خسرو انوشیروان
پیش از این در اینجا https://t.me/khosrovanooshiravan/206 عرض کردم : چهل و یک سال است که #عرزشیها پی در پی مردمسالاری دینی را #عر میزنند و اما #مردم_سالاری_دینی توهمی بیش نیست . 👈 حکومت دینی میگوید : آنچه خداوند و ولیَّش فرمان میدهند و بدیهی است در اینچنین…
جمهوری اسلامی از همان ابتدا و در قانون اساسی خود با #دموکراسی مخالف بوده و هست و هرگونه نهادهای بازمانده از #مشروطه ، اعم از پارلمان، رسانه ها، قوه قضاییه و انتخابات باید کاملا بر موازین اسلامی برقرار باشند و در صورت هرگونه تعارض با موازین اسلامی -که تفسیر آن به عهده شورای نگهبان- است، اصل با موازین اسلامی خواهد بود تا جایی که میتوان همه این نهادهای «تبدیل شده» به نهادهایی اسلامی را در صورت لزوم تعطیل کرد.
#دکتر_محمد_ایمانی
https://t.me/khosrovanooshiravan/209
#دکتر_محمد_ایمانی
https://t.me/khosrovanooshiravan/209
Telegram
خسرو انوشیروان
#مردم_سالاری_دینی در #کلام_عمام :
👈 و من تکرار می کنم مجلس بالاترین مقام است در این مملکت. مجلس اگر رأی داد و شورای نگهبان هم آن رأی را پذیرفت، هیچ کس حق ندارد یک کلمه راجع به این بگوید. من نمی گویم رأی خودش را نگوید؛ بگوید؛ رأی خودش را بگوید؛ اما…
👈 و من تکرار می کنم مجلس بالاترین مقام است در این مملکت. مجلس اگر رأی داد و شورای نگهبان هم آن رأی را پذیرفت، هیچ کس حق ندارد یک کلمه راجع به این بگوید. من نمی گویم رأی خودش را نگوید؛ بگوید؛ رأی خودش را بگوید؛ اما…
تحوّلات روحی انسان غربی در چهار-پنج سدهٔ اخیر، که با تأخیر و تبدیل (به مرتبهای سخیف یا مبتذل)، تحوّلات روحی در دیگر نقاط زمین را نیز رقم زده است و بدین اعتبار میتوان آن را تحوّلات روحی نوع بشر قلمداد کرد، در سیر منظمی از قرون همچون قرن ۱۷ و ۱۸ و ۱۹ قابل فهم و توضیح نیست. گاهی تحوّل عظیمی در نیمهٔ قرنی آغاز میشود و تا نیمه یا پایان قرن بعد ادامه مییابد.
قرن بیستم را بدرستی قرن تکنیک نامیدهاند. روح حاکم بر این قرن تکنیک است و دستاوردهای تکنولوژیک انسان در این قرن با هیچ زمانی پیش از خود قابل مقایسه نیست. اگر قرار باشد دستاوردهای تکنیکی و اختراعات انسان از ابتدای تاریخ تا قرن بیستم را در صد صفحه لیست کنیم، ۹۹ صفحهٔ آن به اختراعات قرن بیستم اختصاص خواهد یافت. الکتریسیته، اتومبیل، هواپیما، فضاپیما و سفر به فضا و قدم گذاشتن بر ماه، الکترونیک، رادیو، تلویزیون، تلفن، کامپیوتر، اینترنت، واکمن، سیدی، موبایل، یخچال، ماشین لباسشویی و بسیاری دیگر از لوازم الکتریکی تنها مثالهای شاخص و دمدستی از این اختراعات هستند.
قرن بیستم با همه اختراعات و دستاوردهای تکنیکیاش اما قرن سروری و رهبری مخترعان و تکنسینها نبود. مهمترین جنگهای این قرن، جنگهای ناسیونالیستی و اقتصادی (سوسیالیسم/کمونیسم در برابر کاپیتالیسم) بود و رهبری نظم اجتماعی-سیاسی نیز برعهده سیاستمدارانی بود که در احزابی سیاسی با نظامهای اخلاقی، اقتصادی و سیاسی خاصی پرورش پیدا کرده بودند. این قرن اما به پایان رسیده است!
