کلبه سبز
2 subscribers
252 photos
115 videos
17 files
29 links
Kolbesabz
Download Telegram
کمتر کسی از ماها داستان دوازده برادر و ننه سرما و چله بزرگ و چله کوچیکه رو برای بچه‌ها و نوه هایش تعریف می‌کنه .

متن زیر را بخوانید و به اشتراک بگذارید، تا نسل امروزمون هم
اینارو یاد بگیرن

چله‌ی بزرگ ...
چله‌ی کوچک ...
چارچار ...
سده ...
اَهمن‌وبهمن ...
سیاه‌بهار ...
و سرماپیرزن ...

زمستان به دو بخش تقسیم میشه :

♦️چله بزرگ(چله کلان )
♦️چله کوچک (چله خرد )

_ چله بزرگ از
( اول دی ماه تا دهم بهمن ماه)
وچهل روز کامل می‌باشد .

_ چله کوچک از
( یازدهم بهمن تا پایان بهمن ماه  )
و 20روز کامله

👌🏼 وبه همین دلیل چون 20 روز کمتر است ؛چله کوچک نامیده شده است .

🌹 غروب آخرین روز چله بزرگ ( جشن سده) برگزار می شده
و مردم دور هم جمع می شدند واز این جشن لذت می بردند ودر نهایت با برپایی آتش و خواندن شعر و پایکوپی بدور آتش، سده را جشن
می گرفتند.

🔵 این دو برادر
( چله بزرگ وچله کوچک )
در هشت روزی که در کنار همدیگر هستند آن 8 روز را ( چار چار)
می نامند .
👌🏼به چهار روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک« چار چار» می گویند.

پس از چار چار نوبت به
« اهمن و بهمن» پسران پیرزن
(ننه سرما ) می رسد
که خودی نشان دهند.

♦️ 10 روز اول اسفند را (اهمن )
♦️10روز دوم اسفند را ( بهمن)
می گویند .

واین 20 روز ممکن است
آنقدر بارندگی باشد که این دوبرادر به دوچله طعنه بزنند .

👇با توجه به شعری که قدیمی های نازنین می خواندند::
(اهمن وبهمن ،
آرد كن صدمن ،
روغن بیار ده من ،
هیزم بکن خرمن،
عهده همه بامن )

تا اینجا 20روز از اسفند به نام اهمن وبهمن نامگذاری شده اند .

🔵 می ماند 10 روز آخر اسفند ماه که :
♦️5 روز اول( سیاه بهار ) نام گرفته وشعری هم که قدیمی ها میخوانند :

سیاه بهار شب ببار و روز بکار
از این شعر هم مشخص می شود
در این ایام شبها بارندگی فراوان
بوده وروزها کشاورزان مشغول
کشت وزراعت بوده اند ،

♦️5 روز آخر هم (سرماپیرزن) نام گرفته است که در این روزها آسمان گاهی ابری گاهی آفتابی ،گاهی همراه با باد واکثر اوقات از آسمان تگرگ می بارد ؛
که قدیمی های دل پاک، براین باور بودند که گردنبند پیرزن پاره شده ومُهره‌های آن به زمین میريزد.

🤔حیف است بچه های ما اینها را نشنوند و این قصه ها از صفحه روزگار محو شود!
🌱🌳🌿🌱🌳🌿
Forwarded from فرزاد
👂فواید خندیدن چیست ؟ 👇👇👇

👌1- خنده فشار خون را کم می کند.
👌2- خنده باعث طولانی شدن عمر می شود.
👌3- خنده سن افراد را کمتر نشان می دهد.
👌4- خنده تعادل هورمونی ایجاد می کند.
👌5- خنده باعث افزایش هورمون کورتیزول شده، ایمنی بدن را در برابر بیماریها زیاد می کند.
👌6- خنده هورمون سوروتونین را افزایش داده و باعث احساس سرخوشی در انسان می شود.
👌7- خنده تعداد ضربان قلب را تنظیم می کند.
👌8- خنده باعث شفاف شدن پوست صورت می شود.
👌9- خنده قدرت یادگیری را افزایش می دهد.
👌10- خنده از بیماریهای زخم معده و اثنی عشر جلوگیری می کند.
👌11 - خنده در پیشگیری از سکتۀ قلبی و سکتۀ مغزی بسیار مؤثر است.
👌12– خنده چروک صورت را ازبین می برد.
👌13- خنده باعث افزایش اندرفین مغز می شود و باعث احساس سرخوشی و شادی می شود.
👌14 – خنده باعث رفع خستگی می شود.
👌15 – خنده بهترین دارو برای درمان افسردگی است.
👌16- خنده با بازدم انجام می شود و این کار باعث خارج شدن 2 coاز خون می شود و احساس مطلوبی ایجاد می کند.
👌17- خنده نوعی تخلیۀ روانی بوده و تنشها و احساسات سرکوب شده را رها می سازد.

😄❤️😄 پس همیشه بخند 😄❤️😄


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
Forwarded from MM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انجام این کار ۲۰ ثانیه هم وقت شما را نمی گیرد! در واقع همین یک نکته ساده و مهم را اگر رعایت نکنید، ماسک زدن نه تنها فایده ای ندارد، بلکه صد برابر بدتر از ماسک نزدن است و امکان ابتلای شما به کرونا را بیشتر می کند! لطفا تماشا کنید و برای عزیزان تان ارسال کنید!
Forwarded from هوشنگ شاه ابادی
*تا ابد ایران مدیون فرزندان رزمنده ارتشی خود است . . .*

🔵 ما بدون چشمداشت به پست و مقامهای سوری با کمترین حقوق و مزایا و بدون منت گذاشتن بر سر مردم برای دفاع از ایران عزیز جنگیدیم و امروز فراموش شدیم، عده ای دیگر جنگ را در انحصار خود گرفته اند.

◀️ ما پارتی نداشتیم و نداریم تا در صدا و سیما از ما حرفی بزنند و یا فیلمی از حماسه هایمان بسازند و یا حتی در شهرداری و مترو و فرمانداری و حراست سازمانهای مختلف و دستگاه های دولتی منتصب و پستهای مدیریتی رده بالای مملکتی را صاحب شویم ، ما عزیز کرده شهردار تهران هم نیستیم ما خاک پای مردم ایران بوده و هستیم تا ابد .
🔘پیشکش به سربازان شهید لشگر 77 خراسان و 92 اهواز و تیپ 37 زرهی و 55 هوابرد شیراز که در عملیات فتح المبین با سلاح و تجهیزات ، شب عملیات 37 کیلومتر را دویدند تا دشمن را منهدم کرده و دنیا را متحیر ساختند

درود به دلاورمردان لشگر 81 زرهی کرمانشاه و 84 پیاده خرم آباد و لشکر 28 پیاده کردستان و لشکر 64 ارومیه که 8 سال جانانه در کوهستانهای سربفلک کشیده ی کردستان و کرمانشاه و ایلام جانانه جنگیدند و دشمن را زمینگیر کردند . . .

