Forwarded from زبانشناسی همگانی
فهرستی از اختصارات ویژهی کتابشناسی
http://abbreviations.yourdictionary.com/articles/footnote-abbreviations.html
🇮🇷 @linguiran
http://abbreviations.yourdictionary.com/articles/footnote-abbreviations.html
🇮🇷 @linguiran
YourDictionary
Footnote Abbreviations: What Do They Mean?
What do the different footnote abbreviations under different works mean? Never struggle with the meanings again with this comprehensive list.
Forwarded from زبانشناسی همگانی
شما هیچگاه با یک زبانشناس صحبت نمیکنید، مگر اینکه او آنچه را میگویید، ثبت میکند و در لحظهای مناسب علیه شما استفاده میکند.
#دیوید_کریستال
🇮🇷 @linguiran
#دیوید_کریستال
🇮🇷 @linguiran
Forwarded from زبانشناسی همگانی
عصب شناسی.pdf
347.5 KB
سربازان شوروی در کنار شیرینیفروشی علیاکبر قنادزاده در شهر قزوین
۱۳۲۰ هجری خورشیدی
#منهای_زبانشناسی
https://t.me/mir_today
🇮🇷 @linguiran
۱۳۲۰ هجری خورشیدی
#منهای_زبانشناسی
https://t.me/mir_today
🇮🇷 @linguiran
Forwarded from زبانشناسی همگانی
Forwarded from Mehrdad Naghzguy-Kohan مهرداد نغزگوی کهن
به یاد استادم دکتر کورش صفوی
همایش زبانشناسی در دانشگاه علامه طباطبائی در حالی برگزار می شود که ناب¬ترین، فرهیخته¬ترین، سخنور¬ترین و از همه مهمتر همراه ترین استادم یعنی دکتر کورش صفوی دیگر در بین ما حضور ندارد. خوش به حال او که بهترین آثار، بهترین خاطرات و بهترین شاگردان را از خود به یادگار گذاشت.
کورش صفوی معلمی بی نظیر بود که در همان جلسۀ اول دانشجویان را شیفتۀ خود و زبانشناسی می کرد. درست همانطوری که خود من شیفتۀ او و رشتۀ زبانشناسی شدم و راه علمی خود را پیدا کردم. در روابط اجتماعی بی تکلّف بود و بسیار فروتن. کلام سحرآمیز و لحنش دارای شیرینی، لطافت و طنزی بسیار دلنشین بود. سخت ترین و پرچالش ترین مسائل زبانشناسی را می توانست به صورت قابل فهمی حتی برای غیرمتخصصین بیان کند. ساده سازی و شفاف سازی مطالب علمی در واقع هنرش بود. این هنر نه تنها در تدریس بلکه در تألیفات و ترجمه های او منعکس شده است. زندگی پربار خود را تا آخرین لحظات وقف خواندن، تدریس، تألیف و ترجمه کرده بود. معناشناسی درجه یک بود. بسیار تلاش کرد تا میان زبانشناسی و ادبیات پلی بزند و یافته های زبانشناسی را در ادبیات به کار بندد. صفوی شاگردپرور بود. به دغدغه ها و دلمشغولی های علمی و غیر علمی دانشجویان توجه می کرد و با بیان تجارب زندگی علمی و شخصی خود آنها را راهنمایی می کرد و به آنها امید می داد. دکتر صفوی همواره از استادان خود علی رغم بعضی ناملایمات به نیکی یاد می کرد. به خصوص همیشه یاد روانشادان دکتر محمد رضا باطنی و دکتر علی محمد حق شناس را گرامی می داشت. یادم می آید در یکی از سخنرانی هایش به یاد دکتر حق شناس در حالی که سخت متأثر بود، اظهار داشت "کی گفته دکتر حق¬شناس دیگر پیش ما نیست؟ حق شناس همین جاست، درست در همین مجلس". واقعا راست می گفت. خوبان نمی میرند، صفوی نیز همینجاست، درست در همین مجلس، منش او بین دانشجویان تکثیر شده است. صفوی در بین ماست، حتی اگر سفر ابدی اش ما را با کوله باری از اندوه تنها گذاشته باشد.
