👈 در رژیم حقوقی جدید خزر، باید لحاظ شود:
"خط مبدا ایران از پایان خلیج مازندران تعیین گردد/خلیج مازندران آب های داخلی ایران است"
@LoversofIRAN
در میان هیاهوهای مغرضانه موافقان و مخالفان کنوانسیون حقوقی خزر ، موضع موسسه مطالعات بین المللی خزر منطقی و مبتنی بر منافع ملی و عملگرایانه است نه توهم پنجاه درصدی دارد و نه نسبت به پیامدهای عملی و خطرناک این کنوانسیون حاضر بی اعتنا است ، خط مبدا ایران باید نه از ساحل که از انتهای خلیج مازندران محاسبه گردد ، آقای جعفر پرنوری کارشناس ارشد حقوق بین الملل در یادداشتی که به پیوست تقدیم گردد مبانی این استدلال را براساس موازین علمی و حقوقی و جغرافیایی تبیین کرده است ، خواندن این یادداشت عالمانه را از دست ندهید.
#خلیج_مازندران #خلیج_گرگان
#نقطه_مرزی_حسینقلی
#حسینقلی در استان #گلستان
⬅️ #خلیج_مازندران، واقعیت جغرافیایی، سیاسی و حقوقی غیر قابل انکار
خلیج را می توان فرو رفتگی و یا پیشروی آب به درون سرزمین یک کشور به حساب آورد.
رویه های عمومی کشورها به موضوع خلیج های تاریخی توجه ویژه ای دارد. دلیل شناسایی خلیج های تاریخی نیز مولفه های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و حقوقی می باشد که در جهت تامین منافع یک کشور و یا اتباع آن کشور شکل گرفته است.
عموماً خلیج های تاریخی در درون سرزمین های یک کشور محاط شده اند. بدین ترتیب می توان اینگونه تفسیر کرد که شناسایی بحث خلیج های تاریخی در کنوانسیون حقوق دریاها و نیز تجربه های "تحدید حدود مناطق دریایی" ناشی از اصل "زمین بر دریا حکومت می کند" است.
ممکن است خلیج های تاریخی دارای اسم مشخصی بوده و یا اینکه اسم مشخصی نداشته باشند. به عنوان مثال خلیج تاریخی متعلق به لیبی در دریای مدیترانه دارای نام مشخصی نیست. همچنین ممکن است دارای نامی مشخص و تاریخی بوده باشند مانند خلیج تارنتو والی در ایتالیا.
فلسفه شناسایی خلیج های تاریخی، انضمام آب های محاط در آن به آب های داخلی یک کشور است. در واقع یکی از آثار ایجاد یا شناسایی خلیج های تاریخی، جابجایی خط مبداء دریای سرزمینی به مکانی دورتر از خط ساحل درونی خلیج ها است.
دیوان بین المللی دادگستری #لاهه، در قضیه لیبی و تونس به وجود، شناسایی و اثر خلیج قبّه در تونس متعرض نمی گردد.
ایتالیا، کانادا، چین، روسیه، فیلیپین، هند، کامبوج، فنلاند، تونس، لیبی، عربستان و ایران از جمله کشورهایی هستند که اقدام به تعریف و شناسایی بخشی از مناطق دریایی خود به عنوان خلیج های تاریخی نموده اند.
در واقع خلیج های تاریخی در بطن خود بر محوریت شناسایی یک حق مکتسبه بنا گردیده اند. مساحت و عرض دهانه ورودی خلیج یک امر کلیدی برای شناسایی آن نیست. به عنوان مثال عرض دهانه خلیج تاریخی متعلق به لیبی بیش از 500 کیلومتر است و یا مساحت خلیج هادسون در کانادا بیش از 3 میلیون و200 هزار کیلومتر مربع است که مساحتی دو برابر ایران دارد.
ما می توانیم از نام های رایج تاریخی در دریای خزر، دو تفسیر گوناگون داشته باشیم. اول آنکه نام هایی نظیر دریای #مازندران یا دریای قزوین ( #کاسپین) و... را شامل کل خزر بدانیم و دوّم اینکه بگوییم نام های نظیر دریای مازندران و یا قزوین(کاسپین) و ... شامل بخش ایرانی خزر به حساب می آمده است که ایران آن را به عنوان آب های داخلی خود در نظر گرفته و هیچگاه طرف مقابل به این امر متعرض نگردیده است.
ظاهراً روسیه و قزاقستان در "تحدید حدود" مناطق شمال دریای خزر به این موضوع احترام گذاشته اند.
همچنین در همین دریا شاهد #خلیج_گرگان (خلیج مازندران) نیز می باشیم. (این خلیج می تواند ابزار بسیار ارزشمند طبیعی برای افزایش سهم ایران باشد چنانکه نقطه مرزی ایران از بیرون آن شناخته شود و نه در درون این خلیج؛ زیرا آبهای درون خلیج، آبهای ایران به شمار می آید).
اهمیت خلیج های تاریخی در آن است که خط مبداء دریای سرزمینی از انتهای آن به حساب آمده و نقطه شروع "تحدید حدود" مناطق دریایی از انتهای آن است نه آنکه از ابتدای آن باشد.
جعفر پرنوری الکنورد
کارشناس ارشد حقوق بین الملل
به نقل از سایت موسسه مطالعات خزر
از@qajariranhistory
@LoversofIRAN
"خط مبدا ایران از پایان خلیج مازندران تعیین گردد/خلیج مازندران آب های داخلی ایران است"
@LoversofIRAN
در میان هیاهوهای مغرضانه موافقان و مخالفان کنوانسیون حقوقی خزر ، موضع موسسه مطالعات بین المللی خزر منطقی و مبتنی بر منافع ملی و عملگرایانه است نه توهم پنجاه درصدی دارد و نه نسبت به پیامدهای عملی و خطرناک این کنوانسیون حاضر بی اعتنا است ، خط مبدا ایران باید نه از ساحل که از انتهای خلیج مازندران محاسبه گردد ، آقای جعفر پرنوری کارشناس ارشد حقوق بین الملل در یادداشتی که به پیوست تقدیم گردد مبانی این استدلال را براساس موازین علمی و حقوقی و جغرافیایی تبیین کرده است ، خواندن این یادداشت عالمانه را از دست ندهید.
#خلیج_مازندران #خلیج_گرگان
#نقطه_مرزی_حسینقلی
#حسینقلی در استان #گلستان
⬅️ #خلیج_مازندران، واقعیت جغرافیایی، سیاسی و حقوقی غیر قابل انکار
خلیج را می توان فرو رفتگی و یا پیشروی آب به درون سرزمین یک کشور به حساب آورد.
رویه های عمومی کشورها به موضوع خلیج های تاریخی توجه ویژه ای دارد. دلیل شناسایی خلیج های تاریخی نیز مولفه های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و حقوقی می باشد که در جهت تامین منافع یک کشور و یا اتباع آن کشور شکل گرفته است.
عموماً خلیج های تاریخی در درون سرزمین های یک کشور محاط شده اند. بدین ترتیب می توان اینگونه تفسیر کرد که شناسایی بحث خلیج های تاریخی در کنوانسیون حقوق دریاها و نیز تجربه های "تحدید حدود مناطق دریایی" ناشی از اصل "زمین بر دریا حکومت می کند" است.
ممکن است خلیج های تاریخی دارای اسم مشخصی بوده و یا اینکه اسم مشخصی نداشته باشند. به عنوان مثال خلیج تاریخی متعلق به لیبی در دریای مدیترانه دارای نام مشخصی نیست. همچنین ممکن است دارای نامی مشخص و تاریخی بوده باشند مانند خلیج تارنتو والی در ایتالیا.
فلسفه شناسایی خلیج های تاریخی، انضمام آب های محاط در آن به آب های داخلی یک کشور است. در واقع یکی از آثار ایجاد یا شناسایی خلیج های تاریخی، جابجایی خط مبداء دریای سرزمینی به مکانی دورتر از خط ساحل درونی خلیج ها است.
دیوان بین المللی دادگستری #لاهه، در قضیه لیبی و تونس به وجود، شناسایی و اثر خلیج قبّه در تونس متعرض نمی گردد.
ایتالیا، کانادا، چین، روسیه، فیلیپین، هند، کامبوج، فنلاند، تونس، لیبی، عربستان و ایران از جمله کشورهایی هستند که اقدام به تعریف و شناسایی بخشی از مناطق دریایی خود به عنوان خلیج های تاریخی نموده اند.
