👈دربارهی روانشاد، ایرج افشار، از زبان استاد محمدرضا شفیعیکدکنی، برای ۱۶ مهر، زادروز ایرج افشار، #پدر_کتابشناسی ایران
@LoversofIRAN
⬅️نیم قرن با او زندگی کردم
به بهانهء زادروزش
قصد ندارم كه به میدانهای فراخ و پهناور كارهای او، حتی كوچكترین اشارهای داشته باشم؛ ولی از یادآوریِ این نكته ناگزیرم كه بگویم: در میانِ پژوهشگران قرن بیستم #ایران، میراث كمتر كسی به پهناوری و باروَری و تنوّع و سودمندی میراثِ اوست. این میراث مجموعه بیشمار و گستردهای از سندها، متنها، یادداشتها، خاطرهها، سفرنامهها و «فكت»هاست و كوچكترین ضمیمهای از انشانویسی و عبارتپردازیهای رایج در میان معاصران ما را ندارد و از هرگونه مبالغه مستعار بركنار است. او از «محققانی» نبود كه «متن» دیگران را بَدل به «حاشیه» كند و حاشیة دیگران را بَدَل به متن و با ارجاعاتِ دكوراتیو اینترنتی آن را در چشم مردمان بیاراید. اكنونیان و آیندگان به سطرْ سطرِ نوشتهها و یادداشتهای او نیاز دارند و این نیاز، روز به روز، رویْ در افزونی خواهد داشت، چه در جهانِ ایرانی و چه در میانِ اَنیران.
حدود نیمقرن با او زندگی كردم، در كوه و دشت، در سفر و حضر، در وطن و سرزمینهای بیگانه، و یك جملهی سیاسی از او نشنیدم. او روزنامه نمیخواند و در منزلش رادیو و تلویزیون نداشت.
یك بار كه بعضی دوستان به ضرورتی میخواستند، در ساعاتی كه مهمان او بودند، برنامهای را در تلویزیون ببینند، مجبور شدند تلویزیون سرایْدارِ منزل او را بیاورند و برنامهی موردنظر خویش را تماشا كنند. به راستی او، اهل سیاست نبود و اهل هیچ حزب و دستهای نبود ولی یك سیاست بزرگ را همواره پیش چشم داشت و با آن زندگی میكرد و آن سیاست، مصلحتْاندیشی دربارهی سرنوشت جهانِ ایرانی بود.
به همین دلیل، هم موردِ احترام دكتر محمد #مصدق، و #اللهیار_صالح بود و هم مستشار مؤتمن #سیدحسن_تقی_زاده.
در مراكز علمی جهان و در حوزههای #ایرانشناسی دانشگاههای كره زمین، هیچكس از معاصران ما، اعتبار و حرمت #ایرج_افشار را ندارد. البته، در کنارِ او، #احسان_یارشاطر را هم به یاد میآورم.
در غربالی كه ذهنِ من از مردانِ بزرگ قرن بیستم #ایران، در عرصهی فرهنگ كرده است، ایرج افشار یكی از دانههای دُرشتی است كه در كنار #علامه_قزوینی، #سیدحسن_تقیزاده، #محمدعلی_فروغی، #علیاصغر_حکمت، #ابراهیم_پورداود، #علّامه_شیخ_آقابزرگ_تهرانی، #بدیعالزمان_فروزانفر، سیداحمد #كسروی، #اقبال_آشتیانی، #پرویز_ناتل_خانلری، #غلامحسین_مصاحب، علیاكبر #دهخدا، #صادق_هدایت، #ملک_الشعراء_بهار و #نیما_یوشیج قرار میگیرد؛ بیآنكه وَجهِ مشابهتِ خاصّی با هیچکدام ایشان داشته باشد و یا تكرار یكی از آنها بشمار آید.
او ایرج افشار است و بس...
رها از هر عنوان و لقبی.
پژوهشگرانِ عرصهی #ایرانشناسی در جهان، در حوزههای تاریخ، مردمشناسی، ادبیّات فارسی، باستانشناسی، كتابشناسی و كتابداری و اطّلاعرسانی، همواره، در آثار خویش وامدار ایرج افشار بودهاند و خواهند بود.
بزرگا مردا كه او بود و دریغا و بسیار بار دریغا كه به پنجاه چهرهی ممتاز هم نمیتوان جای خالیِ آن یگانه را پُر كرد.
https://t.me/sereshk1318/31
محمدرضا #شفیعی_کدکنی
مجله بخارا، شماره ۸۱
فرزانه فروتن ایران مدار ما
#ايرج_افشار
@LoversofIRAN
⬅️ گزیده ای از زندگی نامه ایرج_افشار
زاده ۱۶ مهر ۱۳۰۴ تهران
درگذشته ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ تهران
او پژوهشگر فرهنگ و تاریخ و ادبیات فارسی، #ایرانشناس، کتابشناس، نسخهپژوه، نویسنده و استاد دانشگاه بود
افشار سابقه تدریس در دانشگاههای داخل و خارج کشور از جمله: دانشگاه #برن (سویس)، دانشگاه #ساپورو (ژاپن)، و #دانشگاه_تهران را داشت.
وی پایهگذار #کتابخانه_مرکزی_دانشگاه_تهران و معروف به پدر کتابشناسی ایران است. محمود افشار یزدی پدر اوست.
ایرج افشار طی قریب به ۶۵ سال کوششهای پژوهشی بیش از ۳۰۰ کتاب و ۳۰۰۰ مقاله در زمینههای کتابشناسی و کتابداری، تاریخ، جغرافیا،جغرافیای تاریخی، فرهنگ مردم و موضوعهای دیگر تألیف و تصنیف و تصحیح کرده است. کتابخانه بزرگ و گرانبهای ایرج افشار در مرکز "دائرةالمعارف بزرگ اسلامی" محفوظ است.
از کانال دکتر شفیعی کدکنی @shafiei_kadkani
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
⬅️نیم قرن با او زندگی کردم
به بهانهء زادروزش
قصد ندارم كه به میدانهای فراخ و پهناور كارهای او، حتی كوچكترین اشارهای داشته باشم؛ ولی از یادآوریِ این نكته ناگزیرم كه بگویم: در میانِ پژوهشگران قرن بیستم #ایران، میراث كمتر كسی به پهناوری و باروَری و تنوّع و سودمندی میراثِ اوست. این میراث مجموعه بیشمار و گستردهای از سندها، متنها، یادداشتها، خاطرهها، سفرنامهها و «فكت»هاست و كوچكترین ضمیمهای از انشانویسی و عبارتپردازیهای رایج در میان معاصران ما را ندارد و از هرگونه مبالغه مستعار بركنار است. او از «محققانی» نبود كه «متن» دیگران را بَدل به «حاشیه» كند و حاشیة دیگران را بَدَل به متن و با ارجاعاتِ دكوراتیو اینترنتی آن را در چشم مردمان بیاراید. اكنونیان و آیندگان به سطرْ سطرِ نوشتهها و یادداشتهای او نیاز دارند و این نیاز، روز به روز، رویْ در افزونی خواهد داشت، چه در جهانِ ایرانی و چه در میانِ اَنیران.
حدود نیمقرن با او زندگی كردم، در كوه و دشت، در سفر و حضر، در وطن و سرزمینهای بیگانه، و یك جملهی سیاسی از او نشنیدم. او روزنامه نمیخواند و در منزلش رادیو و تلویزیون نداشت.
یك بار كه بعضی دوستان به ضرورتی میخواستند، در ساعاتی كه مهمان او بودند، برنامهای را در تلویزیون ببینند، مجبور شدند تلویزیون سرایْدارِ منزل او را بیاورند و برنامهی موردنظر خویش را تماشا كنند. به راستی او، اهل سیاست نبود و اهل هیچ حزب و دستهای نبود ولی یك سیاست بزرگ را همواره پیش چشم داشت و با آن زندگی میكرد و آن سیاست، مصلحتْاندیشی دربارهی سرنوشت جهانِ ایرانی بود.
به همین دلیل، هم موردِ احترام دكتر محمد #مصدق، و #اللهیار_صالح بود و هم مستشار مؤتمن #سیدحسن_تقی_زاده.
در مراكز علمی جهان و در حوزههای #ایرانشناسی دانشگاههای كره زمین، هیچكس از معاصران ما، اعتبار و حرمت #ایرج_افشار را ندارد. البته، در کنارِ او، #احسان_یارشاطر را هم به یاد میآورم.
در غربالی كه ذهنِ من از مردانِ بزرگ قرن بیستم #ایران، در عرصهی فرهنگ كرده است، ایرج افشار یكی از دانههای دُرشتی است كه در كنار #علامه_قزوینی، #سیدحسن_تقیزاده، #محمدعلی_فروغی، #علیاصغر_حکمت، #ابراهیم_پورداود، #علّامه_شیخ_آقابزرگ_تهرانی، #بدیعالزمان_فروزانفر، سیداحمد #كسروی، #اقبال_آشتیانی، #پرویز_ناتل_خانلری، #غلامحسین_مصاحب، علیاكبر #دهخدا، #صادق_هدایت، #ملک_الشعراء_بهار و #نیما_یوشیج قرار میگیرد؛ بیآنكه وَجهِ مشابهتِ خاصّی با هیچکدام ایشان داشته باشد و یا تكرار یكی از آنها بشمار آید.
او ایرج افشار است و بس...
رها از هر عنوان و لقبی.
پژوهشگرانِ عرصهی #ایرانشناسی در جهان، در حوزههای تاریخ، مردمشناسی، ادبیّات فارسی، باستانشناسی، كتابشناسی و كتابداری و اطّلاعرسانی، همواره، در آثار خویش وامدار ایرج افشار بودهاند و خواهند بود.
بزرگا مردا كه او بود و دریغا و بسیار بار دریغا كه به پنجاه چهرهی ممتاز هم نمیتوان جای خالیِ آن یگانه را پُر كرد.
https://t.me/sereshk1318/31
محمدرضا #شفیعی_کدکنی
مجله بخارا، شماره ۸۱
فرزانه فروتن ایران مدار ما
#ايرج_افشار
@LoversofIRAN
⬅️ گزیده ای از زندگی نامه ایرج_افشار
زاده ۱۶ مهر ۱۳۰۴ تهران
درگذشته ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ تهران
او پژوهشگر فرهنگ و تاریخ و ادبیات فارسی، #ایرانشناس، کتابشناس، نسخهپژوه، نویسنده و استاد دانشگاه بود
افشار سابقه تدریس در دانشگاههای داخل و خارج کشور از جمله: دانشگاه #برن (سویس)، دانشگاه #ساپورو (ژاپن)، و #دانشگاه_تهران را داشت.
