سال ۹۳رییس جمهور ایران درسفر به تاجیکستان،
به شاه اسماعیل سامانی بزرگ با اهدای گل و مارش نظامی احترام کرد
#شاه_اسماعیل_سامانی، سردودمان #سامانیان که در برابر عربی سازی ایران بپاخاست✌️✊
@loversofiran
به شاه اسماعیل سامانی بزرگ با اهدای گل و مارش نظامی احترام کرد
#شاه_اسماعیل_سامانی، سردودمان #سامانیان که در برابر عربی سازی ایران بپاخاست✌️✊
@loversofiran
هفته #اردبیل و بزرگداشت تاسیس دودمان (سلسله) #صفویه بدست #شاه_اسماعیل_بزرگ، بنیانگذار نخبه و هوشمند این دودمان.
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
Forwarded from اتچ بات
👈👈 در بخارا، بخار گردیدیم 👉👉
(استفاده بدون گذاشتن لینک این کانال، مجاز نیست)
@loversofIRAN
#ما_فارسیها_در_کوچه_بیخبری_تماشاگری_میکنیم!! (استاد صدرالدین عینی)
"خورشید احسان"، #هم_تبار_تاجیکستانی که دانشجوی ادبیات فارسی تهران است، دل نوشته ای زیبا برایمان فرستاده در سوگ بخارای شریف، نگین پارسی غریب در #ازبکستان! 💔🥀🖤
پیشتر در این کانال درباره #سمرقند و #بخارا که در ادبیات فارسی گوهرهایی درخشان چون شیراز بوده اند، گفته ایم.
این متن، باز میبردمان به #درد_مشترک #ایران_زمین که روزگاری تاجیکستان و ازبکستان مرزهای شمال خاوری اش بودند.
در آخر، فیلمی از افضل شاه شادی، رییس ارکستر تاجیکستان را ببینید.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
👈#بخارا؛
#شهر_رویاهای_هزار_و_یک_شبی،
شهر فرهنگ، ادبیات، و خاستگاه #پارسی_نو، که در دل، هزاران قصه ی ناگفته دارد. شهر رودکی، پورسینا، بیرونی، خوارزمی و هزارهان ابرمرد دیگر.
رودکی در وصفش گفته:
"امروز به هر حالی، بغداد، بخاراست"
عشق #بخارا (و #سمرقند) زمانی که بچه بودم ناخودآگاه در دلم ریشه¬دار شد. نام این (دو) شهر به دلیل هم¬جواری پنج¬کنت با سمرقند (پنج¬رود یا رودک-زادگاه رودکی و پنج¬کنت در گذشته از توابع سمرقند بوده) بسامد بالایی در ادبیات عامینه و شفاهی مردم منطقه ما (فرارود) دارد. شروع از همان بیت مشهور:
بخارا مرکز اسلام و دین است
سمرقند صیقل روی زمین است
تا ابیاتی که در هیچ کتابی پیدا نمی¬شود جز #کتاب_دل_مردم.
یاد دارم، وقتی بچه¬ بودم و عروسی خویشاوندان می¬رفتم، همیشه بی-بی¬ام (مادر¬بزرگم) برای #نوعروس این شعر را می خواند که تقدس و بزرگی بخارا را در ذهن¬های ما القا می کرد:
دل تصدق، سینه صندوق خانه مهمان آمده س (ت)
از بخارای شریف یک ماه تابان آمده س(ت)
هوشَه برده س(ت)، عقلَه برده س(ت)
عافت جان آمده س(ت)
و باز مصرع هایی که فراموش کرده ام.
(حالا هم این رسم در #تاجیکستان رایج است که بعد از آوردن عروس به خانه ی داماد، زن ها جمع می شوند و تازه¬عروس¬را با شعرخوانی تبریک می گویند)
👈اما این اواخر که کتاب ها و مطالبی در مورد تاریخ سیاسی و فرهنگی بخارا و سمرقند مطالعه می کنم، به اهمیت واقعی این دو شهر در گذشته بیشتر پی می برم و آن #عشق "با شیر مادر آمده" ریشه دار تر و عمیق¬تر می شود.
از هر لونی (طرف) که نگاه می کنم، دلم پرغم و چشمم پرنم می شود. آن هم چه غمی! غم تلخِ شیرین یا شیرینِ تلخ. این #عشق و این #غم زخمهای سینه را بِه نمی کند، اما بدتر هم نمی کند.
مستندی در مورد #ایرج_افشار دیدم. ایشان آن جا قصه می کند که:
"وقتی به آرامگاه #شاه_اسماعیل_سامانی در بخارا رسیدم، معماری این آرامگاه را بی-نظیر یافتم. شکل¬های هندسی و چینش خشت¬های بنا منحصر به فرد بود. کنار آرامگاه نشستم و گریه سر دادم...این حالت چه طور نمی تواند در مغز مغز جانت کاره(اثر) بکند!؟ چشمت که بماند، دل و جانت گریه می کند..."
با خودم می اندیشم چطور به همین سادگی این دو گنج شایگان را از ما ربودند!؟ آخر از دست دادن این دو شهر بزرگ (و البته شهر¬های دیگر فارسی¬زبان هم) به قول رودکی "نه کاری ست خُرد". دریغ که خائن های تاجیک نیز در این کار هم¬دستی داشتند!
دیروز در #کتابخانه_مرکزی_تهران دنبال نسخه ای می گشتم، که کتاب سرود اهل بخارا را دیدم و با یک نفس مقدمه ی آن را خواندم. این کتاب به معرفی اجمالی کتاب¬های کتابخانه خصوصی آخرین قاضی کلان (قاضی_القضات_بخارا) قاضی محمدشریف جان مخدوم ملقب به #صدر_ضیاء (پدر دانشمند روانشاد تاجیک، #محمد_جان_شکوری_بخارایی) می¬پردازد. مقدمه جان¬سوز آن به معرفی صدر ضیاء (به نقل از خاطرات محمدجان شکوری بخارایی) و این که آن همه کتاب چطور به دست #بلشویک¬ها ربوده، سوخته و نابود کرده شد، مویه(ناله) می-کند!!!
بغض گلویم¬را فشرد و احساس گریه¬آور از دست دادگی درضمیرم آشوب کرد. نمی دانم از آن جا که من با آن خطه( ورارود ) ریشه پیوندم و تعلق خاصی دارم، این حالت به من دست داد، یا شاید هر کس دیگر هم به جای من بود، تغییری شگرفی حتی برای چند لحظه هم که باشد در او به وجود می آمد، نمی دانم!!
با خودم می اندیشم که چطور دو شهری که #بزرگ_ترین_شهرهای_ایران_زمین بودند، از آن جایگاه رفیع خودشان به این حال گمنامی، در حد آثارخانه( موزه) رسیده اند.
ما از دست #نرمی_و_تاجیکی خودمان و #ترکی_و_چستی دیگران به این¬جا رسیدیم.
با خودم می اندیشم، #امروز_چه_میتوان_کرد؟!
من در کجای شب ایستاده ام؟!
و بخارا و سمرقند من به کجا می¬رود؟!
به قول شاعر تاجیک:
یک بار دیگر خنده به لب می¬شده باشد؟!!
حالی که در ضمیر من آشوب می کند
احساس گریه¬آور ازدست¬دادگی¬ست
(فخرالدین مزارعی)
یک حمله و یک حمله، آمد شب و تاریکی
ترکی کن و چستی کن، نه نرمی و تاجیکی
(مولانا)
@loversofIRAN
دانلود👇
(استفاده بدون گذاشتن لینک این کانال، مجاز نیست)
@loversofIRAN
#ما_فارسیها_در_کوچه_بیخبری_تماشاگری_میکنیم!! (استاد صدرالدین عینی)
"خورشید احسان"، #هم_تبار_تاجیکستانی که دانشجوی ادبیات فارسی تهران است، دل نوشته ای زیبا برایمان فرستاده در سوگ بخارای شریف، نگین پارسی غریب در #ازبکستان! 💔🥀🖤
پیشتر در این کانال درباره #سمرقند و #بخارا که در ادبیات فارسی گوهرهایی درخشان چون شیراز بوده اند، گفته ایم.
این متن، باز میبردمان به #درد_مشترک #ایران_زمین که روزگاری تاجیکستان و ازبکستان مرزهای شمال خاوری اش بودند.
در آخر، فیلمی از افضل شاه شادی، رییس ارکستر تاجیکستان را ببینید.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
👈#بخارا؛
#شهر_رویاهای_هزار_و_یک_شبی،
شهر فرهنگ، ادبیات، و خاستگاه #پارسی_نو، که در دل، هزاران قصه ی ناگفته دارد. شهر رودکی، پورسینا، بیرونی، خوارزمی و هزارهان ابرمرد دیگر.
رودکی در وصفش گفته:
"امروز به هر حالی، بغداد، بخاراست"
عشق #بخارا (و #سمرقند) زمانی که بچه بودم ناخودآگاه در دلم ریشه¬دار شد. نام این (دو) شهر به دلیل هم¬جواری پنج¬کنت با سمرقند (پنج¬رود یا رودک-زادگاه رودکی و پنج¬کنت در گذشته از توابع سمرقند بوده) بسامد بالایی در ادبیات عامینه و شفاهی مردم منطقه ما (فرارود) دارد. شروع از همان بیت مشهور:
بخارا مرکز اسلام و دین است
سمرقند صیقل روی زمین است
تا ابیاتی که در هیچ کتابی پیدا نمی¬شود جز #کتاب_دل_مردم.
یاد دارم، وقتی بچه¬ بودم و عروسی خویشاوندان می¬رفتم، همیشه بی-بی¬ام (مادر¬بزرگم) برای #نوعروس این شعر را می خواند که تقدس و بزرگی بخارا را در ذهن¬های ما القا می کرد:
دل تصدق، سینه صندوق خانه مهمان آمده س (ت)
از بخارای شریف یک ماه تابان آمده س(ت)
هوشَه برده س(ت)، عقلَه برده س(ت)
عافت جان آمده س(ت)
و باز مصرع هایی که فراموش کرده ام.
(حالا هم این رسم در #تاجیکستان رایج است که بعد از آوردن عروس به خانه ی داماد، زن ها جمع می شوند و تازه¬عروس¬را با شعرخوانی تبریک می گویند)
👈اما این اواخر که کتاب ها و مطالبی در مورد تاریخ سیاسی و فرهنگی بخارا و سمرقند مطالعه می کنم، به اهمیت واقعی این دو شهر در گذشته بیشتر پی می برم و آن #عشق "با شیر مادر آمده" ریشه دار تر و عمیق¬تر می شود.
از هر لونی (طرف) که نگاه می کنم، دلم پرغم و چشمم پرنم می شود. آن هم چه غمی! غم تلخِ شیرین یا شیرینِ تلخ. این #عشق و این #غم زخمهای سینه را بِه نمی کند، اما بدتر هم نمی کند.
