عاشقان ایران
👈پیمان آخال، جدایی شمال خاوری ایران در #آخال با بی کفایتی دولت وقت ایران (ناصرالدین شاه #قاجار) بخشی از سرزمین باستانی ایران در شمال خاوری و شهر باستانی #مرو به دست روس ها افتاد و امروز نیز کشور مستقل #ترکمنستان بر آن بناشده است. ⬅️ #پیمان_آخال (آخال-تکه)،…
👈چگونه مرو از ایران جدا شد
⬅️ مَرو از شهرهای باستانی ایرانیان بود که ویرانههایش امروزه در انتهای جنوبی بیابان #قره_قوم و به فاصلهٔ نود مایلی شمال شرقی #سرخس است و پیرامون آن از رود #مرغاب/ #مرورود سیراب میشود. شهر امروزی #ماری Mary که مرکز استان مرو #ترکمنستان است در ۳۰کیلومتری مرو باستان بنا شد(Merw در ترکمنی)
به ساکنان مرو در فارسی مَروَزی گفته میشود به معنی «زیَنده در مرو». مردم شرق #خراسان مرو را به نام مور «Mowr» و باشندگان آن را #موری (بر وزن دوری)گویند.
پیشینهٔ مرو، قبل از میلاد مسیح است. #داریوش_اول در سنگنبشته #بیستون مرو را "مَرگَوش" نامید اما جغرافیانویسان قدیم آن را "مَرْگیانا" نامیدند. #مرگیان یا #مرو از سرزمینهای #اشکانیان هم بود.
مرو در زمان #ساسانیان آباد بود چنانکه #یزدگرد_سوم آخرین پادشاه #ساسانی پس از شکست #جنگ_نهاوند (۲۱ ه./۶۴۲ م.) به ری، اصفهان، کرمان، بلخ و سپس مرو رفت و از شاه #چین و #خاقان_ترک کمک خواست اما چون از سوءنیت "ماهوی سوری" مرزبان مرو آگاه شد به آسیابانی خسرونام پناه برد و او یزدگرد را به طمع لباس فاخرش کشت (۳۱ ه.ق /۶۵۱ م.).
از آن پس سرزمینهای شرقی ایران یکی پس از دیگری و از جمله مرو به تصرف تازیان(اعراب) درآمد. اما سپس سلسلههای ایرانی یکی پس از دیگری این ناحیه را به دست گرفتند
مرو شایگان یکی از ۴ شهر #خراسان_بزرگ بود
۳ شهر دیگر؛ #نیشابور، #بلخ و #هرات در #افغانستان کنونی بود
مرو بخاطر نزدیکی به #خوارزم و #ماوراءالنهر( #فرارودان) از یکسو و پیوند با #سرخس و #نیشابور از دیگرسو از نظر نظامی و تجاری موقعیت ویژه داشت به همین روی هم دوره ساسانیان و هم زمان تسلط اعراب تا دوره مأمون پایتخت خراسان بود. #طاهریان مرکز خراسان را نیشابور کردند. #سامانیان پایتخت را به #بلخ و #بخارا بردند ولی #سلجوقیان مرو را مرکز امپراتوری کردند. در عهد #سلطان_سنجر مرو پایتخت خراسان بودو از معتبرترین شهرهای ایران. چنان آباد که زمینداران و دهقانانش در توانگری با امرا و ملوک اطراف دم همسری میزدند و مانند #جرجانیهٔ_خوارزم اهل فضل آنجا گرد میآمدند، در مدارس و کتابخانههایش به فراگیری دانش میپرداختند. این شهر در ۵۵۰ ه.ق ده کتابخانهٔ بزرگ عمومی داشت که یکی از آنها ۱۲۰۰۰جلد کتاب داشت. مردم مرو #ایرانی و زبانشان #فارسی بود.
#یاقوت که مقارن حمله #مغول در مرو بود مینویسد از مرو در ۶۱۶ق. بیرون رفتم در حالی که در حد اعلای نیکویی بود. این شهر در حمله مغول به کلی ویران شد. #سلطان_محمد #خوارزمشاه از آنجا گریخت، مجیر الملک حاکم سابق مرو شهر را دردست گرفت و مرو پنج روز مقاومت کرد اما سرانجام تسلیم تولی پسر #چنگیز شد. سران #خوارزمشاهی گردن زده شدند، ۷۰۰۰۰۰ تن همه مردم شهر کشته شدند. شهر را آتش زدند، قبرها را به طمع دفینه نبش کردند(۶۱۸ق).
پیداست پس از این ویرانی، مرو آن شکوه دیرین را بازنیافت خاصه با رونقی که #هرات در دوره #تیموریان و #صفویه داشت
#نبرد_مرو در ۸۸۹خ. (۹۱۶ قمری) میان #ازبکان به فرماندهی شیبک خان ازبک بنیانگذار سلسله شیبانیان/ازبکان با سپاه قزلباش ایران به فرماندهی شاه اسماعیل یکم بنیانگذار #صفویان رخ داد. در این جنگ سپاه ازبک شکست خورد، شیبک خان کشته شد، مرز ایران از شمال خاوری به رود #جیحون رسید و خراسان از دست ازبکان بیرون شد
در اوایل سده ۱۲هجری، ایرانیها قلمرو #خانات_خیوه و بخارا را به خاک خود پیوستند؛ اما #خانات_بخارا بار دیگر در نیمه دوم همین سده مستقل شدند و مرو را تصرف و همه جمعیتش را به بخارا بردند.
این ویرانی شهر و انتقال کامل جمعیت به بخارا در سالهای ۱۷۸۸_۱۷۸۹ م. توسط #شاه_مراد روی داد. پس از آن سالورهای آمودریا و دوستانشان از طایفه ساریک به منطقه آمدند و در واحه مرو، نشیمن گزیدند
دوره #صفویه #افشاریه و #قاجاریه گهگاه سرکشان مخصوصا ازبکان و خانهای خیوه به مرو تاخت وتاز میکردند چنانکه در ۱۲۷۶ق. محمدامینخان والی خوارزم به حدود مرو آمد و به تعرض پرداخت. فریدون میرزای فرمانفرما او را در سرخس شکست داد و سر او را به #تهران برای ناصرالدین شاه فرستاد.
چون تعرض #ترکمانان و حکام اطراف به مرو در زمان #قاجار، امری عادی شده بود، #ناصرالدین_شاه در ۱۲۷۶ق. #حشمت_الدوله را همراه #قوام_الدوله ً با ۴۰۰۰۰ سپاهی به مرو فرستاد اما این لشکر با بیاحتیاطی و اختلاف این دو از ترکمانان شکست خورد و بیشتر آنان کشته و اسیر شدند
این هنگام روسها به شمال دریاچه #آرال و شرق خزر رسیدند و با تصرف #ترکستان شرقی وغربی درههای #سیحون و #جیحون به قلمرو ایران دست بردند
از جمله #خیوه در۱۲۷۰
#تاشکند #سمرقند #بخارا در۱۲۸۱ و۱۲۸۵
در #گوگ_تپه "ترکمانان تکه" را ۱۲۹۸ق. از پادرآوردند
سرانجام درمحرم ۱۲۹۹ه.ق/۱۲۶۰خ. خط مرزی کنونی ایران در #پیمان_آخال با #روسیه کشیده شد و مرو از ایران جداشد
/گزیده و ویرایش متن ویکیپدیا/
@LoversofIRAN
⬅️ مَرو از شهرهای باستانی ایرانیان بود که ویرانههایش امروزه در انتهای جنوبی بیابان #قره_قوم و به فاصلهٔ نود مایلی شمال شرقی #سرخس است و پیرامون آن از رود #مرغاب/ #مرورود سیراب میشود. شهر امروزی #ماری Mary که مرکز استان مرو #ترکمنستان است در ۳۰کیلومتری مرو باستان بنا شد(Merw در ترکمنی)
به ساکنان مرو در فارسی مَروَزی گفته میشود به معنی «زیَنده در مرو». مردم شرق #خراسان مرو را به نام مور «Mowr» و باشندگان آن را #موری (بر وزن دوری)گویند.
پیشینهٔ مرو، قبل از میلاد مسیح است. #داریوش_اول در سنگنبشته #بیستون مرو را "مَرگَوش" نامید اما جغرافیانویسان قدیم آن را "مَرْگیانا" نامیدند. #مرگیان یا #مرو از سرزمینهای #اشکانیان هم بود.
