خسرو انوشیروان
به نام خداوند کیوان و هور سخن آرَمَت نو از این جشن و سور @khosrovanooshiravan پس از کار و کردارِ فرخ سرشت که شد جایگاهش سرای بهشت همان آفریدون که دادارِ پاک بدادش توان بر سر اَژدَهاک پس از جشن فرخندهی مهرگان که شادی به بار است با صد نشان بیامد ز دشتی…
🔥🍂 #آذرگان ، یکی از جشنهای آتش در ایران، در آذر روز از آذرماه یا نهم آذر در ایران باستان برگزار میشد.
@khosrovanooshiravan
«آذر» به چمار(معنی) آتش است و در ایران باستان، ایزد آذر، ایزد نگهبان همهی آتشها و جانشین خورشید بر روی زمین بود. جشن آذرگان از جشنهای بزرگ و گروهی ایران بود و همچون نوروز و مهرگان گرامی شمرده میشد. آتش، یکی از چهار آخشیج(عنصر) پاک و برتر از آب، خاک و باد بود.
🔥🍂 «ابوریحان بیرونی» در «آثارالباقیه» نوشته است که «زرتشت» این روز را روز هماندیشی گروهی برای کارهای جهان و نیایش گروهی در آتشکدهها دانسته است.
🔥🍂 ایرانیان در این روز همچون دیگر جشنها، سر و روی میپیراستند و جامهی پاک یا نو میپوشیدند. آتشکدهها را آذینبندی کرده، در آن نیایش، آفرینگانخوانی و پایکوبی میکردند، چوب خوشبو میسوزاندند و در کنار هم خوراک میخوردند. سپس پارهای آتش از آتشکده به خانهها میبردند، آتشی برای روشنی و گرمای خانه میافروختند، تا پایان زمستان آن را روشن نگه میداشتند و مایهی نیکفرجامی میدانستندش. گفته شده در این روز آتشی در بامها هم افروخته میشد.
🔥🍂 آتش مایهی گرمی و روشنی خانهها، هوشیاری روان، شیوایی زبان و نماد آگاهی و اندیشهورزی بود. آتش، نهتنها در ایران باستان که در میان تیرههای گوناگونی از مردم جهان پدیدهای سپند و مَهَند(مقدس و مهم) بود.
🔥🍂 در نسک(کتاب) «بندهش» هر گل از آن یکی از ایزدان یا فرشتگان است و «گل آذرگون» که به آن «آذریون» و «گل آتشین» هم میگویند، از خانوادهی گل آفتابگردان، نماد ویژهی جشن آذرگان و از آن «ایزد آتش» است. گروهی هم این باور را برساختهی موبدان ساسانی میدانند.
🔥🍂 نام آذرآبادگان(آذربایجان) از آتش گرفته شده؛ زیرا در این سرزمین آتشکدههای فراوانی بود که امروز ویرانهی برخی از آنها برجاست.
امروز، جشن آذرگان در کرمان، یزد، شیراز، تهران و چند شهر دیگر برگزار میشود. جشنهای اردیبهشتگان، شهریورگان، آذرگان و سده، جشنهای آتش در ایران هستند.
@khosrovanooshiravan
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
@khosrovanooshiravan
«آذر» به چمار(معنی) آتش است و در ایران باستان، ایزد آذر، ایزد نگهبان همهی آتشها و جانشین خورشید بر روی زمین بود. جشن آذرگان از جشنهای بزرگ و گروهی ایران بود و همچون نوروز و مهرگان گرامی شمرده میشد. آتش، یکی از چهار آخشیج(عنصر) پاک و برتر از آب، خاک و باد بود.
🔥🍂 «ابوریحان بیرونی» در «آثارالباقیه» نوشته است که «زرتشت» این روز را روز هماندیشی گروهی برای کارهای جهان و نیایش گروهی در آتشکدهها دانسته است.
🔥🍂 ایرانیان در این روز همچون دیگر جشنها، سر و روی میپیراستند و جامهی پاک یا نو میپوشیدند. آتشکدهها را آذینبندی کرده، در آن نیایش، آفرینگانخوانی و پایکوبی میکردند، چوب خوشبو میسوزاندند و در کنار هم خوراک میخوردند. سپس پارهای آتش از آتشکده به خانهها میبردند، آتشی برای روشنی و گرمای خانه میافروختند، تا پایان زمستان آن را روشن نگه میداشتند و مایهی نیکفرجامی میدانستندش. گفته شده در این روز آتشی در بامها هم افروخته میشد.
🔥🍂 آتش مایهی گرمی و روشنی خانهها، هوشیاری روان، شیوایی زبان و نماد آگاهی و اندیشهورزی بود. آتش، نهتنها در ایران باستان که در میان تیرههای گوناگونی از مردم جهان پدیدهای سپند و مَهَند(مقدس و مهم) بود.
🔥🍂 در نسک(کتاب) «بندهش» هر گل از آن یکی از ایزدان یا فرشتگان است و «گل آذرگون» که به آن «آذریون» و «گل آتشین» هم میگویند، از خانوادهی گل آفتابگردان، نماد ویژهی جشن آذرگان و از آن «ایزد آتش» است. گروهی هم این باور را برساختهی موبدان ساسانی میدانند.