🔘 درود بر اون توپچی گروه 33 و 22 و 44 و 55 توپخانه که از بس آتش تهیه ریختند که با سرخی لوله توپش می توانستی سیگار روشن کنید

🔘 درود بر کهکشانی های ابی پوش ، اون خلبان اف چهارده که در آسمان خارگ با یک شلیک سه فروند میگ دشمن رو سرنگون کرد.

🔘 درود بر شیرمردان دریادل نیروی دریایی که در عرض یک هفته تومار نیروی دریایی عراق رو در هم پیچیدن و تفنگداران دریایی اش که جزایر و سکوهای نفتی کشور رو هشت سال با کمترین امکانات حفاظت کردن و از خلیج فارس تا دریای اریتره نفتکشها و کانتینربر هامون رو اسکورت کردن و تکاورانی که در خرمشهر با تقدیم جانشان خاک به دشمن ندادند و آن حماسه ها را آفریدند

🔘 پیشکش به اون سرباز لشکر 21 که وقتی جسدش را در چنانه فکه تفحص کردند هنوز سرلوله تفنگش بسمت عراق بود‌.

🔘 افتخار به اون استوار لشگر 16 زرهی که با موشک مالیوتکا 160 تانک و نفربر عراقی را منهدم کرد.

🔘درود به سربازان گردان 429 مهندس لشگر 92 و مهندسی لشکر 81 که در فاصله چهل متری دشمن با لودر خاکریز میزدند که با موشک هواپیمای میگ عراقی تکه تکه شدند .

🔘 درود به روان پاک بچه های سوخته در تانک های عملیات هویزه پیشکش به روان پاک خدمه های تانک لشگر 16 که در نبرد تانک های هویزه و بستان کولاک کردن و توی شعله های آتش داخل تانک ها سوختند و هیچ کسی صدای ناله هایشان را نشنید .

🔘 افتخار ابدی به تیپ 55 هوابرد که از بس شهید داد سه بار بطور کامل نوسازی شد ، میدونی نوسازی شدن یعنی چه؟ یعنی هیچکس زنده نموند‌ و دوباره یگان از نو شکل گرفت

🔘 و درود به تمام دلیر مردان لشکر 21 و 23 و تیپهای 65 و 35 و 25 تکاور که شجاعتشان هنوز دهان به دهان بازگو می شود. . .


حالا کدامتان اسم یک نفر از اینها را می دانید؟

چه کسی باید این حماسه ها را در تاریخ کشورمان ثبت کند؟ لطفا بخاطر عزت و احترام به شهدا . . . جانبازان . . . و ایثارگران وپیشکسوتان دلیر بازنشسته وهمه ارتشیان دلاور سرزمینمان به اشتراک گذاشته شود.
[1/25،‏ 8:44] ‏ +98 921 199 1759 ‏: حکایت مولانا و میهمانش شمس تبریزی و سرودن شعر دنیا همه هیچ

می‌گویند روزی مولانا، شمس تبریزی را به خانه‌اش دعوت کرد.

شمس به خانه‌ی جلال‌الدین رومی رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید: آیا برای من شراب فراهم نموده‌ای؟

مولانا حیرت‌زده پرسید: مگر تو شرابخوار هستی؟!

شمس پاسخ داد: بلی!

مولانا: ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!

ـ حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن.

ـ در این موقع شب، شراب از کجا گیر بیاورم؟!

ـ به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند.

– با این کار آبرو و حیثیتم بین خدام از بین خواهد رفت.

– پس خودت برو و شراب خریداری کن.

- در این شهر همه مرا می‌شناسند، چگونه به محله‌ی نصاری‌نشین بروم و شراب بخرم؟!

ـ اگر به من ارادت داری باید وسیله‌ی راحتی مرا هم فراهم کنی چون من شب‌ها بدون شراب نه می‌توانم غذا بخورم، نه صحبت کنم و نه بخوابم.

مولوی به دلیل ارادتی که به شمس دارد خرقه‌ای به دوش می‌اندازد، شیشه‌ای بزرگ زیر آن پنهان می‌کند و به سمت محله‌ی نصاری‌نشین راه می‌افتد.

تا قبل از ورود او به محله‌ی مذکور کسی نسبت به مولوی کنجکاوی نمی‌کرد اما همین که وارد آنجا شد مردم حیرت کردند و به تعقیب وی پرداختند.

آنها دیدند که مولوی داخل میکده‌ای شد و شیشه‌ای شراب خریداری کرد و پس از پنهان نمودن آن، از میکده خارج شد.

هنوز از محله‌ی مسیحیان خارج نشده بود که گروهی از مسلمانانِ ساکنِ آنجا، در قفایش به راه افتادند و لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده شد تا این که مولوی به جلوی مسجدی که خود امام جماعت آن بود و مردم همه‌روزه در آن به او اقتدا می‌کردند رسید.

در این حال یکی از رقیبان مولوی که در جمعیت حضور داشت فریاد زد: ای مردم! شیخ جلاالدین که هر روز هنگام نماز به او اقتدا می‌کنید به محله‌ی نصاری‌نشین رفته و شراب خریداری نموده است.

آن مرد این را گفت و خرقه را از دوش مولوی کشید. چشم مردم به شیشه افتاد!

مرد ادامه داد: این منافق که ادعای زُهد می‌کند و به او اقتدا می‌کنید، اکنون شراب خریداری نموده و با خود به خانه می‌برد!

سپس بر صورت جلاالدین رومی آب دهان انداخت و طوری بر سرش کوفت که دستار از سرش باز شد و بر گردنش افتاد.

زمانی که مردم این صحنه را دیدند و به‌ویژه زمانی که مولوی را در حال انفعال و سکوت مشاهده نمودند یقین پیدا کردند که مولوی یک عمر آنها را با لباس زهد و تقوای دروغین فریب داده و درنتیجه خود را آماده کردند که به او حمله کنند و چه بسا به قتلش رسانند.

در این هنگام شمس از راه رسید و فریاد زد: ای مردم بی‌حیا! شرم نمی‌کنید که به مردی متدین و فقیه تهمت شرابخواری میزنید؟ این شیشه که می‌بینید حاوی سرکه است زیرا که هر روز با غذای خود تناول می‌کند.

