Forwarded from اتچ بات
⚫️ پیامدهای #فدرالیسم_قومی در ایران
قسمت اول :
تاکنون درباره فدرالیسم قومی و لزوم ایجاد آن در ایران برای نیل به آزادی و دموکراسی و رفع ستم بر اقوام ایرانی نوشته های بسیاری خوانده ایم و سخنهای بسیاری شنیده ایم. به این دلیل از «فدرالیسم قومی» سخن به میان می آید، چراکه نسخه فدرالیسمی که از سوی برخی گروهها برای ایران پیشنهاد می شود، بر اساس واحدهای قومی می باشد.
این سخنان بیشتر از سوی قومگرایانی که در ظاهر به ایران یکپارچه باورمند هستند؛ اما در عمل سودایی دیگر در سردارند و همچنین احزاب چپی که امروز از طریق برداشت هایی از گفتمان لنین و استالین به قومگرایی رومانتیک و گاها فاشیستی روی آورده اند و همگی به ظاهر دموکرات شده اند بیان می شود. به ظاهر دموکرات از آن جهت که پیشینه ی آنها با خشونت و کشتار عجین بوده است و روند حرکتی آنها از دموکراسی بسیار فاصله دارد و بی تردید برآیند فدرالیسم مد نظرآنان جز بازتولید خشونت و تسویه های قومی مذهبی چیز دیگری در بر نخواهد داشت. دموکراسی برای آنها ابزاری عوام فریبانه بوده تا خود را همگام با جهان متمدن بنمایانند، گونه ای همراهی و همسانی نمادین با مد روز. وگرنه دموکراسی راستین با باور و کارنامه و عملکرد آنها در یک مسیر جای نمی گیرد و همراه
نمی شود.
فدرالیسم چیست؟
فدرالیسم از واژهی ”Federer”در لغت، به معنای اتحاد و متحد شدن (1) گرفته شده است و یکی از شیوه های اداره هر کشور می باشد. بدینگونه که به جای اداره همه امور کشوری به دست دولت مرکزی، این امور (به غیر مباحث کلان سیاست خارجه و دفاع کشور و همچنین سیاستگذاریهای کلان اقتصادی) به وسیله واحدهای خودگردان که از آزادی عمل و قدرت تصمیم گیری بالایی برخوردارند -زیر نظر دولت فدرال- به انجام میرسند. فدرالیسم با شکل حکومتی یکی نیست. این شیوه میتواند در هر شکل حکومتی پیاده شود؛ خواه پادشاهی باشد، خواه جمهوری . «نتیجه فدرالیسم؛ دولتی است که از اتحاد چند واحد سیاسی -ایالت،کشور- پدید میآید.» (2)
یک دولت فدرال از یکپارچگی، اتحاد و به هم پیوستن چند ایالت یا کشور که دارای ساختار سیاسی مستقل هستند پدید میآید. پرسش اینجاست: چه تعداد از اقوام ایرانی دارای چنین شرایطی هستند که بتوانند با اتحاد یکدیگر دولتی فدرال را هستی بخشند؟ عدهای از عناصر قومگرا که در تحریف و ایجاد کینه در میان ایرانیان ید طولایی دارند، مشکلات و کمبودها و معضلات موجود در ایران که بر زندگی همه ایرانیان تأثیر های منفی گذاشته است را تبدیل به ستم یک قوم خودساخته به نام فارس بر دیگر اقوام ایرانی کرده اند تا با وارون جلوه دادن شیوه فدرالیسم (ایجاد چند واحد سیاسی از یک کشور یکپارچه) بر اساس واحدهای قومی، راه را بر تجزیه ایران هموار کنند.
#ادامه_دارد....
پی نوشت :
(1)کتاب فدرالیسم درجهان سوم، محمد رضا خوبروی پاک، نشر هَزار، 1389، رویه ۱۴
(2)کتاب دانشنامه سیاسی، داریوش آشوری، انتشارات مروارید، 1381، رویه 238
#فدرالیسم
#قومگرایی
#ایران
نوشتار فوق شامل پنج قسمت است و برای نشر همگانی تهیه شده
شما میتوانید با دنبال کردن نام نویسنده ؛ با هشتگ #امین_كريمى ادامه ی مطالب را در کانالهای همسو با ما مطالعه کنید 🙏
قسمت اول :
تاکنون درباره فدرالیسم قومی و لزوم ایجاد آن در ایران برای نیل به آزادی و دموکراسی و رفع ستم بر اقوام ایرانی نوشته های بسیاری خوانده ایم و سخنهای بسیاری شنیده ایم. به این دلیل از «فدرالیسم قومی» سخن به میان می آید، چراکه نسخه فدرالیسمی که از سوی برخی گروهها برای ایران پیشنهاد می شود، بر اساس واحدهای قومی می باشد.
