Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آموزش زبان انگلیسی با انیمیشن Big Hero 6
برخی از واژگان کلیدی ویدئوی بالا:
I should be proud of myself…
باید به خودم افتخار کنم...
Gift
در اینجا به معنی ‘استعداد’
Nerd
به معنی ‘خوره’
این کلمه در واقع زمانی استفاده می شود که شخصی در زمینه مشخصی اطلاعات بسیار زیادی دارد و به آن زمینه علاقمند هم هست. از nerd تقریبا برای هر زمینه ای می توان استفاده کرد، اما استفاده از این کلمه برای زمینه های مرتبط با کامپیوتر رایج تر است.
Thanks for not giving up on me.
از اینکه از کمک کردن بهم دست برنداشتی ممنونم.
@languagecentre
برخی از واژگان کلیدی ویدئوی بالا:
I should be proud of myself…
باید به خودم افتخار کنم...
Gift
در اینجا به معنی ‘استعداد’
Nerd
به معنی ‘خوره’
این کلمه در واقع زمانی استفاده می شود که شخصی در زمینه مشخصی اطلاعات بسیار زیادی دارد و به آن زمینه علاقمند هم هست. از nerd تقریبا برای هر زمینه ای می توان استفاده کرد، اما استفاده از این کلمه برای زمینه های مرتبط با کامپیوتر رایج تر است.
Thanks for not giving up on me.
از اینکه از کمک کردن بهم دست برنداشتی ممنونم.
@languagecentre
کاربرد عبارت run in the family
عبارت run in the family در زبان انگلیسی زمانی استفاده می شود که بخواهیم بگوییم یک بیماری یا یک ویژگی (ویژگی مثبت یا منفی) در خانواده ای ارثی هست، به عنوان مثال اگر شخصی چاق باشد، چاقی ممکن است در بین خانواده او هم وجود داشته باشد، یا ممکن است پدربزرگ یا مادر بزرگ او چاق بوده باشند... . مثلا اگر کسی بخواهد بگوید چاقی در خانواده او ارثی هست می توانید از جمله زیر استفاده نماید:
Obesity runs in my family.
چاقی در خانواده من ارثی هست.
به یک مثال دیگر توجه کنید:
Intelligence seems to run in your family!
به نظر میاد هوش در خانواده تو ارثی هست!
@languagecentre
عبارت run in the family در زبان انگلیسی زمانی استفاده می شود که بخواهیم بگوییم یک بیماری یا یک ویژگی (ویژگی مثبت یا منفی) در خانواده ای ارثی هست، به عنوان مثال اگر شخصی چاق باشد، چاقی ممکن است در بین خانواده او هم وجود داشته باشد، یا ممکن است پدربزرگ یا مادر بزرگ او چاق بوده باشند... . مثلا اگر کسی بخواهد بگوید چاقی در خانواده او ارثی هست می توانید از جمله زیر استفاده نماید:
Obesity runs in my family.
چاقی در خانواده من ارثی هست.
به یک مثال دیگر توجه کنید:
Intelligence seems to run in your family!
به نظر میاد هوش در خانواده تو ارثی هست!
@languagecentre
نکته ای در مورد کلمه beard:
کلمه beard همانطور که می دانید به معنی ‘ریش’ است، در خصوص اینکه کی می توان از این کلمه برای اشاره به ریش شخصی استفاده کرد نکته مهمی وجود دارد که در این مطلب به توضیح این نکته می پردازیم.
فرض کنید شخصی ریش خود را به صورت کامل (مثلا با ژیلت) اصلاح می کند. ریش این شخص بعد از چند روز کمی رشد می کند، به چنین چیزی در زبان انگلیسی که ریش شخصی کمی رشد می کند beard گفته نمی شود، به چنین چیزی stubble گفته می شود، یکی از معادل های stubble در زبان فارسی ‘ته ریش’ است.
اما زمانی می توان از beard استفاده کرد که شخصی مدت نسبتا زیادی ریش خود را اصلاح نکرده و با رشد مو تمام پوست زیر ریش دیگر مشخص نیست، در چنین شرایط می توان از کلمه beard استفاده کرد.
