#روحانی با اینکه شعار علیه اش دادند، دستکم ظاهرا حفظ آبرو کرد.
اما #خاتمی رسما آبروی #اصلاحات را برد با بیانیه ی دیروزش !
حیف اونهمه جوان که دهه ۷۰و۸۰ برای حمایت از خاتمی زندان رفتند!
@LoversofIRAN
اما #خاتمی رسما آبروی #اصلاحات را برد با بیانیه ی دیروزش !
حیف اونهمه جوان که دهه ۷۰و۸۰ برای حمایت از خاتمی زندان رفتند!
@LoversofIRAN
👈اندیشه ملی که مصدق پرچمدارش بود، همواره یا خار چشم تمامیت خواهان بوده یا ایرانستیزان
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
👈سخنان بسیار ارزشمند و ملی، مولوی عبدالحميد امام جمعه اهل سنت زاهدان
@LoversofIRAN
⬅️ كل دنيا را هم بدهند به اين خاك (ایران) خيانت نمیكنيم.
ما برای #اصلاحات هزينه كرديم چون فكر میكنيم اصلاحطلبان فكرشان بازتر است، ديدشان بازتر است، نه اينكه ما با #اصلاح_طلبان خويشاوندی داشته باشيم.
چند سال پيش در مكه مكرمه ملك عبدالله ضيافتی داشت كه از جاهای مختلف افراد را دعوت كردند. ايشان پرسيد كه وضعيت اهل سنت در ايران چطور است من گفتم الحمدالله. به خاطر اينكه اعتقاد دارم نيازی نيست كه ما حرفمان را به ملك عبدالله بزنيم ما حرفمان را اينجا به آقای #روحانی میزنيم.
اين اعتقاد من است سياست من نيست كه اقليتها بايد حقوحقوقشان رعايت شود، آزادی داشته باشد مشكلی برای رسيدن به حقشان نداشته باشند.
ما در رابطه با منافع كشور، مسائل #ملی را حتی بر مسائل #قومی و #مذهبی ترجيح میدهيم.
ما با اينكه گفتوگو با مخالف و موافق را صحيح میدانيم اما در حال حاضر مذاكره با امريكا را به مصلحت نمیدانيم و آن را توصيه نمیكنيم.
اينكه بهجای مذاكره با امريكا با مردم مذاكره كنيم و شرايط آنها را بپذيريم. اگر مردم رضايت داشته باشند و حقتعالی حامی ما باشد هيچ قدرتی نمیتواند پشت ما را خم كند.
اين دفعه كه ما آمديم افطاری آقای روحانی از من درباره وضعيت پرسيدند من به ايشان هم گفتم هيچ انتظاری برآورده نشده و ما هم خيلی حيران و متعجبيم كه در سيستان و بلوچستان كوچكترين تغييراتی صورت نگرفته، مناطق ديگر هم طبق اطلاعات ما تغييری صورت نگرفته است./ اعتماد
#زاهدان #سیستان_بلوچستان #سنی #مولوی_عبدالحمید
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
⬅️ كل دنيا را هم بدهند به اين خاك (ایران) خيانت نمیكنيم.
ما برای #اصلاحات هزينه كرديم چون فكر میكنيم اصلاحطلبان فكرشان بازتر است، ديدشان بازتر است، نه اينكه ما با #اصلاح_طلبان خويشاوندی داشته باشيم.
چند سال پيش در مكه مكرمه ملك عبدالله ضيافتی داشت كه از جاهای مختلف افراد را دعوت كردند. ايشان پرسيد كه وضعيت اهل سنت در ايران چطور است من گفتم الحمدالله. به خاطر اينكه اعتقاد دارم نيازی نيست كه ما حرفمان را به ملك عبدالله بزنيم ما حرفمان را اينجا به آقای #روحانی میزنيم.
اين اعتقاد من است سياست من نيست كه اقليتها بايد حقوحقوقشان رعايت شود، آزادی داشته باشد مشكلی برای رسيدن به حقشان نداشته باشند.
ما در رابطه با منافع كشور، مسائل #ملی را حتی بر مسائل #قومی و #مذهبی ترجيح میدهيم.
ما با اينكه گفتوگو با مخالف و موافق را صحيح میدانيم اما در حال حاضر مذاكره با امريكا را به مصلحت نمیدانيم و آن را توصيه نمیكنيم.
اينكه بهجای مذاكره با امريكا با مردم مذاكره كنيم و شرايط آنها را بپذيريم. اگر مردم رضايت داشته باشند و حقتعالی حامی ما باشد هيچ قدرتی نمیتواند پشت ما را خم كند.
اين دفعه كه ما آمديم افطاری آقای روحانی از من درباره وضعيت پرسيدند من به ايشان هم گفتم هيچ انتظاری برآورده نشده و ما هم خيلی حيران و متعجبيم كه در سيستان و بلوچستان كوچكترين تغييراتی صورت نگرفته، مناطق ديگر هم طبق اطلاعات ما تغييری صورت نگرفته است./ اعتماد
#زاهدان #سیستان_بلوچستان #سنی #مولوی_عبدالحمید
@LoversofIRAN
Forwarded from "داد" دانشجو استاد دانشگاه
🔴چرا بخشی از مردم ایران با فراخوان کانال های خارجی، به خیابان می آیند؟
تنش های خیابانی پنجشنبه ۱۱ مرداد ۹۷
همزمان با فشار اقتصادی در داخل، و تهدید خارجی از سوی تیم ترامپ، نتانیاهو، بن سلمان، برای ایجاد آشوب در ایران
@Dad_ir
✍کانال #داد
🔴به نوشته گاردین، رودی جولیانی وکیل ترامپ، ۲ ماه پیش در گردهمایی #مجاهدین_خلق گفت:
اعتراضات خیابانی که در ایران اتفاق می افتد، نتیجه کار آدم های ما در آلبانی(مقر مجاهدین خلق) و بسیاری از نیروهای ما در سراسر جهان است.... سال آینده می خواهم این همایش را در تهران برگزارکنم... ما اکنون واقعا می توانیم پایان رژیم در ایران را ببینیم...❗️
این دست تهدید کهنه کاران سیاست آمریکا اگرچه بزرگنمایی نقش منافقین است تا هم دربرابر دلارهای رجوی خوش رقصی کنند، و هم با حساس کردن جمهوری اسلامی، اعتراضات را به درگیری خونین بکشانند؛ اما نمی توان از کنارآن به سادگی گذشت هنگامی که دیدیم در موعد مقرر اعلام شده ازسوی کانال های خارجی(منوتو، voa، مجاهدین، آمدنیوز...)در چند شهر ایران مردم معترض به خیابان ها ریختند؛ شیراز، کرج، اشتهارد، اراک، مشهد، اصفهان، شاهینشهر، قهدریجان، نجف آباد، اهواز، قرچک
نکته مهمی که برای داشتن تحلیل درست، نباید از آن غفلت کرد اینست که، گرچه گستره کار مزدوران بیگانه(منافقین و...)، در فضای مجازی برای تاثیر بر روندهای داخلی ایران بالاست، اما برخی مردم در شرایط شکننده اقتصادی، ناامیدی از آینده خود و آینده #اصلاحات و #مدیریت در جمهوری اسلامی و بی اعتمادی به رسانه های داخلی، گوش به فرمان تریبون های خارجی می شوند برای #سازماندهی اعتراضشان!
به راستی مقصر این تغییر گرایش دردناکم مردم کیست؟
سیاستمدارانی که با انواع فساد، ریخت و پاش و سوءمدیریت در کشور، با مردم نجیب و صبور ایران کاری کرده اند که به اشاره تریبون های مزدور خارجی به خیابان می آیند، تا دردها و مشکلات خود را در قالب چند شعار محدود و از پیش تعیین شده، فریاد کنند!
مردم ایران را دریابید و صدای تلخ بغض های فروخورده شان را بشنوید، تا دیرنشده و ایران عزیز به پرتگاه تباهی نرسیده است، در محاصره دشمنانی که چون گله گرگ مترصد حمله به گلوگاه یکپارچگی ایران و خردکردن آن هستند!
زنگ خطر اینجاست که در دور تازه اعتراضات، حضور اقشار گوناگون از کارگران، زنان و کسبه عادی تا جوانان، دانشجویان و حتا(حتی) کهنسالان، چشمگیر است!
این گسترده شدن اعتراض ها به لایه های گوناگون اجتماعی، یعنی تکانه هایی سخت که خبر از ته کشیدن کورسوی امید به حاکمیت، درنگاه بخشی از مردم عادی دارد. مقصر این ناامیدی سیاه، کسی نیست جز خود #حاکمیت با همه نهادهای ریز و درشت اقتصادی ناکارآمد، دور از شایسته سالاری، و عدالت!
سوءمدیریت و فرسودگی ذهن مدیرانی با توانایی اندک فکری، هوش و دانش پایین، باعث شده مشکلات ساده ایران به کلافی سردرگم و کور تبدیل شوند، چنانکه از هر شاخه مشکلات گذشته، امروز دهها مشکل جدید سر بر آورده و میراثی دردآور برای نسل جوان امروز باقی مانده است!