این سخنان بیشتر از سوی قومگرایانی که در ظاهر به ایران یکپارچه باورمند هستند؛ اما در عمل سودایی دیگر در سردارند و همچنین احزاب چپی که امروز از طریق برداشت هایی از گفتمان لنین و استالین به قومگرایی رومانتیک و گاها فاشیستی روی آورده اند و همگی به ظاهر دموکرات شده اند بیان می شود. به ظاهر دموکرات از آن جهت که پیشینه ی آنها با خشونت و کشتار عجین بوده است و روند حرکتی آنها از دموکراسی بسیار فاصله دارد و بی تردید برآیند فدرالیسم مد نظرآنان جز بازتولید خشونت و تسویه های قومی مذهبی چیز دیگری در بر نخواهد داشت. دموکراسی برای آنها ابزاری عوام فریبانه بوده تا خود را همگام با جهان متمدن بنمایانند، گونه ای همراهی و همسانی نمادین با مد روز. وگرنه دموکراسی راستین با باور و کارنامه و عملکرد آنها در یک مسیر جای نمی گیرد و همراه
نمی شود.
فدرالیسم چیست؟
فدرالیسم از واژهی ”Federer”در لغت، به معنای اتحاد و متحد شدن (1) گرفته شده است و یکی از شیوه های اداره هر کشور می باشد. بدینگونه که به جای اداره همه امور کشوری به دست دولت مرکزی، این امور (به غیر مباحث کلان سیاست خارجه و دفاع کشور و همچنین سیاستگذاریهای کلان اقتصادی) به وسیله واحدهای خودگردان که از آزادی عمل و قدرت تصمیم گیری بالایی برخوردارند -زیر نظر دولت فدرال- به انجام میرسند. فدرالیسم با شکل حکومتی یکی نیست. این شیوه میتواند در هر شکل حکومتی پیاده شود؛ خواه پادشاهی باشد، خواه جمهوری . «نتیجه فدرالیسم؛ دولتی است که از اتحاد چند واحد سیاسی -ایالت،کشور- پدید میآید.» (2)
یک دولت فدرال از یکپارچگی، اتحاد و به هم پیوستن چند ایالت یا کشور که دارای ساختار سیاسی مستقل هستند پدید میآید. پرسش اینجاست: چه تعداد از اقوام ایرانی دارای چنین شرایطی هستند که بتوانند با اتحاد یکدیگر دولتی فدرال را هستی بخشند؟ عدهای از عناصر قومگرا که در تحریف و ایجاد کینه در میان ایرانیان ید طولایی دارند، مشکلات و کمبودها و معضلات موجود در ایران که بر زندگی همه ایرانیان تأثیر های منفی گذاشته است را تبدیل به ستم یک قوم خودساخته به نام فارس بر دیگر اقوام ایرانی کرده اند تا با وارون جلوه دادن شیوه فدرالیسم (ایجاد چند واحد سیاسی از یک کشور یکپارچه) بر اساس واحدهای قومی، راه را بر تجزیه ایران هموار کنند.
#ادامه_دارد....
پی نوشت :
(1)کتاب فدرالیسم درجهان سوم، محمد رضا خوبروی پاک، نشر هَزار، 1389، رویه ۱۴
(2)کتاب دانشنامه سیاسی، داریوش آشوری، انتشارات مروارید، 1381، رویه 238
#فدرالیسم
#قومگرایی
#ایران
نوشتار فوق شامل پنج قسمت است و برای نشر همگانی تهیه شده
شما میتوانید با دنبال کردن نام نویسنده ؛ با هشتگ #امین_كريمى ادامه ی مطالب را در کانالهای همسو با ما مطالعه کنید 🙏
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
⚫️ پیامدهای فدرالیسم قومی در ایران
قسمت دوم:
دلیل چند کشور یا ایالت برای تشکیل دولت فدرال چه میتواند باشد؟ در جغرافیای سیاسی و در تعریف کلاسیک قدرت، یکی از اصول نخستین پیشرفت هر کشور و ملتی در تمامی زمینه ها، جمعیت و مساحت آن کشور معرفی شده است. یعنی هر اندازه جمعیت و مساحت بیشتری داشته باشد، توان بالقوه بیشتری برای پیشرفت دارد. یکی از اصلیترین دلایل ایجاد یک اتحاد فدرال و حتا کنفدراسیون ها بر همین نکته استوار است. درنگ در این نکته باعث میشود که از فلسفه تشکیل اتحادیه اروپا آگاهی بیشتری داشته باشیم. چون یک اروپای واحد با مساحت و جمعیت بیشتر؛ در معادلات نظامی، سیاسی و اقتصادی بین المللی تاثیر گذاری بیشتری داشت. فروریختن دیوار برلین و یکپارچگی دوباره آلمان و همچنین رهایی اروپای شرقی از بند و زنجیر کمونیسم پس از فروپاشی شوروی، ایجاد اتحادیه اروپا را بیش از پیش الزامی کرد. خواست اروپاییان؛ پیدا کردن هویتی جدید، جدا از سیطره آمریکا بود. خواست آنها؛ ایجاد یک ابرقدرت همپای آمریکا بود و چاره را در اتحاد با یکدیگر یافتند. ریشههای ایجاد آلمان متحد در سال ۱۸۷۵ علاوه بر خواست تاریخی ملت آلمان برای یکی شدن، همین امر است. اتحاد اولیه سیزده ایالت آمریکا در سال ۱۷۷۶ برای بیرون راندن استعمار انگلیس نیز بر همین اصل بوده است. نتیجه ی موفقیت آمیز این اتحاد، به مرور زمان باعث پیوستن دیگر ایالتها به آن گردید تا آمریکای فدرال نوین پایه بگیرد.