در واقع خلیج های تاریخی در بطن خود بر محوریت شناسایی یک حق مکتسبه بنا گردیده اند. مساحت و عرض دهانه ورودی خلیج یک امر کلیدی برای شناسایی آن نیست. به عنوان مثال عرض دهانه خلیج تاریخی متعلق به لیبی بیش از 500 کیلومتر است و یا مساحت خلیج هادسون در کانادا بیش از 3 میلیون و200 هزار کیلومتر مربع است که مساحتی دو برابر ایران دارد.
ما می توانیم از نام های رایج تاریخی در دریای خزر، دو تفسیر گوناگون داشته باشیم. اول آنکه نام هایی نظیر دریای #مازندران یا دریای قزوین ( #کاسپین) و... را شامل کل خزر بدانیم و دوّم اینکه بگوییم نام های نظیر دریای مازندران و یا قزوین(کاسپین) و ... شامل بخش ایرانی خزر به حساب می آمده است که ایران آن را به عنوان آب های داخلی خود در نظر گرفته و هیچگاه طرف مقابل به این امر متعرض نگردیده است.
ظاهراً روسیه و قزاقستان در "تحدید حدود" مناطق شمال دریای خزر به این موضوع احترام گذاشته اند.
همچنین در همین دریا شاهد #خلیج_گرگان (خلیج مازندران) نیز می باشیم. (این خلیج می تواند ابزار بسیار ارزشمند طبیعی برای افزایش سهم ایران باشد چنانکه نقطه مرزی ایران از بیرون آن شناخته شود و نه در درون این خلیج؛ زیرا آبهای درون خلیج، آبهای ایران به شمار می آید).
اهمیت خلیج های تاریخی در آن است که خط مبداء دریای سرزمینی از انتهای آن به حساب آمده و نقطه شروع "تحدید حدود" مناطق دریایی از انتهای آن است نه آنکه از ابتدای آن باشد.
جعفر پرنوری الکنورد
کارشناس ارشد حقوق بین الملل
به نقل از سایت موسسه مطالعات خزر
از@qajariranhistory
@LoversofIRAN
#داوود_هرمیداس_باوند
متخصص حقوق بينالملل درباره
رژیم حقوقی #کاسپین:
اگر به ديوان #لاهه می رفتيم سهم ما از ٢٠%هم بيشتر می شد
اماجمهوری اسلامی قبول نکردو روی این كنوانسيون کارکرد
http://bit.ly/2MFVy6J
متخصص حقوق بينالملل درباره
رژیم حقوقی #کاسپین:
اگر به ديوان #لاهه می رفتيم سهم ما از ٢٠%هم بيشتر می شد
اماجمهوری اسلامی قبول نکردو روی این كنوانسيون کارکرد
http://bit.ly/2MFVy6J
Forwarded from پایگاه ایران دوستان مازندران
فراخوان همه رسانه ها، نویسندگان و اهالی فرهنگ برای کاربرد نام درست دریای #کاسپین... حق میهن از منابع #کاسپین را همچون نام درست این دریا خواهیم ستاند...
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
👈بر هر ایرانی میهن دوست
خواندن متن قرارادها پیش از سخن گفتن درباره حق ایران در #کاسپین لازم است
#ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
⬅️در دو قرارداد قدیمی ومهم که مبنای ادعای امروز ایران می توانست باشد، به روشنی گفته شده است که ایران حق کشتیرانی #بالسویه (مساوی) و حق بهره مندی برابر از آب های سرحدی دارد. از واژه "بالسویه"، بسیاری برداشت سهم ۵۰درصدی کرده اند که در بستر معنایی خودش درست است
#اما توجه کنیم که این بهره مندی مساوی، هیچگاه عملا برای ایران پیش نیامد زیرا #شوروی با ساحل بسیار گسترده خود این اجازه را به ایران نمیداد که بیش از ۲۰%داشته باشد!
البته عدم استفاده ایران از این حق و فشار شوروی، نافی و ازبین برنده حق ایران نبوده است و ایران می توانست در فرصتهایی که در گذشته داشت(از دوره #پهلوی تا امروز)، با رجوع به دیوان #لاهه، این حق را طلب کند؛ که البته چنین نکرد!
#نکته_مهم دیگر آنست که برخی افراد به نادرستی می گویند ایران حق #حاکمیت_بالسویه بر این دریاچه را با شوروی داشت، در صورتیکه این سخن نیز نادقیق است. ایران حق کشتیرانی و ماهیگیری برابر داشت، اما این با حق حاکمیت، فرق دارد
#نکته_مهم دیگر آنست که ایران پس از فروپاشی شوروی، هیچگاه نمیتوانست به سهم ۵۰درصدی از خزر دست یابد، چون قوانین بین الملل اجازه نمیدهد که یک کشور، حق ۳ کشور جدید ساحلی را سلب کند اما میتوانست باتوجه به ضعف ناشی از فروپاشی رقیب روس، به سهمی بیش از ۲۰% برسد.
#مساله_مهم دیگر آنست که اگر عملی در زمانی طولانی، پیوستگی داشته باشد به یک #رویه تبدیل می شود و این "رویه شدن" میتواند مبنای ادعاهای بعدی باشد. پس اینکه روسیه سالها در خزر جولان ۸۰درصدی داده بود، مانعی برای احقاق حق ایران بود، ولی نه مانع قطعی، چون مبنای قضاوت دیوان لاهه، معاهدات است نه رویه ها.
#دو_رویداد_فروپاشی حکومت روسها، فرصتی درخشان برای ایران بود
یکبار زمان فروپاشی حکومت تزاری که منجر به قرارداد ۱۹۲۱ روسیه شد(ایران در پایان دوره قاجار) که بخشی از حقوق ایران باز پس گرفته شد، نه همه آن؛
یکی هم فروپاشی شوروی در ۱۹۹۱ که ایران استفاده حداکثری از آن نکرد زیرا اوج ضعف همسایه شمالی و تکه شدنش به چندین کشور بود. #جمهوری_اسلامی_ایران می توانست کار ناتمام تاریخ ایران را تمام کند، هم در ادعای ارضی بر جمهوری #باکو (آذربایجان) و بازگرداندن ۷ شهر ایرانی #قفقاز، هم در ادعای ارضی برسرزمین ایرانی #مرو (جنوب ترکمنستان) که دوره #قاجار از دست رفته بود
#اما همه اینها به آن معنا نیست که جمهوری اسلامی ایران امروز نمیتوانست بر سهم بیشتری که حقش از این دریاچه بود پافشاری کند، به ویژه که با طرح دعوی مستدل خود برپایه دو قرارداد ۱۹۲۱و ۱۹۴۰در دیوان #لاهه، می شد به جای چانه زنی و مذاکرات مستقیم فرسایشی ۲۶ ساله با ۴ همسایه شمالی(#روسیه #ترکمنستان #آذربایجان #قزاقستان)، از مسیر مطمئن تر لاهه، برای بازپس گیری حق خود گام برداشت.
دکتر #داوود_هرمیداس_باوند درباره ارجاع ادعای ایران بر سر سهم خزر به لاهه، پیشنهادهای جدی داده بود، اما سران جمهوری اسلامی راه مذاکرات فرسایشی مستقیم را در پیش گرفتند!
دکتر #باوند می گوید، از #برابر بودن سهم ماهیگیری و کشتیرانی ایران؛ می شد برداشت کرد که همه "صور و منابع دریاچه" مورد استنباط و مورد ادعای ایران واقع شود(چون قبلا استفاده از دریاها تنها برای ماهیگیری و کشتیرانی بود اما امروزه این استفاده در زمینه #بستر و #زیربستر هم است) که در طرح دعوی احتمالی در لاهه، ایران دست بالا را داشته باشد، اگرچه ایشان همواره #تاکید_میکنند که چنین چیزی برای ایران قطعی و قابل اثبات #نیست و فقط امکان و ابزاری برای #چانه_زنی بیشتر است و ایران میتوانست به سهمی بیش از ۲۰%برسد
معاهده1921👇
http://www.asriran.com/fa/news/626418
معاهده1940👇
http://www.asriran.com/fa/news/626416
⬅️متن #کنوانسیون_رژیم_حقوقی_دریای_خزر👇
https://t.me/LoversofIRAN/7114
#کنوانسیون_خزر را ۲۱ مرداد ۹۷ سران دولت های ساحلی در قزاقستان امضاکردند اما اگر در #مجالس این کشورها تصویب نشود، قابلیت اجرایی ندارد
گرچه همین امضای #دولتها، پیش از تصویب مجالس، الزامات حقوقی بر دوش کشورها گذاشته است
یعنی هرچند بدون تصویب مجلس ایران، این کنوانسیون برای ایران لازم الاجرا #نیست، ولی نفس امضای کنوانسیون از سوی دولت ما، مساوی است با پذیرش مسایلی که پیش تر مورد مناقشه و اعتراض ایران بود؛ از جمله تقسیمات انجام شده در بستر و زیربستر جمهوری آذربایجان، روسیه وقزاقستان با قراردادهای دوجانبه!