وی پایهگذار #کتابخانه_مرکزی_دانشگاه_تهران و معروف به پدر کتابشناسی ایران است. محمود افشار یزدی پدر اوست.
ایرج افشار طی قریب به ۶۵ سال کوششهای پژوهشی بیش از ۳۰۰ کتاب و ۳۰۰۰ مقاله در زمینههای کتابشناسی و کتابداری، تاریخ، جغرافیا،جغرافیای تاریخی، فرهنگ مردم و موضوعهای دیگر تألیف و تصنیف و تصحیح کرده است. کتابخانه بزرگ و گرانبهای ایرج افشار در مرکز "دائرةالمعارف بزرگ اسلامی" محفوظ است.
از کانال دکتر شفیعی کدکنی @shafiei_kadkani
@LoversofIRAN
Telegram
محمدرضا شفیعیکدکنی
16 مهر زادروز استاد ایرج افشار، پدر کتابشناسی ایران، گرامی باد
@sereshk1318
@sereshk1318
Forwarded from عاشقان ایران
👈دربارهی روانشاد، ایرج افشار، از زبان استاد محمدرضا شفیعیکدکنی، برای ۱۶ مهر، زادروز ایرج افشار، #پدر_کتابشناسی ایران
@LoversofIRAN
⬅️نیم قرن با او زندگی کردم
به بهانهء زادروزش
قصد ندارم كه به میدانهای فراخ و پهناور كارهای او، حتی كوچكترین اشارهای داشته باشم؛ ولی از یادآوریِ این نكته ناگزیرم كه بگویم: در میانِ پژوهشگران قرن بیستم #ایران، میراث كمتر كسی به پهناوری و باروَری و تنوّع و سودمندی میراثِ اوست. این میراث مجموعه بیشمار و گستردهای از سندها، متنها، یادداشتها، خاطرهها، سفرنامهها و «فكت»هاست و كوچكترین ضمیمهای از انشانویسی و عبارتپردازیهای رایج در میان معاصران ما را ندارد و از هرگونه مبالغه مستعار بركنار است. او از «محققانی» نبود كه «متن» دیگران را بَدل به «حاشیه» كند و حاشیة دیگران را بَدَل به متن و با ارجاعاتِ دكوراتیو اینترنتی آن را در چشم مردمان بیاراید. اكنونیان و آیندگان به سطرْ سطرِ نوشتهها و یادداشتهای او نیاز دارند و این نیاز، روز به روز، رویْ در افزونی خواهد داشت، چه در جهانِ ایرانی و چه در میانِ اَنیران.
حدود نیمقرن با او زندگی كردم، در كوه و دشت، در سفر و حضر، در وطن و سرزمینهای بیگانه، و یك جملهی سیاسی از او نشنیدم. او روزنامه نمیخواند و در منزلش رادیو و تلویزیون نداشت.
یك بار كه بعضی دوستان به ضرورتی میخواستند، در ساعاتی كه مهمان او بودند، برنامهای را در تلویزیون ببینند، مجبور شدند تلویزیون سرایْدارِ منزل او را بیاورند و برنامهی موردنظر خویش را تماشا كنند. به راستی او، اهل سیاست نبود و اهل هیچ حزب و دستهای نبود ولی یك سیاست بزرگ را همواره پیش چشم داشت و با آن زندگی میكرد و آن سیاست، مصلحتْاندیشی دربارهی سرنوشت جهانِ ایرانی بود.
به همین دلیل، هم موردِ احترام دكتر محمد #مصدق، و #اللهیار_صالح بود و هم مستشار مؤتمن #سیدحسن_تقی_زاده.
در مراكز علمی جهان و در حوزههای #ایرانشناسی دانشگاههای كره زمین، هیچكس از معاصران ما، اعتبار و حرمت #ایرج_افشار را ندارد. البته، در کنارِ او، #احسان_یارشاطر را هم به یاد میآورم.
در غربالی كه ذهنِ من از مردانِ بزرگ قرن بیستم #ایران، در عرصهی فرهنگ كرده است، ایرج افشار یكی از دانههای دُرشتی است كه در كنار #علامه_قزوینی، #سیدحسن_تقیزاده، #محمدعلی_فروغی، #علیاصغر_حکمت، #ابراهیم_پورداود، #علّامه_شیخ_آقابزرگ_تهرانی، #بدیعالزمان_فروزانفر، سیداحمد #كسروی، #اقبال_آشتیانی، #پرویز_ناتل_خانلری، #غلامحسین_مصاحب، علیاكبر #دهخدا، #صادق_هدایت، #ملک_الشعراء_بهار و #نیما_یوشیج قرار میگیرد؛ بیآنكه وَجهِ مشابهتِ خاصّی با هیچکدام ایشان داشته باشد و یا تكرار یكی از آنها بشمار آید.
او ایرج افشار است و بس...
رها از هر عنوان و لقبی.
پژوهشگرانِ عرصهی #ایرانشناسی در جهان، در حوزههای تاریخ، مردمشناسی، ادبیّات فارسی، باستانشناسی، كتابشناسی و كتابداری و اطّلاعرسانی، همواره، در آثار خویش وامدار ایرج افشار بودهاند و خواهند بود.
بزرگا مردا كه او بود و دریغا و بسیار بار دریغا كه به پنجاه چهرهی ممتاز هم نمیتوان جای خالیِ آن یگانه را پُر كرد.
https://t.me/sereshk1318/31
محمدرضا #شفیعی_کدکنی
مجله بخارا، شماره ۸۱
فرزانه فروتن ایران مدار ما
#ايرج_افشار
@LoversofIRAN
⬅️ گزیده ای از زندگی نامه ایرج_افشار
زاده ۱۶ مهر ۱۳۰۴ تهران
درگذشته ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ تهران
او پژوهشگر فرهنگ و تاریخ و ادبیات فارسی، #ایرانشناس، کتابشناس، نسخهپژوه، نویسنده و استاد دانشگاه بود
افشار سابقه تدریس در دانشگاههای داخل و خارج کشور از جمله: دانشگاه #برن (سویس)، دانشگاه #ساپورو (ژاپن)، و #دانشگاه_تهران را داشت.
وی پایهگذار #کتابخانه_مرکزی_دانشگاه_تهران و معروف به پدر کتابشناسی ایران است. محمود افشار یزدی پدر اوست.
ایرج افشار طی قریب به ۶۵ سال کوششهای پژوهشی بیش از ۳۰۰ کتاب و ۳۰۰۰ مقاله در زمینههای کتابشناسی و کتابداری، تاریخ، جغرافیا،جغرافیای تاریخی، فرهنگ مردم و موضوعهای دیگر تألیف و تصنیف و تصحیح کرده است. کتابخانه بزرگ و گرانبهای ایرج افشار در مرکز "دائرةالمعارف بزرگ اسلامی" محفوظ است.
از کانال دکتر شفیعی کدکنی @shafiei_kadkani
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
⬅️نیم قرن با او زندگی کردم
به بهانهء زادروزش
قصد ندارم كه به میدانهای فراخ و پهناور كارهای او، حتی كوچكترین اشارهای داشته باشم؛ ولی از یادآوریِ این نكته ناگزیرم كه بگویم: در میانِ پژوهشگران قرن بیستم #ایران، میراث كمتر كسی به پهناوری و باروَری و تنوّع و سودمندی میراثِ اوست. این میراث مجموعه بیشمار و گستردهای از سندها، متنها، یادداشتها، خاطرهها، سفرنامهها و «فكت»هاست و كوچكترین ضمیمهای از انشانویسی و عبارتپردازیهای رایج در میان معاصران ما را ندارد و از هرگونه مبالغه مستعار بركنار است. او از «محققانی» نبود كه «متن» دیگران را بَدل به «حاشیه» كند و حاشیة دیگران را بَدَل به متن و با ارجاعاتِ دكوراتیو اینترنتی آن را در چشم مردمان بیاراید. اكنونیان و آیندگان به سطرْ سطرِ نوشتهها و یادداشتهای او نیاز دارند و این نیاز، روز به روز، رویْ در افزونی خواهد داشت، چه در جهانِ ایرانی و چه در میانِ اَنیران.
حدود نیمقرن با او زندگی كردم، در كوه و دشت، در سفر و حضر، در وطن و سرزمینهای بیگانه، و یك جملهی سیاسی از او نشنیدم. او روزنامه نمیخواند و در منزلش رادیو و تلویزیون نداشت.
یك بار كه بعضی دوستان به ضرورتی میخواستند، در ساعاتی كه مهمان او بودند، برنامهای را در تلویزیون ببینند، مجبور شدند تلویزیون سرایْدارِ منزل او را بیاورند و برنامهی موردنظر خویش را تماشا كنند. به راستی او، اهل سیاست نبود و اهل هیچ حزب و دستهای نبود ولی یك سیاست بزرگ را همواره پیش چشم داشت و با آن زندگی میكرد و آن سیاست، مصلحتْاندیشی دربارهی سرنوشت جهانِ ایرانی بود.
به همین دلیل، هم موردِ احترام دكتر محمد #مصدق، و #اللهیار_صالح بود و هم مستشار مؤتمن #سیدحسن_تقی_زاده.
در مراكز علمی جهان و در حوزههای #ایرانشناسی دانشگاههای كره زمین، هیچكس از معاصران ما، اعتبار و حرمت #ایرج_افشار را ندارد. البته، در کنارِ او، #احسان_یارشاطر را هم به یاد میآورم.
در غربالی كه ذهنِ من از مردانِ بزرگ قرن بیستم #ایران، در عرصهی فرهنگ كرده است، ایرج افشار یكی از دانههای دُرشتی است كه در كنار #علامه_قزوینی، #سیدحسن_تقیزاده، #محمدعلی_فروغی، #علیاصغر_حکمت، #ابراهیم_پورداود، #علّامه_شیخ_آقابزرگ_تهرانی، #بدیعالزمان_فروزانفر، سیداحمد #كسروی، #اقبال_آشتیانی، #پرویز_ناتل_خانلری، #غلامحسین_مصاحب، علیاكبر #دهخدا، #صادق_هدایت، #ملک_الشعراء_بهار و #نیما_یوشیج قرار میگیرد؛ بیآنكه وَجهِ مشابهتِ خاصّی با هیچکدام ایشان داشته باشد و یا تكرار یكی از آنها بشمار آید.
او ایرج افشار است و بس...
رها از هر عنوان و لقبی.
پژوهشگرانِ عرصهی #ایرانشناسی در جهان، در حوزههای تاریخ، مردمشناسی، ادبیّات فارسی، باستانشناسی، كتابشناسی و كتابداری و اطّلاعرسانی، همواره، در آثار خویش وامدار ایرج افشار بودهاند و خواهند بود.
