عاشقان ایران
471 subscribers
4.39K photos
2.35K videos
163 files
887 links
ادمین @Lovers_of_IRAN_bot
عاشقان ایران
از باختر تا خاور پهنکوه ایران
از دریاچه کاسپی تاجنوب دریای پارس
#ایران بزرگترین دلیل کنارهم بودن ما با همه تفاوتهاست

دغدغه های ملی

راهنما👈 https://t.me/LoversofIRAN/2531

https://instagram.com/LoversofIRAN اینستا
Download Telegram
عاشقان ایران
👈گواه استوار ریشه ایرانی کشور ترکمنستان ترکمنستان تا پیش از #پیمان_آخال بین #روسیه و ایران #قاجار و جدایی سرزمین های شمال شرق ایران در۱۲۶۰ ( #ناصرالدین_شاه) وجودخارجی نداشت. اما امروز دولت مستقر آن، تمایلی به بیان ریشه ایرانی خود و برقراری پیوند با #فارسی_زبانان…
👈پیمان آخال، جدایی شمال خاوری ایران

در #آخال با بی کفایتی دولت وقت ایران (ناصرالدین شاه #قاجار) بخشی از سرزمین باستانی ایران در شمال خاوری و شهر باستانی #مرو به دست روس ها افتاد و امروز نیز کشور مستقل #ترکمنستان بر آن بناشده است.


⬅️ #پیمان_آخال (آخال-تکه)، معاهده‌ای میان امپراتوری #روسیه و #ایران است که در ۲۱ سپتامبر ۱۸۸۱ برابر با ۳۰ شهریور ۱۲۶۰ برای تعیین مرزهای دو کشور درمناطق #ترکمن‌نشین شرق دریای کاسپی/خزر بسته شد.

انعقاد این پیمان در شرایطی صورت گرفت که نیروهای #روس که تا سال ۱۸۶۳پیرامون #آرال، #سمرقند و #تاشکند را تصرف کرده بودند، در سال ۱۸۶۸ خان‌نشین #بخارا را شکست قطعی دادند و حاکمیت خود را بر بخارا و سمرقند نیز تثبیت کردند و در سال‌های ۱۸۷۳ تا ۱۸۸۱ به فرماندهی میخائیل اسکوبلف، ایوان لازارف و کنستانتین کافمن، افزون بر اشغال #خوارزم که در کنترل خان‌نشین #خیوه قرار داشت، ایلات #ترکمن را نیز شکست داده بودند و سرزمین ترکمن‌های َکه را با نام «سرزمین فرای خزر» با خاک خود یکی کردند. روس‌ها پس از شکست ۱۸۶۰ ایران و نیز با گسترش حضور #بریتانیا در مصر، به چنین کامیابی‌هایی دست یافتند.

#ناصرالدین_شاه برای بستن این قرارداد وزیر خارجه‌اش #مؤتمن_الملک را به دیدار ایوان زینوویف فرستاد تا پیمانی را در تهران امضا کنند. با این پیمان، ناصرالدین‌شاه که هیچ‌گاه نتوانسته بود ترکمن‌ها را شکست دهد، حکومت روسیه را بر این سرزمین‌ها به رسمیت شناخت و ایران و روسیه برای نخستین‌بار در ناحیهٔ شرق دریای خزر با یکدیگر همسایه شدند. ( یعنی یک گسترش کم نظیر تاریخی در قلمروی روسیه)!

پیمان آخال تأثیر دوگانه‌ای بر ایران داشت. از یک‌سو ایران تا حدی از یورش‌های ترکمن‌ها رهایی می‌یافت؛ اما این امر به بهای گران از دست رفتن سرزمین‌هایی به دست آمد که ناصرالدین شاه ادعای پادشاهی بر آن‌ها را داشت.[۱]

همچنین خط مرزی، کاملاً به سود روس‌ها طراحی شده بود. به گفتهٔ لرد کرزن «روس‌ها در ضمن بستن قرارداد مرزی نخست کوه‌های بلند مرتفع سرحدی را در مرز خودشان انداختند، سپس سرچشمهٔ رودخانه‌ها را نیز جزء خاک روسیه ثبت کردند که هروقت اراده نمایند آب را از ده‌های ایران قطع کنند و در نتیجه محصول #خراسان را تباه سازند.» گذشته از این، دولت ایران تعهد کرده بود که اجازه ندهد در راستای رودهایی که وارد خاک روسیه می‌شود، روستای نو ساخته شود یا زمین‌های کشاورزی آن مناطق گسترش یابد یا برای زمین‌های در حال کشت بیش از اندازه آب مصرف شود.[۲]

پیمان آخال همچنین به زیان ترکمن‌ها بود و با مصالح سنتی قوم ترکمن همخوانی نداشت. میان آنان مرز کشیده شده و در دو کشور قرار گرفتند و یگانگی آنان به هم خورد. #یموت‌های ایران که بر اساس موافقت‌نامه دو دولت هرسال برای چراندن گله‌های خود به آن سوی مرز کوچ می‌کردند، باید به هر دو دولت مالیات می‌دادند و این موضوع مقامات روسی و ایرانی را در جمع‌آوری مالیات دچار مشکل کرده بود.[۳]