از توجه شما سپاسگزارم
مهرداد نغزگوی کهن، عضو هیأت علمی گروه زبانشناسی دانشگاه بوعلی سینا
همایش زبانشناسی در دانشگاه علامه طباطبائی در حالی برگزار می شود که ناب¬ترین، فرهیخته¬ترین، سخنور¬ترین و از همه مهمتر همراه ترین استادم یعنی دکتر کورش صفوی دیگر در بین ما حضور ندارد. خوش به حال او که بهترین آثار، بهترین خاطرات و بهترین شاگردان را از خود به یادگار گذاشت.
کورش صفوی معلمی بی نظیر بود که در همان جلسۀ اول دانشجویان را شیفتۀ خود و زبانشناسی می کرد. درست همانطوری که خود من شیفتۀ او و رشتۀ زبانشناسی شدم و راه علمی خود را پیدا کردم. در روابط اجتماعی بی تکلّف بود و بسیار فروتن. کلام سحرآمیز و لحنش دارای شیرینی، لطافت و طنزی بسیار دلنشین بود. سخت ترین و پرچالش ترین مسائل زبانشناسی را می توانست به صورت قابل فهمی حتی برای غیرمتخصصین بیان کند. ساده سازی و شفاف سازی مطالب علمی در واقع هنرش بود. این هنر نه تنها در تدریس بلکه در تألیفات و ترجمه های او منعکس شده است. زندگی پربار خود را تا آخرین لحظات وقف خواندن، تدریس، تألیف و ترجمه کرده بود. معناشناسی درجه یک بود. بسیار تلاش کرد تا میان زبانشناسی و ادبیات پلی بزند و یافته های زبانشناسی را در ادبیات به کار بندد. صفوی شاگردپرور بود. به دغدغه ها و دلمشغولی های علمی و غیر علمی دانشجویان توجه می کرد و با بیان تجارب زندگی علمی و شخصی خود آنها را راهنمایی می کرد و به آنها امید می داد. دکتر صفوی همواره از استادان خود علی رغم بعضی ناملایمات به نیکی یاد می کرد. به خصوص همیشه یاد روانشادان دکتر محمد رضا باطنی و دکتر علی محمد حق شناس را گرامی می داشت. یادم می آید در یکی از سخنرانی هایش به یاد دکتر حق شناس در حالی که سخت متأثر بود، اظهار داشت "کی گفته دکتر حق¬شناس دیگر پیش ما نیست؟ حق شناس همین جاست، درست در همین مجلس". واقعا راست می گفت. خوبان نمی میرند، صفوی نیز همینجاست، درست در همین مجلس، منش او بین دانشجویان تکثیر شده است. صفوی در بین ماست، حتی اگر سفر ابدی اش ما را با کوله باری از اندوه تنها گذاشته باشد.
از توجه شما سپاسگزارم
مهرداد نغزگوی کهن، عضو هیأت علمی گروه زبانشناسی دانشگاه بوعلی سینا
«کاندید» یا «کاندیدا»؟
کاندید (در فرانسوی: candide): سادهدل؛ معصوم
کاندیدا (در فرانسوی: candidate): نامزد و داوطلب برای اجرای کار یا اِحراز مقام
برخی معتقدند این دو را نباید بهجای هم بهکار برد و اساساً بهتر است که واژهٔ فارسیِ «نامزد» یا «داوطلب» را بهکار ببریم.
کاندید در فارسی فقط یک معنی دارد و آن هم «نامزد» است. در فرهنگ بزرگ سخن نیز کاندیدا را بهدرستی به واژهٔ فارسیشده و پربسامدترِ کاندید ارجاع دادهاند. اینک چند شاهد:
- رأی من این است کاندید ازبرای انتخاب/ اندر این دوره مناسبتر کس از شداد نیست (کلیات عشقی، ص ٣٤٢)
- خیانتی که در این دوره بهدست وکلای دروغی یا وکلای کاندیدهای سفارت انگلیس یا اشراف… به این مملکت شده… در هیچ دورهای نشده است (دیوان عارف قزوینی، ص ٦٥).
