Forwarded from عکس نگار
#ابراهیم_فخرانی که در نهضت جنگل با وی همکاری داشت در کتاب «میرزا کوچک خان، سردار جنگل» او را چنین توصیف میکند:
«مردی خوش هیکل و قوی البنیه و زاغ چشم، دارای سیمائی متبسم و بازوانی ورزیده و پیشانی باز. از لحاظ اجتماعی مودب و متواضع و خوش برخورد و از جنبه روحی عفیف و با عاطفه و معتقد به فرایض دینی و مومن به اصول اخلاقی...
ورزش را دوست می داشت و هر روز تمرین می کرد.
اهل مشروبات الکلی و دخانیات نبود... مردی بود ساکت و متفکر و آرام؛ نطاق نبود ولی آهسته و سنجیده سخن میگفت. صحبتهایش اغلب با لطیفه و مزاح توأم بود و خود نیز از مطایبات دیگران لذت میبرد.
در قیافه اش جذبه ای بود که با هرکس روبرو میشد به ندرت اتفاق می افتاد که مجذوب متانت ومسحوربیاناتش نگردد...
(((((میرزا یک ایرانی ایده آلیست)))))
(((((و یک مرد مذهبی تمام عیار بود؛ هیچگاه و اجباتش ترک نمی شد و از نماز و روزه قصور نمی کرد... )))))
(((((به اشعار فردوسی علاقه خاص داشت به طوری که در گوراب زر مخ مرکز تأسیسات نظامی جنگل جلسات منظمی برای قرائت شاهنامه فردوسی وتهییج روح سلحشوری افرادترتیب داده بود)))))
#میرزا_کوچک اولادی نداشت... در حقیقت فرزندان میرزا را باید همان نیات و اندیشه های او دانست که افراد مخلص با ایمانی را توانست در اطراف مکتب خود گرد آورد و تربیت کند و تعلیمات عملی استقامت و ».پایمردی به آنها بیاموزد
((کتاب میرزا کوچک سردار جنگل
ابراهیم فخرایی
تهران۱۳۴۴ صفحه ۲۹-۳۱-۳۲))
#میرزا_کوچکخان
#ابراهیم_فخرایی
#نهضت_جنگل
#جنبش_جنگل
@efshapan_ir
«مردی خوش هیکل و قوی البنیه و زاغ چشم، دارای سیمائی متبسم و بازوانی ورزیده و پیشانی باز. از لحاظ اجتماعی مودب و متواضع و خوش برخورد و از جنبه روحی عفیف و با عاطفه و معتقد به فرایض دینی و مومن به اصول اخلاقی...
ورزش را دوست می داشت و هر روز تمرین می کرد.
اهل مشروبات الکلی و دخانیات نبود... مردی بود ساکت و متفکر و آرام؛ نطاق نبود ولی آهسته و سنجیده سخن میگفت. صحبتهایش اغلب با لطیفه و مزاح توأم بود و خود نیز از مطایبات دیگران لذت میبرد.
در قیافه اش جذبه ای بود که با هرکس روبرو میشد به ندرت اتفاق می افتاد که مجذوب متانت ومسحوربیاناتش نگردد...
(((((میرزا یک ایرانی ایده آلیست)))))
(((((و یک مرد مذهبی تمام عیار بود؛ هیچگاه و اجباتش ترک نمی شد و از نماز و روزه قصور نمی کرد... )))))
(((((به اشعار فردوسی علاقه خاص داشت به طوری که در گوراب زر مخ مرکز تأسیسات نظامی جنگل جلسات منظمی برای قرائت شاهنامه فردوسی وتهییج روح سلحشوری افرادترتیب داده بود)))))
#میرزا_کوچک اولادی نداشت... در حقیقت فرزندان میرزا را باید همان نیات و اندیشه های او دانست که افراد مخلص با ایمانی را توانست در اطراف مکتب خود گرد آورد و تربیت کند و تعلیمات عملی استقامت و ».پایمردی به آنها بیاموزد
((کتاب میرزا کوچک سردار جنگل
ابراهیم فخرایی
تهران۱۳۴۴ صفحه ۲۹-۳۱-۳۲))
#میرزا_کوچکخان
#ابراهیم_فخرایی
#نهضت_جنگل
#جنبش_جنگل
@efshapan_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انار انار
آواز: #میرزا_صفر_اف از #بخارا
از@sarzamyn
زنده بودن این ترانه ها پس از یک قرن سیاست نابودسازی زبان #فارسی در #ازبکستان،
یعنی زبان، شعر وموسیقی ایرانی
پرچم استوار #ایرانشهر اند
@LoversofIRAN
آواز: #میرزا_صفر_اف از #بخارا
از@sarzamyn
زنده بودن این ترانه ها پس از یک قرن سیاست نابودسازی زبان #فارسی در #ازبکستان،
یعنی زبان، شعر وموسیقی ایرانی
پرچم استوار #ایرانشهر اند
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
🔴فرهنگ ایران"جان فدا"می خواهد استاد #فریدون_جنیدی دیروز در هفتاد و نهمین، زادروزشان از درد بی توجهی به #ایران_باستان گفتند. از اینجا بخوانید👇 goo.gl/GDbkhu کانال #بنیاد_نیشابور @bonyad_neyshaboor
👈گفتگوی خواندنی با استاد #فریدون_جنیدی در جشن تولد ۷۹ سالگی :
● فرهنگ ایران "جان فدا" میخواهد.
● جوانان ایران باید اوستا بخوانند. 👉
#بخش_یک
⬅️ فریدون جنیدی، #شاهنامه_پژوه، #اوستا_شناس، استاد فرهنگ و #زبانهای_باستانی، مدیر #بنیاد_نیشابور / در هفتاد و نهمین سالروز تولدش از درد بیتوجهی به #ایران_باستان میگوید:
با خدای خودم پیمان بستم که جانم را فدای #فرهنگ و فرزندان #ایران کنم.
✍ مهدی فیضیصفت، روزنامه همدلی:
دل مان می گیرد برای شیر ایرانی که دیگر نیست. غم عالم، قلب مان را مچاله می کند وقتی از خاطرمان می گذرد دیگر ببر مازندران وجود خارجی ندارد تا به ابهتش بنازیم اما انقراض تنها محدود به گونه های جانوری نیست. تمدن های بشری پر شماری نیز در سالیان دراز نابود شده اند و شاید کسی نداند زمانی جاه و جبروت پادشاهانی روی زمین حکمفرمایی می کرده که حالا نام شان نیز زیر خروارها خاک دفن شده است؛ انسان هایی که صدها وهزاران سال پیش نفس می کشیدند، صبحها از خواب برمیخاستند به امید کسب و کاری پر رونق و شب ها خسته به خانههای شان برمیگشتند تا طعامی بخورند و بار دیگر به خواب فرو روند. مردمانی که با یکدیگر داد و ستد می کردند و حرف می زدند اما به زبان هایی دیگر، زبان هایی که بسیاری شان از صفحه روزگار محو شده و تعدادی از آنها به کوشش دغدغه مندان و فعالان عرصه زبان شناسی زنده مانده است. فریدون جنیدی، یکی از پژوهشگران #فرهنگ_و_زبانهای_باستانی است که نزدیک به نیم قرن از عمر خویش را صرف آموزش زبان های باستانی چون #پهلوی و #اوستایی به جوانان سرزمینش کرده تا سینه به سینه، عقب براند فراموشی را. با فریدون جنیدی در هفتاد و نهمین زادروزش هم کلام شدیم تا برای ما از درد فراموشی فرهنگی چند هزار ساله بگوید؛ دردی که #غرب_زدگی برخی خودی ها و شیوه های نادرست آموزشی استادان دانشگاهها، نمک بر زخم کهنه و عمیقش می پاشد اما از پا ننشسته و نمی نشیند. «بنیاد نیشابور» سال هاست علاقه مندان به زبان های باستانی را سیراب می کند و فریدون جنیدی بنا بر شیوه آموزشی #ایران_کهن و بی توجه به مخالفت ها پیش می رود. گفت و گوی ما با این ایران شناس و مولف، از نقد #باستانشناسان_خارجی و مریدان شان آغاز شد و به امروز رسید.
🔹گفت و گو را از امروز شما آغاز کنیم؛ در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
۴۰ سال است شاهنامه می خوانم، همواره روزهای شنبه بدون درنگ و تعطیلی این کار انجام شده است. چندی پیش به کوشش چند تن از فرزندان بنیاد توانستیم این کار را به قول امروزی ها #آنلاین کرده و روزهای شنبه در سرتاسر #جهان پخش کنیم تا همه مردمان بتوانند بهره ببرند. تدریس زبان از جمله زبان پهلوی و اوستایی نیز بخش جدایی ناپذیری از زندگی من بوده است. یکی از بزرگ ترین کارهای زندگی من نیز چند سال پیش به ثمر رسید که همچنان از نتیجه اش لذت می برم؛ یعنی کتاب «داستان ایران بر بنیاد گفتارهای ایرانی». من مدام در حال تالیف هستم و از نوشتن دست نمی کشم. امید دارم دریچه ای از فرهنگ و دانش نیاکان به روی فرزندان ایران بگشایم. زمانی #میرزا_حسن_خان_پیرنیا، #تاریخ_ایران را نوشت که تمامش استناد به استادان و پروفسورهای خارجی است. البته درب تازه ای را گشود اما بعد از او هر که خواست در مورد #ایران پژوهش کند باید حتما از نویسندگان و شبه استادان خارجی تاییدیه می گرفت.
🔹منظور شما از شبه استادان خارجی چه کسانی هستند؟
به طور مثال #آندره_گودار یا #رومن_گیرشمن(۲ باستان شناس فرانسوی) به نظر من به جز غارتگر و دزد جامعه، چیز دیگری نبودند و می توان آنها را دزدِ مطلق نامید که بر اساس دزدی، کتاب هایی نیز به رشته تحریر درآوردند. این کار به قدری در نزد دستگاه های فرهنگی ما ارزشمند است که هنوز در دانشگاه های ایران برای ورود به بعضی از رشته های تحصیلی باید کتاب های « #گیرشمن» را بخوانند. این اتفاق واقعا مایه ننگ در هشتاد_نود سال گذشته بوده است. در این مدت نگرش به سمت خارجیان غارتگر بوده است و بی توجهی به نوشته های باستانی ایران. ما سعی کردیم همان طور که از نام کتاب پیداست، #داستان_ایران را بر بنیاد گفتارهای ایرانی روایت کنیم. به طور مثال اگر ببینیم چهار هزار سال پیش، ایرانیان می دانستند زمین، کروی است و به دور خورشید می چرخد، با این شگفتی چگونه روبرو خواهیم شد؟
اما جهان غرب چه زمانی متوجه این مسئله شد؟
آنها وقتی این مسئله را فهمیدند که نوشته های #ایرانیان پس از #اسلام را ترجمه کردند و کم کم به این اندیشه افتادند که ممکن است زمین، کروی باشد. وقتی دستگاه دانشی اروپا کُرویت زمین را بیان کرد، در واقع بازرگانان اروپایی به این فکر فرو رفتند که اگر زمین، کروی است ما یک کشتی بگیریم، کره زمین را دور بزنیم، به #هندوستان برویم، از آنجا ادویه بیاوریم و سود ببریم. این کار پایه علمی نداشت اما اروپاییان تصمیم گرفتند این فکر را عملی کنند.
@LoversofIRAN
● فرهنگ ایران "جان فدا" میخواهد.
● جوانان ایران باید اوستا بخوانند. 👉
#بخش_یک
⬅️ فریدون جنیدی، #شاهنامه_پژوه، #اوستا_شناس، استاد فرهنگ و #زبانهای_باستانی، مدیر #بنیاد_نیشابور / در هفتاد و نهمین سالروز تولدش از درد بیتوجهی به #ایران_باستان میگوید:
با خدای خودم پیمان بستم که جانم را فدای #فرهنگ و فرزندان #ایران کنم.
✍ مهدی فیضیصفت، روزنامه همدلی:
دل مان می گیرد برای شیر ایرانی که دیگر نیست. غم عالم، قلب مان را مچاله می کند وقتی از خاطرمان می گذرد دیگر ببر مازندران وجود خارجی ندارد تا به ابهتش بنازیم اما انقراض تنها محدود به گونه های جانوری نیست. تمدن های بشری پر شماری نیز در سالیان دراز نابود شده اند و شاید کسی نداند زمانی جاه و جبروت پادشاهانی روی زمین حکمفرمایی می کرده که حالا نام شان نیز زیر خروارها خاک دفن شده است؛ انسان هایی که صدها وهزاران سال پیش نفس می کشیدند، صبحها از خواب برمیخاستند به امید کسب و کاری پر رونق و شب ها خسته به خانههای شان برمیگشتند تا طعامی بخورند و بار دیگر به خواب فرو روند. مردمانی که با یکدیگر داد و ستد می کردند و حرف می زدند اما به زبان هایی دیگر، زبان هایی که بسیاری شان از صفحه روزگار محو شده و تعدادی از آنها به کوشش دغدغه مندان و فعالان عرصه زبان شناسی زنده مانده است. فریدون جنیدی، یکی از پژوهشگران #فرهنگ_و_زبانهای_باستانی است که نزدیک به نیم قرن از عمر خویش را صرف آموزش زبان های باستانی چون #پهلوی و #اوستایی به جوانان سرزمینش کرده تا سینه به سینه، عقب براند فراموشی را. با فریدون جنیدی در هفتاد و نهمین زادروزش هم کلام شدیم تا برای ما از درد فراموشی فرهنگی چند هزار ساله بگوید؛ دردی که #غرب_زدگی برخی خودی ها و شیوه های نادرست آموزشی استادان دانشگاهها، نمک بر زخم کهنه و عمیقش می پاشد اما از پا ننشسته و نمی نشیند. «بنیاد نیشابور» سال هاست علاقه مندان به زبان های باستانی را سیراب می کند و فریدون جنیدی بنا بر شیوه آموزشی #ایران_کهن و بی توجه به مخالفت ها پیش می رود. گفت و گوی ما با این ایران شناس و مولف، از نقد #باستانشناسان_خارجی و مریدان شان آغاز شد و به امروز رسید.
