دو اندیشه ...
دو جریان ...
دو عملکرد ...
دو سرنوشت ...
نقطه ثقل بهمن ۵۷ ، اختلاف بازه معنادار این دو موردها است.
#بازگشت_از_کژراهه۵۷
#بازگشت_به_مشروطه
#کمپین_بازگشت_به_مشروطه
@khosrovanooshiravan
دو جریان ...
دو عملکرد ...
دو سرنوشت ...
نقطه ثقل بهمن ۵۷ ، اختلاف بازه معنادار این دو موردها است.
#بازگشت_از_کژراهه۵۷
#بازگشت_به_مشروطه
#کمپین_بازگشت_به_مشروطه
@khosrovanooshiravan
به راستی علت چیست که جمهوری چی ایرانی در قلب واشنگتن هم که باشد باز یک «آخوند» پیدا می کند که زیر عبایش بخزد؟
چرا سروته اینها را که می زنی وصل آخوندند؟ یعنی حتی برای ظاهرسازی هم نمی توانند مدتی از «آخوندبازی» دست بردارند!
ارتشبد
#جمهوری_وحشت
#بازگشت_از_کژراهه۵۷
#کمپین_بازگشت_به_مشروطه
@khosrovanooshiravan
چرا سروته اینها را که می زنی وصل آخوندند؟ یعنی حتی برای ظاهرسازی هم نمی توانند مدتی از «آخوندبازی» دست بردارند!
ارتشبد
#جمهوری_وحشت
#بازگشت_از_کژراهه۵۷
#کمپین_بازگشت_به_مشروطه
@khosrovanooshiravan
Forwarded from اذرخش
«بازگشت به خویشتن» سر آغاز مسیر ضد مشروطه و مدرنیته.
✍سهیل حیدری
شریعتی همزمان با تحقیر فلسفه و علم، و تکریم ایدئولوژی تلاش میکرد از مذهب سلاحی برای مبارزه بسازد. این سلاح را با هدف ایجاد شور در توده برای برقراری دیکتاتوری پرولتاریا، به وسیله احیا اسطورههای مذهبی میساخت.در دوران مشروطه، ملیگرایی در اوج خود بود و توانسته بود به قول هگل مسیر آزادی و پیشرفت را برایمان روشن سازد. اما این آزادی، کوته نظران را به تنگ آورد و پیشرفت ایران خاری در چشم بی وطنان چپ و مارکسیستی چون شریعتی بود.
شریعتی به تأسی از ژرژ سورل (از ایدئولوگهای مارکسیست و مورد علاقه موسلینی، رهبر خون خوار فاشیسم)، دست به ساخت یک «خویشتن» جعلی برای ایران از اسطورههایی غیر ایرانی چون ابوذر و... زد.
او نوشت:«ابوذر برای توسعه اشتراکیت اقتصادی و سیاسی اسلام میکوشید»؛ و در جای دیگر برای توجیه شورش علیه مدرنیته مینویسد:«این انقلاب جبری آینده است بر اساس تضاد دیالکتیکی که با جنگ هابیل و قابیل آغاز شد و در سراسر جامعههای بشری جاری است»!
شریعتی در راه اسطورهسازی پا، جای پای سورل و دیگر ایدئولوگهای مارکسیست میگذارد.
او اسطوره را نمونه آرمانی و مطلق هر احساس و نیازی میداند که فراتر از تاریخ و واقعیت و علم است. او با این تفکر که:«من ارزش کسانی که عالم نیستند بیش از افرادی میدانم که مغز خود را با معلومات انباشته و آلوده کرده اند» به دنبال ساخت خویشتن اسطورهای بود و با همین چرندیات بود که «هزاران پورسینا را کم ارزش تر از ابوذر» میدانست. تاثیر شریعتی از مارکسیستهای موسیلینی پسند، محدود به ساخت اسطوره و «بازگشت به خویشتن» نمیشد و در بدبینی نسبت به آزادی فردی و دموکراسی غربی نیز پیرو ایدئولوگهای توتالیتاریسم بود.
مانند سورل دموکراسی غربی را بازیچه دست برژووازی و ضد انقلاب میدانست و نوشت:« گروه سیاسی(انقلابیون) متعهدند که سرنوشت انقلاب را به دموکراسی وانگذارند. و متعهدند که انقلاب را حتی علی رغم شمار آراء توده، پیاده کنند.»
و سپس در اوج ترهاتِ «بازگشت به خویشتنش»، برای زدن تیر خلاص بر پیکر تجدد چنین دستور داد که:«آنها که رفتند کار حسینی کردند و آنها که مانند باید کار زینبی کنند»، با همین فرمان های صد من یک غاز روشنفکران ۵۷ که دستور به انجام انقلابی علیه مدرنیته میدادند مملکت به کژراهه رفت.هنوز هم هستند کسانی که چشم به خویشتن جعلی روشنفکران ۵۷ دوختند. اما ملت ایران انتخابش #بازگشت_از_کژراهه۵۷ است.
