عاشقان ایران
#گارنیک_آساتوریان: #زبان_مادری مردمی که درایران زندگی می کنند #فارسی است که زبان اصلی و اول آنهاست این را آشکارا باید گفت زبان ها وگویش هایی که مردم درخانه صحبت می کنند، زبان محلی هستند @LoversofIRAN
👈چرا فارسی زبان مادری همه ایرانیان است؟👉
@LoversofIRAN
#فارسی #زبان #زبان_مادری #قوم_گرایی #ملی #محلی #قوم_گرا #وحدت_ملی #همبستگی #ساسانی #پهلوی
⬅️زبان فارسی ، زبان ملی و زبان مادری ایرانیان
✍ نوشته: #مازیار_حسینی
بیشتر زبان های ایرانی نو از شاخه غربی شامل فارسی، کردی، لری، گیلکی، مازنی، تالشی، آذری(تاتی)، بلوچی و... منشعب از زبان پهلوی هستند و بیشینه آن ها پس از اسلام بوجود آمده اند.
درواقع سقوط شاهنشاهی ساسانی موجب انشقاق در میان مردمان ایرانی و جدایی فرهنگی ایشان از یکدیگر شد. مناطقی که پیشتر شهرنشین بودند تحت سیطره زبان عربی قرارگرفتند تا اینکه فارسی دری از خراسان سر برآورد و با پذیرفتن تاثیراتی از زبان عربی، جای آن را در فرهنگ ایرانی گرفت و به بزرگترین و مهمترین میراث بر زبان پهلوی تبدیل شد.
دیگر زبان های ایرانی دستخوش مهاجمان شدند و سرنوشتی متفاوت یافتند.
قبایل کرد که در کوه های زاگرس زندگی میکردند پهلوی را در نزد خود حفظ کردند اما به علت اینکه در همسایگی اعراب قرار داشتند و بواسطه کوه های زاگرس از مراکز فرهنگی ایران جدا افتاده بودند همان پهلوی را با واژگان اصیل حفظ کردند و به علت نبود آموزش آن را دچار تغییراتی کردند که در طول سالیان دراز بروز یافت و از آن زبان کردی بوجود امد و این موضوع در مورد بسیاری دیگر از زبان ها نیز صدق میکند.
در آذربایجان با استیلای ترکان غز و جایگیر شدن آنان در این سرزمین شاهد نابودی گویش دیگر زبان پهلوی یعنی آذری بودیم و جای آن را زبان ترکی گرفت.
زبان هایی که روزگاری گویش های یک زبان بنام زبان پهلوی بودند به علت جدا ماندن از یکدیگر و عدم وجود مراکز فرهنگی یکسان به مرور با تغییر واژگان و آواها از یکدیگر فاصله گرفتند و هرکدام به زبانی جدا تبدیل شدند.
شاید بتوان مهمترین علل این جدا افتادگی را کوهستانی بودن ایران (عدم سهولت ارتباط)؛ استیلای بیگانگان؛ و عدم آموزش دانست.
زبان فارسی با همه قدرت و گستردگی خویش در حوزه جهان ایرانی، نقشی بعنوان رابط ایرانیان و خواهر بزرگتر زبان های ایرانی ایفا کرد. گرچه میان نابودی اقتدار زبان پهلوی و قدرت گیری زبان فارسی چهار قرن فاصله وجود داشت و در این مدت هم زبان فارسی دچار تطور شده و به علت رواج دیوانسالاری دستخوش تغییرات زیادی شد که آن را بیشتر به زبان عربی نزدیک میکرد (نثر مصنوع دوران سلجوقی تا تیموری نمونه بارز آن هستند که پر است از واژگان سخت و اشعار و صنایع ادبی عربی).