مرو در زمان #ساسانیان آباد بود چنانکه #یزدگرد_سوم آخرین پادشاه #ساسانی پس از شکست #جنگ_نهاوند (۲۱ ه./۶۴۲ م.) به ری، اصفهان، کرمان، بلخ و سپس مرو رفت و از شاه #چین و #خاقان_ترک کمک خواست اما چون از سوءنیت "ماهوی سوری" مرزبان مرو آگاه شد به آسیابانی خسرونام پناه برد و او یزدگرد را به طمع لباس فاخرش کشت (۳۱ ه.ق /۶۵۱ م.).
از آن پس سرزمینهای شرقی ایران یکی پس از دیگری و از جمله مرو به تصرف تازیان(اعراب) درآمد. اما سپس سلسلههای ایرانی یکی پس از دیگری این ناحیه را به دست گرفتند
مرو شایگان یکی از ۴ شهر #خراسان_بزرگ بود
۳ شهر دیگر؛ #نیشابور، #بلخ و #هرات در #افغانستان کنونی بود
مرو بخاطر نزدیکی به #خوارزم و #ماوراءالنهر( #فرارودان) از یکسو و پیوند با #سرخس و #نیشابور از دیگرسو از نظر نظامی و تجاری موقعیت ویژه داشت به همین روی هم دوره ساسانیان و هم زمان تسلط اعراب تا دوره مأمون پایتخت خراسان بود. #طاهریان مرکز خراسان را نیشابور کردند. #سامانیان پایتخت را به #بلخ و #بخارا بردند ولی #سلجوقیان مرو را مرکز امپراتوری کردند. در عهد #سلطان_سنجر مرو پایتخت خراسان بودو از معتبرترین شهرهای ایران. چنان آباد که زمینداران و دهقانانش در توانگری با امرا و ملوک اطراف دم همسری میزدند و مانند #جرجانیهٔ_خوارزم اهل فضل آنجا گرد میآمدند، در مدارس و کتابخانههایش به فراگیری دانش میپرداختند. این شهر در ۵۵۰ ه.ق ده کتابخانهٔ بزرگ عمومی داشت که یکی از آنها ۱۲۰۰۰جلد کتاب داشت. مردم مرو #ایرانی و زبانشان #فارسی بود.
#یاقوت که مقارن حمله #مغول در مرو بود مینویسد از مرو در ۶۱۶ق. بیرون رفتم در حالی که در حد اعلای نیکویی بود. این شهر در حمله مغول به کلی ویران شد. #سلطان_محمد #خوارزمشاه از آنجا گریخت، مجیر الملک حاکم سابق مرو شهر را دردست گرفت و مرو پنج روز مقاومت کرد اما سرانجام تسلیم تولی پسر #چنگیز شد. سران #خوارزمشاهی گردن زده شدند، ۷۰۰۰۰۰ تن همه مردم شهر کشته شدند. شهر را آتش زدند، قبرها را به طمع دفینه نبش کردند(۶۱۸ق).
پیداست پس از این ویرانی، مرو آن شکوه دیرین را بازنیافت خاصه با رونقی که #هرات در دوره #تیموریان و #صفویه داشت
#نبرد_مرو در ۸۸۹خ. (۹۱۶ قمری) میان #ازبکان به فرماندهی شیبک خان ازبک بنیانگذار سلسله شیبانیان/ازبکان با سپاه قزلباش ایران به فرماندهی شاه اسماعیل یکم بنیانگذار #صفویان رخ داد. در این جنگ سپاه ازبک شکست خورد، شیبک خان کشته شد، مرز ایران از شمال خاوری به رود #جیحون رسید و خراسان از دست ازبکان بیرون شد
در اوایل سده ۱۲هجری، ایرانیها قلمرو #خانات_خیوه و بخارا را به خاک خود پیوستند؛ اما #خانات_بخارا بار دیگر در نیمه دوم همین سده مستقل شدند و مرو را تصرف و همه جمعیتش را به بخارا بردند.
این ویرانی شهر و انتقال کامل جمعیت به بخارا در سالهای ۱۷۸۸_۱۷۸۹ م. توسط #شاه_مراد روی داد. پس از آن سالورهای آمودریا و دوستانشان از طایفه ساریک به منطقه آمدند و در واحه مرو، نشیمن گزیدند
دوره #صفویه #افشاریه و #قاجاریه گهگاه سرکشان مخصوصا ازبکان و خانهای خیوه به مرو تاخت وتاز میکردند چنانکه در ۱۲۷۶ق. محمدامینخان والی خوارزم به حدود مرو آمد و به تعرض پرداخت. فریدون میرزای فرمانفرما او را در سرخس شکست داد و سر او را به #تهران برای ناصرالدین شاه فرستاد.
چون تعرض #ترکمانان و حکام اطراف به مرو در زمان #قاجار، امری عادی شده بود، #ناصرالدین_شاه در ۱۲۷۶ق. #حشمت_الدوله را همراه #قوام_الدوله ً با ۴۰۰۰۰ سپاهی به مرو فرستاد اما این لشکر با بیاحتیاطی و اختلاف این دو از ترکمانان شکست خورد و بیشتر آنان کشته و اسیر شدند
این هنگام روسها به شمال دریاچه #آرال و شرق خزر رسیدند و با تصرف #ترکستان شرقی وغربی درههای #سیحون و #جیحون به قلمرو ایران دست بردند
از جمله #خیوه در۱۲۷۰
#تاشکند #سمرقند #بخارا در۱۲۸۱ و۱۲۸۵
در #گوگ_تپه "ترکمانان تکه" را ۱۲۹۸ق. از پادرآوردند
سرانجام درمحرم ۱۲۹۹ه.ق/۱۲۶۰خ. خط مرزی کنونی ایران در #پیمان_آخال با #روسیه کشیده شد و مرو از ایران جداشد
/گزیده و ویرایش متن ویکیپدیا/
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
#هرات #افغانستان
پل #مالان بر #هریرود
مانند پلهای #اصفهان و #دزفول
زمان بنای پل آمیخته باافسانه هاست
بازسازی #سلجوقیان
مهرازی/معماری یکسان سرزمینهای پهنکوه ایران، نشان یکپارچگی آن هاست
@LoversofIRAN
پل #مالان بر #هریرود
مانند پلهای #اصفهان و #دزفول
زمان بنای پل آمیخته باافسانه هاست
بازسازی #سلجوقیان
مهرازی/معماری یکسان سرزمینهای پهنکوه ایران، نشان یکپارچگی آن هاست
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
اول آبان ماه، روز #ملی خداوندگار نثر #پارسی، #خردمند_تاریخ_نگار، #ابوالفضل_بیهقی گرامی باد. پایگاه ایران دوستان مازندران @jolgeshomali
👈گرامی باد اول آبان، روز #ملی بزرگداشت خداوندگار #نثر_پارسی، تاریخ نگار خردمند
#ابوالفضل_بیهقی:
... و سختدشوار است که بر قلم من چنین سخن میرود و لیکن، چه چاره است، در تاریخ محابا نیست (بیهقی، به نقل از جواد طباطبایی، تاملی درباره ایران)
⬅️نگاهی گذرا به سبک و سیاق #پدر_نثر_فارسی
✍ سهند ایرانمهر
اول آبان، روز بزرگداشت #بیهقی ، پدر نثر #فارسی است. بهتر دیدم به شکل مختصر جلوه هایی از سبک ، بیان روایی، دقت و ریز بینی او را، مصداق مشت نمونه خروار از کتاب ارزنده #تاریخ_بیهقی در اینجا بیاورم با یادآوری این نکته که او این تصویر دقیق و شفاف در توصیف منصفانه جامعه و حاکمان(ستمگر) و در زمان و زیر نگاه خود آنان، با چنین زیرکی برای نسل های بعد، نگاشته است!
🔹روش روایی Flash Forward یعنی
فاش کردن پایان داستان در آغاز روایت و همچنان پرداخت جذاب روایت به شکلی بیطرف:
فصلي خواهم نبشت در ابتداي حال برداركردن اين مرد و پس به سر قصه شد . امروز كه من اين قصه آغاز مي كنم،از اين قوم كه من سخن خواهم راند يك دو تن زنده اند ،در گوشه هي افتاده وخواجه بوسهل زوزني چند سالي است تا گذشته شده است به پاسخ آن كه از وي رفت گرفتار و ما را با آن كار نيست –هر چند مرا از وی بد آمد- به هيچ حال. چه عمر من به شصت وپنج آمد و بر اثر وی می ببايد رفت.