به یک مثال توجه کنید:
He shaved his beard but kept his moustache.
اون ریشش رو اصلاح کرد اما سبیلش رو نگه داشت (اصلاح نکرد)
برای گوش دادن به کلمه beard اینجا را کلیک / لمس کنید.
برای گوش دادن به کلمه stubble اینجا را کلیک / لمس کنید.
@languagecentre
کلمه beard همانطور که می دانید به معنی ‘ریش’ است، در خصوص اینکه کی می توان از این کلمه برای اشاره به ریش شخصی استفاده کرد نکته مهمی وجود دارد که در این مطلب به توضیح این نکته می پردازیم.
فرض کنید شخصی ریش خود را به صورت کامل (مثلا با ژیلت) اصلاح می کند. ریش این شخص بعد از چند روز کمی رشد می کند، به چنین چیزی در زبان انگلیسی که ریش شخصی کمی رشد می کند beard گفته نمی شود، به چنین چیزی stubble گفته می شود، یکی از معادل های stubble در زبان فارسی ‘ته ریش’ است.
اما زمانی می توان از beard استفاده کرد که شخصی مدت نسبتا زیادی ریش خود را اصلاح نکرده و با رشد مو تمام پوست زیر ریش دیگر مشخص نیست، در چنین شرایط می توان از کلمه beard استفاده کرد.
به یک مثال توجه کنید:
He shaved his beard but kept his moustache.
اون ریشش رو اصلاح کرد اما سبیلش رو نگه داشت (اصلاح نکرد)
برای گوش دادن به کلمه beard اینجا را کلیک / لمس کنید.
برای گوش دادن به کلمه stubble اینجا را کلیک / لمس کنید.
@languagecentre
دوستان و همراهان عزیز،
زبان امید تاکنون سه قسمت از دوره گرامر خود که براساس کتاب Essential Grammar in Use می باشد را تولید کرده است. این سه قسمت از دوره گرامر زبان امید برای زبان آموزانی مناسب هستند که قصد دارند مباحث پایه ای و مهم گرامر زبان انگلیسی را با جزئیات کامل یاد بگیرند.
دروس شماره 1، 29، 37 و 74 از این دو قسمت دوره گرامر رایگان می باشند.
برای مشاهده جزئیات و دانلود ویدئوهای نمونه هر قسمت از دوره گرامر به آدرس های زیر مراجعه نمایید:
دوره آموزش تصویری کتاب Essential Grammar in Use (قسمت اول):
https://b2n.ir/grammar1
دوره آموزش تصویری کتاب Essential Grammar in Use (قسمت دوم):
https://b2n.ir/grammar2
دوره آموزش تصویری کتاب Essential Grammar in Use (قسمت سوم):
https://b2n.ir/grammar3
@languagecentre
زبان امید تاکنون سه قسمت از دوره گرامر خود که براساس کتاب Essential Grammar in Use می باشد را تولید کرده است. این سه قسمت از دوره گرامر زبان امید برای زبان آموزانی مناسب هستند که قصد دارند مباحث پایه ای و مهم گرامر زبان انگلیسی را با جزئیات کامل یاد بگیرند.
دروس شماره 1، 29، 37 و 74 از این دو قسمت دوره گرامر رایگان می باشند.
برای مشاهده جزئیات و دانلود ویدئوهای نمونه هر قسمت از دوره گرامر به آدرس های زیر مراجعه نمایید:
دوره آموزش تصویری کتاب Essential Grammar in Use (قسمت اول):
https://b2n.ir/grammar1
دوره آموزش تصویری کتاب Essential Grammar in Use (قسمت دوم):
https://b2n.ir/grammar2
دوره آموزش تصویری کتاب Essential Grammar in Use (قسمت سوم):
https://b2n.ir/grammar3
@languagecentre
کاربرد اصطلاح over the moon
عبارت over the moon در زبان انگلیسی به معنی ‘خیلی خوشحال’ است. خیلی اوقات در جملات می توان این اصطلاح را به صورت ‘از خوشحالی بال درآوردن’ هم ترجمه کرد. برای این اصطلاح در جمله از افعالی توبی استفاده می شود (am, is, are, was, were…).
