عاشقان ایران
👈 #زرتشت پیامبر، اهل #ری بود ✍نوشتاری از استاد #فريدون_جنيدی ⬅️بخش یک جهانيان «زرتشت» را پيامبری ايرانی می دانند و «گات ها»(که در کنار ديگر کتاب ها، از آتش سوزان اسکندر، سالم به دست ما رسيده است)سروده زرتشت است و اين تنها دين ايرانی است که خود، از فرهنگ…
ادامه 👈 #زرتشت پیامبر، اهل #ری بود👉
✍نوشته ای از استاد #فریدون_جنیدی
⬅️ بخش دوم
مردم در آن زمان آسمان را ستايش می کردند و در طول چند هزار سالی که به آسمان نگاه می کردند، سرانجام توانستند «برج»هايی را از آسمان پيدا کنند و به آنها نامهايی بدهند و کم کم از روی حرکت ماه، شيوه ای «زمان سنجی» درست کردند که ما امروزه تنها از روی يک واژه می توانيم آنرا بشناسيم.
در زبانهای ایرانی، از «انگ» (ang-) اسم آلت می سازند. برای نمونه از مصدر «کليدن» kolidan که در زبان خراسانی به معنای کندن و کاويدن است با «انگ»؛ کلنگ را می سازند، به معنی آلت کاويدن و کندن خاک، يا از مصدر آويختن؛ آونگ را می سازند. مثال دیگر آنکه از ريشه «ما» در #زبان #اوستايی که به معنی سنجش و اندازه گيری است و امروزه در واژه هایی چون: آمار، شماردن، پيمانه، پيمودن، پيمايش و ... باقی مانده است، با «انگ»؛ تبديل به «ماونگ» یا «مانگ» می شود که امروزه هم در زبان های #کردی و #تالشی و #تاتی به «ماه»؛ «مانگ» گفته می شود و در #گيلان و #طبرستان نه به خود ماه، بلکه به تابش ماه «مانگ تو» (mang- tao) گفته می شود.
پس «مانگ» (ماه) يعنی «آلت اندازه گيری»!
البته «انگ» از دید دیگر اوستاشناسان، تنها نتیجهٔ تحولات آوایی واژهٔ ماه یا ماس یا دیگر واژه های اوستایی، در محیطی خاص از بافت متنی یا آوایی است، اما ما آن را در بسیاری از واژه ها پسوند می دانیم.
از روی اين واژه (ماه) در می يابيم که نياکان ما اول با ماه زمان را اندازه گيری می کردند و سال هم نداشتند و تنها همين ماه ها بود! در طول زمان که به برجهای آسمانی نگاه می کردند سرانجام آدميان آگاه شدند که هم زمان با برآمدن خورشيد يکی از اين برج ها -که همان برج «بره» باشد- طول شب و روز با هم برابر می شود و می تواند آغاز درستی برای زمان سنجی ژرف نگر باشد. اين #زمان سنجی، خوشبختانه نخستين زمان سنجی خورشيدی در جهان بود که هنوز هم همه جهانيان از این انديشه نياکان ما بهره می برند.
البته #خيام و گروهش در آغاز سده پنجم (ه. ش.) محاسبه های ديگری انجام دادند و گاهنامه یا #تقویم_جلالی/#جلالی یا #خيامی را ساختند. «گرگوار» مسيحی هم از روی گاهنامه خيام، گاهنامه خودش را ساخت که در هر 3333 سال يک روز اختلاف دارد در حالی که گاهنامه خيامی – بر اساس محاسبات شادروان #احمد_بيرشک – هر يک ميليون و دويست و اندی هزار سال، يک روز نادرستی دارد! و بايد اين را در انديشه داشته باشيم که اين همه ژرف نگری نيازمند چه مقدار دانش و هوش است!
سال شماری خورشيدی و #نوروز، نزديک به پايان هنگام (دوره) #جمشيدی پيدا شد. ما اين گاهشماری را به جهانيان آشکار کرديم و برگزاری #جشن_نوروز برای ما بايد براستی «جشن دانش» باشد. ولی وقتی چندهزارسال می گذرد و تنها مردم، اين جشن ها را برگزار می کنند، انديشه و فرهنگ توده مردم هم وارد آن می شود. امروز کسی نمی انديشد که بايد اين #جشن را جهش بزرگ دانش بشری دانست. کاری که از آغاز آن هزاران سال می گذرد و هنوز روان است و تا جهان برجاست روان خواهد بود. به هر روی اين جشن امروزه به شکل مردمی، برپا می شود که بسيار بسيار نيکو است. پس از همراهی مردم با هر پديده فرهنگی، فرهنگ توده مردم هم به آن وارد می شود.
