عاشقان ایران
469 subscribers
4.39K photos
2.35K videos
163 files
887 links
ادمین @Lovers_of_IRAN_bot
عاشقان ایران
از باختر تا خاور پهنکوه ایران
از دریاچه کاسپی تاجنوب دریای پارس
#ایران بزرگترین دلیل کنارهم بودن ما با همه تفاوتهاست

دغدغه های ملی

راهنما👈 https://t.me/LoversofIRAN/2531

https://instagram.com/LoversofIRAN اینستا
Download Telegram
#ترامپ بازهم نشان داد که در حد کشور #آمریکا نیست❗️

کاربرد واژه دروغین خلیج ع_ی
خطای بزرگی بود که #ملت_ایران از #اصولگرا #اصلاح_طلب #سلطنت_طلب و بخشی از اپوزیسیون را گرد #خلیچ_پارس آورد

@LoversofIRAN
👈اندیشه ملی که مصدق پرچمدارش بود، همواره یا خار چشم تمامیت خواهان بوده یا ایرانستیزان

#ماریا_بهمن_پور

@LoversofIRAN

حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.

حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.

دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.

بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.

نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.

اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.

۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.

اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.

مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.

روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران

@LoversofIRAN
👈درخشش زبان فارسی میان پادشاهان عثمانی

@LoversofIRAN

⬅️کاری ارزشمند از وحید بهمن:
کتیبه های ارزشمند در #استانبول #ترکیه که نشان می دهد پادشاهان #ترک_زبان #عثمانی نیز از واژگان زیبای #پارسی برای گذاردن لقب شاهانه بر خود استفاده می کردند. واژگانی که در #شاهنامه فردوسی بزرگ، زنده و برپاست. و این سندی بر گستره فرهنگ #ایرانشهری در سرزمین #آناتولی است.

کتیبه دیگری هم هست که نشان می دهد بیش از ۲۰۰ سال پیش نام زیبای #ایران_زمین از سوی #عثمانیان برای ایران جان ما، به کار برده می شده است. این کتیبه به خوبی یکی دیگر از دورغهای پانترک ها، #تجزیه_طلبان، #ایرانستیزان، و حتا بخشی از #سلطنت_طلب ها که نام بلند ایران را ساخته ی #رضا_شاه می دانند، نقش بر آب می کند.

ارزش کار وحید بهمن و هدف بزرگ و میهن پرستانه ی او آنجاست که در مبارزه با فرقه ی شیطانی #پانترکیسم، همه #ملت_ایران می توانند از سندهایی که او با موشکافی گزینش می کند، استفاده کنند و پاسخ بسیاری از یاوه ها و دروغ های #پانترک_ها را بدهند. در این هنگامه ی سربرآوردن انواع ایرانستیزان از شرق و غرب و شمال و جنوب، آگاهی و دانش، برترین و روشنترین ابزار ایرانیان میهن دوست برای مبارزه با اهریمن ایرانستیزی و سرسپردگی به فرهنگ های بیگانه (فرهنگ غربی، #ترکی و #عربی) است.

شوربختانه فرهنگ ایران_زمین که روزی از مرز چین تا آناتولی را به روشنی زیر پرچم برافراشته ی خود داشت، امروز در ناآگاهی و بی خبری #ایرانیان (چه مردم و چه بخشی از دولتمردان ایرانی) از داشته های ارزشمند خود، گاه در برابر ظاهر و زرق و برق کشوری چون ترکیه که مجبور است برای آفرینش فرهنگ و تمدن برای خود به میراث و دارایی ایران چنگ بیاندازد و آن را به نام خود جعل کند، در اندیشه ی اندک شماری از هم میهنان ناآگاه ما، کمرنگ یا بی رنگ شده است چنانکه به سوی سرسپردگی ترکیه کشانده شده اند! حال آنکه ایرانی را نسزد که سر به دیگری سپارد!