به دو مثال توجه کنید:
She’s over the moon about her new job.
او برای شغل جدیدش خیلی خوشحال است.
Sarah’s father bought her a bike and she was over the moon.
پدر سارا براش (برای سارا) یک دوچرخه خرید و او از خوشحالی بال درآورد.
@languagecentre
عبارت over the moon در زبان انگلیسی به معنی ‘خیلی خوشحال’ است. خیلی اوقات در جملات می توان این اصطلاح را به صورت ‘از خوشحالی بال درآوردن’ هم ترجمه کرد. برای این اصطلاح در جمله از افعالی توبی استفاده می شود (am, is, are, was, were…).
به دو مثال توجه کنید:
She’s over the moon about her new job.
او برای شغل جدیدش خیلی خوشحال است.
Sarah’s father bought her a bike and she was over the moon.
پدر سارا براش (برای سارا) یک دوچرخه خرید و او از خوشحالی بال درآورد.
@languagecentre
یکی از کاربردهای کلمه pet
حتما با کلمه pet آشنا هستید و می دانید که یکی از رایج ترین معانی این کلمه ‘حیوان خانگی’ است، کلمه pet کاربردهای دیگری هم دارد که در این مطلب به یکی از این کاربردها آشنا می شویم.
در کاربرد دیگر کلمه pet به معنی ‘نوازش کردن’ است. این کاربرد معمولا برای حیوانات و بچه های کوچک استفاده می شود. به دو مثال برای این کاربرد pet توجه کنید:
Do you want to pet the kitty?
می خوای پیشی رو نوازش کنی؟
*کلمه kitty به معنی پیشی یا بچه گربه است که اغلب یا توسط کودکان استفاده می شود یا در زمان صحبت کردن با کودکان استفاده می شود.
I petted the baby’s hair. He was so cute!
موهای نوزاد رو نوازش کردم. خیلی ناز بود!
برای گوش دادن به تلفظ صوتی کلمه pet اینجا را کلیک / لمس کنید.
@languagecentre
حتما با کلمه pet آشنا هستید و می دانید که یکی از رایج ترین معانی این کلمه ‘حیوان خانگی’ است، کلمه pet کاربردهای دیگری هم دارد که در این مطلب به یکی از این کاربردها آشنا می شویم.
در کاربرد دیگر کلمه pet به معنی ‘نوازش کردن’ است. این کاربرد معمولا برای حیوانات و بچه های کوچک استفاده می شود. به دو مثال برای این کاربرد pet توجه کنید:
Do you want to pet the kitty?
می خوای پیشی رو نوازش کنی؟
*کلمه kitty به معنی پیشی یا بچه گربه است که اغلب یا توسط کودکان استفاده می شود یا در زمان صحبت کردن با کودکان استفاده می شود.
I petted the baby’s hair. He was so cute!
موهای نوزاد رو نوازش کردم. خیلی ناز بود!
برای گوش دادن به تلفظ صوتی کلمه pet اینجا را کلیک / لمس کنید.
@languagecentre
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آموزش زبان انگلیسی با فیلم The Chronicles of NARNIA
برخی از واژگان مهم این ویدئو:
Come on
در اینجا به صورت امری استفاده شد، به معنی ‘عجله کنید’
I don’t suppose saying we’re sorry would quite cover it.
فکر نمی کنم اینکه بگیم معذریت می خوایم کاملا جبران کنه (اشاره به قضاوت اشتباه آنها در خصوص شخصیت لوسی)
Hiking
پیاده روی طولانی در طبیعت
Wardrobe
کمد دیواری
@languagecentre
برخی از واژگان مهم این ویدئو:
Come on
در اینجا به صورت امری استفاده شد، به معنی ‘عجله کنید’
I don’t suppose saying we’re sorry would quite cover it.
