سلام.
متاسفانه اخیرا شاهد تعدیل نیرو در شرکت های بزرگی مثل علی بابا بودیم.
تحلیل های متفاوتی هم می بینم که دوستان می نوسین که اکثرا از روی عصبانیت هست.
از اونجایی که هر مشکلی همیشه یه درسی توش داره، می خوام از این مشکل هم یک درس جدید در بیارم.
برای همین میخوام در مورد دلایل تعدیل نیرو به این سبک در شرکت های فناوری براتون بگم.
برای همین پستی در وبلاگم در این مورد نوشتم که توجه شما رو به اون جلب می کنم :
چرا شرکت های فناوری تعدیل نیرو می کنند.
@learning_with_m
متاسفانه اخیرا شاهد تعدیل نیرو در شرکت های بزرگی مثل علی بابا بودیم.
تحلیل های متفاوتی هم می بینم که دوستان می نوسین که اکثرا از روی عصبانیت هست.
از اونجایی که هر مشکلی همیشه یه درسی توش داره، می خوام از این مشکل هم یک درس جدید در بیارم.
برای همین میخوام در مورد دلایل تعدیل نیرو به این سبک در شرکت های فناوری براتون بگم.
برای همین پستی در وبلاگم در این مورد نوشتم که توجه شما رو به اون جلب می کنم :
چرا شرکت های فناوری تعدیل نیرو می کنند.
@learning_with_m
👍31❤23👎6🔥4🥰3
جمله برای تفکر در آخر هفته:
پ.ن: در مورد مفاهیم استراتژی و استراتژیک به زودی بیشتر می نویسم.
استراتژی هنر استفاده از هزاران نه برای محافظت از تعدادی محدود بله است !
پ.ن: در مورد مفاهیم استراتژی و استراتژیک به زودی بیشتر می نویسم.
👍28🔥6❤4😁2
سلام.
همیشه وقتی وبلاگ های مهندسان و مدیران نرم افزاری شرکت های خارجی رو می خونم از سطح انتقال دانششون لذت می برم. از برنامه ها، ایده ها، استاندارد ها و حتی شکست هاشون بدون ترس صحبت می کنند.
برای همین از اول امسال که به شرکت جدید اومدم، تصمیم گرفتم تجربیاتم رو مدون کنم و با بازنگری روی اونها علاوه بر اینکه خودم رو بهبود میدم، روش ها، موفقیت ها و شکست هامو برای بقیه هم لیست کنم.
برای همین سری پست های وبلاگی رو آماده کردم که سعی می کنم به صورت هفتگی منتشر کنم.
از این آدرس می تونید صفحه اصلی این پست ها رو داشته باشید و مقالات رو دنبال کنید.
[ 🔗 ] https://yun.ir/MLFSEMT
امیدوارم که این رویه توسط بقیه دوستان و متخصصان حوزه نرم افزار هم شروع بشه و بتونیم سطح مهندسی نرم افزار رو در کشورمون بالا ببریم.
آرزوی من اینه که: اون روزی که درهای اقتصاد جهانی به روی ما هم باز شد، کل دنیا در تلاش برای استفاده از تجربیات مهندسان نرم افزار ایرانی باشن.
"خوشحال میشم که در صورتی که این مقالات براتون جالبه، با دوستانتون به اشتراک بزاریدشون."
@learnin_with_m
همیشه وقتی وبلاگ های مهندسان و مدیران نرم افزاری شرکت های خارجی رو می خونم از سطح انتقال دانششون لذت می برم. از برنامه ها، ایده ها، استاندارد ها و حتی شکست هاشون بدون ترس صحبت می کنند.
برای همین از اول امسال که به شرکت جدید اومدم، تصمیم گرفتم تجربیاتم رو مدون کنم و با بازنگری روی اونها علاوه بر اینکه خودم رو بهبود میدم، روش ها، موفقیت ها و شکست هامو برای بقیه هم لیست کنم.
برای همین سری پست های وبلاگی رو آماده کردم که سعی می کنم به صورت هفتگی منتشر کنم.
از این آدرس می تونید صفحه اصلی این پست ها رو داشته باشید و مقالات رو دنبال کنید.
[ 🔗 ] https://yun.ir/MLFSEMT
امیدوارم که این رویه توسط بقیه دوستان و متخصصان حوزه نرم افزار هم شروع بشه و بتونیم سطح مهندسی نرم افزار رو در کشورمون بالا ببریم.
آرزوی من اینه که: اون روزی که درهای اقتصاد جهانی به روی ما هم باز شد، کل دنیا در تلاش برای استفاده از تجربیات مهندسان نرم افزار ایرانی باشن.