🔹گفت و گو را از امروز شما آغاز کنیم؛ در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
۴۰ سال است شاهنامه می خوانم، همواره روزهای شنبه بدون درنگ و تعطیلی این کار انجام شده است. چندی پیش به کوشش چند تن از فرزندان بنیاد توانستیم این کار را به قول امروزی ها #آنلاین کرده و روزهای شنبه در سرتاسر #جهان پخش کنیم تا همه مردمان بتوانند بهره ببرند. تدریس زبان از جمله زبان پهلوی و اوستایی نیز بخش جدایی ناپذیری از زندگی من بوده است. یکی از بزرگ ترین کارهای زندگی من نیز چند سال پیش به ثمر رسید که همچنان از نتیجه اش لذت می برم؛ یعنی کتاب «داستان ایران بر بنیاد گفتارهای ایرانی». من مدام در حال تالیف هستم و از نوشتن دست نمی کشم. امید دارم دریچه ای از فرهنگ و دانش نیاکان به روی فرزندان ایران بگشایم. زمانی #میرزا_حسن_خان_پیرنیا، #تاریخ_ایران را نوشت که تمامش استناد به استادان و پروفسورهای خارجی است. البته درب تازه ای را گشود اما بعد از او هر که خواست در مورد #ایران پژوهش کند باید حتما از نویسندگان و شبه استادان خارجی تاییدیه می گرفت.
🔹منظور شما از شبه استادان خارجی چه کسانی هستند؟
به طور مثال #آندره_گودار یا #رومن_گیرشمن(۲ باستان شناس فرانسوی) به نظر من به جز غارتگر و دزد جامعه، چیز دیگری نبودند و می توان آنها را دزدِ مطلق نامید که بر اساس دزدی، کتاب هایی نیز به رشته تحریر درآوردند. این کار به قدری در نزد دستگاه های فرهنگی ما ارزشمند است که هنوز در دانشگاه های ایران برای ورود به بعضی از رشته های تحصیلی باید کتاب های « #گیرشمن» را بخوانند. این اتفاق واقعا مایه ننگ در هشتاد_نود سال گذشته بوده است. در این مدت نگرش به سمت خارجیان غارتگر بوده است و بی توجهی به نوشته های باستانی ایران. ما سعی کردیم همان طور که از نام کتاب پیداست، #داستان_ایران را بر بنیاد گفتارهای ایرانی روایت کنیم. به طور مثال اگر ببینیم چهار هزار سال پیش، ایرانیان می دانستند زمین، کروی است و به دور خورشید می چرخد، با این شگفتی چگونه روبرو خواهیم شد؟
اما جهان غرب چه زمانی متوجه این مسئله شد؟
آنها وقتی این مسئله را فهمیدند که نوشته های #ایرانیان پس از #اسلام را ترجمه کردند و کم کم به این اندیشه افتادند که ممکن است زمین، کروی باشد. وقتی دستگاه دانشی اروپا کُرویت زمین را بیان کرد، در واقع بازرگانان اروپایی به این فکر فرو رفتند که اگر زمین، کروی است ما یک کشتی بگیریم، کره زمین را دور بزنیم، به #هندوستان برویم، از آنجا ادویه بیاوریم و سود ببریم. این کار پایه علمی نداشت اما اروپاییان تصمیم گرفتند این فکر را عملی کنند.
@LoversofIRAN
Forwarded from اتچ بات
👈بزرگمرد ایراندوست تاجیک، پر کشید👉
برای این قلب تپنده ی فرهنگ و ادب فارسی در فرارودان(ماوراءالنهر، آسیای میانه) که امروز ظهر در آغاز این ماه رمضان (دوم رمضان ۱۳۹۷)، ماه راز و نیاز و روزه، در ۸۶ سالگی چشم از جهان فروبست، آرزوی آمرزش و جایگاهی بلند در کنار پاکان و نیکان داریم.🥀
@LoversofIRAN
⬅️ #مومن_قناعت (۱۹۳۲_می ۲۰۱۸ میلادی) ترانه سرای بزرگ تاجیک و پارسیگوی #تاجیکستان، نمایندهٔ مردم تاجیکستان در پارلمان #اتحاد_جماهیر_شوروی (۱۹۹۱-۱۹۷۹)، متفکر سیاسی و اجتماعی بود.
مومن قناعت در سال ۱۳۱۴ خورشیدی در #درواز تاجیکستان به دنیا آمد. در سال ۱۹۵۶ در رشتهٔ #زبان و ادبیات #فارسی_تاجیکی از دانشگاه ملی تاجیکستان فارغالتحصیل شد و در همان سال به هموندی(عضویت) اتحادیه نویسندگان درآمد. پس از پایان تحصیلات در مجلهٔ «صدای شرق» مشغول به کار شد و پس از اندکی سردبیر این نشریه شد. نخستین دفتر شعر او با نام «شراره» در سال ۱۹۶۰ به چاپ رسید.
پس از «شراره»، مومن قناعت دهها دفتر شعر و داستان حماسی دیگر نیز منتشر کرد که برخی مشهورترین آنها عبارتند از: «تاجیکستان – اسم من»
«سروش استالین گراد»
«حماسه داد»
«مسعود نامه»
داستان«گهواره سینا»ی او که در سال ۱۹۷۸ نوشته شد جایزهٔ #رودکی را برای وی به ارمغان آورد.
قناعت در سال ۱۹۷۷ پس از مرگ #میرزا_تورسون_زاده، رئیس وقت اتحادیه نویسندگان، جایگاه ریاست آن اتحادیه را تا زمان فروپاشی #شوروی به دست آورد. او مدتی نیز مدیر مجلهٔ «شرق سرخ»، یکی از برترین نشریات تاجیکستان، بود. از ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۲ هم ریاست انستیتوی میراث ادبی را در فرهنگستان علوم داشت.
شعری از او که در دههٔ ۱۹۶۰ میلادی دربارهٔ #زبان_فارسی سرودهاست بسیار سرشناس است و از اولین آثاریست که به اهمیت مسئلهٔ زبان در نهضت اخیر هویتشناسی تاجیکان میپردازد. از مومن قناعت با عنوان «نیمای میانرودان» ( #نیما_یوشیج) نیز یاد میشود.
قناعت در سیاست نیز دست داشت. از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۱ نمایندهٔ تاجیکستان در پارلمان اتحاد جماهیر شوروی بود. او که در زمان حکومت شوروی مورد احترام و صاحب نفوذ بود و برای مأموریتهای سیاسی و فرهنگی به کشورهای مختلف جهان سفر میکرد.
گفته میشود که او در سفری که در دههٔ ۸۰ میلادی (همزمان با #جنگ_تحمیلی #ایران و #عراق) به عنوان عضوی از هیات کمیته صلح شوروی به یکی از شیخ نشین های جنوب خلیج فارس ( #امارات) داشت، به طور بداهه شعری میسراید #ایراندوستانه در پاسخ به شیخ عرب، و در آن به نام #خلیج_فارس اشاره میکند که به مذاق امرای عرب خوش نمیآید:
از خلیج فارس میآید نسیم فارسی
ابر در شیراز میبارد چو سیم فارسی
میرسد از کشتی بشکسته شعر بی شکست
شعر هم بشکست با پند قدیم فارسی
شیخ را سرمست دیدم یک شبی از بوی نفت
رفت با عطر کفن عطر و شمیم فارسی
@LoversofIRAN
■■ بنکده ها(منابع):
□جامی، مهدی. «مومن قناعت، شاعر و سیاستمدار».بیبیسی فارسی، ۹ اوت ۲۰۰۵. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□«شعری که خشم سلطان عرب را در آورد». خبر فارسی، ۱ خرداد ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□«بزرگداشت استاد مومن قناعت؛ شاعر مردمی تاجیکستان». رادیو تاجیکی، ۲ خرداد ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□مسلمانیان قبادیانی، رحیم. «اندیشهٔ بوعلی در گهوارهٔ سینا اثر مومن قناعت». حافظ، ش. ۳۵ (مهر ۱۳۸۵): ۲۲-۲۴
□ارجمندی، عبدالمجید. «تأملی در شعر معاصر تاجیکستان». گلبانگ آشنایی (مجموعه مقالات هفتمین مجمع بینالمللی استادان زبان و ادبیات فارسی)، بهمن ۱۳۹۰.
@LoversofIRAN
چامه خوانی(شعر خوانی) زیبای استاد مومن قناعت در سال ۱۳۹۳ در بیت #رهبر ایران.
چامه ی خلیج فارس 👇
برای این قلب تپنده ی فرهنگ و ادب فارسی در فرارودان(ماوراءالنهر، آسیای میانه) که امروز ظهر در آغاز این ماه رمضان (دوم رمضان ۱۳۹۷)، ماه راز و نیاز و روزه، در ۸۶ سالگی چشم از جهان فروبست، آرزوی آمرزش و جایگاهی بلند در کنار پاکان و نیکان داریم.🥀
@LoversofIRAN
⬅️ #مومن_قناعت (۱۹۳۲_می ۲۰۱۸ میلادی) ترانه سرای بزرگ تاجیک و پارسیگوی #تاجیکستان، نمایندهٔ مردم تاجیکستان در پارلمان #اتحاد_جماهیر_شوروی (۱۹۹۱-۱۹۷۹)، متفکر سیاسی و اجتماعی بود.
مومن قناعت در سال ۱۳۱۴ خورشیدی در #درواز تاجیکستان به دنیا آمد. در سال ۱۹۵۶ در رشتهٔ #زبان و ادبیات #فارسی_تاجیکی از دانشگاه ملی تاجیکستان فارغالتحصیل شد و در همان سال به هموندی(عضویت) اتحادیه نویسندگان درآمد. پس از پایان تحصیلات در مجلهٔ «صدای شرق» مشغول به کار شد و پس از اندکی سردبیر این نشریه شد. نخستین دفتر شعر او با نام «شراره» در سال ۱۹۶۰ به چاپ رسید.
پس از «شراره»، مومن قناعت دهها دفتر شعر و داستان حماسی دیگر نیز منتشر کرد که برخی مشهورترین آنها عبارتند از: «تاجیکستان – اسم من»
«سروش استالین گراد»
«حماسه داد»
«مسعود نامه»
داستان«گهواره سینا»ی او که در سال ۱۹۷۸ نوشته شد جایزهٔ #رودکی را برای وی به ارمغان آورد.
قناعت در سال ۱۹۷۷ پس از مرگ #میرزا_تورسون_زاده، رئیس وقت اتحادیه نویسندگان، جایگاه ریاست آن اتحادیه را تا زمان فروپاشی #شوروی به دست آورد. او مدتی نیز مدیر مجلهٔ «شرق سرخ»، یکی از برترین نشریات تاجیکستان، بود. از ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۲ هم ریاست انستیتوی میراث ادبی را در فرهنگستان علوم داشت.
شعری از او که در دههٔ ۱۹۶۰ میلادی دربارهٔ #زبان_فارسی سرودهاست بسیار سرشناس است و از اولین آثاریست که به اهمیت مسئلهٔ زبان در نهضت اخیر هویتشناسی تاجیکان میپردازد. از مومن قناعت با عنوان «نیمای میانرودان» ( #نیما_یوشیج) نیز یاد میشود.
قناعت در سیاست نیز دست داشت. از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۱ نمایندهٔ تاجیکستان در پارلمان اتحاد جماهیر شوروی بود. او که در زمان حکومت شوروی مورد احترام و صاحب نفوذ بود و برای مأموریتهای سیاسی و فرهنگی به کشورهای مختلف جهان سفر میکرد.
گفته میشود که او در سفری که در دههٔ ۸۰ میلادی (همزمان با #جنگ_تحمیلی #ایران و #عراق) به عنوان عضوی از هیات کمیته صلح شوروی به یکی از شیخ نشین های جنوب خلیج فارس ( #امارات) داشت، به طور بداهه شعری میسراید #ایراندوستانه در پاسخ به شیخ عرب، و در آن به نام #خلیج_فارس اشاره میکند که به مذاق امرای عرب خوش نمیآید:
از خلیج فارس میآید نسیم فارسی
ابر در شیراز میبارد چو سیم فارسی
میرسد از کشتی بشکسته شعر بی شکست
شعر هم بشکست با پند قدیم فارسی
شیخ را سرمست دیدم یک شبی از بوی نفت
رفت با عطر کفن عطر و شمیم فارسی
@LoversofIRAN
■■ بنکده ها(منابع):
□جامی، مهدی. «مومن قناعت، شاعر و سیاستمدار».بیبیسی فارسی، ۹ اوت ۲۰۰۵. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□«شعری که خشم سلطان عرب را در آورد». خبر فارسی، ۱ خرداد ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□«بزرگداشت استاد مومن قناعت؛ شاعر مردمی تاجیکستان». رادیو تاجیکی، ۲ خرداد ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□مسلمانیان قبادیانی، رحیم. «اندیشهٔ بوعلی در گهوارهٔ سینا اثر مومن قناعت». حافظ، ش. ۳۵ (مهر ۱۳۸۵): ۲۲-۲۴
□ارجمندی، عبدالمجید. «تأملی در شعر معاصر تاجیکستان». گلبانگ آشنایی (مجموعه مقالات هفتمین مجمع بینالمللی استادان زبان و ادبیات فارسی)، بهمن ۱۳۹۰.
