cci 2000's
یک پژوهشگر لبنانی به نام کریستوفر نصار معتقده که وایلد برای طرح شخصیت سالومه، از سیبلی، ایزدبانوی پاگان ایده گرفته. ایزدبانویی که دوشیزگی خودش رو نگه میداره و همزمان به نابود کردن نیروی جنسی مردانه اقدام میکنه. ایشون معتقده ماه و تغییر رنگش در طول نمایش،…
با توجه به سخنان پژوهشگر لبنانی، داستانی که در عصر جدید مطرحه از این قراره:
«هیرودیا شخصاً ترتیب داد تا سالومه دخترش در این مراسم برقصه و از پاداش نهایی پادشاه هیرودیس هم خبر داشت و از قبل به سالومه دستور داد تا سِر جوان و خوشتیپ، جان باپتیست، رو طلب کنه که در قرن نوزدهم داستان برعکس میشه و سالومه به عنوان آرزوی سر جان باپتیست به تصویر کشیده میشه. این تغییر شکل سالومه رو به نقش اصلی fin de siècle femme fatale تبدیل میکنه؛ شخصیتی که مردان رو به تباهی میبره. گوستاو مورو به سالومه قدرتی شیطانی با رنگ و نور و طراحی خاصش بخشید و اون رو عامل نابودی یک پیامبر معرفی کرد که در واقع آثار مورو الهام بخش نمایشنامه اسکار وایلد شدن.
«هیرودیا شخصاً ترتیب داد تا سالومه دخترش در این مراسم برقصه و از پاداش نهایی پادشاه هیرودیس هم خبر داشت و از قبل به سالومه دستور داد تا سِر جوان و خوشتیپ، جان باپتیست، رو طلب کنه که در قرن نوزدهم داستان برعکس میشه و سالومه به عنوان آرزوی سر جان باپتیست به تصویر کشیده میشه. این تغییر شکل سالومه رو به نقش اصلی fin de siècle femme fatale تبدیل میکنه؛ شخصیتی که مردان رو به تباهی میبره. گوستاو مورو به سالومه قدرتی شیطانی با رنگ و نور و طراحی خاصش بخشید و اون رو عامل نابودی یک پیامبر معرفی کرد که در واقع آثار مورو الهام بخش نمایشنامه اسکار وایلد شدن.
cci 2000's
رم مدرن اثرِ جیووانی پائولو پانینی
تندیس حضرت موسیِ میکل آنژ و یه سری مجسمه از جان لورنزو برنینی هم توی این نقاشی قابل مشاهدهان.
این نقاشی فقط یک تصویر نیست؛ بازتابیه از تمثیل افلاطونی میان خواب، آفرینش و نظم کیهانی. سفری میان نمادها، رنگها، و چیزهایی که فقط در رؤیا معنا دارن.
❞ قسمت اول - ژوپیتر ❝
در یکی از اتاقهای بلودره، پادشاه خدایان رومی با چشمان بسته مشغول نقاشیه.
ژوپیتر در این نقاشی، در دل خوابی خلاقانهست، که نمادیه از ایدههای ناپایدار و افکار زودگذر؛ مثل پروانه، مثل رنگینکمانِ پشت سهپایهاش.
پینوشت: ژوپیتر شباهت به دوک آلفونسوی اول داره و این نقاشی برای اتاق خواب ایشون در قلعهی بلودره طراحی شده، نوعی دفاع تمثیلی از خواب و رویاپردازیه؛ در فضایی اختصاصیافته به استراحت و سرگرمیهای ارباب خاندان اِسته، فرمانروای فرارا.
در یکی از اتاقهای بلودره، پادشاه خدایان رومی با چشمان بسته مشغول نقاشیه.
ژوپیتر در این نقاشی، در دل خوابی خلاقانهست، که نمادیه از ایدههای ناپایدار و افکار زودگذر؛ مثل پروانه، مثل رنگینکمانِ پشت سهپایهاش.
پینوشت: ژوپیتر شباهت به دوک آلفونسوی اول داره و این نقاشی برای اتاق خواب ایشون در قلعهی بلودره طراحی شده، نوعی دفاع تمثیلی از خواب و رویاپردازیه؛ در فضایی اختصاصیافته به استراحت و سرگرمیهای ارباب خاندان اِسته، فرمانروای فرارا.