امروز جوان ایرانی می بیند و مقایسه می کند که همین مشکلات ایران، در کشورهای دیگر جهان و خاورمیانه به سادگی با خردورزی حل می شوند اما در کشور ما، با دورنگهداشتن بسیاری از نیروهای خوش فکر، شایسته و میهن دوست از نهادهای دولتی، گویی پیاده کردن راهکارهای درست برای مشکلات، آرزویی دست نیافتنی شده است!
ایرانیان با گسترش فضای مجازی، دیروز و امروز خود را با دیروز و امروز، همین کشورها و کشورک های تازه بنیان خاورمیانه مقایسه می کنند و پیاپی از خود می پرسند، "چرا و به چه تاوانی ایران ما نسبت به رقبای منطقه ای اش چنین پسرفت داشته است و کسانی که روزی، بودن در ایران برایشان آرزو بود، امروز کشور ما را با انگشت تمسخر به هم نشان می دهند و سقوط ارزش پول ملی تا نابودی منابع طبیعی، نرخ بالای مهاجرت و فرار از کشور، و فقر و توسعه نیافتگی ایران را در مقایسه با کشورهای خود به رخ جوان ایرانی می کشند!
تنها راه پیش روی حاکمیت برای حفظ ایران توجه به نیازهای فوری است:
1_گوش دادن به خواست های مردم و ایجاد تغییرات بنیادین در عرصه آزادی های اجتماعی و اقتصاد سالم و رقابتی
2_بازکردن ساختار سیاسی از انحصار شماری اندک و خاص و مشارکت دادن همه ایرانیانی که دل در گروی میهن دارند
3_مبارزه بی تعارف و واقعی با فساد از ریشه ها تا شاخه های آن، و نه تنها بسنده کردن به بریدن شاخه ها و رها کردن ریشه های اصلی
4_مبارزه با اسراف بیت المال و پول ایرانیان به هر دلیلی و برای هر نهادی از مذهبی تا فرهنگی،سیاسی،...
ایران ما کمبود ثروت و دارایی ندارد و خداوند، کشوری زرخیز به ایرانیان هدیه داده است
هر کمبودی هست، از ناشایستگی مدیران در بهره برداری از این ثروت های خدادادی است
چندان زمانی نمانده است
اگر این ناسپاسی ها سریعا پایان داده نشود، تاریخ انتقامی سخت خواهدگرفت
@Dad_ir
تنش های خیابانی پنجشنبه ۱۱ مرداد ۹۷
همزمان با فشار اقتصادی در داخل، و تهدید خارجی از سوی تیم ترامپ، نتانیاهو، بن سلمان، برای ایجاد آشوب در ایران
@Dad_ir
✍کانال #داد
🔴به نوشته گاردین، رودی جولیانی وکیل ترامپ، ۲ ماه پیش در گردهمایی #مجاهدین_خلق گفت:
اعتراضات خیابانی که در ایران اتفاق می افتد، نتیجه کار آدم های ما در آلبانی(مقر مجاهدین خلق) و بسیاری از نیروهای ما در سراسر جهان است.... سال آینده می خواهم این همایش را در تهران برگزارکنم... ما اکنون واقعا می توانیم پایان رژیم در ایران را ببینیم...❗️
این دست تهدید کهنه کاران سیاست آمریکا اگرچه بزرگنمایی نقش منافقین است تا هم دربرابر دلارهای رجوی خوش رقصی کنند، و هم با حساس کردن جمهوری اسلامی، اعتراضات را به درگیری خونین بکشانند؛ اما نمی توان از کنارآن به سادگی گذشت هنگامی که دیدیم در موعد مقرر اعلام شده ازسوی کانال های خارجی(منوتو، voa، مجاهدین، آمدنیوز...)در چند شهر ایران مردم معترض به خیابان ها ریختند؛ شیراز، کرج، اشتهارد، اراک، مشهد، اصفهان، شاهینشهر، قهدریجان، نجف آباد، اهواز، قرچک
نکته مهمی که برای داشتن تحلیل درست، نباید از آن غفلت کرد اینست که، گرچه گستره کار مزدوران بیگانه(منافقین و...)، در فضای مجازی برای تاثیر بر روندهای داخلی ایران بالاست، اما برخی مردم در شرایط شکننده اقتصادی، ناامیدی از آینده خود و آینده #اصلاحات و #مدیریت در جمهوری اسلامی و بی اعتمادی به رسانه های داخلی، گوش به فرمان تریبون های خارجی می شوند برای #سازماندهی اعتراضشان!
به راستی مقصر این تغییر گرایش دردناکم مردم کیست؟
سیاستمدارانی که با انواع فساد، ریخت و پاش و سوءمدیریت در کشور، با مردم نجیب و صبور ایران کاری کرده اند که به اشاره تریبون های مزدور خارجی به خیابان می آیند، تا دردها و مشکلات خود را در قالب چند شعار محدود و از پیش تعیین شده، فریاد کنند!
مردم ایران را دریابید و صدای تلخ بغض های فروخورده شان را بشنوید، تا دیرنشده و ایران عزیز به پرتگاه تباهی نرسیده است، در محاصره دشمنانی که چون گله گرگ مترصد حمله به گلوگاه یکپارچگی ایران و خردکردن آن هستند!
زنگ خطر اینجاست که در دور تازه اعتراضات، حضور اقشار گوناگون از کارگران، زنان و کسبه عادی تا جوانان، دانشجویان و حتا(حتی) کهنسالان، چشمگیر است!
این گسترده شدن اعتراض ها به لایه های گوناگون اجتماعی، یعنی تکانه هایی سخت که خبر از ته کشیدن کورسوی امید به حاکمیت، درنگاه بخشی از مردم عادی دارد. مقصر این ناامیدی سیاه، کسی نیست جز خود #حاکمیت با همه نهادهای ریز و درشت اقتصادی ناکارآمد، دور از شایسته سالاری، و عدالت!
سوءمدیریت و فرسودگی ذهن مدیرانی با توانایی اندک فکری، هوش و دانش پایین، باعث شده مشکلات ساده ایران به کلافی سردرگم و کور تبدیل شوند، چنانکه از هر شاخه مشکلات گذشته، امروز دهها مشکل جدید سر بر آورده و میراثی دردآور برای نسل جوان امروز باقی مانده است!
امروز جوان ایرانی می بیند و مقایسه می کند که همین مشکلات ایران، در کشورهای دیگر جهان و خاورمیانه به سادگی با خردورزی حل می شوند اما در کشور ما، با دورنگهداشتن بسیاری از نیروهای خوش فکر، شایسته و میهن دوست از نهادهای دولتی، گویی پیاده کردن راهکارهای درست برای مشکلات، آرزویی دست نیافتنی شده است!
ایرانیان با گسترش فضای مجازی، دیروز و امروز خود را با دیروز و امروز، همین کشورها و کشورک های تازه بنیان خاورمیانه مقایسه می کنند و پیاپی از خود می پرسند، "چرا و به چه تاوانی ایران ما نسبت به رقبای منطقه ای اش چنین پسرفت داشته است و کسانی که روزی، بودن در ایران برایشان آرزو بود، امروز کشور ما را با انگشت تمسخر به هم نشان می دهند و سقوط ارزش پول ملی تا نابودی منابع طبیعی، نرخ بالای مهاجرت و فرار از کشور، و فقر و توسعه نیافتگی ایران را در مقایسه با کشورهای خود به رخ جوان ایرانی می کشند!
تنها راه پیش روی حاکمیت برای حفظ ایران توجه به نیازهای فوری است:
1_گوش دادن به خواست های مردم و ایجاد تغییرات بنیادین در عرصه آزادی های اجتماعی و اقتصاد سالم و رقابتی
2_بازکردن ساختار سیاسی از انحصار شماری اندک و خاص و مشارکت دادن همه ایرانیانی که دل در گروی میهن دارند
3_مبارزه بی تعارف و واقعی با فساد از ریشه ها تا شاخه های آن، و نه تنها بسنده کردن به بریدن شاخه ها و رها کردن ریشه های اصلی
4_مبارزه با اسراف بیت المال و پول ایرانیان به هر دلیلی و برای هر نهادی از مذهبی تا فرهنگی،سیاسی،...