فکر نمی کنم اینکه بگیم معذریت می خوایم کاملا جبران کنه (اشاره به قضاوت اشتباه آنها در خصوص شخصیت لوسی)
Hiking
پیاده روی طولانی در طبیعت
Wardrobe
کمد دیواری
@languagecentre
نکته ای در مورد sit down:
حتما با فعل ترکیبی sit down آشنا هستید و می دانید که به معنی ‘نشستن’ است؛ در زبان انگلیسی واژگان دیگری هم هستند که مترادف sit down هستند و ممکنه از افراد در هر موقعیتی ضرورتا از sit down برای بیان مفهوم ‘نشستن’ استفاده نکنند. در این مطلب به یکی از این مترادف ها خواهیم پرداخت.
یکی از متراف های sit down اصطلاح have a seat است که مثل sit down به معنی ‘نشستن’ است. اصطلاح have a seat به نسبت sit down کمی رسمی تر است.
به چند مثال توجه کنید:
Thanks for coming. Please, have a seat.
از اینکه اومدی متشکرم. لطفا بنشینید.
`I walked into her office and she told me to have a seat.
من وارد دفتر کارش شدم و او بهم گفت که بنشینم.
نکته: گاهی اوقات از take به جای have هم در این اصطلاح استفاده می شود، یعنی اصطلاح take a seat هم گاهی اوقات استفاده می شود که هم معنی have a seat است.
@languagecentre
حتما با فعل ترکیبی sit down آشنا هستید و می دانید که به معنی ‘نشستن’ است؛ در زبان انگلیسی واژگان دیگری هم هستند که مترادف sit down هستند و ممکنه از افراد در هر موقعیتی ضرورتا از sit down برای بیان مفهوم ‘نشستن’ استفاده نکنند. در این مطلب به یکی از این مترادف ها خواهیم پرداخت.
یکی از متراف های sit down اصطلاح have a seat است که مثل sit down به معنی ‘نشستن’ است. اصطلاح have a seat به نسبت sit down کمی رسمی تر است.
به چند مثال توجه کنید:
Thanks for coming. Please, have a seat.
از اینکه اومدی متشکرم. لطفا بنشینید.
`I walked into her office and she told me to have a seat.
من وارد دفتر کارش شدم و او بهم گفت که بنشینم.
نکته: گاهی اوقات از take به جای have هم در این اصطلاح استفاده می شود، یعنی اصطلاح take a seat هم گاهی اوقات استفاده می شود که هم معنی have a seat است.
@languagecentre
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ویدئویی کوتاه برای تقویت مهارت شنیداری
در این ویدئو از دانشجویان دانشگاه هاروارد پرسیده می شود که به چند زبان می توانند صحبت کنند.
برخی از واژگان مهم این ویدئو:
How many languages do you speak?
به چند زبان می توانید صحبت کنید؟
Fluent
روان (روان صحبت کردن یک زبان)
Sign language
زبان اشاره (برای ناشنوایان)
Mandarin
ماندارین (نام زبان رسمی کشور چین)
Rusty
کلمه rusty وقتی در مورد زبان ها استفاده می شود به این معنی است که شخصی قبلا مهارت زبانی بهتری به نسبت الان داشته، یعنی آن شخص تمرین به اندازه کافی نداشته و به همین دلیل او تا حدی زبان را فراموش کرده و سطح زبانش ضعیف شده.
@languagecentre
در این ویدئو از دانشجویان دانشگاه هاروارد پرسیده می شود که به چند زبان می توانند صحبت کنند.
برخی از واژگان مهم این ویدئو:
How many languages do you speak?
به چند زبان می توانید صحبت کنید؟
Fluent
روان (روان صحبت کردن یک زبان)
Sign language
زبان اشاره (برای ناشنوایان)
Mandarin
ماندارین (نام زبان رسمی کشور چین)
Rusty
کلمه rusty وقتی در مورد زبان ها استفاده می شود به این معنی است که شخصی قبلا مهارت زبانی بهتری به نسبت الان داشته، یعنی آن شخص تمرین به اندازه کافی نداشته و به همین دلیل او تا حدی زبان را فراموش کرده و سطح زبانش ضعیف شده.
@languagecentre
کتاب آموزش زمان ها در زبان انگلیسی
این کتاب به صورت اختصاصی به آموزش زمان ها که جزئی بسیار مهم از دستور زبان انگلیسی هستند می پردازد.