🔹روش دفع مخالف با استفاده از گروه فشار با نثر بسیار موثر، بدون هیجان و اغراق:
... و #حسنک را سوی دار بردند و بجایگاه رسانیدند. بر مرکبی که هرگز ننشسته بود نشانیدند و جلادش استوار ببست و رسنها فرود آورد و آواز دادند که سنگ زنید. هیچکس دست بسنگ نمیکرد و همه زار میگریستند، خاصه نشاپوریان (نیشابوریان). پس مشتی رند را زر دادند که سنگ زنند و مرد خود مرده بود، که جلادش رسن بگلو افکنده بود و خبه کرده. اینست حسنک و روزگارش و گفتارش، رحمه الله علیه، این بود که خود بزندگی گاه گفتی که: «مرا دعای نشاپوریان بسازد» و نساخت!
🔹دورویی در رفتار و استفاده ابزاری از مذهب:
بونعیم دوازده بخورد و بگریخت(!) قاضی داوود میمندی مستان افتاد و مطربان و مضحکان هم مست شدند و بگریختند(!) ، سلطان مسعود بماند و خواجه عبدالرزاق هژده بخورد، خدمت کرد و رفتن را با امیر گفت:« بس که اگر بیش از این دهند ادب و خرد از بنده دور کند »امیر بخندید و پس از این می خورد به نشاط «بیست و هفت ساتگین نیم منی» تمام شد. برخاست آب و طشت خواست و مصلای نماز انداخت و دهان بشست و نماز پیشین کرد و نمازی دیگر نیز بکرد و چنان می نمود که گویی شراب نخورده است!
/تاریخ بیهقی. ابوالفضل بیهقی. ج.سوم. صفحه ۹۹۱/
🔹طنز پنهان در نقد صنوف و طبقات مختلف اجتماع:
گویند مردی بود به #نیشابور که وی را بوالقاسم رازی گفتندی و این بوالقاسم کنیزک بپروردی و نزدیک امیر نصر آوردی و با صله برگشتی و چند کنیزک آورده بود وقتی امیر نصر بوالقاسم را دستاری داد و در این باب عنایت نامه نبشت. نیشابوریان وی را تهنیت کردند و نامه بیاورده به مظالم برخواندند. از پدر شنودم که قاضی بوالهیثم پوشیده گفت و وی مردی فراخ مزاج بود:ای بوالقاسم یاد دار که قوادی به از قاضی گری است
🔹استفاده از تعذیب و حبس برای اعتراف:
#بوالفتح_بُستی (دانشمندوشاعر معروف) را ديدم كه بسبب آن سخن كه مهتري در حق وي نزد سلطان كرده بود، خلقاني پوشيده و مشگكي در گردن، گفت:" بيست روز است در ستورگاه( طويله) مشك مي كشم ، مرا شفاعتي كن"....چون شفاعتش كردند و به نزد مسعودش( غزنوی)آوردند، سلطان پرسيد:"از ژاژخاييدن توبه كردی؟"
گفت: ای خداوند! مشك و ستورگاه ( حبس در طویله) مرا توبه آورد!
🔹عوامفریبی با تظاهر به ساده زیستی:
...و او را بیست و سی قبا بود به یکرنگ و همه سال پوشیدی و مردمان چنان دانستی که یک قباست و گفتندی"سبحان الله این قبا از حال بنگردد!
🔹ریشه های خودرایی و شکست؛
ماجرای اصرار امیر مسعود به رویارویی با سلجوقیان #مرو:
🔸«هیچ کس زهره نبود که امیر را گوید که خطاست...و طرفه آن بود که فرو نمی ایستاد از استبداد».
(بیهقی. ج. سوم.ص ۸۹۵)
( اعتراضی #بونصر_مشکان که از سر خیرخواهی هزینه های تنش زایی و لاجرم خانه نشین شدن بونصر):
🔸و بونصر مرا (ابوالفضل بیهقی) گفت:« خاک بر سر آن خاکسار که خدمت پادشاه کند که با ایشان وفا و حرمت و رحمت نیست».
/تاریخ بیقی. جلد سوم. ص.۹۶۲/
(مسعود غزنوی با #سلجوقیان درگیر می شود، هزینه سنگین این تنش مشکلات فراوانی را ایجاد می کند و در نهایت سلطان دست از پا درازتر باز میگردد با این ادعا که دلش گواهی می داده به آنچه رخ داد!)
🔸 #مسعود_غزنوی:«صلاح آن بود که گفتند اما ما را لجاجی و ستیزه ای گرفته بود از آن جهت که کار با نو خاستگان سلجوقی پیچیده می ماند، خواستیم سوی مرو رویم تا کار برگزارده آید! سوی مرو رفتیم و دل ها گواهی می داد که خطای محض است از بی آبی و علفی».
/تاریخ بیهقی.ج. سوم. ص. ۶۹۵/
@LoversofIRAN
#ابوالفضل_بیهقی:
... و سختدشوار است که بر قلم من چنین سخن میرود و لیکن، چه چاره است، در تاریخ محابا نیست (بیهقی، به نقل از جواد طباطبایی، تاملی درباره ایران)
⬅️نگاهی گذرا به سبک و سیاق #پدر_نثر_فارسی
✍ سهند ایرانمهر
اول آبان، روز بزرگداشت #بیهقی ، پدر نثر #فارسی است. بهتر دیدم به شکل مختصر جلوه هایی از سبک ، بیان روایی، دقت و ریز بینی او را، مصداق مشت نمونه خروار از کتاب ارزنده #تاریخ_بیهقی در اینجا بیاورم با یادآوری این نکته که او این تصویر دقیق و شفاف در توصیف منصفانه جامعه و حاکمان(ستمگر) و در زمان و زیر نگاه خود آنان، با چنین زیرکی برای نسل های بعد، نگاشته است!
🔹روش روایی Flash Forward یعنی
فاش کردن پایان داستان در آغاز روایت و همچنان پرداخت جذاب روایت به شکلی بیطرف:
فصلي خواهم نبشت در ابتداي حال برداركردن اين مرد و پس به سر قصه شد . امروز كه من اين قصه آغاز مي كنم،از اين قوم كه من سخن خواهم راند يك دو تن زنده اند ،در گوشه هي افتاده وخواجه بوسهل زوزني چند سالي است تا گذشته شده است به پاسخ آن كه از وي رفت گرفتار و ما را با آن كار نيست –هر چند مرا از وی بد آمد- به هيچ حال. چه عمر من به شصت وپنج آمد و بر اثر وی می ببايد رفت.
🔹روش دفع مخالف با استفاده از گروه فشار با نثر بسیار موثر، بدون هیجان و اغراق:
... و #حسنک را سوی دار بردند و بجایگاه رسانیدند. بر مرکبی که هرگز ننشسته بود نشانیدند و جلادش استوار ببست و رسنها فرود آورد و آواز دادند که سنگ زنید. هیچکس دست بسنگ نمیکرد و همه زار میگریستند، خاصه نشاپوریان (نیشابوریان). پس مشتی رند را زر دادند که سنگ زنند و مرد خود مرده بود، که جلادش رسن بگلو افکنده بود و خبه کرده. اینست حسنک و روزگارش و گفتارش، رحمه الله علیه، این بود که خود بزندگی گاه گفتی که: «مرا دعای نشاپوریان بسازد» و نساخت!
🔹دورویی در رفتار و استفاده ابزاری از مذهب:
بونعیم دوازده بخورد و بگریخت(!) قاضی داوود میمندی مستان افتاد و مطربان و مضحکان هم مست شدند و بگریختند(!) ، سلطان مسعود بماند و خواجه عبدالرزاق هژده بخورد، خدمت کرد و رفتن را با امیر گفت:« بس که اگر بیش از این دهند ادب و خرد از بنده دور کند »امیر بخندید و پس از این می خورد به نشاط «بیست و هفت ساتگین نیم منی» تمام شد. برخاست آب و طشت خواست و مصلای نماز انداخت و دهان بشست و نماز پیشین کرد و نمازی دیگر نیز بکرد و چنان می نمود که گویی شراب نخورده است!
