کوبه
2.17K subscribers
527 photos
5 videos
50 files
406 links
عرصه‌ای آزاد برای اندیشیدن دربارهٔ معماری ایران
www.koubeh.com
t.me/koubeh
instagram.com/koubeh_com
linkedin.com/company/koubeh/

ارتباط با کوبه:
@koubehmedia_admin
contact.koubeh@gmail.com
Download Telegram
▪️ نقدی بر فیلم Apocalypto؛ معماریْ فروپاشی تمدن را ندا می‌دهد!

🖋 سجاد زلیکانی| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران

در پوستر فیلم، شخصی را با خنجری در دست و لباسی بدوی بر تن می‌بینیم که بناهایی به‌شکل هرم پشت‌سر او قرار دارند. مل گیبسون با این فیلم ما را وارد تمدن باستانی و بزرگ «مایا» می‌کند، سبک زندگی و بعضی از وجوهات مهم این تمدن را به تصویر می‌کشد و انتهای فیلم را به موضوعی گره می‌زند که اگر برای اولین بار بینندۀ این فیلم باشیم، هرگز انتظار چنین سکانس میخکوب‌کننده‌ای نخواهیم داشت. با همۀ این اوصاف، آپوکالیپتو قصد ندارد تمدن مایا را دقیق و موبه‌مو روایت کند. معتقدم موضوع اصلی فیلم آپوکالیپتو به افت‌وخیز تمدن‌ها اشاره دارد. واضح است که معماری یا شهرسازی یکی از وجوه تمدن به حساب می‌آیند. حال، معماری یا شهرسازی تمدن هرچه فاخرتر باشند، آن تمدن را قوی‌تر و پررونق‌تر می‌دانیم؛ اما گویا در فیلم آپوکالیپتو عکس این قضیه ارائه شده است. من که فکر می‌کنم این‌طور است. امیدوارم مل گیبسون نیز با من هم‌عقیده باشد!

#پرونده #نقد_فیلم

⭕️ ادامۀ مطلب را می‌توانید در Instant View یا در وب‌سایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:

https://telegra.ph/sz3-05-04
http://koubeh.com/sz3

@koubeh
▪️ یک آپارتمان معمولی؛ بررسی چگونگی عملکرد عناصر معماری در ساختمان فیلم آپارتمان (بیلی وایلدر،۱۹۶۰)

🖋 امیرعباس علی‌یاری| دانشجوی کارشناسی معماری دانشگاه تهران

از سروشکل ساختمان بیمه مشخص است که متعلق به یک شرکت بیمهٔ موفق است. شرکت بیمه‌ای که یکی از پنج شرکت برتر کشور است، با ساختمانی ۲۷طبقه که ۳۱۲۵۹ نفر را در خود جای داده است. علاوه‌بر این، با استفاده از شانزده آسانسور کارمندانش را در این ۲۷ طبقه جا‌به‌جا می‌کند. همه‌چیز نشان از یک شرکت فوق‌العاده موفق دارد. فیلم سه فضای عملکردی این ساختمان بزرگ را به تصویر می‌کشد. این سه فضا در طول فیلم و با ترفیع بکستر یک‌به‌یک فتح می‌شوند.

#پرونده #نقد_فیلم

⭕️ ادامۀ مطلب را می‌توانید در Instant View یا در وب‌سایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:

https://telegra.ph/aaa1-05-28
http://koubeh.com/aaa1

@koubeh
▪️ معرفی پروندۀ «ملی‌گرایی و معماری»

