Forwarded from tech-afternoon (Amin Mesbahi)
🤔 نرمافزار، و این روزهای ایران!
نقد خودمونی، به جای قضاوت پایین به بالا یا برعکس!
چند خطی رو که مدتهاست میخواستم در قالب پادکست یا مطلب منتشر کنم رو به بهانه اتفاقات این چند روز و به صورت کلی، فضای حاکم بر اکوسیستم، به صورت خیلی خلاصه نوشتم.
اگر علاقهمند بودید و مطالعه کردید، نظر و فیدبکتون خوشحالم خواهد کرد.
لینک مطلب
نقد خودمونی، به جای قضاوت پایین به بالا یا برعکس!
چند خطی رو که مدتهاست میخواستم در قالب پادکست یا مطلب منتشر کنم رو به بهانه اتفاقات این چند روز و به صورت کلی، فضای حاکم بر اکوسیستم، به صورت خیلی خلاصه نوشتم.
اگر علاقهمند بودید و مطالعه کردید، نظر و فیدبکتون خوشحالم خواهد کرد.
لینک مطلب
امین مصباحی
نرمافزار و این روزهای ایران!
نقد خودمونی به جای قضاوت پایین به بالا یا برعکس! مقدمه:فضای منفعل و بلاتکلیف این روزها که بخش قابل توجهی از جامعه نرمافزار و به طور کلی فنآوری، و حتی کلیترِ کشور رو فرا گرفته، بهانهای شد تا چند خطی رو که مدتهاست میخواستم در قالب پادکست یا مطلب منتشر…
❤14👍4
1. تفکر چیست؟
2. انواع تفکر چیست ؟
3. تفکر نقادانه چیست ؟
4. چرا تفکر نقادانه برای مدیران مهم است ؟
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مسعود دانش پور
درآمدی بر تفکر نقادانه برای مدیران
در هفته های پیش، گزارش سال «دیجیکالا» منتشر شد و در اون رشد فروش بعضی اقلام بررسی شده بود. بعضی «کالاها» مشخصا زیاد شده بودند که می شد از قبل هم پیش بینی کرد. چیزهایی مثل کنسرو، کیسه خواب، پاوربانک و … طبق معمول «برخی حسابها در شبکههای اجتماعی برای جذب…
🔥10❤3👍3
Forwarded from صادق سپندارند
“بزرگترین دشمنِ ارتباط، توهّمِ برقرار شدنِ آن است”
ویلیام وایت
گاهی در سازمانها، سکوت مدیر از هزار دستور صریح پرمعناتر است. یک نگاه کوتاه، یک جملهٔ نیمهکاره یا حتی نحوهٔ نشستن در جلسه میتواند مثل پیام از جهان ارواح تعبیر شود. کارمندان شروع میکنند به حدسزدن که رئیس «واقعاً چه میخواهد» و بهجای تصمیمسازی مستقل، وقت خود را صرف خواندن نشانهها میکنند. این همان چیزی است که اکونومیست در یادداشت تازهاش به مدیریت ایماواشاره(به فارسی روان) نامیده است.
ریشهٔ مشکل ساده است: قدرت همیشه شفافیت نمیآورد؛ برعکس، وقتی مدیران چارچوب و انتظارات را روشن نکنند، تیمها برای پرکردن خلأ به گمانهزنی پناه میبرند. نتیجه معمولاً رکود و محافظهکاری است. ایدههای نو خاموش میشوند چون کسی جرئت نمیکند خلاف برداشت ضمنی مدیر حرکت کند. جلسهها طولانیتر میشوند، ولی تصمیمها سطحیتر.
این پدیده فقط یک ضعف فردی نیست، بلکه یک خطر سیستمی برای هر کسبوکار است. سازمانی که در آن کارکنان وقتشان را صرف «ذهنخوانی» میکنند، بهتدریج سرعت و خلاقیتش را از دست میدهد. درست همانطور که در بازار امروز، رقابت بر سر سرعت تصمیم و کیفیت نوآوری است، چنین سازمانی عقب میماند.
