عاشقان ایران
قطعه: نام جاوید وطن آواز: چند خواننده ی خوب ایرانی با گویشهای👇 کردی آذری بختیاری لری بندری گیلکی #همه_با_هم_برای_ایران به صحنه آییم تا جنگ طلبان داخل و خارج، سرافکنده شوند #برای_ایران @loversofiran
درباره این پست
نیاز به توضیح است،
دو نفر از هم میهنان ما از استانهای کرد زبان و آذری زبان، درباره ی واژه ی #گویش به ما #سخت گرفته اند و چنان با این واژه مشکل دارند که #برآشفته اند و میگویند:
باید بگویید #زبان کردی، #زبان ترکی و استفاده از کلمه ی #گویش (گویش کردی؛ گویش ترکی) بی احترامی به زبان ما به شمار می آید❗️❗️❗️😳
دوستان گرامی،
#گویش؛ یک اسم مصدر است از بن #گفتن.
و برخی چمهای(معانی) آن اینها هستند:
سخن گفتن
گفتن
لهجه
ما به همین دلیل در زیر آن پست برای کاهش کاراکترهای زیرنویس و خلاصه شدنش فقط این واژه را گذاشتیم چون به معنی کلی #سخن_گفتن هم هست که میتواند به معنی #زبان هم استنباط بشود...
و چون تعدادی از گویشهای آن کلیپ؛
لهجه های زیبای ایرانی بودند
و تعدادی هم زبان (اگرچه در بین زبانشناسان و متخصصان هنوز بحث های فراوانی هست درباره اینکه واقعا ما در ایران بدلیل آمیختگی بالای ریشه ها و واژگان و ..... تا چه حد میتوانیم به ترکی و کردی و.... بگوییم زبانهای مستقل) ما برای هر دو، واژه ی فراگیرتر گویش را بکار بردیم چون خودتان بهتر میدانید که در فارسی #اسم_مصدر، معنای کامل مصدری را هم دارد که منظور ما هم همان بود، یعنی #سخن_گفتن.
ما به عنوان ایرانیانی که #ایران_را_برای_همه_ایرانیان میخواهیم بسیار #غمگین و #دلشکسته میشویم وقتی میبینیم شمار اندکی از هم میهنان ما در داوریهای خود چنان شتابزده هستند که حساب حس #میهن_دوستی و برادری را یکسره به کنار میگذارند و انگار اصلا خود را ایرانی نمیدانند که چنین برآشفته و غصبناک، بر روی واژگان خود پافشاری میکنند تا مبادا #نشانهای_هویتی شان کمرنگ شود❗️❗️❗️
حال آنکه #نشانهای_هویتی همه ی تیره ها و مردمان ایرانی از هر کجای این سرزمین؛ در زیر سایه ی سخاوت نام #ایران است که معنی تاریخی و راستین خود را باز می یابد و جز این هرچه باشد،
تنها و تنها #تیشه_بر_ریشه_خود_زدن است
و بس....
مانند فرزندی که برای معرفی خودش میگوید: نام کوچک مرا ترجیحا همیشه صدا کنید نه نام فامیلم را❗️
وقتی پدرش میپرسد
مگر مشکلی با نام خانوادگی ات داری؟
مگر خودت را از این خانواده نمیدانی؟
پس چرا مدام دنبال پررنگ کردن نام کوچکت هستی و فامیلت را کتمان میکنی؟
پسر میگوید:
چون نام کوچکم مهمتر است و هویت اصلی من است!!!
حالا شده مثل هم میهنانی که فریب حرفهای تفرقه افکنان را خورده اند و مدام در پی کمرنگ کردن هویت ایرانی شان، و پررنگ کردن هویت محلی خود هستند،
در حالیکه نمیدانند آنچه دارند از #ایران است و فرزندان نمیتوانند نام خانوادکی خود را فراموش یا حذف کنند چون به پدر و ریشه شان متصلشان میکند.
