شناسایی ۳ #یوزپلنگ_ایرانی که ۱۲آبان
فرتور آنها درپارک ملی #توران #سمنان بدست احمد رادمان گرفته شد؛
با نامهای زیبای ایرانی شان ❤️
#طبیعت_ایران را ارج نهیم
https://t.me/joinchat/AAAAAEE9zXIvRsbO03gfdA
فرتور آنها درپارک ملی #توران #سمنان بدست احمد رادمان گرفته شد؛
با نامهای زیبای ایرانی شان ❤️
#طبیعت_ایران را ارج نهیم
https://t.me/joinchat/AAAAAEE9zXIvRsbO03gfdA
نماد روضه ی رضوان خجند است
درآن شعروسخن مانند قنداست
ز کاخ پارسی گویان سیحون
نوای خسرو خوبان بلنداست
هژیرتهرانی
#خجند شهر ۲۷۰۰ساله ی #تاجیکستان
منسوب به کیخسرو
مرز #توران_ایران/ابن بلخی
@LoversofIRAN
درآن شعروسخن مانند قنداست
ز کاخ پارسی گویان سیحون
نوای خسرو خوبان بلنداست
هژیرتهرانی
#خجند شهر ۲۷۰۰ساله ی #تاجیکستان
منسوب به کیخسرو
مرز #توران_ایران/ابن بلخی
@LoversofIRAN
Forwarded from اتچ بات
👈خُجَند، نگینی از ایرانشهر که سایه تلخ لنین بر آن بوده است! 👉
#اختصاصی
《 بخش_۱ 》
من ایرانم
خجندم، از سمرقندم، من آن قلب بخارایم
من از شیراز و تبریزم، رهاورد سپاهانم
من ایرانم....
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@LoversofIRAN
⬅️ خُجَند کجاست:
خجند شهری ست در گوشه شمال باختری #تاجیکستان بر کرانه ی رود سیردریا و آغاز درهٔ #فرغانه، مرکز استان (ولایت) # سُغد و دومین شهر بزرگ تاجیکستان پس از دوشنبه (پایتخت).
نام آن در زمان شوروی، #لنین_آباد بود و امروز پس از فروپاشی #شوروی هم، تنها شهر تاجیکستان است که مجسمه #لنین هنوز در آن قراردارد !
در تقسیم بندی های نخستین پس از شوروی، خجند را نیز چون دو نگین دیگر فرهنگ #ایرانشهری، به ازبکستان بخشیدند؛ حال آنکه ازبکستان قرار بود کشوری شود با فرهنگ غالب #ترک های #ازبک، پس نوردیدگان فرهنگ #فارسی در آن، جای نشو ونما نداشتند.
اما خوشبختانه، پس از مدتی خجند توانست از این بند رهایی یابد و به تاجیکستان بپیوندد که دستکم زبان #پارسی در آن سرکوب رسمی نمی شود و سرنوشت اش چون #سمرقند و #بخارا، دردناک نشد که هنوز دو پاره ی گرانبها و جدا مانده از انگشتری زبان فارسی اند.
زبانهایی که امروز در خجند استفاده می شوند، #فارسی لهجه تاجیکی، #روسی و #ازبکی است و بیشتر جمعیت شهر #تاجیک هستند.
⬅️ ریشه واژه "خجند":
در این باره دیدگاه قطعی وجود ندارد. این واژه از آغاز سده هفتم میلادی با همین نام در بنکده ها (منابع) و سرچشمههای #سغدی، #پهلوی، #چینی و عربی آمدهاست.
برخی معنی خجند را، "مردم سعادتمند و بالانشین" آوردهاند.
برخی نیز می گویند که خجند در سدههای گذشته دگرگون شده است، چنانکه زمانی "اسکندریه اقصی"، سپس "آنتیآخیه" و سرانجام "خجند" نام گرفتهاست.
برای نخستین بار در سالنامه چینی دودمان "تنشو" (۶۱۸-۶۲۶م)، از خجند با نام "گوی جنتی" یاد شدهاست و در منابع سغدی که از "کوه مغ" بدست آمده #کوچندی نامیده شدهاست.
