عاشقان ایران
470 subscribers
4.39K photos
2.35K videos
163 files
887 links
ادمین @Lovers_of_IRAN_bot
عاشقان ایران
از باختر تا خاور پهنکوه ایران
از دریاچه کاسپی تاجنوب دریای پارس
#ایران بزرگترین دلیل کنارهم بودن ما با همه تفاوتهاست

دغدغه های ملی

راهنما👈 https://t.me/LoversofIRAN/2531

https://instagram.com/LoversofIRAN اینستا
Download Telegram
👈مقاومت و شرف سه مرزدار ایرانی مرز جلفا در سوم شهریور ۱۳۲۰

در برابر خیانت برخی سران #ارتش در هنگامه یورش همزمان #متفقین از شمال و جنوب به ایران، در جنگ جهانی دوم، چنین پایداری های دلاورانه ای هم شد

@LoversofIRAN

⬅️ساعت چهار صبح روز سوم شهریورماه سال ۱۳۲۰ به سرجوخه ملک محمدی در پاسگاه مرزبانی #جلفا در #آذربایجان_شرقی خبر می‌دهند لشکری عظیم از #ارتش_سرخ #شوروی بسوی مرز ایران می‌آید و قصد دارد از «پل آهنی» گذشته و وارد کشور شود!

سرجوخه خبر را به #تبریز مخابره می‌کند و از آنجا هم به #تهران. از پایتخت دستور می‌آید که پادگان را تخلیه کنید و بدون هیچ مقاومتی اجازه ورود ارتش شوروی را بدهید!

اما سرجوخه جسور خطاب به سربازانش می‌گوید: «هرکسی می‌خواهد، برگردد. من اینجا می‌مانم. می‌خواهم از کشور مقابل اجنبی‌ها دفاع کنم.» ملک محمدی همراه با سرباز عبدالله شهریاری، سیدمحمد رایی هاشمی و سرباز دیگری هم قسم می‌شوند و می‌مانند.

هنگامی که نخستین نفربر شوروی قصد عبور از پل آهنی را دارد سرباز شهریاری بسوی راننده آن شلیک می‌کند و سرباز #روس را از پای درمی‌آورد. درگیری سنگینی بین نیروهای کاملاً مسلح ارتش شوروی و سرجوخه و ۳ سربازش در می‌گیرد.

این درگیری به گفته شاهدان ماجرا که مشروح آن در اسناد آکادمی نظامی روسیه هم موجود است ۴۸ ساعت به طول می‌انجامد و در نهایت سرجوخه محمدی همراه با دو سرباز دیگرش عبدالله شهریاری و سید محمد رایی هاشمی زیر آتش شدید توپخانه لشکر ۴۷ شوروی به شهادت می‌رسند. نفر چهارم برای رساندن خبر ورود لشکر ۴۷ به دستور سرجوخه ملک محمدی ساعتی پیش از شهادت همرزمانش بسوی تبریز رفته بود.

سرلشکر نوویکف، فرمانده لشکر ۴۷ شوروی وقتی متوجه می‌شود که سربازان ایرانی کشته شده‌اند از پل آهنی عبور می‌کند و وارد خاک کشور می‌شود. او وقتی فهمید ۴۸ ساعت است که تنها با ۳ سرباز جنگیده، به نشانه احترام یکی از درجه‌هایش را از روی دوشش بازکرد و روی سینه سرجوخه محمدی گذاشت و از چوپانی خواست، ۳ سرباز شجاع را به شیوه مسلمانان کنار پل آهنی دفن کند.

تدفین این ۳ سرباز به‌خاطر وطن‌پرستی‌شان با تشریفات نظامی از سوی لشکر ۴۷ ارتش دشمن صورت گرفت.
بر روی سنگ آرامگاه هر سه نوشته شده است : آرامگاه ژاندارم شهید ...، که در شهریور ماه ۱۳۲۰ در راه انجام وظیفه در مقابل مهاجمین ایستادگی و به شهادت رسیده است.

درسال ۱۳۷۵ هجری شمسی آرامگاه این مرزبانان بازسازی شد و هر هفته مراسم ادای احترام توسط نیروی مرزبانی #ناجا بر سر مزار این مرزبانان انجام می شود.