🖋 علی پوررجبی | دبیر پرونده

موضوع پروندۀ شمارۀ سوم کوبه «معماری و ملی‌گرایی» است. روی جلد این شماره تصویر تغییریافته‌ای از جلد مجلۀ ایرانشهر است؛ مجله‌ای که از سال ۱۳۰۱ تا سال ۱۳۰۶ در برلین چاپ می‌شد و می‌خواست «وسیلۀ جلوه‌گری تجلیات روح ایرانی در ساحت علم و ادب» باشد و «اسرار ترقی ملت‌های اروپا را ایضاح و احتیاجات حقیقی ایران را به تمدن اروپایی شرح» دهد. دو ستون هخامنشی، که در آن زمان، به‌تازگی توانسته بود نماد کهنگی ایران شود، با تاقی نیم‌دایره‌ای که احتمالاً منظور همان تاق ساسانی است، ترکیب شد و بر پیشانی مجله نقش بست. نمی‌دانیم که کاظم‌زادۀ ایرانشهر، مدیر مجله، و طاهرزادۀ بهزاد، طراح جلد مجله، چه تصوری از معماری ایرانی داشتند. تصور آن‌ها از معماری ایران این ستون‌ها و این تاق‌های پیشااسلامی بود یا شکل‌های نئوکلاسیک طرح طاهرزاده برای مقبرهٔ فردوسی. رجوع به توضیحات کاظم‌زاده دربارهٔ این طرح، تصور عجیب آن‌ها از معماری ایرانی را آشکار می‌کند. او این طرح نئوکلاسیک را «جامع مزایای اسلوب معماری قبل و بعداز اسلام ایران» و «تمثالی از روح جاویدان نژاد ایران» می‌داند. گویی اینجا مرز بین ایران و غرب برداشته می‌شود.
رابطۀ ملی‌گرایی و معماری در ایران همچون مسئلۀ تصویر جلد ایرانشهر و طرح مقبرهٔ فردوسی پیچیده است؛ ترکیبی از تأثیر و تأثرات سبکی، سیاسی، و روشنفکرانه است و سیاستمدار و روشنفکر و معمار و هنرمند بر آن اثر گذاشته است. به‌عبارتی می‌توان گفت ملی‌گرایی ایرانی در معماری متجسد شد و شکل محسوس گرفت و به معماری عمومی ایران مدرن شکل خاص خودش را بخشید. مسئلۀ ملی‌گرایی و معماری در سبک‌شناسی معماری خلاصه نمی‌شود، بلکه به‌زعم من می‌توان ملی‌گرایی را قوی‌ترین نیروی اثرگذار در شکل‌گیری گرایش‌های مختلف هنر ایرانی تا همین امروز دانست. گرایش‌هایی چون مکتب سقاخانه در نقاشی، مرکز حفظ و اشاعه در موسیقی، معماری پهلوی اول و معماری مدرن ایرانی در دهه‌های ۴۰ و ۵۰.
اما به‌نظر می‌آید ملی‌گرایی دیگر الهام‌بخش نیست؛ دیگر هنرمندان را قانع نمی‌کند. انگار با شرایط زمانۀ ما، زمانۀ سفر و مهاجرت و هنرمندان بین‌المللی و رسانه، نمی‌خواند. دیگر تمام پیش‌فرض‌های شکل‌دهنده‌اش زیر سؤال رفته‌اند. گویی ملی‌گرایی باید کنار برود تا جایش را به اندیشه‌هایی نوتر بدهد یا حداقل بازاندیشی شود.
تا کنون رابطۀ معماری و ملی‌گرایی به رابطه‌ای مبتنی بر شکل و سبک فروکاسته شده است. تحلیل‌هایی که بیشتر بر شکل‌های ستون‌ها، تناسبات و عناصر معماری تأکید داشته‌اند بیشترین حجم مطالب دربارۀ ملی‌گرایی و معماری را تشکیل می‌دهند. در این شماره از کوبه سعی ما این بود که اندکی پا را از این فراتر بگذاریم و راجع به ملی‌گرایی و معماری از سویی در بنیان‌های مفهومی‌اش و از سوی دیگر در زمینۀ تاریخ اجتماعی و سیاسی‌اش بحث کنیم.
در این شماره پنج متن که برای کوبه نوشته شده‌اند و یک پیوست که ترجمه‌ای از مقاله‌ای منتشرشده در مجلۀ مقرنس است منتشر شده است. اولین متن گفت‌وگویی است با آیدین ترکمه، مؤسس و عضو هیئت تحریریۀ نشریۀ انتقادی فضا و دیالکتیک. در این گفت‌وگو دربارۀ مفاهیمی چون ملی‌گرایی، ملت، ایدئولوژی و فضا بحث کرده‌ایم. در «ساختن ملت و معماری مدرن در قرن بیستم» تالین گریگور، استاد تاریخ هنر دانشگاه کالیفرنیا، در چارچوب دیدگاه پسااستعماری، فضاهای عمومی و خصوصی و نقش معماری ملی‌گرایانه و معماری مدرن در این فضاها را مقایسه کرده است. سعید خاقانی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در «ایران کجاست؟» مفهوم «ایران» را به پرسش کشیده است و نقش معماری را در شکل‌گیری درست این مفهوم بررسی کرده است. «معماری ایرانی، سوزن‌بانان و آرشیتکت‌های جوان» متنی است از بابک افشار، عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی، که کوشیده است در آن معنای «معماری ایرانی» را به لحاظ نظری به پرسش بکشد و نحوۀ وجود چنین مفهومی را بررسی کند و جایگاه آن را از «مفهومی انتزاعی» به «پدیداری تاریخی» برساند. فراز طهماسبی، کارشناس ارشد مرمت شهری از دانشگاه تهران، در «شمع، آفتاب، نور، ظلمت: نگاهی به 'دیگری'های ملیت ایرانی از دریچۀ سیاست‌های به‌رسمیت‌شناسی» سعی کرده ملی‌گرایی و جنبه‌های رهایی‌بخش و بحران‌زای آن را از دریچۀ سیاست‌های رسمیت‌شناسی و با اتکا به خوانش چارلز تیلور، فیلسوف کانادایی، از این سیاست‌ها بررسی کند. در انتها، در پیوست این شماره از کوبه ترجمۀ مقاله‌ای از کشور ریزوی منتشر شده است. او در این مقاله به نمایشگاه و کنفرانس «هنر ایرانی» در ۱۹۳۱ لندن و کتاب سیری در هنر ایران پرداخته است و با رویکردی پسااستعماری، نقش آرتور اپهام پوپ در شکل‌گیری تاریخ هنر ملی‌گرایانهٔ ایرانی را بررسی کرده است.

