب تالار همایش برپا شده بود. با یكصد جلد كتاب چاپ شده در تاجیكستان و ایران درباره سعدی، كه در كتابخانه لاهوتی نگهداری میشود.
از نكات جالب دیگر این نشست، سعدی خوانی دانش آموزان تاجیك بود كه با استقبال مخاطبان حاضر مواجه شد.
@LoversofIRAN
👈《بزرگداشت #سعدی_شیرین_سخن در تاجیکستان》👉
《Бузургдошти #саъдӣ_ширин_сухани широзӣ дар тоҷиқистон》
♦️(در پایان این متن، ویدیویی پیوست شده درباره سعدی عزیز که پیشنهاد میکنم از انتهای متن دانلود کنید👇)
(Дар охири матн
Дар бораи Саъдии азиз, Видео замима шуда қе шумо метавонед донлуд қунид👇)
◀️به گزارش خبرگزاری مهر،
هر ساله به مناسبت اول اردیبهشت، دوستداران سخن ماندگار پارسی، در جایجای جهان به یاد عاشقانههای جاودان و شكوه اخلاقی خداوندگار سخن، #سعدی_شیرازی، گرد هم می آیند؛ از جمله در #تاجیکستان که بسیار سعدی دوست میباشند.
امسال نیز بزرگداشت سعدی در کتابخانه لاهوتی شهر دوشنبه پایتخت این کشور برگزار شد.
رایزنی فرهنگی #سفارت_جمهوری_اسلامی_ایران در تاجیکستان با همکاری #کتابخانه_لاهوتی و گروهی از دوستداران سعدی این مراسم را برگزارکردند.
◀️حجت الله فغانی،
#سفیر_ایران در تاجیكستان در سخنانی با عنوان « #اعتدال_گرایی، #پیام_محوری #شاعر_عصر_فاجعه» گفت:
مولانا عبدالرحمان جامی که خود از شاعران سرآمد قلمرو پهناور پارسی گویان عالم است، میفرماید:
در شعر سه کس پیمبرانند
هر چند که لا نبی بعدی
اوصاف و قصیده و غزل را
فردوسی و انوری و سعدی
خود سعدی نیز بی آنکه گرفتار غرور شود، روانی و فخامت شعر خود را چنین تصویر کرده است:
زمین به تیغ بلاغت گرفتی ای سعدی
سپاس دار که جز فیض آسمانی نیست
بدین صفت که در آفاق شعر تو رفت
نرفت دجله که آبش بدین روانی نیست
فغانی با شاره به اعتدال گرایی در پیام سعدی اظهار داشت:
بسیاری از سعدی پژوهان گفته اند که «اعتدال گرایی» پیام محوری در آثار سعدی است. شاید این به خاطر آن است که او شاعر « #عصر_فاجعه» بود. در عصر سعدی، ایران زمین از هر سو عرصه تاخت و تاز نیروهای ویرانگر بود.
در غرب #صلیبیان حکومت در حال زوال #سلجوقیان را زیر ضربات خود گرفته بودند؛
در شرق #مغولان از کشته پشته میساختند. در داخل نیز امیران و حاکمان محلی با باج و خراج
و عده ای نیز با تعصب و خشک مغزی فضای زندگی را بر مردم جهنم کرده بودند.
عصر سعدی به راستی #عصر_فاجعه بود و فاجعه؛ برآیند #افراط و #تفریط و #خشونت و #تعصب است.
روح لطیف سعدی که اینها را میدید، دنبال کلیدی بود که همه این قفلها را یکجا باز کند و آن کلید جز « #اعتدال» نبود.
البته همین اعتدال گرایی او را در #معرض_خشم_افراط_گرایان و نقد منتقدان متعصب قرار میدهد؛ عده ای ملامتش میکنند که وقتی ایران در برابر مغولان وحشی قرار داشت، او به جهانگردی و گشت و گذار پرداخت؛
یا در شرایط دشوار زندگی مردم، او به تغزل پرداخته و عاشقی میکرده است؛ اما سعدی نه این بود و نه آن.
همان بود که بنی آدم را اعضای یک پیکر معرفی میکرد و نشانه و شاخص آدمیت را «غم هم نوع خوردن» میدانست:
تو کز محنت دیگران بیغمی/
نشاید که نامت نهند آدمی/
اعتدال گرایی سعدی حتی در #شیوۀ_زبانی_او نیز هویداست؛
شیوه تعلیمی سعدی هماهنگی میان « #چه گفتن و #چگونه گفتن» است.
در عصر #وحشیگری، #ستم، #تعصب و #افراطگرایی؛ #مانند_عصر_کنونی؛
سعدی بیماری را خوب تشخیص داد و #بهترین_داروها را برای درمان آن تجویز نمود:
مگوی و منه تا توانی قدم
از اندازه بیرون وز اندازه کم
و همه تاکید وی سپردن #کارها_به_اهل آن است:
ندهد هوشمند روشن رای
به فرومایه کارهای خطیر
بوریا باف اگرچه بافنده است
نبرندش به کارگاه حریر
◀️ مدیر گروه نقد ادبی اتفاق نویسندگان تاجیكستان،#مبشر_اكبرزاد نیز سخنرانی ایراد کرد و در ادامه گزارشی از روند چاپ آثار سعدی در تاجیكستان به #خط_سیریلیك ارئه داد و چاپ #گزیده_غزلیات_سعدی در سال ۲۰۱۴م خود را یكی دیگر از تلاشهای تاجیكان در معرفی آثار سعدی به مردم تاجیكستان دانست.
نمایشگاهی نیز از آثار سعدی به سه زبان فارسی، روسی و تاجیكی در جنب تالار همایش برپا شده بود. با یكصد جلد كتاب چاپ شده در تاجیكستان و ایران درباره سعدی، كه در كتابخانه لاهوتی نگهداری میشود.
از نكات جالب دیگر این نشست، سعدی خوانی دانش آموزان تاجیك بود كه با استقبال مخاطبان حاضر مواجه شد.
@LoversofIRAN
Forwarded from اتچ بات
👈چند بیت شعر به زبان آذری پهلوی👉
♥️ زبان راستین ایرانی مردم آذربایجان♥️
@loversofIRAN
👈#آذری_پهلوی یا #آذری؛
زبان راستین #مردم_آذربایجان است که زبانی کاملن #ایرانی ست.
یک نمونه از صدها شعر و متنی که از زبان راستین آذربایجان (آذری پهلوی) بجا مانده است را از پایان این نوشتار دانلود کنید.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
از: کانال آذربایجان👇
◀️《عبدالقادر بن غیبی مراغی》 مشهور به #عبدالقادر_مراغهای
شاعر، موسیقیدان، نوازنده و هنرمند ایرانی سده نهم هجری بود. لقب او معلم ثانی در موسیقی است و همراه با فارابی، پور سینا، صفیالدین ارموی و قطب الدین شیرازی از بزرگترین نظریهپردازان موسیقی ایرانی به شمار میرود. وی در سال ۸۳۸ ق در #هرات درگذشت.
مراغی در دربارهای بغداد، بصره و در پایان، در هرات نزد شاهرخ شاه تیموری مشغول به کار بودهاست. شخصیت او نزد عثمانیها از نقش اصلیاش به عنوان نوازنده، آهنگساز و نظریه پرداز بسی فراتر رفته و تبدیل به یک #اسطوره شده است. امروز حدود #سی_قطعه در #رپرتوار_موسیقی_عثمانی وجود دارد که منسوب به اوست و بسیاری از موسیقی شناسان آنها را دارای اصالت تاریخی ارزیابی میکنند.
◀️بیشتر آثار او به زبان #فارسی است : مقاصدالالحان ، جامعالالحان ، کنزالالحان ، شرح ادوار و...
وی در پایان کتاب « جامع الالحان » خود ، ۳۲ بیت شعر به گویش های محلی ایران نقل کرده است :
۶بیت همدانی، ۴بیت مازندرانی، ۸بیت کججانی (تبریزی)، ۴بیت رازی، ۳بیت قزوینی و ۷بیت به زبان تبریزی.
او ۸ بیت از « خواجه محمد کُجُجانی » از عرفای سده هفتم آذربایجان نوشته است. #کججان که امروزه به آن کُرجان (کرگان) میگویند در دو فرسنگی #تبریز قرار دارد. این اشعار به زبان تبریزی (آذری فهلوی) و لهجه کججانی است که امروزه با گسترش ترکی اغوزی، از بین رفته است.
