⚫️ #ارسالی
...هیچ نهادی که بتونه سکولاریسم رو در ایران پشتیبانی کنه وجود نداره...سیاست در ایران جنبه نهادی داره...نهاد روحانیت و نهاد پادشاهی...نهاد روحانیت نشون داده که نمیتونه ایران رو اداره کنه و از طرفی با بنیان هایی که ایران بر اون استواره یک تنش بنیادین داره و از طرفی در این چند دهه دستش به خون آلوده شده...نهاد پادشاهی با اینکه در سال ۵۷ شکست سیاسی (و نه گفتمانی) خورده تونسته خودشو بازیابی کنه...به همین دلیل کسایی که راه گذار رو غیر از "ارجاع" به پادشاهی میدونن اغلب در طی این روند وصل میشن به خانواده های مافیایی و قدرتمند...البته که باید اینا رو جدی گرفت چون هدفشون رسیدن به جمهوری دوم با حفظ گفتمان ۵۷ یست...اصولا حکومت های پسا ایدئولوژیک به یک جمهوری تبدیل میشن که بسته به محلی که ازش میان میتونه ملی گرا یا سکولار باشه...در روسیه پسا شوروی به وسیله محلل هایی نظیر یلتسین این جمهوری به یک جمهوری ملی گرا با وجهه ارتدوکسی تبدیل شد و در نهایت به پوتینیزم انجامید و در مورد جمهوری اسلامی هم این خطر وجود داره که یک جمهوری-سکولار و البته مافیایی با ظاهری شیک تبدیل بشه...برتری ایران در اینه که با توجه به موج ملی گرایی و پادشاهی خواهی و کهن بودن این نهاد میتونه با این ترفند نوع جمهوری برخورد کنه...به قول جناب کلاشی...ما برای گذر از جمهوری اسلامی و رسیدن به حکومت ملی و پادشاهی نیاز به یک بینش(یعنی بازگشت به مشروطه) داریم که این جنبش (یعنی ملی گرایی) رو به به سر منزل مقصود برسونه...با مهر

https://t.me/khosrovanooshiravan/18399

⚫️ #ارسالی :
جمهوری اسلامی شامل یه آریستوکراسی روحانیت و یه الیگارشی دینداران که وظیفه حمایت و نگهداری از آریستوکراسی روحانیت را دارند و یک طبقه متوسط مدرن محصول رانت است
اما بخش عمده جامعه ایرانی را طبقه کارگر تشکیل میدهد که به دلیل فقدان آگاهی طبقاتی و تشکیلات قادر به نقش آفرینی سیاسی نیست. طبقه متوسط محصول رانت ، به دلیل بهره مندی از دانش و دسترسی به رسانه می تواند نقش آفرینی کند و لایه های بالای طبقه کارگر را همراه خودش بسیج نماید.
اما این طبقه متوسط ، چون محصول رانت میباشد از تغییر اساسی و بنیادی وحشت دارد و در نهایت خواهان اصلاحات گردید که در انتخابات اخیر نمونه عملی این تصمیم را شاهد هستیم.
حاکمیت برای بقاء خود حداقل بلحاظ زمان خریدن و احتمال بهبود روابط سیاست خارجی مجبور شد تا به جبهه اصلاحات لبخند بزند.
اعلام و بیان کردن انتخاب چنین حاکمیتی از طرف مردم ، همان یادآوری نوع ایدئولوژی مذهبی حا‌کمیت است.
https://t.me/khosrovanooshiravan/18502

⚫️ #ارسالی
https://t.me/khosrovanooshiravan/18531
درود

اینکه شاهزاده رضاپهلوی دارای فرزند ذکور جهت جانشینی پادشاهی ایران نیست نه اولین بار است و نه آخرین آن.

