لوح ساده✌️✌️
309 subscribers
11.2K photos
841 videos
426 files
2.23K links
Download Telegram
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی

#انواع_تضاد

❇️ تضاد دو جور داريم

◀️ ١- تضاد ظاهرى:
با شنيدن اين واژه ها برعكسشان قابل حدس است و هميشه و همه جا متضادند.
مانند:
آب و آتش
زشت و زيبا
كوتاه و بلند

و نيز دوست و دشمن در اين شعر
هزار دشمنم ار مى كنند قصد هلاك
گرَم تو دوستى از دشمنان ندارم باك

◀️ ٢- تضاد باطنى: دو واژه كه خارج از شعر تضادى ندارند اما در شعر جورى به كار رفته اند كه انگار دارند با چيزى مقايسه مى شوند و با آن مخالفت دارند.
مانند مگس و سيمرغ در اين شعر:
مگسا عرصه سيمرغ نه جولانگه توست...

يا جادو و هنر در اين شعر:
هنر خوار شد جادويى ارجمند...

https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی

✳️ لغات اضداد

❇️ اضداد به کلماتی گفته می‌شود که دارای دو معنی متضاد هستند. در فارسی «فراز» مثالی از اضداد است که هم‌معنی باز می‌دهد و هم بسته.

◀️ لغات اضداد ؛ کلمه هایی هستند که بر دو معنی متضاد دلالت دارند، چون : ضد بمعنی همتا و ناهمتا. (از اقرب الموارد). فلان لغت ازاضداد است ، یعنی دارای دو معنی است که هر یک ضد دیگری است ، مانند: فراز کردن که بمعنی بستن و گشودن است و بیع که بمعنی خرید و فروش است ، و قرء که هم بر پاکی (طهر) و هم بر ناپاکی (بی نمازی ، حیض ) دلالت دارد، و ظن که به دو معنی گمان و یقین است ، و خفیه که بر نهان و آشکار هر دو دلالت دارد و جز اینها. (یادداشت مؤلف ). و صاحب نشوءاللغه گوید: در اضداد مشابهت و مجانست میان دو لفظ هست ولی معنی آنها مخالف یکدیگر است. (از نشوءاللغة ص 138).

کتاب اضداد در لغت ، تألیف ابوحاتم سجستانی درباره ٔ لغات اضداد است.

https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی

✳️ وند‌هايي كه صفت نسبي مي‌سازند:

1) ي: ايراني، دمدمي، دمپايي، خودي، استانداري، دوراهي، صدتايي، شيري، خانگي.

2) ين: نمكين، زريّن، نوين، پشمين، آهنين، راستين، چركين.

3) ينه: پشمينه، دوشينه، ديرينه، كمينه، سيمينه، پسينه، زرينه.

4) ه: هرروزه، دوباره، يك‌شبه، ريزه، نصفه، زيره، نبرده.

5) گان: گروگان، بازرگان (بازارگان)، رايگان(راهگان)، هزارگان، مهرگان.

6) كي: آبكي، شُل‌شُلكي، دروغكي، دزدكي، پولكي، طفلكي.

7) انه: دخترانه، پدرانه، دليرانه، زيركانه، رندانه، خيرخواهانه، موذيانه.

8) اني: خسرواني، روحاني، كياني، جسماني، عصباني، نوراني، طولاني.

9) گانه: دوگانه، جداگانه، چندگانه، دهگانه.

10) و یا (او): ترسو، اخمو، شكمو، غرغرو، نق‌نقو، هندو.

https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی

✳️ مطابقت پیدا کردن نغمه واژه ها با مفهوم شان

❇️ بعضی از واژه‌هایی که نغمۀ آن‌ها با مفهومشان مطابقت نداشته، در طی زمان تغییراتی یافته‌ و مطابقتی میان لفظ و مفهوم به‌وجود آمده‌است. این تغییرات [یا] در معنی است یا در لفظ.

