👈شادباد، ۲۵ اسفند، پایان سرایش شاهنامه👉
تاریخی درست برای گرامیداشت و بزرگداشت #فردوسی بزرگ و #شاهنامه
@LoversofIRAN
استاد #فریدون_جنیدی:
امروز ۲۵ اسفندماه، برابر است با روزی که حکیم توس، سرایش اثر ارزشمند شاهنامه را به پایان رساند؛ یعنی روزِ اِرْد از ماه سپندارمذ که در سال ۴۰۰ هجری قمری و ۳۸۸ هجری خورشیدی.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
⬅️ فریدون جنیدی، شاهنامهپژوه و اسطورهشناس در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا (دانشجویان دانشگاه آزاد) فرارسیدن سالروز به پایان رسیدن سرایش شاهنامه از سوی حکیم ابوالقاسم فردوسی را اینگونه توضیح داد:
«در گذشته، روزها در تقویم ایرانی هر کدام نامی داشتند و شمارش هفتگی وجود نداشت. به این ترتیب ماه با روزهای «اورمزد» یا اهورامزدا، «بهمن» یا هومن به معنای نیکاندیش که صفت خداوند است، «ارداوهیشت» که امروزه به غلط آن را اردیبهشت میخوانند و به معنای پاکیست که صفت دیگر خداوند است و... مشخص می شد، و هرگاه نام روز با نام ماه، برابر میشد، ایرانیان آن روز را جشن میگرفتند. مثل جشن مهرگان که «مهر» نام روز شانزدهم هر ماه است و این روز در ماه مهر، به اسم مهرگان شناخته میشود.»
وی ادامه داد: «نام روز بیست و پنجم هر ماه نیز روز «اِرْد» است و روزی که سرایش شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی به اتمام رسیده، ۲۵ اسفندماه بوده است آنچنان که سروده است:
سرآمد کنون نامه یزدگرد
به ماهِ سپندارمذ، روزِ اِرْد
که فردوسی به روز ۲۵ ماه اسفند اشاره دارد.»
این ایرانشناس و پژوهشگر زبانهای باستانی، درباره بیت های پایانی شاهنامه گفت:
«برخی بیتها از ابیات پایانی شاهنامه، به اعتقاد من اشتباه هستند و به شاهنامه افزوده شدهاند. مانند این بیت که:
بناهای آباد گردد خراب
ز باران و از تابش آفتاب
این بیت از بخش دیگر شاهنامه گرفته شده است که به ماجرای ساختن #ایوان_مدائن برمیگردد که #خسرو_پرویز برای ساخت این بنا، معماران را از سراسر کشور فرامیخواند: «یکی جای خواهم که فرزند من
همان تا بسی سال پیوند من
بدو درنشیند، نگردد خراب
ز باران از برف و از آفتاب
وگرنه بناها که با تابش آفتاب، خراب نمیشوند.»
وی افزود:
«بیت دیگری که به اعتقاد من اشتباه است و به شاهنامه افزوده شده، این بیت است:
نمیرم از این پس که من زندهام
که تخم سخن را پراکندهام
نخست اینکه در این جمله، دو «که» موصول وجود دارد که به لحاظ دستور زبانی اشتباه است. دوم اینکه آمدن «که من زندهام» بعد از «نمیرم از این پس» بیمعنا است چرا که به بعد از مرگ اشاره دارد و باید از "زنده خواهم بود" استفاده میشد. همچنین وجود این بیت در حالی که فردوسی در ادامه سروده است
هر آنکس که دارد هُش و رای و دین
پس از مرگ بر من کند آفرین
ضرورتی نداشته است.»
این نویسنده و شاهنامهپژوه با بیان اینکه در مصرع دیگری از این بیت های پایانی، آمدن «قصه» اشتباه است و «نامه» درست است، بیت های پایانی شاهنامه را چنین خواند:
سرآمد کنون نامه یزدگرد
به ماه سپندارمذ، روز اِرْد
که پیوستم این نامهی نامدار
ز هجرت شده پنج، هشتاد بار*
هر آنکس که دارد هُش و رای و دین
پس از مرگ بر من کند آفرین
* اشاره به سال ۴۰۰ هجری قمری (۵×۸۰ = ۴۰۰)؛ برابر با سال ۳۸۸ هجری خورشیدی است.