رقیب مولوی فریاد زد: این سرکه نیست بلکه شراب است.

شمس در شیشه را باز کرد و در کف دست همه‌ی مردم ازجمله آن رقیب، قدری از محتویات شیشه ریخت و بر همگان ثابت شد که درون شیشه چیزی جز سرکه نیست.

رقیب مولوی بر سر خود کوبید و خود را به پای مولوی انداخت، دیگران هم دست‌های او را بوسیدند و متفرق شدند.

آن‌گاه مولوی از شمس پرسید: برای چه امشب مرا دچار این فاجعه نمودی و مرا مجبور کردی تا به آبرو و حیثیتم چوب حراج بزنم؟

شمس گفت: برای این که بدانی آنچه که به آن می‌نازی جز یک سراب نیست. تو فکر می‌کردی که احترامِ یک مشت عوام برای تو سرمایه‌ای‌ست ابدی، در حالی که خود دیدی، با تصور یک شیشه شراب همه‌ی آن از بین رفت و آب دهان به صورتت انداختند و بر فرقت کوبیدند و چه بسا تو را به قتل می‌رساندند.

این سرمایه‌ی تو همین بود که امشب دیدی و در یک لحظه بر باد رفت. پس به چیزی متکی باش که با مرور زمان و تغییر اوضاع از بین نرود.

دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ

دانی که پس از مرگ چه ماند باقی
عشق است و محبت است و باقی همه هیچ



ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ "ﻣﻦ"...ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ "ﺭﺍﻭﻱ" ﻣﻨﻢ
ﺭﺍﺳﺖ ﺧﻮﺍﻫﯽ، ﻫﻢ ﻧﯽ ﻭ ﻫﻢ ﻧﯽ ﺯﻧﻢ

ﻧﺸﻨﻮ اﺯ ﻧﻰ، "ﻧﻰ "ﺣﺼﯿﺮﻯ" ﺑﻴﺶ ﻧﻴﺴﺖ
ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ "ﺩﻝ"..."ﺩﻝ" ﺣﺮﻳﻢ ﺩﻟﺒﺮﻳﺴﺖ

ﻧﻰ ﭼﻮ ﺳﻮﺯﺩ ﺧﺎﻙ ﻭ ﺧﺎﻛﺴﺘﺮ ﺷﻮﺩ
"ﺩﻝ" ﭼﻮﺳﻮﺯﺩ، ﻻﯾﻖ "ﺩﻟﺒﺮ" ﺷﻮﺩ

مولانا
[1/25،‏ 8:48] ‏ +98 921 199 1759 ‏: شیخی به چُرت بود که زنش وارد شد و به تعجیل بگفتا: شیخا چه نشستی که آش شله قلمکار دهند اندر هیئت!

پس شیخ به عبا شد و با دیگ سمت دروازه پیش گرفت..

چون رسید کوی هیئت را، خیل خلق بدید در آشوب و هیاهو! در اندیشه شد که نوبتش نیاید و شکم در حسرت بماند!
ره زِ میان صف گشوده، بالای دیگ برسید. دیگ آش نیمه یافت. پس آشپز را بگفت: دست نگاهدار که نذری را اشکالی هست شرعی!

آشپز بگفت: از چه روی ای شیخ؟
خلق نیز به گوش شدند.
کسی که آرزو نکند مشکلاتش آسان شوند،
بلکه تلاش کند که توانش افزونی یابد.

کسی كه حتی دراوج اندوه،
تبسم را فراموش نکند
و کلامش تسکینی باشد
برای
دوزخیان روی زمین

فرزند عزیزم
اگر با کسی دوست شدی که اهل خواندن بود،
کنارش باش.

لازم نیست دوستِ تو شاگرد اول کلاس باشد.
کافیست فقط کتاب‌خوان باشد.

چون کسی که کتاب‌خوان است
یک روز درس‌خوان هم می‌شود،
اما خیلی از درس‌خوان‌ها هرگز کتاب‌خوان نخواهند شد.

با کسی دوست شو که بوی کتاب بدهد.

کسی که عطر و ادکلنش
بویِ خوش کتاب باشد.
شیخ بگفت: قصاب بدیدم به بازار که گوسپندِ تازه ذبح بکرده، سر به کناری نهاده بود. چون زِ سر بگذشتم، حیوان به ناله و اشک شد که قصاب آب نداده هلاکم نمود... هم از این روی حرام باشد آن گوشت و این شله!

مردم را ولوله افتاد و آشپز را پرسش که حال که کار زِ کار بگذشته چه باید کرد شیخا؟

شیخ بخاراند ریش را و بگفتا: خُمس آش به شیخ دهید حلال شود!
پس خلق بگفتند آشپز را که خُمس دهی حلال شود، به زِ آنست که کُلِ آن حرام شود!

پس آشپز دیگ زِ شیخ بستاند و آش اَندر بِکرد!
خلق شادمان شده شیخ را درود گفته صلوات بفرستادند.

خشتمال که حکایت بدید و بشنید، شیخ را جلو گرفته بگفتا:
این چه داستان بود که کردی؟ چه کَس دیده که گوسپندِ سر بریده سخن گوید ای فریبکار؟

شیخ بگفت: مهم آش است که به این دیگ شد!

اَلباقی نه گناه من است، که خلق را اگر میل به خریت باشد همه کس را حلال باشد به سواری...

عبید_زاکانی
[1/25،‏ 12:22] ‏ +98 921 199 1759 ‏: فرزندم!
با کسی دوست شو که
کتاب بخواند.
دوستی که در سوگ
گُل‌ممدِ کلیدر گریسته باشد
و
در خیالش با مارال به خواب رفته باشد.

کسی که
همسایه‌هایِ احمد محمود را بخواهد که بخواند.

دوستی که
جای خالی سلوچ
کافه پیانو
عزاداران بَیَل را بخواند.

کسی که
سولمازِ
آتش بدون دود را تا خانه بخت همراهی کرده
و
شوهر آهو خانم
بوف کور صادق هدایت
شازده احتجابِ گلشیری را بخواند
و
سمفونی مردگانِ
معروفی را با دل و جان گوش کند.

کسی که
تنگسیرِ
صادق چوبک
و
چشم‌هایش بزرگ علوی
و
در درازنای شبِ میرصادقی
و
سووشون سیمین دانشور را نظاره کند.

مدیر مدرسه‌اش جلال آل احمد باشد
و داستان یک شهر را از زبان احمد محمود شنیده
و
در کافه نادری رضا قیصریه
به
ملکوت بهرام صادقی برسد

فرزندم؛
با کسی دوست شو که کارتِ کتابخانه‌اش از کارت عابر بانکِ والدینش برایش ارزشمندتر باشد.