آرامگاه این اندیشمند آذری ، امروزه در گورستان تاریخی روستای #کججان قرار دارد. مراغهای همچنین اشعار دیگری را ذکرمیکند و بالای آن نوشته است «زبان تبریزی»، یعنی زبان رایج تبریز در آن دوره که نام دیگر زبان 《آذری فهلوی(پهلوی)》 است.
◀️چم (معنی) شماری از واژگانی که در تصویر پایین این نوشتار است و ما میتوانیم هنوز هم به آسانی آنها را بفهمیم چراکه آذری پهلوی زبانی پارسی و سراسر ایرانی ست 👇
مردریک = مردهریگ ، میراث
مند = ماند
دادُش = او را داد
کهان = جهان ، مخفف کیهان
کیژ = تلفظ پهلویک کَس
خُشت = تلفظ پهلویک خشت
چوک = خوب ، هنوز در هرزند مرند کاربرد دارد
ونیژه = ویژه
رور = رود ، فرزند عزیز ، در لری هم کاربرد دارد
پَری = میپرد
ویخَد = بیخود ، بیهوده
◀️ بیان این نکته بایسته است که:
#ترک_زبان شدن #آذربایجان از سده پنجم ق آغاز میشود و تا دوران صفویه ادامه پیدا میکند.
ده ها رویداد سبب دگرگونی زبانی در آذربایجان میشود که مهم ترین آن «حکومت ۱۳۰ ساله ترکمان های قوینلو» بر آذربایجان به مرکزیت #تبریز و با زبان اجباری #ترکی است.
در کل این روند شامل سه دوره است : #سلجوقیان، #مغول، #قویونلوها و #صفویان.
(از کانال آذربایجان)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
باید گفته شود که،
سندهای ارزشمندی امروزه در دست است که روشن میکند حتا در دوران صفویه نیز بسیاری از مردم آذربایجان، زنجان و قزوین، به زبان های بومی خود که زبانهایی #کاملن_ایرانی و #غیر_ترکی بودند سخن می گفتند،
زبانهایی مانند #آذری، #تاتی و...
@loversofIRAN
نگاره را ببینید 👇
♥️ زبان راستین ایرانی مردم آذربایجان♥️
@loversofIRAN
👈#آذری_پهلوی یا #آذری؛
زبان راستین #مردم_آذربایجان است که زبانی کاملن #ایرانی ست.
یک نمونه از صدها شعر و متنی که از زبان راستین آذربایجان (آذری پهلوی) بجا مانده است را از پایان این نوشتار دانلود کنید.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
از: کانال آذربایجان👇
◀️《عبدالقادر بن غیبی مراغی》 مشهور به #عبدالقادر_مراغهای
شاعر، موسیقیدان، نوازنده و هنرمند ایرانی سده نهم هجری بود. لقب او معلم ثانی در موسیقی است و همراه با فارابی، پور سینا، صفیالدین ارموی و قطب الدین شیرازی از بزرگترین نظریهپردازان موسیقی ایرانی به شمار میرود. وی در سال ۸۳۸ ق در #هرات درگذشت.
مراغی در دربارهای بغداد، بصره و در پایان، در هرات نزد شاهرخ شاه تیموری مشغول به کار بودهاست. شخصیت او نزد عثمانیها از نقش اصلیاش به عنوان نوازنده، آهنگساز و نظریه پرداز بسی فراتر رفته و تبدیل به یک #اسطوره شده است. امروز حدود #سی_قطعه در #رپرتوار_موسیقی_عثمانی وجود دارد که منسوب به اوست و بسیاری از موسیقی شناسان آنها را دارای اصالت تاریخی ارزیابی میکنند.
◀️بیشتر آثار او به زبان #فارسی است : مقاصدالالحان ، جامعالالحان ، کنزالالحان ، شرح ادوار و...
وی در پایان کتاب « جامع الالحان » خود ، ۳۲ بیت شعر به گویش های محلی ایران نقل کرده است :
۶بیت همدانی، ۴بیت مازندرانی، ۸بیت کججانی (تبریزی)، ۴بیت رازی، ۳بیت قزوینی و ۷بیت به زبان تبریزی.
او ۸ بیت از « خواجه محمد کُجُجانی » از عرفای سده هفتم آذربایجان نوشته است. #کججان که امروزه به آن کُرجان (کرگان) میگویند در دو فرسنگی #تبریز قرار دارد. این اشعار به زبان تبریزی (آذری فهلوی) و لهجه کججانی است که امروزه با گسترش ترکی اغوزی، از بین رفته است.
آرامگاه این اندیشمند آذری ، امروزه در گورستان تاریخی روستای #کججان قرار دارد. مراغهای همچنین اشعار دیگری را ذکرمیکند و بالای آن نوشته است «زبان تبریزی»، یعنی زبان رایج تبریز در آن دوره که نام دیگر زبان 《آذری فهلوی(پهلوی)》 است.
◀️چم (معنی) شماری از واژگانی که در تصویر پایین این نوشتار است و ما میتوانیم هنوز هم به آسانی آنها را بفهمیم چراکه آذری پهلوی زبانی پارسی و سراسر ایرانی ست 👇
مردریک = مردهریگ ، میراث
مند = ماند
دادُش = او را داد
کهان = جهان ، مخفف کیهان
کیژ = تلفظ پهلویک کَس
خُشت = تلفظ پهلویک خشت
چوک = خوب ، هنوز در هرزند مرند کاربرد دارد
ونیژه = ویژه
رور = رود ، فرزند عزیز ، در لری هم کاربرد دارد
پَری = میپرد
ویخَد = بیخود ، بیهوده
◀️ بیان این نکته بایسته است که:
#ترک_زبان شدن #آذربایجان از سده پنجم ق آغاز میشود و تا دوران صفویه ادامه پیدا میکند.
ده ها رویداد سبب دگرگونی زبانی در آذربایجان میشود که مهم ترین آن «حکومت ۱۳۰ ساله ترکمان های قوینلو» بر آذربایجان به مرکزیت #تبریز و با زبان اجباری #ترکی است.
در کل این روند شامل سه دوره است : #سلجوقیان، #مغول، #قویونلوها و #صفویان.
(از کانال آذربایجان)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
باید گفته شود که،
سندهای ارزشمندی امروزه در دست است که روشن میکند حتا در دوران صفویه نیز بسیاری از مردم آذربایجان، زنجان و قزوین، به زبان های بومی خود که زبانهایی #کاملن_ایرانی و #غیر_ترکی بودند سخن می گفتند،
زبانهایی مانند #آذری، #تاتی و...
@loversofIRAN
نگاره را ببینید 👇
Telegram
attach 📎
#هرات #افغانستان
پل #مالان بر #هریرود
مانند پلهای #اصفهان و #دزفول
زمان بنای پل آمیخته باافسانه هاست
بازسازی #سلجوقیان
مهرازی/معماری یکسان سرزمینهای پهنکوه ایران، نشان یکپارچگی آن هاست
@LoversofIRAN
پل #مالان بر #هریرود
مانند پلهای #اصفهان و #دزفول
زمان بنای پل آمیخته باافسانه هاست
بازسازی #سلجوقیان
مهرازی/معماری یکسان سرزمینهای پهنکوه ایران، نشان یکپارچگی آن هاست
@LoversofIRAN
🔴اینکه از ۲۶وزیر #سلجوقیان
همه آنان بهنوعی سر به نیست شدهاند،
گواهی بر این واقعیت اسفناک تاریخی است که غلامان #ترک،
نه بدون دانش و بینش #ایرانی میتوانستند حکومت کنند،
نه با آن❗️
از @javadtabatabai
همه آنان بهنوعی سر به نیست شدهاند،
گواهی بر این واقعیت اسفناک تاریخی است که غلامان #ترک،
نه بدون دانش و بینش #ایرانی میتوانستند حکومت کنند،
نه با آن❗️
از @javadtabatabai
عاشقان ایران
🔴اینکه از ۲۶وزیر #سلجوقیان همه آنان بهنوعی سر به نیست شدهاند، گواهی بر این واقعیت اسفناک تاریخی است که غلامان #ترک، نه بدون دانش و بینش #ایرانی میتوانستند حکومت کنند، نه با آن❗️ از @javadtabatabai
👈واقعیتی دردناک از چیرگی #مغولان بر ایران، که از نوشتار #خواجه_نظام_الملک_توسی دریافت می شود👉
📋نکته ای که از تفسیر خواجه نظام الملک برمیآید، تاکید بر دریافتی از کاردانی و خبرگی در سیاستنامههاست که بویژه با چیرگی #ترکان بر ایرانزمین اهمیتی خاص پیدا کرد، زیرا مفهوم قبیلهای قدرت که از ویژگیهای نظام فرمانروایی ترکان بود، مستلزم این بود که همهی افراد قبیلهی حاکم، بهنوعی، سهمی از قدرت سیاسی داشته باشند.