■اما هنگام آغاز سال نو، در نوروز در دربار شاهان #ساسانی، سان بر اين بود که شاه در تالاری می نشست و موبد موبدان نزد شاه می آمد و در می زد. شاه در پاسخ در زدن موبد می پرسيد؛ کيست؟ و موبد در پاسخ می گفت: سرسبزی و خرمی و نوروز و ... هستم. سپس در را باز می کردند و به همراه موبد هفت نفر با هفت ظرف در دست که در هر کدام يک نوع دانه، سبز کرده بودند وارد می شدند. اين هفت #سبزه در بر دارنده: گندم، نخود، جو، عدس، لوبیا و ارزن بود؛ به نشانه اینکه سال پیش رو، خرمی و سرسبزی با خود به همراه بیاورد و سالی «آبسال» (سالی که آب در آن زیاد است) باشد.
/از کانال #بنیاد_نیشابور
@bonyad_neyshaboor
ادامه در فرسته ی پسین(پست بعدی)👇
@LoversofIRAN
✍نوشته ای از استاد #فریدون_جنیدی
⬅️ بخش دوم
مردم در آن زمان آسمان را ستايش می کردند و در طول چند هزار سالی که به آسمان نگاه می کردند، سرانجام توانستند «برج»هايی را از آسمان پيدا کنند و به آنها نامهايی بدهند و کم کم از روی حرکت ماه، شيوه ای «زمان سنجی» درست کردند که ما امروزه تنها از روی يک واژه می توانيم آنرا بشناسيم.
در زبانهای ایرانی، از «انگ» (ang-) اسم آلت می سازند. برای نمونه از مصدر «کليدن» kolidan که در زبان خراسانی به معنای کندن و کاويدن است با «انگ»؛ کلنگ را می سازند، به معنی آلت کاويدن و کندن خاک، يا از مصدر آويختن؛ آونگ را می سازند. مثال دیگر آنکه از ريشه «ما» در #زبان #اوستايی که به معنی سنجش و اندازه گيری است و امروزه در واژه هایی چون: آمار، شماردن، پيمانه، پيمودن، پيمايش و ... باقی مانده است، با «انگ»؛ تبديل به «ماونگ» یا «مانگ» می شود که امروزه هم در زبان های #کردی و #تالشی و #تاتی به «ماه»؛ «مانگ» گفته می شود و در #گيلان و #طبرستان نه به خود ماه، بلکه به تابش ماه «مانگ تو» (mang- tao) گفته می شود.
پس «مانگ» (ماه) يعنی «آلت اندازه گيری»!
البته «انگ» از دید دیگر اوستاشناسان، تنها نتیجهٔ تحولات آوایی واژهٔ ماه یا ماس یا دیگر واژه های اوستایی، در محیطی خاص از بافت متنی یا آوایی است، اما ما آن را در بسیاری از واژه ها پسوند می دانیم.
از روی اين واژه (ماه) در می يابيم که نياکان ما اول با ماه زمان را اندازه گيری می کردند و سال هم نداشتند و تنها همين ماه ها بود! در طول زمان که به برجهای آسمانی نگاه می کردند سرانجام آدميان آگاه شدند که هم زمان با برآمدن خورشيد يکی از اين برج ها -که همان برج «بره» باشد- طول شب و روز با هم برابر می شود و می تواند آغاز درستی برای زمان سنجی ژرف نگر باشد. اين #زمان سنجی، خوشبختانه نخستين زمان سنجی خورشيدی در جهان بود که هنوز هم همه جهانيان از این انديشه نياکان ما بهره می برند.
