👈داستان زبان مادری
@LoversofIRAN
✍ #میلاد_عظیمی
⬅️در بهمن 1324 کشور ما، روزهای پر ابهام و خطری را می گذراند. فرقه متجاسر #پیشه_وری به پشتوانه حمایتهای پنهان و آشکار #شوروی خوابهای خطرناکی برای #تمامیت_ارضی ایران می دید و یکی از بهانه هایش «داستان #زبان_مادری»(تعبیر از استاد #محمدعلی_موحد) بود. در چنین هنگامهای #عباس_اقبال_آشتیانی پا به میدان گذاشت و مقاله ای ماندگار نوشت به نام «سیاست زبان»که هنوز هم خواندنی و تأمل برانگیز است.(یادگار، س2،ش6،صص1-7).
در این مقاله، که به قول #علامه_قزوینی در «بحبوحه تلاطم امواج فتن» نوشته شده، اقبال، بی آنکه پایاب شکیبایی را از دست بدهد، با متانت و جامع نگری به "داستان زبان مادری" نگریسته و توصیه های مهمی به حکومت وقت برای اتخاذ "سیاست" سنجیده و معطوف به حفظ #منافع_ملی در زمینه "زبان"، کرده است.
به اعتقاد اقبال وظیفه دولت در داخل و خارج کشور، تقویت و تعمیم #زبان #فارسی است. در خارج از #ایران، اولویت را توجه به قلمرو تاریخی زبان فارسی و فرهنگ ایران می داند و لزوم عنایت به ممالک #مسلمان و به ویژه مناطق #شیعه_نشین را گوشزد می کند.
در داخل کشور هم به حکومت پیشنهاد می کند هوشیار و خوددار باشد. شانتاژهای سیاسی و امنیتی کشورهای بیگانه و عمال داخلی آنها را خوب بشناسد. به جامعه آگاهی بدهد که بدخواهان سیاستهای گریز از مرکز و #تجزیه_طلبانه خود را در پوشش دلسوزی برای زبان و فرهنگ #بومی به پیش می برند. همچنین مؤکداً از دولت می خواهد خواستههای به حق توده های عظیم مردمی را محترم بشمارد.
می گوید "مردم" محق هستند و به شکل طبیعی و غریزی به #زبان_مادری و فرهنگ #قومی و #بومی خود دلبستگی و ای بسا تعصب دارند. از دولت میخواهد در برابر مردم، نرمش نشان دهد و تمایل طبیعی آنها به زبان مادری خود را به رسمیت بشناسد. در کنار آن البته #زبان_فارسی و #فرهنگ_ایران و مؤلفه های #ملیت_ایرانی را در جامعه متنوع و متکثر ایران گسترش دهد و تقویت کند.
به نظر اقبال آنچه اهمیت کلیدی دارد این است که ملت ایران، به هر زبان، مذهب و قومی که هستند، #ایرانی" بار بیایند و به فرهنگ ایرانی دلبسته باشند و به آداب ایرانی متأدب باشند و خلق و خوی ایرانی داشته باشند و صدالبته بتوانند با زبان رسمی کشور – که زبان فارسی است – با هم ارتباط و مراوده داشته باشند. عین عبارتش را مینویسم تا درودی به روان پاکش نثار کنید:
اصل مسئله در این است که ایرانی ایرانی بماند و ایرانی فکر کند و جز مصالح ایران چیزی دیگر نخواهد و عشق ایران در سراپای وجود او مستولی باشد؛ حال اگر ایرانی به فارسی تکلم کند یا به #ترکی یا به #عربی چندان اهمیت ندارد.
《یکی ست ترکی و #تازی در این معامله حافظ
حدیث عشق بیان کن به هر زبان که تو دانی》
در محیطی متین و معتدل و خردمدار، زبان فارسی و زبانها و گویشهای #اقوام ایرانی معارض هم نیستند که اثبات یکی منوط به نفی دیگری باشد. در فضایی که سیاستزده و امنیتی نیست، زبان فارسی و گویشهای بومی، دوست و همافزا هستند.
🔷چون صحبت از "سیاست زبان" و بالمآل نقش و وظیفه "دولت" به میان آمد باید بگویم که من با نظر استاد محمدعلی موحد موافقم که در مسئله آموزش و استفاده از زبان #قومی و #ملی «دولت نفیاً یا اثباتاً نباید مداخله کند.»(بخارا، ش98). به این معنا که دولت صرفاً باید به وظایف و تکالیف مصرّح قانونی خود عمل کند و پاسدار اصل 15 قانون اساسی باشد که مقرر می دارد:
«زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد. ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است.»
