خسرو انوشیروان
1.09K subscribers
6.89K photos
3.98K videos
119 files
10.8K links
به نام خردمند یزدان پاک
امروز، چهاردهم دی ماهِ نودوهشت خواستم تا همه‌ی آنچه از ابتدا تا کنون در مجازی نوشته ام و هرآنچه را شاید از این پس بفهمم؛ بنویسم و برای بایگانی در این درگاه درج کنم.
من؛ فقط به سود مملکتم می‌نویسم.
#خسرو

از همراهی شما سپاسگزارم .
Download Telegram
سرزمینی داریم که حتا نام اسب‌هایش از قدمت بسیاری از کشورهای جهان کهن‌تر است.
@khosrovanooshiravan
می‌ستایم
فرهنگ ناب، تاریخ کهن، تمدن بزرگ و آیین نیک نیاکان ایرانی‌مان را.

می‌ستایم
بزرگان، استوره‌ها، قهرمانان، پهلوانان، دلاوران، اندیشمندان و دانشمندانِ #ایران_‌زمین را.

يکی از مهمترين ويژگی‌های شعر واقعی، هنر تصوير آفرينی شاعر است که در ادبيات غرب به آن #ايماژ می‌گويند. در اصطلاح عبارت است از اثری که بوسيله واژه، عبارت يا جمله نويسنده يا شاعر ساخته می‌شود تا تجربه حسی او به ذهن خواننده منتقل شود.
يکی از شاعران بی‌رقيب ايران‌زمين که توانسته است هنر تصويرگری و تصوير آفرينی را در شاهکار بی‌نظير خود، #شاهنامه، به نمايش گذاشته فردوسی توسی است. تصوير آفرينی متنوع در شاهنامه باعث شد بسياری از شاعران به سرودن منظومه‌های مشابه پرداختند اما هيچ‌کدام نتوانستند از عهده اين کار برآيند جز #فردوسی_بزرگ ؛
يکی از جانورانی که بيشترين حوزه‌ی تصوير را در شاهنامه به خود اختصاص داده، #اسب است.

@khosrovanooshiravan
برگرفته از #ایرانیان_زرتشتی
خسرو انوشیروان
🛑 دکتر #زرتشت_ستوده در مورد #شاهنشاهی_صفوی میگویند . https://t.me/khosrovanooshiravan/959
🛑 #امپراتوری_صفوی در دورانی قد علم کرد که شرق و غرب کشور ما توسط ازبک ها و امپراتوری عظیم عثمانی عرصه ی تاخت و تاز و قتل و غارت بود خراسان در شرق و آذربایجان و غرب ایران به خاک‌و خون کشیده شده بود.
هیچگونه حکومت و حتی نیروی نظامی در کشور وجود نداشت و هر تکه ای از ایران توسط گروهی به صورت دولتهای محلی مدیریت میشد .
حتی محصولات کشاورزی مردم ما خصوصا در خراسان و غرب کشور جهت انبار و آذوقه ی کشور های همجوار منتقل میشد.

ایرانیان مورد هجوم بی مهابای ازبک ها و عثمانی ها قرار داشتند تا حدی که مفتی های عثمانی حکم به قتل عام شیعیان ایران میدادند و در نامه نگاری های کشور را بصورت مساوی برای خود تقسیم کرده بودند .

اما در این میان حکومتی ظهور کرد که احیای ایران باستان را در سر میپروراند .

👈 و البته که این #نوزایی خاصیت #ایران است.

#صفویان ازبکها را قلع و قمع کردند و خراسان را بازپس گرفتند سپس عثمانی را که سودای تسخیر اروپا را نیز داشت در ایران مهار کردند
#شاردن مینویسد : " میان اروپا و ورطه ی نابودی فاصله ای است به اندازه ی ایران ".
#صفویه علاوه بر نام #ایران، احیاگر نگارگری ، معماری ، نقاشی ، موسیقی و آبادانی و ساخت و ساز های خیره کننده و بی نظیری بود .
پلها ، سدها ،مدارس و مساجد ؛ بازپس گیری بنادر جنوب، استقلال سیاسی و مذهبی ، احیای #شاهنامه ، آزادی مذاهب و ساخت کلیساهای بسیار و با شکوه ... همه و همه از اقدامات این دولت بزرگ است .
https://t.me/khosrovanooshiravan/1451
#ایران
#امپراتوری_بزرگ_صفوی
🛑 #امپراتوری_صفوی در دورانی قد علم کرد که شرق و غرب کشور ما توسط ازبک ها و امپراتوری عظیم عثمانی عرصه ی تاخت و تاز و قتل و غارت بود خراسان در شرق و آذربایجان و غرب ایران به خاک‌و خون کشیده شده بود.
هیچگونه حکومت و حتی نیروی نظامی در کشور وجود نداشت و هر تکه ای از ایران توسط گروهی به صورت دولتهای محلی مدیریت میشد .
حتی محصولات کشاورزی مردم ما خصوصا در خراسان و غرب کشور جهت انبار و آذوقه ی کشور های همجوار منتقل میشد.

