عاشقان ایران
470 subscribers
4.39K photos
2.35K videos
163 files
887 links
ادمین @Lovers_of_IRAN_bot
عاشقان ایران
از باختر تا خاور پهنکوه ایران
از دریاچه کاسپی تاجنوب دریای پارس
#ایران بزرگترین دلیل کنارهم بودن ما با همه تفاوتهاست

دغدغه های ملی

راهنما👈 https://t.me/LoversofIRAN/2531

https://instagram.com/LoversofIRAN اینستا
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
☝️☝️درباره 《کاشغر و پارسیان چین》

👈استان #کاشغر، سرزمین #پارسیان چین👉

👈مرزهای #زبان_پارسی از زمان #ساسانیان تا کنون، بخشی از چین را نیز دربرگرفته است👉

@LoversofIRAN

⬅️استان #کاشغر:
استان کاشغر یکی از استانهای (ولایات) باختری منطقه ی خودمختار #سین‌کیانگ چین است.
شهرهای استان کاشغر:
#کاشغر (مرکز استان)
ینگیسار، پوسکام، یارکنت، قاغیلیق، مکیت، یپورغا، پیزیوات، مارال باشی، ناحیه خودمختار #تاشکورگان_تاجیک هستند.
#فارسی_زبانان و #ایرانی_تباران استان کاشغر در ناحیه ی #سین_کیانگ در باختر #چین، شماری اندک از جمعیت این بخش هستند اما پیشینه ی زندگی شان در چین را می توان تا دوران #ساسانیان و شاید حتا پیشتر از آن، دنبال کرد. در زیر اطلاعات گزیده ای را در این باره بخوانید.
@LoversofIRAN

⬅️ #سین_کیانگ بخش خودمختار بزرگی در باختر جمهوری خلق چین است که پیش از این، #ترکستان_چین و یا #ترکستان_شرقی نام داشت.
مرکز این ناحیه، #اورومچی است و
شهرهای اصلی آن:
اورومچی، تورفان، #کاشغر، قارامای، غولجا، شیخ‌هنزه هستند.
از دیرباز بسیاری از چهره‌های ادبی منطقه #سین_کیانگ، آثاری به زبان #پارسی_دری می‌آفریده‌اند، که از آن جمله می‌توان ایشان را نام برد:
سیدی - (۱۵۵۴-۱۴۹۹)
رشید - (۱۶۷۸-۱۵۱۴)
زلیخا بیگم - (۱۶۰۸-؟)
میرزا حیدر - (۱۵۵۴-۱۴۹۹)
تاجری - (۱۹۲۵-۱۸۵۶)
احمد ضیایی - (۱۹۸۹-۱۹۱۳)

@LoversofIRAN

⬅️شهر #کاشغر؛
مرکز استان کاشغر است و در دوران گذشته، به نام #مروارید_جاده_ابریشم شناخته می شده است.
#شاپور_ساسانی در کتیبه #کعبه_زرتشت، در آنجا که گستره ی مرزهای امپراتوری خود را ترسیم می‌کند، از #کاشغر نیز در کنار #سغد، #چاچ و #ابرشهر که مرکز آن #نسا بوده ‌است، در شمار شهرهای قلمرو خود نام می‌برد.
گویا شاپور، کسی از دودمان ساسانی را به فرمانروایی کاشغر نگماشته بود و شاه #کوشانی(دودمان کوشانیان) به استقلال در آن سامان فرمان می‌راند و تنها خراج‌گزار شاه ایران بود. کاشغر نخستین بار در دورۀ فرمانروایی سلسلۀ #هان به حکومت چین پیوست.
کاشغر به عنوان مرکز فرهنگ #اسلامی در چین شناخته می‌شود. مسلمانان جعمیت این شهر را (در حدود ۳٬۴۰۰٬۰۰۰ نفر) تشکیل می‌دهند. در کاشغر نزدیک به ۱۰هزار مسجد وجود دارد.
@LoversofIRAN

⬅️شهر #تاشکورگان_تاجیک:
 یا تاشقورقان، به معنای "دژ سنگی" از بخشهای استان کاشغر در ناحیه خودگردان سین‌کیانگ چین است.
تاشکورگان در فلات #پامیر و بر سر راه ابریشم واقع شده‌است. تاشکورگان با #پاکستان، #افغانستان، و #تاجیکستان هم مرز است.
#مسلمانان در آغاز قرن دوم به تاشکورگان رسیدند. در سدهٔ چهارم این شهر ضمیمه حکومت #ایلخانیان شد و در پی تلاش آنها و نیز تردد بازرگانان، دین اسلام در آنجا گسترش یافت. اهالی آنجا از قرن پنجم با ورود اعیان #اسماعیلیه و در رأس آنها #ناصرخسرو_قبادیانی، به اسماعیلیه گرویدند.
تاشکورگان در قرن هفتم جزو فرمانروایی یوانِ #مغول شد و با ورود سربازان مسلمان همراه این قوم، اسلام در آنجا گسترش یافت. در قرن سیزدهم نفوذ مبلّغان آقاخان محلاتی (متوفی ۱۲۹۹) که از هند اعزام می‌شدند، موجب گرایش اسماعیلیان تاشکورگان به شاخة #خواجوی شد که هنوز هم ادامه دارد. تاشکورگان در این قرن برای مدتی همراه با دیگر سرزمین های سین کیانگ جزو حکومت "ترکستان شرقی" به رهبری یعقوب بیگ شد، اما بار دیگر به چین پیوست (لی ـ شین هوا، ص ۴۷۵ـ ۴۸۶؛ ما ـ تونگ، ص ۴۸ـ۵۰).
از آثار مهم تاشکورگان《دژ تاریخی تاشکورگان》 در مسیر #جاده_ابریشم_جنوبی است که از سنگ و ملاط ساخته شده‌است.
جمعیت تاشکورگان ۳۰٬۰۰۰ نفر است. حدود ۸۴٪ ساکنان تاشکورگان از قوم #پامیری هستند که در چین، #تاجیک نامیده می‌شوند و به مانند پامیری‌های #تاجیکستان و #افغانستان هستند. آنها به زبان تاجیکی صحبت نمی‌کنند و زبان بیشتر آن‌ها 《زبان سریکالی》 و عده کمتری 《زبان وخی》 است که هر دو از گروه زبان‌های پامیری در شاخه #زبان‌های_ایرانی_شرقی است.