/تاریخ بیهقی. ابوالفضل بیهقی. ج.سوم. صفحه ۹۹۱/
🔹طنز پنهان در نقد صنوف و طبقات مختلف اجتماع:
گویند مردی بود به #نیشابور که وی را بوالقاسم رازی گفتندی و این بوالقاسم کنیزک بپروردی و نزدیک امیر نصر آوردی و با صله برگشتی و چند کنیزک آورده بود وقتی امیر نصر بوالقاسم را دستاری داد و در این باب عنایت نامه نبشت. نیشابوریان وی را تهنیت کردند و نامه بیاورده به مظالم برخواندند. از پدر شنودم که قاضی بوالهیثم پوشیده گفت و وی مردی فراخ مزاج بود:ای بوالقاسم یاد دار که قوادی به از قاضی گری است
🔹استفاده از تعذیب و حبس برای اعتراف:
#بوالفتح_بُستی (دانشمندوشاعر معروف) را ديدم كه بسبب آن سخن كه مهتري در حق وي نزد سلطان كرده بود، خلقاني پوشيده و مشگكي در گردن، گفت:" بيست روز است در ستورگاه( طويله) مشك مي كشم ، مرا شفاعتي كن"....چون شفاعتش كردند و به نزد مسعودش( غزنوی)آوردند، سلطان پرسيد:"از ژاژخاييدن توبه كردی؟"
گفت: ای خداوند! مشك و ستورگاه ( حبس در طویله) مرا توبه آورد!
🔹عوامفریبی با تظاهر به ساده زیستی:
...و او را بیست و سی قبا بود به یکرنگ و همه سال پوشیدی و مردمان چنان دانستی که یک قباست و گفتندی"سبحان الله این قبا از حال بنگردد!
🔹ریشه های خودرایی و شکست؛
ماجرای اصرار امیر مسعود به رویارویی با سلجوقیان #مرو:
🔸«هیچ کس زهره نبود که امیر را گوید که خطاست...و طرفه آن بود که فرو نمی ایستاد از استبداد».
(بیهقی. ج. سوم.ص ۸۹۵)
( اعتراضی #بونصر_مشکان که از سر خیرخواهی هزینه های تنش زایی و لاجرم خانه نشین شدن بونصر):
🔸و بونصر مرا (ابوالفضل بیهقی) گفت:« خاک بر سر آن خاکسار که خدمت پادشاه کند که با ایشان وفا و حرمت و رحمت نیست».
/تاریخ بیقی. جلد سوم. ص.۹۶۲/
(مسعود غزنوی با #سلجوقیان درگیر می شود، هزینه سنگین این تنش مشکلات فراوانی را ایجاد می کند و در نهایت سلطان دست از پا درازتر باز میگردد با این ادعا که دلش گواهی می داده به آنچه رخ داد!)
🔸 #مسعود_غزنوی:«صلاح آن بود که گفتند اما ما را لجاجی و ستیزه ای گرفته بود از آن جهت که کار با نو خاستگان سلجوقی پیچیده می ماند، خواستیم سوی مرو رویم تا کار برگزارده آید! سوی مرو رفتیم و دل ها گواهی می داد که خطای محض است از بی آبی و علفی».
/تاریخ بیهقی.ج. سوم. ص. ۶۹۵/
@LoversofIRAN
Forwarded from اتچ بات
👈زادروز حکیم خیام، ستاره درخشان دانش و ادب ایران👉
حکیم #خیام #نیشابوری
@LoversofIRAN
⬅️ عُمَر_خَیّام_نیشابوری
(نام کامل: غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری) زادهٔ ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷۷ در #نیشابور - درگذشتهٔ ۱۲ آذر ۵۱۰ در نیشابور) که خیامی وخیام نیشابوری و خیامی النّیسابوری هم نامیدهشدهاست. همهچیزدان، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و رباعیسرای ایرانی در دورهٔ #سلجوقی/ #سلجوقیان است.
گرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست و لقبش «حجّةالحق» بودهاست، ولی آوازهٔ وی بیشتر با انگیزه نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد. افزون بر آنکه #رباعیات_خیام را به بیشترِ زبانهای زنده برگردان کرده اند. #ادوارد_فیتز_جرالد رباعیات او را به زبان انگلیسی برگردانده است که مایهٔ سرشناس شدن بیشتر وی در مغرب زمین شدهاست.
کارهای بزرگ او در حل معادله های درجه 2 و 3 و نیز مثلث خیام_پاسکال یا خیام_نیوتن زمینه پررنگ ریاضیات او را نشان می دهد. همچنین دقیقترین تقویم جهان، روزشمار خورشیدی #جلالی است که خیام سرپرست و بنیانگذار آن بود و در مقایسه با تقویم اروپایی (با هر 3000 سال، یک روز خطا) تنها در هر 10,000 سال، یک روز خطا دارد.
تندیس زیبای او در کنار سه دانشمند دیگر ایرانی، #ابوریحان_بیرونی، #پور_سینا، #زکریای_رازی در برابر #سازمان_ملل در وین جاگذاری شده است.
@LoversofIRAN
حکیم #عمر_خیام_نیشابوری را بشناسیم👇
حکیم #خیام #نیشابوری
@LoversofIRAN
⬅️ عُمَر_خَیّام_نیشابوری
(نام کامل: غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری) زادهٔ ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷۷ در #نیشابور - درگذشتهٔ ۱۲ آذر ۵۱۰ در نیشابور) که خیامی وخیام نیشابوری و خیامی النّیسابوری هم نامیدهشدهاست. همهچیزدان، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و رباعیسرای ایرانی در دورهٔ #سلجوقی/ #سلجوقیان است.
گرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست و لقبش «حجّةالحق» بودهاست، ولی آوازهٔ وی بیشتر با انگیزه نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد. افزون بر آنکه #رباعیات_خیام را به بیشترِ زبانهای زنده برگردان کرده اند. #ادوارد_فیتز_جرالد رباعیات او را به زبان انگلیسی برگردانده است که مایهٔ سرشناس شدن بیشتر وی در مغرب زمین شدهاست.
کارهای بزرگ او در حل معادله های درجه 2 و 3 و نیز مثلث خیام_پاسکال یا خیام_نیوتن زمینه پررنگ ریاضیات او را نشان می دهد. همچنین دقیقترین تقویم جهان، روزشمار خورشیدی #جلالی است که خیام سرپرست و بنیانگذار آن بود و در مقایسه با تقویم اروپایی (با هر 3000 سال، یک روز خطا) تنها در هر 10,000 سال، یک روز خطا دارد.
تندیس زیبای او در کنار سه دانشمند دیگر ایرانی، #ابوریحان_بیرونی، #پور_سینا، #زکریای_رازی در برابر #سازمان_ملل در وین جاگذاری شده است.
@LoversofIRAN
حکیم #عمر_خیام_نیشابوری را بشناسیم👇
Telegram
🕯🖋 قطران تبریزی و ایران #ایران_زمین
✅ از وحید بهمن/ @Ir_Bahman
در #ایران پس از #اسلام، #ایرانیان و بویژه ادیبان و نخبگان جامعه با مفهوم #ایرانشهر آشنایی کاملی داشتند، از این رو است که #قطران_تبریزی، نخستین شاعر شناخته شدهی #آذربایجان و اهل روستای شادآباد #تبریز، ۱۰۰۰ سال پیش در دیوان خود پرشمار به ایران پرداخته است و حتی بهنگام مدح امیران محلی آذربایجان، خسرو و شاه ایران بودن را بزرگترین ستایش و مشروعیت برای آنان دانسته است.
🔸 برای نمونه👇
«آیا میری که از میری سر میران ایرانی»
«که هست فخر امیران و زینت ایران»
«سمن ز لولو چون تاج خسرو ایران»
«شاهنشه ایران، شه دلیران»
🔸 اهمیت از ایران گفتن قطران تبریزی زمانی دو چندان میشود که بدانیم در زمان حیات قطران حتی دولت غیر ملی واحدی هم بر ایران حاکم نبود و ایرانِ پیش از حاکمیت کامل #سلجوقیان، در دست امیران محلی بود. /از @Ir_Bahman
.
.
.