■ بن مایه ها (منابع)
/از ویکی پدیای فارسی/
[۱] گلی، امین. تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمن‌ها. نشر علم، ۱۳۶۶، ص ۱۶۴
[۲]↑ قرارداد آخال، گونه‌ای حاتم‌بخشی قجری مؤسسه تاریخ معاصر ایران
[۳] گلی، امین. تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمن‌ها. نشر علم، ۱۳۶۶، ص ۱۶۸
●قرارداد آخال ۱۸۸۱م/۱۲۹۹ ه‍ .ق پایگاه اطلاع‌رسانی دانشجویان و دانش‌آموختگان ترکمن
●ش‍م‍ی‍م، ع‍ل‍ی‌اص‍غ‍ر. ایران در دوره سلطنت قاجار. ت‍ه‍ران: ع‍ل‍م‍ی، ۱۳۷۱، صص ۲۵۱–۲۴۹

@LoversofIRAN
عاشقان ایران
👈پیمان آخال، جدایی شمال خاوری ایران در #آخال با بی کفایتی دولت وقت ایران (ناصرالدین شاه #قاجار) بخشی از سرزمین باستانی ایران در شمال خاوری و شهر باستانی #مرو به دست روس ها افتاد و امروز نیز کشور مستقل #ترکمنستان بر آن بناشده است. ⬅️ #پیمان_آخال (آخال-تکه)،…
👈چگونه مرو از ایران جدا شد


⬅️ مَرو از شهرهای باستانی ایرانیان بود که ویرانه‌هایش امروزه در انتهای جنوبی بیابان #قره_قوم و به فاصلهٔ نود مایلی شمال شرقی #سرخس است و پیرامون آن از رود #مرغاب/ #مرورود سیراب می‌شود. شهر امروزی #ماری Mary که مرکز استان مرو #ترکمنستان است در ۳۰کیلومتری مرو باستان بنا شد(Merw در ترکمنی)
به ساکنان مرو در فارسی مَروَزی گفته می‌شود به معنی «زیَنده در مرو». مردم شرق #خراسان مرو را به نام مور «Mowr» و باشندگان آن را #موری (بر وزن دوری)‌گویند.

پیشینهٔ مرو، قبل از میلاد مسیح است. #داریوش_اول در سنگ‌نبشته #بیستون مرو را "مَرگَوش" نامید اما جغرافیانویسان قدیم آن را "مَرْگیانا" نامیدند. #مرگیان یا #مرو از سرزمین‌های #اشکانیان هم بود.
مرو در زمان #ساسانیان آباد بود چنان‌که #یزدگرد_سوم آخرین پادشاه #ساسانی پس از شکست #جنگ_نهاوند (۲۱ ه./۶۴۲ م.) به ری، اصفهان، کرمان، بلخ و سپس مرو رفت و از شاه #چین و #خاقان_ترک کمک خواست اما چون از سوءنیت "ماهوی سوری" مرزبان مرو آگاه شد به آسیابانی خسرونام پناه برد و او یزدگرد را به طمع لباس فاخرش کشت (۳۱ ه‍.ق /۶۵۱ م.).
از آن پس سرزمین‌های شرقی ایران یکی پس از دیگری و از جمله مرو به تصرف تازیان(اعراب) درآمد. اما سپس سلسله‌های ایرانی یکی پس از دیگری این ناحیه را به دست گرفتند

مرو شایگان یکی از ۴ شهر #خراسان_بزرگ بود
۳ شهر دیگر؛ #نیشابور، #بلخ و #هرات در #افغانستان کنونی بود
مرو بخاطر نزدیکی به #خوارزم و #ماوراءالنهر( #فرارودان) از یکسو و پیوند با #سرخس و #نیشابور از دیگرسو از نظر نظامی و تجاری موقعیت ویژه داشت به همین روی هم دوره ساسانیان و هم زمان تسلط اعراب تا دوره مأمون پایتخت خراسان بود. #طاهریان مرکز خراسان را نیشابور کردند. #سامانیان پایتخت را به #بلخ و #بخارا بردند ولی #سلجوقیان مرو را مرکز امپراتوری کردند. در عهد #سلطان_سنجر مرو پایتخت خراسان بودو از معتبرترین شهرهای ایران. چنان آباد که زمین‌داران و دهقانانش در توانگری با امرا و ملوک اطراف دم همسری می‌زدند و مانند #جرجانیهٔ_خوارزم اهل فضل آنجا گرد می‌آمدند، در مدارس و کتابخانه‌هایش به فراگیری دانش می‌پرداختند. این شهر در ۵۵۰ ه‍.ق ده کتابخانهٔ بزرگ عمومی داشت که یکی از آن‌ها ۱۲۰۰۰جلد کتاب داشت. مردم مرو #ایرانی و زبانشان #فارسی بود.

#یاقوت که مقارن حمله #مغول در مرو بود می‌نویسد از مرو در ۶۱۶ق. بیرون رفتم در حالی که در حد اعلای نیکویی بود. این شهر در حمله مغول به کلی ویران شد. #سلطان_محمد #خوارزمشاه از آنجا گریخت، مجیر الملک حاکم سابق مرو شهر را دردست گرفت و مرو پنج روز مقاومت کرد اما سرانجام تسلیم تولی پسر #چنگیز شد. سران #خوارزمشاهی گردن زده شدند، ۷۰۰۰۰۰ تن همه مردم شهر کشته شدند. شهر را آتش زدند، قبرها را به طمع دفینه نبش کردند(۶۱۸ق).
پیداست پس از این ویرانی، مرو آن شکوه دیرین را بازنیافت خاصه با رونقی که #هرات در دوره #تیموریان و #صفویه داشت

#نبرد_مرو در ۸۸۹خ. (۹۱۶ قمری) میان #ازبکان به فرماندهی شیبک خان ازبک بنیانگذار سلسله شیبانیان/ازبکان با سپاه قزلباش ایران به فرماندهی شاه اسماعیل یکم بنیانگذار #صفویان رخ داد. در این جنگ سپاه ازبک شکست خورد، شیبک خان کشته شد، مرز ایران از شمال خاوری به رود #جیحون رسید و خراسان از دست ازبکان بیرون شد