مستندی در مورد #ایرج_افشار دیدم. ایشان آن جا قصه می کند که:
"وقتی به آرامگاه #شاه_اسماعیل_سامانی در بخارا رسیدم، معماری این آرامگاه را بی-نظیر یافتم. شکل¬های هندسی و چینش خشت¬های بنا منحصر به فرد بود. کنار آرامگاه نشستم و گریه سر دادم...این حالت چه طور نمی تواند در مغز مغز جانت کاره(اثر) بکند!؟ چشمت که بماند، دل و جانت گریه می کند..."
با خودم می اندیشم چطور به همین سادگی این دو گنج شایگان را از ما ربودند!؟ آخر از دست دادن این دو شهر بزرگ (و البته شهر¬های دیگر فارسی¬زبان هم) به قول رودکی "نه کاری ست خُرد". دریغ که خائن های تاجیک نیز در این کار هم¬دستی داشتند!
دیروز در #کتابخانه_مرکزی_تهران دنبال نسخه ای می گشتم، که کتاب سرود اهل بخارا را دیدم و با یک نفس مقدمه ی آن را خواندم. این کتاب به معرفی اجمالی کتاب¬های کتابخانه خصوصی آخرین قاضی کلان (قاضی_القضات_بخارا) قاضی محمدشریف جان مخدوم ملقب به #صدر_ضیاء (پدر دانشمند روانشاد تاجیک، #محمد_جان_شکوری_بخارایی) می¬پردازد. مقدمه جان¬سوز آن به معرفی صدر ضیاء (به نقل از خاطرات محمدجان شکوری بخارایی) و این که آن همه کتاب چطور به دست #بلشویک¬ها ربوده، سوخته و نابود کرده شد، مویه(ناله) می-کند!!!
بغض گلویم¬را فشرد و احساس گریه¬آور از دست دادگی درضمیرم آشوب کرد. نمی دانم از آن جا که من با آن خطه( ورارود ) ریشه پیوندم و تعلق خاصی دارم، این حالت به من دست داد، یا شاید هر کس دیگر هم به جای من بود، تغییری شگرفی حتی برای چند لحظه هم که باشد در او به وجود می آمد، نمی دانم!!
با خودم می اندیشم که چطور دو شهری که #بزرگ_ترین_شهرهای_ایران_زمین بودند، از آن جایگاه رفیع خودشان به این حال گمنامی، در حد آثارخانه( موزه) رسیده اند.
ما از دست #نرمی_و_تاجیکی خودمان و #ترکی_و_چستی دیگران به این¬جا رسیدیم.
با خودم می اندیشم، #امروز_چه_میتوان_کرد؟!
من در کجای شب ایستاده ام؟!
و بخارا و سمرقند من به کجا می¬رود؟!
به قول شاعر تاجیک:
یک بار دیگر خنده به لب می¬شده باشد؟!!
حالی که در ضمیر من آشوب می کند
احساس گریه¬آور ازدست¬دادگی¬ست
(فخرالدین مزارعی)
یک حمله و یک حمله، آمد شب و تاریکی
ترکی کن و چستی کن، نه نرمی و تاجیکی
(مولانا)
@loversofIRAN
دانلود👇
Telegram
attach 📎
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شاه اسماعیل،چهره بزرگ ملی ایران پس از اسلام
دومین بزرگداشت نبرد #چالدران
بخش ۱
#منوچهر_مشتاق
استاد جهانی جنگ افزارشناسی،
بررسی حرفه ای روش جنگ #شاه_اسماعیل_صفوی_ایرانی با #سلطان_سلیم_عثمانی_ترک
دومین بزرگداشت نبرد #چالدران
بخش ۱
#منوچهر_مشتاق
استاد جهانی جنگ افزارشناسی،
بررسی حرفه ای روش جنگ #شاه_اسماعیل_صفوی_ایرانی با #سلطان_سلیم_عثمانی_ترک
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شاه اسماعیل،چهره بزرگ ملی ایران پس از اسلام
دومین بزرگداشت نبرد #چالدران
بخش ۲
#منوچهر_مشتاق
استاد جهانی جنگ افزارشناسی،
بررسی حرفه ای روش جنگ #شاه_اسماعیل_صفوی_ایرانی با #سلطان_سلیم_عثمانی_ترک
دومین بزرگداشت نبرد #چالدران
بخش ۲
#منوچهر_مشتاق
استاد جهانی جنگ افزارشناسی،
بررسی حرفه ای روش جنگ #شاه_اسماعیل_صفوی_ایرانی با #سلطان_سلیم_عثمانی_ترک
Forwarded from اتچ بات
👈برای نخستین بار، تحلیل نبرد چالدران👉
👈دکتر #منوچهر_مشتاق_خراسانی، بنیانگذار رزم افزار و کارشناس بین المللی سلاح و رزم های تاریخی #ایرانی، برای نخستین بار، این تحلیل ارزشمند را برای #عموم در همایش #چالدران انجام دادند.
@LoversofIRAN
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
⬅️دکتر منوچهر مشتاق پس از تشکر از دست اندرکاران همایش چالدران به خصوص آقای دشتبانی، و ابراز خرسندی و افتخار از حضور #ناخدا_صمدی در برنامه و تشکر ویژه از ایشان، خودشان را بشکل گزیده معرفی کردند:
⬅️من، منوچهر مشتاق خراسانی، بنیان گذار رزم افزار و 31 سال است خارج از کشور زندگی می کنم. الان ساکن المان هستم. در آمریکا لیسانس، و در آلمان فوق لیسانس و دکتر گرفته ام. 5 کتاب درباره سلاحهای ایرانی نوشته ام و سلاحهای 19 موزه ی ایران را کارشناسی کرده ام از دوران باستان تا قاجار و از این 5 کتاب، اولین کتابم سلاحها و جوشنهای ایرانی برنده جایزه جهانی کتاب شد که در 2006 نوشته و در 2009 برنده جایزه شد و از رییس جمهور وقت جایزه ام را دریافت کردم. کتاب بعدی ام درباره لغتنامه های سلاحها و رزم افزارها بود که در 2012 جایزه جهانی کتاب گرفت. 166 مقاله چاپی در 39 کشور دنیا دارم و 125 تای آن علمی پژوهشی هست. چرا این کارها را کردم؟ برای اینکه فرهنگ رزمی ایران را به دنیا بشناسانم و ایران را سرفراز کنم.
من عضو هیات علمی 12 نفره کاخ کرملین در سلاح شناسی هستم و 11 عضو روس دارد و من تنها عضو غیر روس آن هستم. در آمریکا و آلمان هم هیات علمی سلاح شناسی هستم.
سلاح شناسی نه تنها درباره تولید سلاح مانند پولاد گروهر دار ایرانی که بسیار معروف بوده است و ریخته گری مفرغ در ایران قدیم، بلکه درباره نحوه ی کاربرد این سلاحها هم تبحر دارم مثلا ایرانیان نیزه را چگونه استفاده می کردند یا کمان زنی روی اسب چطور بوده یا شمشیرزنی و...
تیم رزم افزار ما 3 بخش دارد که یک بخش آن علمی پژوهشی هستند، و یکی نظامی و رزمی است که چگونگی مبارزه به سلاحها را کار می کنیم، و بخش دیگر هم ساخت رزم افزارها است.
امروز درباره جنگ چالدران صحبت می کنیم بر مبنای مقاله ای که من با دکتر فرخ نوشته ام و در مجله پالاش که مربوط به ناتو است چاپ شد.
@LoversofIRAN
در زیر بخش ۱، بررسی جالب نبرد دلیرانه ی چالدران را که پیشتر هم در این کانال گذاشته بودیم، از دکتر منوچهر مشتاق بببینید. 👇👇
بخش ۲ این سخنرانی را هم در همین کانال دنبال کنید.
جنگ چالدران میان #شاه_اسماعیل_صفوی_ایرانی و #سلطان_سلیم_عثمانی_ترک انجام شد.
جنگ چالدران، نخستین نبرد دولت صفوی با عثمانی بود که در نزدیکی شهرستان چالدران در شمال غربی ایران در ۲ رجب ۹۲۰ ه. ق/۲۳ اوت ۱۵۱۴ میلادی رخ داد.
نتیجه این نبرد پیروزی سپاهیان عثمانی به فرماندهی سلطان سلیم اول بر سپاه صفوی به فرماندهی شاه اسماعیل اول بود.
#قِزِلباش مجموعهای بود از ایلهای شمالباختریِ فلات ایران که پیرو طریقت معنوی #صفوی بودند و #شاه_اسماعیل_یکم به یاری آنها سلسلهٔ صفوی را پس از براندازی سلسلهٔ #آققویونلوها بنیانگذاری کرد. بهطورکلی به ارتش ایران در زمان صفویان، «قزلباش» میگفتند. جمعیت آن ها گویا در #افغانستان امروزی هم هستند در منطقه ی چتداول شهر #کابل.
واژه قزلباش از دو واژهٔ ترکی آذربایجانیِ قزل به معنی «زرین و سرخ» و باش به معنی «سر» تشکیل یافتهاست. وجه تسمیهٔ آن مربوط میشود به #کلاه_سرخی که پیروان این طریقت به سر داشتند و توسط شیخ حیدر ــ پدر شاه اسماعیل اول ــ برای #صوفیانِ_مرید ابداع شده بود.
از سوی دیگر، با تکیه بر نظریهٔ زبان آذری #کسروی، خود واژهٔ «باش» را میتوان تکاملیافتهٔ «بوآش» از #فارسی_میانه به معنی قله و بالای هر چیز دانست و «قِزِل» یا «قَزِل» را نیز میتوان شکل دیگری از واژهٔ فارسیِ «گَزَر» دانست به معنی هویج، که با رنگ زرین و سرخ و شکل مخروطیِ کلاه قزلباشان نیز مرتبط است.
قزلباشها ریشهای خود را میتراشیدند و سبیلهای درازی میگذاشتند و روی سر تراشیده خود کاکل بلندی جا میگذاشتند و کلاههایی به رنگ ارغوانی به سر داشتند که به نشانهٔ ۱۲ امام شیعه ۱۲ خط راه راه روی آنها دیده میشد.
@LoversofIRAN
بخش ۱تحلیل جنگ چالدران از دکتر منوچهر مشتاق👇👇
👈دکتر #منوچهر_مشتاق_خراسانی، بنیانگذار رزم افزار و کارشناس بین المللی سلاح و رزم های تاریخی #ایرانی، برای نخستین بار، این تحلیل ارزشمند را برای #عموم در همایش #چالدران انجام دادند.