ایران ما کمبود ثروت و دارایی ندارد و خداوند، کشوری زرخیز به ایرانیان هدیه داده است
هر کمبودی هست، از ناشایستگی مدیران در بهره برداری از این ثروت های خدادادی است
چندان زمانی نمانده است
اگر این ناسپاسی ها سریعا پایان داده نشود، تاریخ انتقامی سخت خواهدگرفت
@Dad_ir
Forwarded from عاشقان ایران
👈اندیشه ملی که مصدق پرچمدارش بود، همواره یا خار چشم تمامیت خواهان بوده یا ایرانستیزان
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈اندیشه ملی که مصدق پرچمدارش بود، همواره یا خار چشم تمامیت خواهان بوده یا ایرانستیزان
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
👈امیدوارم این سخنان در ستایش شیوه اداره فدرالی برای ایران، از ناآگاهی باشد نه چیز دیگر
⬅️سیدمحمد #خاتمی، رهبر #اصلاح_طلبان، در دیدار با اعضای #شورای_شهر #تهران:
میزان نارضایتی شهروندان از برنامهها را به حداقل برسانید/
شورای شهر تهران، به یک #حزب، وابسته نیست و باید همه هم و غم خود را صرف حل مشکلات شهری بکند/
از اعضای شورای شهر می خواهم به مردم پاسخگو باشند و با مردم گفت و گو کنند/
شروع به کار شوراها در دولت اصلاحات یک کار بزرگ و موجب افتخار جمهوری اسلامی است/
مطلوبترین شیوه حکومت مردمی، اداره #فدرالی است، اما ما از نظر قانون اساسی نمیتوانیم فدارتیو باشیم/
انتظار این بود که #دولت و #مجلس و #شورا با هم تفاهم کنند و قانون محکمی درباره شوراها و شرح وظایف، جایگاه و اختیارات و مسؤولیتهای آن تدوین شود./
⬅️■ توضیح و انتقاد کانال عاشقان ایران:
🔹نباید #اصلاح و #اصلاحات را با اصلاح طلبان حکومتی در ایران یکی دانست. اصلاح یعنی تغییر رویه های نادرست با کمترین خسارت و هزینه و منطبق بر اصول علمی و مدیریتی. اصلاح رویه های غلط، یک الزام و باید، برای هر سیستمی در جوامع انسانی است و یک بخش مهم در علم #مدیریت به شیوه های اصلاحی می پردازد. بنابراین نباید این واژه ارزشمند علمی، به خاطر کاربرد آن از سوی یک طیف خاص از حکومت جمهوری اسلامی، دچار تحریف و دگرگونی معنا شود.
🔹اما درباره این دیدگاه آقای خاتمی که گفته اند "شیوه حکومت فدرالی، مطلوب است اما در قانون ما ممکن نیست"، باید از ایشان پرسید؛ "مطلوبیت" را با چه سنجه و معیاری اندازه گرفته اند؟ در کشوری مانند ایران با انواع تنش های سیاسی درونی، تهدیدهای فراسرزمینی و بیرونی، بحران های طبیعی و سرزمینی، مشکلات تلنبار شده که پیامد ۸۰ سال #مدیریت نادرست و نادانشی در حوزه کلان مملکت (به ویژه از دوره #پهلوی دوم تا امروز) است، به هیچ روی با #فدرالیسم قابل حل نیست بلکه فدرالیسم بدلیل محلی گرایی و ارجحیت دید استانی کوتاه مدت بر نگاه کلان و بلند مدت کشوری، میتواند مشکلات نامبرده در بالا را برای #ایران دو چندان کند.
به ویژه تجربه چند قرن اخیر ایران به روشنی نشان می دهد که هرگاه این کشور به سوی #محلی گرایی به جای #ملی گرایی رفته است، خسارت ها و آسیب های گوناگون داخلی و خارجی را برای خود زمینه سازی کرده که کمترین آن از دست دادن قلمروی سرزمینی و انسجام کشور و بازشدن راه دست درازی به #هویت_ایرانی از سوی عناصر بیگانه بوده است.
امیدوارم آقای خاتمی با بهره گیری از مشاوران خبره، میهن دوست و دلسوز کشور، که به دانش روز مدیریت در کنار سواد سیاسی، مسلط باشند از این پس سخنان سنجیده تر و پخته تری برزبان آورند و خود را شایسته نام اصلاحات نشان دهند؛ وگرنه "تکرار بی تدبیر" سخنان از پیش بسته بندی شده ای که اتفاقا مطلوب و دلخواه گروههای #قومگرا، #هویت_طلب و حتا #تجزیه_طلب (که گرچه شمار هوادارانشان در ایران اندک است اما بوقهای پر صدایی در دست دارند که پشتیبانی شان می کنند و مهم نشانشان می دهند) است، نه تنها گره ای از بستگی های #ملت ایران باز نمی کند، که خود گره کوری تازه بر سر راه آبادانی این کشور و رفاه مردمانش خواهد بود.
آقای خاتمی! اینجا #ایران است یعنی کشوری که هم هویت #ملت بودنش و هم #ملت_دولت بودنش(یعنی دولتی که منسجم بر یک ملت حکمرانی می کند) را از بیش از ۲۰ قرن (۲۰۰۰ سال) گذشته به همراه خود دارد، نه #آمریکا که ۳ قرن نیست مفهوم ملت بودن را به زور برای خود ساخته است. گاه با خون و آتش و کشتار، گاه چماق، و گاه با انواع لطایف الحیل، خود را از هیات یک جماعت "چینی بندزده" به شکل یک ملت تبدیل کرده است(استقلال آمریکا به سال ۱۷۸۳ میلادی بازمیگردد که در آن آمریکا بر طبق #معاهده_پاریس به رسمیت شناخته شد) که قدیمی ترین داشته ی هویت ملی اش، همانا #پرچم است، حال آنکه در ایران، هر گوشه خاک و تاریخ و فرهنگ و آیین هایش را که بکاوید، نشانه های روشن بیش از دو هزار ساله میابید که نشان می دهد ما از کم شمار ملت های شناسنامه دار و کهن جهانیم که هنوز
"بر همان عهد که بستیم، هستیم".
اینجا ایران است نه ایالات متحده آمریکا
✍ #ماریاه_بهمن_پور
@LoversofIRAN
کانالهای ملی و معتبری که تاکنون علیه آقای خاتمی مطلبی نمی نوشتند؛ به دلیل این خبر منتشر شده از وی، امروز واکنش های تندی نشان دادند!
امیدوارم آقای خاتمی این سخنان منتسب به خود را سریعا ردکند و در پیامی رسما موضع خود را در تایید سیستم حاکمیت مرکزی در ایران و علیه فدرالیسم و محلی گرایی درایران(که خطر قومگرایی و تجزیه طلبی را بشدت افزایش خواهدداد، باتوجه به بازیگران ایرانستیز منطقه ای و برنامه های جدی تجزیه طلبانه لابی های خارجی) روشن کنند.
بخشی از واکنش کانالهای #ملی👇
کانال آذری ها
https://t.me/ir_Azariha/7312
کانال مرکز مطالعات خلیج فارس
https://t.me/persiangulfstudies/34831
⬅️سیدمحمد #خاتمی، رهبر #اصلاح_طلبان، در دیدار با اعضای #شورای_شهر #تهران:
میزان نارضایتی شهروندان از برنامهها را به حداقل برسانید/
شورای شهر تهران، به یک #حزب، وابسته نیست و باید همه هم و غم خود را صرف حل مشکلات شهری بکند/
از اعضای شورای شهر می خواهم به مردم پاسخگو باشند و با مردم گفت و گو کنند/
شروع به کار شوراها در دولت اصلاحات یک کار بزرگ و موجب افتخار جمهوری اسلامی است/
مطلوبترین شیوه حکومت مردمی، اداره #فدرالی است، اما ما از نظر قانون اساسی نمیتوانیم فدارتیو باشیم/
انتظار این بود که #دولت و #مجلس و #شورا با هم تفاهم کنند و قانون محکمی درباره شوراها و شرح وظایف، جایگاه و اختیارات و مسؤولیتهای آن تدوین شود./
⬅️■ توضیح و انتقاد کانال عاشقان ایران:
🔹نباید #اصلاح و #اصلاحات را با اصلاح طلبان حکومتی در ایران یکی دانست. اصلاح یعنی تغییر رویه های نادرست با کمترین خسارت و هزینه و منطبق بر اصول علمی و مدیریتی. اصلاح رویه های غلط، یک الزام و باید، برای هر سیستمی در جوامع انسانی است و یک بخش مهم در علم #مدیریت به شیوه های اصلاحی می پردازد. بنابراین نباید این واژه ارزشمند علمی، به خاطر کاربرد آن از سوی یک طیف خاص از حکومت جمهوری اسلامی، دچار تحریف و دگرگونی معنا شود.
🔹اما درباره این دیدگاه آقای خاتمی که گفته اند "شیوه حکومت فدرالی، مطلوب است اما در قانون ما ممکن نیست"، باید از ایشان پرسید؛ "مطلوبیت" را با چه سنجه و معیاری اندازه گرفته اند؟ در کشوری مانند ایران با انواع تنش های سیاسی درونی، تهدیدهای فراسرزمینی و بیرونی، بحران های طبیعی و سرزمینی، مشکلات تلنبار شده که پیامد ۸۰ سال #مدیریت نادرست و نادانشی در حوزه کلان مملکت (به ویژه از دوره #پهلوی دوم تا امروز) است، به هیچ روی با #فدرالیسم قابل حل نیست بلکه فدرالیسم بدلیل محلی گرایی و ارجحیت دید استانی کوتاه مدت بر نگاه کلان و بلند مدت کشوری، میتواند مشکلات نامبرده در بالا را برای #ایران دو چندان کند.
به ویژه تجربه چند قرن اخیر ایران به روشنی نشان می دهد که هرگاه این کشور به سوی #محلی گرایی به جای #ملی گرایی رفته است، خسارت ها و آسیب های گوناگون داخلی و خارجی را برای خود زمینه سازی کرده که کمترین آن از دست دادن قلمروی سرزمینی و انسجام کشور و بازشدن راه دست درازی به #هویت_ایرانی از سوی عناصر بیگانه بوده است.