❞ قسمت دوم - مرکوری ❝
مرکوری، خدای خواب و راهنمای رویاهاست (dux somniorum) و حرکتش برای دعوت به سکوت، حاکی از مهار شور و شتاب پیکر سوم هست؛ زنی در آستانهی طلوع، با حلقههای گل، در شُرُف ورود به المپه… اما مرکوری اجازه نمیده. چون باید از خواب ژوپیتر محافظت کنه.
نماد شناسی: مرکوری با کلاه بالدار (پتاسوس)، صندلهای بالدار و عصای طلایی کادوسئوس که قدرت اسرارآمیزش برای خوابآلود کردن و بیدار کردن موجودات زنده رو داره، شناخته میشه.
مرکوری، خدای خواب و راهنمای رویاهاست (dux somniorum) و حرکتش برای دعوت به سکوت، حاکی از مهار شور و شتاب پیکر سوم هست؛ زنی در آستانهی طلوع، با حلقههای گل، در شُرُف ورود به المپه… اما مرکوری اجازه نمیده. چون باید از خواب ژوپیتر محافظت کنه.
نماد شناسی: مرکوری با کلاه بالدار (پتاسوس)، صندلهای بالدار و عصای طلایی کادوسئوس که قدرت اسرارآمیزش برای خوابآلود کردن و بیدار کردن موجودات زنده رو داره، شناخته میشه.
❞ قسمت سوم - پیکر سوم ❝
زنی که در آستانهی ورود به درگاه المپ هست. در گذشته میگفتن این زن همون فضیلته (Virtue)، اما ویژگیهای ظاهریاش رو نداره. برخی اما، میگفتن که اون آروراست (Aurora)، الههی سپیدهدم. اما هرکس هست، در لحظهای متوقف شده که میان رؤیا و بیداریه.
نماد شناسی: آرورا با تاجی از گل بر سر، حلقههای گل بر بازوان برهنه و لباسی روان که در باد میرقصه شناخته میشه. طبق سنتی که حتی در آثار دانته هم دیده میشه، آرورا کسیه که با ظهور صبحگاهیاش خواب رو از چشم جهانیان میگیره؛ پس منطقیتره که مرکوری مانع ورودش به المپ بشه چون میخواد از خوابِ ژوپیتر محافظت کنه.
زنی که در آستانهی ورود به درگاه المپ هست. در گذشته میگفتن این زن همون فضیلته (Virtue)، اما ویژگیهای ظاهریاش رو نداره. برخی اما، میگفتن که اون آروراست (Aurora)، الههی سپیدهدم. اما هرکس هست، در لحظهای متوقف شده که میان رؤیا و بیداریه.
نماد شناسی: آرورا با تاجی از گل بر سر، حلقههای گل بر بازوان برهنه و لباسی روان که در باد میرقصه شناخته میشه. طبق سنتی که حتی در آثار دانته هم دیده میشه، آرورا کسیه که با ظهور صبحگاهیاش خواب رو از چشم جهانیان میگیره؛ پس منطقیتره که مرکوری مانع ورودش به المپ بشه چون میخواد از خوابِ ژوپیتر محافظت کنه.
cci 2000's
آگریپینا و ژرمانیکوس اثرِ پیتر پل روبنس
نکاتِ دَرهم:
• روبنس، استاد بزرگ ایتالیایی باروک، شیفتهی زیبایی بینقص یونانی و رومی بود.
• این پرتره بر اساس هیچ مدل خاص باستانی نیست.
• مرد معمولا در پیشزمینهست، اما روبنس قاعده رو وارونه کرده.
• از نمایههای همپوشان در سکهها و کَموهای باستانی الهام گرفته.
• اول قرار بوده فقط آگریپینا رو بکشه اما در آخر صفحه رو گسترش داد تا ژرمانیکوس (همسرش) هم اضافه کنه.
• روبنس، استاد بزرگ ایتالیایی باروک، شیفتهی زیبایی بینقص یونانی و رومی بود.
• این پرتره بر اساس هیچ مدل خاص باستانی نیست.
• مرد معمولا در پیشزمینهست، اما روبنس قاعده رو وارونه کرده.
• از نمایههای همپوشان در سکهها و کَموهای باستانی الهام گرفته.