@LoversofIRAN
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
⬅️دکتر منوچهر مشتاق پس از تشکر از دست اندرکاران همایش چالدران به خصوص آقای دشتبانی، و ابراز خرسندی و افتخار از حضور #ناخدا_صمدی در برنامه و تشکر ویژه از ایشان، خودشان را بشکل گزیده معرفی کردند:
⬅️من، منوچهر مشتاق خراسانی، بنیان گذار رزم افزار و 31 سال است خارج از کشور زندگی می کنم. الان ساکن المان هستم. در آمریکا لیسانس، و در آلمان فوق لیسانس و دکتر گرفته ام. 5 کتاب درباره سلاحهای ایرانی نوشته ام و سلاحهای 19 موزه ی ایران را کارشناسی کرده ام از دوران باستان تا قاجار و از این 5 کتاب، اولین کتابم سلاحها و جوشنهای ایرانی برنده جایزه جهانی کتاب شد که در 2006 نوشته و در 2009 برنده جایزه شد و از رییس جمهور وقت جایزه ام را دریافت کردم. کتاب بعدی ام درباره لغتنامه های سلاحها و رزم افزارها بود که در 2012 جایزه جهانی کتاب گرفت. 166 مقاله چاپی در 39 کشور دنیا دارم و 125 تای آن علمی پژوهشی هست. چرا این کارها را کردم؟ برای اینکه فرهنگ رزمی ایران را به دنیا بشناسانم و ایران را سرفراز کنم.
من عضو هیات علمی 12 نفره کاخ کرملین در سلاح شناسی هستم و 11 عضو روس دارد و من تنها عضو غیر روس آن هستم. در آمریکا و آلمان هم هیات علمی سلاح شناسی هستم.
سلاح شناسی نه تنها درباره تولید سلاح مانند پولاد گروهر دار ایرانی که بسیار معروف بوده است و ریخته گری مفرغ در ایران قدیم، بلکه درباره نحوه ی کاربرد این سلاحها هم تبحر دارم مثلا ایرانیان نیزه را چگونه استفاده می کردند یا کمان زنی روی اسب چطور بوده یا شمشیرزنی و...
تیم رزم افزار ما 3 بخش دارد که یک بخش آن علمی پژوهشی هستند، و یکی نظامی و رزمی است که چگونگی مبارزه به سلاحها را کار می کنیم، و بخش دیگر هم ساخت رزم افزارها است.
امروز درباره جنگ چالدران صحبت می کنیم بر مبنای مقاله ای که من با دکتر فرخ نوشته ام و در مجله پالاش که مربوط به ناتو است چاپ شد.
@LoversofIRAN
در زیر بخش ۱، بررسی جالب نبرد دلیرانه ی چالدران را که پیشتر هم در این کانال گذاشته بودیم، از دکتر منوچهر مشتاق بببینید. 👇👇
بخش ۲ این سخنرانی را هم در همین کانال دنبال کنید.
جنگ چالدران میان #شاه_اسماعیل_صفوی_ایرانی و #سلطان_سلیم_عثمانی_ترک انجام شد.
جنگ چالدران، نخستین نبرد دولت صفوی با عثمانی بود که در نزدیکی شهرستان چالدران در شمال غربی ایران در ۲ رجب ۹۲۰ ه. ق/۲۳ اوت ۱۵۱۴ میلادی رخ داد.
نتیجه این نبرد پیروزی سپاهیان عثمانی به فرماندهی سلطان سلیم اول بر سپاه صفوی به فرماندهی شاه اسماعیل اول بود.
#قِزِلباش مجموعهای بود از ایلهای شمالباختریِ فلات ایران که پیرو طریقت معنوی #صفوی بودند و #شاه_اسماعیل_یکم به یاری آنها سلسلهٔ صفوی را پس از براندازی سلسلهٔ #آققویونلوها بنیانگذاری کرد. بهطورکلی به ارتش ایران در زمان صفویان، «قزلباش» میگفتند. جمعیت آن ها گویا در #افغانستان امروزی هم هستند در منطقه ی چتداول شهر #کابل.
واژه قزلباش از دو واژهٔ ترکی آذربایجانیِ قزل به معنی «زرین و سرخ» و باش به معنی «سر» تشکیل یافتهاست. وجه تسمیهٔ آن مربوط میشود به #کلاه_سرخی که پیروان این طریقت به سر داشتند و توسط شیخ حیدر ــ پدر شاه اسماعیل اول ــ برای #صوفیانِ_مرید ابداع شده بود.
از سوی دیگر، با تکیه بر نظریهٔ زبان آذری #کسروی، خود واژهٔ «باش» را میتوان تکاملیافتهٔ «بوآش» از #فارسی_میانه به معنی قله و بالای هر چیز دانست و «قِزِل» یا «قَزِل» را نیز میتوان شکل دیگری از واژهٔ فارسیِ «گَزَر» دانست به معنی هویج، که با رنگ زرین و سرخ و شکل مخروطیِ کلاه قزلباشان نیز مرتبط است.
قزلباشها ریشهای خود را میتراشیدند و سبیلهای درازی میگذاشتند و روی سر تراشیده خود کاکل بلندی جا میگذاشتند و کلاههایی به رنگ ارغوانی به سر داشتند که به نشانهٔ ۱۲ امام شیعه ۱۲ خط راه راه روی آنها دیده میشد.
@LoversofIRAN
بخش ۱تحلیل جنگ چالدران از دکتر منوچهر مشتاق👇👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from عاشقان ایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شاه اسماعیل،چهره بزرگ ملی ایران پس از اسلام
دومین بزرگداشت نبرد #چالدران
بخش ۲
#منوچهر_مشتاق
استاد جهانی جنگ افزارشناسی،
بررسی حرفه ای روش جنگ #شاه_اسماعیل_صفوی_ایرانی با #سلطان_سلیم_عثمانی_ترک
دومین بزرگداشت نبرد #چالدران
بخش ۲
#منوچهر_مشتاق
استاد جهانی جنگ افزارشناسی،
بررسی حرفه ای روش جنگ #شاه_اسماعیل_صفوی_ایرانی با #سلطان_سلیم_عثمانی_ترک
تنها یک برگ از #شاهنامه_تهماسبی که به دستور #شاه_اسماعیل_یکم نوشته شده است، در سال ۲۰۱۱ به ارزش ۱۲ میلیون دلار در حراجی ساتبی فروخته شد.
ارزش برگ برگ تاریخ ایران زمین را بدانیم.
@LoversofIRAN
ارزش برگ برگ تاریخ ایران زمین را بدانیم.
@LoversofIRAN
Forwarded from اتچ بات
👈👈 در بخارا، بخار گردیدیم 👉👉
(استفاده بدون گذاشتن لینک این کانال، مجاز نیست)
@loversofIRAN
#ما_فارسیها_در_کوچه_بیخبری_تماشاگری_میکنیم!! (استاد صدرالدین عینی)
"خورشید احسان"، #هم_تبار_تاجیکستانی که دانشجوی ادبیات فارسی تهران است، دل نوشته ای زیبا برایمان فرستاده در سوگ بخارای شریف، نگین پارسی غریب در #ازبکستان! 💔🥀🖤
پیشتر در این کانال درباره #سمرقند و #بخارا که در ادبیات فارسی گوهرهایی درخشان چون شیراز بوده اند، گفته ایم.
این متن، باز میبردمان به #درد_مشترک #ایران_زمین که روزگاری تاجیکستان و ازبکستان مرزهای شمال خاوری اش بودند.
در آخر، فیلمی از افضل شاه شادی، رییس ارکستر تاجیکستان را ببینید.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
👈#بخارا؛
#شهر_رویاهای_هزار_و_یک_شبی،
شهر فرهنگ، ادبیات، و خاستگاه #پارسی_نو، که در دل، هزاران قصه ی ناگفته دارد. شهر رودکی، پورسینا، بیرونی، خوارزمی و هزارهان ابرمرد دیگر.
رودکی در وصفش گفته:
"امروز به هر حالی، بغداد، بخاراست"
عشق #بخارا (و #سمرقند) زمانی که بچه بودم ناخودآگاه در دلم ریشه¬دار شد. نام این (دو) شهر به دلیل هم¬جواری پنج¬کنت با سمرقند (پنج¬رود یا رودک-زادگاه رودکی و پنج¬کنت در گذشته از توابع سمرقند بوده) بسامد بالایی در ادبیات عامینه و شفاهی مردم منطقه ما (فرارود) دارد. شروع از همان بیت مشهور:
بخارا مرکز اسلام و دین است
سمرقند صیقل روی زمین است
تا ابیاتی که در هیچ کتابی پیدا نمی¬شود جز #کتاب_دل_مردم.
یاد دارم، وقتی بچه¬ بودم و عروسی خویشاوندان می¬رفتم، همیشه بی-بی¬ام (مادر¬بزرگم) برای #نوعروس این شعر را می خواند که تقدس و بزرگی بخارا را در ذهن¬های ما القا می کرد:
دل تصدق، سینه صندوق خانه مهمان آمده س (ت)
از بخارای شریف یک ماه تابان آمده س(ت)
هوشَه برده س(ت)، عقلَه برده س(ت)
عافت جان آمده س(ت)
و باز مصرع هایی که فراموش کرده ام.
(حالا هم این رسم در #تاجیکستان رایج است که بعد از آوردن عروس به خانه ی داماد، زن ها جمع می شوند و تازه¬عروس¬را با شعرخوانی تبریک می گویند)
👈اما این اواخر که کتاب ها و مطالبی در مورد تاریخ سیاسی و فرهنگی بخارا و سمرقند مطالعه می کنم، به اهمیت واقعی این دو شهر در گذشته بیشتر پی می برم و آن #عشق "با شیر مادر آمده" ریشه دار تر و عمیق¬تر می شود.
از هر لونی (طرف) که نگاه می کنم، دلم پرغم و چشمم پرنم می شود. آن هم چه غمی! غم تلخِ شیرین یا شیرینِ تلخ. این #عشق و این #غم زخمهای سینه را بِه نمی کند، اما بدتر هم نمی کند.
مستندی در مورد #ایرج_افشار دیدم. ایشان آن جا قصه می کند که:
"وقتی به آرامگاه #شاه_اسماعیل_سامانی در بخارا رسیدم، معماری این آرامگاه را بی-نظیر یافتم. شکل¬های هندسی و چینش خشت¬های بنا منحصر به فرد بود. کنار آرامگاه نشستم و گریه سر دادم...این حالت چه طور نمی تواند در مغز مغز جانت کاره(اثر) بکند!؟ چشمت که بماند، دل و جانت گریه می کند..."
با خودم می اندیشم چطور به همین سادگی این دو گنج شایگان را از ما ربودند!؟ آخر از دست دادن این دو شهر بزرگ (و البته شهر¬های دیگر فارسی¬زبان هم) به قول رودکی "نه کاری ست خُرد". دریغ که خائن های تاجیک نیز در این کار هم¬دستی داشتند!