ایرانیان مورد هجوم بی مهابای ازبک ها و عثمانی ها قرار داشتند تا حدی که مفتی های عثمانی حکم به قتل عام شیعیان ایران میدادند و در نامه نگاری های کشور را بصورت مساوی برای خود تقسیم کرده بودند .

اما در این میان حکومتی ظهور کرد که احیای ایران باستان را در سر میپروراند .

👈 و البته که این #نوزایی خاصیت #ایران است.

#صفویان ازبکها را قلع و قمع کردند و خراسان را بازپس گرفتند سپس عثمانی را که سودای تسخیر اروپا را نیز داشت در ایران مهار کردند
#شاردن مینویسد : " میان اروپا و ورطه ی نابودی فاصله ای است به اندازه ی ایران ".
#صفویه علاوه بر نام #ایران، احیاگر نگارگری ، معماری ، نقاشی ، موسیقی و آبادانی و ساخت و ساز های خیره کننده و بی نظیری بود .
پلها ، سدها ،مدارس و مساجد ؛ بازپس گیری بنادر جنوب، استقلال سیاسی و مذهبی ، احیای #شاهنامه ، آزادی مذاهب و ساخت کلیساهای بسیار و با شکوه ... همه و همه از اقدامات این دولت بزرگ است .
https://t.me/khosrovanooshiravan/1451
#ایران
#امپراتوری_بزرگ_صفوی
خسرو انوشیروان
دل و مغزِ مردم دو شاهِ تن‌اَند دگر آلتِ تن سپاهِ تن‌اَند چو مغز و دلِ مردم آلوده گشت به نومیدی از رای پالوده گشت بدان‌تن‌در آسیمه گردد روان سپه چون زیَد شاد بی پهلوان؟ چنین هم چو شد شاه بیدادگر جَهان زو شود پاک زیر و زبر بر او بر پس از مرگ نَفرین بُوَد…
🛑 هرآنکس که با #پادشه دشمن است
روانش پرستار اهریمن است

👈 بزرگترین مرجع برای ایرانپرستانِ پادشاهی خواه #فردوسی_بزرگ و اثر جاودانِ آن خردمندِ پارسی سُرای #شاهنامه است و از این روست که همواره مورد ستیز و بی مهری دشمنان نهاد پادشاهی قرار دارد .

@khosrovanooshiravan
🛑 جهانی که #فردوسی با #شاهنامه درنوردید
@khosrovanooshiravan
نخستین خاورشناس و ادبمندی که از روی دانش درباره‌ی فردوسی نوشته #لویی_لانگلس است که در سال ۱۷۸۸ ترسایی(میلادی) گزیده‌ای از شاهنامه را با پیشگفتاری بسیار ستایش‌آمیز درباره‌ی فردوسی چاپ کرده است. او نوشته: «اروپاییان هرگز رزم‌نامه‌ای به زیبایی شاهنامه نسروده‌اند» (برگ ۱۴۱). وی می‌افزاید: «در شاهنامه هر بامداد خورشید به گونه‌ای دیگر برمی‌دمد و هر شامگاه به گونه‌ای دیگر در پهنه‌ی بی‌کران فراس(افق) پنهان می‌گردد؛ هر بهار گل‌هایی نوین با خود همراه می‌آورد و در هر وزش از سرزمینی دیگر سخن می‌گوید. زنان نامور شاهنامه نیز جانی ستُرگ و پشتکاری بزرگ دارند. رودابه و سیندخت و تهمینه و فرنگیس و منیژه و گُردیه و دیگران، همه زیبایی و کاردانی را درهم آمیخته‌اند و به راستی شایسته‌ی همسران دلیر خود هستند. فردوسی که گویی در دل پهلوانان خود می‌زیسته، عشق‌ها و آرزوهای آنان را نیز با گفتاری رسا و بی‌مانند ستوده است.