امروز بحمدالله، سیاستِ مجرا در مملکت ما در زمینه زبانهای #محلی و فرهنگ #قومی، اجمالاً درست و بسامان است . همه آزادند که به هر زبانی که دلشان می خواهد حرف بزنند، آن را بیاموزند و به فرزندان خود بیاموزانند. رسانه های مکتوب، مجازی، شنیداری و دیداری فراوانی برای گویشهای بومی وجود دارد. اگر در امر تدریس زبانهای محلی در مدارس کمکاری شده، قابل جبران است و تازه مگر تمام اصول قانون اساسی کامل و درست اجرا شده است که اصل 15 اجرا شده باشد. باید شکیبا بود. مهم این است که #ملت و دولت ایران، زبانها و گویشهای بومی را به رسمیت می شناسند.
آنچه مغفول و مظلوم مانده و در معرض خطر جدی است، "زبان فارسی" است که دوست و دشمن هر یک به طریقی، به اعتبار و ابهت آن آسیب می زنند؛ نه #صدا_سیما به وظیفه اش دربرابر حفظ و تقویت زبان فارسی عمل می کند و نه آموزش و پرورش، وزارت ارشاد، دانشکده های ادبیات و #فرهنگستان زبان و ادب فارسی. زبان روزنامه ها و مجلات و سایتها و فیلمها روز به روز خرابتر می شود و دانشآموزان و دانشجویان از نوشتن چند سطر فارسی درست ناتوان شده اند.
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
✍ #میلاد_عظیمی
⬅️در بهمن 1324 کشور ما، روزهای پر ابهام و خطری را می گذراند. فرقه متجاسر #پیشه_وری به پشتوانه حمایتهای پنهان و آشکار #شوروی خوابهای خطرناکی برای #تمامیت_ارضی ایران می دید و یکی از بهانه هایش «داستان #زبان_مادری»(تعبیر از استاد #محمدعلی_موحد) بود. در چنین هنگامهای #عباس_اقبال_آشتیانی پا به میدان گذاشت و مقاله ای ماندگار نوشت به نام «سیاست زبان»که هنوز هم خواندنی و تأمل برانگیز است.(یادگار، س2،ش6،صص1-7).
در این مقاله، که به قول #علامه_قزوینی در «بحبوحه تلاطم امواج فتن» نوشته شده، اقبال، بی آنکه پایاب شکیبایی را از دست بدهد، با متانت و جامع نگری به "داستان زبان مادری" نگریسته و توصیه های مهمی به حکومت وقت برای اتخاذ "سیاست" سنجیده و معطوف به حفظ #منافع_ملی در زمینه "زبان"، کرده است.
به اعتقاد اقبال وظیفه دولت در داخل و خارج کشور، تقویت و تعمیم #زبان #فارسی است. در خارج از #ایران، اولویت را توجه به قلمرو تاریخی زبان فارسی و فرهنگ ایران می داند و لزوم عنایت به ممالک #مسلمان و به ویژه مناطق #شیعه_نشین را گوشزد می کند.
در داخل کشور هم به حکومت پیشنهاد می کند هوشیار و خوددار باشد. شانتاژهای سیاسی و امنیتی کشورهای بیگانه و عمال داخلی آنها را خوب بشناسد. به جامعه آگاهی بدهد که بدخواهان سیاستهای گریز از مرکز و #تجزیه_طلبانه خود را در پوشش دلسوزی برای زبان و فرهنگ #بومی به پیش می برند. همچنین مؤکداً از دولت می خواهد خواستههای به حق توده های عظیم مردمی را محترم بشمارد.
می گوید "مردم" محق هستند و به شکل طبیعی و غریزی به #زبان_مادری و فرهنگ #قومی و #بومی خود دلبستگی و ای بسا تعصب دارند. از دولت میخواهد در برابر مردم، نرمش نشان دهد و تمایل طبیعی آنها به زبان مادری خود را به رسمیت بشناسد. در کنار آن البته #زبان_فارسی و #فرهنگ_ایران و مؤلفه های #ملیت_ایرانی را در جامعه متنوع و متکثر ایران گسترش دهد و تقویت کند.