منابع:مجموعه آثار شریعتی ج ۱۶
مجله #قلمیاران شماره۱۸
✍سهیل حیدری
شریعتی همزمان با تحقیر فلسفه و علم، و تکریم ایدئولوژی تلاش میکرد از مذهب سلاحی برای مبارزه بسازد. این سلاح را با هدف ایجاد شور در توده برای برقراری دیکتاتوری پرولتاریا، به وسیله احیا اسطورههای مذهبی میساخت.در دوران مشروطه، ملیگرایی در اوج خود بود و توانسته بود به قول هگل مسیر آزادی و پیشرفت را برایمان روشن سازد. اما این آزادی، کوته نظران را به تنگ آورد و پیشرفت ایران خاری در چشم بی وطنان چپ و مارکسیستی چون شریعتی بود.
شریعتی به تأسی از ژرژ سورل (از ایدئولوگهای مارکسیست و مورد علاقه موسلینی، رهبر خون خوار فاشیسم)، دست به ساخت یک «خویشتن» جعلی برای ایران از اسطورههایی غیر ایرانی چون ابوذر و... زد.
او نوشت:«ابوذر برای توسعه اشتراکیت اقتصادی و سیاسی اسلام میکوشید»؛ و در جای دیگر برای توجیه شورش علیه مدرنیته مینویسد:«این انقلاب جبری آینده است بر اساس تضاد دیالکتیکی که با جنگ هابیل و قابیل آغاز شد و در سراسر جامعههای بشری جاری است»!
شریعتی در راه اسطورهسازی پا، جای پای سورل و دیگر ایدئولوگهای مارکسیست میگذارد.
او اسطوره را نمونه آرمانی و مطلق هر احساس و نیازی میداند که فراتر از تاریخ و واقعیت و علم است. او با این تفکر که:«من ارزش کسانی که عالم نیستند بیش از افرادی میدانم که مغز خود را با معلومات انباشته و آلوده کرده اند» به دنبال ساخت خویشتن اسطورهای بود و با همین چرندیات بود که «هزاران پورسینا را کم ارزش تر از ابوذر» میدانست. تاثیر شریعتی از مارکسیستهای موسیلینی پسند، محدود به ساخت اسطوره و «بازگشت به خویشتن» نمیشد و در بدبینی نسبت به آزادی فردی و دموکراسی غربی نیز پیرو ایدئولوگهای توتالیتاریسم بود.
مانند سورل دموکراسی غربی را بازیچه دست برژووازی و ضد انقلاب میدانست و نوشت:« گروه سیاسی(انقلابیون) متعهدند که سرنوشت انقلاب را به دموکراسی وانگذارند. و متعهدند که انقلاب را حتی علی رغم شمار آراء توده، پیاده کنند.»
و سپس در اوج ترهاتِ «بازگشت به خویشتنش»، برای زدن تیر خلاص بر پیکر تجدد چنین دستور داد که:«آنها که رفتند کار حسینی کردند و آنها که مانند باید کار زینبی کنند»، با همین فرمان های صد من یک غاز روشنفکران ۵۷ که دستور به انجام انقلابی علیه مدرنیته میدادند مملکت به کژراهه رفت.هنوز هم هستند کسانی که چشم به خویشتن جعلی روشنفکران ۵۷ دوختند. اما ملت ایران انتخابش #بازگشت_از_کژراهه۵۷ است.
منابع:مجموعه آثار شریعتی ج ۱۶
مجله #قلمیاران شماره۱۸
Forwarded from کمپین بازگشت شاهزاده
سفر #شاهنشاه_آریامهر به افغانستان در سال ۱۳۴۱ آریامهر به دعوت رسمی #محمدظاهرشاه از تهران به کابل پرواز کردند و مورد پیشباز پادشاه افغانستان و سران و بلندپایگان این کشور قرار گرفتند گفتگوهای شاهنشاه آریامهر و ظاهرشاه درباره از میان برداشتن ناسازگاری و طرح های عمرانی امضا شد.
فراموش نکنید ولایت فقیه محصول جمهوری در ایران است خانواده اسد محصول جمهوری در سوریه است. صدام حسین محصول جمهوری در عراق است و بعد از آن هم آنارشی و درگیری های فعلی در خاورمیانه !!
طالبان محصول جمهوری در افغانستان است و بعد از آن هم جنگ های قومی و مذهبی فعلی
قذافی محصول جمهوری در لیبی بود و....خمرهای سرخ محصول جمهوری در کامبوج بودند و آرامش فعلی آن محصول #بازگشت_پادشاهی
کرامول محصول جمهوری در انگلستان بود و پیشرفت کنونی محصول #بازگشت_پادشاهی
حاصل سیستم جمهوری در این کشورها این است.