@LoversofIRAN
✅ از وحید بهمن/ @Ir_Bahman
در #ایران پس از #اسلام، #ایرانیان و بویژه ادیبان و نخبگان جامعه با مفهوم #ایرانشهر آشنایی کاملی داشتند، از این رو است که #قطران_تبریزی، نخستین شاعر شناخته شدهی #آذربایجان و اهل روستای شادآباد #تبریز، ۱۰۰۰ سال پیش در دیوان خود پرشمار به ایران پرداخته است و حتی بهنگام مدح امیران محلی آذربایجان، خسرو و شاه ایران بودن را بزرگترین ستایش و مشروعیت برای آنان دانسته است.
🔸 برای نمونه👇
«آیا میری که از میری سر میران ایرانی»
«که هست فخر امیران و زینت ایران»
«سمن ز لولو چون تاج خسرو ایران»
«شاهنشه ایران، شه دلیران»
🔸 اهمیت از ایران گفتن قطران تبریزی زمانی دو چندان میشود که بدانیم در زمان حیات قطران حتی دولت غیر ملی واحدی هم بر ایران حاکم نبود و ایرانِ پیش از حاکمیت کامل #سلجوقیان، در دست امیران محلی بود. /از @Ir_Bahman
.
.
.
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
💢باکو: جمع آوری دفترهایی که در آن نظامی گنجوی شاعر ایرانی معرفی شده بود جمهوري باکو، دفترهايي که طرح روي جلد آن عکس نظامي گنجوي است و نظامي گنجوي ، شاعر اشعار ادبيات حماسي "فارسي" معرفي شده است، از بازار جمع آوري کرد. به گزارش پايگاه اينترنتي «ميدان تي وي»،…
📚 ۲۱ اسفند روز بزرگداشت #نظامی_گنجوی
این سروده زیبا و جاودان، به روشنی #وطن_پرستی حکیم نظامی را نمایان می کند:
همه عالم تن است و ایران دل
نیست گوینده زین قیاس خجل/
چونکه ایران دل زمین باشد
دل ز تن به بود یقین باشد/
مینگیز فتنه میفروز کین
خرابی میاور در ایران زمین/
تو را ملکی آسوده بی داغ و رنج
مکن ناسپاسی در آن مال و گنج/
🖌او زادهٔ ۵۳۵ هـ. ق در گنجه– درگذشتهٔ ۶۰۷–۶۱۲ هـ. ق، شاعر و #داستانسرای_ایرانی و پارسیگوی سده ششم هجری(دوازدهم میلاد) است، که بهعنوان صاحب سبک و پیشوای داستانسرایی در #ادبیات_پارسی شناخته شدهاست. آرامگاه نظامی گنجوی، در حاشیه غربی شهر #گنجه، #آران، (جمهوری آذربایجان فعلی) قرار دارد.
تاریخنگار، داستانسرا وشاعر
#سبک_عراقی
لقب: #حکیم_نظامی
دوره: #سلجوقیان #شروانشاهان
مکتب: آذربایجانی[میانه]
آثار: #مخزن_الاسرار، #هفت_پیکر، #خسرو_شیرین، #شرف_نامه(اسکندر)، #لیلی_مجنون (#خمسهٔ نظامی)، دیوان حکیم نظامی
نظامی همه عمر خود را در گنجه در زهد و عزلت بهسر برد و تنها در سال ۵۸۱ سفری کوتاه به دعوت سلطان قزل ارسلان به سی فرسنگی گنجه رفت و از آن پادشاه عزت و حرمت دید. نظامی شاعری مدحپیشه نبود، اما با تعدادی از فرمانروایان معاصر مربوط بود.
مادر او از اشراف #کرد بود و این بر پایهٔ یک بیت از دیباچه ٔلیلی و مجنون دانسته شدهاست: «گر مادر من، رئیسهٔ کرد…» نظامی نام و نسبش را در ابیاتش آورده است، نام او الیاس و نام پدرش یوسف بن زکی بن مؤید بود. دربارهٔ زادگاه پدری او اختلاف نظر است. برخی او را از #تفرش یا #فراهان و برخی از طبقه #دهقانان (ایرانیان) #اران میدانند.
درباره پدر او، بهروز ثروتیان این بیت در لیلی و مجنون را میآورد:
«دهقان فصیح پارسیزاد - از حال عرب چنین کند یاد»؛ و مینویسد: «دهقان فصیح پارسیزاد: نظامی گنجه ای. بیت اول بند ۳۶ از اهمیت بهسزایی از نظر تاریخ تحقیق در زندگی و آثار نظامی برخوردار است و آن اینکه شاعر شغل و موقعیت اجتماعی خود را که «دهقان» بودهاست و همچنین نژاد او که خود را «پارسی زاده» مینامد، به تصریح بیان داشته و هیچگونه تردیدی در صحت این بیت و مطلب نیست؛ با تحقیق دربارهٔ دهقانان قرن ششم در #آذربایجان و بررسی #پارسی که آیا نظر او #ایرانی است یا زبان «پارسی» یا هر دو، گوشههای از حیات و موقعیت اجتماعی شاعر آشکار میشود
#دهقان/ #دهگان به معنی ایرانی اصیل و مالک زمینهای کشاورزیست. #فردوسی گوید:
از ایشان هر آن کس که دهگان بُدند/
ز تخم و نژاد بزرگان بُدند/
این تعبیر دهگان، بعدها از باب اطلاق جزء به کلّ به همهٔ #ایرانیان گفته شدهاست. همچنین واژهٔ دهقان به معنی «تاریخنگار» هم به کار رفتهاست، چنانکه تعبیر نظامی که دهقان را به صفت «فصیح» متصف میکند، به همین معنی اخیر است. در همین معنی فردوسی گفته:
ز دهقان کنون بشنو این داستان/
که برخواند از گفتهٔ باستان/
یا: سراینده دهقان موبد نژاد/
از این داستانم چنین کرد یاد/
پس نظامی که خود را «دهقان فصیح پارسی زاد»، معرفی میکند، باید هم ایرانی نژاده و اصیل، هم تاریخدان و سخنور و هم صاحب زمینهای کشاورزی باشد
نقش #دهگانان در پاسداری از فرهنگ و تاریخ ایران در دوره پس از #اسلام و نیز در گردآوری خراج و رساندن آن به دولت مرکزی، قابل توجه است. خلاصه آنکه خاندان نظامی در گنجه یک خاندان دهگان با آگاهی فرهنگی و تمکّن مادی بودهاند. یکی از قرائن این سوابق خانوادگی، آشنایی تاریخی ما با پدر نظامی «مؤید مطرزی» و عمو یا برادر یا عموزادهاش به نام "قوامی مطرزی" از پارسیگویان قصیده و غزل سرای آذربایجان است.
وحید_دستگردی مینویسد: «برای اثبات این مطلب که آیا زادبوم نظامی شهر گنجه است یا آنکه در #عراق_عجم متولد و در زمان کودکی با پدر به گنجه رفت، دلیلی در اشعارش نیست، ولی تقریباً تمام تذکره نویسان مینگارند که در گنجه متولد شدهاست، اما عراقی الاصل(عراق عجم، بخشی از ایران) بودن وی مسلم است. بدین دلیل که در همه جا عراق را ستایش و همواره به دیدار عراق و مسافرت بدین صوب اظهار شوق کردهاست و از آن جمله است
( مخزن_الاسرار ص ۱۷۹):
گنجه گره کرده گریبان من
بیگرهی گنج عراق آن من
بانگ برآورده جهان کای غلام
گنجه کدام است، نظامی کدام؟
(خسرو و شیرین ص ۳۶۱):
عراقی وار بانگ از چرخ بگذاشت
به آهنگ عراق این بانگ برداشت
شرَفنامه (ص ۵۳):
عراق دلافروز باد ارجمند
که آوازهٔ فضل از او شد بلند
جعل هویت نظامی درجمهوری آذربایجان:
در دهه نود خورشیدی پس از تصمیم دولت جاعل #باکو که دنبال فارسی زدایی از سرزمین شمال رود #ارس و جعل هویت نظامی گنجوی است، اشعار گنجوی در آرامگاه او که همگی به #زبان_فارسی بودند، پاک و تخریب شدند؛ تا سندی روشن برای مردم آن سرزمین نباشد! حتی برای نظامی دیوان به زبان #ترکی جعل کردند تا او را شاعر #ترک جا بزنند و نه #ایرانی!