البته #خيام و گروهش در آغاز سده پنجم (ه. ش.) محاسبه های ديگری انجام دادند و گاهنامه یا #تقویم_جلالی/#جلالی یا #خيامی را ساختند. «گرگوار» مسيحی هم از روی گاهنامه خيام، گاهنامه خودش را ساخت که در هر 3333 سال يک روز اختلاف دارد در حالی که گاهنامه خيامی – بر اساس محاسبات شادروان #احمد_بيرشک – هر يک ميليون و دويست و اندی هزار سال، يک روز نادرستی دارد! و بايد اين را در انديشه داشته باشيم که اين همه ژرف نگری نيازمند چه مقدار دانش و هوش است!
سال شماری خورشيدی و #نوروز، نزديک به پايان هنگام (دوره) #جمشيدی پيدا شد. ما اين گاهشماری را به جهانيان آشکار کرديم و برگزاری #جشن_نوروز برای ما بايد براستی «جشن دانش» باشد. ولی وقتی چندهزارسال می گذرد و تنها مردم، اين جشن ها را برگزار می کنند، انديشه و فرهنگ توده مردم هم وارد آن می شود. امروز کسی نمی انديشد که بايد اين #جشن را جهش بزرگ دانش بشری دانست. کاری که از آغاز آن هزاران سال می گذرد و هنوز روان است و تا جهان برجاست روان خواهد بود. به هر روی اين جشن امروزه به شکل مردمی، برپا می شود که بسيار بسيار نيکو است. پس از همراهی مردم با هر پديده فرهنگی، فرهنگ توده مردم هم به آن وارد می شود.
■اما هنگام آغاز سال نو، در نوروز در دربار شاهان #ساسانی، سان بر اين بود که شاه در تالاری می نشست و موبد موبدان نزد شاه می آمد و در می زد. شاه در پاسخ در زدن موبد می پرسيد؛ کيست؟ و موبد در پاسخ می گفت: سرسبزی و خرمی و نوروز و ... هستم. سپس در را باز می کردند و به همراه موبد هفت نفر با هفت ظرف در دست که در هر کدام يک نوع دانه، سبز کرده بودند وارد می شدند. اين هفت #سبزه در بر دارنده: گندم، نخود، جو، عدس، لوبیا و ارزن بود؛ به نشانه اینکه سال پیش رو، خرمی و سرسبزی با خود به همراه بیاورد و سالی «آبسال» (سالی که آب در آن زیاد است) باشد.
/از کانال #بنیاد_نیشابور
@bonyad_neyshaboor
ادامه در فرسته ی پسین(پست بعدی)👇
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
🌺Хушо шумо, ҷашн имрӯз #Spndarmzgan (буд, ки зан ва замин вуҷуд дорад) #سپندارمذگان(گرامیداشت زن و زمین)خجسته باد Happy #Spndarmzgan celebration (honoring the women and Earth) @loversofiranianculture
⬆️ نخستین پست این کانال، سه سال پیش
سپندارمذگان ۱۳۹۵، آغاز به کار این کانال بود
جشن #سپندارمذگان یا #اسفندگان، بزرگداشت زن، زمین، زایش و زندگی در #تقویم_جلالی که گاهشمار کنونی ایران است برابر ۲۹ بهمن؛ و در گاهشمار #باستانی ایران برابر با ۵ اسفند است.
⬅️دقیقا سه سال از روز آغاز به کار کانال #عاشقان_ایران گذشته است. در روز فرخنده ی جشن #سپندارمذگان (گرامیداشت زن و زندگی و زمین)، این کانال را راه اندازی کردم. هدف نخستم ارتباط گیری با فارسی زبانان تاجیکستان و ازبکستان بود که خط فارسی را نمیدانند و به سیرلیک(خط روسی) می نویسند.
در سیاست های استعماری اتحاد جماهیر #شوروی، خط همه سرزمین های پیرامونی تسخیر شده به دست ارتش سرخ، به سیرلیک دگرگون شد و یک استحاله فرهنگی بزرگ رخ داد چراکه پیوند مردم آن سرزمین ها با متون کهن و نوشتارهای پیشین خود که بیشتر به خط فارسی (عربی) بود قطع گشت!
به همین دلیل به یادگیری خط سیرلیک پرداختم و با آزمون و خطا در آغاز راه از آن استفاده کردم. خوشبختانه با تاجیکان فرارود ارتباط برقرارشد، اگرچه دست و پاشکسته و با غلط های نگارشی اما در ادامه ی مسیر خط سیرلیک من هم پیشرفت کرد.