@LoversofIRAN
چامه خوانی(شعر خوانی) زیبای استاد مومن قناعت در سال ۱۳۹۳ در بیت #رهبر ایران.
چامه ی خلیج فارس 👇
Telegram
👈روشنفکرهای ایرانستیز 👉
@LoversofIRAN
✍امیر هاشمی مقدم: فرارو
⬅️چکیده: چندی است بحث #روشنفکران ایرانی، بین نویسندگان شناختهشدهی تلگرامی داغ است.
#مجتبی_لشکربلوکی به نقل از #شفیعی_کدکنی، روشنفکران ایرانی را به دو دسته «نمیخواهم» و «چه میخواهم» دستهبندی کرده و نتیجه گرفته است بیشتر روشنفکران کنونی ایران، از دسته نمیخواهماند که مدام در حال نق زدن و نقد این و آن بوده، بیآنکه بدانند دقیقا چه میخواهند.
#محمد_فاضلی اشاره دارد که روشنفکران ایرانی همچون بسیاری از دیگران، تنها ناکارآمدیها را دیده و انتقاد میکنند.
#امیر_ناظمی هم نسل سوم روشنفکران ایرانی را «چپکوک و اسلامگرا» میداند که مسائل اجتماعی و سیاسی را بسیار سادهانگارانه میبینند.
بر پایه همین ویژگی چپکوک و اسلامگرا که ناظمی برای این گروه نام برده، میخواهم نشان دهم که:
1- اینها ریشهشان به نخستین نسل روشنفکران میرسد؛
2- روشنفکران کنونی بیشترشان جزو این دستهاند؛
3- ایرانستیزی آشکار و نهان جزو ویژگیهای این دسته است.
پدر معنوی روشنفکران دینی ایران، #سید_جمالالدین است، خواه ایرانی بدانیمش و خواه افغانی. او بیش از آنکه دغدغه ایران داشته باشد، دغدغه #امت_اسلام را داشت و برای همین، حاضر به فدای منافع ایران در پای منافع امتگرایانه #عثمانی بود. اگر اعترافات #میرزا_رضا_کرمانی، قاتل #ناصرالدین_شاه را در جلسه بازجوییاش بپذیریم، آشکارا میگوید که قتل ناصرالدین شاه به تحریک سلطان عثمانی و نقشه سیدجمال بوده؛ چرا که ناصرالدین شاه، مانع پیوستن کل سرزمینهای اسلامی به امپراتوری عثمانی و زیر نظر خلیفه بوده و خلیفه به سیدجمال گفته باید او را از میان برداشت!!!
از دیگر سخنان و نوشتههای سیدجمال همین قربانی کردن #ایران و #تشیع در پای خلافت عثمانی و به نام #وحدت_اسلام، برداشت میشود. همین است که #میرزای_شیرازی، فعالیتهای سیدجمال را خلاف مصلحت #اسلام و تشیع دانسته بود، و نه به نامههای او پاسخ داد و نه او را به حضور پذیرفت.
این، نهایت سادهانگاری سیدجمال بود (ویژگیای که ناظمی برای راهکارهای روشنفکران چپکوک و اسلامگرا بر میشمرد). او در دورهای که امتگرایی در حال خاموشی بود، در پی این ایده، حتی به بهای قربانی کردن ایران و تشیع بر آمد. تجربه همان عثمانی هم نشان داد که این امتگرایی در کمتر از سه دهه بعد، جایش را به ملیگرایی متعصبانه #تُرکی داد که همچنان در این کشور دنبال میشود.
از سوی دیگر، قتل ناصرالدین شاه در آن دوره فاجعه بود؛ چرا که نه تنها در دوره ناصرالدین شاه، ایران عهد #قاجار بیشترین ثبات را داشت، بلکه او را میتوان روشنفکرترین شاه قاجار دانست. او نویسنده، عکاس، نقاش، خوشنویس، آشنا به زبان فرانسه، روزنامهخوان و پشتیبان گسترش دانش غربی در ایران بود. هرچند اینها به معنای نادیده گرفتن ویژگیهای منفی او نیست(که تردیدی هم در آنها نیست)؛ اما در مقایسه با دیگر شاهان قاجار، این برجستگیها را داشت.
امتگرایی، بعدها توسط دیگر روشنفکران #چپ_گرا و #اسلام_گرا دنبال شد. #جلال_آل_احمد بهعنوان روشنفکری برآمده از ایدئولوژی #چپ هم، بر #صفویان خرده گرفت که با بنیانگذاری حکومت #شیعه در ایران و پیشگیری از حل شدن ایران در خلافت عثمانی، جبهه قدرتمندی جلوی اروپا به وجود نیاوردند!!! #علی_شریعتی، #روشنفکر_دینی هم عین همین انتقادات را بر صفویان وارد میکند. او چه آنجا که از شکست #ایرانیان در برابر سپاه #اعراب به وجد میآید، چه آنجا که جانب عثمانیها را گرفته و بر صفویان میتازد، آشکارا موضع #ضد_ایرانی گرفته و دچار همان سادهاندیشی سیدجمال میشود. چرا که اگر امتگرایی راه علاج بود، خود عثمانیها از آن دست بر نمیداشتند و به سراغ ملیگرایی قومی/زبانی نمیرفتند.
این ویژگی ایرانستیزی یا توهین به #هویت_ایرانی، در میان بسیاری از روشنفکران که پیشینه دینی یا چپ داشتند، دنباله یافت و اتفاقا پس از انقلاب، فضای بهتری برای این گروه فراهم گردید. سخنرانیها و نوشتههای افرادی همچون #صادق_زیباکلام، #مصطفی_ملکیان، #یوسف_اباذری و دهها شخصیت دیگری که نام روشنفکر را یدک میکشند، در تحقیر #ایرانیان امروز یا نفی تمدن تاریخیشان، در همین راستا جای میگیرد؛ هرچند نا آگاهیشان درباره موضوعی که نقد میکنند، از میان اشتباهات فاحششان آشکار است.
آنچه این روزها بحث روشنفکران ایرانی را پیش کشیده، نقش آنها در توسعه کشور یا گذار از شرایط بحرانی کنونی است. اما دقیقا همین روحیه ایرانستیزانه برخی از روشنفکران ایرانی، مانع از تحقق این امر میشود. اصولا این روشنفکران با انکار توانمندیهای تاریخی و کنونی ایرانیان، باور به توسعه درونزا ندارند. این را بگذاریم در کنار نقش روشنفکران دیگر کشورها تا ژرفای فاجعه را دریابیم.
در این یادداشت، روشنفکران ایرانی و #ترکیه ای را مقایسه کردهام
https://t.me/moghaddames/135
@LoversofIRAN
✍امیر هاشمی مقدم: فرارو
⬅️چکیده: چندی است بحث #روشنفکران ایرانی، بین نویسندگان شناختهشدهی تلگرامی داغ است.
#مجتبی_لشکربلوکی به نقل از #شفیعی_کدکنی، روشنفکران ایرانی را به دو دسته «نمیخواهم» و «چه میخواهم» دستهبندی کرده و نتیجه گرفته است بیشتر روشنفکران کنونی ایران، از دسته نمیخواهماند که مدام در حال نق زدن و نقد این و آن بوده، بیآنکه بدانند دقیقا چه میخواهند.
#محمد_فاضلی اشاره دارد که روشنفکران ایرانی همچون بسیاری از دیگران، تنها ناکارآمدیها را دیده و انتقاد میکنند.
#امیر_ناظمی هم نسل سوم روشنفکران ایرانی را «چپکوک و اسلامگرا» میداند که مسائل اجتماعی و سیاسی را بسیار سادهانگارانه میبینند.
بر پایه همین ویژگی چپکوک و اسلامگرا که ناظمی برای این گروه نام برده، میخواهم نشان دهم که:
1- اینها ریشهشان به نخستین نسل روشنفکران میرسد؛
2- روشنفکران کنونی بیشترشان جزو این دستهاند؛
3- ایرانستیزی آشکار و نهان جزو ویژگیهای این دسته است.
پدر معنوی روشنفکران دینی ایران، #سید_جمالالدین است، خواه ایرانی بدانیمش و خواه افغانی. او بیش از آنکه دغدغه ایران داشته باشد، دغدغه #امت_اسلام را داشت و برای همین، حاضر به فدای منافع ایران در پای منافع امتگرایانه #عثمانی بود. اگر اعترافات #میرزا_رضا_کرمانی، قاتل #ناصرالدین_شاه را در جلسه بازجوییاش بپذیریم، آشکارا میگوید که قتل ناصرالدین شاه به تحریک سلطان عثمانی و نقشه سیدجمال بوده؛ چرا که ناصرالدین شاه، مانع پیوستن کل سرزمینهای اسلامی به امپراتوری عثمانی و زیر نظر خلیفه بوده و خلیفه به سیدجمال گفته باید او را از میان برداشت!!!
از دیگر سخنان و نوشتههای سیدجمال همین قربانی کردن #ایران و #تشیع در پای خلافت عثمانی و به نام #وحدت_اسلام، برداشت میشود. همین است که #میرزای_شیرازی، فعالیتهای سیدجمال را خلاف مصلحت #اسلام و تشیع دانسته بود، و نه به نامههای او پاسخ داد و نه او را به حضور پذیرفت.
این، نهایت سادهانگاری سیدجمال بود (ویژگیای که ناظمی برای راهکارهای روشنفکران چپکوک و اسلامگرا بر میشمرد). او در دورهای که امتگرایی در حال خاموشی بود، در پی این ایده، حتی به بهای قربانی کردن ایران و تشیع بر آمد. تجربه همان عثمانی هم نشان داد که این امتگرایی در کمتر از سه دهه بعد، جایش را به ملیگرایی متعصبانه #تُرکی داد که همچنان در این کشور دنبال میشود.
از سوی دیگر، قتل ناصرالدین شاه در آن دوره فاجعه بود؛ چرا که نه تنها در دوره ناصرالدین شاه، ایران عهد #قاجار بیشترین ثبات را داشت، بلکه او را میتوان روشنفکرترین شاه قاجار دانست. او نویسنده، عکاس، نقاش، خوشنویس، آشنا به زبان فرانسه، روزنامهخوان و پشتیبان گسترش دانش غربی در ایران بود. هرچند اینها به معنای نادیده گرفتن ویژگیهای منفی او نیست(که تردیدی هم در آنها نیست)؛ اما در مقایسه با دیگر شاهان قاجار، این برجستگیها را داشت.
امتگرایی، بعدها توسط دیگر روشنفکران #چپ_گرا و #اسلام_گرا دنبال شد. #جلال_آل_احمد بهعنوان روشنفکری برآمده از ایدئولوژی #چپ هم، بر #صفویان خرده گرفت که با بنیانگذاری حکومت #شیعه در ایران و پیشگیری از حل شدن ایران در خلافت عثمانی، جبهه قدرتمندی جلوی اروپا به وجود نیاوردند!!! #علی_شریعتی، #روشنفکر_دینی هم عین همین انتقادات را بر صفویان وارد میکند. او چه آنجا که از شکست #ایرانیان در برابر سپاه #اعراب به وجد میآید، چه آنجا که جانب عثمانیها را گرفته و بر صفویان میتازد، آشکارا موضع #ضد_ایرانی گرفته و دچار همان سادهاندیشی سیدجمال میشود. چرا که اگر امتگرایی راه علاج بود، خود عثمانیها از آن دست بر نمیداشتند و به سراغ ملیگرایی قومی/زبانی نمیرفتند.
این ویژگی ایرانستیزی یا توهین به #هویت_ایرانی، در میان بسیاری از روشنفکران که پیشینه دینی یا چپ داشتند، دنباله یافت و اتفاقا پس از انقلاب، فضای بهتری برای این گروه فراهم گردید. سخنرانیها و نوشتههای افرادی همچون #صادق_زیباکلام، #مصطفی_ملکیان، #یوسف_اباذری و دهها شخصیت دیگری که نام روشنفکر را یدک میکشند، در تحقیر #ایرانیان امروز یا نفی تمدن تاریخیشان، در همین راستا جای میگیرد؛ هرچند نا آگاهیشان درباره موضوعی که نقد میکنند، از میان اشتباهات فاحششان آشکار است.
آنچه این روزها بحث روشنفکران ایرانی را پیش کشیده، نقش آنها در توسعه کشور یا گذار از شرایط بحرانی کنونی است. اما دقیقا همین روحیه ایرانستیزانه برخی از روشنفکران ایرانی، مانع از تحقق این امر میشود. اصولا این روشنفکران با انکار توانمندیهای تاریخی و کنونی ایرانیان، باور به توسعه درونزا ندارند. این را بگذاریم در کنار نقش روشنفکران دیگر کشورها تا ژرفای فاجعه را دریابیم.
در این یادداشت، روشنفکران ایرانی و #ترکیه ای را مقایسه کردهام
https://t.me/moghaddames/135
Telegram
مقدمه
روشنفکر ایرانستیز
امیر هاشمی مقدم: فرارو
چکیده: چندی است بحث روشنفکران ایرانی، بین نویسندگان شناختهشدهی تلگرامی داغ است. مجتبی لشکربلوکی به نقل از شفیعی کدکنی، روشنفکران ایرانی را به دو دسته «نمیخواهم» و «چه میخواهم» دستهبندی کرده و نتیجه گرفته بیشتر…
امیر هاشمی مقدم: فرارو
چکیده: چندی است بحث روشنفکران ایرانی، بین نویسندگان شناختهشدهی تلگرامی داغ است. مجتبی لشکربلوکی به نقل از شفیعی کدکنی، روشنفکران ایرانی را به دو دسته «نمیخواهم» و «چه میخواهم» دستهبندی کرده و نتیجه گرفته بیشتر…
👈۱۱ آذر، سالروز درگذشت میرزا کوچک خان جنگلی
✍ دکتر #افشین_جعفرزاده
⬅️ #جنبش_جنگل به رهبری میرزا یونس، ( #کوچک_جنگلی) از سال ۱۲۹۴ آغاز شد و تا پاییز ۱۳۰۰ ادامه یافت.