"خوشحال میشم که در صورتی که این مقالات براتون جالبه، با دوستانتون به اشتراک بزاریدشون."
@learnin_with_m
❤62🔥10👍5😁1💔1
جمله برای تفکر در آخر هفته:
Our perception of the environment is order, but in reality, it is disorder.
👍10❤5🔥3😁1
Forwarded from صادق سپندارند
تغییر وضعیت ذهنی شما را به رهبری خردمندتر بدل میکند
“رهبرانی در یادها میمانند که در هیاهوی شتاب دیگران، مجال گفتوگوهای عمیق را فراهم میکنند”
تصور کنید در جلسهای هستید که مدیر ارشدتان با پانزده دقیقه تأخیر وارد میشود، میگوید «فقط پنج دقیقه وقت دارم، سریع اصل مطلب را بگویید!» و بعد از جلسه هم بیوقفه به جلسه بعدی میرود. این صحنهای آشنا در زندگی بسیاری از مدیران و کارکنان امروز است که همیشه «شلوغبودن» را معادل «مؤثر بودن» میبینند. اما آیا این واقعاً مسیر بهینهای برای مدیریت و رهبری است؟
مگان ریتز و جان هیگینز در مقالهای که اخیراً منتشر کردهاند، معتقدند که رهبران واقعی کسانیاند که از «تله انجامدادن» رها میشوند و «فضای ذهنی» لازم برای تصمیمگیری عاقلانه و همدلانه را ایجاد میکنند. آنها دو حالت ذهنی را مطرح میکنند: «حالت انجامدادن» (Doing Mode) و «حالت فضای ذهنی» (Spacious Mode).
حالت اول که اکثر سازمانها را تحت سلطه دارد به دنبال انجام وظایف مشخص و رسیدن سریع به اهداف قابل اندازهگیری است. این رویکرد، گرچه برای بقای کوتاهمدت و کسب نتایج فوری ضروری است، اما اگر به شکل افراطی استفاده شود، باعث کاهش امنیت روانی، فرسودگی کارکنان، کاهش نوآوری و کیفیت تصمیمگیریهای سازمانی میشود.
در مقابل، «حالت فضای ذهنی» وضعیتی است که در آن رهبران توانایی درک عمیقتر روابط و تعاملات انسانی را پیدا میکنند. در این حالت، آنها در لحظه حال زندگی میکنند و برای احتمالات جدید و اتفاقات غیرمنتظره آماده هستند. این حالت امکان همکاری بهتر، تصمیمگیری هوشمندانهتر و پایداری بیشتر در سازمان را فراهم میکند.
ریتز و هیگینز در تحقیقات خود «چارچوب SPACE» را برای ایجاد فضای ذهنی پیشنهاد میدهند که شامل پنج اصل است:
امنیت (Safety): ایجاد محیطی که کارکنان بتوانند آزادانه افکار و ایدههای خود را بیان کنند.
افراد (People): تعامل با افرادی که نگرشهای جدید و متفاوت را ارائه میدهند.
توجه (Attention): آگاهانه مدیریت کردن توجه و تمرکز ذهنی.
تعارض (Conflict): مواجهه سازنده با نظرات متفاوت و بازنگری در فرضیات پیشین.
محیط (Environment): ایجاد محیطهای فیزیکی و اجتماعی که ذهن را برای تفکر عمیق و نوآوری آماده کنند.
رهبرانی موفق خواهند بود که علاوه بر توانایی عمل سریع و کارآمد، بتوانند «فضای ذهنی» لازم برای تصمیمات عمیق و خردمندانه را هم برای خود و هم برای تیمشان ایجاد کنند. شاید وقت آن رسیده باشد که از خود بپرسید: «آخرین بار چه زمانی واقعاً متوقف شدید و به کاری که انجام میدهید فکر کردید؟»
#رهبری_موثر #مدیریت_هوشمند #گفتگوی_سازنده #تفکر_استراتژیک #سپندارند
“رهبرانی در یادها میمانند که در هیاهوی شتاب دیگران، مجال گفتوگوهای عمیق را فراهم میکنند”
تصور کنید در جلسهای هستید که مدیر ارشدتان با پانزده دقیقه تأخیر وارد میشود، میگوید «فقط پنج دقیقه وقت دارم، سریع اصل مطلب را بگویید!» و بعد از جلسه هم بیوقفه به جلسه بعدی میرود. این صحنهای آشنا در زندگی بسیاری از مدیران و کارکنان امروز است که همیشه «شلوغبودن» را معادل «مؤثر بودن» میبینند. اما آیا این واقعاً مسیر بهینهای برای مدیریت و رهبری است؟
مگان ریتز و جان هیگینز در مقالهای که اخیراً منتشر کردهاند، معتقدند که رهبران واقعی کسانیاند که از «تله انجامدادن» رها میشوند و «فضای ذهنی» لازم برای تصمیمگیری عاقلانه و همدلانه را ایجاد میکنند. آنها دو حالت ذهنی را مطرح میکنند: «حالت انجامدادن» (Doing Mode) و «حالت فضای ذهنی» (Spacious Mode).