امیدوارم آقای خاتمی با بهره گیری از مشاوران خبره، میهن دوست و دلسوز کشور، که به دانش روز مدیریت در کنار سواد سیاسی، مسلط باشند از این پس سخنان سنجیده تر و پخته تری برزبان آورند و خود را شایسته نام اصلاحات نشان دهند؛ وگرنه "تکرار بی تدبیر" سخنان از پیش بسته بندی شده ای که اتفاقا مطلوب و دلخواه گروههای #قومگرا، #هویت_طلب و حتا #تجزیه_طلب (که گرچه شمار هوادارانشان در ایران اندک است اما بوقهای پر صدایی در دست دارند که پشتیبانی شان می کنند و مهم نشانشان می دهند) است، نه تنها گره ای از بستگی های #ملت ایران باز نمی کند، که خود گره کوری تازه بر سر راه آبادانی این کشور و رفاه مردمانش خواهد بود.
آقای خاتمی! اینجا #ایران است یعنی کشوری که هم هویت #ملت بودنش و هم #ملت_دولت بودنش(یعنی دولتی که منسجم بر یک ملت حکمرانی می کند) را از بیش از ۲۰ قرن (۲۰۰۰ سال) گذشته به همراه خود دارد، نه #آمریکا که ۳ قرن نیست مفهوم ملت بودن را به زور برای خود ساخته است. گاه با خون و آتش و کشتار، گاه چماق، و گاه با انواع لطایف الحیل، خود را از هیات یک جماعت "چینی بندزده" به شکل یک ملت تبدیل کرده است(استقلال آمریکا به سال ۱۷۸۳ میلادی بازمیگردد که در آن آمریکا بر طبق #معاهده_پاریس به رسمیت شناخته شد) که قدیمی ترین داشته ی هویت ملی اش، همانا #پرچم است، حال آنکه در ایران، هر گوشه خاک و تاریخ و فرهنگ و آیین هایش را که بکاوید، نشانه های روشن بیش از دو هزار ساله میابید که نشان می دهد ما از کم شمار ملت های شناسنامه دار و کهن جهانیم که هنوز
"بر همان عهد که بستیم، هستیم".
اینجا ایران است نه ایالات متحده آمریکا
✍ #ماریاه_بهمن_پور
@LoversofIRAN
کانالهای ملی و معتبری که تاکنون علیه آقای خاتمی مطلبی نمی نوشتند؛ به دلیل این خبر منتشر شده از وی، امروز واکنش های تندی نشان دادند!
امیدوارم آقای خاتمی این سخنان منتسب به خود را سریعا ردکند و در پیامی رسما موضع خود را در تایید سیستم حاکمیت مرکزی در ایران و علیه فدرالیسم و محلی گرایی درایران(که خطر قومگرایی و تجزیه طلبی را بشدت افزایش خواهدداد، باتوجه به بازیگران ایرانستیز منطقه ای و برنامه های جدی تجزیه طلبانه لابی های خارجی) روشن کنند.
بخشی از واکنش کانالهای #ملی👇
کانال آذری ها
https://t.me/ir_Azariha/7312
کانال مرکز مطالعات خلیج فارس
https://t.me/persiangulfstudies/34831
Telegram
آذری ها |Azariha
📍نقدی بر اظهارات سخیف خاتمی و تاکیدش بر فدرالیسم
آقای محمد خاتمی گفته که بهترین شیوه حکومتی،فدرالی است.
🔹این حرف نشان دهنده سطح پایین دانش سیاسی او و عدم شناخت او از ایران است.
آقای خاتمی! مشکل ایران چیست که دوایش فدرالیسم باشد؟با فدرالیسم، مشکل فساد…
آقای محمد خاتمی گفته که بهترین شیوه حکومتی،فدرالی است.
🔹این حرف نشان دهنده سطح پایین دانش سیاسی او و عدم شناخت او از ایران است.
آقای خاتمی! مشکل ایران چیست که دوایش فدرالیسم باشد؟با فدرالیسم، مشکل فساد…
♦️سیاسی
گام به گام تا فروپاشی یک سیاستمدار ایرانی
🔺توییت ها و نوشته های خواندنی و قابل تامل درباره قتلی باورنکردنی به دست #شهردار پیشین تهران، دکتر #نجفی!
رخدادی تلخ که از دیروز بسیاری از ایرانیان را در شوک فروبرده است!
یک #ایرانی نخبه که از تحصیلات درخشان در دانشگاه MIT آمریکا تا قتلی نابخردانه را در پرونده زندگی خود دارد!
سیاستمداری که در دوره وزارتش در آموزش و پرورش و بعد هم وزارت علوم کارنامه خوب و بی حاشیه ای نسبت به دیگر وزاری این دو وزارت خانه داشت،
استاد خوش اخلاق و توانای دانشگاه شریف که امروز در انتظار محاکمه خود نشسته است!
هم قطارانش او را گرفتار یک دام از پیش پهن شده امنیتی_اطلاعاتی از سوی رقیبانش برای حذف کامل این چهره سیاسی می دانند و مخالفانش، او را نماد فروپاشی، ناشایستگی و فساد جریان #اصلاحات و #کارگزارن!
هرچه باشد اگر نجفی می توانست در جایگاه پرتنش #شهردار_تهران پس از #قالیباف خوب ظاهرشود و کارنامه قابل قبول از خود برجای گذارد، میتوانست رقیب جریان #اصولگرا و حتا #اعتدالیون هوادار #روحانی باشد چون
#شهرداری_تهران در ۲ دهه گذشته سکوی پرش برای نامزدی ریاست جمهوری بوده است
@LoversofIRAN
گام به گام تا فروپاشی یک سیاستمدار ایرانی
🔺توییت ها و نوشته های خواندنی و قابل تامل درباره قتلی باورنکردنی به دست #شهردار پیشین تهران، دکتر #نجفی!
رخدادی تلخ که از دیروز بسیاری از ایرانیان را در شوک فروبرده است!
یک #ایرانی نخبه که از تحصیلات درخشان در دانشگاه MIT آمریکا تا قتلی نابخردانه را در پرونده زندگی خود دارد!
سیاستمداری که در دوره وزارتش در آموزش و پرورش و بعد هم وزارت علوم کارنامه خوب و بی حاشیه ای نسبت به دیگر وزاری این دو وزارت خانه داشت،
استاد خوش اخلاق و توانای دانشگاه شریف که امروز در انتظار محاکمه خود نشسته است!
هم قطارانش او را گرفتار یک دام از پیش پهن شده امنیتی_اطلاعاتی از سوی رقیبانش برای حذف کامل این چهره سیاسی می دانند و مخالفانش، او را نماد فروپاشی، ناشایستگی و فساد جریان #اصلاحات و #کارگزارن!
هرچه باشد اگر نجفی می توانست در جایگاه پرتنش #شهردار_تهران پس از #قالیباف خوب ظاهرشود و کارنامه قابل قبول از خود برجای گذارد، میتوانست رقیب جریان #اصولگرا و حتا #اعتدالیون هوادار #روحانی باشد چون
#شهرداری_تهران در ۲ دهه گذشته سکوی پرش برای نامزدی ریاست جمهوری بوده است
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
■خیانت در صداوسیمای #میلی، نه ملی! اگر هویت ملی و تاریخی و فرهنگی #ایران؛ متولی سختگیر داشت مانند متولیان مسایل #مذهبی، باید شبکه ۳ توبیخ میشد بابت تریبون دادن به جوانکی با چفیه قرمز؛ چه رسد به تکرار دروغ های #تجزیه_طلبان #الاحوازیه! ■شماره اعتراض به #صدا_سیما…
👈خیانت در صداوسیمای #میلی
🔶ادامه از بالا
اگر هویت ملی و تاریخی #ایران؛ متولیان سختگیری داشت مانند متولیامسایل مذهبی، باید مدیر شبکه ۳ توبیخ میشد
■شماره اعتراض به #صدا_سیما
۰۲۱۲۷۸۱ کد ۴
● نامهای ایرانی، خط قرمز هویت ملی ما
اگر #غیرت_ملی وجودداشته باشد؛ باید مدیر شبکه ۳ وادار به عذرخواهی شود و دست اندرکاران برنامه "سلام صبح بخیر" هم توبیخ شوند. پارسال هم این خواننده نادان را به #شبکه_نسیم بردند وآنجا هم درباره #نوروز، جشن ملی ایرانیان یاوه گویی کرد!
او با بی شرمی می گوید:
#همه مردم خوزستان از رهبری و ریاست جمهوری می خواهند که اسامی واقعی و اصلی #عربی به جای نامهای جعلی به شهرهای خوزستان بازگردد!
