کنوانسیون_رژیم_حقوقی_تازه_دریای.txt
46.2 KB
متن کامل
"کنوانسیون رژیم حقوقی دریای #خزر"
که امروز از سوی سران ۵ کشور ساحلی؛ در قزاقستان امضا شد.
#کاسپین #کاسپی
@LoversofIRAN
"کنوانسیون رژیم حقوقی دریای #خزر"
که امروز از سوی سران ۵ کشور ساحلی؛ در قزاقستان امضا شد.
#کاسپین #کاسپی
@LoversofIRAN
👈برداشت نادرست از سهم پیشین ایران در کاسپین، و چالش های بزرگ امروز با ۴ همسایه
#کاسپین #کاسپی #خزر #ایران
@LoversofIRAN
✍ علیرضا هادیان
شورای مرکزی حزب مهستان
ارشد حقوق بین الملل؛
موضوع پایان نامه ارشد: رژیم حقوقی دریای خزر
⬅️نظر به توافقات صورت گرفته در خصوص تدوین رژیم حقوقی دریای خزر و دغدعه ایران دوستان در خصوص سهم پنجاه درصدی ایران در این پهنه مهم آبی مواردی مختصر معروض می گردد:
نظام حقوقی دریاچه ها، تابع کنوانسیون 1982 حقوق دریاها نیست بلکه متاثر از عرف و رویه بین المللی است.
دو قرارداد 1921 مودت و 1940 تجارت و بحرپیمایی هیچگاه تاکید مصرحی بر سهم 50 درصدی ایران نداشته اند.
اطلاق عنوان «دریای ایران و شوروی» لزوما به معنای تقسیم مساوی میان طرفین نمی تواند باشد و در بهترین حالت شاید بتوان گفت از مفاد این دو قرارداد چنین مستفاد می شود که ایران دارای حقوق برابر و مشترک با اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی در دریای مازندران بوده است که کافی به نظر نمی رسد.
هرچند دولت های جانشین پس از فروپاشی، طی اعلامیه آلماتی بر پایبندی خود بر تعهدات بین المللی شوروی صحه گذاشته اند اما مطابق رویکرد عملی و موجد رویه سه دولت روسیه، قزاقستان و جمهوری آذربایجان، در عمل تقسیمات دوجانبه ای در خصوص دریای مازندران به مورد اجرا گذاشته شده است.
به طور کلی و صرفنظر از امکان و توان سیاسی ایران و صرفا به لحاظ حقوقی، قواعد و اصول حقوقی بین المللی متعددی نافی سهم پنجاه درصدی برای ایران در دریای مازندران می باشد.
چنانچه بر این اساس قاعده کنترل موثر، قاعده عدم اعتراض مستمر، قاعده استاپل، اصل انصاف، اصل تناسب و تمامی رویه های بین المللی در خصوص دریاچه ها نافی(نفی کننده) حقی 50 درصدی برای ایران خواهند بود.
این دریا به لحاظ بهره برداری از منابع بستر و زیربستر عملا میان سه پهنه روسیه، جمهوری آذربایجان و قزاقستان تقسیم شده و در حال بهره برداری است و عدم حصول توافق هیچ سودی برای ایران نخواهد داشت.
ایران هیچگاه حضور و حاکمیت موثری ورای همان خط موهوم و فرضی آستارا-حسینقلی نداشته است. (خط فرضی مرز آبی #آستارا #حسینقلی)
مساله دریای مازندران تنها تقسیم یا منابع زیربستر نیست! مسایل امنیتی و ژئواستراتژیک، مسایل محیط زیست و آلودگی، مسایل کشتیرانی و ماهی گیری، مسایل نظامی و ژئوپلتیک منطقه از اهم مواردی است که با دستیابی به توافق و تدوین رژیم حقوقی مشخص، قابل حل و پیگیری است و از اهمیت شایانی برخوردار است.
بر اساس شرایط موجود بهترین گزینه برای ایران بر اساس مطالعات و بررسی های صورت گرفته، یک نظام "مشاع کاندومینیوم" برای دریای مازندران است.
به هر روی ضروری است توافق صورت گرفته و سند امضا شده، بهصورت شفاف و تخصصی در معرض دید جامعه و افکار عمومی مورد کنکاش، تحلیل و بررسی حقوقدانان بین الملل و سایر کارشناسان مربوطه قرار گرفته و نتایج حاصله به منظور تصویب یا عدم تصویب احتمالی در اختیار مجلس شورای اسلامی قرار گیرد.
@LoversofIRAN
#کاسپین #کاسپی #خزر #ایران
@LoversofIRAN
✍ علیرضا هادیان
شورای مرکزی حزب مهستان
ارشد حقوق بین الملل؛
موضوع پایان نامه ارشد: رژیم حقوقی دریای خزر
⬅️نظر به توافقات صورت گرفته در خصوص تدوین رژیم حقوقی دریای خزر و دغدعه ایران دوستان در خصوص سهم پنجاه درصدی ایران در این پهنه مهم آبی مواردی مختصر معروض می گردد:
نظام حقوقی دریاچه ها، تابع کنوانسیون 1982 حقوق دریاها نیست بلکه متاثر از عرف و رویه بین المللی است.
دو قرارداد 1921 مودت و 1940 تجارت و بحرپیمایی هیچگاه تاکید مصرحی بر سهم 50 درصدی ایران نداشته اند.
اطلاق عنوان «دریای ایران و شوروی» لزوما به معنای تقسیم مساوی میان طرفین نمی تواند باشد و در بهترین حالت شاید بتوان گفت از مفاد این دو قرارداد چنین مستفاد می شود که ایران دارای حقوق برابر و مشترک با اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی در دریای مازندران بوده است که کافی به نظر نمی رسد.
هرچند دولت های جانشین پس از فروپاشی، طی اعلامیه آلماتی بر پایبندی خود بر تعهدات بین المللی شوروی صحه گذاشته اند اما مطابق رویکرد عملی و موجد رویه سه دولت روسیه، قزاقستان و جمهوری آذربایجان، در عمل تقسیمات دوجانبه ای در خصوص دریای مازندران به مورد اجرا گذاشته شده است.
به طور کلی و صرفنظر از امکان و توان سیاسی ایران و صرفا به لحاظ حقوقی، قواعد و اصول حقوقی بین المللی متعددی نافی سهم پنجاه درصدی برای ایران در دریای مازندران می باشد.
چنانچه بر این اساس قاعده کنترل موثر، قاعده عدم اعتراض مستمر، قاعده استاپل، اصل انصاف، اصل تناسب و تمامی رویه های بین المللی در خصوص دریاچه ها نافی(نفی کننده) حقی 50 درصدی برای ایران خواهند بود.
این دریا به لحاظ بهره برداری از منابع بستر و زیربستر عملا میان سه پهنه روسیه، جمهوری آذربایجان و قزاقستان تقسیم شده و در حال بهره برداری است و عدم حصول توافق هیچ سودی برای ایران نخواهد داشت.
ایران هیچگاه حضور و حاکمیت موثری ورای همان خط موهوم و فرضی آستارا-حسینقلی نداشته است. (خط فرضی مرز آبی #آستارا #حسینقلی)
مساله دریای مازندران تنها تقسیم یا منابع زیربستر نیست! مسایل امنیتی و ژئواستراتژیک، مسایل محیط زیست و آلودگی، مسایل کشتیرانی و ماهی گیری، مسایل نظامی و ژئوپلتیک منطقه از اهم مواردی است که با دستیابی به توافق و تدوین رژیم حقوقی مشخص، قابل حل و پیگیری است و از اهمیت شایانی برخوردار است.
بر اساس شرایط موجود بهترین گزینه برای ایران بر اساس مطالعات و بررسی های صورت گرفته، یک نظام "مشاع کاندومینیوم" برای دریای مازندران است.
به هر روی ضروری است توافق صورت گرفته و سند امضا شده، بهصورت شفاف و تخصصی در معرض دید جامعه و افکار عمومی مورد کنکاش، تحلیل و بررسی حقوقدانان بین الملل و سایر کارشناسان مربوطه قرار گرفته و نتایج حاصله به منظور تصویب یا عدم تصویب احتمالی در اختیار مجلس شورای اسلامی قرار گیرد.
@LoversofIRAN
👈#کنوانسیون_وضعیت_حقوقی_دریای_خزر
نباید در مجلس ایران تصویب شود 👉
بخش (۱)
#مجلس #کاسپین #کاسپی #خزر #روسیه
✍ علیرضا هادیان-کارشناس ارشد حقوق بین الملل
روز یکشنبه دوازدهم آگوست 2017 میلادی کنوانسیون بیست و چهار ماده ای وضعیت حقوقی دریای مازندران در شهر آکتائو قزاقستان به امضای روسای جمهور دولتهای ساحلی آن رسید تا از تاریخ تسلیم پنجمین سند تصویب، به امین کنوانسیون، لازم الاجرا شود.
نظر به اهمیت موضوع و حساسیت افکار عمومی نسبت به این کنوانسیون و آثار حقوقی مترتب بر آن، موارد ذیل مورد بررسی قرار می گیرد؛
⬅️ بخش یکم؛ وضعیت پیش از کنوانسیون جدید
1- دریای مازندران بزرگترین دریاچه جهان است که به دلیل وسعت و بزرگی، اغلب برای آن از واژه و اصطلاح دریا استفاده می گردد. مهمترین ویژگی این پهنه آبی برای دریاچه بودن، عدم ارتباط طبیعی اش با آبهای آزاد و تفاوت تراز سطح آب آن با سطح آبهای آزاد می باشد که صرفا از طریق کانال های مصنوعی دارای کاربرد کشتیرانی ایجاد شده بر آن و به واسطه رودهای ولگا و دن به سختی به دریای سیاه متصل شده است.
2. وضعیت حقوقی دریاچه های بین المللی تابع مقررات کنوانسیون 1982 حقوق بین الملل دریاها نبوده و مبتنی بر دو رکن حقوق معاهده ای و رویه بین المللی است و عنصر توافق و رضایت دولت های ساحلی نقشی تعیین کننده در آنها دارد.
