عاشقان ایران
470 subscribers
4.39K photos
2.35K videos
163 files
887 links
ادمین @Lovers_of_IRAN_bot
عاشقان ایران
از باختر تا خاور پهنکوه ایران
از دریاچه کاسپی تاجنوب دریای پارس
#ایران بزرگترین دلیل کنارهم بودن ما با همه تفاوتهاست

دغدغه های ملی

راهنما👈 https://t.me/LoversofIRAN/2531

https://instagram.com/LoversofIRAN اینستا
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
👈برای نخستین بار، تحلیل نبرد چالدران👉

👈دکتر #منوچهر_مشتاق_خراسانی، بنیانگذار رزم افزار و کارشناس بین المللی سلاح و رزم های تاریخی #ایرانی، برای نخستین بار، این تحلیل ارزشمند را برای #عموم در همایش #چالدران انجام دادند.

@LoversofIRAN


⬅️دکتر منوچهر مشتاق پس از تشکر از دست اندرکاران همایش چالدران به خصوص آقای دشتبانی، و ابراز خرسندی و افتخار از حضور #ناخدا_صمدی در برنامه و تشکر ویژه از ایشان، خودشان را بشکل گزیده معرفی کردند:

⬅️من، منوچهر مشتاق خراسانی، بنیان گذار رزم افزار و 31 سال است خارج از کشور زندگی می کنم. الان ساکن المان هستم. در آمریکا لیسانس، و در آلمان فوق لیسانس و دکتر گرفته ام. 5 کتاب درباره سلاحهای ایرانی نوشته ام و سلاحهای 19 موزه ی ایران را کارشناسی کرده ام از دوران باستان تا قاجار و از این 5 کتاب، اولین کتابم سلاحها و جوشنهای ایرانی برنده جایزه جهانی کتاب شد که در 2006 نوشته و در 2009 برنده جایزه شد و از رییس جمهور وقت جایزه ام را دریافت کردم. کتاب بعدی ام درباره لغتنامه های سلاحها و رزم افزارها بود که در 2012 جایزه جهانی کتاب گرفت. 166 مقاله چاپی در 39 کشور دنیا دارم و 125 تای آن علمی پژوهشی هست. چرا این کارها را کردم؟ برای اینکه فرهنگ رزمی ایران را به دنیا بشناسانم و ایران را سرفراز کنم.
من عضو هیات علمی 12 نفره کاخ کرملین در سلاح شناسی هستم و 11 عضو روس دارد و من تنها عضو غیر روس آن هستم. در آمریکا و آلمان هم هیات علمی سلاح شناسی هستم.
سلاح شناسی نه تنها درباره تولید سلاح مانند پولاد گروهر دار ایرانی که بسیار معروف بوده است و ریخته گری مفرغ در ایران قدیم، بلکه درباره نحوه ی کاربرد این سلاحها هم تبحر دارم مثلا ایرانیان نیزه را چگونه استفاده می کردند یا کمان زنی روی اسب چطور بوده یا شمشیرزنی و...
تیم رزم افزار ما 3 بخش دارد که یک بخش آن علمی پژوهشی هستند، و یکی نظامی و رزمی است که چگونگی مبارزه به سلاحها را کار می کنیم، و بخش دیگر هم ساخت رزم افزارها است.
امروز درباره جنگ چالدران صحبت می کنیم بر مبنای مقاله ای که من با دکتر فرخ نوشته ام و در مجله پالاش که مربوط به ناتو است چاپ شد.

@LoversofIRAN


در زیر بخش ۱، بررسی جالب نبرد دلیرانه ی چالدران را که پیشتر هم در این کانال گذاشته بودیم، از دکتر منوچهر مشتاق بببینید. 👇👇
بخش ۲ این سخنرانی را هم در همین کانال دنبال کنید.