مثل
ف ل ا ح ی ه /به جای شادگان
ج ف ا ج ی ه/ به جای سوسنگرد
ا ح و ا ز ️/به جای اهواز
مجری هم به جای آنکه جلوی این سخنان زننده #ضد_ایرانی واکنش قاطع دهد و با استدلال بر سر این ادعاها بکوبد؛ قربان صدقه جوانک می رود و با ماست مالی، وعده پیگیری آینده از استاندار و کارشناسان می دهد❗️
اما پاسخ به این ادعاها:
_ 30% خوزستان #عرب هستند و نه همه خوزستان، پس از طرف همه خوزستان سخن نگو
_ از آن 30%ایرانی عرب هم بیشترشان میهن پرستند و تنها اندکی فریفته ی اندیشه #نئو_بعثی و بازماندگان #صدام هستند و از خویشتن ایرانی خویش بیگانه که نامهای اصیل ایرانی را جعلی بدانند
_ نامهای ایرانی شهرهای ما در دل تاریخ این سرزمین نوشته شده است و برای حفظ آن خونها داده شده و شناسنامه این سرزمین است پس تاریخ را #جعل نکن
همین اندازه از بی دانشی و سهل انگاری مجری برنامه پربیننده سیما و حواله دادن پاسخ به آینده، نشانه دردآوری است از #جهل_عمومی نسبت به "هویت ایرانی" و خطرات سرزمینی پیرامون ایران که حاصل خلاء ۴۰ ساله در تبلیغ هویت ملی است!
برنامه سازان سیما نمیدانند نمادهای تجزیه طلبان چیست و به آنها آنتن زنده می دهند؟
یا میدانند و عمدا چنین می کنند؟
بدبختانه، هدف و سوگیری این برنامه "وحدت اقوام ایرانی" بوده اما چنین دسته گل خرابی را به آب داده است!
باید گفت؛ تقسیم کردن ایرانیان به #اقوام و تکرار مدام این جملات؛
"ایران، رنگین کمان اقوام"
"ایران، حاصل اتحاد اقوام" و ...
که حاصلش موزاییکی و شکننده نشان دادن ایران است حرکت بسیار غلط تبلیغاتی و #ضد_منافع_ملی بود که از دوره #اصلاحات روی این نگرش کار شد، دوره احمدی_نژاد عملا بیان شد و دوره #روحانی متاسفانه اوج گرفت!
ایرانیان از هزاره های پیش، با در هم آمیختگی بسیار، تاریخ ایران را ساخته اند و اتحاد و همبستگی؛ اصل بزرگ بقایشان بوده است؛ پس این بسیار غلط است که حاکمیت، ایرانیان را مکررا به #اقوام دسته بندی کند و سپس با دادن شعارهای مثلا وحدت آمیز بخواهد این اقوام را متحد کند!
حال انکه ۸۰% ایرانیان اصلا پوشش و شکل قومی و محلی ندارند و #شهروند_ایرانی_مدرن هستند.
ایرانیان #متحد هستند اگر سیاست های غلط "کشور خراب کن" تمام شود
باید در دستور جدی به مدیران صداوسیما، همه نمادها و سخنان #تجزیه_طلبی در برنامه ها ممنوع شود و حتا بالاتر از آن، باید برای آگاهی ملت، برنامه های کارشناسی و هدفمند در ساعات پربیننده سیما پخش شود و درباره خطر #قومگرایی و #هویت_طلبی یعنی شکل پنهان تجزیه طلبی
و باید برنامه هایی برای تبلیغ درست #هویت_ملی_ایرانی و گسترس بی تعارف #ملی_گرایی ایرانی در سیما آغاز شود و این راه به اشتباه رفته چهار دهه گذشته در بی توجهی به هویت ملی؛ به سرعت تغییرکند، وگرنه ممکن است زمانی برسد که رشد اندیشه های واگرا در #خوزستان #آذربایجان #کردستان #بلوچستان قابل کنترل نباشد
#صدا_سیما #آموزش_پرورش #وزارت_ارشاد هرچه زودتر فکری به حال تبلیغ و تبیین "هویت ملی ایرانی" کند با هسته اصلی:
نژاد ایرانی(منظور نژادپرستی نیست بلکه تاکید بر اشتراکات نژادی است)
تاریخ ایرانی
فرهنگ ایرانی
زبان فارسی
(و نه تبلیغ یکجانبه مذهب به عنوان هویت ایرانی، چون مذهب یک بخش هویت است)جوری که همه ایرانیان از هر دین و مذهب و طبقه و زبان #محلی در آن بگنجند و همگی در برابر سخنان تجزیه طلبانه، به مدد اطلاعات درست درباره ملی خود، مسلح و تجهیز نشوند
وقتی دشمن پیاپی میتازد و برای پروژه #نفوذ به ارگانهای حکومتی تلاش خزنده دارد؛ دیگر سکوت و سرپوش گذاشتن بر اصل قضیه (که تاکنون در ایران چنین بوده) کاری بسیار غلط است. بی تفاوتی نسبت به این دمل چرکین، آن را به غده سرطانی لاعلاج تبدیل میکند!
به جای تکه تکه نشان دادن ایران، وظیفه صداوسیما این است که بر نمادهای یکپارچگی و تشابه ملت دست گذارد و آن را تبلیغ کند، نه تفاوت را و فاجعه تر اینکه ادعاهای دروغین تجزیه طلبها را در آنتن ملی با میلیون ها بیننده برای ملت پخش کند، بدون دادن پاسخ قاطع و روشن!
حاکمیت اگر واقعا نگران اتحاد مردم است باید توسعه و رفاه همگانی را گسترش دهد نه با مایه گذاشتن از جغرافیای ایران به واگراها باج دهد
🔶ادامه از بالا
اگر هویت ملی و تاریخی #ایران؛ متولیان سختگیری داشت مانند متولیامسایل مذهبی، باید مدیر شبکه ۳ توبیخ میشد
■شماره اعتراض به #صدا_سیما
۰۲۱۲۷۸۱ کد ۴
● نامهای ایرانی، خط قرمز هویت ملی ما
اگر #غیرت_ملی وجودداشته باشد؛ باید مدیر شبکه ۳ وادار به عذرخواهی شود و دست اندرکاران برنامه "سلام صبح بخیر" هم توبیخ شوند. پارسال هم این خواننده نادان را به #شبکه_نسیم بردند وآنجا هم درباره #نوروز، جشن ملی ایرانیان یاوه گویی کرد!
او با بی شرمی می گوید:
#همه مردم خوزستان از رهبری و ریاست جمهوری می خواهند که اسامی واقعی و اصلی #عربی به جای نامهای جعلی به شهرهای خوزستان بازگردد!
مثل
ف ل ا ح ی ه /به جای شادگان
ج ف ا ج ی ه/ به جای سوسنگرد
ا ح و ا ز ️/به جای اهواز
مجری هم به جای آنکه جلوی این سخنان زننده #ضد_ایرانی واکنش قاطع دهد و با استدلال بر سر این ادعاها بکوبد؛ قربان صدقه جوانک می رود و با ماست مالی، وعده پیگیری آینده از استاندار و کارشناسان می دهد❗️
اما پاسخ به این ادعاها:
_ 30% خوزستان #عرب هستند و نه همه خوزستان، پس از طرف همه خوزستان سخن نگو
_ از آن 30%ایرانی عرب هم بیشترشان میهن پرستند و تنها اندکی فریفته ی اندیشه #نئو_بعثی و بازماندگان #صدام هستند و از خویشتن ایرانی خویش بیگانه که نامهای اصیل ایرانی را جعلی بدانند
_ نامهای ایرانی شهرهای ما در دل تاریخ این سرزمین نوشته شده است و برای حفظ آن خونها داده شده و شناسنامه این سرزمین است پس تاریخ را #جعل نکن
همین اندازه از بی دانشی و سهل انگاری مجری برنامه پربیننده سیما و حواله دادن پاسخ به آینده، نشانه دردآوری است از #جهل_عمومی نسبت به "هویت ایرانی" و خطرات سرزمینی پیرامون ایران که حاصل خلاء ۴۰ ساله در تبلیغ هویت ملی است!
برنامه سازان سیما نمیدانند نمادهای تجزیه طلبان چیست و به آنها آنتن زنده می دهند؟
یا میدانند و عمدا چنین می کنند؟
بدبختانه، هدف و سوگیری این برنامه "وحدت اقوام ایرانی" بوده اما چنین دسته گل خرابی را به آب داده است!
باید گفت؛ تقسیم کردن ایرانیان به #اقوام و تکرار مدام این جملات؛
"ایران، رنگین کمان اقوام"
"ایران، حاصل اتحاد اقوام" و ...
که حاصلش موزاییکی و شکننده نشان دادن ایران است حرکت بسیار غلط تبلیغاتی و #ضد_منافع_ملی بود که از دوره #اصلاحات روی این نگرش کار شد، دوره احمدی_نژاد عملا بیان شد و دوره #روحانی متاسفانه اوج گرفت!
ایرانیان از هزاره های پیش، با در هم آمیختگی بسیار، تاریخ ایران را ساخته اند و اتحاد و همبستگی؛ اصل بزرگ بقایشان بوده است؛ پس این بسیار غلط است که حاکمیت، ایرانیان را مکررا به #اقوام دسته بندی کند و سپس با دادن شعارهای مثلا وحدت آمیز بخواهد این اقوام را متحد کند!
حال انکه ۸۰% ایرانیان اصلا پوشش و شکل قومی و محلی ندارند و #شهروند_ایرانی_مدرن هستند.