- بهنام هرکس که ازطرف دولت کاندید شده بود، آرا در صندوق انتخابات میریختند (بزرگ علوی، گیلهمرد، ص ١٨١).
- اگه از این چاله دراومدم، میتونم کاندید نمایندگی کنگره بشم (نجف دریابندری، بیلیباتگیت، ص ١٧٧).
نکته: در فارسی، کاندیدا را جمع انگاشتهایم (یعنی صورتِ گفتاریِ «کاندیدها»). سپس، با حذفِ «ا» از پایانِ آن، کاندید را ساختهایم. در زبانشناسی، به این قاعده میگوییم «پسسازی»، «پسینسازی»، «اشتقاق معکوس»، «اشتقاق پسین» (back formation). این فرایند در فارسی مثالهای بسیاری دارد، ازجمله کالباس از کالباسای روسی، لنت از لنتای روسی، رتیل از رتَیلاءِ عربی، و قلع از قلعیِ عربی. در انگلیسی نیز واژهٔ بسیطِ ادیتور را مشتق از edit و پسوندِ or- انگاشتهاند و از آن فعلِ ادیت را ساختهاند.
نتیجه: در فارسی، کاندید و کاندیدا دو گونهٔ یک واژه است و هردو مترادف و درست است.
#فرهاد_قربانزاده
🇮🇷 @linguiran
کاندید (در فرانسوی: candide): سادهدل؛ معصوم
کاندیدا (در فرانسوی: candidate): نامزد و داوطلب برای اجرای کار یا اِحراز مقام
برخی معتقدند این دو را نباید بهجای هم بهکار برد و اساساً بهتر است که واژهٔ فارسیِ «نامزد» یا «داوطلب» را بهکار ببریم.
کاندید در فارسی فقط یک معنی دارد و آن هم «نامزد» است. در فرهنگ بزرگ سخن نیز کاندیدا را بهدرستی به واژهٔ فارسیشده و پربسامدترِ کاندید ارجاع دادهاند. اینک چند شاهد:
- رأی من این است کاندید ازبرای انتخاب/ اندر این دوره مناسبتر کس از شداد نیست (کلیات عشقی، ص ٣٤٢)
- خیانتی که در این دوره بهدست وکلای دروغی یا وکلای کاندیدهای سفارت انگلیس یا اشراف… به این مملکت شده… در هیچ دورهای نشده است (دیوان عارف قزوینی، ص ٦٥).
- بهنام هرکس که ازطرف دولت کاندید شده بود، آرا در صندوق انتخابات میریختند (بزرگ علوی، گیلهمرد، ص ١٨١).
- اگه از این چاله دراومدم، میتونم کاندید نمایندگی کنگره بشم (نجف دریابندری، بیلیباتگیت، ص ١٧٧).
نکته: در فارسی، کاندیدا را جمع انگاشتهایم (یعنی صورتِ گفتاریِ «کاندیدها»). سپس، با حذفِ «ا» از پایانِ آن، کاندید را ساختهایم. در زبانشناسی، به این قاعده میگوییم «پسسازی»، «پسینسازی»، «اشتقاق معکوس»، «اشتقاق پسین» (back formation). این فرایند در فارسی مثالهای بسیاری دارد، ازجمله کالباس از کالباسای روسی، لنت از لنتای روسی، رتیل از رتَیلاءِ عربی، و قلع از قلعیِ عربی. در انگلیسی نیز واژهٔ بسیطِ ادیتور را مشتق از edit و پسوندِ or- انگاشتهاند و از آن فعلِ ادیت را ساختهاند.
نتیجه: در فارسی، کاندید و کاندیدا دو گونهٔ یک واژه است و هردو مترادف و درست است.