تشخيص‌اش سخت نيست،
حتماً در کیفش
به‌جای
فندک و انبوه لوازم آرایش،
کتابی برای خواندن
و
به‌جای
صحبت از آخرین مدل پورشه و تیپ فلان خواننده و هنرپیشه از گلچین‌هایی که وارد بازار نشر شده‌اند،
حرف می‌زند.

کسی که
ترجمه‌های محمد قاضی
نجف دریابندری
آثار آلبر کامو و کتاب چنین گفت زرتشت و.....

کسی که
وقتش به‌جای کافی‌شاپ‌ها و متر کردن خیابان‌ها،
در کتابخانه‌ها و کتاب‌فروشی‌ها بگذرد‌.

کسی که یک غزل حافظ زنده‌اش کند
و
برای تماشایِ سرو سیمین سعدی سرش را بر باد بدهد
و با
دوبیتی‌های خیام دلش روشن شود.

کسی که سوار بر شبدیزِ خسرو همراه با لیلی و مجنون به جشن شیرین و فرهادِ نظامی برود.

با کسی دوست شو
که بر داغ سهراب جوان‌مرگ گریسته
و رستم شاهنامه را بر جومونگ تلویزیون ترجیح دهد
و برای فرزند همسایه‌شان
دعایِ فردوسی بزرگ را بخواند:

سیه نرگسانت پر از شرم باد
رخانت همیشه پر آزرم باد

کسی که
در جستجوی خورشید شمس
همراه با مولانا
از بلخ تا قونیه سفر کرده و در خلوتِ کیمیا خاتون سماع کرده باشد.

فرزندم
باجوانی دوست شو که
فریاد
آی آدم‌های
نیما را شنیده
و
آیدا را در آیینه شاملو دیده باشد.

کسی که
آرش کمانگیرِ
سیاوش کسرایی را به رویِ خار و خاراسنگ خوانده
و در یک شب مهتابی
با
مشیری
باز از آن کوچه گذشته و اشکی در گذرگاه تاریخ ریخته باشد.

کسی که سوار بر اسب
سپید وحشی
منوچهر آتشی از
کوچه‌باغ‌های نیشابور
شفیعی کدکنی گذشته
تا به
سرای بی کسیِ
بتهاج برسد...

با کسی دوست شو که
در
سرمای زمستانِ
اخوان
با
قاصدک
نرم و آهسته به سراغ سهراب سپهری رفته باشد
تا با فروغ تولدی دیگر پیدا کند
و
تا شقایق هست زندگی کند...

کسی که با
یاد ایام
یادی از نوایِ شجریان کند و
ماهور شجریان
با دلش بیداد کرده باشد.

کسی که
الهه نازِبنان
و
گلنار و زهره
داریوش رفیعی را دوست داشته
و آواز قمر
مرغ جانش
را به پرواز در آورد.

کسی که
تار
شهناز و لطفی،
زخمه بر دلش بزند،
بانگ نی
کسایی و موسوی آتش به جانش افکند
و با سه‌تار ذوالفنون
و
ساز یاحقی شهنوازی کند.

با کسی دوست شو
که شخص را مانند بت پرستش نکند
پرستش از آن خداست آن هم آگاهانه نه کورکورانه

با کسی دوست شو که در موبایلش به‌جای صد نوع گیم،
صد کتاب صوتی باشد
و اگر جایی به انتظار نشست، انتظارش را با
صد سال تنهایی
مارکز پُر کند
و با
بیگانه آلبر کامو، بیگانه نباشد...

کسی که در اوج جنگ با آناکارنینا در اندیشه صلح با تولستوی باشد.

کسی که داستایوفسکی و برادران کارامازوف را به‌خاطر جنایت یک ابله،
مکافات نکند و هستی و نیستی‌اش را تقدیم سارتر کند.

فرزند عزیزم؛
با کسی باش که پرورش عضلات مغزش را مهم‌تر از عضلات بدنش با تزریق آمپول بداند.

کسی که برای به دست آوردن محبوبش مبارزه می‌کند،
اما هیچ‌ عشقی را گدایی نمی‌کند!

فردی که شرم را در نگاه خود جستجو می‌کند.

باکسی که بداند راه موفقیت،
با شکست سنگ‌فرش شده
و با هر شکست،
محکم‌تر از قبل کنارت می‌ماند.
😇در_درون_خود_چه_دارید؟
🌾🌾🌾

🌿سالها پیش کشور آلمان به دو بخش تقسیم شده بود، آلمان شرقی و آلمان غربی و دیواری شهر برلین را به دو قسمت برلین شرقی و برلین غربی تقسیم کرده بود.

🌿یک روز، افرادی از برلین شرقی کامیونی پر از زباله و خوراکی‌های گندیده متعفن را به سمت غربی دیوار یعنی برلین غربی ریختند.

🌿مردم برلین غربی به سادگی می توانستند تلافی و انتقام جویی کنند، ولی این کار را انجام ندادند! ولی به جای آن کامیونی پر از کنسروهای خوراکی،بسته های نان و شیر و دیگر مایحتاج خوراکی تازه را در سمت شرقی دیوار یعنی برلین شرقی با نظم آنجا گذاشتند.

و بر روی بسته ها تابلویی نهادند که بر آن نوشته شده بود:

🌿هرکس از آنچه دارد به دیگران می دهد

🌿چه حقیقت زیبایی، ما تنها از آن‌چه پر هستیم به دیگران می دهیم!

🌿چه چیزی در درون شماست؟
🌿محبت یا نفرت؟
🌿صلح یا جنگ؟
🌿حیات یا مرگ؟
🌿برکت یا لعنت؟
🌿ظرفیت ساختن یا ظرفیت تخریب؟

🌿ما چه چیز به دیگران هدیه میدهید...؟ آیا باز هم پیام مُرده باد سر خواهید داد؟ یا از ظرف وجودتان پیام صلح و دوستی و عشق و محبت و برکت و نعمت و زنده باد به دیگران خواهید بخشید؟
روانشناسی وآموزشی NLP
زندگی خیلی ساده است.🌸

🔻در چهار عبارت خلاصه میشود
که اسرار حیات آدمیست!

