جهنمِ منطق!
Wittgenstein:
In the course of our conversation Russell would often exclaim "logic's hell!".....I believe our main reason for feeling like this was the following fact: that every time some new linguistic phenomenon occurred to us, it could retrospectively show that our previous explanation was unworkable.
Wittgenstein:
In the course of our conversation Russell would often exclaim "logic's hell!".....I believe our main reason for feeling like this was the following fact: that every time some new linguistic phenomenon occurred to us, it could retrospectively show that our previous explanation was unworkable.
حالا که در بحبوحهی جنگیم، بد نیست اشارهای کنم به نامهی انیشتین به فروید.
در این نامه انیشتین از علت جنگ سوال میکنه، همینطور از راهحلش.
اما جواب فروید جالب، و تکاندهنده ست.👇
در این نامه انیشتین از علت جنگ سوال میکنه، همینطور از راهحلش.
اما جواب فروید جالب، و تکاندهنده ست.👇
این خیلی عجیبه که "وجوب" کیفیت رابطه موضوع و محمول هست، در عین حال "وجوب" به عنوان توصیفی برای وجود هم هست!
یعنی چطور شده یکجا وجوب مبین یک رابطهی دو طرفهست، و جای دیگه وجوب توصیفِ تک موضعیه؟
فکر کنم اولین کسی که به بحث دربارهی چیستی وجوب پرداخته امام فخر رازی باشه، در المباحث المشرقیه فخر با سوال "آیا وجوب امر ثبوتی ست؟" مساله رو شروع میکنه، و بعد به سوال جالب "آیا وجوب متقدم بر وجود هست یا نه؟" میرسه
بحث از چیستی وجوب نهایتا بعد از مکتب فلسفی شیراز کنار گذاشته میشه، (هر چند قبلش هم صرفا در حواشی و شروح مطرح می شد)
یعنی چطور شده یکجا وجوب مبین یک رابطهی دو طرفهست، و جای دیگه وجوب توصیفِ تک موضعیه؟
فکر کنم اولین کسی که به بحث دربارهی چیستی وجوب پرداخته امام فخر رازی باشه، در المباحث المشرقیه فخر با سوال "آیا وجوب امر ثبوتی ست؟" مساله رو شروع میکنه، و بعد به سوال جالب "آیا وجوب متقدم بر وجود هست یا نه؟" میرسه
بحث از چیستی وجوب نهایتا بعد از مکتب فلسفی شیراز کنار گذاشته میشه، (هر چند قبلش هم صرفا در حواشی و شروح مطرح می شد)
المنطق رئیس العلوم
انشیتین و فروید.pdf
فروید:
"امروز برای ما حقوق و زور در تضاد با يکديگر قرار دارند، با این همه بسادگی میتوان نشان داد که اولی(حقوق) از دومی(زور) پدید آمده است."
"امروز برای ما حقوق و زور در تضاد با يکديگر قرار دارند، با این همه بسادگی میتوان نشان داد که اولی(حقوق) از دومی(زور) پدید آمده است."
المنطق رئیس العلوم
انشیتین و فروید.pdf
فروید:
"راستی چرا ما در مقابل جنگ چنين سخت برآشفته میشویم؟ شما و من و بسیاری دیگر؟ چرا ما به جنگ نیز چون مصائب آزاردهندهی زندگی تن در نمیدهیم؟
آخر جنگ که امری طبیعی به نظر میآید، علل زیستشناختی دارد و عملا اجتنابناپذیر است، از این گفتهی من وحشت نکنید!"
"راستی چرا ما در مقابل جنگ چنين سخت برآشفته میشویم؟ شما و من و بسیاری دیگر؟ چرا ما به جنگ نیز چون مصائب آزاردهندهی زندگی تن در نمیدهیم؟
آخر جنگ که امری طبیعی به نظر میآید، علل زیستشناختی دارد و عملا اجتنابناپذیر است، از این گفتهی من وحشت نکنید!"
از جمله مزایای عجیب بحران، اکتفاء به وجود هست.
در شرایط عادی باید وفادار، مفید و بیخطر باشی، تا شاید مستحق احترام و توجهِ آدمها بشی.
اما در بحران اینطور نیست، "الو هستی؟، آره، خوبه!"
انگار صرفِ بودنت برای آدمها کافی میشه، چگونگی از یاد میره.
آدمها به کنار، من تا حالا خودم صرفِ بودنم رو اصلا حس نکرده بودم :)
در شرایط عادی باید وفادار، مفید و بیخطر باشی، تا شاید مستحق احترام و توجهِ آدمها بشی.
اما در بحران اینطور نیست، "الو هستی؟، آره، خوبه!"
انگار صرفِ بودنت برای آدمها کافی میشه، چگونگی از یاد میره.