◀️ ۱. تغییر در معنی: واژۀ «قالتاق» تلفظی ناخوش دارد. معنی آن در اصل «زین اسب» بوده و با تلفظ آن ناسازگار و، به همین دلیل، این واژه تغییر معنی داده‌است (به‌معنی زرنگ، ناباب، ... و فریبکار). «قاراشمیش» به‌معنی مخلوط است و آمیخته، اما برای مطابقت یافتن با تلفظ ناخوشِ آن بار عاطفی منفی گرفته و به‌معنی شلوغ و بی‌نظم به‌کار می‌رود.

◀️ ۲.تغییر در لفظ: مفهوم واژهٔ مخمل زیباست، اما تلفظ اصلی آن «مُخمَل» است که ناخوش است؛ لذا، فارسی‌زبانان ضمه را تبدیل به فتحه (مَخمَل) کرده‌اند و موسیقی واژه خوش شده‌است. برعکس، «هِزَبْر»، به‌معنی شیر، برای این‌که قدرت و صلابتِ شیر را بهتر برساند، به «هُزَبر» تبدیل شده‌است.

❇️ برگرفته از: تقی وحیدیان کامیار، مقالۀ «موسیقی حروف و واژه‌ها»، در: مجلۀ آینده، سال شانزدهم، فروردین تا تیر ۱۳۶۹، شمارۀ ۱ تا ۴، ص ۵۵ و ۵۶

https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی

✳️ کسره‌آرایی

❇️ کسره‌آرایی یعنی پشت‌ِسرِهم آوردنِ چند کسرۀ اضافه. معمولاً آن را تتابعِ اضافات می‌نامند و ناپسند می‌شمارندش. من آن را کسره‌آرایی می‌نامم و ناپسند هم نمی‌شمارمش.

مثال از حافظ:

دودِ آهِ سینۀ نالانِ من
سوخت این افسردگانِ خام را
مَحرمِ رازِ دلِ شیدایِ خود
کس نمی‌بینم ز خاص و عام را

از ره‌گذرِ خاکِ سرِ کویِ شما بود
هر نافه که در دستِ نسیمِ سحر افتاد

ظِلِ ممدودِ خمِ زلفِ توام بر سر باد
کاندر این سایه قرارِ دلِ شیدا باشد

چیست این سقفِ بلندِ سادۀ بسیارنقش؟
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست

مثال از مولوی:

رو سر بنِهْ به بالین، تنها مرا رها کن
ترکِ منِ خرابِ شب‌گردِ مبتلا کن

از همه اوهام و تصویراتْ دور
نورِ نورِ نورِ نورِ نورِ نور

https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی

✳️ مرغ شباویز (مرغ حق، مرغ شبگیر، مرغ شباهنگ)

◀️ مرغ شباویز (مرغ حق، مرغ شبگیر، مرغ شباهنگ) همه‌شب خود را از پای، به شاخ درخت می‌آویزد و حق حق می‌گوید تا زمانی که قطره‌ای خون از گلوی او بچکد.

◀️ در یک روایت دیگر، میان برادر و خواهری، بر سر مالی، نزاعی در می‌گیرد، زیرا برادر دو بهره از مال را می‌خواسته و خواهر به حالت قهر فرار می‌کند و برادرش مرغ حق می‌شود و از آن وقت، به انتظار خواهر می‌گوید «بی‌بی‌جون، دو تا تو، یکی من».

◀️ روایت دیگر این است که مرغ حق یک دانه گندم از مال صغیر خورده و در گلویش گیر کرده است و آن‌قدر حق حق می‌گوید تا از گلویش سه قطره خون بچکد.

◀️ مرغ حق یکی از کوچکترین انواع جغد است که اندازه‌ی آن حدود ۱۹ سانتی‌متر است. شاخص‌ترین ویژگی این پرنده که از آن طریق شناخته می‌شود کوچک بودن و داشتن «گوش‌پر» است.

❇️ منبع: فرهنگ اساطیر و داستان‌واره‌ها در ادبیات فارسی،محمد جعفر یاحقی.