#بزرگمهر_صالحی
@khosrovanooshiravan
فرتور(عکس): دیوارنگاره‌هایی از #شاهنامه در میدان #فردوسی مشهد که شوربختانه زدوده شدند.
#ادبسار
خسرو انوشیروان
🛑 جهانی که #فردوسی با #شاهنامه درنوردید @khosrovanooshiravan نخستین خاورشناس و ادبمندی که از روی دانش درباره‌ی فردوسی نوشته #لویی_لانگلس است که در سال ۱۷۸۸ ترسایی(میلادی) گزیده‌ای از شاهنامه را با پیشگفتاری بسیار ستایش‌آمیز درباره‌ی فردوسی چاپ کرده است. او…
🐎 «شارل اوگوستن سنت‌بوو»
@khosrovanooshiravan
نویسنده، چامه‌سرا و پرژنگر (منتقد) ادبی سده‌ی نوزدهم ترسایی در فرانسه، درباره‌ی فردوسی نوشته است: «خواندن شاهنامه دست آویزی می‌شود که فرانسویان از خودپسندی و بزرگ‌نمایی بیجای خود دست بشویند. چرا که خودپسندی زاییده‌ی نادانی است. نادانی درباره‌ی آنچه دیگران دارند. آدمی آنچه را خود دارد، همواره بزرگ می‌پندارد و از این‌رو بر خویش می‌بالد. من هرگاه از گردش روزگار خسته می‌شوم به خواندن درباره‌ی ایران یا چین می‌پردازم تا از خودپسندی و خودخواهی در زنهار بمانم. به‌ویژه ایرانیان که مَنشی چامه‌سرایانه دارند ستایش مرا بیشتر برمی‌انگیزند. شاهنامه‌ی فردوسی و هانری‌نامه‌ی ولتر (رزم‌نامه‌ای که ولتر در ستایش هانری چهارم سروده) را با هم بخوانیم تا دوگانگی آن‌ها را دریابیم. ناهمسانی چنان است که گویی بخواهیم شکوه و بزرگی رود پرخروش گَنگ را با یکی از تالاب‌های کاخ ورسای همانند کنیم!» (برگرفته از: Premiers Lundis)

#شاهنامه
#فردوسی_بزرگ
@khosrovanooshiravan
https://t.me/khosrovanooshiravan/3510
#ادبسار
خسرو انوشیروان
شاهنامه فردوسی، روشنفکری و ایدئولوژی اصغر دادبه 🔹این روزها انکار بدیهیات، روشنفکری تلقی می‌شود، عده‌ای حرف‌هایی درباره وجود ایران می‌زنند که در پاسخ به آنها باید گفت؛ اگر کور نیستید به شاهنامه فردوسی مراجعه کنید. 🔹مردم ایران در سده سوم، حکومت ملی انتخاب…
⚡️سه عامل سقوط حکومت‌ها در نگاه #فردوسی_بزرگ ⚡️
@khosrovanooshiravan
۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی است. وی یکی از متفکرانی است که تاریخ ایران باستان را از آغاز تا سقوط ساسانیان مطالعه کرده و خود نیز در قرن چهارم و پنجم هجری در طول عمر هفتاد و اندی ساله‌اش شاهد ظهور و سقوط دولت‌هایی بوده است.
فردوسی مانند بسیاری از متفکران دیدگاهی در باره سقوط شاهان، دولت ها و حکومت‌ها دارد.

وی معتقد است که سه عامل موجب نابودی آنها می ‌شود:
نخست ظلم و ستم؛ ستمی که شاهان و حاکمان بر مردمان روا می‌دارند عامل اصلی و مهم سقوط از دیدگاه فردوسی است. مردمانی که توسط صاحبان زور سرکوب و زندانی و شکنجه و تحقیر و کشته می‌شوند.
دوم.: حذف نخبگان و اهل فکر، و به کارگیری بی‌مایه‌گان و بی‌خردان در مسند امور و مدیریت جامعه.
سوم ، ثروت اندوزی،و سیری‌ناپذیری از داشتن دارایی که فساد مالی از سوی حکومتگران را به همراه دارد. با فزون‌خواهی خداوندان زور و تزویر جامعه فقیرتر و حقیرتر می‌شود.