🔥🍂 نام آذرآبادگان(آذربایجان) از آتش گرفته شده؛ زیرا در این سرزمین آتشکدههای فراوانی بود که امروز ویرانهی برخی از آنها برجاست.
امروز، جشن آذرگان در کرمان، یزد، شیراز، تهران و چند شهر دیگر برگزار میشود. جشنهای اردیبهشتگان، شهریورگان، آذرگان و سده، جشنهای آتش در ایران هستند.
@khosrovanooshiravan
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
🤴🏻🔮 چه شد که نوروز، نوروز شد؟
نگاهی کوتاه به چند داستان کمتر شنیده شده از نامگذاری #نوروز
- گفته شده که در زمان تهمورس و در چنین روزهایی صابئه(از کیشهای باستانی) پدید آمد و هنگامی که جمشید به پادشاهی رسید، این دین را آیینمند(رسمی) دانست و این کار از دید مردم بسیار بزرگ آمد. پس آن روز را جشن گرفتند و نوروز نامیدند. اگرچه پیش از آن هم نوروز بزرگ و باشکوه بود.
- در داستان دیگری گفته شده که چون جمشید برای خود گردونه ساخت، در این روز بر آن نشست و ابلیس، دیوها و پریان او را در هوا بردند و در یک روز از کوه دماوند به بابِل رسید. مردم از این رخداد در شگفتی شدند و جشن گرفتند و برای یادبود آن هر سال بر تاب مینشستند و تاب میخوردند.
- گویا جمشید در شهرها بسیار گردش میکرد. گفتهاند چون جمشید خواست به آذربادگان(آذربایجان) درون شود، بر سریری از زر نشست و مردم آن را بر روی دوش خود بردند. چون پرتو آفتاب بر آن تابید و سریر جمشید درخشید، آن روز را جشن گرفتند.
این داستان را اینگونه هم گفتند که سریر جم از زر و گوهرهای فراوان بود. تخت را بر بلندیهای آذربادگان گذاشتند و جم با تاگ(تاج) بر سر روی تخت نشست و هنگامی که آفتاب بامداد دمید، مردم از درخشش تخت او شاد شدند و پسوند شید(نور) را بر نام او افزودند و جمشید نامیدندش.
- داستان خواندنی دیگر اینکه جمشید در این روز نیشکر را شناخت و آن را شکست و شیرینیاش را نوشید. مردم از یافتن نیشکر خوشمزه شاد شدند و جشن گرفتند و هر سال در نوروز شیرینیهای گوناگون پختند.
b2n.ir/y35778
✍ خوانش و نگارش: #پریسا_امام_وردیلو
🗞 برگرفته از: برهان قاطع، آنندراج، فرهنگ رشیدی و انجمن آرا.
فرتور: نگارهای از افسانهی بر هوا بردن تخت جمشید به دست دیوها و پریان.
هنرمند: ناشناس
#ادبسار
@khosrovanooshiravan
نگاهی کوتاه به چند داستان کمتر شنیده شده از نامگذاری #نوروز
- گفته شده که در زمان تهمورس و در چنین روزهایی صابئه(از کیشهای باستانی) پدید آمد و هنگامی که جمشید به پادشاهی رسید، این دین را آیینمند(رسمی) دانست و این کار از دید مردم بسیار بزرگ آمد. پس آن روز را جشن گرفتند و نوروز نامیدند. اگرچه پیش از آن هم نوروز بزرگ و باشکوه بود.
- در داستان دیگری گفته شده که چون جمشید برای خود گردونه ساخت، در این روز بر آن نشست و ابلیس، دیوها و پریان او را در هوا بردند و در یک روز از کوه دماوند به بابِل رسید. مردم از این رخداد در شگفتی شدند و جشن گرفتند و برای یادبود آن هر سال بر تاب مینشستند و تاب میخوردند.
- گویا جمشید در شهرها بسیار گردش میکرد. گفتهاند چون جمشید خواست به آذربادگان(آذربایجان) درون شود، بر سریری از زر نشست و مردم آن را بر روی دوش خود بردند. چون پرتو آفتاب بر آن تابید و سریر جمشید درخشید، آن روز را جشن گرفتند.
این داستان را اینگونه هم گفتند که سریر جم از زر و گوهرهای فراوان بود. تخت را بر بلندیهای آذربادگان گذاشتند و جم با تاگ(تاج) بر سر روی تخت نشست و هنگامی که آفتاب بامداد دمید، مردم از درخشش تخت او شاد شدند و پسوند شید(نور) را بر نام او افزودند و جمشید نامیدندش.
- داستان خواندنی دیگر اینکه جمشید در این روز نیشکر را شناخت و آن را شکست و شیرینیاش را نوشید. مردم از یافتن نیشکر خوشمزه شاد شدند و جشن گرفتند و هر سال در نوروز شیرینیهای گوناگون پختند.
b2n.ir/y35778
✍ خوانش و نگارش: #پریسا_امام_وردیلو
🗞 برگرفته از: برهان قاطع، آنندراج، فرهنگ رشیدی و انجمن آرا.
فرتور: نگارهای از افسانهی بر هوا بردن تخت جمشید به دست دیوها و پریان.