برای اطلاع از جزئیات این کتاب و تهیه آن می توانید به آدرس زیر مراجعه نمایید:
https://b2n.ir/12-tenses
@languagecentre
این کتاب به صورت اختصاصی به آموزش زمان ها که جزئی بسیار مهم از دستور زبان انگلیسی هستند می پردازد.
برای اطلاع از جزئیات این کتاب و تهیه آن می توانید به آدرس زیر مراجعه نمایید:
https://b2n.ir/12-tenses
@languagecentre
کاربرد عبارت time will tell:
عبارت time will tell زمانی در زبان انگلیسی استفاده می شود که می خواهیم بگوییم درستی چیزی با گذشت زمان مشخص خواهد شد. این عبارت را می توانیم به صورت ‘زمان مشخص می کنه’ ترجمه کنیم.
به دو مثال توجه کنید:
Time will tell whether what you’re saying is right or not.
زمان مشخص می کنه که آیا چیزی که میگی درسته یا نه.
A: Do you think we have made a good decision?
B: I don’t know. Time will tell!
شخص اول: فکر می کنی تصمیم خوبی گرفتیم؟
شخص دوم: نمی دونم. زمان مشخص می کنه!
@languagecentre
عبارت time will tell زمانی در زبان انگلیسی استفاده می شود که می خواهیم بگوییم درستی چیزی با گذشت زمان مشخص خواهد شد. این عبارت را می توانیم به صورت ‘زمان مشخص می کنه’ ترجمه کنیم.
به دو مثال توجه کنید:
Time will tell whether what you’re saying is right or not.
زمان مشخص می کنه که آیا چیزی که میگی درسته یا نه.
A: Do you think we have made a good decision?
B: I don’t know. Time will tell!
شخص اول: فکر می کنی تصمیم خوبی گرفتیم؟
شخص دوم: نمی دونم. زمان مشخص می کنه!
@languagecentre
یک مترادف برای کلمه study:
حتما با کلمه study آشنا هستید و می دانید که رایج ترین معنی این کلمه ‘درس خواندن’ است؛ یکی از مترادف هایی که برای این معنی study استفاده می شود اصطلاح hit the books است که به معنی ‘درس خواندن’ است.
در خصوص این دو به این نکته هم توجه داشته باشید که اصطلاح hit the books وقتی استفاده می شود جدیت بیشتری را در خصوص درس خواندن به نسبت study بیان می کند.
دو مثال:
I can't go out tonight. I need to hit the books.
امشب نمی تونم بیرون برم. باید درس بخونم.
The exam is only a week away, if you don’t hit the books now, you’ll fail.
فقط یک هفته تا امتحان مونده، اگر الان درس نخونی رد میشی.
نکته: اصطلاح hit the books بیشتر در زبان انگلیسی عامیانه استفاده می شود.
@languagecentre
حتما با کلمه study آشنا هستید و می دانید که رایج ترین معنی این کلمه ‘درس خواندن’ است؛ یکی از مترادف هایی که برای این معنی study استفاده می شود اصطلاح hit the books است که به معنی ‘درس خواندن’ است.
در خصوص این دو به این نکته هم توجه داشته باشید که اصطلاح hit the books وقتی استفاده می شود جدیت بیشتری را در خصوص درس خواندن به نسبت study بیان می کند.
دو مثال:
I can't go out tonight. I need to hit the books.
امشب نمی تونم بیرون برم. باید درس بخونم.
The exam is only a week away, if you don’t hit the books now, you’ll fail.
فقط یک هفته تا امتحان مونده، اگر الان درس نخونی رد میشی.
نکته: اصطلاح hit the books بیشتر در زبان انگلیسی عامیانه استفاده می شود.
@languagecentre
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آموزش زبان با انیمیشن Moana:
برخی از واژگان مهم این ویدئو:
Show up
سر و کله کسی پیدا شدن
Make him talk about himself.
وادارش کن در مورد خودش صحبت کنه.
Get along
باهم کنار آمدن
Stick to the plan.
طبق برنامه پیش برو.