در اوایل سده ۱۲هجری، ایرانی‌ها قلمرو #خانات_خیوه و بخارا را به خاک خود پیوستند؛ اما #خانات_بخارا بار دیگر در نیمه دوم همین سده مستقل شدند و مرو را تصرف و همه جمعیتش را به بخارا بردند.
این ویرانی شهر و انتقال کامل جمعیت به بخارا در سال‌های ۱۷۸۸_۱۷۸۹ م. توسط #شاه_مراد روی داد. پس از آن سالورهای آمودریا و دوستانشان از طایفه ساریک به منطقه آمدند و در واحه مرو، نشیمن گزیدند

دوره #صفویه #افشاریه و #قاجاریه گهگاه سرکشان مخصوصا ازبکان و خان‌های خیوه به مرو تاخت وتاز می‌کردند چنان‌که در ۱۲۷۶ق. محمدامین‌خان والی خوارزم به حدود مرو آمد و به تعرض پرداخت. فریدون میرزای فرمانفرما او را در سرخس شکست داد و سر او را به #تهران برای ناصرالدین شاه فرستاد.
چون تعرض #ترکمانان و حکام اطراف به مرو در زمان #قاجار، امری عادی شده بود، #ناصرالدین_شاه در ۱۲۷۶ق. #حشمت_الدوله را همراه #قوام_الدوله ً با ۴۰۰۰۰ سپاهی به مرو فرستاد اما این لشکر با بی‌احتیاطی و اختلاف این دو از ترکمانان شکست خورد و بیشتر آنان کشته و اسیر شدند
این هنگام روسها به شمال دریاچه #آرال و شرق خزر رسیدند و با تصرف #ترکستان شرقی وغربی دره‌های #سیحون و #جیحون به قلمرو ایران دست بردند
از جمله #خیوه در۱۲۷۰
#تاشکند #سمرقند #بخارا در۱۲۸۱ و۱۲۸۵
در #گوگ_تپه "ترکمانان تکه" را ۱۲۹۸ق. از پادرآوردند
سرانجام درمحرم ۱۲۹۹ه‍.ق/۱۲۶۰خ. خط مرزی کنونی ایران در #پیمان_آخال با #روسیه کشیده شد و مرو از ایران جداشد
/گزیده و ویرایش متن ویکیپدیا/
@LoversofIRAN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نجیب_بارور
شاعر پارسی گوی #افغانستان
آرزوی یکپارچگی #فارسی زبانان دارد


هرکجا مرز کشیدند شما پل بزنید
حرف #تهران و #سمرقند و #سرپل* بزنید

مشتی از خاک #بخارا و گل از #نیشابور
باهم آرید و به مخروبه #کابل بزنید

دختران قفس افتاده ی #پامیر عزیز
گلی از باغ #خراسان به دو کاکل بزنید

جام از #بلخ بیارید و شراب از #شیراز
مستی هر دو جهان را به تغزل بزنید

________
*سرپل و بلخ : شهرهای #افغانستان
بخارا و سمرقند: شهرهای #ازبکستان
پامیر: در #تاجیکستان و #افغانستان

@LoversofIRAN
👈یکی از هزاران نشانه مرزهای کهن #ایران_زمین

#ماریا_بهمن_پور

از #شاهنامه فردوسی:
سپه سر به سر، زان توانگر شدند
ابا یاره و تخت و افسر شدند
یکی توس را داد از ان تخت اچ
همان یاره و توغ و منشور #چاچ

استاد #فریدون_جنیدی در کلاس شاهنامه خوانی، به این بخش خونخواهی رستم پس از کشته شدن #سیاوخش/ #سیاوش که رسیدند درباره واژه #چاچ گفتند: " این چاچ، نامی کهن در #ازبکستان است که هنوز هم ناحیه ای به آن نام هست و در سفری که به آنجا داشتم دیدم مردم چاچ هنوز فارسی سخن می گویند"

اما #چاچ_باستان در گستره #چیرچیک و میان دو شاخه از رودخانه #سیر_دریا یا همان #سیحون، بود که چند فرسنگ از هم فاصله دارند و کم و بیش موازی هستند. جنوبی‌ترین نقطه چاچ به سیردریا می‌رسید و چاچ در کرانه راست رودخانه بود

در ۷۵۱میلادی "کاوسی‌ان چی" فرمانروای چینی، پادشاه چاچ را کشت و پس از آن دختر پادشاه کشته شده، از مسلمانان کمک خواست. #ابومسلم سردار ایرانی، زیاد بن صالح را با لشکری به آن سرزمین روانه کرد. چینی‌ها را در ۱۳۳ق شکست داد. "کاوسی‌ان چی" در نبرد کشته شد و با همین نبرد، اسلام به آسیای میانه راه یافت. #چین دیگر نتوانست بر آن سامان حکمرانی کند. در منابع پس از اسلام و به ویژه عربی، چاچ را با نام #الشاش نوشته اند زیرا حرف در زبان عربی نیست. در تاریخ #طبری سلسله ۳/ #قانون_مسعودی از #ابوریحان_بیرونی/ و #حدود_العالم درباره چاچ نوشته شده است، چنانکه چاچ را سرزمین جنگاوران دلیر #اسلام در برابر #ترکان و مرز اسلام و ترکان کافر می نامیدند

چاچ در ادبیات فارسی به‌ویژه شاهنامه بسیار آمده. کمانی در قدیم در چاچ ساخته می‌شد که بنام بود و اصطلاح #کمان_چاچی در ادب فارسی یعنی "بهترین کمان". کمان های چاچ از خدنگ و بسیار استوار بود.

