عاشقان ایران
470 subscribers
4.39K photos
2.35K videos
163 files
887 links
ادمین @Lovers_of_IRAN_bot
عاشقان ایران
از باختر تا خاور پهنکوه ایران
از دریاچه کاسپی تاجنوب دریای پارس
#ایران بزرگترین دلیل کنارهم بودن ما با همه تفاوتهاست

دغدغه های ملی

راهنما👈 https://t.me/LoversofIRAN/2531

https://instagram.com/LoversofIRAN اینستا
Download Telegram
👈داستان زبان مادری

@LoversofIRAN
#میلاد_عظیمی

⬅️در بهمن 1324 کشور ما، روزهای پر ‌ابهام و خطری را می گذراند. فرقه متجاسر #پیشه_وری به پشتوانه حمایتهای پنهان و آشکار #شوروی خوابهای خطرناکی برای #تمامیت_ارضی ایران می دید و یکی از بهانه هایش «داستان #زبان_مادری»(تعبیر از استاد #محمدعلی_موحد) بود. در چنین هنگامه‌ای #عباس_اقبال_آشتیانی پا به میدان گذاشت و مقاله ای ماندگار نوشت به نام «سیاست زبان»که هنوز هم خواندنی و تأمل برانگیز است.(یادگار، س2،ش6،صص1-7).

در این مقاله، که به قول #علامه_قزوینی در «بحبوحه تلاطم امواج فتن» نوشته شده، اقبال، بی آنکه پایاب شکیبایی را از دست بدهد، با متانت و جامع نگری به "داستان زبان مادری" نگریسته و توصیه های مهمی به حکومت وقت برای اتخاذ "سیاست" سنجیده و معطوف به حفظ #منافع_ملی در زمینه "زبان"، کرده است.

به اعتقاد اقبال وظیفه دولت در داخل و خارج کشور، تقویت و تعمیم #زبان #فارسی است. در خارج از #ایران، اولویت را توجه به قلمرو تاریخی زبان فارسی و فرهنگ ایران می داند و لزوم عنایت به ممالک #مسلمان و به ویژه مناطق #شیعه_‌نشین را گوشزد می کند.

در داخل کشور هم به حکومت پیشنهاد می کند هوشیار و خوددار باشد. شانتاژهای سیاسی و امنیتی کشورهای بیگانه و عمال داخلی آنها را خوب بشناسد. به جامعه آگاهی بدهد که بدخواهان سیاستهای گریز از مرکز و #تجزیه_طلبانه خود را در پوشش دلسوزی برای زبان و فرهنگ #بومی به پیش می برند. همچنین مؤکداً از دولت می خواهد خواسته‌های به حق توده های عظیم مردمی را محترم بشمارد.

می گوید "مردم" محق هستند و به شکل طبیعی و غریزی به #زبان_مادری و فرهنگ #قومی و #بومی خود دلبستگی و ای بسا تعصب دارند. از دولت می‌خواهد در برابر مردم، نرمش نشان دهد و تمایل طبیعی آنها به زبان مادری خود را به رسمیت بشناسد. در کنار آن البته #زبان_فارسی و #فرهنگ_ایران و مؤلفه های #ملیت_ایرانی را در جامعه متنوع و متکثر ایران گسترش دهد و تقویت کند.

به نظر اقبال آنچه اهمیت کلیدی دارد این است که ملت ایران، به هر زبان، مذهب و قومی که هستند، #ایرانی" بار بیایند و به فرهنگ ایرانی دلبسته باشند و به آداب ایرانی متأدب باشند و خلق و خوی ایرانی داشته باشند و صدالبته بتوانند با زبان رسمی کشور – که زبان فارسی است – با هم ارتباط و مراوده داشته باشند. عین عبارتش را می‌نویسم تا درودی به روان پاکش نثار کنید:

اصل مسئله در این است که ایرانی ایرانی بماند و ایرانی فکر کند و جز مصالح ایران چیزی دیگر نخواهد و عشق ایران در سراپای وجود او مستولی باشد؛ حال اگر ایرانی به فارسی تکلم کند یا به #ترکی یا به #عربی چندان اهمیت ندارد.
《یکی ست ترکی و #تازی در این معامله حافظ
حدیث عشق بیان کن به هر زبان که تو دانی》

در محیطی متین و معتدل و خرد‌مدار، زبان فارسی و زبانها و گویشهای #اقوام ایرانی معارض هم نیستند که اثبات یکی منوط به نفی دیگری باشد. در فضایی که سیاست‌زده و امنیتی نیست، زبان فارسی و گویشهای بومی، دوست و هم‌افزا هستند.