بنابراین هنگامی که چند ایالت یا کشور به این نتیجه میرسند که با اتحاد، میتوانند بهتر در مسیر پیشرفت قرار گیرند، تشکیل یک دولت فدرال میدهند؛ نه اینکه یک سرزمین همیشه یکپارچه را با دست خود از طریق ایجاد فدرالیسمی وارونه. آن هم بر پایه واحدهای قومی به سوی تجزیه سوق دهیم. زمانی میتوان از ایجاد یک فدرال ایرانی سخن به میان آورد که یک ایران با حکومت ملی، دموکراتیک و نیرومند وجود داشته باشد که هر فردش بدون تبعیض با هر گرایش سیاسی و فکری، دین و جنسیت دارای حق شهروندی یکسان باشد. آن زمان بر اساس گستره فرهنگی ایرانِ بزرگ میتوان از به هم پیوستن سرزمینهای جدا شده از پیکره ایران که دارای ساختار سیاسی جداگانه شدهاند، تشکیل یک دولت فدرال داد.
باید دانست در فدرالیسم واحدهای تشکیل دهنده دولت فدرال دارای حقوق خودگردانی و خودمختاری هستند.
بدیهی است زمانی که چند ایالت یا کشور، تشکیل یک فدرال می دهند، حق خودگردانی و خودمختاری خویش را نگاه میدارند اما نسبت به دولت فدرال احساس تعلق دارند و آن را از خویش می دانند. پرپیداست از آنجاییکه تمامی واحدها با اراده و خواست خود این اتحاد را تشکیل دادهاند و به این اتحاد نیازمند بوده اند تلاش می کنند تا به بهترین شیوه در حفظ و ماندگاری این یکی شدن کوشا باشند چراکه نیرومندی آنها را تضمین می نماید.
«خودگردانی، حق تصمیمگیری برای اداره امور داخلی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یک منطقه، سرزمین یا گروه قومی در درون یک کشور است؛ خودگردانی در نهایت به خود مختاری کامل می رسد. خودمختاری حق تشکیل دولت ملی برای گروههای قومی و ملی ای است که از دولتهای چندین ملیتی و از امپراتوریها جدا می شوند.»
اما زمانیکه یک کشور یکپارچه بر اساس گفتمان قومگرایانه، حق خودگردانی به یک منطقه داده است یا به فدرالیسم قومی تن دهد؛ آن منطقه قومیِ خودگردان یا واحدهای سیاسی فدرال قومی، به مرور زمان در جهت خودمختاری کامل حرکت کرده و به آن دست می یابند. این روند با تشکیل دولت ملی آغاز می شود، سپس از طریق جنگ با دولت مرکزی و یا دولت فدرال ادامه می یابد و در نهایت با کشتارهای قومی و مذهبی در جهت یکسان سازی و نیز دخالت. بیگانگان به پایان می رسد. فرجام خونبار و تجزیه کشور یوگوسلاوی مثال روشنی برای تبعات پیاده کردن فدرالیسم قومی می باشد.
بی دلیل نیست که همه قومگرایان، خود را ملتی جداگانه در ایران معرفی میکنند و بر این تاکید دارند که ایران کشوری کثیرالمله می باشد، چون زمانی که بحث ملت در میان باشد آن ملت باید دارای دولتی مستقل و البته سرزمینی مشخص نیز باشد پس ملت سازان قومگرا با این ترفند می توانند مسیر جداسازی و استقلال را تا پایان به پیش ببرند. در نتیجه باید دانست آن حزب و یا فرد قومگرا که به جای نام بردن از ملت ایران، از اقوام ایرانی به عنوان ملتی جداگانه یاد می کند و فدرالیسم قومی را مبلغ می باشد، در واقع تجزیه طلبی است که پشت ظاهر دلفریب فدرالیسم سودای رسیدن به قدرت را دارد.