هنرمند: ناشناس
#ادبسار
@khosrovanooshiravan
خسرو انوشیروان
🤴🏻🔮 چه شد که نوروز، نوروز شد؟ نگاهی کوتاه به چند داستان کمتر شنیده شده از نامگذاری #نوروز - گفته شده که در زمان تهمورس و در چنین روزهایی صابئه(از کیشهای باستانی) پدید آمد و هنگامی که جمشید به پادشاهی رسید، این دین را آیینمند(رسمی) دانست و این کار از دید…
🔮🌏 یکی از همانندیهای #نوروز ایرانی با زگموک بابِلی و سرسال ایزدیها* این است که خداوند که پیامبران و فرشتگان پیرامونش هستند، بر تخت مینشیند تا سرنوشت و آیندهی مردم و فرمانروایان را بنویسد. پس یک فرشته، یا آدمی بزرگ و یا پیامبری را میگمارد و کارهایی از جهان را به او میسپارد.
بر پایهی فرگرد دوم وندیداد، چون خداوند با همهی ایزدان و امشاسپندان(فرشتگان) و بزرگان گرد هم آمدند، از جمشید خواست تا دین او را در زمین بگستراند. جمشید نمیپذیرد. سپس خداوند میگوید در گیتی نمایندهی من باش و از جهان و هستیام سرپرستی کن. جمشید میپذیرد و شهریار جهان ماتکیک(مادی) میشود. او برای این کار از اهورامزدا یک نگین زر و دستوارهای(عصایی) زرنشان میگیرد.
*پینوشت: زگموک بابِلی و سرسال ایزدی جشنهای بهاری است و بابلیان نیز برای فرارسیدن این جشن همچون ایرانیان آتش میافروختند.
🖋 خوانش و نگارش: #پریسا_امام_وردیلو
برگرفته از: گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی و جشنها و آیینهای ایرانی #حسام_الدین_مهدوی
https://t.me/khosrovanooshiravan/3092
#ادبسار
@khosrovanooshiravan
بر پایهی فرگرد دوم وندیداد، چون خداوند با همهی ایزدان و امشاسپندان(فرشتگان) و بزرگان گرد هم آمدند، از جمشید خواست تا دین او را در زمین بگستراند. جمشید نمیپذیرد. سپس خداوند میگوید در گیتی نمایندهی من باش و از جهان و هستیام سرپرستی کن. جمشید میپذیرد و شهریار جهان ماتکیک(مادی) میشود. او برای این کار از اهورامزدا یک نگین زر و دستوارهای(عصایی) زرنشان میگیرد.
*پینوشت: زگموک بابِلی و سرسال ایزدی جشنهای بهاری است و بابلیان نیز برای فرارسیدن این جشن همچون ایرانیان آتش میافروختند.
🖋 خوانش و نگارش: #پریسا_امام_وردیلو
برگرفته از: گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی و جشنها و آیینهای ایرانی #حسام_الدین_مهدوی
https://t.me/khosrovanooshiravan/3092
#ادبسار
@khosrovanooshiravan
خسرو انوشیروان
🛑 به فرِ کٓیانی یَکی تخت ساخت چه مایه بدو گوهر اندر نِشاخت @khosrovanooshiravan که چون خواستی دیو برداشتی ز هامون به گردون برافراشتی چو خورشیدِ تابان میان هوا نشسته بر او شاهِ فرمانروا جهان انجمن شد بر آن تخت او شِگِفتی فرومانده از بخت او به جمشیدبر گوهر…
🛑 پیدایش نوروز از آن دسته جستارهایی است که دربارهاش گمانزدهای خواندنی بسیاری تاکنون گفته شده ولی در پایان همهی گمانها به جمشید پیشدادی میرسند. در دیدگاههای گوناگون، نوروز یا در زمان جمشید بنیاد شد یا در زمان او سامان یافت.
@khosrovanooshiravan
طبری، پژوهشگر و نویسندهی نامدار پیدایش نوروز را در پیوند با دادگری و ستمستیزی جم دانسته و نوشته است:
جمشید اندیشمندان را فرمود آن روز که من بر دادگاه بنشینم، شما نزد من باشید و هرچه در آن داد و برابری باشد، بنمایانید. آن روز که بر تخت دادگاه نشست، روز هرمز بود از ماه فروردین که آن روز را جشن و آیین برپا کردند.
گردیزی نوشته است: جمشید جشن نوروز را به پاس اینکه خداوند سرما، گرما، بیماری، مرگ و بدبختی را تا سیسد(سیصد) سال از میان مردم گرفت، برگزار کرد. در همین روز جمشید بر گوساله نشست و به نیمروز(جنوب) و به جنگ دیوها و سیاهان رفت و آنان را شکست داد.
خیام نیشابوری پیدایش نوروز را در پیوند با گاهشمار میدانست:
جمشید با باز آمدن خورشید به روز نخست فروردین و دریافتن آنکه آفتاب پس از ۳۶۵ روز و ربعی دوباره به آنجا رسیده است، #نوروز را نام نهاد و جشن و آیین گرفت. پادشاهان و مردم پس از او نیز از آن پیروی کردند.