خودمان را #فریب_ندهیم....👇👇👇
اگر ایران را دوست داریم و خود را ایرانی میدانیم، چرا بکار بردن یک تک واژه ای (گویش) که میتواند هم معنی #زبان باشد؛ آنقدر ما را برآشفته میکند که فریادمان بلند میشود اما جعل نام #خلیچ_پارس و توهین به شرافت ایرانیان و تمامیت ایران؛ آنقدر برآشفته مان نمیکند ؟
و اگر خود را ایرانی نمیدانیم، چرا پوستین بره بر تن کرده ایم تا سر وقتش، مردمان مهربان #ایران_زمین را،
از مرزهای غربی تا شمال و شرق و جنوب کشور، به جان هم بیندازیم و کشور را #تکه_پاره_کنیم؟
@loversofiran
نیاز به توضیح است،
دو نفر از هم میهنان ما از استانهای کرد زبان و آذری زبان، درباره ی واژه ی #گویش به ما #سخت گرفته اند و چنان با این واژه مشکل دارند که #برآشفته اند و میگویند:
باید بگویید #زبان کردی، #زبان ترکی و استفاده از کلمه ی #گویش (گویش کردی؛ گویش ترکی) بی احترامی به زبان ما به شمار می آید❗️❗️❗️😳
دوستان گرامی،
#گویش؛ یک اسم مصدر است از بن #گفتن.
و برخی چمهای(معانی) آن اینها هستند:
سخن گفتن
گفتن
لهجه
ما به همین دلیل در زیر آن پست برای کاهش کاراکترهای زیرنویس و خلاصه شدنش فقط این واژه را گذاشتیم چون به معنی کلی #سخن_گفتن هم هست که میتواند به معنی #زبان هم استنباط بشود...
و چون تعدادی از گویشهای آن کلیپ؛
لهجه های زیبای ایرانی بودند
و تعدادی هم زبان (اگرچه در بین زبانشناسان و متخصصان هنوز بحث های فراوانی هست درباره اینکه واقعا ما در ایران بدلیل آمیختگی بالای ریشه ها و واژگان و ..... تا چه حد میتوانیم به ترکی و کردی و.... بگوییم زبانهای مستقل) ما برای هر دو، واژه ی فراگیرتر گویش را بکار بردیم چون خودتان بهتر میدانید که در فارسی #اسم_مصدر، معنای کامل مصدری را هم دارد که منظور ما هم همان بود، یعنی #سخن_گفتن.
ما به عنوان ایرانیانی که #ایران_را_برای_همه_ایرانیان میخواهیم بسیار #غمگین و #دلشکسته میشویم وقتی میبینیم شمار اندکی از هم میهنان ما در داوریهای خود چنان شتابزده هستند که حساب حس #میهن_دوستی و برادری را یکسره به کنار میگذارند و انگار اصلا خود را ایرانی نمیدانند که چنین برآشفته و غصبناک، بر روی واژگان خود پافشاری میکنند تا مبادا #نشانهای_هویتی شان کمرنگ شود❗️❗️❗️
حال آنکه #نشانهای_هویتی همه ی تیره ها و مردمان ایرانی از هر کجای این سرزمین؛ در زیر سایه ی سخاوت نام #ایران است که معنی تاریخی و راستین خود را باز می یابد و جز این هرچه باشد،
تنها و تنها #تیشه_بر_ریشه_خود_زدن است
و بس....
مانند فرزندی که برای معرفی خودش میگوید: نام کوچک مرا ترجیحا همیشه صدا کنید نه نام فامیلم را❗️
وقتی پدرش میپرسد
مگر مشکلی با نام خانوادگی ات داری؟
مگر خودت را از این خانواده نمیدانی؟
پس چرا مدام دنبال پررنگ کردن نام کوچکت هستی و فامیلت را کتمان میکنی؟
پسر میگوید:
چون نام کوچکم مهمتر است و هویت اصلی من است!!!
حالا شده مثل هم میهنانی که فریب حرفهای تفرقه افکنان را خورده اند و مدام در پی کمرنگ کردن هویت ایرانی شان، و پررنگ کردن هویت محلی خود هستند،
در حالیکه نمیدانند آنچه دارند از #ایران است و فرزندان نمیتوانند نام خانوادکی خود را فراموش یا حذف کنند چون به پدر و ریشه شان متصلشان میکند.