همانگونه که فرمودید بر اساس قانون مشروطه ی سلطنتی ایران پادشاه باید از میان فرزندان ذکور شاه برگزیده شود حال اگر جانشین قانونی فرزند ذکور نداشته باشد این حق به دیگر پسران رضاشاه یا پسرزادگان دودمان پهلوی که خون رضاشاه بزرگ را در رگ خویش دارند میرسد

این مسئله در دوران پس از مرگ کمبوجیه و مرگ برادرش بردیه اتفاق افتاد
پادشاهی از شاخه هخامنشی کورش به دیگر شاخه هخامنشی یعنی پرشی ها با به پادشاهی رسیدن داریوش انجام شد

قانون اساسی مشروطه برای همه تکلیف را روشن کرده رضاشاه بزرگ برآمده از این قانون و محمدرضاشاه بزرگ تا آخرین لحظات عمر گرامی خویش پایبند به آن بود تا نشان دهد هرکس در هر جایگاه و در هر شرایطی حق شورش و تخطی از قانون اساسی را ندارد

به هر حال چراغ راه ما در این دوران تاریک ، قانون اساسی مشروطه سلطنتی ایران است
ردای سلطنت بر دوش و تاج پادشاهی بر سر کسی ست که برآمده و حافظ قانون اساسی مشروطه است
https://t.me/khosrovanooshiravan/18533

⚫️ اصل سی و ششم قانون اساسی مشروطه که به موجب ماده واحده مصوبه مجلس موسسان در تاریخ ۲۱ آذرماه ۱۳۰۴ خورشیدی اصلاح گردید :
سلطنت مشروطه ایران از طرف ملت به‌وسیله مجلس موسسان به شخص اعلیحضرت شاهنشاه رضا شاه پهلوی تفویض شده و در اعقاب #ذکور ایشان نسلا بعد نسل برقرار خواهد بود.

https://t.me/khosrovanooshiravan/18534

⚫️ #ارسالی :
درود جناب خسرو
این حرف شما کاملا درست ومتین نشان شیروخورشید فقط در این چنین مراسماتی به راحتی دیده می‌شوند بدون اینکه از طرف حکومتی ها محدودیتی ایجاد شود ولی بحث سر این هست آیا آنهایی که زیر این نشان جمع شدند می‌دانند این نشان چیست آیا با همین نشانی که دشمن آخوند هست به نفع همین آخوند تمام نمیشود نمیتوانم این را درک کنم لطفا راهنمای کنید😳
https://t.me/khosrovanooshiravan/18545

#خسرو :
درود گرامی خیر
استناد و تکیه بر سنت هیچ‌گاه به سود جمهوری اسلامی نیست.
شما حتی اگر سنت فقهی تشیع رو بررسی کنید می‌بینید که علمای متقدم ، به ضرس قاطع ولایت فقیه را رد میکنند.

👈 #سنت در ستیز تام با جمهوری اسلامی است.

⚫️ #ارسالی :
درود و احترام
در مورد ناهمگنی اکت های سیاسی پادشاه و به تبع اون شاهزاده گرامی به چند نکته باید توجه بشه:
1- اینکه در سیاست باید به جنبه های "ماکرو" توجه بشه...و روندهای "میکرو" نباید پایه تحلیل های آینده نگرانه قرار بگیره...مثلا در مورد رضا شاه کبیر جنبه ماکرو سیاست بدین ترتیب تحلیل میشه که هر کاری که رضا شاه انجام میداده در راستای "انکشاف دموکراسی" بوده...تمام اعمال رضا شاه از برقراری امنیت پایدار در هنگام سردار سپه-ی تا برساختن پایه های دولت نوین از جنبه ماکرو در ایجاد دموکراسی و پایه ریزی پایه های استقرار دموکراسی بوده و این اشکالات و یا اشتباهاتی که از اون دوران میگیرن رو میشه در وجهه میکرو سیاست جمع بندی کرد...به همین قیاس در مورد آریامهر هم چنین روندی قابل اثباته...
اکت های سیاسی رضا شاه دوم  هم باید در پیش بردن آن سیاست های کلی در بازسازی وجهه سیاسی "نهاد پادشاهی" از جنبه های ماکرو سپهر سیاسته که قابل بررسی و اثباته...پس با اینکه و باید به جنبه های میکرو پرداخته بشه اما نباید به آنها اصالت ویژه داد...
2- مساله مهمتر انفکاک  ‏پیکرِ سیاسیِ پادشاه از ساحت شخصی اوست...که به نهایت در من-شور گسستگی دیده شد...در این غائله با وجود حضور شخصی شاهزاده آن پیکره سیاسی پادشاه (که در واقع از مردم و مشروطه خواهان و حکمت خسروانی ما تشکیل میشود) نتوانست آن حضور را بپذیرد و پادشاه به واسطه نیرومندی این ساحت سیاسی از آن منشور خارج شد...
در این مورد فصلنامه راهبردی "ایران بزرگ فرهنگی" تحلیل درخشانی دارد که عینا آورده میشود :
""‏پیکرِ سیاسیِ شاه، منشور را نپذیرفت !

