❖ کمیل کاشانی ❖
524 subscribers
789 photos
170 videos
45 files
203 links
💠 کانال حفظ و نشر آثار شاعر و مداح اهلبیت محمود شریفی 💠


تبادلات:
@alimanaghebi
Download Telegram
#شعر_آئینی
#مربع_ترکیب
#معز_المومنین_ع
#امام_حسن_ع
#رمضان_المبارک

💠💠💠💠💠💠💠💠

تمام شهر را امشب خبر كن يار می‏آيد
شب دل را به شيدايى سحر كن يار می‏ايد
لباس آبرومندى به بر كن يار میايد
ز هر چه غير او صرف نظر كن يار مى‏ آيد
نمی‏ پرسى كه يارم كيست ؟ ماه انجمن باشد
تجلى تمام حُسن در وجه حَسن باشد

كسى از غم نمى‏ گويد حديث شادمانى كن
مهيا خويش را از بهر جشنى آسمانى كن
تو اى پير خرد امشب جوانى كن جوانى كن
بهار آرزو شد گلفشانى نغمه خوانى كن
كه در باغ ولايت غنچه‏ اى زيبا شكوفا شد
امير المومنين از يمن اين مولود ، بابا شد

صداى كودكى در كوچه توحيد پيچيده
به صحن و مسجد و محراب عطر عيد پيچيده
طنين شوق در گلنغمه ی اميد پيچيده
كه زنجير يقين بر گردن ترديد پيچيده
حضور مجلس انس است و خيل قدسيان مسرور
نه تنها قدسيان بلكه زمين و آسمان مسرور

مدينه شهر نور امشب صفا دارد صفا دارد
خوشا حال كسى كه تا سحر حال دعا دارد
اجابت مى كند حق هر كه بر او التجا دارد
به دامن كودكى چون قرص مه خيرالنسا دارد
مه مهمانى حق نيمه شد ماه تمام آمد
كريم اهل بيت مصطفى دوم امام آمد

درخت آرزوهاى على امشب ثمر داده
خدا از فيض بى پايان به او يك گلپسر داده
بهار حسن او باغ ولا را برگ و بر داده
شب دلخستگان را مژده صبح سحر داده
ببين در چهره ی او جلوه ی فياض سرمد را
تماشا كن به رخسار حَسن حُسن محمّد را

حسن آمد كه حسنش از ملائك دلربا باشد
حسن آمد كه از كار همه مشكل گشا باشد
حسن آمد كه راضى از دل و جان بر قضا باشد
حسن آمد كه صلحش پرچم كرببلا باشد
دميده در تن هستى خدا روح سخا امشب
ز دست جود او گلبوسه گيرد مصطفى امشب

كرامت خاكسار درگه والامقام او
سخاوت وامدار بزم فيض خاص و عام او
حسن خويش حسن رويش خدا بگذاشت نام او
ملائك صف كشيده از پى عرض سلام او
عزيز مصر دين را يوسف گلپيرهن آمد
حسن آمد حسن آمد حسن آمد حسن آمد

شكوه صبر در آئينه ی رخسار او پيدا
صداقت می شود در جوهر گفتار او معنا
كمال او جمال او مثال حيدر و زهرا
بنى آدم تماشا مى‏ كند تفسير كرّمنا
نبى عصمت على صولت خدا را بهترين بنده
كه شد از مشرق جانش فروغ حلم تابنده

کمیل کاشانی - ۱۳۸۰

🆔 @komeilkashani
#شعر_آئینی
#مربع_ترکیب
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#کمیل_کاشانی

جلوه ی هل اتی امام حسن
لطف و مهر و صفا امام حسن
حسن و حجب و حیا امام حسن
چشمه سار سخا امام حسن
پای تا سر کرامتی مولا
در محبت قیامتی مولا

سکه ی معرفت به نام شماست
کرم و جود در مرام شماست
جوهر نور در کلام شماست
صلحتان پایه ی قیام شماست
تو حسینی حسین هم حسن است
سبز و سرخ عقیق از یمن است

خانه ی تو بهشت دل ها بود
باغ سبز خدا شکوفا بود
در نگاهت حضور پیدا بود
درِ دار الضیافه ات وا بود
هر کسی سایل درت می شد
مست از فیض محضرت می شد

جاهلی بد شروع و نیک انجام
با دلی پر رسیده بود از شام
بی ادب لب گشود بر دشنام
خنده کردی به روی او که : سلام
ای مسافر ز راه آمده ای ؟
خسته و بی پناه آمده ای

ناسزا گفتی ام ، ثنا بدهم
مرکب و آب یا غذا بدهم
دردمندی اگر ، دوا بدهم
هرچه خواهی بخواه تا بدهم ...
آب شد از خجالت آن شامی
گفت : الحق که اصل اسلامی

به سوی حج چه ساده می رفتی
خسته پای پیاده می رفتی
که دل از دست داده می رفتی
با شکوه و اراده می رفتی
کعبه مشتاق استلام تو بود
حجرالاسودش غلام تو بود

صبر ، مبهوت بردباری تو
کس ندیده است بیقراری تو
کوثر و زمزم ، اشک جاری تو
سیلی کوچه زخم کاری تو
جگرت را نه همسرت سوزاند
داغ جانسوز مادرت سوزاند

کمیل کاشانی

🆔 @komeilkashani
#شعر_آئینی
#مربع_ترکیب
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#کمیل_کاشانی

جلوه ی هل اتی امام حسن
لطف و مهر و صفا امام حسن
حسن و حجب و حیا امام حسن
چشمه سار سخا امام حسن
پای تا سر کرامتی مولا
در محبت قیامتی مولا

سکه ی معرفت به نام شماست
کرم و جود در مرام شماست
جوهر نور در کلام شماست
صلحتان پایه ی قیام شماست
تو حسینی حسین هم حسن است
سبز و سرخ عقیق از یمن است

خانه ی تو بهشت دل ها بود
باغ سبز خدا شکوفا بود
در نگاهت حضور پیدا بود
درِ دار الضیافه ات وا بود
هر کسی سایل درت می شد
مست از فیض محضرت می شد

جاهلی بد شروع و نیک انجام
با دلی پر رسیده بود از شام
بی ادب لب گشود بر دشنام
خنده کردی به روی او که : سلام
ای مسافر ز راه آمده ای ؟
خسته و بی پناه آمده ای