آدمی باید بتواند سهم خطای خود را ببیند
تا بتواند بگوید : "متاسفم"

آدمی باید شجاعت داشته باشد
تا بتواند بگوید : "من را ببخش"

آدمی باید عشق داشته باشد
تا بتواند بگوید : "دوستت دارم"

آدمی باید شاکر داشته و نعمتهایش باشد
تا بتواند بگوید : "متشکرم"

🔺و در نهایت آدمی باید به درک
راز نهفته در این چهار عبارت برسد
تا بتواند مسئولیت زندگی خویش را
به تمامی بپذیرد ...
این منم الان حسابی باهاش همزاد پنداری می‌کنم....!!! 🙋‍♂👌🥰
علی حاتمی:
*از ما انتقاد می شود که*
*شماها دارید از «رهبری آیت الله خامنه ای» بت می سازید!!!*
*پاسخ ما اینست که:
*فرض می کنیم حق با شماست، و ما دروغگو، مبالغه گر و بت ساز هستیم!!!!!*

*سؤال اینست*

آیا *آیت الله فاطمی نیا دروغگو است:* ( هر کس با این سید دشمنی کند عاقبت بخیر نمی شود)

*آیت الله شوشتری دروغگوست:*( من سرباز کوچک رهبری هستم ایشان از مرسلین است)

*آیت الله مصباح فرمود:* ملائکه برای ایشان و ‌به احترامشان دست به سینه می گذارند۰

*آیت الله سبحانی از مراجع تقلید اخیرا فرمود:* اگر ایشان اجازه بدهند سپاهی از جن که مقلد بنده هستند را به محضرشان بفرستم و‌لی رهبرانقلاب نپذیرفتند۰

*آیت الله بهجت آن عارف بی بدیل:* (بنده ضمانت می کنم که شما توسط خواص اولیا مساعدت شوید).

مگر *علامه حسن زاده آملی این عارف بی بدیل* دو زانو در مقابل رهبر انقلاب ننشست و‌ایشان را *«مولای من»* خطاب کرد۰
👈 *آیا اینها برای کاسبی دنیا و هوای نفس اینکار را کرده و این مطالب را گفته اند؟!!*

👈 *آیت الله بهاالدینی در دیداری که با امام خامنه ای در منزل خود داشت، وقتی از او پرسیدند،👈آقای خامنه ای خدمت شما آمد،فرمودند👈بله خورشید (رهبر انقلاب) یک لحظه اینجا آمد و تابید و رفت۰*
واینکه ایشان رهبر انقلاب را قسم می دهند که بگذارند تا دستشان را ببوسند و *حضرت آقا ممانعت می کنند،* ایشان می فرمایند، می ترسم فردای قیامت، *مادرت زهرا گله کند،* 👈 *که فرزندم (رهبری) پیش شما آمد،او را تکریم نکردی۰*
👈 *آیا حضرت آیة الله بهاالدینی این پیر عارف نورانی که جز خدا نمی دید و نمی گفت، در سن ۹۰ سالگی چرا باید دروغ بگوید۰👈چرا باید غلو کند.*
👈مگر انقلاب یا جمهوری اسلامی می توانست برای او چکاری انجام دهد که او‌ بخاطرش تملق رهبری را بکند.
این مجسمه ی تقوا که در ورع و وارستگی بی نظیر بود و *یار غار امام ره بود* مگر جز آن گلیم کهنه و‌آن نان و‌ چای و پنیر،چیز دیگری از این دنیا می خواست که *مجیز رهبری را بگوید.*
*پوتین مسیحی رئیس جمهور روسیه* که سران دنیا را به هیچ حساب نمی کند، مگر در مورد امام خامنه ای نگفت: *من چهرهٔ مسیح را که در انجیل خوانده ام در چهره ی رهبر عالی ایران می بینم.*
*از خدا بترسید و کفران نعمت مکنید۰*
*از امام زمان علیه السلام حیا کنید و نائب او را نادیده مگیرید و همه حرفی نزنید۰*

👈 *شکر نعمت وجود رهبری آنست که از خدا بخاطر چنین رهبری الهی تشکر کنیم و بخواهیم که ایشان را تا ظهور حضرت ولی عصر عج و حتی پس از ظهور برای ما حفظ کند.👈مبادا مثل قوم بنی اسرائیل شویم که کفران نعمت کردند و بدون رهبر مانده و پایمال مستکبران زمان خود شدند، 👈ماهم خدای ناکرده، دچار خطای آنها بشویم که این بدترین خسارت است.*

👈 *آیا آنچه اینها گفتند چیزی جز حقیقت و از روی بصیرت و‌ چشم باطن بین است.*

👈 *آنها نور خدا و ولایت را در باطن رهبر انقلاب دیده اند و می بینند و به تکریم او، این ذریهٔ حضرت رسول ص، فاطمهٔ زهراء س و سید الشهداء ع پرداخته و تعظیم او می کنند.*
🌺 *امام خامنه ای، نائب برحق حضرت حجت سلام الله علیه در عصر غیبت کبری است، احترام و تبعیت از ایشان، احترام و تبعیت از حضرت ولیعصر عج و خدای تبارک و تعالی است.*🌺
تعجیل در فرج امام زمان عج صلوات
🌎اردشیر زاهدی و نظرات ایشان در مورد مدیران ارشد انقلاب اسلامی و دشمنان انقلاب

🔴 اردشیر زاهدی وزیر خارجه دوران پهلوی و آخرین سفیر رژیم شاهنشاهی در آمریکا، در سن۹۳ سالگی پس از یک دوره بیماری در سوئیس درگذشت.

👈زاهدی از افراد بسیار نزدیک به محمدرضا شاه پهلوی و داماد سابق او بود.


🌎 زاهدی: من به سردار سلیمانی افتخار کرده و خواهم کرد؛ او خون خود را برای مملکتش داد

🔻 بخشی از گفتگوی اردشیر زاهدی، وزیر خارجه پهلوی با بی‌بی‌سی‌فارسی:

👈 ایران، آمریکا و همپیمانانش را به زانو درآورده است

👈 من به سردار سلیمانی افتخار کرده و خواهم کرد؛ او خون خود را برای مملکتش داد

👈 تروریست کسانی هستند که برخلاف قوانین ترور می‌کنند و بعد می‌گویند افتخار می‌کنیم که ترور کردیم.

🌎 اردشیر زاهدی: "اگر عیب نداشتیم که انقلاب نمی‌شد!"

🌎 اردشیر زاهدی در گفتگوی اختصاصی با جام‌جم: رفتار آمریکا با ایران خلاف شرف و انسانیت است

👈من به ایران امروز افتخار می‌کنم
👈 آمریکا غلط می‌کند که بخواهد حکومت ایران را تغییر دهد
👈قدرت موشکی حق ایران است
‌   ‌ سعی کنید نماز شبتون ترک نشه

💛فقط ۱۱ دقیقه وقت می بره💛


🌀🌀 نماز شبو تو دو زمان می تونی بخونی: 👇

1⃣ بعد از نیمه شب

2⃣ از صبح تا شب، به نیت قضا

بهترین زمان برای خوندن نمازشب، یک ساعت قبل از اذان صبحه.
ولی اگر در بهترین زمان نتونستی بخونی، توی زمان های دیگه بخون،
🚫🚫ولی ترکش نکن.🚫🚫


💚💛 چه جوری نماز شب بخونیم؟

🌗 ۴ تا دو رکعت ( مثل نماز صبح ) به نیت نماز شب.

