کلیدر
1.74K subscribers
7.44K photos
113 videos
104 files
6.76K links
کتاب و کتابخوانی

admin: t.me/klidarbook
instagram.com/instaklidar
website: www.klidar.ir
Download Telegram
shab6
Houshang Golshiri
🔹 #شب_شعر_گوته 1356
سخنرانی #هوشنگ_گلشیری
📚 @klidar
گزارشی از داستان‌نویسان ایرانی و آثارشان تا سال 1356
نه! من خانه‌ای ندارم، سقفی نمانده است، دیوار و سقف خانه من همین‌هاست که می­نویسم. همین طرز نوشتن از راست به چپ است. در این انحنای نون است که می­نشینم. سپر من از همه بلایا، سرکش کاف یا گاف است.
@klidar
🔹شکایت پیرزن

#پروین_اعتصامی


روز شکار، پیرزنی با قباد گفت
کز آتش فساد تو، جز دود و آه نیست

روزی بیا به کلبهٔ ما از ره شکار
تحقیق حال گوشه‌نشینان گناه نیست

هنگام چاشت، سفرهٔ بی نان ما ببین
تا بنگری که نام و نشان از رفاه نیست

دزدم لحاف برد و شبان گاو پس نداد
دیگر به کشور تو، امان و پناه نیست

از تشنگی، کدوبنم امسال خشک شد
آب قنات بردی و آبی به‌چاه نیست

سنگینی خراج، به‌ما عرصه تنگ کرد
گندم تُراست، حاصل ما غیر کاه نیست

در دامن تو، دیده جز آلودگی ندید
بر عیب‌های روشن خویش‌ات، نگاه نیست

حکم دروغ دادی و گفتی حقیقت است
کار تباه کردی و گفتی تباه نیست

صد جور دیدم از سگ و دربان به درگهت
جز سفله و بخیل، درین بارگاه نیست

ویرانه شد ز ظلم تو، هر مسکن و دهی
یغماگر است چون تو کسی، پادشاه نیست

مُردی در آن‌زمان که شدی صید گرگ آز
از بهر مرده، حاجت تخت و کلاه نیست

یک‌ دوست از برای تو نگذاشت دشمنی
یک مرد رزمجوی، تو را در سپاه نیست

جمعی سیاه‌روزِ سیه‌کاری تواند
باور مکن که بهر تو روز سیاه نیست

مزدور خفته را ندهد مزد، هیچکس
میدان همت است جهان، خوابگاه نیست

تقویم عمر ماست جهان، هر چه می‌کنیم
بیرون ز دفتر کهن سال و ماه نیست

سختی کشی ز دهر، چو سختی دهی به خلق
در کیفر فلک، غلط و اشتباه نیست

📚 @klidar
#شعر_امروز
در تقویم ویژه کلیدر خواندید که امروز زادروز «آلبرت سید فلاشمن» است. با هم چند سطر از کتاب معروف او با عنوان «کتک‌خور سلطنتی» را می‌خوانیم:


#چند_سطر_کتاب


او یک شاهزاده بود! ضربه زدن به کفل یک شاهزاده ممنوع بود! کتک زدن شاهزاده، سیلی، شلاق و تازیانه برای یک شاهزاده ممنوع بود!
یک پسربچه در قصر نگهداری می‌شد تا به جای شاهزاده کتک بخورد و تنبیه شود!

-بروید و پسر کتک‌خور را بیاورید!

فرمان پادشاه مثل صدایی که در کوه می‌پیچد، در تمام قصر پیچید. از این نگهبان به آن نگهبان تا به بالای پله‌های سنگی رسید، به اتاقک بادگیر پسر کتک‌خور که در برج شمالی قصر بود. "جِمی" از خواب پرید. یک کتک‌خور یتیم و بی‌پدر‌ومادر، پسر یک مرد موش‌گیر. خواب می‌دید. خوشحال بود و خواب می‌دید! خواب زندگی قبلی‌اش را می‌دید. قبل از این که او را از کف خیابان‌ها و گندابه‌های فاضلاب شهر جمع کنند و به عنوان یک کتک‌خور سلطنتی به خدمت بگیرند. آن روزها مثل الان یک زندگی تجملی نداشت. دربه‌در و آواره بود. ولی لااقل بی‌خیال و بی‌دردسر زندگی می‌کرد.
نگهبان او را آن‌قدر تکان‌تکان داد که خواب کاملا از سرش پرید.

