ختــــــــــم و ترحیم مرثیه خوان
514 subscribers
476 photos
504 videos
527 files
1.07K links
#کانال_ختم_ترحیم

📚تمامی مطالب و اشعار مورد نیاز یک مجلس ختم در اینجا گردآوری شده برای شما عزیزان ..
@kopiiyy


https://t.me/joinchat/AAAAAFKcHc0fJrp07WQ5Wg
Download Telegram
|•نالیدنِ یک مادرِ مأیوس..
ختم و ترحیم مادر
تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها _
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
نالیدنِ یک مادرِ مأیوس کشنده ست
بُغضی که بُوَد یکسره محبوس کشنده ست

*یعنی چی بغضی که تو سینه محبوس باشه ؟.. گاهی وقت ها که غم و غصه زیاد میشه ، آدم دیگه یه آه نمیتونه بکشه ..*

چنان گرفته گلویِ مرا دو پنجۀ غم
*دیگران میان میگن حرف بزن ، درد و دل کن .. هرچی تو سینه ت هست بریز بیرون راحت شی ..*

چنان گرفته گلویِ مرا دو پنجۀ غم
سخن نه" گفتن یک آه نیز دشوار است

*بمیرم برا دردِ دل هات مادر ..غم و غصه ها که نمیزاشت بی بی یه نفسِ راحت بکشه .. سنگینی غصه ها اجازه نمیداد خانم درد دل کنه .. این یه طرف ؛ اگرم میتونست ، به کی بگه ؟.. به علی که نمیتونه بگه .. به حسن و حسین که نمیتونه بگه دردهاشُ.. به زینبین که نمیتونه بگه .. بمیرم برات مادر ..*

بی کس و خسته در این شهرمُ دلداری نیست
غم دل با که بگویم که غمخواری نیست ..

*بعضی ها دارن مثه شمع میسوزن .. تنها عبادتی که قضا نداره همین گریه ها و روضه هاست .. تنها عبادتی که جبران پذیر نیست اگه از دست بره همین مجالسِ .. به چشمات التماس کن بگو صحبتِ مادرمه نکنه آرام بگیری .. به دلت بگو اگه نسوزی نمیخوامت .. به چشمت بگو اگه بارانی نباشی نمی خوامت .. یه وقتی هست یکی میگه حیرونم با این همه مکافات هنوز زنده ام ، عمری ازش گذشته سن و سالی داری .. از زندگی گرمی سردی چشیده .. مادرِ هجده سالۀ ما چرا باید اینجور حرف بزنه ؟..*

زنده ام باز پس از این همه ناکامی ها
به خدا کس نشناسم به گرانجانی خویش

*اُف بر این دنیا ، مادرِ برگِ گل ما اینجور حرف بزنه ..*

نالیدنِ یک مادرِ مأیوس کشنده ست
بُغضی که بُوَد یکسره محبوس کشنده ست

*از همۀ شما عذرخواهی میکنم از امام زمان معذرت میخوام ..*

سیلیِ به زهرا سبب قتلِ حسن شد
آری به خدا غصۀ ناموس کشنده است

غصۀ ناموس برا منو تو کشنده ست اگه همۀ غیرتمندانِ غیورِ عالم رو جمع کنن همۀ غیرت هایِ عالیِ عالمُ جمع کنن در برابر غیرتِ علی و بچه هایِ علی قطره ای از اقنانوس بی انتهاست .. اون علی بایسته نگاه کنه .. امام مجتبی بایسته تماشا کنه .. یه بی حیا و کثافت دست به رو مادر و همسر مولا بلند کنه .. رحمتِ خدا به این ناله ها و اشک ها .. بعضی ها طاقتِ شنیدن این روضه ها رو ندارن ..

اگر این است تاثیرِ شنیدن
شنیدن کی بُوَد مانند دیدن ..

حاجتمند و گرفتار زیاد اجازه بدید بریم درِ خانۀ قمرالعشیره اباالفضل العباس .. غیرت یعنی عباس ، روضۀ عباس رو اینجور بخونم حالا که صحبت ناموس و غیرتِ .. یه نگاه کرد به سرِ عباس بالا نیزه ، گفت داداش :

در کوفه بیشتر به قدت احتیاج بود
با آستینِ پاره نمیشد که رو گرفت

تو دامنِ عمه نشسته ، گاه گاهی عمه نوازشش میکنه .. سرشُ بلند کرد گفت عمه جان بگو بدونم عمو با من قهره؟.. نه عزیزه دلم چرا با تو قهر کنه .. گفت عمه هر وقت چشمم به چشمش می افته بالایِ نیزه ، چشماشُ میبنده ..صدا زد عزیزِ دلم عمو جانت غیرت الله .. طاقت نداره ببینه خواهر و برادرزاده هاش، بی پرده و حجاب تو کوچه و بازار شهر ....
ای حسین .....