این دریافت از قدرت سیاسی، بهطور عمده، با شیوهی فرمانروایی فردی و متمرکز ایرانیان که در عینحال، مبتنی بر به کار گرفتن بهترین نیروهای کارآمد بود، در تعارض آشکار قرار داشت.
اساس فرمانروایی #ایرانیان کاردانی و کارایی بود، و وزیر، در واقع، نمایندهی این گرایش اساسی فرمانروایی #ایرانشهری بهشمار میآمد.
در دورهی #اسلامی، بویژه با چیرگی غلامان ترک بر ایرانزمین نیز به ضرورت، جایگاه وزارت تثبیت شد، زیرا فرمانروایان نوخاسته از هرگونه هنر فرمانروایی عاری بودند، اما در عمل، تثبیت جایگاه و مقام وزارت در نظام سیاسی غلامان ترک، خالی از اشکال و بهدور از تعارض نبود.
اینکه در دورهی چیرگی #غلامان_ترک، وزیرکشی(کشتن وزاری کاردان ایرانی) یکی از شیوههای عمدهی فرمانروایی بهشمار آمده است، چندان که از بیست و شش وزیر دورهی فرمانروایی سلجوقیان، چنانکه #ایرج_افشار حساب کرده است، همهی آنان بهنوعی سر به نیست شدهاند، گواهی بر این واقعیت اسفناک تاریخی است که غلامان #ترک نه بدون دانش و بینش ایرانی میتوانستهاند حکومت کنند، و نه با آن!!!
🔸خواجه نظامالملک طوسی: گفتار در تداوم فرهنگی ایران، تبریز، انتشارات ستوده، ۱۳٨٤، ص ٤۷
از كانال اختصاصي نشر آثار و آراء جواد طباطبايی @javadtabatabai
https://t.me/LoversofIRAN/5705
📋نکته ای که از تفسیر خواجه نظام الملک برمیآید، تاکید بر دریافتی از کاردانی و خبرگی در سیاستنامههاست که بویژه با چیرگی #ترکان بر ایرانزمین اهمیتی خاص پیدا کرد، زیرا مفهوم قبیلهای قدرت که از ویژگیهای نظام فرمانروایی ترکان بود، مستلزم این بود که همهی افراد قبیلهی حاکم، بهنوعی، سهمی از قدرت سیاسی داشته باشند.
این دریافت از قدرت سیاسی، بهطور عمده، با شیوهی فرمانروایی فردی و متمرکز ایرانیان که در عینحال، مبتنی بر به کار گرفتن بهترین نیروهای کارآمد بود، در تعارض آشکار قرار داشت.
اساس فرمانروایی #ایرانیان کاردانی و کارایی بود، و وزیر، در واقع، نمایندهی این گرایش اساسی فرمانروایی #ایرانشهری بهشمار میآمد.
در دورهی #اسلامی، بویژه با چیرگی غلامان ترک بر ایرانزمین نیز به ضرورت، جایگاه وزارت تثبیت شد، زیرا فرمانروایان نوخاسته از هرگونه هنر فرمانروایی عاری بودند، اما در عمل، تثبیت جایگاه و مقام وزارت در نظام سیاسی غلامان ترک، خالی از اشکال و بهدور از تعارض نبود.
اینکه در دورهی چیرگی #غلامان_ترک، وزیرکشی(کشتن وزاری کاردان ایرانی) یکی از شیوههای عمدهی فرمانروایی بهشمار آمده است، چندان که از بیست و شش وزیر دورهی فرمانروایی سلجوقیان، چنانکه #ایرج_افشار حساب کرده است، همهی آنان بهنوعی سر به نیست شدهاند، گواهی بر این واقعیت اسفناک تاریخی است که غلامان #ترک نه بدون دانش و بینش ایرانی میتوانستهاند حکومت کنند، و نه با آن!!!
🔸خواجه نظامالملک طوسی: گفتار در تداوم فرهنگی ایران، تبریز، انتشارات ستوده، ۱۳٨٤، ص ٤۷
از كانال اختصاصي نشر آثار و آراء جواد طباطبايی @javadtabatabai
https://t.me/LoversofIRAN/5705
Telegram
Lovers of IRAN
🔴اینکه از ۲۶وزیر #سلجوقیان
همه آنان بهنوعی سر به نیست شدهاند،
گواهی بر این واقعیت اسفناک تاریخی است که غلامان #ترک،
نه بدون دانش و بینش #ایرانی میتوانستند حکومت کنند،
نه با آن❗️
از @javadtabatabai
همه آنان بهنوعی سر به نیست شدهاند،
گواهی بر این واقعیت اسفناک تاریخی است که غلامان #ترک،
نه بدون دانش و بینش #ایرانی میتوانستند حکومت کنند،
نه با آن❗️
از @javadtabatabai
Forwarded from اتچ بات
👈زادروز حکیم خیام، ستاره درخشان دانش و ادب ایران👉
حکیم #خیام #نیشابوری
@LoversofIRAN
⬅️ عُمَر_خَیّام_نیشابوری
(نام کامل: غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری) زادهٔ ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷۷ در #نیشابور - درگذشتهٔ ۱۲ آذر ۵۱۰ در نیشابور) که خیامی وخیام نیشابوری و خیامی النّیسابوری هم نامیدهشدهاست. همهچیزدان، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و رباعیسرای ایرانی در دورهٔ #سلجوقی/ #سلجوقیان است.
گرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست و لقبش «حجّةالحق» بودهاست، ولی آوازهٔ وی بیشتر با انگیزه نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد. افزون بر آنکه #رباعیات_خیام را به بیشترِ زبانهای زنده برگردان کرده اند. #ادوارد_فیتز_جرالد رباعیات او را به زبان انگلیسی برگردانده است که مایهٔ سرشناس شدن بیشتر وی در مغرب زمین شدهاست.
کارهای بزرگ او در حل معادله های درجه 2 و 3 و نیز مثلث خیام_پاسکال یا خیام_نیوتن زمینه پررنگ ریاضیات او را نشان می دهد. همچنین دقیقترین تقویم جهان، روزشمار خورشیدی #جلالی است که خیام سرپرست و بنیانگذار آن بود و در مقایسه با تقویم اروپایی (با هر 3000 سال، یک روز خطا) تنها در هر 10,000 سال، یک روز خطا دارد.
تندیس زیبای او در کنار سه دانشمند دیگر ایرانی، #ابوریحان_بیرونی، #پور_سینا، #زکریای_رازی در برابر #سازمان_ملل در وین جاگذاری شده است.
@LoversofIRAN
حکیم #عمر_خیام_نیشابوری را بشناسیم👇
حکیم #خیام #نیشابوری
@LoversofIRAN
⬅️ عُمَر_خَیّام_نیشابوری
(نام کامل: غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری) زادهٔ ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷۷ در #نیشابور - درگذشتهٔ ۱۲ آذر ۵۱۰ در نیشابور) که خیامی وخیام نیشابوری و خیامی النّیسابوری هم نامیدهشدهاست. همهچیزدان، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و رباعیسرای ایرانی در دورهٔ #سلجوقی/ #سلجوقیان است.
گرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست و لقبش «حجّةالحق» بودهاست، ولی آوازهٔ وی بیشتر با انگیزه نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد. افزون بر آنکه #رباعیات_خیام را به بیشترِ زبانهای زنده برگردان کرده اند. #ادوارد_فیتز_جرالد رباعیات او را به زبان انگلیسی برگردانده است که مایهٔ سرشناس شدن بیشتر وی در مغرب زمین شدهاست.
