Forwarded from ربات بینام 2020
در قسمتهای اول و دوم این مقاله ابتدا تاریخچه و در قسمت دوم ایدئولوژی سازمان را بطور اختصار و در حد معرفی خدمت عزیزان ارائه نمودیم که با ساختار اولیه تشکیل آن آشنا شوید و از بیان جامع تر آن خودداری کردیم که از حوصله شما خارج نشود
اما قصد و هدف از بیان این نوشتار را در این قسمت (اقدامات و اهداف) و قسمت بعدی (تحلیل) ارائه خواهیم کرد .
درواقع هدف ما بیان ماهیت وجودی سازمان میباشد که با موضوع مقاله یعنی #دگماتیسم_نقابدار مرتبط است.
و بدون ارائه تاریخچه و ایدئولوژی آن امکان تفهیم موضوع ممکن نبود.
سازمان و تشکیلات مجاهدین خلق مثل تمام گروهها و جنبشهای تک ساختی و جزمی گرا ، نوعی نگاه تصغیر شده و رشدنیافتگی نسبت به مردم داشته و با دیدگاه فاشیستی خود را بسان پدری میبینند که مردم قدرت تفکر نداشته و همواره در جزئی ترین و ساده ترین موضوع باید خود را در پازل آنها جای دهند ...
دگماتیسم به معنای قطعی گرایی و جزم اندیشی و به حالتی گفته میشود که اندیشه هایشان از دیدگاهشان کامل بوده و جای هیچگونه تغییر نیست و هیچ نقدی نیز برآنها وارد نخواهد بود
در این گونه تفکرات فاشیستی دموکراسی هیچگونه جایگاهی نداشته و وظیفه مردم فقط اطاعت است
دگماتیسم بر دوگونه است : بی نقاب و نقاب دار
که هردو #روش محسوب میشود نه #عقیده
دگماتیسم #بی_نقاب ، هر اندیشه ای را که مخالف عقیده خود باشد رد میکند بدون آنکه محتوایش را در نظر بگیرد
دگماتیسم #نقابدار، خطرناک تر از بی نقاب است چون علاوه بر رد اندیشه، اجازه بازگو کردن اندیشه ات را به تو نمیدهند.
این صرفا خاصه سازمان مجاهدین نیست بلکه تمامی تفکرات ایدئولوژیک ازین ویژگی برخوردارند ... آنها تنوع عقاید را برنمی تابند و از مردمانش طوع و خاکساری میطلبند.
اما قصد و هدف از بیان این نوشتار را در این قسمت (اقدامات و اهداف) و قسمت بعدی (تحلیل) ارائه خواهیم کرد .
درواقع هدف ما بیان ماهیت وجودی سازمان میباشد که با موضوع مقاله یعنی #دگماتیسم_نقابدار مرتبط است.
و بدون ارائه تاریخچه و ایدئولوژی آن امکان تفهیم موضوع ممکن نبود.
سازمان و تشکیلات مجاهدین خلق مثل تمام گروهها و جنبشهای تک ساختی و جزمی گرا ، نوعی نگاه تصغیر شده و رشدنیافتگی نسبت به مردم داشته و با دیدگاه فاشیستی خود را بسان پدری میبینند که مردم قدرت تفکر نداشته و همواره در جزئی ترین و ساده ترین موضوع باید خود را در پازل آنها جای دهند ...
دگماتیسم به معنای قطعی گرایی و جزم اندیشی و به حالتی گفته میشود که اندیشه هایشان از دیدگاهشان کامل بوده و جای هیچگونه تغییر نیست و هیچ نقدی نیز برآنها وارد نخواهد بود
در این گونه تفکرات فاشیستی دموکراسی هیچگونه جایگاهی نداشته و وظیفه مردم فقط اطاعت است
دگماتیسم بر دوگونه است : بی نقاب و نقاب دار
که هردو #روش محسوب میشود نه #عقیده
دگماتیسم #بی_نقاب ، هر اندیشه ای را که مخالف عقیده خود باشد رد میکند بدون آنکه محتوایش را در نظر بگیرد
دگماتیسم #نقابدار، خطرناک تر از بی نقاب است چون علاوه بر رد اندیشه، اجازه بازگو کردن اندیشه ات را به تو نمیدهند.