فریدون جنیدی در پایان این گفتوگو، فرارسیدن روز ۲۵ اسفند، برابر با پایان یافتن سرایش شاهنامه، را به همه ایرانیان شادباش گفت.
https://t.me/LoversofIRAN/5180
تاریخی درست برای گرامیداشت و بزرگداشت #فردوسی بزرگ و #شاهنامه
@LoversofIRAN
استاد #فریدون_جنیدی:
امروز ۲۵ اسفندماه، برابر است با روزی که حکیم توس، سرایش اثر ارزشمند شاهنامه را به پایان رساند؛ یعنی روزِ اِرْد از ماه سپندارمذ که در سال ۴۰۰ هجری قمری و ۳۸۸ هجری خورشیدی.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
⬅️ فریدون جنیدی، شاهنامهپژوه و اسطورهشناس در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا (دانشجویان دانشگاه آزاد) فرارسیدن سالروز به پایان رسیدن سرایش شاهنامه از سوی حکیم ابوالقاسم فردوسی را اینگونه توضیح داد:
«در گذشته، روزها در تقویم ایرانی هر کدام نامی داشتند و شمارش هفتگی وجود نداشت. به این ترتیب ماه با روزهای «اورمزد» یا اهورامزدا، «بهمن» یا هومن به معنای نیکاندیش که صفت خداوند است، «ارداوهیشت» که امروزه به غلط آن را اردیبهشت میخوانند و به معنای پاکیست که صفت دیگر خداوند است و... مشخص می شد، و هرگاه نام روز با نام ماه، برابر میشد، ایرانیان آن روز را جشن میگرفتند. مثل جشن مهرگان که «مهر» نام روز شانزدهم هر ماه است و این روز در ماه مهر، به اسم مهرگان شناخته میشود.»
وی ادامه داد: «نام روز بیست و پنجم هر ماه نیز روز «اِرْد» است و روزی که سرایش شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی به اتمام رسیده، ۲۵ اسفندماه بوده است آنچنان که سروده است:
سرآمد کنون نامه یزدگرد
به ماهِ سپندارمذ، روزِ اِرْد
که فردوسی به روز ۲۵ ماه اسفند اشاره دارد.»
این ایرانشناس و پژوهشگر زبانهای باستانی، درباره بیت های پایانی شاهنامه گفت:
«برخی بیتها از ابیات پایانی شاهنامه، به اعتقاد من اشتباه هستند و به شاهنامه افزوده شدهاند. مانند این بیت که:
بناهای آباد گردد خراب
ز باران و از تابش آفتاب
این بیت از بخش دیگر شاهنامه گرفته شده است که به ماجرای ساختن #ایوان_مدائن برمیگردد که #خسرو_پرویز برای ساخت این بنا، معماران را از سراسر کشور فرامیخواند: «یکی جای خواهم که فرزند من
همان تا بسی سال پیوند من
بدو درنشیند، نگردد خراب
ز باران از برف و از آفتاب
وگرنه بناها که با تابش آفتاب، خراب نمیشوند.»
وی افزود:
«بیت دیگری که به اعتقاد من اشتباه است و به شاهنامه افزوده شده، این بیت است:
نمیرم از این پس که من زندهام
که تخم سخن را پراکندهام
نخست اینکه در این جمله، دو «که» موصول وجود دارد که به لحاظ دستور زبانی اشتباه است. دوم اینکه آمدن «که من زندهام» بعد از «نمیرم از این پس» بیمعنا است چرا که به بعد از مرگ اشاره دارد و باید از "زنده خواهم بود" استفاده میشد. همچنین وجود این بیت در حالی که فردوسی در ادامه سروده است
هر آنکس که دارد هُش و رای و دین
پس از مرگ بر من کند آفرین
ضرورتی نداشته است.»
این نویسنده و شاهنامهپژوه با بیان اینکه در مصرع دیگری از این بیت های پایانی، آمدن «قصه» اشتباه است و «نامه» درست است، بیت های پایانی شاهنامه را چنین خواند:
سرآمد کنون نامه یزدگرد
به ماه سپندارمذ، روز اِرْد
که پیوستم این نامهی نامدار
ز هجرت شده پنج، هشتاد بار*
هر آنکس که دارد هُش و رای و دین
پس از مرگ بر من کند آفرین
* اشاره به سال ۴۰۰ هجری قمری (۵×۸۰ = ۴۰۰)؛ برابر با سال ۳۸۸ هجری خورشیدی است.
