Forwarded from فنون و دانشهای ادبی (Maryam Behvandi)
طاووس بین که زاغ خورَد ، وانگه از گلو
گاورس ریزه های منقا بر افکند.
#خاقانی
*طاووس : استعاره از شعلهی آتش
*زاغ: استعاره از زغال
*گاوَرس ریزه : دانه های ریز ارزن
*مُنَقّا: تمیز شده و پاک کرده شده
.
این بیت بسیار زیبایی از خاقانی است که در آن تصویر آفرینی فوق العاده زیبایی از سوختن زغال و یا منقل آتش کرده است و میگوید:
شعلههای آتش(طاووس) را ببین که چگونه با حرص و ولع زغالها (زاغ) را میخورد و سپس از گلویش (دهانش) دانههای ریز زردرنگ ارزن را به بیرون میاندازد !( پرتاب میکند)
مانند کردن شعلههای آتش به طاووس (به واسطهی رنگهای زیبا و متنوعداشتن )
و همچنین زغال به زاغ ( به واسطهی رنگ سیاهداشتن) و مانند کردن جرقههای زردرنگی که از سوختن زغال بیرون میجهد به دانههای ریز ارزن ( به واسطهی این که دانه های ارزن از لحاظ شکلی خیلی شبیه به دانههای جرقهی آتش که هنگام سوختن زغال به اطراف پراکنده میشوند) بر زیبایی ظاهری و ادبی این بیت افزوده است و خواننده را به تحسین وا میدارد.
✍استاد لقایی
C᭄❁࿇༅══════┅─
@daneshhayeadabi
┄┅✿░
گاورس ریزه های منقا بر افکند.
#خاقانی
*طاووس : استعاره از شعلهی آتش
*زاغ: استعاره از زغال
*گاوَرس ریزه : دانه های ریز ارزن
*مُنَقّا: تمیز شده و پاک کرده شده
.
این بیت بسیار زیبایی از خاقانی است که در آن تصویر آفرینی فوق العاده زیبایی از سوختن زغال و یا منقل آتش کرده است و میگوید:
شعلههای آتش(طاووس) را ببین که چگونه با حرص و ولع زغالها (زاغ) را میخورد و سپس از گلویش (دهانش) دانههای ریز زردرنگ ارزن را به بیرون میاندازد !( پرتاب میکند)
مانند کردن شعلههای آتش به طاووس (به واسطهی رنگهای زیبا و متنوعداشتن )
و همچنین زغال به زاغ ( به واسطهی رنگ سیاهداشتن) و مانند کردن جرقههای زردرنگی که از سوختن زغال بیرون میجهد به دانههای ریز ارزن ( به واسطهی این که دانه های ارزن از لحاظ شکلی خیلی شبیه به دانههای جرقهی آتش که هنگام سوختن زغال به اطراف پراکنده میشوند) بر زیبایی ظاهری و ادبی این بیت افزوده است و خواننده را به تحسین وا میدارد.