#فرهاد_قربانزاده
🇮🇷 @linguiran
Forwarded from زبانشناسی همگانی
دینپژوهی و فلسفههای غربی.pdf
1 MB
Forwarded from زبانشناسی همگانی
نام دریای پارس در یکی از کهنترین نقشههای ترسیم شده در منطقه آناتولی (ترکیه امروزی)
این نقشه ارزشمند تاریخی که به زبان پارسی در دوره عثمانی نوشته و ترسیم شده است، بخشی از کتاب [جداول فی النجوم و الاختیارات]، اثر زینالمنجم بن سلیمان قونوی مورخ نامدار قرن هشتم هجری قمری میباشد. تاریخ نگارش کتاب سال ۷۷۲ هجری قمری [حدود ۶۵۰ سال پیش] میباشد. نسخه خطی این کتاب به شماره بایگانی ۲۷۸۲ در کتابخانه نور عثمانیه شهر استانبول نگهداری میشود. نام دریای پارس در مرکز نقشه کاملا قابل مشاهده است.
پژوهش: #وحید_بهمن
www.persiangulfstudies.com
🇮🇷 @linguiran
این نقشه ارزشمند تاریخی که به زبان پارسی در دوره عثمانی نوشته و ترسیم شده است، بخشی از کتاب [جداول فی النجوم و الاختیارات]، اثر زینالمنجم بن سلیمان قونوی مورخ نامدار قرن هشتم هجری قمری میباشد. تاریخ نگارش کتاب سال ۷۷۲ هجری قمری [حدود ۶۵۰ سال پیش] میباشد. نسخه خطی این کتاب به شماره بایگانی ۲۷۸۲ در کتابخانه نور عثمانیه شهر استانبول نگهداری میشود. نام دریای پارس در مرکز نقشه کاملا قابل مشاهده است.
پژوهش: #وحید_بهمن
www.persiangulfstudies.com
🇮🇷 @linguiran
Forwarded from زبانشناسی همگانی
Scinapse | Academic search
engine for paper
با موتور جستجوی Scinapse میتوانید میلیونها مقاله را جستجو کرده و از اطلاعات آن بهرهمند شوید.
https://scinapse.io/
🇮🇷 @linguiran
engine for paper
با موتور جستجوی Scinapse میتوانید میلیونها مقاله را جستجو کرده و از اطلاعات آن بهرهمند شوید.
https://scinapse.io/
🇮🇷 @linguiran
Scinapse
Finding R&D Trends and Experts Made Simple | Scinapse
Presenting a whole new perspective on research discovery services. Intelligent data and quick access to state-of-the-art insights.
Forwarded from زبانشناسی همگانی
7 VP shells.pdf
328.5 KB
چندی قبل عدهای، آن هم گیلانی، به صحبتهای مسئول یک باشگاه خطاب به شخصی بهخاطر لهجهٔ گیلکی واکنش نشان دادند.
متأسفانه در جامعه ایرانی، گاهی اوقات گویشها و گویشوران مورد تمسخر و تحقیر قرار گرفتهاند و چنین امری سابقهای دیرینه دارد.
گویش لری، ترکی و گیلکی در سطح ملی و برخی دیگر مانند گویش تالشی در سطح محلی از این رفتار زشت بینصیب نبودهاند. با وجود رشد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و ورود به عصر اتم، الکترونیک و اطلاعات و ورود به دهکده جهانی این روند سیر عادی و مشکوک خود را طی میکند. این موضوع محدود به کشوری خاص نیست و بهعنوان یک زبانشناس تا آنجا که اطلاع دارم در برخی از کشورهای پیشرفته نیز مشهود است. پر واضح است که نمیتوان جلوی چنین روندی را گرفت و تنها دولتها میتوانند با وضع قوانین بازدارنده از گسترش این امر جلوگیری کنند. بنابراین وقوع چنین عملی در جوامع جهانی، بهخصوص عامه مردم، بهعلت سلطه زبانی دور از ذهن نیست. اما در سطح دولتی، افراد برجسته یا رسانه ملی قابل تأمل و سرزنش است. در این ارتباط لازم است سکوت اساتید دانشگاهی، بهویژه پژوهشگران زبانشناسی را مورد نکوهش قرار داد زیرا هیچگونه واکنشی به این موضوع نشان ندادند. یادآور میشود که بجا بودنِ نگارشهای آکادمیک، در خدمت جامعهبودن آنهاست. وظیفه متخصصانِ زبانی است، که با نگاه علمی و عاری از تعصبات قومی، گویشی و زبانی، ضمنِ بررسی انگیزههای فرازبانی در ارتکاب چنین خطایی راهحلی نیز برای جلوگیری از تکرار آن ارائه نمایند.