#روضه_ختم_مادر
#روضه_ختم_مادر

#سوم_یا_هفتم_مادر

آی داغ دیده ها.آی داغه مادردیده ها.سه روزه این خونه داغه مادردیده.سه روزچراغه خونه خاموشه.سه روزه بچه هاروی زیبای مادروندیدن.سه روزه جای مادرتوخونه خالیه. سه روزه دیگه مادرسرسفره نیست.
آی مادرهرجانگاه میکنم جای خالیتوحس میکنم.مادرچرازودتنهامون گذاشتی مادر..مادردلم برانوازشهات تنگ شده.مادرهروقت دردی داشتم.مشکلی داشتم.نگاه به چهره ت میکردم دردهام میرفتن.ولی بعدرفتنت درداموبه کی بگم..آی مهمونای این مادربه مجلس هفتم این مادرخوش اومدین.خوشبحاله این مادرکه انقدمجلسش گریه کن داره.اومدن به فرزندان این مادرتسلیت بگن.ولی دلابسوزه یه مادری رومدینه سراغ دارم.شبونه تشییع جنازه ش کردن.بدون هیچ مجلسی.شمامیتونیداینجا صدای ناله تونوبلندکنیدوبگیدآی مادر.ولی بچه های زهرانمیتونستن بگن.وای مادر

هرجانشستی شادی روح مادرسادات وتمامی مادران آسمانی سه مرتبه بگویازهرا


#روضه_مجلس_خودمونی
#روضه_ختم_مادر

#سوم_یا_هفتم_مادر

آی داغ دیده ها.آی داغه مادردیده ها.سه روزه این خونه داغه مادردیده.سه روزچراغه خونه خاموشه.سه روزه بچه هاروی زیبای مادروندیدن.سه روزه جای مادرتوخونه خالیه. سه روزه دیگه مادرسرسفره نیست.
آی مادرهرجانگاه میکنم جای خالیتوحس میکنم.مادرچرازودتنهامون گذاشتی مادر..مادردلم برانوازشهات تنگ شده.مادرهروقت دردی داشتم.مشکلی داشتم.نگاه به چهره ت میکردم دردهام میرفتن.ولی بعدرفتنت درداموبه کی بگم..آی مهمونای این مادربه مجلس هفتم این مادرخوش اومدین.خوشبحاله این مادرکه انقدمجلسش گریه کن داره.اومدن به فرزندان این مادرتسلیت بگن.ولی دلابسوزه یه مادری رومدینه سراغ دارم.شبونه تشییع جنازه ش کردن.بدون هیچ مجلسی.شمامیتونیداینجا صدای ناله تونوبلندکنیدوبگیدآی مادر.ولی بچه های زهرانمیتونستن بگن.وای مادر

هرجانشستی شادی روح تمامی مادران آسمانی سه مرتبه بگویازهرا


#روضه_


#کانال_ختم_ترحیم

📚تمامی مطالب و اشعار مورد نیاز یک مجلس ختم در اینجا گردآوری شده برای شما عزیزان ..
@kopiiyy

پشتیبان 1 @mohammad2003467
@Mahdiyar_Mahdies

https://t.me/joinchat/AAAAAFKcHc0fJrp07WQ5Wg
#روضه_ختم_مادر

مناسب برای ختم مادر

#گریز_روضه_به_روضه

یه روز خانم ام البنین آمد محضر امیرالمومنین عرضه داشت علی جان.. ديگه منو فاطمه صدام نزن...
دیگه به من فاطمه نگو...

چی شده خانم..
مگه چه اشکالی داره...

عرضه داشت ..علی جان... وقتی منو فاطمه صدام میزنی... میبینم بچه هات دلشون میگیره ... یاد خاطرات مادرشون زهرا میافتند ...
اشکشون جاری میشه. ..


علی جان... ديگه منو فاطمه صدام نزن...
دیگه به من فاطمه نگو ...