#فرهنگ_عامه
#مرغ_حق

https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش‌_افزایی

✳️ واحدهای اندازه گیری در ایران باستان :

🔹ارش=ذراع
🔸یک بهر=۲/۷سانت
🔹یک گره=۵/۵سانت
🔸یک چارک=۲۵سانت
🔹یک ارج=۵۲سانت
🔸یک گز=۹۰سانت
🔹یک ذرع=۱۰۴سانت
🔸یک قفیس=۱۰۰متر
🔹یک جریب=۱۰۰۰متر
🔸یک فرسنگ=۴۸۰۰متر

https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی

#محتمل‌الضدین_یا_ذووجهین

✳️ یعنی هم معنی مدح، هم ذم از آن برداشت شود.

❇️ می‌توان ذووجهین را به معنی ایهام ساختاری در نظر گرفت و این در صورتی است که معنی مدح و ذم را گسترش بدهیم.
در این صورت بیت یا جمله دو معنی کاملاً متضاد پیدا می‌کنند؛ یک معنی منفی و یک معنی مثبت.

بگفت او آن من شد زو مکن یاد
بگفت این کی کند بیچاره فرهاد
نظامی

۱- فرهاد بیچاره کی از شیرین یاد می‌کند.
۲- فرهاد بیچاره کی می‌تواند که از شیرین یاد نکند.

https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی

#ساقی_نامه

❇️ ساقی نامه که آن را در ردیف اشعار خمریه دانسته اند، سابقه ای کهن در ادبیات منظوم ایران زمین دارد. اگر چه غالب ساقی نامه ها در قالب مثنوی سروده شده است،

این نوع از پردازش ادبی را در قالب های دیگر شعری نیز می توان دید.

❇️ ملا عبدالنبی فخرالزمان قزوینی از نویسندگان عهد صفوی در اثری با نام میخانه قریب پنجاه شاعر را نام می برد که با ساقی نامه طبع آزمایی کرده اند. اگرچه شمار شاعران ساقی نامه گوی بسیار بیش از این ارزیابی می شود.

❇️ بی گمان رضی الدین آرتیمانی، که برخی او را میر رضی خوانده اند، مشهورترین ساقی نامه را دارد. ساقی نامه رضی بسیار روحبخش است.

الهی به مستان میخانه ات
به عقل آفرینان دیوانه ات

به مستان افتاده در پای خم
به رندان پیمانه پیمای خم

الهی به آنان که در تو گم اند
نهان از دل و دیده مردم اند

تو خاکم گل از آب انگور کن
سراپای من آتش طور کن

مغنی نوای طرب ساز کن
دلم تنگ شد، مطرب آواز کن

https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی

✳️ گَرته‌برداری یا گَرده‌برداری

گَرته‌برداری یا گَرده‌برداری نوعی وامگیری زبانی است که در آن، صورت ترکیبی یا اصطلاحات زبان دیگری، تجزیه می‌شود و برای هر یک از کلمه‌های آن اصطلاح، یک معادل قرار داده می‌شود و عبارت به زبان وام‌گیرنده ترجمه می‌شود. برای مثال، زمانی که «سیب‌زمینی» وارد ایران شد، واژه‌ای برای نامیدن آن وجود نداشت، و برای نامیدن آن اصطلاح فرانسوی «Pomme de terre» را به‌صورت واژه‌های تشکیل‌دهندهٔ آن («سیب» و «زمین») تجزیه کردند و ترکیب «سیب‌زمینی» را به‌جای آن قرار دادند.

❇️ منبع: ویکی پدیا

https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی

#کتابهای_که_دارای_دو_عنوان_هستند

۱_تاریخ بیهقی=تاریخ مسعودی(ابولفضل بیهقی)

۲_منطق الطیر=مقامات الطیور(عطار)

۳_شرح زندگانی من=تاریخ اجتماعی واداری عصر قاجار(عبدالله مستوفی)

۴_سیاست نامه:سیرالملوک(خواجه نظام الملک)

۵_چهارمقاله:مجمع النوادر(نظامی عروضی سمرقندی)

۶_بوستان سعدی:سعدی نامه(سعدی)

۷_مثنوی معنوی:مثنوی مولوی(مولوی)

۸_سفرنامه ابن بطوطه=رحله ی ابن بطوطه=»تحفة النظار وغرایب الامصار

۹_روزها:سرگذشت(محمدعلی اسلامی ندوشن)

https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی

❇️ واژه "اد کُلُن"

این نام برگرفته از شهر "کلن" آلمان است که به زبان آلمانی " کُلُن " تلفظ می شود !

