خسرو انوشیروان
1.12K subscribers
6.82K photos
3.92K videos
118 files
10.7K links
به نام خردمند یزدان پاک
امروز، چهاردهم دی ماهِ نودوهشت خواستم تا همه‌ی آنچه از ابتدا تا کنون در مجازی نوشته ام و هرآنچه را شاید از این پس بفهمم؛ بنویسم و برای بایگانی در این درگاه درج کنم.
من؛ فقط به سود مملکتم می‌نویسم.
#خسرو

از همراهی شما سپاسگزارم .
Download Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ این مراسم ، مراسم شبیه خوانی خروج مختار هست و همیشه همین‌طور شادمانه اجرا شده . اصلاً خوب نیست که ما عادت کردیم به سنتهای خودمون به دیده‌ی تمسخر نگاه کنیم . شما با جمهوری اسلامی دشمنی دارید با سنتهای آئینی مملکت که مشکل ندارید . هیچ کس عرق سگی قاطی شربت…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚫️ تضمین میدهم:
👈 شما امروز در هیچ کجای دنیا نمیتوانید چنین نمایش زیبایی ببینید.
اسب ایرانی و سوار ایرانی
به نوع پوشش و زره این سوارکار نگاه کنید، سپس شمایل اسب را به دقت بررسی کنید.
شما را به یاد تندیس شاهپور یکم نمی‌اندازد!؟

👈شاهپور دقیقاً با همین شمایل به نبرد با والریان رفت
این نشان دیرینگی و تداوم فرهنگی ماست. شاید آن تعزیه‌خوان نمی‌داند تا چه اندازه شبیه به شاهپور ساسانی است.
اما من که میدانم، چرا نباید بنویسم!؟

دوستی گفت: این مراسم بجای سوگ سیاوش نشسته و ربطی به سنت ایرانی ندارد از زمان صفویان به اینور با فرهنگ ما عجین شده نسبت به سنتهای ایرانی این سنت را نمیتوان مقایسه و یا سنت ایرانی دانست.
https://t.me/khosrovanooshiravan/8308

چطور به سنت ایرانی ربط ندارد؟
صفویان ایرانی نبودند یا اینکه میخواهید تاریخ ایران پس از اسلام را انکار کنید؟
اگر شبیه‌خوانی به ایران ربط ندارد به کجا ربط دارد؟
در کدام‌یک از کشورهای عربی_اسلامی میتوانید چنین صحنه‌ی زیبایی ببینید!؟
این هنر ایران است.
از خود بیگانه باشیم، آن را به باد استهزاء بگیریم و دور بریزیم؟
آنچه متعلق به #ملت_ایران است به جمهوری اسلامی و اعراب واگذاریم؟
خسرو انوشیروان
⚫️ هوشیار باشید و از خود بپرسید : چرا بوقچی‌های جمهوری اسلامی و اپوزیسیون جمهوری اسلامی سعی دارند تشیع را در برابر ایران قرار دهند !؟ https://t.me/khosrovanooshiravan/18453 پاسخ در تسلط سیونیسم بر هردو نهفته است .
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚫️ در کجای ایران هنوز میتوانید شیر و خورشید را اینگونه آزاد و مستقل برافرازید ؟
در کدامین مناسبت !؟
https://t.me/khosrovanooshiravan/18482
خمینی نگفت شیر و خورشید باید برچیده شود!؟
👈 این جمعیت زیر پرچم عنغللاب خمینی سینه نمی‌زند.
مراقب باشید از #سنت دست نکشید.
بار دیگر فریبتان ندهند که #ایران_جان سخت فرو خواهد پاشید.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚫️ درود من به #رضا_شاه_کبیر ؛ سردار بزرگ تاریخ #ایران و بنیانگذار #شاهنشاهی_پهلوی .
https://t.me/khosrovanooshiravan

مردی که از میان #ملت_ایران برخواست و هرگز جز #ایران نیاندیشید ؛ برای #ایران زیست و برای #ایران مرد .

اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر
#محمد_رضا_شاه_بزرگ
⚫️ ترور هنیه یک مسأله‌ی درون‌گروهی بین شماست .
هیچ ارتباطی به #ملت_ایران ندارد ؛ بی‌ربط نگویید و #ایران_جان را به ورطه‌ی جنگ بی‌حاصل نکشانید .
https://t.me/BisimchiMedia/127336
https://t.me/khosrovanooshiravan/18726
🔻پسا مشروطه و حاکمیت🔻


#فرهاد


درود و عرض ادب و احترام به همه عزیزان

یکی از ره‌آوردهای #مدرنیته این بود که حکومت و حکمرانی را از ملکوت آسمان وارد زمین کرد و تقدیم مردم نمود و بنابراین کسی که حکمران بود، چه در نظام سلطنتی و چه در نظام جمهوری، دیگر نماینده‌ مردم محسوب میشد.