من اومدم کنیزی بچه هات رو کنم...
من طاقت اشک ریختن بچه ها رو ندارم. ..
من طاقت اشک ریختن حسین رو ندارم..

عرضه بداریم بی بی جان..ام البنین... طاقت اشک ریختن حسین رو نداشتی ...

کجا بودی خانم.. کربلا. .. وقتی صدای یا اخا ادرک اخاک ابالفضلت اومد...
حسینت دوان دوان دنبال برادر...
آمد نگاه کرد...

دید عمود اهنین به فرق برادر زدند ...
دستهاش رو قطع کردند...
خدایا... تیر به چشمش زدند...
تمام بدن قطعه قطعه شده...


خانم جان ام البنین خوب شد شما نبودید کربلا... ببینید ...
وقتی عباست، در آغوش حسین، داشت جان میداد ...پاهاش رو روی زمین میکشید...

دیگه ابی عبدالله طاقت نیاورد...
صدای ناله اش بلند شد...😭

(( الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری ))

خدایا.........کمرم رو شکستند...😭

(شعر پایان)
دست تو را دوباره به چشمان‌تر زنم
شاید که مرهمی شود و بر جگر زنم
عباسم.... برادرم...

هر چند بر غم من و تو خنده می‌کنند
بگذار دست بی‌کسیم بر کمر زنم

دستت به روی خاک و همه دست می‌زنند
در این میان منم که دو دستی به سر زنم

الا لعنه الله علی القوم الظالمین

#روضه_ختم_مادر
#مناسب -ختم - مادر

السلام علیک یا فاطمه زهرا(( س ))

در جهان تا زنده ام گویم ثنای فاطمه ،
دست حاجت میبرم ، سوی خدای فاطمه
گر برای ، درد بی درمان مداوا طالبی ،
رایگان درمان کند ، دارو شفای فاطمه

بمیرم اون لحظه ای که بچهای فاطمه از دفن مادر برگشتند چه حالی داشتند

آقا امیرالمومنین دست بچها رو گرفت جلوی در رسیدن

اما چطور بچها میخوان وارد خونه ای بشن که مادر نداره

زبون حالشون رو میخونم تو هم دلت شکست التماس دعا دارم

به یاد همه ی اموات و گذشتگان اونهای که بودن
اما جاشون خالیه
مریض داری گرفتاری درد داری اجالت اولاد داری

خونه و زندگی نداری بگو یا فاطمه
بچه ها اومدن کنار هم نشستن ، سر در گریبان فرو بردند.

ای خوشا آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم /دید از دیدار رخسارش منور داشتیم، مادر مادر / هر کسی جسم عزیزش روز بردارد ولی / ما که جسم
مادر خود را به شب برداشتیم


کدام شبو میگن ،همون شبی که بچهای فاطمه مظلومانه بدن مادر تشیح کردن طبق روایات میگن
هشت نفر زیر تابوت فاطمه رو گرفتن

زینب تو کوچها میدوه ،مادر مادر

اما زبون حالش رو بگم تو هم التماس دعا

الا ای مادر پهلو شکسته / فلک دیدی چه خاکی بر سروم کرد /به طفلی رخت ماتم در برم کرد /الهی بشکند دست مغیره میان کوچها بی مادرم کرد /

اما زبان حال امیرالمومنین رو بگم گوش کنو اشک بریز

الا ای چاه و یارم را گرفتن /گلم عشقم بهارم را گرفتن /میان کوچه ها با ضرب سیلی /همه دارو ندارم را گرفتن

صلی الله علیک یا مظلوم یا فاطمه الزهرا (( س ))


روضه حضرت زهرا (س)

🥀
#روضه_ختم_مادر
#زمزمه فراق مادر
یادش بخیراون روزا که، مادر خوبی داشتیم
تا غم به دلها می اومد، سر روی پاش میزاشتیم

یادش بخیر اون روز که اسم ما رو صدا می‌کرد
دستشو بالا می آورد برای ما دعا می کرد

یادش بخیر اون روزا که، کنار سفرمون بود
موی سپیدش به خدا ،برکت خونمون بود

حالا دیگه رفته و ما،تاج روی سر نداریم
با گریه میگم به همه ،ما دیگه مادر نداریم

خوشا به حال هر کی که مادر و هر روز میبینه..
دستشو میگیره و باز ،کنار مادر میشینه

تو رفتی و خونه برام، بی تو شبیه زندونه
تموم یادگاریات، دل منو میسوزونه.