ناسزا گفتی ام ، ثنا بدهم
مرکب و آب یا غذا بدهم
دردمندی اگر ، دوا بدهم
هرچه خواهی بخواه تا بدهم ...
آب شد از خجالت آن شامی
گفت : الحق که اصل اسلامی

به سوی حج چه ساده می رفتی
خسته پای پیاده می رفتی
که دل از دست داده می رفتی
با شکوه و اراده می رفتی
کعبه مشتاق استلام تو بود
حجرالاسودش غلام تو بود

صبر ، مبهوت بردباری تو
کس ندیده است بیقراری تو
کوثر و زمزم ، اشک جاری تو
سیلی کوچه زخم کاری تو
جگرت را نه همسرت سوزاند
داغ جانسوز مادرت سوزاند

کمیل کاشانی

🆔 @komeilkashani
#شعر_آئینی
#مربع_ترکیب
#میلادیه_حضرت_زهرا_س

🔸🔸🔹🔹🔸🔸🔹🔹🔸🔸🔹🔹🔸🔸

وسعت ام القرى آنشب بسيط نور بود
شوق در سعى صفا، كعبه محيط شور بود
از طلوع مهر ايمان چشم شيطان كور بود
چشم بد از خانه بى‏ بى خديجه دور بود
همنفس با شب پيمبر تا سحر احيا گرفت
كوثر تسبيح را از دست اعطينا گرفت
 
راز هستى تا در آغوش پيمبر پا نهاد
نقش صد گلبوسه بر باغ لبش طاها نهاد
داغ حسرت بر دل عاص بن وائل‏ها نهاد
حضرت حق نام اين مولود را زهرا نهاد
قدسيان در وجد و حال اين نام را نجوا كنند
اين معما را بگو تا اهل دل معنا كنند
 
كيست زهرا كوثر فياض رب العالمين
كيست زهرا عصمت الله در روى زمين
كيست زهرا رشته‏ هاى چادرش حبل المتين
كيست زهرا خلوت آراى اميرالمؤمنين
آفرينش جلوه‏ اى از يك نگاه فاطمه است
روز محشر خلق عالم در پناه فاطمه است
 
كيست زهرا هل اتى و قدر را شأن نزول
كيست زهرا طاهره انسية الحورا بتول
كيست زهرا خيره بر اوج مقام او عقول
كيست زهرا آنكه شد ام ابيهاى رسول
مصطفى مأمور تكريم مقام فاطمه
پيش پا برخاست بر عرض سلام فاطمه
 
كيست زهرا آنكه شمع عشق را پروانه بود
كيست زهرا آنكه او را از بلا پروا نبود
كيست زهرا آنكه بر باغ نبى ريحانه بود
كيست زهرا آنكه جان وحى را جانانه بود
جبرئيل افتاده بر خاك درش بهر سلام
شعر خلقت راست حسن مطلع و حسن ختام
 
ياس پيغمبر كه عطرش در فضا پيچيده است
مصطفى از شوق جنت سينه‏ اش بوئيده است
دست او را مثل قرآن  بارها بوسيده است
ليلة القدر است و قدرش بر همه پوشيده است
قدر او را مصطفى و مرتضى دانند و بس
نور او شد انبيا را در بلا فرياد رس
 
فاطمه آمد امير المومنين را يار شد
حجم فريادش به فرق تيرگى آوار شد
نور او تكثير شد يعنى نبى تكرار شد
در دفاع از عشق مجروح در و ديوار شد
پشت در فرياد يا حيدر شعار فاطمه است
شيعه تا روز قيامت وامدار فاطمه است


کمیل کاشانی


🆔 @komeilkashani
#شعر_آیینی
#مربع_ترکیب
#ولادت_امام_سجاد_ع_

وقتی که شب یلداتر از گیسوی یار است
روی زمین زیباتر از صبح بهار است
در خیمه ی دل شور و شادی پرده دار است
ای جان مهیا شو که هنگام نثار است
عود و گلاب آرید و شیرینی و اسپند
زیباست در این جشن میلاد اشک و لبخند

از آسمان پل بسته با گل تا مدینه
نور علی نور است سر تا پا مدینه
در حیرتم عرش است اینجا یا مدینه
بسته بهشت عهد اُخُوّت با مدینه
کوی بنی هاشم تماشایی است امشب
در لحظه های ناب و رؤیایی است امشب

امشب مدینه چون بهشت آرزوهاست
در دامن سبز نجابت گل شکوفاست
سجاده و محراب سرشار تمناست
میلاد ذکر و التجا میلاد تقواست
خلق علی خوی محمد در وجودش
عطر نماز فاطمه دارد سجودش

از نسل ایثار و وفا ایل یقین است
در شور و مستی قلب او عاشق ترین است
غرق نیازش آسمانها و زمین است
او سید سجاد ، زین العابدین است
در هر نگاهش صد صحیفه راز دارد
دست دعایش مصحف اعجاز دارد

حسن ختام کربلا در خطبه ی اوست
شور قیام کربلا در خطبه ی اوست
متن پیام کربلا در خطبه ی اوست
یعنی تمام کربلا در خطبه ی اوست
بر منبر ارشاد در شام بلا رفت
بنیاداستبداد بر باد فنا رفت

دنیا ندیده در دل آرایی نظیرش
افتاد صد یوسف پریشان در مسیرش
لطف و سخاوت خاکبوس است و فقیرش
مردی که در غربت اسارت شد اسیرش
مهر ولایت آفتاب مشرقین است
باغ بهار شهربانو و حسین است

کمیل کاشانی
🆔 @komeilkashani
#شعر_آیینی
#مربع_ترکیب
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع


خيمه زد قافله ی شوق به صحراى دلم
شعر شد همنفس شور هم آواى دلم
جرعه جرعه مى‏جان ريخت به ميناى دلم
كائنات آمده امشب به تماشاى دلم
بسكه شاد است سر از پا نشناسد تا صبح
كرده امضا سند آينه دارى با صبح

آسمان سفره ی لبخند و شكوفايى شد
يك مدينه طپش و مستى و شيدايى شد
كوچه ی سبز بنى هاشم، رؤيايى شد
عقل عاشق شد و مجنون شد و ليلايى شد
چه گلی كرد خداوند عنايت به حسين
قدسيان گفتند تبريك ولادت به حسين