سراینده #شاهنامه در باره این سه عامل چنین می‌گوید؛
سرِ تخت شاهان بپیچد سه کار:
نخسین ز بیدادگر شهریار

دگر آنکه بی‌ سود را برکشد
ز مرد هنرمند سر درکشد

سوم آنکه با گنج خویشی کند
بکوشد به دینار بیشی کند

بدین ترتیب سه عامل:
ستمگری، سفله‌پروری و فزون‌خواهی،
عاملان اصلی سقوط حکومت‌های ستمگر در نزد حکیم توس است.
■سعید معدنی
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
@cafe_andishe95
https://t.me/khosrovanooshiravan/3866
خسرو انوشیروان
🛑 #احمد_مسعود شاید آخرین امید #ایران باشد #پنجشیر را دریابید #ما_ایرانیان ؛ نه باید و نه میتوانیم #خراسان را به #طالبان واگذاریم ... دور از هر سودآوری سیاسی ؛ اقتصادی و نظامی ما از یک ریشه ایم #همتباریم ... #اشتباه_نکنید ؛ آنها یادگاران #شکوه_ایرانشهر…
🛑 آنچه مسلم است #خواست_ایدئولوژیک_طالبان بر خلاف #منافع_ملی_ایرانیان است و این امر به جمهوری اسلامی یا هر دولت دیگر حاکم بر ایران بستگی ندارد .
https://t.me/khosrovanooshiravan/4781
#منافع_ملی ؛ منافع ملی است و نمیتوان آنرا نادیده گرفت و این مهم در برخورد با دشمنان سنتی نظیر گروههای مسلح بیگانه یا وابسته به بیگانگان عمومیت پیدا میکند .

بر خلاف آنچه جمهوری اسلامی تصور میکرد ؛ غرب با سلفی‌ها بست و #افغانستان را به تروریستها سپرد ؛ اما برای #ما_ایرانیان این میتواند فرصتی بینظیر باشد تا در کوششی ملی و با پایمردی تکه های جدا مانده از میهن را بازیابیم و به یاری همتباران خود بشتابیم.
هرچند اشغال نظامی خاک افغانستان نه تنها به سود ما نیست که در این شرایط دهشتناک بسیار خطرناک مینماید اما ...

اما باید ریشه هایمان را در #خراسان_بزرگ جستجو کنیم و بازیابیم ؛ پیش از این در #آذربایجان و #ارمنستان شکستیم اما باید و میتوانیم #غرور_ملی را در #خراسان زنده و #همتباران_تاجیک ؛ آن پاره های تن ایران و بازماندگان #شکوه_ایرانشهر را در آغوش بکشیم .
https://t.me/khosrovanooshiravan
بدانید تا #شاهنامه هست ؛ آنها نمی‌شکنند
#ما_نمیشکنیم
#شکوه_ایرانشهر_رویا_نیست
#پنجشیر_را_دریابید
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
#خسرو
⚫️ نژاد در #شاهنامه مطلقا به معنای بیولوژیک امروز نیست.
https://t.me/khosrovanooshiravan/4685

«ایران» در درجه نخست یک اسم است، اما واقعیتی هست که این اسم ناظر بر آن است. در مورد همه کشورها اسم شان ناظر به یک واقعیت بیرونی نیست، بلکه واقعیتی مجعول است که بعدا برایش اسمی ساخته شده است، مثل افغانستان که تنها شامل بخشی از مردم آنجاست. اما کلمه ایران که بیش از هزار بار فقط در شاهنامه و سایر منابع ما تکرار شده، ناظر بر یک واقعیت بسیار پیچیده است که به سادگی نمی‌توان آن را انکار کرد و استعمال آن را در کنار مفهوم قدیمی «نژاد»، نژادپرستانه خواند. دانشگاه ما دانشگاه ایرانی نیست، زیرا با کلمات خودش که مفاهیم خاص ایران است، نمی‌تواند صحبت کند. یعنی وقتی دانشگاهی ما و غیردانشگاهی ما کلمه «نژاد» را به کار می‌برد، آن را از شاهنامه اخذ نکرده و نمی‌داند آنجا معنایش چیست، بلکه آن را در ترجمه کلمه race انگلیسی و سایر زبان‌های دیگر به کار برده است، در اینجا «نژاد» به معنای نژادهای بیولوژیک جدید مثل سفید و سیاه و... است، در حالی که استعمال قدیمی نژاد در شاهنامه مطلقا به معنای بیولوژیک امروز نیست. به همین خاطر است که این ادعا که تعبیر ایرانشهری مضمونی شووینیستی و فاشیستی است، کاملا خطاست زیرا کسی که چنین ادعایی می‌کند، نمی‌داند این کلمات (مثل نژاد) در فارسی کهن چه معنایی دارند. حداقل ٢٠٠٠ سال است که در ایران اقوام متفاوت زندگی کرده‌اند و در میان ایشان هرگز رابطه‌ای که در racism و نژادپرستی جدید اروپایی به وجود آمده، ظاهر نشده است. رستم که بزرگ‌ترین پهلوان ملی ما است، از طرف مادر آریایی نیست و نسبش به ضحاک می‌رسد. بنابراین رستم هم مثل همه ما آمیخته‌ای است از اقوام مختلف این کشور و اهمیتش در وحدتی است که از سیستانی و نسل ضحاک با آریایی ایجاد می‌کند. اهمیت این پهلوان در این است که در عین آمیختگی از یک اصل مهم یعنی اصل پهلوانی و اصل خرد و اصل داد دفاع می‌کند. کمال تاسف است که با ندانستن، عمر و هزینه دانشجویان را تلف می‌کنیم.