Brag
خودستایی کردن
@languagecentre
برخی از واژگان مهم این ویدئو:
Show up
سر و کله کسی پیدا شدن
Make him talk about himself.
وادارش کن در مورد خودش صحبت کنه.
Get along
باهم کنار آمدن
Stick to the plan.
طبق برنامه پیش برو.
Brag
خودستایی کردن
@languagecentre
کاربرد فعل ترکیبی plug in:
فعل ترکیبی plug in در زبان انگلیسی برای وسایل الکترونیکی بکار می رود که به معنی ‘به پریز برق متصل کردن’ است.
به دو مثال توجه کنید:
Can I plug in my cellphone here?
می تونم گوشیم رو اینجا به پریز برق وصل کنم؟ (یا می تونم اینجا گوشیم رو شارژ کنم؟)
One of the computers isn’t plugged in.
یکی از کامپیوترها به (پریز) برق وصل نیست.
برای گوش دادن به تلفظ صوتی کلمه plug اینجا را کلیک/لمس کنید.
@languagecentre
فعل ترکیبی plug in در زبان انگلیسی برای وسایل الکترونیکی بکار می رود که به معنی ‘به پریز برق متصل کردن’ است.
به دو مثال توجه کنید:
Can I plug in my cellphone here?
می تونم گوشیم رو اینجا به پریز برق وصل کنم؟ (یا می تونم اینجا گوشیم رو شارژ کنم؟)
One of the computers isn’t plugged in.
یکی از کامپیوترها به (پریز) برق وصل نیست.
برای گوش دادن به تلفظ صوتی کلمه plug اینجا را کلیک/لمس کنید.
@languagecentre
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ویدئویی کوتاه برای تقویت مهارت شنیداری:
در این ویدئو نقشه کشور آمریکا به صورت مشکی و برعکس به مردم این کشور نشان داده می شود و از آنها پرسیده می شود که این نقشه متعلق به چه کشوری است!
برخی از واژگان کلیدی این ویدئو:
States
ایالت ها
North Korea
کره شمالی
Look at it upside down.
به صورت برعکس بهش نگاه کن.
*کلمه upside down به معنی ‘برعکس’ است.
Elect
انتخاب کردن (منظور در انتخابات ریاست جمهوری)
@languagecentre
در این ویدئو نقشه کشور آمریکا به صورت مشکی و برعکس به مردم این کشور نشان داده می شود و از آنها پرسیده می شود که این نقشه متعلق به چه کشوری است!
برخی از واژگان کلیدی این ویدئو:
States
ایالت ها
North Korea
کره شمالی
Look at it upside down.
به صورت برعکس بهش نگاه کن.
*کلمه upside down به معنی ‘برعکس’ است.
Elect
انتخاب کردن (منظور در انتخابات ریاست جمهوری)
@languagecentre
صداهایی که حرف c تولید می کند
همانطور که می دانید حرف c در زبان انگلیسی 2 صدای متفاوت تولید می کند که صداهای ‘س’ و ‘ک’ هستند، البته حرف c هر کدام از این دو صدا را در شرایط خاصی تولید می کند که در ادامه توضیحات به همین نکته می پردازیم.
حرف c به طور کلی زمانی صدای ک را تولید می کند که بعد از این حرف یکی از حروف a, o, u استفاده شود. به عنوان مثال در کلمات cat, cute, coat از این سه حرف استفاده شده است و صدایی که c در این سه کلمه ایجاد می کند صدای ک است.
مثال در یک جمله:
How much did you buy the car?
ماشین رو چقدر خریدی؟
همانطور که در ابتدای توضیحات بیان شد حرف c صدای س را هم تولید می کند؛ حرف c زمانی صدای س را تولید می کند که بعد از آن یکی از حروف I, e, y بیاید. مثلا در کلمات center, city, bicycle بعد از c از این سه حرف استفاده شده است.
به مثال زیر هم برای این صدا توجه کنید:
This is by far my favorite city in the world.
این شهر با اختلاف زیاد بهترین شهر موردعلاقه من است.