بزرگا مردا كه او بود و دریغا و بسیار بار دریغا كه به پنجاه چهرهی ممتاز هم نمیتوان جای خالیِ آن یگانه را پُر كرد.
https://t.me/sereshk1318/31
محمدرضا #شفیعی_کدکنی
مجله بخارا، شماره ۸۱
فرزانه فروتن ایران مدار ما
#ايرج_افشار
@LoversofIRAN
⬅️ گزیده ای از زندگی نامه ایرج_افشار
زاده ۱۶ مهر ۱۳۰۴ تهران
درگذشته ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ تهران
او پژوهشگر فرهنگ و تاریخ و ادبیات فارسی، #ایرانشناس، کتابشناس، نسخهپژوه، نویسنده و استاد دانشگاه بود
افشار سابقه تدریس در دانشگاههای داخل و خارج کشور از جمله: دانشگاه #برن (سویس)، دانشگاه #ساپورو (ژاپن)، و #دانشگاه_تهران را داشت.
وی پایهگذار #کتابخانه_مرکزی_دانشگاه_تهران و معروف به پدر کتابشناسی ایران است. محمود افشار یزدی پدر اوست.
ایرج افشار طی قریب به ۶۵ سال کوششهای پژوهشی بیش از ۳۰۰ کتاب و ۳۰۰۰ مقاله در زمینههای کتابشناسی و کتابداری، تاریخ، جغرافیا،جغرافیای تاریخی، فرهنگ مردم و موضوعهای دیگر تألیف و تصنیف و تصحیح کرده است. کتابخانه بزرگ و گرانبهای ایرج افشار در مرکز "دائرةالمعارف بزرگ اسلامی" محفوظ است.
از کانال دکتر شفیعی کدکنی @shafiei_kadkani
@LoversofIRAN
Telegram
محمدرضا شفیعیکدکنی
16 مهر زادروز استاد ایرج افشار، پدر کتابشناسی ایران، گرامی باد
@sereshk1318
@sereshk1318
عاشقان ایران
محمود پناهیان از #فرقه_دموکرات #پیشه_وری تا پشت پرده عملیات #سیاهکل سند همکاری #محمود_پناهیان با حکومت #بعث عراق با حقوق دریافتی 250 دینار ! بررسی پرونده در👇 yon.ir/44Ucz @Azariha_3 @LoversofIRAN
👈اسناد ارتباط پانترکیسم و فرقه تجزیه طلب دموکرات آذربایجان با حزب بعث عراق
#پانترک #پانترکیسم #پان_ترکیسم #پانعرب
⬅️اغلب پژوهشگران تا کنون از تاثیرات گفتمان حزب #بعث عراق بر صورت بندی پان ترکیسم غفلت کرده اند. اما با مقایسه ادبیات( #ضد_ایرانی) #بعثی ها با ادبیات(ضد ایرانی) پان ترکیست ها می توان به مشترکات بسیاری بین دو پی برد که از قضا اتفاقی هم نیست پی برد.
برای مثال بعثی ها در تبلیغات سیاسی خود همواره از «شونیسم فارس» و «فاشیسم فارس» سخن می گفتند که در میان پان ترکیست ها نیز شایع است. جریان #پانعربیسم ( #پان_عرب) به شدت #فردوسی توسی را به دلیل سرودن #شاهنامه نکوهش می کند؛ پان ترکیسم نیز با فردوسی دشمنی عمیقی دارد. هر دو گروه بر تغییر نامهای جغرافیایی ایرانی اصرار و وحدت رویه دارند و...
⬅️ گفتگوی تلویزیونی #پرویز_ثابتی در ١۵ فروردین ١٣۵۰
« در مردادماه سال گذشته پس از اینکه از طرف عوامل بیگانه، مسئولیت اقدامات علیه ایران پس از (کشته شدن) #تیمور_بختیار (سال ۱۳۴۹) به عهده #محمود_پناهیان از افراد #فرقه_دموکرات #آذربایجان گذارده شد دو نفر فوقالذکر نیز از طرف عوامل بیگانه برای همکاری به پناهیان معرفی شدند. این دو نفر از طرف محمود پناهیان ماموریت یافتند که به ایران عزیمت و موجبات تشکیل شبکهای را فراهم سازند...
افراد این شبکه تعداد چهار قبضه مسلسل، هفت قبضه سلاح کمری، حدود ۳۵ عدد نارنجک، حدود ۳۵۰۰ تیر فشنگ، مقادیری ماده منفجره تیانتی و فتیله انفجاری و چاشنی و دینامیت از محمود پناهیان تحویل گرفته بودند و ۱۱ قبضه تفنگ بزرگ از انواع مختلف از قاچاقچیان تهیه کرده بودند که همه وسایل مذکور و همچنین تفنگهایی که مهاجمین از پاسگاه #سیاهکل تصرف کرده بودند به دست آمده و ضبط شده است...
مسئولیت این تیم (تیم ارتباطی) برقراری ارتباط بین تیمها و رسانیدن مناطق مختلف کشور و حتی وسایل و پیامها و اشخاص به خارج از کشور بود و برای ارتباط با خارج در #خوزستان دو نفر به عنوان رابط انجام وظیفه میکردند و به فاصله چند ماهی که این شبکه فعالیت داشت چند بار اشخاصی برای ملاقات با پناهیان و تحویل گرفتن اسلحه و تجهیزات و پول به وسیله رابطین به خارج از کشور هدایت و بازگردانیده شدند...» ( نقل قول ها به نقل از تاریخ ایرانی)
نوشته کامل را از اینجا بخوانید 👇
http://yon.ir/44Ucz
کانال @Azariha_3
@LoversofIRAN
#پانترک #پانترکیسم #پان_ترکیسم #پانعرب
⬅️اغلب پژوهشگران تا کنون از تاثیرات گفتمان حزب #بعث عراق بر صورت بندی پان ترکیسم غفلت کرده اند. اما با مقایسه ادبیات( #ضد_ایرانی) #بعثی ها با ادبیات(ضد ایرانی) پان ترکیست ها می توان به مشترکات بسیاری بین دو پی برد که از قضا اتفاقی هم نیست پی برد.
برای مثال بعثی ها در تبلیغات سیاسی خود همواره از «شونیسم فارس» و «فاشیسم فارس» سخن می گفتند که در میان پان ترکیست ها نیز شایع است. جریان #پانعربیسم ( #پان_عرب) به شدت #فردوسی توسی را به دلیل سرودن #شاهنامه نکوهش می کند؛ پان ترکیسم نیز با فردوسی دشمنی عمیقی دارد. هر دو گروه بر تغییر نامهای جغرافیایی ایرانی اصرار و وحدت رویه دارند و...
⬅️ گفتگوی تلویزیونی #پرویز_ثابتی در ١۵ فروردین ١٣۵۰
« در مردادماه سال گذشته پس از اینکه از طرف عوامل بیگانه، مسئولیت اقدامات علیه ایران پس از (کشته شدن) #تیمور_بختیار (سال ۱۳۴۹) به عهده #محمود_پناهیان از افراد #فرقه_دموکرات #آذربایجان گذارده شد دو نفر فوقالذکر نیز از طرف عوامل بیگانه برای همکاری به پناهیان معرفی شدند. این دو نفر از طرف محمود پناهیان ماموریت یافتند که به ایران عزیمت و موجبات تشکیل شبکهای را فراهم سازند...
افراد این شبکه تعداد چهار قبضه مسلسل، هفت قبضه سلاح کمری، حدود ۳۵ عدد نارنجک، حدود ۳۵۰۰ تیر فشنگ، مقادیری ماده منفجره تیانتی و فتیله انفجاری و چاشنی و دینامیت از محمود پناهیان تحویل گرفته بودند و ۱۱ قبضه تفنگ بزرگ از انواع مختلف از قاچاقچیان تهیه کرده بودند که همه وسایل مذکور و همچنین تفنگهایی که مهاجمین از پاسگاه #سیاهکل تصرف کرده بودند به دست آمده و ضبط شده است...
مسئولیت این تیم (تیم ارتباطی) برقراری ارتباط بین تیمها و رسانیدن مناطق مختلف کشور و حتی وسایل و پیامها و اشخاص به خارج از کشور بود و برای ارتباط با خارج در #خوزستان دو نفر به عنوان رابط انجام وظیفه میکردند و به فاصله چند ماهی که این شبکه فعالیت داشت چند بار اشخاصی برای ملاقات با پناهیان و تحویل گرفتن اسلحه و تجهیزات و پول به وسیله رابطین به خارج از کشور هدایت و بازگردانیده شدند...» ( نقل قول ها به نقل از تاریخ ایرانی)
نوشته کامل را از اینجا بخوانید 👇
http://yon.ir/44Ucz
کانال @Azariha_3
@LoversofIRAN
👈زبان پارسی یکی از بزرگانش را از دست داد
استاد نِیساری، روانش شاد و راهش جاودان باد
@LoversofIRAN
⬅️برای استاد #سلیم_نیساری از استادانِ زبان و ادبِ پارسی و از حافظشناسانِ بنام که ماه گذشته در ۹۸ سالگی درگذشت.
ایشان ۲۱ آذرماه ۱۲۹۹ خورشیدی؛
منطقه اوشتبین #آذربایجان زاده شد و
۲۲ دی ماه ۱۳۹۷ در #پاریس زمانی که برای درمان بیماری و ددیدار پسرش به فرانسه رفته بود، درگذشت. وصیت او این بود که در ایران به خاک سپرده شود
دکتر سلیم نیساری؛ استاد ادبیات فارسی، نسخهپژوه، ادیب، حافظ پژوه نامدار و عضو پیوسته #فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود و اولین کتابها را دربارهٔ آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان تألیف کرد.
نامِ #نیساری در تاریخِ ادبیاتِ ایران با نامِ حافظ گره خورده است، زیراکه پژوهشهای باریکبینانهی او دری تازه به جهانِ حافظپژوهی گشود. ویراستی که زندهیاد نیساری از دیوانِ #حافظ به دست داده است، در کنارِ ویراستِ زندهیاد #پرویز_ناتل_خانلری، از بهترین ویراستهای تا به امروز چاپشدهی دیوانِ حافظاند.
هر کسی که با دستنوشتهای کهنِ پارسی سروکار داشته است میداند که همسنجیِ دستنوشتهای کهن کاری دشوار و زمانبر است و به دانشی فراخ نیز نیاز دارد. در این زمینه، استاد نیساری با رنجی بسیار ۵۰ دستنوشت از دیوانِ حافظ در سدهی نهم را گرد آورد، آنها را با یکدیگر همسنجید و پس از ۳۰ سال کارِ شبانهروزی، برپایهی این ۵۰ دستنوشت «دفترِ دگرسانیها در غزلهای حافظ» را در دو دفتر نوشت و دیوانِ حافظ را نیز بر این پایه ویراست و چاپ کرد.