#پرونده #ملی‌_گرایی_و_معماری

https://telegra.ph/issue3-06-28
http://koubeh.com/issue3/
@koubeh
⭕️ ایدئولوژی در گفتار وجود ندارد. ایدئولوژی وقتی ایدئولوژی است که فضامند و در نتیجه تاریخ‌مند شده است و این فضامندی است که باید برجسته شود. در صورتی که ما معمولاً می‌‏بینیم بحث دربارۀ ملی‌گرایی هم دیسیپلینی شده است یعنی عمدتاً در علوم سیاسی و جامعه‌‏شناسی دربارۀ آن بحث می‏‌کنند که باعث می‌‏شود آن نگاه کل‏‌نگر خدشه‌‏دار شود.

⭕️ در سومین شمارۀ مجله الکترونیکی کوبه که هفتۀ آینده با عنوان «معماری و ملی‌گرایی» منتشر خواهد شد بخوانید.

#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری

www.koubeh.com
@Koubeh
⭕️ درجغرافیاهایی بسیار دور از وطن، در جایی مثل نیویورک یا لس‌انجلس، ایرانیان هویت ملی خود را به کمک همین آثار نشان می‌دهند: حالا مقبرۀ مقوایی فردوسی بر روی چرخ‌ها در خیابان‌های شهر نیویورک به عنوان نشانگر هویت ملی ایرانیان گردانده می‌شود. می‌توان نشان داد که استفادۀ ملی‌گرایانه از معماری ایران به همان اندازۀ غنای تنوع فرهنگی ایرانی متنوع بوده است. سبک معماری ذاتاً ملی‌گرا یا بین‌المللی نیست. سبک گفتمانی است که از اول تاریخ فراخور دامنه‌ای از مقاصد ایدئولوژیک پرداخته شده است. ایران مدرن می‌تواند یک قرن تجربیات سبکی را به رخ بکشد و طبقه‌بندی این سبک‌ها از لیاقت فرهنگ آن در مقام یک کلیت سخن می‌گوید.

⭕️ در سومین شمارۀ مجله الکترونیکی کوبه که هفتۀ آینده با عنوان «معماری و ملی‌گرایی» منتشر خواهد شد بخوانید.

#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری

www.koubeh.com
@Koubeh
⭕️ این «خرابه ایران نیست» «ایران کجاست؟». در قالب این فریاد، میرزادۀ عشقی در اپرای «رستاخیز شهریاران ایران» از ایران شبحی می‌جست که فرسنگ‌ها دور از واقعیت آن روزش بود. مرحوم یارشاطر نیز از دو وطن می‌گفت: «ما وطن دیگری هم داریم که در ذهنمان جای دارد». ایشان هم از ایرانی می‌گفت که در ادب فارسی متجلی است که در آن رودکی چنگ می‌نوازد و حافظ شادخواری می‌کند. همچون آلمان اوان قرن نوزدهم که در نبود ایده‌ای سیاسی، به سرزمین ادبیات و فلسفه معروف شد. انگار ایران نیز بیرون از واقعیت سیاسی‌اش، وجودی برین در لابه‌لای ادبیات و تاریخ دارد. این حکایتی تکراری دست‌کم در دوران مدرن است، خیالی از ایران که در فاصله‌ای از واقعیت و تاریخ قرار می‌گیرد و یکی را خیالی برای نقد واقعیت دیگری می‌کند.

⭕️ در سومین شمارۀ مجله الکترونیکی کوبه که هفتۀ آینده با عنوان «معماری و ملی‌گرایی» منتشر خواهد شد بخوانید.

#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری

www.koubeh.com
@Koubeh
⭕️ هیچ فاکت کلیدی و هیچ روش‌ پژوهشی در تاریخ قادر به روشن‌کردن این نکته برای اذهان امروزی نیست که چه چیزی در آغاز ـ کدام «نیاز»، کدام «فرمان» یا کدام «آرزو»ی آغازین ـ «بنیان‌گذارانی مفروض» را وادار کرده است تا چنین شکلی به ابنیه و شهرهای تاریخی ایران بدهند؛ و ارابهٔ زمان را به‌ این طرز مخصوص در مسیر مشخصی به‌حرکت درآورند که ما ایرانیان امروز در نقطهٔ انتهایی آن ایستاده‌ایم. درنتیجه به هیچ طریق عالمانه‌ای نمی‌توان پاسخ داد که آیا آن نیاز، فرمان یا آرزوی مفروض آغازین، با درآمدن ابنیه و شهرهای پیشین به این شکل، برآورده‌ شده‌ است یا نه. پس مفهوم «معماری ایرانی» را ناگزیر باید از زیر سایهٔ سنگین این طرز تلقی بیرون کشید که گویی همواره به پرسش یا خواهشی بنیادین پاسخ ‌می‌داده است.

