خسرو انوشیروان
1.12K subscribers
6.83K photos
3.92K videos
118 files
10.7K links
به نام خردمند یزدان پاک
امروز، چهاردهم دی ماهِ نودوهشت خواستم تا همه‌ی آنچه از ابتدا تا کنون در مجازی نوشته ام و هرآنچه را شاید از این پس بفهمم؛ بنویسم و برای بایگانی در این درگاه درج کنم.
من؛ فقط به سود مملکتم می‌نویسم.
#خسرو

از همراهی شما سپاسگزارم .
Download Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ #سکولاریسم به منزله‌ِ ضدیت با دین نیست و نمی‌تواند در #ایران یا هیچ کجای دیگر ابزاری برای ستیز با #مذهب باشد . https://t.me/khosrovanooshiravan/9238 #قانون_اساسی_مشروطه_شاهنشاهی یک قانون کارآمد و جامع سکولار است که با عنایت به #دولت تاریخی و سنتی ایران…
⚫️#قانون دوران گذار بعد از جمهوری اسلامی چه باید باشد و مجلس موسسان بر اساس چه قانونی باید شکل بگیرد؟ آیا باید به قانون مشروطه مراجعه کنیم یا قانون اساسی جدید بنویسیم؟
https://t.me/khosrovanooshiravan/9241

پاسخ دکتر #امیر_طاهری :
در قانون مشروطیت اصل اول حاکمیت ملی است
سلطنت بخش مهمی از قانون مشروطه است اما همه آن نیست!
زمانی که احمدشاه برکنار شد مدتی سلطنت نبود اما مشروطه برقرار بود رفتن یک شاه به معنای رفتن مشروطیت نیست. مشروطیت مجموعه‌ای است از چند چیز
اولین عنصری که مشروطه را تشکیل میدهد حاکمیت ملی است. یعنی ملت ایران برخودشان حکومت می‌کنند.
ملت ایران این سلطنت که متعلق به خودش هست
میدهد به یک شخص یا دودمان خاصی و هر وقت هم نخواستند از او‌ پس می‌گیرند همانطور که در مورد محمدعلی‌شاه دیدیم و در مورد خاندان قاجار دیدیم این اصل اول قانون‌مشروطه بود حاکمیت ملی
اصل دوم در ایران نمی‌شود حکومت بی قیدوشرط کرد یعنی مردم ایران رعایا نیستند مردم ایران شهروندان هستند به همین‌جهت اسمش مشروطه هست . تمام ایرانیان از شاه گرفته تا دیگر شهروندان ایرانی زیر چتر قانون مشروطه هستند. هم از آنها حمایت می‌کند هم از آنها حسابرسی ‌می‌خواهد.و این با سلطنت مطلقه کاملا فرق دارد و شاه در‌چهارچوب مشروطیت هیچ کاری را بدون‌اجازه قوه مقننه و قضاییه انجام‌دهد
اصل سوم نظام مشروطه ایران متکی است بر عناصر که هویت فرهنگی ایران را تشکیل می‌دهند و شاهنشاهی پدیده تاریخی بسیار عمیقی است و در تمام جنبه‌های فرهنگی ایران حضور دارد و حتی مذهب شیعه و اسلام در آن جای دارد ولی هرچیزی به جای خودش و هیچ عنصری نمی‌تواند عناصر دیگر را در بربگیرد
مجلس شورای ملی بعد مجلس سنا به آن اضافه شد شوراهای ایالتی به اشکال مختلف درست شد و ما باید این مجموعه رو در نظر بگیریم نه اینکه بگوییم سلطنت مساوی است با سلطنت مطلقه. و این را متاسفانه مخالفین سلطنت در سالهای آخر محمدرضا شاه متوجه نشدند.
ایرانی چهل سال زیر چتر مشروطه با چهل سال در جمهوری اسلامی مقایسه بکنید امکان آزاد سیاسی به مراتب بیشتر از بعد از انقلاب بود امکان اظهار نظر بیشتر بود امکان باور داشتن مذهب مختلف داشتن به مراتب بیشتر بود و تامین کننده همه آنها مشروطیت بود از مشروطیتی که صحبت میکنم قدرت متعلق‌ به ملت است و با این قدرت فرصت میده به همه افکار و باورهای مختلف که در سایه قانون با آرامش زندگی کنند
در دوران گذار از جمهوری اسلامی قوانین مشروطه نافذ خواهد بود .
👈 من شخصا با رفراندوم موافق نیستم ...
https://t.me/khosrovanooshiravan/8134
https://t.me/khosrovanooshiravan/8618