به نظر اقبال آنچه اهمیت کلیدی دارد این است که ملت ایران، به هر زبان، مذهب و قومی که هستند، #ایرانی" بار بیایند و به فرهنگ ایرانی دلبسته باشند و به آداب ایرانی متأدب باشند و خلق و خوی ایرانی داشته باشند و صدالبته بتوانند با زبان رسمی کشور – که زبان فارسی است – با هم ارتباط و مراوده داشته باشند. عین عبارتش را مینویسم تا درودی به روان پاکش نثار کنید:
اصل مسئله در این است که ایرانی ایرانی بماند و ایرانی فکر کند و جز مصالح ایران چیزی دیگر نخواهد و عشق ایران در سراپای وجود او مستولی باشد؛ حال اگر ایرانی به فارسی تکلم کند یا به #ترکی یا به #عربی چندان اهمیت ندارد.
《یکی ست ترکی و #تازی در این معامله حافظ
حدیث عشق بیان کن به هر زبان که تو دانی》
در محیطی متین و معتدل و خردمدار، زبان فارسی و زبانها و گویشهای #اقوام ایرانی معارض هم نیستند که اثبات یکی منوط به نفی دیگری باشد. در فضایی که سیاستزده و امنیتی نیست، زبان فارسی و گویشهای بومی، دوست و همافزا هستند.
🔷چون صحبت از "سیاست زبان" و بالمآل نقش و وظیفه "دولت" به میان آمد باید بگویم که من با نظر استاد محمدعلی موحد موافقم که در مسئله آموزش و استفاده از زبان #قومی و #ملی «دولت نفیاً یا اثباتاً نباید مداخله کند.»(بخارا، ش98). به این معنا که دولت صرفاً باید به وظایف و تکالیف مصرّح قانونی خود عمل کند و پاسدار اصل 15 قانون اساسی باشد که مقرر می دارد:
«زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد. ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است.»
امروز بحمدالله، سیاستِ مجرا در مملکت ما در زمینه زبانهای #محلی و فرهنگ #قومی، اجمالاً درست و بسامان است . همه آزادند که به هر زبانی که دلشان می خواهد حرف بزنند، آن را بیاموزند و به فرزندان خود بیاموزانند. رسانه های مکتوب، مجازی، شنیداری و دیداری فراوانی برای گویشهای بومی وجود دارد. اگر در امر تدریس زبانهای محلی در مدارس کمکاری شده، قابل جبران است و تازه مگر تمام اصول قانون اساسی کامل و درست اجرا شده است که اصل 15 اجرا شده باشد. باید شکیبا بود. مهم این است که #ملت و دولت ایران، زبانها و گویشهای بومی را به رسمیت می شناسند.
آنچه مغفول و مظلوم مانده و در معرض خطر جدی است، "زبان فارسی" است که دوست و دشمن هر یک به طریقی، به اعتبار و ابهت آن آسیب می زنند؛ نه #صدا_سیما به وظیفه اش دربرابر حفظ و تقویت زبان فارسی عمل می کند و نه آموزش و پرورش، وزارت ارشاد، دانشکده های ادبیات و #فرهنگستان زبان و ادب فارسی. زبان روزنامه ها و مجلات و سایتها و فیلمها روز به روز خرابتر می شود و دانشآموزان و دانشجویان از نوشتن چند سطر فارسی درست ناتوان شده اند.
@LoversofIRAN
نظر دکتر #محمدعلی_موحد_تبریزی، حقوقدان، ادیب و عضو پیوسته #فرهنگستان زبان و ادب فارسی،
درباره اصل 15 قانون اساسی
و پاسخ به تحریف و جعلی که قوم گرایان با استناد به اصل ۱۵ درپی آن هستند یعنی "آموزش #به زبان #مادری در مدرسه" و تضعیف #زبان #فارسی
آموزش دادن زبان های #محلی، وظیفه دولت نیست بلکه در قانون امروز ایران، برای یادگیری زبان های محلی شان #آزادی لازم داده شده است به گونه ای که انجمن های مردم نهاد می توانند این کار را بر دوش گیرند و روی زبان محلی و #ادبیات_فولکلور خود کار کنند.