کانال Lovers of Iran نخستین و تنها کانالی در میان کانال های ملی بود که به استفاده از خط #سیرلیک روی آورد. اما چون شمار کاربران تاجیک شبکه تلگرام بسیار محدود بود، هدف اولیه به آن اندازه که در نظر بود، به دست نیامد.
پس از چندماه، رویکرد کانال با تمرکز بر فرهنگ ایرانی داخل کشور و خط فارسی تغییر کرد.
در این سه سال، موزیک ها، ویدیوها و نوشتارهای بسیاری در کانال بارگذاری شد که هدف آن دیدن و شناختن رنگ های گوناگون فرهنگ ایران زمین (درون مرزهای ایران و بیرون از آن) بود به ویژه که موسیقی و آواز، یکی از بارزترین نمودهای فرهنگ ملی هر کشور است.
همچنین به دغدغه های ملی در حوزه های گوناگون فرهنگ، هنر، سیاست، و تاریخ کشور باعث شد درباره این موضوعات هم گاهگاه نوشتارهای گذاشته شود.
سپاسگزارم از همراهی دوستانی که سه سال همراه کانال #عاشقان_ایران بودند و خوشامدگویی می کنم به دوستانی که به تازگی پیوسته اند. برای آشنایی با روش استفاده از این کانال و چیدمان نوشتارها، پیام #راهنمای کانال بالای این برگه سنجاق(pin) شده است.
سپندارمذگان بر ایرانیان شاد باد.
🌺🌱🎊🎊🍃🌹
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
سپندارمذگان ۱۳۹۵، آغاز به کار این کانال بود
جشن #سپندارمذگان یا #اسفندگان، بزرگداشت زن، زمین، زایش و زندگی در #تقویم_جلالی که گاهشمار کنونی ایران است برابر ۲۹ بهمن؛ و در گاهشمار #باستانی ایران برابر با ۵ اسفند است.
⬅️دقیقا سه سال از روز آغاز به کار کانال #عاشقان_ایران گذشته است. در روز فرخنده ی جشن #سپندارمذگان (گرامیداشت زن و زندگی و زمین)، این کانال را راه اندازی کردم. هدف نخستم ارتباط گیری با فارسی زبانان تاجیکستان و ازبکستان بود که خط فارسی را نمیدانند و به سیرلیک(خط روسی) می نویسند.
در سیاست های استعماری اتحاد جماهیر #شوروی، خط همه سرزمین های پیرامونی تسخیر شده به دست ارتش سرخ، به سیرلیک دگرگون شد و یک استحاله فرهنگی بزرگ رخ داد چراکه پیوند مردم آن سرزمین ها با متون کهن و نوشتارهای پیشین خود که بیشتر به خط فارسی (عربی) بود قطع گشت!
به همین دلیل به یادگیری خط سیرلیک پرداختم و با آزمون و خطا در آغاز راه از آن استفاده کردم. خوشبختانه با تاجیکان فرارود ارتباط برقرارشد، اگرچه دست و پاشکسته و با غلط های نگارشی اما در ادامه ی مسیر خط سیرلیک من هم پیشرفت کرد.
کانال Lovers of Iran نخستین و تنها کانالی در میان کانال های ملی بود که به استفاده از خط #سیرلیک روی آورد. اما چون شمار کاربران تاجیک شبکه تلگرام بسیار محدود بود، هدف اولیه به آن اندازه که در نظر بود، به دست نیامد.
پس از چندماه، رویکرد کانال با تمرکز بر فرهنگ ایرانی داخل کشور و خط فارسی تغییر کرد.
در این سه سال، موزیک ها، ویدیوها و نوشتارهای بسیاری در کانال بارگذاری شد که هدف آن دیدن و شناختن رنگ های گوناگون فرهنگ ایران زمین (درون مرزهای ایران و بیرون از آن) بود به ویژه که موسیقی و آواز، یکی از بارزترین نمودهای فرهنگ ملی هر کشور است.
همچنین به دغدغه های ملی در حوزه های گوناگون فرهنگ، هنر، سیاست، و تاریخ کشور باعث شد درباره این موضوعات هم گاهگاه نوشتارهای گذاشته شود.
