👈 ۱۹خرداد سالگرد دفاع از ملیشدن نفت با #حضور_مصدق_در_دیوان_لاهه👉
@loversofiran
#بخش_۲
◀️شکایت انگلیس از ایران:
انگلیس که از یک درآمد سرشار درکشوری که ضعیف میشمرد، محروم میشد؛ پس از آنکه همه ابتکارات سیاسی اش ناکام ماند، تصمیم گرفت از ایران به #دادگاه_لاهه_شکایت کند. شکایتی که در ابتدا به نظر کاملا #علیه ایران بود، اما در عمل چیزی دیگر شد.
انگلیس که این بار خطر را جدیتر تشخیص داد، ۲_ماه پس از ملیشدن نفت در ۵_خردادماه ۱۳۳۰# با استناد به معاهده ۱۳۱۲ خورشیدی که میان تهران و لندن بسته شده بود، شکایتی علیه ایران تنظیم و به دیوان لاهه ارسال کرد. دیوان لاهه نیز همان روز دادخواست دولت انگلیس را به وزارت خارجه ایران تسلیم کرد. به دنبال طرح این شکایت دولت مصدق اعلام کرد چون معاهده ۱۳۱۲ یک قرارداد بینالمللی نیست، لغو آن به منزله نقض قوانین بینالمللی به شمار نمیرود؛ از اینرو شکایت انگلیس از ایران بیمورد است.
◀️ایراد ایران به صلاحیت دادگاه:
تهران از ابتدای امر وشکایت لندن به دیوان بینالمللی، نسبت به صلاحیت دادگاه برای رسیدگی به این پرونده اعتراض داشت. اما دیوان ایراد صلاحیتی را مانع از صدور قرار موقت نمیدانست و چون رسیدگی به موضوع صلاحیت، نیازمند زمان بیشتر بود به واسطه فوریت موضوع، قراری علیه ایران صادر کرد. مفاد قرار عبارت بود از برگشت طرفین به موقعیتی که در تاریخ شروع دعوی داشتند. درواقع این قرار، ایران را ملزم میکرد تا هرچه را در ایران اجرا کرده است لغو کند و دستگاههای عملیاتی نفت را مجددا به دست مأموران شرکت نفت انگلیس و ایران بسپارد. موضوعی که اجرای آن برای دولت ایران امکان نداشت. مصدق قرار دیوان را اجرا نکرد؛ اما به هر روی شکایت لندن، از تهران سر جای خود باقی بود.
از سوی دیگر دیوان انگلیس را ملزم کرد مستندات خود را برای رد ادعای ایران مبنی بر صلاحیتنداشتن دادگاه لاهه برای رسیدگی به این دعوی ارائه دهد. در ایران هم مصدق با توجه به اهمیت موضوع، #حسین_نواب، سفیر ایران در لاهه را مأمور کرد تا با همکاری #جلال_عبده (معاون هیأت نمایندگی ایران در سازمان ملل)، یک متخصص و صاحبنظر معتبر درحقوق بینالملل را به عنوان وکیل ایران برگزینند.
◀️انتخاب وکیل ارزانقیمت اما خبره:
انتخاب وکیل برای دفاع از ایران در لاهه کار آسانی نبود. دکتر #غلامحسین_مصدق (فرزند مصدق) دراینباره مینویسد:
《حقوقدانانی مانند پیرکوت و دولاپرادل بودند که شهرت جهانی داشتند، اما به هیچ قیمت حاضر نبودند وکالت ایران در دادگاه را به عهده بگیرند و از ما دفاع کنند. بر فرض هم که قبول میکردند، حقالزحمه آنان رقمی حدود "٣٠٠ هزار فرانک" بود و ما در آن موقع درتنگنای بی پولی بهخصوص ارز خارجی بودیم و توانایی پرداخت چنین مبلغی نداشتیم. آقای پروفسور سوزرهای هم که پدرم او را میشناخت و استاد راهنمای تز دکترای او بود، حاضر شد در ازای "٣٠٠ هزار فرانک" فقط لایحهای بنویسد بیآنکه خود در دادگاه حاضر شود》
این شد که نواب و عبده به سراغ پروفسور ژرژسل، استاد نامدار حقوق بینالملل در فرانسه، رفتند و لایحه ایران که به وسیله او تهیه شد با امضای نواب در دفتر دیوان ثبت گردید. البته درست مشخص نشد چه اتفاقی رخ داد که سل از شرکت در جلسات رسیدگی به دیوان خودداری کرد. به هر روی، نواب مجبور شد به سراغ فرد دیگری برود و انتخاب او با موافقت و استقبال دکتر مصدق همراه شد. از این رو #پروفسور_رولن، از استادان نامدار بلژیک، تصدی دفاع از ایران در دیوان را برعهده گرفت.
