به نظر من قشنگترین نوع نفرین و تو این آهنگ میشه شنید :)

در کالبد بزرگسال‌ام کودکی بود که می‌خواست ماه را به چنگ بیاورد؛ اما حالا او نیز آرام گرفته‌است و تنها به‌ تماشای تنهایی بی‌انتهای ماه خو کرده‌است.

امروز December 14،روزِ جهانی چایی خور هاست.

انگار در حومه ی دانمارک زندگی می‌کنم، چیزی جز گاو در اطرافم نیست.

داستایفسکی

✨📚 همخوانی کتاب «کیمیاگر»

«کیمیاگر» داستان دنبال‌کردن رؤیاست؛
ما قراره این داستان رو کنار هم بخونیم 🌿

خوندن روزانه + گپ‌وگفت + برداشت‌های شخصی 💬📖
یه همخوانی صمیمی و دوست‌داشتنی توی گروه ادبی لیورکا

اگه دنبال انگیزه، معنا و هم‌مسیر شدن با کتاب‌دوست‌ها هستی،
به ما بپیوند ✨

📍 گروه ادبی لیورکا
https://t.me/+JP0TfEZui1szMDQ8

حرف زدن با کسی که حرفتو میفهمه و حرفشو میفهمی، مثل چایی میچسبه.

کشیش؟ نه کشیش می‌خواهم چه‌کار؟ مگر پولتان زیادی کرده‌ که می‌خواهید یک روبل هم خرج کشیش کنید؟ خدا بی کشیش هم باید گناهان مارا ببخشد. خودش می‌داند که من چقدر زجر کشیده‌ام! نبخشید هم نبخشید. چه کارش کنم!

جنایت و مکافات - داستایفسکی

و انسان اگر گهگاه با تمام نیروی خود زار نزند، انسان نیست؛ سنگ است.

‏خیره می‌شوم؛ اما‌ نمی‌بینم. قدم‌ بر‌می‌دارم؛ اما در جایی حضور ندارم‌. حرف می‌زنم؛ اما صدای خود را نمی‌شنوم. چیزی در من خالی است؛ حجم عظیمی از نبودن؛ یک تکه عدم متحرک که وجود داشتن را در ماورای مرگ خویش جستجو می‌کند.

کتاب‌ها بی‌صدا هستند. آنها در سکوت باقی می‌مانند تا اینکه کسی آنها را بردارد و ورق بزند. تنها آن موقع است که آنها داستان‌های خود را بیرون می‌ریزند، به آرامی و کامل.

بادام ؛ وون پیونگ سون

الان شدیداً به کسایی که مریض نیستن و حالشون خوبه حسودیم میشه