راهحل اما در «تظاهر به برابری» یا شوخیهای ساختگی نیست. مدیر نمیتواند وانمود کند که قدرت ندارد. بلکه باید قدرت را شفاف و قابل پیشبینی کند:
•مرز تصمیمهای فردی و جمعی را روشن کند.
•دستورها را از مسیر داده و معیار بیان کند، نه از لحن و ایما.
•اجازه دهد مخالفت محترمانه شنیده شود تا تیم یاد بگیرد بدون ترس ایدههای بهتر ارائه دهد.
رهبرانی که بهجای نشانهگذاری مبهم، قواعد بازی را روشن میکنند، هم خودشان کمتر گرفتار سوءبرداشت میشوند و هم تیمی پرانرژیتر و خلاقتر میسازند.
نکتهٔ آخر: مدیریت امروز بیش از هر زمان به وضوح نیاز دارد. کارمندانی که از خواندن چهرهٔ مدیر خستهاند، دیر یا زود از سازمان میروند. آنچه میماند، جمعی محتاط است نه نوآور. شفافیت، بر خلاف تصور، هزینه نیست؛ سرمایهای است که سازمان را از چرخهٔ ذهنخوانی نجات میدهد.
#مدیریت_مبهم #فرهنگ_سازمانی #ارتباط_موثر #مدیریت_سایه #سپندارند
ویلیام وایت
گاهی در سازمانها، سکوت مدیر از هزار دستور صریح پرمعناتر است. یک نگاه کوتاه، یک جملهٔ نیمهکاره یا حتی نحوهٔ نشستن در جلسه میتواند مثل پیام از جهان ارواح تعبیر شود. کارمندان شروع میکنند به حدسزدن که رئیس «واقعاً چه میخواهد» و بهجای تصمیمسازی مستقل، وقت خود را صرف خواندن نشانهها میکنند. این همان چیزی است که اکونومیست در یادداشت تازهاش به مدیریت ایماواشاره(به فارسی روان) نامیده است.
ریشهٔ مشکل ساده است: قدرت همیشه شفافیت نمیآورد؛ برعکس، وقتی مدیران چارچوب و انتظارات را روشن نکنند، تیمها برای پرکردن خلأ به گمانهزنی پناه میبرند. نتیجه معمولاً رکود و محافظهکاری است. ایدههای نو خاموش میشوند چون کسی جرئت نمیکند خلاف برداشت ضمنی مدیر حرکت کند. جلسهها طولانیتر میشوند، ولی تصمیمها سطحیتر.
این پدیده فقط یک ضعف فردی نیست، بلکه یک خطر سیستمی برای هر کسبوکار است. سازمانی که در آن کارکنان وقتشان را صرف «ذهنخوانی» میکنند، بهتدریج سرعت و خلاقیتش را از دست میدهد. درست همانطور که در بازار امروز، رقابت بر سر سرعت تصمیم و کیفیت نوآوری است، چنین سازمانی عقب میماند.
راهحل اما در «تظاهر به برابری» یا شوخیهای ساختگی نیست. مدیر نمیتواند وانمود کند که قدرت ندارد. بلکه باید قدرت را شفاف و قابل پیشبینی کند:
•مرز تصمیمهای فردی و جمعی را روشن کند.
•دستورها را از مسیر داده و معیار بیان کند، نه از لحن و ایما.
•اجازه دهد مخالفت محترمانه شنیده شود تا تیم یاد بگیرد بدون ترس ایدههای بهتر ارائه دهد.
رهبرانی که بهجای نشانهگذاری مبهم، قواعد بازی را روشن میکنند، هم خودشان کمتر گرفتار سوءبرداشت میشوند و هم تیمی پرانرژیتر و خلاقتر میسازند.
نکتهٔ آخر: مدیریت امروز بیش از هر زمان به وضوح نیاز دارد. کارمندانی که از خواندن چهرهٔ مدیر خستهاند، دیر یا زود از سازمان میروند. آنچه میماند، جمعی محتاط است نه نوآور. شفافیت، بر خلاف تصور، هزینه نیست؛ سرمایهای است که سازمان را از چرخهٔ ذهنخوانی نجات میدهد.