این جنبش را می توان طولانی ترین جنبش ایرانیان در سالهای پس از یمشروطیت ارزیابی کرد.
#جنبش #جنگلیان در سالهای ابتدایی بی گمان هیچ هدفی جز پاسداشت آرمانهای مشروطیت در محور آداب و رسوم #ملی و مذهبی #ایرانیان نداشت.
اما بدنبال پیروزی #انقلاب_کمونیستی_روسیه در اکتبر ۱۹۱۷ [نهضت جنگل نیز] به تدریج از آرمانهای اولیه خود دور شد و بسیاری از قیامیون جنگلی از آن فاصله گرفتند.
در زمانه ای که جنگلیان ومیرزا، نگاهشان به #لنین به عنوان یک آزادی خواه بود، رخداد ها در ادامه به سمت و سویی رفت که جنگلیان را به تندروی و در پاره ای موارد به تبعیت از لنین و #شوروی کشاند.
اوج مداخلات #روسها، کنگره #حزب_کمونیست_ایران در #بندر_انزلی بود و پیامدش کودتا و عزل میرزایی شد که عملا اسیر دست "روسوفیل ها" شده بود و با تلاش هایش چندان قادر نبود مانع تندروی های به اصطلاح انقلابی آنها شود.
پس از اعلام موجودیت حزب #کمونیست ایران، تبلیغات کمونیستی در #گیلان شدت یافت و رهبران حزب، گذشته از طرح شعارهای حزبی، به #میرزا_کوچک_خان نیز حمله میکردند. #روزنامه_کمونیست، بهعنوان ارگان حزب کمونیست ایران، در -رشت به سردبیری #سیدجعفر_جوادزاده ( #پیشهوری) انتشار یافت و در رشت، سازمان جوانان حزب، افتتاح شد.
جنبش جنگلیان چندپاره گشت و میرزا که هم جمهوری اش ناکام شده بود و هم ائتلاف هایش بی سرانجام مانده بود، خسته وشکست خورده راهی کوهستانهای #تالش و #خلخال شد و در سرما جان داد.
امروز داوری درباره کارنامه جنبش جنگلیان به دلیل رونمایی از بسیاری از اسناد ساده تر از چند دهه پیش است. قطعا بسیاری از اسناد دولتی، یا منتشر نشده اند و یا بررسی دقیق و بیطرفانه نشده اند .
من بر این باورم، جنبش جنگلیان، ابتدا بازخوانی و ادامه ارمان های "جنبش ملی مشروطیت ایران" بود و هدفی #ملی داشت با افقی که سرفرازی #ایران را هدف گرفته بود و جوهره اش در روزنامه فاخر جنگلیان قابل دسترس است.
اما در پایان راه و در فاز دوم این جنبش ملی از آرمانهای اولیه خود دور ماند و اسیر سیاست ورزی های #روسها و بالشویسم لنینی شد و #میرزا با وجود پاکدلی ها و سعی اش در ممانعت از تتدروی های بیگانه با روحیات ملی ایرانیان، هرگز قادر نشد به مدیریت رخداد ها بپردازد و رشته کار به کلی از دستش بیرون شد و ساختاری پیدا کرد که عملا یکپارچگی سرزمینی ایران را در معرض تهدید قرار داده بود.
هیچ سند و قرینه کاملی در دست نیست که نشان دهد میرزا #تجزیه_طلب بود. اما نمی توان پیش بینی کرد در صورت ادامه جنبش با تحولات رخ داده پس از انقلاب اکتبر، جنبش جنگلیان چه سرانجامی پیدا می کرد و رابطه اش با ایران چه میشد؟
میرزا در نامهای به "مدیوانی" از #بلشویک_های روسی از سرخوردگی عمیقاش از رفتار اعضاء "حزب عدالت" و نیروهای شوروی که در میان مردم گیلان ایجاد نارضایتی کردهاند سخن میگوید:
«... اگر این اقدامات شما دوام پیدا کند ناچاریم به هر وسیله باشد به تمام احراز و سوسیالیستهای دنیا حالی کنیم که وعدههای شما همهاش پوچ و عاری از صحت و صداقت است. به نام سوسیالیزم اعمالی را مرتکب شدهاید که لایق قشون مستبد نیکلا و قشون سرمایهداری #انگلیس است. با یک فرقه آزادیطلب و یک جمعیت انقلابی که مشقتهای متوالی چندساله دیده و هنوز هم محصور دشمنان است آیا این نوع معامله میکنند؟ ما غیر از این مساله ساده که گفتیم فعلا عملیات شما در یک گوشه ایران به جای منفعت، مضرت میبخشد و مقصود را عقب میاندازد و باید صبرکرد و تدریجا عقیده را رسوخ داد آیا عنوان دیگری کردیم؟»
تلاش های میرزا بی حاصل بود. بررسی جنبش جنگل در فاز دوم نشان داد که هیچ آرمانی با اعتماد به بیگانه حتی اگر منادی آزادی خواهی هم باشد به سرانجام نخواهد رسید. می دانیم جنبش در ابتدای راه با همراهی برخی عناصر بیگانه #آلمانی و #عثمانی آغاز شد و در ادامه شاهد حضور پررنگ #بالشویکها بود.
افشین جعفرزاده
۱۱ آذر ۱۳۹۷
از @Afshinjafarzadeh
@LoversofIRAN
✍ دکتر #افشین_جعفرزاده
⬅️ #جنبش_جنگل به رهبری میرزا یونس، ( #کوچک_جنگلی) از سال ۱۲۹۴ آغاز شد و تا پاییز ۱۳۰۰ ادامه یافت.
این جنبش را می توان طولانی ترین جنبش ایرانیان در سالهای پس از یمشروطیت ارزیابی کرد.
#جنبش #جنگلیان در سالهای ابتدایی بی گمان هیچ هدفی جز پاسداشت آرمانهای مشروطیت در محور آداب و رسوم #ملی و مذهبی #ایرانیان نداشت.
اما بدنبال پیروزی #انقلاب_کمونیستی_روسیه در اکتبر ۱۹۱۷ [نهضت جنگل نیز] به تدریج از آرمانهای اولیه خود دور شد و بسیاری از قیامیون جنگلی از آن فاصله گرفتند.
در زمانه ای که جنگلیان ومیرزا، نگاهشان به #لنین به عنوان یک آزادی خواه بود، رخداد ها در ادامه به سمت و سویی رفت که جنگلیان را به تندروی و در پاره ای موارد به تبعیت از لنین و #شوروی کشاند.
اوج مداخلات #روسها، کنگره #حزب_کمونیست_ایران در #بندر_انزلی بود و پیامدش کودتا و عزل میرزایی شد که عملا اسیر دست "روسوفیل ها" شده بود و با تلاش هایش چندان قادر نبود مانع تندروی های به اصطلاح انقلابی آنها شود.
پس از اعلام موجودیت حزب #کمونیست ایران، تبلیغات کمونیستی در #گیلان شدت یافت و رهبران حزب، گذشته از طرح شعارهای حزبی، به #میرزا_کوچک_خان نیز حمله میکردند. #روزنامه_کمونیست، بهعنوان ارگان حزب کمونیست ایران، در -رشت به سردبیری #سیدجعفر_جوادزاده ( #پیشهوری) انتشار یافت و در رشت، سازمان جوانان حزب، افتتاح شد.
جنبش جنگلیان چندپاره گشت و میرزا که هم جمهوری اش ناکام شده بود و هم ائتلاف هایش بی سرانجام مانده بود، خسته وشکست خورده راهی کوهستانهای #تالش و #خلخال شد و در سرما جان داد.
امروز داوری درباره کارنامه جنبش جنگلیان به دلیل رونمایی از بسیاری از اسناد ساده تر از چند دهه پیش است. قطعا بسیاری از اسناد دولتی، یا منتشر نشده اند و یا بررسی دقیق و بیطرفانه نشده اند .
من بر این باورم، جنبش جنگلیان، ابتدا بازخوانی و ادامه ارمان های "جنبش ملی مشروطیت ایران" بود و هدفی #ملی داشت با افقی که سرفرازی #ایران را هدف گرفته بود و جوهره اش در روزنامه فاخر جنگلیان قابل دسترس است.
اما در پایان راه و در فاز دوم این جنبش ملی از آرمانهای اولیه خود دور ماند و اسیر سیاست ورزی های #روسها و بالشویسم لنینی شد و #میرزا با وجود پاکدلی ها و سعی اش در ممانعت از تتدروی های بیگانه با روحیات ملی ایرانیان، هرگز قادر نشد به مدیریت رخداد ها بپردازد و رشته کار به کلی از دستش بیرون شد و ساختاری پیدا کرد که عملا یکپارچگی سرزمینی ایران را در معرض تهدید قرار داده بود.
هیچ سند و قرینه کاملی در دست نیست که نشان دهد میرزا #تجزیه_طلب بود. اما نمی توان پیش بینی کرد در صورت ادامه جنبش با تحولات رخ داده پس از انقلاب اکتبر، جنبش جنگلیان چه سرانجامی پیدا می کرد و رابطه اش با ایران چه میشد؟
میرزا در نامهای به "مدیوانی" از #بلشویک_های روسی از سرخوردگی عمیقاش از رفتار اعضاء "حزب عدالت" و نیروهای شوروی که در میان مردم گیلان ایجاد نارضایتی کردهاند سخن میگوید:
«... اگر این اقدامات شما دوام پیدا کند ناچاریم به هر وسیله باشد به تمام احراز و سوسیالیستهای دنیا حالی کنیم که وعدههای شما همهاش پوچ و عاری از صحت و صداقت است. به نام سوسیالیزم اعمالی را مرتکب شدهاید که لایق قشون مستبد نیکلا و قشون سرمایهداری #انگلیس است. با یک فرقه آزادیطلب و یک جمعیت انقلابی که مشقتهای متوالی چندساله دیده و هنوز هم محصور دشمنان است آیا این نوع معامله میکنند؟ ما غیر از این مساله ساده که گفتیم فعلا عملیات شما در یک گوشه ایران به جای منفعت، مضرت میبخشد و مقصود را عقب میاندازد و باید صبرکرد و تدریجا عقیده را رسوخ داد آیا عنوان دیگری کردیم؟»
تلاش های میرزا بی حاصل بود. بررسی جنبش جنگل در فاز دوم نشان داد که هیچ آرمانی با اعتماد به بیگانه حتی اگر منادی آزادی خواهی هم باشد به سرانجام نخواهد رسید. می دانیم جنبش در ابتدای راه با همراهی برخی عناصر بیگانه #آلمانی و #عثمانی آغاز شد و در ادامه شاهد حضور پررنگ #بالشویکها بود.
افشین جعفرزاده
۱۱ آذر ۱۳۹۷
از @Afshinjafarzadeh
@LoversofIRAN
👈۲۱ آذر، روز نجات آذربایجان و کردستان از چنگال شوروی
✍ #افشین_جعفرزاده
⬅️ یادمان ۲۱ آذر ۱۳۲۵
۲۱ آذر ۱۳۲۵ پایان کابوسی بود که توسط اشغالگران #ارتش_سرخ #شوروی بر ایران تحمیل شد.
اینکه در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ بر ایران چه گذشت امروز در پرتو دسترسی نسبی به آرشیو های دولتی شوروی و ایران و برخی کشورها بهتر از گذشته قابل داوری است. گرچه هنوز بسیاری از اسناد منتشر نشده اند.
پس از شهریور ۱۳۲۰ و اشغال شمال ایران به دست ارتش سرخ و سپاه #استالین، مقدمات سازمان دهی #تجزیه #آذربایجان و #کردستان و #زنجان و برخی نواحی دیگر آغاز شد!
که فهرست وار می توان به آن اشاره کرد:
۱-سازمان دهی فرایند بنیاد دو #فرقه #دموکرات_آذربایجان و #دموکرات_کردستان در همان سالها در #مسکو و زیر نظر شخص استالین انجام شد و حتی فردی چون #میرجعفر_باقروف بیشتر نقش درجه دوم و اجرایی داشت. بر این اساس بود که ماه ها پیش از اعلام فعالیت دو فرقه، #پیشه_وری و #قاضی_محمد را جهت جلسه توجیهی و آگاهی از جزییات کار بصورت محرمانه به #باکو بردند.
۲_پیشه وری و قاضی محمد، ماه ها پس از مقدمات کار از سیر رویدادها آگاه شدند و کمترین نقشی در فرایند اولیه بنیاد دو فرقه نداشتند. #روس_ها آنها را وارد ماجرا کردند و چون کار پیش نرفت، امر به رفتن کردند.