حالت اول که اکثر سازمانها را تحت سلطه دارد به دنبال انجام وظایف مشخص و رسیدن سریع به اهداف قابل اندازهگیری است. این رویکرد، گرچه برای بقای کوتاهمدت و کسب نتایج فوری ضروری است، اما اگر به شکل افراطی استفاده شود، باعث کاهش امنیت روانی، فرسودگی کارکنان، کاهش نوآوری و کیفیت تصمیمگیریهای سازمانی میشود.
در مقابل، «حالت فضای ذهنی» وضعیتی است که در آن رهبران توانایی درک عمیقتر روابط و تعاملات انسانی را پیدا میکنند. در این حالت، آنها در لحظه حال زندگی میکنند و برای احتمالات جدید و اتفاقات غیرمنتظره آماده هستند. این حالت امکان همکاری بهتر، تصمیمگیری هوشمندانهتر و پایداری بیشتر در سازمان را فراهم میکند.
ریتز و هیگینز در تحقیقات خود «چارچوب SPACE» را برای ایجاد فضای ذهنی پیشنهاد میدهند که شامل پنج اصل است:
امنیت (Safety): ایجاد محیطی که کارکنان بتوانند آزادانه افکار و ایدههای خود را بیان کنند.
افراد (People): تعامل با افرادی که نگرشهای جدید و متفاوت را ارائه میدهند.
توجه (Attention): آگاهانه مدیریت کردن توجه و تمرکز ذهنی.
تعارض (Conflict): مواجهه سازنده با نظرات متفاوت و بازنگری در فرضیات پیشین.
محیط (Environment): ایجاد محیطهای فیزیکی و اجتماعی که ذهن را برای تفکر عمیق و نوآوری آماده کنند.
رهبرانی موفق خواهند بود که علاوه بر توانایی عمل سریع و کارآمد، بتوانند «فضای ذهنی» لازم برای تصمیمات عمیق و خردمندانه را هم برای خود و هم برای تیمشان ایجاد کنند. شاید وقت آن رسیده باشد که از خود بپرسید: «آخرین بار چه زمانی واقعاً متوقف شدید و به کاری که انجام میدهید فکر کردید؟»
#رهبری_موثر #مدیریت_هوشمند #گفتگوی_سازنده #تفکر_استراتژیک #سپندارند
👍10❤4🥰2😁1
سلام.
توی تیم خودم توی دیجیکالا دو تا پوزیشن باز دارم الان.
اگر بیشتر از ۴ سال سابقه تخصصی دارید و همچنین اگر دوست داشتید میتونید از این آدرس اقدام کنید:
https://careers.digikala.com/job-positions/2700/
کار راحتی نخواهید داشت، قراره کلی فضای ناشناخته رو با هم کشف کنیم، با go و java و php کد بزنیم.
مشکلات پیچیده رو برای صنعت تبلیغات(که جزو پیچیده ترین و هایتک ترین صنعت هاست) رو حل کنیم و هر روز درگیر کلی پیچیدگی باشیم.
من Business driven هستم و با شما کمک خواهم کرد تعادل خوبی بین محصول، بیزینس و تکنولوژی بسازید و این کار رو یاد بگیرید، همچنین به رشد شما اهمیت میدم، چون باعث میشه به اهدافمون برسیم.
برای این موقعیت تا الان بالای ۲۰۰ نفر اپلای کردن که متعهد هستم تک تک رزومه هاشونو چک کنم.
اگر واقعا این روحیه رو دارید حتمی رزومه ارسال کنید.
توی تیم خودم توی دیجیکالا دو تا پوزیشن باز دارم الان.
اگر بیشتر از ۴ سال سابقه تخصصی دارید و همچنین اگر دوست داشتید میتونید از این آدرس اقدام کنید:
https://careers.digikala.com/job-positions/2700/
کار راحتی نخواهید داشت، قراره کلی فضای ناشناخته رو با هم کشف کنیم، با go و java و php کد بزنیم.
مشکلات پیچیده رو برای صنعت تبلیغات(که جزو پیچیده ترین و هایتک ترین صنعت هاست) رو حل کنیم و هر روز درگیر کلی پیچیدگی باشیم.