چه خبر بود مگر عرش به شور آمده بود
خانه ی وحى طربخانه نور آمده بود
فرصت سرخوشى و سور و سرور آمده بود
ادب و غيرت و ايثار و شعور آمده بود
نبوى سيرت و صورت علوى خوى و صفات
به گل روى على اكبر ليلا صلوات


پسر خون خدا جلوه ی تصوير على
نفسش دارد هر آينه تأثير على
نعره ی حيدرى‏اش صولت تكبير على
برق شمشيرش از شعله ی شمشير على
كربلا شيفته ی نبض قدمهايش بود
شرح قانون حيات از (اَوَلَسْنا)يش بود

هر طرف عطر نفسهاى پيمبر آمد
آيه ی ديگرى از سوره كوثر آمد
یل شير افكنى از تيره ی حيدر آمد
على اكبر على اكبر على اكبر آمد
در شب يازدهم ماه تمام آمده است
نه فلك پيش قدومش به قيام آمده است

آمده تا گل گلزار شهادت باشد
جرعه نوش مى سرشار شهادت باشد
نقد جان داده خريدار شهادت باشد
غرق خون گرمى بازار شهادت باشد
روى او را كه پدر ديد در آئينه ماه
گفت: لا حول و لا قوة الا بالله

کمیل کاشانی
🆔 @komeilkashani
#شعر_آئینی
#مربع_ترکیب
#معز_المومنین_ع
#امام_حسن_ع
#رمضان_المبارک

💠💠💠💠💠💠💠💠

تمام شهر را امشب خبر كن يار می‏آيد
شب دل را به شيدايى سحر كن يار می‏ايد
لباس آبرومندى به بر كن يار میايد
ز هر چه غير او صرف نظر كن يار مى‏ آيد
نمی‏ پرسى كه يارم كيست ؟ ماه انجمن باشد
تجلى تمام حُسن در وجه حَسن باشد

كسى از غم نمى‏ گويد حديث شادمانى كن
مهيا خويش را از بهر جشنى آسمانى كن
تو اى پير خرد امشب جوانى كن جوانى كن
بهار آرزو شد گلفشانى نغمه خوانى كن
كه در باغ ولايت غنچه‏ اى زيبا شكوفا شد
امير المومنين از يمن اين مولود ، بابا شد

صداى كودكى در كوچه توحيد پيچيده
به صحن و مسجد و محراب عطر عيد پيچيده
طنين شوق در گلنغمه ی اميد پيچيده
كه زنجير يقين بر گردن ترديد پيچيده
حضور مجلس انس است و خيل قدسيان مسرور
نه تنها قدسيان بلكه زمين و آسمان مسرور

مدينه شهر نور امشب صفا دارد صفا دارد
خوشا حال كسى كه تا سحر حال دعا دارد
اجابت مى كند حق هر كه بر او التجا دارد
به دامن كودكى چون قرص مه خيرالنسا دارد
مه مهمانى حق نيمه شد ماه تمام آمد
كريم اهل بيت مصطفى دوم امام آمد

درخت آرزوهاى على امشب ثمر داده
خدا از فيض بى پايان به او يك گلپسر داده
بهار حسن او باغ ولا را برگ و بر داده
شب دلخستگان را مژده صبح سحر داده
ببين در چهره ی او جلوه ی فياض سرمد را
تماشا كن به رخسار حَسن حُسن محمّد را

حسن آمد كه حسنش از ملائك دلربا باشد
حسن آمد كه از كار همه مشكل گشا باشد
حسن آمد كه راضى از دل و جان بر قضا باشد
حسن آمد كه صلحش پرچم كرببلا باشد
دميده در تن هستى خدا روح سخا امشب
ز دست جود او گلبوسه گيرد مصطفى امشب

كرامت خاكسار درگه والامقام او
سخاوت وامدار بزم فيض خاص و عام او
حسن خويش حسن رويش خدا بگذاشت نام او
ملائك صف كشيده از پى عرض سلام او
عزيز مصر دين را يوسف گلپيرهن آمد
حسن آمد حسن آمد حسن آمد حسن آمد

شكوه صبر در آئينه ی رخسار او پيدا
صداقت می شود در جوهر گفتار او معنا
كمال او جمال او مثال حيدر و زهرا
بنى آدم تماشا مى‏ كند تفسير كرّمنا
نبى عصمت على صولت خدا را بهترين بنده
كه شد از مشرق جانش فروغ حلم تابنده

کمیل کاشانی - ۱۳۸۰

🆔 @komeilkashani
#شعر_آئینی
#مربع_ترکیب
#ولادت_خاتم_الانبیا_ص


مكه را امشب شكوهى ديگر است
مروه امشب با صفا پا تا سر است
نور باران باختر تا خاور است
دامن بانوى شب پر اختر است
آسمان گشته زمين بوس زمين
دفتر شوق است قاموس زمين

سبز در سبز است صحراى حجاز
وه چه رؤيايى است غوغاى حجاز
بوسه زد خورشيد بر پاى حجاز
(يا محمد) گشته آواى حجاز
وسعت ام القرى لبريز راز
مى فروشد بر بهشت و عرش ، ناز

آمنه خاتون مهر و آفتاب
روح پاكش پاكتر از روح آب
درد او را مي كشد در پيچ و تاب
شعله ور پا تا سرش در التهاب
درد را اما تحمل ميكند
در دلش ياد خدا گل ميكند

آمنه امشب پسر مى آورد
آفرين قرص قمر مى آورد
مژده صبح سحر مى آورد
مرد ايمان و ظفر مى آورد
از تبار بت شكن نسل خليل
گمرهان وادى شب را دليل

اين پسر درّ يتيم انّماست
بين خوبان دو عالم مصطفاست
سينه او ساحت صدق و صفاست
قلب او آئينه ی وحى خداست
دين حق از فيض او تكميل شد
معجز ميلاد ، عام الفيل شد

مصطفی ، حسن ختام انبيا
اول و آخر كلام انبيا
آخرين جرعه ز جام انبيا
سيد خلقت امام انبيا
در صف نوبت اگر چه خاتم است
ليك در رتبه رسول اكرم است

