خسرو انوشیروان
1.09K subscribers
6.89K photos
3.98K videos
119 files
10.8K links
به نام خردمند یزدان پاک
امروز، چهاردهم دی ماهِ نودوهشت خواستم تا همه‌ی آنچه از ابتدا تا کنون در مجازی نوشته ام و هرآنچه را شاید از این پس بفهمم؛ بنویسم و برای بایگانی در این درگاه درج کنم.
من؛ فقط به سود مملکتم می‌نویسم.
#خسرو

از همراهی شما سپاسگزارم .
Download Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ #ایران یک مکتب است. بحث در اندیشه ایرانشهری این بود که این ایران بزرگ فرهنگی به راستی یک تافته جدا بافته است. باید بدانیم که هم مهم بودیم و هم متفاوت. بدانیم که در ایرانشهر چیزی در سطح جهانی تولید کردیم. ما مکتب معماری، ادبی، تاریخی و موسیقی داریم که همه…
⚫️ #برگزیدگان ...
#داستان_ایران
ایران چگونه خود را در طول اعصار حفظ کرد !؟
👈 #طبقه_الیت .
برگزیدگان و فرهیختگان و خردمندان ، اندیشمندانی که مقتضیات زمان و مقدورات خود را می‌شناختند و درمانده از #فهم_ایران نبودند ...
#دیوانسالاران_ملی
https://t.me/khosrovanooshiravan/10792
https://t.me/khosrovanooshiravan/13845

اگر تاریخ ایران را ورق بزنیم و حتی نگاهی به شاهنامه به عنوان یک سند ادبی آمیخته با افسانه در تعریف ایران بیاندازیم از این دست فرهیختگان بسیار می‌بینیم :
ارمایل و گرمایل در داستان ضحاک که از هر دو جوان یکی را می‌کشتند و دیگری را نجات میدادند تا به سپاه فریدون بپیوندد ؛ آنها محکوم به قتل و سزاوار نفرین هستند یا زندگی‌بخش و پدید آورندگان سپاه فریدون !؟

پیش از این نوشتم : در ایران هرگاه #دولت سقوط کرد ؛ #ملت به پشتوانه همیت ملی در پی استیفاء حق و تعیین دولت برخواست .
اما ...
این مهم امکان‌پذیر نبود مگر با وجود برگزیدگانی خردمند که نخست در راستای بازآوری و تسلط #دیوانسالاری_ملی بر سرزمین کوشیدند .
از این دست بسیار هستند ؛ پس از سقوط هخامنشیان ، شاهزادگان پارسی و بزرگ‌زادگان ماد و پارت بودند که هویت ایرانی خود را حفظ کرده در نهایت با تکیه بر دانایی و شناخت از ایرانیت بر جانشینان اسکندر شوریدند و شاهنشاهی تنومند اشکانی را پدید آوردند .
پس از یورش اعراب خاندان برمکی ، طاهریان و دیگر بزرگ‌زادگان و دلاوران ایرانی بسیارند که همواره سعی در تجدید دیوان‌سالاری ایران داشتند .
پس از یورش مغول ، وزرای ایرانی نظیر خواجه نصیرالدین را میتوان در همین دسته از خردمندان ایران‌خواه دسته‌بندی کرد که با مهار جانشینان چنگیز از خونریزی و ویرانگری ، ایران را حفظ کردند .

در زمان قاجار امیر‌کبیر و فراهانی و در دوران صدر مشروطه اندیشمندان یگانه‌ی مشروطه خواه ...
پس از آن مشاوران و اطرافیان رضاشاه بزرگ نظیر ذکاءالملک .