🌗 ۲ رکعت به نیت نماز شفع

🌗 یک رکعت به نیت نماز وتر

جمعا میشه ۱۱ رکعت.

نماز شبو طولانی نخون
بخصوص اگر نیمه شب می خوای بخونی.
اینجوری خسته میشی، اونوقت شیطون دیگه نمیذاره بخونی.

توی نماز شب، حمد بخون و سوره کوتاه.

قنوت نمی خواد بگیری در قنوت نماز وتر هم لازم نیست به چهل تا مومن دعا کنی. لازم نیست سیصد تا استغفار بگی،
بلکه سه بار تسبیح (سبحان الله) گفتن کافیه.

فضیلت نمازهای شفع و وتر بیشتر از هشت رکعتیه که به نیت نماز شب خوانده میشه.
می تونید فقط به نماز شفع و وتر اکتفا کنید و هشت رکعت نماز شبو نخونید.
یعنی فقط ۳ رکعت

اگر وقت برای نماز شب، کم باشه می تونید فقط نماز وتر بخونید. یعنی فقط ۱ رکعت

لازم نیست یازده رکعتو یه بار بخونی تا خسته بشی، بینشون فاصله بده. همانطور که پیامبر با فاصله نماز شب می خواند.

مثلا دو رکعت ساعت 2 شب بخون، دو رکعت ساعت 3 دو رکعت ساعت 4، .... و به همین ترتیب. با فاصله خواندن فضیلتش بیشتره.

اگر نتونستی بعد از نیمه شب بخونی، از صبح تا شب، وقت داری قضاشو بخونی.

امام صادق (ع)از قول رسول خدا نقل می کند:

🍃 خداوند به بنده ای که نماز شب را در روز قضا می کند، مباهت می کند و می فرماید: " ای فرشتگان من! این بنده ی من، چیزی را که بر او واجب نکرده ام، قضا می کند. گواه باشید که من او را آمرزیدم. 🍃

نماز نافله رو بدون مهر، بدون رکوع و سجود، بدون قنوت، و حتی در حال راه رفتن میشه خوند.

اگر وقت نداشتی، قضای نماز شبت رو توی خیابون بخون، توی کلاس، توی محل کارت بخون.!!
کافیه نیت کنی، حمدو بخونی، بعد با اشاره رکوع و سجودو بجا بیاری.

💚ببین، دیگه بهونه نیار.
خدا اینقدر این نمازو آسون کرده که من و تو بهونه ای برای نخوندنش نداشته باشیم. 💚

🔗🔗 میگیم ما اینجوری به دلمون نمی چسبه...

📛 اینا وسوسه های شیطونه!!!
خدا قبول داره، اونوقت شیطون نمیذاره...
هر جور تونستی نماز شبتو بخون، خدا زود راضی میشه.

فعلا نماز شبتونو به همین آسونی شروع کنید، بعد کم کم عشقتون به این عبادت اینقدر زیاد میشه که مثل بسیاری از بزرگان، از این نماز، دل نمی کنید.
،
💛💚تو نماز شبتون،برای فرج امام زمان عج و همه بندگان خدا دعا کنید💚💛
📌رژیم #پهلوی درآینه‌ی اعداد،ارقام و واقعیت‌ها

🔰 علت‌اینکه بعضی‌ها گمان‌می‌کنند در دوران پهلوی ارزانی بوده،اینست که: قدیمی‌ها نرخهای زمان شاه را برای جوانان نقل می‌کنند ولی از درآمدهای آن زمان صحبتی نمی‌کنند.

🔷 تا جوانان با مقایسه‌ی این زمان با زمان شاه با یک محاسبه‌ی ساده، متوجه شوند که چه زمانی قدرت خرید مردم بالاتر بوده ‌است.

✔️ حالا جهت‌اطلاع جوانان به چند نمونه اشاره می‌کنم:

🔰 خرید خودرو:

🔷 سال ۱۳۴۹ که پیکان ۱۸ هزارتومان بود

🔷 حقوق یک کارمند رسمی در ماه ۲۰۰ تک تومانی یعنی دو هزار ریال بود.

🔷 اگر می‌خواست پیکان بخرد باید حقوق ۹۰ ماه یعنی ۷/۵ سالش را پرداخت میکرد.

🔷 و یا یک مدیر دبیرستان که حقوقش ۵۰۰ تک تومانی و خیلی هم بالا و عالی بود باید حقوق ۳۶ ماهش را بابت خرید پیکانی که نه کولر داشت، نه هیدرولیک بود و نه ترمزش ضد قفل بود، پرداخت می‌کرد.

🔷 اهالی یک روستا با ۳۰ خانوار، با مشارکت هم توانسته بودند یک نیسان دست دوم! به قیمت ۱۵ هزار تومان آن هم قسطی بخرند،تا بتوانند با هم به شهر نزدیک خود بروند و شیر و لبنیات بفروشند و مایحتاج خود را خرید کنند.!!!

🔷 ولی امروز عمده روستائیان خود صاحب یک نیسان یا ماشین دیگر هستند.!!!!

🔷 در آن زمان سالانه، کلاً ۳ هزار پیکان در کشور تولید می‌شد که آنهم به سختی فروخته می‌شد چون مردم توان خرید نداشتند...

🔷 اما الان سالانه حدود ۱ میلیون (حدود ۳۵۰ برابر زمان شاه) انواع خودرو تولید می‌شود و برای خرید آنها به علت کمبود تولید و قدرت بالای خرید مردم، صف و نوبت است!!


🔰 قیمت دلار:

🔷 سال ۱۳۵۰، هر دلار آمریکا به قیمت آزاد ۱۰۵ ریال فروخته می‌شد.

🔷 کارمندی که حقوق ماهیانه‌اش ۲۰۰ تک تومانی بود می‌توانست با حقوق ماهانه‌اش تقریباً ۲۰ دلار بخرد.

🔷 الآن یک کارگری که حداقل دستمزد را می‌گیرد می تواند با دستمزد یک ماهش ۱۲۰ دلار ۲۵هزارتومانی بخرد.

🔷 ضمن اینکه قیمت دلار، تنها شاخص اقتصادی نیست و در کنار آن شاخص توسعه انسانی، کاهش فقر ، ارتقاء بهداشت و سلامت عمومی و... هم هست که همگی رشدچشمگیری داشته اند.