در هر صورت و از هر جهت که وارد این مسئله شوید شما با یک جمهوری طرف هستید که حاصل آن، چیزی است که امروز میبیند.
#جاوید_شاه
#نه_به_هر_جمهوری
#آری_به_پادشاهی
#بازگشت_از_کژراهه۵۷
#بازگشت_به_مشروطه
@C_B_SHAHZADEH
فراموش نکنید ولایت فقیه محصول جمهوری در ایران است خانواده اسد محصول جمهوری در سوریه است. صدام حسین محصول جمهوری در عراق است و بعد از آن هم آنارشی و درگیری های فعلی در خاورمیانه !!
طالبان محصول جمهوری در افغانستان است و بعد از آن هم جنگ های قومی و مذهبی فعلی
قذافی محصول جمهوری در لیبی بود و....خمرهای سرخ محصول جمهوری در کامبوج بودند و آرامش فعلی آن محصول #بازگشت_پادشاهی
کرامول محصول جمهوری در انگلستان بود و پیشرفت کنونی محصول #بازگشت_پادشاهی
حاصل سیستم جمهوری در این کشورها این است.
در هر صورت و از هر جهت که وارد این مسئله شوید شما با یک جمهوری طرف هستید که حاصل آن، چیزی است که امروز میبیند.
#جاوید_شاه
#نه_به_هر_جمهوری
#آری_به_پادشاهی
#بازگشت_از_کژراهه۵۷
#بازگشت_به_مشروطه
@C_B_SHAHZADEH
⚫️ ویدیوی زیر را ببینید تا بفهمید یک #جمهوری_خواه_چپ ، چقدر میتونه حرامزاده و دروغگو و پست باشه
https://t.me/kalashi_hojjat/301
https://t.me/khosrovanooshiravan
https://t.me/kalashi_hojjat/301
https://t.me/khosrovanooshiravan
Telegram
حجت کلاشی
❇️ گفتگوی حجت کلاشی با بی بی سی فارسی درباره نشست خبری امروز #شاهزاده_رضا_پهلوی
#بازگشت_به_مشروطه
#بازگشت_از_کژراهه۵۷
🔹🔻لینک یوتیوب👇👇
https://youtu.be/XxpeT05vS34
@kalashi_hojjat
#بازگشت_به_مشروطه
#بازگشت_از_کژراهه۵۷
🔹🔻لینک یوتیوب👇👇
https://youtu.be/XxpeT05vS34
@kalashi_hojjat
Forwarded from حجت کلاشی
تلویزیون منوتو در خیزش ملی ۱۴۰۱ مانند بازو و ارگان رسانهای این خیزش ایرانگرا رفتار کرد. کارکنان و خبرنگاراناش در برابر یورش بدخواهان، به پدافند از ایران و وحدت ملی برخاستند.
در سالهای پیش، با مستندهایی که ساخت؛ فکر ایرانخواهی و پادشاهیخواهی را گستراند. انقلابیون ۵۷ روزگاران درازی با پول و رسانههای خود کوشیده بودند سیمای پیش از انقلاب را سیاه و تباه نشان دهند. این تلویزیون سیمای راستین دیروز را بازنمایاند و نشان داد که دیروزِ پیشِ از ۵۷ کارنامه درخشانی دارد. ایرانخواهان چنین رسانهای نیاز داشتند تا سخنان و آموزههایشان را به خانههای مردم ببرد و همگانیتر کند.
بسته شدن این تلویزیون دشمنان ایران و هواداران استبداد را شاد خواهد کرد. میپندارم میشود و میتوان این رسانه را با یاری هوادارانش سرپا نگه داشت. به یاری کسانی که ثروت خود را بلدند و میتوانند در این راه بکار بیندازند و مردمانی که میتوانند «برگههای حمایت ملی» را ماهانه و سالانه خریداری کنند.
امیدوارم که چراغش روشن بماند
@kalashi_hojjat
در سالهای پیش، با مستندهایی که ساخت؛ فکر ایرانخواهی و پادشاهیخواهی را گستراند. انقلابیون ۵۷ روزگاران درازی با پول و رسانههای خود کوشیده بودند سیمای پیش از انقلاب را سیاه و تباه نشان دهند. این تلویزیون سیمای راستین دیروز را بازنمایاند و نشان داد که دیروزِ پیشِ از ۵۷ کارنامه درخشانی دارد. ایرانخواهان چنین رسانهای نیاز داشتند تا سخنان و آموزههایشان را به خانههای مردم ببرد و همگانیتر کند.
بسته شدن این تلویزیون دشمنان ایران و هواداران استبداد را شاد خواهد کرد. میپندارم میشود و میتوان این رسانه را با یاری هوادارانش سرپا نگه داشت. به یاری کسانی که ثروت خود را بلدند و میتوانند در این راه بکار بیندازند و مردمانی که میتوانند «برگههای حمایت ملی» را ماهانه و سالانه خریداری کنند.