به تازگی نیز گفته شده، خجند از واژه مرکب "خوره-کنته" در زبانهای ایرانی باستان ریشه گرفته و معنایش "آفتابشهر" یا "شهر آفتابی" است، بخش اول این واژه، "خور" است یعنی خورشید و بخش دوم، "کنده/کنته" به معنای شهر و دهکده است.
⬅️ خجند در تاریخ فرارودان (ماوراءالنهر):
بیشتر منابع تاریخی و جغرافیایی خجند را در کنار رودخانه #سیر_دریا در #فرارودان ( #ماوراءالنهر) دانستهاند و آوردهاند، #اسکندر_مقدونی شهر "اسخت اسکندریه" را در این ناحیه در پایان لشکر کشی خود به "سغد" بنا نهاده بود.
گفته شده است که این شهر به عنوان دژی برای دفاع در برابر حملات #سکاها ی ساکن در شمال سیردریا ساخته شده بود؛ اما کاوشهای باستانشناسان و یافته های باستانی منطقه سغد، نشان می دهد که پیشینه شهر خجند به بیش از ۲۷۰۰ سال میرسد پس شهر خجند پیش از رفتن اسکندر مقدونی به آن دیار نیز وجود داشتهاست.
در داستانهای کهن، بنای خجند را به #کیخسرو نسبت دادهاند و آن را عروس دنیا خواندهاند.
"ابن بلخی" میگوید #فیروز فرزند #یزدگرد این شهر را بنیاد نهاد و دیوار ۵۰ فرسنگی خجند مرز #ایران و #توران بودهاست.
خجند تا دوره انقلاب "بولشویکی" در روزگار فرمانروایی شوروی به "لانه هنرمندان" مشهور بود.
■ بنکده (سرچشمه/منبع):
دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه. حسن انوشه (به سرپرستی). چاپ اول (ویراست دوم).تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
ادامه را در پیام بعدی کانال بخوانید.
@LoversofIRAN
#اختصاصی
《 بخش_۱ 》
من ایرانم
خجندم، از سمرقندم، من آن قلب بخارایم
من از شیراز و تبریزم، رهاورد سپاهانم
من ایرانم....
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@LoversofIRAN
⬅️ خُجَند کجاست:
خجند شهری ست در گوشه شمال باختری #تاجیکستان بر کرانه ی رود سیردریا و آغاز درهٔ #فرغانه، مرکز استان (ولایت) # سُغد و دومین شهر بزرگ تاجیکستان پس از دوشنبه (پایتخت).
نام آن در زمان شوروی، #لنین_آباد بود و امروز پس از فروپاشی #شوروی هم، تنها شهر تاجیکستان است که مجسمه #لنین هنوز در آن قراردارد !
در تقسیم بندی های نخستین پس از شوروی، خجند را نیز چون دو نگین دیگر فرهنگ #ایرانشهری، به ازبکستان بخشیدند؛ حال آنکه ازبکستان قرار بود کشوری شود با فرهنگ غالب #ترک های #ازبک، پس نوردیدگان فرهنگ #فارسی در آن، جای نشو ونما نداشتند.
اما خوشبختانه، پس از مدتی خجند توانست از این بند رهایی یابد و به تاجیکستان بپیوندد که دستکم زبان #پارسی در آن سرکوب رسمی نمی شود و سرنوشت اش چون #سمرقند و #بخارا، دردناک نشد که هنوز دو پاره ی گرانبها و جدا مانده از انگشتری زبان فارسی اند.
زبانهایی که امروز در خجند استفاده می شوند، #فارسی لهجه تاجیکی، #روسی و #ازبکی است و بیشتر جمعیت شهر #تاجیک هستند.
⬅️ ریشه واژه "خجند":
در این باره دیدگاه قطعی وجود ندارد. این واژه از آغاز سده هفتم میلادی با همین نام در بنکده ها (منابع) و سرچشمههای #سغدی، #پهلوی، #چینی و عربی آمدهاست.
برخی معنی خجند را، "مردم سعادتمند و بالانشین" آوردهاند.
برخی نیز می گویند که خجند در سدههای گذشته دگرگون شده است، چنانکه زمانی "اسکندریه اقصی"، سپس "آنتیآخیه" و سرانجام "خجند" نام گرفتهاست.
برای نخستین بار در سالنامه چینی دودمان "تنشو" (۶۱۸-۶۲۶م)، از خجند با نام "گوی جنتی" یاد شدهاست و در منابع سغدی که از "کوه مغ" بدست آمده #کوچندی نامیده شدهاست.