در ادامه شما میتوانید با دنبال کردن نام نویسنده #امین_كريمى مطالب مربوط را در کانالهای همسو با ما مطالعه کنید 🙏
قسمت دوم:
دلیل چند کشور یا ایالت برای تشکیل دولت فدرال چه میتواند باشد؟ در جغرافیای سیاسی و در تعریف کلاسیک قدرت، یکی از اصول نخستین پیشرفت هر کشور و ملتی در تمامی زمینه ها، جمعیت و مساحت آن کشور معرفی شده است. یعنی هر اندازه جمعیت و مساحت بیشتری داشته باشد، توان بالقوه بیشتری برای پیشرفت دارد. یکی از اصلیترین دلایل ایجاد یک اتحاد فدرال و حتا کنفدراسیون ها بر همین نکته استوار است. درنگ در این نکته باعث میشود که از فلسفه تشکیل اتحادیه اروپا آگاهی بیشتری داشته باشیم. چون یک اروپای واحد با مساحت و جمعیت بیشتر؛ در معادلات نظامی، سیاسی و اقتصادی بین المللی تاثیر گذاری بیشتری داشت. فروریختن دیوار برلین و یکپارچگی دوباره آلمان و همچنین رهایی اروپای شرقی از بند و زنجیر کمونیسم پس از فروپاشی شوروی، ایجاد اتحادیه اروپا را بیش از پیش الزامی کرد. خواست اروپاییان؛ پیدا کردن هویتی جدید، جدا از سیطره آمریکا بود. خواست آنها؛ ایجاد یک ابرقدرت همپای آمریکا بود و چاره را در اتحاد با یکدیگر یافتند. ریشههای ایجاد آلمان متحد در سال ۱۸۷۵ علاوه بر خواست تاریخی ملت آلمان برای یکی شدن، همین امر است. اتحاد اولیه سیزده ایالت آمریکا در سال ۱۷۷۶ برای بیرون راندن استعمار انگلیس نیز بر همین اصل بوده است. نتیجه ی موفقیت آمیز این اتحاد، به مرور زمان باعث پیوستن دیگر ایالتها به آن گردید تا آمریکای فدرال نوین پایه بگیرد.
بنابراین هنگامی که چند ایالت یا کشور به این نتیجه میرسند که با اتحاد، میتوانند بهتر در مسیر پیشرفت قرار گیرند، تشکیل یک دولت فدرال میدهند؛ نه اینکه یک سرزمین همیشه یکپارچه را با دست خود از طریق ایجاد فدرالیسمی وارونه. آن هم بر پایه واحدهای قومی به سوی تجزیه سوق دهیم. زمانی میتوان از ایجاد یک فدرال ایرانی سخن به میان آورد که یک ایران با حکومت ملی، دموکراتیک و نیرومند وجود داشته باشد که هر فردش بدون تبعیض با هر گرایش سیاسی و فکری، دین و جنسیت دارای حق شهروندی یکسان باشد. آن زمان بر اساس گستره فرهنگی ایرانِ بزرگ میتوان از به هم پیوستن سرزمینهای جدا شده از پیکره ایران که دارای ساختار سیاسی جداگانه شدهاند، تشکیل یک دولت فدرال داد.
باید دانست در فدرالیسم واحدهای تشکیل دهنده دولت فدرال دارای حقوق خودگردانی و خودمختاری هستند.
بدیهی است زمانی که چند ایالت یا کشور، تشکیل یک فدرال می دهند، حق خودگردانی و خودمختاری خویش را نگاه میدارند اما نسبت به دولت فدرال احساس تعلق دارند و آن را از خویش می دانند. پرپیداست از آنجاییکه تمامی واحدها با اراده و خواست خود این اتحاد را تشکیل دادهاند و به این اتحاد نیازمند بوده اند تلاش می کنند تا به بهترین شیوه در حفظ و ماندگاری این یکی شدن کوشا باشند چراکه نیرومندی آنها را تضمین می نماید.
«خودگردانی، حق تصمیمگیری برای اداره امور داخلی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یک منطقه، سرزمین یا گروه قومی در درون یک کشور است؛ خودگردانی در نهایت به خود مختاری کامل می رسد. خودمختاری حق تشکیل دولت ملی برای گروههای قومی و ملی ای است که از دولتهای چندین ملیتی و از امپراتوریها جدا می شوند.»