⭕️ در سومین شمارۀ مجله الکترونیکی کوبه که هفتۀ آینده با عنوان «معماری و ملی‌گرایی» منتشر خواهد شد بخوانید.

#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری

www.koubeh.com
@Koubeh
⭕️ آخوندزاده وضع موجود را ظلمت محض توصیف و وضع مطلوب‌تر (شمع) را از دل ساختن نوعی «گذشتۀ حاضر» احضار می‌کند. مطلوب‌ترین وضع متصور هم برای او روزگارِ آفتابیِ غرب است. آسیب‌شناسیِ صریح او در مکتوبات تقصیر این وضعیت ظلمانی را گردن دین و سنت و سلطنت فاسد دیسپوت‌ها می‌اندازد. نمایشنامه‌هایش مثال‌هایی ملموس برای این نگاه پاتولوژیک‌اند. اندیشۀ خانِ قصۀ موسی ژوردان در قبال پیشرفت (پروقره) اندیشه‌ای عام و واپس‌گرا و متعصبانه است؛ تعصبی قبیح در قبال هر چیزی غیر از مای محصور در فرقه‌های کوچک و ذلیلمان. راهکار ناسیونالیسم حداقل در آغاز کار این است که این «ما» بزرگ‌تر و شامل‌تر شود و دیگریِ همیشه‌در‌صحنه‌حاضرش را بازتعریف کند. ترقیِ اندیشۀ امثال آخوندزاده نسبت به پیشینیانشان هم در همین هویداست: اگر پیش‌تر دیگری فقط برای طرد و لعن ساخته می‌شد، حالا دیگریِ تازه‌ای آمده تا در گفتگو با او خود را بشناسیم.

⭕️ در سومین شمارۀ مجله الکترونیکی کوبه که هفتۀ آینده با عنوان «معماری و ملی‌گرایی» منتشر خواهد شد بخوانید.

#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری

www.koubeh.com
@Koubeh
▪️ ایدئولوژی‌ها با تولید فضا پیش می‌روند

🖋 گفت‌و‌گو با آیدین ترکمه| کارشناس ارشد شهرسازی
مصاحبه کننده: علی پوررجبی| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران

علی پوررجبی: گفت‌وگوی زیر گشایشی است بر پروندۀ معماری و ملی‌گرایی کوبه. در این گفت‌وگو با آیدین ترکمه سعی کردیم به‌جای بحث‌ دربارۀ معماری ملی‌گرایانه، دربارۀ اصلی‌ترین مفاهیمی که می‌توانند پایه‌های نظری بحث را شکل دهند صحبت کنیم. مفاهیمی چون ملت، دولت ملی، فضای ملی، و ارتباط نظری این مفاهیم با موضوع فضای ساخته‌شده که معماری هم می‌تواند زیرمجموعۀ آن باشد. آیدین ترکمه دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشتۀ شهرسازی (برنامه‌ریزی شهری و منطقه‌ای) است و هم‌اکنون در حال ادامۀ تحصیل در رشتۀ مطالعات محیطی دانشگاه یورک کانادا است. او مؤسس و عضو هیئت‌تحریریۀ نشریۀ انتقادیِ آنلاینِ فضا و دیالکتیک در حوزۀ مطالعات شهری است. آیدین همچنین ترجمۀ آثاری از آنری لوفور، فیلسوف فرانسوی را در کارنامۀ خود دارد. از جملۀ این آثار می‌توان به ضرب‌آهنگ‌کاوی: فضا، زمان و زندگی روزمره، ماتریالیسم دیالکتیکی، بقای سرمایه‌داری و نیز مجموعه مقالاتی با عنوان درآمدی بر تولید فضای هانری لوفور اشاره کرد. او سابقۀ تدریس در دانشگاه یورک (شهری‌شدن در کشورهای درحالِ‌توسعه و مبانی جغرافیای انسانی) را دارد. آیدین در حال حاضر بر موضوع مسئلۀ تولید فضا و شکل دولت در جمهوری اسلامی ایران متمرکز است.