با شمايم آى بتها بشكنيد
اى هبل اى لات و عُزّى بشكنيد
تخت خسرو ، طاق كسرى بشكنيد
دست هاى فتنه آرا بشكنيد
جان هستى ، عشق سرمد مى رسد
جلوه ی حُسن محمد مى رسد

✍️ کمیل کاشانی

🆔 @komeilkashani
#شعر_آئینی
#مربع_ترکیب
#ولادت_امام_باقر_ع

 
فصل بهار و عید طرب آمد
پایان عمر رنج و تعب آمد
وقتی هلال ماه رجب آمد
نور خدا به سینه ی شب آمد
 خیر کثیر حاصل این ماه است
دریای فیض در دل این ماه است
 
 مستی کنید شب شب یلدایی است
هفت آسمان به جلوه تماشایی است
 سرشار از حقیقت زیبایی است
شهر مدینه باغ شکوفایی است
باغی که می برد دل جنت را
دارد از او بهشت ، طراوت را
 
 پیک سعادت این خبر آورده
باغ ولا شکوفه درآورده
خورشید مژده ی سحر آورده
امشب عروس دین پسر آورده
در پای او ز عرش خدا گل ریخت
روی سر زمین ز تفضل ریخت
 
بر خاتم شهود نگین آمد
کهف الامان روح الامین آمد
روح صفا به جسم زمین آمد
حق‌الیقین به باور دین آمد
علم الیقین به وقت سخن باشد
تلفیقی از حسین و حسن باشد
 
حُسن حَسَن ز صورت او پیدا
توحید در عبادت او پیدا
ایثار در کرامت او پیدا
علم است در حقیقت او پیدا
آینه کمال خدا رویش
عطر بهشت می وزد از بویش
 
 او باقر العلوم پیامبر شد
فیض زلال چشمه ی کوثر شد
در علم و حلم ، حیدر دیگر شد
زهرا حسن حسین مکرر شد
حکمت نمی ز وسعت علم او
صبر خدا تجلی حلم او
 
 ایام جهل رو به زوال آمد
سرچشمه ی علوم ، زلال آمد
در معرفت تمام و کمال آمد
سر تا قدم شکوه و جلال آمد
آمد که مقتدای زمین باشد
بعد از پدر امام مبین باشد

✍️کمیل کاشانی

🆔 @komeilkashani
#شعر_آیینی
#مربع_ترکیب
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع


خيمه زد قافله ی شوق به صحراى دلم
شعر شد همنفس شور هم آواى دلم
جرعه جرعه مى‏جان ريخت به ميناى دلم
كائنات آمده امشب به تماشاى دلم
بسكه شاد است سر از پا نشناسد تا صبح
كرده امضا سند آينه دارى با صبح

آسمان سفره ی لبخند و شكوفايى شد
يك مدينه طپش و مستى و شيدايى شد
كوچه ی سبز بنى هاشم، رؤيايى شد
عقل عاشق شد و مجنون شد و ليلايى شد
چه گلی كرد خداوند عنايت به حسين
قدسيان گفتند تبريك ولادت به حسين

چه خبر بود مگر عرش به شور آمده بود
خانه ی وحى طربخانه نور آمده بود
فرصت سرخوشى و سور و سرور آمده بود
ادب و غيرت و ايثار و شعور آمده بود
نبوى سيرت و صورت علوى خوى و صفات
به گل روى على اكبر ليلا صلوات


پسر خون خدا جلوه ی تصوير على
نفسش دارد هر آينه تأثير على
نعره ی حيدرى‏اش صولت تكبير على
برق شمشيرش از شعله ی شمشير على
كربلا شيفته ی نبض قدمهايش بود
شرح قانون حيات از (اَوَلَسْنا)يش بود

هر طرف عطر نفسهاى پيمبر آمد
آيه ی ديگرى از سوره كوثر آمد
یل شير افكنى از تيره ی حيدر آمد
على اكبر على اكبر على اكبر آمد
در شب يازدهم ماه تمام آمده است
نه فلك پيش قدومش به قيام آمده است

آمده تا گل گلزار شهادت باشد
جرعه نوش مى سرشار شهادت باشد
نقد جان داده خريدار شهادت باشد
غرق خون گرمى بازار شهادت باشد
روى او را كه پدر ديد در آئينه ماه
گفت: لا حول و لا قوة الا بالله

کمیل کاشانی
🆔 @komeilkashani
#شعر_آیینی
#مربع_ترکیب
#ولادت_امام_زمان_عج

آی ای خسته دلان پنجره ها بگشایید
چشم بر این شب پر مهر و صفا بگشایید
عقده ها از دل افسرده هلا بگشایید
لب به شعر و غزل و مدح و ثنا بگشایید

و بخوانید : " مسیحا نفسی می آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید "

چون پرستو سوی سامره به پرواز شدم
خیره بر روشنی این شب پر راز شدم
از صفای قدم دوست سخن ساز شدم
همنوا با نفس حافظ شیراز شدم

"روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد"
شب دیدار شب شادی و شور است امشب
غم درون دل ما زنده به گور است امشب

فصل نوشیدن از جام حضور است امشب
سامره جلوه ی رویایی طور است امشب

"موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد
دلبر ماست که با حسن خدا داد آمد"

طرقوا از نفس کون و مکان می شنوم
بانگ تبریک ز حلقوم زمان می شنوم
نغمه ی شادی از اهل جنان می شنوم
"بوی بهبود ز اوضاع جهان می شنوم

مژده ای دل که دگر باد صبا باز آمد
هدهد خوش خبر از طرف سبا باز آمد"

خبر آورد که امشب شب میلاد گل است
نغمه سر کن شب میلاد فرحزاد گل است
باور دشت و دمن جلوه گه یاد گل است
دل حسرت زده ی مرغ چمن شاد گل است

"ساقیا آمدن عید مبارک بادت
و آن مواعید کردی نرود از یادت"

"نفس باد صبا مک فشان خواهد شد
عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد
چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد"
شب قدری است که موعود عیان خواهد شد

" او سلیمان زمان است که خاتم با اوست
لاجرم همت پاکان دو عالم با اوست"

ز آسمان خیل ملک بهر خوش آمد آمد
شهر سامره چو فردوس مخلد آمد
به بشر ناب ترین هدیه ی سرمد آمد
قائم و منتقم آل محمد آمد