کارهای بزرگ او در حل معادله های درجه 2 و 3 و نیز مثلث خیام_پاسکال یا خیام_نیوتن زمینه پررنگ ریاضیات او را نشان می دهد. همچنین دقیقترین تقویم جهان، روزشمار خورشیدی #جلالی است که خیام سرپرست و بنیانگذار آن بود و در مقایسه با تقویم اروپایی (با هر 3000 سال، یک روز خطا) تنها در هر 10,000 سال، یک روز خطا دارد.
تندیس زیبای او در کنار سه دانشمند دیگر ایرانی، #ابوریحان_بیرونی، #پور_سینا، #زکریای_رازی در برابر #سازمان_ملل در وین جاگذاری شده است.
@LoversofIRAN
حکیم #عمر_خیام_نیشابوری را بشناسیم👇
Telegram
👈هbbc فارسی و پروژه تضعیف زبان فارسی برای آسیب زدن به همبستگی ملی
@LoversofIRAN
✍ #میلاد_عظیمی
برنامه"پرگار" bbcفارسی هفته پیش، بحثی داشت با موضوع«زبان فارسی چطور در ایران غلبه یافت؟» برخی از دوستان پیغام گذاشتند که چیزی درباره محتوای #ضد_ایرانی این برنامه بنویسم. دوستی نوشت تو معلم #زبان #فارسی هستی و «نان زبان فارسی را میخوری، چرا سکوت کردی؟» پاسخ من این بود که اولاً این حرفها تازه نیست و دانشمندان به آنها پاسخ دادهاند. دیگر اینکه آنقدر زبانشناس کاربلد و دانشمند هست که نوبت به امثال من نرسد.
همچنین راستش را بخواهید اساساً اعتقاد ندارم که"پرگار" برنامه علمی بود. بلکه یک برنامه سیاسی بود که هدف سیاسی مشخصی را دنبال میگرفت. هدفش تخریب انسجام، #وحدت_ملی، آسیب زدن به #تمامیت_ارضی #ایران و تیز کردن تیغهایی برای روز مبادا بود! به نظر من آن دانشمندی! که فرمود زبان فارسی با زور«غلبه» یافته است و با شوق از bbcفارسی حقگزاری می کرد که لغت «غلبه»را به درستی به کار برده تا وجه غالب و مغلوبی و زور را برساند، از حقایق تاریخی و مسلّمات علمی بیخبر نبود. بلکه دانسته علم و حقیقت را زیرپا می گذاشت.
آیا آن دانشمند مهمان bbcفارسی اینقدر نمیدانست اگر زور بود کدام زور سلطان #محمود_غزنوی را مجبور کرده بود تا در دربارش آن چنان به شعر فارسی بها بدهد و آنقدر شاعران را حمایت کند که بشود نمونه آرمانی حمایت از شعر فارسی و شاعران در تاریخ ادبیات ایران. که شاعران صاحب قبول دربارش بشوند رشک #خاقانی و #انوری که شاعر مثل #عنصری فراوان هست اما ممدوحی مثل محمود کجاست؟ کدام شمشیر محمود را ناچار کرده بود؟ خلیفه عباسی؟ امرای سامانی؟ سلاطین هند؟
آیا آن دانشمند مهمان bbc فارسی اینقدر نمیدانست اگر زور بود، کدام زور #ملکشاه و #سنجر #سلجوقی را وادار کرده بود که شعرفارسی را خریدار باشند و حامی #ادبیات_فارسی شوند؟ #سلجوقیان از ترس کدام شمشیر در دربارشان شاهنامهخوان داشتند و بر فرزندانشان نامهای شاهنامه ای مینهادند. تا به آنجا که سراینده "علی نامه" را به این وهم بیندازد که حمایت از #شاهنامه برای برجسته کردن #رستم است و به محاق بردن امیرمؤمنان علی ع.
چرا محمود غزنوی و ملکشاه و سنجر مثل #یعقوب_لیث، یکبار به شاعر دربار خود نگفتند به زبان ما سخن بگو (یعنی قصیده #ترکی بگو) از که میترسیدند؟ شمشیری بر گردهشان بود؟ #ناصرالدین_شاه از که میترسید که چندهزار صفحه خاطرات به زبان فارسی نوشته و با #زنان ایرانی و فرنگی به زبان فارسی مغازله کرده است؟
در عهد #ایلخانان، #زین_قدسی به چهار زبان فارسی و عربی و ترکی و مغولی در مدح پادشاه #مغول شعر سرود. در همان عصر #پوربهای_جامی چند شعرش را لبریز از لغات و اصطلاحات #مغولی کرده بود. چرا؟ لابد این کار در آن زمان نزد آن حکومت بیخریدارنبود. پس چرا #غزنویان و #سلجوقیان و #خوارزمشاهیان و دیگران و دیگران خریدار ایننوع شعرها نبودند؟ نکند از چکمه #رضا_شاه میترسیدند؟
نه. آن آقای دانشمند!! و صحنهپردازان bbcفارسی اینها را خوب میدانند اما میگویند و بازمیگویند..... سخن ایشان #علمی نیست که پاسخش مقاله علمی باشد. سخن ایشان #سیاسی است و باید پاسخ مناسب به آن داده شود.
پاسخ مناسب هم این است که ما مردم ایران با هم مهربانتر باشیم. اختلافهایمان را به رسمیت بشناسیم. یکدیگر را تحمل کنیم. به هم احترام بگذاریم. اصلاً به جای یادداشت نوشتن و در فضای مجازی با بدخواهان ایران مجادله کردن، بیاییم با همکار و همدرس و همسایهی #سنی و #شیعه و #مسیحی و #زرتشتی و #کلیمی و #لاییک خود –به حکم اینکه انسان است و ایرانی است– لبخند بزنیم و مهربانتر و دردآشناتر باشیم. از هرگونه اهانت و تحقیر #قومیتی پرهیز کنیم. سخن #نژادپرستانه نگوییم. زبان فارسی و نیز موسیقی، صنایعدستی، آداب و رسوم #اقوام ایرانی را بیشتر قدربدانیم. به چشم دیدیم که این موج انساندوستانه #ملی که برای کمک به هموطنان زلزله زده #کرد برخاست، چقدر دلها را به هم نزدیک کرد وبیشعار و بیجدل عملاً وحدت ملی را تحکیم کرد.
نفع حکومت هم در تقویت #انسجام_ملی است. بهترین راه تقویت انسجام ملی، بسط رفاه و رفع تبعیض است. یک شغل که در #کردستان ایجاد شود، بیشتر از هزار مقاله، وحدت و #امنیت_ملی را تقویت میکند. پاسخ یاوهگویان، ترمیم و بهبود وضع محیط زیست #خوزستان است. احیاء دریاچه #ارومیه است. حضور بیشتر اقلیتهای دینی ومذهبی در سطوح مختلف #مدیریت کشور است. همین روزها رسماً اعلام شد که تغذیه در #بلوچستان مناسب نیست و مردم در مضیقه شدید هستند. گرسنگی در هرجای ایران ویرانگر و مایه شرمساری است و در #سیستان بیشتر.
استاد زنده یاد #بدیع_الزمان_فروزانفر میگفت: معنای #وطن_دوستی واقعی این است که وطن را به حدی از آبادی، آزادی و رفاه برسانیم که شایسته عشق ورزیدن باشد.
راه این است
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
✍ #میلاد_عظیمی
برنامه"پرگار" bbcفارسی هفته پیش، بحثی داشت با موضوع«زبان فارسی چطور در ایران غلبه یافت؟» برخی از دوستان پیغام گذاشتند که چیزی درباره محتوای #ضد_ایرانی این برنامه بنویسم. دوستی نوشت تو معلم #زبان #فارسی هستی و «نان زبان فارسی را میخوری، چرا سکوت کردی؟» پاسخ من این بود که اولاً این حرفها تازه نیست و دانشمندان به آنها پاسخ دادهاند. دیگر اینکه آنقدر زبانشناس کاربلد و دانشمند هست که نوبت به امثال من نرسد.
همچنین راستش را بخواهید اساساً اعتقاد ندارم که"پرگار" برنامه علمی بود. بلکه یک برنامه سیاسی بود که هدف سیاسی مشخصی را دنبال میگرفت. هدفش تخریب انسجام، #وحدت_ملی، آسیب زدن به #تمامیت_ارضی #ایران و تیز کردن تیغهایی برای روز مبادا بود! به نظر من آن دانشمندی! که فرمود زبان فارسی با زور«غلبه» یافته است و با شوق از bbcفارسی حقگزاری می کرد که لغت «غلبه»را به درستی به کار برده تا وجه غالب و مغلوبی و زور را برساند، از حقایق تاریخی و مسلّمات علمی بیخبر نبود. بلکه دانسته علم و حقیقت را زیرپا می گذاشت.