اما در چهارچوب قوانین مشروطه مجلس موسسان تشکیل بدهیم و احزابی که در این مجلس موسسان شرکت می‌کنند می‌توانند هر نظری داشته باشند.
میخوایم در این مجلس موسسان ایران بشه پادشاهی پارلمانی یا بشه جمهوری یا هر مدل دیگری و همه اینها قابل بحث‌خواهد بود و در آن مجلس موسسان راه و‌ روال آینده ایران شکل خواهد گرفت. به عبارت دیگر مشروطیت مانند درختی است که باید اجازه دهیم رشد کند . ایران یک ورقه‌ی کاغذ سفیدی نیست که بنده و جنابعالی و یا هر شخص دیگری در عرض ۴۸ ساعت قانون اساسی بنویسیم همانطور که در بعد از انقلاب آقای خمینی و رفقاش دیدیم که به مرحوم‌ دکتر حبیبی گفتند شما برای ما قانون‌اساسی بنویس که جمهوری پنجم فرانسه را ترجمه کرد و چندتا چیز در مورد ولایت فقیه و موارد اسلامی اضافه کردند. اشتباه گذشته را تکرار نکنیم. ما باید بر اساس اون چیزی که داریم و پایه‌هایی که هست بسازیم نه اینکه بگوییم اصلا هیچ پایه‌ای نداریم و ایران هیچ‌ تاریخی نداره و ایران سیاستی هیچوقت نداشته و ایران هیچ تجربه‌ای در زمینه دموکراسی نداشته و از صفر شروع کنیم در حالیکه ما حداقل نزدیک‌۱۵۰ ساله که ملت ما در مسیر رسیدن به دموکراسی دارد فعالیت می‌کند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/9246
خسرو انوشیروان
⚫️ 👆 اهانت بی‌شرمانه‌ی فردی پست فطرت و معلوم‌الحال به نام #میرزا_بنویس به شیعیان ... https://t.me/khosrovanooshiravan/12740 👈 کار کنشگر پادشاهی‌خواه درگیری با مذهب نیست ؛ علی‌الخصوص آن زمان که #قانون_اساسی_مشروطه_سلطنتی بر لزوم پایبندی بی قید و شرط #پادشاه_ایران…
⚫️ ما بر مبنای #قانون_اساسی_مشروطه_سلطنتی پادشاهی‌خواهیم .
https://t.me/khosrovanooshiravan/9241

حدود بیست روز دیگر سالگرد #رستاخیز_۲۸_امرداد است .
نمی‌توانیم به قانون استناد کنیم ؛ بگوییم : #محمد_مصدق_السلطنه_قجر بر اساس بند بند این قانون کودتاچی بود و به بخشهای دیگر همین قانون که میرسیم بگوییم :
شیعه خر است گاو من است .

👈 این دریوزگی و بی‌شرافتی است .
مگر #شاهنشاه_آریامهر شیعه نبودند !؟
مگر #رضا_شاه_بزرگ معتقد به تشیع نبودند ...!؟

باید بر مبنای حقوق گفتگو کرد :
اگر بر خلاف تمام اپوزوسیون پنجاه‌وهفتی که جمهوری اسلامی را هم شامل می‌شوند .
(پیش از این در اینجا نوشتم :
https://t.me/khosrovanooshiravan/12629
پنجاه‌وهفتی‌ها همه ، هنوز اپوزوسیون هستند :
👈 #اپوزوسیون_دولت_شاهنشاهی_ایران ؛ چرا که آنها در استقرار #دولت ناکام بودند و تا همیشه ناکام خواهند ماند .
👈 این مهم شامل تمام نحله‌های فکری ۵۷ میشود بلااستثنا‌ء از #مجاهدین_جنایتکار_خلق بگیر تا #ملی_مذهبی و تمام طیف‌های چپ سنتی و نوظهور پر مدعای امروزین ...
👈 جمهوری‌خواه جماعت از تأسیس دولت در ایران ناتوان است ‌؛ زیرا #دولت_شاهنشاهی_ایران ، #الترناتیو ندارد .)

آنها جمیعا #شورش_۵۷ را یک انقلاب میدانند و ما تأکید بر به کار بردن واژه‌ی پرمفهوم شورش در مورد آن فاجعه داریم .
میگوییم : شورش بود بر علیه #قانون_اساسی_مشروطه_سلطنتی_ایران .
تمام .

👈 #حاکمیت_قانون یا عدم حاکمیت آن شامل مرور زمان نمیشود ( اگر باورمند باشیم ).
آیا میتوان گفت : آن قانون متعلق به صد سال پیش بود و امروز به درد میخورد یا نمی‌خورد ‌‌...!؟
https://t.me/khosrovanooshiravan/8005

فی‌الحال همین را در دست داریم و لازم الاجرا است .
👈 هرکس با مزخرفات و ترهات و لودگی ، در برابر قانون شورش کرد ؛ مجرم است .