" نازنین تر ز قدش در چمن ناز نرست
به از این هدیه ندادند به ما روز نخست"

مهدی فاطمه ای آبروی اهل نیاز
مهدی فاطمه ای ماه عرب مهر حجاز
"بسته ام در خم گیسوی تو امید دراز
 دل آزرده ی ما را به نسیمی بنواز

شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست
هستی آشفته ی گیسوی خم اندر خم توست"

چکنم با غم هجران تو در این شب سرد
سوختم در تب تنهایی و در شعله ی درد
شاهد قصه ی من اشک من و این رخ زرد
"مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد

نیت خیر مگردان که مبارک فالی است
حال هجران تو چه دانی که مشکل حالی است"

عاشق روی تو شب تا به سحر بیدار است
جام چشمان من از اشک غمت سرشار است
گر نیایی به خدا کار دل من زار است
"هر سر موی مرا با تو هزاران کار است

 ای دلیل دل گمگشته خدا را مددی"
این به صحرای غم افتاده ز پا را مددی

ﮐﻤﯿﻞ ﮐﺎﺷﺎﻧﯽ

🔹ابیات داخل گیومه از حافظ شیرازی وام گرفته شده است 🔹

🆔 @komeilkashani
#شعر_آئینی
#مربع_ترکیب
#معز_المومنین_ع
#امام_حسن_ع
#رمضان_المبارک

💠💠💠💠💠💠💠💠

تمام شهر را امشب خبر كن يار می‏آيد
شب دل را به شيدايى سحر كن يار می‏ايد
لباس آبرومندى به بر كن يار میايد
ز هر چه غير او صرف نظر كن يار مى‏ آيد
نمی‏ پرسى كه يارم كيست ؟ ماه انجمن باشد
تجلى تمام حُسن در وجه حَسن باشد

كسى از غم نمى‏ گويد حديث شادمانى كن
مهيا خويش را از بهر جشنى آسمانى كن
تو اى پير خرد امشب جوانى كن جوانى كن
بهار آرزو شد گلفشانى نغمه خوانى كن
كه در باغ ولايت غنچه‏ اى زيبا شكوفا شد
امير المومنين از يمن اين مولود ، بابا شد

صداى كودكى در كوچه توحيد پيچيده
به صحن و مسجد و محراب عطر عيد پيچيده
طنين شوق در گلنغمه ی اميد پيچيده
كه زنجير يقين بر گردن ترديد پيچيده
حضور مجلس انس است و خيل قدسيان مسرور
نه تنها قدسيان بلكه زمين و آسمان مسرور

مدينه شهر نور امشب صفا دارد صفا دارد
خوشا حال كسى كه تا سحر حال دعا دارد
اجابت مى كند حق هر كه بر او التجا دارد
به دامن كودكى چون قرص مه خيرالنسا دارد
مه مهمانى حق نيمه شد ماه تمام آمد
كريم اهل بيت مصطفى دوم امام آمد

درخت آرزوهاى على امشب ثمر داده
خدا از فيض بى پايان به او يك گلپسر داده
بهار حسن او باغ ولا را برگ و بر داده
شب دلخستگان را مژده صبح سحر داده
ببين در چهره ی او جلوه ی فياض سرمد را
تماشا كن به رخسار حَسن حُسن محمّد را

حسن آمد كه حسنش از ملائك دلربا باشد
حسن آمد كه از كار همه مشكل گشا باشد
حسن آمد كه راضى از دل و جان بر قضا باشد
حسن آمد كه صلحش پرچم كرببلا باشد
دميده در تن هستى خدا روح سخا امشب
ز دست جود او گلبوسه گيرد مصطفى امشب

كرامت خاكسار درگه والامقام او
سخاوت وامدار بزم فيض خاص و عام او
حسن خويش حسن رويش خدا بگذاشت نام او
ملائك صف كشيده از پى عرض سلام او
عزيز مصر دين را يوسف گلپيرهن آمد
حسن آمد حسن آمد حسن آمد حسن آمد

شكوه صبر در آئينه ی رخسار او پيدا
صداقت می شود در جوهر گفتار او معنا
كمال او جمال او مثال حيدر و زهرا
بنى آدم تماشا مى‏ كند تفسير كرّمنا
نبى عصمت على صولت خدا را بهترين بنده
كه شد از مشرق جانش فروغ حلم تابنده

کمیل کاشانی - ۱۳۸۰

🆔 @komeilkashani
#شعر_آیینی
#مربع_ترکیب
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع


خيمه زد قافله ی شوق به صحراى دلم
شعر شد همنفس شور هم آواى دلم
جرعه جرعه مى‏جان ريخت به ميناى دلم
كائنات آمده امشب به تماشاى دلم
بسكه شاد است سر از پا نشناسد تا صبح
كرده امضا سند آينه دارى با صبح

آسمان سفره ی لبخند و شكوفايى شد
يك مدينه طپش و مستى و شيدايى شد
كوچه ی سبز بنى هاشم، رؤيايى شد
عقل عاشق شد و مجنون شد و ليلايى شد
چه گلی كرد خداوند عنايت به حسين
قدسيان گفتند تبريك ولادت به حسين

چه خبر بود مگر عرش به شور آمده بود
خانه ی وحى طربخانه نور آمده بود
فرصت سرخوشى و سور و سرور آمده بود
ادب و غيرت و ايثار و شعور آمده بود
نبوى سيرت و صورت علوى خوى و صفات
به گل روى على اكبر ليلا صلوات


پسر خون خدا جلوه ی تصوير على
نفسش دارد هر آينه تأثير على
نعره ی حيدرى‏اش صولت تكبير على
برق شمشيرش از شعله ی شمشير على
كربلا شيفته ی نبض قدمهايش بود
شرح قانون حيات از (اَوَلَسْنا)يش بود

هر طرف عطر نفسهاى پيمبر آمد
آيه ی ديگرى از سوره كوثر آمد
یل شير افكنى از تيره ی حيدر آمد
على اكبر على اكبر على اكبر آمد
در شب يازدهم ماه تمام آمده است
نه فلك پيش قدومش به قيام آمده است

آمده تا گل گلزار شهادت باشد
جرعه نوش مى سرشار شهادت باشد
نقد جان داده خريدار شهادت باشد
غرق خون گرمى بازار شهادت باشد
روى او را كه پدر ديد در آئينه ماه
گفت: لا حول و لا قوة الا بالله