@LoversofIRAN

منبع:
■مرزهای اسلامی قوم تاجیک در چین و ویژگیهای فرهنگی آن.
■نقشه راهنمای پاکستان، تهران : گیتاشناسی، بی تا.
■جایگاه تاریخی زبان و ادب فارسی در سین کیانگ.
■ویکی پدیا.

@LoversofIRAN

در زیر؛
نگاره ی نخست:
استانهای جمهوری خلق چین نشان داده شده اند که بخش خودمختار 《سین کیانگ》 با رنگ سرخ دیده می شود.
نگاره ی دوم:
بخش خود مختار سین کیانگ که استان 《کاشغر》 در آن با رنگ سرخ نمایش داده شده است.
نگاره ی سوم:
بخش خودمختار سین کیانگ که در آن، استان 《کاشغر》 با رنگ زرد و استان 《تاشکورگان تاجیک》 با رنگ صورتی نشان داده شده است.
👇👇👇
Forwarded from عاشقان ایران
👈موسیقی کولاب، شهر ایرانی ۲۷۰۰ساله👉

#موسیقی و #رقص ایران زمین/ تاجیکستان

@LoversofIRAN

قطعه : "چین و چین"
برپایه موسیقی #کولابی

اجرای #سنگعلی_میرزایف از این آهنگ خیلی شناخته شده است. رقص این قطعه هم با تنپوش ویژه کولابی است👇
https://t.me/LoversofIRAN/4964
بازخوانی های گوناگونی از این قطعه انجام شده که یکی از آنها کار هنرمند جوان و توانمند تاجیک، #مهرنگار_رستم است.👇
https://t.me/LoversofIRAN/1737

در این ترانه از دو شهر #کولاب (جنوب باختری/غربی تاجیکستان) و #بلخ (شمال خاوری/شرقی #افغانستان) نام برده شده و کولاب را دارای آب شیرین دانسته است زیرا کولاب در استان ختلان در منطقه حاصلخیز کشاورزی و پرآب قرار دارد. #کولاب چهارمین شهر بزرگ  #تاجیکستان در خاور(شرق) استان(ولایت) #ختلان (خَتلان) است. سرچشمه های مهم آبیاری و برق‌آبی همچون رودخانه #وخش، سد #نارک/نارَک، سد ونیروگاه سنگ‌توده ۲، و کانال "شاه‌راهی وخش" در استان ختلان جای دارد. کولاب و بلخ در نقشه👇
https://t.me/LoversofIRAN/4968

استان ختلان در زمان #شوروی از محروم‌ترین بخش های تاجیکستان بود (مانند استان #سغد) محرومیت این منطقه یکی از دلایل بروز خشونت زیاد در این ولایت در زمان جنگ داخلی پس از استقلال بود. شهر کولاب، در شرق استان خَتلان، در آغاز جنگ داخلی تاجیکستان (۱۹۹۲_۱۹۹۳) که یکسال پس از #استقلال از شوروی سابق، این کشور را دچار درگیری های خونین کرد، نقش مهمی داشت.

بسیاری از مقام‌های سیاسی امروز تاجیکستان از این منطقه برخاسته‌اند. کولاب زادگاه #امام_‌علی_رحمان، رئیس‌جمهور تاجیکستان است. جناح‌های سیاسی این منطقه به‌ویژه کولابی‌ها در جنگ‌های داخلی طرف پیروز کشمکش‌ها بودند و پس از آن امور تاجیکستان بیشتر در دست این جناح افتاد.

شهر کولاب یکی از کهن ترین شهرهای تاجیکستان است. پیشینه این شهر به ۲۷۰۰۰ سال می‌رسد. باستان‌شناسان در این شهر قلعه‌ای یافته‌اند که #قلعه_کولاب نام دارد. این قلعه مربوط به زمان #هخامنشیان (سده ۴۴ پیش از میلاد)، و دولت داری کوشانیان می‌باشد.

شهر کولاب در قدیم کُتّل" نام داشت و زمان درازی مقر حکومت #ساسانیان بود و زبان #پارسی_میانه در آن رواج داشت. به این خاطر، با ورود اسلام و پس از آمدن #زبان #فارسی_نو به منطقه، مردم کولاب سریع‌تر از دیگر نقاط پیرامونی، فارسی‌زبان شدند.