خودمان را #فریب_ندهیم....👇👇👇
اگر ایران را دوست داریم و خود را ایرانی میدانیم، چرا بکار بردن یک تک واژه ای (گویش) که میتواند هم معنی #زبان باشد؛ آنقدر ما را برآشفته میکند که فریادمان بلند میشود اما جعل نام #خلیچ_پارس و توهین به شرافت ایرانیان و تمامیت ایران؛ آنقدر برآشفته مان نمیکند ؟
و اگر خود را ایرانی نمیدانیم، چرا پوستین بره بر تن کرده ایم تا سر وقتش، مردمان مهربان #ایران_زمین را،
از مرزهای غربی تا شمال و شرق و جنوب کشور، به جان هم بیندازیم و کشور را #تکه_پاره_کنیم؟
@loversofiran
Forwarded from اتچ بات
قطعه زیبای #ها_بله
در ساختار #جز (جاز)
بر اساس #لهجه_اصیل_شیرازی
با شعری از #بیژن_سمندر
آهنگساز و خواننده #حسین_میری تنظیم: #حسین_زارع
(نماهنگ را از انتهای این متن دانلود کنید)
Номи мусиқии:
#ҳо_бале
лаҳҷаи #Shirazi
Оҳангсоз ва сарояндаи:
#Ҳусейн_Мири
Танзими оҳанг:
#Ҳусейн_Zareъ
Суруди: #Bijan_Самандар
(мусиқи ро аз охири матн донлуд_Download_ кунид)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
#بیژن_سمندر شاعر و ترانه سرای معاصر شیرازی است که به خاطر سرودن شعر با گویش شیرازی مشهور است. از کتابهای وی که با #گویش_شیرازی می باشد می توان به کتاب های #شعر_شیراز و #شعر_شهر اشاره کرد. اشعار بیژن سمندر توسط بسیاری از خواننده ها خوانده شده است.
(شیراز؛ کعبه آرزوهای مردم #تاجیکستان و نیز فارسی زبانان #ازبکستان و آسیای میانه است
متن ترانه با لهجه شیرازی 👇👇
(از وبلاگ یادگاران شیراز)
خاکو با مژگون بوروفم، اشک پاشم با پشنگه
تا غبار راه تو بر ماه رخسارت نه تنگه
غم تو قلبم کلمه کلمه، ميزنه رودار سقلمه
شيشهی دل نازکه، در انتظار يی پلنگه
باز سر شو شد، دلم او شد، نمیدونم چطو شد
باز همه مووی تنام بونهی تو دارن لنگه لنگه
سی خوشهی زلفت چه باناز اوزيده کنج قپ تو
آرمه داره مرغ دل از باغ زلفت يی تلنگه
درمدم گفتم يخ ما نمسوه بو قلب سنگات
گفت هاآ، گفتم هابله، دل که نيسئی، سنگ دنگه
من صبو يو پس صبو لملوش میشم از غصه اما
تا آمختهی آتيشام امشب نخواهم داد منگه
گوش شيطون کر، ماشّالو، نومخدا، الله و اکبر
آفتاب عشق سمندر تا قيومت جنگ جنگه
----------------------
چم واژگان (معنی واژگان) 👇👇
بروفم: بروفم. بروبم، جارو کنم
پشنگه: قطرات پراکندهی آب که بر روی کسی يا چيزی پاشيده شود.
نه تنگه: نتنگد، نجهد
کلمه: جمع (کلمه شدن، جمع شدن، انباشته شدن)
رودار: دايم، مرتبن
سقلمه: با مشت گره کرده به پهلوی کسی زدن (معمولن برای توجه دادن او به مطلبی اين عمل صورت میگيرد)
پلنگ: ضربه با سر انگشت
او: آب
مووی: موهای
سی: نگاه، تماشا (از “سير” است)
اوزيده: آويزان شده (شکسته و عاميانهی “آويزيده” است)
قپ: گونه
آرمه: ويار
تلنگه: خوشه کوچک (برای انگور) -تلنگهی انگور
درمدم گفتم: اصطلاحی است که شيرازیها هنگام تعريف ماجرايی برای آغاز گفتههای خود به شخص غايب استفاده میکنند. يعنی شروع کردم و گفتم…
يخ ما نمسوه: يا ما با تو نمیسوه، يخ ما با ت نمیسايد؛ يعنی چاره تو را نمیکنيم، قادر نيستيم تو را مجاب کنيم، با تو يارای برابری نداريم