ادامه 👇👇
http://parsianjoman.org/?p=6801&fbclid=IwAR2tV_7gto2VitX2lKtRC0hYoiauprgAb_tM310EWueBXUU5cqXeedjq5e0
استاد نِیساری، روانش شاد و راهش جاودان باد
@LoversofIRAN
⬅️برای استاد #سلیم_نیساری از استادانِ زبان و ادبِ پارسی و از حافظشناسانِ بنام که ماه گذشته در ۹۸ سالگی درگذشت.
ایشان ۲۱ آذرماه ۱۲۹۹ خورشیدی؛
منطقه اوشتبین #آذربایجان زاده شد و
۲۲ دی ماه ۱۳۹۷ در #پاریس زمانی که برای درمان بیماری و ددیدار پسرش به فرانسه رفته بود، درگذشت. وصیت او این بود که در ایران به خاک سپرده شود
دکتر سلیم نیساری؛ استاد ادبیات فارسی، نسخهپژوه، ادیب، حافظ پژوه نامدار و عضو پیوسته #فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود و اولین کتابها را دربارهٔ آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان تألیف کرد.
نامِ #نیساری در تاریخِ ادبیاتِ ایران با نامِ حافظ گره خورده است، زیراکه پژوهشهای باریکبینانهی او دری تازه به جهانِ حافظپژوهی گشود. ویراستی که زندهیاد نیساری از دیوانِ #حافظ به دست داده است، در کنارِ ویراستِ زندهیاد #پرویز_ناتل_خانلری، از بهترین ویراستهای تا به امروز چاپشدهی دیوانِ حافظاند.
هر کسی که با دستنوشتهای کهنِ پارسی سروکار داشته است میداند که همسنجیِ دستنوشتهای کهن کاری دشوار و زمانبر است و به دانشی فراخ نیز نیاز دارد. در این زمینه، استاد نیساری با رنجی بسیار ۵۰ دستنوشت از دیوانِ حافظ در سدهی نهم را گرد آورد، آنها را با یکدیگر همسنجید و پس از ۳۰ سال کارِ شبانهروزی، برپایهی این ۵۰ دستنوشت «دفترِ دگرسانیها در غزلهای حافظ» را در دو دفتر نوشت و دیوانِ حافظ را نیز بر این پایه ویراست و چاپ کرد.
ادامه 👇👇
http://parsianjoman.org/?p=6801&fbclid=IwAR2tV_7gto2VitX2lKtRC0hYoiauprgAb_tM310EWueBXUU5cqXeedjq5e0
پارسیانجمن
زبانِ پارسی بزرگی را از دست داد - پارسیانجمن
استاد نیساری در بخشی بزرگ از زندگیِ دراز و پربارِ خود به گسترشِ زبان و ادب و دبیرهی پارسی پرداخت و ایرانیان و پارسیزبانانِ جهان را از دانشِ سرشارِ خود بهرهمند ساخت. روانِ او شاد باد که خدمتی ماندگار به زبانِ پارسی کرد.
وطن من
بسطامی _ مشکاتیان
تصنیف وطن من در مخالف سه گاه.
شعر از #ملک_الشعرای_بهار،
آهنگ از #پرویز_مشکاتیان،
آواز #ایرج_بسطامی
اجرای گروه عارف
ای خطه #ایران مهین، ای وطن من
ای گشته به مهر تو عجین جان و تن من
دور از تو گل و لاله و سرو و سمنم نیست
ای باغ و گل و لاله و سرو و سمن من
تا هست کنار تو پر از لشکر دشمن
هرگز نشود خالی از دل محن من
دردا و دریغا که چنان گشتی بی برگ
که از بافته خویش نداری کفن من
امروز همی گویم با محنت بسیار
دردا و دریغا وطن من وطن من
ملک_الشعرای_بهار
با تسلیت به ملت شریف #ایران در غم رخداد سیل و ویرانی #نوروز امسال
@LoversofIRAN
شعر از #ملک_الشعرای_بهار،
آهنگ از #پرویز_مشکاتیان،
آواز #ایرج_بسطامی
اجرای گروه عارف
ای خطه #ایران مهین، ای وطن من
ای گشته به مهر تو عجین جان و تن من
دور از تو گل و لاله و سرو و سمنم نیست
ای باغ و گل و لاله و سرو و سمن من
تا هست کنار تو پر از لشکر دشمن
هرگز نشود خالی از دل محن من
دردا و دریغا که چنان گشتی بی برگ
که از بافته خویش نداری کفن من
امروز همی گویم با محنت بسیار
دردا و دریغا وطن من وطن من
ملک_الشعرای_بهار
با تسلیت به ملت شریف #ایران در غم رخداد سیل و ویرانی #نوروز امسال
@LoversofIRAN
👈قاجاریه و دده قورقود؛ پاسخ به ادعایی تازه که مورد تبلیغ #پانترک ها قرار گرفته است
چند روز اخیر در فضای مجازی مطلبی درباره کشف نسخه #قاجاری از #دده_قورقود منتشر شده است. بدیهی است که کشف هر اثر فرهنگی و هنری مربوط به عصر #قاجاریه برای پژوهشگران تاریخ و فرهنگ عصر #قاجار دلگرم کننده و مسرت بخش است ، اما در این میان باید مراقب بود که از دامن زدن به اخبار جعلی و زرد نیز پرهیز کرد.
درباره این خبر چند نکته لازم به ذکر است :
۱. بر فرض صحت کامل اظهارات شخصیت محترمی که به عنوان کاشف این نسخه مطرح شده است ، باز قابلیت انتساب این نسخه به کتابخانه های سلطنتی قاجاریه و شخص آقا محمدخان به شدت قابل تردید است این که شخصی در کتابفروشی ادعا کرده از خاندان قاجار است یا مدعی شده این نسخه در کتابخانه #آقامحمد_خان قاجار بوده ، از نظر علمی ومنطقی مطلقا ارزشی ندارد ، چرا که در وهله اول ممکن است آن فرد فروشنده کتاب ادعای کذبی را مطرح کرده باشد و بر فرض که صادق هم بوده باشد ممکن است اطلاعاتی که داشته نادرست بوده باشد. آن چه که مسلم است این که کتاب های متعلق به کتابخانه سلطنتی شاهان قاجار به فرزندان و اولاد آنان به ارث نرسیده بلکه جزیی از کتابخانه سلطنتی بوده و عمدتا در این کتابخانه یا کتابخانه مجلس و سایر مراکز عمومی نگهداری می شود . اگر تعدادی کتاب هم به هر شکلی از کتابخانه خارج شده باشد در اختیار مجموعه داران بزرگ است و نه هر شخصی که بخواهد کتاب را در کتابفروشی های میدان انقلاب بفروش برساند .
۲. عدم انتساب کتاب به کتابخانه سلطنتی قاجاریه به معنای رد وجود این نسخه نیست بله ممکن است این نسخه وجود داشته باشد و اتفاقا متعلق به دوره قاجار نیز باشد اما دلیل معتبری برای انتساب آن به کتابخانه شاهان قاجار ارایه نشده است .
۳. برخی شاهان قاجار به هویت قبیله ای خود که ریشه های ترکی و مغولی داشته علاقه داشتند و به همین دلیل برخی از شاهزادگان قاجاریه مانند فرزندان حسنعلی میرزا شجاع السلطنه نیز نام های مغولی هم چون: هلاکو و اباقان داشتند، اما آن چه برای شاهان قاجار به عنوان پادشاهان #ایران اصل بود #هویت_ایرانی شان بوده است که در ذیل ابراز تعلقات #شیعی و #باستانی و اسطوره ای ظهور می یافته است و البته با هویت ترکی آنان نیز تعارضی نداشته است. درست است که نام چهار شاهزاده قاجار، نام #مغولی بوده ولی تعداد بسیار بیشتری نام امامان معصومین علیهم السلام و شخصیت های نمادین #شیعه و نیز شاهان و بزرگان #ایران_باستان و #شاهنامه بوده است .
۴. جدای از تعلق یا عدم تعلق نسخه ای از دده قورقود به کتابخانه های شاهان قاجار، مسلم است که دده قورقود و داستان های آن جایی در میان پادشاهان قاجار باز نکرده است چنانچه در کتاب ها و دست نوشته های متعدد پادشاهان و شاهزادگان ونخبگان عصر قاجار اعم از #ترک زبان و غیر ترک زبان ، هیچ اشاره ای به دده قور قود وجود ندارد .
۵. آثار فرهنگی مورد علاقه شاهان قاجار ، #شاهنامه #فردوسی، دیوان #حافظ، خمسه #نظامی، #گلستان و #بوستان #سعدی بوده است .چنانچه فرهاد میرزا معتمد الدوله ، با آه و افسوس از زیارت آرامگاه حضرت نظامی یاد می کند.
بسیاری از شاهزادگان قاجار نیز چنین نام هایی داشتند :
#اردشیر میرزا ، #انوشیروان میرزا ، #ایرج میرزا، #کیومرث میرزا ، #بهمن میرزا ، #بهرام میرزا ، #پرویز میرزا ، #جهانگیر میرزا ، #داراب میرزا، #رستم میرزا، #ساسان میرزا ، #سیامک میرزا ، #سیاوش میرزا ، #شاپور میرزا ، #شاهرخ میرزا ، #طهماسب میرزا ، #کیکاووس میرزا ، #کیخسرو میرزا ، #کیقباد میرزا و #خسرو میرزا و #فرهاد میرزا بودند.
همگی این اسامی از شاهنامه اخذ شده بودند که نشان دهنده عجین بودن کامل قاجاریه با فرهنگ شاهنامه است .
۶. قاجارها نیز مانند بسیاری از ایلات #ترک_زبان هم چون: افشارها و بیات ها و قشقایی ها و .... به هویت قبیله ای وعشیره ای شان علاقه مند بودند ولی آن را در تضاد و تعارض با هویت ایرانی تعریف نکردند و علایق فرهنگی و هنری شان و از جمله عشق عمیق آنان به حلقه وصل فرهنگ ایرانی یعنی شاهنامه فردوسی در دل تاریخ ثبت شده و مظاهر آن متعدد است کتاب دده قور قود هم به عنوان یک اثر فرهنگی ترکی ، می توانسته مورد علاقه قاجارها قرار بگیرد ولی در مجموع رد پایی از آن در فرهنگ و هنر عصر قاجار به جای نمانده است.
