خسرو انوشیروان
1.08K subscribers
6.93K photos
4.03K videos
119 files
10.8K links
به نام خردمند یزدان پاک
امروز، چهاردهم دی ماهِ نودوهشت خواستم تا همه‌ی آنچه از ابتدا تا کنون در مجازی نوشته ام و هرآنچه را شاید از این پس بفهمم؛ بنویسم و برای بایگانی در این درگاه درج کنم.
من؛ فقط به سود مملکتم می‌نویسم.
#خسرو

از همراهی شما سپاسگزارم .
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زادروز #رضاشاه_بزرگ گرامی باد.

به روزگار #پهلوی که روزگار شکفتن است و خوان رستن

به روزگار #پهلوی که هرروزمان يک نوروز است

به روزگار #پهلوی که روشن است از دهانه مازندران تا دهانه خليج هميشه پارس
سخن نگوئيم از تاريکی ها که گفته اند

سخن گستران اين سرزمين ياد شب در حسرت خورشيد شرط ادب نيست.

جمشيد خورشيد ايران بود، اهورامزدا روشنائی هارا به او سپرد

چندين هزاره در آتش دل سوختيم تا پيشاپيش عروسان #انديشه انسان مشعل های هميشه روشن برافروختيم
ما فرزندان #ايران و مشعلدار #تمدن انسانيم

ما آفريدگار تاريخيم ما ايرانيم
ايران اين سرزمين هزاره های #روشن،
آنروز که #خورشيد در آسمان ايران فرو می نشست

آن روز که گلهای هميشه بهار ايران می پژمرد آنروز که يک ملت جز ياد گذشته ها چيزی بياد نداشت.

آن روز که خاموش بود تخت جمشيد و دشت مرغاب آنروز که در زير غبار اندوه بود شاهنشاه نامه سردار توس

آنروز که تنها مانده بودند سعدی هایمان، حافظ هايمان و فردوسی های اين سرزمين انديشه وخرد

آنروز که دلهای آشنا بيگانه بودند در سرزمين آشنائی ها، آنروز که يک ملت در انتظار خورشيد بود

با نام تو ای #شاهنشاه بزرگ با نام تو ای #رضا_شاه_بزرگ♥️
خسرو انوشیروان
⚫️ از بخارایم، اصیلاً تاجکستانی‌ستم شهروند مشهد و شیراز، ایرانی‌ستم رستم و سهراب و فردوسی، منم کاخ بلند رودکی‌ام، جامی‌ام، اشعار خاقانی‌ستم مادر بومسلم و زایندۀ کاووس و کَی مخفی‌‌ام، فرزانه‌ و سیمین، کاشانی‌ستم مرز را بردار آقا، آشنای سابقم! «بوی جوی مولیانم»…
⚫️ كلمه‌ی #ايران در كتيبه‌هاي باستاني و منابع بازمانده از آن ادوار به وفور آمده است و مراد از آن كشوري با مرزهاي معين و هويتي مشخص و نمايان بوده است. بديهي است كه مرزهاي سياسي در ادوار مختلف بر اثر جنگ‌ها و ظهور و سقوط دولت‌ها تغيير مي‌كرده است، يعني قلمرو دولت‌ها و سلسله‌ها انبساط و انقباض داشته است، اما مفهوم هويتي و سياسي ايران، هميشه ايران بوده است.

به همين سبب ما در تاريخ، كشوري مي‌شناسيم كه مرزهايش در دوره‌هاي حكومت مادها و سپس پارس‌ها و جانشينان اسكندر مقدوني، يعني هخامنشيان و سلوكيان و اشكانيان و ساسانيان و در ادوار اسلامي، متغير بوده است، اما همواره بر آن «ايران» اطلاق مي‌شده است.

فرق ميان ايران به عنوان يك واحد سياسي و آنچه به درستي جهان ايراني مي‌خوانيم و حدودش بسي فراتر از آن واحد سياسي است، همين جاست. مثلا قسمتي از شبه قاره هند، بخش بزرگِ ماوراءالنهر تا حدود چين، آسياي صغير و قلمرو عثماني حتي در بوسنياي اروپايي، قسمتي از قفقاز و حتي بخشي از سوريه، هيچگاه رسما در عصر اسلامي جزو خاك اصلي ايران، يا غالبا جزو واحد سياسي ايران نبوده است اما هميشه جزو جهان ايراني محسوب مي‌شده است، يعني ايران فرهنگي...
https://t.me/khosrovanooshiravan/8930
#دکتر_سید_محمدصادق_سجادی