#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
#جاوید_جایگاه_شاهنشاه_ایران
#خسرو
«رضاشاه قهرمان آرمان‌ها و آزوهای مشروطه‌خواهان»

تاریخ، سیاست و فرهنگ ایران مانند هر کشور دیگر دارای فرازها و فرودها و ایرادها و مشکل‌هایی است و جای نقد و بررسیدن دارد. زمانی که پیشینه و تاریخ ملت طولانی باشد و اسیر عنصرهای بیگانه باشد اشتباه‌ها و ایرادها  بیشتر می‌شود. بنابراین طبیعی است که با بروز هر پدیده نوینی مشکلات بیشتر باشد.
هم باید ایرادها را دید و هم باید دستاوردهای مثبت را دید. تمام نو اندیشان دوران مشروطه را که نگاه کنيم دغدغه اساسی‌شان مسئله ملت، ايجاد دولت ملی میهنی و ارائه يک تعريف اساسی از ايران در معنای جديد آن است.
جنبش مشروطه ممکن است نتوانسته باشد به برخی از خواست‌هایش دست یافته باشد، اما استمرار این خواست‌ها هنوز در جریان است.  جامعه فعلی ما همچنان حاصل تحولات و زیست در  مشروطیت است. نواندیشان دوران مشروطيت و رضاشاه در پی نوسازی و مهندسی اجتماعی بودند، اما این مسئله را ما در عصر محمد رضاشاه نمی‌بینیم زیرا نو‌اندیشی وجود نداشت، کژاندیشان به اصطلاح در واژه روشنفکر، در پی ویرانی و سرنگونی بودند زیرا احزاب و ایدئولوژی‌های بعد از مشروطیّت (اسلامی و  مارکسیست_ لنینیستی) عموماً در پی انقلاب و کسب قدرت سیاسی بودند. آراء و عقايد آنان متکی بر اندیشه‌های لنين و ماركس و مائو و چه‌گوارا  بود. به همین جهت این احزاب و ایدئولوژی‌ها در ذات خویش حامل یا مُروّج خشونت و خونریزی و کشتار بودند. نفوذ اندیشه‌های انقلابیون روسی و خصوصاً پیروزی انقلاب اکتبر در روسیه و تأثیر آن بر چپ‌اندیشان ایرانی، خشونت را به ابزاری لازم در نزد باصطلاح روشنفکران و مبارزان ایرانی بدل ساخت. همین‌ مرتجعین سرخ و سیاه از دهه سی تا به حال سعی در سیاه‌نمایی محض از دوران «پهلوی» دارند حال اینکه بسیاری از آرمان‌ها و آرزوهای مشروطه‌خواهان در دوران رضا شاه بدست آمد. برقراری یک حکومت مرکزی نیرومند و مترقی که از زمان میرزا تقی‌خان امیرکبیر، یعنی بیش از هفتاد سال پیش از رضاشاه جزء آرزوها و اهداف بود. آموزش و پرورش نوین، در حقیقت یکی از مهمترین اهداف مشروطه‌خواهانی چون «مرحوم حاج میرزا حسن رشدیه»، «مرحوم آشتیانی» و دیگران شمرده می‌شد، که به علت مشکلات عدیده محقق نشد. در سال ١٩٣٤/١٣١٣ فرمان تاسيس دانشگاه تهران صادر شد. تعداد دانشجويان آموزش عالی از ٦٠٠ نفر به ٣٣٠٠ نفر رسيد و در سال ١٩٣٦/١٣١٥ آموزش بزرگ‏سالان (اكابر) به راه افتاد. در زمان قاجار دادگاه‏‌های ايران به صورت محاكم شرع و در دست علمای دينی (آخوندها) بود و ايران اجازه نداشت شهروندان خارجی را محاكمه كند و كاپيتولاسيون برقرار بود. در زمان رضا شاه يكي از مهم‏ترين كارهای تيمورتاش طرح لغو كاپيتولاسيون بود. در سال ١٩٢٧/١٣٠٦ علی‌اكبر داور وزير دادگستری شد و پس از ايجاد دادگاه‏های نوين (مدرن)، كاپيتولاسيون را لغو كرد.