-گندش بزنن! من که امروز دو بار کتکم را خورده‌ام! باز دوباره شاهزاده چه گندی بالا آورده؟

-پاشو بچه! آقایون و خانم‌های اشراف‌زاده منتظرند!

پادشاه در تالار اصلی منتظر آن‌ها ایستاده بود. دستور داد:

-بیست ضربه ی شلاق!

پسر کتک‌خور بیست تا ضربه‌اش را نوش جان کرد! با هر ضربه، بغض و جیغش را قورت داد و ساکت ماند. پادشاه رو به شاهزاده کرد و گفت: «خوب نگاه کن و عبرت بگیر!»





📕کتک‌خور سلطنتی
🔻#سید_فلاشمن
🔻مترجم: نسرین‌نوش امینی
🔻تصویرگر: مریم جاودانی
♦️ #نشر_هوپا
@KLIDAR goo.gl/M2oMwd
Zendaniye Baghan - Hooshang Golshiri
Hooshang Golshiri
#داستان_بشنویم

عنوان داستان: زندانی باغان
باصدای نویسنده: #هوشنگ_گلشیری
@klidar
می‌گوید من را سیاه می‌کنی. من خوانده‌ام. همه کارهایت را خوانده‌ام. حالاهم هرچه بخواهی هست از مخدر و مسکرات بگیر تا...
درود و اکنون‌تان خوش!

◀️ا◀️ا◀️
◀️ا◀️
◀️ا

صد و یازدهمین #قرعه_کشی کلبه‌کتاب‌کلیدر برای کسانی که از 19 تا 25 اسفند 96 از این کتاب‌فروشی خرید داشته‌اند انجام شد و آقای #ساعدی با شماره فاکتور 6886 برنده شدند. ایشان می‌توانند با مراجعه به کلبه‌کتاب‌کلیدر، هدیه 50 هزارتومانی کتاب‌های دلخواه خود را انتخاب‌ کنند.

تبریک به ایشان و سپاس از همراهی همۀ دوستان🌹

📚 @klidar yon.ir/THLIV
#تقویم_کلیدر

شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۶
۱۷ مارس ۲۰۱۸
📚 @klidar

*️⃣ #زیگفرید_لنتس (به آلمانی: Siegfried Lenz) (زاده ۱۷ مارس ۱۹۲۶ - درگذشته ۷ اکتبر ۲۰۱۴) از نویسندگان بزرگ آلمانی بعد ازجنگ در قرن بیستم بود.
تاکنون دو اثر از این نویسنده به فارسی ترجمه شده است، یکی رمان «زنگ انشاء» است که #حسن_نقره_چی ترجمه و #نشر_نیلوفر سال ۱۳۸۸ آن را منتشر کرد.
مجموعه داستان «دوردست همین جاست و داستانهای دیگر» اثری دیگر از این نویسنده است که توسط همین مترجم و همین نشر در سال ۱۳۹۲ منتشر شده است.
ویژگی لنتس توجه به مردم فرودست و محروم است مردمی که به دلیل آن که قربانی بی‌عدالتی‌های اجتماعی‌اند به همه چیز با نگاه تردید می‌نگرند.
✍️«اعتراف می کنم برای این که سر از کار دنیا در آوردم نیازمند به قصه ام.» (زیگفرید لنتس)


*️⃣ #کیت_گرین_اوی (انگلیسی: Kate Greenaway؛ ۱۷ مارس ۱۸۴۶ – ۶ نوامبر ۱۹۰۱) نویسنده و نقاش اهل بریتانیا بود.
اولین کتاب خود را به نام «زیر پنجره» در سال ۱۸۷۹ نوشت که مجموعه‌ای ساده از شعرهای کودکان بود که اتفاقاً فروش بسیار خوبی داشت و در فهرست پرفروش‌ترین‌ها قرار گرفت. نقاشی‌های کیت با منبت ‌کاری و به روش ابداعی آن زمان که معروف به کروموزیلوگرافی بود چاپ می‌شد. از سال ۱۸۸۰ تا ۱۸۹۰ تنها رقبای او در تصویرسازی برای کتاب کودکان که بسیار محبوب هم بودند می‌توان از والتر کران و راندولف کالدکوت نام برد. کودکانی که کیت در طرح‌هایش کشیده، همگی دختران یا پسران بسیار خردسال هستند که پسران، اغلب، شلوار به پا دارند و دختران با روپوش زنانه تصویر شده‌اند، همگی لباس‌ها برگرفته از لباس پسران و دختران اواخر قرن هجدهم هستند. (نمونه‌هایی از تصویرسازی‌های او را در ادامه خواهید دید)
نشان «کیت گرین‌اوی» به افتخار او از تاریخ ۱۹۵۵ تأسیس شده و هر سال توسط مؤسسهٔ خبره کتابداری و اطلاعات در انگلستان به یک تصویرگر برگزیدهٔ کتاب کودکان تعلق می‌گیرد.