دیروز در #کتابخانه_مرکزی_تهران دنبال نسخه ای می گشتم، که کتاب سرود اهل بخارا را دیدم و با یک نفس مقدمه ی آن را خواندم. این کتاب به معرفی اجمالی کتاب¬های کتابخانه خصوصی آخرین قاضی کلان (قاضی_القضات_بخارا) قاضی محمدشریف جان مخدوم ملقب به #صدر_ضیاء (پدر دانشمند روانشاد تاجیک، #محمد_جان_شکوری_بخارایی) می¬پردازد. مقدمه جان¬سوز آن به معرفی صدر ضیاء (به نقل از خاطرات محمدجان شکوری بخارایی) و این که آن همه کتاب چطور به دست #بلشویک¬ها ربوده، سوخته و نابود کرده شد، مویه(ناله) می-کند!!!
بغض گلویم¬را فشرد و احساس گریه¬آور از دست دادگی درضمیرم آشوب کرد. نمی دانم از آن جا که من با آن خطه( ورارود ) ریشه پیوندم و تعلق خاصی دارم، این حالت به من دست داد، یا شاید هر کس دیگر هم به جای من بود، تغییری شگرفی حتی برای چند لحظه هم که باشد در او به وجود می آمد، نمی دانم!!
با خودم می اندیشم که چطور دو شهری که #بزرگ_ترین_شهرهای_ایران_زمین بودند، از آن جایگاه رفیع خودشان به این حال گمنامی، در حد آثارخانه( موزه) رسیده اند.
ما از دست #نرمی_و_تاجیکی خودمان و #ترکی_و_چستی دیگران به این¬جا رسیدیم.
با خودم می اندیشم، #امروز_چه_میتوان_کرد؟!
من در کجای شب ایستاده ام؟!
و بخارا و سمرقند من به کجا می¬رود؟!
به قول شاعر تاجیک:
یک بار دیگر خنده به لب می¬شده باشد؟!!
حالی که در ضمیر من آشوب می کند
احساس گریه¬آور ازدست¬دادگی¬ست
(فخرالدین مزارعی)
یک حمله و یک حمله، آمد شب و تاریکی
ترکی کن و چستی کن، نه نرمی و تاجیکی
(مولانا)
@loversofIRAN
دانلود👇
(استفاده بدون گذاشتن لینک این کانال، مجاز نیست)
@loversofIRAN
#ما_فارسیها_در_کوچه_بیخبری_تماشاگری_میکنیم!! (استاد صدرالدین عینی)
"خورشید احسان"، #هم_تبار_تاجیکستانی که دانشجوی ادبیات فارسی تهران است، دل نوشته ای زیبا برایمان فرستاده در سوگ بخارای شریف، نگین پارسی غریب در #ازبکستان! 💔🥀🖤
پیشتر در این کانال درباره #سمرقند و #بخارا که در ادبیات فارسی گوهرهایی درخشان چون شیراز بوده اند، گفته ایم.
این متن، باز میبردمان به #درد_مشترک #ایران_زمین که روزگاری تاجیکستان و ازبکستان مرزهای شمال خاوری اش بودند.
در آخر، فیلمی از افضل شاه شادی، رییس ارکستر تاجیکستان را ببینید.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
👈#بخارا؛
#شهر_رویاهای_هزار_و_یک_شبی،
شهر فرهنگ، ادبیات، و خاستگاه #پارسی_نو، که در دل، هزاران قصه ی ناگفته دارد. شهر رودکی، پورسینا، بیرونی، خوارزمی و هزارهان ابرمرد دیگر.
رودکی در وصفش گفته:
"امروز به هر حالی، بغداد، بخاراست"
عشق #بخارا (و #سمرقند) زمانی که بچه بودم ناخودآگاه در دلم ریشه¬دار شد. نام این (دو) شهر به دلیل هم¬جواری پنج¬کنت با سمرقند (پنج¬رود یا رودک-زادگاه رودکی و پنج¬کنت در گذشته از توابع سمرقند بوده) بسامد بالایی در ادبیات عامینه و شفاهی مردم منطقه ما (فرارود) دارد. شروع از همان بیت مشهور:
بخارا مرکز اسلام و دین است
سمرقند صیقل روی زمین است
تا ابیاتی که در هیچ کتابی پیدا نمی¬شود جز #کتاب_دل_مردم.
یاد دارم، وقتی بچه¬ بودم و عروسی خویشاوندان می¬رفتم، همیشه بی-بی¬ام (مادر¬بزرگم) برای #نوعروس این شعر را می خواند که تقدس و بزرگی بخارا را در ذهن¬های ما القا می کرد:
دل تصدق، سینه صندوق خانه مهمان آمده س (ت)
از بخارای شریف یک ماه تابان آمده س(ت)
هوشَه برده س(ت)، عقلَه برده س(ت)
عافت جان آمده س(ت)
و باز مصرع هایی که فراموش کرده ام.
(حالا هم این رسم در #تاجیکستان رایج است که بعد از آوردن عروس به خانه ی داماد، زن ها جمع می شوند و تازه¬عروس¬را با شعرخوانی تبریک می گویند)
👈اما این اواخر که کتاب ها و مطالبی در مورد تاریخ سیاسی و فرهنگی بخارا و سمرقند مطالعه می کنم، به اهمیت واقعی این دو شهر در گذشته بیشتر پی می برم و آن #عشق "با شیر مادر آمده" ریشه دار تر و عمیق¬تر می شود.
از هر لونی (طرف) که نگاه می کنم، دلم پرغم و چشمم پرنم می شود. آن هم چه غمی! غم تلخِ شیرین یا شیرینِ تلخ. این #عشق و این #غم زخمهای سینه را بِه نمی کند، اما بدتر هم نمی کند.
مستندی در مورد #ایرج_افشار دیدم. ایشان آن جا قصه می کند که:
"وقتی به آرامگاه #شاه_اسماعیل_سامانی در بخارا رسیدم، معماری این آرامگاه را بی-نظیر یافتم. شکل¬های هندسی و چینش خشت¬های بنا منحصر به فرد بود. کنار آرامگاه نشستم و گریه سر دادم...این حالت چه طور نمی تواند در مغز مغز جانت کاره(اثر) بکند!؟ چشمت که بماند، دل و جانت گریه می کند..."
با خودم می اندیشم چطور به همین سادگی این دو گنج شایگان را از ما ربودند!؟ آخر از دست دادن این دو شهر بزرگ (و البته شهر¬های دیگر فارسی¬زبان هم) به قول رودکی "نه کاری ست خُرد". دریغ که خائن های تاجیک نیز در این کار هم¬دستی داشتند!
دیروز در #کتابخانه_مرکزی_تهران دنبال نسخه ای می گشتم، که کتاب سرود اهل بخارا را دیدم و با یک نفس مقدمه ی آن را خواندم. این کتاب به معرفی اجمالی کتاب¬های کتابخانه خصوصی آخرین قاضی کلان (قاضی_القضات_بخارا) قاضی محمدشریف جان مخدوم ملقب به #صدر_ضیاء (پدر دانشمند روانشاد تاجیک، #محمد_جان_شکوری_بخارایی) می¬پردازد. مقدمه جان¬سوز آن به معرفی صدر ضیاء (به نقل از خاطرات محمدجان شکوری بخارایی) و این که آن همه کتاب چطور به دست #بلشویک¬ها ربوده، سوخته و نابود کرده شد، مویه(ناله) می-کند!!!
بغض گلویم¬را فشرد و احساس گریه¬آور از دست دادگی درضمیرم آشوب کرد. نمی دانم از آن جا که من با آن خطه( ورارود ) ریشه پیوندم و تعلق خاصی دارم، این حالت به من دست داد، یا شاید هر کس دیگر هم به جای من بود، تغییری شگرفی حتی برای چند لحظه هم که باشد در او به وجود می آمد، نمی دانم!!
با خودم می اندیشم که چطور دو شهری که #بزرگ_ترین_شهرهای_ایران_زمین بودند، از آن جایگاه رفیع خودشان به این حال گمنامی، در حد آثارخانه( موزه) رسیده اند.
ما از دست #نرمی_و_تاجیکی خودمان و #ترکی_و_چستی دیگران به این¬جا رسیدیم.
با خودم می اندیشم، #امروز_چه_میتوان_کرد؟!
من در کجای شب ایستاده ام؟!
و بخارا و سمرقند من به کجا می¬رود؟!
به قول شاعر تاجیک:
یک بار دیگر خنده به لب می¬شده باشد؟!!
حالی که در ضمیر من آشوب می کند
احساس گریه¬آور ازدست¬دادگی¬ست
(فخرالدین مزارعی)
یک حمله و یک حمله، آمد شب و تاریکی
ترکی کن و چستی کن، نه نرمی و تاجیکی
(مولانا)
@loversofIRAN
دانلود👇
Telegram
attach 📎
👈ما ملت ایرانیم؛ فریب ملت سازی های دروغین را نخوریم👉
@LoversofIRAN
⬅️ نماینده مجلس باکو: ما تُرک نیستیم.
آراز علیزاده، نماینده مجلس جمهوری #باکو ( آذربایجان):
#بابک_خرمدین و #شاه_اسماعیل_صفوی، تُرک نیستند.
آذربایجانی ها از نژاد هندواروپایی و ترکها از نژاد زرد هستند.
بروید در اینترنت جستجو کنید. ببینید از نظر علم #آنتروپولوژی ما به کدام ملت نزدیک هستیم و از کدام ملت دوریم.
ما تُرک_زبان هستیم، اما تُرک نیستم!
بنکده(منبع):از کانال @azariha_3👇
http://badkubeh.com/reportaj/1514023122.739151
⬅️ "تُرک زبان" بودن، دلیلی بر "تُرک نژاد" بودن مردم #آذربایجان، #اردبیل، #زنجان و ...
و نیز جمهوری #باکو (با نام تاریخی #آران و #شروان که پس از استقلال از #شوروی، نام "جمهوری آذربایجان" را برایش جعل کردند)نیست.
توجه به این نکته لازم است که مردم سرزمین های شمال #رود #ارس که با پیمان نامه های سیاه #گلستان و #ترکمانچای از #ایران جدا شدند، از نظر تبار و تیره همانند مردم شمال غرب ایران هستند و این استناد ما به سخنان نمایندگان و کنشگران اجتماعی و فرهنگی آن دیار، به دلیل همین ریشه ایرانی آن مردمان است. اما دولت "ترک پندار" کنونی باکو، در پی تحریف تاریخ و فرهنگ آن سرزمین، حتا شخصیتهای تاریخی ایران زمین را نیز می خواهد به دروغ، به نام #ترکان جابزند و برای آنها هویت جعلی #ترکی بسازد! تبلیغات نادرست باکو برای "ترک نامیدن" #نظامی_گنجوی، #بابک_خرمدین، #شاه_اسماعیل_صفوی نیز درهمین راستا است.
دلیل این تلاش تباه گونه دولت باکو نیز ترس و نگرانی از پیوستن دوباره آن سرزمین به #ایران است که مادر و زادگاه اوست
همچنین باید توجه شود که اهمیت جداسازی واژه های "ترک" از "ترک زبان"، در آنجاست که گروه های #تجزیه طلب ( #پان_ترک/ #پانترک و #پان_کرد ) با دستاویز اینکه: "ما ترک یا کرد هستیم، نه فارس"!!! در پی #ملت_سازی دروغین و ایجاد جدایی و شکاف بین ایرانیان هستند.