کتیبه هایی که نام های زیبای #پارسی را به عنوان لقب پادشاهان عثمانی نشان می دهد. 👇
https://t.me/Ir_Bahman/580

کتیبه ی نام "ایران زمین" در دوره #عثمانی در استانبول👇
https://t.me/Ir_Bahman/573د
👈مسیح علینژاد و نژادپرستی چپ غربی

با احترام به حق انتخاب #زنان برای پوشش؛ آیا به راستی #مسیح_علینژاد نماینده شایسته ای برای زن ایرانی است؟
به دید من میلیون ها زن ایرانی که دهه ها با متانت و شایستگی، حقوق خود را خواستارند و گام به گام با بردباری، جامعه را به آگاهی می رسانند، نماینده واقعی زنان ایرانند

@LoversofIRAN

✍🏻 احسان منصوری

🔹روزنامه گاردین رپورتاژ آگهی عجیبی در تمجید کتاب مسیح علینژاد منتشر کرده، مملو از دروغ‌های شاخدار! علینژاد خود را زندانی سیاسی نامیده و مدعی شده از ۷سالگی علیه حجاب اجباری مبارزه کرده. او می‌گوید در ایران پس از #انقلاب ریش گذاشتن و پوشیدن چادر مشکی اجباری بوده است!

گاردین روزنامه چپ و لیبرال اروپایی ست اما از جذبه برتری تمدنی (و در واقع برتری نژادی) که از قصه علینژاد احساس می‌کند نمی‌تواند بگذرد. گیرم که مانند فاکس نیوز مدافع حمله نظامی به ایران نباشد. اما درجایگاه روزنامه چپگرای جهان متمدن، از مبارزه دخترکِ روستاییِ غربی شده، ذوق زده می‌شود. علینژاد راه رشد در رسانه غربی را خوب می‌شناسد و خودش را به عنوان محصول به رسانه می‌فروشد: تصویر یک قربانی که حالا نماینده قربانی‌های دیگر است.

پیشتر نویسندگانی مانند #اسد‌_بیگ نقدهای درخشانی درباره برکشیدن #ملاله_یوسف_‌زی در غرب نوشته بودند که عینا درباره علینژاد قابل انطباق است. دختر روستایی که در خانواده‌ای مذهبی و جغرافیایی بدوی به دنیا آمده و تحت سلطه حاکمان متحجر محبوس بوده. حالا پایش به غرب(این تنها جزیره تمدن) رسیده و موهایش را در باد رها کرده. او می‌خواهد باقی دختران روستا را از دست مردانی وحشی نجات دهد تا آن‌ها هم باد را در موهایشان حس کنند.

شوهای علینژاد همان چیزی ست که غرب برای ارضای #نژاد_پرستی و مشروع سازی دخالتش در شرق نیاز دارد. آنها باید به شرق بیایند تا زنان مظلوم اینجا را از دست مردان عقب مانده‌ و حکومت‌های متحجر نجات دهند. درست در این لحظه است که #حجاب تبدیل به اسلحه‌ای تبلیغاتی می شود.

علینژاد در کتابش می‌گوید “من موهای زیادی داشتم، صدای بلندی داشتم، من برای آنها زیادی زن بودم” و در ادامه زنان ایران را "گروگان" می‌نامد. این همان تکنیک استفاده از جاذبه زنانه در آگهی‌های بازرگانی ست. آگهی بازرگانی که پیروزمندانه می‌گوید ما با فشار بر #ایران داریم این زنان گروگان را آزاد می‌کنیم.

علینژاد از سوئد تا بلژیک و از انگلستان تا #آمریکا در سفر است و سیاستمداران را با این اسلحه تحت فشار می‌گذارد تا به ایران نروند و با ایران مراوده نکنند. چرا که زنان بسیاری منتظر کمک غربی‌های متمدن برای از سر برداشتن حجاب اند و برداشتن حجاب همانا سعادت زن ایرانی است.

آنچه که رسانه غربی بازگو نمی‌کند، صدها هزار زن ایرانی‌اند که در اثر تحریم‌ وفشارهای خارجی، تغذیه، بهداشت، تحصیل و همه شاخص‌های زندگی‌شان آسیب دیده‌اند. غرب در حالی به حمایت خود از کمپین علینژاد می‌بالد که ۴۰میلیون زن ایرانی را #تحریم تمام عیار اقتصادی کرده بود.

موهای رها شده در بادِ علینژاد، تصویر آن زن بیمار که دسترسی به دارو ندارد، یا آن دختر تحصیل‌کرده که شغلش در اثر تحریم از بین رفته را محو می‌کند. آن زنی سوژه رسانه غربی باید بشود که تاییدکننده برتری تمدنی و اخلاقی آنها باشد. تصویری که به فشار و حتی جنگ علیه ایران مشروعیت بدهد. این الگوی کلاسیک #استعمار ست.