دیگر نکته اینکه، برخورد مسئولین درگیر این موضوع مورد نکوهش است که اجازه پخش چنین جملاتی را از رسانه ملی میدهند. رسانه ملی آینه و بلندگوی جامعه و فرهنگ است. هرگونه سهلانگاری و پرهیز از انعکاس نشانهشناسی فرهنگ و جامعه، شایسته فرهنگ و جامعه متمدن و زبانهای ایرانی نیست. لازم است مسئولین این رسانه با استخدام عدهای متخصص زبانی، با احاطه به گویشهای مختلف، در جهت غنا، محبوبیت و علمیشدن برنامههای خود گام بردارند. زیرا با هدایت این متخصصان است که میشود از بروز چنین عملی جلوگیری کرد تا عدهای از سیاسیون، مذهبیون و حتی مجریان که درونشان پر از خشم، نفرت، خودخواهی، غرور، نژادپرستی، حسادت و زبالههای دیگر است، میدانی برای بیان نیات خود نداشته باشند.
در پایان یادآور میشود که قرآن کریم میفرماید: «ای مردم ما شما را از مرد و زنی آفریدیم» و در ادامه همچنین میفرماید:
«و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم» (حجرات/13)
و در گروهها و تیرههای بزرگ و کوچک جای دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ همانا گرامیترین شما نزد خدا، با تقویترین شماست.
بنابراین لازم است با ملاحظه دستورات الهی، دیدگاه «ما و دیگران» کنار گذاشته شود و دیدگاه به گویشها و قومیتهای ایرانی احترامآمیز باشد.
دکتر #عزتدوست
🇮🇷 @linguiran
متأسفانه در جامعه ایرانی، گاهی اوقات گویشها و گویشوران مورد تمسخر و تحقیر قرار گرفتهاند و چنین امری سابقهای دیرینه دارد.
گویش لری، ترکی و گیلکی در سطح ملی و برخی دیگر مانند گویش تالشی در سطح محلی از این رفتار زشت بینصیب نبودهاند. با وجود رشد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و ورود به عصر اتم، الکترونیک و اطلاعات و ورود به دهکده جهانی این روند سیر عادی و مشکوک خود را طی میکند. این موضوع محدود به کشوری خاص نیست و بهعنوان یک زبانشناس تا آنجا که اطلاع دارم در برخی از کشورهای پیشرفته نیز مشهود است. پر واضح است که نمیتوان جلوی چنین روندی را گرفت و تنها دولتها میتوانند با وضع قوانین بازدارنده از گسترش این امر جلوگیری کنند. بنابراین وقوع چنین عملی در جوامع جهانی، بهخصوص عامه مردم، بهعلت سلطه زبانی دور از ذهن نیست. اما در سطح دولتی، افراد برجسته یا رسانه ملی قابل تأمل و سرزنش است. در این ارتباط لازم است سکوت اساتید دانشگاهی، بهویژه پژوهشگران زبانشناسی را مورد نکوهش قرار داد زیرا هیچگونه واکنشی به این موضوع نشان ندادند. یادآور میشود که بجا بودنِ نگارشهای آکادمیک، در خدمت جامعهبودن آنهاست. وظیفه متخصصانِ زبانی است، که با نگاه علمی و عاری از تعصبات قومی، گویشی و زبانی، ضمنِ بررسی انگیزههای فرازبانی در ارتکاب چنین خطایی راهحلی نیز برای جلوگیری از تکرار آن ارائه نمایند.