امیدوارم که چراغش روشن بماند
@kalashi_hojjat
Telegram
حجت کلاشی
کانال توسط ادمین اداره میشود.
Instagram:
https://instagram.com/hojat.kalashi?utm_medium=copy_link
Twitter:
https://twitter.com/hojjat_kalashi?t=HlmXwWTs2fu9HIM8DOouXw&s=09
#بازگشت_به_مشروطه
#بازگشت_از_کژراهه۵۷
Instagram:
https://instagram.com/hojat.kalashi?utm_medium=copy_link
Twitter:
https://twitter.com/hojjat_kalashi?t=HlmXwWTs2fu9HIM8DOouXw&s=09
#بازگشت_به_مشروطه
#بازگشت_از_کژراهه۵۷
Forwarded from حجت کلاشی
آقا و خانم رجوی از چه ترسیده اند؟
ترس به فرقه مجاهدین چهره رقت انگیزی بخشیده. پهلوان پنبههایی که خود را باخته!
مسعود، سالها به باورمندان ساده لوحاش از شکوهمندی انقلاب ۵۷ و پایان شاهنشاهی در ایران سخن رانده و گفته بود پادشاهی از ایران رخت بربسته و دیگر به ایران بازنخواهد گشت. از آنهنگام که مردم رضا شاه را صدا کرده و بر روح آن بزرگمرد درود فرستاده اند؛ در بنیاد این داستان رخنه افتاده. آنها سالها رضا شاه را دشمن خلق شناسانده بودند؛ اکنون چگونه ممکن است مردم نام او را در ستیز و نبرد با استبداد چون رهبری راهنما بخوانند و بگویند؟ در خیزش بزرگ۱۴۰۱ بسیار کوشیدند تا رنگ و نشان خودشان را به روی جنبش بپاشند و با ترفندهای گوناگون نگذارند شعارهای ملی و پادشاهی خواهانه در خیابان شنیده شود تا بگویند یک موج دستسازی بود که آمد و گذشت و به پایان رسید. اما با همه کوششی که کردند خیابان ملی بود و ایده پادشاهی قویترین ایده در میدان بود و است. همین کافی ست که آنها را بترساند و دچار ریزش نیرو گردند. با قوی شدن جنبش ملی و بازگشت به پادشاهی، همین چند ماه پیش بود که مسعود خودش با جملاتی که رعشه داشت و با کلمات رنگ و رو رفته و آهنگی عصبی قلم اندازی کرد تا به یارانش امید دهد و آنها را دلگرم کند و زنهار دهد که پادشاهی به تاریخ پیوسته و باز نخواهد گشت. روشن بود که آن نوشتار عصبی داروی آن درد نبود از اینروی پولی به پمپئو داده اند که بیاید و در همایش فرقه بگوید «نگران نباشید که پادشاهی به ایران بر نمی گردد!» تا بگویند ببینید اینرا دیگر مسعود و مریم نمیگویند؛ حضرت پمپئو میگوید.
وقتی مردم در مشهد سال 96 گفتند رضا شاه روحت شاد، اصلاح طلبان که ترسیده بودند می گفتند این کار مردم نیست، کار سپاه است. الان مسعود هم به همان راهکار پناه برده تا به یاران و سربازانش بگوید پایتان نلرزد، به فکر رها کردن سنگر نباشید آن جاوید شاه و جنبش ملی کار سپاه است!
زمان خود را نباید در پاسخ به این سخنان بی پایه سوزاند؛ مردم خودشان نشان خواهند داد که جنبش از کجا سرچشمه می گیرد.
پمپئو پول گرفته تا بحران درونی این فرقه را درمان کند. سخنان پمپئو در سرنوشت و مبارزات ملی ما هیچ اهمیت و ارزشی ندارد؛ به هیچش باید گرفت و ارجی بهش نداد. درمان فروپاشی آن فرقه هم نیست. تنها پول کثیفی از جیبی به جیبی دیگر رفته!
@kalashi_hojjat
ترس به فرقه مجاهدین چهره رقت انگیزی بخشیده. پهلوان پنبههایی که خود را باخته!