ایرانیان #متحد هستند اگر سیاست های غلط "کشور خراب کن" تمام شود
باید در دستور جدی به مدیران صداوسیما، همه نمادها و سخنان #تجزیه_طلبی در برنامه ها ممنوع شود و حتا بالاتر از آن، باید برای آگاهی ملت، برنامه های کارشناسی و هدفمند در ساعات پربیننده سیما پخش شود و درباره خطر #قومگرایی و #هویت_طلبی یعنی شکل پنهان تجزیه طلبی
و باید برنامه هایی برای تبلیغ درست #هویت_ملی_ایرانی و گسترس بی تعارف #ملی_گرایی ایرانی در سیما آغاز شود و این راه به اشتباه رفته چهار دهه گذشته در بی توجهی به هویت ملی؛ به سرعت تغییرکند، وگرنه ممکن است زمانی برسد که رشد اندیشه های واگرا در #خوزستان #آذربایجان #کردستان #بلوچستان قابل کنترل نباشد
#صدا_سیما #آموزش_پرورش #وزارت_ارشاد هرچه زودتر فکری به حال تبلیغ و تبیین "هویت ملی ایرانی" کند با هسته اصلی:
نژاد ایرانی(منظور نژادپرستی نیست بلکه تاکید بر اشتراکات نژادی است)
تاریخ ایرانی
فرهنگ ایرانی
زبان فارسی
(و نه تبلیغ یکجانبه مذهب به عنوان هویت ایرانی، چون مذهب یک بخش هویت است)جوری که همه ایرانیان از هر دین و مذهب و طبقه و زبان #محلی در آن بگنجند و همگی در برابر سخنان تجزیه طلبانه، به مدد اطلاعات درست درباره ملی خود، مسلح و تجهیز نشوند
وقتی دشمن پیاپی میتازد و برای پروژه #نفوذ به ارگانهای حکومتی تلاش خزنده دارد؛ دیگر سکوت و سرپوش گذاشتن بر اصل قضیه (که تاکنون در ایران چنین بوده) کاری بسیار غلط است. بی تفاوتی نسبت به این دمل چرکین، آن را به غده سرطانی لاعلاج تبدیل میکند!
به جای تکه تکه نشان دادن ایران، وظیفه صداوسیما این است که بر نمادهای یکپارچگی و تشابه ملت دست گذارد و آن را تبلیغ کند، نه تفاوت را و فاجعه تر اینکه ادعاهای دروغین تجزیه طلبها را در آنتن ملی با میلیون ها بیننده برای ملت پخش کند، بدون دادن پاسخ قاطع و روشن!
حاکمیت اگر واقعا نگران اتحاد مردم است باید توسعه و رفاه همگانی را گسترش دهد نه با مایه گذاشتن از جغرافیای ایران به واگراها باج دهد
Forwarded from عاشقان ایران
👈اندیشه ملی که مصدق پرچمدارش بود، همواره یا خار چشم تمامیت خواهان بوده یا ایرانستیزان
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
💫✨عباس میرزای قاجار؛ ولیعهدی پیشرو و وطنپرست که نماند تا شاهد پیشرفت ایران باشد
✍دکتر #افشین_جعفرزاده
(به بهانه بازدید از موزه آستان قدس رضوی مشهد و سنگ مزار عباس میرزا)
✴️ #عباس_میرزا ولیعهدی پیشرو و روشنفکر بود که افسوس در ۴۶ سالگی درگذشت و نماند تا شاهد کنش های اصلاح گرایانه اش باشد. او دست پرورده #قائم_مقام و پدرش بود و در این مکتب بود که #امیر_کبیر تربیت یافت.
#اصلاحات عباس میرزا در زمان صدارتش هرچند عمدتا محدود به ایالت #آذربایجان بود اما گام نخست برای خروج ایران از انزوا و عقب ماندگی محسوب میشد. گامی که پس از او افرادی چون امیرکبیر که در دستگاه عباس میرزا پرورش یافته بودند، آن را ادامه دادند.
با این حال اصلاحات عباس میرزا در عرصههای مختلف از بسیاری جهات با شکست مواجه شد تا او همانگونه که به عنوان آغازگر اصلاحات و بانی نظام جدید در ایران لقب گرفته عنوان اصلاح گر ناکام را هم از آن خود کند. ولیعهدی و شاهزاده ای که سرانجام در ۴۶ سالگی بر اثر بیماری درگذشت.
شاید اگر می ماند ایران شاهد زمامداری چون "می ایجی" در #ژاپن بود که سالها بعد معمار اصلاحات ژاپن شد.
عباس میرزا در سیستم دیوانی کوچک ولایتعهدی خود در ایالت آذربایجان مشاوران لایق و اطرافیان کار آزموده بسیار داشت و اگر روزگار به او فرصتی برای پادشاهی میداد چه بسا ایران رنگ و رویی دیگر مییافت. اندیشه تجدد و خیزش به سوی پیشرفت علمی و صنعتی در ذهن او جایگاهی ژرف داشت و تا اندازهای به عمل نیز رسیده بود.
او با هوشمندی نسبت به عقب ماندگی ایران عصر خود آگاه بود پس دانش آموزانی را به #اروپا فرستاد و سعی کرد نظام دیوانی و اداری و #ارتش ایران را مدرن کند. ایراندوستی او در جنگهای نافرجام با #روسیه نیز در میان ایرانیان محبوبیتی فراوان به او بخشیده بود جاذبهای شخصی که افسوس مرگ ناهنگام او را بیشتر میکرد.
یادمان باشد او پانزده سال و در دو دوره در مقابل امپراتوری مقتدر روسیه ایستادگی کرد و همگام با برادرش، سه بار سپاه #عثمانی را که در توهم ضعف ایران پس از متارکه #گلستان بود منکوب کرد.
جنگهای دراز مدت ایران و #روس هرچند آسیبهای جبران ناپذیری برای ایران داشت و بخشهای وسیعی از خاک کشور را از ایران جدا ساخت اما این (پیامد) را داشت که عباس میرزا با کاستیها و عقبماندگیهای جامعه ایرانی در برابر جهان مدرن آشنا شود و عزم او را برای آغاز اصلاحات و تجددگرایی جزمتر کند. اصلاحاتی که با محوریت ایالت آذربایجان در ابعاد مختلف نظامی، اقتصادی، فرهنگی و علمی آغاز شد.
کنش های اصلاحگرایانه عباسمیرزا در داخل کشور از چندسو با مخالفت روبهرو شد. از طرفی شاهزادگان و درباریانی بودند که عباسمیرزا بخشی از مواجبشان را برای تامین هزینه اصلاحات خویش قطع کرده بود. از سویی دیگر تعدادی از فرماندهان سپاه پیشین که آموزشهای نوین نظامی و تغییر سبک لشکرداری را بر نمیتابیدند همراه با رهبران ایلات و عشایری که با ایجاد #ارتش_نوین قدرت خود را در معرض خطر میدیدند، در تلاش برآمدند تا #فتحعلی_شاه را نسبت به اصلاحات بدگمان کنند.
این مخالفتها هرچند به دلیل علاقه شاه به ولیعهد نتوانست قدرت عباسمیرزا را به خطر اندازد اما در نهایت سبب شد تا برنامههای اصلاحی او تنها محدود به ایالت آذربایجان بماند و از مرزهای این ایالت فراتر نرود.
نام و یادش مانا باد. /@Ir_Azariha/
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
✍دکتر #افشین_جعفرزاده
(به بهانه بازدید از موزه آستان قدس رضوی مشهد و سنگ مزار عباس میرزا)
✴️ #عباس_میرزا ولیعهدی پیشرو و روشنفکر بود که افسوس در ۴۶ سالگی درگذشت و نماند تا شاهد کنش های اصلاح گرایانه اش باشد. او دست پرورده #قائم_مقام و پدرش بود و در این مکتب بود که #امیر_کبیر تربیت یافت.
#اصلاحات عباس میرزا در زمان صدارتش هرچند عمدتا محدود به ایالت #آذربایجان بود اما گام نخست برای خروج ایران از انزوا و عقب ماندگی محسوب میشد. گامی که پس از او افرادی چون امیرکبیر که در دستگاه عباس میرزا پرورش یافته بودند، آن را ادامه دادند.
با این حال اصلاحات عباس میرزا در عرصههای مختلف از بسیاری جهات با شکست مواجه شد تا او همانگونه که به عنوان آغازگر اصلاحات و بانی نظام جدید در ایران لقب گرفته عنوان اصلاح گر ناکام را هم از آن خود کند. ولیعهدی و شاهزاده ای که سرانجام در ۴۶ سالگی بر اثر بیماری درگذشت.
شاید اگر می ماند ایران شاهد زمامداری چون "می ایجی" در #ژاپن بود که سالها بعد معمار اصلاحات ژاپن شد.
عباس میرزا در سیستم دیوانی کوچک ولایتعهدی خود در ایالت آذربایجان مشاوران لایق و اطرافیان کار آزموده بسیار داشت و اگر روزگار به او فرصتی برای پادشاهی میداد چه بسا ایران رنگ و رویی دیگر مییافت. اندیشه تجدد و خیزش به سوی پیشرفت علمی و صنعتی در ذهن او جایگاهی ژرف داشت و تا اندازهای به عمل نیز رسیده بود.
او با هوشمندی نسبت به عقب ماندگی ایران عصر خود آگاه بود پس دانش آموزانی را به #اروپا فرستاد و سعی کرد نظام دیوانی و اداری و #ارتش ایران را مدرن کند. ایراندوستی او در جنگهای نافرجام با #روسیه نیز در میان ایرانیان محبوبیتی فراوان به او بخشیده بود جاذبهای شخصی که افسوس مرگ ناهنگام او را بیشتر میکرد.