پس امضای دولت ایران میتواند در محاکم حقوقی آینده بعنوان پذیرش آن تقسیمات تلقی شود، که اتفاق خوبی نیست!
♦پیشنهاد برخی کارشناسان:
این کنوانسیون در #مجلس ایران به دلیل ابهاماتش تصویب نشود تا تعیین تکلیف دقیق خط مبدا و سهم بستر و زیربستر ایران در توافقات دوجانبه و چندجانبه آتی
خواندن متن قرارادها پیش از سخن گفتن درباره حق ایران در #کاسپین لازم است
#ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
⬅️در دو قرارداد قدیمی ومهم که مبنای ادعای امروز ایران می توانست باشد، به روشنی گفته شده است که ایران حق کشتیرانی #بالسویه (مساوی) و حق بهره مندی برابر از آب های سرحدی دارد. از واژه "بالسویه"، بسیاری برداشت سهم ۵۰درصدی کرده اند که در بستر معنایی خودش درست است
#اما توجه کنیم که این بهره مندی مساوی، هیچگاه عملا برای ایران پیش نیامد زیرا #شوروی با ساحل بسیار گسترده خود این اجازه را به ایران نمیداد که بیش از ۲۰%داشته باشد!
البته عدم استفاده ایران از این حق و فشار شوروی، نافی و ازبین برنده حق ایران نبوده است و ایران می توانست در فرصتهایی که در گذشته داشت(از دوره #پهلوی تا امروز)، با رجوع به دیوان #لاهه، این حق را طلب کند؛ که البته چنین نکرد!
#نکته_مهم دیگر آنست که برخی افراد به نادرستی می گویند ایران حق #حاکمیت_بالسویه بر این دریاچه را با شوروی داشت، در صورتیکه این سخن نیز نادقیق است. ایران حق کشتیرانی و ماهیگیری برابر داشت، اما این با حق حاکمیت، فرق دارد
#نکته_مهم دیگر آنست که ایران پس از فروپاشی شوروی، هیچگاه نمیتوانست به سهم ۵۰درصدی از خزر دست یابد، چون قوانین بین الملل اجازه نمیدهد که یک کشور، حق ۳ کشور جدید ساحلی را سلب کند اما میتوانست باتوجه به ضعف ناشی از فروپاشی رقیب روس، به سهمی بیش از ۲۰% برسد.
#مساله_مهم دیگر آنست که اگر عملی در زمانی طولانی، پیوستگی داشته باشد به یک #رویه تبدیل می شود و این "رویه شدن" میتواند مبنای ادعاهای بعدی باشد. پس اینکه روسیه سالها در خزر جولان ۸۰درصدی داده بود، مانعی برای احقاق حق ایران بود، ولی نه مانع قطعی، چون مبنای قضاوت دیوان لاهه، معاهدات است نه رویه ها.
#دو_رویداد_فروپاشی حکومت روسها، فرصتی درخشان برای ایران بود
یکبار زمان فروپاشی حکومت تزاری که منجر به قرارداد ۱۹۲۱ روسیه شد(ایران در پایان دوره قاجار) که بخشی از حقوق ایران باز پس گرفته شد، نه همه آن؛
یکی هم فروپاشی شوروی در ۱۹۹۱ که ایران استفاده حداکثری از آن نکرد زیرا اوج ضعف همسایه شمالی و تکه شدنش به چندین کشور بود. #جمهوری_اسلامی_ایران می توانست کار ناتمام تاریخ ایران را تمام کند، هم در ادعای ارضی بر جمهوری #باکو (آذربایجان) و بازگرداندن ۷ شهر ایرانی #قفقاز، هم در ادعای ارضی برسرزمین ایرانی #مرو (جنوب ترکمنستان) که دوره #قاجار از دست رفته بود
#اما همه اینها به آن معنا نیست که جمهوری اسلامی ایران امروز نمیتوانست بر سهم بیشتری که حقش از این دریاچه بود پافشاری کند، به ویژه که با طرح دعوی مستدل خود برپایه دو قرارداد ۱۹۲۱و ۱۹۴۰در دیوان #لاهه، می شد به جای چانه زنی و مذاکرات مستقیم فرسایشی ۲۶ ساله با ۴ همسایه شمالی(#روسیه #ترکمنستان #آذربایجان #قزاقستان)، از مسیر مطمئن تر لاهه، برای بازپس گیری حق خود گام برداشت.
دکتر #داوود_هرمیداس_باوند درباره ارجاع ادعای ایران بر سر سهم خزر به لاهه، پیشنهادهای جدی داده بود، اما سران جمهوری اسلامی راه مذاکرات فرسایشی مستقیم را در پیش گرفتند!
دکتر #باوند می گوید، از #برابر بودن سهم ماهیگیری و کشتیرانی ایران؛ می شد برداشت کرد که همه "صور و منابع دریاچه" مورد استنباط و مورد ادعای ایران واقع شود(چون قبلا استفاده از دریاها تنها برای ماهیگیری و کشتیرانی بود اما امروزه این استفاده در زمینه #بستر و #زیربستر هم است) که در طرح دعوی احتمالی در لاهه، ایران دست بالا را داشته باشد، اگرچه ایشان همواره #تاکید_میکنند که چنین چیزی برای ایران قطعی و قابل اثبات #نیست و فقط امکان و ابزاری برای #چانه_زنی بیشتر است و ایران میتوانست به سهمی بیش از ۲۰%برسد
معاهده1921👇
http://www.asriran.com/fa/news/626418
معاهده1940👇
http://www.asriran.com/fa/news/626416
⬅️متن #کنوانسیون_رژیم_حقوقی_دریای_خزر👇
https://t.me/LoversofIRAN/7114
#کنوانسیون_خزر را ۲۱ مرداد ۹۷ سران دولت های ساحلی در قزاقستان امضاکردند اما اگر در #مجالس این کشورها تصویب نشود، قابلیت اجرایی ندارد
گرچه همین امضای #دولتها، پیش از تصویب مجالس، الزامات حقوقی بر دوش کشورها گذاشته است
یعنی هرچند بدون تصویب مجلس ایران، این کنوانسیون برای ایران لازم الاجرا #نیست، ولی نفس امضای کنوانسیون از سوی دولت ما، مساوی است با پذیرش مسایلی که پیش تر مورد مناقشه و اعتراض ایران بود؛ از جمله تقسیمات انجام شده در بستر و زیربستر جمهوری آذربایجان، روسیه وقزاقستان با قراردادهای دوجانبه!
پس امضای دولت ایران میتواند در محاکم حقوقی آینده بعنوان پذیرش آن تقسیمات تلقی شود، که اتفاق خوبی نیست!
♦پیشنهاد برخی کارشناسان:
این کنوانسیون در #مجلس ایران به دلیل ابهاماتش تصویب نشود تا تعیین تکلیف دقیق خط مبدا و سهم بستر و زیربستر ایران در توافقات دوجانبه و چندجانبه آتی
عصر ايران
متن کامل معاهده 1921 ایران و شوروی
Forwarded from پایگاه ایران دوستان مازندران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خزر یا #کاسپین؟ کدام یک نام درست #دریای_شمال #ایران است؟
اظهارات #مسعود_شفیعی رییس سازمان نقشه برداری کشوردرمراسم رونمایی ازنخستین چارتهای #بینالمللی_دریای_خزر پس از انقلاب.
@jolgeshomali
اظهارات #مسعود_شفیعی رییس سازمان نقشه برداری کشوردرمراسم رونمایی ازنخستین چارتهای #بینالمللی_دریای_خزر پس از انقلاب.
@jolgeshomali
نخستین مانور دریایی #روسیه
پس از «قرارداد ۲۱مرداد۱۳۹۷» دریاچه #کاسپین/خزر؛
با مشارکت یگان دریایی #داغستان و #تاتارستان بابیش از ۷۰۰۰نظامی!
چرا اصلا در قرارداد۱۳۹۷
اجازه مانور نظامی بردریاچه داده شد؟
پس از «قرارداد ۲۱مرداد۱۳۹۷» دریاچه #کاسپین/خزر؛
با مشارکت یگان دریایی #داغستان و #تاتارستان بابیش از ۷۰۰۰نظامی!