چاچ را نام کهن و باستانی #تاشکند نیز گویند در شمال خاوری ازبکستان. در ریشه شناسی واژه تاشکند، از دو بخش "تاش و کند"؛ برخی گویند که #تاش به معنی "سنگ/سنگی" در زبان #ترکی است و #کند در فارسی به معنی "شهر/آبادی/دژ" است.
پسوند فارسی #کند پرکاربرد بوده و بر بسیاری بخش های #خراسان_کهن گذاشته شده بود که برخی شان معرب شده اند به "قند/جند"؛ مانند #سمرقند #بیرجند #نوقند #شواکند

(یکی از هموندان کانال:
#تاش در کُردی، از بن تراشیدن و نام "سنگ و چوبی" است دست تراش یا دیواره کوه و صخره ای که دست تراش یا طبیعی_تراش باشد مانند "فرهاد تاش" در کوه #بیستون
تیشه هم می تواند از همین ریشه باشد
#کردی ذخیره گاه خوب فارسی #پهلوی است)

۱۸۶۵ روس‌ها تاشکند (بخشی از خان‌نشین #خوقند) را تسخیرکردند و زمان سیاه دوری #فرارود/ #فرارودان (ماوراءالنهر) از ریشه #ایرانی اش آغازشد
۱۸۶۷ تاشکند مرکز جدید اداری،سیاسی،صنعتی شد.
۱۹۱۷ حکومت بولشویکی در این شهر برپا شد.
زمین لرزه ۱۹۶۶ شهر و جاذبه‌های تاریخی که روزگاری آبادی سر راه کاروان‌های #جاده_ابریشم بود را ویران کرد اما تاشکند به کمک ۳۰٬۰۰۰ هزار نیروی داوطلب بازسازی شد

امروز تاشکند پایتخت ازبکستان گرچه هنوز #فارسی زبانان بسیاری دارد اما زبان #ازبکی، شاخه ای از زبان های آلتایی_مغولی_ترکی، زبان دولتی و رسمی است و #روسی یادگار چیرگی فرهنگی #کمونیسم، هنوز زبان علمی و ابزار نفوذ روسیه بر آسیای میانه!
در ۳۰ سال گذشته پس از فروپاشی #شوروی و برپایی کشور تازه بنیانی با نام جدید ازبکستان، #تاجیک ها(فارسی ها)ی این سرزمین آزار بسیار دیدند زیرا حکومت ازبکی جدید، درپی خاموش کردن ریشه های ایرانی این دیار و به گوشه راندن زبان فارسی بود. خط این کشور نیز که پس از چیرگی #روس ها از #خط_فارسی به #سیریلیک دگرگون شده بود؛ با استقلال از شوروی فروپاشیده شده همچنان سیرلیک ماند.

اکنون هزاران نسخه خطی فارسی در کتابخانه های ازبکستان، از سوی بسیاری از جوانان این کشور دستیافتنی نیست چون #خط_فارسی نمی دانند.
گرچه فارسی زبانان یا ازبک هایی که شیفته ریشه های ایرانی آن دیار هستند، خودشان خط فارسی را آموخته اند تا ادبیات فارسی را که در ازبکستان دوستدار فراوان دارد از روی نسک های فارسی بخوانند.
#سعدی #رودکی #فردوسی و... در آن سامان بسیار خواهان دارند و والا شمرده می شوند. شاهنامه و... از روی برگردان ها به خط سیرلیک خوانده میشود، حال آنکه تنها با چند روز آموزش می توانند به سادگی شعر فارسی را از کتاب های با خط فارسی بخوانند و لذت دو چندان برند، اما دولت ازبکستان چنین نمی خواهد، مبادا این مردم یاد #ایران کنند

برای دانش بیشتر:
حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، جلد سوم، چاپ پنج/۱۳۷۰
غیاث‌آبادی، رضا، ایران سرزمین همیشگی آریاییان، ویرایش دوم، چاپ سوم/۱۳۸۴
تاریخ سرزمین ایران، عباس پرویز/ ۱۳۹۰
مهرالزمان نوبان. نام مکان‌های جغرافیایی در بستر زمان. چاپ اول/ ۱۳۷۶
انوشه، حسن. دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه. چاپ اول (ویراست۲)/۱۳۷۶

https://t.me/LoversofIRAN/8203?single
👈 این قند پارسی به کجاها که می‌رود❗️


@LoversofIRAN

⬅️ بعضی خاطره‌ها #قالبش از روایتش جالب‌تر است. برای مثال چندی پیش، یک عزیز #افغانستانی تماس گرفت، و از من که در #دوشنبه_تاجیکستان بودم؛ شعری خواست که سال گذشته در محفل #روز_فردوسی در #آلماتی_قزاقستان شنیده‌بود!

برایش ارسال کردم اما گفت:
«این یکی را نمی‌خواهم».
گفتم: «کلیدواژه بده»!
کلماتی را به‌خاطر آورد و فرستاد!
از نشانی‌ها دریافتم که شعر درخواستی‌اش از شاعر بزرگواری از اهالی #اصفهان است.

پس تا اینجا شد؛ یک شهروند #کابلی به #دوشنبه تماس می‌گیرد و از یک #کاشانی سراغ شعری را می‌گیرد که از یک شاعر #اصفهانی در #آلماتی شنیده‌است.
در پاسخ شاعر کاشانی، تماس می‌گیرد به دوست #یزدی‌اش و نشانی‌های آن شعر منتشر نشده را می‌دهد و آن دوست یزدی، ۴۸ ساعت بعد عکسی از شعر مذکور را، از صفحه رایانهٔ شاعر اصفهانی، به دوشنبه ارسال می‌کند که از آنجا راهی افغانستان می‌شود و بعدش را خدا می‌داند!