این شهر تا سال ۱۷۵۰ خَتلان نامیده می‌شد و پس از آن کولاب نام گرفت. شوروی‌ها در سال ۱۹۲۱ بر این شهر دست یافتند و پس از آن کارخانه های صنعتی در آن ساختند.
۲ نمونه از تن پوش ویژه کولابی، با آستین های بلند و گشاد که هم لبه آستین ها هم جلوی تنپوش با گل های درشت گلدوزی شده است.👇
https://t.me/LoversofIRAN/4965
https://t.me/LoversofIRAN/552

@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈موسیقی کولاب، شهر ایرانی ۲۷۰۰ساله👉

#موسیقی و #رقص ایران زمین/ تاجیکستان

@LoversofIRAN

قطعه : "چین و چین"
برپایه موسیقی #کولابی

اجرای #سنگعلی_میرزایف از این آهنگ خیلی شناخته شده است. رقص این قطعه هم با تنپوش ویژه کولابی است👇
https://t.me/LoversofIRAN/4964
بازخوانی های گوناگونی از این قطعه انجام شده که یکی از آنها کار هنرمند جوان و توانمند تاجیک، #مهرنگار_رستم است.👇
https://t.me/LoversofIRAN/1737

در این ترانه از دو شهر #کولاب (جنوب باختری/غربی تاجیکستان) و #بلخ (شمال خاوری/شرقی #افغانستان) نام برده شده و کولاب را دارای آب شیرین دانسته است زیرا کولاب در استان ختلان در منطقه حاصلخیز کشاورزی و پرآب قرار دارد. #کولاب چهارمین شهر بزرگ  #تاجیکستان در خاور(شرق) استان(ولایت) #ختلان (خَتلان) است. سرچشمه های مهم آبیاری و برق‌آبی همچون رودخانه #وخش، سد #نارک/نارَک، سد ونیروگاه سنگ‌توده ۲، و کانال "شاه‌راهی وخش" در استان ختلان جای دارد. کولاب و بلخ در نقشه👇
https://t.me/LoversofIRAN/4968

استان ختلان در زمان #شوروی از محروم‌ترین بخش های تاجیکستان بود (مانند استان #سغد) محرومیت این منطقه یکی از دلایل بروز خشونت زیاد در این ولایت در زمان جنگ داخلی پس از استقلال بود. شهر کولاب، در شرق استان خَتلان، در آغاز جنگ داخلی تاجیکستان (۱۹۹۲_۱۹۹۳) که یکسال پس از #استقلال از شوروی سابق، این کشور را دچار درگیری های خونین کرد، نقش مهمی داشت.

بسیاری از مقام‌های سیاسی امروز تاجیکستان از این منطقه برخاسته‌اند. کولاب زادگاه #امام_‌علی_رحمان، رئیس‌جمهور تاجیکستان است. جناح‌های سیاسی این منطقه به‌ویژه کولابی‌ها در جنگ‌های داخلی طرف پیروز کشمکش‌ها بودند و پس از آن امور تاجیکستان بیشتر در دست این جناح افتاد.

شهر کولاب یکی از کهن ترین شهرهای تاجیکستان است. پیشینه این شهر به ۲۷۰۰۰ سال می‌رسد. باستان‌شناسان در این شهر قلعه‌ای یافته‌اند که #قلعه_کولاب نام دارد. این قلعه مربوط به زمان #هخامنشیان (سده ۴۴ پیش از میلاد)، و دولت داری کوشانیان می‌باشد.

شهر کولاب در قدیم کُتّل" نام داشت و زمان درازی مقر حکومت #ساسانیان بود و زبان #پارسی_میانه در آن رواج داشت. به این خاطر، با ورود اسلام و پس از آمدن #زبان #فارسی_نو به منطقه، مردم کولاب سریع‌تر از دیگر نقاط پیرامونی، فارسی‌زبان شدند.

این شهر تا سال ۱۷۵۰ خَتلان نامیده می‌شد و پس از آن کولاب نام گرفت. شوروی‌ها در سال ۱۹۲۱ بر این شهر دست یافتند و پس از آن کارخانه های صنعتی در آن ساختند.
۲ نمونه از تن پوش ویژه کولابی، با آستین های بلند و گشاد که هم لبه آستین ها هم جلوی تنپوش با گل های درشت گلدوزی شده است.👇
https://t.me/LoversofIRAN/4965
https://t.me/LoversofIRAN/552

@LoversofIRAN
#نقشه کهن و ارزشمند سرزمین های ایرانی زمان خلفای #عباسی
از کتاب"جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی"

به نقشه توجه کنید:
نام کهن و ایرانی #دریاچه_خوارزم (بحر #خوارزم) در #فرارود (ماوراءالنهر) را به جای می بینید. #آرال نامی #ترکی است که امروز بدون اشاره به نام ایرانی آن، خوارزم، در کتابهای جغرافیای ما و اخبار و نوشتار ایرانی تکرار می شود!

سرزمین #سغد نیز بخشی از تاجیکستان ازبکستان قرقیزستان است
#مکران نیز نام باستانی #بلوچستان است

امروز #قزاقستان درشمال و #ازبکستان در جنوب شرقی این دریاچه، زبان رسمی شان قزاقی و ازبکی است. قزاقستان پهناورترین کشور آسیای میانه است جمعیت #تاجیک (فارسی زبانان) قزاقستان زیر ۱۰% و ازبکستان ۵۰% است

#دریای_پارس (بحر فارس)، افزون بر بخش غربی، به شرق تنگه هرمز که امروز #دریای_عمان نامیده میشود هم گفته می شد(تقسیم بندی خلیج فارس_دریای عمان، بسیار بعدها انجام شد)

چرا ما در ایران، از نامهای کهن و ریشه دار ایرانی(مانند دریاچه خوارزم و دریای پارس به جای عمان) استفاده نمکنیم؟
البته در مناسبات بین المللی از نامهای شناخته شده در نظم بین الملل، مانند دریاچه آرال و دریای عمان
@LoversofIRAN
Forwarded from اتچ بات
👈یکی گفتا تو ایرانی،

دگر گفتا تو تاجیکی👉

👈به فریادهای پرشور مردم تاجیسکتان، موقع شنیدن این مصرع توجه کنید در ویدیوی این ترانه که از پایان این نوشته بارگیری (دانلود) می کنید.