جنگ چالدران میان #شاه_اسماعیل_صفوی_ایرانی و #سلطان_سلیم_عثمانی_ترک انجام شد.
جنگ چالدران، نخستین نبرد دولت صفوی با عثمانی بود که در نزدیکی شهرستان چالدران در شمال غربی ایران در ۲ رجب ۹۲۰ ه. ق/۲۳ اوت ۱۵۱۴ میلادی رخ داد.
نتیجه این نبرد پیروزی سپاهیان عثمانی به فرماندهی سلطان سلیم اول بر سپاه صفوی به فرماندهی شاه اسماعیل اول بود.
ِزِلباش مجموعه‌ای بود از ایل‌های شمال‌باختریِ فلات ایران که پیرو طریقت معنوی #صفوی بودند و #شاه_اسماعیل_یکم به یاری آنها سلسلهٔ صفوی را پس از براندازی سلسلهٔ #آق‌قویونلوها بنیان‌گذاری کرد. به‌طورکلی به ارتش ایران در زمان صفویان، «قزلباش» می‌گفتند. جمعیت آن ها گویا در #افغانستان امروزی هم هستند در منطقه ی چتداول شهر #کابل.
واژه قزلباش از دو واژهٔ ترکی آذربایجانیِ قزل به معنی «زرین و سرخ» و باش به معنی «سر» تشکیل یافته‌است. وجه تسمیهٔ آن مربوط می‌شود به #کلاه_سرخی که پیروان این طریقت به سر داشتند و توسط شیخ حیدر ــ پدر شاه اسماعیل اول ــ برای #صوفیانِ_مرید ابداع شده بود.
از سوی دیگر، با تکیه بر نظریهٔ زبان آذری #کسروی، خود واژهٔ «باش» را می‌توان تکامل‌یافتهٔ «بوآش» از #فارسی_میانه به معنی قله و بالای هر چیز دانست و «قِزِل» یا «قَزِل» را نیز می‌توان شکل دیگری از واژهٔ فارسیِ «گَزَر» دانست به معنی هویج، که با رنگ زرین و سرخ و شکل مخروطیِ کلاه قزلباشان نیز مرتبط است.
قزلباش‌ها ریش‌های خود را می‌تراشیدند و سبیلهای درازی می‌گذاشتند و روی سر تراشیده خود کاکل بلندی جا می‌گذاشتند و کلاه‌هایی به رنگ ارغوانی به سر داشتند که به نشانهٔ ۱۲ امام شیعه ۱۲ خط راه راه روی آن‌ها دیده می‌شد.

@LoversofIRAN

بخش ۱تحلیل جنگ چالدران از دکتر منوچهر مشتاق👇👇
👈دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی!


#محمدرضا_شفیعی_کدکنی دربارهٔ استاد #عباس_زریاب_خویی،بخارا، ۱۳۹۳

۱- دریغا #زریاب و دریغا #فرهنگ_ایرانی!
جز این چه می‌توانم گفت، در این راسته بازار مدرک‌فروشان با ارزِ شناور. در این سیاهی لشگر انبوه استاد و دانشجو، سیاهی لشگری برابر تمام دانشگاه‌های فرانسه و آلمان و انگلستان و شاید هم چندین کشور دیگر و جهل مرکّب مدیرانی که این سیاهی لشگر را افتخاری برای خویش می‌دانند.

می‌دانم که محیط دانشگاهیِ ما، در چه سکراتی به سر می‌برد. در هیچ جای جهان کار دانشگاه و تحقیقات دانشگاهی از اینگونه که ما داریم نیست، در عصر معرکه‌گیران و منکران «حُسن و قبح عقلی» در پایان قرن بیستم. و #دولت با ساده‌لوحی، به فهرست انبوه استادان و دانشیارانش مباهات می‌کند و چندان بی‌خبر است که این رتبه‌های کاملاً «اداری» را ملاک پیشرفت علم و تحقیق تلقی می‌کند

او در میان واپسین‌ها، بی‌گمان، برجسته‌ترین بود، برجسته‌ترین چهره از آخرین پژوهندگانی که بر مجموعه فرهنگ و مدنیت #ایرانی احاطه ژرف و اشراف کامل دارند و بدان عشق می‌ورزند: از فلسفه و کلام و تفسیر و حدیث و فقه و اصول تا #ادبیات_فارسی و عربی و تاریخ و جغرافیای تاریخی تا آنچه در مغرب‌زمین می‌گذرد در حوزه پژوهش‌های ایرانی و اسلامی تا آگاهی درست و سنجیده از مجموعه میراث خردمندان غرب، از #افلاطون تا #هگل و #مارکس و ناقدان معاصرش

زریاب در شرایط فرهنگی عصر ما، شاید، والاترین مصداق کلمه #حکیم بود یعنی فرزانه‌ای که بسیار خوانده است و بسیار آموخته و اندیشیده و منظومه‌ای عقلانی برای تبیین جهان و #فرهنگ_ملی خویش تدارک دیده است که براساس آن نگران پیرامون خویش است

دیگر، در کجای ایران باید جست مردی را که بتواند «شفاء» و «اشارات» #ابن_سینا (#پورسینا)، «اسفار» #صدر_المتالهین (#ملاصدرا#شاهنامه #فردوسی، «صیدنه» #ابوریحان_بیرونی، «دیوان #خاقانی»، فلسفه #تاریخ_ایران و تاریخ #فلسفه_ایران را در عالی‌ترین سطوح ممکن تدریس و تحقیق کند و آنگاه که درباره #گوته، #شیلر، #کانت، #هگل، #صادق_هدایت و مهدی #اخوان_ثالث سخن می‌گوید سخنش از ژرف‌ترین ها باشد؟