دیگر نکته اینکه، برخورد مسئولین درگیر این موضوع مورد نکوهش است که اجازه پخش چنین جملاتی را از رسانه ملی میدهند. رسانه ملی آینه و بلندگوی جامعه و فرهنگ است. هرگونه سهلانگاری و پرهیز از انعکاس نشانهشناسی فرهنگ و جامعه، شایسته فرهنگ و جامعه متمدن و زبانهای ایرانی نیست. لازم است مسئولین این رسانه با استخدام عدهای متخصص زبانی، با احاطه به گویشهای مختلف، در جهت غنا، محبوبیت و علمیشدن برنامههای خود گام بردارند. زیرا با هدایت این متخصصان است که میشود از بروز چنین عملی جلوگیری کرد تا عدهای از سیاسیون، مذهبیون و حتی مجریان که درونشان پر از خشم، نفرت، خودخواهی، غرور، نژادپرستی، حسادت و زبالههای دیگر است، میدانی برای بیان نیات خود نداشته باشند.
در پایان یادآور میشود که قرآن کریم میفرماید: «ای مردم ما شما را از مرد و زنی آفریدیم» و در ادامه همچنین میفرماید:
«و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم» (حجرات/13)
و در گروهها و تیرههای بزرگ و کوچک جای دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ همانا گرامیترین شما نزد خدا، با تقویترین شماست.
بنابراین لازم است با ملاحظه دستورات الهی، دیدگاه «ما و دیگران» کنار گذاشته شود و دیدگاه به گویشها و قومیتهای ایرانی احترامآمیز باشد.
دکتر #عزتدوست
🇮🇷 @linguiran
امام على عليهالسلام: اَلنّاسُ اِلى اَشْكالِهِمْ اَمْيَلُ
مردم، به همانند خود بيشتر تمايل دارند.
#جمله_امروز
🇮🇷 @linguiran
مردم، به همانند خود بيشتر تمايل دارند.
#جمله_امروز
🇮🇷 @linguiran
Forwarded from زبانشناسی همگانی
✅ گفتوگو با #عبدالحسین_آذرنگ درباره کتاب «تاریخ ترجمه در ایران»
http://www.cgie.org.ir/fa/news/83763
🇮🇷 @linguiran
http://www.cgie.org.ir/fa/news/83763
🇮🇷 @linguiran
Forwarded from زبانشناسی همگانی
اگر میخواهی پس از مرگ فراموش نشوی
یا چیزی بنویس که قابل خواندن باشد
یا کاری کن که قابل نوشتن باشد
این یعنی زندگی...
🇮🇷 @linguiran
یا چیزی بنویس که قابل خواندن باشد
یا کاری کن که قابل نوشتن باشد
این یعنی زندگی...
🇮🇷 @linguiran
Forwarded from زبانشناسی همگانی
مصدر و اسممصدر در فارسی معاصر.pdf
1.2 MB
شیوۀ نگارش «ـام، ـای، ـاست، ـایم، ـاید، ـاند» (۱)
(براساس ویراست پنجم شیوهنامۀ گروه متنوک)
در فارسیِ رسمی و غیرشکسته، رسمالخط فعلهای ربطیِ «ـام، ـای، ـاست، ـایم، ـاید، ـاند» (مضارع اِخباری فعل «بودن») در پیوند با انواع واژهها به شرح زیر است:
۱) واژههای پایانیافته به حروف پیوسته (مانند «ب» و «ه» و «یِ») و حروف جدا (مانند «د»):
- خوبم، خوبی، خوب است، خوبیم، خوبید، خوباند/ خوبند
- متوجهم، متوجهی، متوجه است، متوجهیم، متوجهید، متوجهاند/ متوجهند
- صاحبرأیم، صاحبرأیی، صاحبرأی است، صاحبرأییم، صاحبرأیید، صاحبرأیاند/ صاحبرأیند
- شادم، شادی، شاد است، شادیم، شادید، شادند
۲) واژههای پایانیافته به همزه (مانند «مبدأ» و «جزء»):
- مبدأم، مبدئی، مبدأ است، مبدئیم، مبدئید، مبدأند
- جزئم، جزئی، جزء است، جزئیم، جزئید، جزءاند/ جزئند
۳) واژههای پایانیافته به صدای e (های بیان حرکت):
سادهام، سادهای، ساده است، سادهایم، سادهاید، سادهاند
یادآوری:
همزۀ «است» پس از واژههای پایانیافته به صدای e (= های بیان حرکت) حذف نمیشود و بافاصله نوشته میشود، مگر در شعر و به ضرورت وزن: صنم با دایه گفت این مرد سادهست/ به صحرا کس غزال از دست دادهست؟ (سنجر کاشانی).