دکتر کریم سنجابی در گزارش مورخ ١٩ مرداد ١٣٣١ خود به مجلس شورای ملی درباره پروفسور رولن، میگوید: «ما سعادتمند بودیم یک وکیل مدافع بسیار علاقهمند و مبارز پیدا کردیم که با نهایت علاقه و وجدان کار میکرد»
پروفسور رولن به نوشته غلامحسین مصدق در ازای خدمت خود به ایران به دریافت مبلغ ناچیز 《هزارو ٥٠٠ لیره》 قناعت کرد. بعد دکتر مصدق نیز ۶ قطعه قالیچه را که با خود از ایران برده بود در تقدیر از خدمات رولن به او هدیه داد.
◀️برنامه ریزی برای بهترین دفاع
۷خرداد دکتر مصدق در رأس هیأتی عازم لاهه شد تا ١٩خرداد در جلسه اول دیوان شرکت کند.
همراهان مصدق برچند روزنامهنگار و عکاس و عدهای از مشاوران او؛ مهندس کاظم حسیبی، اللهیار صالح، کریم سنجابی، مظفر بقایی، محمدحسین علیآبادی، حسن صدر، عبدالحسین دانشور و دکتر عیسی سپهبدی بودند.
پیش از جلسات رسیدگی دیوان، مصدق و همراهانش به شور مینشستند؛ برای ترسیم خطوط دفاعی ایران در دادگاه. حسیبی در اینباره مینویسد: «طرح رولن، وکیل ایران از کلیه طرحهای دیگر بهتر بود». اما باز هم دو موضوع باقی مانده بود، یکی تهیه مطالبی که باید توسط دکتر مصدق در جلسه اول دادگاه بیان میشد و دوم تعیین یک نفر قاضی اختصاصی از طرف ایران که میبایست در امر رسیدگی با ١٥ نفر قاضی دیگر دیوان، مشارکت میکرد
@loversofiran
@loversofiran
#بخش_۲
◀️شکایت انگلیس از ایران:
انگلیس که از یک درآمد سرشار درکشوری که ضعیف میشمرد، محروم میشد؛ پس از آنکه همه ابتکارات سیاسی اش ناکام ماند، تصمیم گرفت از ایران به #دادگاه_لاهه_شکایت کند. شکایتی که در ابتدا به نظر کاملا #علیه ایران بود، اما در عمل چیزی دیگر شد.
انگلیس که این بار خطر را جدیتر تشخیص داد، ۲_ماه پس از ملیشدن نفت در ۵_خردادماه ۱۳۳۰# با استناد به معاهده ۱۳۱۲ خورشیدی که میان تهران و لندن بسته شده بود، شکایتی علیه ایران تنظیم و به دیوان لاهه ارسال کرد. دیوان لاهه نیز همان روز دادخواست دولت انگلیس را به وزارت خارجه ایران تسلیم کرد. به دنبال طرح این شکایت دولت مصدق اعلام کرد چون معاهده ۱۳۱۲ یک قرارداد بینالمللی نیست، لغو آن به منزله نقض قوانین بینالمللی به شمار نمیرود؛ از اینرو شکایت انگلیس از ایران بیمورد است.
◀️ایراد ایران به صلاحیت دادگاه:
تهران از ابتدای امر وشکایت لندن به دیوان بینالمللی، نسبت به صلاحیت دادگاه برای رسیدگی به این پرونده اعتراض داشت. اما دیوان ایراد صلاحیتی را مانع از صدور قرار موقت نمیدانست و چون رسیدگی به موضوع صلاحیت، نیازمند زمان بیشتر بود به واسطه فوریت موضوع، قراری علیه ایران صادر کرد. مفاد قرار عبارت بود از برگشت طرفین به موقعیتی که در تاریخ شروع دعوی داشتند. درواقع این قرار، ایران را ملزم میکرد تا هرچه را در ایران اجرا کرده است لغو کند و دستگاههای عملیاتی نفت را مجددا به دست مأموران شرکت نفت انگلیس و ایران بسپارد. موضوعی که اجرای آن برای دولت ایران امکان نداشت. مصدق قرار دیوان را اجرا نکرد؛ اما به هر روی شکایت لندن، از تهران سر جای خود باقی بود.