@LoversofIRAN



خوانندگان: #جوره_بیک و #جانی_بیک
#مراداف (مرادوا) پدر و پسر تاجیکستانی
ترانه سرا: #لایق_شیرعلی

⬅️این ترانه ی زیبا، بیان دردهای مشترک بیش از صدسال گذشته ی ملت #فارسی_زبان #تاجیکستان و #ازبکستان است. ملتی ایرانی تبار از منطقه ی #فرارودان (ماوراءالنهر) که روزی بخشی از #ایران_بزرگ بود در شمال خاوری ایران امروز.
اکنون آن بخش، با نامگذاری روسها به #آسیای_میانه شناخته می شود.
این مردم آرام و صلح طلب فارسی زبان، در طول #صدسال گذشته از سیاستهای استعماری #روسیه(شوروی) ستم بسیار دیده اند؛ از جداکردنشان به دو کشور گوناگون ازبکستان و تاجیکستان و جنگ انداختن بین آنها بگیرید، تا تغییر خطشان از فارسی به سیرلیک در هر دوکشور، و نیز سرکوب مردم فارسی زبان در ازبکستان با تغییر و دگرگونی های اجباری فارسی ستیزانه دولت ازبکها در آن کشور که موجی از مهاجرت مردم فارسی زبان از ازبکستان به تاجیکستان را برای رهایی از این فشارها راه انداخت.

⬅️لایق شیرعلی ترانه سرای نامدار و میهن دوست تاجیکستانی است؛ زاده ی ۳۰ اردی‌بهشت ۱۳۲۰ در روستای #مزار_شریف، پنجکنت، #سغد، در شمال باختر تاجیکستان و درگذشته ی ۱۰ تیر ۱۳۷۹ در شهر دوشنبه.
مجموعه اشعار «سر سبز»سال ۱۹۶۶؛ «خانهٔ چشم»، «خانهٔ دل»، «ریزهٔ باران»، «ورق سنگ» از جمله پرخواننده‌ترین کتاب‌های او بودند.
هنر لایق به آفرینش شعر محدود نمی‌شد؛ او در ترجمهٔ اشعاری از شعرای خارجی به زبان فارسی نیز سهم داشت. اشعار خودش نیز تاکنون به زبان‌های دیگر ترجمه شده‌اند.
لایق در سال ۱۹۷۸ میلادی، برای مجموعه‌اشعار 《خاک وطن》برندهٔ 《جایزهٔ ابوعبدالله رودکی》 شد.
وی با اشعار رنگین و پرمحتوایش به کالبد شعر تاجیکی نفس تازه‌ای دمید و آن را در قلمرو #فارسی‌_زبانان معروف کرد. شعر لایق پیوندی است قوی میان شعر عالم شمول هزارسالهٔ فارسی و شعر امروز فارسی تاجیکی که وی را در میان هم‌میهنانش بسیار دوست داشتنی کرده است.

⬅️متن این ترانه ی زیبا:

زمین سخت کوهستان، دل نرمم عطا کرده ­است
درشتم هر که می­خواند، خطا اندر خطا کرده­ است

به مثل کوه یک رویم، به سان چشمه حق­گویم
چنین بودم، چنین باشم که این سانم خدا کرده ­است

میان کوهها بگریختم، از دست جبر و ظلم
به من تاریخ سنگین دل، جفا روی جفا کرده ­است

جدا بودم ز هم­ خونان، که بی­ پل بود دریاها
سر کوه و سر چشمه، دلم از غم نوا کرده است

امید و آرزویم سوخت، مانند حنای سنگ
دوبیتی و رباعی، ناله­ ام ­را بی ­فنا کرده ­است

یکی گفتا تو ایرانی، دگر گفتا تو تاجیکی
جدا از اصل خود میرد، کسی ما را جدا کرده ­است

جهان یک روز می­ترکد، ز آه پرشرار ما
که بر ترک وطن ما را پیاپی مبتلا کرده است
@LoversofIRAN 

тарона: замин сахт кӯҳистон
хонандагон: ҷавра бик ва ҷоне бик муродоф
шеър: лоиқ Шералӣ
боргири (донлуд) кунед.

#ایران_سرو_ستبر_تاریخ
👈 #زرتشت پیامبر، اهل #ری بود

نوشتاری از استاد #فريدون_جنيدی

⬅️بخش یک

جهانيان «زرتشت» را پيامبری ايرانی می دانند و «گات ها»(که در کنار ديگر کتاب ها، از آتش سوزان اسکندر، سالم به دست ما رسيده است)سروده زرتشت است و اين تنها دين ايرانی است که خود، از فرهنگ اين مرز و بوم برآمده است و با فرهنگ آن همخوان و همراه است.

«ايرانيان» در هر جای جهان که باشند حق دارند «زرتشت» را از خودشان بدانند. البته در بعضی نقاط تعصب هايی در اين زمينه هست مثلا مردم #آذربايجان، زرتشت را از خودشان می دانند و با تکيه به برخی روايات و با توجه به مرکزيت موبدان #ساسانی در #آتشکده #آذرگشسپ آذربايجان، زرتشت را از آن ديار می دانند و يا در #کرد ها تعصب ويژه ای هست که زرتشت «کرد» بوده است. يا در #افغانستان مردم، زرتشت را اهل #بلخ می دانند زيرا «لهراسب» پدر «گشتاسب شاه» در #آتشکده_بلخ نيايش می کرده است.