یادمان باشد او پانزده سال و در دو دوره در مقابل امپراتوری مقتدر روسیه ایستادگی کرد و همگام با برادرش، سه بار سپاه #عثمانی را که در توهم ضعف ایران پس از متارکه #گلستان بود منکوب کرد.
جنگهای دراز مدت ایران و #روس هرچند آسیبهای جبران ناپذیری برای ایران داشت و بخشهای وسیعی از خاک کشور را از ایران جدا ساخت اما این (پیامد) را داشت که عباس میرزا با کاستیها و عقبماندگیهای جامعه ایرانی در برابر جهان مدرن آشنا شود و عزم او را برای آغاز اصلاحات و تجددگرایی جزمتر کند. اصلاحاتی که با محوریت ایالت آذربایجان در ابعاد مختلف نظامی، اقتصادی، فرهنگی و علمی آغاز شد.
کنش های اصلاحگرایانه عباسمیرزا در داخل کشور از چندسو با مخالفت روبهرو شد. از طرفی شاهزادگان و درباریانی بودند که عباسمیرزا بخشی از مواجبشان را برای تامین هزینه اصلاحات خویش قطع کرده بود. از سویی دیگر تعدادی از فرماندهان سپاه پیشین که آموزشهای نوین نظامی و تغییر سبک لشکرداری را بر نمیتابیدند همراه با رهبران ایلات و عشایری که با ایجاد #ارتش_نوین قدرت خود را در معرض خطر میدیدند، در تلاش برآمدند تا #فتحعلی_شاه را نسبت به اصلاحات بدگمان کنند.
این مخالفتها هرچند به دلیل علاقه شاه به ولیعهد نتوانست قدرت عباسمیرزا را به خطر اندازد اما در نهایت سبب شد تا برنامههای اصلاحی او تنها محدود به ایالت آذربایجان بماند و از مرزهای این ایالت فراتر نرود.
نام و یادش مانا باد. /@Ir_Azariha/
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
🔻خبر دیشب، عدم همرایی جبهه اصلاحطلبان برای حمایت از یک کاندیدا در انتخابات، را باید به فال نیک گرفت در مسیر حرکت جامعه مدنی به سوی #گفتمان_ملی
⬅️اینکه #جبهه_اصلاحات در این دوره نتوانست هیچ کاندیدایی را معرفی کند، به فال نیک بگیریم چون دیباچه ای شد بر تعیین تکلیف #جامعه_مدنی_ایران که بارها گروههای مختلف خواستند از حرکت بیاستد. مفهوم #اصلاحات که در ادبیات مدیریتی جهان، مساوی بهبود و بهینه سازی سیستم ها با کمترین هزینه مادی، معنوی و انسانی است را مساوی اصلاح-طلبان که مجموعه گروههای سیاسی هستند نگیریم. واژه اصلاحات در #ایران باید از زیر سایه سنگین "اصلاحطلبان" بیرون آید چون هر جامعه روبه رشدی نیاز به اصلاح و بهبود پیوسته دارد و این اصل مدیریتی لازمه زیست بشر متمدن است. بدون شک این فرصتی است تا جامعه مدنی ایران با گفتمان #ملی پیوند بخورد
👈در اینباره، خلاصه یادداشت مسعود سالاری، تحلیلگر سیاسی، از کانال "راهبرد" @javadrooh :
➖جامعه ایران در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ مستقل از احزاب تصمیم میگیرد.
جامعه مدنی و جنبش مدنی ایران مساوی اصلاح طلبان نیست.
✍بیش از دو دهه، دوگانه اصلاحطلب/اصولگرا در سپهر سیاسی ایران سایه افکنده است. حال اینکه هیچگاه برای مردم نه این، تعیینکننده بوده و نه آن؛ بلکه همیشه این جامعه مدنی ایران است که با حضور یا عدم حضور نمایندگان این دو جریان در قدرت، تعیینکننده بوده. ازاینرو کنش سیاسی مردم و کنشگران اجتماعی را نباید فقط در این دوگانه ارزیابی کرد.
✍در جنبش سال۷۶ که در آن مردانی در قوای مجریه و دو سال بعد هم در قوه مقننه حضور پیدا کردند که عمدتاً از داخل نظام سیاسی کشور جوشیده بودند، متوجه تمایلات اجتماعی به اصلاح شرایط جامعه ایران شدند که بعدها به اصلاحطلبان معروف شدند، با همین نام و اتیکت طرفدارانی پیدا کردند، احزابی را تشکیل دادند و تلاش برای تحقق مطالبات اجتماعی را رسالت خود قرار دادند. اینها امروزه جبهه اصلاحطلبان را تشکیل میدهند.
✍میتوان جبهه اصلاحطلبان را در داخل "پهنه جنبش مدنی ایران" دید؛ اما هیچگاه نمیتوان "پهنه جامعه مدنی" ایران را محدود به حضور و نفوذ اصلاحطلبان دانست.
✍ اصلاح، مطالبه جامعه مدنی ایران است و اصلاحگری اهتمام جبهه اصلاحطلبان. اصلاحات میثاق جامعه مدنی و احزاب اصلاحطلب است. بنابراین باید اصلاح را مطالبه اولی، و اهتمام و مأموریت دومی قلمداد کرد [اگرچه اصلاح طلبان به این ماموریت پایبند نبودند و به انحراف رفتند]
✍ امروز که هیچیک از کاندیداهای مورد اجماع جبهه اصلاحطلبان در رقابت انتخاباتی حضور ندارند، بدیهی است که این جبهه اعلام کند که در رقابت این دوره کاندیدایی ندارد و نمیتواند جامعه مدنی را برای انجام اصلاحات نمایندگی کند
✍ اما این بدان معنا نیست که پهنه وسیعتر جامعه مدنی نتواند برای خود نمایندهای خارج از این چارچوب برگزیند و حتی از میان کاندیداهای حاضر نمایندهای را بر نکشد و اعضای احزاب اصلاحطلب و سمپاتهای آنان که از اعضای جامعه مدنی هستند خلاف تمایل و جهت جامعه حرکت کنند.
✍ یادمان باشد در سال ۷۶ شخص خاصی نبود که "جنبش دوم خرداد را بهوجود آورد؛ بلکه این #جامعه_مدنی بود که جنبش دوم خرداد را بهوجود آورد و نماینده خود را برکشید و در رقابت انتخاباتی بر نماینده مورد حمایت تمامیتخواه پیروز کرد.
✍ بسیاری در تکرار جنبش دومخرداد ۷۶ به تغییر شرایط و تفاوت اتمسفر اجتماعی حاکم در این زمان با ۷۶ اشاره میکنند.
در پاسخ آنها باید گفت که اگر بپذیریم که جنبش اجتماعی در یک روند تاریخی و در بستر تحولات دیالکتیکی شکل میگیرد و هرگاه ضرورتی بهوجود آید بالندگی خود را بروز میدهد؛ جنبش دومخرداد هم توسط جامعه مدنی و بنا بر ضرورت اجتماعی شکل گرفت.
✍ در همان زمان هم عوامل برانگیزانندهای وجود داشت که جملگی آن عوامل در نهایت یک پیام داشتند و آن نگرانی از عدم توجه حاکمیت به تمایل اکثریت جامعه مبنی بر پرهیز از انزوای بینالمللی (با مسیری که تمامیتخواهان برای آینده کشور ترسیم میکردند) بود که امروز همان نگرانی و همان تفاوت مسیر بهعنوان یک ضرورت هست. ولو اینکه عوامل برانگیزاننده شکلا متفاوت باشند.
✍ کمااینکه با پشت سر گذاشتن غفلت از ورود کشور به همان مسیر متفاوتی که در سال ۸۴ پیش آمد در سالهای ۹۲ و ۹۶ جامعه از طریق حمایت از همسویان حاضر در رقابت انتخاباتی، اجازه نداد آن تفاوت مسیر ادامه یابد. جامعه مدنی تفاوت مسیر انزواطلبی تمامیتخواهان با خود را، خط قرمز خود قرار داده است.
✍ امروز هم همان جامعه مدنی و اما با اندوختهی بیش از دو دهه تجربه کنشگری و پختگی افزونتر، و دامنه فراگیری وسیعتر، و نخبگان بیشتر، و جریانها و تشکلات مدنی متکثر ولو ثبتنشده، که ضرورت جلوگیری از انحراف مسیر آینده کشور در پیش است چرا نتواند باز نماینده خود را بر کشد؟
💌عاشقان ایران
@LoversofIRAN
⬅️اینکه #جبهه_اصلاحات در این دوره نتوانست هیچ کاندیدایی را معرفی کند، به فال نیک بگیریم چون دیباچه ای شد بر تعیین تکلیف #جامعه_مدنی_ایران که بارها گروههای مختلف خواستند از حرکت بیاستد. مفهوم #اصلاحات که در ادبیات مدیریتی جهان، مساوی بهبود و بهینه سازی سیستم ها با کمترین هزینه مادی، معنوی و انسانی است را مساوی اصلاح-طلبان که مجموعه گروههای سیاسی هستند نگیریم. واژه اصلاحات در #ایران باید از زیر سایه سنگین "اصلاحطلبان" بیرون آید چون هر جامعه روبه رشدی نیاز به اصلاح و بهبود پیوسته دارد و این اصل مدیریتی لازمه زیست بشر متمدن است. بدون شک این فرصتی است تا جامعه مدنی ایران با گفتمان #ملی پیوند بخورد
👈در اینباره، خلاصه یادداشت مسعود سالاری، تحلیلگر سیاسی، از کانال "راهبرد" @javadrooh :
➖جامعه ایران در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ مستقل از احزاب تصمیم میگیرد.