یعنی حکومت امری عمومی است و کلمه republic هم از همین‌جا آمده است.

ولی تمام این‌ها تابع آن موازنه قوایی است که باید تبدیل شود به منشور یا قانون اساسی.

این موازنه‌ قوا، چه در نهضت مشروطه و چه در انقلاب ۵۷، یعنی زمانی که به سمت جمهوری اسلامی حرکت می‌کنیم، به صورتی نبود که این اصل تحقق پیدا کند.

از این نظر هم در قانون اساسی مشروطیت و هم در قانون اساسی جمهوری اسلامی تلفیقی شد بین حقوق #الهی و حقوق #مردم.
یعنی قدرتی را که باید به دست مردم می‌رسید تقسیم کردند و یک قسمتش را همچنان در اختیار نمایندگان آسمان گذاشتند، که مظهرش شاه بود

در اصل اول قانون اساسی مشروطیت آمده است که «سلطنت موهبتی است #الهی که از طرف #ملت به شخص شاه تفویض می‌شود»

یعنی پیوندی است بین آسمان و زمین

همین امر در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم وجود دارد اما به شکلی وسیع‌تر که دیگر شاه نیست و به جای آن نهادی به وجود می‌آورند به نام #ولی_فقیه

اما تفاوت آن در نوع دیدگاه آن ست

شخص شاه باتوجه به لمس مشکلات مردم و جامعه با قوه عقلی و استدلالات عقلی در پی تصمیم گیری عاقلانه برای رهایی مردم بود اما ولی فقیه برای رفع مشکل از دایره عقل خروج نمود و با مستندات علوم نقلی و برگرفته از کتاب مقدس درپی رفع مشکل برمیاد که باتوجه به قوانین نوشته بیشتر از هزار سال گذشته و بعلت مغایرت با جامعه پویا رفع مشکلات در جامعه مدرن همگونی نداشته و موجبات رکود اقتصادی و رفاهی و جمود فکری بلحاظ فرهنگی را دربر میگیرد

البته در قانون اساسی مشروطه فقط این ماده نیست و موارد دیگری هم وجود دارد.

منظور اصلی من این است که اصل واگذاری قدرت به مردم در قانون اساسی مشروطه پذیرفته نشد و متاسفانه به شکل شدیدتر در قانون اساسی جمهوری اسلامی به کلی کنار گذاشته شد

وقتی صحبت از قانون اساسی می‌کنیم، اولین باری که صحبت مشروعیت مطرح می‌شود ، مشروعیت قدرت را می‌خواهند و نه مشروعیت مردم را

در تاریخ ایران اگر نگاه کنیم تمام سلسله‌های بعد از اسلام، با این که عمر هر کدامشان کم است و مشروعیت سلسله‌ی سلطنتی به آن شکل ندارند، اما هر کدام می‌خواهد خود را زیر قبای #ظل‌الله یا مرشد کامل یا کلب آستان علی (در سلاطین قاجار) مخفی کند.

در نتیجه منشا قدرت را اول صاحب قدرت می‌بیند و مردم، صاحب قدرت نیستند.

در انقلاب مشروطیت هم مردم از منشا قدرت ظل‌‌اللهی، فقط عدالت می‌خواهند

فراموش نکنیم، فرمان مشروطیتی که مظفرالدین شاه می‌دهد، به نوکر خودش، اتابک، می‌گوید این فرمان برای این است که نوکران و رعایای ما آسوده باشند
یعنی در این‌جا هم مردم ، #رعایا هستند و نه شهروند
اما حرکت مشروطه ناگهانی جهشی ایجاد می‌کند بین متن اول که متنی نظام‌نامه مانند است و متن دوم که در اصل سی و پنجم می‌‌گوید «سطلنت ودیعه‌ای است که به موهبت الهی از طرف ملت به شخص پادشاه مفوض شده» در اصول دیگرش، حاکمیت ملی را قبول می‌کند

چه در قانون اساسی مشروطه و چه در قانون اساسی جمهوری اسلامی، این تلفیق، مشکلات بسیاری به وجود آورد. به همین خاطر وقتی تدوین کنندگان نخستین طرح را برای قانون اساسی جمهوری اسلامی تهیه میکردند ، اولین نگاه آنها به قانون اساسی مشروطه بود

مخصوصا که این بار دیگر انقلاب مشروطه نبود بلکه انقلابی بود #اسلامی و رهبرش هم یک #مرجع_تقلید بود.