هاآ؟: راستی (و جواب آن، والله است. در لهجهی تهرانی برای افاده اين منظور –وا- میگويند که جواب آن “ولله ديگه” است)
دنگ: سفت
صبو: فردا
لملوش: لاغر و ضعيف
آمخته: آموخته، عادت داده شده
منگه: صدای ضعيف، غرغر و و ناله ضعيف
جنگ: داغ
آفتاب جنگ: آفتاب داغ و درخشاجنگ به معنی صميمی هم هست (رفيق جنگ)
----------------------
چم ترانه به پارسی معیار👇👇
( از تارنمای نگاه مدیا)
ها بله خاک را با مژگان بروبم و با اشک آن را مرطوب کنم تا غبار راه بر روی رخسارت ننشیند غم تو در قلبم جمع شده دل مانند شیشه ای نازک با ضربه ای خواهد شکست باز شب آغاز شد و نمی دانم چرا دلم بی تاب است تمام وجودم بهانه ی تو را دارد و تو را فریاد می زند ببین موهات چه زیبا کنار گونه ات آویزان شده مرغ دل آرزوی پرواز در باغ زلفت را دارد من گفتم: با سنگدلی نمی توان کنار آمد گفتی: راست می گی؟! گفتم: بله! این که دل نیست سنگ است من همین روزها از غصه ضعیف می شوم و تا با آتش تو می سوزم اعتراضی نخواهم کرد گوش شیطان کر، ماشاالله ، به امید خدا آفتاب عشق سمندر تا ابد داغ و پرحرارت خواهد بود
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@LoversofIRAN
نماهنگ اجرا شده ی این ترانه در برنامه #رادیو_هفت که از شبکه آموزش سیما پخش میشد را در زیر دانلود کنید
در ساختار #جز (جاز)
بر اساس #لهجه_اصیل_شیرازی
با شعری از #بیژن_سمندر
آهنگساز و خواننده #حسین_میری تنظیم: #حسین_زارع
(نماهنگ را از انتهای این متن دانلود کنید)
Номи мусиқии:
#ҳо_бале
лаҳҷаи #Shirazi
Оҳангсоз ва сарояндаи:
#Ҳусейн_Мири
Танзими оҳанг:
#Ҳусейн_Zareъ
Суруди: #Bijan_Самандар
(мусиқи ро аз охири матн донлуд_Download_ кунид)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
#بیژن_سمندر شاعر و ترانه سرای معاصر شیرازی است که به خاطر سرودن شعر با گویش شیرازی مشهور است. از کتابهای وی که با #گویش_شیرازی می باشد می توان به کتاب های #شعر_شیراز و #شعر_شهر اشاره کرد. اشعار بیژن سمندر توسط بسیاری از خواننده ها خوانده شده است.
(شیراز؛ کعبه آرزوهای مردم #تاجیکستان و نیز فارسی زبانان #ازبکستان و آسیای میانه است
متن ترانه با لهجه شیرازی 👇👇
(از وبلاگ یادگاران شیراز)
خاکو با مژگون بوروفم، اشک پاشم با پشنگه
تا غبار راه تو بر ماه رخسارت نه تنگه
غم تو قلبم کلمه کلمه، ميزنه رودار سقلمه
شيشهی دل نازکه، در انتظار يی پلنگه
باز سر شو شد، دلم او شد، نمیدونم چطو شد
باز همه مووی تنام بونهی تو دارن لنگه لنگه
سی خوشهی زلفت چه باناز اوزيده کنج قپ تو
آرمه داره مرغ دل از باغ زلفت يی تلنگه
درمدم گفتم يخ ما نمسوه بو قلب سنگات
گفت هاآ، گفتم هابله، دل که نيسئی، سنگ دنگه
من صبو يو پس صبو لملوش میشم از غصه اما
تا آمختهی آتيشام امشب نخواهم داد منگه
گوش شيطون کر، ماشّالو، نومخدا، الله و اکبر
آفتاب عشق سمندر تا قيومت جنگ جنگه
----------------------
چم واژگان (معنی واژگان) 👇👇
بروفم: بروفم. بروبم، جارو کنم
پشنگه: قطرات پراکندهی آب که بر روی کسی يا چيزی پاشيده شود.