جامعه مدنی و جنبش مدنی ایران مساوی اصلاح طلبان نیست.
✍بیش از دو دهه، دوگانه اصلاحطلب/اصولگرا در سپهر سیاسی ایران سایه افکنده است. حال اینکه هیچگاه برای مردم نه این، تعیینکننده بوده و نه آن؛ بلکه همیشه این جامعه مدنی ایران است که با حضور یا عدم حضور نمایندگان این دو جریان در قدرت، تعیینکننده بوده. ازاینرو کنش سیاسی مردم و کنشگران اجتماعی را نباید فقط در این دوگانه ارزیابی کرد.
✍در جنبش سال۷۶ که در آن مردانی در قوای مجریه و دو سال بعد هم در قوه مقننه حضور پیدا کردند که عمدتاً از داخل نظام سیاسی کشور جوشیده بودند، متوجه تمایلات اجتماعی به اصلاح شرایط جامعه ایران شدند که بعدها به اصلاحطلبان معروف شدند، با همین نام و اتیکت طرفدارانی پیدا کردند، احزابی را تشکیل دادند و تلاش برای تحقق مطالبات اجتماعی را رسالت خود قرار دادند. اینها امروزه جبهه اصلاحطلبان را تشکیل میدهند.
✍میتوان جبهه اصلاحطلبان را در داخل "پهنه جنبش مدنی ایران" دید؛ اما هیچگاه نمیتوان "پهنه جامعه مدنی" ایران را محدود به حضور و نفوذ اصلاحطلبان دانست.
✍ اصلاح، مطالبه جامعه مدنی ایران است و اصلاحگری اهتمام جبهه اصلاحطلبان. اصلاحات میثاق جامعه مدنی و احزاب اصلاحطلب است. بنابراین باید اصلاح را مطالبه اولی، و اهتمام و مأموریت دومی قلمداد کرد [اگرچه اصلاح طلبان به این ماموریت پایبند نبودند و به انحراف رفتند]
✍ امروز که هیچیک از کاندیداهای مورد اجماع جبهه اصلاحطلبان در رقابت انتخاباتی حضور ندارند، بدیهی است که این جبهه اعلام کند که در رقابت این دوره کاندیدایی ندارد و نمیتواند جامعه مدنی را برای انجام اصلاحات نمایندگی کند
✍ اما این بدان معنا نیست که پهنه وسیعتر جامعه مدنی نتواند برای خود نمایندهای خارج از این چارچوب برگزیند و حتی از میان کاندیداهای حاضر نمایندهای را بر نکشد و اعضای احزاب اصلاحطلب و سمپاتهای آنان که از اعضای جامعه مدنی هستند خلاف تمایل و جهت جامعه حرکت کنند.
✍ یادمان باشد در سال ۷۶ شخص خاصی نبود که "جنبش دوم خرداد را بهوجود آورد؛ بلکه این #جامعه_مدنی بود که جنبش دوم خرداد را بهوجود آورد و نماینده خود را برکشید و در رقابت انتخاباتی بر نماینده مورد حمایت تمامیتخواه پیروز کرد.
✍ بسیاری در تکرار جنبش دومخرداد ۷۶ به تغییر شرایط و تفاوت اتمسفر اجتماعی حاکم در این زمان با ۷۶ اشاره میکنند.
در پاسخ آنها باید گفت که اگر بپذیریم که جنبش اجتماعی در یک روند تاریخی و در بستر تحولات دیالکتیکی شکل میگیرد و هرگاه ضرورتی بهوجود آید بالندگی خود را بروز میدهد؛ جنبش دومخرداد هم توسط جامعه مدنی و بنا بر ضرورت اجتماعی شکل گرفت.
✍ در همان زمان هم عوامل برانگیزانندهای وجود داشت که جملگی آن عوامل در نهایت یک پیام داشتند و آن نگرانی از عدم توجه حاکمیت به تمایل اکثریت جامعه مبنی بر پرهیز از انزوای بینالمللی (با مسیری که تمامیتخواهان برای آینده کشور ترسیم میکردند) بود که امروز همان نگرانی و همان تفاوت مسیر بهعنوان یک ضرورت هست. ولو اینکه عوامل برانگیزاننده شکلا متفاوت باشند.
✍ کمااینکه با پشت سر گذاشتن غفلت از ورود کشور به همان مسیر متفاوتی که در سال ۸۴ پیش آمد در سالهای ۹۲ و ۹۶ جامعه از طریق حمایت از همسویان حاضر در رقابت انتخاباتی، اجازه نداد آن تفاوت مسیر ادامه یابد. جامعه مدنی تفاوت مسیر انزواطلبی تمامیتخواهان با خود را، خط قرمز خود قرار داده است.
✍ امروز هم همان جامعه مدنی و اما با اندوختهی بیش از دو دهه تجربه کنشگری و پختگی افزونتر، و دامنه فراگیری وسیعتر، و نخبگان بیشتر، و جریانها و تشکلات مدنی متکثر ولو ثبتنشده، که ضرورت جلوگیری از انحراف مسیر آینده کشور در پیش است چرا نتواند باز نماینده خود را بر کشد؟
💌عاشقان ایران
@LoversofIRAN
⬅️عکس چپ:
تصویر هنگام آبرسانی به یکی از روستاهای دشتآزادگان/از برگه صادق شاهوارپور/
۶۶۰ روستا در خوزستان لولهکشی آب ندارند و تنها ۷۸ تانکر کل روستاهای استان را آبرسانی میکنند!
➡️عکس راست:
پس از انتشار فیلمی از گلایه و گریه دختر بچه سیستان و بلوچستانی از کم آبی در منطقه خود، خدمات #آبرسانی توسط نیروی زمینی #ارتش در مناطق روستایی استان #سيستان_بلوچستان انجام شد.
📌 #ارتش_قهرمان
تیپ ۱۸۸ و۱۵۸نیروی زمینی روزانه پنج تانکر پنج هزار لیتری به مناطق روستایی بخش #هیرمند شهرستان زابل آبرسانی انجام میدهند. تیپ۱۸۸ و۱۵۸نیروی زمینی ارتش، خدمات #پزشکی و #درمانی هم به مردم مناطق روستایی شهرستان #زاهدان #زابل #خاش ارائه میکند.
🆘 #اصلاح و #مدیریت بهینه سازی چیست؟
#اصلاحات واقعی این بود که از۱۳۶۸ که جنگ تحمیلی اهریمنان علیه #ایران عزیز به پایان رسید، تا امروز ۳۲ سال زمان بود برای اصلاح کامل و اساسی ساختار آبرسانی جنوب غرب، جنوب شرق، مرکز ایران #خوزستان #یزد #سیستان #بلوچستان #هرمزگان #کرمان
تا با نگاهی کل نگر و ملی به منافع پایدار همه مردم "طرح بهینه آبرسانی" عادلانه باشد
وصنایع و کشاورزی با پراکندگی غلط پیاده نشود
تصویر هنگام آبرسانی به یکی از روستاهای دشتآزادگان/از برگه صادق شاهوارپور/
۶۶۰ روستا در خوزستان لولهکشی آب ندارند و تنها ۷۸ تانکر کل روستاهای استان را آبرسانی میکنند!
➡️عکس راست:
پس از انتشار فیلمی از گلایه و گریه دختر بچه سیستان و بلوچستانی از کم آبی در منطقه خود، خدمات #آبرسانی توسط نیروی زمینی #ارتش در مناطق روستایی استان #سيستان_بلوچستان انجام شد.
📌 #ارتش_قهرمان
تیپ ۱۸۸ و۱۵۸نیروی زمینی روزانه پنج تانکر پنج هزار لیتری به مناطق روستایی بخش #هیرمند شهرستان زابل آبرسانی انجام میدهند. تیپ۱۸۸ و۱۵۸نیروی زمینی ارتش، خدمات #پزشکی و #درمانی هم به مردم مناطق روستایی شهرستان #زاهدان #زابل #خاش ارائه میکند.
🆘 #اصلاح و #مدیریت بهینه سازی چیست؟
#اصلاحات واقعی این بود که از۱۳۶۸ که جنگ تحمیلی اهریمنان علیه #ایران عزیز به پایان رسید، تا امروز ۳۲ سال زمان بود برای اصلاح کامل و اساسی ساختار آبرسانی جنوب غرب، جنوب شرق، مرکز ایران #خوزستان #یزد #سیستان #بلوچستان #هرمزگان #کرمان
تا با نگاهی کل نگر و ملی به منافع پایدار همه مردم "طرح بهینه آبرسانی" عادلانه باشد
وصنایع و کشاورزی با پراکندگی غلط پیاده نشود