@KLIDAR yon.ir/HN4Hp
نمونه‌هایی از تصویرسازی #کیت_گرین_اوی Kate Greenaway
مربوط به کتاب‌های کودکان اواخر قرن نوزدهم
📚 @klidar
این ماییم که شکسته‌ایم؟

#کتاب_امروز:

📕 #جنگجوی_عشق
📙#گلنن_دویل_ملتن
📗 مترجم: #سمانه_پرهیزکاری
📘 #نشر_میلکان

📚 @klidar

کلیدر/ #مهرنوش:

در نظر اول این کتاب به نظرم یک رمان عاشقانه اومد، مخصوصا که اسمش جنگجوی عشق هست، اما به هر حال سفارش دادیم. وقتی مقدمه مترجم رو خوندم متوجه شدم این کتاب، شرح حال زندگی خود نویسنده هست. یک شرح حال شجاعانه و رک از یک زن که خودشو گم کرده.

این که ما زن‌ها خیلی جاها تحت فشار برای زیبا بودن، خوش‌هیکل بودن، بی‌نقص بودن و برخی چیزهای دیگه هستیم برای کسی پوشیده نیست. البته شاید ما توی کشوری مثل ایران اونقدرا درگیر این موارد نیستیم، اما داریم به همون سمت میریم.

جنگجوی عشق زندگی گلنن هست که از نوجوانی درگیر بیماری بی‌اشتهایی عصبی شده و بعدها هم دچار مشکلات روحی دیگه می‌شه و مدت‌ها طول می‌کشه تا بتونه خودش رو پیدا کنه و درست زمانی که فکر می‌کنه دیگه همه چیز روی روال افتاده و زندگیش درست شده...

بی پرده بودن این نویسنده در بیان احساساتش و از این زاویه پرداختن به زندگی زنان و دختران جوان برام جالب بود.
و دیگه اینکه نسبت به بقیه کتاب‌های نشر میلکان ترجمه خوبی داره و برای اولین بار احساس می‌کنم چیزهایی که روی جلد نوشتن واقعیت داره.😂

#چند_سطر_کتاب

بدن قناری طوری ساخته شده که به مواد سمی حساس است؛ پس قناری به ناجی زندگی کارگران معدن تبدیل شد. وقتی سطح سم بیش از حد افزایش می‌یافت قناری دیگر آواز نمی‌خواند، و این سکوت، اخطاری بود برای فرار معدنچی‌ها از معدن. اگر معدنچی‌ها معدن را با سرعتی که باید ترک نمی‌کردند، قناری می‌مرد....و اگر خیلی طول می‌کشید، کارگران معدن هم می‌مردند.
من به مری مارگارت می‌گویم که فکر نمی‌کنم دیوانه باشیم، بلکه فکر می‌کنم قناری هستیم. از او می‌پرسم: «ممکنه ما این چیزا رو از خودمون در نیاورده باشیم و فقط یه خطر جدی تو هوای اطرافمون حس کرده باشیم؟» به مری مارگارت می‌گویم که فکر می‌کنم جهان بیش از کمی سمی است و من و او برای تشخیص آن ساخته شده‌ایم. به او می‌گویم که خیلی جاها قدر قناری‌ها را می‌دانند. جاهایی هست که قناری‌ها در آن شَمَن و شاعر و فرزانه‌اند، اما نه اینجا. می‌گویم: «ما اون آدمای رو دماغه‌ی کشتی تایتانیک‌ایم که اشاره می‌کنیم و داد می‌زنیم "هی! کوه یخ!" اما بقیه فقط می‌خوان به رقصیدنشون ادامه بدن. اونا نمی‌خوان خوشی‌هاشونو متوقف کنن. نمی‌خوان قبول کنن که جهان چقدر شکننده‌ست؛ واسه همینه که تصمیم می‌گیرن وانمود کنن این ماییم که شکسته‌ایم و وقتی دست از آواز خوندن کشیدیم، به جای پیگیری وضعیت هوا، ما رو کنار می‌ذارن. این‌جا، جاییه که قناری‌ها رو نگه می‌دارن.»
ص 36


📗جنگجوی عشق/ گلنن دویل ملتن/مترجم: سمانه پرهیزکاری نشر میلکان/ رقعی/ شومیز/ 234 صفحه/30،000 تومان


@KLIDAR goo.gl/kZdxM3
به نام آزادی بیرونی آزادی درونی انسان را در هم شکنند...