من Business driven هستم و با شما کمک خواهم کرد تعادل خوبی بین محصول، بیزینس و تکنولوژی بسازید و این کار رو یاد بگیرید، همچنین به رشد شما اهمیت میدم، چون باعث میشه به اهدافمون برسیم.
برای این موقعیت تا الان بالای ۲۰۰ نفر اپلای کردن که متعهد هستم تک تک رزومه هاشونو چک کنم.
اگر واقعا این روحیه رو دارید حتمی رزومه ارسال کنید.
Digikala
Senior Software Engineer | Digikala Careers Website
Apply for the Senior Software Engineer position at Digikala.
❤30👍10🔥2
Learning With M
سلام. توی تیم خودم توی دیجیکالا دو تا پوزیشن باز دارم الان. اگر بیشتر از ۴ سال سابقه تخصصی دارید و همچنین اگر دوست داشتید میتونید از این آدرس اقدام کنید: https://careers.digikala.com/job-positions/2700/ کار راحتی نخواهید داشت، قراره کلی فضای ناشناخته رو…
خیلی ها پرسیدن، تو که ۲۲ سال دات نت کار کردی، چرا الان java و golang و php؟
سوال خوبیه.
اگر ما مهندس نرم افزار هستیم، زبان میشه ابزار توسعه نرم افزار و هرچی باشه مهم نیست.
اگر برنامه نویس دات نت یا هر زبان دیگری هستیم و نمیخواهیم رهاش کنیم، میشیم برنامه نویس اون زبان.
برنامه نویسی ۳۰ الی ۴۰٪ مهندسی نرم افزاره.
نظر شخصیم اینه که : اگر به زبان برنامه نویسی خاصی وابستگی زیادی دارید، احتمالا به زودی AI با هزینه خیلی کمتر از انسان اونو برامون انجام خواهد داد، ولی اگر مهندسیتون رو تقویت کنید، AI قراره ۳۰ الی ۴۰% کارتون رو که همون برنامه نویسی باشه رو راحت تر کنه.
سوال خوبیه.
اگر ما مهندس نرم افزار هستیم، زبان میشه ابزار توسعه نرم افزار و هرچی باشه مهم نیست.
اگر برنامه نویس دات نت یا هر زبان دیگری هستیم و نمیخواهیم رهاش کنیم، میشیم برنامه نویس اون زبان.
برنامه نویسی ۳۰ الی ۴۰٪ مهندسی نرم افزاره.
نظر شخصیم اینه که : اگر به زبان برنامه نویسی خاصی وابستگی زیادی دارید، احتمالا به زودی AI با هزینه خیلی کمتر از انسان اونو برامون انجام خواهد داد، ولی اگر مهندسیتون رو تقویت کنید، AI قراره ۳۰ الی ۴۰% کارتون رو که همون برنامه نویسی باشه رو راحت تر کنه.
👍74❤14🔥8😁3
بلاخره زمان پیدا کردم تا دوره جدید Techlead 360 رو شروع کنم
خیلی درخواست داده بودید و من وقتش رو نداشتم، ولی حالا برای شهریور ماه این کلاس 4 روزه رو برای علاقه مندان برنامه ریزی کردم.
محتوی جدید هم بر اساس تجربه و مطالعه به دوره اضافه شده.
توی این دوره شما در مورد این یاد میگیرید که :
1. یک تکلید باید چه خصوصیاتی داشته باشه.
2. یک تکلید در تیم چه وظایفی داره.
3. یک تکلید در سازمان چه وظایفی داره.
دوره مثل همیشه به صورت آنلاین و در روز های پنج شنبه و جمعه در دو هفته پشت از ساعت ۹ صبح الی ۱۳ هم برنامه ریزی شده که همه بتونن راحت ازش استفاده کنند.
بهتون پیشنهاد می کنم برنامه درسی دوره رو حتمی مطالعه کنید.
برای ثبت نام می تونید از این آدرس استفاده کنید :
ثبت نام در تکلید 360 شهریور ماه
@learning_with_m
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤10🔥4🥰1
Learning With M
طبق معمول همیشه اول توی کانال اطلاع رسانی این دوره انجام میشه و بعد از 2 روز جا های دیگه.
هدیه من به شما عزیزان هم کد تخفیفLEARN_WITH_M_CHNL برای 10 نفر اول هست.
ارادت.
هدیه من به شما عزیزان هم کد تخفیف
ارادت.
❤6👍4
مجددا هم گروه چت رو فعال کردم.
امیدوارم بحث های سیاسی و عقیدتی دیگه شکل نگیره تا من مجبور به برخورد بشم.