@LoversofIRAN
بپیوندید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEE9zXIvRsbO03gfdA
درباره اصل 15 قانون اساسی
و پاسخ به تحریف و جعلی که قوم گرایان با استناد به اصل ۱۵ درپی آن هستند یعنی "آموزش #به زبان #مادری در مدرسه" و تضعیف #زبان #فارسی
آموزش دادن زبان های #محلی، وظیفه دولت نیست بلکه در قانون امروز ایران، برای یادگیری زبان های محلی شان #آزادی لازم داده شده است به گونه ای که انجمن های مردم نهاد می توانند این کار را بر دوش گیرند و روی زبان محلی و #ادبیات_فولکلور خود کار کنند.
@LoversofIRAN
بپیوندید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEE9zXIvRsbO03gfdA
👆سلامت باشی #شفیعی_کدکنی استاد بزرگ زبان و ادبیات #فارسی
بزرگداشت استاد #محمدعلی_موحد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران
عکس ایرنا از شفیعی کدکنی، نشسته بر درگاه تالار فردوسی، روی زمین
از استاد شفیعی کدکنی شنیده بودم که استاد موحد یکی از ده دانهدرشت فرهنگ ایران معاصر است. ایشان بر پیشانی یک مقاله خود که به موحد تقدیم کرده نوشت: شادی شیخی که خانقاه ندارد.
از دکتر موحد شنیدم که گفت شفیعی در کار خود نظیر ندارد. گفت بسیار شادم که شفیعیکدکنی گفته من اگر وزیر بودم مقاله «بازخوانی پرونده اتحاد اسلام نادر» تو را در کتابهای درسی میگذاشتم تا همه فرزندان ایران آن را بخوانند. /به نقل از: نور سیاه/
👈درود بر اندیشه و آیین فروتنانه بزرگمردان و استادان زیبااندیش و ایراندوست که از هزاران عنصر #سیاسی پرمدعای کم خاصیت در امروز این کشور، برای ایران سودمندتر بوده اند.
خداوند از عمر فرومایگان بگیرد و بر عمر این نازنینان بیافزاید.
به قول استاد #فریدون_جنیدی: برای ساختن و آبادکردن #ایران، باید روی فرهنگ ایران کار بسیار کرد. فرهنگ، فرهنگ، و فرهنگ ...
@LoversofIRAN
بزرگداشت استاد #محمدعلی_موحد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران
عکس ایرنا از شفیعی کدکنی، نشسته بر درگاه تالار فردوسی، روی زمین
از استاد شفیعی کدکنی شنیده بودم که استاد موحد یکی از ده دانهدرشت فرهنگ ایران معاصر است. ایشان بر پیشانی یک مقاله خود که به موحد تقدیم کرده نوشت: شادی شیخی که خانقاه ندارد.
از دکتر موحد شنیدم که گفت شفیعی در کار خود نظیر ندارد. گفت بسیار شادم که شفیعیکدکنی گفته من اگر وزیر بودم مقاله «بازخوانی پرونده اتحاد اسلام نادر» تو را در کتابهای درسی میگذاشتم تا همه فرزندان ایران آن را بخوانند. /به نقل از: نور سیاه/
👈درود بر اندیشه و آیین فروتنانه بزرگمردان و استادان زیبااندیش و ایراندوست که از هزاران عنصر #سیاسی پرمدعای کم خاصیت در امروز این کشور، برای ایران سودمندتر بوده اند.
خداوند از عمر فرومایگان بگیرد و بر عمر این نازنینان بیافزاید.
به قول استاد #فریدون_جنیدی: برای ساختن و آبادکردن #ایران، باید روی فرهنگ ایران کار بسیار کرد. فرهنگ، فرهنگ، و فرهنگ ...
@LoversofIRAN
بازخوانی مقالات #شمس_تبریزی
❇️ دورهٔ شمسخوانی
(خوانش متن مقالات #شمس برپایه کتاب "خُمی از شراب ربّانی"، گزیده و شرح مقالات شمس)
♦️به سخن؛
استاد دکتر #محمدعلی_موحد
🕰 آغاز دوره:
یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۸
✔️ مکان: #تبریز، محله یاغچیان، دفتر موسسه صفای امید (بنیاد استاد محمدعلی موحد)
وطنیولی🇮🇷راهوطن vatanyoli@
(پایگاه میهن پرستان #آذری)
@LoversofIRAN
❇️ دورهٔ شمسخوانی
(خوانش متن مقالات #شمس برپایه کتاب "خُمی از شراب ربّانی"، گزیده و شرح مقالات شمس)
♦️به سخن؛
استاد دکتر #محمدعلی_موحد
🕰 آغاز دوره:
یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۸
✔️ مکان: #تبریز، محله یاغچیان، دفتر موسسه صفای امید (بنیاد استاد محمدعلی موحد)
وطنیولی🇮🇷راهوطن vatanyoli@
(پایگاه میهن پرستان #آذری)
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
🖌#نجف_دریابندری، مترجم و نویسنده بزرگ ایرانی به همسرش #فهیمه_راستکار (دوبلور) پیوست. روانش شاد🥀 زادهٔ ۱ شهریور ۱۳۰۸؛ یکی از بزرگترین مترجمان ایرانی، دیروز، ١٥ اردیبهشت ١٣٩٩ در ٩١ سالگی در تهران درگذشت در محله "حمام جرمنی" #آبادان به دنیا آمد. حضور انگلیسیهای…
🥀خداحافظ جناب مستطاب!