فریب این ملت سازی های دشمن شادکن را نخوریم. ما در ایران یک ملت داریم و آن #ملت_ایران است که همه مردم ایران از هر تبار و تیره و هر زبان و گویش، در زیر پرچم یگانه ی ملت ایرانی، معنای ۲هزارساله ی یک ملت، و کهن ترین ملت های جهان را به خود گرفته اند.
این دسته بندی های غلط در ایران:
ملت تُرک / ملت کُرد / ملت بلوچ/ و... برچسب های جداکننده ی نادرست و نادانشی اند که در چند دهه گذشته برای تضعیف ایرانیان ساخته شده اند و در گذشته های تاریخ کهن این دیار، کاربرد و سندیتی برای این واژگان وجود نداشته است؛ زیرا واژه "ملت" همواره اشاره به پیشینه ی مشترک و مستقل برای گروهی از انسانها، در مقایسه با دیگر ملتها دارد، حال آنکه در ایران عزیز ما از هزاره های گذشته تا امروز، همه مردمان این سرزمین در ساختن و آبادان کردن آن دست داشته اند و این درهم تنیدگی سرنوشت ایرانیان چنان بوده است که هیچ تباری، تاریخ و پیشینه ای مستقل از دیگر ایرانیان نداشته است؛ پس بدانیم و به دیگر ایرانیان نیز بگوییم که ایران عزیز ما از تبارها و تیره های گوناگون و رنگارنگ مردمان ایرانی ساخته شده، نه از ملت های گوناگون.
#تجزیه طلبان، همزمان ۲ برنامه ی تباه را برای پیاده کردن استرانژی اهریمنی خود، یعنی تجزیه ایران در پیش گرفته اند:
۱_ می خواهند با کلید واژه ی "ملت سازی"، به کاشتن تخم جدایی و دوری ایرانیان از هم بپردازند و این باور دروغین را جابیندازند که ایرانیان یک ملت واحد و یکپارچه تاریخی نیستند.
۲_ می خواهند با سوءاستفاده از مشکلات بزرگی که امروز گریبان همه ایرانیان را گرفته است و دستاورد چنددهه #سوء_مدیریت است (همچون #بیکاری، #خشکسالی، #آلودگی_هوا و...)، تخم نفرت و کینه در دل ملت ایران نسبت به هم بکارند.
اگرچه این دشمنان اتحاد و #همبستگی #ملی ایرانیان، آرزوی رسیدن به هدف های اهریمنی خود را به گور خواهند برد زیرا اینجا سرزمین #اهورایی و جایگاه راستی، درستی، و سرزمین آزادگان و نجیب زادگان بوده است و خدای یکتا نگاهبان آن بوده است و پس از بزرگترین ویرانی های تاریخ، ایران یکپارچه را دوباره زنده و پاسداری کرده است.
ما در ایران، #ترک و #فارس و #کرد و #عرب و... را بعنوان دسته بندی های نژادی برپایه دانش آنتروپولوژی نداریم؛ بلکه #زبان های ترکی، کردی، عربی و فارسی و... داریم که زبان، هیچگاه از نظر علم، برای ما مرزبندی نژادی نمی آورد. ما ملت ایران ایم که بجز #فارسی که زبان گرامی و ملی ما است، گویش های و زبان های زیبای دیگری هم در سرزمین رنگارنگ #ایران_زمین داریم.
ملت ایران یکپارچه بوده و خواهد بود حتا در کوران سهمگین ترین کشکمش های تاریخ پرفراز و فرودش از پادشاهی #اشکانیان (پس از هخامنشیان) تا امروز.
به سخن شیرین #شهریار، شاعر گرانمایه ایران دوست و میهن پرست اهل #آذربایجان:
《اختلاف لهجه، ملیت نزاید بهر کس
ملتی با یک زبان، کمتر به یاد آرد زمان》
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
⬅️ نماینده مجلس باکو: ما تُرک نیستیم.
آراز علیزاده، نماینده مجلس جمهوری #باکو ( آذربایجان):
#بابک_خرمدین و #شاه_اسماعیل_صفوی، تُرک نیستند.
آذربایجانی ها از نژاد هندواروپایی و ترکها از نژاد زرد هستند.
بروید در اینترنت جستجو کنید. ببینید از نظر علم #آنتروپولوژی ما به کدام ملت نزدیک هستیم و از کدام ملت دوریم.
ما تُرک_زبان هستیم، اما تُرک نیستم!
بنکده(منبع):از کانال @azariha_3👇
http://badkubeh.com/reportaj/1514023122.739151
⬅️ "تُرک زبان" بودن، دلیلی بر "تُرک نژاد" بودن مردم #آذربایجان، #اردبیل، #زنجان و ...
و نیز جمهوری #باکو (با نام تاریخی #آران و #شروان که پس از استقلال از #شوروی، نام "جمهوری آذربایجان" را برایش جعل کردند)نیست.
توجه به این نکته لازم است که مردم سرزمین های شمال #رود #ارس که با پیمان نامه های سیاه #گلستان و #ترکمانچای از #ایران جدا شدند، از نظر تبار و تیره همانند مردم شمال غرب ایران هستند و این استناد ما به سخنان نمایندگان و کنشگران اجتماعی و فرهنگی آن دیار، به دلیل همین ریشه ایرانی آن مردمان است. اما دولت "ترک پندار" کنونی باکو، در پی تحریف تاریخ و فرهنگ آن سرزمین، حتا شخصیتهای تاریخی ایران زمین را نیز می خواهد به دروغ، به نام #ترکان جابزند و برای آنها هویت جعلی #ترکی بسازد! تبلیغات نادرست باکو برای "ترک نامیدن" #نظامی_گنجوی، #بابک_خرمدین، #شاه_اسماعیل_صفوی نیز درهمین راستا است.
دلیل این تلاش تباه گونه دولت باکو نیز ترس و نگرانی از پیوستن دوباره آن سرزمین به #ایران است که مادر و زادگاه اوست
همچنین باید توجه شود که اهمیت جداسازی واژه های "ترک" از "ترک زبان"، در آنجاست که گروه های #تجزیه طلب ( #پان_ترک/ #پانترک و #پان_کرد ) با دستاویز اینکه: "ما ترک یا کرد هستیم، نه فارس"!!! در پی #ملت_سازی دروغین و ایجاد جدایی و شکاف بین ایرانیان هستند.
فریب این ملت سازی های دشمن شادکن را نخوریم. ما در ایران یک ملت داریم و آن #ملت_ایران است که همه مردم ایران از هر تبار و تیره و هر زبان و گویش، در زیر پرچم یگانه ی ملت ایرانی، معنای ۲هزارساله ی یک ملت، و کهن ترین ملت های جهان را به خود گرفته اند.
این دسته بندی های غلط در ایران:
ملت تُرک / ملت کُرد / ملت بلوچ/ و... برچسب های جداکننده ی نادرست و نادانشی اند که در چند دهه گذشته برای تضعیف ایرانیان ساخته شده اند و در گذشته های تاریخ کهن این دیار، کاربرد و سندیتی برای این واژگان وجود نداشته است؛ زیرا واژه "ملت" همواره اشاره به پیشینه ی مشترک و مستقل برای گروهی از انسانها، در مقایسه با دیگر ملتها دارد، حال آنکه در ایران عزیز ما از هزاره های گذشته تا امروز، همه مردمان این سرزمین در ساختن و آبادان کردن آن دست داشته اند و این درهم تنیدگی سرنوشت ایرانیان چنان بوده است که هیچ تباری، تاریخ و پیشینه ای مستقل از دیگر ایرانیان نداشته است؛ پس بدانیم و به دیگر ایرانیان نیز بگوییم که ایران عزیز ما از تبارها و تیره های گوناگون و رنگارنگ مردمان ایرانی ساخته شده، نه از ملت های گوناگون.
#تجزیه طلبان، همزمان ۲ برنامه ی تباه را برای پیاده کردن استرانژی اهریمنی خود، یعنی تجزیه ایران در پیش گرفته اند:
۱_ می خواهند با کلید واژه ی "ملت سازی"، به کاشتن تخم جدایی و دوری ایرانیان از هم بپردازند و این باور دروغین را جابیندازند که ایرانیان یک ملت واحد و یکپارچه تاریخی نیستند.
۲_ می خواهند با سوءاستفاده از مشکلات بزرگی که امروز گریبان همه ایرانیان را گرفته است و دستاورد چنددهه #سوء_مدیریت است (همچون #بیکاری، #خشکسالی، #آلودگی_هوا و...)، تخم نفرت و کینه در دل ملت ایران نسبت به هم بکارند.
اگرچه این دشمنان اتحاد و #همبستگی #ملی ایرانیان، آرزوی رسیدن به هدف های اهریمنی خود را به گور خواهند برد زیرا اینجا سرزمین #اهورایی و جایگاه راستی، درستی، و سرزمین آزادگان و نجیب زادگان بوده است و خدای یکتا نگاهبان آن بوده است و پس از بزرگترین ویرانی های تاریخ، ایران یکپارچه را دوباره زنده و پاسداری کرده است.
ما در ایران، #ترک و #فارس و #کرد و #عرب و... را بعنوان دسته بندی های نژادی برپایه دانش آنتروپولوژی نداریم؛ بلکه #زبان های ترکی، کردی، عربی و فارسی و... داریم که زبان، هیچگاه از نظر علم، برای ما مرزبندی نژادی نمی آورد. ما ملت ایران ایم که بجز #فارسی که زبان گرامی و ملی ما است، گویش های و زبان های زیبای دیگری هم در سرزمین رنگارنگ #ایران_زمین داریم.
ملت ایران یکپارچه بوده و خواهد بود حتا در کوران سهمگین ترین کشکمش های تاریخ پرفراز و فرودش از پادشاهی #اشکانیان (پس از هخامنشیان) تا امروز.
به سخن شیرین #شهریار، شاعر گرانمایه ایران دوست و میهن پرست اهل #آذربایجان:
《اختلاف لهجه، ملیت نزاید بهر کس
ملتی با یک زبان، کمتر به یاد آرد زمان》
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈ما ملت ایرانیم؛ فریب ملت سازی های دروغین را نخوریم👉
@LoversofIRAN
⬅️ نماینده مجلس باکو: ما تُرک نیستیم.
آراز علیزاده، نماینده مجلس جمهوری #باکو ( آذربایجان):
#بابک_خرمدین و #شاه_اسماعیل_صفوی، تُرک نیستند.
آذربایجانی ها از نژاد هندواروپایی و ترکها از نژاد زرد هستند.
بروید در اینترنت جستجو کنید. ببینید از نظر علم #آنتروپولوژی ما به کدام ملت نزدیک هستیم و از کدام ملت دوریم.