باری ...
توجه کنید خواهش میکنم :
اگر در جریان #فتنه_۵۷ شکست خوردیم ؛ به این دلیل بود که ضمن آشنایی بی‌اندازه‌ی محافل سیاسی داخلی با جهان و فلسفه‌ی غربی و نفوذ روز افزون گفتمان جهان وطن شرقی در دانشگاه‌ها و مجامع فلسفی ایران ...
👈 اندیشمندی نداشتیم تا بتواند در #پدافند_از_ایران_اهورایی بکوشد .
اگر داشتیم تریبون نداشت و نشناختیم تا در حاشیه جان سپرد .
هیچ‌کس را نداشتیم تا از سنگر ایران پاسخ به مهملات شریعتی بدهد ؛ گویی قحط‌الرجال بود .
آنگاه سیستم سعی کرد تا شریعتی و اسلامگرایان را با کمونیستها و سوسیالیست‌ها در برابر هم قرار دهد ؛ آنها تحت لوای خمینیسم متحد شدند و سیستم را سرنگون کردند .
ماایران‌پرستان در جریان #شورش_۵۷ از نظر ایده‌پردازی شکستیم که اساس دولتمان به ناگاه فروپاشید .

👈 اندیشه طباطبایی امروز ، مرجعی قابل اتکا و نیرومند است برای ما .
👈 ایرانستیزان و وابستگان به بیگانه سعی دارند تا به هر نحو ممکن طباطبایی را بکوبند چرا که از برآمدن اندیشه‌اش بیمناکند .
هوشیار باشید :
آنچه طباطبایی عرضه میدارد ، به مثابه شمشیری راست و دو دم است در نزد ایران‌پرستان ؛ این شمشیر را میخواهند از نسل نوین ایران بربایند.
نخست میگویند : طباطبایی وابسته به جمهوری اسلامی بود ؛ ایده‌های دیگران را میدزدید .
سپس میگویند : دخترش مأمور جمهوری اسلامی است .
یک روز میگویند : طباطبایی چون سید بود ؛ عرب زاده بود پس مهری به ایران نداشت .
روز دیگر میگویند : سیبیل داشت پس لابد کمونیست بود ...
https://t.me/khosrovanooshiravan

طباطبایی هیچ‌کدام از اینها نبود ؛ طباطبایی اندیشمندی بود ایران‌گرا که ایران را شرح داد و میتوان در دفاع از ایران ، به اندیشه‌اش تکیه کرد و آموخت .
او می‌گفت :
من #فیلسوف_ایران هستم .
او از جمله #برگزیدگان_ایران بود .

#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
#جاوید_جایگاه_شاهنشاه_ایران
#خسرو
خسرو انوشیروان
⚫️ #برگزیدگان ... #داستان_ایران ایران چگونه خود را در طول اعصار حفظ کرد !؟ 👈 #طبقه_الیت . برگزیدگان و فرهیختگان و خردمندان ، اندیشمندانی که مقتضیات زمان و مقدورات خود را می‌شناختند و درمانده از #فهم_ایران نبودند ... #دیوانسالاران_ملی https://t.me/khosrov…
⚫️ #شورش_۵۷ اینگونه شکل گرفت :

خاطرۀ #خسرو_گلسرخی از #صمد_بهرنگی:

هروقت به کتاب‌فروشی می‌آمد، کارش این بود که مواظب خرید دانش‌آموزان باشد. نمی‌گذاشت بچه‌ها کتاب مبتذل عشقی بخرند. یادم نمی‌رود که صمد روزی به کتاب‌فروشی آمده بود، به جوانی که می‌خواست کتاب جنایی بخرد خیلی اصرار کرد که منصرف بشود، جوان نپذیرفت. اصرار صمد فایده‌ای نکرد. صمد چون معلم بود می‌دانست که چطور حرف بزند. هرطوری بود آدرس جوان را گرفت. جوان کتاب دلخواه خود را خرید و رفت، ولی صمد کتاب‌هایی که می‌خواست او بخواند را خودش خرید و برای جوان پست کرد.