📄 زنده یاد #نجف_دریابندری، مترجم و نویسنده بزرگ ایرانی، از دید دیگر نویسندگان
🖌#مسعود_کیمیایی: گلستان ( #ابراهیم_گلستان) و نجف(دریابندری) و #شاملو و #نیما، از #روشنفکران دوره اول تفکر نوین ما هستند. تفکری که بودن و ماندنش پاداش زحمات بسیاری است که کشیدهاند و تقدیم به روزگار خود کردهاند و هیچگاه از بین نخواهد رفت.
🖌#محمود_دولتآبادی نویسنده بزرگ معاصر ایران می گوید: شخصاً از کار و تواناییهای نجف در نثرنویسی، در ادبیاتی که او برای ترجمه انتخاب میکرد، از داوری صریح او در ادبیات و اندیشه، و از دقتِ او در بیانِ مفاهیم - که به قدر بضاعت خود آموختهام - یاد نجفِ دریابندری را همچون یکی از ناخدایان زبان و ادبیات ایران گرامی میدارم.
🖌#سیروس_علینژاد: در زندگی نجف دریابندری پدیدههای متناقض با هم ظهور کردهاند که از یک سو فاکنر و همینگوی ترجمه میکرد و از طرف دیگر تودهای بود و عجیبتر آنکه در روزنامههای تودهای داستان کافکایی مینوشت. خود او توضیح جالبی در این زمینه دارد: «ما راستش تودهای مخصوصی بودیم. من گرچه بعد از انشعاب به حزب #توده پیوستم اما در واقع تودهای قبل از انشعاب بودم. بعد از انشعاب حزب توده ماهیتش عوض شد، به کلی چیز دیگری شد.» بعد از سکوتی به نشانه تامل و یادآوری میگوید «ما از لحاظ سیاسی در خط حزب توده بودیم اما از لحاظ فرهنگی کار خودمان را میکردیم. گذشته از این همینگوی و امثال او جزو نویسندگان #چپ آمریکا به حساب میآمدند. بعدها من متوجه شدم که به همینگوی یا فاکنر از لحاظ سیاسی نمیشد جای خیلی مشخصی داد.»
🖌#رضا_نوری درباره او می گوید:
نجف دریابندری پس از انقلاب، مدتی سردبیر روزنامه «آزادی» متعلق به جبهه دموکراتیک ملی بود، اما عضو رسمی این حزب نبود. با اشغال سفارت آمریکا در تهران، این روزنامه هم توقیف و نجف دریابندری کاملاً خانهنشین شد. در زمان جنگ، دو سالی، از ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷، به قصد مهاجرت به آمریکا سفر کرد. جنگ که تمام شد به ایران بازگشت و دوباره مشغول نوشتن و ترجمه شد. در دهه ۱۳۷۰، ترجمه کتابهای مهمی مثل «گور به گور» از فاکنر، «بازمانده روز» از ایشی گورو و «پیامبر و دیوانه» از جبران خلیل جبران را منتشر کرد. همچنین در سال ۱۳۷۶، از نامزدی محمد خاتمی، روحانی اصلاحطلب در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران حمایت کرد: «در هر دو دوره به خاتمی رأی دادم.» در کنار کار حرفهای ترجمه و نوشتن، یک دوره به طور جدی به کار عکاسی نیز پرداخت. نقاشی هم میکرد و بارها پرتره محمد مصدق را کشیده بود: «خود مصدق را هرگز ندیده بودم.»
