ای درخت آشنا!
شاخههای خویش را
ناگهان کجا جا گذاشتی؟
یا به قول خواهرم فروغ:
دستهای خویش را
در کدام باغچه عاشقانه کاشتی؟
این قرارداد تا ابد میان ما برقرار باد:
چشمهای من بهجای دستهای تو!
من به دست تو
آب میدهم
تو به چشم من
آبرو بده!
من به چشمهای بیقرار تو
قول میدهم:
ریشههای ما به آب
شاخههای ما به آفتاب میرسد
ما دوباره سبز میشویم.
#قیصر_امینپور
#روز_درختکاری
🇮🇷 @linguiran
شاخههای خویش را
ناگهان کجا جا گذاشتی؟
یا به قول خواهرم فروغ:
دستهای خویش را
در کدام باغچه عاشقانه کاشتی؟
این قرارداد تا ابد میان ما برقرار باد:
چشمهای من بهجای دستهای تو!
من به دست تو
آب میدهم
تو به چشم من
آبرو بده!
من به چشمهای بیقرار تو
قول میدهم:
ریشههای ما به آب
شاخههای ما به آفتاب میرسد
ما دوباره سبز میشویم.
#قیصر_امینپور
#روز_درختکاری
🇮🇷 @linguiran
تکواژ دومین واحد زبان است که از یک یا چند واج ساخته میشود. نشانهٔ تکواژ بودن هر یک از این واحدها آن است که میتوانند در ساختمان جملههای دیگر بهکار روند.
برخی از تکواژها، واژه هستند اما در هر حال همهٔ آنها در دو عامل مشترکند، یعنی هم صوت دارند و هم معنا.
تکواژ کوچکترین واحد زبانی که دارای نقش و معنای مستقل باشد.
🇮🇷 @linguiran
برخی از تکواژها، واژه هستند اما در هر حال همهٔ آنها در دو عامل مشترکند، یعنی هم صوت دارند و هم معنا.
تکواژ کوچکترین واحد زبانی که دارای نقش و معنای مستقل باشد.
🇮🇷 @linguiran
در فارسی باستان و فارسی میانه واج /ژ/ وجود نداشته و این /ژ/ های فارسی بازمانده زبان پهلوی اشکانی یا پارتی است. البته منظورم کلمات اصیل فارسی است نه واژههای فرانسوی دخیل در فارسی که آنها هم واج /ژ/ دارند.
برای مثال در واژه "شیر اوژن" جزء "اوژن" از زبان پارتی (پهلوی اشکانی) گرفته شده است. هرگاه در ریشه هندواروپایی اولیه واج /ک/ یا /گ/ داشته باشیم در ماده مضارع فارسی باستان به جایش به ترتیب واج /چ/ یا /ج/ خواهیم داشت:
ماده فارسی باستان<ریشه هندواروپایی
/k/ ⏩ /č/ چ
/g/ ⏩ /j/ ج
یکی از انواع دهگانه ساخت ماده مضارع این است که به ریشه، فقط a اضافه میکنیم. از ریشه -gan یا -jan به معنی 'زدن' ماده مضارع -jana در میآید که وقتی با پیشوند -ava بیاید خواهیم داشت:
ava- + jana- ⏩ ozan- فارسی میانه
ava- + jana- ⏩ ožan زبان پارتی
پس "اوژن" در کلمه "شیر اوژن" به معنی "شیر افکن" از زبان پارتی گرفته شده است.
#فریبرز_کوچکی_زاد
🇮🇷 @linguiran
برای مثال در واژه "شیر اوژن" جزء "اوژن" از زبان پارتی (پهلوی اشکانی) گرفته شده است. هرگاه در ریشه هندواروپایی اولیه واج /ک/ یا /گ/ داشته باشیم در ماده مضارع فارسی باستان به جایش به ترتیب واج /چ/ یا /ج/ خواهیم داشت:
ماده فارسی باستان<ریشه هندواروپایی
/k/ ⏩ /č/ چ
/g/ ⏩ /j/ ج
یکی از انواع دهگانه ساخت ماده مضارع این است که به ریشه، فقط a اضافه میکنیم. از ریشه -gan یا -jan به معنی 'زدن' ماده مضارع -jana در میآید که وقتی با پیشوند -ava بیاید خواهیم داشت:
ava- + jana- ⏩ ozan- فارسی میانه
ava- + jana- ⏩ ožan زبان پارتی
پس "اوژن" در کلمه "شیر اوژن" به معنی "شیر افکن" از زبان پارتی گرفته شده است.