در سال 1708، یک عطرساز ایتالیایی به نام جیوانی ماریا فارونا پس از سفرش به شهر کلن آلمان، به برادرش نامه ای نوشت و در آن اظهار داشت که رایحه ای را یافته که بوی صبح دل انگیز بهار ایتالیا و عطر بهار نارنج پیچیده شده در هوای پس از باران را به خاطر می آورد

او نام این رایحه را به افتخار شهری که در آن چنین رایحه ای را یافته بود، ادکلن "Eau de Cologne" نامید. در ایران تقریبا همه عطرهای خارجی با نام ادکلن شناخته می شود. اگر توانستید حتما ادکلن اصلی (اوریجینال) را امتحان کنید. واقعا بوی عطر بهار نارنجش، مشام را به گرمی می نوازد !

https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی

#پارسی_را_پاس_بداریم

✳️ واژه‌های پیشنهادی به جای وام‌واژه‌ها

۱- استعاره مصرّحه ← استعاره آشکار
۲- استعاره مکنیّه ← استعاره پنهان
۳- دیکته ← درست‌نگاری
۴- مشتق ← وندی (دستور زبان)
۵- درس ← آموزه
۶- کوئیز ← آزمونک
۷- فالوور ← دنبالگر، دنبال رو، دنبال کننده، پیرو
۸- فالو کردن ← دنبال کردن
۹- فالووینگ ← دنبال شونده
۱۰- تشخیص ← بازشناسی
۱۱- قرابت معنایی← نزدیکی معنایی
۱۲-مفهوم ← پیام
۱۳- املا ← درست‌نگاری
۱۴-تست ← پاسخ‌گزین
۱۵-سؤال تشریحی ← پاسخ‌نگار
۱۶-سؤال ← پرسش
۱۷-مسأله ← پرسمان
۱۸- امتحان ← آزمون
۱۹-سایت ← وبگاه
۲۰وبلاگ ← وبجا

❇️ ارسالی: استاد سعید_جعفری

https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی

#بازگردانی
#بازنویسی
#بازآفرینی

1⃣بازگردانی:

یعنی امروزی کردن شعر و نثر گذشته بدون دخل وتصرف به عبارت دیگر حق شاخ و برگ دادن یا خلاصه کردن نداریم.

2⃣بازنویسی:

امروزی کردن شعر و نثر گذشته اما می توانیم به متن شاخ و برگ بدهیم یا بعضی قسمت های غیر ضروری را حذف کنیم اما مفهوم و اصل کلام باید حفظ شود.

3⃣بازآفرینی :

این است که ما موضوعی را از شعر و نثر گذشته استخراج می کنیم و همان را دست مایه خلق اثر جدیدی می کنیم مثلاً داستان رستم و سهراب را برمی داریم و پایان داستان را طور دیگری به پایان می بریم مثلاً پایان داستان با پادشاهی سهراب به فرجام می رسد.

https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی
#آشنایی_زدایی

❇️ #آشنایی_زدایی یا بیگانه سازی در ادبیات و هنر به شگردی اطلاق می گردد که با استفاده از آن، نویسنده یا هنرمند در اثر خود به گونه ای نامعمول به اشیاء و پدیده ها می نگرد و بدین ترتیب سعی بر آن دارد تا نگاهی نو به اطراف خود بیندازد ...

❇️ این شگرد اقسام مختلف دارد و اگر چه در دوران معاصر نامی برای خود یافته، از دیر باز مورد استفاده بوده است و در ادبیات فارسی بی سابقه نیست.

❇️ در این میان سهراب سپهری فراوان از این شگرد استفاده کرده است.

به عنوان مثال می توان به ترکیباتی مثل «هندسه ی دقیق اندوه » یا « سجود سبز محبت» یا این قطعه اشاره کرد:
خانه هاشان پر داوودی بود
چشممان را بستیم
دستشان را نرساندیم به سر شاخه ی هوش
جیبشان را پر عادت کردیم.