آیا آن دانشمند مهمان bbcفارسی اینقدر نمیدانست اگر زور بود کدام زور سلطان #محمود_غزنوی را مجبور کرده بود تا در دربارش آن چنان به شعر فارسی بها بدهد و آنقدر شاعران را حمایت کند که بشود نمونه آرمانی حمایت از شعر فارسی و شاعران در تاریخ ادبیات ایران. که شاعران صاحب قبول دربارش بشوند رشک #خاقانی و #انوری که شاعر مثل #عنصری فراوان هست اما ممدوحی مثل محمود کجاست؟ کدام شمشیر محمود را ناچار کرده بود؟ خلیفه عباسی؟ امرای سامانی؟ سلاطین هند؟
آیا آن دانشمند مهمان bbc فارسی اینقدر نمیدانست اگر زور بود، کدام زور #ملکشاه و #سنجر #سلجوقی را وادار کرده بود که شعرفارسی را خریدار باشند و حامی #ادبیات_فارسی شوند؟ #سلجوقیان از ترس کدام شمشیر در دربارشان شاهنامهخوان داشتند و بر فرزندانشان نامهای شاهنامه ای مینهادند. تا به آنجا که سراینده "علی نامه" را به این وهم بیندازد که حمایت از #شاهنامه برای برجسته کردن #رستم است و به محاق بردن امیرمؤمنان علی ع.
چرا محمود غزنوی و ملکشاه و سنجر مثل #یعقوب_لیث، یکبار به شاعر دربار خود نگفتند به زبان ما سخن بگو (یعنی قصیده #ترکی بگو) از که میترسیدند؟ شمشیری بر گردهشان بود؟ #ناصرالدین_شاه از که میترسید که چندهزار صفحه خاطرات به زبان فارسی نوشته و با #زنان ایرانی و فرنگی به زبان فارسی مغازله کرده است؟
در عهد #ایلخانان، #زین_قدسی به چهار زبان فارسی و عربی و ترکی و مغولی در مدح پادشاه #مغول شعر سرود. در همان عصر #پوربهای_جامی چند شعرش را لبریز از لغات و اصطلاحات #مغولی کرده بود. چرا؟ لابد این کار در آن زمان نزد آن حکومت بیخریدارنبود. پس چرا #غزنویان و #سلجوقیان و #خوارزمشاهیان و دیگران و دیگران خریدار ایننوع شعرها نبودند؟ نکند از چکمه #رضا_شاه میترسیدند؟
نه. آن آقای دانشمند!! و صحنهپردازان bbcفارسی اینها را خوب میدانند اما میگویند و بازمیگویند..... سخن ایشان #علمی نیست که پاسخش مقاله علمی باشد. سخن ایشان #سیاسی است و باید پاسخ مناسب به آن داده شود.
پاسخ مناسب هم این است که ما مردم ایران با هم مهربانتر باشیم. اختلافهایمان را به رسمیت بشناسیم. یکدیگر را تحمل کنیم. به هم احترام بگذاریم. اصلاً به جای یادداشت نوشتن و در فضای مجازی با بدخواهان ایران مجادله کردن، بیاییم با همکار و همدرس و همسایهی #سنی و #شیعه و #مسیحی و #زرتشتی و #کلیمی و #لاییک خود –به حکم اینکه انسان است و ایرانی است– لبخند بزنیم و مهربانتر و دردآشناتر باشیم. از هرگونه اهانت و تحقیر #قومیتی پرهیز کنیم. سخن #نژادپرستانه نگوییم. زبان فارسی و نیز موسیقی، صنایعدستی، آداب و رسوم #اقوام ایرانی را بیشتر قدربدانیم. به چشم دیدیم که این موج انساندوستانه #ملی که برای کمک به هموطنان زلزله زده #کرد برخاست، چقدر دلها را به هم نزدیک کرد وبیشعار و بیجدل عملاً وحدت ملی را تحکیم کرد.
نفع حکومت هم در تقویت #انسجام_ملی است. بهترین راه تقویت انسجام ملی، بسط رفاه و رفع تبعیض است. یک شغل که در #کردستان ایجاد شود، بیشتر از هزار مقاله، وحدت و #امنیت_ملی را تقویت میکند. پاسخ یاوهگویان، ترمیم و بهبود وضع محیط زیست #خوزستان است. احیاء دریاچه #ارومیه است. حضور بیشتر اقلیتهای دینی ومذهبی در سطوح مختلف #مدیریت کشور است. همین روزها رسماً اعلام شد که تغذیه در #بلوچستان مناسب نیست و مردم در مضیقه شدید هستند. گرسنگی در هرجای ایران ویرانگر و مایه شرمساری است و در #سیستان بیشتر.
استاد زنده یاد #بدیع_الزمان_فروزانفر میگفت: معنای #وطن_دوستی واقعی این است که وطن را به حدی از آبادی، آزادی و رفاه برسانیم که شایسته عشق ورزیدن باشد.
راه این است
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
👈پیمان آخال، جدایی شمال خاوری ایران در #آخال با بی کفایتی دولت وقت ایران (ناصرالدین شاه #قاجار) بخشی از سرزمین باستانی ایران در شمال خاوری و شهر باستانی #مرو به دست روس ها افتاد و امروز نیز کشور مستقل #ترکمنستان بر آن بناشده است. ⬅️ #پیمان_آخال (آخال-تکه)،…
👈چگونه مرو از ایران جدا شد
⬅️ مَرو از شهرهای باستانی ایرانیان بود که ویرانههایش امروزه در انتهای جنوبی بیابان #قره_قوم و به فاصلهٔ نود مایلی شمال شرقی #سرخس است و پیرامون آن از رود #مرغاب/ #مرورود سیراب میشود. شهر امروزی #ماری Mary که مرکز استان مرو #ترکمنستان است در ۳۰کیلومتری مرو باستان بنا شد(Merw در ترکمنی)
به ساکنان مرو در فارسی مَروَزی گفته میشود به معنی «زیَنده در مرو». مردم شرق #خراسان مرو را به نام مور «Mowr» و باشندگان آن را #موری (بر وزن دوری)گویند.
پیشینهٔ مرو، قبل از میلاد مسیح است. #داریوش_اول در سنگنبشته #بیستون مرو را "مَرگَوش" نامید اما جغرافیانویسان قدیم آن را "مَرْگیانا" نامیدند. #مرگیان یا #مرو از سرزمینهای #اشکانیان هم بود.
مرو در زمان #ساسانیان آباد بود چنانکه #یزدگرد_سوم آخرین پادشاه #ساسانی پس از شکست #جنگ_نهاوند (۲۱ ه./۶۴۲ م.) به ری، اصفهان، کرمان، بلخ و سپس مرو رفت و از شاه #چین و #خاقان_ترک کمک خواست اما چون از سوءنیت "ماهوی سوری" مرزبان مرو آگاه شد به آسیابانی خسرونام پناه برد و او یزدگرد را به طمع لباس فاخرش کشت (۳۱ ه.ق /۶۵۱ م.).
از آن پس سرزمینهای شرقی ایران یکی پس از دیگری و از جمله مرو به تصرف تازیان(اعراب) درآمد. اما سپس سلسلههای ایرانی یکی پس از دیگری این ناحیه را به دست گرفتند
مرو شایگان یکی از ۴ شهر #خراسان_بزرگ بود
۳ شهر دیگر؛ #نیشابور، #بلخ و #هرات در #افغانستان کنونی بود
مرو بخاطر نزدیکی به #خوارزم و #ماوراءالنهر( #فرارودان) از یکسو و پیوند با #سرخس و #نیشابور از دیگرسو از نظر نظامی و تجاری موقعیت ویژه داشت به همین روی هم دوره ساسانیان و هم زمان تسلط اعراب تا دوره مأمون پایتخت خراسان بود. #طاهریان مرکز خراسان را نیشابور کردند. #سامانیان پایتخت را به #بلخ و #بخارا بردند ولی #سلجوقیان مرو را مرکز امپراتوری کردند. در عهد #سلطان_سنجر مرو پایتخت خراسان بودو از معتبرترین شهرهای ایران. چنان آباد که زمینداران و دهقانانش در توانگری با امرا و ملوک اطراف دم همسری میزدند و مانند #جرجانیهٔ_خوارزم اهل فضل آنجا گرد میآمدند، در مدارس و کتابخانههایش به فراگیری دانش میپرداختند. این شهر در ۵۵۰ ه.ق ده کتابخانهٔ بزرگ عمومی داشت که یکی از آنها ۱۲۰۰۰جلد کتاب داشت. مردم مرو #ایرانی و زبانشان #فارسی بود.