#فریبرز_کوچکی_زاد
🇮🇷 @linguiran
این روزها در کشور عراق با پدیدهای روبهرو هستیم که زائران ایرانی به زبان عربی صحبت میکنند و مردم عراقی به زبان فارسی.
امروز میخواستم از یک عراقی آدرس بگیرم، گفتم: 《اَین شارع بناتالحسن》 یعنی خیابان بناتالحسن کجاست؟
مرد عراقی گفت: مستقیم برو بعد بپیچ سمت چپ. (تازه عربها چ و پ ندارند)
من هم گفتم: شکراََ جزیلاََ.
اونم گفت: خواهش میکنم.
کلا اینجا نصفشون ایرانیاند،
نصف دیگر هم اصالتاََ ایرانی.
#حسین_دارابی
@hosein_darabi
🇮🇷 @linguiran
امروز میخواستم از یک عراقی آدرس بگیرم، گفتم: 《اَین شارع بناتالحسن》 یعنی خیابان بناتالحسن کجاست؟
مرد عراقی گفت: مستقیم برو بعد بپیچ سمت چپ. (تازه عربها چ و پ ندارند)
من هم گفتم: شکراََ جزیلاََ.
اونم گفت: خواهش میکنم.
کلا اینجا نصفشون ایرانیاند،
نصف دیگر هم اصالتاََ ایرانی.
#حسین_دارابی
@hosein_darabi
🇮🇷 @linguiran
✅ سال کلمه، کلمه سال
«…مهم البته این است که یک فرهنگ لغت هم در ذهنت داشته باشی.
موقع نوشتن، اولین کلمهای که به ذهن میآید بهترین نیست: والله نیست. به خدا نیست، به پیر و پیغمبر نیست، به همین آفتاب لب بام نیست، به گوشۀ جانماز مادربزرگ نیست، این تن را کفن کردی نیست، به کلمه که اول کلام بود و جز آن هیچ نبود، نیست…
باید زیاد خواند و نوشت. این که دوش وقت سحر از غصه نجاتت بدهند، لاف و رندی حافظاست. فرشتهای در کار نیست که بیاید و نجاتت بدهد. حافظ حتی نجوم هم میدانسته و دو زبانه بوده. همهاش توی میخانه پلاس نبوده! خوانده و نوشته و بازنویسی کرده.
وقتی بیایی به دنیای ادبیات و نوشتن، غصهای هم بر غصههایت اضافه میشود. داستان قوز بالا قوز را که میدانید. اما مملکتِ ادبیات با همۀ تلخیها و تاریکیهایش، زیباییها و لذتهای خودش را هم دارد.
چند بار نوشتهام. در این دنیا هیچ لذتی، هیچ لذتی بالاتر از آن لحظهای نیست: وقتی که نقطه آخر را میگذاری آخر آخرین سطر داستانت و میدانی داستان خوبی خلق کردهای.»
این بخشی از گفتوگوی خواندنی شهریار مندنیپور با شمارۀ نوروزی مجلۀ تجربه بود. که دلم میخواست شما هم بخوانید.
در اهمیت کلمه به عنوان ابزار اصلی کار نویسنده میتوان بیش از اینها گفت و نوشت.
افزایش دامنۀ واژگان سهل ممتنع است. چنان ساده و بدیهی به نظر میرسد که عموماً در عمل به سادگی از کنار آن میگذریم؛ اما غالباً نقص اصلی و بیمایگی نوشتههای ما فقر واژگانی و کمبود کلمه است.