❇️ این اصطلاح را نخستین بار "ویکتور شکلوفسکی " منتقد روس ( ۱۸۹۳ تا ۱۹۷۵ میلادی) و نماینده ی نخستین گروه فرمالیست های روس به کار برد.

https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی

✳️ تشبیه سلبی یا تشبیه منفی

❇️ تشبیه سلبی یا منفی تقریبا تشبیهی نویافته است که در کتب بدیعی قدما ذکر نشده (نه اینکه مثالش در دواوین نیست مثلا در قصاید ناصرخسرو تشبیه های سلبی مذکور است) و لزوما شامل استفهام انکاری یا تاکیدی و امثالهم نیست.

❇️ تشبیه سلبی در تقدیرش ایجاب دارد پس میتوان آنرا تشبیه سلب و ایجاب خواند حال گاه این ایجاب مذکور در بیان است و گاه نه
مثلا عنایت بفرمایید به این بیت حافظ :

روشنی طلعت تو ماه ندارد
پیش تو گل رونق گیاه ندارد

درست است تشبیه سلبی است ولی در جان کلام ایجاب دارد.
ماه روشنی طلعت تو را ندارد(بلکه طلعت تو از ماه بسیار بسیار روشن تر و بقولی ماه تر است)

❇️ پس تشبیهات سلبی در بطنشان سه تقدیر را دارند:
۱)ایجاب
۲)تفضیل
۳)اضمار(مضمر و پنهان،بشرط عدم ذکر بخش ایجابی)

در مثال استفهام انکاری شما چون بین گل و خار مغیلان وجه شبهی نیست پس ایجابی پس از سلب ملحوظ نیست پس تفضیلی نیز همچنین ولی مثلا اگر بگوییم::

کجا گل باشد آن معشوق رعنا

چون وجه شبه هست پس تفضیل و اضمار برقرار میشود و تشبیه دارد .

❇️ تقریر از : استاد آرکاداش ، گروه ادبیات کشور

https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی

✳️ کمان
کمان را به عربی "قوس" خوانند(برهان)؛ ترجمه‌ی "قوس و مبدل "خمان": از "خم" و "ان" پسوند نسبت.
اما امروزه این واژه ساده است.

✔️کمان را به زه کرد زود اشکبوش
تنی لرز لرزان و، رخ سندروس
کمان را به زه کردن کنایه از آماده کردن کمان.
سندروس، صمغی زرد رنگ که با آن روغن کمان می‌گیرند، که در این جا زردی آن مورد نظر است یعنی در واقع "رخ" از نظر زردی به "سندروس" تشبیه شده، مصراع دوم کنایه از ترسیدن است و از نظر دستوری قید است.


✔️یکی تیر الماس پیکان، چو آب
نهاده بر او چار پرّ عقاب

❇️ دو تشبیه در مصراع اول:
۱_تشبیه پیکان تیر به آب از نظر درخشندگی یا خاصیت نفوذ کردن به همه چیز.
۲_تشبیه میان‌واژه‌ای(الماس‌پیکان: صفت تیر) یعنی؛ تشبیه پیکان تیر به الماس از نظر برندگی و درخشندگی اما اگر الماس نوعی فولاد و فلز باشد دیگر تشبیه نیست و فقط یک تشبیه دارد(کمانی که پیکانش از فولاد بود).

چو سوفارش آمد به پهنای گوش
زشاخ‌ِ گوزنان برآمد خروش

این بیت به قدرت زیاد رستم اشاره دارد و منظور از "شاخِ گوزنان"، کمانِ سخت و محکم است.

✔️در ادب فارسی گاه از نظر شکل ظاهر ابروی یار را به کمان تشبیه کنند(کمانِ ابرو).

✔️منظور از کمانِ بهمن و کمانِ آسمان، قوس قزح و رنگین‌کمان است.

❇️ مریم بهوندی
گروه دبیران ادبیات کشور

https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی

✳️ ارکان خمسه لشکر
آرایش جنگی(تعبیه) در قدیم:

۱_ طلایه، مقدمه سپاه یا مقدمه‌الجیش:
جلوی "قلب" دسته‌ای از سواران قرار می‌گرفتند که "مقدمه" می‌نامیدند.