سپاسگزارم از همراهی دوستانی که سه سال همراه کانال #عاشقان_ایران بودند و خوشامدگویی می کنم به دوستانی که به تازگی پیوسته اند. برای آشنایی با روش استفاده از این کانال و چیدمان نوشتارها، پیام #راهنمای کانال بالای این برگه سنجاق(pin) شده است.
سپندارمذگان بر ایرانیان شاد باد.
🌺🌱🎊🎊🍃🌹
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
⬆️ نخستین پست این کانال، سه سال پیش
سپندارمذگان ۱۳۹۵، آغاز به کار این کانال بود
جشن #سپندارمذگان یا #اسفندگان، بزرگداشت زن، زمین، زایش و زندگی در #تقویم_جلالی که گاهشمار کنونی ایران است برابر ۲۹ بهمن؛ و در گاهشمار #باستانی ایران برابر با ۵ اسفند است.
⬅️دقیقا سه سال از روز آغاز به کار کانال #عاشقان_ایران گذشته است. در روز فرخنده ی جشن #سپندارمذگان (گرامیداشت زن و زندگی و زمین)، این کانال را راه اندازی کردم. هدف نخستم ارتباط گیری با فارسی زبانان تاجیکستان و ازبکستان بود که خط فارسی را نمیدانند و به سیرلیک(خط روسی) می نویسند.
در سیاست های استعماری اتحاد جماهیر #شوروی، خط همه سرزمین های پیرامونی تسخیر شده به دست ارتش سرخ، به سیرلیک دگرگون شد و یک استحاله فرهنگی بزرگ رخ داد چراکه پیوند مردم آن سرزمین ها با متون کهن و نوشتارهای پیشین خود که بیشتر به خط فارسی (عربی) بود قطع گشت!
به همین دلیل به یادگیری خط سیرلیک پرداختم و با آزمون و خطا در آغاز راه از آن استفاده کردم. خوشبختانه با تاجیکان فرارود ارتباط برقرارشد، اگرچه دست و پاشکسته و با غلط های نگارشی اما در ادامه ی مسیر خط سیرلیک من هم پیشرفت کرد.
کانال Lovers of Iran نخستین و تنها کانالی در میان کانال های ملی بود که به استفاده از خط #سیرلیک روی آورد. اما چون شمار کاربران تاجیک شبکه تلگرام بسیار محدود بود، هدف اولیه به آن اندازه که در نظر بود، به دست نیامد.
پس از چندماه، رویکرد کانال با تمرکز بر فرهنگ ایرانی داخل کشور و خط فارسی تغییر کرد.
در این سه سال، موزیک ها، ویدیوها و نوشتارهای بسیاری در کانال بارگذاری شد که هدف آن دیدن و شناختن رنگ های گوناگون فرهنگ ایران زمین (درون مرزهای ایران و بیرون از آن) بود به ویژه که موسیقی و آواز، یکی از بارزترین نمودهای فرهنگ ملی هر کشور است.
همچنین به دغدغه های ملی در حوزه های گوناگون فرهنگ، هنر، سیاست، و تاریخ کشور باعث شد درباره این موضوعات هم گاهگاه نوشتارهای گذاشته شود.
سپاسگزارم از همراهی دوستانی که سه سال همراه کانال #عاشقان_ایران بودند و خوشامدگویی می کنم به دوستانی که به تازگی پیوسته اند. برای آشنایی با روش استفاده از این کانال و چیدمان نوشتارها، پیام #راهنمای کانال بالای این برگه سنجاق(pin) شده است.
سپندارمذگان بر ایرانیان شاد باد.
🌺🌱🎊🎊🍃🌹
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
سپندارمذگان ۱۳۹۵، آغاز به کار این کانال بود
جشن #سپندارمذگان یا #اسفندگان، بزرگداشت زن، زمین، زایش و زندگی در #تقویم_جلالی که گاهشمار کنونی ایران است برابر ۲۹ بهمن؛ و در گاهشمار #باستانی ایران برابر با ۵ اسفند است.
⬅️دقیقا سه سال از روز آغاز به کار کانال #عاشقان_ایران گذشته است. در روز فرخنده ی جشن #سپندارمذگان (گرامیداشت زن و زندگی و زمین)، این کانال را راه اندازی کردم. هدف نخستم ارتباط گیری با فارسی زبانان تاجیکستان و ازبکستان بود که خط فارسی را نمیدانند و به سیرلیک(خط روسی) می نویسند.