ما تُرک_زبان هستیم، اما تُرک نیستم!
بنکده(منبع):از کانال @azariha_3👇
http://badkubeh.com/reportaj/1514023122.739151
⬅️ "تُرک زبان" بودن، دلیلی بر "تُرک نژاد" بودن مردم #آذربایجان، #اردبیل، #زنجان و ...
و نیز جمهوری #باکو (با نام تاریخی #آران و #شروان که پس از استقلال از #شوروی، نام "جمهوری آذربایجان" را برایش جعل کردند)نیست.
توجه به این نکته لازم است که مردم سرزمین های شمال #رود #ارس که با پیمان نامه های سیاه #گلستان و #ترکمانچای از #ایران جدا شدند، از نظر تبار و تیره همانند مردم شمال غرب ایران هستند و این استناد ما به سخنان نمایندگان و کنشگران اجتماعی و فرهنگی آن دیار، به دلیل همین ریشه ایرانی آن مردمان است. اما دولت "ترک پندار" کنونی باکو، در پی تحریف تاریخ و فرهنگ آن سرزمین، حتا شخصیتهای تاریخی ایران زمین را نیز می خواهد به دروغ، به نام #ترکان جابزند و برای آنها هویت جعلی #ترکی بسازد! تبلیغات نادرست باکو برای "ترک نامیدن" #نظامی_گنجوی، #بابک_خرمدین، #شاه_اسماعیل_صفوی نیز درهمین راستا است.
دلیل این تلاش تباه گونه دولت باکو نیز ترس و نگرانی از پیوستن دوباره آن سرزمین به #ایران است که مادر و زادگاه اوست
همچنین باید توجه شود که اهمیت جداسازی واژه های "ترک" از "ترک زبان"، در آنجاست که گروه های #تجزیه طلب ( #پان_ترک/ #پانترک و #پان_کرد ) با دستاویز اینکه: "ما ترک یا کرد هستیم، نه فارس"!!! در پی #ملت_سازی دروغین و ایجاد جدایی و شکاف بین ایرانیان هستند.
فریب این ملت سازی های دشمن شادکن را نخوریم. ما در ایران یک ملت داریم و آن #ملت_ایران است که همه مردم ایران از هر تبار و تیره و هر زبان و گویش، در زیر پرچم یگانه ی ملت ایرانی، معنای ۲هزارساله ی یک ملت، و کهن ترین ملت های جهان را به خود گرفته اند.
این دسته بندی های غلط در ایران:
ملت تُرک / ملت کُرد / ملت بلوچ/ و... برچسب های جداکننده ی نادرست و نادانشی اند که در چند دهه گذشته برای تضعیف ایرانیان ساخته شده اند و در گذشته های تاریخ کهن این دیار، کاربرد و سندیتی برای این واژگان وجود نداشته است؛ زیرا واژه "ملت" همواره اشاره به پیشینه ی مشترک و مستقل برای گروهی از انسانها، در مقایسه با دیگر ملتها دارد، حال آنکه در ایران عزیز ما از هزاره های گذشته تا امروز، همه مردمان این سرزمین در ساختن و آبادان کردن آن دست داشته اند و این درهم تنیدگی سرنوشت ایرانیان چنان بوده است که هیچ تباری، تاریخ و پیشینه ای مستقل از دیگر ایرانیان نداشته است؛ پس بدانیم و به دیگر ایرانیان نیز بگوییم که ایران عزیز ما از تبارها و تیره های گوناگون و رنگارنگ مردمان ایرانی ساخته شده، نه از ملت های گوناگون.
#تجزیه طلبان، همزمان ۲ برنامه ی تباه را برای پیاده کردن استرانژی اهریمنی خود، یعنی تجزیه ایران در پیش گرفته اند:
۱_ می خواهند با کلید واژه ی "ملت سازی"، به کاشتن تخم جدایی و دوری ایرانیان از هم بپردازند و این باور دروغین را جابیندازند که ایرانیان یک ملت واحد و یکپارچه تاریخی نیستند.
۲_ می خواهند با سوءاستفاده از مشکلات بزرگی که امروز گریبان همه ایرانیان را گرفته است و دستاورد چنددهه #سوء_مدیریت است (همچون #بیکاری، #خشکسالی، #آلودگی_هوا و...)، تخم نفرت و کینه در دل ملت ایران نسبت به هم بکارند.
اگرچه این دشمنان اتحاد و #همبستگی #ملی ایرانیان، آرزوی رسیدن به هدف های اهریمنی خود را به گور خواهند برد زیرا اینجا سرزمین #اهورایی و جایگاه راستی، درستی، و سرزمین آزادگان و نجیب زادگان بوده است و خدای یکتا نگاهبان آن بوده است و پس از بزرگترین ویرانی های تاریخ، ایران یکپارچه را دوباره زنده و پاسداری کرده است.
ما در ایران، #ترک و #فارس و #کرد و #عرب و... را بعنوان دسته بندی های نژادی برپایه دانش آنتروپولوژی نداریم؛ بلکه #زبان های ترکی، کردی، عربی و فارسی و... داریم که زبان، هیچگاه از نظر علم، برای ما مرزبندی نژادی نمی آورد. ما ملت ایران ایم که بجز #فارسی که زبان گرامی و ملی ما است، گویش های و زبان های زیبای دیگری هم در سرزمین رنگارنگ #ایران_زمین داریم.
ملت ایران یکپارچه بوده و خواهد بود حتا در کوران سهمگین ترین کشکمش های تاریخ پرفراز و فرودش از پادشاهی #اشکانیان (پس از هخامنشیان) تا امروز.
به سخن شیرین #شهریار، شاعر گرانمایه ایران دوست و میهن پرست اهل #آذربایجان:
《اختلاف لهجه، ملیت نزاید بهر کس
ملتی با یک زبان، کمتر به یاد آرد زمان》
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
⬅️ نماینده مجلس باکو: ما تُرک نیستیم.
آراز علیزاده، نماینده مجلس جمهوری #باکو ( آذربایجان):
#بابک_خرمدین و #شاه_اسماعیل_صفوی، تُرک نیستند.
آذربایجانی ها از نژاد هندواروپایی و ترکها از نژاد زرد هستند.
بروید در اینترنت جستجو کنید. ببینید از نظر علم #آنتروپولوژی ما به کدام ملت نزدیک هستیم و از کدام ملت دوریم.
ما تُرک_زبان هستیم، اما تُرک نیستم!
بنکده(منبع):از کانال @azariha_3👇
http://badkubeh.com/reportaj/1514023122.739151
⬅️ "تُرک زبان" بودن، دلیلی بر "تُرک نژاد" بودن مردم #آذربایجان، #اردبیل، #زنجان و ...
و نیز جمهوری #باکو (با نام تاریخی #آران و #شروان که پس از استقلال از #شوروی، نام "جمهوری آذربایجان" را برایش جعل کردند)نیست.
توجه به این نکته لازم است که مردم سرزمین های شمال #رود #ارس که با پیمان نامه های سیاه #گلستان و #ترکمانچای از #ایران جدا شدند، از نظر تبار و تیره همانند مردم شمال غرب ایران هستند و این استناد ما به سخنان نمایندگان و کنشگران اجتماعی و فرهنگی آن دیار، به دلیل همین ریشه ایرانی آن مردمان است. اما دولت "ترک پندار" کنونی باکو، در پی تحریف تاریخ و فرهنگ آن سرزمین، حتا شخصیتهای تاریخی ایران زمین را نیز می خواهد به دروغ، به نام #ترکان جابزند و برای آنها هویت جعلی #ترکی بسازد! تبلیغات نادرست باکو برای "ترک نامیدن" #نظامی_گنجوی، #بابک_خرمدین، #شاه_اسماعیل_صفوی نیز درهمین راستا است.
دلیل این تلاش تباه گونه دولت باکو نیز ترس و نگرانی از پیوستن دوباره آن سرزمین به #ایران است که مادر و زادگاه اوست
همچنین باید توجه شود که اهمیت جداسازی واژه های "ترک" از "ترک زبان"، در آنجاست که گروه های #تجزیه طلب ( #پان_ترک/ #پانترک و #پان_کرد ) با دستاویز اینکه: "ما ترک یا کرد هستیم، نه فارس"!!! در پی #ملت_سازی دروغین و ایجاد جدایی و شکاف بین ایرانیان هستند.
فریب این ملت سازی های دشمن شادکن را نخوریم. ما در ایران یک ملت داریم و آن #ملت_ایران است که همه مردم ایران از هر تبار و تیره و هر زبان و گویش، در زیر پرچم یگانه ی ملت ایرانی، معنای ۲هزارساله ی یک ملت، و کهن ترین ملت های جهان را به خود گرفته اند.
این دسته بندی های غلط در ایران:
ملت تُرک / ملت کُرد / ملت بلوچ/ و... برچسب های جداکننده ی نادرست و نادانشی اند که در چند دهه گذشته برای تضعیف ایرانیان ساخته شده اند و در گذشته های تاریخ کهن این دیار، کاربرد و سندیتی برای این واژگان وجود نداشته است؛ زیرا واژه "ملت" همواره اشاره به پیشینه ی مشترک و مستقل برای گروهی از انسانها، در مقایسه با دیگر ملتها دارد، حال آنکه در ایران عزیز ما از هزاره های گذشته تا امروز، همه مردمان این سرزمین در ساختن و آبادان کردن آن دست داشته اند و این درهم تنیدگی سرنوشت ایرانیان چنان بوده است که هیچ تباری، تاریخ و پیشینه ای مستقل از دیگر ایرانیان نداشته است؛ پس بدانیم و به دیگر ایرانیان نیز بگوییم که ایران عزیز ما از تبارها و تیره های گوناگون و رنگارنگ مردمان ایرانی ساخته شده، نه از ملت های گوناگون.
#تجزیه طلبان، همزمان ۲ برنامه ی تباه را برای پیاده کردن استرانژی اهریمنی خود، یعنی تجزیه ایران در پیش گرفته اند:
۱_ می خواهند با کلید واژه ی "ملت سازی"، به کاشتن تخم جدایی و دوری ایرانیان از هم بپردازند و این باور دروغین را جابیندازند که ایرانیان یک ملت واحد و یکپارچه تاریخی نیستند.
۲_ می خواهند با سوءاستفاده از مشکلات بزرگی که امروز گریبان همه ایرانیان را گرفته است و دستاورد چنددهه #سوء_مدیریت است (همچون #بیکاری، #خشکسالی، #آلودگی_هوا و...)، تخم نفرت و کینه در دل ملت ایران نسبت به هم بکارند.
اگرچه این دشمنان اتحاد و #همبستگی #ملی ایرانیان، آرزوی رسیدن به هدف های اهریمنی خود را به گور خواهند برد زیرا اینجا سرزمین #اهورایی و جایگاه راستی، درستی، و سرزمین آزادگان و نجیب زادگان بوده است و خدای یکتا نگاهبان آن بوده است و پس از بزرگترین ویرانی های تاریخ، ایران یکپارچه را دوباره زنده و پاسداری کرده است.