بر بالای آرامگاه آنان این بیت شعر نقش بسته است:
هرچند آغشته شد به خون پیرهن ما
شد جامه سربازی ما هم کفن ما
شادیم ز جانبازی خود در شکم خاک
پاینده و جاوید بماند وطن ما

/منبع؛ قلم و فرهنگ/

@LoversofIRAN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روس ها چگونه از راه آهن ایران برای پیروزی در جنگ جهانی دوم سود بردند

به بهانه سالروز سیاه اشغال ایران در جنگ جهانی دوم و یورش ناجوانمردانه #متفقین همزمان از شمال و جنوب در ۳ شهریور ۱۳۲۰
@LoversofIRAN
👈چرچیل‌ترین ایرانی: قوام‌السلطنه و استالین

⬅️ پس از شکست #آلمان نازی و نابودی #هیتلر در #جنگ_جهانی_دوم اتحاد موقت بلوک غرب با #شوروی از بین رفت و #استالین درحال طرح‌ریزی دوران جدیدی از تقابل بین غرب لیبرال و شرق #کمونیست بود همان چیزی که بعد‌ها «جنگ سرد» نام گرفت. استالین که با نقشۀ #چرچیل به سود #متفقین وارد جنگ شده بود پس از پیروزی هیچکدام از سرزمین‌های اشغالی را بدون تأسیس حکومتی #کمونیستی ترک نکرد. او در حقیقت کسانی چون #روزولت و چرچیل را که قهرمانان کشور خود بودند فریب داد و با دست آنان ١٣ دولت کمونیستی جدید را در سه قارۀ جهان پدید آورد که شمار جمعیتشان برابر با یک سوم جمعیت کره زمین بود و در منطقه #آذربایجان ایران هم بنای انجام همین کار را داشت ...

شاه جوان( #محمدرضا_شاه #پهلوی) در چنین شرایطی مسئولیت تشکیل دولت جدید را به #احمد_قوام‌ سپرد که در آن زمان بیش از ۷۰ سال داشت. قوام پس از آن که مامور تشکیل کابینه شد به مجلس رفت و ضمن ارائه برنامه حکومتش اعلام کرد که اگر شوروی بخواهد، آماده است برای مذاکره به #مسکو سفر کند و فردای آن روز سفیر #روسیه با دعوت‌نامه رسمی خدمت او رسید و اینگونه احمد قوام در ٣٠ بهمن‌ ۱۳۲۴ شال و کلاه کرد و راهی مسکو شد تا با کسی دیدار کند که همه چیز با امضای او آغاز شده بود: استالین

#قوام در ابتدا با ذهنیتی خوشبینانه از شوروی راهی این کشور شده بود اما رفتار استالین در اولین دیدارش با او باعث ناامیدی‌اش شد ، خودش این اتفاق را چنین شرح میدهد:
بنا به دعوتی که از جانب استالین به عمل آمد به تنهایی به ملاقات وی در #کاخ_کرملین رفتم ولی ملاقات با او اثر نامطلوبی در اعتمادم نسبت به صداقت و صمیمیت #روس ها نسبت به ایران برجا گذاشت. استالین در نخستین ملاقات آمرانه و تحکم‌آمیز سخن میگفت و با صراحت تمام اعطای امتیاز کامل #نفت_شمال را به مدت پنجاه سال خواستار شد و در جواب سوال من دربارهٔ تاریخ تخلیهٔ ایران از قوای #سرخ هم آن را منوط به فرا رسیدن زمان مناسب کرد! این نوع برخورد کاملا مخالف توقع و انتظار من بود خاصه اینکه با رئیس هیچ کشوری هرچقدر هم که مقتدر باشد جز با رعایت احترام متقابل حاضر به گفت‌وگو نبودم لیکن به همان صراحت لهجۀ خودش به او گفتم تقاضاها و قراردادهایی که برخلاف مصلحت و #منافع_ایران باشد قبول نخواهد شد و در صورت فهم این مطلب توسط آنان، برای ادامۀ مذاکرات در مسکو خواهم ماند.

در ملاقات دوم #قوام_السلطنه با استالین، او سیگاری از روی میز برداشته و پس از روشن کردن سیگار بدون اینکه به استالین سیگار تعارف کند مشغول دود کردن سیگار میشود، استالین هم بلافاصله از جعبه سیگار خود سیگاری بر لب می‌نهد و ظاهراً به‌دنبال فندک در جیب‌های خود می‌گردد، قوام فندک خود را روشن کرده سیگار استالین را آتش می‌زند. می‌گویند پس از روشن شدن سیگار سران دولتین، فضای مذاکرات هم تغییر کرد و باب مذاکره باز شد.