مع الوصف زبان فارسی با قدرت پالایشگری و زنده بودن و تازگی خود، در همه این سده ها توانسته با استواری زبان حاکم بر شرق جهان اسلام باشد چنانچه شعری که در سمرقند سروده میشد در بغداد و شعری که در قونیه سروده میشد در دهلی خواننده داشت. فارسی زبان رسمی حکومت های زیادی بود و در شرق اسلامی، همه بزرگان و نخبگان جامعه اسلامی آن را می دانستند. در همه نقاط جهان ایرانی و در میان همه اقوام نخبگان جامعه با این زبان آشنا بودند و از آن برای ارتباط با دیگران استفاده میکردند و در خلق ادبیات غنی و فاخر آن نقش داشتند.
حتی مهاجمانی که وارد جهان ایرانی شدند نیز این زبان را پذیرفته و در بالندگی آن نقش داشتند مانند شروان شاهان که از اعراب بنی مزید بودند اما خود را منسوب به بهرام گور میکردند تا مهستی گنجوی و رابعه بنت کعب قزداری و سلاجقه روم و مغول ها و عثمانی ها و گورکانیان و....
زبان فارسی گل سرسبد جهان ایرانی و نماینده دیگر زبان های ایرانی در پهنه هستی است. پس به درستی میتوان گفت که زبان مادری و ملی همه ایرانیان است.
🔷جمله ای ژرف از استاد #گارنیک_آساتوریان:
زبان مادری مردمی که در ایران زندگی می کنند فارسی است که زبان اصلی و اول آنهاست
این را آشکارا باید گفت؛
زبان ها وگویش هایی که مردم در خانه صحبت می کنند، زبان های محلی هستند👇
https://t.me/LoversofIRAN/4882
@LoversofIRAN
#فارسی #زبان #زبان_مادری #قوم_گرایی #ملی #محلی #قوم_گرا #وحدت_ملی #همبستگی #ساسانی #پهلوی
⬅️زبان فارسی ، زبان ملی و زبان مادری ایرانیان
✍ نوشته: #مازیار_حسینی
بیشتر زبان های ایرانی نو از شاخه غربی شامل فارسی، کردی، لری، گیلکی، مازنی، تالشی، آذری(تاتی)، بلوچی و... منشعب از زبان پهلوی هستند و بیشینه آن ها پس از اسلام بوجود آمده اند.
درواقع سقوط شاهنشاهی ساسانی موجب انشقاق در میان مردمان ایرانی و جدایی فرهنگی ایشان از یکدیگر شد. مناطقی که پیشتر شهرنشین بودند تحت سیطره زبان عربی قرارگرفتند تا اینکه فارسی دری از خراسان سر برآورد و با پذیرفتن تاثیراتی از زبان عربی، جای آن را در فرهنگ ایرانی گرفت و به بزرگترین و مهمترین میراث بر زبان پهلوی تبدیل شد.
دیگر زبان های ایرانی دستخوش مهاجمان شدند و سرنوشتی متفاوت یافتند.
قبایل کرد که در کوه های زاگرس زندگی میکردند پهلوی را در نزد خود حفظ کردند اما به علت اینکه در همسایگی اعراب قرار داشتند و بواسطه کوه های زاگرس از مراکز فرهنگی ایران جدا افتاده بودند همان پهلوی را با واژگان اصیل حفظ کردند و به علت نبود آموزش آن را دچار تغییراتی کردند که در طول سالیان دراز بروز یافت و از آن زبان کردی بوجود امد و این موضوع در مورد بسیاری دیگر از زبان ها نیز صدق میکند.
در آذربایجان با استیلای ترکان غز و جایگیر شدن آنان در این سرزمین شاهد نابودی گویش دیگر زبان پهلوی یعنی آذری بودیم و جای آن را زبان ترکی گرفت.
زبان هایی که روزگاری گویش های یک زبان بنام زبان پهلوی بودند به علت جدا ماندن از یکدیگر و عدم وجود مراکز فرهنگی یکسان به مرور با تغییر واژگان و آواها از یکدیگر فاصله گرفتند و هرکدام به زبانی جدا تبدیل شدند.
شاید بتوان مهمترین علل این جدا افتادگی را کوهستانی بودن ایران (عدم سهولت ارتباط)؛ استیلای بیگانگان؛ و عدم آموزش دانست.