#چند_سطر_کتاب

تاگور به هیچ عنوان از گاندی شک ندارد ولی از پیروان گاندی بیمناک است و از ایمان کورکورانه‌ای که پیروان گاندی به فتاوای پیشوای خود دارند احساس خفقان می‌کند. می‌بیند که خطر تهدیدآمیز یک استبداد فکری نزدیک است. تاگور می‌نویسد:
من به انتظار استنشاق نسیم وزان آزادی جدید با قلبی آکنده از شادی و نشاط به وطن بازگشتم، لیکن آنچه در حین ورود با آن مواجه شدم مرا از پای درآورد. دیدم محیطی خفقان‌آور بر کشور سنگینی می‌کند. نمی‌دانم چه فشار خارجی‌ای به ظاهر هریک را جدا و همه را با هم وامی‌داشت که به یک لحن سخن بگویند و خود را به یک سنگِ آسیا ببندند. آنچه که من در همه جا شنیدم این بود که بایستی عقل و معرفت را در صندوقی مقفل پنهان ساخت و به جز اطاعت کورکورانه دیگر به هیچ چیز پای‌بند نبود. چه قدر آسان است که به نام آزادی بیرونی آزادی درونی انسان را در هم شکنند!
ص91


📘 #مهاتما_گاندی
🔸 #رومن_رولان
🔹 #محمد_قاضی
🔸 #نشر_روزبهان

@KLIDAR yon.ir/f7aFM
#شعر_امروز


🔹مصلوب
#اردلان_سرفراز


به صلیب صدا مصلوبم ای دوست
تو گمان مَبَری مغلوبم، ای دوست!
شرفِ نفس من، اگه شد قفس من
به سکوت تن ندادم تا نمیرم بی‌کفن

ا▫️ا

وقتی گفتن یه گناه بود
مثل دیدن، یا شنیدن

معنیِ آوازم این بود:
ته بن‌بست داد کشیدن

وقتی حتی توی خلوت
فکر آزادی قفس بود

گفتنی‌ها رو می‌گفتیم،
اگه فرصت یه نفس بود

به گناهِ صدا با جُرم گفتن
اگه روی صلیب ویرون شدم من

شرفِ نفس من، اگه شد قفس من
به سکوت تن ندادم تا نمیرم بی‌کفن

ا▫️ا

تو شبای سکوت، فریاد من بود
تهِ جنگل خواب، بیداری رود
از غروب هراس، تا صبح موعود
تیغِ خشمِ خلیل، بر قلب نمرود

ا▫️ا

درعذاب تشنگی گُم
حسرت من «بوی گندم»

بر دلم داغ «شقایق»
از عذاب تلخ مردم

از کسی که مثل بختک
رو شبام انداخته سایه

یه سوال ساده کردم
نفرت من شد «گلایه».


تهران 1357

📘 سال صفر
▪️ گزیده سروده‌های اردلان سرفراز
▫️ #نشر_ورجاوند

@KLIDAR goo.gl/wJ9VRT
#تقویم_کلیدر

یک‌شنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۶
۱۸ مارس ۲۰۱۸
📚 @klidar

*️⃣ #عبدالحسین_زرین‌_کوب (۲۷ اسفند ۱۳۰۱ – ۲۴ شهریور ۱۳۷۸) ادیب، تاریخ‌نگار، منتقد ادبی، نویسنده، و مترجم برجستهٔ ایران معاصر است. آثار او به‌عنوان مرجع عمده در مطالعات تصوف و مولوی‌شناسی شناخته می‌شود. وی از تاریخ‌نگاران برجستهٔ ایران است و آثار معروفی در تاریخ ایران و نیز تاریخ اسلام دارد. نخستین کتاب او به نام «فلسفه، شعر یا تاریخ تطور شعر و شاعری در ایران» در بروجرد منتشر شد. «دو قرن سکوت» از مشهورترین کتاب های اوست.
آثار👇:
با کاروان حله/ شعر بی دروغ، شعر بی نقاب/ از کوچه رندان/ دو قرن سکوت/ سرّ نِی/ پله پله تا ملاقات خدا/ تاریخ در ترازو/ بخر در کوزه/ نامورنامه/ نردبان شکسته/ و...