🖋 خوانش و نگارش: #پریسا_امام_وردیلو
برگرفته از: تاریخ طبری و جشنهای ملی ایرانیان، نوشتهی #رضا_دشتی
فرتور: نگارهی نمادین جمشید، کاری از «مهرعلی» نگارگر برجستهی دربار فتحعلیشاه قاجار
b2n.ir/s30073
@khosrovanooshiravan
#ادبسار
@khosrovanooshiravan
طبری، پژوهشگر و نویسندهی نامدار پیدایش نوروز را در پیوند با دادگری و ستمستیزی جم دانسته و نوشته است:
جمشید اندیشمندان را فرمود آن روز که من بر دادگاه بنشینم، شما نزد من باشید و هرچه در آن داد و برابری باشد، بنمایانید. آن روز که بر تخت دادگاه نشست، روز هرمز بود از ماه فروردین که آن روز را جشن و آیین برپا کردند.
گردیزی نوشته است: جمشید جشن نوروز را به پاس اینکه خداوند سرما، گرما، بیماری، مرگ و بدبختی را تا سیسد(سیصد) سال از میان مردم گرفت، برگزار کرد. در همین روز جمشید بر گوساله نشست و به نیمروز(جنوب) و به جنگ دیوها و سیاهان رفت و آنان را شکست داد.
خیام نیشابوری پیدایش نوروز را در پیوند با گاهشمار میدانست:
جمشید با باز آمدن خورشید به روز نخست فروردین و دریافتن آنکه آفتاب پس از ۳۶۵ روز و ربعی دوباره به آنجا رسیده است، #نوروز را نام نهاد و جشن و آیین گرفت. پادشاهان و مردم پس از او نیز از آن پیروی کردند.
🖋 خوانش و نگارش: #پریسا_امام_وردیلو
برگرفته از: تاریخ طبری و جشنهای ملی ایرانیان، نوشتهی #رضا_دشتی
فرتور: نگارهی نمادین جمشید، کاری از «مهرعلی» نگارگر برجستهی دربار فتحعلیشاه قاجار
b2n.ir/s30073
@khosrovanooshiravan
#ادبسار
خسرو انوشیروان
خجسته باد مقدمت بر ما 🌹🌹🌹🌹 اهورایی یادگار شوکت باستان ؛ #نوروز @khosrovanooshiravan
🛑 یکی از فرازهای شایان نگریستن در جشن سال نو و باورهای پیوسته به آن، باور به جهان پسین، رستاخیز مردگان و دنبالهدار بودن زندگی است. جشن سال نو نمایش نمادین آفرینش و تکرار همیشگی آن است که پایان سال، پایان دورهای از زمان یا زندگی را به زمان نو و زندگی نو پیوند میزند. این باور در دینها و باور به رستاخیز مردگان نیز دیده میشود. از اینرو است یادکرد رفتگان و بزرگداشت آنان از آیینهای نو شدن سال است. این باور تنها برای #نوروز ایرانی نیست که روان درگذشتگان در آستانهی نوروز به زمین و میان خانواده بازمیگردد. این یک باور استورهای جهانی برای امیدبخشی به زندگان است. امید به این که یک کیهان و جهان نابسامان از نو آفریده میشود و مردگان نیز به زندگی دوباره باز میگردند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/3033
🖋 #پریسا_امام_وردیلو
https://t.me/khosrovanooshiravan/3033
🖋 #پریسا_امام_وردیلو
Telegram
خسرو انوشیروان
خجسته باد مقدمت بر ما 🌹🌹🌹🌹
اهورایی یادگار شوکت باستان ؛ #نوروز
@khosrovanooshiravan
اهورایی یادگار شوکت باستان ؛ #نوروز
@khosrovanooshiravan
در افسانههای #نوروز آمده است: در ماه فروردین روز خرداد، اورمزد خدای رستاخیز و تن پسین کند، جهان بیمرگ و بیآسیب و بیپتیاره شود.
@khosrovanooshiravan
اهریمن با دیوان و دَروجان و دیوزادگان و ساستاران و کیان و کَرپان را ناکار بکند.
اورمزد خدای اهریمن را بزند و بیهوش و ناکار کند که پس از آن نه «گَناکمینو»(روان نابودگر) و نه از دام و دهش او بر زمین پادشاه بود. اهریمن به همان سوراخی که از آنجا یورش آورده بود، آنجا شود و سرش را ببرند و دوزخ را با هفت توپال(فلز) بیانبارند. این زمین باز به ستاره پایه شود و گَرودِمان یا بهشت برین از آنجای که هست باز به ستاره پایه آید و همهجای گرودمان شود. مردم بیمرگ و بیزمان شوند و پس از آن خورش نباید. هرآنکه گوشت خورده باشد چهل ساله برانگیزندشان و اگر گوشت نخورده باشند پانزده ساله برانگیخته شوند. از آنجا برانگیزندشان که جان از تن بِشده بود.
آیینهای سال نو همواره با آیینهای کشاورزی همراه بود. چنانکه پیشتر گفته شد، رستاخیز زمین و تن با رویش گیاهان شناخته میشد. چهبسا سبز کردن سبزه کنایه از بازآفرینی زمین است. ولی بر پایهی نشانهها، سبزه در میان مردمی که هنوز به زندگی کشاورزی نرسیده بودند نیز انجام میشد. از اینرو گمان میرود سبزه رویاندن در آغاز نوروز در میان ایرانیان یادبود آفرینش نخستین و اَسَر(ازل) است و نوروز ایرانی با نگر به هرآنچه گفته شد و با نگاه به گاهشماری و دانش ستارهشناسی، جشن ویژهی اهورامزدا است.