@languagecentre
همانطور که می دانید حرف c در زبان انگلیسی 2 صدای متفاوت تولید می کند که صداهای ‘س’ و ‘ک’ هستند، البته حرف c هر کدام از این دو صدا را در شرایط خاصی تولید می کند که در ادامه توضیحات به همین نکته می پردازیم.
حرف c به طور کلی زمانی صدای ک را تولید می کند که بعد از این حرف یکی از حروف a, o, u استفاده شود. به عنوان مثال در کلمات cat, cute, coat از این سه حرف استفاده شده است و صدایی که c در این سه کلمه ایجاد می کند صدای ک است.
مثال در یک جمله:
How much did you buy the car?
ماشین رو چقدر خریدی؟
همانطور که در ابتدای توضیحات بیان شد حرف c صدای س را هم تولید می کند؛ حرف c زمانی صدای س را تولید می کند که بعد از آن یکی از حروف I, e, y بیاید. مثلا در کلمات center, city, bicycle بعد از c از این سه حرف استفاده شده است.
به مثال زیر هم برای این صدا توجه کنید:
This is by far my favorite city in the world.
این شهر با اختلاف زیاد بهترین شهر موردعلاقه من است.
@languagecentre
دوستان و همراهان عزیز،
زبان امید دوره ای را برای آموزش مهارت Reading آزمون آیلتس (IELTS) تولید کرده است. داوطلبان آزمون آیلتس که از این دوره استفاده می کنند نحوه پاسخ دادن به انواع سوالات این مهارت را فرا خواهند گرفت.
ویدئوهای این دوره به صورت کامل در وب سایت قرار داده شده اند و بخشی از دوره به عنوان نمونه در سایت قابل مشاهده می باشد.
سطح زبانی موردنیاز برای استفاده از این دوره: متوسط و بالاتر
برای اطلاع یافتن از جزئیات کامل این دوره و شرکت در آن به آدرس زیر مراجعه نمایید:
https://b2n.ir/ielts-reading-course
@languagecentre
زبان امید دوره ای را برای آموزش مهارت Reading آزمون آیلتس (IELTS) تولید کرده است. داوطلبان آزمون آیلتس که از این دوره استفاده می کنند نحوه پاسخ دادن به انواع سوالات این مهارت را فرا خواهند گرفت.
ویدئوهای این دوره به صورت کامل در وب سایت قرار داده شده اند و بخشی از دوره به عنوان نمونه در سایت قابل مشاهده می باشد.
سطح زبانی موردنیاز برای استفاده از این دوره: متوسط و بالاتر
برای اطلاع یافتن از جزئیات کامل این دوره و شرکت در آن به آدرس زیر مراجعه نمایید:
https://b2n.ir/ielts-reading-course
@languagecentre
کاربردی جالب از کلمه butterfly
حتما می دانید که کلمه butterfly به معنی ‘پروانه’ است؛ زمانی که شکل جمع این کلمه به همراه فعل have استفاده می شود (یعنی به صورت have butterflies)، هر دو با هم یک اصطلاح را تشکیل می دهند و به معنی ‘دلشوره داشتن’ هستند. البته در نظر داشته باشید که در این اصطلاح فعل have با توجه به فاعل و زمان جمله به has و had هم قابل تغییر است.
به دو مثال توجه کنید:
I had butterflies before the exam yesterday.
دیروز قبل از امتحان دلشوره داشتم.
A: When do you usually have terrible butterflies?
B: Whenever I have an interview
شخص اول: معمولا کی دلشوره شدید داری؟
شخص دوم: هر وقت که مصاحبه ای داشته باشم.
نکته: گاهی اوقات برای این کاربرد ممکن است به جای have از فعل get هم استفاده شود که تفاوت خاصی در مفهوم ایجاد نمی کند.
برای گوش دادن به تلفظ کلمه butterfly اینجا را کلیک / لمس کنید.
@languagecentre
حتما می دانید که کلمه butterfly به معنی ‘پروانه’ است؛ زمانی که شکل جمع این کلمه به همراه فعل have استفاده می شود (یعنی به صورت have butterflies)، هر دو با هم یک اصطلاح را تشکیل می دهند و به معنی ‘دلشوره داشتن’ هستند. البته در نظر داشته باشید که در این اصطلاح فعل have با توجه به فاعل و زمان جمله به has و had هم قابل تغییر است.