نویسندگان کتاب «کلمهای که زندگی زندگی شما را تغییر میدهد» پیشنهاد میدهند که به جای نوشتن فهرست رنگارنگی از اهداف سالانه، بهترین کار این است که فقط یک واژه را به عنوان نوک پیکان اهداف سال در نظر بگیریم و تمام سال را حول محور همان واژه پیش ببریم.
به راستی چرا کلمۀ سال یک نویسنده، خودِ «کلمه» نباشد؟
سال نو، برای من سال واژه است، سال واژهها
#شاهین_کلانتری
🇮🇷 @linguiran
«…مهم البته این است که یک فرهنگ لغت هم در ذهنت داشته باشی.
موقع نوشتن، اولین کلمهای که به ذهن میآید بهترین نیست: والله نیست. به خدا نیست، به پیر و پیغمبر نیست، به همین آفتاب لب بام نیست، به گوشۀ جانماز مادربزرگ نیست، این تن را کفن کردی نیست، به کلمه که اول کلام بود و جز آن هیچ نبود، نیست…
باید زیاد خواند و نوشت. این که دوش وقت سحر از غصه نجاتت بدهند، لاف و رندی حافظاست. فرشتهای در کار نیست که بیاید و نجاتت بدهد. حافظ حتی نجوم هم میدانسته و دو زبانه بوده. همهاش توی میخانه پلاس نبوده! خوانده و نوشته و بازنویسی کرده.
وقتی بیایی به دنیای ادبیات و نوشتن، غصهای هم بر غصههایت اضافه میشود. داستان قوز بالا قوز را که میدانید. اما مملکتِ ادبیات با همۀ تلخیها و تاریکیهایش، زیباییها و لذتهای خودش را هم دارد.
چند بار نوشتهام. در این دنیا هیچ لذتی، هیچ لذتی بالاتر از آن لحظهای نیست: وقتی که نقطه آخر را میگذاری آخر آخرین سطر داستانت و میدانی داستان خوبی خلق کردهای.»
این بخشی از گفتوگوی خواندنی شهریار مندنیپور با شمارۀ نوروزی مجلۀ تجربه بود. که دلم میخواست شما هم بخوانید.
در اهمیت کلمه به عنوان ابزار اصلی کار نویسنده میتوان بیش از اینها گفت و نوشت.
افزایش دامنۀ واژگان سهل ممتنع است. چنان ساده و بدیهی به نظر میرسد که عموماً در عمل به سادگی از کنار آن میگذریم؛ اما غالباً نقص اصلی و بیمایگی نوشتههای ما فقر واژگانی و کمبود کلمه است.
نویسندگان کتاب «کلمهای که زندگی زندگی شما را تغییر میدهد» پیشنهاد میدهند که به جای نوشتن فهرست رنگارنگی از اهداف سالانه، بهترین کار این است که فقط یک واژه را به عنوان نوک پیکان اهداف سال در نظر بگیریم و تمام سال را حول محور همان واژه پیش ببریم.
به راستی چرا کلمۀ سال یک نویسنده، خودِ «کلمه» نباشد؟
سال نو، برای من سال واژه است، سال واژهها
#شاهین_کلانتری
🇮🇷 @linguiran
🔴 امان از حسادت "برخی"
در وصف حسادت گفتهاند لایسود!
حسادت لایههای پنهان فراوانی دارد که گاهی فرد حسود از آن غافل است. حسد در قالبهای مختلفی همچون: گفتار، کردار، رفتار، فعل و انفعالات روحی و گاهی در اشکالی که تشخیص آن مشکل است، بروز میکند و بهدلیل دارا بودن آثار سوء فردی و اجتماعی، رفع و دفع آن بر شخص حسود واجب است.
حسادت گناه نیست مادامیکه صرفاً در درون باشد، هرچند ذهن انسان را مشوش کرده و او را روانی میکند؛ اما همینکه اثر آن در برون ظاهر شد و باعث فشار بر دیگری یا به زیرآب زنی کشیده، یا به ایجاد مانع بر سر راه دیگران رسیده، گناهی است که خانمان براندازد و رفع آن بر شخص واجب است.