کمیل کاشانی
🆔 @komeilkashani
#شعر_آئینی
#مربع_ترکیب
#معز_المومنین_ع
#امام_حسن_ع
#رمضان_المبارک

💠💠💠💠💠💠💠💠

تمام شهر را امشب خبر كن يار می‏آيد
شب دل را به شيدايى سحر كن يار می‏ايد
لباس آبرومندى به بر كن يار میايد
ز هر چه غير او صرف نظر كن يار مى‏ آيد
نمی‏ پرسى كه يارم كيست ؟ ماه انجمن باشد
تجلى تمام حُسن در وجه حَسن باشد

كسى از غم نمى‏ گويد حديث شادمانى كن
مهيا خويش را از بهر جشنى آسمانى كن
تو اى پير خرد امشب جوانى كن جوانى كن
بهار آرزو شد گلفشانى نغمه خوانى كن
كه در باغ ولايت غنچه‏ اى زيبا شكوفا شد
امير المومنين از يمن اين مولود ، بابا شد

صداى كودكى در كوچه توحيد پيچيده
به صحن و مسجد و محراب عطر عيد پيچيده
طنين شوق در گلنغمه ی اميد پيچيده
كه زنجير يقين بر گردن ترديد پيچيده
حضور مجلس انس است و خيل قدسيان مسرور
نه تنها قدسيان بلكه زمين و آسمان مسرور

مدينه شهر نور امشب صفا دارد صفا دارد
خوشا حال كسى كه تا سحر حال دعا دارد
اجابت مى كند حق هر كه بر او التجا دارد
به دامن كودكى چون قرص مه خيرالنسا دارد
مه مهمانى حق نيمه شد ماه تمام آمد
كريم اهل بيت مصطفى دوم امام آمد

درخت آرزوهاى على امشب ثمر داده
خدا از فيض بى پايان به او يك گلپسر داده
بهار حسن او باغ ولا را برگ و بر داده
شب دلخستگان را مژده صبح سحر داده
ببين در چهره ی او جلوه ی فياض سرمد را
تماشا كن به رخسار حَسن حُسن محمّد را

حسن آمد كه حسنش از ملائك دلربا باشد
حسن آمد كه از كار همه مشكل گشا باشد
حسن آمد كه راضى از دل و جان بر قضا باشد
حسن آمد كه صلحش پرچم كرببلا باشد
دميده در تن هستى خدا روح سخا امشب
ز دست جود او گلبوسه گيرد مصطفى امشب

كرامت خاكسار درگه والامقام او
سخاوت وامدار بزم فيض خاص و عام او
حسن خويش حسن رويش خدا بگذاشت نام او
ملائك صف كشيده از پى عرض سلام او
عزيز مصر دين را يوسف گلپيرهن آمد
حسن آمد حسن آمد حسن آمد حسن آمد

شكوه صبر در آئينه ی رخسار او پيدا
صداقت می شود در جوهر گفتار او معنا
كمال او جمال او مثال حيدر و زهرا
بنى آدم تماشا مى‏ كند تفسير كرّمنا
نبى عصمت على صولت خدا را بهترين بنده
كه شد از مشرق جانش فروغ حلم تابنده

کمیل کاشانی - ۱۳۸۰

🆔 @komeilkashani
#شعر_آئینی
#مربع_ترکیب
#ولادت_امام_باقر_ع
 
فصل بهار و عید طرب آمد
پایان عمر رنج و تعب آمد
وقتی هلال ماه رجب آمد
نور خدا به سینه ی شب آمد
 خیر کثیر حاصل این ماه است
دریای فیض در دل این ماه است
 
مستی کنید شب شب یلدایی است
هفت آسمان به جلوه تماشایی است
 سرشار از حقیقت زیبایی است
شهر مدینه باغ شکوفایی است
باغی که می برد دل جنت را
دارد از او بهشت ، طراوت را
 
 پیک سعادت این خبر آورده
باغ ولا شکوفه در آورده
خورشید مژده ی سحر آورده
امشب عروس دین پسر آورده
در پای او ز عرش خدا گل ریخت
روی سر زمین ز تفضل ریخت
 
بر خاتم شهود ، نگین آمد
کهف الامان روح الامین آمد
روح صفا به جسم زمین آمد
حق‌الیقین به باور دین آمد
علم الیقین به وقت سخن باشد
تلفیقی از حسین و حسن باشد
 
حُسن حَسن ز صورت او پیدا
توحید در عبادت او پیدا
ایثار در کرامت او پیدا
علم است در حقیقت او پیدا
آئینه کمال خدا رویش
عطر بهشت می وزد از بویش
 
 او باقر العلوم پیمبر شد
فیض زلال چشمه ی کوثر شد
در علم و حلم ، حیدر دیگر شد
زهرا ، حسن ، حسین مکرر شد
حکمت نمی ز وسعت علم او
صبر خدا تجلی حلم او
 
 ایام جهل رو به زوال آمد
سرچشمه ی علوم ، زلال آمد
در معرفت تمام و کمال آمد
سر تا قدم شکوه و جلال آمد
آمد که مقتدای زمین باشد
بعد از پدر امام مبین باشد

کمیل کاشانی

🆔 @komeilkashani
#شعر_آئینی
#مربع_ترکیب
#عید_بعثت


■ بخوان يا مصطفى

قسم اى عاشقان زيتون و تين را
بنوشم ساغر عين اليقين را
كه تضمين كرد حق دنيا و دين را
خدا منّت نهاد امشب زمين را
حرا امشب پر از انوار وحى است
كه جبريل امين در كار وحى است

شب ام القرى امشب بهارى است
ملك از آسمان مكه جارى است
حرا از نور حق آئينه كارى است
ز چرخ چارمين شيطان فرارى است
دگر بر آسمان راهى ندارد
ز اسرار حق آگاهى ندارد

محمد معتكف كنج حرا بود
فقط او بود و تسبيح و دعا بود
جدا از خود ولى غرق خدا بود
هواى خلوت او با صفا بود
كه نورى ميهمان خلوتش شد
امين وحى حق همصحبتش شد