امیدوارم بحث های سیاسی و عقیدتی دیگه شکل نگیره تا من مجبور به برخورد بشم.
👍6
Learning With M
طبق معمول همیشه اول توی کانال اطلاع رسانی این دوره انجام میشه و بعد از 2 روز جا های دیگه. هدیه من به شما عزیزان هم کد تخفیف LEARN_WITH_M_CHNL برای 10 نفر اول هست. ارادت.
عزیزانی که پیام داده بودن این کد تموم شده، دوباره شارژ شد.
❤2🥰2🔥1
Learning With M
عزیزان تاریخ اجرا به پنجشنبه ها و جمعه ها تغییر کرد.
👍5
⏱ فقط ۱۴ ثانیه!
چند وقت پیش پستی در لینکدین دیدم که یکی از عزیزان از اینکه رزومهاش تنها در ۱۴ ثانیه رد شده بود ناراحت بود.
نظرم رو در کامنت نوشتم: بهعنوان کسی که بارها رزومه بررسی کرده، این ۱۴ ثانیه برای یک رزومه عدد عجیبی نیست!
بعد از اون پست، افراد زیادی پیام دادن و خواستن که رزومههاشون رو بررسی کنم. همین جرقهای شد برای شروع یک ایده تازه:
🎯 «رویداد ۱۴ ثانیهای!»
در این ایونت آنلاین و رایگان ، رزومههایی که شرکتکنندهها برام میفرستن رو به صورت زنده اسکرین میکنم، از نگاه یک ریکروتر واقعی بررسیشون میکنم و بازخورد واقعی و مستقیم میدم.
اگه دوست داری بدونی توی اون ۱۴ ثانیه چه اتفاقی برای رزومهات میافته، این رویداد دقیقاً برای توئه.
📌 اگر علاقهمندی:
ثبت نام کن ← عضو گروه اطلاع رسانی ای که در پروفایلت بعد از ثبت نام قرار میگیره بشو ← رزومتو بفرست و روز جلسه آنلاین باش تا بررسی رزومتو ببینی.
منتظرت هستم تا با هم بفهمیم در ۱۴ ثانیه چقدر میشه تأثیر گذاشت!
لینک ثبت نام رایگان : https://yun.ir/14sec1
دوره شهریور ماه تکلید ۳۶۰ : https://yun.ir/tl3603
چند وقت پیش پستی در لینکدین دیدم که یکی از عزیزان از اینکه رزومهاش تنها در ۱۴ ثانیه رد شده بود ناراحت بود.
نظرم رو در کامنت نوشتم: بهعنوان کسی که بارها رزومه بررسی کرده، این ۱۴ ثانیه برای یک رزومه عدد عجیبی نیست!
بعد از اون پست، افراد زیادی پیام دادن و خواستن که رزومههاشون رو بررسی کنم. همین جرقهای شد برای شروع یک ایده تازه:
🎯 «رویداد ۱۴ ثانیهای!»
در این ایونت آنلاین و رایگان ، رزومههایی که شرکتکنندهها برام میفرستن رو به صورت زنده اسکرین میکنم، از نگاه یک ریکروتر واقعی بررسیشون میکنم و بازخورد واقعی و مستقیم میدم.
اگه دوست داری بدونی توی اون ۱۴ ثانیه چه اتفاقی برای رزومهات میافته، این رویداد دقیقاً برای توئه.
📌 اگر علاقهمندی:
ثبت نام کن ← عضو گروه اطلاع رسانی ای که در پروفایلت بعد از ثبت نام قرار میگیره بشو ← رزومتو بفرست و روز جلسه آنلاین باش تا بررسی رزومتو ببینی.
منتظرت هستم تا با هم بفهمیم در ۱۴ ثانیه چقدر میشه تأثیر گذاشت!
لینک ثبت نام رایگان : https://yun.ir/14sec1
دوره شهریور ماه تکلید ۳۶۰ : https://yun.ir/tl3603
❤13🔥5🥰1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوره Techlead 360 قراره ۱۷ روز دیگه شروع بشه.
خیلی برای این دوره هیجان دارم و امیدوارم حسابی دوره خوبی بشه.
محتوی جدید هم بر اساس تجربه و مطالعه به دوره اضافه شده.
توی این دوره شما در مورد این یاد میگیرید که :
1. یک تکلید باید چه خصوصیاتی داشته باشه.
2. یک تکلید در تیم چه وظایفی داره.
3. یک تکلید در سازمان چه وظایفی داره.
دوره مثل همیشه به صورت آنلاین و در روز های پنج شنبه و جمعه در دو هفته پشت از ساعت ۹ صبح الی ۱۳ هم برنامه ریزی شده که همه بتونن راحت ازش استفاده کنند.