در سیاست های استعماری اتحاد جماهیر #شوروی، خط همه سرزمین های پیرامونی تسخیر شده به دست ارتش سرخ، به سیرلیک دگرگون شد و یک استحاله فرهنگی بزرگ رخ داد چراکه پیوند مردم آن سرزمین ها با متون کهن و نوشتارهای پیشین خود که بیشتر به خط فارسی (عربی) بود قطع گشت!
به همین دلیل به یادگیری خط سیرلیک پرداختم و با آزمون و خطا در آغاز راه از آن استفاده کردم. خوشبختانه با تاجیکان فرارود ارتباط برقرارشد، اگرچه دست و پاشکسته و با غلط های نگارشی اما در ادامه ی مسیر خط سیرلیک من هم پیشرفت کرد.
کانال Lovers of Iran نخستین و تنها کانالی در میان کانال های ملی بود که به استفاده از خط #سیرلیک روی آورد. اما چون شمار کاربران تاجیک شبکه تلگرام بسیار محدود بود، هدف اولیه به آن اندازه که در نظر بود، به دست نیامد.
پس از چندماه، رویکرد کانال با تمرکز بر فرهنگ ایرانی داخل کشور و خط فارسی تغییر کرد.
در این سه سال، موزیک ها، ویدیوها و نوشتارهای بسیاری در کانال بارگذاری شد که هدف آن دیدن و شناختن رنگ های گوناگون فرهنگ ایران زمین (درون مرزهای ایران و بیرون از آن) بود به ویژه که موسیقی و آواز، یکی از بارزترین نمودهای فرهنگ ملی هر کشور است.
همچنین به دغدغه های ملی در حوزه های گوناگون فرهنگ، هنر، سیاست، و تاریخ کشور باعث شد درباره این موضوعات هم گاهگاه نوشتارهای گذاشته شود.
سپاسگزارم از همراهی دوستانی که سه سال همراه کانال #عاشقان_ایران بودند و خوشامدگویی می کنم به دوستانی که به تازگی پیوسته اند. برای آشنایی با روش استفاده از این کانال و چیدمان نوشتارها، پیام #راهنمای کانال بالای این برگه سنجاق(pin) شده است.
سپندارمذگان بر ایرانیان شاد باد.
🌺🌱🎊🎊🍃🌹
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
ادامه 👈 #زرتشت پیامبر، اهل #ری بود👉
✍نوشته ای از استاد #فریدون_جنیدی
⬅️ بخش دوم
مردم در آن زمان آسمان را ستايش می کردند و در طول چند هزار سالی که به آسمان نگاه می کردند، سرانجام توانستند «برج»هايی را از آسمان پيدا کنند و به آنها نامهايی بدهند و کم کم از روی حرکت ماه، شيوه ای «زمان سنجی» درست کردند که ما امروزه تنها از روی يک واژه می توانيم آنرا بشناسيم.
در زبانهای ایرانی، از «انگ» (ang-) اسم آلت می سازند. برای نمونه از مصدر «کليدن» kolidan که در زبان خراسانی به معنای کندن و کاويدن است با «انگ»؛ کلنگ را می سازند، به معنی آلت کاويدن و کندن خاک، يا از مصدر آويختن؛ آونگ را می سازند. مثال دیگر آنکه از ريشه «ما» در #زبان #اوستايی که به معنی سنجش و اندازه گيری است و امروزه در واژه هایی چون: آمار، شماردن، پيمانه، پيمودن، پيمايش و ... باقی مانده است، با «انگ»؛ تبديل به «ماونگ» یا «مانگ» می شود که امروزه هم در زبان های #کردی و #تالشی و #تاتی به «ماه»؛ «مانگ» گفته می شود و در #گيلان و #طبرستان نه به خود ماه، بلکه به تابش ماه «مانگ تو» (mang- tao) گفته می شود.
پس «مانگ» (ماه) يعنی «آلت اندازه گيری»!
البته «انگ» از دید دیگر اوستاشناسان، تنها نتیجهٔ تحولات آوایی واژهٔ ماه یا ماس یا دیگر واژه های اوستایی، در محیطی خاص از بافت متنی یا آوایی است، اما ما آن را در بسیاری از واژه ها پسوند می دانیم.