سرآپاى پيمبر در تب و تاب
گواه التهابش بود مهتاب
منات و لات را آشفته شد خواب
كه پيك وحى گفت اى روح محراب
بخوان يا مصطفى ، خواندن ندانم
بخوان يا مصطفى ، از چه بخوانم

بخوان او را كه از هيچ آفريدت
ميان خلق عالم برگزيدت
مبارك باشد اين بخت سعيدت
كنون آورده‏ام از حق نويدت
كه بر انگشتر عصمت نگينى
حبيب الله و ختم المرسلينى

و اين آغاز فصل رهبرى شد
محمد مشعل روشنگرى شد
بشر را لايق پيغمبرى شد
بر اندامش رداى سرورى شد
« تُعزّ من تشا » تاج سر او
« وَ ما كان محمد » افسر او (۱)

کمیل کاشانی

■ (۱) : سوره احزاب ایه ۳۳ : مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَٰكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا

🆔 @komeilkashani
#شعر_آیینی
#مربع_ترکیب
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع


خيمه زد قافله ی شوق به صحراى دلم
شعر شد همنفس شور هم آواى دلم
جرعه جرعه مى‏جان ريخت به ميناى دلم
كائنات آمده امشب به تماشاى دلم
بسكه شاد است سر از پا نشناسد تا صبح
كرده امضا سند آينه دارى با صبح

آسمان سفره ی لبخند و شكوفايى شد
يك مدينه طپش و مستى و شيدايى شد
كوچه ی سبز بنى هاشم، رؤيايى شد
عقل عاشق شد و مجنون شد و ليلايى شد
چه گلی كرد خداوند عنايت به حسين
قدسيان گفتند تبريك ولادت به حسين

چه خبر بود مگر عرش به شور آمده بود
خانه ی وحى طربخانه نور آمده بود
فرصت سرخوشى و سور و سرور آمده بود
ادب و غيرت و ايثار و شعور آمده بود
نبوى سيرت و صورت علوى خوى و صفات
به گل روى على اكبر ليلا صلوات


پسر خون خدا جلوه ی تصوير على
نفسش دارد هر آينه تأثير على
نعره ی حيدرى‏اش صولت تكبير على
برق شمشيرش از شعله ی شمشير على
كربلا شيفته ی نبض قدمهايش بود
شرح قانون حيات از (اَوَلَسْنا)يش بود

هر طرف عطر نفسهاى پيمبر آمد
آيه ی ديگرى از سوره كوثر آمد
یل شير افكنى از تيره ی حيدر آمد
على اكبر على اكبر على اكبر آمد
در شب يازدهم ماه تمام آمده است
نه فلك پيش قدومش به قيام آمده است

آمده تا گل گلزار شهادت باشد
جرعه نوش مى سرشار شهادت باشد
نقد جان داده خريدار شهادت باشد
غرق خون گرمى بازار شهادت باشد
روى او را كه پدر ديد در آئينه ماه
گفت: لا حول و لا قوة الا بالله

کمیل کاشانی
🆔 @komeilkashani
#شعر_آیینی
#مربع_ترکیب
#ولادت_امام_زمان_عج

آی ای خسته دلان پنجره ها بگشایید
چشم بر این شب پر مهر و صفا بگشایید
عقده ها از دل افسرده هلا بگشایید
لب به شعر و غزل و مدح و ثنا بگشایید

و بخوانید : " مسیحا نفسی می آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید "

چون پرستو سوی سامره به پرواز شدم
خیره بر روشنی این شب پر راز شدم
از صفای قدم دوست سخن ساز شدم
همنوا با نفس حافظ شیراز شدم

"روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد"
شب دیدار شب شادی و شور است امشب
غم درون دل ما زنده به گور است امشب

فصل نوشیدن از جام حضور است امشب
سامره جلوه ی رویایی طور است امشب

"موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد
دلبر ماست که با حسن خدا داد آمد"

طرقوا از نفس کون و مکان می شنوم
بانگ تبریک ز حلقوم زمان می شنوم
نغمه ی شادی از اهل جنان می شنوم
"بوی بهبود ز اوضاع جهان می شنوم

مژده ای دل که دگر باد صبا باز آمد
هدهد خوش خبر از طرف سبا باز آمد"

خبر آورد که امشب شب میلاد گل است
نغمه سر کن شب میلاد فرحزاد گل است
باور دشت و دمن جلوه گه یاد گل است
دل حسرت زده ی مرغ چمن شاد گل است

"ساقیا آمدن عید مبارک بادت
و آن مواعید کردی نرود از یادت"

"نفس باد صبا مک فشان خواهد شد
عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد
چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد"
شب قدری است که موعود عیان خواهد شد

" او سلیمان زمان است که خاتم با اوست
لاجرم همت پاکان دو عالم با اوست"

ز آسمان خیل ملک بهر خوش آمد آمد
شهر سامره چو فردوس مخلد آمد
به بشر ناب ترین هدیه ی سرمد آمد
قائم و منتقم آل محمد آمد

" نازنین تر ز قدش در چمن ناز نرست
به از این هدیه ندادند به ما روز نخست"

مهدی فاطمه ای آبروی اهل نیاز
مهدی فاطمه ای ماه عرب مهر حجاز
"بسته ام در خم گیسوی تو امید دراز
 دل آزرده ی ما را به نسیمی بنواز

شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست
هستی آشفته ی گیسوی خم اندر خم توست"

چکنم با غم هجران تو در این شب سرد
سوختم در تب تنهایی و در شعله ی درد
شاهد قصه ی من اشک من و این رخ زرد
"مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد

نیت خیر مگردان که مبارک فالی است
حال هجران تو چه دانی که مشکل حالی است"

عاشق روی تو شب تا به سحر بیدار است
جام چشمان من از اشک غمت سرشار است
گر نیایی به خدا کار دل من زار است
"هر سر موی مرا با تو هزاران کار است

 ای دلیل دل گمگشته خدا را مددی"
این به صحرای غم افتاده ز پا را مددی

ﮐﻤﯿﻞ ﮐﺎﺷﺎﻧﯽ

🔹ابیات داخل گیومه از حافظ شیرازی وام گرفته شده است 🔹

🆔 @komeilkashani
#شعر_آئینی
#مربع_ترکیب
#معز_المومنین_ع
#امام_حسن_ع
#رمضان_المبارک