توسعه راه و راه آهن سراسری کشیدن راه آهن که از دیرباز یکی از آرزوهای ایرانیان بود، از جمله «حاج میرزاحسین خان سپهسالار»، صدراعظم اصلاح طلب ناصرالدین شاه در دهه ۱۸۸۰، یعنی نزدیک به ۵۰ سال قبل از رضاشاه به صورت خیلی جدی احداث راه آهن را پیگیری می‌کرد و این آرزوی مشروطه‌خواهان در دوران رضا شاه از رویا به واقعیت تبدیل شد.
ایجاد ارتش مدرن هم در زمان عباس میرزا، یعنی یکصد سال قبل از رضاشاه، مطرح شد و از جمله نخستین اقدامات آن شاهزاده در جهت تاسیس ارتش مدرن بود که در دوران رضا شاه و پس از اجباری شدن خدمت سربازی و تشكيل ارتش منظم و نوين، نيروهاي ارتش از ٤٠ هزار نفر در سال ١٩٢١/١٣٠٠ به ١٢٧ هزار نفر در سال ١٩٤١/١٣٢٠ رسيد و مدرن شدن ارتش عملی و در دوران محمدرضا شاه به اوج خود رسید.
پایه‌های دولت مدرن و اقتصاد نوین هم در دوره‌ی رضاشاه و محمدرضا ساخته و گسترش پیدا کرد، از خواست‌های بنیادین مشروطه‌خواهان بود. حجابی که رضاشاه از سرِ زنان برداشت نیز از خواسته‌های جنبش مشروطه بود. بهار میرزاده‌ی عشقی و ایرج میرزا و ... از شاعران مشروطه‌خواه هستند که حجاب را مایه‌ی بدبختی زن ایرانی می‌دانستند و خواهان مشارکت زن ایرانی در توسعه جامعه بودند.
انجمن‌های زنان از دوران مشروطه کوشش متمرکز بر حضور بانوان در جامعه را آغاز کردند و برداشتن حجاب یکی از خواست‌های مهم آنان بود که رضاشاه آنرا عملی کرد.
#مشروطه
#رضاشاه
#مجله_گردآفرید
@Gord_Afarid
خسرو انوشیروان
⚫️ #سکولاریسم به منزله‌ِ ضدیت با دین نیست و نمی‌تواند در #ایران یا هیچ کجای دیگر ابزاری برای ستیز با #مذهب باشد . https://t.me/khosrovanooshiravan/9238 #قانون_اساسی_مشروطه_شاهنشاهی یک قانون کارآمد و جامع سکولار است که با عنایت به #دولت تاریخی و سنتی ایران…
⚫️ سکولاریسم: بحث فردا و نیازهای امروز
نیروی ما در حال حاضر باید در راه گذار از نظام ورشکسته خمینی‌گرایان به کار آید، بحث بر سر مفاهیم آرمانی را بگذاریم برای فردا، برای پس از آزادی ایران و استقرار مجدد مشروطیت
امیر طاهری  جمعه ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ برابر با ۱۱ اوت ۲۰۲۳ ۱۶:۰۰
«چرا با سکولاریسم مخالفت می‌کنید؟ مگر خواستار ادامه حکومت این آدم‌فروشان‌ هستید؟» این دو پرسش جزئی است از پیامی که یک خواننده ناشناس برای من فرستاده است. در یکی از مقالاتم از کلیشه‌های مبتذلی سخن گفته بودم که طرحشان در این مرحله از مبارزه مردم ایران برای آزادی حاصلی جز منحرف ‌ساختن بحث، ترساندن بخشی از جامعه، و فریفتن بخشی دیگر ندارد.
https://t.me/khosrovanooshiravan/9241

درباره کلیشه دموکراسی قبلا نوشته‌ام و باید تکرار کنم که من نه مخالف دموکراسی هستم نه موافق آن. به دو دلیل: نخست، دقیقا نمی‌دانم این کلیشه معرف چه چیزی است، زیرا در بررسی نظام‌هایی که خود را دموکرات می‌خوانند، چیزی جز تضاد نمی‌بینم. دوم، ایرانیانی که این کلیشه را به کار می‌برند هنوز نتوانسته‌اند تعریفی از آن- البته با توجه به ویژگی‌های جامعه ما- ارائه دهند. در واقع، کمتر ایرانی را می‌یابید که بگوید دموکراسی نمی‌خواهد. بعضی می‌کوشند با چسباندن یک صفت، دموکراسی مورد علاقه خود را تعریف کنند: مردم‌سالاری دینی، دموکراسی سوسیالیستی، دموکراسی فدرال و....

اما امروز با اجازه شما به کلیشه‌های دیگر می‌پردازیم: سکولاریسم، که گاهی هم سکولاریزم نوشته می‌شود، و گاهی نیز، مانند کتاب خواندنی دکتر محمدحسین صدیق یزدچی، عنوان لائیسیته (Laicite) می‌گیرد. یک نویسنده دیگر می‌نویسد سکولاریزم دینی مدرنیته، واژه‌ای که کلیشه دیگری را ارائه می‌دهد. دکتر یزدچی به‌تفضیل توضیح می‌دهد که لائیسیته را نباید با سکولاریسم اشتباه گرفت، اما در هر حال منظور جدایی دین از سیاست نیست.

دکتر یزدچی با هدف معرفی دین به‌عنوان حربه‌ای برای ستمگری یا حتی جنایت می‌نویسد که پونتیوس پیلات، دادستان یهودی اورشلیم، حکم عیسی مسیح را صادر کرد. گرفتاری اینجا است که پیلات اصلا یهودی نبود، چه رسد به اینکه  دادستان یهودیان باشد. او فرماندار رومی فلسطین بود. از سوی دیگر، اگر او حکم اعدام مسیح را صادر کرد، پس باید او را «سکولار» یا «لائیک» به حساب آوریم، زیرا یک نماینده دینی را به صلیب کشانده بود.