۴) واژههای پایانیافته به صدای ey:
راستپیام، راستپیای، راستپی است، راستپیایم، راستپیاید، راستپیاند
۵) واژههای پایانیافته به صدای i:
- کُرهایام، کرهایای، کرهای است، کرهایایم، کرهایاید، کرهایاند
- مانتوییام، مانتوییای، مانتویی است، مانتوییایم، مانتوییاید، مانتوییاند
- ناجیام، ناجیای، ناجی است، ناجیایم، ناجیاید، ناجیاند
یادآوری:
همزۀ «است» پس از واژههای پایانیافته به i حذف نمیشود و بافاصله نوشته میشود، مگر در شعر و به ضرورت وزن: ماهم این هفته شد از شهر و به چشمم سالیست/ حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست (حافظ).
۶) واژههای پایانیافته به صدای o:
تواَم، تویی، توست/ تو است، توایم، (شما صاحب) مانتواید*، تواَند
★ چون «تواید» بیمعنی است، «مانتواید» آورده شد.
۷) واژههای پایانیافته به صدای ow:
تیزرواَم، تیزرویی، تیزرو است، تیزروایم، تیزرواید، تیزرواَند
۸) واژههای پایانیافته به صدای u:
- سخنگویم، سخنگویی، سخنگوست/ سخنگو است، سخنگوییم، سخنگویید، سخنگویند
- عمویم، عمویی، عموست/ عمو است، عموییم، عمویید، عمویند
۹) واژههای پایانیافته به صدای â:
بینایم، بینایی، بیناست/ بینا است، بیناییم، بینایید، بینایند
۱۰) واژههای پایانیافته به «یٰ» (مانند «کبریٰ»):
کبرایم، کبرایی، کبراست/ کبرا است، کبراییم، کبرایید، کبرایند
سید محمد بصام
https://t.me/Matnook_com
http://www.matnook.com
🇮🇷 @linguiran
(براساس ویراست پنجم شیوهنامۀ گروه متنوک)
در فارسیِ رسمی و غیرشکسته، رسمالخط فعلهای ربطیِ «ـام، ـای، ـاست، ـایم، ـاید، ـاند» (مضارع اِخباری فعل «بودن») در پیوند با انواع واژهها به شرح زیر است:
۱) واژههای پایانیافته به حروف پیوسته (مانند «ب» و «ه» و «یِ») و حروف جدا (مانند «د»):
- خوبم، خوبی، خوب است، خوبیم، خوبید، خوباند/ خوبند
- متوجهم، متوجهی، متوجه است، متوجهیم، متوجهید، متوجهاند/ متوجهند
- صاحبرأیم، صاحبرأیی، صاحبرأی است، صاحبرأییم، صاحبرأیید، صاحبرأیاند/ صاحبرأیند
- شادم، شادی، شاد است، شادیم، شادید، شادند
۲) واژههای پایانیافته به همزه (مانند «مبدأ» و «جزء»):
- مبدأم، مبدئی، مبدأ است، مبدئیم، مبدئید، مبدأند
- جزئم، جزئی، جزء است، جزئیم، جزئید، جزءاند/ جزئند
۳) واژههای پایانیافته به صدای e (های بیان حرکت):
سادهام، سادهای، ساده است، سادهایم، سادهاید، سادهاند
یادآوری:
همزۀ «است» پس از واژههای پایانیافته به صدای e (= های بیان حرکت) حذف نمیشود و بافاصله نوشته میشود، مگر در شعر و به ضرورت وزن: صنم با دایه گفت این مرد سادهست/ به صحرا کس غزال از دست دادهست؟ (سنجر کاشانی).