چرا اصلا در قرارداد۱۳۹۷
اجازه مانور نظامی بردریاچه داده شد؟
عاشقان ایران
نخستین مانور دریایی #روسیه پس از «قرارداد ۲۱مرداد۱۳۹۷» دریاچه #کاسپین/خزر؛ با مشارکت یگان دریایی #داغستان و #تاتارستان بابیش از ۷۰۰۰نظامی! چرا اصلا در قرارداد۱۳۹۷ اجازه مانور نظامی بردریاچه داده شد؟
👈واکاوی موضوع سهم ایران از دریای کاسپین
"بخش یک"
✍ #علیرضا_افشاری/شورای مرکزی #حزب_مهستان_ایران
⬅️ امکان ارجاع به قراردادهای ۱۹۲۱و۱۹۴۰
با وجود آنکه حدود ۱۲ سال پیش جزو گروه کوچکی بودم که در تلاشی مدنی، و با پشتکار، هزاران برگهی اطلاعرسانی دربارهی «حقوق ایران در دریای #مازندران» را در میان مردم تهران پخش کردیم؛ شمار بالاتری رایانامه (ایمیل) فرستادیم؛ با هزینهی شخصی تارنمایی (سایتی) را برای این موضوع ساختیم؛ اعتراضنامهی الکترونیکی گردآوری امضا را راه انداختیم؛ و چندین میزگرد، و همایشی علمی را با حضور استادان در تالار فردوسی دانشگاه تهران برپا کردیم؛ دیگر در این دور جدید مذاکرهها دربارهی سهم ایران از #کاسپین ( #کاسپی)، قصد ورود به آن را نداشتم.
شاید از این رو که کار را انجامشده می دیدم و کشور را گرفتار بحرانهای متعدد و مسؤولان را به امر #ملی بیتوجه و ناپاسخگو میدانستم، اما شیوهی برخورد طلبکارانه و حق به جانبِ گروهی از مخالفانِ «توجه مردم به موضوع مهمِ این حقوق ملی» را چنان ناعادلانه و توهینآمیز دیدم که دور از انصاف دیدم در این باره چیزی ننویسم.
اکثر واکنشها به برانگیخته شدنِ مردم در اینباره واکنشهایی تخصصی و بخردانه نبود؛ آن چندتایی هم که بود، متین نوشته شده و بیمحابا به تمسخر سهم ۵۰ درصدی نپرداخته و در قامتِ مدافعان حقوق شوروی و اکنون این چهار کشور همسایه، آن را «افسانه» و «اعتقاد عامیانه» نخوانده بودند، که طبیعتاً روی سخن من آن یادداشتهای فنی نیست.
روی سخنم به انبوه یادداشتهای عمومی و استهزاگونه ای است که یا اکثراً از سوی مدافعان جناحیِ دولت است، که قائل به اعتراضهایی ملی نیستند و هر آنچه را علیه خود میبینند ناشی از کوششهای جناح رقیب یا دشمنانِ برانداز دیده و بدون اندیشه رد میکنند؛ یا شماری دوستان حقوقخوانده اما کمتجربه، که به جای آن که همچون غربیانِ ایجادکنندهی همین علوم، دانشِ خود را با #منافع_ملی هماهنگ کنند، منافع ملیشان را با تراز تئوریهای آموختهشده میسنجند.
از متن قرارداد 1921، همچنان که استاد برجستهی روابط بینالملل، دکتر #داوود_هرمیداس_باوند، در همایش علمی «حقوق ایران در دریای مازندران» (دانشگاه تهران ـ ۵ اسفند ۱۳۸۶) ــ و بهتازگی نیز در نشستی که در کانون وکلای مرکز برپا شد (۴ شهریور ۱۳۹۷) ــ عنوان کرد، سهم ۵۰ درصدی برای ایران، مستفاد میشود. این متخصص و استاد سرشناس چندی بعد نیز به همراه دو هماندیش سیاسی خویش بیانیهای را در این زمینه منتشر کرد که البته رسانههای ما آن را نادیده گرفتند.
همینجا اشاره میکنم به تنظیم غیرحرفهای و شاید غرضورزانهی گفتوگوی تلفنی ایشان در یک روزنامه، آنهم با عنوانِ غیراخلاقی و احساسیِ «افسانهی ۵۰ درصد»، که در راستای خطمشی دولتمحورانهی آن روزنامه بود. این عنوان، بعدتر دستاویز رسانههای جناح رقیبِ آن روزنامه برای برخورد با اعتراضها میشود.
به کارگیری واژه «بالسویه» (به معنای بهطور یکسان و برابر؛ علیالسویه ـ فرهنگ فارسی عمید) در فصل یازدهم عهدنامهی ۱۹۲۱ ایران و روسیه شوروی: «نظر به اینکه مطابق اصول بیانشده در فصل هشتم این عهدنامه منعقده در دهم فورال ۱۸۲۸ مابین #ایران و #روسیه در #ترکمانچای نیز که فصل هشتم آن حق داشتن بحریه را در بحر #خزر از ایران سلب نموده بود از درجه اعتبار ساقط است لهذا طرفین معظمتین متعاهدتین رضایت میدهند که از زمان امضاء این معاهده هر دو "بالسویه" حق کشتیرانی آزاد در زیر بیرقهای خود در دریای خزر داشته باشند» و تأکید بر حقوق مساوی در بهرهگیری از آبهای سرحدی، در فصل سوم همین معاهده: «طرفین معظمتین متعاهدین با حقوق مساوی از رودخانه #اترک و سایر رودخانهها و آبهای سرحدی بهرهمند خواهند شد»، آشکارا این حق را نشان میدهد.
اسناد و مکاتباتی دیگر هم میان #ایران و #شوروی(کمونیستی) این حق ۵۰ درصدی را تأیید میکنند. از جمله، نامیده شدن این دریا به «دریای ایران و شوروی» در قرارداد 1940 تأکیدی بر موضوع #مالکیت است و اصولاً دریاچههای مشترک میان دو کشور ــ حتی اگر بر مشاع بودن استفاده از آن تأکید شده باشد ــ در تملک آن دو کشور خواهد بود. همچنین، واژهای مانند #بالسویه، کارکردی همچون اصطلاحهای پنجاه ـ پنجاه و پنجاه درصد در زمانهی ما دارد و کسانی که میگویند اشارهای به حق ۵۰ درصدی دو کشور نشده است، آشکارا سفسطه میکنند.
حتی اگر چشممان را بر واژگان بالسویه و حقوق مساوی هم ببندیم، طبق اصول کلی حقوقی، در "اموال مشترک"، اصل بر #تساوی است مگر اینکه خلاف آن تصریح شده باشد. پس، از این قراردادها هم #مالکیت بر میآید و هم #برابربودنِ این مالکیت...
▫️ متن کامل یادداشت را در روزنامهی قانون ( ۱۰ مهر ۹۷) بخوانید:
yon.ir/5RWxs
[اگر نوشتار را سودمند یافتید برای دیگران بفرستید]کانال علیرضا افشاری @IranianLook
"بخش یک"
✍ #علیرضا_افشاری/شورای مرکزی #حزب_مهستان_ایران
⬅️ امکان ارجاع به قراردادهای ۱۹۲۱و۱۹۴۰
با وجود آنکه حدود ۱۲ سال پیش جزو گروه کوچکی بودم که در تلاشی مدنی، و با پشتکار، هزاران برگهی اطلاعرسانی دربارهی «حقوق ایران در دریای #مازندران» را در میان مردم تهران پخش کردیم؛ شمار بالاتری رایانامه (ایمیل) فرستادیم؛ با هزینهی شخصی تارنمایی (سایتی) را برای این موضوع ساختیم؛ اعتراضنامهی الکترونیکی گردآوری امضا را راه انداختیم؛ و چندین میزگرد، و همایشی علمی را با حضور استادان در تالار فردوسی دانشگاه تهران برپا کردیم؛ دیگر در این دور جدید مذاکرهها دربارهی سهم ایران از #کاسپین ( #کاسپی)، قصد ورود به آن را نداشتم.
شاید از این رو که کار را انجامشده می دیدم و کشور را گرفتار بحرانهای متعدد و مسؤولان را به امر #ملی بیتوجه و ناپاسخگو میدانستم، اما شیوهی برخورد طلبکارانه و حق به جانبِ گروهی از مخالفانِ «توجه مردم به موضوع مهمِ این حقوق ملی» را چنان ناعادلانه و توهینآمیز دیدم که دور از انصاف دیدم در این باره چیزی ننویسم.
اکثر واکنشها به برانگیخته شدنِ مردم در اینباره واکنشهایی تخصصی و بخردانه نبود؛ آن چندتایی هم که بود، متین نوشته شده و بیمحابا به تمسخر سهم ۵۰ درصدی نپرداخته و در قامتِ مدافعان حقوق شوروی و اکنون این چهار کشور همسایه، آن را «افسانه» و «اعتقاد عامیانه» نخوانده بودند، که طبیعتاً روی سخن من آن یادداشتهای فنی نیست.