رفته دیگه به زیر خاک، تموم تکیه گاه من
چادر نمازت مادرم، دیگه شده پناه من

ای کاش که قبل رفتنت، یه بار دیگه میدیدمت
تو رو بغل میکردمو ،دوباره میبوسیدمت

چل روزه که تو رفتی و ،خونه خرابه روسرم
نوحه ی این روزام شده وای مادرم وای مادرم

منبع کتاب -:«نیم از عالم خاک»:

حسین کریمی نیا
#روضه_ختم_مادر

مناسب برای ختم مادر

#گریز_روضه_به_روضه

یه روز خانم ام البنین آمد محضر امیرالمومنین عرضه داشت علی جان.. ديگه منو فاطمه صدام نزن...
دیگه به من فاطمه نگو...

چی شده خانم..
مگه چه اشکالی داره...

عرضه داشت ..علی جان... وقتی منو فاطمه صدام میزنی... میبینم بچه هات دلشون میگیره ... یاد خاطرات مادرشون زهرا میافتند ...
اشکشون جاری میشه. ..


علی جان... ديگه منو فاطمه صدام نزن...
دیگه به من فاطمه نگو ...

من اومدم کنیزی بچه هات رو کنم...
من طاقت اشک ریختن بچه ها رو ندارم. ..
من طاقت اشک ریختن حسین رو ندارم..

عرضه بداریم بی بی جان..ام البنین... طاقت اشک ریختن حسین رو نداشتی ...

کجا بودی خانم.. کربلا. .. وقتی صدای یا اخا ادرک اخاک ابالفضلت اومد...
حسینت دوان دوان دنبال برادر...
آمد نگاه کرد...

دید عمود اهنین به فرق برادر زدند ...
دستهاش رو قطع کردند...
خدایا... تیر به چشمش زدند...
تمام بدن قطعه قطعه شده...


خانم جان ام البنین خوب شد شما نبودید کربلا... ببینید ...
وقتی عباست، در آغوش حسین، داشت جان میداد ...پاهاش رو روی زمین میکشید...

دیگه ابی عبدالله طاقت نیاورد...
صدای ناله اش بلند شد...😭

(( الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری ))

خدایا.........کمرم رو شکستند...😭

(شعر پایان)
دست تو را دوباره به چشمان‌تر زنم
شاید که مرهمی شود و بر جگر زنم
عباسم.... برادرم...

هر چند بر غم من و تو خنده می‌کنند
بگذار دست بی‌کسیم بر کمر زنم

دستت به روی خاک و همه دست می‌زنند
در این میان منم که دو دستی به سر زنم

الا لعنه الله علی القوم الظالمین
#روضه_ختم_مادر

#سوم_یا_هفتم_مادر

آی داغ دیده ها.آی داغه مادردیده ها.سه روزه این خونه داغه مادردیده.سه روزچراغه خونه خاموشه.سه روزه بچه هاروی زیبای مادروندیدن.سه روزه جای مادرتوخونه خالیه. سه روزه دیگه مادرسرسفره نیست.
آی مادرهرجانگاه میکنم جای خالیتوحس میکنم.مادرچرازودتنهامون گذاشتی مادر..مادردلم برانوازشهات تنگ شده.مادرهروقت دردی داشتم.مشکلی داشتم.نگاه به چهره ت میکردم دردهام میرفتن.ولی بعدرفتنت درداموبه کی بگم..آی مهمونای این مادربه مجلس هفتم این مادرخوش اومدین.خوشبحاله این مادرکه انقدمجلسش گریه کن داره.اومدن به فرزندان این مادرتسلیت بگن.ولی دلابسوزه یه مادری رومدینه سراغ دارم.شبونه تشییع جنازه ش کردن.بدون هیچ مجلسی.شمامیتونیداینجا صدای ناله تونوبلندکنیدوبگیدآی مادر.ولی بچه های زهرانمیتونستن بگن.وای مادر

هرجانشستی شادی روح مادرسادات وتمامی مادران آسمانی سه مرتبه بگویازهرا
|•نالیدنِ یک مادرِ مأیوس..
ختم و ترحیم مادر
تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها _
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
نالیدنِ یک مادرِ مأیوس کشنده ست
بُغضی که بُوَد یکسره محبوس کشنده ست