آدمها به کنار، من تا حالا خودم صرفِ بودنم رو اصلا حس نکرده بودم :)
یه سوالی که در وقت مواجهه با آثار فلاسفه تحلیلی ذهن رو درگیر میکنه اینه:
چرا بعضیها پایبند به روشهای صوری هستند و بعضیها نه؟
سر مطلب:
اول: در اختلافی هست که بین راسل و مور وجود داشت، راسل پایبند به زبان صوری بود، ولی مور نه.
دوم: اختلاف بین ویتگنشتاین متقدم و متاخر.
👇
چرا بعضیها پایبند به روشهای صوری هستند و بعضیها نه؟
سر مطلب:
اول: در اختلافی هست که بین راسل و مور وجود داشت، راسل پایبند به زبان صوری بود، ولی مور نه.
دوم: اختلاف بین ویتگنشتاین متقدم و متاخر.
👇
المنطق رئیس العلوم
Photo
ديروز جزوهای دیدم از آقای نادر مسیبی، در فلسفهی ریاضیات قدیم.
از نفس وجود این کار خیلی خوشحال شدم، اما در مورد بعضی مطالب نکاتی به ذهنم رسید، گفتم مرقوم کنم
اول اینکه عدد نبودن واحد نزد قدما، مستلزم سلبِ خواصی مثل جمع، ضرب، تقسیم و تفریق نیست.
یعنی مثلا از ابن سینا اگر بپرسی جمع یک و پنج چند میشه؟ هرگز نمیگه چون عدد نیست، پس جمع هم وجود نداره.
نویسنده اما، در اینجا دچار چنین خطایی شده، بنا به نظر نویسنده چون خارج قسمت تقسیم هر عدد بر خودش میشود ۱، پس در اینجا تقسیمی وجود ندارد، البته نه تنها وجود ندارد، امکان وجود هم ندارد، که پر واضح خطاست.
دوم عدد نبودن واحد، قول اجماعی فلاسفهی مشاء نیست، اقوال در مساله بسیار مختلف بوده، ولی به دلیل سیطرهی ابنسینا اینطور جاافتاده، مثلا کندی از جملهی مخالفین هست که نظرش در ادامه ذکر میشه.
سوم عدد بودن یا نبودن واحد، تاثیری در مباحث بعدی نداشته، شاهدش هم اینه در مورد اینکه ۲ عدد هست یا نه هم بسیار قلمفرسایی شده.
از نفس وجود این کار خیلی خوشحال شدم، اما در مورد بعضی مطالب نکاتی به ذهنم رسید، گفتم مرقوم کنم
اول اینکه عدد نبودن واحد نزد قدما، مستلزم سلبِ خواصی مثل جمع، ضرب، تقسیم و تفریق نیست.
یعنی مثلا از ابن سینا اگر بپرسی جمع یک و پنج چند میشه؟ هرگز نمیگه چون عدد نیست، پس جمع هم وجود نداره.
نویسنده اما، در اینجا دچار چنین خطایی شده، بنا به نظر نویسنده چون خارج قسمت تقسیم هر عدد بر خودش میشود ۱، پس در اینجا تقسیمی وجود ندارد، البته نه تنها وجود ندارد، امکان وجود هم ندارد، که پر واضح خطاست.
دوم عدد نبودن واحد، قول اجماعی فلاسفهی مشاء نیست، اقوال در مساله بسیار مختلف بوده، ولی به دلیل سیطرهی ابنسینا اینطور جاافتاده، مثلا کندی از جملهی مخالفین هست که نظرش در ادامه ذکر میشه.
سوم عدد بودن یا نبودن واحد، تاثیری در مباحث بعدی نداشته، شاهدش هم اینه در مورد اینکه ۲ عدد هست یا نه هم بسیار قلمفرسایی شده.
المنطق رئیس العلوم
Photo
دو استدلال فرگه برای رد دیدگاه سنتی مطابقت در تعریف صدق
۱-صادق وصف است و مطابقت رابطه، رابطه نمیتونه مبین وصف باشه
۲-مطابقت یک ایده با یک چیز، فقط وقتی صحیح هست که اون چیز هم خودش یک ایده باشه، مطابقت مفهوم با شیء بیمعنی هست.
۱-صادق وصف است و مطابقت رابطه، رابطه نمیتونه مبین وصف باشه
۲-مطابقت یک ایده با یک چیز، فقط وقتی صحیح هست که اون چیز هم خودش یک ایده باشه، مطابقت مفهوم با شیء بیمعنی هست.
المنطق رئیس العلوم
جهنمِ منطق! Wittgenstein: In the course of our conversation Russell would often exclaim "logic's hell!".....I believe our main reason for feeling like this was the following fact: that every time some new linguistic phenomenon occurred to us, it could retrospectively…
ویتگنشتاین حتی در منطق هم با فرگه فاصلهی عجیبی داره.