ديگر اينکه بر اساس اخباری که امروزه به دست ما رسيده است، زرتشت هنگام نيايش و ستايش خداوند يکتا در #آتشکده_نوبهار_بلخ و به دست يک مرد تورانی به نام «تور براتور» کشته می شود بنابر اين افغان ها هم زرتشت را از خودشان می دانند! در #تاجيکستان هم چنين است، زيرا بسياری از رودهايی که در اوستا از آنها ياد شده است، چون «ونگهويی داييتی» و «ارنگ» که همان #آمو_دريا و #سير_دريا باشند، در تاجيکستان روان هستند و ديگر اينکه بر پايه پژوهش هايی که انجام داده ام، تاجيکستان خاستگاه نژاد #آريا بوده که در #اوستا و متون #پهلوی از آن با نام «ائیرینه وئیجنگه» یا #ايران_ويج ياد شده است.

«ايران ويج» ياد شده در اوستا، همين «تاجيکستان» امروزی است. زيرا ما در اوستا در آغاز ونديداد، بخشی تاريخی-جغرافیایی داريم که در آنجا آمده است:
نخستين سرزمينی که من –اهورا مزدا- من بيافريدم «ايران ویج» بود، دومين سرزمين #خوارزم و سومين آن #سغد (همان #سمرقند و #بخارا)، و چهارمين سرزمين، #مرو باشد. #ترکمنستان نام «مرو» را به «ماری» دگرگون کرده است تا نشانه های فرهنگی ايران را از ميان ببرد يا نام شهر باستانی #چهار_جو که به معنی چهار جوی آب است و چهار رشته از رودهای پر آبی که از سرچشمه های «آمو دريا» هستند از آنجا سرچشمه می گيرد را به «ترکمن آباد» ديگر کرده است!

از سوی ديگر در «مهر يشت»، بندی هست که ايران ويج جايی است که در آن رودهای «ناوتاک» يعنی قابل کشتيرانی، سر به صخره ها می کوبند و به طرف دريا می روند. اندکی انديشه در مورد همين فراز نشان می دهد که چگونه می شود اگر رودی سر به صخره ها بکوبد، قابل کشتيرانی هم باشد؟ پاسخ اينکه دو رود «آمودريا» و «سير دريا» که در تاجيکستان جريان دارند، از کوهای #پامير سرچشمه می گيرند و هنگاميکه به دشت رسيدند قابل کشتيرانی خواهند بود و به سمت دريا روان می شوند. منظور همان دريای «خوارزم» است که امروز با نام روسی #آرال خوانده می شود اما از زمان باستان نام آن «خوارزم» بوده است. پس چنين جايی ديگر تنها از آن تاجيکستان نمی تواند باشد و از آن همه ایرانیان است. ما افتخار می کنيم که تاجیکان گرامی بيدار و زنده باشند و
نسبت به ارزش های فرهنگی و تاريخ کهن ايران، حساس. هر چقدر آنها بيدارتر و زنده تر باشند، اميد است که به خواب رفتگان اين سوی مرز نيز، اندک اندک بيدار شوند. به هر روی، چون «ايران ويج»، مرکز نژاد و تخمه #آرياييان در تاجيکستان بوده است، #تاجيک ها «زرتشت» را ازخودشان می دانند، در حالی که زرتشت در هيچ کجا نگفته است که من، خود از ايران ويج بوده ام. اين گرايش که همه ايرانيان برای نمونه #زرتشت يا #رستم را از قوم و قبيله خودشان بدانند، نشانه يک انديشه آگاه #ملی است و بر آمده از باليدن ملی، ولی خويشکاری پژوهشگر اين است که «راستی» را بيان کند.
اگر راست اين ماجرا را از من می خواهيد بشنويد، زرتشت اهل «ری» بوده است. در بندهای 16 تا 19 «يسنا 19» آشکارا اين موضوع بيان شده است که زرتشت اهل «ری» بوده است. ولی امروز هيچ کسی در ری نيست که سخت گيری داشته باشد و بگويد زرتشت اهل ری بوده است. براستی زرتشت «رازی» نبوده است، بلکه ايرانی بوده و وابسته به تمام ايرانيان و هر ايرانی حق دارد اين بازمانده فرهنگی را چون ديگر بازمانده های فرهنگی مان، از خود بداند.

نمونه دیگر، #نوروز است
در پايان هنگام (دوره) «جمشيدی» که چند هزار سال به طول انجاميده چشمان نياکان ما به آسمان بوده، چرا که تمام خوبی ها و بدی ها را از آسمان می ديدند. چون: برف، باران، تگرگ، تندر و روشنايی خورشيد جان بخش و ماه شب پيما، ستارگان، سيل، يخبندان و ...

از کانال بنیادنیشابور@bonyad_neyshaboor


ادامه در فرسته های پسین (پست های بعدی)

@LoversofIRAN
Forwarded from اتچ بات
👈یکی گفتا تو ایرانی، دگر گفتا تو تاجیکی👉

👈به فریادهای پرشور مردم تاجیسکتان، موقع شنیدن این مصرع توجه کنید در ویدیوی این ترانه که از پایان این نوشته بارگیری (دانلود) می کنید.