/ازممالک محروسه ایران که محمل نوشته های حاصل از پژوهش در تاریخ قاجاریه است @qajariranhistory
@LoversofIRAN
چند روز اخیر در فضای مجازی مطلبی درباره کشف نسخه #قاجاری از #دده_قورقود منتشر شده است. بدیهی است که کشف هر اثر فرهنگی و هنری مربوط به عصر #قاجاریه برای پژوهشگران تاریخ و فرهنگ عصر #قاجار دلگرم کننده و مسرت بخش است ، اما در این میان باید مراقب بود که از دامن زدن به اخبار جعلی و زرد نیز پرهیز کرد.
درباره این خبر چند نکته لازم به ذکر است :
۱. بر فرض صحت کامل اظهارات شخصیت محترمی که به عنوان کاشف این نسخه مطرح شده است ، باز قابلیت انتساب این نسخه به کتابخانه های سلطنتی قاجاریه و شخص آقا محمدخان به شدت قابل تردید است این که شخصی در کتابفروشی ادعا کرده از خاندان قاجار است یا مدعی شده این نسخه در کتابخانه #آقامحمد_خان قاجار بوده ، از نظر علمی ومنطقی مطلقا ارزشی ندارد ، چرا که در وهله اول ممکن است آن فرد فروشنده کتاب ادعای کذبی را مطرح کرده باشد و بر فرض که صادق هم بوده باشد ممکن است اطلاعاتی که داشته نادرست بوده باشد. آن چه که مسلم است این که کتاب های متعلق به کتابخانه سلطنتی شاهان قاجار به فرزندان و اولاد آنان به ارث نرسیده بلکه جزیی از کتابخانه سلطنتی بوده و عمدتا در این کتابخانه یا کتابخانه مجلس و سایر مراکز عمومی نگهداری می شود . اگر تعدادی کتاب هم به هر شکلی از کتابخانه خارج شده باشد در اختیار مجموعه داران بزرگ است و نه هر شخصی که بخواهد کتاب را در کتابفروشی های میدان انقلاب بفروش برساند .
۲. عدم انتساب کتاب به کتابخانه سلطنتی قاجاریه به معنای رد وجود این نسخه نیست بله ممکن است این نسخه وجود داشته باشد و اتفاقا متعلق به دوره قاجار نیز باشد اما دلیل معتبری برای انتساب آن به کتابخانه شاهان قاجار ارایه نشده است .
۳. برخی شاهان قاجار به هویت قبیله ای خود که ریشه های ترکی و مغولی داشته علاقه داشتند و به همین دلیل برخی از شاهزادگان قاجاریه مانند فرزندان حسنعلی میرزا شجاع السلطنه نیز نام های مغولی هم چون: هلاکو و اباقان داشتند، اما آن چه برای شاهان قاجار به عنوان پادشاهان #ایران اصل بود #هویت_ایرانی شان بوده است که در ذیل ابراز تعلقات #شیعی و #باستانی و اسطوره ای ظهور می یافته است و البته با هویت ترکی آنان نیز تعارضی نداشته است. درست است که نام چهار شاهزاده قاجار، نام #مغولی بوده ولی تعداد بسیار بیشتری نام امامان معصومین علیهم السلام و شخصیت های نمادین #شیعه و نیز شاهان و بزرگان #ایران_باستان و #شاهنامه بوده است .
۴. جدای از تعلق یا عدم تعلق نسخه ای از دده قورقود به کتابخانه های شاهان قاجار، مسلم است که دده قورقود و داستان های آن جایی در میان پادشاهان قاجار باز نکرده است چنانچه در کتاب ها و دست نوشته های متعدد پادشاهان و شاهزادگان ونخبگان عصر قاجار اعم از #ترک زبان و غیر ترک زبان ، هیچ اشاره ای به دده قور قود وجود ندارد .
۵. آثار فرهنگی مورد علاقه شاهان قاجار ، #شاهنامه #فردوسی، دیوان #حافظ، خمسه #نظامی، #گلستان و #بوستان #سعدی بوده است .چنانچه فرهاد میرزا معتمد الدوله ، با آه و افسوس از زیارت آرامگاه حضرت نظامی یاد می کند.
بسیاری از شاهزادگان قاجار نیز چنین نام هایی داشتند :
#اردشیر میرزا ، #انوشیروان میرزا ، #ایرج میرزا، #کیومرث میرزا ، #بهمن میرزا ، #بهرام میرزا ، #پرویز میرزا ، #جهانگیر میرزا ، #داراب میرزا، #رستم میرزا، #ساسان میرزا ، #سیامک میرزا ، #سیاوش میرزا ، #شاپور میرزا ، #شاهرخ میرزا ، #طهماسب میرزا ، #کیکاووس میرزا ، #کیخسرو میرزا ، #کیقباد میرزا و #خسرو میرزا و #فرهاد میرزا بودند.
همگی این اسامی از شاهنامه اخذ شده بودند که نشان دهنده عجین بودن کامل قاجاریه با فرهنگ شاهنامه است .
۶. قاجارها نیز مانند بسیاری از ایلات #ترک_زبان هم چون: افشارها و بیات ها و قشقایی ها و .... به هویت قبیله ای وعشیره ای شان علاقه مند بودند ولی آن را در تضاد و تعارض با هویت ایرانی تعریف نکردند و علایق فرهنگی و هنری شان و از جمله عشق عمیق آنان به حلقه وصل فرهنگ ایرانی یعنی شاهنامه فردوسی در دل تاریخ ثبت شده و مظاهر آن متعدد است کتاب دده قور قود هم به عنوان یک اثر فرهنگی ترکی ، می توانسته مورد علاقه قاجارها قرار بگیرد ولی در مجموع رد پایی از آن در فرهنگ و هنر عصر قاجار به جای نمانده است.
/ازممالک محروسه ایران که محمل نوشته های حاصل از پژوهش در تاریخ قاجاریه است @qajariranhistory
@LoversofIRAN
بگذرشبی به خلوت این همنشین درد تاشرح آن دهم که غمت بادلم چه کرد
هوشنگ ابتهاج (سایه )
گزیده اشعار #هوشنگ_ابتهاج/ #سایه
با صدای خود استاد
پیانو: #پرویز_اتابکی
بگذر شبی به خلوت این همنشین درد
تا شرح آن دهم که غمت با دلم چه کرد
خون می رود نهفته ازین زخم اندرون
ماندم خموش و آه که فریاد داشت درد
این طرفه بین که با همه سیل بلا که ریخت
داغ محبت تو به دل ها نگشت سرد
من بر نخیزم از سر راه وفای تو
از هستی ام اگر چه بر انگیختند گرد
روزی که جان فدا کنمت باورت شود
دردا که جز به مرگ نسنجند قدر مرد
ساقی بیار جام صبوحی که شب نماند
و آن لعل فام خنده زد از جام لاجورد
باز آید آن بهار و گل سرخ بشکفد
چندین مثال از نفس سرد و روی زرد
در کوی او که جز دل بیدار ره نیافت
کی می رسند خانه پرستان خوابگرد
خونی که ریخت از دل ما، سایه! حیف نیست
گر زین میانه آب خورد تیغ هم نبرد
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
با صدای خود استاد
پیانو: #پرویز_اتابکی
بگذر شبی به خلوت این همنشین درد
تا شرح آن دهم که غمت با دلم چه کرد
خون می رود نهفته ازین زخم اندرون
ماندم خموش و آه که فریاد داشت درد
این طرفه بین که با همه سیل بلا که ریخت
داغ محبت تو به دل ها نگشت سرد
من بر نخیزم از سر راه وفای تو
از هستی ام اگر چه بر انگیختند گرد
روزی که جان فدا کنمت باورت شود
دردا که جز به مرگ نسنجند قدر مرد
ساقی بیار جام صبوحی که شب نماند
و آن لعل فام خنده زد از جام لاجورد
باز آید آن بهار و گل سرخ بشکفد
چندین مثال از نفس سرد و روی زرد
در کوی او که جز دل بیدار ره نیافت
کی می رسند خانه پرستان خوابگرد
خونی که ریخت از دل ما، سایه! حیف نیست
گر زین میانه آب خورد تیغ هم نبرد
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
مناجات زیبا و جاودانه "سیدجواد ذبیحی درکهای"، مناجاتخوان، اذانگو، و خواننده آوازهای اصیل ایرانی و عرفانی پیش از #انقلاب در #رادیو/ زادهٔ ۱۳۰۹ #شمیران؛ درگذشتهٔ ۲۴ تیر ۱۳۵۹ #تهران #سیدجواد_ذبیحی در سال ۱۳۵۹ به دست افرادی ناشناس به طرز وحشتناکی در بیابانهای…
.
🔴 چه کسی پاسخگوی این دست جنایات است؟
صدای مناجات سحرهای رمضان، بدست تندروهای #انقلاب ۵۷ خاموش و شهید شد!🥀
⬅️ #سیدجواد_ذبیحی
مناجات جاودانه "سیدجواد ذبیحی درکهای"، مناجاتخوان، اذانگو، خواننده آوازهای اصیل ایرانی و آعرفانی پیش از انقلاب در #رادیو/ زادهٔ ۱۳۰۹ #شمیران؛ درگذشتهٔ ۲۴ تیر ۱۳۵۹ #تهران (کامل این مناجات در کانال تلگرام گذاشته شد)
.
پدر او؛ سید اسدالله ذبیحی درکهای، مداحی از ساکنان روستای #درکه در شمیران تهران بود. با وجود آنکه جواد ذبیحی تحصیلات رسمی نداشت، همه "ردیفهای آوازی" را به خوبی میشناخت
.
از ۱۳۳۶ با همکاری #داوود_پیرنیا و هنرمندانی چون #حسن_کسائی #رضا_ورزنده
#جلیل_شهناز #احمد_عبادی
#مرتضی_محجوبی #علی_تجویدی
#پرویز_یاحقی #حسین_تهرانی
#مهدی_خالدی #فرهنگ_شریف، وارد عرصهٔ #موسیقی غیرمذهبی شد و آوازهای زیبای ایرانی را با همکاری این هنرمندان به یادگار گذاشت اما او به همراه ساز، آواز نمیخواند. بلکه در ابتدا دقایقی بداههنوازی سازها بود و سپس او آواز می خواند و بعد دوباره سازها می نواختند. استاد #شجریان تاحدودی تاثیر پذیرفته از سبک آوازی ایشان است
.
در ۱۳۴۷ مجموعهای از اشعار منتخب وی که در مناجاتهای #رادیو_ایران میخواند در ۱۶۵صفحه با مقدمهٔ محمد محیط طباطبایی، انتشارات عطایی،چاپ شد با عنوان "نغمههای_آسمانی". ذبیحی مانند #خواجه_عبدالله_انصاری بر خواندن مناجاتهای #فارسی قابل فهم و اثرگذار برای مردم تأکید داشت.