۳_ #سیدجعفر_پیشه_وری نخست از فعالان #حزب_دموکرات_خیابانی در #قفقاز بود. اما به سرعت جذب نخستین #حزب_کمونیست ایران شد و در بخش سرخ قیام #جنگلیان مشارکت کرد و وزیر داخله دولت سرخ #احسان_الله_خان شد که مخالف #میرزا_کوچک_خان بود. بعدها در روزنامه حقیقت، گفتمان مستقلی را به نمایش گذاشت. مجددا #کمونیست شد و زندان ده ساله ای را در دوران #رضا_شاه سپری کرد و پس از سوم شهریور ۱۳۲۰ آزاد شد. در دوران زندان با "پنجاه و یک نفر" زاویه داشت. پس از آزادی از کسانی بود که در تنظیم اساس نامه #حزب_توده نقش داشت و با توده ای ها هم نساخت و روزنامه آژیر را منتشر کرد که جوهره اش دفاع سخت از منافع #شوروی در ایران از جمله #نفت_شمال بود و ستایش استالین و مجادله با کسانی چون دکتر #مصدق. سپس نماینده #تبریز در مجلس چهاردهم شد و پس از رد اعتبار نامه اش راهی تبریز شد در همان زمان سفر محرمانه اش را به باکو انجام داد. فرقه، در شهریور ۱۳۲۴ اعلام موجودیت کرد و در ۲۱ آذر ۱۳۲۴ در شرایطی که #آذربایجان و #زنجان زیر اشغال ارتش سرخ بود، و دولت مرکزی فاقد هر گونه اختیاری جهت واکنش، "دولت فرقه" اعلام وجود کرد. پیشه وری در روزنامه های اکبنجی و عدالت و حقیقت و آژیر کمترین نشانی از فرقه گرایی قومی/ #قومگرایی نداشت و همواره دشمن #پانترکیسم و #محمدامین_رسول_زاده بود.
۴_قاضی محمد و پدرش از سوی رضاشاه منصب قاضی گری دولت مرکزی ایران را در ناحیه #ساوجبلاغ_مکری( #مهاباد) برعهده داشتند. این خانواده ریشه دار منسوب به خاندان محترم قاضی، هیچ گاه تمایلات قومی #کردی/#قوم_گرایی نداشتند و همواره نسبت به برخی تحرکات #قومی در آن منطقه زاویه و اعلام موضع داشتند. قاضی محمد هیچ گاه پیش از اعلان #فرقه_دموکرات_کردستان فعالیت سیاسی و #قومیتی نداشت تااینکه در سفری محرمانه درسال ۱۳۲۴ به باکو رفت و توسط #باقروف از داستان بنیاد فرقه آگاه شد.
۵_ برپایه اسناد هیچ شکی در این نیست که اهداف بنیاد دو فرقه نهایتا #تجزیه دو منطقه "آذربایجان، زنجان" و "کردستان" و الحاق آنها به شوروی بود. در روند مدیریت کلان دو فرقه، نمایندگان شوروی دارای اختیار مطلق بودند و هر آنچه می خواستند توسط فرقه چیان اجرا میشد. در فرقه آذربایجان تمایلات #مذهبی کمتر و در فرقه کردستان بیشتر بود. گرچه رگه های #تجزیه_طلبی در فرقه کردستان به دلیل اعلام جمهوری و پرچمی مستقل از ایران و مشخص کردن فردی بعنوان وزیر خارجه بیشتر به چشم می خورد. از نظرگاه حوزه سرزمینی فرقه آذربایجان توانست زنجان و بخشی از شمال غربی #گیلان را تحت نفوذ خود داشته باشد. ولی قلمرو فرقه کردستان در حوالی غرب #آذربایجان_غربی و مناطق #کردنشین محدود ماند و نتوانست #کردستان اصلی و #کرمانشاه و #ایلام را تحت قلمروش داشته باشد.
۶_با خروج اجباری ارتش سرخ از مناطق اشغالی ایران، روند سقوط هر دو فرقه آغاز و در آذر ۱۳۲۵ نهایی شد
۷_اسناد نشان می دهند دو فرقه با وجود انجام برخی اصلاحات رونمایی، هرگز نتوانستند نخبگان و توده های دو منطقه را با خود همراه سازند. از همان ابتدا مقاومت های منفی، مخفی و حتی علنی علیه آنها شکل گرفت و با سرکوب های خونین همراه شد. پس از اعلام حمله #ارتش_ایران در آذر ۱۳۲۵، این مقاومت ها در قالب ایران خواهانه و به نام وطن خواهان بیشتر خود را نشان داد و سبب آزادی شهرها شد. در شرایطی که ارتش ایران هفته ها بعد به پاره ای مناطق رسیده بود، قیام وطن خواهان محلی پیش تر به پیروزی رسیده و روند آزادی انجام شده بود.
ادامه👈
https://goo.gl/L6J4GB
از @Afshinjafarzadeh
@LoversofIRAN
✍ #افشین_جعفرزاده
⬅️ یادمان ۲۱ آذر ۱۳۲۵
۲۱ آذر ۱۳۲۵ پایان کابوسی بود که توسط اشغالگران #ارتش_سرخ #شوروی بر ایران تحمیل شد.
اینکه در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ بر ایران چه گذشت امروز در پرتو دسترسی نسبی به آرشیو های دولتی شوروی و ایران و برخی کشورها بهتر از گذشته قابل داوری است. گرچه هنوز بسیاری از اسناد منتشر نشده اند.
پس از شهریور ۱۳۲۰ و اشغال شمال ایران به دست ارتش سرخ و سپاه #استالین، مقدمات سازمان دهی #تجزیه #آذربایجان و #کردستان و #زنجان و برخی نواحی دیگر آغاز شد!
که فهرست وار می توان به آن اشاره کرد:
۱-سازمان دهی فرایند بنیاد دو #فرقه #دموکرات_آذربایجان و #دموکرات_کردستان در همان سالها در #مسکو و زیر نظر شخص استالین انجام شد و حتی فردی چون #میرجعفر_باقروف بیشتر نقش درجه دوم و اجرایی داشت. بر این اساس بود که ماه ها پیش از اعلام فعالیت دو فرقه، #پیشه_وری و #قاضی_محمد را جهت جلسه توجیهی و آگاهی از جزییات کار بصورت محرمانه به #باکو بردند.
۲_پیشه وری و قاضی محمد، ماه ها پس از مقدمات کار از سیر رویدادها آگاه شدند و کمترین نقشی در فرایند اولیه بنیاد دو فرقه نداشتند. #روس_ها آنها را وارد ماجرا کردند و چون کار پیش نرفت، امر به رفتن کردند.
۳_ #سیدجعفر_پیشه_وری نخست از فعالان #حزب_دموکرات_خیابانی در #قفقاز بود. اما به سرعت جذب نخستین #حزب_کمونیست ایران شد و در بخش سرخ قیام #جنگلیان مشارکت کرد و وزیر داخله دولت سرخ #احسان_الله_خان شد که مخالف #میرزا_کوچک_خان بود. بعدها در روزنامه حقیقت، گفتمان مستقلی را به نمایش گذاشت. مجددا #کمونیست شد و زندان ده ساله ای را در دوران #رضا_شاه سپری کرد و پس از سوم شهریور ۱۳۲۰ آزاد شد. در دوران زندان با "پنجاه و یک نفر" زاویه داشت. پس از آزادی از کسانی بود که در تنظیم اساس نامه #حزب_توده نقش داشت و با توده ای ها هم نساخت و روزنامه آژیر را منتشر کرد که جوهره اش دفاع سخت از منافع #شوروی در ایران از جمله #نفت_شمال بود و ستایش استالین و مجادله با کسانی چون دکتر #مصدق. سپس نماینده #تبریز در مجلس چهاردهم شد و پس از رد اعتبار نامه اش راهی تبریز شد در همان زمان سفر محرمانه اش را به باکو انجام داد. فرقه، در شهریور ۱۳۲۴ اعلام موجودیت کرد و در ۲۱ آذر ۱۳۲۴ در شرایطی که #آذربایجان و #زنجان زیر اشغال ارتش سرخ بود، و دولت مرکزی فاقد هر گونه اختیاری جهت واکنش، "دولت فرقه" اعلام وجود کرد. پیشه وری در روزنامه های اکبنجی و عدالت و حقیقت و آژیر کمترین نشانی از فرقه گرایی قومی/ #قومگرایی نداشت و همواره دشمن #پانترکیسم و #محمدامین_رسول_زاده بود.
۴_قاضی محمد و پدرش از سوی رضاشاه منصب قاضی گری دولت مرکزی ایران را در ناحیه #ساوجبلاغ_مکری( #مهاباد) برعهده داشتند. این خانواده ریشه دار منسوب به خاندان محترم قاضی، هیچ گاه تمایلات قومی #کردی/#قوم_گرایی نداشتند و همواره نسبت به برخی تحرکات #قومی در آن منطقه زاویه و اعلام موضع داشتند. قاضی محمد هیچ گاه پیش از اعلان #فرقه_دموکرات_کردستان فعالیت سیاسی و #قومیتی نداشت تااینکه در سفری محرمانه درسال ۱۳۲۴ به باکو رفت و توسط #باقروف از داستان بنیاد فرقه آگاه شد.
۵_ برپایه اسناد هیچ شکی در این نیست که اهداف بنیاد دو فرقه نهایتا #تجزیه دو منطقه "آذربایجان، زنجان" و "کردستان" و الحاق آنها به شوروی بود. در روند مدیریت کلان دو فرقه، نمایندگان شوروی دارای اختیار مطلق بودند و هر آنچه می خواستند توسط فرقه چیان اجرا میشد. در فرقه آذربایجان تمایلات #مذهبی کمتر و در فرقه کردستان بیشتر بود. گرچه رگه های #تجزیه_طلبی در فرقه کردستان به دلیل اعلام جمهوری و پرچمی مستقل از ایران و مشخص کردن فردی بعنوان وزیر خارجه بیشتر به چشم می خورد. از نظرگاه حوزه سرزمینی فرقه آذربایجان توانست زنجان و بخشی از شمال غربی #گیلان را تحت نفوذ خود داشته باشد. ولی قلمرو فرقه کردستان در حوالی غرب #آذربایجان_غربی و مناطق #کردنشین محدود ماند و نتوانست #کردستان اصلی و #کرمانشاه و #ایلام را تحت قلمروش داشته باشد.
۶_با خروج اجباری ارتش سرخ از مناطق اشغالی ایران، روند سقوط هر دو فرقه آغاز و در آذر ۱۳۲۵ نهایی شد
۷_اسناد نشان می دهند دو فرقه با وجود انجام برخی اصلاحات رونمایی، هرگز نتوانستند نخبگان و توده های دو منطقه را با خود همراه سازند. از همان ابتدا مقاومت های منفی، مخفی و حتی علنی علیه آنها شکل گرفت و با سرکوب های خونین همراه شد. پس از اعلام حمله #ارتش_ایران در آذر ۱۳۲۵، این مقاومت ها در قالب ایران خواهانه و به نام وطن خواهان بیشتر خود را نشان داد و سبب آزادی شهرها شد. در شرایطی که ارتش ایران هفته ها بعد به پاره ای مناطق رسیده بود، قیام وطن خواهان محلی پیش تر به پیروزی رسیده و روند آزادی انجام شده بود.
ادامه👈
https://goo.gl/L6J4GB
از @Afshinjafarzadeh
@LoversofIRAN
Telegraph
یادمان ۲۱ آذر ۱۳۲۵
۲۱ آذر ۱۳۲۵ پایان کابوسی بود که توسط اشغالگران آرتش سرخ شوروی بر ایران تحمیل شد
Forwarded from اتچ بات
👈بزرگمرد ایراندوست تاجیک، پر کشید👉
برای این قلب تپنده ی فرهنگ و ادب فارسی در فرارودان(ماوراءالنهر، آسیای میانه) که امروز ظهر در آغاز این ماه رمضان (دوم رمضان ۱۳۹۷)، ماه راز و نیاز و روزه، در ۸۶ سالگی چشم از جهان فروبست، آرزوی آمرزش و جایگاهی بلند در کنار پاکان و نیکان داریم.🥀
@LoversofIRAN
⬅️ #مومن_قناعت (۱۹۳۲_می ۲۰۱۸ میلادی) ترانه سرای بزرگ تاجیک و پارسیگوی #تاجیکستان، نمایندهٔ مردم تاجیکستان در پارلمان #اتحاد_جماهیر_شوروی (۱۹۹۱-۱۹۷۹)، متفکر سیاسی و اجتماعی بود.
مومن قناعت در سال ۱۳۱۴ خورشیدی در #درواز تاجیکستان به دنیا آمد. در سال ۱۹۵۶ در رشتهٔ #زبان و ادبیات #فارسی_تاجیکی از دانشگاه ملی تاجیکستان فارغالتحصیل شد و در همان سال به هموندی(عضویت) اتحادیه نویسندگان درآمد. پس از پایان تحصیلات در مجلهٔ «صدای شرق» مشغول به کار شد و پس از اندکی سردبیر این نشریه شد. نخستین دفتر شعر او با نام «شراره» در سال ۱۹۶۰ به چاپ رسید.
پس از «شراره»، مومن قناعت دهها دفتر شعر و داستان حماسی دیگر نیز منتشر کرد که برخی مشهورترین آنها عبارتند از: «تاجیکستان – اسم من»
«سروش استالین گراد»
«حماسه داد»
«مسعود نامه»
داستان«گهواره سینا»ی او که در سال ۱۹۷۸ نوشته شد جایزهٔ #رودکی را برای وی به ارمغان آورد.
قناعت در سال ۱۹۷۷ پس از مرگ #میرزا_تورسون_زاده، رئیس وقت اتحادیه نویسندگان، جایگاه ریاست آن اتحادیه را تا زمان فروپاشی #شوروی به دست آورد. او مدتی نیز مدیر مجلهٔ «شرق سرخ»، یکی از برترین نشریات تاجیکستان، بود. از ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۲ هم ریاست انستیتوی میراث ادبی را در فرهنگستان علوم داشت.
شعری از او که در دههٔ ۱۹۶۰ میلادی دربارهٔ #زبان_فارسی سرودهاست بسیار سرشناس است و از اولین آثاریست که به اهمیت مسئلهٔ زبان در نهضت اخیر هویتشناسی تاجیکان میپردازد. از مومن قناعت با عنوان «نیمای میانرودان» ( #نیما_یوشیج) نیز یاد میشود.