به تازگی نیز گفته شده، خجند از واژه مرکب "خوره-کنته" در زبانهای ایرانی باستان ریشه گرفته و معنایش "آفتابشهر" یا "شهر آفتابی" است، بخش اول این واژه، "خور" است یعنی خورشید و بخش دوم، "کنده/کنته" به معنای شهر و دهکده است.
⬅️ خجند در تاریخ فرارودان (ماوراءالنهر):
بیشتر منابع تاریخی و جغرافیایی خجند را در کنار رودخانه #سیر_دریا در #فرارودان ( #ماوراءالنهر) دانستهاند و آوردهاند، #اسکندر_مقدونی شهر "اسخت اسکندریه" را در این ناحیه در پایان لشکر کشی خود به "سغد" بنا نهاده بود.
گفته شده است که این شهر به عنوان دژی برای دفاع در برابر حملات #سکاها ی ساکن در شمال سیردریا ساخته شده بود؛ اما کاوشهای باستانشناسان و یافته های باستانی منطقه سغد، نشان می دهد که پیشینه شهر خجند به بیش از ۲۷۰۰ سال میرسد پس شهر خجند پیش از رفتن اسکندر مقدونی به آن دیار نیز وجود داشتهاست.
در داستانهای کهن، بنای خجند را به #کیخسرو نسبت دادهاند و آن را عروس دنیا خواندهاند.
"ابن بلخی" میگوید #فیروز فرزند #یزدگرد این شهر را بنیاد نهاد و دیوار ۵۰ فرسنگی خجند مرز #ایران و #توران بودهاست.
خجند تا دوره انقلاب "بولشویکی" در روزگار فرمانروایی شوروی به "لانه هنرمندان" مشهور بود.
■ بنکده (سرچشمه/منبع):
دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه. حسن انوشه (به سرپرستی). چاپ اول (ویراست دوم).تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
ادامه را در پیام بعدی کانال بخوانید.
@LoversofIRAN
Telegram
attach 📎
Forwarded from عاشقان ایران
نماد روضه ی رضوان خجند است
درآن شعروسخن مانند قنداست
ز کاخ پارسی گویان سیحون
نوای خسرو خوبان بلنداست
هژیرتهرانی
#خجند شهر ۲۷۰۰ساله ی #تاجیکستان
منسوب به کیخسرو
مرز #توران_ایران/ابن بلخی
@LoversofIRAN
درآن شعروسخن مانند قنداست
ز کاخ پارسی گویان سیحون
نوای خسرو خوبان بلنداست
هژیرتهرانی
#خجند شهر ۲۷۰۰ساله ی #تاجیکستان
منسوب به کیخسرو
مرز #توران_ایران/ابن بلخی
@LoversofIRAN
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#تاجیکستان
#خجند زیبا درکرانه رود #سیحون یا #سیر_دریا
#ابن_بلخی آنرا مرز #ایران و #توران میدانست
حتمابخوانید👈
yon.ir/c76U2
yon.ir/jqTug
برنامه #گردشگری رابرای شناخت #ایرانشهر هدفمندکنیم
@LoversofIRAN
#خجند زیبا درکرانه رود #سیحون یا #سیر_دریا
#ابن_بلخی آنرا مرز #ایران و #توران میدانست
حتمابخوانید👈
yon.ir/c76U2
yon.ir/jqTug
برنامه #گردشگری رابرای شناخت #ایرانشهر هدفمندکنیم
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#تاجیکستان
#خجند زیبا درکرانه رود #سیحون یا #سیر_دریا
#ابن_بلخی آنرا مرز #ایران و #توران میدانست
حتمابخوانید👈
yon.ir/c76U2
yon.ir/jqTug
برنامه #گردشگری رابرای شناخت #ایرانشهر هدفمندکنیم
@LoversofIRAN
#خجند زیبا درکرانه رود #سیحون یا #سیر_دریا
#ابن_بلخی آنرا مرز #ایران و #توران میدانست
حتمابخوانید👈
yon.ir/c76U2
yon.ir/jqTug
برنامه #گردشگری رابرای شناخت #ایرانشهر هدفمندکنیم
@LoversofIRAN
گرانمایه زرتشت را من فزونتر
ز هر پیر و پیغامبر دوست دارم
بشر برتر از او ندید و نبیند
من آن بهترین از بشر را دوست دارم (مهدی #اخوان_ثالث)
راه در جهان یکی است و آن راه راستی است.