🖌#سرگه_بارسقیان، پژوهشگر تاریخ می گوید:
او در اداره انتشارات شرکت نفت آبادان بود که روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خبر کودتا و سقوط دکتر محمد مصدق را شنید؛ توفان کودتا اما هفت ماه بعد با افشای شبکه افسران حزب توده به آبادان و دریابندری رسید: «عضویت در حزب توده و در دادگاه هم اتهاماتی مثل خیانت به کشور، جاسوسی برای خارجی و از این قبیل را به ما تفهیم کردند.» حکمش اعدام بود که بعد تبدیل به حبس ابد شد؛ «یک سال در {زندان} آبادان بودم. بعد ما را بردند به دادگاه. دادگاه دستهجمعی بود. ما یک گروه ۱۱ نفره بودیم. بعداً که ما را محکوم کردند باز هم به زندان احمدآباد فرستادند. یک سال اینجا بودیم و بعد ما را بردند تهران.» ۵ ماه پس از انتقال به زندان لشگر زرهی تهران، از دادگاه با یک درجه تخفیف به ۱۵ سال حبس محکوم میشود. پس از تحویل به زندان قصر، یک سال را هم در این زندان میگذراند که بعد از آن به حکم حبس بلندمدت خود اعتراض میکند که نتیجه این اعتراض صدور حکمی چهارساله برای نجف دریابندری است و بنابراین چند ماه بعد از زندان آزاد میشود. او از روزی که به زندان افتاد تا پایان عمر با #حزب_توده تماسی نداشت.
🖌استاد #محمدعلی_موحد در وصف او
از تعبیر شاعر بزرگ، #نظامی، بهره برد: «کباب از ران خود خورده» و «آدمی است خودآموز به معنی خودآموخته، خود استاد خود بوده، خود کِشته و خود دروده.» (شب نجف دریابندری در شبهای بخارا، سوم اردیبهشت ۹۳) بسیار کشت و دیگران درویدند و «سرانجام به علت مرگ درگذشت.» (برگرفته از «چنین کنند بزرگان»)
🖌استاد محمدرضا #شفیعی_کدکنی:
نجف دریابندری، مصداقِ راستینِ #روشنفکر ایرانی است. سالها قبل، در کلاس درسی در دانشگاه تهران میخواستم نمونهٔ قابل قبولی از روشنفکر در ایران مثال بیاورم، با تأمل بسیار بدین نتیجه رسیدم که از نسل قدیم محمدعلی #فروغی و سید حسن #تقیزاده و دکتر #تقی_ارانی و از جمعِ زندگان، نجفِ دریابندری را باید یادآور شوم و بعدها، هرگز از این گزینه خویش پشیمان نشدم.
/از تاریخ ایرانی/
عاشقان ایران 💌
@LoversofIRAN
📄 زنده یاد #نجف_دریابندری، مترجم و نویسنده بزرگ ایرانی، از دید دیگر نویسندگان
🖌#مسعود_کیمیایی: گلستان ( #ابراهیم_گلستان) و نجف(دریابندری) و #شاملو و #نیما، از #روشنفکران دوره اول تفکر نوین ما هستند. تفکری که بودن و ماندنش پاداش زحمات بسیاری است که کشیدهاند و تقدیم به روزگار خود کردهاند و هیچگاه از بین نخواهد رفت.
🖌#محمود_دولتآبادی نویسنده بزرگ معاصر ایران می گوید: شخصاً از کار و تواناییهای نجف در نثرنویسی، در ادبیاتی که او برای ترجمه انتخاب میکرد، از داوری صریح او در ادبیات و اندیشه، و از دقتِ او در بیانِ مفاهیم - که به قدر بضاعت خود آموختهام - یاد نجفِ دریابندری را همچون یکی از ناخدایان زبان و ادبیات ایران گرامی میدارم.
🖌#سیروس_علینژاد: در زندگی نجف دریابندری پدیدههای متناقض با هم ظهور کردهاند که از یک سو فاکنر و همینگوی ترجمه میکرد و از طرف دیگر تودهای بود و عجیبتر آنکه در روزنامههای تودهای داستان کافکایی مینوشت. خود او توضیح جالبی در این زمینه دارد: «ما راستش تودهای مخصوصی بودیم. من گرچه بعد از انشعاب به حزب #توده پیوستم اما در واقع تودهای قبل از انشعاب بودم. بعد از انشعاب حزب توده ماهیتش عوض شد، به کلی چیز دیگری شد.» بعد از سکوتی به نشانه تامل و یادآوری میگوید «ما از لحاظ سیاسی در خط حزب توده بودیم اما از لحاظ فرهنگی کار خودمان را میکردیم. گذشته از این همینگوی و امثال او جزو نویسندگان #چپ آمریکا به حساب میآمدند. بعدها من متوجه شدم که به همینگوی یا فاکنر از لحاظ سیاسی نمیشد جای خیلی مشخصی داد.»