#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری

⭕️ ادامۀ مطلب را می‌توانید در Instant View یا در وب‌سایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:

https://telegra.ph/AP-08-16
http://koubeh.com/ap-15/

@Koubeh
▪️ایران کجاست؟

🖋 سعید خاقانی| استادیار گروه مرمت و مطالعات معماری دانشگاه تهران

این «خرابه ایران نیست» «ایران کجاست؟». در قالب این فریاد، میرزادۀ عشقی در اپرای «رستاخیز شهریاران ایران» از ایران شبحی می‌جست که فرسنگ‌ها دور از واقعیت آن روزش بود. مرحوم یارشاطر نیز از دو وطن می‌گفت: «ما وطن دیگری هم داریم که در ذهنمان جای دارد». ایشان هم از ایرانی می‌گفت که در ادب فارسی متجلی است که در آن رودکی چنگ می‌نوازد و حافظ شادخواری می‌کند (یارشاطر، ۱۳۷۴: ۴۹۱-۴۹۳؛ یزدانیان، ۱۳۹۵: ۱۳۲-۱۳۳). همچون آلمان اوان قرن نوزدهم که در نبود ایده‌ای سیاسی، به سرزمین ادبیات و فلسفه معروف شد (دربارۀ مفهوم آلمان بنگرید به پین‌کارد، ۱۳۹۴، مقدمه). انگار ایران نیز بیرون از واقعیت سیاسی‌اش، وجودی برین در لابه‌لای ادبیات و تاریخ دارد؟

#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری

⭕️ ادامۀ مطلب را می‌توانید در Instant View یا در وب‌سایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:

https://telegra.ph/skh10-08-18
http://koubeh.com/skh10-2/

@Koubeh
▪️ساختن ملت و معماری مدرن در ایران قرن بیستم

🖋 تالین گریگور| استاد تاریخ هنر در دپارتمان هنر و تاریخ هنرِ دانشگاه کالیفرنیا- دیویس
ترجمه: علی پوررجبی| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران

برای این شمارۀ کوبه از تالین گریگور، نویسندۀ کتاب ساختن ایران: مدرنیسم، معماری، و میراث ملی در سلطنت پهلوی (۲۰۰۹)، خواستیم مقاله‌ای با موضوع «ناسیونالیسم و معماری» برایمان بنویسد. او نیز با روی گشاده این امر را پذیرفت و مقالۀ زیر را برایمان نوشت. تالین گریگور استاد تاریخ هنر در دپارتمان هنر و تاریخ هنرِ دانشگاه کالیفرنیا- دیویس است. تحقیقات او بر تاریخ هنر و معماری قرن نوزدهم و بیستم و در چهارچوب نظری نظریه‌های پسااستعماری و انتقادی در ایران و هندِ پارسی متمرکز است. گریگور نویسندۀ کتاب‌ هنر معاصر ایران: از خیابان تا استودیو (۲۰۱۴)، نیز هست و در آیندۀ نزدیک نیز کتاب احیای ایران: ایران باستان در تاریخ‌نگاری هنر و امپریالیسم (۲۰۲۱) را به‌چاپ خواهد رساند.

#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری

⭕️ادامۀ مطلب را می‌توانید در Instant View یا در وب‌سایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:

https://telegra.ph/ap16-08-18
http://koubeh.com/ap-16/

@Koubeh
▪️معماری ایرانی، سوزن‌بانان و آرشیتکت‌های جوان

🖋 بابک افشار| پژوهشگر معماری

در روزگاری که به‌ نظر ‌می‌رسد دیگر به‌راحتی نمی‌توان عنوان «ایرانی» را به معماری خاصی نسبت داد، بابک افشار سعی کرده است معنای «معماری ایرانی» را به‌لحاظ نظری به پرسش بکشد و نحوۀ وجود چنین مفهومی را بررسی کند و جایگاه آن را از مفهومی انتزاعی به «پدیداری تاریخی» برساند و همچنین روش‌هایی را که تاکنون برای رسیدن به معیارهای ایرانی‌بودن یک معماری استفاده شده نقادی کند. او در این متن امکان رسیدن به نطفه‌ای تاریخی یا نقطه‌ای مرکزی یا هسته‌ای اصلی که منبع ایرانی‌بودن باشد را نقد می‌کند و در انتها سعی می‌کند با آزمایشی ذهنی معیاری نظری برای ایرانی‌بودن معماری ارائه دهد. معیاری که انعکاس‌دهندۀ آرزوهای امروزی مردمانی باشد که آرزوهایشان از برخورد نیازها و آرمان‌هایشان با تاریخ و جغرافیای سرزمینی که در آن زندگی می‌کنند، شکل گرفته است.

#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری

⭕️ادامۀ مطلب را می‌توانید در Instant View یا در وب‌سایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:

https://telegra.ph/ba1-08-21
http://koubeh.com/ba1

@Koubeh
▪️شمع، آفتاب، نور، ظلمت؛ نگاهی به دیگری‌های ملیت ایرانی از دریچه سیاست‌های به‌رسمیت‌شناسی

🖋 فراز طهماسبی| کارشناس ارشد مرمت شهری

«ایران! کو آن شوکت و سعادت تو که در عهد کیومرث و جمشید و گشتاسپ و انوشیروان و خسروپرویز می‌بود؟ اگرچه آن گونه شوکت و سعادت در جنب شوکت و سعادت حالیۀ ملل فرنگستان و ینگی دنیا به‌منزلۀ شمعی است در مقابل آفتاب؛ لیکن به نسبت حالت حالیۀ ایران مانند نور است در مقابل ظلمت» (مکتوبات کمال‌الدوله- فتحعلی آخوندزاده).