قناعت در سیاست نیز دست داشت. از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۱ نمایندهٔ تاجیکستان در پارلمان اتحاد جماهیر شوروی بود. او که در زمان حکومت شوروی مورد احترام و صاحب نفوذ بود و برای مأموریتهای سیاسی و فرهنگی به کشورهای مختلف جهان سفر میکرد.
گفته میشود که او در سفری که در دههٔ ۸۰ میلادی (همزمان با #جنگ_تحمیلی #ایران و #عراق) به عنوان عضوی از هیات کمیته صلح شوروی به یکی از شیخ نشین های جنوب خلیج فارس ( #امارات) داشت، به طور بداهه شعری میسراید #ایراندوستانه در پاسخ به شیخ عرب، و در آن به نام #خلیج_فارس اشاره میکند که به مذاق امرای عرب خوش نمیآید:
از خلیج فارس میآید نسیم فارسی
ابر در شیراز میبارد چو سیم فارسی
میرسد از کشتی بشکسته شعر بی شکست
شعر هم بشکست با پند قدیم فارسی
شیخ را سرمست دیدم یک شبی از بوی نفت
رفت با عطر کفن عطر و شمیم فارسی
@LoversofIRAN
■■ بنکده ها(منابع):
□جامی، مهدی. «مومن قناعت، شاعر و سیاستمدار».بیبیسی فارسی، ۹ اوت ۲۰۰۵. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□«شعری که خشم سلطان عرب را در آورد». خبر فارسی، ۱ خرداد ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□«بزرگداشت استاد مومن قناعت؛ شاعر مردمی تاجیکستان». رادیو تاجیکی، ۲ خرداد ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□مسلمانیان قبادیانی، رحیم. «اندیشهٔ بوعلی در گهوارهٔ سینا اثر مومن قناعت». حافظ، ش. ۳۵ (مهر ۱۳۸۵): ۲۲-۲۴
□ارجمندی، عبدالمجید. «تأملی در شعر معاصر تاجیکستان». گلبانگ آشنایی (مجموعه مقالات هفتمین مجمع بینالمللی استادان زبان و ادبیات فارسی)، بهمن ۱۳۹۰.
@LoversofIRAN
چامه خوانی(شعر خوانی) زیبای استاد مومن قناعت در سال ۱۳۹۳ در بیت #رهبر ایران.
چامه ی خلیج فارس 👇
برای این قلب تپنده ی فرهنگ و ادب فارسی در فرارودان(ماوراءالنهر، آسیای میانه) که امروز ظهر در آغاز این ماه رمضان (دوم رمضان ۱۳۹۷)، ماه راز و نیاز و روزه، در ۸۶ سالگی چشم از جهان فروبست، آرزوی آمرزش و جایگاهی بلند در کنار پاکان و نیکان داریم.🥀
@LoversofIRAN
⬅️ #مومن_قناعت (۱۹۳۲_می ۲۰۱۸ میلادی) ترانه سرای بزرگ تاجیک و پارسیگوی #تاجیکستان، نمایندهٔ مردم تاجیکستان در پارلمان #اتحاد_جماهیر_شوروی (۱۹۹۱-۱۹۷۹)، متفکر سیاسی و اجتماعی بود.
مومن قناعت در سال ۱۳۱۴ خورشیدی در #درواز تاجیکستان به دنیا آمد. در سال ۱۹۵۶ در رشتهٔ #زبان و ادبیات #فارسی_تاجیکی از دانشگاه ملی تاجیکستان فارغالتحصیل شد و در همان سال به هموندی(عضویت) اتحادیه نویسندگان درآمد. پس از پایان تحصیلات در مجلهٔ «صدای شرق» مشغول به کار شد و پس از اندکی سردبیر این نشریه شد. نخستین دفتر شعر او با نام «شراره» در سال ۱۹۶۰ به چاپ رسید.
پس از «شراره»، مومن قناعت دهها دفتر شعر و داستان حماسی دیگر نیز منتشر کرد که برخی مشهورترین آنها عبارتند از: «تاجیکستان – اسم من»
«سروش استالین گراد»
«حماسه داد»
«مسعود نامه»
داستان«گهواره سینا»ی او که در سال ۱۹۷۸ نوشته شد جایزهٔ #رودکی را برای وی به ارمغان آورد.
قناعت در سال ۱۹۷۷ پس از مرگ #میرزا_تورسون_زاده، رئیس وقت اتحادیه نویسندگان، جایگاه ریاست آن اتحادیه را تا زمان فروپاشی #شوروی به دست آورد. او مدتی نیز مدیر مجلهٔ «شرق سرخ»، یکی از برترین نشریات تاجیکستان، بود. از ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۲ هم ریاست انستیتوی میراث ادبی را در فرهنگستان علوم داشت.
شعری از او که در دههٔ ۱۹۶۰ میلادی دربارهٔ #زبان_فارسی سرودهاست بسیار سرشناس است و از اولین آثاریست که به اهمیت مسئلهٔ زبان در نهضت اخیر هویتشناسی تاجیکان میپردازد. از مومن قناعت با عنوان «نیمای میانرودان» ( #نیما_یوشیج) نیز یاد میشود.
قناعت در سیاست نیز دست داشت. از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۱ نمایندهٔ تاجیکستان در پارلمان اتحاد جماهیر شوروی بود. او که در زمان حکومت شوروی مورد احترام و صاحب نفوذ بود و برای مأموریتهای سیاسی و فرهنگی به کشورهای مختلف جهان سفر میکرد.
گفته میشود که او در سفری که در دههٔ ۸۰ میلادی (همزمان با #جنگ_تحمیلی #ایران و #عراق) به عنوان عضوی از هیات کمیته صلح شوروی به یکی از شیخ نشین های جنوب خلیج فارس ( #امارات) داشت، به طور بداهه شعری میسراید #ایراندوستانه در پاسخ به شیخ عرب، و در آن به نام #خلیج_فارس اشاره میکند که به مذاق امرای عرب خوش نمیآید:
از خلیج فارس میآید نسیم فارسی
ابر در شیراز میبارد چو سیم فارسی
میرسد از کشتی بشکسته شعر بی شکست
شعر هم بشکست با پند قدیم فارسی
شیخ را سرمست دیدم یک شبی از بوی نفت
رفت با عطر کفن عطر و شمیم فارسی
@LoversofIRAN
■■ بنکده ها(منابع):
□جامی، مهدی. «مومن قناعت، شاعر و سیاستمدار».بیبیسی فارسی، ۹ اوت ۲۰۰۵. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□«شعری که خشم سلطان عرب را در آورد». خبر فارسی، ۱ خرداد ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□«بزرگداشت استاد مومن قناعت؛ شاعر مردمی تاجیکستان». رادیو تاجیکی، ۲ خرداد ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□مسلمانیان قبادیانی، رحیم. «اندیشهٔ بوعلی در گهوارهٔ سینا اثر مومن قناعت». حافظ، ش. ۳۵ (مهر ۱۳۸۵): ۲۲-۲۴
□ارجمندی، عبدالمجید. «تأملی در شعر معاصر تاجیکستان». گلبانگ آشنایی (مجموعه مقالات هفتمین مجمع بینالمللی استادان زبان و ادبیات فارسی)، بهمن ۱۳۹۰.
@LoversofIRAN
چامه خوانی(شعر خوانی) زیبای استاد مومن قناعت در سال ۱۳۹۳ در بیت #رهبر ایران.
چامه ی خلیج فارس 👇
Telegram
Forwarded from پایگاه ایران دوستان مازندران
❌خطر پاگرفتن گروهکی واگرا در شمال ایران
✍نوشته یکی از هموندان کانال: ماکان رضائی
⬅️ به نام خداوندی که همواره پشتیبان این مرز کهن بوده و هست
هموطنان عزیز از سرتاسر ایران زمین و آنها که فرای این مرزهای جغرافیایی و با همه ناملایمات و با همه اختلاف عقیده ها در تعلق خاطر به ایران در کنار هم هستند. مدتی است که گروهکی حقیر ، طفیلی گروهکهای شکست خورده #پان_ترک ، #پان_کرد ، #پان_عرب ، انباشته از عقده و ناکامیابی های گذشته های خود با استفاده از بی مهرهای مکرر نسبت به #ملی_گرای ایرانی، سومدیریت در نوار سبز شمالی کشور و چشم فروبستن شگفت آور آنها که ادعای رصد کوچکترین تحرکات را دارند در حال جذب نیرو از مردم این نواحی است.
نواحی ای که با وجود طبیعت زیبایش ، تاریخ شگرفش که در پیوستگی کامل و در خدمت مام وطن ایران بوده و استعدادهای ناب جوانانش مانند دیگر نقاط کشور در پس آن سبزی و خرمی ظاهری در انبوهی از مشکلات غوطه ور است. مسئولین محترم استانها هم به جای حل مشکلات معیشتی ، زیست محیطی و نجات نوار ساحلی از دست ارگانهای متعدد و جنگلها و مراتع از ویلا سازان به حفظ پست و مقام خود هستند حتی پیش آمده که برای راحتی جستن از قصور خود وارد بازیهای قومیتی شدند، با لیدرهای مشخصی حشر و نشر یافتند و پشت زبان و ادبیات #محلی هم سنگر گرفتند!
اینکه چطور با این همه هنوز این گروهک نتوانسته پایگاه اجتماعی برای خود فراهم کند. گروهکی که نه مشروعیتی حزبی دارد نه دموکراتیک است که در یک جامعه دموکراسی بایستی جوابگوی خیلی مسائل باشد و نه ربطی به #کاسپین دارد، نه به سبب اهتمام مسئولین که به سبب درک بالای مردم #گیلان، #مازندران و #گلستان است. اما این گروهک وارد بازی دیگری شده که هوشیاری مجدد ما و آگاه رسانی در میان عام جامعه را می طلبد.
اولا #نهضت_جنگل مانند قیام #رییسعلی_دلاوری ، قیام #کلنل_پسیان ، و #شیخ_محمد_خیابانی یک قیام ایرانی در جهت احقاق مردم کل #ایران بود و نه یک منطقه خاص.
ثانیا #میرزا_کوچک_خان به سبب اینکه بلشویکها قرار دادهای تزاری را ملغی کردند تمایلی اندک به آنها نمود، #جمهوری_شورایی_ایران با وجود همه انتقادات به آن، خود را نماینده کل ایران می دانست. تمبر جمهوری منقش به #کاوه_آهنگر بود. جنگلی ها #شاهنامه خوان بودند و روزنامه جنگل از مدافعین سر سخت احیای #ایرانشهری بود. ثالثا، میرزا خیلی زود به نیت بلشویکها پی برد و راه خود را از آنها جدا نمود. در #وطن_پرستی میرزا، دوست و دشمن، همرزم و رقیب گواهی دادند و #رضاخان بارها به آن اذعان نمود و با هیچ کدام از اطرافیان میرزا نه تنها برخورد جدی نکرد که به آنها پست و مقام هم اعطا نمود. بعد از شهریور ۱۳۲۰ هم #حزب_جنگل که توسط اسماعیل خان جنگلی خواهر زاده میرزا تاسیس شد یک حزب به شدت ایران دوست بود.
خوب پس چرا؟ این گروهک نامشروع که از پرچمش تا ادعایش مبنی بر هواخواهی از نهضت جنگل و زبانهای گیلان دروغ است به عمد جعل می کند و نه تنها خود را هوا خواه #روسیه می شمرد که همین مطلب را به میرزا به دروغ نسبت میدهد؟ این یکی از طرفندهای سرویسهای جاسوسی #موساد و استخبارات #عربستان است که سعی می کند این گروهک را #روسوفیل نشان دهد که با توجه به تجربیات تلخ همه ما از #شوروی سابق در حمایت از #قوم_گراها حقیقت مطلب گم شود. واقعیت این است که روسیه امروز نه به سبب آنکه عاشق منافع ما هست، بلکه حفظ منافع خود را در حفظ تمامیت ایران می داند، به خوبی هم از عدم پایگاه این گروهک حقیر آگاه هست.
در دام تبلیغاتشان نیافتید. بر ماست که در غفلت سئوال برانگیز مسئولین استانی خودمان وارد عمل شویم. تمامی اعضای این گروهک اعم از سمپاتهایشان در بعضی تیمهای ورزشی، تلویزونهای استانی، خانه های فرهنگ، همایشهایی که زیر گوش مسئولین محترم در کمال آزادی برقرار می کنند و ریخت و پاشهای مالی شان کاملا مشخص است. خواهش می کنم هم هم استانی های خودمان هم سایر #ایرانیان عزیز را از واقعیت امر آگاه کنید و هم یک تصمیم مقتضی برای هنجارشکنی های آنها اتخاذ نمایید که بیش از این از تحمل و مدارا همه ما بی شرمانه سواستفاده نکنند.
با درود به روان همه فرزندان سلحشور ایران از جمله یونس استادسرایی ( #کوچک_جنگلی)
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
✍نوشته یکی از هموندان کانال: ماکان رضائی
⬅️ به نام خداوندی که همواره پشتیبان این مرز کهن بوده و هست
هموطنان عزیز از سرتاسر ایران زمین و آنها که فرای این مرزهای جغرافیایی و با همه ناملایمات و با همه اختلاف عقیده ها در تعلق خاطر به ایران در کنار هم هستند. مدتی است که گروهکی حقیر ، طفیلی گروهکهای شکست خورده #پان_ترک ، #پان_کرد ، #پان_عرب ، انباشته از عقده و ناکامیابی های گذشته های خود با استفاده از بی مهرهای مکرر نسبت به #ملی_گرای ایرانی، سومدیریت در نوار سبز شمالی کشور و چشم فروبستن شگفت آور آنها که ادعای رصد کوچکترین تحرکات را دارند در حال جذب نیرو از مردم این نواحی است.