#پنجم دیماه سالروز درگذشت و به گفته ای شهادت تنها پیام آور ایرانی #زرتشت بزرگ, آموزگار نیکی و راستی
در گاهشماری ایرانی این روز #خور_ایزد است
@LoversofIRAN
برخی نوشتههای اوستایی گویند؛ زرتشت پس از پایان رسالت پیامبری خود در بلخ به سر میبرد، ۷۷سال از عمرش میگذشت و در آتشکده شهر #بلخ (در #افغانستان امروز و بخشی از ایران زمین کهن) به آموزش و راهنمایی میپرداخت، هنگامی که #گشتاسب_کیانی فرمانروایی آن سامان را داشت
#گشتاسب و پسرش اسفندیار از بلخ که پایتخت آن زمان بود خارج شده بودند و فرمانروای تورانی ارجاسب، که دشمن دیرین ایرانیان بود، توربراتور فرمانده سپاه خود را با لشکری بسیار به ایران فرستاد
لشکر #توران، دروازههای بلخ را با همهی دلاوری ایرانیان درهمشکست و هنگامی که اشو زرتشت پیامبر ایرانی با لهراسب و گروهی از پیروانش در آتشکده بلخ به نیایش مشغول بودند حمله کرد و وی را کشت
زرتشتیان در روز #خور_ایزد به آتشکده میروند برای نیایش
ز هر پیر و پیغامبر دوست دارم
بشر برتر از او ندید و نبیند
من آن بهترین از بشر را دوست دارم (مهدی #اخوان_ثالث)
راه در جهان یکی است و آن راه راستی است.
#پنجم دیماه سالروز درگذشت و به گفته ای شهادت تنها پیام آور ایرانی #زرتشت بزرگ, آموزگار نیکی و راستی
در گاهشماری ایرانی این روز #خور_ایزد است
@LoversofIRAN
برخی نوشتههای اوستایی گویند؛ زرتشت پس از پایان رسالت پیامبری خود در بلخ به سر میبرد، ۷۷سال از عمرش میگذشت و در آتشکده شهر #بلخ (در #افغانستان امروز و بخشی از ایران زمین کهن) به آموزش و راهنمایی میپرداخت، هنگامی که #گشتاسب_کیانی فرمانروایی آن سامان را داشت
#گشتاسب و پسرش اسفندیار از بلخ که پایتخت آن زمان بود خارج شده بودند و فرمانروای تورانی ارجاسب، که دشمن دیرین ایرانیان بود، توربراتور فرمانده سپاه خود را با لشکری بسیار به ایران فرستاد
لشکر #توران، دروازههای بلخ را با همهی دلاوری ایرانیان درهمشکست و هنگامی که اشو زرتشت پیامبر ایرانی با لهراسب و گروهی از پیروانش در آتشکده بلخ به نیایش مشغول بودند حمله کرد و وی را کشت
زرتشتیان در روز #خور_ایزد به آتشکده میروند برای نیایش
👈 این قند پارسی به کجاها که میرود❗️
@LoversofIRAN
⬅️ بعضی خاطرهها #قالبش از روایتش جالبتر است. برای مثال چندی پیش، یک عزیز #افغانستانی تماس گرفت، و از من که در #دوشنبه_تاجیکستان بودم؛ شعری خواست که سال گذشته در محفل #روز_فردوسی در #آلماتی_قزاقستان شنیدهبود!
برایش ارسال کردم اما گفت:
«این یکی را نمیخواهم».
گفتم: «کلیدواژه بده»!
کلماتی را بهخاطر آورد و فرستاد!
از نشانیها دریافتم که شعر درخواستیاش از شاعر بزرگواری از اهالی #اصفهان است.
پس تا اینجا شد؛ یک شهروند #کابلی به #دوشنبه تماس میگیرد و از یک #کاشانی سراغ شعری را میگیرد که از یک شاعر #اصفهانی در #آلماتی شنیدهاست.