واقعاً جالب نیست؟
تازه فراموش نکنید آنچه گفتم مربوط به یک شعر منتشر نشدهٔ دوستانه بود!

چند بیت از شعر مذکور:
#زنده‌رود از جگر تشنه فرستاد مرا
تا به #آمویه مگر آتش دل بنشانم
بزمی آراسته شد از سخن و ساز و سرود
جان و دل مست شد از نغمهٔ تاجیکانم
سخن از د‌ُرّ #دری بود و زبان پدری
فارسی، مایهٔ پیوستگی ایرانم
مست صهبای سخن گشتم و شوریدهٔ شعر
خوش شد از یاد سمرقند و بخارا جانم!

نوشته دکتر #مهدی_نوریان/ از hassangharibi@


⬅️کانال عاشقان ایران
■از آمویه، آموی، آمل، بیشتر بدانیم

#زبان #فارسی، بزرگ پیوندار ایرانی تباران سراسر گیتی است که اگر خودشان ندانند، با ریشه های تنیده در تاریخ ایران، آنها را به هم می رساند.

□واژگان
_ زنده رود= #زاینده_رود اصفهان
_ آمویه= رودی در #فرارود یا ماوراءالنهر (بخشی از سرزمین تاجیکان آسیای میانه)
از فرهنگ دهخدا: آمویه [ی َ ]. رود #جیحون. #آمو. #آموی. #آمل. رود. آب. وَرز. #آمودریا. #آمون. نام شهری کنار جیحون

□آمویه یا آمو یا آموی یا آمل شهری بود در فرارود که نباید آن را با شهر آمل #مازندران اشتباه کرد. نام کنونی آن #چهارجو یا #چهارجوی است( آمودریا نام کهن و ایرانی این رود است به معنای رود شهر آمو ). برای تشخیص آن از آمل مازندران آن را یا  "آمل زَم" یا "آمل جیحون" یا "آمل الشط" می‌خواندند. اسم این آمل مانند آمل مازندران محتملاً با نام قوم #مارد یا قوم #آمارد مرتبط است. آماردها به گفتهٔ(شرق شناسان) ریچارد فرای، آملی کورت و کریستوفر برونر، قومی #آریایی و #سکایی بودند و نام شهر امروزی آمل مازندران برمی‌گردد به زندگی آنان در آن گستره. ریچارد فرای این را که دو آمل، یکی در #مازندران و دیگری در #آمودریا، جای داشته‌اند، دلیلی احتمالی بر مهاجرت شاخه ای از این قوم دانسته‌است(تاریخ باستانی آسیای میانه از #ریچارد_فرای شرق شناس نامدار)

□آمویه قبلا بخشی از #خراسان_بزرگ بود و با آنکه از همه سو آن را بیابان گرفته بود، به عنوان برخوردگاه راه‌هایی که خراسان را به فرارود ( #ماوراء_النهر) و #خیوه متصل می‌کرد، مرکز مهم بازرگانی کاروانی بود.
امروزه آمویه را #چهارجوی یا #ترکمن‌آباد نامند که در جنوب شرقی #ترکمنستان و به فاصلهٔ ۵ کیلومتری ساحل چپ آمودریا قرار دارد. نام جدید چهارجوی وابسته به گذر مهمی از جیحون است که با این شهر چندان فاصله‌ای ندارد. اکنون چهارجوی با راه‌آهن از مغرب به #مرو و از شمال شرقی به #بخارا و #سمرقند و #تاشکند میرسد(دانشنامه #مزدیسنا)

□آمودریا به یونانی باستان: Oxus/Ὄξος/اُکسوس بوده است که یونانی‌شدهٔ نام پارسی باستان رود: وَخش است(حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، جلد۳ ،ص۲۲۰۵).
آمودریا پرآب‌ترین رود آسیای میانه است. رود دوم نیز #سیر_دریا است که هردو به دریاچه #خوارزم (نام دیگر آن #آرال، نامی #ترکی است)؛میریزند.
آمودریا از کوه‌های #پامیر سرچشمه میگیرد در مرزهای شمالی #افغانستان با #تاجیکستان، و سپس به #ازبکستان و #ترکمنستان میرود. بخش‌هایی از آن قابل کشتیرانی است. بندرهای #شیرخان_بندر و #بندر_حیرتان در ساحل آن جایگاه صادرات و واردات افغانستان به آسیای میانه است

□این رود به‌طور تاریخی مرزهای سرزمین باستانی ایران بود و در آثار ادبی، مرز #ایران و #توران به‌شمار می‌رفت (مهرالزمان نوبان. نام مکان‌های جغرافیایی در بستر زمان)
غزل سرشناس #رودکی شاعربزرگ پارسی نیز از آمودریا گفته است:
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
ریگ #آموی و درشتی‌های او
زیر پایم پرنیان آید همی
باید توجه داشت سرزمین #توران که از آن در #شاهنامه یادشده است نیز خود بخشی از سرزمین های فارسی زبان است و به لحاظ ریشه های فرهنگی، آیینی، تباری و تاریخی، گستره #ایران_زمین_کهن است. آثار باستانی فراوان از دوره هخامنشیان اشکانیان ساسانیان و پس از اسلام در این سرزمین مهر تاییدی بر آن مدعاست.