برای ویتگنشتاین منطق جهنمه، ولی منطق، فرگه رو یاد زیباییشناسی میاندازه:
Frege:
برای ویتگنشتاین منطق جهنمه، ولی منطق، فرگه رو یاد زیباییشناسی میاندازه:
Frege:
The word "true" indicate the aim of logic as does "beautiful" that of aethetics
المنطق رئیس العلوم
متاسفانه به فارسی چیزی درباره نظریه انواع راسل نداریم. البته خیلی چیزها نیست، این هم روش!
یه مورد بامزه از کاربرد نظریه انواع، اثبات حدس کپلر هست.
این حدس بیان میکنه چگالترین روش چیدن توپهای کروی یکسان، FCC یا HCP هست.
بعد از تقریبا ۴۰۰ سال، هیلز در ۱۹۹۸ این مطلب رو اثبات کرد.
ولی اثباتش ۳۰۰ صفحه بود!، داوران هم گفتند بررسی این اثبات زمانبر و طاقتفرساست.
راهحل؟
هیلز با استفاده از نرمافزار HOL که مبتنی بر نظریه انواع بود اثباتش رو ارائه داد، و برای اولین بار جامعهی ریاضی اثبات ماشین رو پذیرفت.
این حدس بیان میکنه چگالترین روش چیدن توپهای کروی یکسان، FCC یا HCP هست.
بعد از تقریبا ۴۰۰ سال، هیلز در ۱۹۹۸ این مطلب رو اثبات کرد.
ولی اثباتش ۳۰۰ صفحه بود!، داوران هم گفتند بررسی این اثبات زمانبر و طاقتفرساست.
راهحل؟
هیلز با استفاده از نرمافزار HOL که مبتنی بر نظریه انواع بود اثباتش رو ارائه داد، و برای اولین بار جامعهی ریاضی اثبات ماشین رو پذیرفت.
قمار پاسکال
اکثر استدلالهایی که بر وجود یا عدم خدا دلالت دارند، فقط ابجکتیو به موضوع نگاه کردند.
یعنی فقط حاق واقع رو لحاظ میکنند، اما خود استدلالکننده کجا ایستاده معلوم نیست.
قمار پاسکال استدلالیه که اینطور نیست، برای طرف مقابلِ وجود یا عدم ارزش قائل میشه، و در نهایت تواضع، اعتقاد به خدا رو یجور قمار میدونه.
قماری که احتمال سودش بیشتره.
البته بزرگانی قبل از پاسکال، شبیه این استدلال رو داشتند، ولی کلمهی "قمار" و لوازمش اولین بار توسط پاسکال در تاملات ذکر شد.
https://en.wikipedia.org/wiki/Pascal%27s_wager
اکثر استدلالهایی که بر وجود یا عدم خدا دلالت دارند، فقط ابجکتیو به موضوع نگاه کردند.
یعنی فقط حاق واقع رو لحاظ میکنند، اما خود استدلالکننده کجا ایستاده معلوم نیست.
قمار پاسکال استدلالیه که اینطور نیست، برای طرف مقابلِ وجود یا عدم ارزش قائل میشه، و در نهایت تواضع، اعتقاد به خدا رو یجور قمار میدونه.
قماری که احتمال سودش بیشتره.
البته بزرگانی قبل از پاسکال، شبیه این استدلال رو داشتند، ولی کلمهی "قمار" و لوازمش اولین بار توسط پاسکال در تاملات ذکر شد.
https://en.wikipedia.org/wiki/Pascal%27s_wager
Wikipedia
Pascal's wager
argument that posits that humans bet with their lives that God either exists or does not
انجمن منطق ایران
به اطلاع کلیه اعضای جامعه منطق ایران میرسانیم که با تصمیم هیات داوران اولین جایزه سال منطق ایران، هیچکدام از آثار ارسالی به دبیرخانه جایزه، واجد شرایط انتخاب به عنوان برنده مسابقه و دریافت جایزه ابنسینا قرار نگرفت، لذا ایران در سومین دوره جایزه جهانی منطق…
خبر جالبی بود.
اول اینکه جنبهی مثبت داره، و اون این هست که مثل بقیه جشنوارهها لزوما خودشون رو ملزم به انتخاب بهترین اثر از بین موجودین ندیدند.
دوم ولی جنبهی منفی هم داره، هیچکدوم از مقالههای ارسالی شايستگي نمایندگی ایران رو نداشتن!
اول اینکه جنبهی مثبت داره، و اون این هست که مثل بقیه جشنوارهها لزوما خودشون رو ملزم به انتخاب بهترین اثر از بین موجودین ندیدند.
دوم ولی جنبهی منفی هم داره، هیچکدوم از مقالههای ارسالی شايستگي نمایندگی ایران رو نداشتن!