اروپایی‌ها وقتی آمریکای جنوبی، هند یا آفریقا را غارت می‌کردند، خود را مشغول «متمدن کردن» جوامع بدوی می‌دانستند. حالا هم از فاکس نیوز تا گاردین، رابطه غرب با شرق را به مثابه رابطه«متمدن» و «بربر»نمایش می‌دهند. نه آنچنان که باید، مانند «متجاوز» و «قربانی».

علینژاد یک پروژه است با پول مستقیم رسانه دولت #ترامپ (صدای آمریکا)، لابی #سلطنت‌_طلب‌ (من‌وتو) و موسسه UN watch (لابی #اسراییل در شورای حقوق بشر). وقتی ترامپ نمی‌تواند کشورهایی مانند سوئد و بلژیک را وادار به قطع رابطه با ایران بکند، (امثال) علینژاد به آن کشور‌ها می‌روند و اسلحه حجاب را بر پیشانی سیاستمدارانشان می‌گذارند. در پارلمان سوئد سیاستمداران این کشور را مواخذه می‌کند که وقتی در ایران حجاب داشتید به زن ایرانی پشت کردید.

اینگونه علینژاد تلاش می‌کند معدود ارتباطات اقتصادی ایران را تحت الشعاع حجاب قراردهد. درست مانند لابی UANI که تمام شرکت‌های غربی را برای معامله با ایران تحت فشار می‌گذارد.
حاصل کار علینژاد روشن است. غرب هیچ کمکی به بهبود وضع حجاب نخواهد کرد اما با قطع رابطه، تحریم و فشار همه جانبه به زندگی ۴۰میلیون زن ایرانی آسیب خواهد زد

این آسیب نه تنها شاخص‌ زندگی زنان ایرانی را شدیدا کاهش می‌دهد بلکه تلاش ۴۰ساله آنها برای رفع حجاب اجباری را مختل می‌کند
هرچه حجاب به مثابه اسلحه‌ای علیه امنیت ایران به کار رود، مقاومت حکومت دربرابر جنبش مبارزه با حجاب اجباری نیز بیشتر می شود
Forwarded from عاشقان ایران
👈اندیشه ملی که مصدق پرچمدارش بود، همواره یا خار چشم تمامیت خواهان بوده یا ایرانستیزان

#ماریا_بهمن_پور

@LoversofIRAN

حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.

حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.

دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.

بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.

نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.

اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.

۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.

اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.

مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.

روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران

@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈اندیشه ملی که مصدق پرچمدارش بود، همواره یا خار چشم تمامیت خواهان بوده یا ایرانستیزان

#ماریا_بهمن_پور

@LoversofIRAN

حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.

حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.

دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.

بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.

نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.

اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.

۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.

اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.

مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.

روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران

@LoversofIRAN
عاشقان ایران
🎥 #سینمای_ایران 📚 #تاریخی #سیاسی 📺 تیزر ۲ دقیقه ای فیلم دیدنی «کودتای ۵۳» #مصدق #کودتا #انگلیس #آمریکا #چرچیل 🎞 فیلم «کودتای ۵۳» روایتی مستند از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ /1953/ در ایران علیه دولت دکتر مصدق است. ساخت این اثر ۸ سال طول کشید. ■این فیلم محصول…
📌 #سیاسی 💰 #اقتصادی 📚 #تاریخی



👈۱۲ بهمن سالروز ملی شدن صنعت شیلات و ماهیگیری ایران در دولت دکترمصدق گرامی باد


🔸توده ای ها پس از ملی_شدن صنعت شیلات ایران گفتند:
مصدق فرمان اربابان امپریالیست اش را اجرا کرد!!!

✴️ ملی شدن صنعت ماهی و شیلات ایران، یکی از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران است که در ۱۲ بهمن سال ۱۳۳۱ خورشیدی، و در دوره زمامداری دکتر محمد مصدق به انجام رسید. این واقعه در راستای #سیاست_موازنه_منفی دولت مصدق (ندادن امتیاز به هیچ دولت بیگانه ای) ارزیابی می‌شود.