از روی اين واژه (ماه) در می يابيم که نياکان ما اول با ماه زمان را اندازه گيری می کردند و سال هم نداشتند و تنها همين ماه ها بود! در طول زمان که به برجهای آسمانی نگاه می کردند سرانجام آدميان آگاه شدند که هم زمان با برآمدن خورشيد يکی از اين برج ها -که همان برج «بره» باشد- طول شب و روز با هم برابر می شود و می تواند آغاز درستی برای زمان سنجی ژرف نگر باشد. اين #زمان سنجی، خوشبختانه نخستين زمان سنجی خورشيدی در جهان بود که هنوز هم همه جهانيان از این انديشه نياکان ما بهره می برند.
البته #خيام و گروهش در آغاز سده پنجم (ه. ش.) محاسبه های ديگری انجام دادند و گاهنامه یا #تقویم_جلالی/#جلالی یا #خيامی را ساختند. «گرگوار» مسيحی هم از روی گاهنامه خيام، گاهنامه خودش را ساخت که در هر 3333 سال يک روز اختلاف دارد در حالی که گاهنامه خيامی – بر اساس محاسبات شادروان #احمد_بيرشک – هر يک ميليون و دويست و اندی هزار سال، يک روز نادرستی دارد! و بايد اين را در انديشه داشته باشيم که اين همه ژرف نگری نيازمند چه مقدار دانش و هوش است!
سال شماری خورشيدی و #نوروز، نزديک به پايان هنگام (دوره) #جمشيدی پيدا شد. ما اين گاهشماری را به جهانيان آشکار کرديم و برگزاری #جشن_نوروز برای ما بايد براستی «جشن دانش» باشد. ولی وقتی چندهزارسال می گذرد و تنها مردم، اين جشن ها را برگزار می کنند، انديشه و فرهنگ توده مردم هم وارد آن می شود. امروز کسی نمی انديشد که بايد اين #جشن را جهش بزرگ دانش بشری دانست. کاری که از آغاز آن هزاران سال می گذرد و هنوز روان است و تا جهان برجاست روان خواهد بود. به هر روی اين جشن امروزه به شکل مردمی، برپا می شود که بسيار بسيار نيکو است. پس از همراهی مردم با هر پديده فرهنگی، فرهنگ توده مردم هم به آن وارد می شود.
■اما هنگام آغاز سال نو، در نوروز در دربار شاهان #ساسانی، سان بر اين بود که شاه در تالاری می نشست و موبد موبدان نزد شاه می آمد و در می زد. شاه در پاسخ در زدن موبد می پرسيد؛ کيست؟ و موبد در پاسخ می گفت: سرسبزی و خرمی و نوروز و ... هستم. سپس در را باز می کردند و به همراه موبد هفت نفر با هفت ظرف در دست که در هر کدام يک نوع دانه، سبز کرده بودند وارد می شدند. اين هفت #سبزه در بر دارنده: گندم، نخود، جو، عدس، لوبیا و ارزن بود؛ به نشانه اینکه سال پیش رو، خرمی و سرسبزی با خود به همراه بیاورد و سالی «آبسال» (سالی که آب در آن زیاد است) باشد.
/از کانال #بنیاد_نیشابور
@bonyad_neyshaboor
ادامه در فرسته ی پسین(پست بعدی)👇
@LoversofIRAN
✍نوشته ای از استاد #فریدون_جنیدی
⬅️ بخش دوم
مردم در آن زمان آسمان را ستايش می کردند و در طول چند هزار سالی که به آسمان نگاه می کردند، سرانجام توانستند «برج»هايی را از آسمان پيدا کنند و به آنها نامهايی بدهند و کم کم از روی حرکت ماه، شيوه ای «زمان سنجی» درست کردند که ما امروزه تنها از روی يک واژه می توانيم آنرا بشناسيم.