3. حقوق معاهده ای حاکم بر دریای مازندران بر پایه دو موافقتنامه 1921 مودت و 1940 تجارت و بحرپیمایی برقرار و استوار است و مستند به اصول جانشینی منبعث از اعلامیه آلماتی در 21 دسامبر 1991 و اصل حقوقی «لزوم وفای به عهد» برای جانشینان اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی پیرامون دریای مازندران لازم الاجرا است.
4. مفاد دو موافقتنامه پیش گفته و حتی اطلاق عنوان «دریای ایران و شوروی» در یادداشت های دوجانبه طرفین لزوماً به معنی تقسیم مساوی دریا و یا سهم پنجاه درصدی ایران از آن نیست و صرفاً چنین مستفاد می شود که دریای مازندران یک محدوده آبی مشترک و مشاع میان طرفین بوده و چنین استنباط می شود که ایران دارای حقوقی مشترک و برابر در آن بوده است.
البته این حقوق معاهده ای به طور کلی ناقص بوده و به هیچ روی مفاد آن قابل تعمیم به موضوعاتی نظیر، فضای فوقانی، بستر و زیربستر و مسایل محیط زیستی نمی باشد و لازم است حقوق معاهده ای جدید بر پایه دو موافقتنامه قبلی مجدداً تدوین و تصویب شود.
5- رویه عملی در دریای مازندران همواره چه پیش و یا پس از فروپاشی شوروی به گونه ای بوده است که ایران هیچگاه حضور و حاکمیت موثری ورای خط فرضی و موهوم آستارا-حسینقلی نداشته است که این به لحاظ حقوق بین الملل ایجاد عرف و رویه می کند.
مضافاً بر اینکه قواعد حقوقی عدم کنترل موثر، عدم اعتراض مستمر و استاپل و همچنین اصول حقوقی انصاف و تناسب و همچنین تمامی نمونه ها و رویه های بین المللی در خصوص دریاچه های بین المللی، نافی و ناقض حقی پنجاه درصدی برای ایران خواهند بود.
6. دریای مازندران به لحاظ بهره برداری از منابع بستر و زیربستر عملاً میان سه پهنه شمالی و دولت های ساحلی قزاقستان، فدراسیون روسیه و جمهوری آذربایجان تقسیم شده و تسریع روند استحصال و بهره برداری از آن که ممکن است مشمول قاعده مرور زمان شده و به تدریج مبدل به رویه ای تثبیت شده گردد، لزوم تدوین نظام حقوقی جدید و جامع دریای مازندران را بخصوص از نظر منافع ملی ایران بیش از پیش نمایان می سازد. امری که با پافشاری بیهوده بر سهم پنجاه درصدی در عمل اقیم خواهد ماند و نیازمند مذاکره و توافق جمعی تمامی دولت های ساحلی می باشد.
@LoversofIRAN
نباید در مجلس ایران تصویب شود 👉
بخش (۱)
#مجلس #کاسپین #کاسپی #خزر #روسیه
✍ علیرضا هادیان-کارشناس ارشد حقوق بین الملل
روز یکشنبه دوازدهم آگوست 2017 میلادی کنوانسیون بیست و چهار ماده ای وضعیت حقوقی دریای مازندران در شهر آکتائو قزاقستان به امضای روسای جمهور دولتهای ساحلی آن رسید تا از تاریخ تسلیم پنجمین سند تصویب، به امین کنوانسیون، لازم الاجرا شود.
نظر به اهمیت موضوع و حساسیت افکار عمومی نسبت به این کنوانسیون و آثار حقوقی مترتب بر آن، موارد ذیل مورد بررسی قرار می گیرد؛
⬅️ بخش یکم؛ وضعیت پیش از کنوانسیون جدید
1- دریای مازندران بزرگترین دریاچه جهان است که به دلیل وسعت و بزرگی، اغلب برای آن از واژه و اصطلاح دریا استفاده می گردد. مهمترین ویژگی این پهنه آبی برای دریاچه بودن، عدم ارتباط طبیعی اش با آبهای آزاد و تفاوت تراز سطح آب آن با سطح آبهای آزاد می باشد که صرفا از طریق کانال های مصنوعی دارای کاربرد کشتیرانی ایجاد شده بر آن و به واسطه رودهای ولگا و دن به سختی به دریای سیاه متصل شده است.
2. وضعیت حقوقی دریاچه های بین المللی تابع مقررات کنوانسیون 1982 حقوق بین الملل دریاها نبوده و مبتنی بر دو رکن حقوق معاهده ای و رویه بین المللی است و عنصر توافق و رضایت دولت های ساحلی نقشی تعیین کننده در آنها دارد.
3. حقوق معاهده ای حاکم بر دریای مازندران بر پایه دو موافقتنامه 1921 مودت و 1940 تجارت و بحرپیمایی برقرار و استوار است و مستند به اصول جانشینی منبعث از اعلامیه آلماتی در 21 دسامبر 1991 و اصل حقوقی «لزوم وفای به عهد» برای جانشینان اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی پیرامون دریای مازندران لازم الاجرا است.
4. مفاد دو موافقتنامه پیش گفته و حتی اطلاق عنوان «دریای ایران و شوروی» در یادداشت های دوجانبه طرفین لزوماً به معنی تقسیم مساوی دریا و یا سهم پنجاه درصدی ایران از آن نیست و صرفاً چنین مستفاد می شود که دریای مازندران یک محدوده آبی مشترک و مشاع میان طرفین بوده و چنین استنباط می شود که ایران دارای حقوقی مشترک و برابر در آن بوده است.
البته این حقوق معاهده ای به طور کلی ناقص بوده و به هیچ روی مفاد آن قابل تعمیم به موضوعاتی نظیر، فضای فوقانی، بستر و زیربستر و مسایل محیط زیستی نمی باشد و لازم است حقوق معاهده ای جدید بر پایه دو موافقتنامه قبلی مجدداً تدوین و تصویب شود.
5- رویه عملی در دریای مازندران همواره چه پیش و یا پس از فروپاشی شوروی به گونه ای بوده است که ایران هیچگاه حضور و حاکمیت موثری ورای خط فرضی و موهوم آستارا-حسینقلی نداشته است که این به لحاظ حقوق بین الملل ایجاد عرف و رویه می کند.
مضافاً بر اینکه قواعد حقوقی عدم کنترل موثر، عدم اعتراض مستمر و استاپل و همچنین اصول حقوقی انصاف و تناسب و همچنین تمامی نمونه ها و رویه های بین المللی در خصوص دریاچه های بین المللی، نافی و ناقض حقی پنجاه درصدی برای ایران خواهند بود.
6. دریای مازندران به لحاظ بهره برداری از منابع بستر و زیربستر عملاً میان سه پهنه شمالی و دولت های ساحلی قزاقستان، فدراسیون روسیه و جمهوری آذربایجان تقسیم شده و تسریع روند استحصال و بهره برداری از آن که ممکن است مشمول قاعده مرور زمان شده و به تدریج مبدل به رویه ای تثبیت شده گردد، لزوم تدوین نظام حقوقی جدید و جامع دریای مازندران را بخصوص از نظر منافع ملی ایران بیش از پیش نمایان می سازد. امری که با پافشاری بیهوده بر سهم پنجاه درصدی در عمل اقیم خواهد ماند و نیازمند مذاکره و توافق جمعی تمامی دولت های ساحلی می باشد.
@LoversofIRAN
👈 #کنوانسیون_وضعیت_حقوقی_دریای_خزر
نباید در مجلس ایران تصویب شود 👉
بخش (۲)
#مجلس #کاسپین #کاسپی #خزر #روسیه
✍ علیرضا هادیان-کارشناس ارشد حقوق بین الملل
⬅️بخش دوم؛ وضعیت پس از کنوانسیون جدید
7. پس از سالها مذاکره کنوانسیون جدید به امضای روسای جمهور 5 دولت ساحلی رسیده است و برای اجرایی شدن بدوا لازم است مجالس تمامی طرفین نیز متن کنوانسیون امضا شده را به تصویب برسانند. بدیهی است در صورت عدم تصویب هر یک از طرفین، کنوانسیون بلااثر خواهد شد.
با این حال نفس امضای سند کنوانسیون می تواند برای طرفین تعهدی مبنی بر پذیرش، اقرار و نفی اعتراض های احتمالی قبلی در خصوص برخی مسایل و اختلافات تلقی شده و در دعاوی حقوقی احتمالی موجب تضعیف مواضع طرف مربوطه شود.
8. علی رغم نکات مثبت و مزایایی که بر این کنوانسیون متصور است، اهم ایرادات حقوقی جدی و موثری که بر آن وارد است عبارت از موارد ذیل می باشند؛
- عدم تعیین تکلیف قطعی در خصوص چگونگی و نحوه ترسیم خطوط مستقیم به منظور تعیین خطوط مبدا دولت ها، که به توافقی بعدی موکول شده است.
- عدم تعیین تکلیف قطعی وضعیت تقسیم و بهره برداری از منابع بستر و زیربستر دریاچه، که این نیز به توافقات دوجانبه بعدی میان دولت های مجاور و مقابل محول شده است.
- عدم تعیین تکلیف قطعی چگونگی نظام حقوقی حل و فصل اختلافات ناشی از کنوانسیون، که به طور کلی به مذاکره، رایزنی و روش های مسالمت آمیز حقوقی بین المللی ارجاع شده است.
9. در خصوص تعیین خطوط مبدا، مساله به ویژه برای ایران بخاطر شکل و نوع ساحلش و اجحاف احتمالی که متوجه اش خواهد شد، بسیار حائز اهمیت است. این در حالی است که وفق بند ذیل تعریف خطوط مبدا مستقیم در ماده 1 تعیین آن منوط به مواففت همه طرف ها است و بدیهی است که بدون حصول توافق در این موضوع، در عمل تشخیص و تعیین آبهای سرزمینی، آبهای صیادی و پهنه آبی مشترک ناممکن و اجرایی شدن کنوانسیون بلااثر خواهد شد. حال آنکه اهمیت این موضوع برای ایران به اندازه ای است که اساساً انعقاد هرگونه معاهده ای که این مساله در آن تعیین و حل و فصل نشده باشد، موضوعیت نخواهد داشت!