در قرن بیستم کسی گمان نمیکرد که تکنسینها بتوانند رهبری نظم اجتماعی-سیاسی، شکل دادن به آن و حکومت بر آن را بدست بگیرند. تصوّر عمومی بر این بود که تکنولوژی امری خنثی است که میتواند در خدمت انسانها و باورها و افکار گوناگونی قرار بگیرد. هنوز ربع قرن بیست و یکم به پایان نرسیده که ما با نگاهی به دور و برمان میتوانیم بگوییم تکنسینهای کمپانیهای بزرگ تکنولوژیک نه تنها کنترل بسیار بیشتری نسبت به سیاستمداران (برای مثال رئیسجمهور ابرقدرت جهان) بر زندگی ما و جهان دارند، بلکه به شکلی باورنکردنی در حال شکلدهی فورماسیونِ جدیدی به حیات اجتماعی-سیاسی ما هستند.
در قرن نوزدهم اگر یک تکنسین یا مهندس میخواست بر زندگی دیگران تاثیر بگذارد باید آثار فلسفی و نظامهای اخلاقی را مطالعه میکرد، در حقوق و سیاست تحصیل میکرد و با علم اقتصاد آشنایی بهم میرساند. در قرن بیستم اقتصاد در درجهٔ اول و تا حدودی آشنایی با مفاهیم اساسی سیاست مدرن کافی بود. در قرن بیستویکم یک تکنسین برای حکومت کردن بر ما نیازی به هیچ یک از این دانشها ندارد. نظم جدید به صورت خودکار در حال شکلگیری است. آیا این هولناک نیست؟
بسیاری از ما تصوّر میکنیم پیشرفتهای تکنولوژیک هرگز نباید هولناک به نظر برسد چون این پیشرفتها در نهایت با سلطه بر طبیعت منجر به رفاه و راحتی بیشتر انسانها شده است. اما با برشمردن مزایای تکنیک در گذشته نمیتوان به داوری کاملی از آن و یا پیشبینی درستی دربارهٔ آینده آن دست یافت. توماس هابز هم گمان میکرد با سکولارسازی اجتماعات سیاسی دیگر بهانهای برای جنگهای مذهبی وجود نخواهد داشت. حق با هابز بود، در اروپا دیگر جنگ مذهبی رخ نداد، اما خونبارتر و هولناکتر و فاجعهبارتر از جنگهای مذهبی رخ داد: جنگهای ناسیونالیستی و اکونومیستی (اقتصادی). اگر جنگهای ناسیونالیستی و اکونومیستی حاوی ارزشهایی فرهنگی و ایدئولوژیک بودند که میشد دربارهٔ آنها به بحث و گفتگو نشست، جنگهای تکنولوژیک و یا نظم اجتماعی-سیاسی تکنولوژیک چه ویژگیهایی دارند تا بتوان دربارهٔ آنها به گفتگو نشست؟ آیا در آستانهٔ عصری قرار گرفتهایم که در آن همهٔ دستاوردهای روحانی بشر و ارزشهای الهیّاتی، اخلاقی، فلسفی، سیاسی و اقتصادی او بیمعنی خواهد شد و برای همیشه به فراموشی سپرده خواهد شد؟
@khosrovanooshiravan
#دکتر_محمد_ایمانی
قرن بیستم را بدرستی قرن تکنیک نامیدهاند. روح حاکم بر این قرن تکنیک است و دستاوردهای تکنولوژیک انسان در این قرن با هیچ زمانی پیش از خود قابل مقایسه نیست. اگر قرار باشد دستاوردهای تکنیکی و اختراعات انسان از ابتدای تاریخ تا قرن بیستم را در صد صفحه لیست کنیم، ۹۹ صفحهٔ آن به اختراعات قرن بیستم اختصاص خواهد یافت. الکتریسیته، اتومبیل، هواپیما، فضاپیما و سفر به فضا و قدم گذاشتن بر ماه، الکترونیک، رادیو، تلویزیون، تلفن، کامپیوتر، اینترنت، واکمن، سیدی، موبایل، یخچال، ماشین لباسشویی و بسیاری دیگر از لوازم الکتریکی تنها مثالهای شاخص و دمدستی از این اختراعات هستند.