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
این سروده زیبا و جاودان، به روشنی #وطن_پرستی حکیم نظامی را نمایان می کند:
همه عالم تن است و ایران دل
نیست گوینده زین قیاس خجل/
چونکه ایران دل زمین باشد
دل ز تن به بود یقین باشد/
مینگیز فتنه میفروز کین
خرابی میاور در ایران زمین/
تو را ملکی آسوده بی داغ و رنج
مکن ناسپاسی در آن مال و گنج/
🖌او زادهٔ ۵۳۵ هـ. ق در گنجه– درگذشتهٔ ۶۰۷–۶۱۲ هـ. ق، شاعر و #داستانسرای_ایرانی و پارسیگوی سده ششم هجری(دوازدهم میلاد) است، که بهعنوان صاحب سبک و پیشوای داستانسرایی در #ادبیات_پارسی شناخته شدهاست. آرامگاه نظامی گنجوی، در حاشیه غربی شهر #گنجه، #آران، (جمهوری آذربایجان فعلی) قرار دارد.
تاریخنگار، داستانسرا وشاعر
#سبک_عراقی
لقب: #حکیم_نظامی
دوره: #سلجوقیان #شروانشاهان
مکتب: آذربایجانی[میانه]
آثار: #مخزن_الاسرار، #هفت_پیکر، #خسرو_شیرین، #شرف_نامه(اسکندر)، #لیلی_مجنون (#خمسهٔ نظامی)، دیوان حکیم نظامی
نظامی همه عمر خود را در گنجه در زهد و عزلت بهسر برد و تنها در سال ۵۸۱ سفری کوتاه به دعوت سلطان قزل ارسلان به سی فرسنگی گنجه رفت و از آن پادشاه عزت و حرمت دید. نظامی شاعری مدحپیشه نبود، اما با تعدادی از فرمانروایان معاصر مربوط بود.
مادر او از اشراف #کرد بود و این بر پایهٔ یک بیت از دیباچه ٔلیلی و مجنون دانسته شدهاست: «گر مادر من، رئیسهٔ کرد…» نظامی نام و نسبش را در ابیاتش آورده است، نام او الیاس و نام پدرش یوسف بن زکی بن مؤید بود. دربارهٔ زادگاه پدری او اختلاف نظر است. برخی او را از #تفرش یا #فراهان و برخی از طبقه #دهقانان (ایرانیان) #اران میدانند.
درباره پدر او، بهروز ثروتیان این بیت در لیلی و مجنون را میآورد:
«دهقان فصیح پارسیزاد - از حال عرب چنین کند یاد»؛ و مینویسد: «دهقان فصیح پارسیزاد: نظامی گنجه ای. بیت اول بند ۳۶ از اهمیت بهسزایی از نظر تاریخ تحقیق در زندگی و آثار نظامی برخوردار است و آن اینکه شاعر شغل و موقعیت اجتماعی خود را که «دهقان» بودهاست و همچنین نژاد او که خود را «پارسی زاده» مینامد، به تصریح بیان داشته و هیچگونه تردیدی در صحت این بیت و مطلب نیست؛ با تحقیق دربارهٔ دهقانان قرن ششم در #آذربایجان و بررسی #پارسی که آیا نظر او #ایرانی است یا زبان «پارسی» یا هر دو، گوشههای از حیات و موقعیت اجتماعی شاعر آشکار میشود
#دهقان/ #دهگان به معنی ایرانی اصیل و مالک زمینهای کشاورزیست. #فردوسی گوید:
از ایشان هر آن کس که دهگان بُدند/
ز تخم و نژاد بزرگان بُدند/
این تعبیر دهگان، بعدها از باب اطلاق جزء به کلّ به همهٔ #ایرانیان گفته شدهاست. همچنین واژهٔ دهقان به معنی «تاریخنگار» هم به کار رفتهاست، چنانکه تعبیر نظامی که دهقان را به صفت «فصیح» متصف میکند، به همین معنی اخیر است. در همین معنی فردوسی گفته:
ز دهقان کنون بشنو این داستان/
که برخواند از گفتهٔ باستان/
یا: سراینده دهقان موبد نژاد/
از این داستانم چنین کرد یاد/
پس نظامی که خود را «دهقان فصیح پارسی زاد»، معرفی میکند، باید هم ایرانی نژاده و اصیل، هم تاریخدان و سخنور و هم صاحب زمینهای کشاورزی باشد
نقش #دهگانان در پاسداری از فرهنگ و تاریخ ایران در دوره پس از #اسلام و نیز در گردآوری خراج و رساندن آن به دولت مرکزی، قابل توجه است. خلاصه آنکه خاندان نظامی در گنجه یک خاندان دهگان با آگاهی فرهنگی و تمکّن مادی بودهاند. یکی از قرائن این سوابق خانوادگی، آشنایی تاریخی ما با پدر نظامی «مؤید مطرزی» و عمو یا برادر یا عموزادهاش به نام "قوامی مطرزی" از پارسیگویان قصیده و غزل سرای آذربایجان است.
وحید_دستگردی مینویسد: «برای اثبات این مطلب که آیا زادبوم نظامی شهر گنجه است یا آنکه در #عراق_عجم متولد و در زمان کودکی با پدر به گنجه رفت، دلیلی در اشعارش نیست، ولی تقریباً تمام تذکره نویسان مینگارند که در گنجه متولد شدهاست، اما عراقی الاصل(عراق عجم، بخشی از ایران) بودن وی مسلم است. بدین دلیل که در همه جا عراق را ستایش و همواره به دیدار عراق و مسافرت بدین صوب اظهار شوق کردهاست و از آن جمله است
( مخزن_الاسرار ص ۱۷۹):
گنجه گره کرده گریبان من
بیگرهی گنج عراق آن من
بانگ برآورده جهان کای غلام
گنجه کدام است، نظامی کدام؟
(خسرو و شیرین ص ۳۶۱):
عراقی وار بانگ از چرخ بگذاشت
به آهنگ عراق این بانگ برداشت
شرَفنامه (ص ۵۳):
عراق دلافروز باد ارجمند
که آوازهٔ فضل از او شد بلند
جعل هویت نظامی درجمهوری آذربایجان:
در دهه نود خورشیدی پس از تصمیم دولت جاعل #باکو که دنبال فارسی زدایی از سرزمین شمال رود #ارس و جعل هویت نظامی گنجوی است، اشعار گنجوی در آرامگاه او که همگی به #زبان_فارسی بودند، پاک و تخریب شدند؛ تا سندی روشن برای مردم آن سرزمین نباشد! حتی برای نظامی دیوان به زبان #ترکی جعل کردند تا او را شاعر #ترک جا بزنند و نه #ایرانی!
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
Forwarded from اتچ بات
@LoversofIRAN
👈《بزرگداشت #سعدی_شیرین_سخن در تاجیکستان》👉
《Бузургдошти #саъдӣ_ширин_сухани широзӣ дар тоҷиқистон》
♦️(در پایان این متن، ویدیویی پیوست شده درباره سعدی عزیز که پیشنهاد میکنم از انتهای متن دانلود کنید👇)
(Дар охири матн
Дар бораи Саъдии азиз, Видео замима шуда қе шумо метавонед донлуд қунид👇)
◀️به گزارش خبرگزاری مهر،
هر ساله به مناسبت اول اردیبهشت، دوستداران سخن ماندگار پارسی، در جایجای جهان به یاد عاشقانههای جاودان و شكوه اخلاقی خداوندگار سخن، #سعدی_شیرازی، گرد هم می آیند؛ از جمله در #تاجیکستان که بسیار سعدی دوست میباشند.
امسال نیز بزرگداشت سعدی در کتابخانه لاهوتی شهر دوشنبه پایتخت این کشور برگزار شد.
رایزنی فرهنگی #سفارت_جمهوری_اسلامی_ایران در تاجیکستان با همکاری #کتابخانه_لاهوتی و گروهی از دوستداران سعدی این مراسم را برگزارکردند.