پیشینهٔ وی در رادیو و حضور در دربار موجب شد پس از انقلاب مورد غضب تندروها باشد. آنان که به #آرشیو_رادیو دسترسی داشتند نمونههای منحصر به فردی از صدای او را از بین بردند. به همین دلیل امروز جز آثار بیکیفیت ضبط شده از پخش رادیویی و چندکاست از او در دست نیست
.
سال۵۸ او را زندانی کردند و سپس آزاد. اما ۱۳۵۹ به دست افراد ناشناس در اطراف تهران کشته شد. عصر آن روز، روزنامه اطلاعات به نقل از #گروه_شاهین نوشت که قتل سیدجواد_ذبیحی را به دلیل مداحی و مناجاتخوانی در رادیوی رژیم شاه به گردن گرفتند!
#صادق_خلخالی نیز در کتاب خاطرات خود که سال ۱۳۷۹ چاپ شد، نوشت که حکم اعدام ذبیحی را خودش صادر کرده بود (اگر توسط افراد ناشناس کشته نمی شد، به فرمان خلخالی اعدام می شد)
محمدعلی ابطحی (فعال سیاسی اصلاح طلب) در نوشتهای با عنوان «تاریخ شفاهی رادیو» در رابطه با کشته شدن سید جواد ذبیحی: «ذبیحیها دو برادر بودند که در #رادیو_تهران و #مشهد برنامهٔ مذهبی، دعای سحر و اذان اجرا میکردند. البته جواد ذبیحی که در تهران بود مشهورتر بود. صدای خوبی هم داشت. آنها در رادیو فقط اشعار مذهبی میخواندند ولی آخر اشعارشان گاه به گاه برای سلامت وجود ذات همایونی دعا میکردند. برادر بزرگتر که در تهران میخواند ردیفهای موسیقی را میشناخت ولی همیشه مناجاتهایش را بدون موزیک خواند. بلافاصله بعد انقلاب دستگیر شد و بعد از مدت کوتاهی آزاد. اما مدتی بعد توسط نیروهای مذهبی انقلابی ربوده شد و در بیابانهای اطراف تهران کشته شد. یادم هست در مشهد چند نفر از روحانیون طرفدار #شاه یا مخالف مبارزات، مورد کینهٔ مضاعفی قرار داشتند که آنها را نیز به بیابانهای اطراف بردند و بلاهای مختلف و از جمله قتل بر سر آنان آمد.» /منابع، در ویکی پدیای جواد ذبیحی موجود است/
دعای زیبای سحرهای ماه #رمضان با صدای آسمانی ایشان شنیدنی تر است. این دعا را همراه با معنی فارسی بخوانید.
روانش شاد و یادش جاودان.
#شب_قدر #شیعه #امام_علی ع
در راز و نیازهایمان، دعا برای سربلندی #ایران و #ایرانیان، را به یاد داشته باشیم 🙏
تاربرگ عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
🔴 چه کسی پاسخگوی این دست جنایات است؟
صدای مناجات سحرهای رمضان، بدست تندروهای #انقلاب ۵۷ خاموش و شهید شد!🥀
⬅️ #سیدجواد_ذبیحی
مناجات جاودانه "سیدجواد ذبیحی درکهای"، مناجاتخوان، اذانگو، خواننده آوازهای اصیل ایرانی و آعرفانی پیش از انقلاب در #رادیو/ زادهٔ ۱۳۰۹ #شمیران؛ درگذشتهٔ ۲۴ تیر ۱۳۵۹ #تهران (کامل این مناجات در کانال تلگرام گذاشته شد)
.
پدر او؛ سید اسدالله ذبیحی درکهای، مداحی از ساکنان روستای #درکه در شمیران تهران بود. با وجود آنکه جواد ذبیحی تحصیلات رسمی نداشت، همه "ردیفهای آوازی" را به خوبی میشناخت
.
از ۱۳۳۶ با همکاری #داوود_پیرنیا و هنرمندانی چون #حسن_کسائی #رضا_ورزنده
#جلیل_شهناز #احمد_عبادی
#مرتضی_محجوبی #علی_تجویدی
#پرویز_یاحقی #حسین_تهرانی
#مهدی_خالدی #فرهنگ_شریف، وارد عرصهٔ #موسیقی غیرمذهبی شد و آوازهای زیبای ایرانی را با همکاری این هنرمندان به یادگار گذاشت اما او به همراه ساز، آواز نمیخواند. بلکه در ابتدا دقایقی بداههنوازی سازها بود و سپس او آواز می خواند و بعد دوباره سازها می نواختند. استاد #شجریان تاحدودی تاثیر پذیرفته از سبک آوازی ایشان است
.
در ۱۳۴۷ مجموعهای از اشعار منتخب وی که در مناجاتهای #رادیو_ایران میخواند در ۱۶۵صفحه با مقدمهٔ محمد محیط طباطبایی، انتشارات عطایی،چاپ شد با عنوان "نغمههای_آسمانی". ذبیحی مانند #خواجه_عبدالله_انصاری بر خواندن مناجاتهای #فارسی قابل فهم و اثرگذار برای مردم تأکید داشت.
پیشینهٔ وی در رادیو و حضور در دربار موجب شد پس از انقلاب مورد غضب تندروها باشد. آنان که به #آرشیو_رادیو دسترسی داشتند نمونههای منحصر به فردی از صدای او را از بین بردند. به همین دلیل امروز جز آثار بیکیفیت ضبط شده از پخش رادیویی و چندکاست از او در دست نیست
.
سال۵۸ او را زندانی کردند و سپس آزاد. اما ۱۳۵۹ به دست افراد ناشناس در اطراف تهران کشته شد. عصر آن روز، روزنامه اطلاعات به نقل از #گروه_شاهین نوشت که قتل سیدجواد_ذبیحی را به دلیل مداحی و مناجاتخوانی در رادیوی رژیم شاه به گردن گرفتند!
#صادق_خلخالی نیز در کتاب خاطرات خود که سال ۱۳۷۹ چاپ شد، نوشت که حکم اعدام ذبیحی را خودش صادر کرده بود (اگر توسط افراد ناشناس کشته نمی شد، به فرمان خلخالی اعدام می شد)
محمدعلی ابطحی (فعال سیاسی اصلاح طلب) در نوشتهای با عنوان «تاریخ شفاهی رادیو» در رابطه با کشته شدن سید جواد ذبیحی: «ذبیحیها دو برادر بودند که در #رادیو_تهران و #مشهد برنامهٔ مذهبی، دعای سحر و اذان اجرا میکردند. البته جواد ذبیحی که در تهران بود مشهورتر بود. صدای خوبی هم داشت. آنها در رادیو فقط اشعار مذهبی میخواندند ولی آخر اشعارشان گاه به گاه برای سلامت وجود ذات همایونی دعا میکردند. برادر بزرگتر که در تهران میخواند ردیفهای موسیقی را میشناخت ولی همیشه مناجاتهایش را بدون موزیک خواند. بلافاصله بعد انقلاب دستگیر شد و بعد از مدت کوتاهی آزاد. اما مدتی بعد توسط نیروهای مذهبی انقلابی ربوده شد و در بیابانهای اطراف تهران کشته شد. یادم هست در مشهد چند نفر از روحانیون طرفدار #شاه یا مخالف مبارزات، مورد کینهٔ مضاعفی قرار داشتند که آنها را نیز به بیابانهای اطراف بردند و بلاهای مختلف و از جمله قتل بر سر آنان آمد.» /منابع، در ویکی پدیای جواد ذبیحی موجود است/
دعای زیبای سحرهای ماه #رمضان با صدای آسمانی ایشان شنیدنی تر است. این دعا را همراه با معنی فارسی بخوانید.
روانش شاد و یادش جاودان.
#شب_قدر #شیعه #امام_علی ع
در راز و نیازهایمان، دعا برای سربلندی #ایران و #ایرانیان، را به یاد داشته باشیم 🙏
تاربرگ عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
👈دیدگاه چهرههای برجسته علمی درباره برگزاری جشنها طبق تقویم رسمی کشور: ۵ اسفند، جشن #اسفندگان یا #سپندارمذگان است؛ نه ۲۹ بهمن که تاریخ تبدیل شده است
⬅️ بیشتر پژوهشگران این حوزه از جمله، استادان #ابراهیم_پورداوود #پرویز_رجبی #جلیل_دوستخواه #رضا_مرادیغیاثآبادی و... زمان درست جشن سپندارمذگان را ۵ اسفند میدانند و تاریخ ۲۹ بهمن را دستکاری شده و از ابداعات ناخوش این سالهای اخیر!
⬅️دکتر #تورج_پارسی، پژوهشگر زرتشتی فرهنگ ایران و جشنهای ایرانی:
«...روز پنجم هر ماه به #سپندارمذ نامور بوده که در ماه اسفند این روز را به نام #زنان جشن مىگرفتند. به همین دلیل هم, جشن سپندارمذ مىباید در همان روز پنجم اسفند برگزار بشود و نه روز ۲۹ بهمن. امید دارد که جشن ها که داراى اصول نجومى هستند، دستخوش آشفتگى بیش از این نشده و در برگزاریشان که بسیار پسندیده است، اصول نجومى آنها رعایت بشود.»
⬅️ جشن اسفندگان، جشن زنان و مادر زمین , ✍ شاهین سپنتا /از کانال @JASHNHA2/
🌸جشن اسفندگان (سپندارمذگان) یکی از جشنهای ایرانی است که طبق تقویم رسمی و قانونی کشور در روز ۵ اسفندماه (روز اسفند از ماه اسفند) برگزار میشود.
🌸 «اسفند» یا «اسپند» در فارسی، «سپندارمت» یا «سپندارمذ» در پهلوی و «سپَنتَ آرمَیتی» در گاتها یکی از فروزههای اهورامزدا و در اوستاینو نام یکی از امشاسپند بانوان است که در جهان مینُوی نماد بردباری و فروتنی اهورامزدا و در این جهان نگهبان زمین و زایش و سرسبزی آن است.
🌸 در #گاهشماری_ایرانی، دوازدهمین ماه از سال و پنجمین روز از هر ماه «اسفند» نام دارد، از اینروی در روز اسفند از ماه اسفند یا پنجم اسفندماه، در آستانه بهار طبیعت و نوشدن زمین «جشناسفندگان» برپامیشود.
🌸 اسفندگان جشنی بهاری است که در آستانه #نوروز برگزار میشود. #ابوریحان_بیرونی در #آثارالباقیه آوردهاست که ایرانیان از دیرباز روز پنجم اسفند را جشن ویژه زنان و زمین میدانند و در این روز مردان به زنان هدیه میدهند و از اینروی به آن جشن مردگیران نیز میگویند.