زبان فارسی با همه قدرت و گستردگی خویش در حوزه جهان ایرانی، نقشی بعنوان رابط ایرانیان و خواهر بزرگتر زبان های ایرانی ایفا کرد. گرچه میان نابودی اقتدار زبان پهلوی و قدرت گیری زبان فارسی چهار قرن فاصله وجود داشت و در این مدت هم زبان فارسی دچار تطور شده و به علت رواج دیوانسالاری دستخوش تغییرات زیادی شد که آن را بیشتر به زبان عربی نزدیک میکرد (نثر مصنوع دوران سلجوقی تا تیموری نمونه بارز آن هستند که پر است از واژگان سخت و اشعار و صنایع ادبی عربی).
مع الوصف زبان فارسی با قدرت پالایشگری و زنده بودن و تازگی خود، در همه این سده ها توانسته با استواری زبان حاکم بر شرق جهان اسلام باشد چنانچه شعری که در سمرقند سروده میشد در بغداد و شعری که در قونیه سروده میشد در دهلی خواننده داشت. فارسی زبان رسمی حکومت های زیادی بود و در شرق اسلامی، همه بزرگان و نخبگان جامعه اسلامی آن را می دانستند. در همه نقاط جهان ایرانی و در میان همه اقوام نخبگان جامعه با این زبان آشنا بودند و از آن برای ارتباط با دیگران استفاده میکردند و در خلق ادبیات غنی و فاخر آن نقش داشتند.
حتی مهاجمانی که وارد جهان ایرانی شدند نیز این زبان را پذیرفته و در بالندگی آن نقش داشتند مانند شروان شاهان که از اعراب بنی مزید بودند اما خود را منسوب به بهرام گور میکردند تا مهستی گنجوی و رابعه بنت کعب قزداری و سلاجقه روم و مغول ها و عثمانی ها و گورکانیان و....
زبان فارسی گل سرسبد جهان ایرانی و نماینده دیگر زبان های ایرانی در پهنه هستی است. پس به درستی میتوان گفت که زبان مادری و ملی همه ایرانیان است.
🔷جمله ای ژرف از استاد #گارنیک_آساتوریان:
زبان مادری مردمی که در ایران زندگی می کنند فارسی است که زبان اصلی و اول آنهاست
این را آشکارا باید گفت؛
زبان ها وگویش هایی که مردم در خانه صحبت می کنند، زبان های محلی هستند👇
https://t.me/LoversofIRAN/4882
Telegram
Lovers of IRAN
#گارنیک_آساتوریان:
#زبان_مادری مردمی که درایران زندگی می کنند #فارسی است که زبان اصلی و اول آنهاست
این را آشکارا باید گفت
زبان ها وگویش هایی که مردم درخانه صحبت می کنند، زبان محلی هستند
@LoversofIRAN
#زبان_مادری مردمی که درایران زندگی می کنند #فارسی است که زبان اصلی و اول آنهاست
این را آشکارا باید گفت
زبان ها وگویش هایی که مردم درخانه صحبت می کنند، زبان محلی هستند
@LoversofIRAN
👈همزیستی آذری ها و ارمنی های ایران در گذر تاریخ
#مازیار_حسینی
شاید اغراق نباشد که بگوییم #ارامنه نزدیک ترین مردمان به #ایرانیان هستند.
سرزمین #ارمنستان تاریخی که در صدساله اخیر دچار تغییر شده است، در شمال غربی ایران و هم مرز با ایالت شمالی ایران، #آذربایجان قرار داشته.
در طول هزاران سال مردم آذربایجان و ارمنستان بهعنوان همسایه و بعضا هم میهن در کنار یکدیگر زیسته اند و تاثیرات زیادی بر هم گذاشته اند، آنان قحطیها، جنگها و بیماریهای زیادی را در کنار هم تحمل کرده و چشیده اند و در جنگ ها به یاری یکدیگر شتافته اند.