@LoversofIRAN
👈پیوند شاعران پارسی کشورهای همسایه


⬅️ #نجیب_بارور، شاعر جوان و نیک اندیش #افغانستان که سروده های #فارسی اش با درونمایه همبستگی پارسی زبانان کشورهای همسایه چندسالی است در ایران شناخته شده است این پیام را امروز گذاشت:

🔹یکی از شاعران بزرگوار ایران با استقبال از شعرهایم، شعری را برایم تقدیم کرده است که پیشکش حضور شما می‌کنم، به امید همدلی و یکپارچگی تمام #فارسی‌زبانان جهان

"تقدیم به شاعر سرزمین های پارسی زبان -نجیب بارور-

اگرچه تخمۀ ما در جهان پراکنده‌ست
درخت عزت مان ریشه‌اش تنومند است

که گفته نام من از نام تو جدا باشد؟
میان #کابل و #تهران، هزار پیوند است

درود ما به تو ای هم‌تبار #تاجیکم
تویی که بر رخ ماهت همیشه لبخند است

اسیر غربت مان کرده دست استعمار
همان که از غم ما در زمانه خرسند است

به نام #بلخ و #بخارا، «به ارگ بَم» سوگند
نگاه حسرت مان خیره بر #سمرقند است

اگرچه فاصله افتاده بین ما، اما
«شکوه وحدت مان»، قلۀ #دماوند است

#داوود_اشرفی_مهابادی

/از کانال نجیب بارور @najeebbarwar/

@LoversofIRAN

⬅️ این هم آخرین سروده نجیب بارور

در سرزمین جنگ، جای نان کتک خوردیم
از زخم‌های کهنه، درد مشترک خوردیم

این‌جا کسی پیغام خوش‌بختی نمی‌آورد
از بخت بد، گاهی فریب قاصدک خوردیم

از دانش امروز، دنبال یقین رفتیم
از باور کورانه تا خوردیم، شک خوردیم

از بس که بد کردیم در آغاز پیدایش
شاید در آخر سیلی هم از مَلَک خوردیم

واحسرتا، مستی هم از ما روی گشتانده
جامِ شراب از دست‌های بی‌نمک خوردیم

ای عشقِ نیروبخش، گامی تازه ده ما را
از سرنوشت خود لگد، مشت از فلک خوردیم

یک لقمه را خوان تو بی‌منت نبخشیده
جان داده‌ایم آذوقه‌یی گر از تلک خوردیم


@LoversofIRAN
👈 #زرتشت پیامبر، اهل #ری بود

نوشتاری از استاد #فريدون_جنيدی

⬅️بخش یک

جهانيان «زرتشت» را پيامبری ايرانی می دانند و «گات ها»(که در کنار ديگر کتاب ها، از آتش سوزان اسکندر، سالم به دست ما رسيده است)سروده زرتشت است و اين تنها دين ايرانی است که خود، از فرهنگ اين مرز و بوم برآمده است و با فرهنگ آن همخوان و همراه است.

«ايرانيان» در هر جای جهان که باشند حق دارند «زرتشت» را از خودشان بدانند. البته در بعضی نقاط تعصب هايی در اين زمينه هست مثلا مردم #آذربايجان، زرتشت را از خودشان می دانند و با تکيه به برخی روايات و با توجه به مرکزيت موبدان #ساسانی در #آتشکده #آذرگشسپ آذربايجان، زرتشت را از آن ديار می دانند و يا در #کرد ها تعصب ويژه ای هست که زرتشت «کرد» بوده است. يا در #افغانستان مردم، زرتشت را اهل #بلخ می دانند زيرا «لهراسب» پدر «گشتاسب شاه» در #آتشکده_بلخ نيايش می کرده است.

ديگر اينکه بر اساس اخباری که امروزه به دست ما رسيده است، زرتشت هنگام نيايش و ستايش خداوند يکتا در #آتشکده_نوبهار_بلخ و به دست يک مرد تورانی به نام «تور براتور» کشته می شود بنابر اين افغان ها هم زرتشت را از خودشان می دانند! در #تاجيکستان هم چنين است، زيرا بسياری از رودهايی که در اوستا از آنها ياد شده است، چون «ونگهويی داييتی» و «ارنگ» که همان #آمو_دريا و #سير_دريا باشند، در تاجيکستان روان هستند و ديگر اينکه بر پايه پژوهش هايی که انجام داده ام، تاجيکستان خاستگاه نژاد #آريا بوده که در #اوستا و متون #پهلوی از آن با نام «ائیرینه وئیجنگه» یا #ايران_ويج ياد شده است.

«ايران ويج» ياد شده در اوستا، همين «تاجيکستان» امروزی است. زيرا ما در اوستا در آغاز ونديداد، بخشی تاريخی-جغرافیایی داريم که در آنجا آمده است:
نخستين سرزمينی که من –اهورا مزدا- من بيافريدم «ايران ویج» بود، دومين سرزمين #خوارزم و سومين آن #سغد (همان #سمرقند و #بخارا)، و چهارمين سرزمين، #مرو باشد. #ترکمنستان نام «مرو» را به «ماری» دگرگون کرده است تا نشانه های فرهنگی ايران را از ميان ببرد يا نام شهر باستانی #چهار_جو که به معنی چهار جوی آب است و چهار رشته از رودهای پر آبی که از سرچشمه های «آمو دريا» هستند از آنجا سرچشمه می گيرد را به «ترکمن آباد» ديگر کرده است!