اما زمانیکه یک کشور یکپارچه بر اساس گفتمان قومگرایانه، حق خودگردانی به یک منطقه داده است یا به فدرالیسم قومی تن دهد؛ آن منطقه قومیِ خودگردان یا واحدهای سیاسی فدرال قومی، به مرور زمان در جهت خودمختاری کامل حرکت کرده و به آن دست می یابند. این روند با تشکیل دولت ملی آغاز می شود، سپس از طریق جنگ با دولت مرکزی و یا دولت فدرال ادامه می یابد و در نهایت با کشتارهای قومی و مذهبی در جهت یکسان سازی و نیز دخالت. بیگانگان به پایان می رسد. فرجام خونبار و تجزیه کشور یوگوسلاوی مثال روشنی برای تبعات پیاده کردن فدرالیسم قومی می باشد.
بی دلیل نیست که همه قومگرایان، خود را ملتی جداگانه در ایران معرفی میکنند و بر این تاکید دارند که ایران کشوری کثیرالمله می باشد، چون زمانی که بحث ملت در میان باشد آن ملت باید دارای دولتی مستقل و البته سرزمینی مشخص نیز باشد پس ملت سازان قومگرا با این ترفند می توانند مسیر جداسازی و استقلال را تا پایان به پیش ببرند. در نتیجه باید دانست آن حزب و یا فرد قومگرا که به جای نام بردن از ملت ایران، از اقوام ایرانی به عنوان ملتی جداگانه یاد می کند و فدرالیسم قومی را مبلغ می باشد، در واقع تجزیه طلبی است که پشت ظاهر دلفریب فدرالیسم سودای رسیدن به قدرت را دارد.
در ادامه شما میتوانید با دنبال کردن نام نویسنده #امین_كريمى مطالب مربوط را در کانالهای همسو با ما مطالعه کنید 🙏
Telegram
attach 📎
Forwarded from ربات بینام 2020
✅ پیامدهای فدرالیسم قومی در ایران
نویسنده: #امین_كريمى
🔻 تاکنون درباره #فدرالیسم قومی و لزوم ایجاد آن در ایران برای نیل به آزادی و دموکراسی و رفع ستم بر اقوام ایرانی نوشته های بسیاری خوانده ایم و سخنهای بسیاری شنیده ایم. به این دلیل از «فدرالیسم قومی» سخن به میان می آید، چراکه نسخه فدرالیسمی که از سوی برخی گروهها برای ایران پیشنهاد می شود، بر اساس واحدهای قومی می باشد.
🔻 این سخنان بیشتر از سوی قومگرایانی که در ظاهر به ایران یکپارچه باورمند هستند؛ اما در عمل سودایی دیگر در سردارند و همچنین احزاب چپی که امروز از طریق برداشت هایی از گفتمان لنین و استالین به قومگرایی رومانتیک و گاها فاشیستی روی آورده اند و همگی به ظاهر دموکرات شده اند بیان می شود. به ظاهر دموکرات از آن جهت که پیشینه ی آنها با خشونت و کشتار عجین بوده است و روند حرکتی آنها از دموکراسی بسیار فاصله دارد و بی تردید برآیند فدرالیسم مد نظرآنان جز بازتولید خشونت و تسویه های قومی مذهبی چیز دیگری در بر نخواهد داشت. دموکراسی برای آنها ابزاری عوام فریبانه بوده تا خود را همگام با جهان متمدن بنمایانند، گونه ای همراهی و همسانی نمادین با مد روز. وگرنه دموکراسی راستین با باور و کارنامه و عملکرد آنها در یک مسیر جای نمی گیرد و همراه نمی شود.
🔸فدرالیسم چیست؟
فدرالیسم از واژهی ”Federer”در لغت، به معنای اتحاد و متحد شدن (1) گرفته شده است و یکی از شیوه های اداره هر کشور می باشد. بدینگونه که به جای اداره همه امور کشوری به دست دولت مرکزی، این امور (به غیر مباحث کلان سیاست خارجه و دفاع کشور و همچنین سیاستگذاریهای کلان اقتصادی) به وسیله واحدهای خودگردان که از آزادی عمل و قدرت تصمیم گیری بالایی برخوردارند -زیر نظر دولت فدرال- به انجام میرسند. فدرالیسم با شکل حکومتی یکی نیست. این شیوه میتواند در هر شکل حکومتی پیاده شود؛ خواه پادشاهی باشد، خواه جمهوری . «نتیجه فدرالیسم؛ دولتی است که از اتحاد چند واحد سیاسی -ایالت،کشور- پدید میآید.» (2)
یک دولت فدرال از یکپارچگی، اتحاد و به هم پیوستن چند ایالت یا کشور که دارای ساختار سیاسی مستقل هستند پدید میآید. پرسش اینجاست: چه تعداد از اقوام ایرانی دارای چنین شرایطی هستند که بتوانند با اتحاد یکدیگر دولتی فدرال را هستی بخشند؟ عدهای از عناصر قومگرا که در تحریف و ایجاد کینه در میان ایرانیان ید طولایی دارند، مشکلات و کمبودها و معضلات موجود در ایران که بر زندگی همه ایرانیان تأثیر های منفی گذاشته است را تبدیل به ستم یک قوم خودساخته به نام فارس بر دیگر اقوام ایرانی کرده اند تا با وارون جلوه دادن شیوه فدرالیسم (ایجاد چند واحد سیاسی از یک کشور یکپارچه) بر اساس واحدهای قومی، راه را بر تجزیه ایران هموار کنند.