هنگامی که مارکوس آنتونیوس سردار #رومی، آرتاوازد دوم شاه ارمنستان را به جرم همکاری با ایرانیان به قتل رساند و پسر خود اسکندر را به شاهی ارمنستان نشاند، آریوبرزن، حاکم آتروپاتن (آذربایجان) به یاری ناخارارهای (اشراف) ارمنی شتافت و رومی ها را اخراج کرد. تا پیش از آنکه تیرداد اشکانی بر تخت شاهی ارمنستان بنشیند، در طی جنگ داخلی، حاکمان آتروپاتن از طرف #اشکانیان در کنار ارمنی ها علیه رومی ها و متحدان #گرجی ایشان میجنگیدند.
این اتحاد و همدلی که در طی جنگ های مذهبی #ساسانیان و #ارمنیان تضعیف شده بود با پدیدار شدن هون ها و #ترک ها در آن سوی کوه های #قفقاز دو چندان تقویت شد
در این زمان ساسانیان، بازماندگان اشکانیان را از ارمنستان بیرون کرده بودند و ارمنستان و آذربایجان بهعنوان دو پایگاه ساسانیان در پس ایالت های ایبریا ( #گرجستان شرقی) و #آلبانیا ( #اران) در مرز شمالی عمل می کردند
سربازان #ارمنی و #آذری بهعنوان پشتیبان #گرجی ها و #ارانی ها و نیروی پادگان دژها و استحکامات مرزی ساسانیان در قفقاز عمل میکردند تا از سرزمین های شمال غربی ایران #ساسانی در برابر تهاجم اقوام کوچرو که به قصد کشتار و غارت به این سوی قفقاز می آمدند، دفاع می کردند
در زمان حمله ترک های #خزر در اواخر دوره ساسانی، که ایران درگیر جنگ داخلی بود از پایتخت فقط یک سپاه ۷ هزار نفری راهی قفقاز شد تا جلوی آن ها را بگیرد و شکست خورد و در این زمان هم ارمنی ها و آذری ها بفرماندهی تئودوروس رشتونی و اسپندیاد فرخ هرمزد در برابر خزرها ایستادگی کردند و تلفات سنگینی هم دادند
در هنگام حمله #اعراب نیز ورازتیروس باگراتونی با سه هزار سوار ارمنی در جنگ #قادسیه شرکت کرد و پس از شکست ایرانیان، ورازتیروس باگراتونی با نیروهای جدید ارمنی در واجرود مستقر شد و سپاه #دیلم به فرماندهی موتا و سپاه آذربایجان به فرماندهی اسپندیاد فرخزاد به یاری ورازتیروس شتافتند و سربازان آذری و ارمنی و #دیلمی دوشادوش هم با متجاوزین جنگیدند
در دوران خلافت #اموی نیز مردمان آذربایجان و ارمنستان تحت ستم قرار داشتند و کشتار و غارت میشدند و هنگامی که در دوران #عباسی فضا بازتر شد، جنبش های اجتماعی هماهنگی به راه انداختند. جنبش #خرم_دینان که در آذربایجان شکل گرفت مورد حمایت ارمنی های منطقه سیونیک(جنوب دریاچه سوان) و واسپورگان قرار
گرفت
پس از شکست جنبش خرم دینان در آذربایجان دو جنبش پاولیکیان و تندراکیان به پیروی از خرمدینان آذربایجان شکل گرفتند و مورد حمایت خرمدینان آذربایجان قرار گرفتند و به جنگ با خلفای عباسی و امپراتوران بیزانس پرداختند