۲- اکنون که دیگر در میان ما نیست، لحظه به لحظه، زیان بزرگ غیاب او را از آفاق فرهنگ معاصر ایران حس می کنم، چه غبن بزرگی بوده است محروم شدن #دانشگاه_تهران، در این پانزده ساله اخیر از وجود او. من ندانستم که چرا از یک سوی، دانشگاه تهران را از فیض دانش بیکران و بینش ژرف او، محروم کردند و از سوی دیگر با خواهش و اصرار او را به مؤسسات فرهنگی و تحقیقی دیگر، برای تدریس و تحقیق و تألیف و ترجمه، فراخواندند! جز اینکه خصومت‌های شخصی را عامل این کار بدانم. با اینکه سی سال در محضر او شاگردی کردم و در «کتابخانه #مجلس_سنا» (#سنا#دایره‌المعارف_فارسی، و «دانشگاه تهران» افتخار همکاری داشتم، هرگز دلم بار نداد که در این‌باره از او پرسشی کنم. او نیز سکوتی حکیمانه داشت

۳- در این عصر، با فضلا و شبه‌ فضلای بسیار حشر و نشر داشته‌ام و آنها را در چند دسته دیده‌ام: گروهی -انبوه!- که «نخوانده»‌ها و «ندانسته»های خویش را به قلم می‌آورند و گاه با لعابی از اصطلاحات دهن پرکن شرقی و غربی، خیل عظیمی از «عوام #روشنفکران» را فریفته می‌کنند؛ هم اینان‌اند که اگر کسی از «تحقیقات» و نوشته‌های خودشان امتحانشان کند از عهده پاسخ برنمی‌آیند. در نوشته‌های اینان تمام «افعال مثبت» را می‌توان «منفی» کرد و تمام «افعال منفی» را «مثبت» و آب از آب تکان نخورد!

گروه دوم، هر چه دارند همان است که نوشته‌اند و گاه این نوشته‌ها تکرار گونه‌های یک «دانسته» است. گروه سوم، آنها که هرچه دانسته‌اند نوشته‌اند یا به گونه یادداشت باقی گذاشته‌اند، امثال #قزوینی #پورداوود #دهخدا #کسروی #تقی‌زاده #اقبال #معین #همایی #مینوی #خانلری (از گذشتگان) و جمعی از استادان حی و حاضر که خداوند آنان را در زینهار خویش نگه دارد! اینان‌ سازندگان فرهنگ #ملی ما در عصر حاضر به شمار می‌روند، در کنار آفرینندگانی از نوع #ملک_الشعرای_بهار #هدایت #نیما_یوشیج #شهریار

نوع چهارم و نادری نیز هست که میراث تألیفی و مکتوب ایشان، از حجم دانسته‌ها و ژرفای اطلاعات ایشان کمتر است، گیرم چندین اثر برجسته هم از ایشان باقی بماند، مانند دکتر #علی‌اکبر_فیاض (مصحح #تاریخ_بیهقی) و استاد #بدیع‌الزمان_فروزانفر؛ #زریاب_خویی نیز یکی دیگر از آنها

با اینکه تألیفات، ترجمه‌ها و مقالات زریاب چشمگیر است و او را در صدر پدید‌آورندگان #فرهنگ_ایرانی عصر ما قرار می‌دهد، ولی با اطمینان بگویم که دانسته‌ها و خوانده‌ها و اندیشیده‌های او، چندین برابر آن چیزی است که از وی مکتوب باقی ‌ماند
از این بابت نیز مرگ او غبن بزرگی است که چرا بیش از این ننوشت و یا دردناکتر در پیرانه‌سر - کارهای گلی برای گذران زندگی بر دوش او گذاشتند- نگذاشتند آنچه را دلش می‌خواست بنویسد!


@LoversofIRAN
🖋زبان پهلوی آذری، زبان پیشین مردم آذربایجان

#پهلوی #آذری

وحید بهمن/
‏نیکالای خانیکوف، دانشمند شرق‌‌شناس نامدار روسی، ۷۰ سال قبل‌تر از چاپ رساله‌ی «آذری یا زبان باستان آذربایجانِ» زنده‌یاد #کسروی، به زبان پیشین مردم #آذربایجان یعنی #پهلوی_آذری اشاره کرده است.

وی چندین سفر تحقیقاتی به ایران داشت و همچنین بین سال‌های ۱۸۵۴ تا ۱۸۵۷ میلادی سرکنسول #روسیه در تبریز بود.

‏پ.ن: سفرنامه خانیکوف، موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، صفحه ۱۲۶، مترجمان: دکتر اقدس یغمایی و ابوالقاسم بیگناه، چاپ اول، ۱۳۷۵

پژوهش از @Ir_Bahman


@LoversofIRAN