در زبانهای ایرانی، از «انگ» (ang-) اسم آلت می سازند. برای نمونه از مصدر «کليدن» kolidan که در زبان خراسانی به معنای کندن و کاويدن است با «انگ»؛ کلنگ را می سازند، به معنی آلت کاويدن و کندن خاک، يا از مصدر آويختن؛ آونگ را می سازند. مثال دیگر آنکه از ريشه «ما» در #زبان #اوستايی که به معنی سنجش و اندازه گيری است و امروزه در واژه هایی چون: آمار، شماردن، پيمانه، پيمودن، پيمايش و ... باقی مانده است، با «انگ»؛ تبديل به «ماونگ» یا «مانگ» می شود که امروزه هم در زبان های #کردی و #تالشی و #تاتی به «ماه»؛ «مانگ» گفته می شود و در #گيلان و #طبرستان نه به خود ماه، بلکه به تابش ماه «مانگ تو» (mang- tao) گفته می شود.
پس «مانگ» (ماه) يعنی «آلت اندازه گيری»!
البته «انگ» از دید دیگر اوستاشناسان، تنها نتیجهٔ تحولات آوایی واژهٔ ماه یا ماس یا دیگر واژه های اوستایی، در محیطی خاص از بافت متنی یا آوایی است، اما ما آن را در بسیاری از واژه ها پسوند می دانیم.
از روی اين واژه (ماه) در می يابيم که نياکان ما اول با ماه زمان را اندازه گيری می کردند و سال هم نداشتند و تنها همين ماه ها بود! در طول زمان که به برجهای آسمانی نگاه می کردند سرانجام آدميان آگاه شدند که هم زمان با برآمدن خورشيد يکی از اين برج ها -که همان برج «بره» باشد- طول شب و روز با هم برابر می شود و می تواند آغاز درستی برای زمان سنجی ژرف نگر باشد. اين #زمان سنجی، خوشبختانه نخستين زمان سنجی خورشيدی در جهان بود که هنوز هم همه جهانيان از این انديشه نياکان ما بهره می برند.
البته #خيام و گروهش در آغاز سده پنجم (ه. ش.) محاسبه های ديگری انجام دادند و گاهنامه یا #تقویم_جلالی/#جلالی یا #خيامی را ساختند. «گرگوار» مسيحی هم از روی گاهنامه خيام، گاهنامه خودش را ساخت که در هر 3333 سال يک روز اختلاف دارد در حالی که گاهنامه خيامی – بر اساس محاسبات شادروان #احمد_بيرشک – هر يک ميليون و دويست و اندی هزار سال، يک روز نادرستی دارد! و بايد اين را در انديشه داشته باشيم که اين همه ژرف نگری نيازمند چه مقدار دانش و هوش است!
سال شماری خورشيدی و #نوروز، نزديک به پايان هنگام (دوره) #جمشيدی پيدا شد. ما اين گاهشماری را به جهانيان آشکار کرديم و برگزاری #جشن_نوروز برای ما بايد براستی «جشن دانش» باشد. ولی وقتی چندهزارسال می گذرد و تنها مردم، اين جشن ها را برگزار می کنند، انديشه و فرهنگ توده مردم هم وارد آن می شود. امروز کسی نمی انديشد که بايد اين #جشن را جهش بزرگ دانش بشری دانست. کاری که از آغاز آن هزاران سال می گذرد و هنوز روان است و تا جهان برجاست روان خواهد بود. به هر روی اين جشن امروزه به شکل مردمی، برپا می شود که بسيار بسيار نيکو است. پس از همراهی مردم با هر پديده فرهنگی، فرهنگ توده مردم هم به آن وارد می شود.
■اما هنگام آغاز سال نو، در نوروز در دربار شاهان #ساسانی، سان بر اين بود که شاه در تالاری می نشست و موبد موبدان نزد شاه می آمد و در می زد. شاه در پاسخ در زدن موبد می پرسيد؛ کيست؟ و موبد در پاسخ می گفت: سرسبزی و خرمی و نوروز و ... هستم. سپس در را باز می کردند و به همراه موبد هفت نفر با هفت ظرف در دست که در هر کدام يک نوع دانه، سبز کرده بودند وارد می شدند. اين هفت #سبزه در بر دارنده: گندم، نخود، جو، عدس، لوبیا و ارزن بود؛ به نشانه اینکه سال پیش رو، خرمی و سرسبزی با خود به همراه بیاورد و سالی «آبسال» (سالی که آب در آن زیاد است) باشد.
/از کانال #بنیاد_نیشابور
@bonyad_neyshaboor
ادامه در فرسته ی پسین(پست بعدی)👇
@LoversofIRAN