*️⃣ #مهدی_آذر_یزدی (۲۷ اسفند ۱۳۰۰ - ۱۸ تیر ۱۳۸۸) نویسندهٔ کودک و نوجوان بود.
معروف‌ترین اثر او مجموعهٔ «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» نام دارد. او جایزهٔ یونسکو و نیز جایزهٔ سلطنتی کتاب سال را پیش از انقلاب ۱۳۵۷ دریافت کرده بود و سه کتاب او توسط شورای کتاب کودک به‌عنوان کتاب برگزیدهٔ سال انتخاب شده بود. شمار آثار مهدی آذر یزدی به نظم و نثر به بیش از ۳۰ اثر می‌رسد که از این میان می‌توان به «قصه‌های تازه از کتاب‌های کهن» اشاره کرد.


*️⃣ #کریستا_ولف (به آلمانی: Christa Wolf) ‏ (۱۸ مارس ۱۹۲۹–۱ دسامبر ۲۰۱۱) نویسنده آلمانی بود. او را مشهورترین نویسندهٔ زن آلمانی قرن بیستم پس از جنگ دوم می‌خوانند.
ولف پس از انتشار «نول‌های روسی» در سال ۱۹۶۱ که توجه چندانی برنیانگیخت اولین رمان خود، «آسمان قسمت شده» را منتشر کرد که در هر دو آلمان با استقبال فراوان روبرو شد.
دیگر آثار👇:
آسمان تقسیم شده/ کاساندرا/ چه می‌ماند/ شهر فرشته‌ها و...


*️⃣ #جان_آپدایک (به انگلیسی: John Hoyer Updike) (زاده۱۸ مارس ۱۹۳۲ - درگذشته ۲۷ ژانویه ۲۰۰۹) نویسنده رمان و داستان کوتاه، شاعر، منتقد ادبی و هنری آمریکایی بود.
او بیش از همه به خاطر رمان‌های چهارگانه «خرگوش‌ها» از جمله خرگوش، بدو ، خرگوش برگرد، خرگوش پولدار است و خرگوش در آرامش به شهرت رسید.
جشن نوانخانه(۱۹۵۹)، سانتور(۱۹۶۳)، زوج‌ها(۱۹۶۸)، جادوگران ایست‌ویک(۱۹۸۴)،نسخه‌ی راجر(۱۹۸۶) و اس (۱۹۸۸) از جمله رمان‌های اویند.


*️⃣ #کریستیان_فریدریش_هبل (به آلمانی: Christian Friedrich Hebbel) (زاده ۱۸ مارس ۱۸۱۳ _ ۱۳ دسامبر ۱۸۶۳) نمایشنامه نویس، شاعر و منتقد آلمانی بود.
آثار نمایشی هبل شامل نمایش اندیشه‌ها و احساس‌های بدبینانه و نامطبوع زندگی است که همگی روح تیره و تنهایی و شکست را نمایان می‌سازد.
نگاهی به آثار👇:
میکل آنژ/ آگنس برنوار/ سه گانه "نیبلونگن"/ الماس/ یاقوت/ و...


*️⃣ #اریش_ازر (اُزِر) (به آلمانی: Erich Ohser)
(زاده ۱۸ مارس ۱۹۰۳ _ ۶ آوریل ۱۹۴۴) نقاش آلمانی خالق مجموعه کتابهای مصور کودکان به نام «پدر و پسر» است. کتاب اصلی فقط تصویری است و داستان ندارد اما در ایران این کتاب‌ها با نام «قصه‌های من و بابام» توسط #ایرج_جهانشاهی داستان‌پردازی و توسط #نشر_فاطمی در سه جلد به چاپ رسیده‌است.
ا‌ریش اُزر در دوران حکومت دیکتاتوری و استبداد هیتلر به علت کاریکاتورهای سیاسی‌اش به زندان افتاد. او که می‌دانست او را پس از محاکمه خواهند کشت، در 6 آوریل ۱۹۴۴ در زندان خودکشی کرد.

@KLIDAR yon.ir/o7KBw