10. در خصوص بستر و زیربستر در حقیقت سیستم مشاع بودن و منطقه مشترک منتفی شده و تقسیم کامل مورد توافق قرار گرفته است. در عین حال آنچه که در عمل رخ داده است، پذیرش و به رسمیت شناختن تقسیمات صورت گرفته از سوی سه دولت جمهوری آذربایجان، جمهوری فدراتیو روسیه و قزاقستان، از جانب جمهوری اسلامی ایران بوده است! و تنها توافقات بعدی و تقسیم میان ایران با جمهوری آذربایجان و جمهوری ترکمنستان باقی مانده است.
این مساله نیز از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
بهترین حالت از نظر نگارنده این بود که بستر و زیربستر هم تابع منطقه مشاع و مشترک میشد و به طور کلی یک نظام کاندومینیوم برای کل دریای مازندران درنظر گرفته میشد تا ایران بتواند از حقوق برابری با چهار دولت دیگر در تمامی منابع خارج از محدوده دریای سرزمینی متعارف، بهره مند شود. حال که چنین نشده و حتی نحوه تقسیمات باقیمانده حل و فصل نشده است، پذیرش چنین کنوانسیونی نه تنها دربرگیرنده منافع ملی نیست که موجد محدودیت ها و مسوولیت های حقوقی نیز خواهد بود!
10. یکی از موارد مهم در معاهدات بین المللی تعیین دقیق مکانیسم و ساز و کار حل اختلافات است و الکن بودن کنوانسیون در این خصوص می تواند مخاطرات احتمالی جدی را برای ایران به دنبال داشته باشد.
نتیجه گیری؛
در خاتمه با تاکید بر ضرورت حصول توافق و تبیین رژیم حقوقی جامع دریای مازندران، بر اساس موارد برشمرده شده به نظر نمی رسد در شرایط فعلی تصویب کنوانسیون یاد شده از سوی مجلس شورای اسلامی منطبق با منافع ملی کشور باشد و بر اساس پیشنهادات موکد برخی از کارشناسان، توصیه می شود روند تصویب در مجلس تا اندازه ای به طول بیانجامد که دست کم وضعیت چگونگی تعیین خطوط مبدا برای ایران قطعی و مورد توافق رسمی قرار بگیرد و در صورتی که خط مبدا احتمالی منطبق یا نزدیک به خط مستقیم فرضی آستارا-حسینقلی قرار گرفت به گونه ای که پهنه پشت آن جزو آبهای داخلی ایران تلقی شد، نسبت به تصویب کنوانسیون اقدام شود.
12. نباید از نظر دور داشت که برای دست یافتن به وضعیت مطلوب حداقلی توصیه شده، لازم است معاهدات مودت و بحرپیمایی موکدا از جانب ایران بعنوان پایه و مبنای تعیین حقوق ملی با تکیه بر اصل انصاف مورد استناد واقع شود.
@LoversofIRAN
نباید در مجلس ایران تصویب شود 👉
بخش (۲)
#مجلس #کاسپین #کاسپی #خزر #روسیه
✍ علیرضا هادیان-کارشناس ارشد حقوق بین الملل
⬅️بخش دوم؛ وضعیت پس از کنوانسیون جدید
7. پس از سالها مذاکره کنوانسیون جدید به امضای روسای جمهور 5 دولت ساحلی رسیده است و برای اجرایی شدن بدوا لازم است مجالس تمامی طرفین نیز متن کنوانسیون امضا شده را به تصویب برسانند. بدیهی است در صورت عدم تصویب هر یک از طرفین، کنوانسیون بلااثر خواهد شد.
با این حال نفس امضای سند کنوانسیون می تواند برای طرفین تعهدی مبنی بر پذیرش، اقرار و نفی اعتراض های احتمالی قبلی در خصوص برخی مسایل و اختلافات تلقی شده و در دعاوی حقوقی احتمالی موجب تضعیف مواضع طرف مربوطه شود.
8. علی رغم نکات مثبت و مزایایی که بر این کنوانسیون متصور است، اهم ایرادات حقوقی جدی و موثری که بر آن وارد است عبارت از موارد ذیل می باشند؛
- عدم تعیین تکلیف قطعی در خصوص چگونگی و نحوه ترسیم خطوط مستقیم به منظور تعیین خطوط مبدا دولت ها، که به توافقی بعدی موکول شده است.
- عدم تعیین تکلیف قطعی وضعیت تقسیم و بهره برداری از منابع بستر و زیربستر دریاچه، که این نیز به توافقات دوجانبه بعدی میان دولت های مجاور و مقابل محول شده است.
- عدم تعیین تکلیف قطعی چگونگی نظام حقوقی حل و فصل اختلافات ناشی از کنوانسیون، که به طور کلی به مذاکره، رایزنی و روش های مسالمت آمیز حقوقی بین المللی ارجاع شده است.
9. در خصوص تعیین خطوط مبدا، مساله به ویژه برای ایران بخاطر شکل و نوع ساحلش و اجحاف احتمالی که متوجه اش خواهد شد، بسیار حائز اهمیت است. این در حالی است که وفق بند ذیل تعریف خطوط مبدا مستقیم در ماده 1 تعیین آن منوط به مواففت همه طرف ها است و بدیهی است که بدون حصول توافق در این موضوع، در عمل تشخیص و تعیین آبهای سرزمینی، آبهای صیادی و پهنه آبی مشترک ناممکن و اجرایی شدن کنوانسیون بلااثر خواهد شد. حال آنکه اهمیت این موضوع برای ایران به اندازه ای است که اساساً انعقاد هرگونه معاهده ای که این مساله در آن تعیین و حل و فصل نشده باشد، موضوعیت نخواهد داشت!
10. در خصوص بستر و زیربستر در حقیقت سیستم مشاع بودن و منطقه مشترک منتفی شده و تقسیم کامل مورد توافق قرار گرفته است. در عین حال آنچه که در عمل رخ داده است، پذیرش و به رسمیت شناختن تقسیمات صورت گرفته از سوی سه دولت جمهوری آذربایجان، جمهوری فدراتیو روسیه و قزاقستان، از جانب جمهوری اسلامی ایران بوده است! و تنها توافقات بعدی و تقسیم میان ایران با جمهوری آذربایجان و جمهوری ترکمنستان باقی مانده است.
این مساله نیز از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
بهترین حالت از نظر نگارنده این بود که بستر و زیربستر هم تابع منطقه مشاع و مشترک میشد و به طور کلی یک نظام کاندومینیوم برای کل دریای مازندران درنظر گرفته میشد تا ایران بتواند از حقوق برابری با چهار دولت دیگر در تمامی منابع خارج از محدوده دریای سرزمینی متعارف، بهره مند شود. حال که چنین نشده و حتی نحوه تقسیمات باقیمانده حل و فصل نشده است، پذیرش چنین کنوانسیونی نه تنها دربرگیرنده منافع ملی نیست که موجد محدودیت ها و مسوولیت های حقوقی نیز خواهد بود!
10. یکی از موارد مهم در معاهدات بین المللی تعیین دقیق مکانیسم و ساز و کار حل اختلافات است و الکن بودن کنوانسیون در این خصوص می تواند مخاطرات احتمالی جدی را برای ایران به دنبال داشته باشد.
نتیجه گیری؛
در خاتمه با تاکید بر ضرورت حصول توافق و تبیین رژیم حقوقی جامع دریای مازندران، بر اساس موارد برشمرده شده به نظر نمی رسد در شرایط فعلی تصویب کنوانسیون یاد شده از سوی مجلس شورای اسلامی منطبق با منافع ملی کشور باشد و بر اساس پیشنهادات موکد برخی از کارشناسان، توصیه می شود روند تصویب در مجلس تا اندازه ای به طول بیانجامد که دست کم وضعیت چگونگی تعیین خطوط مبدا برای ایران قطعی و مورد توافق رسمی قرار بگیرد و در صورتی که خط مبدا احتمالی منطبق یا نزدیک به خط مستقیم فرضی آستارا-حسینقلی قرار گرفت به گونه ای که پهنه پشت آن جزو آبهای داخلی ایران تلقی شد، نسبت به تصویب کنوانسیون اقدام شود.
12. نباید از نظر دور داشت که برای دست یافتن به وضعیت مطلوب حداقلی توصیه شده، لازم است معاهدات مودت و بحرپیمایی موکدا از جانب ایران بعنوان پایه و مبنای تعیین حقوق ملی با تکیه بر اصل انصاف مورد استناد واقع شود.
@LoversofIRAN
توییت دکتر صادقی:
ظریف گفته؛ رژیم جدید #خزر باعث میشود دیگران بدون حضور ایران تصمیمی نگیرند
ولی در متن سند گفته کشورهای مجاور دوبه دو درباره تقسیم منابع کف تصمیم خواهندگرفت[که قبلا تصمیم گرفته اند!]
ظریف گفته؛ رژیم جدید #خزر باعث میشود دیگران بدون حضور ایران تصمیمی نگیرند
ولی در متن سند گفته کشورهای مجاور دوبه دو درباره تقسیم منابع کف تصمیم خواهندگرفت[که قبلا تصمیم گرفته اند!]
Forwarded from پایگاه ایران دوستان مازندران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خزر یا #کاسپین؟ کدام یک نام درست #دریای_شمال #ایران است؟
اظهارات #مسعود_شفیعی رییس سازمان نقشه برداری کشوردرمراسم رونمایی ازنخستین چارتهای #بینالمللی_دریای_خزر پس از انقلاب.
@jolgeshomali
اظهارات #مسعود_شفیعی رییس سازمان نقشه برداری کشوردرمراسم رونمایی ازنخستین چارتهای #بینالمللی_دریای_خزر پس از انقلاب.
@jolgeshomali
👈اعتراض تند نماینده ایران در اوپک به عربستان و روسیه
@LoversofIRAN
⬅️تولید نفت روسیه به ۱۱ میلیون بشکه در روز یعنی بالاترین سطح از زمان فروپاشی #شوروی رسیده است. در شرایطی که صادرات نفت ایران در ۳ ماه گذشته، به کمتر از نیمی از صادرات سال گذشته در همین زمان رسیده است!