🔷 مثلاً در سالِ ۱۳۵۰ دستمزد روزانه‌ی یک کارگر در شهری مثل فردوس در خراسان جنوبی ۲۵ تا ۳۰ ریال بود.

🔷 یعنی یک کارگر اگر سه روز و نیم کار می‌کرد می‌توانست ۱ دلار بخرد.

🔷 در حالی که امروز همان کارگر در شهر فردوس دستمزدش ۲۰۰ هزارتومان است و با سه روز و نیم کار می تواند ۲۸ دلار، ۲۵هزار تومانی بخرد!


🔰 اقلام مصرفی:

🔷 زمان شاه یک حلب ۴/۵ کیلویی روغن نباتی ۲۹ تک تومانی قیمت داشت

🔷 و کارگری که مزد روزانه اش درسال ۵۴ ، ۵۰ ریال بود تقریباً مزد ۶ روزش را می‌بایست بابت ۱ حلب روغن ۴/۵ کیلویی پرداخت می‌کرد.

🔷 در حالی که امروز یک کارگر ساده با ۶ روز کارش می تواند بیش از ۱۰ حلب روغن ۴/۵ کیلویی ۱۲۰ هزار تومانی بخرد.

🔷 سال ۵۴ مرغ منجمد کیلویی ۱۰۵ ریال فروخته می‌شد و مزد کارگر در شهر فردوس ۶۰ تا ۷۰ ریال بود.

🔷 یعنی اگر یک کارگر تمام مزد روزش را می‌پرداخت نهایتاً ۶۷۰ گرم مرغ خریداری
می کرد.

🔷 در حالی که امروز با دستمزد روزانه ۲۰۰ هزارتومانی‌اش و با گرانی شدید مرغ قریب ۵ کیلوگرم مرغ می‌تواند بخرد.

🔷 سال ۵۴ قیمت یک موتور سیکلت یاماها ۱۰۰ خارجی ۵۶۰۰ تومان بود.

🔷 کارمندی که حقوقش عالی بود یعنی ماهانه ۵۰۰ تومان می‌گرفت اگر می‌خواست موتور بخرد می‌بایست تقریبا حقوق یکسالش را پرداخت می‌کرد.

🔷 و اگر یک کارگر با مزد روزانه ۶ تومانی‌اش می‌خواست موتور بخرد می‌بایست مزد ۹۳۴ روز کار یعنی ۲/۵ سالش را پرداخت می‌کرد.

🔷 در حالی که امروز می تواند با ۵ ماه کار یعنی مزد ۱۵۰ روز کار یک موتورسیکلت ۱۲۵ بخرد.

🔷 در زمان شاه نان سنگک ۵ ریال بود.

🔷 کارگری که در روز ۶ تک تومانی مزد میگرفت
میتوانست ۱۲ عدد نان سنگک بخرد. همین بود که مردم حاشیه شهرها و حلبی آبادها نان خوردن نیز نداشتند.!!!!

🔷 ولی امروز کارگر با مزد یک روزش می تواند بیش از ۶۰ عدد نان سنگک ۳هزارتومانی بخرد.


🔰 خدمات عمومی:

🔷 در طول ۵۷ سال حکومت پهلوی‌ها، کل شهر فردوس ۳۲۰ شماره تلفن هندلیِ غیر خودکار داشت.

🔷 و بجز دو بخش سرایان و بُشرویه که هرکدام ۳ یا ۴ خط تلفن هندلی داشتند، در کل روستاهای استان خراسانِ بزرگ فقط ۳۱ روستا دارای یک خط تلفن برای تماس عموم مردم بودند

🔷 در حالیکه از ابتدای انقلاب تا سال ۶۴ یعنی در عرض ۶ سال، همین فردوس دارای ۲ هزار شماره تلفن خودکار گردید. و در سال ۷۴ بالغ بر ۹۵% روستاهای فردوس دارای تلفن خودکار خانگی شدند.

🔷 کل شهر مشهد در ۵۷ سال حکومت پهلوی‌های ، ۴۱۰۰۰ شماره تلفن داشت. که درسال ۷۴ یعنی در عرض ۱۶ سال ۱۹۴/۰۰۰ شماره‌ی جدید به مردم واگذار شد.

🔷 امروز کار به جایی رسیده است که هر کس به خط تلفن نیاز داشته باشد با مراجعه به مخابرات آن را برای هرجای شهر که بخواهد، دریافت می‌کند.
🔷 در زمان شاه از برق سراسری و آب لوله کشی و راه آسفالته در روستاها خبری نبود و این یعنی انواع گرفتاری‌ها و عقب‌ماندگی‌ها و نیز شیوع انواع بیماری ها بین مردم و...

🔷 اگر وضع مالی‌ات خوب بود، تازه می توانستی به پزشک هندی، پاکستانی و بنگلادشی مراجعه کنی!!!

🔰 صدا و سیما:

🔷 در زمان شاهِ انگلیسی کل ایران فقط یک شبکه‌ و در سالهای آخر حکومتش دو شبکه تلویزیونی داشت که آنهم ساعت ۴ بعد از ظهر شروع و ۱۱/۵ شب تمام می‌شد.

🔷 در حالی که بعد از انقلاب و تا امروز تعداد شبکه‌های تلویزیونی چنان زیاد و شبانه روزی شده که بسیاری از مردم برخی از شبکه را
نمی شناسند!

🔰 وضعیت دانشگاه و دانشجو:

🔷 در زمان شاه دانشگاه فقط در مراکز معدودی از استانها دائر بود و در هیچ شهر کوچک و بزرگ دیگری دانشگاه وجود نداشت. تعداد دانشجویان سراسر کشور به ۵۰/۰۰۰ نفر نمی‌رسید.

🔷 در حالی که امروز بیش از ۵۰ دانشگاه دولتی در سراسر کشور و دانشگاه آزاد اسلامی با حدود ۱۴۰ واحد دانشگاهی در داخل و بیش از ۱۰ واحد دانشگاهی بین المللی در سایر کشور ها مشغول فعالیت هستند.

🔷 قریب ۴/۰۰۰/۰۰۰ دانشجوی دختر و پسر در مقاطع کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد، دکترا و فوق دکترا در این دانشگاه‌ها اشتغال به تحصیل دارند. یعنی قریب ۸۰ برابر زمان پهلوی


🔷 در زمان شاهِ پهلوی جوّ مدارس و دانشگاه‌ها‌ بگونه‌ای بود که‌ بی‌حجابی را تشویق و حجاب را تحقیر و مذمّت می کردند.