در دوران #صفوی نیز #شاه_عباس بخشی از ارمنی هایی که به ایران آورده بود را در آذربایجان اسکان داد و ایشان در کنار مردم آذربایجان ساکن شده و به پیشرفت اقتصادی آذربایجان کمک شایانی کردند و نقش مهمی در تجارت ایران بازی می کردند
در اواخر دوران #قاجار هنگامی که #ستارخان در آذربایجان به پا خواست تا با استبداد #قاجاری مبارزه کند و به مشروطه خواهان پیوست بسیاری از ارمنی های ساکن آذربایجان به او پیوستند و با دعوت از انقلابیون ارمنی شمال #ارس، آنان را به تسلیحاتشان به خدمت #سردار_ملی در آوردند و پس از شکست عین الدوله، به #مشروطه خواهان #گیلان پیوستند تا #تهران را تسخیرکنند
ارمنی ها در آذربایجان در مناطق #تبریز و #ارومیه و #اهر و #هریس و... زندگی میکردند و در غم و شادی هم میهمان و همشهری های آذری خود شریک بودند
هنگامی که جیلوهای #آشوری به ارومیه حمله کردند، پس از قتل مارشیمون توسط سمیتقو، آنان انتقام خود را از مردم مسلمان ارومیه گرفتند
ارمنی ها و آشوری های بومی ارومیه از هیچ کمکی به همشهری های #مسلمان خود دریغ نکردند و بسیاری از ایشان را در خانه خود و در کلیساها به ایشان پناه دادند تا مبادا توسط مردان اقاپترس کشته شوند
هنگامی که #عثمانی ها با پیشاهنگی #کرد های سمیتقو ارومیه را تسخیر کردند و قصد کشتار آشوری و ارمنی را داشتند (این زمان جیلوها گریخته بودند) آذری های مسلمان ارومیه، هم میهمان و همشهریان #مسیحی خود را در خانه های خود پناه دادند که سپاه عثمانی پس از غارت ارومیه، ایرانیانی که به هم میهنان مسیحی خود پناه داده بودند را نیز اعدام کردند
@LoversofIRAN
#مازیار_حسینی
شاید اغراق نباشد که بگوییم #ارامنه نزدیک ترین مردمان به #ایرانیان هستند.
سرزمین #ارمنستان تاریخی که در صدساله اخیر دچار تغییر شده است، در شمال غربی ایران و هم مرز با ایالت شمالی ایران، #آذربایجان قرار داشته.
در طول هزاران سال مردم آذربایجان و ارمنستان بهعنوان همسایه و بعضا هم میهن در کنار یکدیگر زیسته اند و تاثیرات زیادی بر هم گذاشته اند، آنان قحطیها، جنگها و بیماریهای زیادی را در کنار هم تحمل کرده و چشیده اند و در جنگ ها به یاری یکدیگر شتافته اند.
هنگامی که مارکوس آنتونیوس سردار #رومی، آرتاوازد دوم شاه ارمنستان را به جرم همکاری با ایرانیان به قتل رساند و پسر خود اسکندر را به شاهی ارمنستان نشاند، آریوبرزن، حاکم آتروپاتن (آذربایجان) به یاری ناخارارهای (اشراف) ارمنی شتافت و رومی ها را اخراج کرد. تا پیش از آنکه تیرداد اشکانی بر تخت شاهی ارمنستان بنشیند، در طی جنگ داخلی، حاکمان آتروپاتن از طرف #اشکانیان در کنار ارمنی ها علیه رومی ها و متحدان #گرجی ایشان میجنگیدند.