تلاشی از سوی روسیه برای استفاده از تحریم های ایران به سود خود. اکنون نماینده ایران در اوپک می گوید که دیگر سکوت ایران در برابر روسیه مجاز نیست. زیرا روسیه و عربستان، اوپک را به گروگان گرفته اند! پنجشنبه گذشته، وزیر انرژی آمریکا در #مسکو با همتای روسی اش مذاکره کرد. آمریکا از روسیه خواست که برای همکاری و مقابله با آنچه تحریم ها خواند، تولیدش را بازهم افزایش دهد!!! و دو کشور عمده تولید کننده نفت، با همکاری هایشان تقاضای جهان برای انرژی را پاسخ دهند!!! /bbc فارسی/
🔹حسین کاظمپور اردبیلی، نماینده جمهوری اسلامی در سازمان کشورهای صادره کننده نفت، #اوپک، روز شنبه ۲۴ شهریور (۱۵سپتامبر) در گفتگو با شبکه اطلاعرسانی نفت و انرژی (شانا) از #عربستان، #روسیه و #امارات متحده عربی به شدت انتقاد کرد.
او در انتقاد از روسیه و عربستان گفت: «این دو کشور با افزایش تولید نفت به استقبال #تحریم نفتی #آمریکا علیه ایران رفتهاند».
«از یکسو، روسیه و عربستان به بهانه متوازنسازی بازار جهانی #نفت به دنبال تصاحب بخشی از سهم #ایران هستند. هشدارهای گاه و بیگاه ما ممکن است در کوتاه مدت تغییری در رفتار کشورها نداشته باشد زیرا هر کشوری تلاش میکند نفت را در قیمت بالا بفروشد تا درآمدش افزایش یابد، اما بی شک این هشدارها و نحوه برخورد عربستان و روسیه، با ایران در تاریخ ثبت خواهدشد. آیندگان خواهند فهمید برخلاف ایران که برای ثبات بازار نفت و عرضه مطمئن انرژی به مصرف کنندگان تلاش کرده است، عربستان و روسیه به استقبال تحریم یکی از تولیدکنندگان اوپک رفته اند! از سوی دیگر برخی اعضای اوپک، دست در دست آمریکا برای ضربه زدن به برخی بنیانگذاران این سازمان (ایران) تلاش میکنند».
حسین کاظمپور اردبیلی همچنین با انتقاد از امارات متحده عربی گفت: «عربستان و امارات، در حال تبدیل اوپک به ابزاری برای آمریکا هستند و با این کار اعتبار چندانی برای این سازمان نمانده است. اوپک هم اکنون به شیر بی یال و کوپالی بدل شده که تنها نعرهاش مانده و برای هیچکس خطری ندارد».
🔹 #توضیح کانال/ ۱: سازمان اوپک(کشورهای صادرکننده نفت)، در زمان #پهلوی دوم، #محمدرضا_شاه، با تلاش ایران پایه ریزی شد و سازوکاری بود برای کنترل قیمت جهانی نفت از سوی کشورهای دارنده این سرچشمه های سوخت فسیلی، در برابر کشورهای صنعتی که از دوره استعمار تا کنون، خواهان تسلط هرچه بیشتر بر کشورهای دارنده ی سوخت های فسیلی جهان هستند.
🔹 #توضیح کانال/ ۲:
بارها از سوی دلسوزان و آگاهان حوزه روابط بین الملل و سیاست خارجی، گفته شده است که روسیه، شریک استراتژیک (بلندمدت) ایران نمیتواند باشد زیرا در چند زمینه مشخص و روشن، با ایران دارای رقابت جدی است. یکی از آن زمینه های رقابتی، فروش نفت و بازار جهانی آن است.
زمینه دیگر رقابت ما و روسها، گسترش و نفوذ فرهنگی_سیاسی ایران در باختر و خاور دریاچه #کاسپی ( #خزر)است که روسیه آن را حوزه نفوذ سنتی خود می داند و ایران هم برپایه اسناد استوار تاریخی، از منطقه #فرارودان(آسیای میانه) تا #قفقاز را گستره ی فرهنگی و تمدنی خود از زمان باستان تا امروز می داند. برپایه همین رقابت منطقه ای است که برخی کارشناسان باوردارند، همکاری ایران و روسیه در #سوریه نیز نمی تواند بلندمدت باشد و ایران نباید در مرزهای باختری خود نیز به همراهی بلندمدت روسها دل ببندد و دگرگونی های پیش رو را با هوشیاری دنبال کند.
بنابراین دل بستن به کمک و همراهی روسیه با ایران، در کنترل قیمت نفت و مهار تحریم های آمریکا، خواسته ای ناشدنی بنظر می آید، چراکه دولت روسیه تشنه دریافت دلارهای نفتی بیشتر، به ویژه در شرایط تحریمی که از سوی آمریکا و اروپا برای او برپاشده است، می باشد و در اینباره منافع اقتصادی خودش را به پای دوستی بلندمدت با ایران قربانی نمی کند. حتا با اینکه کمتر از ۱۰ روز پیش، در دیدار #پوتین با #رهبر ایران، آیت الله #خامنه_ای خواستار همکاری روسیه با ایران با هدف "مهار آمریکا" در برابر تحریم های ظالمانه علیه ایران شد، اما به نظر می آید روسها، ورای تعارفات دیپلماتیک، گرایشی به همراهی با ایران در کمرنگ کردن تحریم های نفتی آمریکا ندارند.
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
⬅️تولید نفت روسیه به ۱۱ میلیون بشکه در روز یعنی بالاترین سطح از زمان فروپاشی #شوروی رسیده است. در شرایطی که صادرات نفت ایران در ۳ ماه گذشته، به کمتر از نیمی از صادرات سال گذشته در همین زمان رسیده است!
تلاشی از سوی روسیه برای استفاده از تحریم های ایران به سود خود. اکنون نماینده ایران در اوپک می گوید که دیگر سکوت ایران در برابر روسیه مجاز نیست. زیرا روسیه و عربستان، اوپک را به گروگان گرفته اند! پنجشنبه گذشته، وزیر انرژی آمریکا در #مسکو با همتای روسی اش مذاکره کرد. آمریکا از روسیه خواست که برای همکاری و مقابله با آنچه تحریم ها خواند، تولیدش را بازهم افزایش دهد!!! و دو کشور عمده تولید کننده نفت، با همکاری هایشان تقاضای جهان برای انرژی را پاسخ دهند!!! /bbc فارسی/
🔹حسین کاظمپور اردبیلی، نماینده جمهوری اسلامی در سازمان کشورهای صادره کننده نفت، #اوپک، روز شنبه ۲۴ شهریور (۱۵سپتامبر) در گفتگو با شبکه اطلاعرسانی نفت و انرژی (شانا) از #عربستان، #روسیه و #امارات متحده عربی به شدت انتقاد کرد.
او در انتقاد از روسیه و عربستان گفت: «این دو کشور با افزایش تولید نفت به استقبال #تحریم نفتی #آمریکا علیه ایران رفتهاند».
«از یکسو، روسیه و عربستان به بهانه متوازنسازی بازار جهانی #نفت به دنبال تصاحب بخشی از سهم #ایران هستند. هشدارهای گاه و بیگاه ما ممکن است در کوتاه مدت تغییری در رفتار کشورها نداشته باشد زیرا هر کشوری تلاش میکند نفت را در قیمت بالا بفروشد تا درآمدش افزایش یابد، اما بی شک این هشدارها و نحوه برخورد عربستان و روسیه، با ایران در تاریخ ثبت خواهدشد. آیندگان خواهند فهمید برخلاف ایران که برای ثبات بازار نفت و عرضه مطمئن انرژی به مصرف کنندگان تلاش کرده است، عربستان و روسیه به استقبال تحریم یکی از تولیدکنندگان اوپک رفته اند! از سوی دیگر برخی اعضای اوپک، دست در دست آمریکا برای ضربه زدن به برخی بنیانگذاران این سازمان (ایران) تلاش میکنند».
حسین کاظمپور اردبیلی همچنین با انتقاد از امارات متحده عربی گفت: «عربستان و امارات، در حال تبدیل اوپک به ابزاری برای آمریکا هستند و با این کار اعتبار چندانی برای این سازمان نمانده است. اوپک هم اکنون به شیر بی یال و کوپالی بدل شده که تنها نعرهاش مانده و برای هیچکس خطری ندارد».
🔹 #توضیح کانال/ ۱: سازمان اوپک(کشورهای صادرکننده نفت)، در زمان #پهلوی دوم، #محمدرضا_شاه، با تلاش ایران پایه ریزی شد و سازوکاری بود برای کنترل قیمت جهانی نفت از سوی کشورهای دارنده این سرچشمه های سوخت فسیلی، در برابر کشورهای صنعتی که از دوره استعمار تا کنون، خواهان تسلط هرچه بیشتر بر کشورهای دارنده ی سوخت های فسیلی جهان هستند.
🔹 #توضیح کانال/ ۲:
بارها از سوی دلسوزان و آگاهان حوزه روابط بین الملل و سیاست خارجی، گفته شده است که روسیه، شریک استراتژیک (بلندمدت) ایران نمیتواند باشد زیرا در چند زمینه مشخص و روشن، با ایران دارای رقابت جدی است. یکی از آن زمینه های رقابتی، فروش نفت و بازار جهانی آن است.
زمینه دیگر رقابت ما و روسها، گسترش و نفوذ فرهنگی_سیاسی ایران در باختر و خاور دریاچه #کاسپی ( #خزر)است که روسیه آن را حوزه نفوذ سنتی خود می داند و ایران هم برپایه اسناد استوار تاریخی، از منطقه #فرارودان(آسیای میانه) تا #قفقاز را گستره ی فرهنگی و تمدنی خود از زمان باستان تا امروز می داند. برپایه همین رقابت منطقه ای است که برخی کارشناسان باوردارند، همکاری ایران و روسیه در #سوریه نیز نمی تواند بلندمدت باشد و ایران نباید در مرزهای باختری خود نیز به همراهی بلندمدت روسها دل ببندد و دگرگونی های پیش رو را با هوشیاری دنبال کند.