سراسر نمایشنامه‌های فتحعلی آخوندزاده پر است از کنایه و طعنه به همان‌هایی که دیسپوت و فاناتیک و شارلاتان می‌نامَد. از مجالس قضاوت مضحکی که در «وزیر خان لنکران» و «وکلاء مرافعه» برپا می‌شود و بر ضرورت تشکیل عدلیه تأکید می‌کند تا تقابل علم مدرن فرنگی و جادوباوری سنتی در «موسی ژوردان». در این نمایش‌ها تصاویر مکرری از بی‌ارج‌وقربی زنان، فرودستان و اقلیت‌های مذهبی و نیز جهل و تعصب در قبال اقسام «دیگری»ها به صحنه می‌آیند تا مثل آیینه‌ای رذالت‌نما چهرۀ هم‌وطن گرفتار در چنبر متعفن ستم را پیش رویش بگذارند.

#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری

⭕️ادامۀ مطلب را می‌توانید در Instant View یا در وب‌سایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:

https://telegra.ph/ft15-08-24
http://koubeh.com/ft15/

@Koubeh
▪️تاریخ هنر و ملت: آرتور اوپهام پوپ و گفتمان «هنر ایرانی» در اوایل قرن بیستم

🖋 کشور ریزوی| استاد هنر و معماری دانشگاه ییل
ترجمه: علی پوررجبی| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران

شناخت از فرهنگ هنری هر مکان و مردمانی که آن فرهنگ را خلق کرده‌‌اند، به‌‌خصوص وقتی در کتابی ثبت شده باشد، همیشه تقریبی است. اشیا و معماری از طریق آیین‌‌های کرداری و سکونت، از طریق واقعیات اجتماعی و سیاسی، و از طریق الهامات هنرمندان منحصربه‌‌فرد و حامیان [هنر] فهمیده می‌‌شوند. توصیف‌‌ها، چه متنی باشند چه بصری، به‌‌هرحال ناقل قدرتمند معنا هستند که اطلاعاتی را نه فقط دربارۀ موضوعشان بلکه دربارۀ نویسنده‌‌شان آشکار می‌‌کنند. یک مثال حیاتی از پیچیدگی ذاتی بازنمایی فرهنگ ایرانی موضوع «هنر ایرانی» به‌شکل اشاعه‌‌یافته در سال‌‌های اولیۀ .قرن بیستم از طریق کاتالوگ‌‌های نمایشگاه‌‌ها و معرفی‌‌نامه‌‌ها است
دربارۀ هنر و معماری ایران، که تا سال 1935 در کشورهای غ‍ربی «پرشیا» خوانده می‌شد، کتاب‌‌هایی نخست در اروپا و آمریکا و بر پایۀ اطلاعات باستان‌‌شناسی و همچنین اشیای مادی محبوب در بازار هنر آن زمان تهیه شدند. پیش از آن در قرن نوزدهم چنین اشیایی در غرفه‌‌های ملی در نمایشگاه‌‌های جهانیِ اروپایی نمایش داده شده بود و در کاتالوگ‌‌های همراه و جزوه‌‌ها ثبت شده بود.

#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری

⭕️ادامۀ مطلب را می‌توانید در Instant View یا در وب‌سایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:

https://telegra.ph/AP-17-08-25
https://telegra.ph/AP-18-08-25
http://koubeh.com/ap-17/

@Koubeh
⭕️ ادبیات اعم از شعر و داستان از کهن‌ترین دست‌آوردهای بشری است، که هزاران سال احساسات، پیام‌ها، افکار و عقاید مختلف با آن منتقل شده است. در بسیاری از این روایت‌های ادبی فضا نقشی محوری و شهر و معماری حضوری جدی دارند. فضایی که رخ‌دادها در آن اتفاق می‌افتد و احساسات در آن بروز پیدا می‌کند. قدمت این هم‌نشینی را می‌توان از کتاب مقدس که در جای جای آن معبد سلیمان شرح داده شده تا هفت پیکر نظامی که به نحوی تمامی داستان با معماری کاخ خورنق و ساخت هفت گنبد در ارتباط است و تا رمان‌های نویسندگان بزرگ معاصر چون ویلیام گلدینگ و جِی جی بالارد پیگیری کرد. حتی فیلارته هنرمند ایتالیایی دورۀ رنسانس رسالۀ معماری خود را در قالب گفت‌وگویی در بستر داستان نوشته و به این وسیله شهر خیالی اسفورزیندا را خلق کرده است.
کوبه در پروندۀ ادبیات و معماری در جست‌وجوی شهر، معماری و فضا در ادبیات است تا این‌گونه اهمیت آن‌ها را در روایت‌ها آشکار کند.