فریدون جنیدی در پایان این گفتوگو، فرارسیدن روز ۲۵ اسفند، برابر با پایان یافتن سرایش شاهنامه، را به همه ایرانیان شادباش گفت.
https://t.me/LoversofIRAN/5180
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👈پشت کردن دولت های #ایران و #عراق، به یادگار بسیار ارزشمند و بی مانند تمدن کهن #ایران_زمین
■■بخشهایی از بنای باستانی #تاق_خسرو/ #طاق_کسری/ #ایوان_مدائن ایرانیان در #تیسفون عراق فرو ریخت.
یکی از نمایندگان #مجلس #عراق با گذاشتن توژک(ویدیو) بالا از ریزش بخش هایی از ایوان مدائن، از مقامهای ارشد عراق خواست سریعا برای نجات این اثر #باستانی اقدام کنند.
در روزگارانی دراز، بخش هایی از کشور کنونی عراق، بال باختری(غربی) شاهنشاهی ایران بود. حتا(حتی) پس از اسلام هم در دوره های ازجمله #صفویه و #قاجار، بخش خاوری(شرقی) عراق جزو خاک پادشاهی ایران بود. امروز هم در جای جای شمال عراق و بخش #کرد_نشین آن، نشانه های روشن و بزرگی از فرهنگ #ایران زنده است.
در زمان حمله #اعراب به #ایران، این کاخ، در سدهٔ هفتم میلادی به تاراج رفت. سپس تا زمانی از آن به عنوان #مسجد استفاده شد و پس از آن کمکم به فراموشی و ویرانی سپرده شد.
■ و #پرسش_ملی ما این است:
آیا اکنون که روابط #سیاسی و #اقتصادی و #اجتماعی دو کشور ایران و عراق در شرایط
ادامه در👇
https://www.instagram.com/p/BuvYD2TndeP/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1gnmaxewidy2j
■■بخشهایی از بنای باستانی #تاق_خسرو/ #طاق_کسری/ #ایوان_مدائن ایرانیان در #تیسفون عراق فرو ریخت.
یکی از نمایندگان #مجلس #عراق با گذاشتن توژک(ویدیو) بالا از ریزش بخش هایی از ایوان مدائن، از مقامهای ارشد عراق خواست سریعا برای نجات این اثر #باستانی اقدام کنند.
در روزگارانی دراز، بخش هایی از کشور کنونی عراق، بال باختری(غربی) شاهنشاهی ایران بود. حتا(حتی) پس از اسلام هم در دوره های ازجمله #صفویه و #قاجار، بخش خاوری(شرقی) عراق جزو خاک پادشاهی ایران بود. امروز هم در جای جای شمال عراق و بخش #کرد_نشین آن، نشانه های روشن و بزرگی از فرهنگ #ایران زنده است.
در زمان حمله #اعراب به #ایران، این کاخ، در سدهٔ هفتم میلادی به تاراج رفت. سپس تا زمانی از آن به عنوان #مسجد استفاده شد و پس از آن کمکم به فراموشی و ویرانی سپرده شد.
■ و #پرسش_ملی ما این است:
آیا اکنون که روابط #سیاسی و #اقتصادی و #اجتماعی دو کشور ایران و عراق در شرایط
ادامه در👇
https://www.instagram.com/p/BuvYD2TndeP/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1gnmaxewidy2j
در برابر بی تفاوتی دولت های ایران و عراق به میراث سترگ تمدن #ایرانی
بیاید تلاش کنیم با درخواست از #یونسکو برای ثبت جهانی این میراث بزرگ بشری گامی برداریم. چون این بنا هم نیاز جدی به بازسازی و نگهداری و بودجه دارد و بخشی از ایوان مدائن هم چند روز پیش ریزش داشت که بسیار مایه افسوس بود؛ و هم اینکه مبادا دوباره در عراق گروهکی #داعش وار سر از خاک پلید اندیشه های تباه برآرد و اینبار عزم آثار باستانی #تیسپون کند و خدای ناکرده....دست درازی بر آن
به تاربرگ اینستاگرام عاشقان ایران بروید و این پیام را بخوانید و سپس در تاربرگ #یونسکو پیغام بگذارید برای نجات #تاق_خسرو #طاق_کسری #ایوان_مدائن یادگار ارزشمند و بی همتای آخرین شاهنشاهی ایرانی پیش از اسلام در پایتخت #ساسانیان شهر باستانی #تیسفون در #عراق کنونی که بخش های شمالی و خاوری آن سده هایی طولانی خاک #ایران_زمین کهن بود 👇👇👇