بنابراین دل بستن به کمک و همراهی روسیه با ایران، در کنترل قیمت نفت و مهار تحریم های آمریکا، خواسته ای ناشدنی بنظر می آید، چراکه دولت روسیه تشنه دریافت دلارهای نفتی بیشتر، به ویژه در شرایط تحریمی که از سوی آمریکا و اروپا برای او برپاشده است، می باشد و در اینباره منافع اقتصادی خودش را به پای دوستی بلندمدت با ایران قربانی نمی کند. حتا با اینکه کمتر از ۱۰ روز پیش، در دیدار #پوتین با #رهبر ایران، آیت الله #خامنه_ای خواستار همکاری روسیه با ایران با هدف "مهار آمریکا" در برابر تحریم های ظالمانه علیه ایران شد، اما به نظر می آید روسها، ورای تعارفات دیپلماتیک، گرایشی به همراهی با ایران در کمرنگ کردن تحریم های نفتی آمریکا ندارند.
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
نخستین مانور دریایی #روسیه پس از «قرارداد ۲۱مرداد۱۳۹۷» دریاچه #کاسپین/خزر؛ با مشارکت یگان دریایی #داغستان و #تاتارستان بابیش از ۷۰۰۰نظامی! چرا اصلا در قرارداد۱۳۹۷ اجازه مانور نظامی بردریاچه داده شد؟
👈واکاوی موضوع سهم ایران از دریای کاسپین
"بخش یک"
✍ #علیرضا_افشاری/شورای مرکزی #حزب_مهستان_ایران
⬅️ امکان ارجاع به قراردادهای ۱۹۲۱و۱۹۴۰
با وجود آنکه حدود ۱۲ سال پیش جزو گروه کوچکی بودم که در تلاشی مدنی، و با پشتکار، هزاران برگهی اطلاعرسانی دربارهی «حقوق ایران در دریای #مازندران» را در میان مردم تهران پخش کردیم؛ شمار بالاتری رایانامه (ایمیل) فرستادیم؛ با هزینهی شخصی تارنمایی (سایتی) را برای این موضوع ساختیم؛ اعتراضنامهی الکترونیکی گردآوری امضا را راه انداختیم؛ و چندین میزگرد، و همایشی علمی را با حضور استادان در تالار فردوسی دانشگاه تهران برپا کردیم؛ دیگر در این دور جدید مذاکرهها دربارهی سهم ایران از #کاسپین ( #کاسپی)، قصد ورود به آن را نداشتم.
شاید از این رو که کار را انجامشده می دیدم و کشور را گرفتار بحرانهای متعدد و مسؤولان را به امر #ملی بیتوجه و ناپاسخگو میدانستم، اما شیوهی برخورد طلبکارانه و حق به جانبِ گروهی از مخالفانِ «توجه مردم به موضوع مهمِ این حقوق ملی» را چنان ناعادلانه و توهینآمیز دیدم که دور از انصاف دیدم در این باره چیزی ننویسم.
اکثر واکنشها به برانگیخته شدنِ مردم در اینباره واکنشهایی تخصصی و بخردانه نبود؛ آن چندتایی هم که بود، متین نوشته شده و بیمحابا به تمسخر سهم ۵۰ درصدی نپرداخته و در قامتِ مدافعان حقوق شوروی و اکنون این چهار کشور همسایه، آن را «افسانه» و «اعتقاد عامیانه» نخوانده بودند، که طبیعتاً روی سخن من آن یادداشتهای فنی نیست.
روی سخنم به انبوه یادداشتهای عمومی و استهزاگونه ای است که یا اکثراً از سوی مدافعان جناحیِ دولت است، که قائل به اعتراضهایی ملی نیستند و هر آنچه را علیه خود میبینند ناشی از کوششهای جناح رقیب یا دشمنانِ برانداز دیده و بدون اندیشه رد میکنند؛ یا شماری دوستان حقوقخوانده اما کمتجربه، که به جای آن که همچون غربیانِ ایجادکنندهی همین علوم، دانشِ خود را با #منافع_ملی هماهنگ کنند، منافع ملیشان را با تراز تئوریهای آموختهشده میسنجند.
از متن قرارداد 1921، همچنان که استاد برجستهی روابط بینالملل، دکتر #داوود_هرمیداس_باوند، در همایش علمی «حقوق ایران در دریای مازندران» (دانشگاه تهران ـ ۵ اسفند ۱۳۸۶) ــ و بهتازگی نیز در نشستی که در کانون وکلای مرکز برپا شد (۴ شهریور ۱۳۹۷) ــ عنوان کرد، سهم ۵۰ درصدی برای ایران، مستفاد میشود. این متخصص و استاد سرشناس چندی بعد نیز به همراه دو هماندیش سیاسی خویش بیانیهای را در این زمینه منتشر کرد که البته رسانههای ما آن را نادیده گرفتند.
همینجا اشاره میکنم به تنظیم غیرحرفهای و شاید غرضورزانهی گفتوگوی تلفنی ایشان در یک روزنامه، آنهم با عنوانِ غیراخلاقی و احساسیِ «افسانهی ۵۰ درصد»، که در راستای خطمشی دولتمحورانهی آن روزنامه بود. این عنوان، بعدتر دستاویز رسانههای جناح رقیبِ آن روزنامه برای برخورد با اعتراضها میشود.
به کارگیری واژه «بالسویه» (به معنای بهطور یکسان و برابر؛ علیالسویه ـ فرهنگ فارسی عمید) در فصل یازدهم عهدنامهی ۱۹۲۱ ایران و روسیه شوروی: «نظر به اینکه مطابق اصول بیانشده در فصل هشتم این عهدنامه منعقده در دهم فورال ۱۸۲۸ مابین #ایران و #روسیه در #ترکمانچای نیز که فصل هشتم آن حق داشتن بحریه را در بحر #خزر از ایران سلب نموده بود از درجه اعتبار ساقط است لهذا طرفین معظمتین متعاهدتین رضایت میدهند که از زمان امضاء این معاهده هر دو "بالسویه" حق کشتیرانی آزاد در زیر بیرقهای خود در دریای خزر داشته باشند» و تأکید بر حقوق مساوی در بهرهگیری از آبهای سرحدی، در فصل سوم همین معاهده: «طرفین معظمتین متعاهدین با حقوق مساوی از رودخانه #اترک و سایر رودخانهها و آبهای سرحدی بهرهمند خواهند شد»، آشکارا این حق را نشان میدهد.
اسناد و مکاتباتی دیگر هم میان #ایران و #شوروی(کمونیستی) این حق ۵۰ درصدی را تأیید میکنند. از جمله، نامیده شدن این دریا به «دریای ایران و شوروی» در قرارداد 1940 تأکیدی بر موضوع #مالکیت است و اصولاً دریاچههای مشترک میان دو کشور ــ حتی اگر بر مشاع بودن استفاده از آن تأکید شده باشد ــ در تملک آن دو کشور خواهد بود. همچنین، واژهای مانند #بالسویه، کارکردی همچون اصطلاحهای پنجاه ـ پنجاه و پنجاه درصد در زمانهی ما دارد و کسانی که میگویند اشارهای به حق ۵۰ درصدی دو کشور نشده است، آشکارا سفسطه میکنند.
حتی اگر چشممان را بر واژگان بالسویه و حقوق مساوی هم ببندیم، طبق اصول کلی حقوقی، در "اموال مشترک"، اصل بر #تساوی است مگر اینکه خلاف آن تصریح شده باشد. پس، از این قراردادها هم #مالکیت بر میآید و هم #برابربودنِ این مالکیت...
▫️ متن کامل یادداشت را در روزنامهی قانون ( ۱۰ مهر ۹۷) بخوانید:
yon.ir/5RWxs
[اگر نوشتار را سودمند یافتید برای دیگران بفرستید]کانال علیرضا افشاری @IranianLook
"بخش یک"
✍ #علیرضا_افشاری/شورای مرکزی #حزب_مهستان_ایران
⬅️ امکان ارجاع به قراردادهای ۱۹۲۱و۱۹۴۰
با وجود آنکه حدود ۱۲ سال پیش جزو گروه کوچکی بودم که در تلاشی مدنی، و با پشتکار، هزاران برگهی اطلاعرسانی دربارهی «حقوق ایران در دریای #مازندران» را در میان مردم تهران پخش کردیم؛ شمار بالاتری رایانامه (ایمیل) فرستادیم؛ با هزینهی شخصی تارنمایی (سایتی) را برای این موضوع ساختیم؛ اعتراضنامهی الکترونیکی گردآوری امضا را راه انداختیم؛ و چندین میزگرد، و همایشی علمی را با حضور استادان در تالار فردوسی دانشگاه تهران برپا کردیم؛ دیگر در این دور جدید مذاکرهها دربارهی سهم ایران از #کاسپین ( #کاسپی)، قصد ورود به آن را نداشتم.
شاید از این رو که کار را انجامشده می دیدم و کشور را گرفتار بحرانهای متعدد و مسؤولان را به امر #ملی بیتوجه و ناپاسخگو میدانستم، اما شیوهی برخورد طلبکارانه و حق به جانبِ گروهی از مخالفانِ «توجه مردم به موضوع مهمِ این حقوق ملی» را چنان ناعادلانه و توهینآمیز دیدم که دور از انصاف دیدم در این باره چیزی ننویسم.
اکثر واکنشها به برانگیخته شدنِ مردم در اینباره واکنشهایی تخصصی و بخردانه نبود؛ آن چندتایی هم که بود، متین نوشته شده و بیمحابا به تمسخر سهم ۵۰ درصدی نپرداخته و در قامتِ مدافعان حقوق شوروی و اکنون این چهار کشور همسایه، آن را «افسانه» و «اعتقاد عامیانه» نخوانده بودند، که طبیعتاً روی سخن من آن یادداشتهای فنی نیست.
روی سخنم به انبوه یادداشتهای عمومی و استهزاگونه ای است که یا اکثراً از سوی مدافعان جناحیِ دولت است، که قائل به اعتراضهایی ملی نیستند و هر آنچه را علیه خود میبینند ناشی از کوششهای جناح رقیب یا دشمنانِ برانداز دیده و بدون اندیشه رد میکنند؛ یا شماری دوستان حقوقخوانده اما کمتجربه، که به جای آن که همچون غربیانِ ایجادکنندهی همین علوم، دانشِ خود را با #منافع_ملی هماهنگ کنند، منافع ملیشان را با تراز تئوریهای آموختهشده میسنجند.