✍استاد لقایی
C᭄❁࿇༅══════┅─
@daneshhayeadabi
┄┅✿░
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#ریشه_شناسی_اصطلاح
#هفت_خوان_یا_هفت_خان_؟
✳️ خوان جایگاه و زینهای (=مرحله) است که پهلوانان آیینی، با نیروی شگرف و دلیری بیمانند خویش، میباید از آن بگذرد. بر این پایه، سنجیدهتر آن است که این واژه در ریخت خان نوشته بشود که در معنی خانه است. لیک بر پایهٔ نشانههایی، گذشتگان این واژه را به همان گونه که در بیت¹ آمده است،مینوشتهاند و هم از این روست که پارهای از فرهنگنویسان بر آن رفتهاند که چون پهلوان در هر کدام از آن زینه ها خوانی میگسترده است و به خوردن مینشسته است، واژه چنان ریختی نوشتاری یافته است. نمونه را سخن سالار شروانی، در چامهٔ ترسایی²، آمیغِ «سهخوان» را به کار برده است که به ایهام هم در معنی سه زینهٔ دشوار است: اب و ابن و روحالقدس که خاقانی میباید از آنها بگذرد و راز سر به مُهر و هنگامهساز و چالش خیزشان را از پرده به در اندازد، هم در معنی کسی که خدای یگانه را سهگانه میخواند و میداند:
کنم در پیش طرسیقوس اعظم
ز روحالقدس و ابن و اب مجارا
به یک لفظ آن سه خوان را از چهِ شک
به صحرای یقین آرم، همانا
#میرجلالالدین_کزازی | از: خشم در چشم
1. گر از هفت خوان برشمارم سخُن / همانا چه هرگز نیاید به بن
2. قصیدهٔ ترساییه از #خاقانی با مطلع «فلک کژ رو تر است از خط ترسا / مرا دارد مسلسل راهبآسا»
https://t.me/amirnormohamadi1976
#هفت_خوان_یا_هفت_خان_؟
✳️ خوان جایگاه و زینهای (=مرحله) است که پهلوانان آیینی، با نیروی شگرف و دلیری بیمانند خویش، میباید از آن بگذرد. بر این پایه، سنجیدهتر آن است که این واژه در ریخت خان نوشته بشود که در معنی خانه است. لیک بر پایهٔ نشانههایی، گذشتگان این واژه را به همان گونه که در بیت¹ آمده است،مینوشتهاند و هم از این روست که پارهای از فرهنگنویسان بر آن رفتهاند که چون پهلوان در هر کدام از آن زینه ها خوانی میگسترده است و به خوردن مینشسته است، واژه چنان ریختی نوشتاری یافته است. نمونه را سخن سالار شروانی، در چامهٔ ترسایی²، آمیغِ «سهخوان» را به کار برده است که به ایهام هم در معنی سه زینهٔ دشوار است: اب و ابن و روحالقدس که خاقانی میباید از آنها بگذرد و راز سر به مُهر و هنگامهساز و چالش خیزشان را از پرده به در اندازد، هم در معنی کسی که خدای یگانه را سهگانه میخواند و میداند:
کنم در پیش طرسیقوس اعظم
ز روحالقدس و ابن و اب مجارا
به یک لفظ آن سه خوان را از چهِ شک
به صحرای یقین آرم، همانا
#میرجلالالدین_کزازی | از: خشم در چشم
1. گر از هفت خوان برشمارم سخُن / همانا چه هرگز نیاید به بن
2. قصیدهٔ ترساییه از #خاقانی با مطلع «فلک کژ رو تر است از خط ترسا / مرا دارد مسلسل راهبآسا»
https://t.me/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
📍«مهرگیاه»
🔘سبزهٔ خطّ تو دیدیم و ز بستان بهشت
به طلبکاری این مهرگیاه آمدهایم
#حافظ
مهرگیاه: گیاهی است افسانهای که در اساطیر ایرانی آن را با ریواس مربوط ساختهاند که در هزارهٔ هفتم پس از آنکه تناسل پدید آمد، مشیه و مشیانه (مهر و مهریانه: مهر گیاه: نخستین زن و مرد زاده شده از گیاه) زاده شدند. شکل ظاهریِ ریشهٔ آن شباهت به هیکل آدمی دارد،
یعنی تنه و دو پا و به همین جهت افسانههایی دربارهٔ آن رواج یافته است. (دهخدا، لغت نامه و امثال و حكم)
بعدها، قدما معتقد شدند که هر کس اندکی از آن گیاه را با خود داشته باشد، دیگران محبت آن شخص را در دل میگیرند و دوستدار وی میشوند مثل مهرهٔ مار
من همی در هند معنی راست همچون آدمم
واین خران در چین صورت گوژ چون مردمگیا
#خاقانی
مهربانی ز من آموز و گرم عمر نماند
به سر تربت سعدی بطلب مهرگیا را
#سعدی
🔷در بیت حافظ و ابیات زیر، در صفت سبزهٔ خطِ معشوق، آن را به مهرگیاه، مانند کردهاند:
🔘سبزهٔ خطّ تو دیدیم و ز بستان بهشت
به طلبکاری این مهرگیاه آمدهایم
#حافظ
جمالالدین سلمان (سلمان ساوجی) میفرماید:
🔘رخ تو چشمهٔ مهر است و گرد چشمهٔ مهر
دمیده سبزهٔ خطت مگر که مهرگیاست
......