این اتحاد و همدلی که در طی جنگ های مذهبی #ساسانیان و #ارمنیان تضعیف شده بود با پدیدار شدن هون ها و #ترک ها در آن سوی کوه های #قفقاز دو چندان تقویت شد
در این زمان ساسانیان، بازماندگان اشکانیان را از ارمنستان بیرون کرده بودند و ارمنستان و آذربایجان بهعنوان دو پایگاه ساسانیان در پس ایالت های ایبریا ( #گرجستان شرقی) و #آلبانیا ( #اران) در مرز شمالی عمل می کردند
سربازان #ارمنی و #آذری بهعنوان پشتیبان #گرجی ها و #ارانی ها و نیروی پادگان دژها و استحکامات مرزی ساسانیان در قفقاز عمل میکردند تا از سرزمین های شمال غربی ایران #ساسانی در برابر تهاجم اقوام کوچرو که به قصد کشتار و غارت به این سوی قفقاز می آمدند، دفاع می کردند
در زمان حمله ترک های #خزر در اواخر دوره ساسانی، که ایران درگیر جنگ داخلی بود از پایتخت فقط یک سپاه ۷ هزار نفری راهی قفقاز شد تا جلوی آن ها را بگیرد و شکست خورد و در این زمان هم ارمنی ها و آذری ها بفرماندهی تئودوروس رشتونی و اسپندیاد فرخ هرمزد در برابر خزرها ایستادگی کردند و تلفات سنگینی هم دادند
در هنگام حمله #اعراب نیز ورازتیروس باگراتونی با سه هزار سوار ارمنی در جنگ #قادسیه شرکت کرد و پس از شکست ایرانیان، ورازتیروس باگراتونی با نیروهای جدید ارمنی در واجرود مستقر شد و سپاه #دیلم به فرماندهی موتا و سپاه آذربایجان به فرماندهی اسپندیاد فرخزاد به یاری ورازتیروس شتافتند و سربازان آذری و ارمنی و #دیلمی دوشادوش هم با متجاوزین جنگیدند
در دوران خلافت #اموی نیز مردمان آذربایجان و ارمنستان تحت ستم قرار داشتند و کشتار و غارت میشدند و هنگامی که در دوران #عباسی فضا بازتر شد، جنبش های اجتماعی هماهنگی به راه انداختند. جنبش #خرم_دینان که در آذربایجان شکل گرفت مورد حمایت ارمنی های منطقه سیونیک(جنوب دریاچه سوان) و واسپورگان قرار
گرفت
پس از شکست جنبش خرم دینان در آذربایجان دو جنبش پاولیکیان و تندراکیان به پیروی از خرمدینان آذربایجان شکل گرفتند و مورد حمایت خرمدینان آذربایجان قرار گرفتند و به جنگ با خلفای عباسی و امپراتوران بیزانس پرداختند
در دوران #صفوی نیز #شاه_عباس بخشی از ارمنی هایی که به ایران آورده بود را در آذربایجان اسکان داد و ایشان در کنار مردم آذربایجان ساکن شده و به پیشرفت اقتصادی آذربایجان کمک شایانی کردند و نقش مهمی در تجارت ایران بازی می کردند
در اواخر دوران #قاجار هنگامی که #ستارخان در آذربایجان به پا خواست تا با استبداد #قاجاری مبارزه کند و به مشروطه خواهان پیوست بسیاری از ارمنی های ساکن آذربایجان به او پیوستند و با دعوت از انقلابیون ارمنی شمال #ارس، آنان را به تسلیحاتشان به خدمت #سردار_ملی در آوردند و پس از شکست عین الدوله، به #مشروطه خواهان #گیلان پیوستند تا #تهران را تسخیرکنند
ارمنی ها در آذربایجان در مناطق #تبریز و #ارومیه و #اهر و #هریس و... زندگی میکردند و در غم و شادی هم میهمان و همشهری های آذری خود شریک بودند
هنگامی که جیلوهای #آشوری به ارومیه حمله کردند، پس از قتل مارشیمون توسط سمیتقو، آنان انتقام خود را از مردم مسلمان ارومیه گرفتند
ارمنی ها و آشوری های بومی ارومیه از هیچ کمکی به همشهری های #مسلمان خود دریغ نکردند و بسیاری از ایشان را در خانه خود و در کلیساها به ایشان پناه دادند تا مبادا توسط مردان اقاپترس کشته شوند
هنگامی که #عثمانی ها با پیشاهنگی #کرد های سمیتقو ارومیه را تسخیر کردند و قصد کشتار آشوری و ارمنی را داشتند (این زمان جیلوها گریخته بودند) آذری های مسلمان ارومیه، هم میهمان و همشهریان #مسیحی خود را در خانه های خود پناه دادند که سپاه عثمانی پس از غارت ارومیه، ایرانیانی که به هم میهنان مسیحی خود پناه داده بودند را نیز اعدام کردند
@LoversofIRAN