https://www.instagram.com/p/Bu5p8BUH-_3/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=svnr1gx2rg59
بیاید تلاش کنیم با درخواست از #یونسکو برای ثبت جهانی این میراث بزرگ بشری گامی برداریم. چون این بنا هم نیاز جدی به بازسازی و نگهداری و بودجه دارد و بخشی از ایوان مدائن هم چند روز پیش ریزش داشت که بسیار مایه افسوس بود؛ و هم اینکه مبادا دوباره در عراق گروهکی #داعش وار سر از خاک پلید اندیشه های تباه برآرد و اینبار عزم آثار باستانی #تیسپون کند و خدای ناکرده....دست درازی بر آن
به تاربرگ اینستاگرام عاشقان ایران بروید و این پیام را بخوانید و سپس در تاربرگ #یونسکو پیغام بگذارید برای نجات #تاق_خسرو #طاق_کسری #ایوان_مدائن یادگار ارزشمند و بی همتای آخرین شاهنشاهی ایرانی پیش از اسلام در پایتخت #ساسانیان شهر باستانی #تیسفون در #عراق کنونی که بخش های شمالی و خاوری آن سده هایی طولانی خاک #ایران_زمین کهن بود 👇👇👇
https://www.instagram.com/p/Bu5p8BUH-_3/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=svnr1gx2rg59
👆محل امروزی پایتخت #ساسانیان
#تاق_کسری #تاق_خسرو #ایوان_مدائن
در این تصویر، نمایی از گوگل ارث از محل باستانی #هفت_شهر_تیسفون با نقشه دستی هفت شهر #تیسفون مقایسه شده است که در #عراق کنونی است
سکوت مرگبار امروز منطقه ای از #دجله که روزی با شکوه ترین شهر جهان بود دل هر ایرانی را به درد می آورد
در ادبیات پارسی اصطلاح خذلان برای چیزهایی به کار برده میشود که به حال خود و به فراموشی سپرده شده است. #خاقانی نیز در مورد #طاق_کسری در قصیده خود چنین میگوید :
-بر دیدهٔ من خندی، کاینجا ز چه میگرید
گریند بر آن دیده کاینجا نشود گریان
-این است همان ایوان، کز نقش رخ مردم
خاک در او بودی دیوار نگارستان
-گر دجله درآموزد، باد لب و سوز دل
نیمی شود افسرده، نیمی شود آتشدان
-تا سلسلهٔ ایوان، بگسست مدائن را
در سلسله شد دجله، چون سلسله شد پیچان
-گهگه به زبان اشک، آواز ده ایوان را
تا بو که به گوش دل، پاسخ شنوی ز ایوان
-ما بارگه دادیم، این رفت ستم بر ما
بر قصر ستمکاران، تا خود چه رسد خذلان
-گفتی که کجار رفتند آن تاجوران اینک
ز ایشان شکم خاک است آبستن جاویدان
/از ایران جاوید/
@LoversofIRAN
#تاق_کسری #تاق_خسرو #ایوان_مدائن
در این تصویر، نمایی از گوگل ارث از محل باستانی #هفت_شهر_تیسفون با نقشه دستی هفت شهر #تیسفون مقایسه شده است که در #عراق کنونی است
سکوت مرگبار امروز منطقه ای از #دجله که روزی با شکوه ترین شهر جهان بود دل هر ایرانی را به درد می آورد
در ادبیات پارسی اصطلاح خذلان برای چیزهایی به کار برده میشود که به حال خود و به فراموشی سپرده شده است. #خاقانی نیز در مورد #طاق_کسری در قصیده خود چنین میگوید :
-بر دیدهٔ من خندی، کاینجا ز چه میگرید
گریند بر آن دیده کاینجا نشود گریان
-این است همان ایوان، کز نقش رخ مردم
خاک در او بودی دیوار نگارستان
-گر دجله درآموزد، باد لب و سوز دل
نیمی شود افسرده، نیمی شود آتشدان
-تا سلسلهٔ ایوان، بگسست مدائن را
در سلسله شد دجله، چون سلسله شد پیچان
-گهگه به زبان اشک، آواز ده ایوان را
تا بو که به گوش دل، پاسخ شنوی ز ایوان
-ما بارگه دادیم، این رفت ستم بر ما
بر قصر ستمکاران، تا خود چه رسد خذلان
-گفتی که کجار رفتند آن تاجوران اینک
ز ایشان شکم خاک است آبستن جاویدان
/از ایران جاوید/
@LoversofIRAN