#یاقوت که مقارن حمله #مغول در مرو بود مینویسد از مرو در ۶۱۶ق. بیرون رفتم در حالی که در حد اعلای نیکویی بود. این شهر در حمله مغول به کلی ویران شد. #سلطان_محمد #خوارزمشاه از آنجا گریخت، مجیر الملک حاکم سابق مرو شهر را دردست گرفت و مرو پنج روز مقاومت کرد اما سرانجام تسلیم تولی پسر #چنگیز شد. سران #خوارزمشاهی گردن زده شدند، ۷۰۰۰۰۰ تن همه مردم شهر کشته شدند. شهر را آتش زدند، قبرها را به طمع دفینه نبش کردند(۶۱۸ق).
پیداست پس از این ویرانی، مرو آن شکوه دیرین را بازنیافت خاصه با رونقی که #هرات در دوره #تیموریان و #صفویه داشت
#نبرد_مرو در ۸۸۹خ. (۹۱۶ قمری) میان #ازبکان به فرماندهی شیبک خان ازبک بنیانگذار سلسله شیبانیان/ازبکان با سپاه قزلباش ایران به فرماندهی شاه اسماعیل یکم بنیانگذار #صفویان رخ داد. در این جنگ سپاه ازبک شکست خورد، شیبک خان کشته شد، مرز ایران از شمال خاوری به رود #جیحون رسید و خراسان از دست ازبکان بیرون شد
در اوایل سده ۱۲هجری، ایرانیها قلمرو #خانات_خیوه و بخارا را به خاک خود پیوستند؛ اما #خانات_بخارا بار دیگر در نیمه دوم همین سده مستقل شدند و مرو را تصرف و همه جمعیتش را به بخارا بردند.
این ویرانی شهر و انتقال کامل جمعیت به بخارا در سالهای ۱۷۸۸_۱۷۸۹ م. توسط #شاه_مراد روی داد. پس از آن سالورهای آمودریا و دوستانشان از طایفه ساریک به منطقه آمدند و در واحه مرو، نشیمن گزیدند
دوره #صفویه #افشاریه و #قاجاریه گهگاه سرکشان مخصوصا ازبکان و خانهای خیوه به مرو تاخت وتاز میکردند چنانکه در ۱۲۷۶ق. محمدامینخان والی خوارزم به حدود مرو آمد و به تعرض پرداخت. فریدون میرزای فرمانفرما او را در سرخس شکست داد و سر او را به #تهران برای ناصرالدین شاه فرستاد.
چون تعرض #ترکمانان و حکام اطراف به مرو در زمان #قاجار، امری عادی شده بود، #ناصرالدین_شاه در ۱۲۷۶ق. #حشمت_الدوله را همراه #قوام_الدوله ً با ۴۰۰۰۰ سپاهی به مرو فرستاد اما این لشکر با بیاحتیاطی و اختلاف این دو از ترکمانان شکست خورد و بیشتر آنان کشته و اسیر شدند
این هنگام روسها به شمال دریاچه #آرال و شرق خزر رسیدند و با تصرف #ترکستان شرقی وغربی درههای #سیحون و #جیحون به قلمرو ایران دست بردند
از جمله #خیوه در۱۲۷۰
#تاشکند #سمرقند #بخارا در۱۲۸۱ و۱۲۸۵
در #گوگ_تپه "ترکمانان تکه" را ۱۲۹۸ق. از پادرآوردند
سرانجام درمحرم ۱۲۹۹ه.ق/۱۲۶۰خ. خط مرزی کنونی ایران در #پیمان_آخال با #روسیه کشیده شد و مرو از ایران جداشد
/گزیده و ویرایش متن ویکیپدیا/
@LoversofIRAN
⬅️ مَرو از شهرهای باستانی ایرانیان بود که ویرانههایش امروزه در انتهای جنوبی بیابان #قره_قوم و به فاصلهٔ نود مایلی شمال شرقی #سرخس است و پیرامون آن از رود #مرغاب/ #مرورود سیراب میشود. شهر امروزی #ماری Mary که مرکز استان مرو #ترکمنستان است در ۳۰کیلومتری مرو باستان بنا شد(Merw در ترکمنی)
به ساکنان مرو در فارسی مَروَزی گفته میشود به معنی «زیَنده در مرو». مردم شرق #خراسان مرو را به نام مور «Mowr» و باشندگان آن را #موری (بر وزن دوری)گویند.
پیشینهٔ مرو، قبل از میلاد مسیح است. #داریوش_اول در سنگنبشته #بیستون مرو را "مَرگَوش" نامید اما جغرافیانویسان قدیم آن را "مَرْگیانا" نامیدند. #مرگیان یا #مرو از سرزمینهای #اشکانیان هم بود.
مرو در زمان #ساسانیان آباد بود چنانکه #یزدگرد_سوم آخرین پادشاه #ساسانی پس از شکست #جنگ_نهاوند (۲۱ ه./۶۴۲ م.) به ری، اصفهان، کرمان، بلخ و سپس مرو رفت و از شاه #چین و #خاقان_ترک کمک خواست اما چون از سوءنیت "ماهوی سوری" مرزبان مرو آگاه شد به آسیابانی خسرونام پناه برد و او یزدگرد را به طمع لباس فاخرش کشت (۳۱ ه.ق /۶۵۱ م.).
از آن پس سرزمینهای شرقی ایران یکی پس از دیگری و از جمله مرو به تصرف تازیان(اعراب) درآمد. اما سپس سلسلههای ایرانی یکی پس از دیگری این ناحیه را به دست گرفتند
مرو شایگان یکی از ۴ شهر #خراسان_بزرگ بود
۳ شهر دیگر؛ #نیشابور، #بلخ و #هرات در #افغانستان کنونی بود
مرو بخاطر نزدیکی به #خوارزم و #ماوراءالنهر( #فرارودان) از یکسو و پیوند با #سرخس و #نیشابور از دیگرسو از نظر نظامی و تجاری موقعیت ویژه داشت به همین روی هم دوره ساسانیان و هم زمان تسلط اعراب تا دوره مأمون پایتخت خراسان بود. #طاهریان مرکز خراسان را نیشابور کردند. #سامانیان پایتخت را به #بلخ و #بخارا بردند ولی #سلجوقیان مرو را مرکز امپراتوری کردند. در عهد #سلطان_سنجر مرو پایتخت خراسان بودو از معتبرترین شهرهای ایران. چنان آباد که زمینداران و دهقانانش در توانگری با امرا و ملوک اطراف دم همسری میزدند و مانند #جرجانیهٔ_خوارزم اهل فضل آنجا گرد میآمدند، در مدارس و کتابخانههایش به فراگیری دانش میپرداختند. این شهر در ۵۵۰ ه.ق ده کتابخانهٔ بزرگ عمومی داشت که یکی از آنها ۱۲۰۰۰جلد کتاب داشت. مردم مرو #ایرانی و زبانشان #فارسی بود.
#یاقوت که مقارن حمله #مغول در مرو بود مینویسد از مرو در ۶۱۶ق. بیرون رفتم در حالی که در حد اعلای نیکویی بود. این شهر در حمله مغول به کلی ویران شد. #سلطان_محمد #خوارزمشاه از آنجا گریخت، مجیر الملک حاکم سابق مرو شهر را دردست گرفت و مرو پنج روز مقاومت کرد اما سرانجام تسلیم تولی پسر #چنگیز شد. سران #خوارزمشاهی گردن زده شدند، ۷۰۰۰۰۰ تن همه مردم شهر کشته شدند. شهر را آتش زدند، قبرها را به طمع دفینه نبش کردند(۶۱۸ق).
