This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دکتر_جوادطباطبایی
فیلسوف بزرگ و #ملی_گرا
گنجینه ی باارزشی که دانشگاه تهران آنرا از دست داد❗️
صاحب نظریه #ایرانشهری
برنده #نخل_طلایی از دولت فرانسه و
#مدال_نقرهٔ_تحقیقات از کمبریج ۱۳۷۶
@loversofiran
فیلسوف بزرگ و #ملی_گرا
گنجینه ی باارزشی که دانشگاه تهران آنرا از دست داد❗️
صاحب نظریه #ایرانشهری
برنده #نخل_طلایی از دولت فرانسه و
#مدال_نقرهٔ_تحقیقات از کمبریج ۱۳۷۶
@loversofiran
👈چرا دانشگاه در ایران نتوانسته #ملی باشد؟👉
⬅️ دانشگاه ما ملّی نیست چون موضوع دانشگاه ما، ایران نیست. برای این واژهی «موضوع» دو کلمه در زبانهای اروپایی وجود دارد. یکی Subject است. مثلا میگویند راجع به چه صحبت میکنیم یا راجع به چه صحبت میکردیم که به اینجا رسیدیم؟ آنجا کلمهی موضوع را با واژه Subject بیان میکنند، اما یک موضوع دیگر هم است، شبیه آنچه علما از قدیم میگفتند که تمایز علوم به موضوعات آنهاست. این موضوع، Object است. اینجا کلمه "موضوع" فارسی که در واقع از عربی آمده است، ترجمهی هر دو واژهی Subject و Object میتواند باشد. دانشگاه ما موضوع دارد یعنی Subject یعنی یک چیزهایی را رطب و یابس به هم میبافد و تحویل میدهد و یک مد هم به فارغالتحصیلان میدهد اما دانشگاه در کشورهای اروپایی، موضوع به معنای Object دارد، یعنی مثلا #فلسفهای که مال یونان است، فلسفهی یونانی است یا فلسفهی جدید آلمان که مهمترین فلسفهی جدیدی است که در بخش مهمی از دنیا پخش شده است، فلسفهی آلمانی است. بسیاری از علوم اجتماعی جدید از دل این فلسفههای جدید بیرون آمدهاند اما این فلسفه از آغاز آلمانی بوده است. فلسفهی فرانسوی نیز همینطور است. اینها قبل از هر چیز، #مسألهی خودشان را موضوع قرار دادهاند. مثلا مسألهی جامعهشناسی آلمانی که ماکس وبر نمایندهی بزرگش است، با دهها نفر آدمی که دور و برش بودند، افراد قبل و بعد از وی، بخش مهمی از مسألهاش در درجه اول، خود آلمان است. آنها با تعمیم یک موضوع خاص یعنی یک Object خاص که کشور خودشان باشد، علم جهانی را تولید کردهاند. به عبارت دیگر، مباحث خودشان و موضوع خودشان را جهانی کردهاند.
⬅️ (اما) دانشگاه ما، از آغاز دانشگاه #ایرانی نبوده است. منظورم این نیست که مثل جلال آلاحمد که حرفهای بیربط بسیاری زده است، مثلا "پرچم غربزدگی بر بام..." و از این حرفهایی که نه سر دارد نه ته، از این چیزها بگویم. او که اصلا دانشگاه نرفته بود و نمیدانست که دانشگاه یعنی چه. دانشگاه ما نتوانسته است از آغاز تا کنون، دانشگاه #ملّی باشد یعنی موضوع آن، #ایران و 《فرهنگ و تمدن ایرانی》 باشد و اگر اینطور میبود یا اگر یک روزی اینطور باشد، دانشگاه ما خواهد توانست به نظام علم جهانی ربط پیدا کند والا همین خواهد بود که امروز است! فارغالتحصیل و کارمند ثبت احوال و ... [بیرون خواهد داد] و بعد بازنشستگی و باز دورهی دیگر و دوباره دوباره ... و الان هم که به این ابتذال کشیده شده است، که هم رساله مینویسند و هم سفارش مقاله میدهند و هم درس میدهند که دیگر خودتان میبینید و وضع بدتر از این هم خواهد شد. تازه من انتقادم به دانشگاه تهران است که برای خودش دانشگاهی بود نه جاهای دیگر که گاهی یک نفر نیست که بتواند درست فارسی حرف بزند! مشکل اصلی ما این است که ما، ""موضوع"" خودمان نیستیم. ملّتی هم که نتواند خودش را به عنوان #مسأله تعریف کند و بهعنوان موضوع توضیح بدهد و منطق ملّت بودن خودش را تحقیق کند، معلوم است که نمیتواند علم تولید کند. [آنگاه] هر کس مقلد آنجایی خواهد شد که رفته و درس خوانده است. انگلیسرفتهها از انگلیس و فرانسهخواندهها از فرانسه و آمریکاخواندهها از آمریکا و دیگران از جای دیگر تقلید میکنند. هرکسی از یکجایی آمده و ساز خودش را میزند. برای این که علم آنجا را آورده اینجا و مقلدانه و در سطح بسیار پایین دارد عرضه میکند. بنابراین طبیعی است که با این وضعیت برای ما دانشگاه درست نشود.