این صرفا خاصه سازمان مجاهدین نیست بلکه تمامی تفکرات ایدئولوژیک ازین ویژگی برخوردارند ... آنها تنوع عقاید را برنمی تابند و از مردمانش طوع و خاکساری میطلبند.
🔻اسلام و کمونیسم 🔻
در باب حکومتهای ایدئولوژیک بارها سخن گفته شده و ماهیت این نوع رژیم ها که پایه و اساس تفکرات آنها را تشکیل میدهد به یقین همه عزیزان واقف هستید و پیشتر هم در مقاله هایی با عناوین #دگماتیسم_نقابدار و #رویای_چپ ارائه گردید .
اما نظر به اینکه حاکمیت های بدین گونه متحجرانه از جنس دیکتاتوری که در عصر حاضر گریبان مردم ایران را گرفته یعنی حکومت دینی از نوع اسلامی و نگرش چپگرایانه مارکسیستی ، بیش از شش دهه برای ما بیشتر ملموس است تا جائیکه تلفیق همین ارتجاع سرخ و سیاه موجبات فروپاشی نظام موفق شاهنشاهی ایران گردید .
این دو مکتب ، بلحاظ ساختار حکومتی، شباهت هایی دارند که بصورت اختصار تقدیم میگردد:
اسلام و کمونیسم دو مکتب و دو ایدئولوژی هستند که ممکن است برخی به اشتباه این دو را در تضاد آشکار با یکدیگر بدانند.
۱) نخستین شباهت کمونیسم و اسلام این است که هر دو پیغمبر دارند.
کمونیسم هم به مانند اسلام پیغمبر یا پیغمبرانی دارند. پیغمبران کمونیسم #کارل_کارکس و #فردریش_انگلس و #مائو و #لنین و اینگونه افراد هستند.
برای کمونیست های مختلف همه افراد نام برده شده یا برخی از آنها و یا یکی از آنها به مانند پیغمبر معصوم است و در نظر آنها هر چه گفته و نوشته درست است.
هر دوی این مکتب ها راه حل همه مشکلات بشریت را نزد خود می بینند. کمونیست ها هر مشکلی را که مطرح کنی راه حلش را عمل به فرمایشات جناب کارل مارکس می دانند و مسلمین هم همه راه حل ها را در کلام الله می دانند.
۲) شباهت دیگر ضدیت هر دوی اینها با #آزادی و #دموکراسی است.
اسلام مخالفانش را به بهانه کافر و مشرک و منافق و زندیق و مرتد محکوم می کند و کمونیسم مخالفانش و طرفداران دموکراسی را به بهانه حمایت از امپریالیسم محکوم می کنند.
برای هیچکدام از این دو ایدئولوژی واژه هایی مانند کشور و میهن معنا ندارد و همه چیز را فدای ایدئولوژی خود می کنند.
کمونیست های ایرانی حاضر بودند ایران تکه تکه شود یا به صورت کامل تبدیل به یکی از جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی شود و اسلامیون هم مملکت را شش دانگ تمام به نام عربها و یا رفقایشان در مسکو و پکن کرده اند.
۳) برای هر دوی اینها انسانها به مانند جوجه هایی هستند که از ماشین جوجه کشی بیرون می آیند و همگی باید یک #عقیده_واحد داشته باشند. مسلمین انسانی را که از پدر و مادری مسلمان به دنیا آمده و نمی خواهد مسلمان باشد محکوم می کنند و کمونیست ها کسی را که نمی خواهد کمونیست باشد محکوم می کنند.
۴) اسلام و کمونیسم هر دو کتاب مقدس دارند. کتاب مقدس کمونیست ها #مانیفست_کمونیست نوشته کارل مارکس و فردریش انگلس است و کتاب مقدس اسلام #قرآن و برای شیعیان علاوه بر آن #نهج_البلاغه است.
۵) هر دوی آنها با شعار سوسیالیسم خود را #نماینده_طبقه_فقیر و مستضعف جامعه می دانند و با سخنان #پوپولیستی و عوام فریبانه ، زندگی اشرافی خود را دنبال میکردند.