پیداست پس از این ویرانی، مرو آن شکوه دیرین را بازنیافت خاصه با رونقی که #هرات در دوره #تیموریان و #صفویه داشت
#نبرد_مرو در ۸۸۹خ. (۹۱۶ قمری) میان #ازبکان به فرماندهی شیبک خان ازبک بنیانگذار سلسله شیبانیان/ازبکان با سپاه قزلباش ایران به فرماندهی شاه اسماعیل یکم بنیانگذار #صفویان رخ داد. در این جنگ سپاه ازبک شکست خورد، شیبک خان کشته شد، مرز ایران از شمال خاوری به رود #جیحون رسید و خراسان از دست ازبکان بیرون شد
در اوایل سده ۱۲هجری، ایرانیها قلمرو #خانات_خیوه و بخارا را به خاک خود پیوستند؛ اما #خانات_بخارا بار دیگر در نیمه دوم همین سده مستقل شدند و مرو را تصرف و همه جمعیتش را به بخارا بردند.
این ویرانی شهر و انتقال کامل جمعیت به بخارا در سالهای ۱۷۸۸_۱۷۸۹ م. توسط #شاه_مراد روی داد. پس از آن سالورهای آمودریا و دوستانشان از طایفه ساریک به منطقه آمدند و در واحه مرو، نشیمن گزیدند
دوره #صفویه #افشاریه و #قاجاریه گهگاه سرکشان مخصوصا ازبکان و خانهای خیوه به مرو تاخت وتاز میکردند چنانکه در ۱۲۷۶ق. محمدامینخان والی خوارزم به حدود مرو آمد و به تعرض پرداخت. فریدون میرزای فرمانفرما او را در سرخس شکست داد و سر او را به #تهران برای ناصرالدین شاه فرستاد.
چون تعرض #ترکمانان و حکام اطراف به مرو در زمان #قاجار، امری عادی شده بود، #ناصرالدین_شاه در ۱۲۷۶ق. #حشمت_الدوله را همراه #قوام_الدوله ً با ۴۰۰۰۰ سپاهی به مرو فرستاد اما این لشکر با بیاحتیاطی و اختلاف این دو از ترکمانان شکست خورد و بیشتر آنان کشته و اسیر شدند
این هنگام روسها به شمال دریاچه #آرال و شرق خزر رسیدند و با تصرف #ترکستان شرقی وغربی درههای #سیحون و #جیحون به قلمرو ایران دست بردند
از جمله #خیوه در۱۲۷۰
#تاشکند #سمرقند #بخارا در۱۲۸۱ و۱۲۸۵
در #گوگ_تپه "ترکمانان تکه" را ۱۲۹۸ق. از پادرآوردند
سرانجام درمحرم ۱۲۹۹ه.ق/۱۲۶۰خ. خط مرزی کنونی ایران در #پیمان_آخال با #روسیه کشیده شد و مرو از ایران جداشد
/گزیده و ویرایش متن ویکیپدیا/
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
#هرات #افغانستان
پل #مالان بر #هریرود
مانند پلهای #اصفهان و #دزفول
زمان بنای پل آمیخته باافسانه هاست
بازسازی #سلجوقیان
مهرازی/معماری یکسان سرزمینهای پهنکوه ایران، نشان یکپارچگی آن هاست
@LoversofIRAN
پل #مالان بر #هریرود
مانند پلهای #اصفهان و #دزفول
زمان بنای پل آمیخته باافسانه هاست
بازسازی #سلجوقیان
مهرازی/معماری یکسان سرزمینهای پهنکوه ایران، نشان یکپارچگی آن هاست
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
اول آبان ماه، روز #ملی خداوندگار نثر #پارسی، #خردمند_تاریخ_نگار، #ابوالفضل_بیهقی گرامی باد. پایگاه ایران دوستان مازندران @jolgeshomali
👈گرامی باد اول آبان، روز #ملی بزرگداشت خداوندگار #نثر_پارسی، تاریخ نگار خردمند
#ابوالفضل_بیهقی:
... و سختدشوار است که بر قلم من چنین سخن میرود و لیکن، چه چاره است، در تاریخ محابا نیست (بیهقی، به نقل از جواد طباطبایی، تاملی درباره ایران)
⬅️نگاهی گذرا به سبک و سیاق #پدر_نثر_فارسی
✍ سهند ایرانمهر
اول آبان، روز بزرگداشت #بیهقی ، پدر نثر #فارسی است. بهتر دیدم به شکل مختصر جلوه هایی از سبک ، بیان روایی، دقت و ریز بینی او را، مصداق مشت نمونه خروار از کتاب ارزنده #تاریخ_بیهقی در اینجا بیاورم با یادآوری این نکته که او این تصویر دقیق و شفاف در توصیف منصفانه جامعه و حاکمان(ستمگر) و در زمان و زیر نگاه خود آنان، با چنین زیرکی برای نسل های بعد، نگاشته است!
🔹روش روایی Flash Forward یعنی
فاش کردن پایان داستان در آغاز روایت و همچنان پرداخت جذاب روایت به شکلی بیطرف:
فصلي خواهم نبشت در ابتداي حال برداركردن اين مرد و پس به سر قصه شد . امروز كه من اين قصه آغاز مي كنم،از اين قوم كه من سخن خواهم راند يك دو تن زنده اند ،در گوشه هي افتاده وخواجه بوسهل زوزني چند سالي است تا گذشته شده است به پاسخ آن كه از وي رفت گرفتار و ما را با آن كار نيست –هر چند مرا از وی بد آمد- به هيچ حال. چه عمر من به شصت وپنج آمد و بر اثر وی می ببايد رفت.
🔹روش دفع مخالف با استفاده از گروه فشار با نثر بسیار موثر، بدون هیجان و اغراق:
... و #حسنک را سوی دار بردند و بجایگاه رسانیدند. بر مرکبی که هرگز ننشسته بود نشانیدند و جلادش استوار ببست و رسنها فرود آورد و آواز دادند که سنگ زنید. هیچکس دست بسنگ نمیکرد و همه زار میگریستند، خاصه نشاپوریان (نیشابوریان). پس مشتی رند را زر دادند که سنگ زنند و مرد خود مرده بود، که جلادش رسن بگلو افکنده بود و خبه کرده. اینست حسنک و روزگارش و گفتارش، رحمه الله علیه، این بود که خود بزندگی گاه گفتی که: «مرا دعای نشاپوریان بسازد» و نساخت!
🔹دورویی در رفتار و استفاده ابزاری از مذهب:
بونعیم دوازده بخورد و بگریخت(!) قاضی داوود میمندی مستان افتاد و مطربان و مضحکان هم مست شدند و بگریختند(!) ، سلطان مسعود بماند و خواجه عبدالرزاق هژده بخورد، خدمت کرد و رفتن را با امیر گفت:« بس که اگر بیش از این دهند ادب و خرد از بنده دور کند »امیر بخندید و پس از این می خورد به نشاط «بیست و هفت ساتگین نیم منی» تمام شد. برخاست آب و طشت خواست و مصلای نماز انداخت و دهان بشست و نماز پیشین کرد و نمازی دیگر نیز بکرد و چنان می نمود که گویی شراب نخورده است!
/تاریخ بیهقی. ابوالفضل بیهقی. ج.سوم. صفحه ۹۹۱/
🔹طنز پنهان در نقد صنوف و طبقات مختلف اجتماع:
گویند مردی بود به #نیشابور که وی را بوالقاسم رازی گفتندی و این بوالقاسم کنیزک بپروردی و نزدیک امیر نصر آوردی و با صله برگشتی و چند کنیزک آورده بود وقتی امیر نصر بوالقاسم را دستاری داد و در این باب عنایت نامه نبشت. نیشابوریان وی را تهنیت کردند و نامه بیاورده به مظالم برخواندند. از پدر شنودم که قاضی بوالهیثم پوشیده گفت و وی مردی فراخ مزاج بود:ای بوالقاسم یاد دار که قوادی به از قاضی گری است
🔹استفاده از تعذیب و حبس برای اعتراف:
#بوالفتح_بُستی (دانشمندوشاعر معروف) را ديدم كه بسبب آن سخن كه مهتري در حق وي نزد سلطان كرده بود، خلقاني پوشيده و مشگكي در گردن، گفت:" بيست روز است در ستورگاه( طويله) مشك مي كشم ، مرا شفاعتي كن"....چون شفاعتش كردند و به نزد مسعودش( غزنوی)آوردند، سلطان پرسيد:"از ژاژخاييدن توبه كردی؟"
گفت: ای خداوند! مشك و ستورگاه ( حبس در طویله) مرا توبه آورد!