💡كانال اختصاصي نشر آثار و آراء دکتر #سید_جواد_طباطبایی دارنده نظریه ی #ایرانشهری
#دکتر_جوادطباطبایی
#دکتر_سید_جواد_طباطبایی
@javadtabatabai
@LoversofIRAN
⬅️ دانشگاه ما ملّی نیست چون موضوع دانشگاه ما، ایران نیست. برای این واژهی «موضوع» دو کلمه در زبانهای اروپایی وجود دارد. یکی Subject است. مثلا میگویند راجع به چه صحبت میکنیم یا راجع به چه صحبت میکردیم که به اینجا رسیدیم؟ آنجا کلمهی موضوع را با واژه Subject بیان میکنند، اما یک موضوع دیگر هم است، شبیه آنچه علما از قدیم میگفتند که تمایز علوم به موضوعات آنهاست. این موضوع، Object است. اینجا کلمه "موضوع" فارسی که در واقع از عربی آمده است، ترجمهی هر دو واژهی Subject و Object میتواند باشد. دانشگاه ما موضوع دارد یعنی Subject یعنی یک چیزهایی را رطب و یابس به هم میبافد و تحویل میدهد و یک مد هم به فارغالتحصیلان میدهد اما دانشگاه در کشورهای اروپایی، موضوع به معنای Object دارد، یعنی مثلا #فلسفهای که مال یونان است، فلسفهی یونانی است یا فلسفهی جدید آلمان که مهمترین فلسفهی جدیدی است که در بخش مهمی از دنیا پخش شده است، فلسفهی آلمانی است. بسیاری از علوم اجتماعی جدید از دل این فلسفههای جدید بیرون آمدهاند اما این فلسفه از آغاز آلمانی بوده است. فلسفهی فرانسوی نیز همینطور است. اینها قبل از هر چیز، #مسألهی خودشان را موضوع قرار دادهاند. مثلا مسألهی جامعهشناسی آلمانی که ماکس وبر نمایندهی بزرگش است، با دهها نفر آدمی که دور و برش بودند، افراد قبل و بعد از وی، بخش مهمی از مسألهاش در درجه اول، خود آلمان است. آنها با تعمیم یک موضوع خاص یعنی یک Object خاص که کشور خودشان باشد، علم جهانی را تولید کردهاند. به عبارت دیگر، مباحث خودشان و موضوع خودشان را جهانی کردهاند.
⬅️ (اما) دانشگاه ما، از آغاز دانشگاه #ایرانی نبوده است. منظورم این نیست که مثل جلال آلاحمد که حرفهای بیربط بسیاری زده است، مثلا "پرچم غربزدگی بر بام..." و از این حرفهایی که نه سر دارد نه ته، از این چیزها بگویم. او که اصلا دانشگاه نرفته بود و نمیدانست که دانشگاه یعنی چه. دانشگاه ما نتوانسته است از آغاز تا کنون، دانشگاه #ملّی باشد یعنی موضوع آن، #ایران و 《فرهنگ و تمدن ایرانی》 باشد و اگر اینطور میبود یا اگر یک روزی اینطور باشد، دانشگاه ما خواهد توانست به نظام علم جهانی ربط پیدا کند والا همین خواهد بود که امروز است! فارغالتحصیل و کارمند ثبت احوال و ... [بیرون خواهد داد] و بعد بازنشستگی و باز دورهی دیگر و دوباره دوباره ... و الان هم که به این ابتذال کشیده شده است، که هم رساله مینویسند و هم سفارش مقاله میدهند و هم درس میدهند که دیگر خودتان میبینید و وضع بدتر از این هم خواهد شد. تازه من انتقادم به دانشگاه تهران است که برای خودش دانشگاهی بود نه جاهای دیگر که گاهی یک نفر نیست که بتواند درست فارسی حرف بزند! مشکل اصلی ما این است که ما، ""موضوع"" خودمان نیستیم. ملّتی هم که نتواند خودش را به عنوان #مسأله تعریف کند و بهعنوان موضوع توضیح بدهد و منطق ملّت بودن خودش را تحقیق کند، معلوم است که نمیتواند علم تولید کند. [آنگاه] هر کس مقلد آنجایی خواهد شد که رفته و درس خوانده است. انگلیسرفتهها از انگلیس و فرانسهخواندهها از فرانسه و آمریکاخواندهها از آمریکا و دیگران از جای دیگر تقلید میکنند. هرکسی از یکجایی آمده و ساز خودش را میزند. برای این که علم آنجا را آورده اینجا و مقلدانه و در سطح بسیار پایین دارد عرضه میکند. بنابراین طبیعی است که با این وضعیت برای ما دانشگاه درست نشود.