@LoversofIRAN



خوانندگان: #جوره_بیک و #جانی_بیک #مراداف (مرادوا) پدر و پسر تاجیکستانی
ترانه سرا: #لایق_شیرعلی

⬅️این ترانه ی زیبا، بیان دردهای مشترک بیش از صدسال گذشته ی ملت #فارسی_زبان #تاجیکستان و #ازبکستان است. ملتی ایرانی تبار از منطقه ی #فرارودان (ماوراءالنهر) که روزی بخشی از #ایران_بزرگ بود در شمال خاوری ایران امروز.
اکنون آن بخش، با نامگذاری روسها به #آسیای_میانه شناخته می شود.
این مردم آرام و صلح طلب فارسی زبان، در طول #صدسال گذشته از سیاستهای استعماری #روسیه(شوروی) ستم بسیار دیده اند؛ از جداکردنشان به دو کشور گوناگون ازبکستان و تاجیکستان و جنگ انداختن بین آنها بگیرید، تا تغییر خطشان از فارسی به سیرلیک در هر دوکشور، و نیز سرکوب مردم فارسی زبان در ازبکستان با تغییر و دگرگونی های اجباری فارسی ستیزانه دولت ازبکها در آن کشور که موجی از مهاجرت مردم فارسی زبان از ازبکستان به تاجیکستان را برای رهایی از این فشارها راه انداخت.

⬅️لایق شیرعلی ترانه سرای نامدار و میهن دوست تاجیکستانی است؛ زاده ی ۳۰ اردی‌بهشت ۱۳۲۰ در روستای #مزار_شریف، پنجکنت، #سغد، در شمال باختر تاجیکستان و درگذشته ی ۱۰ تیر ۱۳۷۹ در شهر دوشنبه.
مجموعه اشعار «سر سبز»سال ۱۹۶۶؛ «خانهٔ چشم»، «خانهٔ دل»، «ریزهٔ باران»، «ورق سنگ» از جمله پرخواننده‌ترین کتاب‌های او بودند.
هنر لایق به آفرینش شعر محدود نمی‌شد؛ او در ترجمهٔ اشعاری از شعرای خارجی به زبان فارسی نیز سهم داشت. اشعار خودش نیز تاکنون به زبان‌های دیگر ترجمه شده‌اند.
لایق در سال ۱۹۷۸ میلادی، برای مجموعه‌اشعار 《خاک وطن》برندهٔ 《جایزهٔ ابوعبدالله رودکی》 شد.
وی با اشعار رنگین و پرمحتوایش به کالبد شعر تاجیکی نفس تازه‌ای دمید و آن را در قلمرو #فارسی‌_زبانان معروف کرد. شعر لایق پیوندی است قوی میان شعر عالم شمول هزارسالهٔ فارسی و شعر امروز فارسی تاجیکی که وی را در میان هم‌میهنانش بسیار دوست داشتنی کرده است.

⬅️متن این ترانه ی زیبا:
زمین سخت کوهستان، دل نرمم عطا کرده ­است
درشتم هر که می­خواند، خطا اندر خطا کرده­ است
به مثل کوه یک رویم، به سان چشمه حق­گویم
چنین بودم، چنین باشم که این سانم خدا کرده ­است
میان کوهها بگریختم، از دست جبر و ظلم
به من تاریخ سنگین دل، جفا روی جفا کرده ­است
جدا بودم ز هم­ خونان، که بی­ پل بود دریاها
سر کوه و سر چشمه، دلم از غم نوا کرده است
امید و آرزویم سوخت، مانند حنای سنگ
دوبیتی و رباعی، ناله­ ام ­را بی ­فنا کرده ­است
یکی گفتا تو ایرانی، دگر گفتا تو تاجیکی
جدا از اصل خود میرد، کسی ما را جدا کرده ­است
جهان یک روز می­ترکد، ز آه پرشرار ما
که بر ترک وطن ما را پیاپی مبتلا کرده است

@LoversofIRAN 

тарона: замин сахт кӯҳистон
хонандагон: ҷавра бик ва ҷоне бик муродоф
шеър: лоиқ Шералӣ
боргири (донлуд) кунед.👇

بارگیری (دانلود) کنید. 👇
Forwarded from عاشقان ایران
👈 #زرتشت پیامبر، اهل #ری بود

نوشتاری از استاد #فريدون_جنيدی

⬅️بخش یک

جهانيان «زرتشت» را پيامبری ايرانی می دانند و «گات ها»(که در کنار ديگر کتاب ها، از آتش سوزان اسکندر، سالم به دست ما رسيده است)سروده زرتشت است و اين تنها دين ايرانی است که خود، از فرهنگ اين مرز و بوم برآمده است و با فرهنگ آن همخوان و همراه است.

«ايرانيان» در هر جای جهان که باشند حق دارند «زرتشت» را از خودشان بدانند. البته در بعضی نقاط تعصب هايی در اين زمينه هست مثلا مردم #آذربايجان، زرتشت را از خودشان می دانند و با تکيه به برخی روايات و با توجه به مرکزيت موبدان #ساسانی در #آتشکده #آذرگشسپ آذربايجان، زرتشت را از آن ديار می دانند و يا در #کرد ها تعصب ويژه ای هست که زرتشت «کرد» بوده است. يا در #افغانستان مردم، زرتشت را اهل #بلخ می دانند زيرا «لهراسب» پدر «گشتاسب شاه» در #آتشکده_بلخ نيايش می کرده است.

ديگر اينکه بر اساس اخباری که امروزه به دست ما رسيده است، زرتشت هنگام نيايش و ستايش خداوند يکتا در #آتشکده_نوبهار_بلخ و به دست يک مرد تورانی به نام «تور براتور» کشته می شود بنابر اين افغان ها هم زرتشت را از خودشان می دانند! در #تاجيکستان هم چنين است، زيرا بسياری از رودهايی که در اوستا از آنها ياد شده است، چون «ونگهويی داييتی» و «ارنگ» که همان #آمو_دريا و #سير_دريا باشند، در تاجيکستان روان هستند و ديگر اينکه بر پايه پژوهش هايی که انجام داده ام، تاجيکستان خاستگاه نژاد #آريا بوده که در #اوستا و متون #پهلوی از آن با نام «ائیرینه وئیجنگه» یا #ايران_ويج ياد شده است.