🔘به گرد چشمهٔ لعلت دمیده مهر گیاه
تو عین آب حیاتی علیک عین الله
🔺دیوان سلمان ساوجی به اهتمامِ منصور مشفق، انتشارات صفیعلیشاه، چاپ دوم ۱۳۶۷، قصاید.
🔺انیسالعشاق، شرفالدین محمدبن حسن رامی (متوفا ۷۹۵)، به اهتمامِ دکتر محسن کیانی (میرا)، چاپ اول ۱۳۷۶. انتشارات روزنه، باب هفتم (در صفت خط)، ص ۵۸.
✍تحقیق و گردآوری: #محمدرضاکاکائی
۱۸ خرداد ۱۴۰۳ خورشیدی
https://t.me/amirnormohamadi1976
🔘سبزهٔ خطّ تو دیدیم و ز بستان بهشت
به طلبکاری این مهرگیاه آمدهایم
#حافظ
مهرگیاه: گیاهی است افسانهای که در اساطیر ایرانی آن را با ریواس مربوط ساختهاند که در هزارهٔ هفتم پس از آنکه تناسل پدید آمد، مشیه و مشیانه (مهر و مهریانه: مهر گیاه: نخستین زن و مرد زاده شده از گیاه) زاده شدند. شکل ظاهریِ ریشهٔ آن شباهت به هیکل آدمی دارد،
یعنی تنه و دو پا و به همین جهت افسانههایی دربارهٔ آن رواج یافته است. (دهخدا، لغت نامه و امثال و حكم)
بعدها، قدما معتقد شدند که هر کس اندکی از آن گیاه را با خود داشته باشد، دیگران محبت آن شخص را در دل میگیرند و دوستدار وی میشوند مثل مهرهٔ مار
من همی در هند معنی راست همچون آدمم
واین خران در چین صورت گوژ چون مردمگیا
#خاقانی
مهربانی ز من آموز و گرم عمر نماند
به سر تربت سعدی بطلب مهرگیا را
#سعدی
🔷در بیت حافظ و ابیات زیر، در صفت سبزهٔ خطِ معشوق، آن را به مهرگیاه، مانند کردهاند:
🔘سبزهٔ خطّ تو دیدیم و ز بستان بهشت
به طلبکاری این مهرگیاه آمدهایم
#حافظ
جمالالدین سلمان (سلمان ساوجی) میفرماید:
🔘رخ تو چشمهٔ مهر است و گرد چشمهٔ مهر
دمیده سبزهٔ خطت مگر که مهرگیاست
......
🔘به گرد چشمهٔ لعلت دمیده مهر گیاه
تو عین آب حیاتی علیک عین الله
🔺دیوان سلمان ساوجی به اهتمامِ منصور مشفق، انتشارات صفیعلیشاه، چاپ دوم ۱۳۶۷، قصاید.
🔺انیسالعشاق، شرفالدین محمدبن حسن رامی (متوفا ۷۹۵)، به اهتمامِ دکتر محسن کیانی (میرا)، چاپ اول ۱۳۷۶. انتشارات روزنه، باب هفتم (در صفت خط)، ص ۵۸.
✍تحقیق و گردآوری: #محمدرضاکاکائی
۱۸ خرداد ۱۴۰۳ خورشیدی
https://t.me/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)