در غائله‌ی منشوری که اپوزیسیون نوشت، بدنِ طبیعی شاهزاده شرکت کرد، اما پیکرِ سیاسی او (Body Politic) که شامل رعایای او هستند، آن را نپذیرفت. جالب آن‌که همه‌ی آن بدن‌های طبیعی مثل اسماعیلیون، علینژاد و ... سوختند، اما شاهزاده هم‌چنان فرهمند ماند. چرا؟ دوستانی که فکر می‌کنند با گفتن این جمله که «شاهزاده را همانگونه که خود می‌خواهد بخواهید» به نظام پادشاهی و به شاهزاده‌ی عزیز خدمت می‌کنند، باید درک کنند که علّت مشروع ماندن شاهزاده در پسِ اعمالِ نمایانی که به حکمِ طبیعت انجام‌شان ممکن است صحیح باشد یا نه، این است که ایشان به جز پیکر طبیعی، پیکری سیاسی دارند که از اشتباه مبرّی است، چون روح خدا در آن دمیده شده و این پیکر سیاسی همان رعایای شاه اند.
پس بدن طبیعی و سیاسی شاه، در هم ادغام شده‌اند و تنها با مرگِ بدن طبیعی شاه است که این دو از هم جدا می‌شوند و یا با انتقالِ بدن سیاسی به پیکر طبیعی دیگری. چنا‌ن که با عزل محمدعلی‌شاه و احمدشاه، بدنِ سیاسی، به پیکرِ طبیعیِ رضاشاه منتقل و با آن ادغام شد. معنایِ گسستنِ «فَر» از جمشید و پیوستن آن به فریدون همین است.
بنابراین، پادشاه دو استعداد دارد، زیرا او دو بدن دارد، یکی بدنی طبیعی است که از اعضای طبیعی مانند هر انسان دیگری تشکیل شده است، و در این مورد او نیز مانند سایر انسان‌ها مشمول شهوات و مرگ است. دیگری بدنه سیاسی است، و اعضای آن رعایای او هستند، و او و رعایا با هم این موسّسه را تشکیل می‌دهند، و او با آن‌ها ترکیب می‌شوند، و آن‌ها با او، و او رئیس است، و آن‌ها اعضا هستند و او یگانه عقل اختیار آن‌ها را دارد. و این بدن نه مانند دیگران در معرضِ شهوات است، نه مرگ، زیرا در مورد این بدن، پادشاه هرگز نمی‌میرد، و مرگ طبیعی او در قانون، مرگِ پادشاه نامیده نمی‌شود، بلکه اعلان مرگِ پادشاه، تحتِ کلمه (Demise) بر این دلالت نمی‌کند که بدن سیاسی پادشاه مرده است، بلکه انفصال دو بدن وجود دارد، و بدن سیاسی از بدن طبیعیِ اکنون مرده، منتقل می‌شود. پس بدن سیاسی پادشاه از بدنی طبیعی به بدن دیگر جابجا می‌شود."
  این مهاجرت «روح»، یعنی بخش فناناپذیر پادشاهی، از پیکری به پیکر دیگر که با مفهوم مرگ پادشاه بیان می‌شود، قطعاً یکی از ضروریات کل نظریه دو بدن پادشاه است، و اعتبار خود را عملا برای تمام زمان‌های آینده حفظ کرده است. این تجسّد، که با جمله‌ی «پادشاه هرگز نمی‌میرد» بیان می‌شود، یا همان حلول بدن سیاسی در جسمانیّت پادشاه، هم نقص‌های طبیعی بدن او را از بین می‌برد، هم پادشاهی را در وارث او تداوم می‌بخشد.""
با مهر
https://t.me/khosrovanooshiravan/18570