«ايران ويج» ياد شده در اوستا، همين «تاجيکستان» امروزی است. زيرا ما در اوستا در آغاز ونديداد، بخشی تاريخی-جغرافیایی داريم که در آنجا آمده است:
نخستين سرزمينی که من –اهورا مزدا- من بيافريدم «ايران ویج» بود، دومين سرزمين #خوارزم و سومين آن #سغد (همان #سمرقند و #بخارا)، و چهارمين سرزمين، #مرو باشد. #ترکمنستان نام «مرو» را به «ماری» دگرگون کرده است تا نشانه های فرهنگی ايران را از ميان ببرد يا نام شهر باستانی #چهار_جو که به معنی چهار جوی آب است و چهار رشته از رودهای پر آبی که از سرچشمه های «آمو دريا» هستند از آنجا سرچشمه می گيرد را به «ترکمن آباد» ديگر کرده است!

از سوی ديگر در «مهر يشت»، بندی هست که ايران ويج جايی است که در آن رودهای «ناوتاک» يعنی قابل کشتيرانی، سر به صخره ها می کوبند و به طرف دريا می روند. اندکی انديشه در مورد همين فراز نشان می دهد که چگونه می شود اگر رودی سر به صخره ها بکوبد، قابل کشتيرانی هم باشد؟ پاسخ اينکه دو رود «آمودريا» و «سير دريا» که در تاجيکستان جريان دارند، از کوهای #پامير سرچشمه می گيرند و هنگاميکه به دشت رسيدند قابل کشتيرانی خواهند بود و به سمت دريا روان می شوند. منظور همان دريای «خوارزم» است که امروز با نام روسی #آرال خوانده می شود اما از زمان باستان نام آن «خوارزم» بوده است. پس چنين جايی ديگر تنها از آن تاجيکستان نمی تواند باشد و از آن همه ایرانیان است. ما افتخار می کنيم که تاجیکان گرامی بيدار و زنده باشند و
نسبت به ارزش های فرهنگی و تاريخ کهن ايران، حساس. هر چقدر آنها بيدارتر و زنده تر باشند، اميد است که به خواب رفتگان اين سوی مرز نيز، اندک اندک بيدار شوند. به هر روی، چون «ايران ويج»، مرکز نژاد و تخمه #آرياييان در تاجيکستان بوده است، #تاجيک ها «زرتشت» را ازخودشان می دانند، در حالی که زرتشت در هيچ کجا نگفته است که من، خود از ايران ويج بوده ام. اين گرايش که همه ايرانيان برای نمونه #زرتشت يا #رستم را از قوم و قبيله خودشان بدانند، نشانه يک انديشه آگاه #ملی است و بر آمده از باليدن ملی، ولی خويشکاری پژوهشگر اين است که «راستی» را بيان کند.
اگر راست اين ماجرا را از من می خواهيد بشنويد، زرتشت اهل «ری» بوده است. در بندهای 16 تا 19 «يسنا 19» آشکارا اين موضوع بيان شده است که زرتشت اهل «ری» بوده است. ولی امروز هيچ کسی در ری نيست که سخت گيری داشته باشد و بگويد زرتشت اهل ری بوده است. براستی زرتشت «رازی» نبوده است، بلکه ايرانی بوده و وابسته به تمام ايرانيان و هر ايرانی حق دارد اين بازمانده فرهنگی را چون ديگر بازمانده های فرهنگی مان، از خود بداند.

نمونه دیگر، #نوروز است
در پايان هنگام (دوره) «جمشيدی» که چند هزار سال به طول انجاميده چشمان نياکان ما به آسمان بوده، چرا که تمام خوبی ها و بدی ها را از آسمان می ديدند. چون: برف، باران، تگرگ، تندر و روشنايی خورشيد جان بخش و ماه شب پيما، ستارگان، سيل، يخبندان و ...

از کانال بنیادنیشابور@bonyad_neyshaboor


ادامه در فرسته های پسین (پست های بعدی)

@LoversofIRAN
👈در ستایش بانوی دانشمند #بدرالزمان_قریب که از میان ما پرکشید.روانش شاد،نامش جاودان


نوشته #حسن_قریبی

⬅️برای سلبریتی نجیب، دکتر بدرالزمان قریب

خانم دکتر قریب، تحصیل‌کردهٔ دانشگاه‌های پنسیلوانیا، میشیگان و هاروارد، عضو پیوستهٔ #فرهنگستان زبان و ادب فارسی، پژوهشگر، استاد دانشگاه و حتی از اهالی شعر و شاعری است که البته در محافل علمی داخل و خارج، او را به عنوان "سُغد‌شناس" بزرگ معاصر می‌شناسند که سرآمد کارهایش فرهنگ_سُغدی است.

سال‌ها پیش وقتی از او پرسیده شد که چرا ازدواج نکردید؟
جواب داد: «نشستم فرهنگ سغدی را بنویسم، سرم را بلند کردم دیدم هفتاد سالم شده»!

اگر بگویم عاشق ایران است حشو زائد است.
همین قدر بگویم با اینکه همیشه خندان است یک بار ‌اخم نیمه‌اش را دیدم، و آن وقتی بود که برایش یک غزل خواندم که بیت آخرش این بود:

بیهوده فکر آتش و پرهای سیمرغید؛
کبریت‌های رستم این ماجرا خیس است!

خنده‌های مخصوص خود را با اخم در آمیخت و گفت:
«قشنگ بود ولی با رستم_من شوخی نکن» ...
خانم دکتر ژاله آموزگار هم بود. برگشت و به او گفت:
«بد می‌گم خانوم دکتر؟ بهش می‌گم با رستمِ من شوخی نکن، رستم یعنی ایران!»