• اول قرار بوده فقط آگریپینا رو بکشه اما در آخر صفحه رو گسترش داد تا ژرمانیکوس (همسرش) هم اضافه کنه.
cci 2000's
آگریپینا
جولیا آگریپینا:
دستاوردهای آگریپینا:
آگریپینا؛ قاتلِ خونسردِ همسرش (کلودیوس/ژرمانیکوس)، زمانی که زنان حتی حق تصمیم گیری توی خونه خودشون رو هم نداشتن، سیاستمداری فوقالعاده با استعداد و حواس جمع بود که قدرت را با اراده و تلاش خودش کسب میکنه و بر یک دهه حکومت صلح آمیز روم علناً نظارت داشته ولی همزمان درهای پایان سلسله رو هم باز میکنه. هر چند که آگریپینا هم از طرف مادری و هم پدری، زادهی خاندانی سلطنتی و اصیل بوده اما با این حال به لطف هوش و ذکاوتشه که یکی از قدرتمندترین زنان تاریخ جهان به شمار میاد.
کلودیوس در واقع عموی آگریپیناست که در رقابت با زنان دیگه موفق میشه نظرش رو جلب کنه. به این شکل که همسر اول کلودیوس به نام مسالینا، بر ضد شوهرش شورش میکنه و آگریپینا با فاش کردن کار زن عموش، خودش رو توی دل عموش جا میکنه و کلودیوس رو تشویق میکنه که حکم اعدام برای مسالینا صادر کنن و شروع قدرتش از این دوره بوده که به عنوان همسر امپراتوری روم معرفی میشه و مقام امپراتریس رو از آن خودش میکنه و رقباش و البته بزرگترین رقیبش یعنی زن برادرش (لولیا پائولینا) رو به راحتی از لحاظ جایگاه و مقام سیاسی کنار میزنه. در نهایت هم در یک دعوا با همسرش بر سر قدرت، بهش قارچ سمی میده و به قتل میرسونتش. بعد هم چون نمیتونست خودش امپراطور بشه، این مقام رو به پسرش میده.
اتفاقا به جنگ قدرت با پسرش، امپراتور نرون/لوسیوس هم معروفه. به علت اعمال قدرت شخصی در دولت و مداخله در زندگی سرخود پسرش، پنهانی در دربار، به دستور پسرش اعدام میشه.
دستاوردهای آگریپینا:
آگریپینا ارتباطات عمیقی با کلن داشت—به ویژه دفاع افسانهای او از یک پل در سال ۱۴ میلادی که باعث نجات عقبنشینی نیروهای رومی شد. این شهر بعدها به افتخار دخترش، آگریپینای مهتر، «کلونیا آگریپیننسیس» (کلن) نام گرفت. احتمالاً روبنس این اثر رو برای بزرگداشت میراث قهرمانانه آگریپینا خلق کرده و با پیشرفت ترکیببندی، دستاوردهای همسرش رو هم اضافه کرده.
cci 2000's
ژرمانیکوس
تیبریوس کلودیوس سزار آگوستوس ژرمانیکوس:
دستاوردهای ژرمانیکوس:
بعد از قتل کالیگولا، تنها مرد خانواده کلودیوس بود، پس امپراتور شد. از بچگی مشکل لکنت زبان داشت و به همین دلیل، دشمنان اون رو یک تهدید جدی نمیدیدن، بنابراین احتمالا همین مورد کلودیوس رو از دچار شدن به سرنوشت اشراف دیگه در طی تصفیههای دوران سلطنت تیبریوس و کالیگولا نجات داد (به قتل رسیدن).
دستاوردهای ژرمانیکوس:
با اینکه تجربه کمی هم داشت اما ثابت کرد که یک مدیر کارآمد و توانمنده. به مشکلات اقتصادی کشور از دوران حکومت کالیگولا پایان داد، بوروکراسی امپراتوری رو شامل آزادگان کرد، جاده و قنات و کانالهای زیادی ساخت، در دوران حاکمیتش امپراتوری فتح موفقیت آمیز بریتانیا رو شروع کرد و پس از تلاش چندین و چند ساله حاکمان مختلف روم، کلودیوس کسی بود که موفق به تصرف کردن بریتانیا شد و مردم کم کم اعتمادشون به خاندان ژرمانیکوس جلب شد. با حضور آگریپینا در زندگیش به موفقیتهای بیشتری هم دست یافت که کم کم شروع به افول کرد. از اونجایی که در طول سلطنتش ه ویژه توسط عناصر اشراف آسیب پذیر دیده میشد، دائماً مجبور به دفاع از مواضعاش بود که منجر به مرگ بسیاری از سناتورها شد و این وقایع به اعتبار کلودیوس بین نویسندگان باستان آسیب زد. بعد هم که فوت شد، نرون یا همون لوسیوس، برادر زادهی بزرگش و پسرخواندهی قانونیاش، جانشنینش شد.