#فدرالیسم
#قومگرایی
قسمت اول:https://t.me/paniranist/5880
قسمت دوم:https://t.me/paniranist/5910
قسمت سوم:https://t.me/paniranist/5923
قسمت چهارم:https://t.me/paniranist/5954
قسمت پنجم و پایانی
https://goo.gl/yQfC7G
نویسنده: #امین_كريمى
🔻 تاکنون درباره #فدرالیسم قومی و لزوم ایجاد آن در ایران برای نیل به آزادی و دموکراسی و رفع ستم بر اقوام ایرانی نوشته های بسیاری خوانده ایم و سخنهای بسیاری شنیده ایم. به این دلیل از «فدرالیسم قومی» سخن به میان می آید، چراکه نسخه فدرالیسمی که از سوی برخی گروهها برای ایران پیشنهاد می شود، بر اساس واحدهای قومی می باشد.
🔻 این سخنان بیشتر از سوی قومگرایانی که در ظاهر به ایران یکپارچه باورمند هستند؛ اما در عمل سودایی دیگر در سردارند و همچنین احزاب چپی که امروز از طریق برداشت هایی از گفتمان لنین و استالین به قومگرایی رومانتیک و گاها فاشیستی روی آورده اند و همگی به ظاهر دموکرات شده اند بیان می شود. به ظاهر دموکرات از آن جهت که پیشینه ی آنها با خشونت و کشتار عجین بوده است و روند حرکتی آنها از دموکراسی بسیار فاصله دارد و بی تردید برآیند فدرالیسم مد نظرآنان جز بازتولید خشونت و تسویه های قومی مذهبی چیز دیگری در بر نخواهد داشت. دموکراسی برای آنها ابزاری عوام فریبانه بوده تا خود را همگام با جهان متمدن بنمایانند، گونه ای همراهی و همسانی نمادین با مد روز. وگرنه دموکراسی راستین با باور و کارنامه و عملکرد آنها در یک مسیر جای نمی گیرد و همراه نمی شود.
🔸فدرالیسم چیست؟
فدرالیسم از واژهی ”Federer”در لغت، به معنای اتحاد و متحد شدن (1) گرفته شده است و یکی از شیوه های اداره هر کشور می باشد. بدینگونه که به جای اداره همه امور کشوری به دست دولت مرکزی، این امور (به غیر مباحث کلان سیاست خارجه و دفاع کشور و همچنین سیاستگذاریهای کلان اقتصادی) به وسیله واحدهای خودگردان که از آزادی عمل و قدرت تصمیم گیری بالایی برخوردارند -زیر نظر دولت فدرال- به انجام میرسند. فدرالیسم با شکل حکومتی یکی نیست. این شیوه میتواند در هر شکل حکومتی پیاده شود؛ خواه پادشاهی باشد، خواه جمهوری . «نتیجه فدرالیسم؛ دولتی است که از اتحاد چند واحد سیاسی -ایالت،کشور- پدید میآید.» (2)
یک دولت فدرال از یکپارچگی، اتحاد و به هم پیوستن چند ایالت یا کشور که دارای ساختار سیاسی مستقل هستند پدید میآید. پرسش اینجاست: چه تعداد از اقوام ایرانی دارای چنین شرایطی هستند که بتوانند با اتحاد یکدیگر دولتی فدرال را هستی بخشند؟ عدهای از عناصر قومگرا که در تحریف و ایجاد کینه در میان ایرانیان ید طولایی دارند، مشکلات و کمبودها و معضلات موجود در ایران که بر زندگی همه ایرانیان تأثیر های منفی گذاشته است را تبدیل به ستم یک قوم خودساخته به نام فارس بر دیگر اقوام ایرانی کرده اند تا با وارون جلوه دادن شیوه فدرالیسم (ایجاد چند واحد سیاسی از یک کشور یکپارچه) بر اساس واحدهای قومی، راه را بر تجزیه ایران هموار کنند.