🌸 دکتر #جلال_خالقی_مطلق درباره آیینهای اسفندگان یا جشن آزادی زنان مینویسد که اسفندگان جشن بهاری زنان بوده که در آن روز زنان از آزادی بیشتری برخوردار بودند و به ویژه دختران «دمِ بخت» به همسرگزینی تشویق میشدند و از این رو این جشن را «مردگیران» مینامیدند، سپستر جشن زنان شوهردار شده و زنان از شوهران خود مزد (هدیه) میگرفتند.
🌸 در جشن اسفندگان، زنان خود را میآراستند و در طول روز به پایکوبی و شادی میپرداختند و همچنین نیایش میکردند. دختران نیز از این جشن سهمی داشتند چون برخی این جشن را ویژه «عروسان نادیدهشوی» یعنی «دختران شوهرنکرده» دانستهاند؛ پس دختران نیز جشن میگرفتند و به کامدل شادی میکردند. دختران و زنان در جشن دستههای گل به دست میگرفتند.
🌸 پختن و خوردن آش اسفندی یا «دانکو» یا «هفتدانه» یا «دونی» از سنتهای جشن اسفندگان است.
🌸 در فرهنگ ایران، هر یک از روزهای ماه را گلی ویژه است و گل ویژه سپندارمذ یا جشن اسفندگان، طبق متون پهلوی گل «پلنگمشک» است که برخی به اشتباه «بیدمشک» مینامند ولی در فرهنگنامههای گیاهشناسی از گل پلنگمشک و درخت بیدمشک به عنوان دو گونه گیاهی متفاوت نام برده میشود.
🌸 جشن اسفندگان نه از نظر زمانی و نه از نظر محتوا و مفاهیم و فلسفه برگزاری و سنتها هیچ شباهتی به جشن ولنتاین ندارد.
🌸 جشن اسفندگان روز مادر زمین، روز گرامیداشت زن، زندگی، زایش و جشن آزادی زنان است و نامیدن آن با عنوانهای ساختگی مثل «روز مهر ایرانی» یا «روز عشق ایرانی» و انطباق ساختگی آن با ولنتاین نادرست است.
🌸 همه جشنها و آیینهای زیبا در همه فرهنگها و از همه ملتها شایسته احترام هستند و اگر پیامی انسانی در آنها هست که مردم و به ویژه جوانان می پسندند، پس میتوان و باید آنها را به عنوان میراث مشترک فرهنگ بشری گرامیداشت و جشن ولنتاین نیز اینچنین است.
🌸 به جای ستیز با ولنتاین بهتر است همه توان خود را برای معرفی بهتر جشن #مهرگان (روز مهر و پیمان /جشن مهرورزی) و #جشن_اسفندگان (روز زن و زمین) به مردم ایران و جهان بهکارگیریم.
💌 عاشقان ایران
@LoversofIRAN
⬅️ بیشتر پژوهشگران این حوزه از جمله، استادان #ابراهیم_پورداوود #پرویز_رجبی #جلیل_دوستخواه #رضا_مرادیغیاثآبادی و... زمان درست جشن سپندارمذگان را ۵ اسفند میدانند و تاریخ ۲۹ بهمن را دستکاری شده و از ابداعات ناخوش این سالهای اخیر!
⬅️دکتر #تورج_پارسی، پژوهشگر زرتشتی فرهنگ ایران و جشنهای ایرانی:
«...روز پنجم هر ماه به #سپندارمذ نامور بوده که در ماه اسفند این روز را به نام #زنان جشن مىگرفتند. به همین دلیل هم, جشن سپندارمذ مىباید در همان روز پنجم اسفند برگزار بشود و نه روز ۲۹ بهمن. امید دارد که جشن ها که داراى اصول نجومى هستند، دستخوش آشفتگى بیش از این نشده و در برگزاریشان که بسیار پسندیده است، اصول نجومى آنها رعایت بشود.»
⬅️ جشن اسفندگان، جشن زنان و مادر زمین , ✍ شاهین سپنتا /از کانال @JASHNHA2/
🌸جشن اسفندگان (سپندارمذگان) یکی از جشنهای ایرانی است که طبق تقویم رسمی و قانونی کشور در روز ۵ اسفندماه (روز اسفند از ماه اسفند) برگزار میشود.
🌸 «اسفند» یا «اسپند» در فارسی، «سپندارمت» یا «سپندارمذ» در پهلوی و «سپَنتَ آرمَیتی» در گاتها یکی از فروزههای اهورامزدا و در اوستاینو نام یکی از امشاسپند بانوان است که در جهان مینُوی نماد بردباری و فروتنی اهورامزدا و در این جهان نگهبان زمین و زایش و سرسبزی آن است.
🌸 در #گاهشماری_ایرانی، دوازدهمین ماه از سال و پنجمین روز از هر ماه «اسفند» نام دارد، از اینروی در روز اسفند از ماه اسفند یا پنجم اسفندماه، در آستانه بهار طبیعت و نوشدن زمین «جشناسفندگان» برپامیشود.
🌸 اسفندگان جشنی بهاری است که در آستانه #نوروز برگزار میشود. #ابوریحان_بیرونی در #آثارالباقیه آوردهاست که ایرانیان از دیرباز روز پنجم اسفند را جشن ویژه زنان و زمین میدانند و در این روز مردان به زنان هدیه میدهند و از اینروی به آن جشن مردگیران نیز میگویند.
🌸 دکتر #جلال_خالقی_مطلق درباره آیینهای اسفندگان یا جشن آزادی زنان مینویسد که اسفندگان جشن بهاری زنان بوده که در آن روز زنان از آزادی بیشتری برخوردار بودند و به ویژه دختران «دمِ بخت» به همسرگزینی تشویق میشدند و از این رو این جشن را «مردگیران» مینامیدند، سپستر جشن زنان شوهردار شده و زنان از شوهران خود مزد (هدیه) میگرفتند.
🌸 در جشن اسفندگان، زنان خود را میآراستند و در طول روز به پایکوبی و شادی میپرداختند و همچنین نیایش میکردند. دختران نیز از این جشن سهمی داشتند چون برخی این جشن را ویژه «عروسان نادیدهشوی» یعنی «دختران شوهرنکرده» دانستهاند؛ پس دختران نیز جشن میگرفتند و به کامدل شادی میکردند. دختران و زنان در جشن دستههای گل به دست میگرفتند.
🌸 پختن و خوردن آش اسفندی یا «دانکو» یا «هفتدانه» یا «دونی» از سنتهای جشن اسفندگان است.
🌸 در فرهنگ ایران، هر یک از روزهای ماه را گلی ویژه است و گل ویژه سپندارمذ یا جشن اسفندگان، طبق متون پهلوی گل «پلنگمشک» است که برخی به اشتباه «بیدمشک» مینامند ولی در فرهنگنامههای گیاهشناسی از گل پلنگمشک و درخت بیدمشک به عنوان دو گونه گیاهی متفاوت نام برده میشود.
🌸 جشن اسفندگان نه از نظر زمانی و نه از نظر محتوا و مفاهیم و فلسفه برگزاری و سنتها هیچ شباهتی به جشن ولنتاین ندارد.
🌸 جشن اسفندگان روز مادر زمین، روز گرامیداشت زن، زندگی، زایش و جشن آزادی زنان است و نامیدن آن با عنوانهای ساختگی مثل «روز مهر ایرانی» یا «روز عشق ایرانی» و انطباق ساختگی آن با ولنتاین نادرست است.
🌸 همه جشنها و آیینهای زیبا در همه فرهنگها و از همه ملتها شایسته احترام هستند و اگر پیامی انسانی در آنها هست که مردم و به ویژه جوانان می پسندند، پس میتوان و باید آنها را به عنوان میراث مشترک فرهنگ بشری گرامیداشت و جشن ولنتاین نیز اینچنین است.
🌸 به جای ستیز با ولنتاین بهتر است همه توان خود را برای معرفی بهتر جشن #مهرگان (روز مهر و پیمان /جشن مهرورزی) و #جشن_اسفندگان (روز زن و زمین) به مردم ایران و جهان بهکارگیریم.