به نقل از یکی از استادان بزرگوار، ریشه حسادت در عدم مشاهده توانایی و استعداد دیگران است، با این ذهنیت که آنها شایستگی مقام و جایگاه بالا را ندارند.
حسادت با غبطه تفاوت دارد. غبطه به مقام بزرگان، نفی بزرگی آنها نیست بلکه حسرت از اینکه "کاش من هم مثل او میبودم" و "کاش من هم مثل او شوم" است.
برخی استادان میگویند اگرچه حسادت در همه اقشار و اصناف وجود دارد اما در بین اهل علم و دانش، دانشمندان، استادان، علما، بزرگان، نخبگان بیشتر از سایر اقشار است اما خود نمیدانند!
غالب اختلافات بین اهل علما، دانشمندان، خطبا، روحانیون، استادان و اصحاب رسانه ریشه در حسادت دارد اما متوجه نیستند؛ میبینید خیلی همدیگر را قبول ندارند به همدیگر حمله میکنند، از همدیگر خرده میگیرند.
امروز بخشی از توان افراد صرف اختلافاتی است که نه سودی دارد و نه دلیلی؛ صرفاً به این علت است که جناب الف نمیتواند توانایی جناب ب را ببیند! بیحساب کتاب حمله میکنند؛ فحاشی میکنند؛ توهین میکنند. همچنین سعی میکنند با تخریب، با زیرآبزنی، با دروغ، با تهمت، با آبروریزی ترمز طرف را بکشند. اگر هم نتوانستند، شاید دست به خودکشی هم بزنند!
#داود_مدرسییان
🇮🇷 @linguiran
در وصف حسادت گفتهاند لایسود!
حسادت لایههای پنهان فراوانی دارد که گاهی فرد حسود از آن غافل است. حسد در قالبهای مختلفی همچون: گفتار، کردار، رفتار، فعل و انفعالات روحی و گاهی در اشکالی که تشخیص آن مشکل است، بروز میکند و بهدلیل دارا بودن آثار سوء فردی و اجتماعی، رفع و دفع آن بر شخص حسود واجب است.
حسادت گناه نیست مادامیکه صرفاً در درون باشد، هرچند ذهن انسان را مشوش کرده و او را روانی میکند؛ اما همینکه اثر آن در برون ظاهر شد و باعث فشار بر دیگری یا به زیرآب زنی کشیده، یا به ایجاد مانع بر سر راه دیگران رسیده، گناهی است که خانمان براندازد و رفع آن بر شخص واجب است.
به نقل از یکی از استادان بزرگوار، ریشه حسادت در عدم مشاهده توانایی و استعداد دیگران است، با این ذهنیت که آنها شایستگی مقام و جایگاه بالا را ندارند.
حسادت با غبطه تفاوت دارد. غبطه به مقام بزرگان، نفی بزرگی آنها نیست بلکه حسرت از اینکه "کاش من هم مثل او میبودم" و "کاش من هم مثل او شوم" است.
برخی استادان میگویند اگرچه حسادت در همه اقشار و اصناف وجود دارد اما در بین اهل علم و دانش، دانشمندان، استادان، علما، بزرگان، نخبگان بیشتر از سایر اقشار است اما خود نمیدانند!
غالب اختلافات بین اهل علما، دانشمندان، خطبا، روحانیون، استادان و اصحاب رسانه ریشه در حسادت دارد اما متوجه نیستند؛ میبینید خیلی همدیگر را قبول ندارند به همدیگر حمله میکنند، از همدیگر خرده میگیرند.
امروز بخشی از توان افراد صرف اختلافاتی است که نه سودی دارد و نه دلیلی؛ صرفاً به این علت است که جناب الف نمیتواند توانایی جناب ب را ببیند! بیحساب کتاب حمله میکنند؛ فحاشی میکنند؛ توهین میکنند. همچنین سعی میکنند با تخریب، با زیرآبزنی، با دروغ، با تهمت، با آبروریزی ترمز طرف را بکشند. اگر هم نتوانستند، شاید دست به خودکشی هم بزنند!