مسعود، سالها به باورمندان ساده لوحاش از شکوهمندی انقلاب ۵۷ و پایان شاهنشاهی در ایران سخن رانده و گفته بود پادشاهی از ایران رخت بربسته و دیگر به ایران بازنخواهد گشت. از آنهنگام که مردم رضا شاه را صدا کرده و بر روح آن بزرگمرد درود فرستاده اند؛ در بنیاد این داستان رخنه افتاده. آنها سالها رضا شاه را دشمن خلق شناسانده بودند؛ اکنون چگونه ممکن است مردم نام او را در ستیز و نبرد با استبداد چون رهبری راهنما بخوانند و بگویند؟ در خیزش بزرگ۱۴۰۱ بسیار کوشیدند تا رنگ و نشان خودشان را به روی جنبش بپاشند و با ترفندهای گوناگون نگذارند شعارهای ملی و پادشاهی خواهانه در خیابان شنیده شود تا بگویند یک موج دستسازی بود که آمد و گذشت و به پایان رسید. اما با همه کوششی که کردند خیابان ملی بود و ایده پادشاهی قویترین ایده در میدان بود و است. همین کافی ست که آنها را بترساند و دچار ریزش نیرو گردند. با قوی شدن جنبش ملی و بازگشت به پادشاهی، همین چند ماه پیش بود که مسعود خودش با جملاتی که رعشه داشت و با کلمات رنگ و رو رفته و آهنگی عصبی قلم اندازی کرد تا به یارانش امید دهد و آنها را دلگرم کند و زنهار دهد که پادشاهی به تاریخ پیوسته و باز نخواهد گشت. روشن بود که آن نوشتار عصبی داروی آن درد نبود از اینروی پولی به پمپئو داده اند که بیاید و در همایش فرقه بگوید «نگران نباشید که پادشاهی به ایران بر نمی گردد!» تا بگویند ببینید اینرا دیگر مسعود و مریم نمیگویند؛ حضرت پمپئو میگوید.
وقتی مردم در مشهد سال 96 گفتند رضا شاه روحت شاد، اصلاح طلبان که ترسیده بودند می گفتند این کار مردم نیست، کار سپاه است. الان مسعود هم به همان راهکار پناه برده تا به یاران و سربازانش بگوید پایتان نلرزد، به فکر رها کردن سنگر نباشید آن جاوید شاه و جنبش ملی کار سپاه است!
زمان خود را نباید در پاسخ به این سخنان بی پایه سوزاند؛ مردم خودشان نشان خواهند داد که جنبش از کجا سرچشمه می گیرد.
پمپئو پول گرفته تا بحران درونی این فرقه را درمان کند. سخنان پمپئو در سرنوشت و مبارزات ملی ما هیچ اهمیت و ارزشی ندارد؛ به هیچش باید گرفت و ارجی بهش نداد. درمان فروپاشی آن فرقه هم نیست. تنها پول کثیفی از جیبی به جیبی دیگر رفته!
@kalashi_hojjat
Telegram
حجت کلاشی
کانال توسط ادمین اداره میشود.
Instagram:
https://instagram.com/hojat.kalashi?utm_medium=copy_link
Twitter:
https://twitter.com/hojjat_kalashi?t=HlmXwWTs2fu9HIM8DOouXw&s=09
#بازگشت_به_مشروطه
#بازگشت_از_کژراهه۵۷
Instagram:
https://instagram.com/hojat.kalashi?utm_medium=copy_link
Twitter:
https://twitter.com/hojjat_kalashi?t=HlmXwWTs2fu9HIM8DOouXw&s=09
#بازگشت_به_مشروطه
#بازگشت_از_کژراهه۵۷
Forwarded from حجت کلاشی
ج.ا در توهمِ خود، حکومت فلسطینی و امت اسلام است که بر ایران چیره شده و در پدافند از فلسطین، یعنی ستاره راهِ وحدتِ امت، از جیب مردم ایران، برای آتش افروزی و ماجراجویی هزینه میکند. پیامد این ماجراجوییها و آتش افروزیها، ویرانتر شدن کشور و از هم پاشیدن اقتصاد و خانواده و کار و بار و تولید است.
در اقتصاد از هم فروپاشیده ج.ا دلار به مرز شصت هزار تومان نزدیک شده و بسیاری از ایرانیانی که بختیار بوده و از جمع میلیونها بیکار جدا شده و کاری بدست آوردهاند، کمتر از دویست دلار حقوق می گیرند!
ج.ا بالعکس تصورِ نادرست برخی، هیچ نسخه ملی ندارد.تصور اینکه ج.ا میتواند جمهوری اسلامی بماند و یک نسخه ملی هم داشته باشد؛ از نشناختن ایده ملی و ملیگرایی از یکسوی و نشناختن جمهوری اسلامی از سوی دیگر درست شده. هر نسخه ملی یعنی رفع و از بین بردن جمهوری اسلامی به شیوه درست، ملی و عقلانی !
@kalashi_hojjat
در اقتصاد از هم فروپاشیده ج.ا دلار به مرز شصت هزار تومان نزدیک شده و بسیاری از ایرانیانی که بختیار بوده و از جمع میلیونها بیکار جدا شده و کاری بدست آوردهاند، کمتر از دویست دلار حقوق می گیرند!