💡كانال اختصاصي نشر آثار و آراء دکتر #سید_جواد_طباطبایی دارنده نظریه ی #ایرانشهری
#دکتر_جوادطباطبایی
#دکتر_سید_جواد_طباطبایی
@javadtabatabai
@LoversofIRAN
👈 ایران چیست؟ 👉
نوشته ای از:
دکتر #سید_جواد_طباطبایی ، فیلسوف سیاسی ایران و دارنده نظریه #ایرانشهری
⬅️هرچه در این بحث پیش رفتم، بیشتر متوجه شدم که ما نهتنها نمیدانیم #ایران چیست، بلکه در سالهای اخیر، این ندانستن دیگر پرسشی هم ایجاد نمیکند!
تکیه زدهایم به مخدرهای ایدئولوژیک که بسیار گرم و نرم اند و بسیار راحت. آنجا لم دادهایم و این ایدئولوژی و لمدادن، اجازه نمیدهد که اصلا تکانی بخوریم. گویی همه چیز را میدانیم و هر گروه، نوعی ایدئولوژی دارد که گویی در آن همهچیز توضیح داده شده است. مثل آن استاد تاریخ دانشگاهی که دکترا میدهد [اما] در میان هفتصد نفر میگوید: "اینکه شما ایران ایران میکنید، ایران ساختهی رضا شاه است!"
اما دانشگاه در این نظام ایدئولوژیک اصلا نمیداند ایران کجاست؟
رشتههایی از کلیات را بههم بافته است که: بله! ما پیش میرویم و جهان اسلام باید بیدار بشود و چنانکه اقبال لاهوری گفته است... هیچ مشکلی هم جز این نیست.
حالا هرچه پیشتر میرویم، عقبتر میافتیم. حداقل از سال ۱۳۰هجری وقتی #ابنمقفع کتاب «نامه تَنسَر» را از پهلوی به عربی ترجمه کرد، کلمهی #ایرانشهر را بهکار برد. #ابناسفندیار هم که شش هفت قرن بعد، آن را ترجمه کرد، کلمه ایرانشهر را در متن بهکار برد. ما فقط همین ترجمه را در اختیار داریم، نه متن پهلوی و نه متن عربی آن را داریم. متن فارسی هم از روی متن عربی ترجمه شده است.
به هر حال، ما حداقل هزار و چندصدسال است که این کلمه را داریم. اگر استاد تاریخ ما و دیگران مراجعه کنند، در تمام نوشتههای قدیمی اعم از این که عربها یا ایرانیها نوشته باشند، از هرجای جهان اسلام که به زبان عربی نوشتند، در همهی آنها، ایران تنها نام مشخص تاریخی است با حدود و ثغور بسیار مشخص که در تاریخ تکرار شده است. در اطراف ما و ۱۳ یا ۱۴ کشوری که ما را احاطه کردهاند، وقتی که نام ایران در متون میآمد، هیچکدام از این کشورها فرهنگ و تمدنی ایجاد نکرده بودند و حدود و ثغور مشخص نداشتند. اغلب همسایههای فعلی ایران، اسمشان را هم از فارسی گرفتهاند. مثلا پاکستان که نبود؛ نام پاکستان هم فارسی است؛ فقط ترکیه اسمش ایرانی نیست ولی کشور جدیدی است که اسمش قبلا اصلا این نبوده است.