*یعنی چی بغضی که تو سینه محبوس باشه ؟.. گاهی وقت ها که غم و غصه زیاد میشه ، آدم دیگه یه آه نمیتونه بکشه ..*

چنان گرفته گلویِ مرا دو پنجۀ غم
*دیگران میان میگن حرف بزن ، درد و دل کن .. هرچی تو سینه ت هست بریز بیرون راحت شی ..*

چنان گرفته گلویِ مرا دو پنجۀ غم
سخن نه" گفتن یک آه نیز دشوار است

*بمیرم برا دردِ دل هات مادر ..غم و غصه ها که نمیزاشت بی بی یه نفسِ راحت بکشه .. سنگینی غصه ها اجازه نمیداد خانم درد دل کنه .. این یه طرف ؛ اگرم میتونست ، به کی بگه ؟.. به علی که نمیتونه بگه .. به حسن و حسین که نمیتونه بگه دردهاشُ.. به زینبین که نمیتونه بگه .. بمیرم برات مادر ..*

بی کس و خسته در این شهرمُ دلداری نیست
غم دل با که بگویم که غمخواری نیست ..

*بعضی ها دارن مثه شمع میسوزن .. تنها عبادتی که قضا نداره همین گریه ها و روضه هاست .. تنها عبادتی که جبران پذیر نیست اگه از دست بره همین مجالسِ .. به چشمات التماس کن بگو صحبتِ مادرمه نکنه آرام بگیری .. به دلت بگو اگه نسوزی نمیخوامت .. به چشمت بگو اگه بارانی نباشی نمی خوامت .. یه وقتی هست یکی میگه حیرونم با این همه مکافات هنوز زنده ام ، عمری ازش گذشته سن و سالی داری .. از زندگی گرمی سردی چشیده .. مادرِ هجده سالۀ ما چرا باید اینجور حرف بزنه ؟..*

زنده ام باز پس از این همه ناکامی ها
به خدا کس نشناسم به گرانجانی خویش

*اُف بر این دنیا ، مادرِ برگِ گل ما اینجور حرف بزنه ..*

نالیدنِ یک مادرِ مأیوس کشنده ست
بُغضی که بُوَد یکسره محبوس کشنده ست

*از همۀ شما عذرخواهی میکنم از امام زمان معذرت میخوام ..*

سیلیِ به زهرا سبب قتلِ حسن شد
آری به خدا غصۀ ناموس کشنده است

غصۀ ناموس برا منو تو کشنده ست اگه همۀ غیرتمندانِ غیورِ عالم رو جمع کنن همۀ غیرت هایِ عالیِ عالمُ جمع کنن در برابر غیرتِ علی و بچه هایِ علی قطره ای از اقنانوس بی انتهاست .. اون علی بایسته نگاه کنه .. امام مجتبی بایسته تماشا کنه .. یه بی حیا و کثافت دست به رو مادر و همسر مولا بلند کنه .. رحمتِ خدا به این ناله ها و اشک ها .. بعضی ها طاقتِ شنیدن این روضه ها رو ندارن ..

اگر این است تاثیرِ شنیدن
شنیدن کی بُوَد مانند دیدن ..

حاجتمند و گرفتار زیاد اجازه بدید بریم درِ خانۀ قمرالعشیره اباالفضل العباس .. غیرت یعنی عباس ، روضۀ عباس رو اینجور بخونم حالا که صحبت ناموس و غیرتِ .. یه نگاه کرد به سرِ عباس بالا نیزه ، گفت داداش :

در کوفه بیشتر به قدت احتیاج بود
با آستینِ پاره نمیشد که رو گرفت

تو دامنِ عمه نشسته ، گاه گاهی عمه نوازشش میکنه .. سرشُ بلند کرد گفت عمه جان بگو بدونم عمو با من قهره؟.. نه عزیزه دلم چرا با تو قهر کنه .. گفت عمه هر وقت چشمم به چشمش می افته بالایِ نیزه ، چشماشُ میبنده ..صدا زد عزیزِ دلم عمو جانت غیرت الله .. طاقت نداره ببینه خواهر و برادرزاده هاش، بی پرده و حجاب تو کوچه و بازار شهر ....
ای حسین .....