#فدرالیسم
#قومگرایی
قسمت اول:https://t.me/paniranist/5880
قسمت دوم:https://t.me/paniranist/5910
قسمت سوم:https://t.me/paniranist/5923
قسمت چهارم:https://t.me/paniranist/5954
قسمت پنجم و پایانی
https://goo.gl/yQfC7G
Telegram
کانال خبری پانايرانيست
📄پیامدهای فدرالیسم قومی در ایران
نویسنده: #امین_كريمى
📌قسمت اول
▪️تاکنون درباره فدرالیسم قومی و لزوم ایجاد آن در ایران برای نیل به آزادی و دموکراسی و رفع ستم بر اقوام ایرانی نوشته های بسیاری خوانده ایم و سخنهای بسیاری شنیده ایم. به این دلیل از «فدرالیسم…
نویسنده: #امین_كريمى
📌قسمت اول
▪️تاکنون درباره فدرالیسم قومی و لزوم ایجاد آن در ایران برای نیل به آزادی و دموکراسی و رفع ستم بر اقوام ایرانی نوشته های بسیاری خوانده ایم و سخنهای بسیاری شنیده ایم. به این دلیل از «فدرالیسم…
خسرو انوشیروان
⚫️ مزخرف نگو ... #من ، #من هم نکن عوضی ... #استان_کردستان_ایران ، نه تنها متعلق به اون عده نیست که حتی متعلق به همهی کردها هم نیست . 👈 وجب به وجب خاک این ملک متعلق به آحاد #شهروندان_ایران است . شوخی هم با کسی نداریم ؛ دقیقا توپ و تانک میآوریم و خودمان…
⚫️ 1. کسانی که پشتیبان شکل حکومتی فدرالیسم قومی برای ایران هستند، استدلال می کنندکه فدرالیسم با دادن اختیارات و حقوق کامل به گروههای قومی،مانع تجزیه کشور میشود. هم چنین،گفته میشودکه فدرالیسم منجر به ثبات وتوسعه ودموکراسی خواهد شد.در این رشتوبه این موضوع میپردازم
https://t.me/khosrovanooshiravan/7573
2. نکته نخست اینکه تنها تعداد معدودی از کشورهای دنیا سیستم فدرالیسم قومی را برگزیده اند. این کشورها عبارتند از اتیوپی، سودان جنوبی و نپال. البته اتحاد جماهیر شوروی و یوگسلاوی سابق نیز دو کشوری بودند که از سیستم فدرالیسم قومی استفاده می کردند.
3. دو مورد شوروی و یوگسلاوی نشان میدهد که فدرالیسم قومی نه تنها نمی تواند مانع تجزیه شود، بلکه آن را تسریع می کند. در واقع، گسسته شدن پیوندهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به مرور زمان، می تواند به تضعیف همبستگی اجتماعی بینجامد و در نهایت فروپاشی سیاسی را به دنبال داشته باشد.
4. یکی دیگر ازمعضلات فدرالیسم قومی،چگونگی مشخص کردن مرزهای قومی است. مثال بارز آن در ایران، استان های آذغربی، خوزستان،سیستان و بلوچستان و گلستان است که چندین گروه قومی را دربرمیگیرند. حتی در درون خود این استانها،مرزهای قومی مشخص نیستند.بسیاری ازشهرها دو یا چند-قومیتی اند.
5. چنین معضلی می تواند به خشونت قومی بر سر چگونگی تقسیم سرزمین منجر شود. مشکل دیگر فدرالیسم قومی، تقلیل سیاست به قومیت و قومی سازی سیاست است. در این گونه سیستم، قومیت است که سیاست گذاری های کلان اقتصادی و امنیتی را تعیین می کند و این الزاماًدر خدمت منافع تک تک شهروندان نخواهد بود
6. تجربه کنونی کشورهایی مانند اتیوپی، نپال وسودان جنوبی، می تواند برای مادرس عبرت باشد. اتیوپی،نمونه کامل فدرالیسم قومی، همواره با معضل خشونت قومی روبرو بوده.این خشونتها دقیقاً معلول شکل حکومت فدرالند چرا که درگیری ها عمدتاً به دلیل اختلاف درباره مرزهای قومی دردرون کشور رخ داده
7. وضعیت سودان جنوبی البته بهتر از اتیوپی نیست. فدرالیسم قومی نه تنها نتوانسته دردی از سودان جنوبی دوا کند، بلکه بر مشکلات افزوده. از سال 2012 تا کنون، ده ها هزار نفر در این کشور کشته یا زخمی شده اند و صدها هزار نفر بی خانمان.