بهتون پیشنهاد می کنم برنامه درسی دوره رو حتمی مطالعه کنید.
برای ثبت نام می تونید از این آدرس استفاده کنید :
ثبت نام در تکلید 360 شهریور ماه
@learning_with_m
خیلی برای این دوره هیجان دارم و امیدوارم حسابی دوره خوبی بشه.
محتوی جدید هم بر اساس تجربه و مطالعه به دوره اضافه شده.
توی این دوره شما در مورد این یاد میگیرید که :
1. یک تکلید باید چه خصوصیاتی داشته باشه.
2. یک تکلید در تیم چه وظایفی داره.
3. یک تکلید در سازمان چه وظایفی داره.
دوره مثل همیشه به صورت آنلاین و در روز های پنج شنبه و جمعه در دو هفته پشت از ساعت ۹ صبح الی ۱۳ هم برنامه ریزی شده که همه بتونن راحت ازش استفاده کنند.
بهتون پیشنهاد می کنم برنامه درسی دوره رو حتمی مطالعه کنید.
برای ثبت نام می تونید از این آدرس استفاده کنید :
ثبت نام در تکلید 360 شهریور ماه
@learning_with_m
❤5😁1
عزیزانی که ایونت 14 ثانیه رو شرکت کردند، راس ساعت 8 (15 دقیقه دیگه) شروع می کنیم.
بهتره از قبل جوین به کال شده باشید.
بهتره از قبل جوین به کال شده باشید.
طبق رسم همیشگی، خلاصه و نظر خودم رو در بخش قفسه کتاب وبلاگم قرار داد. از اینجا می تونید خلاصه کتاب رو مطالعه کنید :
https://masoud.daneshpour.ir/book-scramble/
@learning_with_m
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤7👍7🔥2🥰1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این دوره در تاریخ ۶ و۷ و ۱۳ و۱۴ شهریور از ساعت ۹ تا ۱۳ برگزار می شود.
این دوره بر اساس تجربه 20 ساله من در شرکت های بزرگ ایران طراحی شده.
در این دوره علاوه بر انتقال تجربه، پرسش و پاسخ هم انجام میشه.
طبق روال دوره های گذشته، در این دوره هم نظرات شما شنیده میشه.
@learning_with_m
برای ثبت نام می تونید از این آدرس استفاده کنید :
ثبت نام در تکلید 360 شهریور ماه
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤8🔥3👍2
Forwarded from tech-afternoon (Amin Mesbahi)
🚀 «مدل عملیاتی محصول» برای تیمهای نرمافزاری
چجوری از «تحویل فیچر» به «تحویل ارزش» تغییر مسیر بدیم؟
وقتی ساختار تیمها (وظایف و تخصص افراد و ماموریت خود تیم) درست چیده نشه، خیلی راحت به دام «لیست وظایف» میوفتن، یعنی اینکه مرتبا تیم از خودش میپرسه: تسک بعدی چیه؟ فیچر بعدی کی باید ریلیز بشه؟
مدل عملیاتی محصول (Product Operating Model یا POM) میگه محور رو از «پروژه و خروجی» بچرخونیم به «محصول» و نتیجه (Outcome). این یعنی تیم رو حولِ ارزش واقعی برای کاربر و بیزنس سازماندهی کنیم، و از ایده تا اجرا و بهبود پیوسته، همه چیز رو یکجا متمرکز کنیم.
🎯 اصلا POM یعنی چه؟
یک چارچوب سازمانی که محصول رو در مرکز قرار میده و تیمهای چندتخصصه (مدیریت محصول، مهندسی، طراحی، دیتا، و...) بهصورت مداوم، و حول یک «چشمانداز روشن» با هم کار میکنن؛ نه اینکه پروژههای مقطعی داشته باشیم و تیم توسعه نرمافزار، فیچر رو تولید کنه، بعد تیم دیتا بدون اینکه سر تا ته داستان چی بوده فقط وظیفه داشته باشه مثلا کارهای data engineering رو انجام بده و بگه «انجام شد و تامام» و بره برای تیم بعدی و بعدی و بعدیش...
بلکه چرخهی عمر پیوستهی محصول، با بازخوردها و بهبودهای مکرر یکجا رقم میخوره.
نتیجه؟ پاسخگویی سریعتر به نیاز بازار و یادگیری دائمی تیم ← Domain knowledge (تخصص دامنه) توی تیم رسوب میکنه!