در پاسخ شاعر کاشانی، تماس میگیرد به دوست #یزدیاش و نشانیهای آن شعر منتشر نشده را میدهد و آن دوست یزدی، ۴۸ ساعت بعد عکسی از شعر مذکور را، از صفحه رایانهٔ شاعر اصفهانی، به دوشنبه ارسال میکند که از آنجا راهی افغانستان میشود و بعدش را خدا میداند!
واقعاً جالب نیست؟
تازه فراموش نکنید آنچه گفتم مربوط به یک شعر منتشر نشدهٔ دوستانه بود!
چند بیت از شعر مذکور:
#زندهرود از جگر تشنه فرستاد مرا
تا به #آمویه مگر آتش دل بنشانم
بزمی آراسته شد از سخن و ساز و سرود
جان و دل مست شد از نغمهٔ تاجیکانم
سخن از دُرّ #دری بود و زبان پدری
فارسی، مایهٔ پیوستگی ایرانم
مست صهبای سخن گشتم و شوریدهٔ شعر
خوش شد از یاد سمرقند و بخارا جانم!
نوشته دکتر #مهدی_نوریان/ از hassangharibi@
⬅️کانال عاشقان ایران
■از آمویه، آموی، آمل، بیشتر بدانیم
#زبان #فارسی، بزرگ پیوندار ایرانی تباران سراسر گیتی است که اگر خودشان ندانند، با ریشه های تنیده در تاریخ ایران، آنها را به هم می رساند.
□واژگان
_ زنده رود= #زاینده_رود اصفهان
_ آمویه= رودی در #فرارود یا ماوراءالنهر (بخشی از سرزمین تاجیکان آسیای میانه)
از فرهنگ دهخدا: آمویه [ی َ ]. رود #جیحون. #آمو. #آموی. #آمل. رود. آب. وَرز. #آمودریا. #آمون. نام شهری کنار جیحون
□آمویه یا آمو یا آموی یا آمل شهری بود در فرارود که نباید آن را با شهر آمل #مازندران اشتباه کرد. نام کنونی آن #چهارجو یا #چهارجوی است( آمودریا نام کهن و ایرانی این رود است به معنای رود شهر آمو ). برای تشخیص آن از آمل مازندران آن را یا "آمل زَم" یا "آمل جیحون" یا "آمل الشط" میخواندند. اسم این آمل مانند آمل مازندران محتملاً با نام قوم #مارد یا قوم #آمارد مرتبط است. آماردها به گفتهٔ(شرق شناسان) ریچارد فرای، آملی کورت و کریستوفر برونر، قومی #آریایی و #سکایی بودند و نام شهر امروزی آمل مازندران برمیگردد به زندگی آنان در آن گستره. ریچارد فرای این را که دو آمل، یکی در #مازندران و دیگری در #آمودریا، جای داشتهاند، دلیلی احتمالی بر مهاجرت شاخه ای از این قوم دانستهاست(تاریخ باستانی آسیای میانه از #ریچارد_فرای شرق شناس نامدار)
□آمویه قبلا بخشی از #خراسان_بزرگ بود و با آنکه از همه سو آن را بیابان گرفته بود، به عنوان برخوردگاه راههایی که خراسان را به فرارود ( #ماوراء_النهر) و #خیوه متصل میکرد، مرکز مهم بازرگانی کاروانی بود.
امروزه آمویه را #چهارجوی یا #ترکمنآباد نامند که در جنوب شرقی #ترکمنستان و به فاصلهٔ ۵ کیلومتری ساحل چپ آمودریا قرار دارد. نام جدید چهارجوی وابسته به گذر مهمی از جیحون است که با این شهر چندان فاصلهای ندارد. اکنون چهارجوی با راهآهن از مغرب به #مرو و از شمال شرقی به #بخارا و #سمرقند و #تاشکند میرسد(دانشنامه #مزدیسنا)
□آمودریا به یونانی باستان: Oxus/Ὄξος/اُکسوس بوده است که یونانیشدهٔ نام پارسی باستان رود: وَخش است(حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، جلد۳ ،ص۲۲۰۵).
آمودریا پرآبترین رود آسیای میانه است. رود دوم نیز #سیر_دریا است که هردو به دریاچه #خوارزم (نام دیگر آن #آرال، نامی #ترکی است)؛میریزند.