همین جوان، بارها به کتابفروشی آمد و سراغ صمد را گرفت، ولی صمد رفته بود. «صمد» به «ارس» پیوسته بود ...

https://t.me/khosrovanooshiravan/13863

👈 در حالی که #چپ , اینگونه روی تک تک فرزندان ایران سرمایه‌گذاری مبتذل و ضدملی خود را انجام میداد ؛ ما اندیشمندی نداشتیم تا بتواند در #پدافند_از_ایران_اهورایی بکوشد .
اگر داشتیم تریبون نداشت و نشناختیم تا در حاشیه جان سپرد .
هیچ‌کس را نداشتیم تا از سنگر ایران به مهملات شریعتی و گلسرخی و بهرنگی پاسخ دهد ؛ قحط‌الرجال بود گویا ....
خسرو انوشیروان
⚫️ #برگزیدگان ... #داستان_ایران ایران چگونه خود را در طول اعصار حفظ کرد !؟ 👈 #طبقه_الیت . برگزیدگان و فرهیختگان و خردمندان ، اندیشمندانی که مقتضیات زمان و مقدورات خود را می‌شناختند و درمانده از #فهم_ایران نبودند ... #دیوانسالاران_ملی https://t.me/khosrov…
⚫️ ایران‌‌دوستی سرفرازانه در عصر عسرت ایران
https://t.me/khosrovanooshiravan/13863

سیدجواد طباطبایی (۲۳ آذر ۱۳۲۴ - ۹ اسفند ۱۴۰۱) سرمایه‌ی فکری کم‌نظیر و جای‌گزین‌ناپذیری برای ایران‌دوستی مسؤولانه در عصر عسرت ژرف‌اندیشی سیاسی بود. جای خالی نواندیشی‌های ایران‌دوستانه‌ و سنجش‌گری‌های شجاعانه‌ی فکری او افسوس و دریغ بسیار بر خواهد انگیخت، به‌ویژه در این روزگار، یعنی در هنگام و هنگامه‌ای که ما ایرانیان با گام‌‌هایی لرزان و دل‌هایی نگران و سرهایی در گرو یکپارچگی و آبادی و آزادی ایران، عبوری دشوار از فراز‌ونشیب‌هایی لغزان در بزنگاهی تاریخی را گویی داریم باز تجربه می‌کنیم.

او اندیشه‌ورزی سیاسی بود که در مقیاسی تمدنی مسأله‌ی ایران را تعریف و مطالعه می‌کرد. ایران برای او ام‌المسائل بود. هر مسأله‌ای برای او تنها در همان حدی اهمیت داشت که ربط و نسبتی با مسأله‌ی ایران می‌یافت. از ایران که سخن می‌گفت، نظر به پیوند‌های فرهنگی دیرپا و پیوستگی‌های تمدنی هم‌افزا داشت. با این‌ حال از مسأله‌های درهم‌تنیده‌ی ایران امروز و تهدیدهایی که یک‌پارچگی آن را به خطر انداخته است، غافل نبود. به حفظ ایران می‌اندیشید درباره‌ی آن بی هیچ لکنتی، فراوان می‌گفت و می‌نوشت، و در این مسیر، فهم میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی را می‌ستود و، به تداعی معانی، به یاد سخن ماکیاوللی می‌افتاد که دربرابر دشمنان ملت و کشور، هر که باشد، باید از یک‌پارچگی وطن بی قید و شرط دفاع کرد، بی‌چون‌وچرا، «به نام یا به ننگ.»

بر همین قیاس، ایران و منافع عامِّ عامِّه‌ی ایرانیان برای او اصل بود. او به معنای ایده‌ئولوژیک کلمه، ناسیونالیست نبود، بلکه ایران را به‌مثابه‌ی ملتی مقدم بر زایش ملیت مدرن و ایرانشهر را به‌مثابه‌ی هویتی سامان‌بخش و تداوم‌بخش، سابق بر ملی‌گرایی مدرن تحلیل می‌کرد. عناصر مُقَوِم ایران و مفاهیم مُعَرِف ایرانشهر نزد او مؤلفه‌های سازنده‌ی اصل پایه و بنیادین اندیشه‌ی سیاسی ایرانی بود. برای او، ایران بنا نیست بر وفق الگویی بیرون از این اصل بنیادین یا غریبه با آن از نو تأسیس شود. ایرانشهری که او در اندیشه‌ی سیاسی می‌شناخت و می‌ساخت، واحدی تمدنی بود استوار بر این اصل که «ایران» همه‌ی مؤلفه‌های برسازنده‌ی ایرانشهر را درون خود دارد. ایرانشهر طباطبایی شبیه هیچ شهری در گذشته‌ی دور دیگران یا حال نزدیک ایشان نبود. ایران او فقط به خود می‌مانست. برخلاف برخی گمانه‌ها، ایران طباطبایی مفهومی استعلایی (transcendental) و فراتاریخی نیست. در صورت‌بندی او، ایران مفهومی است درون‌ماندگار (immanent).