در کشوری که هنوز شهروند متولد نشده است و سلسله‌های سلطنتی به ضرب شمشیر عوض شده‌اند، و به جای قانون فقط اخلاقیاتی برای حکومت دارند که در نصحیة‌الملوک‌ها و اندرزنامه‌ها می‌بینید، برای اولین بار مفهوم حاکمیت ملی وارد می‌شود که برای همه تازگی دارد.

در متمم هم کم‌وبیش ترجمه‌ی قانون ۱۸۳۰ بلژیک آمده است.

این مولود وارداتی که می‌آید، جنبش مشروطه ناگهان جهشی می‌کند که در کشوری که هنوز مفهوم ملت مختار و صاحب‌اختیار وجود ندارد، برای مشروعیت دادن به مفهوم حاکمیت ملی و نماینده‌اش، ناگزیر متوسل به ظل‌الله می‌شود و آن ابهاماتی به وجود می‌آورد.

ادامه در پست بعدی👇
آن ابهام به همان اندازه که در قانون اساسی مشروطه هست در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم وجود دارد و در این جمهوری هم مردم صاحب‌اختیار نهایی نیستند.
در هر دو شکل مقام‌هایی که مدعی الهی هستند، نوعی قیمومت بر مردم دارند.

و این علت اصلی پا نگرفتن حقوق اساسی و قانون اساسی در کشور ایران است
چون مردم بجای لمس دموکراسی با یک قواعد نوشته شده ای همراه هستند که سازو کار آنها با عالم غیرواقعی و غیر عینی ست

تغییر سلسله‌های پادشاهی در تاریخ ایران یک مساله ست و مساله دیگر انقلاب است

وقتی به انقلاب می‌رسیم، باید نگاهی به انقلاب‌های دیگر بکنیم، مثلا به انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه که در آنجا برای اولین بار عنوان #ملت به وجود می‌آید و بعد هم الگویی می‌شود برای سایر کشورها

یا به اعلامیه استقلال آمریکا و قانون اساسی آمریکا نگاه کنیم، که حتی مقدم بر اعلامیه حقوق بشر و شهروندی فرانسه است
واساسا با این اعلامیه‌ها مفهوم شهروند به وجود می‌آید

در انقلاب مشروطه ایران، موازنه‌ قوایی وجود دارد بین #آزادیخواهان و #متشرعین
با توجه به این که دو یا سه تا از این مراجع هم (آیت‌الله بهبهانی و آیت‌الله طباطبایی) موافق مشروطیت هستند بدون این که بگویند منظورشان از مشروطیت چیست و این هم به خاطر موازنه‌ قوایی است که بین #روحانیان و #سلطنت وجود دارد که نمونه‌اش را در دوران سلطنت ناصرالدین شاه و در رابطه با موضوع تنباکو دیده بودیم

الان یک عده از این روحانیت بدون این که شناختی داشته ازآن دفاع هم میکنند

بنابراین تضادی به وجود می‌آید که منجر به بمباران مجلس و به دار کشیدن شیخ فضل‌الله نوری می‌شود، اما وضعیت آن روزها به گونه‌ای بود که آزادیخواهان، یا روشنفکرانی می‌دیدند که اگر بخواهند زیاد هم فشار بیاورند ممکن است برخورد شدید شود که در نهایت کار به همانجا هم کشید بنابراین کوتاه می‌آیند
یعنی حتی قانون اساسی بلژیک را اساس قرار می‌دهند اما تلفیقی به وجود می‌آورند که عملا حق حاکمیت ملی را می‌برد ، زیر سیطره‌ پنج روحانی قرار دادند که در مجلس حضور داشتند.

بخش عمده‌ تناقضاتمان چه در دوران مشروطه و چه پس از انقلاب ۵۷ عبارت از این است که ما بدون هضم مدرنیته‌ غربی و بومی کردنش در کشورمان نمی‌توانیم ادامه‌ حیات بدهیم
مدرنتیه با سختی فراوان در کشور ما پیش رفته است

اصل دوم قانون اساسی مشروطه و اصل مربوطه‌ قانون اساسی جمهوری اسلامی که می‌گوید «الی‌الابد» هنوز نفهمیده است که قانون و روابط قوا پای در تله‌ زمان و مکان دارد.
اگر بخواهیم قانونی تدوین کنیم که در هر زمانی و مکانی جاری باشد، اصلا با مفهوم قانون و روابط حاکمیت و ملت همخوانی ندارد. واژه الی الابد مختص حاکمیتهای ایدئولوژی گراست ودرواقع با جزم گرایی و قطعی گرایی مترادف است و این کاملا با بنیان تفکر دموکراسی و جامعه دموکراتیک در تضاد است

ادامه در پست بعدی👇