🔷 لذا دختران اکثراً و به اجبارِ محیط، بی‌حجاب‌ به‌ مدارس‌ و دانشگاه‌ها می‌رفتند و بسیاری از دختران ایرانی که استطاعت مخارج تحصیل را نیز داشتند، بخاطر همین اجبار، از تحصیل محروم بودند...

منبع: آرشیو روزنامه‌های دوره پهلوی از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷

🇮🇷 برگرفته از سایت جامعه اسلامی حامیان کشاورزی ایران
صفت های اصلی گیاهان

گیاهان مفرح:

گیاهانی که باعث شادی بخشی می شوند و این به دلیل تعدل در درجه رطوبت و گرما است

مانند: بیدمشک یاس گل گلاب

گیاهان مدر:

گیاهانی که با حرارت و نفوذپذیری خود مواد زاید را به صورت عرق یا ادرار از بدن خارج می نمایند

گیاهان منزج:

گیاهانی که اخلاط غیظ را رقیق می نمایندیا بالعکس از این گیاهان برای حذف عفونت ها از بدن استفاده می کنیم وظیفه آنها آماده کردن یک خلط مضر برای خارج شدن از بدن است

مانند: شنبلیله خرفه خشخاش

گیاهان ملین:

گیاهانی که با حرارت ملایم و رطوبت مواد موجود در معده را تخلیه می کنند

مانند: آلو شیرخشت و ترنجبین

گیاهان مفتح:


گیاهان دارویی مفتح به گیاهانی اطلاق می شود که خاصیت باز کنندگی مجرا و خروج ماده دفعی را به طور بایسته دارند . به عبارتی دیگر، ماده ای را که در مجاری، مثل ریه و گلو و روده و ... انسداد ایجاد کرده به سمت خارج هدایت کرده و مسیر بسته شده را باز می کنند . این گیاهان علاوه بر خاصیت گشایندگی مسیر، خاصیت دفع کنندگی نیز دارند .

مثل : ختمی ها ، خار خسک ، تخم شنبلیله ، ناخنک ، بابونه ، رزماری

گیاهان رادع:

برگرداننده خلط ناسالم از اندام به سمت دستگاههای دافعه بدن می باشد . به عنوان مثال اگر خلطی در یکی از اندامها و دستگاههای بدن اکسید کرده باشد و بخواهیم آن را مثلا با گیاهان محلل دفع کنیم ممکن است به چندین قسمت تقسیم شود

مثل: قره قاط ، پودر غوره ، میوه های خشک و کال ، سماق

گیاهان محلل:

دارای حرادتی لطیف، است و با حرارت خود اخلاط را از موضعی که چسبیده اند با فشردگی و مکش جدا کرده و دفع می کنند .

مثل: ، شکر تیغال ،صمغ عربی

گیاهان مجفف:

زمانی از این گیاهان استفاده می شود که در عضوی از بدن آب جمع شده باشد مثل رطوبت بلغمی و آب آوردن زانو و درمان چاقی و ... نقش این گیاهان کاهش رطوبت عضو است .

مثل: سندروس از درخت آبنوس ، سقز از درخت ون هر دو صمغ هستند

گیاهان جالی (جلا دهنده):

این گیاهان رطوبت های لزج و متمایل به گندیدگی را از سطح عضو دفع می کند

مانند: آرد باقلا عدس تخم کتان آرد نخود چرم گیاه (محلل قوی) کف دریا (مجفف)
گیاه‌شناسی
ادامه صفتهای اصلی گیاهان

گیاهان قابض:

(دارای تانن بالا) این گیاهان به هم آورنده ی بافت ها و احشاء داخلی اعم از روده و کبد می باشند و برای پیشگیری از تهوع و اسهال درمان عفونت ها و خونریزی ها و در دوز کم بسیار موثر در درمان است

مانند: پوست انار سماق بومادران چای پر رنگ مازو برگ هوفاریقون

گیاهانی که باعث خونریزی می شوند

مانند: گیاه هوم برگ کنه کنه

گیاهان جاذب:

گیاهانی که ماده یا خلط نا سالم را از عمق به سطح آورده و آن را فابل دفع می سازد زمانی که یک لک در عمق پوست فرو رفته و می خواهیم به سطح بیاوریم و یا دمل چرکی که زیر پوست قراردارد را می خواهیم تخلیه کینم

مانند:حلزون پوست صدف سیاهدانه خردل ریشه ی نی

گیاهان حامض:

گیاهاین ترش مزه که جمع کننده ضد عطش و دافع صفرا هستند

مانن: آبغوره آب نارنج میوه ی کال ترش مثل گوجه سبز

گیاهان مشتهی (اشتها آور):

این گیاهان چاق کننده هستند و با استفاده از آنها تحریک طلب غذا صورت گرفته و تمایل خوردن در فرد پیدا میشود

مانند: رب انار آبلیمو افسنطین درمنه ترکی کاکونی دارچین زنجبیل تمبر هندی آلو کاسنی شاه تره شقاقل بوزیدان

گیاهان ضد اشتها:

این گیاهان لاغر کننده بوده و با ایجاد حالت سیری و بالا بردن دما یا سردی یا ایجاد حجم اشتها را کم می کنند

مانند: کرفس بذر شاهی زیره سیاه سیب درختی جدوار اسفرزه خاکشیر

گیاهان ملطف:گیاهانی که در حرارت و رطوبت یکسان بوده و عموما مانند منزج ها عمل می کنند که مواد زاید غلیظ را رقیق و رقیق را غلیظ می کنند

مانند: ختمی ها

گیاهان مخش (خش دهنده - شیار دهنده):

داروهایی که با عث شیار در اندام می شوند و استفاده اشتباه آن فرد را دچار خونریزی می کند

مانند: خردل بذر منداب بذر ترب تخم کلم تخم شاهی

گیاهان مملس (صاف کننده):

این گیاهان هموار کننده سطح اندام از پستی و بلندی ها هستند

مانند: آرد جو آرد ارزن تخم کتان آرد جوانه گندم

گیاهان مرخی (شل کننده بافت):

این گیاهان عضلات عضو را سست می کنند و در گرفتگی عضلات گرفتگی زانو و شکستگی ها بیشتر استفاده می شود

مانند تخم کتان و چرم گیاه که با حلالی مانند : شیر زرده ی تخم مرغ و شیره انگور استفاده می شود

گیاهان مقطع:

گیاهانی که خلط را قابل دفع می سازد به این شیوه که حد واسط می شود بین عضو و خلط چسبیده به بدن بدون دخالت در خلط

مانند: سرکه انگبین سکنجبین
گیاه شناسی