۴) واژههای پایانیافته به صدای ey:
راستپیام، راستپیای، راستپی است، راستپیایم، راستپیاید، راستپیاند
۵) واژههای پایانیافته به صدای i:
- کُرهایام، کرهایای، کرهای است، کرهایایم، کرهایاید، کرهایاند
- مانتوییام، مانتوییای، مانتویی است، مانتوییایم، مانتوییاید، مانتوییاند
- ناجیام، ناجیای، ناجی است، ناجیایم، ناجیاید، ناجیاند
یادآوری:
همزۀ «است» پس از واژههای پایانیافته به i حذف نمیشود و بافاصله نوشته میشود، مگر در شعر و به ضرورت وزن: ماهم این هفته شد از شهر و به چشمم سالیست/ حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست (حافظ).
۶) واژههای پایانیافته به صدای o:
تواَم، تویی، توست/ تو است، توایم، (شما صاحب) مانتواید*، تواَند
★ چون «تواید» بیمعنی است، «مانتواید» آورده شد.
۷) واژههای پایانیافته به صدای ow:
تیزرواَم، تیزرویی، تیزرو است، تیزروایم، تیزرواید، تیزرواَند
۸) واژههای پایانیافته به صدای u:
- سخنگویم، سخنگویی، سخنگوست/ سخنگو است، سخنگوییم، سخنگویید، سخنگویند
- عمویم، عمویی، عموست/ عمو است، عموییم، عمویید، عمویند
۹) واژههای پایانیافته به صدای â:
بینایم، بینایی، بیناست/ بینا است، بیناییم، بینایید، بینایند
۱۰) واژههای پایانیافته به «یٰ» (مانند «کبریٰ»):
کبرایم، کبرایی، کبراست/ کبرا است، کبراییم، کبرایید، کبرایند
سید محمد بصام
https://t.me/Matnook_com
http://www.matnook.com
🇮🇷 @linguiran
Forwarded from Çîyamêr Hatemî
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Hêvosîna kurdîya kurmancî li gorî pirtûka hînkerê ya yekem
آموزش سریع کردی کرمانجی مطابق کتاب هینکر 1
رفع اشکال @Chiyamer_hatami
بر روی لینک زیر کلیک کنید و در کانال ما عضو بشوید
👇👇👇👇👇
https://t.me/Kurdishevosin/2
آموزش سریع کردی کرمانجی مطابق کتاب هینکر 1
رفع اشکال @Chiyamer_hatami
بر روی لینک زیر کلیک کنید و در کانال ما عضو بشوید
👇👇👇👇👇
https://t.me/Kurdishevosin/2
Forwarded from انجمن زبانشناسی ايران
606_7765.pdf
931.7 KB
آگهی دعوت مجمع عمومی عادی سالیانه انجمن زبان شناسی ایران
از کلیه اعضای پیوسته انجمن زبان شناسی ایران دعوت می شود تا در جلسه مجمع عمومی عادی سالیانه اعضای انجمن حضور بهم رسانند.
زمان: ۲۰ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۰ صبح
مکان: پژوهشکده دانشنامه نگاری
نشانی: سعادت آباد، بلوار فرهنگ، خیابان استاد داوود رشیدی، بن بست دانش
از کلیه اعضای پیوسته انجمن زبان شناسی ایران دعوت می شود تا در جلسه مجمع عمومی عادی سالیانه اعضای انجمن حضور بهم رسانند.
زمان: ۲۰ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۰ صبح
مکان: پژوهشکده دانشنامه نگاری
نشانی: سعادت آباد، بلوار فرهنگ، خیابان استاد داوود رشیدی، بن بست دانش