نه تنگه: نتنگد، نجهد
کلمه: جمع (کلمه شدن، جمع شدن، انباشته شدن)
رودار: دايم، مرتبن
سقلمه: با مشت گره کرده به پهلوی کسی زدن (معمولن برای توجه دادن او به مطلبی اين عمل صورت میگيرد)
پلنگ: ضربه با سر انگشت
او: آب
مووی: موهای
سی: نگاه، تماشا (از “سير” است)
اوزيده: آويزان شده (شکسته و عاميانهی “آويزيده” است)
قپ: گونه
آرمه: ويار
تلنگه: خوشه کوچک (برای انگور) -تلنگهی انگور
درمدم گفتم: اصطلاحی است که شيرازیها هنگام تعريف ماجرايی برای آغاز گفتههای خود به شخص غايب استفاده میکنند. يعنی شروع کردم و گفتم…
يخ ما نمسوه: يا ما با تو نمیسوه، يخ ما با ت نمیسايد؛ يعنی چاره تو را نمیکنيم، قادر نيستيم تو را مجاب کنيم، با تو يارای برابری نداريم
هاآ؟: راستی (و جواب آن، والله است. در لهجهی تهرانی برای افاده اين منظور –وا- میگويند که جواب آن “ولله ديگه” است)
دنگ: سفت
صبو: فردا
لملوش: لاغر و ضعيف
آمخته: آموخته، عادت داده شده
منگه: صدای ضعيف، غرغر و و ناله ضعيف
جنگ: داغ
آفتاب جنگ: آفتاب داغ و درخشاجنگ به معنی صميمی هم هست (رفيق جنگ)
----------------------
چم ترانه به پارسی معیار👇👇
( از تارنمای نگاه مدیا)
ها بله خاک را با مژگان بروبم و با اشک آن را مرطوب کنم تا غبار راه بر روی رخسارت ننشیند غم تو در قلبم جمع شده دل مانند شیشه ای نازک با ضربه ای خواهد شکست باز شب آغاز شد و نمی دانم چرا دلم بی تاب است تمام وجودم بهانه ی تو را دارد و تو را فریاد می زند ببین موهات چه زیبا کنار گونه ات آویزان شده مرغ دل آرزوی پرواز در باغ زلفت را دارد من گفتم: با سنگدلی نمی توان کنار آمد گفتی: راست می گی؟! گفتم: بله! این که دل نیست سنگ است من همین روزها از غصه ضعیف می شوم و تا با آتش تو می سوزم اعتراضی نخواهم کرد گوش شیطان کر، ماشاالله ، به امید خدا آفتاب عشق سمندر تا ابد داغ و پرحرارت خواهد بود
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@LoversofIRAN
نماهنگ اجرا شده ی این ترانه در برنامه #رادیو_هفت که از شبکه آموزش سیما پخش میشد را در زیر دانلود کنید
Forwarded from اتچ بات
قطعه زیبای #ها_بله
در ساختار #جز (جاز)
بر اساس #لهجه_اصیل_شیرازی
با شعری از #بیژن_سمندر
آهنگساز و خواننده #حسین_میری تنظیم: #حسین_زارع
(نماهنگ را از انتهای این متن دانلود کنید)
Номи мусиқии:
#ҳо_бале
лаҳҷаи #Shirazi
Оҳангсоз ва сарояндаи:
#Ҳусейн_Мири
Танзими оҳанг:
#Ҳусейн_Zareъ
Суруди: #Bijan_Самандар
(мусиқи ро аз охири матн донлуд_Download_ кунид)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
#بیژن_سمندر شاعر و ترانه سرای معاصر شیرازی است که به خاطر سرودن شعر با گویش شیرازی مشهور است. از کتابهای وی که با #گویش_شیرازی می باشد می توان به کتاب های #شعر_شیراز و #شعر_شهر اشاره کرد. اشعار بیژن سمندر توسط بسیاری از خواننده ها خوانده شده است.
(شیراز؛ کعبه آرزوهای مردم #تاجیکستان و نیز فارسی زبانان #ازبکستان و آسیای میانه است
متن ترانه با لهجه شیرازی 👇👇
(از وبلاگ یادگاران شیراز)
خاکو با مژگون بوروفم، اشک پاشم با پشنگه
تا غبار راه تو بر ماه رخسارت نه تنگه
غم تو قلبم کلمه کلمه، ميزنه رودار سقلمه
شيشهی دل نازکه، در انتظار يی پلنگه
باز سر شو شد، دلم او شد، نمیدونم چطو شد
باز همه مووی تنام بونهی تو دارن لنگه لنگه
سی خوشهی زلفت چه باناز اوزيده کنج قپ تو
آرمه داره مرغ دل از باغ زلفت يی تلنگه
درمدم گفتم يخ ما نمسوه بو قلب سنگات
گفت هاآ، گفتم هابله، دل که نيسئی، سنگ دنگه
من صبو يو پس صبو لملوش میشم از غصه اما
تا آمختهی آتيشام امشب نخواهم داد منگه
گوش شيطون کر، ماشّالو، نومخدا، الله و اکبر
آفتاب عشق سمندر تا قيومت جنگ جنگه
----------------------
چم واژگان (معنی واژگان) 👇👇
بروفم: بروفم. بروبم، جارو کنم
پشنگه: قطرات پراکندهی آب که بر روی کسی يا چيزی پاشيده شود.