#داود_مدرسییان
🇮🇷 @linguiran
همیشه هم حذف کردن راه چاره نیست
گاهی باید بعضیها را نگه داریم
تا زل بزنند به خوشبختیمان
که ببینند بعد از آنها
زندگی همچنان ادامه دارد...
🇮🇷 @linguiran
گاهی باید بعضیها را نگه داریم
تا زل بزنند به خوشبختیمان
که ببینند بعد از آنها
زندگی همچنان ادامه دارد...
🇮🇷 @linguiran
مصاحبه با نوام چامسکی.pdf
1.5 MB
مصاحبه اختصاصی نشریه فرهنگی، ادبی و اجتماعی هۆنە با زبانشناس و فیلسوف شهیر، نوام چامسکی
انجام مصاحبه: دکتر #یادگار_کریمی
نشریه فرهنگی، ادبی و اجتماعی هونە
دانشگاه کردستان
سردبیر: احسان میرکی
مدیر مسئول: سوما حبیبزاده
استاد مشاور: دکتر یادگار کریمی
🇮🇷 @linguiran
انجام مصاحبه: دکتر #یادگار_کریمی
نشریه فرهنگی، ادبی و اجتماعی هونە
دانشگاه کردستان
سردبیر: احسان میرکی
مدیر مسئول: سوما حبیبزاده
استاد مشاور: دکتر یادگار کریمی
🇮🇷 @linguiran
✅ کودکان دو زبانه عملکرد مغز بیشتری نسبت به تکزبانهها دارند.
کودکان دو زبانه که از کودکی همراه با زبان مادری، زبان دیگری را نیز فرامیگیرند عملکردهای بهتری نسبت به کودکان تکزبانه دارند. پژوهشی جدید حاکی از وجود تواناییای به نام «کنترل شناختی» در کودکان دو زبانه است. محققان میگویند که افراد دارای این توانایی در زندگی موفقترند.
زمانی بود که کارشناسان معتقد بودند که یادگیری همزمان بیش از یک زبان برای کودکان خیلی کوچک گیجکننده است و از آنها انرژی زیادی میگیرد و در نهایت غیرسازنده است. ولی امروزه پژوهشهای مختلف تاثیرات مثبت ذهنی، رفتاری و جسمی آموزش همزمان دو زبان برای کودکان را آشکار کرده است.
ادامهٔ مطلب را در پیوند زیر بخوانید:
http://ketabak.org/ku8ia
🇮🇷 @linguiran
کودکان دو زبانه که از کودکی همراه با زبان مادری، زبان دیگری را نیز فرامیگیرند عملکردهای بهتری نسبت به کودکان تکزبانه دارند. پژوهشی جدید حاکی از وجود تواناییای به نام «کنترل شناختی» در کودکان دو زبانه است. محققان میگویند که افراد دارای این توانایی در زندگی موفقترند.
زمانی بود که کارشناسان معتقد بودند که یادگیری همزمان بیش از یک زبان برای کودکان خیلی کوچک گیجکننده است و از آنها انرژی زیادی میگیرد و در نهایت غیرسازنده است. ولی امروزه پژوهشهای مختلف تاثیرات مثبت ذهنی، رفتاری و جسمی آموزش همزمان دو زبان برای کودکان را آشکار کرده است.
ادامهٔ مطلب را در پیوند زیر بخوانید:
http://ketabak.org/ku8ia
🇮🇷 @linguiran
کتابک
کودکان دو زبانه عملکرد مغز بیشتری نسبت به تکزبانهها دارند
کودکان دو زبانه که از کودکی همراه با زبان مادری، زبان دیگری را نیز فرامیگیرند عملکردهای بهتری نسبت به کودکان تکزبانه دارند. پژوهشی جدید حاکی از وجود تواناییای به نام «کنترل شناختی» در کودکان دو زبانه است. محققان میگویند که افراد دارای این توانایی در…
محققان به این نتیجه رسیدهاند که عبور از در باعث فراموشی میشود!
عبور از در نشاندهنده آغاز یا پایان چیزی است و این یک «مرز رویداد» در مغز ایجاد میکند. با عبور از یک در، ذهن ما یک بازه زمانی جدید تعریف میکند که اتفاقات قبل از آن اهمیت کمتری پیدا میکنند.