از متن قرارداد 1921، همچنان که استاد برجستهی روابط بینالملل، دکتر #داوود_هرمیداس_باوند، در همایش علمی «حقوق ایران در دریای مازندران» (دانشگاه تهران ـ ۵ اسفند ۱۳۸۶) ــ و بهتازگی نیز در نشستی که در کانون وکلای مرکز برپا شد (۴ شهریور ۱۳۹۷) ــ عنوان کرد، سهم ۵۰ درصدی برای ایران، مستفاد میشود. این متخصص و استاد سرشناس چندی بعد نیز به همراه دو هماندیش سیاسی خویش بیانیهای را در این زمینه منتشر کرد که البته رسانههای ما آن را نادیده گرفتند.
همینجا اشاره میکنم به تنظیم غیرحرفهای و شاید غرضورزانهی گفتوگوی تلفنی ایشان در یک روزنامه، آنهم با عنوانِ غیراخلاقی و احساسیِ «افسانهی ۵۰ درصد»، که در راستای خطمشی دولتمحورانهی آن روزنامه بود. این عنوان، بعدتر دستاویز رسانههای جناح رقیبِ آن روزنامه برای برخورد با اعتراضها میشود.
به کارگیری واژه «بالسویه» (به معنای بهطور یکسان و برابر؛ علیالسویه ـ فرهنگ فارسی عمید) در فصل یازدهم عهدنامهی ۱۹۲۱ ایران و روسیه شوروی: «نظر به اینکه مطابق اصول بیانشده در فصل هشتم این عهدنامه منعقده در دهم فورال ۱۸۲۸ مابین #ایران و #روسیه در #ترکمانچای نیز که فصل هشتم آن حق داشتن بحریه را در بحر #خزر از ایران سلب نموده بود از درجه اعتبار ساقط است لهذا طرفین معظمتین متعاهدتین رضایت میدهند که از زمان امضاء این معاهده هر دو "بالسویه" حق کشتیرانی آزاد در زیر بیرقهای خود در دریای خزر داشته باشند» و تأکید بر حقوق مساوی در بهرهگیری از آبهای سرحدی، در فصل سوم همین معاهده: «طرفین معظمتین متعاهدین با حقوق مساوی از رودخانه #اترک و سایر رودخانهها و آبهای سرحدی بهرهمند خواهند شد»، آشکارا این حق را نشان میدهد.
اسناد و مکاتباتی دیگر هم میان #ایران و #شوروی(کمونیستی) این حق ۵۰ درصدی را تأیید میکنند. از جمله، نامیده شدن این دریا به «دریای ایران و شوروی» در قرارداد 1940 تأکیدی بر موضوع #مالکیت است و اصولاً دریاچههای مشترک میان دو کشور ــ حتی اگر بر مشاع بودن استفاده از آن تأکید شده باشد ــ در تملک آن دو کشور خواهد بود. همچنین، واژهای مانند #بالسویه، کارکردی همچون اصطلاحهای پنجاه ـ پنجاه و پنجاه درصد در زمانهی ما دارد و کسانی که میگویند اشارهای به حق ۵۰ درصدی دو کشور نشده است، آشکارا سفسطه میکنند.
حتی اگر چشممان را بر واژگان بالسویه و حقوق مساوی هم ببندیم، طبق اصول کلی حقوقی، در "اموال مشترک"، اصل بر #تساوی است مگر اینکه خلاف آن تصریح شده باشد. پس، از این قراردادها هم #مالکیت بر میآید و هم #برابربودنِ این مالکیت...
▫️ متن کامل یادداشت را در روزنامهی قانون ( ۱۰ مهر ۹۷) بخوانید:
yon.ir/5RWxs
[اگر نوشتار را سودمند یافتید برای دیگران بفرستید]کانال علیرضا افشاری @IranianLook
قانون
امکان ارجاع به قراردادهای 1921و1940 :: قانون
علیرضا افشاری/ عضو شورای مرکزی حزب مهستان ایران
عاشقان ایران
👈واکاوی موضوع سهم ایران از دریای کاسپین "بخش یک" ✍ #علیرضا_افشاری/شورای مرکزی #حزب_مهستان_ایران ⬅️ امکان ارجاع به قراردادهای ۱۹۲۱و۱۹۴۰ با وجود آنکه حدود ۱۲ سال پیش جزو گروه کوچکی بودم که در تلاشی مدنی، و با پشتکار، هزاران برگهی اطلاعرسانی دربارهی…
👈واکاوی موضوع سهم ایران از دریای کاسپین
"بخش دوم"
✍ #علیرضا_افشاری/شورای مرکزی حزب مهستان ایران
⬅️ اما و اگرهای دو قرارداد معتبر
در بخش نخست این یادداشت با اشاره به متن قرارداد، دربارهی معتبر بودن سهم پنجاه درصدی ایران در دریای مازندران سخن گفته شد و از چند نقد بر این دیدگاه یاد شد. اینک سخن شماری دیگر از منتقدان به دیدگاه سهم پنجاه درصدی را، با توضیحاتی بیشتر، میکاوم.
[بخشهایی از این نوشتار در روزنامهی قانون به چاپ نرسید. متن کامل دو یادداشت را به زودی در کانال قرار خواهم داد]
▪️ این که عبدالله شهبازی در نگاهی کاملاً چپگرایانه وسط دعوا نرخ تعیین کرده و مشکلات را به خاطر عملکرد رضاشاه میداند که «سهم ایران از دریای خزر را با حکومت جدید شوروی تعیین نکرد» سخنانی شگفتانگیز است؛ چرا که نشاندهندهی این است که این پژوهشگر، که قلمش در موضوعات تاریخی دوران پهلوی از چهارچوب نگاه پژوهشی خارج میشود، یا قرارداد 1921 را نخوانده است که سهم مساوی ایران در آن به روشنی مشخص شده و نیازی به پیگیری سهمی کمتر (30 درصد پیشنهادی ایشان!) نیست یا از ویژگیها و خوی استالین آگاهی ندارد که دیگر نه تنها امکان گرفتن امتیاز بیشتر از او وجود نداشت بلکه اگر رضاشاه اشتباه میکرد و همچون ماجرای قرارداد نفتی رویتر ــ که سبب طولانیتر شدنِ سلطهی انگلستان بر نفت ایران شد ــ وارد بحث دریای مازندران میشد به سلطهگری شوروی رسمیت میداد، کاری که در مورد رودهای یادشده میبینیم.
▪️ کسانی هم کوشیدند با توجه به بدنامی تاریخی بیبیسی فرافکنی کرده و با اتصال سخنان رجب صفروف به این رسانه و جنجالآفرینی بر سر آن، که گفته بود «ما تعجب کردیم که ایران خودش از ابتدا روی سهم پنجاه درصد پافشاری نکرد»، صورت مسأله را پاک کنند. واقعیت آن است که صفروف، جدا از آنکه چه عنوان داشته یا دارد، در این مورد سخن عجیبی نگفته بود همچنان که محسن امینزاده، معاون وزارت خارجهی دولت خاتمی، در روزنامهی ایران (۲۵ اسفند 1386)، تلویحی و غیرمستقیم موضوع دست کشیدن ایران از حقوق تاریخیاش را در ابتدای مذاکرات تأیید کرده بود: «برخی از حقوقدانان ایرانی معتقدند که قراردادهای تاریخی میان ایران و روسیه (قرارداد ۱۹۲۱) و ایران و اتحاد شوروی (۱۹۴۰) در مورد خزر، به رغم معایب بسیاری که ناشی از ابرقدرت بودن همسایهی شمالی ایران و ذلیل بودن ایران در آن دوره بوده، دارای تعابیری است که به استحکام مواضع حقوقی کنونی ایران در خزر برای ادعاهای سرزمینی کمک میکند. آنان معتقدند که اگر ایران بعد از فروپاشی اتحاد شوروی هیجانزده نشده و رضایت خود برای داشتن سهمی بهصورت مشاع در حد یکپنجم از منافع و ذخایر زیربستر دریا را ابراز نمیکرد حقوقدانان میتوانستند بر اساس همان قراردادهای پرمشکل تاریخی در مسیری حرکت کنند که حداقل سایر کشورهای ساحلی بهجای رفتار ناشایست کنونی برای جلب رضایت ایران برای قبول سهم ۲۰ درصد تلاش کنند».
▪️ استدلال دوستان بر روی آن که ما هیچگاه مالک دریا نبودهایم و از خط فرضیِ یادشده بالاتر نرفتهایم پس اکنون که ممکن است بیست درصد بگیریم خوشحال باشیم، بیشتر به مانند مدافعان جدایی بحرین از ایران ــ که همین روزها جداییاش 47 ساله شد ــ میماند، که میگفتند مدتهاست آن سرزمین در دست انگلستان است و حال هم از دست بدهیم اما اعتبار مردمسالارانه و عدم تمایل به تجاوز (!) داشته باشیم، یا به روایتی دیگر سه جزیره را برگردانیم که کاملاً راهبردی هستند، نقدتر و بهتر است!
▪️ حقوق تاریخی به راحتی به دست نمیآیند که به راحتی از آنها چشم بپوشیم؛ آنها حاصل تاریخی پرتلاطم و دسترنج و سختیها و گاه جانفشانیها و خون دادنهای بسیار مردمان این دیار هستند که چشمپوشی از آن ادعاها در واقع فروختن و به فراموشی سپردن تلاشهای نیاکانمان است. و دیدیم آنان که به ثمن بخس ادعای تاریخیمان دربارهی بحرین را به چشمداشتِ دریافتِ نفعی موضعی، بیجنگ و ایستادگی، از دست دادند امروز هم [اگر همچنان میبودند] میبایست ادعاهای همان کشورهای کوچک و نوبنیاد را در چشمداشت به همان جزایر پاسخ دهند؛ پیامدی که با توجه به کوچکیِ ساحل ما در دریای مازندران که عمود بر سواحل دو همسایهی کناری است چندان دور از ذهن نیست که در آینده نیز باز تکرار گردد!