#پرونده #نقد_ادبیات

⭕️ علاقه‌مندان به حوزه‌ی ادبیات و معماری می‌توانند نقدهای خود را از اثر ادبی منتخب‌شان برای انتشار در پرونده به آی‌دی کوبه ارسال کنند:
@koubeh1

@Koubeh
▪️شهر ناراستین
فضا و انحطاطش در ارض موات (The Waste Land)

🖋 فراز طهماسبی| کارشناس ارشد مرمت شهری

ت.س.الیوت اولین نسخهٔ ارض موات را در سال ۱۹۲۲ منتشر کرد. دو سال پیش از آن و در گیرودار سرودن همین شعر بلند بود که ناچار شد سه‌ماه از بانکی که کارمند آن بود مرخصی بگیرد. در برگهٔ مرخصی‌اش علت چنین قید شده بود: فروپاشی عصبی. پنج‌سال بعد از انتشار شعرش، پشت درهای بستهٔ یک کلیسا غسل تعمید یافت و تا آخر عمرْ معتقد ماند. ایمانی که بر تألم‌های روحی‌اش مرهم کرد یادآور سطر پایانی همین اثر سترگش بود: «شنتی، شنتی، شنتی ». ایمانی در ساحت تجربهٔ فردی، به‌دور از جلوه‌های آیینیِ جمعی و معرفتیِ شرعی و دینی، «پشت درهای بستهٔ کلیسا». ایمانی مختص «دوبارزاده‌گان» که ویلیام جیمز اینگونه وضعیتشان را توصیف می‌کند: «پس، بیایید به یک‌بارزاده‌گان و انجیل خوش‌بینانه‌شان که به رنگ آبی آسمانی است، قاطعانه پشت کنیم؛ بیایید علی‌رغم همهٔ ظواهر فقط برنیاوریم “مرحبا بر عالَم! – خدا در ملکوت خود است، در عالم همه چیز بر وفق مراد است.” بلکه درنگریم که آیا اندوه، درد و ترس و احساس درماندگی آدمی نمی‌تواند نگرشی ژرف‌بینانه‌تر در اختیارمان بگذارد و کلیدی پیچیده‌تر برای بازگشودن معنای این وضع و حال در دستانمان نهد؟ ». ایمان دوبارزاده‌گان ایمانی است سراسر در ساحت زندگی فردی و به دور از مناسک و کلیشه‌های مذهبی، آمیخته با خلجانی جان‌دار برای فهم معنای جهان و رنج‌هایش.

#پرونده #ادبیات_و_معماری

⭕️ادامۀ مطلب را می‌توانید در Instant View یا در وب‌سایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:

https://telegra.ph/ft16-03-27
http://koubeh.com/ft16/

@Koubeh
کوبه
کوبه هفتۀ آینده چهارمین شمارۀ مجلۀ الکترونیکی خود را با موضوع #فضا_قدرت_جنسیت منتشر خواهد کرد. در طول این هفته و تا انتشار نسخۀ کامل مجله با سرفصل مطالب آن آشنا خواهید شد. koubeh.com @koubeh
▪️رخنه‌های کوچک، پرده‌های زنبوری
مقدمه‌ای بر ویژه‌نامهٔ فضا، قدرت و جنسیت

🖋 نیلوفر رسولی | دبیر پرونده

«به‌دستور صدر اعظم، عمارت بزرگی که گنجایش چندین هزار نفر را دارد برای نمایش تعزیه بنا شده که تمام خصوصیات یک تئاتر جدید را دارا است ولی صحنۀ نمایش آن به جای آنکه در جلو ساختمان باشد، به صورت یک سکوی بلند در وسط قرار گرفته و بدون واسطهٔ پرده از همه طرف برای تماشاگران قابل دیدن است- در اطراف صحنه دو ردیف جایگاه ویژه نیز ساخته‌اند...در موقع ورود به این محل، مرا به لژ مخصوصی هدایت می‌کردند که قبل از آن اتاق کوچکی به نام کفش‌کن بود و میبایستی در آنجا کفش‌های خود را از پا در بیاوریم. جلو جایگاه ما به‌وسیلهٔ یک قطعه فرش ضخیم به‌دقت پوشانده شده و در روی آن سوراخ‌هایی تعبیه گردیده بود که بتوانیم صحنه را مشاهده کنیم و در ضمن از دید تماشاگران محفوظ باشیم».