ما در ایران، #ترک و #فارس و #کرد و #عرب و... را بعنوان دسته بندی های نژادی برپایه دانش آنتروپولوژی نداریم؛ بلکه #زبان های ترکی، کردی، عربی و فارسی و... داریم که زبان، هیچگاه از نظر علم، برای ما مرزبندی نژادی نمی آورد. ما ملت ایران ایم که بجز #فارسی که زبان گرامی و ملی ما است، گویش های و زبان های زیبای دیگری هم در سرزمین رنگارنگ #ایران_زمین داریم.
ملت ایران یکپارچه بوده و خواهد بود حتا در کوران سهمگین ترین کشکمش های تاریخ پرفراز و فرودش از پادشاهی #اشکانیان (پس از هخامنشیان) تا امروز.
به سخن شیرین #شهریار، شاعر گرانمایه ایران دوست و میهن پرست اهل #آذربایجان:
《اختلاف لهجه، ملیت نزاید بهر کس
ملتی با یک زبان، کمتر به یاد آرد زمان》
@LoversofIRAN
👈چرا نماینده ایران، در نشست دیروز پاریس، در بین ۷۰ کشور، نبود؟
چرا خسارت های گسترده مادی و معنوی که به #ملت_ایران در جنگ اول جهانی وارد شد، از سوی دولت های ایرانی پیگیری بین المللی نشد؟
⬅️صدمین سالگرد پایان #جنگ_جهانی_اول و نسل کشی #مهاباد
✍ #صلاح_الدین_خدیو (فعال سیاسی ایرانی #کرد که دور از اندیشه های ناسیونالیسم تندروی کردی، با دیدگاهی ایراندوستانه به مساله ستم یک قرن پیش بر کردهای خاورمیانه می نگرد)
دیروز سران ۷۰ کشور جهان در حالی برای صدمین سال پایان جنگ جهانی اول در پاریس گرد آمدند، که هیچ نماینده ای از #ایران در این نشست مهم حضور نداشت❗️
بسیاری از کشورهای حاضر در نشست دیروز پاریس، در زمان جنگ اول، اساسا روی نقشه سیاسی جهان وجود نداشتند، ایران اما نه تنها در کنار ترکیه و افغانستان یکی از سه کشور مستقل مسلمان آن زمان بود، بلکه بدلیل نقض بیطرفی اش توسط قدرتهای وقت، تلفات سنگینی هم داد.
علیرغم این درگیری ناخواسته و پرتلفات، اما #دولت های ایران(از #پهلوی تا امروز)، علاقه ای به بازگشایی این پرونده تاریخی نداشته اند و خاطره تلخ آن تا حد زیادی از حافظه تاریخی مردم رفته است❗️
جنگ جهانی اول، نخستین نبرد بزرگ اروپای مدرن بود که رقابت های ژئوپولتیک و استعماری در آنسوی آبها، موتور محرک آن بود. غیر از انگیزه های سیاستمداران و کارتلهای اقتصادی نباید از نقش تهییج کننده ایده نوزای #ناسیونالیسم(افراطی) هم غافل شد که نقشی بی بدیل در تحریک توده های انسانی تازه به #ملت تبدیل شده و رونق جبهه ها داشت!
ایران عهد جنگ اول، اما نه مدرن بود و نه ناسیونالیست و نه دارای هیچ ایده و انگیزه عظمت طلبانه دیگری، از اینرو علیرغم میلیونها تلفاتی که از رهگذر جنگ نصیبش شد، همیشه قربانی روایت های اروپامحور جنگ اول بوده است❗️
مدرنیزاسیون و دولت گرایی که به نوعی آفریننده روایت های سوژه محور از تاریخ هستند، بعد از جنگ جهانی اول و ادبار آن به سامان سیاسی و معرفتی ما راه یافتند.
انبوه خاطرات و اسناد باقی مانده از رجال ایران آن دوره، هم نتوانسته به یک جریان تاریخنگاری زنده و فعال تبدیل شود و بر وجدان معذب و بغض فروخورده ناشی از ضعف و تحقیرشدگی آن دوره غلبه کند❗️
کشتار مردم #مهاباد بدست سپاه #روسیه_تزاری در نوامبر 1916 که از لحاظ برنامه ریزی برای امحای کلیه اهالی ذکور (مردان) شهر مثال زدنی است و به قتل پنج تا هفت هزار نفر انجامید، نمونه ای از این فراموش کردنها و مواجهات نامسئولانه با تاریخ است❗️
غیر از دلایلی که در سطور بالا به آن اشاره شد، دلیل دیگر سهل انگاری در این پیگیری، گرایش تاریخنگاری ناسیونالیستی کردی به #چپ_گرایی حاکم بر جنبش کردستان در نیمه دوم قرن بیست و ملاحظاتی از قبیل نرنجاندن دل "ستاد زحمتکشان جهان در #مسکو" ( #روسیه، #شوروی) و اولویت ضدیت با دولت های منطقه ای بجای قدرتهای فرامنطقه ای است❗️
که اگر این ها در گذشته توجیهی داشت، پس از فروپاشی امپراطوری سرخ (شوروی) دلیلی برای پرده گذاشتن روی یکی از مهمترین نسل کشیهای ابتدای سده بیستم در #کردستان نمی ماند.
یقینا همه هفتاد کشوری که دیروز در جشن پاریس بودند، دور و نزدیک در جنگ اول نبودند. بسیاری از آنها آن زمان مستعمره و یا بخشی از امپراطوریهای بزرگی بودند که ناخواسته بخشی از هزینه های جنگ را متحمل شدند و امروز با صورتحساب، به باشگاه ثروتمندان و فرادستان حوزه بین الملل رفته اند.
کاخ اروپا و غرب مرفه امروز بر ویرانه های بسیاری بنا شده است که کشتار مذکور و تلفات میلیونی ناشی از قحطی برآمده از پیش خرید محصولات کشاورزی ایران توسط ارتش های اشغالگر، نمونه ای از آن است.
نوزایی #اروپا که مقدمه ترقی آن شد در آغاز سده شانزده اتفاق افتاد، درست زمانی که سپاهیان #عثمانی، #وین را در قلب اروپا محاصره کردند.
خنجری که #شاه_اسماعیل (به تلافی حملات گسترده عثمانی به ایران) از پشت به پهلوی عثمانیها زد، در حکم مائده آسمانی برای اروپا بود تا خیالش از مرزهای شرقی راحت شود و با فراغ بال به اصلاح و اندیشه ورزی بپردازد و پایه های تمدن امروز را بنیان نهد.
اما کمتر کسی می داند که بهای این پیشرفت را به نوعی #کردها هم (در کنار دیگر مردم ایران) پرداختند: جنگهای طولانی #ایران و #عثمانی عمدتا در #آناتولی_شرقی و بین النهرین( #میانرودان، میان دجله و فرات) رخ دادو موجب ویرانی سرزمینهای [کردنشین] شد و آنها را از تولید اقتصادی و فکری عقب نگه داشت.
امری که بنام #مساله_کردها در خاورمیانه قرن بیست خود را نشان داد.
نگارنده این سطور سه سال قبل بارها ضرورت گرامیداشت کشته شدگان نوامبر1916 مهاباد را به مسئولان شورای شهر یادآوری کرد، شوربختانه اما درک موضوع، فراتر از درک شورایی بود که با دیدی ابزاری و مکانیکی به مقوله فرهنگ می نگریست و گشاده دستانه با بیل و کلنگ به جان نیمه جان آن افتاده بود!
ویرایش شده از @sharname1
@LoversofIRAN
چرا خسارت های گسترده مادی و معنوی که به #ملت_ایران در جنگ اول جهانی وارد شد، از سوی دولت های ایرانی پیگیری بین المللی نشد؟
⬅️صدمین سالگرد پایان #جنگ_جهانی_اول و نسل کشی #مهاباد
✍ #صلاح_الدین_خدیو (فعال سیاسی ایرانی #کرد که دور از اندیشه های ناسیونالیسم تندروی کردی، با دیدگاهی ایراندوستانه به مساله ستم یک قرن پیش بر کردهای خاورمیانه می نگرد)
دیروز سران ۷۰ کشور جهان در حالی برای صدمین سال پایان جنگ جهانی اول در پاریس گرد آمدند، که هیچ نماینده ای از #ایران در این نشست مهم حضور نداشت❗️
بسیاری از کشورهای حاضر در نشست دیروز پاریس، در زمان جنگ اول، اساسا روی نقشه سیاسی جهان وجود نداشتند، ایران اما نه تنها در کنار ترکیه و افغانستان یکی از سه کشور مستقل مسلمان آن زمان بود، بلکه بدلیل نقض بیطرفی اش توسط قدرتهای وقت، تلفات سنگینی هم داد.
علیرغم این درگیری ناخواسته و پرتلفات، اما #دولت های ایران(از #پهلوی تا امروز)، علاقه ای به بازگشایی این پرونده تاریخی نداشته اند و خاطره تلخ آن تا حد زیادی از حافظه تاریخی مردم رفته است❗️
جنگ جهانی اول، نخستین نبرد بزرگ اروپای مدرن بود که رقابت های ژئوپولتیک و استعماری در آنسوی آبها، موتور محرک آن بود. غیر از انگیزه های سیاستمداران و کارتلهای اقتصادی نباید از نقش تهییج کننده ایده نوزای #ناسیونالیسم(افراطی) هم غافل شد که نقشی بی بدیل در تحریک توده های انسانی تازه به #ملت تبدیل شده و رونق جبهه ها داشت!
ایران عهد جنگ اول، اما نه مدرن بود و نه ناسیونالیست و نه دارای هیچ ایده و انگیزه عظمت طلبانه دیگری، از اینرو علیرغم میلیونها تلفاتی که از رهگذر جنگ نصیبش شد، همیشه قربانی روایت های اروپامحور جنگ اول بوده است❗️
مدرنیزاسیون و دولت گرایی که به نوعی آفریننده روایت های سوژه محور از تاریخ هستند، بعد از جنگ جهانی اول و ادبار آن به سامان سیاسی و معرفتی ما راه یافتند.