از این نکته بود که من نتیجه گرفتم #ایران یک موضوع مهم مورد بحث علمی است و در مورد ایران میشود بحث علمی کرد. باید توضیح داد که: ایران چه است؟ همچنان که بحث من پیش میرفت، بیشتر متوجه این مسأله میشدم که موضوع و مسألهی بودن "ایران"، دقیق نیست یعنی هم، این که 《"ایران" موضوع ما》 است، فعلا روشن کردنش خیلی آسان نیست و هم، این که 《"ایران" مسأله است》، چندان دقیق نیست. چون علم جدیدی در غرب ظاهر شد، که علم #توسعه است و در ایران خیلی باب روز است و زیاد هم دربارهاش صحبت میشود. توسعه اصلا چه علمی است و چه میکند؟ چرا در غرب، علم توسعهی آلمان نداریم و علم توسعهی فرانسه نداریم یا علم توسعهی آمریکا نداریم، ولی علم توسعهی جهان سوم داریم؟
علتش این است که وقتی آنها توسعه یافتند، درحالتوسعه بودند و "توسعه" هنوز اسمی نداشت، چون دینامیزم تمدنی آنها، آنها را پیش میراند.
سپس برخی از کشورهای غربی، چیزی را در دینامیزم تاریخی خود تشخیص دادند و آن را توسعه نامیدند، خودشان را تبدیل کردند به کاروانسالار جهانی توسعه. گویی که همهی دنیا باید خودشان را با غرب اندازه بگیرند. چون وقتی آنها پیش میرفتند، ما در خواب بودیم!
البته که ایران هم مثل همه کشورهای دیگر مسأله دارد ولی اگر همهی مسائل آن را هم حل کنیم، باز مشکل ایران حلنشده میماند یعنی این مسأله که "منطق این کشورِ متفاوت چه است"، را ما هنوز نمیدانیم و نمیتوانیم دقیق بگوییم در ایران چه اتفاقی افتاده است. این را هنوز دقیق نمیدانیم. سعی میکنم دو سه جمله هم در این مورد اشاره کنم و بگویم که چرا گفتم 'مشکلِ ایران' داریم.
در ایران، مسأله که زیاد داریم: اعتیاد داریم، فحشا داریم، نهادهای ناکارآمد داریم، آدمهای ناکارآمد داریم، همهی اینها هست، اما اینها قابلِحل هستند، یعنی شما میتوانید تا حد زیادی بسیاری از این آسیبهای اجتماعی را که موجب توسعهنیافتگی ماست، رفع یا حل کنید. اگر ما دولتی کارآمد داشته باشیم که بداند چه باید بکند، این مسایل را با سیاستگذاری و برنامههای درست حل میکند.
اما #مشکل ایران چیز دیگری است که این مشکل را دولت نمیتواند حل کند و اینجا دیگر مسأله، دولت نیست،
سیاستگذاری نیست🖊
💡كانال اختصاصي نشر آثار و آراء دکتر #سید_جواد_طباطبایی ، فیلسوف سیاسی ایران
و دارنده ی نظریه #ایرانشهری
#دکتر_سید_جواد_طباطبایی
#دکتر_جوادطباطبایی
@javadtabatabai
@LoversofIRAN
نوشته ای از:
دکتر #سید_جواد_طباطبایی ، فیلسوف سیاسی ایران و دارنده نظریه #ایرانشهری
⬅️هرچه در این بحث پیش رفتم، بیشتر متوجه شدم که ما نهتنها نمیدانیم #ایران چیست، بلکه در سالهای اخیر، این ندانستن دیگر پرسشی هم ایجاد نمیکند!
تکیه زدهایم به مخدرهای ایدئولوژیک که بسیار گرم و نرم اند و بسیار راحت. آنجا لم دادهایم و این ایدئولوژی و لمدادن، اجازه نمیدهد که اصلا تکانی بخوریم. گویی همه چیز را میدانیم و هر گروه، نوعی ایدئولوژی دارد که گویی در آن همهچیز توضیح داده شده است. مثل آن استاد تاریخ دانشگاهی که دکترا میدهد [اما] در میان هفتصد نفر میگوید: "اینکه شما ایران ایران میکنید، ایران ساختهی رضا شاه است!"
اما دانشگاه در این نظام ایدئولوژیک اصلا نمیداند ایران کجاست؟
رشتههایی از کلیات را بههم بافته است که: بله! ما پیش میرویم و جهان اسلام باید بیدار بشود و چنانکه اقبال لاهوری گفته است... هیچ مشکلی هم جز این نیست.
حالا هرچه پیشتر میرویم، عقبتر میافتیم. حداقل از سال ۱۳۰هجری وقتی #ابنمقفع کتاب «نامه تَنسَر» را از پهلوی به عربی ترجمه کرد، کلمهی #ایرانشهر را بهکار برد. #ابناسفندیار هم که شش هفت قرن بعد، آن را ترجمه کرد، کلمه ایرانشهر را در متن بهکار برد. ما فقط همین ترجمه را در اختیار داریم، نه متن پهلوی و نه متن عربی آن را داریم. متن فارسی هم از روی متن عربی ترجمه شده است.