از سوی ديگر در «مهر يشت»، بندی هست که ايران ويج جايی است که در آن رودهای «ناوتاک» يعنی قابل کشتيرانی، سر به صخره ها می کوبند و به طرف دريا می روند. اندکی انديشه در مورد همين فراز نشان می دهد که چگونه می شود اگر رودی سر به صخره ها بکوبد، قابل کشتيرانی هم باشد؟ پاسخ اينکه دو رود «آمودريا» و «سير دريا» که در تاجيکستان جريان دارند، از کوهای #پامير سرچشمه می گيرند و هنگاميکه به دشت رسيدند قابل کشتيرانی خواهند بود و به سمت دريا روان می شوند. منظور همان دريای «خوارزم» است که امروز با نام روسی #آرال خوانده می شود اما از زمان باستان نام آن «خوارزم» بوده است. پس چنين جايی ديگر تنها از آن تاجيکستان نمی تواند باشد و از آن همه ایرانیان است. ما افتخار می کنيم که تاجیکان گرامی بيدار و زنده باشند و
نسبت به ارزش های فرهنگی و تاريخ کهن ايران، حساس. هر چقدر آنها بيدارتر و زنده تر باشند، اميد است که به خواب رفتگان اين سوی مرز نيز، اندک اندک بيدار شوند. به هر روی، چون «ايران ويج»، مرکز نژاد و تخمه #آرياييان در تاجيکستان بوده است، #تاجيک ها «زرتشت» را ازخودشان می دانند، در حالی که زرتشت در هيچ کجا نگفته است که من، خود از ايران ويج بوده ام. اين گرايش که همه ايرانيان برای نمونه #زرتشت يا #رستم را از قوم و قبيله خودشان بدانند، نشانه يک انديشه آگاه #ملی است و بر آمده از باليدن ملی، ولی خويشکاری پژوهشگر اين است که «راستی» را بيان کند.
اگر راست اين ماجرا را از من می خواهيد بشنويد، زرتشت اهل «ری» بوده است. در بندهای 16 تا 19 «يسنا 19» آشکارا اين موضوع بيان شده است که زرتشت اهل «ری» بوده است. ولی امروز هيچ کسی در ری نيست که سخت گيری داشته باشد و بگويد زرتشت اهل ری بوده است. براستی زرتشت «رازی» نبوده است، بلکه ايرانی بوده و وابسته به تمام ايرانيان و هر ايرانی حق دارد اين بازمانده فرهنگی را چون ديگر بازمانده های فرهنگی مان، از خود بداند.

نمونه دیگر، #نوروز است
در پايان هنگام (دوره) «جمشيدی» که چند هزار سال به طول انجاميده چشمان نياکان ما به آسمان بوده، چرا که تمام خوبی ها و بدی ها را از آسمان می ديدند. چون: برف، باران، تگرگ، تندر و روشنايی خورشيد جان بخش و ماه شب پيما، ستارگان، سيل، يخبندان و ...

از کانال بنیادنیشابور@bonyad_neyshaboor


ادامه در فرسته های پسین (پست های بعدی)

@LoversofIRAN
عاشقان ایران
نماهنگ زیبای #فارسی #تاجیکی: دل نما #تاجیکستان خواننده و آهنگساز: #نگینه_امانقلوا هنرمند نامدار تاجیک به نمای مسجد و بنایی که این توژک(ویدیو) در آن گرفته شده است نگاه کنید و ببینید همسان با مسجدهای برجسته درون خاک ایران است کاشیکاری های ارزنده و تزیینات…
👈مهرازی ایرانی، گواه بی چون و چرای یکپارچگی سرزمین های پیرامون ایران با ایران


⬅️یک نمونه از یکپارچگی مهرازی(معماری) #ایران_زمین

این بنایی که #نگینه_امانقلوا( امانقلی اوا)، هنرمند نامدار کشور #تاجیکستان، به همراه رقصندگان #سمرقندی (در کشور #ازبکستان، همسایه تاجیکستان)، ترانه ی "دلنامه" را اجرامی کنند، میدان ریگستان شهر #سمرقند است.

ساختمانی که پشت سر او می بینید "مدرسه ی شیردار" است که از کهنترین مدرسه های #سمرقند به شمار می رود و به این دلیل به آن مدرسه ی شیردار می گویند که در دو سوی درآمدگاه(ورودی) مدرسه دو شیر که برپشت خود خورشید دارند بر کاشی سر در مدرسه نقش بسته شده اند؛ یعنی نشان تاریخی #شیر_و_خورشید ایرانی

این تزیینات نما، کار استادکار #اصفهانی است و کتیبه ها همه به #فارسی نوشته شده اند. سمرقند و بخارا که امروز در کشور نوپای ازبکستان هستند، کمتر از ۲۰۰ سال پیش هنوز بخشی از گستره پادشاهی #ایران بودند که با دسیسه های استعمارگران #روس از سرزمین های ایران بزرگ، پاره پاره شدند و به گستره امپراتوری نوین کمونیستی #شوروی پیوست شدند که البته این قلمروز بیش از چند دهه پایدار نماند و در ۱۹۹۱ از هم فروپاشید.

اما پس از استقلال از شوروی سابق و در ۲۸ سال گذشته هم، کشورهای تازه ساز #تاجیکستان و #ازبکستان و #ترکمنستان به ایران امروز از دید روابط فرهنگی و مردمی و اقتصادی نه تنها نپیوستند بلکه نزدیک هم نشدند. البته تاجیکستان اگرچه با زبان رسمی #تاجیکی که یک گویش (لهجه) از زبان فارسی است، تلاش کرده است ریشه های کهن فرهنگ و تمدن مستقل خود را ورای سایه سنگین و ادامه دار فرهنگ #روسیه بازیابی کند اما با دوری و جدایی عمدی که دولت این کشور با ایران امروز دارد و مناسبات فرهنگی و گردشگری مردم دو کشور چندان خوشایندش نیستند.