🧩 چه تغییری برای مهندسی ایجاد میشه؟
➖ تیمهای چندتخصصه و پایدار
مهندسها در تیمهای محصولِ ثابت کار میکنند، مالکیت «سر تا سری» از طراحی تا نگهداری دارن، و روی تجربهٔ کاربر و اثر بیزنسی حساسند.
➖ از پروژه به محصول
صورتمسئله از «تحویل فیچر» به «حل مسئله با Outcome مشخص» تغییر میکنه.
➖ اختیار و خودمختاری
تیم محصول (ازجمله مهندسی) دربارهی «چگونه حل کردن مسئله» تصمیم میگیره؛ با اسپرینتهای کوتاه، CI/CD و بازخورد پیوسته؛ و نه انجام خواسته یا وظیفهای که بهش محول شده.
➖ اندازهگیری بر پایهی نتیجه
موفقیت یعنی «ارزش تحویلی و یادگیری»، نه صرفاً اتمام تسک.
➖ همکاری مداوم
محصول، طراحی، مهندسی و بیزنس با دادهی واقعی و ریسرچ کاربر تصمیم میگیرن.
🏗 ساختار تیمها خیلی مهم هستن و بحث مفصلیه (اگر دوست داشتید مطلب Team Topologies رو بخونید یا ۱۰ دقیقه از این ویدیو رو از ۰۰:۵۷:۳۵ تا ۱:۰۸:۰۵ ببینید ) ولی هدف کلی اینه که کاهش بار شناختی (Cognitive Load) و تسهیل تحویل خودمختار محصول محقق بشن.
📊 مزایای عملی POM
برای سازمان:
- سرعت بازار: Time-to-market کمتر
- انعطاف: پاسخ سریعتر به تغییرات
- کیفیت: کاهش باگ و مشکلات فنی
- نوآوری: فضای بیشتر برای آزمایش و یادگیری
برای تیمها:
- مالکیت: احساس مسئولیت بالاتر نسبت به محصول
- انگیزه: دیدن تأثیر مستقیم کار روی کاربران
- یادگیری: رشد مهارتهای چندتخصصه
- خودمختاری: آزادی عمل در روشها
برای مهندسان:
- کمتر شدن Context switching
- درک عمیقتر از domain
- همکاری نزدیکتر با نقشهای دیگه
- تمرکز بر کیفیت کد و architecture
🚧 چالشهای پیادهسازی
مقاومت فرهنگی
نیازهای فنی
مهارتهای جدید
💡 نکات کلیدی
- تغییر تدریجی: یکباره همه چیز رو عوض نکنید. الکی هم زور نزنید چون نمیشه!!
- اندازهگیری: بدون metric، نمیتونید بهبود رو ببینید؛ لطفا به حستون اعتماد نکنید، اعداد دقیقتر از حس شما هستن.
- صبر: فرهنگسازی زمان میبره، عجله نکنید.
- یادگیری: از شکستها هم میشه یاد گرفت. خواهشا درگیر cognitive dissonance نشید!
- تطبیق: هر سازمان منحصربهفرده، کپیکاری نکنید!
در نظر داشته باشین که POM فقط یک چارچوب نیست، بلکه تغییر fundamental در نحوه فکر کردن درباره محصول و تیمسازیه. موفقیتش به commitment مدیریت و پذیرش تیمها بستگی داره. به درد هر سازمانی نمیخوره، دنبال خدا و خرما و خر و خیارشور و خربزه و ۷ تا چیز دیگه که با خ شروع بشن، به صورت همزمان نباشید... در سازمانی که بلوغ و دانش و تخصص و تجربه و تابآوری و... هنوز به نقطه حدنصاب نرسیده، نمیشه یهو بپریم POM پیاده کنیم. باید «یکی» «یکی» پیشنیازها رو اول انجام بدیم... مگه اینکه دنبال شوآف باشیم
چجوری از «تحویل فیچر» به «تحویل ارزش» تغییر مسیر بدیم؟
وقتی ساختار تیمها (وظایف و تخصص افراد و ماموریت خود تیم) درست چیده نشه، خیلی راحت به دام «لیست وظایف» میوفتن، یعنی اینکه مرتبا تیم از خودش میپرسه: تسک بعدی چیه؟ فیچر بعدی کی باید ریلیز بشه؟
مدل عملیاتی محصول (Product Operating Model یا POM) میگه محور رو از «پروژه و خروجی» بچرخونیم به «محصول» و نتیجه (Outcome). این یعنی تیم رو حولِ ارزش واقعی برای کاربر و بیزنس سازماندهی کنیم، و از ایده تا اجرا و بهبود پیوسته، همه چیز رو یکجا متمرکز کنیم.