🖋 خوانش و نگارش: #پریسا_امام_وردیلو
برگرفته از: ماه فروردین روز خرداد #بیژن_غیبی
گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
#ادبسار
@khosrovanooshiravan
b2n.ir/w78290
@khosrovanooshiravan
اهریمن با دیوان و دَروجان و دیوزادگان و ساستاران و کیان و کَرپان را ناکار بکند.
اورمزد خدای اهریمن را بزند و بیهوش و ناکار کند که پس از آن نه «گَناکمینو»(روان نابودگر) و نه از دام و دهش او بر زمین پادشاه بود. اهریمن به همان سوراخی که از آنجا یورش آورده بود، آنجا شود و سرش را ببرند و دوزخ را با هفت توپال(فلز) بیانبارند. این زمین باز به ستاره پایه شود و گَرودِمان یا بهشت برین از آنجای که هست باز به ستاره پایه آید و همهجای گرودمان شود. مردم بیمرگ و بیزمان شوند و پس از آن خورش نباید. هرآنکه گوشت خورده باشد چهل ساله برانگیزندشان و اگر گوشت نخورده باشند پانزده ساله برانگیخته شوند. از آنجا برانگیزندشان که جان از تن بِشده بود.
آیینهای سال نو همواره با آیینهای کشاورزی همراه بود. چنانکه پیشتر گفته شد، رستاخیز زمین و تن با رویش گیاهان شناخته میشد. چهبسا سبز کردن سبزه کنایه از بازآفرینی زمین است. ولی بر پایهی نشانهها، سبزه در میان مردمی که هنوز به زندگی کشاورزی نرسیده بودند نیز انجام میشد. از اینرو گمان میرود سبزه رویاندن در آغاز نوروز در میان ایرانیان یادبود آفرینش نخستین و اَسَر(ازل) است و نوروز ایرانی با نگر به هرآنچه گفته شد و با نگاه به گاهشماری و دانش ستارهشناسی، جشن ویژهی اهورامزدا است.
🖋 خوانش و نگارش: #پریسا_امام_وردیلو
برگرفته از: ماه فروردین روز خرداد #بیژن_غیبی
گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
#ادبسار
@khosrovanooshiravan
b2n.ir/w78290
🐓 🌞 سروشگان، جشن بیداری و فرزانگی
✍ #پریسا_امام_وردیلو
@khosrovanooshiravan
«سروش» یکی از ایزدان بزرگ و باستانی ایرانیان و نگهبان سامانمندی(نظم) بود و «جشن سروشگان» یا «جشن هفدهروز» در ستایش او و در سروشروز(هفدهم) فروردین برگزار میشد.
#سروش در اوستا از ایزدان بزرگ، امشاسپند فَرهِش (وحی) و جنگاوری است. او با ویژگیهای اهریمنی که هنگام تاریکی نمایان میشود، میستیزد. دشمن جادوگران، دزدان، دروغگویان و پیمانشکنان است و از هنگام تاریکی شب تا فرا رسیدن بامداد از جهان پاسداری میکند. (گاهشماری و جشنهای ایران باستان، هاشم رضی)
این ایزد از شب تا بامداد سه بار جادوگران را تار و مار و از جهان پاسبانی میکند. پس هنگام پگاه آبها گوارا میشوند، گیاهان و شکوفهها میشکفند، مرغها به آواز میآیند، ناتوانان نیروی تازه مییابند، از اندوه کاسته میشود، روزگار خرم و فرشتگان شاد میشوند. (زینالاخبار، گردیزی)
در جشن #سروشگان به آتشکده رفتن و نیایش کردن بد بود(برهان قاطع، خلف تبریزی).
ولی از سوی دیگر به این جشن «باژ» میگفتند.
این واژه به عربی رفته و به آن «باز»(زمزمه) یا نیایش زیرلب میگفتند. باژ نیایش آرام پیش از خوراک برای سپاسگزاری از دَهِشهای خدا بود.(رضی)
هنگام باژ گفتن همهی اندامها آرام میگیرند، سخن نمیگویند، خوراک نمیخورند، همهمه نمیکنند و نیایش به آهستگی انجام میشود.(گردیزی)
زیبایی شگفتانگیز از ویژگیهای ایزد سروش و خروس سپید نماد او است که هر پگاه با بانگ پیاپی خود مردم را برای آغاز کار و کوشش بیدار میکند.
🧚🏻♂ فرتور(عکس): نگارهی نمادین یکی از ایزدان باستانی ایران در کنار سرودهای از سعدی. این آفرینه در گنجینهی بریتانیا نگهداری میشود.
b2n.ir/Sorush
#جشن_های_ایرانی #فروردینگان
@khosrovanooshiravan
#ادبسار
✍ #پریسا_امام_وردیلو
@khosrovanooshiravan
«سروش» یکی از ایزدان بزرگ و باستانی ایرانیان و نگهبان سامانمندی(نظم) بود و «جشن سروشگان» یا «جشن هفدهروز» در ستایش او و در سروشروز(هفدهم) فروردین برگزار میشد.