🔷چون صحبت از "سیاست زبان" و بالمآل نقش و وظیفه "دولت" به میان آمد باید بگویم که من با نظر استاد محمدعلی موحد موافقم که در مسئله آموزش و استفاده از زبان #قومی و #ملی «دولت نفیاً یا اثباتاً نباید مداخله کند.»(بخارا، ش98). به این معنا که دولت صرفاً باید به وظایف و تکالیف مصرّح قانونی خود عمل کند و پاسدار اصل 15 قانون اساسی باشد که مقرر می دارد:
«زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد. ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است.»

امروز بحمدالله، سیاستِ مجرا در مملکت ما در زمینه زبانهای #محلی و فرهنگ #قومی، اجمالاً درست و بسامان است . همه آزادند که به هر زبانی که دلشان می خواهد حرف بزنند، آن را بیاموزند و به فرزندان خود بیاموزانند. رسانه های مکتوب، مجازی، شنیداری و دیداری فراوانی برای گویشهای بومی وجود دارد. اگر در امر تدریس زبانهای محلی در مدارس کم‌کاری شده، قابل جبران است و تازه مگر تمام اصول قانون اساسی کامل و درست اجرا شده است که اصل 15 اجرا شده باشد. باید شکیبا بود. مهم این است که #ملت و دولت ایران، زبانها و گویشهای بومی را به رسمیت می شناسند.

آنچه مغفول و مظلوم مانده و در معرض خطر جدی است، "زبان فارسی" است که دوست و دشمن هر یک به طریقی، به اعتبار و ابهت آن آسیب می زنند؛ نه #صدا_سیما به وظیفه اش دربرابر حفظ و تقویت زبان فارسی عمل می کند و نه آموزش و پرورش، وزارت ارشاد، دانشکده های ادبیات و #فرهنگستان زبان و ادب فارسی. زبان روزنامه ها و مجلات و سایتها و فیلمها روز به روز خرابتر می شود و دانش‌آموزان و دانشجویان از نوشتن چند سطر فارسی درست ناتوان شده اند.

@LoversofIRAN
👈درباره‌ی روانشاد، ایرج افشار، از زبان استاد محمدرضا شفیعی‌کدکنی، برای ۱۶ مهر، زادروز ایرج افشار، #پدر_کتابشناسی ایران

@LoversofIRAN

⬅️نیم قرن با او زندگی کردم
به بهانهء زادروزش

قصد ندارم كه به میدانهای فراخ و پهناور كارهای او، حتی كوچكترین اشاره‌ای داشته باشم؛ ولی از یادآوریِ این نكته ناگزیرم كه بگویم: در میانِ پژوهشگران قرن بیستم #ایران، میراث كمتر كسی به پهناوری و باروَری و تنوّع و سودمندی میراثِ اوست. این میراث مجموعه بیشمار و گسترده‌ای از سندها، متن‌ها، یادداشت‌ها، خاطره‌ها، سفرنامه‌ها و «فكت»‌هاست و كوچكترین ضمیمه‌ای از انشانویسی و عبارت‌پردازی‌های رایج در میان معاصران ما را ندارد و از هرگونه مبالغه مستعار بركنار است. او از «محققانی» نبود كه «متن» دیگران را بَدل به «حاشیه» كند و حاشیة دیگران را بَدَل به متن و با ارجاعاتِ دكوراتیو اینترنتی آن را در چشم مردمان بیاراید. اكنونیان و آیندگان به سطرْ سطرِ نوشته‌ها و یادداشت‌های او نیاز دارند و این نیاز، روز به روز، رویْ در افزونی خواهد داشت، چه در جهانِ ایرانی و چه در میانِ اَنیران.

حدود نیم‌قرن با او زندگی كردم، در كوه و دشت، در سفر و حضر، در وطن و سرزمین‌های بیگانه، و یك جمله‌ی سیاسی از او نشنیدم. او روزنامه نمی‌خواند و در منزلش رادیو و تلویزیون نداشت.
یك بار كه بعضی دوستان به ضرورتی می‌خواستند، در ساعاتی كه مهمان او بودند، برنامه‌ای را در تلویزیون ببینند، مجبور شدند تلویزیون سرایْدارِ منزل او را بیاورند و برنامه‌ی موردنظر خویش را تماشا كنند. به راستی او، اهل سیاست نبود و اهل هیچ حزب و دسته‌ای نبود ولی یك سیاست بزرگ را همواره پیش چشم‌ داشت و با آن زندگی می‌كرد و آن سیاست، مصلحتْ‌اندیشی درباره‌ی سرنوشت جهانِ ایرانی بود.
به همین دلیل، هم موردِ احترام دكتر محمد #مصدق، و #اللهیار_صالح بود و هم مستشار مؤتمن #سیدحسن_تقی_زاده.

در مراكز علمی جهان و در حوزه‌های #ایران‌شناسی دانشگاه‌های كره زمین، هیچ‌كس از معاصران ما، اعتبار و حرمت #ایرج_افشار را ندارد. البته، در کنارِ او، #احسان_یارشاطر را هم به یاد می‌آورم.