پیام آور اسلام در زمان مرگ از نظر قدرت و ثروت بی نیاز بود و به دنبال آن خلفای مسلمین نیز هربار که حاکمیت دینی را تشکیل دادند. از دوره بنی امیه ، بنی عباس ، ترکان عثمانی ، صفویه گرفته ، تا ج اسلامی با شعار برقراری عدالت و حمایت از قشر مستضعف جامعه ، دنیای خود را ، در مقابل جنهم کردن مردم ، به بهشت مبدل کردند ، و با شعار عدل الهی با انتساب خلیفه اللهی ، همچنان با عوامفریبی ، شعار نابودی امپریالیسم جهانی را ایدئولوژی خود قرار میدهند تا مردم را به تحقق جامعه برابر امیدوار نمایند ...
۶) هردو مکتب در ابتدا و #قبل_از_قدرت پیامهای #نوعدوستی و مهر و محبت و یکسان سازی را در ارسال پیام آوری های شان داشتند وبا ژستی روشنفکرانه سعی در مساوات جهانی و خصوصا مدارا را شعارشان قرار میدادند
اما #پس_از_قدرت ، هرآنجه در جهت استقرار قدرت و جاه طلبی های خود بود بکار بستند و مردم را به #زور_شمشیر و گلوله پیرو خود کردند و سعی در اجتماع توده های انسانی نمودند.
در صدر اسلام #پیامبر دوره مکه (در آیات مکی)سعی در اعلام شعار انسانیت داشت و پیامبر در مدینه (با آیات مدنی)با قدرت کامل هرآنچه از خود نبود را با زور شمشیر بدست می آورد.
در جوامع کمونیستی قبل از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه ، #لنین از مساوات و برابری اجتماعی صرف صحبت میکرد و پس از بقدرت رسیدن ، با تشکیل پلیس چگا مخالفان خود را سرکوب میکرد و پس از آن نیز استالین ، بر سرکوب و کشتار هرآنچه از خود نبود به فقروفلاکت و مرگ تبدیل کرد
چهره مهربانانه روحانیون و آخوندیسم حکومت ۵۷ ی نیز با چهره پس از بقدرت رسیدن و حال حاضر نیز گواه همین موضوع است.
ادامه⬇️⬇️
در باب حکومتهای ایدئولوژیک بارها سخن گفته شده و ماهیت این نوع رژیم ها که پایه و اساس تفکرات آنها را تشکیل میدهد به یقین همه عزیزان واقف هستید و پیشتر هم در مقاله هایی با عناوین #دگماتیسم_نقابدار و #رویای_چپ ارائه گردید .
اما نظر به اینکه حاکمیت های بدین گونه متحجرانه از جنس دیکتاتوری که در عصر حاضر گریبان مردم ایران را گرفته یعنی حکومت دینی از نوع اسلامی و نگرش چپگرایانه مارکسیستی ، بیش از شش دهه برای ما بیشتر ملموس است تا جائیکه تلفیق همین ارتجاع سرخ و سیاه موجبات فروپاشی نظام موفق شاهنشاهی ایران گردید .
این دو مکتب ، بلحاظ ساختار حکومتی، شباهت هایی دارند که بصورت اختصار تقدیم میگردد:
اسلام و کمونیسم دو مکتب و دو ایدئولوژی هستند که ممکن است برخی به اشتباه این دو را در تضاد آشکار با یکدیگر بدانند.
۱) نخستین شباهت کمونیسم و اسلام این است که هر دو پیغمبر دارند.
کمونیسم هم به مانند اسلام پیغمبر یا پیغمبرانی دارند. پیغمبران کمونیسم #کارل_کارکس و #فردریش_انگلس و #مائو و #لنین و اینگونه افراد هستند.
برای کمونیست های مختلف همه افراد نام برده شده یا برخی از آنها و یا یکی از آنها به مانند پیغمبر معصوم است و در نظر آنها هر چه گفته و نوشته درست است.
هر دوی این مکتب ها راه حل همه مشکلات بشریت را نزد خود می بینند. کمونیست ها هر مشکلی را که مطرح کنی راه حلش را عمل به فرمایشات جناب کارل مارکس می دانند و مسلمین هم همه راه حل ها را در کلام الله می دانند.