آمودریا از کوههای #پامیر سرچشمه میگیرد در مرزهای شمالی #افغانستان با #تاجیکستان، و سپس به #ازبکستان و #ترکمنستان میرود. بخشهایی از آن قابل کشتیرانی است. بندرهای #شیرخان_بندر و #بندر_حیرتان در ساحل آن جایگاه صادرات و واردات افغانستان به آسیای میانه است
□این رود بهطور تاریخی مرزهای سرزمین باستانی ایران بود و در آثار ادبی، مرز #ایران و #توران بهشمار میرفت (مهرالزمان نوبان. نام مکانهای جغرافیایی در بستر زمان)
غزل سرشناس #رودکی شاعربزرگ پارسی نیز از آمودریا گفته است:
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
ریگ #آموی و درشتیهای او
زیر پایم پرنیان آید همی
باید توجه داشت سرزمین #توران که از آن در #شاهنامه یادشده است نیز خود بخشی از سرزمین های فارسی زبان است و به لحاظ ریشه های فرهنگی، آیینی، تباری و تاریخی، گستره #ایران_زمین_کهن است. آثار باستانی فراوان از دوره هخامنشیان اشکانیان ساسانیان و پس از اسلام در این سرزمین مهر تاییدی بر آن مدعاست.
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
⬅️ بعضی خاطرهها #قالبش از روایتش جالبتر است. برای مثال چندی پیش، یک عزیز #افغانستانی تماس گرفت، و از من که در #دوشنبه_تاجیکستان بودم؛ شعری خواست که سال گذشته در محفل #روز_فردوسی در #آلماتی_قزاقستان شنیدهبود!
برایش ارسال کردم اما گفت:
«این یکی را نمیخواهم».
گفتم: «کلیدواژه بده»!
کلماتی را بهخاطر آورد و فرستاد!
از نشانیها دریافتم که شعر درخواستیاش از شاعر بزرگواری از اهالی #اصفهان است.
پس تا اینجا شد؛ یک شهروند #کابلی به #دوشنبه تماس میگیرد و از یک #کاشانی سراغ شعری را میگیرد که از یک شاعر #اصفهانی در #آلماتی شنیدهاست.
در پاسخ شاعر کاشانی، تماس میگیرد به دوست #یزدیاش و نشانیهای آن شعر منتشر نشده را میدهد و آن دوست یزدی، ۴۸ ساعت بعد عکسی از شعر مذکور را، از صفحه رایانهٔ شاعر اصفهانی، به دوشنبه ارسال میکند که از آنجا راهی افغانستان میشود و بعدش را خدا میداند!
واقعاً جالب نیست؟
تازه فراموش نکنید آنچه گفتم مربوط به یک شعر منتشر نشدهٔ دوستانه بود!
چند بیت از شعر مذکور:
#زندهرود از جگر تشنه فرستاد مرا
تا به #آمویه مگر آتش دل بنشانم
بزمی آراسته شد از سخن و ساز و سرود
جان و دل مست شد از نغمهٔ تاجیکانم
سخن از دُرّ #دری بود و زبان پدری
فارسی، مایهٔ پیوستگی ایرانم
مست صهبای سخن گشتم و شوریدهٔ شعر
خوش شد از یاد سمرقند و بخارا جانم!
نوشته دکتر #مهدی_نوریان/ از hassangharibi@
⬅️کانال عاشقان ایران
■از آمویه، آموی، آمل، بیشتر بدانیم
#زبان #فارسی، بزرگ پیوندار ایرانی تباران سراسر گیتی است که اگر خودشان ندانند، با ریشه های تنیده در تاریخ ایران، آنها را به هم می رساند.