▫️ متن کامل منتشرشدهی این یادداشت را در روزنامهی قانون (چهارشنبه یازدهم مهرماه) بخوانید:
yon.ir/myuPj
#دریای_مازندران #خزر #کاسپین #عبدالله_شهبازی #رضا_نصری #مجید_صابر #احمد_زیدآبادی
[اگر نوشتار را سودمند یافتید برای دیگران بفرستید]کانال علیرضا افشاری @IranianLook
@LoversofIRAN
_____________
"بخش دوم"
✍ #علیرضا_افشاری/شورای مرکزی حزب مهستان ایران
⬅️ اما و اگرهای دو قرارداد معتبر
در بخش نخست این یادداشت با اشاره به متن قرارداد، دربارهی معتبر بودن سهم پنجاه درصدی ایران در دریای مازندران سخن گفته شد و از چند نقد بر این دیدگاه یاد شد. اینک سخن شماری دیگر از منتقدان به دیدگاه سهم پنجاه درصدی را، با توضیحاتی بیشتر، میکاوم.
[بخشهایی از این نوشتار در روزنامهی قانون به چاپ نرسید. متن کامل دو یادداشت را به زودی در کانال قرار خواهم داد]
▪️ این که عبدالله شهبازی در نگاهی کاملاً چپگرایانه وسط دعوا نرخ تعیین کرده و مشکلات را به خاطر عملکرد رضاشاه میداند که «سهم ایران از دریای خزر را با حکومت جدید شوروی تعیین نکرد» سخنانی شگفتانگیز است؛ چرا که نشاندهندهی این است که این پژوهشگر، که قلمش در موضوعات تاریخی دوران پهلوی از چهارچوب نگاه پژوهشی خارج میشود، یا قرارداد 1921 را نخوانده است که سهم مساوی ایران در آن به روشنی مشخص شده و نیازی به پیگیری سهمی کمتر (30 درصد پیشنهادی ایشان!) نیست یا از ویژگیها و خوی استالین آگاهی ندارد که دیگر نه تنها امکان گرفتن امتیاز بیشتر از او وجود نداشت بلکه اگر رضاشاه اشتباه میکرد و همچون ماجرای قرارداد نفتی رویتر ــ که سبب طولانیتر شدنِ سلطهی انگلستان بر نفت ایران شد ــ وارد بحث دریای مازندران میشد به سلطهگری شوروی رسمیت میداد، کاری که در مورد رودهای یادشده میبینیم.
▪️ کسانی هم کوشیدند با توجه به بدنامی تاریخی بیبیسی فرافکنی کرده و با اتصال سخنان رجب صفروف به این رسانه و جنجالآفرینی بر سر آن، که گفته بود «ما تعجب کردیم که ایران خودش از ابتدا روی سهم پنجاه درصد پافشاری نکرد»، صورت مسأله را پاک کنند. واقعیت آن است که صفروف، جدا از آنکه چه عنوان داشته یا دارد، در این مورد سخن عجیبی نگفته بود همچنان که محسن امینزاده، معاون وزارت خارجهی دولت خاتمی، در روزنامهی ایران (۲۵ اسفند 1386)، تلویحی و غیرمستقیم موضوع دست کشیدن ایران از حقوق تاریخیاش را در ابتدای مذاکرات تأیید کرده بود: «برخی از حقوقدانان ایرانی معتقدند که قراردادهای تاریخی میان ایران و روسیه (قرارداد ۱۹۲۱) و ایران و اتحاد شوروی (۱۹۴۰) در مورد خزر، به رغم معایب بسیاری که ناشی از ابرقدرت بودن همسایهی شمالی ایران و ذلیل بودن ایران در آن دوره بوده، دارای تعابیری است که به استحکام مواضع حقوقی کنونی ایران در خزر برای ادعاهای سرزمینی کمک میکند. آنان معتقدند که اگر ایران بعد از فروپاشی اتحاد شوروی هیجانزده نشده و رضایت خود برای داشتن سهمی بهصورت مشاع در حد یکپنجم از منافع و ذخایر زیربستر دریا را ابراز نمیکرد حقوقدانان میتوانستند بر اساس همان قراردادهای پرمشکل تاریخی در مسیری حرکت کنند که حداقل سایر کشورهای ساحلی بهجای رفتار ناشایست کنونی برای جلب رضایت ایران برای قبول سهم ۲۰ درصد تلاش کنند».
▪️ استدلال دوستان بر روی آن که ما هیچگاه مالک دریا نبودهایم و از خط فرضیِ یادشده بالاتر نرفتهایم پس اکنون که ممکن است بیست درصد بگیریم خوشحال باشیم، بیشتر به مانند مدافعان جدایی بحرین از ایران ــ که همین روزها جداییاش 47 ساله شد ــ میماند، که میگفتند مدتهاست آن سرزمین در دست انگلستان است و حال هم از دست بدهیم اما اعتبار مردمسالارانه و عدم تمایل به تجاوز (!) داشته باشیم، یا به روایتی دیگر سه جزیره را برگردانیم که کاملاً راهبردی هستند، نقدتر و بهتر است!
▪️ حقوق تاریخی به راحتی به دست نمیآیند که به راحتی از آنها چشم بپوشیم؛ آنها حاصل تاریخی پرتلاطم و دسترنج و سختیها و گاه جانفشانیها و خون دادنهای بسیار مردمان این دیار هستند که چشمپوشی از آن ادعاها در واقع فروختن و به فراموشی سپردن تلاشهای نیاکانمان است. و دیدیم آنان که به ثمن بخس ادعای تاریخیمان دربارهی بحرین را به چشمداشتِ دریافتِ نفعی موضعی، بیجنگ و ایستادگی، از دست دادند امروز هم [اگر همچنان میبودند] میبایست ادعاهای همان کشورهای کوچک و نوبنیاد را در چشمداشت به همان جزایر پاسخ دهند؛ پیامدی که با توجه به کوچکیِ ساحل ما در دریای مازندران که عمود بر سواحل دو همسایهی کناری است چندان دور از ذهن نیست که در آینده نیز باز تکرار گردد!
▫️ متن کامل منتشرشدهی این یادداشت را در روزنامهی قانون (چهارشنبه یازدهم مهرماه) بخوانید:
yon.ir/myuPj
#دریای_مازندران #خزر #کاسپین #عبدالله_شهبازی #رضا_نصری #مجید_صابر #احمد_زیدآبادی
[اگر نوشتار را سودمند یافتید برای دیگران بفرستید]کانال علیرضا افشاری @IranianLook
@LoversofIRAN
_____________
قانون
اما و اگرهاي دو قرارداد معتبر :: قانون
علیرضا افشاری/ عضو شورای مرکزی حزب مهستان ایران
عاشقان ایران
برنامه ای که #روسیه/ #شوروی برای کمرنگ کردن جایگاه و پایگاه فرهنگ ایرانی و #زبان #فارسی در #آسیای_میانه/ #فرارودان انجام داده است استاد #شفیعی_کدکنی تضعیف پیوسته ایران از #قاجار تاکنون @LoversofIRAN
👈گواه استوار ریشه ایرانی کشور ترکمنستان
ترکمنستان تا پیش از #پیمان_آخال بین #روسیه و ایران #قاجار و جدایی سرزمین های شمال شرق ایران در۱۲۶۰ ( #ناصرالدین_شاه) وجودخارجی نداشت. اما امروز دولت مستقر آن، تمایلی به بیان ریشه ایرانی خود و برقراری پیوند با #فارسی_زبانان ندارد
⬅️ گزیده گزارش سال۱۳۹۵خبرگزاری ایرنا_ بجنورد ✍سیدحسین قدسی
باستان شناسان آلمانی و ایرانی برای یافتن حلقه مفقوده بخشی از تاریخ باستان در شهر دفن شده #ریوی #خراسان_شمالی (۴۵کیلومتری غرب #بجنورد) در تلاش هستند؛ با نیم نگاهی به ارتباط این شهر تاریخی با شهر تاریخی #نسا در #ترکمنستان
مناطق شمال شرق ایران و جنوب غربی #عشق_آباد در ترکمنستان، زادگاه سلسله #پارت و خاستگاه اصلی #اشکانیان بوده است و مرکز تصمیم گیری شاهان این سلسله ها، امااکنون در دل زمین فرو رفته.
باستان شناسان آلمانی در شهر تاریخی ریوی شهرستان #مانه و #سملقان خراسان شمالی برای یافتن قدیمی ترین حوزه مشترک تمدنی #ایران_کهن ( #ایران_زمین)کندوکاو کرده اند برای رمزگشایی حلقه های مفقوده تمدن ایرانی و فرهنگ سازان بشری.
اهمیت تپه تاریخی ریوی(شهر باستانی ریوی) چنان است که استاندار وقت خراسان شمالی، خواستار #ثبت_جهانی آن در #یونسکو شد.
مهناز مقدسی کارشناس ارشد رشته تاریخ در خراسان شمالی به خبرنگار ایرنا گفت: دوره حکومت #اشکانی بین سال های 256 قبل از میلاد و 224 میلادی در منابع تاریخی قید می شود یعنی حدود ۴۸۰ سال. تحقیقات درباره دولت اشکانی به علت منابع تاریخی اندک، کاری سخت است و احتمال دارد شهرهای زیادی از این سلسله همچنان در زیرخاک پنهان باشند.
#دیاکونوف یکی از تاریخ نویسان مشهور در کتاب«اشکانیان» خود به معرفی شهرهای این دوره پرداخته است و مینویسد:"شهرهایی از نوع #پولیس در دورهی #سلوکیان بنا شدند و تعداد این شهرها در زمان #پارت_ها به مراتب افزون گشت."
براساس نوشته این تاریخ نویس، شهر نسا در زمان اشکانیان رشد بسیار کرد و دیگر شهرهای این سلسله از جنوب رشته های کوه های #کپه_داغ و دریای #کاسپین( #خزر) تا دریاچه #آرال گسترش یافت.