انبوه خاطرات و اسناد باقی مانده از رجال ایران آن دوره، هم نتوانسته به یک جریان تاریخنگاری زنده و فعال تبدیل شود و بر وجدان معذب و بغض فروخورده ناشی از ضعف و تحقیرشدگی آن دوره غلبه کند❗️
کشتار مردم #مهاباد بدست سپاه #روسیه_تزاری در نوامبر 1916 که از لحاظ برنامه ریزی برای امحای کلیه اهالی ذکور (مردان) شهر مثال زدنی است و به قتل پنج تا هفت هزار نفر انجامید، نمونه ای از این فراموش کردنها و مواجهات نامسئولانه با تاریخ است❗️
غیر از دلایلی که در سطور بالا به آن اشاره شد، دلیل دیگر سهل انگاری در این پیگیری، گرایش تاریخنگاری ناسیونالیستی کردی به #چپ_گرایی حاکم بر جنبش کردستان در نیمه دوم قرن بیست و ملاحظاتی از قبیل نرنجاندن دل "ستاد زحمتکشان جهان در #مسکو" ( #روسیه، #شوروی) و اولویت ضدیت با دولت های منطقه ای بجای قدرتهای فرامنطقه ای است❗️
که اگر این ها در گذشته توجیهی داشت، پس از فروپاشی امپراطوری سرخ (شوروی) دلیلی برای پرده گذاشتن روی یکی از مهمترین نسل کشیهای ابتدای سده بیستم در #کردستان نمی ماند.
یقینا همه هفتاد کشوری که دیروز در جشن پاریس بودند، دور و نزدیک در جنگ اول نبودند. بسیاری از آنها آن زمان مستعمره و یا بخشی از امپراطوریهای بزرگی بودند که ناخواسته بخشی از هزینه های جنگ را متحمل شدند و امروز با صورتحساب، به باشگاه ثروتمندان و فرادستان حوزه بین الملل رفته اند.
کاخ اروپا و غرب مرفه امروز بر ویرانه های بسیاری بنا شده است که کشتار مذکور و تلفات میلیونی ناشی از قحطی برآمده از پیش خرید محصولات کشاورزی ایران توسط ارتش های اشغالگر، نمونه ای از آن است.
نوزایی #اروپا که مقدمه ترقی آن شد در آغاز سده شانزده اتفاق افتاد، درست زمانی که سپاهیان #عثمانی، #وین را در قلب اروپا محاصره کردند.
خنجری که #شاه_اسماعیل (به تلافی حملات گسترده عثمانی به ایران) از پشت به پهلوی عثمانیها زد، در حکم مائده آسمانی برای اروپا بود تا خیالش از مرزهای شرقی راحت شود و با فراغ بال به اصلاح و اندیشه ورزی بپردازد و پایه های تمدن امروز را بنیان نهد.
اما کمتر کسی می داند که بهای این پیشرفت را به نوعی #کردها هم (در کنار دیگر مردم ایران) پرداختند: جنگهای طولانی #ایران و #عثمانی عمدتا در #آناتولی_شرقی و بین النهرین( #میانرودان، میان دجله و فرات) رخ دادو موجب ویرانی سرزمینهای [کردنشین] شد و آنها را از تولید اقتصادی و فکری عقب نگه داشت.
امری که بنام #مساله_کردها در خاورمیانه قرن بیست خود را نشان داد.
نگارنده این سطور سه سال قبل بارها ضرورت گرامیداشت کشته شدگان نوامبر1916 مهاباد را به مسئولان شورای شهر یادآوری کرد، شوربختانه اما درک موضوع، فراتر از درک شورایی بود که با دیدی ابزاری و مکانیکی به مقوله فرهنگ می نگریست و گشاده دستانه با بیل و کلنگ به جان نیمه جان آن افتاده بود!
ویرایش شده از @sharname1
@LoversofIRAN
دوباره، میسازمت، وطن!
وقتی #القاص_میرزا، پسر #شاه_اسماعیل_صفوی عصیان کرد و به تحریک #عثمانی به #ایران لشکرکشید؛ با سپاه برادرش #شاه_تهماسب رو در رو شد که باقی ماجرا به تاریخ مربوط میشود!
اما بخش جامعهشناسی ادبی این رویداد، آن است که در هر دو لشکر قوّالان و نقّالانی بودند که برای هم از #شاهنامه رجز میخواندند و به چیزی فخر میکردند که منظور نظر #فردوسی بود!
در #تاجیکستان، در اوج روابط سرد و ملایم سیاسی با ایران، در مراسم گشایش #نیروگاه_برق_راغون (نوامبر ۲۰۱۸) که با حضور شرکتهای سازنده، از جمله پیمانکاران ایرانی برگزار شد؛ مقرر شده بود شعر بانو #سیمین_بهبهانی، به عنوان سرود نمادین این اتفاق مبارک، به تکرار از رسانههای تاجیکستان پخش شود:
#دوباره_میسازمت_وطن
اگرچه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم
اگرچه با استخوان خویش
این شعر را چند خوانندهٔ حرفهای با گرایشهای مختلف اجراکردهاند. برخی با تأکید بر «دوباره» و برخی با تکیه بر «میسازمت»؛ اما به نظر میرسد در تاجیکستان، با توجه به سرگذشت تاجیکان در عصر جدید، هستهٔ اصلی این چکامه، واژه #وطن در شعر فارسی است!
از #حسن_قریبی @hassanghari
@LoversofIRAN
وقتی #القاص_میرزا، پسر #شاه_اسماعیل_صفوی عصیان کرد و به تحریک #عثمانی به #ایران لشکرکشید؛ با سپاه برادرش #شاه_تهماسب رو در رو شد که باقی ماجرا به تاریخ مربوط میشود!
اما بخش جامعهشناسی ادبی این رویداد، آن است که در هر دو لشکر قوّالان و نقّالانی بودند که برای هم از #شاهنامه رجز میخواندند و به چیزی فخر میکردند که منظور نظر #فردوسی بود!
در #تاجیکستان، در اوج روابط سرد و ملایم سیاسی با ایران، در مراسم گشایش #نیروگاه_برق_راغون (نوامبر ۲۰۱۸) که با حضور شرکتهای سازنده، از جمله پیمانکاران ایرانی برگزار شد؛ مقرر شده بود شعر بانو #سیمین_بهبهانی، به عنوان سرود نمادین این اتفاق مبارک، به تکرار از رسانههای تاجیکستان پخش شود:
#دوباره_میسازمت_وطن
اگرچه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم
اگرچه با استخوان خویش
این شعر را چند خوانندهٔ حرفهای با گرایشهای مختلف اجراکردهاند. برخی با تأکید بر «دوباره» و برخی با تکیه بر «میسازمت»؛ اما به نظر میرسد در تاجیکستان، با توجه به سرگذشت تاجیکان در عصر جدید، هستهٔ اصلی این چکامه، واژه #وطن در شعر فارسی است!
از #حسن_قریبی @hassanghari
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
#شاه_اسماعیل_سامانی در #ازبکستان؛
بنیانگذار #سامانیان که آرزوی زنده کردن پادشاهی باستانی #ساسانیان را داشت.
اونقش بزرگی در عرب زدایی و رونق دوباره زبان #پارسی داشت.
همه به او مدیونیم🙏
@loversofiran
بنیانگذار #سامانیان که آرزوی زنده کردن پادشاهی باستانی #ساسانیان را داشت.
اونقش بزرگی در عرب زدایی و رونق دوباره زبان #پارسی داشت.
همه به او مدیونیم🙏
@loversofiran
Forwarded from عاشقان ایران
درفش و تاج این بنا از طلاست
#تاجیکستان، بنای یادبود #شاه_اسماعیل_سامانی بنیان گذار دودمان #سامانیان.
آرامگاه او در #ازبکستان است.
خدمتی که او به فرهنگ پارسی کرد شایسته بنایی #تمام_طلاست
@loversofiran
#تاجیکستان، بنای یادبود #شاه_اسماعیل_سامانی بنیان گذار دودمان #سامانیان.
آرامگاه او در #ازبکستان است.
خدمتی که او به فرهنگ پارسی کرد شایسته بنایی #تمام_طلاست
@loversofiran
4_5845820402504304584.pdf
5.6 MB
📚کتابی که هر ایرانی باید بخواند:
نهضت شعوبیه
تاریخ سری #نهضت_شعوبیه ایران
#شعوبیه نهضت رستاخیز #ملی ایرانیان برای خروج از «خلافت» بود
مردم ایران پس از #اسلام با ایده خلافت چه از نوع #اموی، چه #عباسی، چه #عثمانی مخالفت و مبارزه کردند و دربرابر آن ایده #ولایت را پشتیبانی و با تاسیس دولت های مختلف تحت لوای ولایت با #خلافت مبارزه کردند
دولت ها یا جنبش هایی چون #آل_بویه، #حسن_صباح، #بابک_خرمدین، #مازیار، #ابومسلم_خراسانی، #برمکیان و #صفویان همگی در راستای «خروج بزرگ از خلافت» و حتی براندازی آن بودند
شعوبیه تشکیلاتی نیمه سری و پنهانی بود که برای احیای ایران در قالب جدید شیعی و تمایز هویتی ایرانیان مبارزه می کرد. تبلور نهایی آن در ترتیب #شاه_اسماعیل جوان توسط شیخ میرزا علی کارگیا در لاهیجان بود
کارگیا، اسماعیل جوان را با قرآن و رموز تشیع که در آن دوران به شدت سرکوب می شد آشناکرد. سپس به وی #تاریخ_ایران و #شاهنامه آموخت و عرق ایرانی شاه اسماعیل را تقویت کرد
از این رو شاه اسماعیل نام همه فرزندان خود را از شاهنامه برگزید و دستور داد بزرگ ترین شاهنامه جهان یعنی #شاهنامه_طهماسبی در #تبریز تنظیم شود
@LoversofIRAN
نهضت شعوبیه
تاریخ سری #نهضت_شعوبیه ایران
#شعوبیه نهضت رستاخیز #ملی ایرانیان برای خروج از «خلافت» بود
مردم ایران پس از #اسلام با ایده خلافت چه از نوع #اموی، چه #عباسی، چه #عثمانی مخالفت و مبارزه کردند و دربرابر آن ایده #ولایت را پشتیبانی و با تاسیس دولت های مختلف تحت لوای ولایت با #خلافت مبارزه کردند
دولت ها یا جنبش هایی چون #آل_بویه، #حسن_صباح، #بابک_خرمدین، #مازیار، #ابومسلم_خراسانی، #برمکیان و #صفویان همگی در راستای «خروج بزرگ از خلافت» و حتی براندازی آن بودند
شعوبیه تشکیلاتی نیمه سری و پنهانی بود که برای احیای ایران در قالب جدید شیعی و تمایز هویتی ایرانیان مبارزه می کرد. تبلور نهایی آن در ترتیب #شاه_اسماعیل جوان توسط شیخ میرزا علی کارگیا در لاهیجان بود
کارگیا، اسماعیل جوان را با قرآن و رموز تشیع که در آن دوران به شدت سرکوب می شد آشناکرد. سپس به وی #تاریخ_ایران و #شاهنامه آموخت و عرق ایرانی شاه اسماعیل را تقویت کرد
از این رو شاه اسماعیل نام همه فرزندان خود را از شاهنامه برگزید و دستور داد بزرگ ترین شاهنامه جهان یعنی #شاهنامه_طهماسبی در #تبریز تنظیم شود
@LoversofIRAN