کنج اهل دل/استاد کاظم محمّدی
329 subscribers
11.9K photos
1.69K videos
62 files
2.13K links
بی چراغ جام در خلوت نمی‌یارم نشست
زان که کنج اهل دل باید که نورانی بود

حافظ
Download Telegram
Forwarded from Zohreh Davarzani
💎🌈💎مولانا طبیب روح 💎🌈💎

۱

شهری پر از عیش و فرح بر دست هر مستی قدح
این سوی نوش آن سوی صح این جوی شیر و آن عسل
در شهر یک سلطان بود وین شهر پر سلطان عجب
بر چرخ یک ماهست بس وین چرخ پر ماه و زحل
رو رو طبیبان را بگو کانجا شما را کار نیست
کانجا نباشد علتی و آنجا نبیند کس خلل

این چند بیت از غزل مولانا نوع نگرش او را به مقوله‌ی طب و درمان نشان می‌دهد . دو نوع #طب و #طبیب ، دو نوع انسان و شهر .
شهر خوشی و ناخوشی
شهر سلامت و ناسلامت
انسان سلامت و بیمار
اما به تشخیص مولانا مرز بين بیماری و سلامتی ، شادی و خوشی است .
ناخوشی و بیماری هم شامل جسم می‌شود و هم روح . این معیاری نیک در طب مولانا برای تشخیص #سلامتی از #بیماری است و انسان تا در درون و برون به #تعادل و عدالت نرسد هرگز نمی‌تواند داعیه‌ی سلامتی داشته باشد .
مولانا فرد متعادل را در #عرفان می‌جوید ، چه عارفان در تعادل، در خوشی ، بی غمی و در حرکت و تلاشند که اینهمه نشان از تندرستی و سلامتی ظاهر و باطن دارد .

@konje_ahle_del

💎🌈💎🌈💎🌈💎🌈💎🌈💎🌈💎
Forwarded from Zohreh Davarzani
💎🌈💎مولانا طبیب روح 💎🌈💎

۲

آنان که #اعتدال را یافته و به اصل تعادل رسیده‌اند در هر شرایطی می‌توانند خوش باشند و از هر ناخوشی نیز دور گردند . چه، اگر خوشی در درون فرد فوران کند هر ناخوشی که از بیرون هجوم آورد با دفاعی محکم روبرو می‌شود و جایی خالی برای رسوخ نمی‌یابد و اين همان چیزی است که در #طب مولانا قابل توجه است .

هر دو کتاب مثنوی و دیوان کبیر انرژی آفرین و شور دهنده‌اند و همواره آدمی را به تکاپو می‌خوانند و به او انگیزه‌ی حرکت‌ این جهانی و آن جهانی می‌بخشند . حرکتی هدفدار در زندگی این جهانی، به معنای خوب و خوش بودن، در عین حال #آگاهی بخشی از آن جهان و تحریک به سوی سیر ابدی و جاودانه تا خدایی شدن .

اگر در اغلب دیوانهای شعری در مواجهه با معشوق و فشارهای زندگی همه یاس و ناامیدی و ناله و حزن و بدبختی است ، در اینجا همه شور و غوغاست، فریاد شادی است ، #شوق رفتن و دیدن و رسیدن است . فرق اصلی و اساسی فکر و #فرهنگ مولانا با دیگران درست در همين مقوله است .


@konje_ahle_del

💎🌈💎🌈💎🌈💎🌈💎🌈💎🌈💎🌈💎🌈💎
Forwarded from Zohreh Davarzani
💎🌈💎مولانا طبیب روح 💎🌈💎
۸

سخن از طبیب بودن مولانا است . به دو غزل از مولانا اشاره می‌کنم که او خود را طبیب معرفی می‌کند و آنانکه می‌گویند مولانا خود در این باره فرمایشی نداشته است، از قضا هم فرموده و هم خوش فرموده و نه تنها #طبّ جسمانی، بلکه #طب روحانی را هم نشانه رفته است. طب روحانی که از اختصاصات مردان خداست ولی چه کسی گفته که ایشان از طب جسمانی بی‌بهره‌‌اند، از عنایات حق است که ایشان در این امر نیز مجرّب باشند و در امر یاری دادن به سالکان الی الله نه تنها از رنج جان، بلکه از رنجوریِ تن بکاهند و فراغتی و آسایشی به خلق برسانند که این خود از اهداف راستین معرفت و عرفان است.........
همان گونه که قرآن و حدیث دغدغه‌ی مولانا بوده و مثنوی و دیوان کبیر او سرشار از آیات قرآن و اخبار و احادیث نبوی است، خارخاری هم در طبّ و پزشکی داشته که مثنوی و دیوان کبیر را سرشار از حکایت‌های پزشکی و اصطلاحات درمانی کرده است. شما در هیچ دیوان شعری، خاصّه در غزلیات و قصاید نمی‌یابید که تا این حد به مقولات پزشکی و درمانی اهتمام صورت گرفته باشد .....
به غزل ۱۴۷۴ که داعیه‌ی طبّی مولاناست نگاه می‌کنیم:
حکیمیم طبیبیم ز بغداد رسیدیم
بسی علّتیان را ز غم باز خریدیم
سبلهای کهن را غم بی سر و بُن را
ز رگهاش و پیهاش به چنگاله کشیدیم
طبیبان فصیحیم که شاگرد مسیحیم
بسی مرده گرفتیم در او روح دمیدیم
بپرسید از آنها که ديدند نشان‌ها
که تا شُکر بگویند که ما از چه رهیدیم
رسيدند طبیبان ز ره دور غریبان
غریبانه نمودند دواها که ندیدند
سر غصّه بکوبیم غم از خانه بروبیم
همه شاهد و خوبیم همه چون مه عیدیم
طبیبان الهیم ز کس مزد نخواهیم
که ما پاک روانیم نه طمّاع و پلیدیم
مپندار که این نیز هلیله‌ست و بلیله‌ست
که این شهره عقاقیر ز فردوس کشیدیم
حکیمان خبیریم که قاروره نگیریم
که ما در تن رنجور چو اندیشه دویدیم
دهان باز مکن هیچ که اغلب همه جغدند
دگر لاف مپرّان که ما باز پریدیم


#مولانا_طبیب_روح
#انتشارات_نجم_کبری
#استاد_کاظم_محمدی
@konje_ahle_del

💎🌈💎🌈💎🌈💎🌈💎🌈💎🌈💎🌈💎🌈💎