#سروش در اوستا از ایزدان بزرگ، امشاسپند فَرهِش (وحی) و جنگاوری است. او با ویژگیهای اهریمنی که هنگام تاریکی نمایان میشود، میستیزد. دشمن جادوگران، دزدان، دروغگویان و پیمانشکنان است و از هنگام تاریکی شب تا فرا رسیدن بامداد از جهان پاسداری میکند. (گاهشماری و جشنهای ایران باستان، هاشم رضی)
این ایزد از شب تا بامداد سه بار جادوگران را تار و مار و از جهان پاسبانی میکند. پس هنگام پگاه آبها گوارا میشوند، گیاهان و شکوفهها میشکفند، مرغها به آواز میآیند، ناتوانان نیروی تازه مییابند، از اندوه کاسته میشود، روزگار خرم و فرشتگان شاد میشوند. (زینالاخبار، گردیزی)
در جشن #سروشگان به آتشکده رفتن و نیایش کردن بد بود(برهان قاطع، خلف تبریزی).
ولی از سوی دیگر به این جشن «باژ» میگفتند.
این واژه به عربی رفته و به آن «باز»(زمزمه) یا نیایش زیرلب میگفتند. باژ نیایش آرام پیش از خوراک برای سپاسگزاری از دَهِشهای خدا بود.(رضی)
هنگام باژ گفتن همهی اندامها آرام میگیرند، سخن نمیگویند، خوراک نمیخورند، همهمه نمیکنند و نیایش به آهستگی انجام میشود.(گردیزی)
زیبایی شگفتانگیز از ویژگیهای ایزد سروش و خروس سپید نماد او است که هر پگاه با بانگ پیاپی خود مردم را برای آغاز کار و کوشش بیدار میکند.
🧚🏻♂ فرتور(عکس): نگارهی نمادین یکی از ایزدان باستانی ایران در کنار سرودهای از سعدی. این آفرینه در گنجینهی بریتانیا نگهداری میشود.
b2n.ir/Sorush
#جشن_های_ایرانی #فروردینگان
@khosrovanooshiravan
#ادبسار
🪴 «جشن خردادگان»
جشن یکی از امشاسپندان برگزیدهی اهورامزدا است که در جهان مینوی نماد تندرستی و رسایی تن و جان است و در زمین از تن و جان پاسداری میکند. #جشن_خردادگان در خردادروز از خردادماه برگزار میشد. خرداد نام روز ششم ماه بود. امشاسپند خرداد نگهبان آب و وابسته به آناهیتا بود. در افسانهها، آناهیتا سرور همهی آبهای زمین بود. در «بندهش» و «گزیدههای زاداسپرم» فرشتهی خرداد سرور روزها، ماهها و سالها و سرور جهان بود زیرا هستی جهان و آبادانی زمین وابسته به آب است. در «یشتها» خرداد نابودکنندهی مردار، ناخوشی و دیو گندیدگی بود. در گذشته در این روز ایرانیان در کنار آبها پایکوبی و برای پیروزی او بر دیو تشنگی نیایش میکردند.
از دید بیمرگی خرداد و امرداد در کنار هماند و به جشنهای این دو ماه «فرازمندی و پایندگی»(کمال و دوام) میگفتند.
🏞 دربارهی جشن خردادگان و رویارویی افسانهای امشاسپند خرداد با دیوهای گرسنگی و تشنگی بخوانید:
t.me/AdabSar/16356
✍ #پریسا_امام_وردیلو
جشنهای ایرانی #پرویز_رجبی
جشنها و آیینهای ایرانی #منصوره_میرفتاح
🪴 فرتور: سوسن سپید، نماد جشن خردادگان
https://t.me/khosrovanooshiravan
جشن یکی از امشاسپندان برگزیدهی اهورامزدا است که در جهان مینوی نماد تندرستی و رسایی تن و جان است و در زمین از تن و جان پاسداری میکند. #جشن_خردادگان در خردادروز از خردادماه برگزار میشد. خرداد نام روز ششم ماه بود. امشاسپند خرداد نگهبان آب و وابسته به آناهیتا بود. در افسانهها، آناهیتا سرور همهی آبهای زمین بود. در «بندهش» و «گزیدههای زاداسپرم» فرشتهی خرداد سرور روزها، ماهها و سالها و سرور جهان بود زیرا هستی جهان و آبادانی زمین وابسته به آب است. در «یشتها» خرداد نابودکنندهی مردار، ناخوشی و دیو گندیدگی بود. در گذشته در این روز ایرانیان در کنار آبها پایکوبی و برای پیروزی او بر دیو تشنگی نیایش میکردند.
از دید بیمرگی خرداد و امرداد در کنار هماند و به جشنهای این دو ماه «فرازمندی و پایندگی»(کمال و دوام) میگفتند.