ج.ا بالعکس تصورِ نادرست برخی، هیچ نسخه ملی ندارد.تصور اینکه ج.ا میتواند جمهوری اسلامی بماند و یک نسخه ملی هم داشته باشد؛ از نشناختن ایده ملی و ملیگرایی از یکسوی و نشناختن جمهوری اسلامی از سوی دیگر درست شده. هر نسخه ملی یعنی رفع و از بین بردن جمهوری اسلامی به شیوه درست، ملی و عقلانی !
@kalashi_hojjat
Telegram
حجت کلاشی
کانال توسط ادمین اداره میشود.
Instagram:
https://instagram.com/hojat.kalashi?utm_medium=copy_link
Twitter:
https://twitter.com/hojjat_kalashi?t=HlmXwWTs2fu9HIM8DOouXw&s=09
#بازگشت_به_مشروطه
#بازگشت_از_کژراهه۵۷
Instagram:
https://instagram.com/hojat.kalashi?utm_medium=copy_link
Twitter:
https://twitter.com/hojjat_kalashi?t=HlmXwWTs2fu9HIM8DOouXw&s=09
#بازگشت_به_مشروطه
#بازگشت_از_کژراهه۵۷
Forwarded from حجت کلاشی
ادامه گفتگو بر سرِ اصلِ دوم متمم:
۱- از دیدن سقوط اخلاقی و شخصیتی افرادی که سابقه ایراندوستی دارند بسیار متاسف میشوم. از دوستان خواهشمندم وضعیت پیش آمده را نادیده بگیرند تا راه سقوط بیشتر افراد فراهم نشود. این گفتگو را بدون مخاطب ویژه ادامه میدهم.
روشن است که گفتگو در حوزه عمومی درباره اجزا و ارکان نظام پادشاهی، نمیتواند گفتگویی خصوصی باشد.
۲- این ادعا که اصلِ دوم متمم قانون اساسی مشروطه در دوره دوم مجلس شورای ملی، به صورت کامل اجرایی شده، نادرست است و ادعای طرفداران حکومت اسلامیست که رضا شاه را به نقضِ قانون اساسی متهم میکنند.
کسانی که مدعی هستند این اصل در مجلس دوم شورای ملی بصورت کامل اجرا شده، باید بگویند در کدام جلساتِ مجلس و مطابق با کدام صورتجلسه، این هیات پنج نفره یعنی هر پنج نفر شرکت کردهاند. روشن است که پاسخِ این پرسش، دشنام و بَددهنی نیست. اگر کسی چنین ادعایی کرد باید بتواند به این پرسش پاسخ بدهد. بنابراین کسی یا کسانی که ادعا دارند اصل دوم در مجلس دوم شورای ملی، بصورت کامل اجرا شده، بگویند در کدام جلسات این هیات پنج نفره شرکت کرده و درباره قانون یا قوانینی مذاکره کردهاند.
تا مدعیان (کسی که چنین ادعایی کند روشن است که در اینباره پیشتر چیزی نخوانده و از موضوع ناآگاه است و بخاطر بیدانشی چنین بیپروا سخن ناراست گفته) پاسخ را بیابند؛ به روشن شدن گوشه هایی از موضوع میپردازم.
۳-در گفتگوی پیشین، روشن کردم که مدرس منتخب مردم نبود بلکه منتخب علما بود. از میان آن بیست تن، حاجی امام جمعه منتخب حوزه یزد نیز بود که از آن استفا کرد.
در مجلس نخست انتخابات صنفی بود اما در مجلس دوم صنفی بودن برداشته شد و شرط گذاشتند که انتخاب کنندگان که تنها شامل مردها بود، باید: «لااقل دارای دویست و پنجاه تومان علاقه ملکی یا ده تومان مالیات بده باشند یا پنجاه تومان عایدی سالیانه داشته و یا تحصیل کرده باشند» با این شرط دایره انتخاب کنندگان، بسیار محدود میشد و برگزیده شدگان دوباره در مرکزِ حوزه انتخاب جمع میشدند و از میان خود کسانی را بر میگزیدند. به این میگفتند انتخاب دو درجهای. با چنین شرط مالی و دارایی و ملکی و دو مرحله شدن، انتخابات طبقاتی بود و در معنای واقعی عمومی و مردمی نبود.این شرط باعث شد که بالعکس مجلس نخست تعداد تاجران و اصناف کاهش یافت و زمینداران و اشراف و روحانیت و اهل دیوان افزایش یافت.