#روضه_ختم_مادر
|•نالیدنِ یک مادرِ مأیوس..
ختم و ترحیم مادر
تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها _
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
نالیدنِ یک مادرِ مأیوس کشنده ست
بُغضی که بُوَد یکسره محبوس کشنده ست

*یعنی چی بغضی که تو سینه محبوس باشه ؟.. گاهی وقت ها که غم و غصه زیاد میشه ، آدم دیگه یه آه نمیتونه بکشه ..*

چنان گرفته گلویِ مرا دو پنجۀ غم
*دیگران میان میگن حرف بزن ، درد و دل کن .. هرچی تو سینه ت هست بریز بیرون راحت شی ..*

چنان گرفته گلویِ مرا دو پنجۀ غم
سخن نه" گفتن یک آه نیز دشوار است

*بمیرم برا دردِ دل هات مادر ..غم و غصه ها که نمیزاشت بی بی یه نفسِ راحت بکشه .. سنگینی غصه ها اجازه نمیداد خانم درد دل کنه .. این یه طرف ؛ اگرم میتونست ، به کی بگه ؟.. به علی که نمیتونه بگه .. به حسن و حسین که نمیتونه بگه دردهاشُ.. به زینبین که نمیتونه بگه .. بمیرم برات مادر ..*

بی کس و خسته در این شهرمُ دلداری نیست
غم دل با که بگویم که غمخواری نیست ..

*بعضی ها دارن مثه شمع میسوزن .. تنها عبادتی که قضا نداره همین گریه ها و روضه هاست .. تنها عبادتی که جبران پذیر نیست اگه از دست بره همین مجالسِ .. به چشمات التماس کن بگو صحبتِ مادرمه نکنه آرام بگیری .. به دلت بگو اگه نسوزی نمیخوامت .. به چشمت بگو اگه بارانی نباشی نمی خوامت .. یه وقتی هست یکی میگه حیرونم با این همه مکافات هنوز زنده ام ، عمری ازش گذشته سن و سالی داری .. از زندگی گرمی سردی چشیده .. مادرِ هجده سالۀ ما چرا باید اینجور حرف بزنه ؟..*

زنده ام باز پس از این همه ناکامی ها
به خدا کس نشناسم به گرانجانی خویش

*اُف بر این دنیا ، مادرِ برگِ گل ما اینجور حرف بزنه ..*

نالیدنِ یک مادرِ مأیوس کشنده ست
بُغضی که بُوَد یکسره محبوس کشنده ست

*از همۀ شما عذرخواهی میکنم از امام زمان معذرت میخوام ..*

سیلیِ به زهرا سبب قتلِ حسن شد
آری به خدا غصۀ ناموس کشنده است

غصۀ ناموس برا منو تو کشنده ست اگه همۀ غیرتمندانِ غیورِ عالم رو جمع کنن همۀ غیرت هایِ عالیِ عالمُ جمع کنن در برابر غیرتِ علی و بچه هایِ علی قطره ای از اقنانوس بی انتهاست .. اون علی بایسته نگاه کنه .. امام مجتبی بایسته تماشا کنه .. یه بی حیا و کثافت دست به رو مادر و همسر مولا بلند کنه .. رحمتِ خدا به این ناله ها و اشک ها .. بعضی ها طاقتِ شنیدن این روضه ها رو ندارن ..

اگر این است تاثیرِ شنیدن
شنیدن کی بُوَد مانند دیدن ..

حاجتمند و گرفتار زیاد اجازه بدید بریم درِ خانۀ قمرالعشیره اباالفضل العباس .. غیرت یعنی عباس ، روضۀ عباس رو اینجور بخونم حالا که صحبت ناموس و غیرتِ .. یه نگاه کرد به سرِ عباس بالا نیزه ، گفت داداش :

در کوفه بیشتر به قدت احتیاج بود
با آستینِ پاره نمیشد که رو گرفت

تو دامنِ عمه نشسته ، گاه گاهی عمه نوازشش میکنه .. سرشُ بلند کرد گفت عمه جان بگو بدونم عمو با من قهره؟.. نه عزیزه دلم چرا با تو قهر کنه .. گفت عمه هر وقت چشمم به چشمش می افته بالایِ نیزه ، چشماشُ میبنده ..صدا زد عزیزِ دلم عمو جانت غیرت الله .. طاقت نداره ببینه خواهر و برادرزاده هاش، بی پرده و حجاب تو کوچه و بازار شهر ....
ای حسین .....

#روضه_ختم_مادر