دکتر یزدچی همچینین می‌گوید: «لائیتیسم را نباید با دموکراسی اشتباه کرد. اما چند صفحه بعد، خودش این نقل قول را از ژان ژورس، پرچم‌دار لائیسته در سال‌های ۱۹۳۰، عرضه می‌کند: «دموکراسی و لائیسیته دو کلمه مترادف و یکسان‌اند.» البته مترادف بودن با یکسان بودن فرق دارد، ولی مهم نیست. در جایی که خود موضوع بحث روشن نیست، این لغزش‌های جنبی را باید نادیده گرفت.

تازه‌ترین کتاب درباره سکولاریسم یا سکولاریزم یا لائیسیته با عنوان «فراتر از شک» (Beyond Doubt) ماه گذشته منتشر شد. نویسندگان آمریکایی این کتاب آشکارا سکولاریسم را با «دین‌زدایی» یا «بی‌خدایی» (Atheism) مساوی می‌دانند. خلاصه ادعای آنان این است که دین در مقیاس جهانی به‌دلیل مدرنیته رو به زوال است. فیل زاکرمن، استاد دانشگاه در کالیفرنیا و یکی از نویسندگان کتاب، می‌گوید: «ایران بدون تردید از نظر فرایند سکولاریزاسیون در میان همه کشورها مقام اول را دارد.»

زاکرمن، این ادعا را بر اساس «پژوهش‌های موسسه هندی گمان» مطرح می‌کند. بر اساس این پژوهش‌ها، بیش از نیمی از ایرانیان از دین‌داری به بی‌دینی رسیده‌اند و فقط ۴۰ درصد از ایرانیان خود را مسلمان می‌دانند. تعداد آنان که خود را شیعه می‌دانند حدود ۲۲ درصد است.

چه‌ چیز باعث شده است که ایرانیان از دین بگریزند؟ زاکرمن انگشت اتهام را به سوی رژیم کنونی ایران، یعنی جمهوری‌اسلامی و مرام و مسلک آیت‌الله روح‌الله خمینی، دراز می‌کند.

در اینجا وضع جالبی پیش می‌آید. اگر گریز از دین یا سکولاریسم به گفته زاکرمن چیز خوبی است، پس باید بگذاریم جمهوری اسلامی ادامه یابد تا صددرصد ایرانیان بی‌دین شوند و آرمان لائیسیته و سکولاریسم تحقق یابد.

این نظر زاکرمن را، که به گمان من هیچ پایه علمی ندارد، آیت‌الله محمد زکایی، استاد حوزه علمیه قم، به نحوی دیگر بیان می‌کند: «همه ما متوجه فاصله گرفتن آحاد مردم از اعتقادات مذهبی شده‌ایم. تنها راه نجات دین از آسیب بیشتر خروج روحانیت از پست‌های حکومتی و سیاسی و پرداختن به مسائل اعتقادی جامعه است که البته دیگر دیر شده است و اکثریت افراد ۵۰ تا ۹۰ بی‌دین شده‌اند.»

البته این نظر که دین در حال محو شدن است حتی در مقیاس جهانی تازه نیست. مارکس وبر و امیل دورکیم (Durkheim) و پیش از آنان مارکس، که دین را «افیون توده‌‌ها» خوانده بود،‌ سنگ قبر همه ادیان را ساخته بودند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/11668
@AmirTaheri4
خسرو انوشیروان
⚫️ سواد دستخط مبارک همایونی بسمه تبارک و تعالی متمم نظامنامه اساسی ملاحظه شد تماماً صحیح است و شخص همایون ما انشاءالله حافظ و ناظر کلیه آن خواهیم بود اعقاب و اولاد ما هم انشاء الله مقوی این اصول و اساس مقدس خواهند بود. ۲۹ شعبان قوی ئیل ۱۳۲۵ در قصر سلطنتی تهران…
⚫️ توجه کنید خواهش می‌کنم :
https://t.me/khosrovanooshiravan/9241

👈 رسمیت مذهب در قانون با وضع قانون بر اساس مذهب متفاوت است .
https://t.me/khosrovanooshiravan/16080

#قانون_اساسی_مشروطه_سلطنتی_ایران
حدود شرع را محترم میشمارد ؛ اما #حقوق_شهروندی را بر اساس مذهب تعیین و تحدید نمی‌نماید ‌.
#شهروند_دولت_ایران را محترم میشمارد و حافظ آزادیهای اجتماعی در چهارچوب قانون ، مناسب برای تمام احوالات و مبین #همیت_ملی در پدافند از #دولت_ملت و در پی آن #دولت_ایران است.

شب خوبی داشته باشید .😊
خامنه‌ای هم نظر امیر طاهری @AmirTaheri4 را تأیید کرد: امر امروز دایرست بین #مشروطه، از یکطرف، و #مشروعه، از طرف دیگر؛

بین #انقلاب مترقّیِ 'مشروطه' و #ضدّانقلاب ارتجاعیِ 'مشروعه'؛

بین پادشاهیِ #مشروطه، از یکسو، و ولایتِ #مطلقه، از سوی دیگر.