🏞 دربارهی جشن خردادگان و رویارویی افسانهای امشاسپند خرداد با دیوهای گرسنگی و تشنگی بخوانید:
t.me/AdabSar/16356
✍ #پریسا_امام_وردیلو
جشنهای ایرانی #پرویز_رجبی
جشنها و آیینهای ایرانی #منصوره_میرفتاح
🪴 فرتور: سوسن سپید، نماد جشن خردادگان
https://t.me/khosrovanooshiravan
خسرو انوشیروان
⚫️⚫️⚫️ فرهنگ ایران تا حدود زیادی زن سالاره ، نه اینکه مدعی باشیم این زن سالاری فرهنگی ریاست اجتماعی رو در دست بانوی ایرانی قرار داده . #نه ؛ این درست نیست . https://t.me/khosrovanooshiravan/9081 اما هر چیز خوب اینجا زنانه هست . #یاسمین_اعتماد_امینی درست میگه…
⚫️ ایرانیان باورمند به #اسپندگان زمین را «ماده» و چون زنان، بارور، زاینده و پرورنده میدانستند که همه باشندگان(موجودات) بر پهنه او و در آغوش او پروریدهاند. از همین خاستگاه واژگانی چون «مام میهن» و «سرزمین مادری» پدید آمد و فراگیر شد.
در هنگامههایی از ایران باستان زن را زندگیبخش و فرزند را دنبالهی مادر میدانستند. سنگنبشتههای ایذه نیز گواه آن است. مردم نیز برای شناساندن خود، نام مادر را بجای نام پدر میگفتند. این باور با ساختار زنسالاری و مادرشاهی دگرسان(متفاوت) است.
در نمادهای ایرانی که در اوستا بازنمایی شده، پیوند زن و مرد به پیوند زمین و آسمان مانند است. زن بارور و شکیباست و مرد چون آسمان باران میبارد و آفتاب میتاباند تا زن/زمین فرزند بپرورد و او به زندگی فرا بخواند.
جشن #سپندارمذگان هنوز نزد پارسیان هند پایاست. در این روز به روی پاره كاغذ سخنانی چند از اوستا و پهلوی مینویسند و به در خانههای خود میآویزند تا از آسیب گزندگان و جانوران بر كنار بمانند. کشاورزان همین افسون را برای دور داشتن كشتزاران از گزندها به كار میبردند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/9086
✍ #پریسا_امام_وردیلو
در هنگامههایی از ایران باستان زن را زندگیبخش و فرزند را دنبالهی مادر میدانستند. سنگنبشتههای ایذه نیز گواه آن است. مردم نیز برای شناساندن خود، نام مادر را بجای نام پدر میگفتند. این باور با ساختار زنسالاری و مادرشاهی دگرسان(متفاوت) است.
در نمادهای ایرانی که در اوستا بازنمایی شده، پیوند زن و مرد به پیوند زمین و آسمان مانند است. زن بارور و شکیباست و مرد چون آسمان باران میبارد و آفتاب میتاباند تا زن/زمین فرزند بپرورد و او به زندگی فرا بخواند.
جشن #سپندارمذگان هنوز نزد پارسیان هند پایاست. در این روز به روی پاره كاغذ سخنانی چند از اوستا و پهلوی مینویسند و به در خانههای خود میآویزند تا از آسیب گزندگان و جانوران بر كنار بمانند. کشاورزان همین افسون را برای دور داشتن كشتزاران از گزندها به كار میبردند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/9086
✍ #پریسا_امام_وردیلو
Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️⚫️⚫️ فرهنگ ایران تا حدود زیادی زن سالاره ، نه اینکه مدعی باشیم این زن سالاری فرهنگی ریاست اجتماعی رو در دست بانوی ایرانی قرار داده .
#نه ؛ این درست نیست .
https://t.me/khosrovanooshiravan/9081
اما هر چیز خوب اینجا زنانه هست .
#یاسمین_اعتماد_امینی درست…
#نه ؛ این درست نیست .
https://t.me/khosrovanooshiravan/9081
اما هر چیز خوب اینجا زنانه هست .
#یاسمین_اعتماد_امینی درست…
Forwarded from ادبسار
🌸 خواندنیهای شگفتانگیز جشن تیرگان
🌸 جشن تیرگان از جشنهای شاد و بزرگ ایران بود که چند روز دنباله داشت. برای نمونه ابوریحان بیرونی سیزدهم تیر را که آرش کمان کشید، تیرگان کوچک و فردای آن که تیر بر درخت فرود آمد و مرزهای ایران و توران روشن شد، تیرگان بزرگ نامید. ولی در زیج سنجری هژدهم تیر را تیرگان بزرگ نامیدهاند. دیگران زمان تیرگان بزرگ را تا هژدهم، بیستویکم و بیستودوم تیر هم گفتهاند.
🌸 زرتشتیان #تیرگان را تیروجشن مینامیدند و در ده روز جشن میگرفتند و در بادروز (۲۲) تیر به آن پایان میدادند. در افسانهها ایزد باد یاریگر تیر آرش بود. آنان پوشاک نو میپوشیدند، شیرینی و خوراک ویژه میپختند، خانه را پاکیزه میکردند، خود را میشستند و مهرنیایش و خورشیدنیایش میخواندند.
🌸 فرمانروایان ماد برگزاری #جشن_تیرگان را نابایسته (حرام) میدانستند و ما به درستی نمیدانیم که چرا!