۲) شباهت دیگر ضدیت هر دوی اینها با #آزادی و #دموکراسی است.
اسلام مخالفانش را به بهانه کافر و مشرک و منافق و زندیق و مرتد محکوم می کند و کمونیسم مخالفانش و طرفداران دموکراسی را به بهانه حمایت از امپریالیسم محکوم می کنند.
برای هیچکدام از این دو ایدئولوژی واژه هایی مانند کشور و میهن معنا ندارد و همه چیز را فدای ایدئولوژی خود می کنند.
کمونیست های ایرانی حاضر بودند ایران تکه تکه شود یا به صورت کامل تبدیل به یکی از جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی شود و اسلامیون هم مملکت را شش دانگ تمام به نام عربها و یا رفقایشان در مسکو و پکن کرده اند.
۳) برای هر دوی اینها انسانها به مانند جوجه هایی هستند که از ماشین جوجه کشی بیرون می آیند و همگی باید یک #عقیده_واحد داشته باشند. مسلمین انسانی را که از پدر و مادری مسلمان به دنیا آمده و نمی خواهد مسلمان باشد محکوم می کنند و کمونیست ها کسی را که نمی خواهد کمونیست باشد محکوم می کنند.
۴) اسلام و کمونیسم هر دو کتاب مقدس دارند. کتاب مقدس کمونیست ها #مانیفست_کمونیست نوشته کارل مارکس و فردریش انگلس است و کتاب مقدس اسلام #قرآن و برای شیعیان علاوه بر آن #نهج_البلاغه است.
۵) هر دوی آنها با شعار سوسیالیسم خود را #نماینده_طبقه_فقیر و مستضعف جامعه می دانند و با سخنان #پوپولیستی و عوام فریبانه ، زندگی اشرافی خود را دنبال میکردند.
پیام آور اسلام در زمان مرگ از نظر قدرت و ثروت بی نیاز بود و به دنبال آن خلفای مسلمین نیز هربار که حاکمیت دینی را تشکیل دادند. از دوره بنی امیه ، بنی عباس ، ترکان عثمانی ، صفویه گرفته ، تا ج اسلامی با شعار برقراری عدالت و حمایت از قشر مستضعف جامعه ، دنیای خود را ، در مقابل جنهم کردن مردم ، به بهشت مبدل کردند ، و با شعار عدل الهی با انتساب خلیفه اللهی ، همچنان با عوامفریبی ، شعار نابودی امپریالیسم جهانی را ایدئولوژی خود قرار میدهند تا مردم را به تحقق جامعه برابر امیدوار نمایند ...
۶) هردو مکتب در ابتدا و #قبل_از_قدرت پیامهای #نوعدوستی و مهر و محبت و یکسان سازی را در ارسال پیام آوری های شان داشتند وبا ژستی روشنفکرانه سعی در مساوات جهانی و خصوصا مدارا را شعارشان قرار میدادند
اما #پس_از_قدرت ، هرآنجه در جهت استقرار قدرت و جاه طلبی های خود بود بکار بستند و مردم را به #زور_شمشیر و گلوله پیرو خود کردند و سعی در اجتماع توده های انسانی نمودند.
در صدر اسلام #پیامبر دوره مکه (در آیات مکی)سعی در اعلام شعار انسانیت داشت و پیامبر در مدینه (با آیات مدنی)با قدرت کامل هرآنچه از خود نبود را با زور شمشیر بدست می آورد.
در جوامع کمونیستی قبل از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه ، #لنین از مساوات و برابری اجتماعی صرف صحبت میکرد و پس از بقدرت رسیدن ، با تشکیل پلیس چگا مخالفان خود را سرکوب میکرد و پس از آن نیز استالین ، بر سرکوب و کشتار هرآنچه از خود نبود به فقروفلاکت و مرگ تبدیل کرد
چهره مهربانانه روحانیون و آخوندیسم حکومت ۵۷ ی نیز با چهره پس از بقدرت رسیدن و حال حاضر نیز گواه همین موضوع است.
ادامه⬇️⬇️