به هر حال، ما حداقل هزار و چندصدسال است که این کلمه را داریم. اگر استاد تاریخ ما و دیگران مراجعه کنند، در تمام نوشتههای قدیمی اعم از این که عربها یا ایرانیها نوشته باشند، از هرجای جهان اسلام که به زبان عربی نوشتند، در همهی آنها، ایران تنها نام مشخص تاریخی است با حدود و ثغور بسیار مشخص که در تاریخ تکرار شده است. در اطراف ما و ۱۳ یا ۱۴ کشوری که ما را احاطه کردهاند، وقتی که نام ایران در متون میآمد، هیچکدام از این کشورها فرهنگ و تمدنی ایجاد نکرده بودند و حدود و ثغور مشخص نداشتند. اغلب همسایههای فعلی ایران، اسمشان را هم از فارسی گرفتهاند. مثلا پاکستان که نبود؛ نام پاکستان هم فارسی است؛ فقط ترکیه اسمش ایرانی نیست ولی کشور جدیدی است که اسمش قبلا اصلا این نبوده است.
از این نکته بود که من نتیجه گرفتم #ایران یک موضوع مهم مورد بحث علمی است و در مورد ایران میشود بحث علمی کرد. باید توضیح داد که: ایران چه است؟ همچنان که بحث من پیش میرفت، بیشتر متوجه این مسأله میشدم که موضوع و مسألهی بودن "ایران"، دقیق نیست یعنی هم، این که 《"ایران" موضوع ما》 است، فعلا روشن کردنش خیلی آسان نیست و هم، این که 《"ایران" مسأله است》، چندان دقیق نیست. چون علم جدیدی در غرب ظاهر شد، که علم #توسعه است و در ایران خیلی باب روز است و زیاد هم دربارهاش صحبت میشود. توسعه اصلا چه علمی است و چه میکند؟ چرا در غرب، علم توسعهی آلمان نداریم و علم توسعهی فرانسه نداریم یا علم توسعهی آمریکا نداریم، ولی علم توسعهی جهان سوم داریم؟
علتش این است که وقتی آنها توسعه یافتند، درحالتوسعه بودند و "توسعه" هنوز اسمی نداشت، چون دینامیزم تمدنی آنها، آنها را پیش میراند.
سپس برخی از کشورهای غربی، چیزی را در دینامیزم تاریخی خود تشخیص دادند و آن را توسعه نامیدند، خودشان را تبدیل کردند به کاروانسالار جهانی توسعه. گویی که همهی دنیا باید خودشان را با غرب اندازه بگیرند. چون وقتی آنها پیش میرفتند، ما در خواب بودیم!
البته که ایران هم مثل همه کشورهای دیگر مسأله دارد ولی اگر همهی مسائل آن را هم حل کنیم، باز مشکل ایران حلنشده میماند یعنی این مسأله که "منطق این کشورِ متفاوت چه است"، را ما هنوز نمیدانیم و نمیتوانیم دقیق بگوییم در ایران چه اتفاقی افتاده است. این را هنوز دقیق نمیدانیم. سعی میکنم دو سه جمله هم در این مورد اشاره کنم و بگویم که چرا گفتم 'مشکلِ ایران' داریم.
در ایران، مسأله که زیاد داریم: اعتیاد داریم، فحشا داریم، نهادهای ناکارآمد داریم، آدمهای ناکارآمد داریم، همهی اینها هست، اما اینها قابلِحل هستند، یعنی شما میتوانید تا حد زیادی بسیاری از این آسیبهای اجتماعی را که موجب توسعهنیافتگی ماست، رفع یا حل کنید. اگر ما دولتی کارآمد داشته باشیم که بداند چه باید بکند، این مسایل را با سیاستگذاری و برنامههای درست حل میکند.
اما #مشکل ایران چیز دیگری است که این مشکل را دولت نمیتواند حل کند و اینجا دیگر مسأله، دولت نیست،
سیاستگذاری نیست🖊
💡كانال اختصاصي نشر آثار و آراء دکتر #سید_جواد_طباطبایی ، فیلسوف سیاسی ایران
و دارنده ی نظریه #ایرانشهری
#دکتر_سید_جواد_طباطبایی
#دکتر_جوادطباطبایی
@javadtabatabai
@LoversofIRAN