#سغد سرزمینی از تمدن بزرگ #ایران_باستان است و اکنون نام ولایتی در #تاجیکستان امروز که میراث‌دار فرهنگ ایرانی و ایران فرهنگی، با زبانی از شاخهٔ #زبان‌های_ایران_شرقی است.

اوایل دههٔ نود به مناسبت شرکت در همایش استاد رودکی، با چند تن از مدعوین از جمله دکتر اصغر_دادبه، گذرمان به دانشگاه پنجکِت تاجیکستان افتاد، شهری در کنار خرابه‌های سغد باستان...

یک یک ما را به جمع معرفی کردند و همه صحبت کردیم. جلسه‌ای دوستانه در جمع استادان و دانشجویان بود و در نوبت پرسش و پاسخ از من سراغ احوال خانم دکتر قریب را گرفتند.

جواب دادم من قریبی هستم و ایشان قریب، ما نسبتی با هم نداریم اما از حُسن اتفاق، من هم از فرهنگستان می‌آیم و از حال ایشان باخبرم شکر خدا حالشان خوب است.

اینکه او را می‌شناختند و حالش را می‌پرسیدند نشانه‌ای از قدرشناسی و قدردانی آنها بود.

این قبیل خاطرات زیاد است اما ارتباط خدمات بانوی سُغد‌شناس به مشترکات ایران بزرگ فرهنگی، از ابتدای این یادداشت مرا به یاد این بیت معروف از ابویعقوب خریمی، شاعر ایرانی‌نژاد قرن سوم انداخته است که با زبان بیگانه(عربی) خود را اینچنین معرفی می‌کند:

«اِنّی ا‌ِمرءٌ من سُراةِ الصُغدِ البَسَنی
عِرق الاعاجمِ جـلداً، طیّبَ الخبر»
(من مردی از بزرگان سُغد هستم
و رگ و پوستم از نژاد پاک ایرانی ست)



عاشقان ایران❤️
@LoversofIRAN
کهن ترین نگاره "رستم و رخش"
در نقاشی های باستانی #پنجکنت
پنج قرن پیش از سرایش #شاهنامه فردوسی بزرگ !
/عکس از@dr_khatibi_abolfazl/


پَنجَکِنت(Panjakent)پنجکند یا پنجه‌کند، نام اصلی آن «پنج کند» به معنای پنج شهر است که پیش از آن «پنج‌ده» بود.
بخشی است در ولایت #سغد، باختر جمهوری #تاجیکستان

پدر #شعر_پارسی، #رودکی از آنجا بود.
بیشتر مردم پنجه‌کند تاجیک‌اند و شماری هم ازبک

ویژگی بارز این شهر، آثار هنری یافت‌شده در آن است؛ نقاشی‌های دیواری، چوب‌های کنده‌کاری و مجسمه‌های گِلی از دل تاریخ

در آثار هنری کشف‌شده در پنجکنت، نقاشی در جایگاه نخست است. در این شهر بیش از ۵۰ مکان از زیر خاک بیرون آمده که دیوارهایشان انباشته از نقاشی‌هایی گوناگون بوده‌است در چهار گروه«مذهبی»،«حماسی»،«عامیانه»،«زندگی روزمره». نقاشی‌های حماسی، نگاره قهرمانان شاهنامه مانند #رستم، #سیاوش، #گردآفرید و... بود

این نقاشی‌ها در ساختمان‌ پرستشگاه‌ها و خانه های مردم یافت شدند ک با رنگ های گیاهی کشیده شده بودند؛ رنگ قرمز از مواد آهنی، زرد از اُخرا، آبی از لاجورد، سفید از گچ و خاک رس، سیاه از زغال، فسفری از زرنیخ و شنگرف


عاشقان ایران❤️
@LoversofIRAN
#نقشه بسیار دیدنی و ساده، دوره باستان
حدود ۱۹۰۰ سال پیش، ۱۲۰سال پس از میلاد

بر دریاچه شمال ایران که امروز به نادرستی خزر (نام غیر ایرانی)گفته میشود، نام باستانی و ایرانی #کاسپین Caspium و #هیرکانی Hyrcanum نوشته شد
هیرکانی نام باستانی جنوب دریاچه است. امروز جنگلهای ارزشمند نوار شمالی ایران را که تا ج.باکو ادامه دارد، جنگلهای هیرکانی گویند و بخاطر گوناگونی بالای زیستی، بخشی از ذخیره گاه ژنی کره زمین شناخته شده
کاسپین(کسبین) نام قومی ایرانی که از #قزوین امروز تا غرب دریاچه گسترده بود؛ روی این نقشه در زمین غرب دریاچه هم نوشته caspi

دریای جنوب ایران:
یک تکه Sinus Persicus است بدون هیچ نام دیگری/ #خلیج_فارس #دریای_پارس

نام های شمالغرب ایران:
(بخش ج. #باکو امروزی) #آلبانیا albani
#ارمنستان armenia

شمال شرق: #سغد sogdiana #بلخ bactri
مرکز: #پارت parteria
شرق: #آریا aria
جنوب شرق: #کرمان carmania
جنوب: #پارس
غرب: #ماد media

کار: دیونیسیوس پریه‌گتا
لاتین;Dionysius Periegeta
جهانگرد، شاعر، نویسنده یونانی‌
اثر منظوم او "هگزامتر" زمان باستان محبوب بود و کتاب درسی، ترجمه شده به لاتین

⛔️تحریم پانترکیسم
@ban_Turkey