نه تنگه: نتنگد، نجهد
کلمه: جمع (کلمه شدن، جمع شدن، انباشته شدن)
رودار: دايم، مرتبن
سقلمه: با مشت گره کرده به پهلوی کسی زدن (معمولن برای توجه دادن او به مطلبی اين عمل صورت میگيرد)
پلنگ: ضربه با سر انگشت
او: آب
مووی: موهای
سی: نگاه، تماشا (از “سير” است)
اوزيده: آويزان شده (شکسته و عاميانهی “آويزيده” است)
قپ: گونه
آرمه: ويار
تلنگه: خوشه کوچک (برای انگور) -تلنگهی انگور
درمدم گفتم: اصطلاحی است که شيرازیها هنگام تعريف ماجرايی برای آغاز گفتههای خود به شخص غايب استفاده میکنند. يعنی شروع کردم و گفتم…
يخ ما نمسوه: يا ما با تو نمیسوه، يخ ما با ت نمیسايد؛ يعنی چاره تو را نمیکنيم، قادر نيستيم تو را مجاب کنيم، با تو يارای برابری نداريم
هاآ؟: راستی (و جواب آن، والله است. در لهجهی تهرانی برای افاده اين منظور –وا- میگويند که جواب آن “ولله ديگه” است)
دنگ: سفت
صبو: فردا
لملوش: لاغر و ضعيف
آمخته: آموخته، عادت داده شده
منگه: صدای ضعيف، غرغر و و ناله ضعيف
جنگ: داغ
آفتاب جنگ: آفتاب داغ و درخشاجنگ به معنی صميمی هم هست (رفيق جنگ)
----------------------
چم ترانه به پارسی معیار👇👇
( از تارنمای نگاه مدیا)
ها بله خاک را با مژگان بروبم و با اشک آن را مرطوب کنم تا غبار راه بر روی رخسارت ننشیند غم تو در قلبم جمع شده دل مانند شیشه ای نازک با ضربه ای خواهد شکست باز شب آغاز شد و نمی دانم چرا دلم بی تاب است تمام وجودم بهانه ی تو را دارد و تو را فریاد می زند ببین موهات چه زیبا کنار گونه ات آویزان شده مرغ دل آرزوی پرواز در باغ زلفت را دارد من گفتم: با سنگدلی نمی توان کنار آمد گفتی: راست می گی؟! گفتم: بله! این که دل نیست سنگ است من همین روزها از غصه ضعیف می شوم و تا با آتش تو می سوزم اعتراضی نخواهم کرد گوش شیطان کر، ماشاالله ، به امید خدا آفتاب عشق سمندر تا ابد داغ و پرحرارت خواهد بود
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@LoversofIRAN
نماهنگ اجرا شده ی این ترانه در برنامه #رادیو_هفت که از شبکه آموزش سیما پخش میشد را در زیر دانلود کنید
در ساختار #جز (جاز)
بر اساس #لهجه_اصیل_شیرازی
با شعری از #بیژن_سمندر
آهنگساز و خواننده #حسین_میری تنظیم: #حسین_زارع
(نماهنگ را از انتهای این متن دانلود کنید)
Номи мусиқии:
#ҳо_бале
лаҳҷаи #Shirazi
Оҳангсоз ва сарояндаи:
#Ҳусейн_Мири
Танзими оҳанг:
#Ҳусейн_Zareъ
Суруди: #Bijan_Самандар
(мусиқи ро аз охири матн донлуд_Download_ кунид)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
#بیژن_سمندر شاعر و ترانه سرای معاصر شیرازی است که به خاطر سرودن شعر با گویش شیرازی مشهور است. از کتابهای وی که با #گویش_شیرازی می باشد می توان به کتاب های #شعر_شیراز و #شعر_شهر اشاره کرد. اشعار بیژن سمندر توسط بسیاری از خواننده ها خوانده شده است.