او در ازای تخلیه آذربایجان (کنارکشیدن شوروی از #تجزیه آذربایجان به دست #فرقه_دموکرات آذربایجان به سرکردگی #پیشه_وری، که ساخته و پرداخته خود شوروی برای خیانت به ایران بود) استالین وعده سر خرمن واگذاری امتیاز استخراج نفت شمال را داد و آن را منوط به خروج نیروهای شوروی از ایران کرد زیرا بخوبی می‌دانست که زمینه برای این‌کار در تهران مهیا نیست و انجام این مهم مستلزم تصویب #مجلس است شوروی هم که نمی‌خواست بدون امتیاز آذربایجان را واگذار کند به شرط تشکیل مجلسی مطیع توسط قوام و تصویب طرح واگذاری امتیاز #نفت پذیرفت که استقلال آذربایجان را به رسمیت نشناسد و نیروهای خود را تخلیه کند.

برخلاف سیاستمداری مانند دکتر #مصدق، که سخت به اصول(اخلاقی و کاری) خود پایبند بود و هرگز حاضر به مذاکره و توافق با #انگلستان نشد، قوام در امور سیاسی عمیقا مصلحت‌گرا و شبیه‌ترین سیاستمدار ایرانی به چرچیل بود قوام یک سیاستمدار واقعی‌ست با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایش او، هم دوست‌باز و خونسرد و خوشگذران و جاه‌طلب بود؛ هم در سیاست‌ خردمند و باتدبیر رفتار میکرد و تصمیم میگرفت. دچار عواطف و احساسات نمی‌شد و درست مثل چرچیل میدانست در کجاها باید کوتاه بیاید و در کجاها باید ایستادگی کند. تقریباً هیچکس چه دولت‌های خارجی و چه جریان‌های سیاسی داخلی موضعی مشخص و باثبات در مورد او نداشتند چون او بر حسب منافع کشور، دوست و دشمن خود را تعریف میکرد و این مهم‌ترین خصلت برای سیاستمدار باهوش است. این روزها صحنۀ سیاست ایران بیش از همیشه نیاز به یک قوام‌السلطنه دارد.

از EsfandiarKhodaee@

@LoversofIRAN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای ایران، ای مرز پرگهر
را شهریور ۱۳۲۳ همزمان باحضور نیروهای #انگلیس و #متفقین درایران دکتر #حسین_گل_گلاب سرود و #روح_الله_خالقی آهنگ آنرا در آواز دشتی ساخت و استاد #بنان هم خواند
همه واژه‌های این ترانه #پارسی_سره است
در اوایل انقلاب، تا مدتی سرود ملی ایران بود

زمان ریاست #زهرا_احمدی‌پور بر سازمان میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری، در ۲۵اردیبهشت۱۳۹۶ این سرود با شماره۱۳۹۵ در فهرست آثار #ملی کشور #ثبت شد
زهرا احمدی پور:
به عنوان دستگاه فرهنگی این افتخار را داریم در این روز که در #تقویم_ملی ایران مزین به نام #فردوسی است و در شرایطی‌ که همه اذعان داریم بخش زیادی از هویت ما ایرانیان وام‌دار #فردوسی است سرود ملی #ای_ایران را #ثبت_ملی کنیم تا دِین کوچکی برابر ایرانِ فرهنگی وفرصت‌های فرهنگی فراروی ایران ادا شود. این سرود، ورای همه خواسته‌های مردم ایران است که از دل آن‌ها برآمده و با آن ارتباط نزدیکی برقرارشده است. این حس نزدیکی که همه ما به ایران داریم یک "کُلِ" بزرگ می‌سازد که می‌توانیم تعلق خاطرمان را به این سرزمین باهم زمزمه کنیم. ثبت ملی آن کوچک‌ترین کاری بود که می‌شد به احترام #ملت وکشور انجام داد

@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈مقاومت و شرف سه مرزدار ایرانی مرز جلفا در سوم شهریور ۱۳۲۰

در برابر خیانت برخی سران #ارتش در هنگامه یورش همزمان #متفقین از شمال و جنوب به ایران، در جنگ جهانی دوم، چنین پایداری های دلاورانه ای هم شد

@LoversofIRAN

⬅️ساعت چهار صبح روز سوم شهریورماه سال ۱۳۲۰ به سرجوخه ملک محمدی در پاسگاه مرزبانی #جلفا در #آذربایجان_شرقی خبر می‌دهند لشکری عظیم از #ارتش_سرخ #شوروی بسوی مرز ایران می‌آید و قصد دارد از «پل آهنی» گذشته و وارد کشور شود!