روی سخنم به انبوه یادداشتهای عمومی و استهزاگونه ای است که یا اکثراً از سوی مدافعان جناحیِ دولت است، که قائل به اعتراضهایی ملی نیستند و هر آنچه را علیه خود میبینند ناشی از کوششهای جناح رقیب یا دشمنانِ برانداز دیده و بدون اندیشه رد میکنند؛ یا شماری دوستان حقوقخوانده اما کمتجربه، که به جای آن که همچون غربیانِ ایجادکنندهی همین علوم، دانشِ خود را با #منافع_ملی هماهنگ کنند، منافع ملیشان را با تراز تئوریهای آموختهشده میسنجند.
از متن قرارداد 1921، همچنان که استاد برجستهی روابط بینالملل، دکتر #داوود_هرمیداس_باوند، در همایش علمی «حقوق ایران در دریای مازندران» (دانشگاه تهران ـ ۵ اسفند ۱۳۸۶) ــ و بهتازگی نیز در نشستی که در کانون وکلای مرکز برپا شد (۴ شهریور ۱۳۹۷) ــ عنوان کرد، سهم ۵۰ درصدی برای ایران، مستفاد میشود. این متخصص و استاد سرشناس چندی بعد نیز به همراه دو هماندیش سیاسی خویش بیانیهای را در این زمینه منتشر کرد که البته رسانههای ما آن را نادیده گرفتند.
همینجا اشاره میکنم به تنظیم غیرحرفهای و شاید غرضورزانهی گفتوگوی تلفنی ایشان در یک روزنامه، آنهم با عنوانِ غیراخلاقی و احساسیِ «افسانهی ۵۰ درصد»، که در راستای خطمشی دولتمحورانهی آن روزنامه بود. این عنوان، بعدتر دستاویز رسانههای جناح رقیبِ آن روزنامه برای برخورد با اعتراضها میشود.
به کارگیری واژه «بالسویه» (به معنای بهطور یکسان و برابر؛ علیالسویه ـ فرهنگ فارسی عمید) در فصل یازدهم عهدنامهی ۱۹۲۱ ایران و روسیه شوروی: «نظر به اینکه مطابق اصول بیانشده در فصل هشتم این عهدنامه منعقده در دهم فورال ۱۸۲۸ مابین #ایران و #روسیه در #ترکمانچای نیز که فصل هشتم آن حق داشتن بحریه را در بحر #خزر از ایران سلب نموده بود از درجه اعتبار ساقط است لهذا طرفین معظمتین متعاهدتین رضایت میدهند که از زمان امضاء این معاهده هر دو "بالسویه" حق کشتیرانی آزاد در زیر بیرقهای خود در دریای خزر داشته باشند» و تأکید بر حقوق مساوی در بهرهگیری از آبهای سرحدی، در فصل سوم همین معاهده: «طرفین معظمتین متعاهدین با حقوق مساوی از رودخانه #اترک و سایر رودخانهها و آبهای سرحدی بهرهمند خواهند شد»، آشکارا این حق را نشان میدهد.
اسناد و مکاتباتی دیگر هم میان #ایران و #شوروی(کمونیستی) این حق ۵۰ درصدی را تأیید میکنند. از جمله، نامیده شدن این دریا به «دریای ایران و شوروی» در قرارداد 1940 تأکیدی بر موضوع #مالکیت است و اصولاً دریاچههای مشترک میان دو کشور ــ حتی اگر بر مشاع بودن استفاده از آن تأکید شده باشد ــ در تملک آن دو کشور خواهد بود. همچنین، واژهای مانند #بالسویه، کارکردی همچون اصطلاحهای پنجاه ـ پنجاه و پنجاه درصد در زمانهی ما دارد و کسانی که میگویند اشارهای به حق ۵۰ درصدی دو کشور نشده است، آشکارا سفسطه میکنند.
حتی اگر چشممان را بر واژگان بالسویه و حقوق مساوی هم ببندیم، طبق اصول کلی حقوقی، در "اموال مشترک"، اصل بر #تساوی است مگر اینکه خلاف آن تصریح شده باشد. پس، از این قراردادها هم #مالکیت بر میآید و هم #برابربودنِ این مالکیت...
▫️ متن کامل یادداشت را در روزنامهی قانون ( ۱۰ مهر ۹۷) بخوانید:
yon.ir/5RWxs
[اگر نوشتار را سودمند یافتید برای دیگران بفرستید]کانال علیرضا افشاری @IranianLook
قانون
امکان ارجاع به قراردادهای 1921و1940 :: قانون
علیرضا افشاری/ عضو شورای مرکزی حزب مهستان ایران
عاشقان ایران
👈واکاوی موضوع سهم ایران از دریای کاسپین "بخش یک" ✍ #علیرضا_افشاری/شورای مرکزی #حزب_مهستان_ایران ⬅️ امکان ارجاع به قراردادهای ۱۹۲۱و۱۹۴۰ با وجود آنکه حدود ۱۲ سال پیش جزو گروه کوچکی بودم که در تلاشی مدنی، و با پشتکار، هزاران برگهی اطلاعرسانی دربارهی…
👈واکاوی موضوع سهم ایران از دریای کاسپین
"بخش دوم"
✍ #علیرضا_افشاری/شورای مرکزی حزب مهستان ایران
⬅️ اما و اگرهای دو قرارداد معتبر
در بخش نخست این یادداشت با اشاره به متن قرارداد، دربارهی معتبر بودن سهم پنجاه درصدی ایران در دریای مازندران سخن گفته شد و از چند نقد بر این دیدگاه یاد شد. اینک سخن شماری دیگر از منتقدان به دیدگاه سهم پنجاه درصدی را، با توضیحاتی بیشتر، میکاوم.
[بخشهایی از این نوشتار در روزنامهی قانون به چاپ نرسید. متن کامل دو یادداشت را به زودی در کانال قرار خواهم داد]
▪️ این که عبدالله شهبازی در نگاهی کاملاً چپگرایانه وسط دعوا نرخ تعیین کرده و مشکلات را به خاطر عملکرد رضاشاه میداند که «سهم ایران از دریای خزر را با حکومت جدید شوروی تعیین نکرد» سخنانی شگفتانگیز است؛ چرا که نشاندهندهی این است که این پژوهشگر، که قلمش در موضوعات تاریخی دوران پهلوی از چهارچوب نگاه پژوهشی خارج میشود، یا قرارداد 1921 را نخوانده است که سهم مساوی ایران در آن به روشنی مشخص شده و نیازی به پیگیری سهمی کمتر (30 درصد پیشنهادی ایشان!) نیست یا از ویژگیها و خوی استالین آگاهی ندارد که دیگر نه تنها امکان گرفتن امتیاز بیشتر از او وجود نداشت بلکه اگر رضاشاه اشتباه میکرد و همچون ماجرای قرارداد نفتی رویتر ــ که سبب طولانیتر شدنِ سلطهی انگلستان بر نفت ایران شد ــ وارد بحث دریای مازندران میشد به سلطهگری شوروی رسمیت میداد، کاری که در مورد رودهای یادشده میبینیم.
▪️ کسانی هم کوشیدند با توجه به بدنامی تاریخی بیبیسی فرافکنی کرده و با اتصال سخنان رجب صفروف به این رسانه و جنجالآفرینی بر سر آن، که گفته بود «ما تعجب کردیم که ایران خودش از ابتدا روی سهم پنجاه درصد پافشاری نکرد»، صورت مسأله را پاک کنند. واقعیت آن است که صفروف، جدا از آنکه چه عنوان داشته یا دارد، در این مورد سخن عجیبی نگفته بود همچنان که محسن امینزاده، معاون وزارت خارجهی دولت خاتمی، در روزنامهی ایران (۲۵ اسفند 1386)، تلویحی و غیرمستقیم موضوع دست کشیدن ایران از حقوق تاریخیاش را در ابتدای مذاکرات تأیید کرده بود: «برخی از حقوقدانان ایرانی معتقدند که قراردادهای تاریخی میان ایران و روسیه (قرارداد ۱۹۲۱) و ایران و اتحاد شوروی (۱۹۴۰) در مورد خزر، به رغم معایب بسیاری که ناشی از ابرقدرت بودن همسایهی شمالی ایران و ذلیل بودن ایران در آن دوره بوده، دارای تعابیری است که به استحکام مواضع حقوقی کنونی ایران در خزر برای ادعاهای سرزمینی کمک میکند. آنان معتقدند که اگر ایران بعد از فروپاشی اتحاد شوروی هیجانزده نشده و رضایت خود برای داشتن سهمی بهصورت مشاع در حد یکپنجم از منافع و ذخایر زیربستر دریا را ابراز نمیکرد حقوقدانان میتوانستند بر اساس همان قراردادهای پرمشکل تاریخی در مسیری حرکت کنند که حداقل سایر کشورهای ساحلی بهجای رفتار ناشایست کنونی برای جلب رضایت ایران برای قبول سهم ۲۰ درصد تلاش کنند».