◀️حجت الله فغانی،
#سفیر_ایران در تاجیكستان در سخنانی با عنوان « #اعتدال_گرایی، #پیام_محوری #شاعر_عصر_فاجعه» گفت:
مولانا عبدالرحمان جامی که خود از شاعران سرآمد قلمرو پهناور پارسی گویان عالم است، میفرماید:
در شعر سه کس پیمبرانند
هر چند که لا نبی بعدی
اوصاف و قصیده و غزل را
فردوسی و انوری و سعدی
خود سعدی نیز بی آنکه گرفتار غرور شود، روانی و فخامت شعر خود را چنین تصویر کرده است:
زمین به تیغ بلاغت گرفتی ای سعدی
سپاس دار که جز فیض آسمانی نیست
بدین صفت که در آفاق شعر تو رفت
نرفت دجله که آبش بدین روانی نیست
فغانی با شاره به اعتدال گرایی در پیام سعدی اظهار داشت:
بسیاری از سعدی پژوهان گفته اند که «اعتدال گرایی» پیام محوری در آثار سعدی است. شاید این به خاطر آن است که او شاعر « #عصر_فاجعه» بود. در عصر سعدی، ایران زمین از هر سو عرصه تاخت و تاز نیروهای ویرانگر بود.
در غرب #صلیبیان حکومت در حال زوال #سلجوقیان را زیر ضربات خود گرفته بودند؛
در شرق #مغولان از کشته پشته میساختند. در داخل نیز امیران و حاکمان محلی با باج و خراج
و عده ای نیز با تعصب و خشک مغزی فضای زندگی را بر مردم جهنم کرده بودند.
عصر سعدی به راستی #عصر_فاجعه بود و فاجعه؛ برآیند #افراط و #تفریط و #خشونت و #تعصب است.
روح لطیف سعدی که اینها را میدید، دنبال کلیدی بود که همه این قفلها را یکجا باز کند و آن کلید جز « #اعتدال» نبود.
البته همین اعتدال گرایی او را در #معرض_خشم_افراط_گرایان و نقد منتقدان متعصب قرار میدهد؛ عده ای ملامتش میکنند که وقتی ایران در برابر مغولان وحشی قرار داشت، او به جهانگردی و گشت و گذار پرداخت؛
یا در شرایط دشوار زندگی مردم، او به تغزل پرداخته و عاشقی میکرده است؛ اما سعدی نه این بود و نه آن.
همان بود که بنی آدم را اعضای یک پیکر معرفی میکرد و نشانه و شاخص آدمیت را «غم هم نوع خوردن» میدانست:
تو کز محنت دیگران بیغمی/
نشاید که نامت نهند آدمی/
اعتدال گرایی سعدی حتی در #شیوۀ_زبانی_او نیز هویداست؛
شیوه تعلیمی سعدی هماهنگی میان « #چه گفتن و #چگونه گفتن» است.
در عصر #وحشیگری، #ستم، #تعصب و #افراطگرایی؛ #مانند_عصر_کنونی؛
سعدی بیماری را خوب تشخیص داد و #بهترین_داروها را برای درمان آن تجویز نمود:
مگوی و منه تا توانی قدم
از اندازه بیرون وز اندازه کم
و همه تاکید وی سپردن #کارها_به_اهل آن است:
ندهد هوشمند روشن رای
به فرومایه کارهای خطیر
بوریا باف اگرچه بافنده است
نبرندش به کارگاه حریر
◀️ مدیر گروه نقد ادبی اتفاق نویسندگان تاجیكستان،#مبشر_اكبرزاد نیز سخنرانی ایراد کرد و در ادامه گزارشی از روند چاپ آثار سعدی در تاجیكستان به #خط_سیریلیك ارئه داد و چاپ #گزیده_غزلیات_سعدی در سال ۲۰۱۴م خود را یكی دیگر از تلاشهای تاجیكان در معرفی آثار سعدی به مردم تاجیكستان دانست.
نمایشگاهی نیز از آثار سعدی به سه زبان فارسی، روسی و تاجیكی در جنب تالار همایش برپا شده بود. با یكصد جلد كتاب چاپ شده در تاجیكستان و ایران درباره سعدی، كه در كتابخانه لاهوتی نگهداری میشود.
از نكات جالب دیگر این نشست، سعدی خوانی دانش آموزان تاجیك بود كه با استقبال مخاطبان حاضر مواجه شد.
@LoversofIRAN
👈《بزرگداشت #سعدی_شیرین_سخن در تاجیکستان》👉
《Бузургдошти #саъдӣ_ширин_сухани широзӣ дар тоҷиқистон》
♦️(در پایان این متن، ویدیویی پیوست شده درباره سعدی عزیز که پیشنهاد میکنم از انتهای متن دانلود کنید👇)
(Дар охири матн
Дар бораи Саъдии азиз, Видео замима шуда қе шумо метавонед донлуд қунид👇)
◀️به گزارش خبرگزاری مهر،
هر ساله به مناسبت اول اردیبهشت، دوستداران سخن ماندگار پارسی، در جایجای جهان به یاد عاشقانههای جاودان و شكوه اخلاقی خداوندگار سخن، #سعدی_شیرازی، گرد هم می آیند؛ از جمله در #تاجیکستان که بسیار سعدی دوست میباشند.
امسال نیز بزرگداشت سعدی در کتابخانه لاهوتی شهر دوشنبه پایتخت این کشور برگزار شد.
رایزنی فرهنگی #سفارت_جمهوری_اسلامی_ایران در تاجیکستان با همکاری #کتابخانه_لاهوتی و گروهی از دوستداران سعدی این مراسم را برگزارکردند.
◀️حجت الله فغانی،
#سفیر_ایران در تاجیكستان در سخنانی با عنوان « #اعتدال_گرایی، #پیام_محوری #شاعر_عصر_فاجعه» گفت:
مولانا عبدالرحمان جامی که خود از شاعران سرآمد قلمرو پهناور پارسی گویان عالم است، میفرماید:
در شعر سه کس پیمبرانند
هر چند که لا نبی بعدی
اوصاف و قصیده و غزل را
فردوسی و انوری و سعدی
خود سعدی نیز بی آنکه گرفتار غرور شود، روانی و فخامت شعر خود را چنین تصویر کرده است:
زمین به تیغ بلاغت گرفتی ای سعدی
سپاس دار که جز فیض آسمانی نیست
بدین صفت که در آفاق شعر تو رفت
نرفت دجله که آبش بدین روانی نیست
فغانی با شاره به اعتدال گرایی در پیام سعدی اظهار داشت:
بسیاری از سعدی پژوهان گفته اند که «اعتدال گرایی» پیام محوری در آثار سعدی است. شاید این به خاطر آن است که او شاعر « #عصر_فاجعه» بود. در عصر سعدی، ایران زمین از هر سو عرصه تاخت و تاز نیروهای ویرانگر بود.
در غرب #صلیبیان حکومت در حال زوال #سلجوقیان را زیر ضربات خود گرفته بودند؛
در شرق #مغولان از کشته پشته میساختند. در داخل نیز امیران و حاکمان محلی با باج و خراج
و عده ای نیز با تعصب و خشک مغزی فضای زندگی را بر مردم جهنم کرده بودند.
عصر سعدی به راستی #عصر_فاجعه بود و فاجعه؛ برآیند #افراط و #تفریط و #خشونت و #تعصب است.
روح لطیف سعدی که اینها را میدید، دنبال کلیدی بود که همه این قفلها را یکجا باز کند و آن کلید جز « #اعتدال» نبود.
البته همین اعتدال گرایی او را در #معرض_خشم_افراط_گرایان و نقد منتقدان متعصب قرار میدهد؛ عده ای ملامتش میکنند که وقتی ایران در برابر مغولان وحشی قرار داشت، او به جهانگردی و گشت و گذار پرداخت؛
یا در شرایط دشوار زندگی مردم، او به تغزل پرداخته و عاشقی میکرده است؛ اما سعدی نه این بود و نه آن.
همان بود که بنی آدم را اعضای یک پیکر معرفی میکرد و نشانه و شاخص آدمیت را «غم هم نوع خوردن» میدانست:
تو کز محنت دیگران بیغمی/
نشاید که نامت نهند آدمی/
اعتدال گرایی سعدی حتی در #شیوۀ_زبانی_او نیز هویداست؛
شیوه تعلیمی سعدی هماهنگی میان « #چه گفتن و #چگونه گفتن» است.