سرجوخه خبر را به #تبریز مخابره می‌کند و از آنجا هم به #تهران. از پایتخت دستور می‌آید که پادگان را تخلیه کنید و بدون هیچ مقاومتی اجازه ورود ارتش شوروی را بدهید!

اما سرجوخه جسور خطاب به سربازانش می‌گوید: «هرکسی می‌خواهد، برگردد. من اینجا می‌مانم. می‌خواهم از کشور مقابل اجنبی‌ها دفاع کنم.» ملک محمدی همراه با سرباز عبدالله شهریاری، سیدمحمد رایی هاشمی و سرباز دیگری هم قسم می‌شوند و می‌مانند.

هنگامی که نخستین نفربر شوروی قصد عبور از پل آهنی را دارد سرباز شهریاری بسوی راننده آن شلیک می‌کند و سرباز #روس را از پای درمی‌آورد. درگیری سنگینی بین نیروهای کاملاً مسلح ارتش شوروی و سرجوخه و ۳ سربازش در می‌گیرد.

این درگیری به گفته شاهدان ماجرا که مشروح آن در اسناد آکادمی نظامی روسیه هم موجود است ۴۸ ساعت به طول می‌انجامد و در نهایت سرجوخه محمدی همراه با دو سرباز دیگرش عبدالله شهریاری و سید محمد رایی هاشمی زیر آتش شدید توپخانه لشکر ۴۷ شوروی به شهادت می‌رسند. نفر چهارم برای رساندن خبر ورود لشکر ۴۷ به دستور سرجوخه ملک محمدی ساعتی پیش از شهادت همرزمانش بسوی تبریز رفته بود.

سرلشکر نوویکف، فرمانده لشکر ۴۷ شوروی وقتی متوجه می‌شود که سربازان ایرانی کشته شده‌اند از پل آهنی عبور می‌کند و وارد خاک کشور می‌شود. او وقتی فهمید ۴۸ ساعت است که تنها با ۳ سرباز جنگیده، به نشانه احترام یکی از درجه‌هایش را از روی دوشش بازکرد و روی سینه سرجوخه محمدی گذاشت و از چوپانی خواست، ۳ سرباز شجاع را به شیوه مسلمانان کنار پل آهنی دفن کند.

تدفین این ۳ سرباز به‌خاطر وطن‌پرستی‌شان با تشریفات نظامی از سوی لشکر ۴۷ ارتش دشمن صورت گرفت.
بر روی سنگ آرامگاه هر سه نوشته شده است : آرامگاه ژاندارم شهید ...، که در شهریور ماه ۱۳۲۰ در راه انجام وظیفه در مقابل مهاجمین ایستادگی و به شهادت رسیده است.

درسال ۱۳۷۵ هجری شمسی آرامگاه این مرزبانان بازسازی شد و هر هفته مراسم ادای احترام توسط نیروی مرزبانی #ناجا بر سر مزار این مرزبانان انجام می شود.

بر بالای آرامگاه آنان این بیت شعر نقش بسته است:
هرچند آغشته شد به خون پیرهن ما
شد جامه سربازی ما هم کفن ما
شادیم ز جانبازی خود در شکم خاک
پاینده و جاوید بماند وطن ما

/منبع؛ قلم و فرهنگ/

@LoversofIRAN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۸۴ سالگی #پل_ورسک در خط آهن سراسری #ایران، استان مازندران، شهرستان سوادکوه

پلی که قرار بود ۷۰ سال میزبان واگنهای قطار باشد، اکنون ۱۴ سال بیشتر از زمان مقرر شده، همچنان به میزبانی خود ادامه میدهد.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پل ورسک در پیروزی #متفقین در جریان جنگ جهانی دوم نقش بسیار پررنگی داشت. متفقین (فرانسه، انگلستان، اتحادشوروی و سپس امریکا) با بکارگیری #راه_آهن_سراسری_ایران کمکهای نظامی و تسلیحاتی فراوانی به #شوروی یا #اتحاد_جماهیر_شوروی_سوسیالیستی فرستادند و از سقوط کمونیستها در برابر #آلمان نازی جلوگیری کردند؛ از این رو به پل ورسک لقب #پل_پیروزی داده اند.


پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from عاشقان ایران
👈مقاومت و شرف سه مرزدار ایرانی مرز جلفا در سوم شهریور ۱۳۲۰

در برابر خیانت برخی سران #ارتش در هنگامه یورش همزمان #متفقین از شمال و جنوب به ایران، در جنگ جهانی دوم، چنین پایداری های دلاورانه ای هم شد

@LoversofIRAN

⬅️ساعت چهار صبح روز سوم شهریورماه سال ۱۳۲۰ به سرجوخه ملک محمدی در پاسگاه مرزبانی #جلفا در #آذربایجان_شرقی خبر می‌دهند لشکری عظیم از #ارتش_سرخ #شوروی بسوی مرز ایران می‌آید و قصد دارد از «پل آهنی» گذشته و وارد کشور شود!

سرجوخه خبر را به #تبریز مخابره می‌کند و از آنجا هم به #تهران. از پایتخت دستور می‌آید که پادگان را تخلیه کنید و بدون هیچ مقاومتی اجازه ورود ارتش شوروی را بدهید!

اما سرجوخه جسور خطاب به سربازانش می‌گوید: «هرکسی می‌خواهد، برگردد. من اینجا می‌مانم. می‌خواهم از کشور مقابل اجنبی‌ها دفاع کنم.» ملک محمدی همراه با سرباز عبدالله شهریاری، سیدمحمد رایی هاشمی و سرباز دیگری هم قسم می‌شوند و می‌مانند.

هنگامی که نخستین نفربر شوروی قصد عبور از پل آهنی را دارد سرباز شهریاری بسوی راننده آن شلیک می‌کند و سرباز #روس را از پای درمی‌آورد. درگیری سنگینی بین نیروهای کاملاً مسلح ارتش شوروی و سرجوخه و ۳ سربازش در می‌گیرد.

این درگیری به گفته شاهدان ماجرا که مشروح آن در اسناد آکادمی نظامی روسیه هم موجود است ۴۸ ساعت به طول می‌انجامد و در نهایت سرجوخه محمدی همراه با دو سرباز دیگرش عبدالله شهریاری و سید محمد رایی هاشمی زیر آتش شدید توپخانه لشکر ۴۷ شوروی به شهادت می‌رسند. نفر چهارم برای رساندن خبر ورود لشکر ۴۷ به دستور سرجوخه ملک محمدی ساعتی پیش از شهادت همرزمانش بسوی تبریز رفته بود.

سرلشکر نوویکف، فرمانده لشکر ۴۷ شوروی وقتی متوجه می‌شود که سربازان ایرانی کشته شده‌اند از پل آهنی عبور می‌کند و وارد خاک کشور می‌شود. او وقتی فهمید ۴۸ ساعت است که تنها با ۳ سرباز جنگیده، به نشانه احترام یکی از درجه‌هایش را از روی دوشش بازکرد و روی سینه سرجوخه محمدی گذاشت و از چوپانی خواست، ۳ سرباز شجاع را به شیوه مسلمانان کنار پل آهنی دفن کند.

تدفین این ۳ سرباز به‌خاطر وطن‌پرستی‌شان با تشریفات نظامی از سوی لشکر ۴۷ ارتش دشمن صورت گرفت.
بر روی سنگ آرامگاه هر سه نوشته شده است : آرامگاه ژاندارم شهید ...، که در شهریور ماه ۱۳۲۰ در راه انجام وظیفه در مقابل مهاجمین ایستادگی و به شهادت رسیده است.

درسال ۱۳۷۵ هجری شمسی آرامگاه این مرزبانان بازسازی شد و هر هفته مراسم ادای احترام توسط نیروی مرزبانی #ناجا بر سر مزار این مرزبانان انجام می شود.

بر بالای آرامگاه آنان این بیت شعر نقش بسته است:
هرچند آغشته شد به خون پیرهن ما
شد جامه سربازی ما هم کفن ما
شادیم ز جانبازی خود در شکم خاک
پاینده و جاوید بماند وطن ما

/منبع؛ قلم و فرهنگ/

@LoversofIRAN