🌸 شمسالدین صوفی دمشقی نوشته بود که در تیرجان (همان تیرگان) به گمان پارسیان روان مردگان برمیگردند و از خوردنیها و نوشیدنیهای این جشن میخورند. این خوردنیها و آشامیدنیها را خوراک روانها مینامیدند که همان روان مردگانشان بود.
🌸 بابک مهربد درباره انگیزههای پیدایش تیرگان نوشته است که در یکم تیر افراسیاب تورانی توانست منوچهر پیشدادی و سپاهش را در تبرستان دورگیر (محاصره) کند. ایرانیان از این رخداد سخت اندوهگین و در سوگ شدند. زمانی که منوچهر پیشنهاد سازش داد و در تیر روز (سیزدهم) تیر آرش پرتاب شد و ایران از بند رست، ایرانیان جشن بزرگی برپا کردند. در سالهای پس از آن نیز یکم تیر روز سوگ درگذشتگان بود و به دیدار داغداران میرفتند.
🌸 بیرونی نوشته بود که پارسیان در این دو روز (سیزدهم و چهاردهم) به یاد تنگنای روزهایی که در بند تورانیان بودند، گندم و میوه میپختند و میخوردند. زیرا در آن زمان نمیتوانستند گندم آسیاب کنند و ناگزیر آن را میپختند. میوههای نارس را هم میپختند تا چیزی برای خوردن داشته باشند. ولی پس از آن ابزارهای پختوپز، تنورها و سفالها را شکستند و به کار همیشگی پرداختند.
🌸 گل بنفشهی ایرانی نماد گیاهی جشن تیرگان است. سرایندگان پارسیگوی لب، گیسو و جامهی کبود یار را به کبود بنفشه و تاب و شکن گیسو را به تاب بنفشه همانند کردهاند. از آنجا که دُمگل یا ساگ (ساقه) نرم بنفشه خمیده است، این سربهزیری را با خوابآلودگی، افتادگی و خماری از باده همانند میدانند. (شاهین سپنتا/ایراننامه)
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
goo.gl/F4aMUY
🌸 @AdabSar
🌸 جشن تیرگان از جشنهای شاد و بزرگ ایران بود که چند روز دنباله داشت. برای نمونه ابوریحان بیرونی سیزدهم تیر را که آرش کمان کشید، تیرگان کوچک و فردای آن که تیر بر درخت فرود آمد و مرزهای ایران و توران روشن شد، تیرگان بزرگ نامید. ولی در زیج سنجری هژدهم تیر را تیرگان بزرگ نامیدهاند. دیگران زمان تیرگان بزرگ را تا هژدهم، بیستویکم و بیستودوم تیر هم گفتهاند.
🌸 زرتشتیان #تیرگان را تیروجشن مینامیدند و در ده روز جشن میگرفتند و در بادروز (۲۲) تیر به آن پایان میدادند. در افسانهها ایزد باد یاریگر تیر آرش بود. آنان پوشاک نو میپوشیدند، شیرینی و خوراک ویژه میپختند، خانه را پاکیزه میکردند، خود را میشستند و مهرنیایش و خورشیدنیایش میخواندند.
🌸 فرمانروایان ماد برگزاری #جشن_تیرگان را نابایسته (حرام) میدانستند و ما به درستی نمیدانیم که چرا!
🌸 شمسالدین صوفی دمشقی نوشته بود که در تیرجان (همان تیرگان) به گمان پارسیان روان مردگان برمیگردند و از خوردنیها و نوشیدنیهای این جشن میخورند. این خوردنیها و آشامیدنیها را خوراک روانها مینامیدند که همان روان مردگانشان بود.
🌸 بابک مهربد درباره انگیزههای پیدایش تیرگان نوشته است که در یکم تیر افراسیاب تورانی توانست منوچهر پیشدادی و سپاهش را در تبرستان دورگیر (محاصره) کند. ایرانیان از این رخداد سخت اندوهگین و در سوگ شدند. زمانی که منوچهر پیشنهاد سازش داد و در تیر روز (سیزدهم) تیر آرش پرتاب شد و ایران از بند رست، ایرانیان جشن بزرگی برپا کردند. در سالهای پس از آن نیز یکم تیر روز سوگ درگذشتگان بود و به دیدار داغداران میرفتند.
🌸 بیرونی نوشته بود که پارسیان در این دو روز (سیزدهم و چهاردهم) به یاد تنگنای روزهایی که در بند تورانیان بودند، گندم و میوه میپختند و میخوردند. زیرا در آن زمان نمیتوانستند گندم آسیاب کنند و ناگزیر آن را میپختند. میوههای نارس را هم میپختند تا چیزی برای خوردن داشته باشند. ولی پس از آن ابزارهای پختوپز، تنورها و سفالها را شکستند و به کار همیشگی پرداختند.
🌸 گل بنفشهی ایرانی نماد گیاهی جشن تیرگان است. سرایندگان پارسیگوی لب، گیسو و جامهی کبود یار را به کبود بنفشه و تاب و شکن گیسو را به تاب بنفشه همانند کردهاند. از آنجا که دُمگل یا ساگ (ساقه) نرم بنفشه خمیده است، این سربهزیری را با خوابآلودگی، افتادگی و خماری از باده همانند میدانند. (شاهین سپنتا/ایراننامه)
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
goo.gl/F4aMUY
🌸 @AdabSar