بر این اساس بود که طباطبایی هیچ پروا نداشت از این که مفهومی استثنایی از ایران را صورت‌پردازی کند و بر استثنایی بودن ایران و قیاس‌ناپذیری آن پای فشارد. او نه‌تنها سرشت ایران به‌مثابه‌ی یک ملت و ایران به‌مثابه‌ی یک شهر را متمایز از دیگر شهرها و ملت‌ها می‌دید، بلکه روش فهم گذشته‌ی ایران و شیوه‌ی گشایش فروبستگی‌های کنونی را در همین فهم استثنایی از ایران می‌جست. او به‌صراحت می‌گفت ایران یکی از نادر ملت‌ها و نادر شهر‌هایی است که در مقیاسی چندهزار‌ساله این همه اختصاصات شراکت‌ناپذیر و ناهم‌پوشان با دیگر ملت‌ها و شهرها یافته است، از زبان و دین و فلسفه و عرفان و مذهب گرفته تا شهرسازی و موسیقی و شعر و صنعت و هنرهای تجسمی و فنون جنگ و صلح و تجارت و گسترش امپراتوری و مرکزیت جغرافیایی‌‌ـ‌سیاسی در ابعاد جهانی. در نظر او، ایران استثنایی است و، بنابراین، از درون خود می‌شکفد نه بر پایه‌ی پیوندهای بیگانه یا با شبیه‌سازی بیگانگان بر پایه‌ی پروژه‌های بی‌ریشه و قلمه‌ای و خلق‌الساعة. بر همین اساس، هم مدرنیزاسیون و هم اسلام‌گرایی و هم برنامه‌ی روشن‌فکری راست و چپ و رادیکال و اصلاحی، و هم پروژه‌های «آنچه خود داشت …» را در ایران حامل مشکلات اصولی و مبنایی می‌دید و همه را بیش و کم سترون و ناسازگار با هستی استثنایی ایران می‌دانست. او همه‌ی این برنامه‌های فکری و سیاسی را بخشی از تاریخ انحطاط و امتناع اندیشه به شمار می‌آورد.       

طباطبایی «انحطاط‌باور» (declinist) بود، یعنی علاوه بر درک انحطاط، باور داشت که انحطاطِ بی‌زنهارِ عمل و اندیشه‌ی سیاسی سرگذشت پایدار و گریزناپذیر ما ایرانیان در سده‌های گذشته بوده است و چنین خواهد ماند مگر ایرانیان بتوانند فهم خود را از خویشتن تغییر دهند. افزون بر این، طباطبایی «زوال‌اندیش» بود، به هر دو معنای «اندیشیدن» (یعنی هراسیدن و فکر کردن)؛ هم زوالِ اندیشه‌ی سیاسی و امتناع آن را در کانون صورت‌بندی خود از «مسأله‌ی ایران» نشانده بود و تا واپسین روزهای زندگی فکری پربارش سنجش‌گرانه درباره‌ی آن می‌اندیشید؛ و هم نگران وضع و حال و روز آینده‌ی ایران بود.
محمدمهدی مجاهدی
https://t.me/khosrovanooshiravan
خسرو انوشیروان
⚫️ #برگزیدگان ... #داستان_ایران ایران چگونه خود را در طول اعصار حفظ کرد !؟ 👈 #طبقه_الیت . برگزیدگان و فرهیختگان و خردمندان ، اندیشمندانی که مقتضیات زمان و مقدورات خود را می‌شناختند و درمانده از #فهم_ایران نبودند ... #دیوانسالاران_ملی https://t.me/khosrov…
⚫️ #ایران_اهورایی در جهانِ جدید ، نیازمند فلسفه‌ی مدرن است و اندیشه‌ی طباطبایی ، قلم طباطبایی ؛ فلسفه‌ی طباطبایی ، بستری امن برای نوزایی و بالندگی فلسفه‌ی مدرنِ ایران فرداست .