▪️ استدلال دوستان بر روی آن که ما هیچگاه مالک دریا نبودهایم و از خط فرضیِ یادشده بالاتر نرفتهایم پس اکنون که ممکن است بیست درصد بگیریم خوشحال باشیم، بیشتر به مانند مدافعان جدایی بحرین از ایران ــ که همین روزها جداییاش 47 ساله شد ــ میماند، که میگفتند مدتهاست آن سرزمین در دست انگلستان است و حال هم از دست بدهیم اما اعتبار مردمسالارانه و عدم تمایل به تجاوز (!) داشته باشیم، یا به روایتی دیگر سه جزیره را برگردانیم که کاملاً راهبردی هستند، نقدتر و بهتر است!
▪️ حقوق تاریخی به راحتی به دست نمیآیند که به راحتی از آنها چشم بپوشیم؛ آنها حاصل تاریخی پرتلاطم و دسترنج و سختیها و گاه جانفشانیها و خون دادنهای بسیار مردمان این دیار هستند که چشمپوشی از آن ادعاها در واقع فروختن و به فراموشی سپردن تلاشهای نیاکانمان است. و دیدیم آنان که به ثمن بخس ادعای تاریخیمان دربارهی بحرین را به چشمداشتِ دریافتِ نفعی موضعی، بیجنگ و ایستادگی، از دست دادند امروز هم [اگر همچنان میبودند] میبایست ادعاهای همان کشورهای کوچک و نوبنیاد را در چشمداشت به همان جزایر پاسخ دهند؛ پیامدی که با توجه به کوچکیِ ساحل ما در دریای مازندران که عمود بر سواحل دو همسایهی کناری است چندان دور از ذهن نیست که در آینده نیز باز تکرار گردد!
▫️ متن کامل منتشرشدهی این یادداشت را در روزنامهی قانون (چهارشنبه یازدهم مهرماه) بخوانید:
yon.ir/myuPj
#دریای_مازندران #خزر #کاسپین #عبدالله_شهبازی #رضا_نصری #مجید_صابر #احمد_زیدآبادی
[اگر نوشتار را سودمند یافتید برای دیگران بفرستید]کانال علیرضا افشاری @IranianLook
@LoversofIRAN
_____________
"بخش دوم"
✍ #علیرضا_افشاری/شورای مرکزی حزب مهستان ایران
⬅️ اما و اگرهای دو قرارداد معتبر
در بخش نخست این یادداشت با اشاره به متن قرارداد، دربارهی معتبر بودن سهم پنجاه درصدی ایران در دریای مازندران سخن گفته شد و از چند نقد بر این دیدگاه یاد شد. اینک سخن شماری دیگر از منتقدان به دیدگاه سهم پنجاه درصدی را، با توضیحاتی بیشتر، میکاوم.
[بخشهایی از این نوشتار در روزنامهی قانون به چاپ نرسید. متن کامل دو یادداشت را به زودی در کانال قرار خواهم داد]
▪️ این که عبدالله شهبازی در نگاهی کاملاً چپگرایانه وسط دعوا نرخ تعیین کرده و مشکلات را به خاطر عملکرد رضاشاه میداند که «سهم ایران از دریای خزر را با حکومت جدید شوروی تعیین نکرد» سخنانی شگفتانگیز است؛ چرا که نشاندهندهی این است که این پژوهشگر، که قلمش در موضوعات تاریخی دوران پهلوی از چهارچوب نگاه پژوهشی خارج میشود، یا قرارداد 1921 را نخوانده است که سهم مساوی ایران در آن به روشنی مشخص شده و نیازی به پیگیری سهمی کمتر (30 درصد پیشنهادی ایشان!) نیست یا از ویژگیها و خوی استالین آگاهی ندارد که دیگر نه تنها امکان گرفتن امتیاز بیشتر از او وجود نداشت بلکه اگر رضاشاه اشتباه میکرد و همچون ماجرای قرارداد نفتی رویتر ــ که سبب طولانیتر شدنِ سلطهی انگلستان بر نفت ایران شد ــ وارد بحث دریای مازندران میشد به سلطهگری شوروی رسمیت میداد، کاری که در مورد رودهای یادشده میبینیم.
▪️ کسانی هم کوشیدند با توجه به بدنامی تاریخی بیبیسی فرافکنی کرده و با اتصال سخنان رجب صفروف به این رسانه و جنجالآفرینی بر سر آن، که گفته بود «ما تعجب کردیم که ایران خودش از ابتدا روی سهم پنجاه درصد پافشاری نکرد»، صورت مسأله را پاک کنند. واقعیت آن است که صفروف، جدا از آنکه چه عنوان داشته یا دارد، در این مورد سخن عجیبی نگفته بود همچنان که محسن امینزاده، معاون وزارت خارجهی دولت خاتمی، در روزنامهی ایران (۲۵ اسفند 1386)، تلویحی و غیرمستقیم موضوع دست کشیدن ایران از حقوق تاریخیاش را در ابتدای مذاکرات تأیید کرده بود: «برخی از حقوقدانان ایرانی معتقدند که قراردادهای تاریخی میان ایران و روسیه (قرارداد ۱۹۲۱) و ایران و اتحاد شوروی (۱۹۴۰) در مورد خزر، به رغم معایب بسیاری که ناشی از ابرقدرت بودن همسایهی شمالی ایران و ذلیل بودن ایران در آن دوره بوده، دارای تعابیری است که به استحکام مواضع حقوقی کنونی ایران در خزر برای ادعاهای سرزمینی کمک میکند. آنان معتقدند که اگر ایران بعد از فروپاشی اتحاد شوروی هیجانزده نشده و رضایت خود برای داشتن سهمی بهصورت مشاع در حد یکپنجم از منافع و ذخایر زیربستر دریا را ابراز نمیکرد حقوقدانان میتوانستند بر اساس همان قراردادهای پرمشکل تاریخی در مسیری حرکت کنند که حداقل سایر کشورهای ساحلی بهجای رفتار ناشایست کنونی برای جلب رضایت ایران برای قبول سهم ۲۰ درصد تلاش کنند».
▪️ استدلال دوستان بر روی آن که ما هیچگاه مالک دریا نبودهایم و از خط فرضیِ یادشده بالاتر نرفتهایم پس اکنون که ممکن است بیست درصد بگیریم خوشحال باشیم، بیشتر به مانند مدافعان جدایی بحرین از ایران ــ که همین روزها جداییاش 47 ساله شد ــ میماند، که میگفتند مدتهاست آن سرزمین در دست انگلستان است و حال هم از دست بدهیم اما اعتبار مردمسالارانه و عدم تمایل به تجاوز (!) داشته باشیم، یا به روایتی دیگر سه جزیره را برگردانیم که کاملاً راهبردی هستند، نقدتر و بهتر است!
▪️ حقوق تاریخی به راحتی به دست نمیآیند که به راحتی از آنها چشم بپوشیم؛ آنها حاصل تاریخی پرتلاطم و دسترنج و سختیها و گاه جانفشانیها و خون دادنهای بسیار مردمان این دیار هستند که چشمپوشی از آن ادعاها در واقع فروختن و به فراموشی سپردن تلاشهای نیاکانمان است. و دیدیم آنان که به ثمن بخس ادعای تاریخیمان دربارهی بحرین را به چشمداشتِ دریافتِ نفعی موضعی، بیجنگ و ایستادگی، از دست دادند امروز هم [اگر همچنان میبودند] میبایست ادعاهای همان کشورهای کوچک و نوبنیاد را در چشمداشت به همان جزایر پاسخ دهند؛ پیامدی که با توجه به کوچکیِ ساحل ما در دریای مازندران که عمود بر سواحل دو همسایهی کناری است چندان دور از ذهن نیست که در آینده نیز باز تکرار گردد!