🇮🇷 @linguiran
عبور از در نشاندهنده آغاز یا پایان چیزی است و این یک «مرز رویداد» در مغز ایجاد میکند. با عبور از یک در، ذهن ما یک بازه زمانی جدید تعریف میکند که اتفاقات قبل از آن اهمیت کمتری پیدا میکنند.
🇮🇷 @linguiran
با فرزندانتان طوری حرف بزنید که گویی ویژهترین انسانهای روی زمین هستند؛ چون چیزی که بعدها خواهند شد، بستگی به این دارد که "ارزشدادن به خود را" چگونه در آنها شکل میدهید.
🇮🇷 @linguiran
🇮🇷 @linguiran
ما هر کسی را طوری میکُشیم
بعضیها را با گلوله
بعضىها را با حرف
و بعضیها را با کارهایی که کردهایم
و بعضیها را با کارهایی که تا به امروز
برای آنها نکردهایم!
#داستایوفسکی
🇮🇷 @linguiran
بعضیها را با گلوله
بعضىها را با حرف
و بعضیها را با کارهایی که کردهایم
و بعضیها را با کارهایی که تا به امروز
برای آنها نکردهایم!
#داستایوفسکی
🇮🇷 @linguiran
واژهٔ "فریبرز" در کتاب معجمالتواریخ بهصورت "برزفری" ذکر شده است و میگویند که فردوسی بهخاطر رعایت کردن بحر متفارب که از رکن فعولن (U _ _) تشکیل میشود ناچار شده است که آن را به صورت "فریبرز" بیان کند.
در کتاب تاریخ طبری و تاریخ بلعمی این اسم به صورت "Borzāfarah" ذکر شده است. همچنین در فارسنامه ابنبلخی هم این اسم بهصورت "zarafah" آمده است که ما را به یاد واژه Borzāphranes از سرداران پارتی میاندازد.
واژهٔ "فرنگیس" هم در ترجمه عربی البنداری از شاهنامه به صورت "فریکیس" آمده و در شاهنامه ابومنصور محمدبنعبدالرزاق و ابومنصور معمری هم احتمالا بهصورت "گیسفری" بوده است. در کتاب "غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم" از ثعالبی این اسم به صورت "کسیفری" /Kasīfarī /ذکر شده است. در تاریخ طبری به صورتهای Vasfāfarīd و Vasfafarah آمده است. همچنین در بندهشن بهصورت Vīspān-fryā آمده است.
#فریبرز_کوچکی_زاد
🇮🇷 @linguiran
در کتاب تاریخ طبری و تاریخ بلعمی این اسم به صورت "Borzāfarah" ذکر شده است. همچنین در فارسنامه ابنبلخی هم این اسم بهصورت "zarafah" آمده است که ما را به یاد واژه Borzāphranes از سرداران پارتی میاندازد.
واژهٔ "فرنگیس" هم در ترجمه عربی البنداری از شاهنامه به صورت "فریکیس" آمده و در شاهنامه ابومنصور محمدبنعبدالرزاق و ابومنصور معمری هم احتمالا بهصورت "گیسفری" بوده است. در کتاب "غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم" از ثعالبی این اسم به صورت "کسیفری" /Kasīfarī /ذکر شده است. در تاریخ طبری به صورتهای Vasfāfarīd و Vasfafarah آمده است. همچنین در بندهشن بهصورت Vīspān-fryā آمده است.
#فریبرز_کوچکی_زاد
🇮🇷 @linguiran
در اسارت اسم.pdf
2.6 MB
«در اسارت اسم»
نامباوری در گفتگو با
دکتر #نظام_بهرامی_کمیل
صفحه ۱۵ روزنامه اعتماد، سیاستنامه
۲۱ فروردین ۱۳۹۸
🇮🇷 @linguiran
نامباوری در گفتگو با
دکتر #نظام_بهرامی_کمیل
صفحه ۱۵ روزنامه اعتماد، سیاستنامه
۲۱ فروردین ۱۳۹۸
🇮🇷 @linguiran