#مدیریت_مبهم #فرهنگ_سازمانی #ارتباط_موثر #مدیریت_سایه #سپندارند
👍12❤5🔥3
سلام عزیزان.
من دنبال یک مهندس نرم افزار همه فن حریف می گردم.
حداقل ۶ سال سابقه حرفه ای اجباریه و آشنایی با java,php و go مزیت مهمیه.
موقعیت خیلی خوبیه و قراره با خودم در دیجیکالا کار کنه.
لطفا اگر شرایط رو دارید اپلای کنید.
برای اپلای بهم پیام بدید.
#share فراموش نشه لطفا.
من دنبال یک مهندس نرم افزار همه فن حریف می گردم.
حداقل ۶ سال سابقه حرفه ای اجباریه و آشنایی با java,php و go مزیت مهمیه.
موقعیت خیلی خوبیه و قراره با خودم در دیجیکالا کار کنه.
لطفا اگر شرایط رو دارید اپلای کنید.
برای اپلای بهم پیام بدید.
#share فراموش نشه لطفا.
❤27💔4🔥2
Forwarded from tech-afternoon (Amin Mesbahi)
مایکروسافت اخیرا فریمورک کدباز Agent Framework رو معرفی کرد که عملا با ترکیب ایدهها و قابلیتهایی که پیشتر به صورت مجزا در Semantic Kernel و AutoGen ارائه کرده بود، کمک میکنه تا توسعهدهنده بتونه رباتها یا ایجنتهای مورد نظرش رو با انعطاف، مقیاسپذیری و پایداری مورد انتظارش بسازه و مدیریت کنه.
چرا MAF مهمه؟ چون پایان یک دوراهیه!
تا الان یه دو راهی مهم جلو پای توسعهدهندهها بود:
۱: استفاده از Semantic Kernel: که پایداری و آمادگی لازم برای محیطهای سازمانی و پروداکشن رو داره.
۲: استفاده از AutoGen: که برای نوآوری، آزمایش و ساخت ایجنتهایی که با هم گفتگو و تعامل دارن مناسبه (یعنی Multi-Agent Orchestration؛ همچنین توسعه و نگهداریش هم با Microsoft Research’s AI Frontiers Lab است که از اسمش مشخصه تکنولوژیهای نوآورانه و در دست توسعه رو دنبال میکنه).
ولی حالا هر دو رو در توی یک پکیج واحد داریم.
از پروتکلهایی مثل MCP، Agent2Agent، و طراحی OpenAPI-first پشتیبانی میکنه؛ و امکان اتصال آسون به ابزارها و سرویسهای مختلف بدون وابستگی به یک اکوسیستم خاص رو فراهم میکنه.
الگوریتمها و الگوهای چند ایجنتی (orchestration) که فعلا آزمایشی هستن (مثل Magetnic یا Group Chat) حالا توی یه محیط عملیاتی قابل استفاده شدن. و این یعنی قابلیت بهرهگیری از نوآوریهای خیلی جدید توی پروژههای واقعی.
ماژولهای حافظه قابل انتخاب هستن (مثل Redis، Pinecone، Qdrant)، کانکتورهای سازمانی میشه براشون نوشت یا از نمونههای آماده استفاده کرد، تعریف ایجنت بهصورت YAML یا JSON. میشه خیلی سرراست اجزا رو بر اساس نیاز پروژه تا حد زیادی سفارشی کرد.
امکانات مورد نیاز محیط پروداکشن مثل observability، کنترل خطا، checkpointing، امنیت و فلوهای CI/CD رو داره و میتونه توی پروژههای واقعی با الزامات سازمانی به کار بره. و Human-in-the-Loop رو داره؛ یعنی قابلیت "تایید توسط انسان" برای عملیاتهای حساس؛ ایجنت قبل از اقدام منتظر تأیید میمونه.
شروع کار:
این فریمورک کاملاً متنبازه و برای Python و NET. در دسترسه و مثالهای خیلی خوبی هم برای شروع داره.