▫️ متن کامل منتشرشدهی این یادداشت را در روزنامهی قانون (چهارشنبه یازدهم مهرماه) بخوانید:
yon.ir/myuPj
#دریای_مازندران #خزر #کاسپین #عبدالله_شهبازی #رضا_نصری #مجید_صابر #احمد_زیدآبادی
[اگر نوشتار را سودمند یافتید برای دیگران بفرستید]کانال علیرضا افشاری @IranianLook
@LoversofIRAN
_____________
قانون
اما و اگرهاي دو قرارداد معتبر :: قانون
علیرضا افشاری/ عضو شورای مرکزی حزب مهستان ایران
عاشقان ایران
برنامه ای که #روسیه/ #شوروی برای کمرنگ کردن جایگاه و پایگاه فرهنگ ایرانی و #زبان #فارسی در #آسیای_میانه/ #فرارودان انجام داده است استاد #شفیعی_کدکنی تضعیف پیوسته ایران از #قاجار تاکنون @LoversofIRAN
👈گواه استوار ریشه ایرانی کشور ترکمنستان
ترکمنستان تا پیش از #پیمان_آخال بین #روسیه و ایران #قاجار و جدایی سرزمین های شمال شرق ایران در۱۲۶۰ ( #ناصرالدین_شاه) وجودخارجی نداشت. اما امروز دولت مستقر آن، تمایلی به بیان ریشه ایرانی خود و برقراری پیوند با #فارسی_زبانان ندارد
⬅️ گزیده گزارش سال۱۳۹۵خبرگزاری ایرنا_ بجنورد ✍سیدحسین قدسی
باستان شناسان آلمانی و ایرانی برای یافتن حلقه مفقوده بخشی از تاریخ باستان در شهر دفن شده #ریوی #خراسان_شمالی (۴۵کیلومتری غرب #بجنورد) در تلاش هستند؛ با نیم نگاهی به ارتباط این شهر تاریخی با شهر تاریخی #نسا در #ترکمنستان
مناطق شمال شرق ایران و جنوب غربی #عشق_آباد در ترکمنستان، زادگاه سلسله #پارت و خاستگاه اصلی #اشکانیان بوده است و مرکز تصمیم گیری شاهان این سلسله ها، امااکنون در دل زمین فرو رفته.
باستان شناسان آلمانی در شهر تاریخی ریوی شهرستان #مانه و #سملقان خراسان شمالی برای یافتن قدیمی ترین حوزه مشترک تمدنی #ایران_کهن ( #ایران_زمین)کندوکاو کرده اند برای رمزگشایی حلقه های مفقوده تمدن ایرانی و فرهنگ سازان بشری.
اهمیت تپه تاریخی ریوی(شهر باستانی ریوی) چنان است که استاندار وقت خراسان شمالی، خواستار #ثبت_جهانی آن در #یونسکو شد.
مهناز مقدسی کارشناس ارشد رشته تاریخ در خراسان شمالی به خبرنگار ایرنا گفت: دوره حکومت #اشکانی بین سال های 256 قبل از میلاد و 224 میلادی در منابع تاریخی قید می شود یعنی حدود ۴۸۰ سال. تحقیقات درباره دولت اشکانی به علت منابع تاریخی اندک، کاری سخت است و احتمال دارد شهرهای زیادی از این سلسله همچنان در زیرخاک پنهان باشند.
#دیاکونوف یکی از تاریخ نویسان مشهور در کتاب«اشکانیان» خود به معرفی شهرهای این دوره پرداخته است و مینویسد:"شهرهایی از نوع #پولیس در دورهی #سلوکیان بنا شدند و تعداد این شهرها در زمان #پارت_ها به مراتب افزون گشت."
براساس نوشته این تاریخ نویس، شهر نسا در زمان اشکانیان رشد بسیار کرد و دیگر شهرهای این سلسله از جنوب رشته های کوه های #کپه_داغ و دریای #کاسپین( #خزر) تا دریاچه #آرال گسترش یافت.
محمدجواد جعفری، سرپرست هیات کاوش های باستان شناسی تپه تاریخی ریوی شهرستان مانه و سملقان: یافته های باستان شناسی و انجام آزمایش کربن14 روی نمونه های ذغالی نشان داد محوطه تاریخی ریوی در بردارنده شواهد #باستان_شناختی از دوران آهن ۲ تا دوران اسلامی است. تحقیقات گسترده درباره زندگی شهرنشینی در سایت تاریخی ریوی در حال انجام است اما، هنوز ارتباط آن با شهر تاریخی نسا ترکمنستان که ۱۵۰ کیلومتر با آن فاصله دارد انجام نشده است. به دلیل فاصله کم تپه ریوی با نسا، به نظر می رسد این خطه هم از شهرهای پرجمعیت دوران اشکانی بوده زیرا در زمینه آثار یافت شده شباهت هایی دارند
متاسفانه کاوش های باستان شناسی در شمال شرق کشور کمتر انجام شده است از همین روی اکنون در این سایت که دوران تاریخی متعدد از #ماد_ها، #هخامنشیان، #اشکانی و #ساسانیان را در برمی گیرد با خلاء کاوشی روبرو هستیم. در شهر باستانی ریوی بناهایی کشف شده ازجمله دژ، بارو، گورستان، انبار ذخیره آذوقه، فضای صنعتی و غیرصنعتی که نشانه وجود تمدن شهرنشینی است
تاریخچه کاوش باستانی محوطه تاریخی ریوی:
در ۱۳۴۶ توسط دکتر #نگهبان شناسایی و معرفی شد. در ۱۳۵۶ به دست #فائق_توحیدی با شماره ۷۲۰ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید. محوطه تاریخی ریوی بیش از ۱۱۰ هکتار وسعت دارد و مهم ترین بخش های باستان شناختی سطح آن تپه های سه گانه ریوی 'الف'، 'ب' و 'ث' هستند.
متاسفانه تخریب های زیادی در این تپه از سوی کوره های آجرپزی در سال های گذشته انجام شده اما اکنون محوطه این اثر تاریخی از دستبرد افراد محلی محافظت شده است.
با توجه به اهمیت علمی تپه ریوی، برنامه "پروژه باستانشناسی ریوی" برای ۷سال در این منطقه پیگیری می شود که از ۱۳۹۱ با تعیین عرصه و حریم محوطه و لایه نگاری تپه ریوی 'الف' آغازشد و در ۱۳۹۳ در قالب فصل دوم تپه ریوی 'ب'، کاوش لایه نگاری انجام شد.
خرداد۱۳۹۵ فصل سوم کاوش ها با هدف بررسی ژئوفیزیک و بررسی روشمند سطح محوطه انجام گرفت.
مهم ترین اهداف کاوشها:
شناسایی و مطالعه مواد باستان شناسی در شمال خراسان و فراهم کردن بستر پیوسته مطالعاتی، تبدیل محوطه ریوی به یک سایت محوری در مطالعات "دوران آهن و تاریخی" شمال شرق ایران
شباهت های تاریخی_تمدنی شهر ریوی با نسا ترکمنستان طبیعی است زیرا #نسا پایتخت اشکانیان بود بنابراین تمدن شهرنشینی جنوب کوه های کپه داغ(خراسان) با شمال این کوه ها(ترکمنستان) همسانی بسیار دارد.
البته برای بررسی شباهت ها نیاز به زمان بیشتر و سفر به مراکز تاریخی ترکمنستان نظیر #مرو، #عشق_آباد و #داش_اوغوز است.
شهرقدیم #نیشابور (خراسان رضوی امروز)در دوره اسلامی،الگوی حکومتی،شهرنشینی،تمدنی شهرهای #ترکمنستان #ازبکستان #قزاقستان #تاجیکستان #افغانستان بود
ترکمنستان تا پیش از #پیمان_آخال بین #روسیه و ایران #قاجار و جدایی سرزمین های شمال شرق ایران در۱۲۶۰ ( #ناصرالدین_شاه) وجودخارجی نداشت. اما امروز دولت مستقر آن، تمایلی به بیان ریشه ایرانی خود و برقراری پیوند با #فارسی_زبانان ندارد
⬅️ گزیده گزارش سال۱۳۹۵خبرگزاری ایرنا_ بجنورد ✍سیدحسین قدسی
باستان شناسان آلمانی و ایرانی برای یافتن حلقه مفقوده بخشی از تاریخ باستان در شهر دفن شده #ریوی #خراسان_شمالی (۴۵کیلومتری غرب #بجنورد) در تلاش هستند؛ با نیم نگاهی به ارتباط این شهر تاریخی با شهر تاریخی #نسا در #ترکمنستان
مناطق شمال شرق ایران و جنوب غربی #عشق_آباد در ترکمنستان، زادگاه سلسله #پارت و خاستگاه اصلی #اشکانیان بوده است و مرکز تصمیم گیری شاهان این سلسله ها، امااکنون در دل زمین فرو رفته.