Nomoi_07

@AmirTaheri4
خسرو انوشیروان
⚫️ #سکولاریسم به منزله‌ِ ضدیت با دین نیست و نمی‌تواند در #ایران یا هیچ کجای دیگر ابزاری برای ستیز با #مذهب باشد . https://t.me/khosrovanooshiravan/9238 #قانون_اساسی_مشروطه_شاهنشاهی یک قانون کارآمد و جامع سکولار است که با عنایت به #دولت تاریخی و سنتی ایران…
🖋سکولاریسم و مشروطیت:

در این نوشتار تلاش می‌شود به بررسی اصول مناقشه‌برانگیز قانون اساسی مشروطه ایران و تعیین سکولار بودن یا دینی بودن آن پرداخته شود.
برای فهم دقیق از سکولاریسم و سکولاریزاسیون که یک پدیده ی تاریخی_اجتماعی در بستر فرهنگی_تاریخی مسیحی است نیاز به بررسی الهیات مسیحی و تحول و تطور رابطه دین و دولت در اروپا و شناخت الهیات مسیحی است که در این کوتاه نوشتار نمیگنجد.
بصورت ساده شده سکولاریسم، به معنای "این دنیایی" و جدا کردن امور دنیایی و حکومتی از امور دینی، مفهومی است که در مقابل حکومت‌های دینی قرار می‌گیرد. پرسش اصلی این است که آیا قانونگذار انسانی و عقلانی است یا الهی و دینی؟
عقل این دنیایی و انسانی قانونگذار است یا قانونگذاری حق الهی است و از طریق نهادهای دینی که سیطره بر امور دولتی و این دنیایی دارند این قانون ساری و جاری میگردد؟
حکومت از آن خداست یا ملت که پدیده ای زمینی است؟
سکولاریسم امور دنیایی و اخروی را از یکدیگر جدا میکند و حاکمیت را امری زمینی تلقی میکند.

سکولاریسم و قانون اساسی مشروطه

اصل اول قانون اساسی مشروطه:
اصل اول قانون اساسی مشروطه تصریح می‌کند که مذهب رسمی ایران اسلام و طریقه جعفریه اثنی عشری است و پادشاه ایران باید این مذهب را دارا و مروج آن باشد. این اصل با سکولاریسم تناقض ندارد زیرا تنها مربوط به شخص پادشاه است و نه به محتوای قوانین و اجراییات. در بسیاری از کشورهای پادشاهی نیز شاهد اصول مشابهی هستیم.

اصل دوم قانون اساسی مشروطه:
در این اصل آمده است که مجلس شورای ملی باید پنج نفر از علمای اعلام و حجج اسلام را به عنوان ناظر بر مصوبات مجلس انتخاب کند تا هر ماده‌ای که مخالف با قواعد مقدسه اسلام باشد را رد کنند. این اصل نشان می‌دهد که علما حق قانونگذاری ندارند بلکه نقش نظارتی دارند. اگرچه این اصل به دلیل عدم وجود ساز و کار روشن و حدود اختیارات مشخص، هرگز اجرایی نشد و ایت الله خمینی نیز در سال ۴۲ خواستار اجرا شدن این اصل بود که موید عدم اجرای این بند از قانون است.

اصل بیست و ششم:
این اصل قوای مملکت را ناشی از ملت می‌داند که نشان‌دهنده اساسی‌ترین اصل سکولاریسم است. یعنی حق حاکمیت از ملت ناشی می‌شود و نه از خدا و شرع.

اصل بیست و هفتم:
این اصل تاکید می‌کند که قانونگذاری از شاه، مجلس شورای ملی و مجلس سنا ناشی می‌شود. بنابراین، حق قانونگذاری به ملت و نهادهای منتخب ملت تعلق دارد نه به خدا و شرع.

نتیجه‌گیری:
با توجه به بررسی اصول ذکر شده، مشخص است که قانون اساسی مشروطه به دلیل نشأت گرفتن قوای حکومتی از ملت و تاکید بر عقل انسانی در قانونگذاری، سکولار و این‌دنیایی است. اصلاحات مورد نیاز می‌تواند برخی از اصول مناقشه‌برانگیز مانند نظارت علما بر مصوبات را حذف کند.

تفاوت با جمهوری اسلامی:
در حکومت جمهوری اسلامی، قدرت و مشروعیت از خدا ناشی می‌شود و مردم در خدمت نمایندگان الله هستند. این تفاوت اساسی با سکولاریسم است که حق حاکمیت را از ملت می‌داند. اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی مانند اصل دوم، بر ایمان به خدا، وحی الهی و امامت تاکید دارند که نشان‌دهنده پایه دینی این حکومت است.