نواحی ای که با وجود طبیعت زیبایش ، تاریخ شگرفش که در پیوستگی کامل و در خدمت مام وطن ایران بوده و استعدادهای ناب جوانانش مانند دیگر نقاط کشور در پس آن سبزی و خرمی ظاهری در انبوهی از مشکلات غوطه ور است. مسئولین محترم استانها هم به جای حل مشکلات معیشتی ، زیست محیطی و نجات نوار ساحلی از دست ارگانهای متعدد و جنگلها و مراتع از ویلا سازان به حفظ پست و مقام خود هستند حتی پیش آمده که برای راحتی جستن از قصور خود وارد بازیهای قومیتی شدند، با لیدرهای مشخصی حشر و نشر یافتند و پشت زبان و ادبیات #محلی هم سنگر گرفتند!
اینکه چطور با این همه هنوز این گروهک نتوانسته پایگاه اجتماعی برای خود فراهم کند. گروهکی که نه مشروعیتی حزبی دارد نه دموکراتیک است که در یک جامعه دموکراسی بایستی جوابگوی خیلی مسائل باشد و نه ربطی به #کاسپین دارد، نه به سبب اهتمام مسئولین که به سبب درک بالای مردم #گیلان، #مازندران و #گلستان است. اما این گروهک وارد بازی دیگری شده که هوشیاری مجدد ما و آگاه رسانی در میان عام جامعه را می طلبد.
اولا #نهضت_جنگل مانند قیام #رییسعلی_دلاوری ، قیام #کلنل_پسیان ، و #شیخ_محمد_خیابانی یک قیام ایرانی در جهت احقاق مردم کل #ایران بود و نه یک منطقه خاص.
ثانیا #میرزا_کوچک_خان به سبب اینکه بلشویکها قرار دادهای تزاری را ملغی کردند تمایلی اندک به آنها نمود، #جمهوری_شورایی_ایران با وجود همه انتقادات به آن، خود را نماینده کل ایران می دانست. تمبر جمهوری منقش به #کاوه_آهنگر بود. جنگلی ها #شاهنامه خوان بودند و روزنامه جنگل از مدافعین سر سخت احیای #ایرانشهری بود. ثالثا، میرزا خیلی زود به نیت بلشویکها پی برد و راه خود را از آنها جدا نمود. در #وطن_پرستی میرزا، دوست و دشمن، همرزم و رقیب گواهی دادند و #رضاخان بارها به آن اذعان نمود و با هیچ کدام از اطرافیان میرزا نه تنها برخورد جدی نکرد که به آنها پست و مقام هم اعطا نمود. بعد از شهریور ۱۳۲۰ هم #حزب_جنگل که توسط اسماعیل خان جنگلی خواهر زاده میرزا تاسیس شد یک حزب به شدت ایران دوست بود.
خوب پس چرا؟ این گروهک نامشروع که از پرچمش تا ادعایش مبنی بر هواخواهی از نهضت جنگل و زبانهای گیلان دروغ است به عمد جعل می کند و نه تنها خود را هوا خواه #روسیه می شمرد که همین مطلب را به میرزا به دروغ نسبت میدهد؟ این یکی از طرفندهای سرویسهای جاسوسی #موساد و استخبارات #عربستان است که سعی می کند این گروهک را #روسوفیل نشان دهد که با توجه به تجربیات تلخ همه ما از #شوروی سابق در حمایت از #قوم_گراها حقیقت مطلب گم شود. واقعیت این است که روسیه امروز نه به سبب آنکه عاشق منافع ما هست، بلکه حفظ منافع خود را در حفظ تمامیت ایران می داند، به خوبی هم از عدم پایگاه این گروهک حقیر آگاه هست.
در دام تبلیغاتشان نیافتید. بر ماست که در غفلت سئوال برانگیز مسئولین استانی خودمان وارد عمل شویم. تمامی اعضای این گروهک اعم از سمپاتهایشان در بعضی تیمهای ورزشی، تلویزونهای استانی، خانه های فرهنگ، همایشهایی که زیر گوش مسئولین محترم در کمال آزادی برقرار می کنند و ریخت و پاشهای مالی شان کاملا مشخص است. خواهش می کنم هم هم استانی های خودمان هم سایر #ایرانیان عزیز را از واقعیت امر آگاه کنید و هم یک تصمیم مقتضی برای هنجارشکنی های آنها اتخاذ نمایید که بیش از این از تحمل و مدارا همه ما بی شرمانه سواستفاده نکنند.
با درود به روان همه فرزندان سلحشور ایران از جمله یونس استادسرایی ( #کوچک_جنگلی)
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from کمپین تحریم محور پانترکیسم
🇮🇷 روانش شاد
۱۱ آذر سالروز شهادت #میرزا_کوچک_خان، قهرمان ایرانی که ۱۵سال برای نجات ایران از ستم و استبدادداخلی و استعمارخارجی جنگید(۸سال نهضت #مشروطه؛ ۷سال #نهضت_جنگل) و ۴۱سالگی درحالیکه تنها یکی از یارانش همراهش بود(گئورک آلمانی ملقب به هوشنگ)هر دو در سرمای کمرشکن کوههای گیلان غریبانه درگذشتند!
سر پاکش را دونمایگان از بدن یخزده جداکردند و برای دریافت جایزه مزدوری بردند! سالها بعد آن سر کنار بدن سلحشور خستگیناپذیر ایران آرام گرفت. تنها ۲دهه است که آرامگاهی درخور برایش بناشده و ۱۵سال است که خانه پدری اعیانیاش در رشت موزه دستنوشتهها و آثار نهضت ملیاش شده!
بدترین ستمی که بر میرزا رفته، تاریخنگاری مغرضانهای است که مبارزان علیه ستم و ناامنی دوره #قاجار و ظلم متجاوزان #روسیه #انگلیس را تجزیهطلب نامیده!
قهرمانی بااخلاق، نجیبزاده، باسواد به دانش روز_دانش مذهبی_زبان خارجی، اروپا دیده، آگاه از معضلات کشور که در نوشتهها و گفتههایش مدام آرزوی رهایی #ایران و برپایی حکومت عدل سراسری قوی و مستقل از بیگانه داشت را #تجزیه طلب خرابکار خواندن؛ بازی در زمین #دشمنان_ایران است برای تخریب چهرههای برجسته ملی معاصر
۱۱ آذر سالروز شهادت #میرزا_کوچک_خان، قهرمان ایرانی که ۱۵سال برای نجات ایران از ستم و استبدادداخلی و استعمارخارجی جنگید(۸سال نهضت #مشروطه؛ ۷سال #نهضت_جنگل) و ۴۱سالگی درحالیکه تنها یکی از یارانش همراهش بود(گئورک آلمانی ملقب به هوشنگ)هر دو در سرمای کمرشکن کوههای گیلان غریبانه درگذشتند!
سر پاکش را دونمایگان از بدن یخزده جداکردند و برای دریافت جایزه مزدوری بردند! سالها بعد آن سر کنار بدن سلحشور خستگیناپذیر ایران آرام گرفت. تنها ۲دهه است که آرامگاهی درخور برایش بناشده و ۱۵سال است که خانه پدری اعیانیاش در رشت موزه دستنوشتهها و آثار نهضت ملیاش شده!
بدترین ستمی که بر میرزا رفته، تاریخنگاری مغرضانهای است که مبارزان علیه ستم و ناامنی دوره #قاجار و ظلم متجاوزان #روسیه #انگلیس را تجزیهطلب نامیده!
قهرمانی بااخلاق، نجیبزاده، باسواد به دانش روز_دانش مذهبی_زبان خارجی، اروپا دیده، آگاه از معضلات کشور که در نوشتهها و گفتههایش مدام آرزوی رهایی #ایران و برپایی حکومت عدل سراسری قوی و مستقل از بیگانه داشت را #تجزیه طلب خرابکار خواندن؛ بازی در زمین #دشمنان_ایران است برای تخریب چهرههای برجسته ملی معاصر
Forwarded from کمپین تحریم محور پانترکیسم
💡⚡️رفع اتهام از قهرمان ملی، کوچک جنگلی، زدودن تهمت زشت تجزیهطلبی از قامت پاک او
📍اتهامات بزرگ به #قهرمانان_ملی ایران بازی در زمین چه کسانی است؟
دشمنان شاد از این بلبشوی جعل تاریخ ایران!
بازشناسی قهرمانان ملی شکستخورده معاصر ایران هم برای زدودن اتهامات سنگین ناروا از چهره آنان لازم است و هم برای فهم دلایل ناکامیشان
مثلا درباره #میرزا و #مصدق هر دو را به دروغ وابسته عنصر خارجی میدانند درحالیکه قهرمانان مبارزه با بیگانگان بودند و اتفاقا دلیل مهم شکستشان، عدم سازش و رضایت به سهمی مشخص از همکاری با چند قدرت خارجی بود!
آرمانگرایی پاکدستی که در جهان واقعیات سیاسی و ربودن فرصت توسط رقبای قدرت، به سرکوب و شکست انجامید!
📌پس از انقلاب اکتبر1917شوروی و فروپاشی حکومت تزاری روسیه، فرصت تنفسی برای آزادیخواهان ایران از جمله #نهضت_جنگل به رهبری #میرزا_کوچک_خان پیش آمد. نیروهای تزاری بخاطر تغییر حکومت با سرشکستگی مجبور به ترک ایران شدند
روسها در مسیر حرکت خود به مرز شمال جنایاتی علیه مردم قزوین و همدان کردند، اما نهضت جنگل با "اعمال حاکمیت" و "اعاده حیثیت" در #گیلان اجازه نداد جان و مال مردم به دست روسها آسیب ببیند و وجههی ضربهدیده از چندین سال اعمال قدرت غالب روسها در شمال را زیر یوغ خود کشید
نهضت جنگل نیروهای روس را از آغاز ورود به گیلان خلع سلاح کرد تا به مرز بروند و آنجا سلاح را تحویلشان داد. این زمان اوج موفقیت نهضت جنگل در برقراری نظم و امنیت و رضایت مردم گیلان بود
در مرامنامه نهضت جنگل( #موزه استادسرای رشت) آرمانهایی برای جامعه مطلوب #ایرانی، رفع فقر و حقکشی، حذف مشاغل بیفایده (مثل مشاغل رانتی امروز)، بستن راه ستم بر مردم، آموزشپرورش و رفاه عمومی نوشته شده که هنوز یک قرن بعد از آن، برای ایرانیان آمال دستنیافته است!
در این مرامنامه، مواردی از احقاق #حقوق_زنان درج است که در ۱۲۹۰خورشیدی گفتن آنها شجاعت بزرگی بود، چه رسد به اینکه در بیانیه سیاسی بگنجد! این نشانه ذهن مترقی و آگاه به دانش روز سیاست و اجتماع میرزا و هسته همراهش بود، در آستانه ورود #مدرنیسم به ایران!
اما با استقرار حکومت جدید #شوروی، بخاطر شعارهای #سوسیالیستی عدالت و برابری که داشت وهنوز نیات پلید رهبرانش برای کشورهای دیگر مشخص نبود، میان بخشی از مبارزان جهان اعتبار موقت گرفت
ازجمله جنبش جنگل تنها ۲ سال پس از انقلاب اکتبر که هنوز ماهیت واقعی شوروی فاش نشده بود باتوجه به شعارهای عدالت #سوسیالیسم و با امید به تغییر حکومت روسها به آنان روی خوش نشان داد. اما این مساله اصلا دوام نداشت. "حکومت شورایی ایران" در گیلان با دوستی شوروی تشکیل شد؛ البته برخلاف ادعایی که تاریخنگاری مغرضانه میگوید:«میرزا حکومت مستقل گیلان تشکیل داد و دنبال #تجزیه بود»!
او حکومتی بانام کل ایران تشکیل داد
"حکومت جمهوری شوروی ایران" که در روزنامه جنگل، ارگان رسمی نهضت جنگل؛ تصویر پست بالا☝️هم نامش هایلایت است؛ با هدف عدالت برای آحاد ملت و برپایی حکومت مقتدر در #ایران برای نجات همه ایرانیان از ستم داخلی و ظلم خارجی بود، اما میرزا خیلی زود متوجه #اشتباه خود در نزدیکی با شوروی شد
به گواه اسناد تاریخی(موزه رشت/کتابخانه ملی) همکاری میرزا با حکومت شوروی حتی 2ماه دوام نداشت! دید هوشیار او به معادلات قدرتهای #استعمار، به سرعت مشت سیاسیون جدید را برایش بازکرد، کمتر از ۲ماه پس از اعلام حکومت جمهوری ایران متوجه اشتباه خود شد، بر ضد شوروی موضع گرفت، آنها را نامشروع خواند و خودش حکومت شورا را #ملغی کرد
حال کسانی که این رویداد را تجزیهطلبی مینامند، یا خود "تجزیهطلب" هستند و مرض #جعل_تاریخ برای اهداف پلید دارند؛ یا خواهان سرکوب بخشی از #اندیشه_ملی ایران که دنبال گرفتن حقوق همه ملت است نه دیکتاتوری گروهی خاص؛ یا کلا تاریخ را ناقص خواندهاند!
نخستین روزهای پس از کودتای ضیاءالدین ۱۰ اسفند ۱۲۹۹و قدرت گرفتن #رضاخان سردارسپه، قراردادی بین حکومت #ایران که رضاخان سمت ارشد داشت و همان #شوروی بسته شد، که یکی از مواردش همکاری حکومت ایران با شوروی در سرکوب جنبش جنگل بود! سفیر شوروی در ایران ۵ اردیبهشت۱۳۰۰ این موضوع را در نامه به میرزا هشدار داد!
اما طنز عجیب تاریخ!