۲_ قلب:
سپهسالار(پادشاه) با بیرق‌ها و رایت‌ها و ملازمان در وسط، که آن را "قلب" می‌نامیدند.

۳_ میمنه:
هم گروه طرف راست بودند.

۴_ میسره:
گروه طرف چپ بودند.

۵_ ساقه یا بنگاه لشکر:
دسته‌ای که در پشت "قلب" بود ساقه خوانده می‌شد.

❇️ در گذشته به میمنه و میسره، جناحَین یا دوبال گفته می‌شد.

❇️ امروزه به "طلایه"، خط‌شکن گفته می‌شود.

❇️ گردآورنده: مریم بهوندی
تصویرسازی: جناب صدرا . A
گروه دبیران ادبیات کشور

https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی

✳️ کاریکلماتور

❇️ کاریکلماتور نامی است که احمد شاملو بر نوشته‌های پرویز شاپور(همسر فروغ فرخزاد ) گذاشت.
این کلمه ابتدا در سال ۱۳۴۷ در مجله خوشه به سردبیری شاملو به کاربرده شد و حاصل پیوند «کاریکاتور» و «کلمه» است.
به نظر شاملو، نوشته‌های شاپور کاریکاتورهایی است که با کلمه بیان شده‌است

❇️ ویژگی‌های کاریکلماتور:

تضاد ، ایهام ، تخیل ، ابتذال ، طنز

❇️ نمونه کاریکلماتورهایی از پرویز شاپور :

🔸وقتی عکس گل محمدی در آب افتاد، ماهی‌ها صلوات فرستادند

🔸 اگر بخواهم پرنده را محبوس کنم، قفسی به بزرگی آسمان می‌سازم

🔸 به عقیده گیوتین، سر آدم زیادی است

🔸به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد.

🔸قلبم پرجمعیت ترین شهر دنیاست

🔸 هر درخت پیر، صندلی جوانی می‌تواند باشد

🔸گربه بیش از دیگران در فکر آزادی پرندهٔ محبوس است.

🔸بلبل مرتاض، روی گل خاردار می‌نشیند

🔸نسیمی که به تک درخت می‌وزد سرود تنهایی سر می‌دهد

🔸 ستارگان در دل شب به روشنی روز می‌درخشند.

🔸 قطرات باران در آغوش هم آب می شوند..

https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی

✳️ ارداف (تشبیه کنایه)

در حاشیه‌ی بحث کنایه در کتاب‌های بلاغت عربی، بحث دیگری آمده است با این محتوا: یکی از صنایع ادبی آن است که گوینده وقتی می‏‌خواهد مطلبی را بیان کند، معنی دیگری را که از توابع و لوازم معنای مقصود باشد بیاورد و از معنی گفته‌شده به معنی خواسته‌شده اشاره کند. این صنعت را اهل بدیع «ارداف» گفته‌اند و سیوطی آن را «تشبیه کنایه» نامیده است.

در کتاب‌های بدیع فارسی نیز، بحث «ارداف» آمده است. چنان‌که «واعظ کاشفی» می‏‌گوید: ارداف لغة «از پی فرا شدن» است و در اصطلاح آوردن کلامی که لفظ گفته‌شده اراده معنای حقیقی را نکند، بلکه آوردن لفظی مرادف آن باشد، مثلا وقتی شاعر می‏‌خواهد رفت و آمد و اجتماع مردم را بر در خانه ممدوح تصویر کند، می‏‌گوید:

کسی ندید در خانه‌ی تو را بسته
کسی نیافت سر کوچه‌ی تو را خالی

زیرا بازبودن در خانه از لوازم رفت‌ و آمد‌های مردم‏ است.

بنابراین آن‌چه در معیار‌های شناخت کنایه گفتیم، مثال‌های بالا را می‌‏توانیم کنایه به حساب آوریم و آن‌چه در این‌جا «ارداف» نامیده شده است را نیز یکی از انواع کنایه بدانیم، زیرا «بازبودن در خانه» یا «بسته‌نبودن» آن، کنایه از میهمان‌نوازی است.

❇️ منبع: مجله‌ی کیهان اندیشه/ منصور میرزانیا

@amirnormohamadi1976

علوم وفنون