https://t.me/khosrovanooshiravan
#دکتر_جواد_طباطبایی
#انستیتو_ایرانشهر
خسرو انوشیروان
⚫️ نژاد در #شاهنامه مطلقا به معنای بیولوژیک امروز نیست. https://t.me/khosrovanooshiravan/4685 «ایران» در درجه نخست یک اسم است، اما واقعیتی هست که این اسم ناظر بر آن است. در مورد همه کشورها اسم شان ناظر به یک واقعیت بیرونی نیست، بلکه واقعیتی مجعول است که بعدا…
ایران وحدتی است از کثرت‌ها که در آن نه وحدت کثرت‌ها را از بین می‌برند و نه کثرت‌ها وحدت را خدشه‌دار می‌کنند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/5039

شنیده‌اید که هگل در فلسفه‌ی تاریخ گفته است:
«تاریخ جهانی با ایران آغاز می‌شود!»
با کوروش؛ چون کوروش بود که برای اولین بار یک دولت در معنای دقیق امروزین آن درست کرد.
اصطلاح «دولت» که هگل به‌کار می‌برد، در فلسفه‌ی او بسیار مهم است. اما آنچه در اینجا مهم است، استفاده‌ی هگل از واژه‌ی «رایش» (Reich) است که ما [این واژه را] از طریق رایش سوم می‌شناسیم که معنای تحقیری بسیار بدی دارد، ولی در زمان هگل این معنا را نداشته است.
این واژه در واقع معادل واژه‌ی (Empire) است. هگل می‌گوید ایران یک رایش بود، یعنی امپراتوری بود. اما معادل آن در زبان فارسی واژه‌ ی «شاهنشاهی» است.
چرا هگل می گوید ایران یک رایش (Reich) بود؟
علتش این است که هگل اعتقاد داشت آنچه در تاریخ، فلسفه و همه‌ی امور قابل تأمل و اساسی است «وحدت در کثرت» است. ایران یک آغاز تاریخ است برای اینکه ایران یک امپراتوری در معنای امروزی نیست. ایران رایش است، یعنی ایران وحدتی است از کثرت‌ها که [در آن] نه وحدت کثرت‌ها را از بین می‌برند و نه کثرت‌ها وحدت را خدشه‌دار می‌کنند. (وحدت میان وحدت و کثرت)
این تلقی‌ای است که هگل از طریق نویسندگان یونانی از تاریخ ایران پیدا کرده. این حرف مهم است، چون در کارهای جدیدی هم که روی تاریخ ایران قبل از اسلام می‌کنند، بر این نکته تأکید می‌شود. مثل خانم هلن اشمیت مورخ هخامنشیان که او هم به همین نتیجه می رسد. اشمیت گفته هگل این مسئله را دویست سال پیش درباره‌ی تاریخ ایران متوجه شده بود که ایران تاریخ پیچیده‌ای داشته و قابل تأمل فلسفی است. از طرف دیگر تاریخی است که تاریخ جهانی برای اولین بار با او آغاز می‌شود. این همان اشاره‌ای است از هگل که همه می‌شناسند.
https://t.me/khosrovanooshiravan
#دکتر_جواد_طباطبایی
https://t.me/IRANSHAHRINSTITUTE
#انستیتو_تیرانشهر