باستان شناسان آلمانی در شهر تاریخی ریوی شهرستان #مانه و #سملقان خراسان شمالی برای یافتن قدیمی ترین حوزه مشترک تمدنی #ایران_کهن ( #ایران_زمین)کندوکاو کرده اند برای رمزگشایی حلقه های مفقوده تمدن ایرانی و فرهنگ سازان بشری.
اهمیت تپه تاریخی ریوی(شهر باستانی ریوی) چنان است که استاندار وقت خراسان شمالی، خواستار #ثبت_جهانی آن در #یونسکو شد.
مهناز مقدسی کارشناس ارشد رشته تاریخ در خراسان شمالی به خبرنگار ایرنا گفت: دوره حکومت #اشکانی بین سال های 256 قبل از میلاد و 224 میلادی در منابع تاریخی قید می شود یعنی حدود ۴۸۰ سال. تحقیقات درباره دولت اشکانی به علت منابع تاریخی اندک، کاری سخت است و احتمال دارد شهرهای زیادی از این سلسله همچنان در زیرخاک پنهان باشند.
#دیاکونوف یکی از تاریخ نویسان مشهور در کتاب«اشکانیان» خود به معرفی شهرهای این دوره پرداخته است و مینویسد:"شهرهایی از نوع #پولیس در دورهی #سلوکیان بنا شدند و تعداد این شهرها در زمان #پارت_ها به مراتب افزون گشت."
براساس نوشته این تاریخ نویس، شهر نسا در زمان اشکانیان رشد بسیار کرد و دیگر شهرهای این سلسله از جنوب رشته های کوه های #کپه_داغ و دریای #کاسپین( #خزر) تا دریاچه #آرال گسترش یافت.
محمدجواد جعفری، سرپرست هیات کاوش های باستان شناسی تپه تاریخی ریوی شهرستان مانه و سملقان: یافته های باستان شناسی و انجام آزمایش کربن14 روی نمونه های ذغالی نشان داد محوطه تاریخی ریوی در بردارنده شواهد #باستان_شناختی از دوران آهن ۲ تا دوران اسلامی است. تحقیقات گسترده درباره زندگی شهرنشینی در سایت تاریخی ریوی در حال انجام است اما، هنوز ارتباط آن با شهر تاریخی نسا ترکمنستان که ۱۵۰ کیلومتر با آن فاصله دارد انجام نشده است. به دلیل فاصله کم تپه ریوی با نسا، به نظر می رسد این خطه هم از شهرهای پرجمعیت دوران اشکانی بوده زیرا در زمینه آثار یافت شده شباهت هایی دارند
متاسفانه کاوش های باستان شناسی در شمال شرق کشور کمتر انجام شده است از همین روی اکنون در این سایت که دوران تاریخی متعدد از #ماد_ها، #هخامنشیان، #اشکانی و #ساسانیان را در برمی گیرد با خلاء کاوشی روبرو هستیم. در شهر باستانی ریوی بناهایی کشف شده ازجمله دژ، بارو، گورستان، انبار ذخیره آذوقه، فضای صنعتی و غیرصنعتی که نشانه وجود تمدن شهرنشینی است
تاریخچه کاوش باستانی محوطه تاریخی ریوی:
در ۱۳۴۶ توسط دکتر #نگهبان شناسایی و معرفی شد. در ۱۳۵۶ به دست #فائق_توحیدی با شماره ۷۲۰ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید. محوطه تاریخی ریوی بیش از ۱۱۰ هکتار وسعت دارد و مهم ترین بخش های باستان شناختی سطح آن تپه های سه گانه ریوی 'الف'، 'ب' و 'ث' هستند.
متاسفانه تخریب های زیادی در این تپه از سوی کوره های آجرپزی در سال های گذشته انجام شده اما اکنون محوطه این اثر تاریخی از دستبرد افراد محلی محافظت شده است.
با توجه به اهمیت علمی تپه ریوی، برنامه "پروژه باستانشناسی ریوی" برای ۷سال در این منطقه پیگیری می شود که از ۱۳۹۱ با تعیین عرصه و حریم محوطه و لایه نگاری تپه ریوی 'الف' آغازشد و در ۱۳۹۳ در قالب فصل دوم تپه ریوی 'ب'، کاوش لایه نگاری انجام شد.
خرداد۱۳۹۵ فصل سوم کاوش ها با هدف بررسی ژئوفیزیک و بررسی روشمند سطح محوطه انجام گرفت.
مهم ترین اهداف کاوشها:
شناسایی و مطالعه مواد باستان شناسی در شمال خراسان و فراهم کردن بستر پیوسته مطالعاتی، تبدیل محوطه ریوی به یک سایت محوری در مطالعات "دوران آهن و تاریخی" شمال شرق ایران
شباهت های تاریخی_تمدنی شهر ریوی با نسا ترکمنستان طبیعی است زیرا #نسا پایتخت اشکانیان بود بنابراین تمدن شهرنشینی جنوب کوه های کپه داغ(خراسان) با شمال این کوه ها(ترکمنستان) همسانی بسیار دارد.
البته برای بررسی شباهت ها نیاز به زمان بیشتر و سفر به مراکز تاریخی ترکمنستان نظیر #مرو، #عشق_آباد و #داش_اوغوز است.
شهرقدیم #نیشابور (خراسان رضوی امروز)در دوره اسلامی،الگوی حکومتی،شهرنشینی،تمدنی شهرهای #ترکمنستان #ازبکستان #قزاقستان #تاجیکستان #افغانستان بود
🔴بحران برای دریاچه #کاسپی #کاسپین
🔴بحران سمنان
#علیاصغر_یوسفنژاد نماينده #ساری و #مياندورود در واكنش به سخنان رئيس جمهور در میان مردم #سمنان درباره انتقال آب دريای #مازندران:
آقای رئیس جمهور!
دوران مصوبات فلهای و بدون كارشناسی در سفرهای استانی گذشته است.
انتقال آب دریای مازندران به استان سمنان خیانتی آشکار به محیط زیست مازندران است و عواقبی جبران ناپذیر دارد. اجازه اين كار را نمی دهيم و از حقوق #مازندران دفاع می كنيم.
⛔️ مخالفت نمایندگان گیلان با انتقال آب خزر به کویر #سمنان؛ پایگاه خبری رساگیل:
جعفرزاده: دریاچه #خزر، دریا و یا اقیانوس نیست. حجم آب آن محدود است و امکان انتقال ندارد.
عباسی: اجازه نمی دهیم دریاچه خزر به سرنوشت دریاچه #ارومیه دچار شود.
قربانی: انتقال آب خزر هزینه زیادی برای دولت در بر دارد که در حال حاضر مقدور نیست.
نیکفر: قرار نیست بدون مطالعه برای آبادانی ِسمنان، خزر را قربانی کنیم
حسنی: اگر قرار باشد آب خزر به کویر سمنان انتقال یابد، خون مردم غیرتمند شمال هم باید با آن منتقل شود
دلخوش: انتقال خزر به کویر، باعث خشکسالی منطقه ومشکلات اکوسیستمی می شود
@jolgeshomali
@LoversofIRAN
🔴بحران سمنان
#علیاصغر_یوسفنژاد نماينده #ساری و #مياندورود در واكنش به سخنان رئيس جمهور در میان مردم #سمنان درباره انتقال آب دريای #مازندران:
آقای رئیس جمهور!
دوران مصوبات فلهای و بدون كارشناسی در سفرهای استانی گذشته است.
انتقال آب دریای مازندران به استان سمنان خیانتی آشکار به محیط زیست مازندران است و عواقبی جبران ناپذیر دارد. اجازه اين كار را نمی دهيم و از حقوق #مازندران دفاع می كنيم.
⛔️ مخالفت نمایندگان گیلان با انتقال آب خزر به کویر #سمنان؛ پایگاه خبری رساگیل:
جعفرزاده: دریاچه #خزر، دریا و یا اقیانوس نیست. حجم آب آن محدود است و امکان انتقال ندارد.
عباسی: اجازه نمی دهیم دریاچه خزر به سرنوشت دریاچه #ارومیه دچار شود.
قربانی: انتقال آب خزر هزینه زیادی برای دولت در بر دارد که در حال حاضر مقدور نیست.
نیکفر: قرار نیست بدون مطالعه برای آبادانی ِسمنان، خزر را قربانی کنیم
حسنی: اگر قرار باشد آب خزر به کویر سمنان انتقال یابد، خون مردم غیرتمند شمال هم باید با آن منتقل شود
دلخوش: انتقال خزر به کویر، باعث خشکسالی منطقه ومشکلات اکوسیستمی می شود
@jolgeshomali
@LoversofIRAN