4- از آن هیات پنج نفره تنها مدرس و امام جمعه در مذاکرات شرکت کردهاند (زین العابدین قمی در دو سه جلسه بوده اما در مذاکرات مشارکت نکرده و یا من ندیدهام) بنابراین دو (یا نهایتا سه نفر که باید بعدا بررسی کنم) در مجلس حضور یافته و در مذاکرات مشارکت کرده اند. که حضور این تعداد به معنای تحقق هیات پنج نفره نیست. جالب اینجاست که برخی از این پنج نفر در آن مدت، درگذشته یا استعفا کردهاند و بجای آنها کس دیگری از بین جمع معرفی شده اولیه، برگزیده شده و آنها نیز در مجلس حضور نیافتهاند! از اینروی نمیتوان گفت که در مجلس دوم این پنج نفر به مجلس تحمیل شده. همانگونه که روشن است اگر چه بیست نفر به مجلس معرفی شده و پنج نفر نیز از بین آنها انتخاب شده اما خود آخوندها حاضر نشدهاند به مجلس بیایند و در مجلس دوم این هیات پنج نفره بصورت پایدارشکل نگرفت و در همان مجلس شکست خورد و به این خاطر در مجلس سوم رها کردند. بنابراین این اصل به خودی خود تعطیل شد.
۵-ما طرفدار پادشاهی مشروطه هستیم، یعنی نظام مختلط مبتنی بر شاه و مجلس و دادگستری مستقل و قانون اساسی و نیز معتقدیم که این مردم هستند که باید تصمیم بگیرند شکل حکومت چه هست. حکومتی مشروع است که مطابق خواست و اراده مردم باشد.ما طرفداران نظام پیشین، معقدیم باید نظام خودمان را تبلیغ کنیم و از کارآمد بودن آن دفاع کنیم و مردم را به هوادارای و گزینش آن فرا بخوانیم. اما این مردم هستند که حق گزینش دارند و شکل نظام را تعیین میکنند. اگر خواست مردم پادشاهی شد، یعنی ادامه نظام پیشین، قانون اساسی آن نظام باید توسط مجلس و آداب و اصول حقوقی روشن، مورد بازبینی قرار بگیرد. این مجلس صاحب صلاحیت و بر پایه اصول و آداب درست حقوقی است که میتواند تصمیم بگیرد با این سنت و متن حقوقی چه کند. همه آنرا تغییر دهد یا اصولی از آنرا. کسی که هوادار پادشاهی مشروطه است نمیتواند پیش از شکل گیری یک وضعیت حقوقی مشخص و مجلس، تغییری در اسناد و منابع حقوقی نظام پیشین انجام دهد. مگر آنکه جمهوریخواهی باشد که نقاب زده یا خرابکار و نفوذی ست. ما پیش از شکل گیری نهاد حقوقی صلاحیت اعمال تغییرات در قانون اساسی را نداریم. هر تغییری هم که لازم می دانیم باید پس از پیروزی از مجلس صاحب صلاحیت درخواست کنیم که اعمال کند.
بنابراین به پیروزی فکر کنیم!
@kalashi_hojjat
۱- از دیدن سقوط اخلاقی و شخصیتی افرادی که سابقه ایراندوستی دارند بسیار متاسف میشوم. از دوستان خواهشمندم وضعیت پیش آمده را نادیده بگیرند تا راه سقوط بیشتر افراد فراهم نشود. این گفتگو را بدون مخاطب ویژه ادامه میدهم.
روشن است که گفتگو در حوزه عمومی درباره اجزا و ارکان نظام پادشاهی، نمیتواند گفتگویی خصوصی باشد.
۲- این ادعا که اصلِ دوم متمم قانون اساسی مشروطه در دوره دوم مجلس شورای ملی، به صورت کامل اجرایی شده، نادرست است و ادعای طرفداران حکومت اسلامیست که رضا شاه را به نقضِ قانون اساسی متهم میکنند.
کسانی که مدعی هستند این اصل در مجلس دوم شورای ملی بصورت کامل اجرا شده، باید بگویند در کدام جلساتِ مجلس و مطابق با کدام صورتجلسه، این هیات پنج نفره یعنی هر پنج نفر شرکت کردهاند. روشن است که پاسخِ این پرسش، دشنام و بَددهنی نیست. اگر کسی چنین ادعایی کرد باید بتواند به این پرسش پاسخ بدهد. بنابراین کسی یا کسانی که ادعا دارند اصل دوم در مجلس دوم شورای ملی، بصورت کامل اجرا شده، بگویند در کدام جلسات این هیات پنج نفره شرکت کرده و درباره قانون یا قوانینی مذاکره کردهاند.
تا مدعیان (کسی که چنین ادعایی کند روشن است که در اینباره پیشتر چیزی نخوانده و از موضوع ناآگاه است و بخاطر بیدانشی چنین بیپروا سخن ناراست گفته) پاسخ را بیابند؛ به روشن شدن گوشه هایی از موضوع میپردازم.
۳-در گفتگوی پیشین، روشن کردم که مدرس منتخب مردم نبود بلکه منتخب علما بود. از میان آن بیست تن، حاجی امام جمعه منتخب حوزه یزد نیز بود که از آن استفا کرد.