رضاخان که بعدا سلسله #پهلوی را بنیان کرد و #رضاشاه شد، با همان شورویای علیه میرزا همکاری مستقیم کرد، که برخی هواداران پهلوی، میرزا را فقط بخاطر ۱ ماه جمهوری شوروی ایران بااتهام تجزیهطلبی و هواداری شوروی میکوبند!
شوروری کینه بزرگ از میرزا گرفت چون او به سرعت با آنها دشمنی کرد و متوجه اهداف تجاوزگرانهشان علیه ایران و امتداد سیاست روسیه تزاری شد.
بعدها پایان دوره رضاشاه دیدیم همین شوروی با ایران چه کرد!
یک دهه بعد #مصدق توانست #شیلات ایران را در ۱۳۳۱ #ملی کند و دست شوروی را از منابع شمال ایران قطع!
⛔️کمپین تحریم پانترکیسم
@ban_Turkey
📍اتهامات بزرگ به #قهرمانان_ملی ایران بازی در زمین چه کسانی است؟
دشمنان شاد از این بلبشوی جعل تاریخ ایران!
بازشناسی قهرمانان ملی شکستخورده معاصر ایران هم برای زدودن اتهامات سنگین ناروا از چهره آنان لازم است و هم برای فهم دلایل ناکامیشان
مثلا درباره #میرزا و #مصدق هر دو را به دروغ وابسته عنصر خارجی میدانند درحالیکه قهرمانان مبارزه با بیگانگان بودند و اتفاقا دلیل مهم شکستشان، عدم سازش و رضایت به سهمی مشخص از همکاری با چند قدرت خارجی بود!
آرمانگرایی پاکدستی که در جهان واقعیات سیاسی و ربودن فرصت توسط رقبای قدرت، به سرکوب و شکست انجامید!
📌پس از انقلاب اکتبر1917شوروی و فروپاشی حکومت تزاری روسیه، فرصت تنفسی برای آزادیخواهان ایران از جمله #نهضت_جنگل به رهبری #میرزا_کوچک_خان پیش آمد. نیروهای تزاری بخاطر تغییر حکومت با سرشکستگی مجبور به ترک ایران شدند
روسها در مسیر حرکت خود به مرز شمال جنایاتی علیه مردم قزوین و همدان کردند، اما نهضت جنگل با "اعمال حاکمیت" و "اعاده حیثیت" در #گیلان اجازه نداد جان و مال مردم به دست روسها آسیب ببیند و وجههی ضربهدیده از چندین سال اعمال قدرت غالب روسها در شمال را زیر یوغ خود کشید
نهضت جنگل نیروهای روس را از آغاز ورود به گیلان خلع سلاح کرد تا به مرز بروند و آنجا سلاح را تحویلشان داد. این زمان اوج موفقیت نهضت جنگل در برقراری نظم و امنیت و رضایت مردم گیلان بود
در مرامنامه نهضت جنگل( #موزه استادسرای رشت) آرمانهایی برای جامعه مطلوب #ایرانی، رفع فقر و حقکشی، حذف مشاغل بیفایده (مثل مشاغل رانتی امروز)، بستن راه ستم بر مردم، آموزشپرورش و رفاه عمومی نوشته شده که هنوز یک قرن بعد از آن، برای ایرانیان آمال دستنیافته است!
در این مرامنامه، مواردی از احقاق #حقوق_زنان درج است که در ۱۲۹۰خورشیدی گفتن آنها شجاعت بزرگی بود، چه رسد به اینکه در بیانیه سیاسی بگنجد! این نشانه ذهن مترقی و آگاه به دانش روز سیاست و اجتماع میرزا و هسته همراهش بود، در آستانه ورود #مدرنیسم به ایران!
اما با استقرار حکومت جدید #شوروی، بخاطر شعارهای #سوسیالیستی عدالت و برابری که داشت وهنوز نیات پلید رهبرانش برای کشورهای دیگر مشخص نبود، میان بخشی از مبارزان جهان اعتبار موقت گرفت
ازجمله جنبش جنگل تنها ۲ سال پس از انقلاب اکتبر که هنوز ماهیت واقعی شوروی فاش نشده بود باتوجه به شعارهای عدالت #سوسیالیسم و با امید به تغییر حکومت روسها به آنان روی خوش نشان داد. اما این مساله اصلا دوام نداشت. "حکومت شورایی ایران" در گیلان با دوستی شوروی تشکیل شد؛ البته برخلاف ادعایی که تاریخنگاری مغرضانه میگوید:«میرزا حکومت مستقل گیلان تشکیل داد و دنبال #تجزیه بود»!
او حکومتی بانام کل ایران تشکیل داد
"حکومت جمهوری شوروی ایران" که در روزنامه جنگل، ارگان رسمی نهضت جنگل؛ تصویر پست بالا☝️هم نامش هایلایت است؛ با هدف عدالت برای آحاد ملت و برپایی حکومت مقتدر در #ایران برای نجات همه ایرانیان از ستم داخلی و ظلم خارجی بود، اما میرزا خیلی زود متوجه #اشتباه خود در نزدیکی با شوروی شد
به گواه اسناد تاریخی(موزه رشت/کتابخانه ملی) همکاری میرزا با حکومت شوروی حتی 2ماه دوام نداشت! دید هوشیار او به معادلات قدرتهای #استعمار، به سرعت مشت سیاسیون جدید را برایش بازکرد، کمتر از ۲ماه پس از اعلام حکومت جمهوری ایران متوجه اشتباه خود شد، بر ضد شوروی موضع گرفت، آنها را نامشروع خواند و خودش حکومت شورا را #ملغی کرد
حال کسانی که این رویداد را تجزیهطلبی مینامند، یا خود "تجزیهطلب" هستند و مرض #جعل_تاریخ برای اهداف پلید دارند؛ یا خواهان سرکوب بخشی از #اندیشه_ملی ایران که دنبال گرفتن حقوق همه ملت است نه دیکتاتوری گروهی خاص؛ یا کلا تاریخ را ناقص خواندهاند!
نخستین روزهای پس از کودتای ضیاءالدین ۱۰ اسفند ۱۲۹۹و قدرت گرفتن #رضاخان سردارسپه، قراردادی بین حکومت #ایران که رضاخان سمت ارشد داشت و همان #شوروی بسته شد، که یکی از مواردش همکاری حکومت ایران با شوروی در سرکوب جنبش جنگل بود! سفیر شوروی در ایران ۵ اردیبهشت۱۳۰۰ این موضوع را در نامه به میرزا هشدار داد!
اما طنز عجیب تاریخ!
رضاخان که بعدا سلسله #پهلوی را بنیان کرد و #رضاشاه شد، با همان شورویای علیه میرزا همکاری مستقیم کرد، که برخی هواداران پهلوی، میرزا را فقط بخاطر ۱ ماه جمهوری شوروی ایران بااتهام تجزیهطلبی و هواداری شوروی میکوبند!
شوروری کینه بزرگ از میرزا گرفت چون او به سرعت با آنها دشمنی کرد و متوجه اهداف تجاوزگرانهشان علیه ایران و امتداد سیاست روسیه تزاری شد.
بعدها پایان دوره رضاشاه دیدیم همین شوروی با ایران چه کرد!
یک دهه بعد #مصدق توانست #شیلات ایران را در ۱۳۳۱ #ملی کند و دست شوروی را از منابع شمال ایران قطع!
⛔️کمپین تحریم پانترکیسم
@ban_Turkey
Forwarded from کمپین تحریم محور پانترکیسم
🎥گفتگوی اینترنتی برنامه کافه گفتگو در سایت اپارت؛ با پژوهشگر، دکتر مجید رحمانی:
میرزا هیچگاه اعلام جمهوری گیلان نکرد بلکه جمهوری ایران را اعلام کرد که در همه مکاتبات،نوشته ها و اعلامیه های آن دوره کوتاه جمهوری، نام "جمهوری ایران" را نوشته بودند
ردیف دوم پوسترها:
بالاخره #صدا_سیما تکانی به خودش داد و پس از ۳دهه غفلت دربرابر جعل بخشی از تاریخ کشور و سوءاستفاده جریان های ایران ستیر از ماجرای #نهضت_جنگل، دیشب و امروز مستندی خوش ساخت، حاصل کار گروه پژوهشی درباره مبارزات #میرزا کوچک پخش کرد.
مستند "بی پایان" را از سایت تلوبیون ببینید که گوشه های تاریکی را باز می کند و اسناد مختلف پژوهشی را بیان
ردیف سوم:
یادداشت اینستاگرامی رضا شیبانی هم در اینباره گویای نکات جالبی بود بخصوص اشاره به نقش سیاه #پانترکیسم در دشمنی با اصالت "نهضت جنگل" و اندیشه های راستین آن
اما آقای شیبانی هم به این نکته مهم که اتفاقا محل سوءاستفاده ایرانستیران است توجهی نکرده، که میرزا "جمهوری شورایی ایران" را تشکیل داد، نه جمهوری گیلان!
این یک اشتباه بزرگ است که نباید تکرارش کرد و به تبلیغات نادرست آن جبهه بها داد
⛔️تحریم پانترکیسم
@ban_Turkey
میرزا هیچگاه اعلام جمهوری گیلان نکرد بلکه جمهوری ایران را اعلام کرد که در همه مکاتبات،نوشته ها و اعلامیه های آن دوره کوتاه جمهوری، نام "جمهوری ایران" را نوشته بودند
ردیف دوم پوسترها:
بالاخره #صدا_سیما تکانی به خودش داد و پس از ۳دهه غفلت دربرابر جعل بخشی از تاریخ کشور و سوءاستفاده جریان های ایران ستیر از ماجرای #نهضت_جنگل، دیشب و امروز مستندی خوش ساخت، حاصل کار گروه پژوهشی درباره مبارزات #میرزا کوچک پخش کرد.
مستند "بی پایان" را از سایت تلوبیون ببینید که گوشه های تاریکی را باز می کند و اسناد مختلف پژوهشی را بیان
ردیف سوم:
یادداشت اینستاگرامی رضا شیبانی هم در اینباره گویای نکات جالبی بود بخصوص اشاره به نقش سیاه #پانترکیسم در دشمنی با اصالت "نهضت جنگل" و اندیشه های راستین آن
اما آقای شیبانی هم به این نکته مهم که اتفاقا محل سوءاستفاده ایرانستیران است توجهی نکرده، که میرزا "جمهوری شورایی ایران" را تشکیل داد، نه جمهوری گیلان!
این یک اشتباه بزرگ است که نباید تکرارش کرد و به تبلیغات نادرست آن جبهه بها داد
⛔️تحریم پانترکیسم
@ban_Turkey
Forwarded from کمپین تحریم محور پانترکیسم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 حتما این☝️گفتگو با تاریخپژوه گیلانی، دکتر مجید رحمانی، را ببینید. برنامه اینترنتی«کافه گفتگو»
حجمش زیاد است اما ارزش دارد، چون حاصل سالها تلاش در بررسی اسناد مختلف و مکاتبات #نهضت_جنگل، ماموران حکومتی و دولتهای خارجی است
هدف، نفی خدمات #رضاشاه نیست و کاری به برخی جملات مجری ندارم که منطبق بر خوانش رسمی فعلی است. بلکه هدف، استفاده از دریافت شفاف یک پژوهشگر از تاریخ است
#میرزا اعلام جمهوری گیلان نکرد، بلکه اعلام "جمهوری ایران" کرد برای رهایی سراسر ایران از استبداد داخلی و استعمارخارجی، در امتداد فعالیت ۸ساله در #نهضت_مشروطه
در سراسر نوشتههای میرزا،
نام "ایران" جاری است و دغدغه بزرگ «رهایی همه ایران از سیهروزی #قاجار»
اصرار بر تکرار دروغ بزرگ «تجزیهطلبی میرزا» بازی در زمین #پانترکیسم و دیگر #تجزیه_طلبان است. «پیشهوری» معروف #فرقه_دموکرات همراه با «احسان الله خان» خیانت کردند به آرمانهای ملی نهضت جنگل و دست به تجزیه طلبی در #گیلان زدند(دو دهه قبل از غائله فرقه دموکرات #آذربایجان)
اینها موردغضب میرزا شدند و با آنان جنگید مثل دیگر خائنانی که به اردوی روس و انگلیس پیوستند
⛔️تحریم پانترکیسم
@ban_Turkey
حجمش زیاد است اما ارزش دارد، چون حاصل سالها تلاش در بررسی اسناد مختلف و مکاتبات #نهضت_جنگل، ماموران حکومتی و دولتهای خارجی است
هدف، نفی خدمات #رضاشاه نیست و کاری به برخی جملات مجری ندارم که منطبق بر خوانش رسمی فعلی است. بلکه هدف، استفاده از دریافت شفاف یک پژوهشگر از تاریخ است
#میرزا اعلام جمهوری گیلان نکرد، بلکه اعلام "جمهوری ایران" کرد برای رهایی سراسر ایران از استبداد داخلی و استعمارخارجی، در امتداد فعالیت ۸ساله در #نهضت_مشروطه
در سراسر نوشتههای میرزا،
نام "ایران" جاری است و دغدغه بزرگ «رهایی همه ایران از سیهروزی #قاجار»
اصرار بر تکرار دروغ بزرگ «تجزیهطلبی میرزا» بازی در زمین #پانترکیسم و دیگر #تجزیه_طلبان است. «پیشهوری» معروف #فرقه_دموکرات همراه با «احسان الله خان» خیانت کردند به آرمانهای ملی نهضت جنگل و دست به تجزیه طلبی در #گیلان زدند(دو دهه قبل از غائله فرقه دموکرات #آذربایجان)
اینها موردغضب میرزا شدند و با آنان جنگید مثل دیگر خائنانی که به اردوی روس و انگلیس پیوستند
⛔️تحریم پانترکیسم
@ban_Turkey