مخزن گیتهاب
داکیومنتیشن و راهنمای نصب
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔥9❤2
واقعیت استفاده از AI این روز های ما !
بیشتر از 2 ساعته دارم تلاش می کنم که با ترکیب چند تا AI مختلف + مقادیر زیادی اسکریپت پایتون و ... یه سری متن فارسی رو از توی کتاب فارسی چهارم دبستان OCR کنم و مرتب کنم و در نهایت یه ابزار درست کنم که دخترم که میخواد مشق بنویسه راحت کلمه ها رو براش استخراج کنه.
حالا این وسط بماند که کتاب فارسی یه نسخه درست و حسابی ازش نیست که من مجبورم OCR کنم و فونتی هم که توی کتابه برای OCR ساده نیست و تازه نیم فاصله هم هست و ازون بدتر tesseract هم با فارسی میونه خوبی نداره.
این کاریه که توی توسعه نرم افزار هم می بینم که بچه ها زیاد انجام میدن(خودمم امشب افتادم تو دامش 😅).
یه ضرب المثل انگلیسی هست که میگه :
یا یه جلمه باحال تر توی یه کتابی خوندم که می گفت :
این روز ها AI انتظارات ما رو خیلی بالا برده از خودش ولی خیلی جاها هنوز انقدر مفید نیست.
بیشتر از ارزشش خرجش می کنیم.
لطفا اینطور برداشت نکنید که من دارم میگم AI بده یا ضعیفه؛ دارم در مورد خطا هایی که ممکنه گیرش بیوفتیم صحبت می کنم.
از قدیمی ها بپرسید بهتون میگن که : AI چیز جدیدی نیست، سالهاست که در دنیا هست و کلی کار مهم داره می کنه.
میخوام اینم تاکید کنم که : AI استفاده ChatGPT, Co-Pilot, Cursor و ... در توسعه نرم افزار و ... نیست.
بیشتر از 2 ساعته دارم تلاش می کنم که با ترکیب چند تا AI مختلف + مقادیر زیادی اسکریپت پایتون و ... یه سری متن فارسی رو از توی کتاب فارسی چهارم دبستان OCR کنم و مرتب کنم و در نهایت یه ابزار درست کنم که دخترم که میخواد مشق بنویسه راحت کلمه ها رو براش استخراج کنه.
حالا این وسط بماند که کتاب فارسی یه نسخه درست و حسابی ازش نیست که من مجبورم OCR کنم و فونتی هم که توی کتابه برای OCR ساده نیست و تازه نیم فاصله هم هست و ازون بدتر tesseract هم با فارسی میونه خوبی نداره.
ولی یه چیزی که از همه مهم تره اینه که اگر من متن اون صفحات رو دستی تایپ می کردم شاید توی 15 دقیقه تموم می شد.
این کاریه که توی توسعه نرم افزار هم می بینم که بچه ها زیاد انجام میدن(خودمم امشب افتادم تو دامش 😅).
یه ضرب المثل انگلیسی هست که میگه :
Don’t use a sledgehammer to crack a nut
برای شکستن یک فندق از پتک استفاده نکن !
یا یه جلمه باحال تر توی یه کتابی خوندم که می گفت :
برای یک کار 2 سنتی، 2 دلار خرج نکن !
این روز ها AI انتظارات ما رو خیلی بالا برده از خودش ولی خیلی جاها هنوز انقدر مفید نیست.
بیشتر از ارزشش خرجش می کنیم.
لطفا اینطور برداشت نکنید که من دارم میگم AI بده یا ضعیفه؛ دارم در مورد خطا هایی که ممکنه گیرش بیوفتیم صحبت می کنم.
از قدیمی ها بپرسید بهتون میگن که : AI چیز جدیدی نیست، سالهاست که در دنیا هست و کلی کار مهم داره می کنه.
میخوام اینم تاکید کنم که : AI استفاده ChatGPT, Co-Pilot, Cursor و ... در توسعه نرم افزار و ... نیست.
👍45❤6😁4🔥2