(شیراز؛ کعبه آرزوهای مردم #تاجیکستان و نیز فارسی زبانان #ازبکستان و آسیای میانه است
متن ترانه با لهجه شیرازی 👇👇
(از وبلاگ یادگاران شیراز)
خاکو با مژگون بوروفم، اشک پاشم با پشنگه
تا غبار راه تو بر ماه رخسارت نه تنگه
غم تو قلبم کلمه کلمه، ميزنه رودار سقلمه
شيشهی دل نازکه، در انتظار يی پلنگه
باز سر شو شد، دلم او شد، نمیدونم چطو شد
باز همه مووی تنام بونهی تو دارن لنگه لنگه
سی خوشهی زلفت چه باناز اوزيده کنج قپ تو
آرمه داره مرغ دل از باغ زلفت يی تلنگه
درمدم گفتم يخ ما نمسوه بو قلب سنگات
گفت هاآ، گفتم هابله، دل که نيسئی، سنگ دنگه
من صبو يو پس صبو لملوش میشم از غصه اما
تا آمختهی آتيشام امشب نخواهم داد منگه
گوش شيطون کر، ماشّالو، نومخدا، الله و اکبر
آفتاب عشق سمندر تا قيومت جنگ جنگه
----------------------
چم واژگان (معنی واژگان) 👇👇
بروفم: بروفم. بروبم، جارو کنم
پشنگه: قطرات پراکندهی آب که بر روی کسی يا چيزی پاشيده شود.
نه تنگه: نتنگد، نجهد
کلمه: جمع (کلمه شدن، جمع شدن، انباشته شدن)
رودار: دايم، مرتبن
سقلمه: با مشت گره کرده به پهلوی کسی زدن (معمولن برای توجه دادن او به مطلبی اين عمل صورت میگيرد)
پلنگ: ضربه با سر انگشت
او: آب
مووی: موهای
سی: نگاه، تماشا (از “سير” است)
اوزيده: آويزان شده (شکسته و عاميانهی “آويزيده” است)
قپ: گونه
آرمه: ويار
تلنگه: خوشه کوچک (برای انگور) -تلنگهی انگور
درمدم گفتم: اصطلاحی است که شيرازیها هنگام تعريف ماجرايی برای آغاز گفتههای خود به شخص غايب استفاده میکنند. يعنی شروع کردم و گفتم…
يخ ما نمسوه: يا ما با تو نمیسوه، يخ ما با ت نمیسايد؛ يعنی چاره تو را نمیکنيم، قادر نيستيم تو را مجاب کنيم، با تو يارای برابری نداريم
هاآ؟: راستی (و جواب آن، والله است. در لهجهی تهرانی برای افاده اين منظور –وا- میگويند که جواب آن “ولله ديگه” است)
دنگ: سفت
صبو: فردا
لملوش: لاغر و ضعيف
آمخته: آموخته، عادت داده شده
منگه: صدای ضعيف، غرغر و و ناله ضعيف
جنگ: داغ
آفتاب جنگ: آفتاب داغ و درخشاجنگ به معنی صميمی هم هست (رفيق جنگ)
----------------------
چم ترانه به پارسی معیار👇👇
( از تارنمای نگاه مدیا)
ها بله خاک را با مژگان بروبم و با اشک آن را مرطوب کنم تا غبار راه بر روی رخسارت ننشیند غم تو در قلبم جمع شده دل مانند شیشه ای نازک با ضربه ای خواهد شکست باز شب آغاز شد و نمی دانم چرا دلم بی تاب است تمام وجودم بهانه ی تو را دارد و تو را فریاد می زند ببین موهات چه زیبا کنار گونه ات آویزان شده مرغ دل آرزوی پرواز در باغ زلفت را دارد من گفتم: با سنگدلی نمی توان کنار آمد گفتی: راست می گی؟! گفتم: بله! این که دل نیست سنگ است من همین روزها از غصه ضعیف می شوم و تا با آتش تو می سوزم اعتراضی نخواهم کرد گوش شیطان کر، ماشاالله ، به امید خدا آفتاب عشق سمندر تا ابد داغ و پرحرارت خواهد بود
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@LoversofIRAN
نماهنگ اجرا شده ی این ترانه در برنامه #رادیو_هفت که از شبکه آموزش سیما پخش میشد را در زیر دانلود کنید