در غربالی كه ذهنِ من از مردانِ بزرگ قرن بیستم #ایران، در عرصه‌ی فرهنگ كرده است، ایرج افشار یكی از دانه‌های دُرشتی است كه در كنار #علامه_قزوینی، #سیدحسن_تقی‌زاده، #محمدعلی_فروغی، #علی‌اصغر_حکمت، #ابراهیم_پورداود، #علّامه_شیخ_آقابزرگ_تهرانی، #بدیع‌الزمان_فروزانفر، سیداحمد #كسروی، #اقبال_آشتیانی، #پرویز_ناتل_خانلری، #غلامحسین_مصاحب، علی‌اكبر #دهخدا، #صادق_هدایت، #ملک_‌الشعراء_بهار و #نیما_یوشیج قرار می‌گیرد؛ بی‌آنكه وَجهِ مشابهتِ خاصّی با هیچ‌‌کدام ایشان داشته باشد و یا تكرار یكی از آنها بشمار آید.
او ایرج افشار است و بس...
رها از هر عنوان و لقبی.

پژوهشگرانِ عرصه‌ی #ایرانشناسی در جهان، در حوزه‌های تاریخ، مردم‌شناسی، ادبیّات فارسی، باستانشناسی، كتابشناسی و كتابداری و اطّلاع‌رسانی، همواره، در آثار خویش وامدار ایرج افشار بوده‌اند و خواهند بود.
بزرگا مردا كه او بود و دریغا و بسیار بار دریغا كه به پنجاه چهره‌ی ممتاز هم نمی‌توان جای خالیِ آن یگانه را پُر كرد.
https://t.me/sereshk1318/31
محمدرضا #شفیعی_کدکنی
مجله بخارا، شماره ۸۱
فرزانه فروتن ایران مدار ما
#ايرج_افشار

@LoversofIRAN

⬅️ گزیده ای از زندگی نامه ایرج_افشار
زاده ۱۶ مهر ۱۳۰۴ تهران
درگذشته ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ تهران

او پژوهشگر فرهنگ و تاریخ و ادبیات فارسی، #ایران‌شناس، کتاب‌شناس، نسخه‌پژوه، نویسنده و استاد دانشگاه بود
افشار سابقه تدریس در دانشگاه‌‌های داخل و خارج کشور از جمله: دانشگاه #برن (سویس)، دانشگاه #ساپورو (ژاپن)، و #دانشگاه_تهران را داشت.

وی پایه‌گذار #کتابخانه_مرکزی_دانشگاه_تهران و معروف به پدر کتاب‌شناسی ایران است. محمود افشار یزدی پدر اوست.

ایرج افشار طی قریب به ۶۵ سال کوشش‌های پژوهشی بیش از ۳۰۰ کتاب و ۳۰۰۰ مقاله در زمینه‌های کتاب‌شناسی و کتاب‌داری، تاریخ، جغرافیا،جغرافیای تاریخی، فرهنگ مردم و موضوع‌های دیگر تألیف و تصنیف و تصحیح کرده است. کتابخانه بزرگ و گران‌بهای ایرج افشار در مرکز "دائرةالمعارف بزرگ اسلامی" محفوظ است.

از کانال دکتر شفیعی کدکنی @shafiei_kadkani


@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈درباره‌ی روانشاد، ایرج افشار، از زبان استاد محمدرضا شفیعی‌کدکنی، برای ۱۶ مهر، زادروز ایرج افشار، #پدر_کتابشناسی ایران

@LoversofIRAN

⬅️نیم قرن با او زندگی کردم
به بهانهء زادروزش

قصد ندارم كه به میدانهای فراخ و پهناور كارهای او، حتی كوچكترین اشاره‌ای داشته باشم؛ ولی از یادآوریِ این نكته ناگزیرم كه بگویم: در میانِ پژوهشگران قرن بیستم #ایران، میراث كمتر كسی به پهناوری و باروَری و تنوّع و سودمندی میراثِ اوست. این میراث مجموعه بیشمار و گسترده‌ای از سندها، متن‌ها، یادداشت‌ها، خاطره‌ها، سفرنامه‌ها و «فكت»‌هاست و كوچكترین ضمیمه‌ای از انشانویسی و عبارت‌پردازی‌های رایج در میان معاصران ما را ندارد و از هرگونه مبالغه مستعار بركنار است. او از «محققانی» نبود كه «متن» دیگران را بَدل به «حاشیه» كند و حاشیة دیگران را بَدَل به متن و با ارجاعاتِ دكوراتیو اینترنتی آن را در چشم مردمان بیاراید. اكنونیان و آیندگان به سطرْ سطرِ نوشته‌ها و یادداشت‌های او نیاز دارند و این نیاز، روز به روز، رویْ در افزونی خواهد داشت، چه در جهانِ ایرانی و چه در میانِ اَنیران.