💌 عاشقان ایران
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
👈دیدگاه چهرههای برجسته علمی درباره برگزاری جشنها طبق تقویم رسمی کشور: ۵ اسفند، جشن #اسفندگان یا #سپندارمذگان است؛ نه ۲۹ بهمن که تاریخ تبدیل شده است ⬅️ بیشتر پژوهشگران این حوزه از جمله، استادان #ابراهیم_پورداوود #پرویز_رجبی #جلیل_دوستخواه #رضا_مرادیغیاثآبادی…
درباره جشن #اسفندگان یا #سپندارمذگان:
چرا تاریخ ۲۹ بهمن اولویت نیست؟
و همان ۵ اسفند موثقتر است
🔻اختصاصی کانال عاشقان ایران
۱_ جشنهای دوازدهگانهی باستانی ما بر مبنای همسانی و یکی شدن نام روز در هر ماه بنا شدند، یعنی اسفندگان باید روز اسفند از ماه اسفند باشد، فروردینگان، اردیبهشتگان، خردادگان، تیرگان و... تا اسفندگان همگی بر همین مبنا هستند و پاسداشت یکی از فرشتگان نگهبان آن روز (نام هر ماه به نام یکی از ۱۲ امشاسپند/فرشته/الهه نگهبان زمین و باشندگانش بود)
۲_ بر همین پایه است که دانشمند بزرگ ما #ابوریحان_بیرونی که خود منجم، ریاضیدان، فیلسوف، تاریخشناس، و همهچیز دان و عالم دهر زمانش بود، در کتاب سترگ «آثارالباقیه عن القرون الحالیه» میفرماید، اسفندگان را در پنحمین روز از اسفند جشن میگیرند و آن جشن زنان و زمین است (عنصر زایش و باروری و مادینگی)
۳_ استدلال برخی از زرتشتیان، ایراندوستان و کنشگران ملی این است که چون تقویم پس ازاسلام ما با تقویم پیشا اسلام تفاوت دارد و پیش از اسلام هر دوازده ماه ایرانی، ۳۰ روزه بود اما بعدا این دسته بندی برای شش ماه نخست سال و گاهی هم اسفندماه، تغییر کرد پس باید تاریخ جشنهای کهن ایران را با توجه به این اختلاف زمانی تغییر داد و منطبق بر تقویم جدید کرد. به این استدلال اگرچه در شکل ریاضی و عددی میتواند توجه شود اما در شکل معنایی و فلسفی این جشنها درست نیست چون با اینکار مفهوم این جشنهای ماهیانه ازدست میرود، چنانکه اسفندگان که باید در ماه اسفند باشد، در بهمنماه میافتد و کلا ازبار معنایی تهی میشود. از آنسو هم دیگر اسفندگان، ناشی از همزمانی و همنامی روز با نام آن ماه نیست و صرفا یکمفهوم صرف عددی و محاسباتی است. حتی در محاسبات نجومی دقیق امروز نیز ۲۹ بهمن از نظر تطبیق با اسفندگان نادرست مینماید چنانکه در پست بعدی👇از کانال جشنها با نرمافزار نجومی به این اختلاف زمانی و نادرستی ۲۹ بهمن پرداخته شده است
۴_ ابوریحان بیش از ما به تطبیق تاریخی و انطباق دادن تقویم کهن ایرانی (مزدیسانی) با تقویم خورشیدی (هجری خ. ) آگاهی داشت باتوجه به اینکه منجم و ریاضیدان بود، پس چرا آن اختلاف زمانی میان ماههای ۳۰ روزه ایران باستان با ماههای ۳۱ روزه ایران پس از اسلام را در این ثبت تاریخ جشنهای ایرانی لحاظ نکرد؟ زیرا توجه او بر ریشه معنایی و چرایی این جشنها بود که هریک باید در ماه خود (اسفند) انجام شود و نه بهمنماه، پس این تاریخ را برای تطبیق با گاهشماری نوین دستکاری نکرد
۵_ در منابع کهن پس از اسلام هم اسفندگان را در پنج اسفند از جمله #اثار_الباقیه ابوریحان بیرونی و بهنظر میآید هیچکدام از نویسندگان ایرانی کهن دوره اسلامی، بدعتی برای تطبیق تاریخ این جشن با گاهشماری جدید نگذاشتند. این بدعت جدید که به ویژه ازدهه هشتاد خورشیدی درباره آن تبلیغ بسیار شده، مورد اعتراض برخی اساتید ایراشناس است و به باور آنها باعث اسیب به فلسفه معنایی این جشنها وایجاد تشتت و آشفتگی و بههمریختگی در امتداد تاریخی این جشنها میشود. حتی استاد ایرانشناس زرتشتی، #تورج_پارسی، هم به این بدعت اعتراض کرده است. همچنین استادان بزرگی چون #ابراهیم_پورداوود #پرویز_رجبی #جلیل_دوستخواه #رضا_مرادیغیاثابادی هم بر درستی پنج اسفند برای اعلام جشن اسفندگان باور دارند و نه تاریخ ۲۹ بهمن
۶_ آسیب دیگری که این دستکاری و تطبیق تاریخ این جشن با گاهشماری جدید ایران، به همراه دارد این است که، در امتداد و تداوم تاریخی و پیوستگی برگزاری این جشن، نوعی سکته و شکاف ایجاد میکند و آن را از اسفند به بهمن جابهجا میکند که این قطع تداوم تاریخی اسفندگان در پنج اسفند، خودش آسیبی به هویت تاریخی برگزاری آن است. بهنظر میرسد یکی از دلایل اصرار برخی گروههای زرتشتی و مسلمان در جاانداختن تاریخ ۲۹ بهمن، آن است که میخواهند این جشن را به ابزاری برای مقابله با #ولنتاین در ۲۵ بهمن، تبدیل کنند، اما همین هم آسیبی به جزییات و ریشه واقعی این جشن است، چون ولنتاین جشن عشقورزی دو جفت به هم (همسر یا معشوقه) و توجه هردوی زن ومرد به هم است، اما سپندارمذگان جشن پاسداشت جایگاه #زنان و زمین و عنصر زایش و مادینگی است، از اینرو با ولنتاین تفاوت دارد. شاید بتوان جشن #مهرگان را جایگزین مناسبتری برای ولنتاین دانست چون مهرگان جشن مهرورزی در مفهوم عام آن است و نه محدود برای زنان یا مردان.
۷_ استدلال و پیشنهاد برخی دیگر از کنشگران ملی این است که برای جشن سپندارمذگان یکهفته در نظر بگیزیم به نام هفته مهرورزی و از ۲۹ بهمن تا ۵ اسفند باشد تا هر دو تاریخ را پوشش دهد اما این پیشنهاد هم اگرچه در سالهای گذشته تبلیغ شد اما تجربه نشان داد که شدنی نیست و در نهایت خواست جمعی بر تعیین یک روز مشخص برای این جشن است.
💌 عاشقان ایران
@LoversofIRAN
توجه شود به پست بعدی👇
چرا تاریخ ۲۹ بهمن اولویت نیست؟
و همان ۵ اسفند موثقتر است
🔻اختصاصی کانال عاشقان ایران
۱_ جشنهای دوازدهگانهی باستانی ما بر مبنای همسانی و یکی شدن نام روز در هر ماه بنا شدند، یعنی اسفندگان باید روز اسفند از ماه اسفند باشد، فروردینگان، اردیبهشتگان، خردادگان، تیرگان و... تا اسفندگان همگی بر همین مبنا هستند و پاسداشت یکی از فرشتگان نگهبان آن روز (نام هر ماه به نام یکی از ۱۲ امشاسپند/فرشته/الهه نگهبان زمین و باشندگانش بود)
۲_ بر همین پایه است که دانشمند بزرگ ما #ابوریحان_بیرونی که خود منجم، ریاضیدان، فیلسوف، تاریخشناس، و همهچیز دان و عالم دهر زمانش بود، در کتاب سترگ «آثارالباقیه عن القرون الحالیه» میفرماید، اسفندگان را در پنحمین روز از اسفند جشن میگیرند و آن جشن زنان و زمین است (عنصر زایش و باروری و مادینگی)
۳_ استدلال برخی از زرتشتیان، ایراندوستان و کنشگران ملی این است که چون تقویم پس ازاسلام ما با تقویم پیشا اسلام تفاوت دارد و پیش از اسلام هر دوازده ماه ایرانی، ۳۰ روزه بود اما بعدا این دسته بندی برای شش ماه نخست سال و گاهی هم اسفندماه، تغییر کرد پس باید تاریخ جشنهای کهن ایران را با توجه به این اختلاف زمانی تغییر داد و منطبق بر تقویم جدید کرد. به این استدلال اگرچه در شکل ریاضی و عددی میتواند توجه شود اما در شکل معنایی و فلسفی این جشنها درست نیست چون با اینکار مفهوم این جشنهای ماهیانه ازدست میرود، چنانکه اسفندگان که باید در ماه اسفند باشد، در بهمنماه میافتد و کلا ازبار معنایی تهی میشود. از آنسو هم دیگر اسفندگان، ناشی از همزمانی و همنامی روز با نام آن ماه نیست و صرفا یکمفهوم صرف عددی و محاسباتی است. حتی در محاسبات نجومی دقیق امروز نیز ۲۹ بهمن از نظر تطبیق با اسفندگان نادرست مینماید چنانکه در پست بعدی👇از کانال جشنها با نرمافزار نجومی به این اختلاف زمانی و نادرستی ۲۹ بهمن پرداخته شده است
۴_ ابوریحان بیش از ما به تطبیق تاریخی و انطباق دادن تقویم کهن ایرانی (مزدیسانی) با تقویم خورشیدی (هجری خ. ) آگاهی داشت باتوجه به اینکه منجم و ریاضیدان بود، پس چرا آن اختلاف زمانی میان ماههای ۳۰ روزه ایران باستان با ماههای ۳۱ روزه ایران پس از اسلام را در این ثبت تاریخ جشنهای ایرانی لحاظ نکرد؟ زیرا توجه او بر ریشه معنایی و چرایی این جشنها بود که هریک باید در ماه خود (اسفند) انجام شود و نه بهمنماه، پس این تاریخ را برای تطبیق با گاهشماری نوین دستکاری نکرد
۵_ در منابع کهن پس از اسلام هم اسفندگان را در پنج اسفند از جمله #اثار_الباقیه ابوریحان بیرونی و بهنظر میآید هیچکدام از نویسندگان ایرانی کهن دوره اسلامی، بدعتی برای تطبیق تاریخ این جشن با گاهشماری جدید نگذاشتند. این بدعت جدید که به ویژه ازدهه هشتاد خورشیدی درباره آن تبلیغ بسیار شده، مورد اعتراض برخی اساتید ایراشناس است و به باور آنها باعث اسیب به فلسفه معنایی این جشنها وایجاد تشتت و آشفتگی و بههمریختگی در امتداد تاریخی این جشنها میشود. حتی استاد ایرانشناس زرتشتی، #تورج_پارسی، هم به این بدعت اعتراض کرده است. همچنین استادان بزرگی چون #ابراهیم_پورداوود #پرویز_رجبی #جلیل_دوستخواه #رضا_مرادیغیاثابادی هم بر درستی پنج اسفند برای اعلام جشن اسفندگان باور دارند و نه تاریخ ۲۹ بهمن
۶_ آسیب دیگری که این دستکاری و تطبیق تاریخ این جشن با گاهشماری جدید ایران، به همراه دارد این است که، در امتداد و تداوم تاریخی و پیوستگی برگزاری این جشن، نوعی سکته و شکاف ایجاد میکند و آن را از اسفند به بهمن جابهجا میکند که این قطع تداوم تاریخی اسفندگان در پنج اسفند، خودش آسیبی به هویت تاریخی برگزاری آن است. بهنظر میرسد یکی از دلایل اصرار برخی گروههای زرتشتی و مسلمان در جاانداختن تاریخ ۲۹ بهمن، آن است که میخواهند این جشن را به ابزاری برای مقابله با #ولنتاین در ۲۵ بهمن، تبدیل کنند، اما همین هم آسیبی به جزییات و ریشه واقعی این جشن است، چون ولنتاین جشن عشقورزی دو جفت به هم (همسر یا معشوقه) و توجه هردوی زن ومرد به هم است، اما سپندارمذگان جشن پاسداشت جایگاه #زنان و زمین و عنصر زایش و مادینگی است، از اینرو با ولنتاین تفاوت دارد. شاید بتوان جشن #مهرگان را جایگزین مناسبتری برای ولنتاین دانست چون مهرگان جشن مهرورزی در مفهوم عام آن است و نه محدود برای زنان یا مردان.
۷_ استدلال و پیشنهاد برخی دیگر از کنشگران ملی این است که برای جشن سپندارمذگان یکهفته در نظر بگیزیم به نام هفته مهرورزی و از ۲۹ بهمن تا ۵ اسفند باشد تا هر دو تاریخ را پوشش دهد اما این پیشنهاد هم اگرچه در سالهای گذشته تبلیغ شد اما تجربه نشان داد که شدنی نیست و در نهایت خواست جمعی بر تعیین یک روز مشخص برای این جشن است.
💌 عاشقان ایران
@LoversofIRAN
توجه شود به پست بعدی👇