در دی ماه ۱۳۳۱ شوروی برای تمدید امتیاز #انحصار_کشتیرانی_شوروی در دریای خزر و شیلات در اطراف بندرهای ایرانی این دریاچه (قراردادی کاملا استعماری که تنها کشتی های شوروری اجاره رفت و آمد در دریاچه #کاسپی/ #خزر را داشتند و نه حتی کشتی های ایرانی!) به دولت مصدق پیشنهادهایی داد. این امتیاز، در گذشته(در زمان #محمد_شاه #قاجار) ابتدا به یک تبعه #روس تزاری به نام #لیانازوف داده شده بود و مدت آن در ۱۳۰۳ به سر می آمد.

#رضا_شاه هم در زمان زمامداری خود موافقت کرده بود امتیاز مزبور برای ۲۵ سال دیگر به شوروی انتقال یابد! توافقنامه #شیلات که توسط رضاشاه در ۱۳۰۶/۱۹۲۷ امضا شده بود، نفعی برای ایران نداشت زیرا به قول فرهاد دیبا پرداخت پول‌ها به روبل انجام می‌شد، شوروی تعیین نرخ و فروش را کنترل می‌کرد، و همه حساب و کتاب‌ها را در اختیار داشت. این وضع چاره‌ای جز قبول هر آنچه شوروی می‌خواست برای ایران نمی‌گذاشت. دکتر مصدق در همان زمان (رضاشاه) که نماینده #مجلس بود با این تمدید امتیاز مخالفت کرد.

بازهم دولت شوروی پیش از پایان مهلت مجدد امتیاز، در دی ماه ۱۳۳۱، خواهان تمدید قرارداد برای مدتی دیگر شد! (اینبار اما مصدق نخست وزیر ایران بود و #محمدرضا_شاه پادشاه ایران) مصدق درخواست شوروی را رد کرد و به سفیر آن کشور گفت؛ از ایران در حالی که #امتیاز_نفت_انگلیس را(که هنوز چند دهه به پایان آن مانده است) لغو می کند، نباید انتظار واگذاری دوباره #امتیاز_شیلات_شمال به #روس ها را داشته باشند.

در ۱۴ بهمن ۱۳۳۱ «به سوی آینده» (روزنامه حزب توده) نوشت:
«واقعیت امر این است که دولت ایران نماینده فئودال ها، زمینداران بزرگ و سرمایه داران عمده ای است که وابسته به امپریالیسم هستند، به همین جهت نمی تواند با سیاست دولت شوروی همراه شود، سیاستی که تامین صلح، آزادی و خوشبختی توده های تمامی مردم جهان را بر عهده دارد.»
«به سوی آینده» و «شهباز» (دو روزنامه حزب توده) ابتدا منکر این شدند که دولت شوروی خواهان تمدید امتیاز شیلات بوده است، اما به دنبال اعلام این مطلب از سوی خبرگزاری تاس، آنها نیز حرفشان را پس گرفتند.

"مردم" (ارگان رسمی حزب توده) در ۲۳ بهمن نظر رسمی حزب را در این مورد بیان کرد:
«روز اول بهمن ماه ۱۳۳۱ به سبب توقف عملیات شرکت شیلات ایران! دولت شوروی به دولت ایران پیشنهاد تمدید فعالیت های شرکت را برای مدت بیشتری داد. این پیشنهاد کاملا به نفع مردم ما و کشور ما بود. با وجود این، و به رغم این همه حقایق بدیهی، دولت مصدق بر خلاف منافع مردم ما و کشور ما و در راستای اجرای فرامین اربابان خارجی اش، رسما به پیشنهاد اتحاد شوروی پاسخ داد و اعلام کرد دولت او قصد تمدید فعالیت شرکت مشترک ایران و شوروی را ندارد. مردم ایران این اقدام ضد ملی مصدق را عمل زشتی تلقی می کنند و معتقدند که انگیزه این اقدام دشمنی با منافع مردم و پیروی از اربابان امپریالیست کسانی است که سر رشته سیاست کنونی ایران را در دست دارند.»