از سوی دیگر دیوان انگلیس را ملزم کرد مستندات خود را برای رد ادعای ایران مبنی بر صلاحیتنداشتن دادگاه لاهه برای رسیدگی به این دعوی ارائه دهد. در ایران هم مصدق با توجه به اهمیت موضوع، #حسین_نواب، سفیر ایران در لاهه را مأمور کرد تا با همکاری #جلال_عبده (معاون هیأت نمایندگی ایران در سازمان ملل)، یک متخصص و صاحبنظر معتبر درحقوق بینالملل را به عنوان وکیل ایران برگزینند.
◀️انتخاب وکیل ارزانقیمت اما خبره:
انتخاب وکیل برای دفاع از ایران در لاهه کار آسانی نبود. دکتر #غلامحسین_مصدق (فرزند مصدق) دراینباره مینویسد:
《حقوقدانانی مانند پیرکوت و دولاپرادل بودند که شهرت جهانی داشتند، اما به هیچ قیمت حاضر نبودند وکالت ایران در دادگاه را به عهده بگیرند و از ما دفاع کنند. بر فرض هم که قبول میکردند، حقالزحمه آنان رقمی حدود "٣٠٠ هزار فرانک" بود و ما در آن موقع درتنگنای بی پولی بهخصوص ارز خارجی بودیم و توانایی پرداخت چنین مبلغی نداشتیم. آقای پروفسور سوزرهای هم که پدرم او را میشناخت و استاد راهنمای تز دکترای او بود، حاضر شد در ازای "٣٠٠ هزار فرانک" فقط لایحهای بنویسد بیآنکه خود در دادگاه حاضر شود》
این شد که نواب و عبده به سراغ پروفسور ژرژسل، استاد نامدار حقوق بینالملل در فرانسه، رفتند و لایحه ایران که به وسیله او تهیه شد با امضای نواب در دفتر دیوان ثبت گردید. البته درست مشخص نشد چه اتفاقی رخ داد که سل از شرکت در جلسات رسیدگی به دیوان خودداری کرد. به هر روی، نواب مجبور شد به سراغ فرد دیگری برود و انتخاب او با موافقت و استقبال دکتر مصدق همراه شد. از این رو #پروفسور_رولن، از استادان نامدار بلژیک، تصدی دفاع از ایران در دیوان را برعهده گرفت.
دکتر کریم سنجابی در گزارش مورخ ١٩ مرداد ١٣٣١ خود به مجلس شورای ملی درباره پروفسور رولن، میگوید: «ما سعادتمند بودیم یک وکیل مدافع بسیار علاقهمند و مبارز پیدا کردیم که با نهایت علاقه و وجدان کار میکرد»
پروفسور رولن به نوشته غلامحسین مصدق در ازای خدمت خود به ایران به دریافت مبلغ ناچیز 《هزارو ٥٠٠ لیره》 قناعت کرد. بعد دکتر مصدق نیز ۶ قطعه قالیچه را که با خود از ایران برده بود در تقدیر از خدمات رولن به او هدیه داد.
◀️برنامه ریزی برای بهترین دفاع
۷خرداد دکتر مصدق در رأس هیأتی عازم لاهه شد تا ١٩خرداد در جلسه اول دیوان شرکت کند.
همراهان مصدق برچند روزنامهنگار و عکاس و عدهای از مشاوران او؛ مهندس کاظم حسیبی، اللهیار صالح، کریم سنجابی، مظفر بقایی، محمدحسین علیآبادی، حسن صدر، عبدالحسین دانشور و دکتر عیسی سپهبدی بودند.
پیش از جلسات رسیدگی دیوان، مصدق و همراهانش به شور مینشستند؛ برای ترسیم خطوط دفاعی ایران در دادگاه. حسیبی در اینباره مینویسد: «طرح رولن، وکیل ایران از کلیه طرحهای دیگر بهتر بود». اما باز هم دو موضوع باقی مانده بود، یکی تهیه مطالبی که باید توسط دکتر مصدق در جلسه اول دادگاه بیان میشد و دوم تعیین یک نفر قاضی اختصاصی از طرف ایران که میبایست در امر رسیدگی با ١٥ نفر قاضی دیگر دیوان، مشارکت میکرد
@loversofiran