□واژگان
_ زنده رود= #زاینده_رود اصفهان
_ آمویه= رودی در #فرارود یا ماوراءالنهر (بخشی از سرزمین تاجیکان آسیای میانه)
از فرهنگ دهخدا: آمویه [ی َ ]. رود #جیحون. #آمو. #آموی. #آمل. رود. آب. وَرز. #آمودریا. #آمون. نام شهری کنار جیحون
□آمویه یا آمو یا آموی یا آمل شهری بود در فرارود که نباید آن را با شهر آمل #مازندران اشتباه کرد. نام کنونی آن #چهارجو یا #چهارجوی است( آمودریا نام کهن و ایرانی این رود است به معنای رود شهر آمو ). برای تشخیص آن از آمل مازندران آن را یا "آمل زَم" یا "آمل جیحون" یا "آمل الشط" میخواندند. اسم این آمل مانند آمل مازندران محتملاً با نام قوم #مارد یا قوم #آمارد مرتبط است. آماردها به گفتهٔ(شرق شناسان) ریچارد فرای، آملی کورت و کریستوفر برونر، قومی #آریایی و #سکایی بودند و نام شهر امروزی آمل مازندران برمیگردد به زندگی آنان در آن گستره. ریچارد فرای این را که دو آمل، یکی در #مازندران و دیگری در #آمودریا، جای داشتهاند، دلیلی احتمالی بر مهاجرت شاخه ای از این قوم دانستهاست(تاریخ باستانی آسیای میانه از #ریچارد_فرای شرق شناس نامدار)
□آمویه قبلا بخشی از #خراسان_بزرگ بود و با آنکه از همه سو آن را بیابان گرفته بود، به عنوان برخوردگاه راههایی که خراسان را به فرارود ( #ماوراء_النهر) و #خیوه متصل میکرد، مرکز مهم بازرگانی کاروانی بود.
امروزه آمویه را #چهارجوی یا #ترکمنآباد نامند که در جنوب شرقی #ترکمنستان و به فاصلهٔ ۵ کیلومتری ساحل چپ آمودریا قرار دارد. نام جدید چهارجوی وابسته به گذر مهمی از جیحون است که با این شهر چندان فاصلهای ندارد. اکنون چهارجوی با راهآهن از مغرب به #مرو و از شمال شرقی به #بخارا و #سمرقند و #تاشکند میرسد(دانشنامه #مزدیسنا)
□آمودریا به یونانی باستان: Oxus/Ὄξος/اُکسوس بوده است که یونانیشدهٔ نام پارسی باستان رود: وَخش است(حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، جلد۳ ،ص۲۲۰۵).
آمودریا پرآبترین رود آسیای میانه است. رود دوم نیز #سیر_دریا است که هردو به دریاچه #خوارزم (نام دیگر آن #آرال، نامی #ترکی است)؛میریزند.
آمودریا از کوههای #پامیر سرچشمه میگیرد در مرزهای شمالی #افغانستان با #تاجیکستان، و سپس به #ازبکستان و #ترکمنستان میرود. بخشهایی از آن قابل کشتیرانی است. بندرهای #شیرخان_بندر و #بندر_حیرتان در ساحل آن جایگاه صادرات و واردات افغانستان به آسیای میانه است
□این رود بهطور تاریخی مرزهای سرزمین باستانی ایران بود و در آثار ادبی، مرز #ایران و #توران بهشمار میرفت (مهرالزمان نوبان. نام مکانهای جغرافیایی در بستر زمان)
غزل سرشناس #رودکی شاعربزرگ پارسی نیز از آمودریا گفته است:
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
ریگ #آموی و درشتیهای او
زیر پایم پرنیان آید همی
باید توجه داشت سرزمین #توران که از آن در #شاهنامه یادشده است نیز خود بخشی از سرزمین های فارسی زبان است و به لحاظ ریشه های فرهنگی، آیینی، تباری و تاریخی، گستره #ایران_زمین_کهن است. آثار باستانی فراوان از دوره هخامنشیان اشکانیان ساسانیان و پس از اسلام در این سرزمین مهر تاییدی بر آن مدعاست.
@LoversofIRAN
Arash
Shahram Nazeri
آرش با صدای استاد #شهرام_ناظری
آری، آری، جان خود در تیر کرد آرش.
کار صدها صد هزاران تیغهٔ شمشیر کرد آرش ...
تیر آرش را سوارانی که میراندند بر جیحون،
به دیگر نیمروزی از پی آن روز،
نشسته بر تناور ساق گردویی فرو دیدند.
و آنجا را، از آن پس،
مرز #ایرانشهر و #توران بازنامیدند
دومین کتاب #سیاوش_کسرایی، #آرش_کمانگیر، او را به شهرتی ماندگار رساند. این اثر، که دربارهٔ چهرهای افسانهای است که با پرتاب جانفرسای یک تیر ایران را نجات میدهد، اولین نمونه شعر نوی حماسی به سبک نیما یوشیج است:
آری، آری، زندگی زیباست.
زندگی آتشگَهی دیرنده پابرجاست.