🖌#رضا_نوری درباره او می گوید:
نجف دریابندری پس از انقلاب، مدتی سردبیر روزنامه «آزادی» متعلق به جبهه دموکراتیک ملی بود، اما عضو رسمی این حزب نبود. با اشغال سفارت آمریکا در تهران، این روزنامه هم توقیف و نجف دریابندری کاملاً خانهنشین شد. در زمان جنگ، دو سالی، از ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷، به قصد مهاجرت به آمریکا سفر کرد. جنگ که تمام شد به ایران بازگشت و دوباره مشغول نوشتن و ترجمه شد. در دهه ۱۳۷۰، ترجمه کتابهای مهمی مثل «گور به گور» از فاکنر، «بازمانده روز» از ایشی گورو و «پیامبر و دیوانه» از جبران خلیل جبران را منتشر کرد. همچنین در سال ۱۳۷۶، از نامزدی محمد خاتمی، روحانی اصلاحطلب در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران حمایت کرد: «در هر دو دوره به خاتمی رأی دادم.» در کنار کار حرفهای ترجمه و نوشتن، یک دوره به طور جدی به کار عکاسی نیز پرداخت. نقاشی هم میکرد و بارها پرتره محمد مصدق را کشیده بود: «خود مصدق را هرگز ندیده بودم.»
🖌#سرگه_بارسقیان، پژوهشگر تاریخ می گوید:
او در اداره انتشارات شرکت نفت آبادان بود که روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خبر کودتا و سقوط دکتر محمد مصدق را شنید؛ توفان کودتا اما هفت ماه بعد با افشای شبکه افسران حزب توده به آبادان و دریابندری رسید: «عضویت در حزب توده و در دادگاه هم اتهاماتی مثل خیانت به کشور، جاسوسی برای خارجی و از این قبیل را به ما تفهیم کردند.» حکمش اعدام بود که بعد تبدیل به حبس ابد شد؛ «یک سال در {زندان} آبادان بودم. بعد ما را بردند به دادگاه. دادگاه دستهجمعی بود. ما یک گروه ۱۱ نفره بودیم. بعداً که ما را محکوم کردند باز هم به زندان احمدآباد فرستادند. یک سال اینجا بودیم و بعد ما را بردند تهران.» ۵ ماه پس از انتقال به زندان لشگر زرهی تهران، از دادگاه با یک درجه تخفیف به ۱۵ سال حبس محکوم میشود. پس از تحویل به زندان قصر، یک سال را هم در این زندان میگذراند که بعد از آن به حکم حبس بلندمدت خود اعتراض میکند که نتیجه این اعتراض صدور حکمی چهارساله برای نجف دریابندری است و بنابراین چند ماه بعد از زندان آزاد میشود. او از روزی که به زندان افتاد تا پایان عمر با #حزب_توده تماسی نداشت.
🖌استاد #محمدعلی_موحد در وصف او
از تعبیر شاعر بزرگ، #نظامی، بهره برد: «کباب از ران خود خورده» و «آدمی است خودآموز به معنی خودآموخته، خود استاد خود بوده، خود کِشته و خود دروده.» (شب نجف دریابندری در شبهای بخارا، سوم اردیبهشت ۹۳) بسیار کشت و دیگران درویدند و «سرانجام به علت مرگ درگذشت.» (برگرفته از «چنین کنند بزرگان»)
🖌استاد محمدرضا #شفیعی_کدکنی:
نجف دریابندری، مصداقِ راستینِ #روشنفکر ایرانی است. سالها قبل، در کلاس درسی در دانشگاه تهران میخواستم نمونهٔ قابل قبولی از روشنفکر در ایران مثال بیاورم، با تأمل بسیار بدین نتیجه رسیدم که از نسل قدیم محمدعلی #فروغی و سید حسن #تقیزاده و دکتر #تقی_ارانی و از جمعِ زندگان، نجفِ دریابندری را باید یادآور شوم و بعدها، هرگز از این گزینه خویش پشیمان نشدم.
/از تاریخ ایرانی/
عاشقان ایران 💌
@LoversofIRAN