⚫️ البته من اینو نمی‌پذیرم ، ولی چون کلامی است ارزنده‌ و با قلمی توانمند به رشته‌ی تحریر در آمد که با ایده‌آل‌هایی که آرزومند تحقق آن هستم همخوانی دارد ؛ جهت مطالعه و داوری شما ارسال کردم .
https://t.me/khosrovanooshiravan/18581

در نگر من این درست است که پیکره‌ی حقوقی #شاه_ایران ، به خصوص زمانی که از طریق مشروطیت با مدرنیسم و قانونمداری درآمیزد از رمزآلودیهای خاص خود بهره‌مند می‌شود و شخص حقیقی را که عنوان دار آن است تحت تأثیر قرار خواهد داد .
اما شاهزاده رضا شخصیتی تا این اندازه پیچیده و توانمند ندارد ؛ بنابراین از فهم آن رموز عاجز است.
مدتهاست شاهزاده را تحت نظر دارم و می‌دانم که ایشان در مواجهه با هر چالشی ، ابتدا سعی می‌کند تمام نیروهای معارض را از خود راضی نگاه دارد. اما در نهایت تمایلات آن نیرویی که انسجام بیشتری دارد یا به ایشان از نظر فیزیکی نزدیکتر است و میتواند فشار بیاورد ، بر روند تصمیم‌گیری او تاثیرگذار است و استقلال رأی او را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد.

⚫️ #ارسالی :
خسرو جان این پست آخری خیلی خوبه رو همین موضوع یعنی هدف و انگیزه انقلاب رو معلوم میکنه رو همین بیشتر مانور بده
من نظرم اینه که فرد متعصب به نوعی عاشقه
یعنی کور و کر
هر نقدی درخصوص معشوقش کنی نمیپذیره اون فقط به مدینه فاضله ای که در ذهنش داره فکر میکنه
طرفداران شاهزاده عاشق اون هستند و هیچ نقدی ولو منطقی و عقلانی رو نمیپذیرند
پس بزار زمان اونارو از حالت عاشقانه خارج کنه بعد میشه قلم زد
عقیده ام اینه که اصلا هیچ گونه مطلبی حتی تعریف و تمجید هم ازش بیان نکنی نه انتقاد نه تمجید
فقط روی خط مشی براندازی و اهداف و انگیزه های اون تمرکز کن
https://t.me/khosrovanooshiravan/18587