گر بیفروزیاش، رقص شعلهاش در هر کران پیداست.
ورنه، خاموش است و خاموشی گناه ماست.
#جشن_تیرگان
@LoversofIRAN
آری، آری، جان خود در تیر کرد آرش.
کار صدها صد هزاران تیغهٔ شمشیر کرد آرش ...
تیر آرش را سوارانی که میراندند بر جیحون،
به دیگر نیمروزی از پی آن روز،
نشسته بر تناور ساق گردویی فرو دیدند.
و آنجا را، از آن پس،
مرز #ایرانشهر و #توران بازنامیدند
دومین کتاب #سیاوش_کسرایی، #آرش_کمانگیر، او را به شهرتی ماندگار رساند. این اثر، که دربارهٔ چهرهای افسانهای است که با پرتاب جانفرسای یک تیر ایران را نجات میدهد، اولین نمونه شعر نوی حماسی به سبک نیما یوشیج است:
آری، آری، زندگی زیباست.
زندگی آتشگَهی دیرنده پابرجاست.
گر بیفروزیاش، رقص شعلهاش در هر کران پیداست.
ورنه، خاموش است و خاموشی گناه ماست.
#جشن_تیرگان
@LoversofIRAN
دو نگاره بالا را از پارسی انجمن بخوانید👆
چیستی و چرایی #جشن_تیرگان
تیرگان یادگار دو چیز است:
■پاسداشت ایزد آب #تیشتر در ایران باستان
از این رو ایرانیان در تیرگان "آب بازی" و "آب پاشی" می کرده اند و این آیین هنوز در اندکی از شهرها و روستاهای ایران برپا میشود به ویژه از سوی زرتشتیان
■پاسداشت دلاوری و فداکاری #آرش_کمانگیر در بازنمودن #مرز #ایران و #توران.
پس از جنگی میان این دو همسایه در زمان #افراسیاب و #منوچهر، و شکست ایران، افراسیاب برای کوچک کردن ایرانیان گفت یکی از کمانداران سپاه ایران با تیرش مرز ایران را مشخص کند. آرش که بزرگترین کماندار #سپاه_ایران بود بر فراز #البرز رفت و با فداکاری ای ستودنی، جان و همه توش و توان خود را برای پرتاب این تیر بکار بست چنانکه پس از این پرتاب جانش از هم گسیخت و از جهان رفت.
یزدان نیز به ایزد باد فرمان داد تیر آرش را به دورترین جایگاه خاوری #ایران_زمین برساند و تیر در کنار رود #جیحون / #آمودریا / بر زمین نشست به نشانه مرز ایران و نقشه تورانیان کارگر نیافتاد
دستبند "تیر و باد" که هنوز #زرتشتیان در این جشن بر دست می کنند، از همین روی است
@LoversofIRAN
چیستی و چرایی #جشن_تیرگان
تیرگان یادگار دو چیز است:
■پاسداشت ایزد آب #تیشتر در ایران باستان
از این رو ایرانیان در تیرگان "آب بازی" و "آب پاشی" می کرده اند و این آیین هنوز در اندکی از شهرها و روستاهای ایران برپا میشود به ویژه از سوی زرتشتیان
■پاسداشت دلاوری و فداکاری #آرش_کمانگیر در بازنمودن #مرز #ایران و #توران.
پس از جنگی میان این دو همسایه در زمان #افراسیاب و #منوچهر، و شکست ایران، افراسیاب برای کوچک کردن ایرانیان گفت یکی از کمانداران سپاه ایران با تیرش مرز ایران را مشخص کند. آرش که بزرگترین کماندار #سپاه_ایران بود بر فراز #البرز رفت و با فداکاری ای ستودنی، جان و همه توش و توان خود را برای پرتاب این تیر بکار بست چنانکه پس از این پرتاب جانش از هم گسیخت و از جهان رفت.
یزدان نیز به ایزد باد فرمان داد تیر آرش را به دورترین جایگاه خاوری #ایران_زمین برساند و تیر در کنار رود #جیحون / #آمودریا / بر زمین نشست به نشانه مرز ایران و نقشه تورانیان کارگر نیافتاد
دستبند "تیر و باد" که هنوز #زرتشتیان در این جشن بر دست می کنند، از همین روی است
@LoversofIRAN