🔹عوامفریبی با تظاهر به ساده زیستی:
...و او را بیست و سی قبا بود به یکرنگ و همه سال پوشیدی و مردمان چنان دانستی که یک قباست و گفتندی"سبحان الله این قبا از حال بنگردد!
🔹ریشه های خودرایی و شکست؛
ماجرای اصرار امیر مسعود به رویارویی با سلجوقیان #مرو:
🔸«هیچ کس زهره نبود که امیر را گوید که خطاست...و طرفه آن بود که فرو نمی ایستاد از استبداد».
(بیهقی. ج. سوم.ص ۸۹۵)
( اعتراضی #بونصر_مشکان که از سر خیرخواهی هزینه های تنش زایی و لاجرم خانه نشین شدن بونصر):
🔸و بونصر مرا (ابوالفضل بیهقی) گفت:« خاک بر سر آن خاکسار که خدمت پادشاه کند که با ایشان وفا و حرمت و رحمت نیست».
/تاریخ بیقی. جلد سوم. ص.۹۶۲/
(مسعود غزنوی با #سلجوقیان درگیر می شود، هزینه سنگین این تنش مشکلات فراوانی را ایجاد می کند و در نهایت سلطان دست از پا درازتر باز میگردد با این ادعا که دلش گواهی می داده به آنچه رخ داد!)
🔸 #مسعود_غزنوی:«صلاح آن بود که گفتند اما ما را لجاجی و ستیزه ای گرفته بود از آن جهت که کار با نو خاستگان سلجوقی پیچیده می ماند، خواستیم سوی مرو رویم تا کار برگزارده آید! سوی مرو رفتیم و دل ها گواهی می داد که خطای محض است از بی آبی و علفی».
/تاریخ بیهقی.ج. سوم. ص. ۶۹۵/
@LoversofIRAN
#ابوالفضل_بیهقی:
... و سختدشوار است که بر قلم من چنین سخن میرود و لیکن، چه چاره است، در تاریخ محابا نیست (بیهقی، به نقل از جواد طباطبایی، تاملی درباره ایران)
⬅️نگاهی گذرا به سبک و سیاق #پدر_نثر_فارسی
✍ سهند ایرانمهر
اول آبان، روز بزرگداشت #بیهقی ، پدر نثر #فارسی است. بهتر دیدم به شکل مختصر جلوه هایی از سبک ، بیان روایی، دقت و ریز بینی او را، مصداق مشت نمونه خروار از کتاب ارزنده #تاریخ_بیهقی در اینجا بیاورم با یادآوری این نکته که او این تصویر دقیق و شفاف در توصیف منصفانه جامعه و حاکمان(ستمگر) و در زمان و زیر نگاه خود آنان، با چنین زیرکی برای نسل های بعد، نگاشته است!
🔹روش روایی Flash Forward یعنی
فاش کردن پایان داستان در آغاز روایت و همچنان پرداخت جذاب روایت به شکلی بیطرف:
فصلي خواهم نبشت در ابتداي حال برداركردن اين مرد و پس به سر قصه شد . امروز كه من اين قصه آغاز مي كنم،از اين قوم كه من سخن خواهم راند يك دو تن زنده اند ،در گوشه هي افتاده وخواجه بوسهل زوزني چند سالي است تا گذشته شده است به پاسخ آن كه از وي رفت گرفتار و ما را با آن كار نيست –هر چند مرا از وی بد آمد- به هيچ حال. چه عمر من به شصت وپنج آمد و بر اثر وی می ببايد رفت.
🔹روش دفع مخالف با استفاده از گروه فشار با نثر بسیار موثر، بدون هیجان و اغراق:
... و #حسنک را سوی دار بردند و بجایگاه رسانیدند. بر مرکبی که هرگز ننشسته بود نشانیدند و جلادش استوار ببست و رسنها فرود آورد و آواز دادند که سنگ زنید. هیچکس دست بسنگ نمیکرد و همه زار میگریستند، خاصه نشاپوریان (نیشابوریان). پس مشتی رند را زر دادند که سنگ زنند و مرد خود مرده بود، که جلادش رسن بگلو افکنده بود و خبه کرده. اینست حسنک و روزگارش و گفتارش، رحمه الله علیه، این بود که خود بزندگی گاه گفتی که: «مرا دعای نشاپوریان بسازد» و نساخت!
🔹دورویی در رفتار و استفاده ابزاری از مذهب:
بونعیم دوازده بخورد و بگریخت(!) قاضی داوود میمندی مستان افتاد و مطربان و مضحکان هم مست شدند و بگریختند(!) ، سلطان مسعود بماند و خواجه عبدالرزاق هژده بخورد، خدمت کرد و رفتن را با امیر گفت:« بس که اگر بیش از این دهند ادب و خرد از بنده دور کند »امیر بخندید و پس از این می خورد به نشاط «بیست و هفت ساتگین نیم منی» تمام شد. برخاست آب و طشت خواست و مصلای نماز انداخت و دهان بشست و نماز پیشین کرد و نمازی دیگر نیز بکرد و چنان می نمود که گویی شراب نخورده است!
/تاریخ بیهقی. ابوالفضل بیهقی. ج.سوم. صفحه ۹۹۱/
🔹طنز پنهان در نقد صنوف و طبقات مختلف اجتماع:
گویند مردی بود به #نیشابور که وی را بوالقاسم رازی گفتندی و این بوالقاسم کنیزک بپروردی و نزدیک امیر نصر آوردی و با صله برگشتی و چند کنیزک آورده بود وقتی امیر نصر بوالقاسم را دستاری داد و در این باب عنایت نامه نبشت. نیشابوریان وی را تهنیت کردند و نامه بیاورده به مظالم برخواندند. از پدر شنودم که قاضی بوالهیثم پوشیده گفت و وی مردی فراخ مزاج بود:ای بوالقاسم یاد دار که قوادی به از قاضی گری است
🔹استفاده از تعذیب و حبس برای اعتراف:
#بوالفتح_بُستی (دانشمندوشاعر معروف) را ديدم كه بسبب آن سخن كه مهتري در حق وي نزد سلطان كرده بود، خلقاني پوشيده و مشگكي در گردن، گفت:" بيست روز است در ستورگاه( طويله) مشك مي كشم ، مرا شفاعتي كن"....چون شفاعتش كردند و به نزد مسعودش( غزنوی)آوردند، سلطان پرسيد:"از ژاژخاييدن توبه كردی؟"
گفت: ای خداوند! مشك و ستورگاه ( حبس در طویله) مرا توبه آورد!
🔹عوامفریبی با تظاهر به ساده زیستی:
...و او را بیست و سی قبا بود به یکرنگ و همه سال پوشیدی و مردمان چنان دانستی که یک قباست و گفتندی"سبحان الله این قبا از حال بنگردد!
🔹ریشه های خودرایی و شکست؛
ماجرای اصرار امیر مسعود به رویارویی با سلجوقیان #مرو:
🔸«هیچ کس زهره نبود که امیر را گوید که خطاست...و طرفه آن بود که فرو نمی ایستاد از استبداد».
(بیهقی. ج. سوم.ص ۸۹۵)
( اعتراضی #بونصر_مشکان که از سر خیرخواهی هزینه های تنش زایی و لاجرم خانه نشین شدن بونصر):
🔸و بونصر مرا (ابوالفضل بیهقی) گفت:« خاک بر سر آن خاکسار که خدمت پادشاه کند که با ایشان وفا و حرمت و رحمت نیست».
/تاریخ بیقی. جلد سوم. ص.۹۶۲/
(مسعود غزنوی با #سلجوقیان درگیر می شود، هزینه سنگین این تنش مشکلات فراوانی را ایجاد می کند و در نهایت سلطان دست از پا درازتر باز میگردد با این ادعا که دلش گواهی می داده به آنچه رخ داد!)
🔸 #مسعود_غزنوی:«صلاح آن بود که گفتند اما ما را لجاجی و ستیزه ای گرفته بود از آن جهت که کار با نو خاستگان سلجوقی پیچیده می ماند، خواستیم سوی مرو رویم تا کار برگزارده آید! سوی مرو رفتیم و دل ها گواهی می داد که خطای محض است از بی آبی و علفی».
/تاریخ بیهقی.ج. سوم. ص. ۶۹۵/
@LoversofIRAN