🎯 اصلا POM یعنی چه؟
یک چارچوب سازمانی که محصول رو در مرکز قرار میده و تیمهای چندتخصصه (مدیریت محصول، مهندسی، طراحی، دیتا، و...) بهصورت مداوم، و حول یک «چشمانداز روشن» با هم کار میکنن؛ نه اینکه پروژههای مقطعی داشته باشیم و تیم توسعه نرمافزار، فیچر رو تولید کنه، بعد تیم دیتا بدون اینکه سر تا ته داستان چی بوده فقط وظیفه داشته باشه مثلا کارهای data engineering رو انجام بده و بگه «انجام شد و تامام» و بره برای تیم بعدی و بعدی و بعدیش...
بلکه چرخهی عمر پیوستهی محصول، با بازخوردها و بهبودهای مکرر یکجا رقم میخوره.
نتیجه؟ پاسخگویی سریعتر به نیاز بازار و یادگیری دائمی تیم ← Domain knowledge (تخصص دامنه) توی تیم رسوب میکنه!
🧩 چه تغییری برای مهندسی ایجاد میشه؟
مهندسها در تیمهای محصولِ ثابت کار میکنند، مالکیت «سر تا سری» از طراحی تا نگهداری دارن، و روی تجربهٔ کاربر و اثر بیزنسی حساسند.
صورتمسئله از «تحویل فیچر» به «حل مسئله با Outcome مشخص» تغییر میکنه.
تیم محصول (ازجمله مهندسی) دربارهی «چگونه حل کردن مسئله» تصمیم میگیره؛ با اسپرینتهای کوتاه، CI/CD و بازخورد پیوسته؛ و نه انجام خواسته یا وظیفهای که بهش محول شده.
موفقیت یعنی «ارزش تحویلی و یادگیری»، نه صرفاً اتمام تسک.
محصول، طراحی، مهندسی و بیزنس با دادهی واقعی و ریسرچ کاربر تصمیم میگیرن.
🏗 ساختار تیمها خیلی مهم هستن و بحث مفصلیه (اگر دوست داشتید مطلب Team Topologies رو بخونید یا ۱۰ دقیقه از این ویدیو رو از ۰۰:۵۷:۳۵ تا ۱:۰۸:۰۵ ببینید ) ولی هدف کلی اینه که کاهش بار شناختی (Cognitive Load) و تسهیل تحویل خودمختار محصول محقق بشن.
📊 مزایای عملی POM
برای سازمان:
- سرعت بازار: Time-to-market کمتر
- انعطاف: پاسخ سریعتر به تغییرات
- کیفیت: کاهش باگ و مشکلات فنی
- نوآوری: فضای بیشتر برای آزمایش و یادگیری
برای تیمها:
- مالکیت: احساس مسئولیت بالاتر نسبت به محصول
- انگیزه: دیدن تأثیر مستقیم کار روی کاربران
- یادگیری: رشد مهارتهای چندتخصصه
- خودمختاری: آزادی عمل در روشها
برای مهندسان:
- کمتر شدن Context switching
- درک عمیقتر از domain
- همکاری نزدیکتر با نقشهای دیگه
- تمرکز بر کیفیت کد و architecture
🚧 چالشهای پیادهسازی
مقاومت فرهنگی
نیازهای فنی
مهارتهای جدید
💡 نکات کلیدی
- تغییر تدریجی: یکباره همه چیز رو عوض نکنید. الکی هم زور نزنید چون نمیشه!!
- اندازهگیری: بدون metric، نمیتونید بهبود رو ببینید؛ لطفا به حستون اعتماد نکنید، اعداد دقیقتر از حس شما هستن.
- صبر: فرهنگسازی زمان میبره، عجله نکنید.
- یادگیری: از شکستها هم میشه یاد گرفت. خواهشا درگیر cognitive dissonance نشید!
- تطبیق: هر سازمان منحصربهفرده، کپیکاری نکنید!
در نظر داشته باشین که POM فقط یک چارچوب نیست، بلکه تغییر fundamental در نحوه فکر کردن درباره محصول و تیمسازیه. موفقیتش به commitment مدیریت و پذیرش تیمها بستگی داره. به درد هر سازمانی نمیخوره، دنبال خدا و خرما و خر و خیارشور و خربزه و ۷ تا چیز دیگه که با خ شروع بشن، به صورت همزمان نباشید... در سازمانی که بلوغ و دانش و تخصص و تجربه و تابآوری و... هنوز به نقطه حدنصاب نرسیده، نمیشه یهو بپریم POM پیاده کنیم. باید «یکی» «یکی» پیشنیازها رو اول انجام بدیم... مگه اینکه دنبال شوآف باشیم
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤6👍6🔥1