اصل دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی:
جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایه ایمان به:
۱ ـ خدای یکتا (لااِلهَ اِلااللّه) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او.
۳ ـ وحی‌ الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین.
۳ ـ معاد و نقش سازنده آن در سیر تکاملی انسان بسوی خدا.
۴ ـ عدل خدا در خلقت و تشریع
۵ ـ امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلام
۶ ـ کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا

به این ترتیب، قانون اساسی مشروطه بر مبنای اصول سکولاریسم بوده و قدرت و حق حاکمیت را به ملت واگذار می‌کند، برخلاف حکومت‌های دینی که مشروعیت و قدرت را از خدا و شرع می‌دانند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/9241
https://t.me/khosrovanooshiravan/16082
@cafe_andishe95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ریشۀ مخالفت با ایدۀ #بازگشت_به_مشروطه توسط سایبری‌ها را بشناسید.
چه کسانی در توییتر همراستا با #احمد_زیدآبادی میگویند رضاشاه نسبتی با مشروطه ندارد؟
چه کسانی همراه با زیدآبادی، پهلوی‌ها را وارث #مشروطه نمی‌دانند؟
چه کسانی همراستا با زیدآبادی، پهلوی‌ها را شاهانِ مشروطه نمیدانند؟⬇️

iranforeverP

@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اصلاح‌طلبان که از بطن نظام و نهادهای امنیتی به وجود آمدند چرا امروزه در مخالفت با #مشروطه فعال شدند؟

چه خطری در مشروطه است که علناً ایدۀ #بازگشت_به_مشروطه را نقد می‌کنند؟

چه رابطه‌ای میان اصلاح‌طلبان و نهادهای امنیتی با کسانی که در توییتر به مشروطه حمله میکنند، وجود دارد؟
‏با این کلیپ بهتر می‌توان درک کرد که چرا به موازات مخالفت نهادهای امنیتی و اصلاح‌طلبان با ‎#مشروطه، سایبری‌های‌شان در توییتر فعال شدند و با لجن‌پراکنی علیه مشروطه‌خواهان سعی دارند ‎#رضاشاه_دوم را از سند پادشاهی‌اش یعنی ‎#قانون_اساسی_مشروطه جدا کنند.



iranforeverP

@AmirTaheri4
ابتدا ۵۰۰ نفر و روز بعد ۱۲۰۰ نفر تا روز بیستم جمعیت متحصنین نزدیک به هجده هزارنفر میرسد . جمعیت مردم بحدی زیاد بود که دورتادور سفارت انگلیس مملو از جمعیت بود و در این میان سفارت انگلیس تمامی مخارج آن بخصوص خوراک روزانه را نیز تهیه مینمود و هر روز با دربار مظفرالدین شاه نیز رایزنی های متعددی داشت
علت حمایت انگلیس در ادامه بازگو خواهد شد.
سفیر انگلیس در ایران که با روشنفکران ایرانی در ارتباط بود باید موضوع اساسی را مطرح میکردند و آن درخواست #مشروطه بود
تا اینکه با سفارت انگلیس با روحانیون معترض یعنی بهبهانی و طباطبایی به مذاکره پرداختند و اعلام کردند که اگر صرفا صحبت از عدالتخانه شود ممکن است پس از گذشت مدت کوتاهی ، شاه دستور به انحلال آن دهد.
روحانیون چاره دیگری خواستند که برای اولین بار و پس از گذشت دوهفته از اعتراض ، سفیر انگلیس گفت که به دربار و مردم بگویید که حکومت مشروطه میخواهیم تا اختیارات و وضع قوانین توسط مجلس که نمایندگان آن منتخب مردم است ، بصورت قانون تصویب شود .
پس از رایزنی های مختلف بین روحانیون و بازاریان ، خواسته اصلی به مردم اعلام میشود و دربار و دولت نیز با خواسته جدیدی مواجه میشوند و انگلیس نیز با اعمال فشار مضاعف جهت مشخص شدن تکلیف معترضین در سفارتش ، با خواسته آنها موافقت میشود

دلایلی که باعث شد حکومت مشروطه به وقوع بپيوندد :
زمینه های اقتصادی و سیاسی :
1_ جدا شدن سرزمین های بسیاری از کشور
2_ امتیاز هایی که حکومت قاجار به روسیه و انگلستان می داد
3_ تسلط بیگانگان بر منابع و ثروت اقتصادی کشور
4_ ضربه ی شدید به صنعت بازرگانی و کشاورزی
5_ گسترش بیکاری در سطح کشور
6_ شدت فقر به خاطر بی رحمی و سخت گیری ماموران مالیاتی
زمینه ی فکری و فرهنگی : #داخلی و #خارجی
#داخلی : آموزه های اسلام و مذهب شیعه که مردم رو به مبارزه و تلاش برای برقراری عدالت تشویق می کرد
#خارجی : آشنایی ایران با افکار و دستاورد های تمدن اروپا
#روشنفکران ؛
عده ای از ایرانیان تحصیل کرده اروپا و دارالفنون که به این نتیجه رسیدند که ایران با داشتن حکومت مشروطه می تواند در مسیر پیشرفت قرار بگیرد روشنفکران نام داشتند .این افراد تلاش کردند که با کتاب مردم رو با حکومت مشروطه آشنا کنند و معایب حکومت استبدادی رو برای مردم بازگو کنند از جمله این افراد جلال الدین و میرزا حسن‌ خان بودند .
عوامل #داخلی:‌ 
نهضت مشروطه حاصل تلاش گروه‌ها و نیروهای اجتماعی متعددی بود که پس از شکل‌گیری، به‌جای گفت‌وگو با یکدیگر به درگیری‌های فیزیکی، تهمت و افترا، ترور و خشونت دست ‌زدند. اتفاقات جنگ جهانی اول، بی‌توجهی دولت‌های روسیه و انگلیس به مشروطه، گرسنگی، ناامنی و... از جمله عوامل داخلی بودند که در شکست مشروطه نقش داشتند. روحانیون نیز که از سیاستمداران خسته و دلسرد شده بودند، صحنه سیاست را به سود مستبدان خالی کردند. همچنین پیروزی مشروطه‌خواهان نتوانست تغییر چندانی در نهادهای سیاسی و اجتماعی به وجود آورد و طبقه حاکم همچنان وابستگان به نظام قبلی بودند