در عصر #وحشیگری، #ستم، #تعصب و #افراطگرایی؛ #مانند_عصر_کنونی؛
سعدی بیماری را خوب تشخیص داد و #بهترین_داروها را برای درمان آن تجویز نمود:
مگوی و منه تا توانی قدم
از اندازه بیرون وز اندازه کم
و همه تاکید وی سپردن #کارها_به_اهل آن است:
ندهد هوشمند روشن رای
به فرومایه کارهای خطیر
بوریا باف اگرچه بافنده است
نبرندش به کارگاه حریر
◀️ مدیر گروه نقد ادبی اتفاق نویسندگان تاجیكستان،#مبشر_اكبرزاد نیز سخنرانی ایراد کرد و در ادامه گزارشی از روند چاپ آثار سعدی در تاجیكستان به #خط_سیریلیك ارئه داد و چاپ #گزیده_غزلیات_سعدی در سال ۲۰۱۴م خود را یكی دیگر از تلاشهای تاجیكان در معرفی آثار سعدی به مردم تاجیكستان دانست.
نمایشگاهی نیز از آثار سعدی به سه زبان فارسی، روسی و تاجیكی در جنب تالار همایش برپا شده بود. با یكصد جلد كتاب چاپ شده در تاجیكستان و ایران درباره سعدی، كه در كتابخانه لاهوتی نگهداری میشود.
از نكات جالب دیگر این نشست، سعدی خوانی دانش آموزان تاجیك بود كه با استقبال مخاطبان حاضر مواجه شد.
@LoversofIRAN
Forwarded from اتچ بات
👈زادروز حکیم خیام، ستاره درخشان دانش و ادب ایران👉
حکیم #خیام #نیشابوری
@LoversofIRAN
⬅️ عُمَر_خَیّام_نیشابوری
(نام کامل: غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری) زادهٔ ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷۷ در #نیشابور - درگذشتهٔ ۱۲ آذر ۵۱۰ در نیشابور) که خیامی وخیام نیشابوری و خیامی النّیسابوری هم نامیدهشدهاست. همهچیزدان، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و رباعیسرای ایرانی در دورهٔ #سلجوقی/ #سلجوقیان است.
گرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست و لقبش «حجّةالحق» بودهاست، ولی آوازهٔ وی بیشتر با انگیزه نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد. افزون بر آنکه #رباعیات_خیام را به بیشترِ زبانهای زنده برگردان کرده اند. #ادوارد_فیتز_جرالد رباعیات او را به زبان انگلیسی برگردانده است که مایهٔ سرشناس شدن بیشتر وی در مغرب زمین شدهاست.
کارهای بزرگ او در حل معادله های درجه 2 و 3 و نیز مثلث خیام_پاسکال یا خیام_نیوتن زمینه پررنگ ریاضیات او را نشان می دهد. همچنین دقیقترین تقویم جهان، روزشمار خورشیدی #جلالی است که خیام سرپرست و بنیانگذار آن بود و در مقایسه با تقویم اروپایی (با هر 3000 سال، یک روز خطا) تنها در هر 10,000 سال، یک روز خطا دارد.
تندیس زیبای او در کنار سه دانشمند دیگر ایرانی، #ابوریحان_بیرونی، #پور_سینا، #زکریای_رازی در برابر #سازمان_ملل در وین جاگذاری شده است.
@LoversofIRAN
حکیم #عمر_خیام_نیشابوری را بشناسیم👇
حکیم #خیام #نیشابوری
@LoversofIRAN
⬅️ عُمَر_خَیّام_نیشابوری
(نام کامل: غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری) زادهٔ ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷۷ در #نیشابور - درگذشتهٔ ۱۲ آذر ۵۱۰ در نیشابور) که خیامی وخیام نیشابوری و خیامی النّیسابوری هم نامیدهشدهاست. همهچیزدان، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و رباعیسرای ایرانی در دورهٔ #سلجوقی/ #سلجوقیان است.
گرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست و لقبش «حجّةالحق» بودهاست، ولی آوازهٔ وی بیشتر با انگیزه نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد. افزون بر آنکه #رباعیات_خیام را به بیشترِ زبانهای زنده برگردان کرده اند. #ادوارد_فیتز_جرالد رباعیات او را به زبان انگلیسی برگردانده است که مایهٔ سرشناس شدن بیشتر وی در مغرب زمین شدهاست.
کارهای بزرگ او در حل معادله های درجه 2 و 3 و نیز مثلث خیام_پاسکال یا خیام_نیوتن زمینه پررنگ ریاضیات او را نشان می دهد. همچنین دقیقترین تقویم جهان، روزشمار خورشیدی #جلالی است که خیام سرپرست و بنیانگذار آن بود و در مقایسه با تقویم اروپایی (با هر 3000 سال، یک روز خطا) تنها در هر 10,000 سال، یک روز خطا دارد.
تندیس زیبای او در کنار سه دانشمند دیگر ایرانی، #ابوریحان_بیرونی، #پور_سینا، #زکریای_رازی در برابر #سازمان_ملل در وین جاگذاری شده است.
@LoversofIRAN
حکیم #عمر_خیام_نیشابوری را بشناسیم👇
Telegram
Forwarded from اتچ بات
👈زادروز حکیم خیام، ستاره درخشان دانش و ادب ایران👉
حکیم #خیام #نیشابوری
@LoversofIRAN
⬅️ عُمَر_خَیّام_نیشابوری
(نام کامل: غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری) زادهٔ ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷۷ در #نیشابور - درگذشتهٔ ۱۲ آذر ۵۱۰ در نیشابور) که خیامی وخیام نیشابوری و خیامی النّیسابوری هم نامیدهشدهاست. همهچیزدان، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و رباعیسرای ایرانی در دورهٔ #سلجوقی/ #سلجوقیان است.
گرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست و لقبش «حجّةالحق» بودهاست، ولی آوازهٔ وی بیشتر با انگیزه نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد. افزون بر آنکه #رباعیات_خیام را به بیشترِ زبانهای زنده برگردان کرده اند. #ادوارد_فیتز_جرالد رباعیات او را به زبان انگلیسی برگردانده است که مایهٔ سرشناس شدن بیشتر وی در مغرب زمین شدهاست.
کارهای بزرگ او در حل معادله های درجه 2 و 3 و نیز مثلث خیام_پاسکال یا خیام_نیوتن زمینه پررنگ ریاضیات او را نشان می دهد. همچنین دقیقترین تقویم جهان، روزشمار خورشیدی #جلالی است که خیام سرپرست و بنیانگذار آن بود و در مقایسه با تقویم اروپایی (با هر 3000 سال، یک روز خطا) تنها در هر 10,000 سال، یک روز خطا دارد.
تندیس زیبای او در کنار سه دانشمند دیگر ایرانی، #ابوریحان_بیرونی، #پور_سینا، #زکریای_رازی در برابر #سازمان_ملل در وین جاگذاری شده است.
@LoversofIRAN
حکیم #عمر_خیام_نیشابوری را بشناسیم👇
حکیم #خیام #نیشابوری
@LoversofIRAN
⬅️ عُمَر_خَیّام_نیشابوری
(نام کامل: غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری) زادهٔ ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷۷ در #نیشابور - درگذشتهٔ ۱۲ آذر ۵۱۰ در نیشابور) که خیامی وخیام نیشابوری و خیامی النّیسابوری هم نامیدهشدهاست. همهچیزدان، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و رباعیسرای ایرانی در دورهٔ #سلجوقی/ #سلجوقیان است.
گرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست و لقبش «حجّةالحق» بودهاست، ولی آوازهٔ وی بیشتر با انگیزه نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد. افزون بر آنکه #رباعیات_خیام را به بیشترِ زبانهای زنده برگردان کرده اند. #ادوارد_فیتز_جرالد رباعیات او را به زبان انگلیسی برگردانده است که مایهٔ سرشناس شدن بیشتر وی در مغرب زمین شدهاست.
کارهای بزرگ او در حل معادله های درجه 2 و 3 و نیز مثلث خیام_پاسکال یا خیام_نیوتن زمینه پررنگ ریاضیات او را نشان می دهد. همچنین دقیقترین تقویم جهان، روزشمار خورشیدی #جلالی است که خیام سرپرست و بنیانگذار آن بود و در مقایسه با تقویم اروپایی (با هر 3000 سال، یک روز خطا) تنها در هر 10,000 سال، یک روز خطا دارد.
تندیس زیبای او در کنار سه دانشمند دیگر ایرانی، #ابوریحان_بیرونی، #پور_سینا، #زکریای_رازی در برابر #سازمان_ملل در وین جاگذاری شده است.
@LoversofIRAN
حکیم #عمر_خیام_نیشابوری را بشناسیم👇
Telegram