به دو مثال توجه کنید:
I had butterflies before the exam yesterday.
دیروز قبل از امتحان دلشوره داشتم.
A: When do you usually have terrible butterflies?
B: Whenever I have an interview
شخص اول: معمولا کی دلشوره شدید داری؟
شخص دوم: هر وقت که مصاحبه ای داشته باشم.
نکته: گاهی اوقات برای این کاربرد ممکن است به جای have از فعل get هم استفاده شود که تفاوت خاصی در مفهوم ایجاد نمی کند.
برای گوش دادن به تلفظ کلمه butterfly اینجا را کلیک / لمس کنید.
@languagecentre
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آموزش زبان با انیمیشن Zootopia
برخی از واژگان این ویدئو:
Hire
استخدام کردن
Bunny
خرگوش (این کلمه معمولا توسط کودکان به جای rabbit استفاده می شود)
Flabby
چاق
Roll call
حضور غیاب
@languagecentre
برخی از واژگان این ویدئو:
Hire
استخدام کردن
Bunny
خرگوش (این کلمه معمولا توسط کودکان به جای rabbit استفاده می شود)
Flabby
چاق
Roll call
حضور غیاب
@languagecentre
چند کلمه در ارتباط با shoe:
در این مطلب می خواهیم با چند کلمه که مرتبط با کلمه shoe هستند بپردازیم.
همانطور که می دانید کلمه shoe به معنی (یک لنگه) کفش است، وقتی که این کلمه جمع بسته می شود – یعنی به صورت shoes – می تواند به معنی ‘یک جفت کفش’ باشد.
یکی از کلمات مرتبط با shoe کلمه shoelace است، که به معنی ‘بند کفش’ است. اگر در خصوص بند کفش بخواهیم مفهوم ‘بستن’ را بیان کنیم میتوانیم از کلمه tie (به معنی بستن) استفاده کنیم. به مثال زیر توجه کنید:
Oliver bent to tie his shoelace.
الیور خم شد که بند کفشش رو ببنده.
*در مثال بالا کلمه bent گذشته bend به معنی ‘خم شدن’ است.
اگر در خصوص ‘بند کفش’ بخواهیم مفهوم ‘باز کردن’ را بیان کنیم می توانیم از کلمه untie استفاده کنیم.
مثال:
Can you untie my shoelace, mom?
میشه بند کشفم رو باز کنی مامان؟
برای گوش دادن به تلفظ صوتی کلمه shoelace اینجا را کلیک/لمس کنید.
برای گوش دادن به تلفظ صوتی کلمه tie اینجا را کلیک/لمس کنید.
@languagecentre
در این مطلب می خواهیم با چند کلمه که مرتبط با کلمه shoe هستند بپردازیم.
همانطور که می دانید کلمه shoe به معنی (یک لنگه) کفش است، وقتی که این کلمه جمع بسته می شود – یعنی به صورت shoes – می تواند به معنی ‘یک جفت کفش’ باشد.
یکی از کلمات مرتبط با shoe کلمه shoelace است، که به معنی ‘بند کفش’ است. اگر در خصوص بند کفش بخواهیم مفهوم ‘بستن’ را بیان کنیم میتوانیم از کلمه tie (به معنی بستن) استفاده کنیم. به مثال زیر توجه کنید:
Oliver bent to tie his shoelace.
الیور خم شد که بند کفشش رو ببنده.
*در مثال بالا کلمه bent گذشته bend به معنی ‘خم شدن’ است.
اگر در خصوص ‘بند کفش’ بخواهیم مفهوم ‘باز کردن’ را بیان کنیم می توانیم از کلمه untie استفاده کنیم.
مثال:
Can you untie my shoelace, mom?
میشه بند کشفم رو باز کنی مامان؟
برای گوش دادن به تلفظ صوتی کلمه shoelace اینجا را کلیک/لمس کنید.
برای گوش دادن به تلفظ صوتی کلمه tie اینجا را کلیک/لمس کنید.
@languagecentre