شاید بتوان تحصن در سفارت انگلیس را نقطه شروع انحراف در نهضت عدالتخانه تلقی کرد. در بدو امر خواسته‌ها و مطالبات معترضین نوعا رنگ و بوی مذهبی داشته و در راس آن تاسیس عدالتخانه قرار دارد. اما به‌مرور در میان خواسته‌ها جدایی پدید آمده و از فضای دین‌خواهی به سمت مشروطه غربی سوق می‌یابد. فرایند انحراف نهضت #عدالتخانه از مبدا اولیه و اصیل آن به سمت #مشروطه در طی چند مرحله رخ داده است:
۱. طرح مشروطه غربی به جای عدالتخانه بومی در جریان تحصن سفارت
۲. طرح تشکیل مجلس شورای ملی بدون درنظر گرفتن ملیت و فرهنگ ایرانی
۳. تدوین قانون اساسی توسط فرنگ‌رفته‌ها و با الگوبرداری از قانون اساسی بلژیک بدون درنظر گرفتن بافت سنتی و فرهنگ قومی
۴. اخلال در تصویب و تضعیف اصل نظارت ملی گرایی بر مصوبات مجلس شورا
۵. تبدیل واژه مشروطه ایرانی به مشروطه غربی در زمان محمدعلی شاه
۶. به‌کارگیری شعارها و اصطلاحات خاص سیاسی همچون قانون اساسی، مجلس شورا، مساوات، آزادی و … از سوی مشروطه‌خواهان غربی پسند.
این واژگان در آن روزگار ازلحاظ معنایی در میان عامه مردم چندان واضح و شفاف نبودند. کاربرد همراه با ابهام این واژگان توسط مشروطه‌خواهان، جای هرگونه برداشتی را آزاد می‌گذاشت.
۷. مخفی شدن جریان غرب‌گرا در سایه علماء نجف کلام آخر
مشروطۀ ایرانی شکست نخورد ولو تمام اهداف آن محقق نشده باشد زیرا ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ و درست ۱۱۸ سال پیش تازه نقطۀ آغاز یک حرکت بود و اتفاقات بعدی همه به نوعی متأثر از مشروطه بوده و مشروطه همچنان یک نقطۀ عطف است چون بازگشت به قبل از مشروطه امکان‌پذیر نیست و مهم ترین دستاورد آن همین است.
#آرتور_کوستلر درکتاب #خوابگردها می‌نویسد: 
«ما تنها می‌توانیم به دانایی خود بیفزاییم اما نمی‌توانیم از آن بکاهیم.» 
پس اگر انقلاب مشروطیت بر آگاهی‌های ما افزوده به بار نشسته است ولو تمام اهداف آن محقق نشده باشد.

انقلاب مشروطه نقطه عطفی بود تا بسترهای جامعه مدرن و دموکراتیک ایران شکل اساسی بگیرد اما جامعه ایران بدلیل وجود بافتهای مذهبی و سنتی پذیرای این موضوع نبود
و این امر مهم را بیش از پیش رضاشاه بزرگ دریافته بود که برای استقرار یک جامعه مشروطه پذیر و برپایی دموکراسی نیاز به بسترهایی هستیم تا مشروطه و مشروطه خواهی همچون طفلی از بطن مادر ایران چشم باز کند
رضاشاه دریافته بود که بسترهای جامعه آزاد :
تجددگرایی ، ملی گرایی ، و قانون گرایی است
او درطول ۱۶ سال پادشاهی خود تمام تلاش خود را در تحقق این بسترها بکار بست و تا زمینه های این ارزش بشری مدرن فراهم شود
پس از او فرزند خلفش ، محمدرضا شاه نیز به درستی مسیر طی شده او را دنبال کرد اما موج نا آرام مرتجعین ایران را از آبادی به ویرانه تبدیل کردند و قاجاریه دیگری را برای ما رقم زدند...


                                  " پایان "