#ایران ، فیلسوف خود را و فلسفه‌ی خود را در شرح مفاهیم مدرن سیاسی میخواهد .
https://t.me/khosrovanooshiravan/13863
همانگونه که استاد می‌فرمودند :
من #فیلسوف_ایران هستم .

https://t.me/khosrovanooshiravan/16249
https://t.me/khosrovanooshiravan/16412
خسرو انوشیروان
⚫️ #برگزیدگان ... #داستان_ایران ایران چگونه خود را در طول اعصار حفظ کرد !؟ 👈 #طبقه_الیت . برگزیدگان و فرهیختگان و خردمندان ، اندیشمندانی که مقتضیات زمان و مقدورات خود را می‌شناختند و درمانده از #فهم_ایران نبودند ... #دیوانسالاران_ملی https://t.me/khosrov…
⚫️ اهمیت دوره مغول در احیاء ایده ایران

یکی از نکات جالب در بررسی سیر هویت ملی ایرانی این است که مفهوم ایران پس از رکود نسبی در دوران سلجوقیان، از قضا در دوران ایلخانان مغول و تیموریان احیاء شد. تاریخ ملی ما به صورت سنتی اساساً در همین دوره نوشته می‌شود. حمد الله مستوفی در «نزهةالقلوب» جغرافیای ایران را ترسیم می‌کند و مناطقی را که جزء ایران است نام می‌برد. با بررسی این متن می‌توانیم آشکارا ببینیم آنها درکی روشن از «کشور ایران» داشتند. همچنین رشیدالدین فضل‌الله همدانی در «جامع‌التواریخ» هم به تاریخ مغول و ریشه‌های آنها می‌پردازد و هم تاریخی ملی از ایران‌زمین به دست می‌دهد.

غزنویان و خصوصاً سلجوقیان به دلیل تعصب سنی علاقه‌ای به هویت ایرانی نداشتند، بنابراین در دوره آنان تا حدی مفهوم ایران در میان نخبگان کمرنگ شد اگر چه استثنائات مهمی مانند نظامی و خاقانی نیز وجود دارد. دبیران و وزیران ایرانی نیز مانند خواجه نظام الملک در این دوره همچنان از میراث سیاسی ایران‌شهری الهام می‌گیرند. اما سلجوقیان خود را ترک و مسلمان می‌دانستند.

با حمله مغول و از میان رفتن سلطه دولتی و سراسری سنی‌مذهبان، فضای تنفس دوباره‌ای برای ایده ایران پیدا شد. بسیاری معتقدند از قضا در همین دوره بود که مجدداً مفهوم ایران به عنوان کشوری واحد احیاء شد. یعنی چند قرن پیش از برآمدن صفویان ایده ایران به روشنی در میان نخبگان ایرانی وجود داشت.

ایده ایران تاریخی طولانی دارد، از هخامنشیان تا دوران ما. در دوره‌هایی که ایران به عنوان واحد سیاسی وجود نداشته است مفهومی از ایران در شعر و ادب فارسی حضور داشته است. از این روست که هویت ملی ما دولت‌ساخته نیست، از قضا در دوره‌هایی نسبتاً طولانی حکومت‌هایی بر این کشور مسلط شدند که علاقه‌ای به هویت ایرانی نداشتند. با این همه هویت ایرانی حفظ شد.
https://t.me/khosrovanooshiravan/13863
#بابک_مینا