8. با توجه به تجربه کشورهای یوگسلاوی، شوروی، اتیوپی و سودان جنوبی، به راحتی می توان دریافت که فدرالیسم قومی نه تنها ارتباطی با ثبات و توسعه ندارد، بلکه برعکس، سیستمی است به شدت بی ثبات کننده و ویران گر. بنابراین، این استدلال که اعطای خودمختاری به قومیت ها، مانع تجزیه ایران خواهد شد یا به صلح و صفا در میان مردم ایران منجر می شود، در بهترین حالت، ساده لوحانه است. فدرالیسم قومی، مقدمه تجزیه ایران است.
https://t.me/khosrovanooshiravan/10859
#ع_ششگلانی
https://t.me/khosrovanooshiravan/7573
2. نکته نخست اینکه تنها تعداد معدودی از کشورهای دنیا سیستم فدرالیسم قومی را برگزیده اند. این کشورها عبارتند از اتیوپی، سودان جنوبی و نپال. البته اتحاد جماهیر شوروی و یوگسلاوی سابق نیز دو کشوری بودند که از سیستم فدرالیسم قومی استفاده می کردند.
3. دو مورد شوروی و یوگسلاوی نشان میدهد که فدرالیسم قومی نه تنها نمی تواند مانع تجزیه شود، بلکه آن را تسریع می کند. در واقع، گسسته شدن پیوندهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به مرور زمان، می تواند به تضعیف همبستگی اجتماعی بینجامد و در نهایت فروپاشی سیاسی را به دنبال داشته باشد.
4. یکی دیگر ازمعضلات فدرالیسم قومی،چگونگی مشخص کردن مرزهای قومی است. مثال بارز آن در ایران، استان های آذغربی، خوزستان،سیستان و بلوچستان و گلستان است که چندین گروه قومی را دربرمیگیرند. حتی در درون خود این استانها،مرزهای قومی مشخص نیستند.بسیاری ازشهرها دو یا چند-قومیتی اند.
5. چنین معضلی می تواند به خشونت قومی بر سر چگونگی تقسیم سرزمین منجر شود. مشکل دیگر فدرالیسم قومی، تقلیل سیاست به قومیت و قومی سازی سیاست است. در این گونه سیستم، قومیت است که سیاست گذاری های کلان اقتصادی و امنیتی را تعیین می کند و این الزاماًدر خدمت منافع تک تک شهروندان نخواهد بود
6. تجربه کنونی کشورهایی مانند اتیوپی، نپال وسودان جنوبی، می تواند برای مادرس عبرت باشد. اتیوپی،نمونه کامل فدرالیسم قومی، همواره با معضل خشونت قومی روبرو بوده.این خشونتها دقیقاً معلول شکل حکومت فدرالند چرا که درگیری ها عمدتاً به دلیل اختلاف درباره مرزهای قومی دردرون کشور رخ داده
7. وضعیت سودان جنوبی البته بهتر از اتیوپی نیست. فدرالیسم قومی نه تنها نتوانسته دردی از سودان جنوبی دوا کند، بلکه بر مشکلات افزوده. از سال 2012 تا کنون، ده ها هزار نفر در این کشور کشته یا زخمی شده اند و صدها هزار نفر بی خانمان.
8. با توجه به تجربه کشورهای یوگسلاوی، شوروی، اتیوپی و سودان جنوبی، به راحتی می توان دریافت که فدرالیسم قومی نه تنها ارتباطی با ثبات و توسعه ندارد، بلکه برعکس، سیستمی است به شدت بی ثبات کننده و ویران گر. بنابراین، این استدلال که اعطای خودمختاری به قومیت ها، مانع تجزیه ایران خواهد شد یا به صلح و صفا در میان مردم ایران منجر می شود، در بهترین حالت، ساده لوحانه است. فدرالیسم قومی، مقدمه تجزیه ایران است.
https://t.me/khosrovanooshiravan/10859
#ع_ششگلانی
Telegram
خسرو انوشیروان
✅ پیامدهای فدرالیسم قومی در ایران
نویسنده: #امین_كريمى
🔻 تاکنون درباره #فدرالیسم قومی و لزوم ایجاد آن در ایران برای نیل به آزادی و دموکراسی و رفع ستم بر اقوام ایرانی نوشته های بسیاری خوانده ایم و سخنهای بسیاری شنیده ایم. به این دلیل از «فدرالیسم قومی»…
نویسنده: #امین_كريمى
🔻 تاکنون درباره #فدرالیسم قومی و لزوم ایجاد آن در ایران برای نیل به آزادی و دموکراسی و رفع ستم بر اقوام ایرانی نوشته های بسیاری خوانده ایم و سخنهای بسیاری شنیده ایم. به این دلیل از «فدرالیسم قومی»…