/بنکده ها:
مصدق و نبرد قدرت- همایون کاتوزیان،۲۵۳-۲۵۵
فرهاد دیبا، محمد مصدق، ص ۱۶۷/
/از کانال مصدق به روایت تاریخ و اسناد @mohammadmosaddegh /
#ملی #ملی_گرایی #ملی_شدن #صنعت_شیلات #صنعت_ماهی #صنعت_نفت #صنعت_شیلات_ایران #پهلوی #پهلوی_اول #پهلوی_دوم #مصدق #محمد_مصدق #توده #حزب_توده #روسیه #امریکا #انگلیس #امپریالیست #شوروی #کمونیست

🆚 عاشقان ایران:
درباره مصدق انچه بسیار نارواست و به ستم، اینست که هم از سوی دلدادگان بلوک شرق و هم بلوک غرب، مورد اتهام و هجمه است، یعنی هم از سوی بخشی از #سلطنت_طلب های تندرو و هم از سوی بخشی از #توده_ای های تندرو!!!
عناصر حزب توده به مصدق اتهام همکاری با امپریالیسم را میزدند چون دست روسیه _ارباب توده ای ها_ را از منابع ارزنده آبزیان و #ماهی_دریای_شمال_ایران کوتاه کرده بود. حزب توده ایران، به همین راحتی و روشنی، سرسپرده کمونیسم بود و به خدمتگزار #ملت_ایران، به جرم ایستادن در برابر اربابش چنین ناروا تهمت می زد! دردناکتر انکه از آنسو هم گروه وابسته به غرب _امریکا و انگلیس_ به مصدق اتهام همکاری با روسیه و حزب توده را می زدند چون در برابر غربی ها ایستادگی کرده بود و از منابع #نفت_جنوب_ایران هم دست آنها را بریده بود!
عجبا از تنهایی این مرد خدمتگزار ملت و میهن!


💌 عاشقان ایران
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈اندیشه ملی که مصدق پرچمدارش بود، همواره یا خار چشم تمامیت خواهان بوده یا ایرانستیزان

#ماریا_بهمن_پور

@LoversofIRAN

حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.

حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.

دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.

بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.

نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.

اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.

۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.

اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.

مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.

روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران

@LoversofIRAN
#درسهای_تاریخ📚

۲۴ اسفند زادروز #رضا_شاه

⬆️فیلم بالا را #سلطنت_طلب ها در ستایش او ساخته اند، برخی واقعیتها و خدمات #پهلوی اول

فیلم پایین کارشناسان #جمهوری_اسلامی هستند که علیه او سخن می گویند و آنهم واقعیاتی تلخ دارد؛ از دست دادن کوههای #آرارات #هیرمند #اروندرود به فرمان او

مخالفان به تحقیرش گویند: بیسواد بود.
اما من می گویم خوشا بر بیسوادی که آرزوهای بزرگ برای کشورش داشت و تلاش فراوان و خستگی ناپذیرکرد تا ایران پرزخم را سرپاکن؛ هرچند خطاهایی بزرگ داشت

او دیکتاتوری مستبد بود، اما عاشق ایران. اشتباهاتی داشت، گاه بسیار بزرگ که برخی آنرا خیانت می نامند، اما من از سر ناآگاهی می دانم، نه آگاهی

هدف او حفظ و ساختن ایران خسته و از هم گسیخته بود و برقراری امنیت و رهایی از چنگ استعمارگران کفتارصفت!

یادبگیریم #تاریخ_ایران را بدون غرض و مرض و جانبداری بیان کنیم. وقتی از شخصیت های سیاسی کشور سخن می گوییم، خطاهای بزرگ آنها را به نفع جریان سیاسی هوادارشان کم و کاست و حذف و خدماتشان را به نفع مخالفانشان بایکوت نکنیم

بگذاریم تاریخ کامل روایت شود تا درسهای آن چراغ راه نسلهای ایران باشد.


عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
⚡️حتی صدای #سلطنت_طلب ها هم در آمد از این خیمه شب بازی "دادگاه #آبان 98"

دریغ از یک #پرچم_ایران در 5 روز این نمایش ضدایرانی! در عوض حضور پررنگ #تجزیه طلبان در صف نخست دادگاه!

حتی نگذاشتند دستکم در روز آخر، پرچم #شیروخورشید ایرانی وارد سالن شود!
شادی امین فورا ایرانیان با این پرچم را از سالن بیرون کرد!

حالا بماند از شهادت هایی که آمیخته از راست و دروغ بود و برخی چنان ادعاهایی می کردند که شنونده عاقل شاخ در می آورد!

از خون قربانیان و ستمدیدگان آبان سیاه برای اینها نان چرب و پول خوبی درآمده. اگرچه برای خانواده ها دادخواهی واقعی رخ نداده.
#کاسبان_خون

#شادی_امین #شادی_صدر #شیرین_عبادی رسوایان کاسب در صنعت حقوق بشر ابزاری


💌 عاشقان ایران
@LoversofIRAN