حدود نیم‌قرن با او زندگی كردم، در كوه و دشت، در سفر و حضر، در وطن و سرزمین‌های بیگانه، و یك جمله‌ی سیاسی از او نشنیدم. او روزنامه نمی‌خواند و در منزلش رادیو و تلویزیون نداشت.
یك بار كه بعضی دوستان به ضرورتی می‌خواستند، در ساعاتی كه مهمان او بودند، برنامه‌ای را در تلویزیون ببینند، مجبور شدند تلویزیون سرایْدارِ منزل او را بیاورند و برنامه‌ی موردنظر خویش را تماشا كنند. به راستی او، اهل سیاست نبود و اهل هیچ حزب و دسته‌ای نبود ولی یك سیاست بزرگ را همواره پیش چشم‌ داشت و با آن زندگی می‌كرد و آن سیاست، مصلحتْ‌اندیشی درباره‌ی سرنوشت جهانِ ایرانی بود.
به همین دلیل، هم موردِ احترام دكتر محمد #مصدق، و #اللهیار_صالح بود و هم مستشار مؤتمن #سیدحسن_تقی_زاده.

در مراكز علمی جهان و در حوزه‌های #ایران‌شناسی دانشگاه‌های كره زمین، هیچ‌كس از معاصران ما، اعتبار و حرمت #ایرج_افشار را ندارد. البته، در کنارِ او، #احسان_یارشاطر را هم به یاد می‌آورم.

در غربالی كه ذهنِ من از مردانِ بزرگ قرن بیستم #ایران، در عرصه‌ی فرهنگ كرده است، ایرج افشار یكی از دانه‌های دُرشتی است كه در كنار #علامه_قزوینی، #سیدحسن_تقی‌زاده، #محمدعلی_فروغی، #علی‌اصغر_حکمت، #ابراهیم_پورداود، #علّامه_شیخ_آقابزرگ_تهرانی، #بدیع‌الزمان_فروزانفر، سیداحمد #كسروی، #اقبال_آشتیانی، #پرویز_ناتل_خانلری، #غلامحسین_مصاحب، علی‌اكبر #دهخدا، #صادق_هدایت، #ملک_‌الشعراء_بهار و #نیما_یوشیج قرار می‌گیرد؛ بی‌آنكه وَجهِ مشابهتِ خاصّی با هیچ‌‌کدام ایشان داشته باشد و یا تكرار یكی از آنها بشمار آید.
او ایرج افشار است و بس...
رها از هر عنوان و لقبی.

پژوهشگرانِ عرصه‌ی #ایرانشناسی در جهان، در حوزه‌های تاریخ، مردم‌شناسی، ادبیّات فارسی، باستانشناسی، كتابشناسی و كتابداری و اطّلاع‌رسانی، همواره، در آثار خویش وامدار ایرج افشار بوده‌اند و خواهند بود.
بزرگا مردا كه او بود و دریغا و بسیار بار دریغا كه به پنجاه چهره‌ی ممتاز هم نمی‌توان جای خالیِ آن یگانه را پُر كرد.
https://t.me/sereshk1318/31
محمدرضا #شفیعی_کدکنی
مجله بخارا، شماره ۸۱
فرزانه فروتن ایران مدار ما
#ايرج_افشار

@LoversofIRAN

⬅️ گزیده ای از زندگی نامه ایرج_افشار
زاده ۱۶ مهر ۱۳۰۴ تهران
درگذشته ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ تهران

او پژوهشگر فرهنگ و تاریخ و ادبیات فارسی، #ایران‌شناس، کتاب‌شناس، نسخه‌پژوه، نویسنده و استاد دانشگاه بود
افشار سابقه تدریس در دانشگاه‌‌های داخل و خارج کشور از جمله: دانشگاه #برن (سویس)، دانشگاه #ساپورو (ژاپن)، و #دانشگاه_تهران را داشت.

وی پایه‌گذار #کتابخانه_مرکزی_دانشگاه_تهران و معروف به پدر کتاب‌شناسی ایران است. محمود افشار یزدی پدر اوست.

ایرج افشار طی قریب به ۶۵ سال کوشش‌های پژوهشی بیش از ۳۰۰ کتاب و ۳۰۰۰ مقاله در زمینه‌های کتاب‌شناسی و کتاب‌داری، تاریخ، جغرافیا،جغرافیای تاریخی، فرهنگ مردم و موضوع‌های دیگر تألیف و تصنیف و تصحیح کرده است. کتابخانه بزرگ و گران‌بهای ایرج افشار در مرکز "دائرةالمعارف بزرگ اسلامی" محفوظ است.

از کانال دکتر شفیعی کدکنی @shafiei_kadkani


@LoversofIRAN