قرن بیستم با همه اختراعات و دستاوردهای تکنیکیاش اما قرن سروری و رهبری مخترعان و تکنسینها نبود. مهمترین جنگهای این قرن، جنگهای ناسیونالیستی و اقتصادی (سوسیالیسم/کمونیسم در برابر کاپیتالیسم) بود و رهبری نظم اجتماعی-سیاسی نیز برعهده سیاستمدارانی بود که در احزابی سیاسی با نظامهای اخلاقی، اقتصادی و سیاسی خاصی پرورش پیدا کرده بودند. این قرن اما به پایان رسیده است!
در قرن بیستم کسی گمان نمیکرد که تکنسینها بتوانند رهبری نظم اجتماعی-سیاسی، شکل دادن به آن و حکومت بر آن را بدست بگیرند. تصوّر عمومی بر این بود که تکنولوژی امری خنثی است که میتواند در خدمت انسانها و باورها و افکار گوناگونی قرار بگیرد. هنوز ربع قرن بیست و یکم به پایان نرسیده که ما با نگاهی به دور و برمان میتوانیم بگوییم تکنسینهای کمپانیهای بزرگ تکنولوژیک نه تنها کنترل بسیار بیشتری نسبت به سیاستمداران (برای مثال رئیسجمهور ابرقدرت جهان) بر زندگی ما و جهان دارند، بلکه به شکلی باورنکردنی در حال شکلدهی فورماسیونِ جدیدی به حیات اجتماعی-سیاسی ما هستند.
در قرن نوزدهم اگر یک تکنسین یا مهندس میخواست بر زندگی دیگران تاثیر بگذارد باید آثار فلسفی و نظامهای اخلاقی را مطالعه میکرد، در حقوق و سیاست تحصیل میکرد و با علم اقتصاد آشنایی بهم میرساند. در قرن بیستم اقتصاد در درجهٔ اول و تا حدودی آشنایی با مفاهیم اساسی سیاست مدرن کافی بود. در قرن بیستویکم یک تکنسین برای حکومت کردن بر ما نیازی به هیچ یک از این دانشها ندارد. نظم جدید به صورت خودکار در حال شکلگیری است. آیا این هولناک نیست؟
بسیاری از ما تصوّر میکنیم پیشرفتهای تکنولوژیک هرگز نباید هولناک به نظر برسد چون این پیشرفتها در نهایت با سلطه بر طبیعت منجر به رفاه و راحتی بیشتر انسانها شده است. اما با برشمردن مزایای تکنیک در گذشته نمیتوان به داوری کاملی از آن و یا پیشبینی درستی دربارهٔ آینده آن دست یافت. توماس هابز هم گمان میکرد با سکولارسازی اجتماعات سیاسی دیگر بهانهای برای جنگهای مذهبی وجود نخواهد داشت. حق با هابز بود، در اروپا دیگر جنگ مذهبی رخ نداد، اما خونبارتر و هولناکتر و فاجعهبارتر از جنگهای مذهبی رخ داد: جنگهای ناسیونالیستی و اکونومیستی (اقتصادی). اگر جنگهای ناسیونالیستی و اکونومیستی حاوی ارزشهایی فرهنگی و ایدئولوژیک بودند که میشد دربارهٔ آنها به بحث و گفتگو نشست، جنگهای تکنولوژیک و یا نظم اجتماعی-سیاسی تکنولوژیک چه ویژگیهایی دارند تا بتوان دربارهٔ آنها به گفتگو نشست؟ آیا در آستانهٔ عصری قرار گرفتهایم که در آن همهٔ دستاوردهای روحانی بشر و ارزشهای الهیّاتی، اخلاقی، فلسفی، سیاسی و اقتصادی او بیمعنی خواهد شد و برای همیشه به فراموشی سپرده خواهد شد؟
@khosrovanooshiravan
#دکتر_محمد_ایمانی