💠💠💠💠💠💠💠💠

تمام شهر را امشب خبر كن يار می‏آيد
شب دل را به شيدايى سحر كن يار می‏ايد
لباس آبرومندى به بر كن يار میايد
ز هر چه غير او صرف نظر كن يار مى‏ آيد
نمی‏ پرسى كه يارم كيست ؟ ماه انجمن باشد
تجلى تمام حُسن در وجه حَسن باشد

كسى از غم نمى‏ گويد حديث شادمانى كن
مهيا خويش را از بهر جشنى آسمانى كن
تو اى پير خرد امشب جوانى كن جوانى كن
بهار آرزو شد گلفشانى نغمه خوانى كن
كه در باغ ولايت غنچه‏ اى زيبا شكوفا شد
امير المومنين از يمن اين مولود ، بابا شد

صداى كودكى در كوچه توحيد پيچيده
به صحن و مسجد و محراب عطر عيد پيچيده
طنين شوق در گلنغمه ی اميد پيچيده
كه زنجير يقين بر گردن ترديد پيچيده
حضور مجلس انس است و خيل قدسيان مسرور
نه تنها قدسيان بلكه زمين و آسمان مسرور

مدينه شهر نور امشب صفا دارد صفا دارد
خوشا حال كسى كه تا سحر حال دعا دارد
اجابت مى كند حق هر كه بر او التجا دارد
به دامن كودكى چون قرص مه خيرالنسا دارد
مه مهمانى حق نيمه شد ماه تمام آمد
كريم اهل بيت مصطفى دوم امام آمد

درخت آرزوهاى على امشب ثمر داده
خدا از فيض بى پايان به او يك گلپسر داده
بهار حسن او باغ ولا را برگ و بر داده
شب دلخستگان را مژده صبح سحر داده
ببين در چهره ی او جلوه ی فياض سرمد را
تماشا كن به رخسار حَسن حُسن محمّد را

حسن آمد كه حسنش از ملائك دلربا باشد
حسن آمد كه از كار همه مشكل گشا باشد
حسن آمد كه راضى از دل و جان بر قضا باشد
حسن آمد كه صلحش پرچم كرببلا باشد
دميده در تن هستى خدا روح سخا امشب
ز دست جود او گلبوسه گيرد مصطفى امشب

كرامت خاكسار درگه والامقام او
سخاوت وامدار بزم فيض خاص و عام او
حسن خويش حسن رويش خدا بگذاشت نام او
ملائك صف كشيده از پى عرض سلام او
عزيز مصر دين را يوسف گلپيرهن آمد
حسن آمد حسن آمد حسن آمد حسن آمد

شكوه صبر در آئينه ی رخسار او پيدا
صداقت می شود در جوهر گفتار او معنا
كمال او جمال او مثال حيدر و زهرا
بنى آدم تماشا مى‏ كند تفسير كرّمنا
نبى عصمت على صولت خدا را بهترين بنده
كه شد از مشرق جانش فروغ حلم تابنده

کمیل کاشانی - ۱۳۸۰

🆔 @komeilkashani
#شعر_آئینی
#مربع_ترکیب
#غدیریه_امیرالمومنین_ع

امشب به عشق مرتضى دل را به دريا مى زنم
هرچه كه مى‏خواهد شود بر فرق غم پا مى‏زنم
پيمانه پيمانه مى از جام تولا مى زنم
تا هفت خط مِى خورده و خود را به حاشا مى زنم
تا اينكه ساقى پر كنى ، لحظه به لحظه جام من
ديوانه ام ديوانه ام ، امشب مپرس از نام من
■□■
بوسه زنم از جان و دل بر پاى آن پيك بشير
كآورده بر اهل ولايت مژده عيد غدير
بعد از نبی مولا علی است آن شاهد عزت سرير
يارب تو اين عشق على را تا ابد از من مگير
الحق كه مولايى سزد بر قامت اين شير عشق
قرآن ناطق مرتضى، روح دعا ، تفسير عشق
■□■
آواى زنگ كاروان از هر طرف آيد بگوش
اينك سه روزست اين زمين افتاده در جوش و خروش
امر توقّف داده بر حجّاج پيغام سروش
مستان كوى عشق را خُمّ غدير آمد به جوش
بر روى دست آسمان ، گل كرد دريا در غدير
پر شد فضا از نغمه (من كنت مولا) در غدير
■□■
پيمانه «بلّغ» گرفت از دست جبريل امين
وحى خدا مأمور كرد او را پى تكميل دين
بر روى دست مصطفى ، آمد امير المؤمنين
سرشار از نور خدا يك لحظه شد آن سرزمين
فرمود با مردم نبى ، آنك به آواى جلى :
هركس منم مولاى او ، او را بود مولا على
■□■
او ساقى كوثر بود ، او حيدر صفدر بود
توحيد را معناست او ، اللّه را مظهر بود
من شهر علم سرمدم اين شهر رااو در بود
سرّ خدا را سينه دريائي اش دفتر بود
دريائى از شوق ولا در آن بيابان موج زد
فرياد «بَخٍّ يا على» ، سر بر فراز اوج زد
■□■
اسلام ناب احمدى تكميل شد معنا گرفت
در باغ «اكملت لكم» سرو تشيّع پا گرفت
حتى زمين و آسمان،ذكر على مولا گرفت
بر «وال من والا» نبى ، دست دعا بالا گرفت
جارى به صحراى غدير از عرش سيل قدسيان
تا در اجابت غرق شد آمين خيل قدسيان
■□■
گويم به آواى رسا حيدر امير المومنين
بعد از نبى مصطفى حيدر امير المومنين
بر ملك دين صاحب لوا حيدر امير المومنين
ذكر تمام انبيا حيدر امير المومنين
هر دل كه شد مست على مجنون و پابست على
از لطف گیرد دست او را در جزا دست على
■□■
مردى كه در ميدان رزم او را ستوده كردگار
با لافتى الا على لا سيف الا ذوالفقار
مردى كه باشد خلق او در امر خلقت شاهكار
غير از خدايى خدا آئينه ی پرودگار
در بيكران لطف او موج شفاعت ديدنى است
جولان مهر و قهر او روز قيانت ديدنى است

#کمیل_کاشانی ۱۳۸۲

📖 از مجموعه سرود فرشته ها

🆔 @komeilkashani