مبادا تاجیک ها هوای بازگشت به مفهوم ایران بزرگ را داشته باشند، چنانکه حتا(حتی) فعالیت بازرگانان و هنرمندان ایرانی در تاجیکستان را هم محدود کرده است در دو سال گذشته!!! و البته در این سه دهه پس از رهایی از یوغ #روس ها هنوز رییس جمهور خودرای و دیکتاتور تاجیکستان، #امام_علی_رحمان برخلاف درخواست های فراوان بزرگان فرهنگ آن کشور اجازه رسمی شدن #خط_فارسی را در آن دیار نمی دهد و آنها زبان فارسی را با خط روسی #سیرلیک می نویسند و همین مایه کمرنگ شدن پیوستار تاریخی آنها با ادبیات کهن فارسی شده است که کتب فراوانی از آن به خط فارسی در #فرارود (تاجیکستان و ازبکستان) هنوز در کتابخانه ها یافت می شود.

تازه این روزگار خوش فارسی زبانان فرارود در تاجیکستان است که گویا دولتش (که تنها با یک رییس جمهور سالهاست روزگار می گذراند) هنوز زیر سیطره استعماری روسیه، دیوارهای فاصله بین ایرانی تباران و ایرانیان درون مرزهای ایران را پررنگ نگه می دارد.
در ازبکستان و ترکمنستان که اوضاع بسیار بدتر است چنانکه ترکمنستان که شهر باستانی #مرو از تمدن ایرانی در قراردادهای ننگین دوره #قاجار از ایران جداشد و پس از فروپاشی کمونیست هم در ترکمنستان جای گرفت تلاش کرده است در سه دهه همه نشانه های ایرانی به جا مانده در این سرزمین را دگرگون کند یا مسکوت بگذارد و این کشور را میراث محض #ترکمن ها نشان دهد گرچه تاریخ را نمی شود دستکاری کرد.

ازبکستان هم که پس از #فروپاشی_شوروی، برای برپایی کشور #ازبک ها دچار تنش و جنگ با #تاجیک های درون خاکش شد و دست آخر هم به بایکوت طولانی و سرکوب مظاهر تاجیکی (فارسی زبانان) برای بیش از دو دهه در ازبکستان انجامید. #زبان رسمی ازبکستان امروز زبان #ازبکی (یک شاخه از زبان #ترکی ) است. بسیاری از تاجیک ها که شمار بزرگی از توده جمعیتی این کشور نوپا بوده اند در این دو سه دهه مجبور به کوچ به تاجیکستان شدند تا دستکم زبان و فرهنگ خود را بتوانند آسوده تر حفظ کنند.

@LoversofIRAN

نماهنگ زیبای #فارسی #تاجیکی:
دلنامه
#تاجیکستان
خواننده و آهنگساز:
#نگینه_امانقلوا هنرمند نامدار تاجیک
https://t.me/LoversofIRAN/8873
Forwarded from عاشقان ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نجیب_بارور
شاعر پارسی گوی #افغانستان
آرزوی یکپارچگی #فارسی زبانان دارد


هرکجا مرز کشیدند شما پل بزنید
حرف #تهران و #سمرقند و #سرپل* بزنید

مشتی از خاک #بخارا و گل از #نیشابور
باهم آرید و به مخروبه #کابل بزنید

دختران قفس افتاده ی #پامیر عزیز
گلی از باغ #خراسان به دو کاکل بزنید

جام از #بلخ بیارید و شراب از #شیراز
مستی هر دو جهان را به تغزل بزنید

________
*سرپل و بلخ : شهرهای #افغانستان
بخارا و سمرقند: شهرهای #ازبکستان
پامیر: در #تاجیکستان و #افغانستان

@LoversofIRAN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آواز #شفق_سیه_پوش هنرمند افغانستانی
سروده #نجیب_بارور
‌‌
🔴هر کُجا مرز کشیدند، شما پُل بزنید

امروز از ورای مرزهای #تجزیه، ندای همبستگی بلند شده است. به امید رهایی همه سرزمین های #ایران_زمین از تاریکی و ستم و رسیدن به نور

هر کُجا مرز کشیدند، شما پُل بزنید
حرف #تهران و #سمرقند و سرپُل بزنید
مشتی از خاک #بخارا و گِلی از #شیراز
با هم آرید و به مخروبه ی #کابل بزنید
هرکه از جنگ سخن گفت، بخندید بر او
حرف از پنجـــره ی رو به تحمل بزنید
نه بگویید، به بت‌های سیاسی نه، نه!
روی گور همه‌ی تفرقه‌ها گُل بزنید
مشتی از خاک بخارا و گِل از #نیشابور
با هم آرید و به مخروبه ی کابل بزنید
دختران قفس‌ افتاده ی #پامیر عزیز
گُلی از باغ #خراسان به دوکاکل بزنید
جام از #بلخ بیارید و شراب از شیراز
مستی هر دو جهان را به تغزل بزنید
قاصدک حرف مرا ، پیش ز من می‌آرد
زعفران را به روی سوسن و سنبل بزنید
تو و او و من و ما هیچ به جایی نرسد
حرف تهران و دوشنبه و سرپُل بزنید
هرکجا مرز...-ببخشید که تکرار آمد
فرض بر این که کشیدند، دوتا پُل بزنید

__پامیر، شمال #افغانستان،جنوب #تاجیکستان
سمرقند،بخارا در #ازبکستان
#سرپل، بلخ در #افغانستان

@LoversofIRAN