محمدجواد جعفری، سرپرست هیات کاوش های باستان شناسی تپه تاریخی ریوی شهرستان مانه و سملقان: یافته های باستان شناسی و انجام آزمایش کربن14 روی نمونه های ذغالی نشان داد محوطه تاریخی ریوی در بردارنده شواهد #باستان_شناختی از دوران آهن ۲ تا دوران اسلامی است. تحقیقات گسترده درباره زندگی شهرنشینی در سایت تاریخی ریوی در حال انجام است اما، هنوز ارتباط آن با شهر تاریخی نسا ترکمنستان که ۱۵۰ کیلومتر با آن فاصله دارد انجام نشده است. به دلیل فاصله کم تپه ریوی با نسا، به نظر می رسد این خطه هم از شهرهای پرجمعیت دوران اشکانی بوده زیرا در زمینه آثار یافت شده شباهت هایی دارند
متاسفانه کاوش های باستان شناسی در شمال شرق کشور کمتر انجام شده است از همین روی اکنون در این سایت که دوران تاریخی متعدد از #ماد_ها، #هخامنشیان، #اشکانی و #ساسانیان را در برمی گیرد با خلاء کاوشی روبرو هستیم. در شهر باستانی ریوی بناهایی کشف شده ازجمله دژ، بارو، گورستان، انبار ذخیره آذوقه، فضای صنعتی و غیرصنعتی که نشانه وجود تمدن شهرنشینی است
تاریخچه کاوش باستانی محوطه تاریخی ریوی:
در ۱۳۴۶ توسط دکتر #نگهبان شناسایی و معرفی شد. در ۱۳۵۶ به دست #فائق_توحیدی با شماره ۷۲۰ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید. محوطه تاریخی ریوی بیش از ۱۱۰ هکتار وسعت دارد و مهم ترین بخش های باستان شناختی سطح آن تپه های سه گانه ریوی 'الف'، 'ب' و 'ث' هستند.
متاسفانه تخریب های زیادی در این تپه از سوی کوره های آجرپزی در سال های گذشته انجام شده اما اکنون محوطه این اثر تاریخی از دستبرد افراد محلی محافظت شده است.
با توجه به اهمیت علمی تپه ریوی، برنامه "پروژه باستانشناسی ریوی" برای ۷سال در این منطقه پیگیری می شود که از ۱۳۹۱ با تعیین عرصه و حریم محوطه و لایه نگاری تپه ریوی 'الف' آغازشد و در ۱۳۹۳ در قالب فصل دوم تپه ریوی 'ب'، کاوش لایه نگاری انجام شد.
خرداد۱۳۹۵ فصل سوم کاوش ها با هدف بررسی ژئوفیزیک و بررسی روشمند سطح محوطه انجام گرفت.
مهم ترین اهداف کاوشها:
شناسایی و مطالعه مواد باستان شناسی در شمال خراسان و فراهم کردن بستر پیوسته مطالعاتی، تبدیل محوطه ریوی به یک سایت محوری در مطالعات "دوران آهن و تاریخی" شمال شرق ایران
شباهت های تاریخی_تمدنی شهر ریوی با نسا ترکمنستان طبیعی است زیرا #نسا پایتخت اشکانیان بود بنابراین تمدن شهرنشینی جنوب کوه های کپه داغ(خراسان) با شمال این کوه ها(ترکمنستان) همسانی بسیار دارد.
البته برای بررسی شباهت ها نیاز به زمان بیشتر و سفر به مراکز تاریخی ترکمنستان نظیر #مرو، #عشق_آباد و #داش_اوغوز است.
شهرقدیم #نیشابور (خراسان رضوی امروز)در دوره اسلامی،الگوی حکومتی،شهرنشینی،تمدنی شهرهای #ترکمنستان #ازبکستان #قزاقستان #تاجیکستان #افغانستان بود
ترکمنستان تا پیش از #پیمان_آخال بین #روسیه و ایران #قاجار و جدایی سرزمین های شمال شرق ایران در۱۲۶۰ ( #ناصرالدین_شاه) وجودخارجی نداشت. اما امروز دولت مستقر آن، تمایلی به بیان ریشه ایرانی خود و برقراری پیوند با #فارسی_زبانان ندارد
⬅️ گزیده گزارش سال۱۳۹۵خبرگزاری ایرنا_ بجنورد ✍سیدحسین قدسی
باستان شناسان آلمانی و ایرانی برای یافتن حلقه مفقوده بخشی از تاریخ باستان در شهر دفن شده #ریوی #خراسان_شمالی (۴۵کیلومتری غرب #بجنورد) در تلاش هستند؛ با نیم نگاهی به ارتباط این شهر تاریخی با شهر تاریخی #نسا در #ترکمنستان
مناطق شمال شرق ایران و جنوب غربی #عشق_آباد در ترکمنستان، زادگاه سلسله #پارت و خاستگاه اصلی #اشکانیان بوده است و مرکز تصمیم گیری شاهان این سلسله ها، امااکنون در دل زمین فرو رفته.
باستان شناسان آلمانی در شهر تاریخی ریوی شهرستان #مانه و #سملقان خراسان شمالی برای یافتن قدیمی ترین حوزه مشترک تمدنی #ایران_کهن ( #ایران_زمین)کندوکاو کرده اند برای رمزگشایی حلقه های مفقوده تمدن ایرانی و فرهنگ سازان بشری.
اهمیت تپه تاریخی ریوی(شهر باستانی ریوی) چنان است که استاندار وقت خراسان شمالی، خواستار #ثبت_جهانی آن در #یونسکو شد.
مهناز مقدسی کارشناس ارشد رشته تاریخ در خراسان شمالی به خبرنگار ایرنا گفت: دوره حکومت #اشکانی بین سال های 256 قبل از میلاد و 224 میلادی در منابع تاریخی قید می شود یعنی حدود ۴۸۰ سال. تحقیقات درباره دولت اشکانی به علت منابع تاریخی اندک، کاری سخت است و احتمال دارد شهرهای زیادی از این سلسله همچنان در زیرخاک پنهان باشند.
#دیاکونوف یکی از تاریخ نویسان مشهور در کتاب«اشکانیان» خود به معرفی شهرهای این دوره پرداخته است و مینویسد:"شهرهایی از نوع #پولیس در دورهی #سلوکیان بنا شدند و تعداد این شهرها در زمان #پارت_ها به مراتب افزون گشت."
براساس نوشته این تاریخ نویس، شهر نسا در زمان اشکانیان رشد بسیار کرد و دیگر شهرهای این سلسله از جنوب رشته های کوه های #کپه_داغ و دریای #کاسپین( #خزر) تا دریاچه #آرال گسترش یافت.
محمدجواد جعفری، سرپرست هیات کاوش های باستان شناسی تپه تاریخی ریوی شهرستان مانه و سملقان: یافته های باستان شناسی و انجام آزمایش کربن14 روی نمونه های ذغالی نشان داد محوطه تاریخی ریوی در بردارنده شواهد #باستان_شناختی از دوران آهن ۲ تا دوران اسلامی است. تحقیقات گسترده درباره زندگی شهرنشینی در سایت تاریخی ریوی در حال انجام است اما، هنوز ارتباط آن با شهر تاریخی نسا ترکمنستان که ۱۵۰ کیلومتر با آن فاصله دارد انجام نشده است. به دلیل فاصله کم تپه ریوی با نسا، به نظر می رسد این خطه هم از شهرهای پرجمعیت دوران اشکانی بوده زیرا در زمینه آثار یافت شده شباهت هایی دارند
متاسفانه کاوش های باستان شناسی در شمال شرق کشور کمتر انجام شده است از همین روی اکنون در این سایت که دوران تاریخی متعدد از #ماد_ها، #هخامنشیان، #اشکانی و #ساسانیان را در برمی گیرد با خلاء کاوشی روبرو هستیم. در شهر باستانی ریوی بناهایی کشف شده ازجمله دژ، بارو، گورستان، انبار ذخیره آذوقه، فضای صنعتی و غیرصنعتی که نشانه وجود تمدن شهرنشینی است
تاریخچه کاوش باستانی محوطه تاریخی ریوی:
در ۱۳۴۶ توسط دکتر #نگهبان شناسایی و معرفی شد. در ۱۳۵۶ به دست #فائق_توحیدی با شماره ۷۲۰ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید. محوطه تاریخی ریوی بیش از ۱۱۰ هکتار وسعت دارد و مهم ترین بخش های باستان شناختی سطح آن تپه های سه گانه ریوی 'الف'، 'ب' و 'ث' هستند.
متاسفانه تخریب های زیادی در این تپه از سوی کوره های آجرپزی در سال های گذشته انجام شده اما اکنون محوطه این اثر تاریخی از دستبرد افراد محلی محافظت شده است.
با توجه به اهمیت علمی تپه ریوی، برنامه "پروژه باستانشناسی ریوی" برای ۷سال در این منطقه پیگیری می شود که از ۱۳۹۱ با تعیین عرصه و حریم محوطه و لایه نگاری تپه ریوی 'الف' آغازشد و در ۱۳۹۳ در قالب فصل دوم تپه ریوی 'ب'، کاوش لایه نگاری انجام شد.
خرداد۱۳۹۵ فصل سوم کاوش ها با هدف بررسی ژئوفیزیک و بررسی روشمند سطح محوطه انجام گرفت.
مهم ترین اهداف کاوشها:
شناسایی و مطالعه مواد باستان شناسی در شمال خراسان و فراهم کردن بستر پیوسته مطالعاتی، تبدیل محوطه ریوی به یک سایت محوری در مطالعات "دوران آهن و تاریخی" شمال شرق ایران
شباهت های تاریخی_تمدنی شهر ریوی با نسا ترکمنستان طبیعی است زیرا #نسا پایتخت اشکانیان بود بنابراین تمدن شهرنشینی جنوب کوه های کپه داغ(خراسان) با شمال این کوه ها(ترکمنستان) همسانی بسیار دارد.
البته برای بررسی شباهت ها نیاز به زمان بیشتر و سفر به مراکز تاریخی ترکمنستان نظیر #مرو، #عشق_آباد و #داش_اوغوز است.
شهرقدیم #نیشابور (خراسان رضوی امروز)در دوره اسلامی،الگوی حکومتی،شهرنشینی،تمدنی شهرهای #ترکمنستان #ازبکستان #قزاقستان #تاجیکستان #افغانستان بود