⭕️ ادامۀ مطلب را می‌توانید در Instant View یا نشانی زیر بخوانید:

https://telegra.ph/issue4-06-26

#پرونده #فضا_قدرت_جنسیت

@koubeh
⭕️ هر تلاشی برای تصویر کردن شهری فمینیستی باید بر نقش اکتیویسم صحه بگذارد. به تاریخ مبارزات که بنگریم اگر نگوییم هرگز، دست کم به ندرت گروه های به حاشیه رانده شده بدون کشمکش و مقاومت، چیزی (آزادی، حقوق زنان، به رسمیت شمرده شدن، منابع و امکانات) به دست آورده اند. مردم برای پیشبرد خواسته هایشان، چه حق رأی باشد چه ورود به فضاهای قدرت، به دنبال تغییر بودند. گاهی مطالبات به شکل اعتراض عمومی سربرمی آورند و مطالبات فمینیستی در شهر نیز از این امر مستثنی نیست. می دانم این آزادی نیم بندی که لذتش را می برم از مبارزات و کنش های جسورانۀ تمام کسانی حاصل شده که خود را زن می نامند و با روح، جسم و ذهن شان برای دستیابی به شهر و تمام متعلقاتش مثل کار، تحصیل، فرهنگ، سیاست و بسیاری دیگر جنگیدند. یادآوری این پیشینه و پیدا کردن جایگاه خودم در آن، محور اصلی تفکر من دربارۀ شهرهای فمینیستی حال و آینده است. در آینده هیچ چیزی بدون نبرد و مبارزه به دست نخواهد آمد.

⭕️ در چهارمین شمارۀ مجله الکترونیکی کوبه که هفتۀ آینده با عنوان «فضا، قدرت، جنسیت» منتشر خواهد شد بخوانید.

#پرونده #فضا_قدرت_جنسیت

www.koubeh.com
@Koubeh
⭕️ قدیمی ها می گفتند که مرد نباید در طول روز داخل محله دیده شود. از آن طرف می گفتند که زن غروب که شد نباید در کوچه دیده شود و باید به خانه خود بخزد. این تمهید ساده، محله و کوچه ها را با اسلوب رفتاری و عرفی خود بستری زنانه و محل بازی کودکان می کرد. بازارها نیز چنین اسلوبی داشتند. در بسیاری از شهرها بازارچه های موقت زنانه داشت و حضور مردان ًهفتگی ساختی کاملا در آنها از قاعده و محدودیت های خاصی تبعیت می کرد. همین ریتم ها را در فضاهای همسایگی، فضاهای عمومی مثل حمام ها و فضاهای کار و تفریح مثل باغ ها و مزرعه ها در نظر بگیرید که نشان می دهد فضاها یکدست و سرراست نبودند، بلکه رابطۀ سوژها از نظر جنسیتی و کارکردها هم ریتم ها و تناوب متفاوتی داشت. سرراست کردن فضا/ زمان/ کارکرد از وجوه بوروکراتیزه کردن مدرن است که سایه اش بر تفسیرهای ما از جهان گذشته
نیز افتاده است.

⭕️ در چهارمین شمارۀ مجله الکترونیکی کوبه که هفتۀ آینده با عنوان «فضا، قدرت، جنسیت» منتشر خواهد شد بخوانید.

#پرونده #فضا_قدرت_جنسیت

www.koubeh.com
@Koubeh
⭕️ من در معرض جهانی قرار گرفته‌ام که نمی‌توان از پیش شیوۀ عملکردنش بر روی مرا کاملاً پیشبینی یا کنترل کرد، به تعبیر دقیق‌تر، آنچه من پذیرایش هستم تحت کنترل من نیست. این گشودگی به روی جهان چیزی نیست که من بتوانم آن را به‌ تمامی به دیگران واگذار کنم. این خصوصیت اجتماعیِِ دوام ما و امکان شکوفایی ما به این معناست که باید مسئولیت جمعی را برای غلبه بر وضعیت بی‌ثباتی ِ به‌وجودآمده بر عهده بگیریم. تظاهرات‌های مخالف خلع ید در بارسلونا و تظاهرات‌های مخالف وحشیگری پلیس برعلیه زنان و مردان سیاهپوست در ایاالت متحد مدعی عدالت‌اند ؛ُآن‌ها مستندساز ناکامی‌های عدالت‌اند و آنها بخشی از آزادی سیاسی ما و حتی امید سیاسی ما هستند. گاه می‌بینم آن تظاهرات‌ها را «شورش» یا «ناآرامی» می‌نامند و می‌بینم که آن‌ها چقدر سریع می‌توانند به بهانۀ «امنیت» خاموش شوند.ِ اما بدون آزادیِ جنبش و تجمع، ما در مقام یک دموکراسی آن خصوصیت اجتماعی خود را از دست می‌دهیم.




⭕️ در چهارمین شمارۀ مجله الکترونیکی کوبه که هفتۀ آینده با عنوان «فضا، قدرت، جنسیت» منتشر خواهد شد بخوانید.

#پرونده #فضا_قدرت_جنسیت

www.koubeh.com
@Koubeh