✍ #نرسی

⚫️ #ارسالی :
در حکومتهای دینی مبنا و حد هر چیز براساس شرعیات و قوانین دینی صورت می‌پذیرد .
همانطور که بارها در جریان اعتراضات مردمی شکل گرفته بر علیه جمهوری اسلامی ، معترضین با احکام مختلف دینی نظیر سب النبی،توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام اسلامی و محاربه مواجه شده‌اند در ادامه حاکمین سیاسی آن نظام دینی انجام هر کاری را منتسب به دین و احکام الاهی لحاظ می‌کنند اگر دقت داشته باشید اکثر قریب به اتفاق کسانی که وابسته رژیم جمهوری اسلامی بوده و اقدام به انجام فسادهای مالی و اخلاقی کردند خودشان از سرسخت‌ترین مدعیان سینه چاک دین و مذهب بوده‌اند ، چه از خاوری مدیرعامل اسبق بانک ملی تا کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران
اینها تماماً بخاطر اشکال و ایراد نظام سیاسی فعلی حاکم بر کشور است که دین را بالاتر از سیاست قرار داده
اما اگر دین در سطحی پایین‌تر از امر سیاسی قرار گیرد آنگاه باصطلاح نظم سیاسی کشور معنای سکولار را بخود خواهد گرفت و دیگر کسی توانایی سواستفاده از آنرا نخواهد داشت
بطور کل از جمله کارها و پلن‌هایی که بعد از شورش۵۷ و خروج شاهنشاه آریامهر محمدرضا شاه پهلوی صورت گرفت هم تراز قرار دادن جمهوری اسلامی برابر با دین در نظر مردم بود و این باگی بود در اختیار رژیم بجهت تثبیت و بقای خود

همانطور که نیک می‌دانیم در زمان قبل از شورش۵۷ مردم ایران دیندار و حتی شخص اول مملکت و خانواده ایشان نیز از معتقدین به مکتب و دین اسلام بودند و شاهد انزجار بخش‌های بزرگی از مردم از دین اسلام و مذهب تشیع نبودیم.
چرا؟
زیرا دین در اختیار سیاست بود تا سیاست در اختیار دین و این سبب می‌شد تمامی قوانین کشوری بر اساس آنچه توسط حقوقدانان ، سیاست‌مداران و قانون‌گذاران نوشته می‌شد اجرا شوند
اگر نگاهی به جنگ تحمیلی که در سال ۵۹ آغاز شد بیاندازیم به حقیقت و درستی این گفته‌ پی خواهید بُرد که شخصی به نام خمینی اگرچه خود را بعنوان رهبری مذهبی و دینی، پرچمدار نظامیان مدافع خاک کشور می‌دانست
اما واقعیت چیز دیگری بود ، این جوانان دیندار و تربیت یافته نسل شاهنشاهی پهلوی بودند که با ارق میهنی و دینی به جنگ با دشمن بعثی رفته و زمزمه کلام آنها نه نام خمینی، بلکه نام خدا،امام حسین(ع) و ائمه اطهار علیهم السلام بود.
نه تنها در ایران بلکه در هر کشور دیگری بنا به گفته سیاست‌مداران و اندیشمندان بزرگ جهان تاکید بر دین و سنت البته تحت سیاست است
اگر صحبت تا الان آن بوده است که یکی از دلایل غلبه دشمن ، استفاده از عقاید دینی مردمی بر علیه پادشاهی پهلوی بود ؛ این اشتباه است،چون سیستم‌هایی که برمبنا و پایه‌ی پادشاهی در یک کشور حاکم هستند به اندازه‌ای قدرتمندند که حتی با استفاده از حمله نظامی همه جانبه هم امکان غلبه بر آنها اندک است، پس راه چاره نفوذ به داخل و بدنه نظام است که اتفاقاً با وجود دشمن‌های چپ و شوروی کمونیستی وجود دین لازمه‌ی مؤکد در آن زمان و هر زمان دیگر بود، اما دشمن با علم و آگاهی راه‌های نفوذ خود را پیدا کرد که آن اتفاق شوم و نامبارک صورت پذیرفت
در بحثی دیگر حتما به وجود آن دشمن و نحوه سازوکارش اشاره خواهد شد

https://t.me/khosrovanooshiravan/18623
✍ #پزشک_احمدی

⚫️ #ارسالی
#پزشک_احمدی :
می‌بینی ،داشتم کلیپی از دیدار این دو نفر رو توی مارالاگوی ایالت فلوریدا می‌دیدم که نماد منورا نظرمو جلب کرد.
https://t.me/khosrovanooshiravan