در مجلس نخست انتخابات صنفی بود اما در مجلس دوم صنفی بودن برداشته شد و شرط گذاشتند که انتخاب کنندگان که تنها شامل مردها بود، باید: «لااقل دارای دویست و پنجاه تومان علاقه ملکی یا ده تومان مالیات بده باشند یا پنجاه تومان عایدی سالیانه داشته و یا تحصیل کرده باشند» با این شرط دایره انتخاب کنندگان، بسیار محدود میشد و برگزیده شدگان دوباره در مرکزِ حوزه انتخاب جمع میشدند و از میان خود کسانی را بر میگزیدند. به این میگفتند انتخاب دو درجهای. با چنین شرط مالی و دارایی و ملکی و دو مرحله شدن، انتخابات طبقاتی بود و در معنای واقعی عمومی و مردمی نبود.این شرط باعث شد که بالعکس مجلس نخست تعداد تاجران و اصناف کاهش یافت و زمینداران و اشراف و روحانیت و اهل دیوان افزایش یافت.
4- از آن هیات پنج نفره تنها مدرس و امام جمعه در مذاکرات شرکت کردهاند (زین العابدین قمی در دو سه جلسه بوده اما در مذاکرات مشارکت نکرده و یا من ندیدهام) بنابراین دو (یا نهایتا سه نفر که باید بعدا بررسی کنم) در مجلس حضور یافته و در مذاکرات مشارکت کرده اند. که حضور این تعداد به معنای تحقق هیات پنج نفره نیست. جالب اینجاست که برخی از این پنج نفر در آن مدت، درگذشته یا استعفا کردهاند و بجای آنها کس دیگری از بین جمع معرفی شده اولیه، برگزیده شده و آنها نیز در مجلس حضور نیافتهاند! از اینروی نمیتوان گفت که در مجلس دوم این پنج نفر به مجلس تحمیل شده. همانگونه که روشن است اگر چه بیست نفر به مجلس معرفی شده و پنج نفر نیز از بین آنها انتخاب شده اما خود آخوندها حاضر نشدهاند به مجلس بیایند و در مجلس دوم این هیات پنج نفره بصورت پایدارشکل نگرفت و در همان مجلس شکست خورد و به این خاطر در مجلس سوم رها کردند. بنابراین این اصل به خودی خود تعطیل شد.
۵-ما طرفدار پادشاهی مشروطه هستیم، یعنی نظام مختلط مبتنی بر شاه و مجلس و دادگستری مستقل و قانون اساسی و نیز معتقدیم که این مردم هستند که باید تصمیم بگیرند شکل حکومت چه هست. حکومتی مشروع است که مطابق خواست و اراده مردم باشد.ما طرفداران نظام پیشین، معقدیم باید نظام خودمان را تبلیغ کنیم و از کارآمد بودن آن دفاع کنیم و مردم را به هوادارای و گزینش آن فرا بخوانیم. اما این مردم هستند که حق گزینش دارند و شکل نظام را تعیین میکنند. اگر خواست مردم پادشاهی شد، یعنی ادامه نظام پیشین، قانون اساسی آن نظام باید توسط مجلس و آداب و اصول حقوقی روشن، مورد بازبینی قرار بگیرد. این مجلس صاحب صلاحیت و بر پایه اصول و آداب درست حقوقی است که میتواند تصمیم بگیرد با این سنت و متن حقوقی چه کند. همه آنرا تغییر دهد یا اصولی از آنرا. کسی که هوادار پادشاهی مشروطه است نمیتواند پیش از شکل گیری یک وضعیت حقوقی مشخص و مجلس، تغییری در اسناد و منابع حقوقی نظام پیشین انجام دهد. مگر آنکه جمهوریخواهی باشد که نقاب زده یا خرابکار و نفوذی ست. ما پیش از شکل گیری نهاد حقوقی صلاحیت اعمال تغییرات در قانون اساسی را نداریم. هر تغییری هم که لازم می دانیم باید پس از پیروزی از مجلس صاحب صلاحیت درخواست کنیم که اعمال کند.
بنابراین به پیروزی فکر کنیم!
@kalashi_hojjat
Telegram
حجت کلاشی
کانال توسط ادمین اداره میشود.
Instagram:
https://instagram.com/hojat.kalashi?utm_medium=copy_link
Twitter:
https://twitter.com/hojjat_kalashi?t=HlmXwWTs2fu9HIM8DOouXw&s=09
#بازگشت_به_مشروطه
#بازگشت_از_کژراهه۵۷
Instagram:
https://instagram.com/hojat.kalashi?utm_medium=copy_link
Twitter:
https://twitter.com/hojjat_kalashi?t=HlmXwWTs2fu9HIM8DOouXw&s=09
#بازگشت_به_مشروطه
#بازگشت_از_کژراهه۵۷